لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها ( 3 / بخش پایانی---آریابرزن زاگرسی
آریابرزن زاگرسی
تاریخ نگارش: Ù‡ÙØªÙ… Ùوریه سال 2007 میلادی
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها ( 3 / بخش پایانی )
[ نیم نگاهی به نظرات آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
اکنون Ù…ÛŒ پردازم به آخرین قسمت « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ( 1 ) » آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³. ایشان در بخش پایانی Ú¯ÙØªØ§Ø±Ø´ به برخی از یادمانده های خودش Ùˆ تکرار Ú¯ÙØªÙ‡ های قبلی اش در ÙØ±Ù… دیگری اشاره کرده Ùˆ سپس نکاتی را در لابلای یادمانده هایش بر زبان رانده است Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ کوشم Ùقط همان نکات را بررسی کنم.
- 1 آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ در Ú©Ù†Ø§Ø±Ù Â«Ø§ÙØ³ÙˆÙ†Ù ماه زدگی» ÛŒ اکثریت رهبران سیاسی Ùˆ روشنÙکران ایران، بودند روشنÙکرانی Ú©Ù‡ از آغاز، «صدای پای ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…» را شنیده بودند Ùˆ نسبت به استقرار یک ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… مذهبی، هشدار داده بودند. ]
ÙØ¶Ø§ÛŒ هیجان زده Ú¯ÛŒ « عوام Ùˆ خواص » Ú©Ù‡ پا به پای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی در تمام دامنه های ناهمگونش از مومنش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا آته ایستش به مضØÚ© ترین ÙØ±Ù… ممکن بروز پیدا کرد، نشانگر Ùˆ رسوا کننده ÛŒ « ماهیّت درونی مناسبات اجتماعی مردم ایران به طور کلّی » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ با لغزیدن لایه های اجتماعی بر یکدیگر، ناگهان از عمق به Ø³Ø·Ø Ø¢Ù…Ø¯. ØØªÙ‘ا همانهایی نیز Ú©Ù‡ به توهمّ « هشدار دهی Ùˆ صدای پا شنیدن » مبتلا بودند، نمی دانستند Ú©Ù‡ Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات این « تقلیب شده Ú¯ÛŒ » چیست Ùˆ عواقب آن کدامینند؟. صر٠نظر از اینکه ما هنوز نمی خواهیم بپذیریم Ùˆ بÙهمیم Ùˆ دریابیم Ú©Ù‡ « ترمینوسهای برآمده از رویدادهای اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی دیگر سرزمینها » را نمی توان Ùˆ نبایستی هرگز « اتیکت Ùˆ برچسبی » برای همسان انگاری « رویدادهای میهنی با باختری » قلمداد کرد، باید تاکید کنم Ú©Ù‡ « مذهب را؛ ولو بدوی ترین آن Ú©Ù‡ همانا اسلامیّت شمشیر اقتلویی » Ù…ÛŒ باشد، نمی توان با « برچسب ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…!ØŸ » به چند Ùˆ چونش روی آورد. تمام اینگونه برچسبهای بیگانه Ú©Ù‡ به لب Ùˆ لوچه ÛŒ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما، آویزون Ù…ÛŒ باشند، اثبات Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ ما نه تنها « مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات باختر زمینی را » نمی شناسیم؛ بلکه از « شناخت مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات مردم Ùˆ میهن خودمان » نیز عاجزیم. رویداد انقلاب Ùˆ اقتدارگرایی « خمینی Ùˆ ØØ§Ú©Ù… مطلق شدن کاست آخوندها » در ایران ما، اجتناب ناپذیر بود. ریشه های این مسئله را نه Ù…ÛŒ توان در Ø³Ø·Ø ÙˆÙ‚Ø§ÛŒØ¹ یکصد سال اخیر ایران، جست – Ùˆ – جو کرد، نه در تØÙˆÙ‘لات جهانی Ùˆ سیاستهای بین المللی کشورهای مقتدر Ùˆ صنعتی.
« سرچشمه Ùˆ بستر پرورنده Ùˆ زاینده ÛŒ » انقلابها Ùˆ قیامها Ùˆ خیزشها Ùˆ جنبشها Ùˆ ØØªÙ‘ا اقتدار گرایی آخوندها را Ù…ÛŒ توان Ùقط از دوران « غالب شدن میترائیسم بر ذهنیّت ایرانیان Ùˆ سپس گلاویز شدن هلاک آور Ùˆ متلاشی کننده ÛŒ آن با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین به طور کلّی » در باره اش اندیشید Ùˆ به سنجشگری Ùˆ مقابله ÛŒ با عواقب آن بر آمد. اینکه کثیری از به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªÙØ³ÛŒØ±Ú¯Ø±Ø§Ù† انقلاب اسلامی – Ú†Ù‡ خودی ØŒ Ú†Ù‡ بیگانه – به انواع Ùˆ اقسام تزها Ùˆ تئوریها Ùˆ نظریّه های توطئه Ùˆ غیره Ùˆ ذالک دست Ù…ÛŒ آویزند تا Ùقط به « توجیه یا تبرئه یا ناگزیری این رویداد نکبتی » بپردازند، همه Ùˆ همه نشانگر این است Ú©Ù‡ چنان Ù…ÙØ³Ù‘رانی، « شناختی؛ ولو سطØÛŒ از اسلامیّت Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین Ùˆ سیر کشمکشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ نشیبهای آن » ندارند. انقلابات Ùˆ قیامها Ùˆ خیزشها Ùˆ جنبشها در ایران ما، Ù…ØØµÙˆÙ„ تضادها Ùˆ لغزیدن تنش آور Ùˆ زلزله زاینده ÛŒ لایه های اجتماعی « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ما » با ایدئولوژی Ùˆ مذهب ØÙکّام Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ همواره در طول تاریخ کهنسال ایرانزمین از Ù…Ù†ÙØ°Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠به گلاویز شدن با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ رو آورده است Ùˆ همچنان تا همین ثانیه های زنده در ØØ§Ù„ گلاویزی Ù…ÛŒ باشد. ØªÙØµÛŒÙ„ Ùˆ بازشکاÙÛŒ ریشه ای این مسئله به Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه Ù…ØØªØ§Ø¬ است Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ا از آن Ù…ÛŒ گذرم تا در ÙØ±ØµØªÛŒ مناسب.
2- در جایی دیگر، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ نویسد: [ مي خواهم بگويم: انقلابي كه با دروغ Ùˆ ÙØ±ÙŠØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون آغاز شده بود تنها براي Â«Ø§ÙØ³ÙˆÙ† شدگان» مي توانست «شكوهمند» باشد! ... Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ هنوز هم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø¯Ø± رؤياي آن دروغ شكوهمندي كه باورش شكوهمندتر است Â«ØØ§Ù„» مي كنند. «ماكس پلانك» مي گويد: در Ùيزيك وقتي يك نظرية جديد عرضه مي شود معمولاً Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù†ÙŠ Ø¯Ø§Ø±Ø¯ØŒ امّا اين نظريه سرانجام قبول عام مي يابد، نه به اين سبب كه Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù†ØŒ Ù…ÙØ¬Ø§Ø¨ شده اند، بلكه به آن سبب كه آنان پير شده اند Ùˆ Ù…ÙØ±Ø¯Ù‡ اند... ]
انقلاب Ùقط با [ دروغ Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون ] آغاز نشد؛ بلکه در پروسه ÛŒ رویدادش بود Ú©Ù‡ همچون گلوله ای برÙÛŒ به « دروغ Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون »، آغشته Ùˆ آلوده شد. علّت نیز مثل روز روشن است Ùˆ نیازی به چیدن صغرا Ùˆ کبراهای آنچنانی ندارد. هر کسی تصوّر Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ با ÙØ±Ùˆ پاشی سیستم سلطنتی به تمام آن آرزوها Ùˆ خواستها Ùˆ سوائقی دست خواهد ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ شاید در دنیای خیالاتش هیچگاه، واقعیّت پذیری آنها به ذهنش خطور نیز نمی کردند از طی٠ایدئولوژی زده گان اجتماع ما بگیرید تا طی٠اسلامیستها Ùˆ طی٠مثلا ملّیها. همه ÛŒ اینها در کندوی عقیدتی خودشان Ùˆ همعقیده گانشان در Ùکر « قدرت مطلق Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یّت ÛŒØ§ÙØªÙ† بر سرنوشت گذشته Ùˆ اکنون Ùˆ آینده ÛŒ مردم ایران » بودند. بالطّبع کسانی Ú©Ù‡ اولویّتهای خود را به « کسب قدرت Ùˆ اقتدار مطلق داشتن » بدهند، خواه ناخواه، میدان را برای ایجاد درگیریهای خونین Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار با دستان خودشان، مهیّا Ù…ÛŒ کنند. انقلاب اسلامی Ú©Ù‡ شرکت کننده گان در آن، به طور کلّی Ùˆ اساسی، هیچگاه به دنبال « اسلامیّت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن کاست آخوندها » نبودند، به شکست تمام آن نیروهایی مختوم شد Ú©Ù‡ « واقعیّت اسلامیّت Ùˆ میزان Ù†Ùوذ Ùˆ آتوریته ÛŒ آخوندها Ùˆ Ùقها Ùˆ مراجع تقلید Ùˆ تاثیر ریشه دار مذهب » را در تار – Ùˆ – پود مناسبات اجتماعی Ùˆ روان Ùˆ مغز انسانها، خیلی سطØÛŒ Ùˆ پیش Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ بی ریشه، تصوّر Ù…ÛŒ کردند. اگر در رویداد انقلاب، [ ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ Ùˆ دروغی Ùˆ جنونی ] وجود داشت، آن ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ دروغ Ùˆ جنون را Ùقط بایستی در دامنه ÛŒ ذهنیّت Ùˆ مغز آنانی ردیابی کرد Ú©Ù‡ پس از بیست Ùˆ هشت سال اقتدار ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ùˆ ØØ§Ú©Ù… بودن شمشیر خونریز الهی بر ØÙ„قوم ملّت ایران، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است از « اسیر ماندن در انجماد ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ دروغ Ùˆ جنون بلاهتهای خود خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ عقاید Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ تزهای کلیشه ای » به در نیامده Ùˆ بیدار Ùˆ هوشیار نیز نشده اند Ùˆ همچنان بر مدار توهّماتی Ù…ÛŒ چرخند Ú©Ù‡ دهه هاست به گرداگرد آن توهّمات تلقینی در ØØ§Ù„ دوّار بودن Ù…ÛŒ باشند.
ØÙ‚یقتی را Ú©Ù‡ « ماکس پلانک ( 1858 – 1947 Ù…. ) » بر زبان رانده است، Ùقط در دامنه ÛŒ Ùیزیک، مصداق ندارد؛ بلکه در هر دامنه ای Ú©Ù‡ « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ خویشاندیشی Ùˆ جوینده Ú¯ÛŒ Ùˆ رادمنشی Ùˆ اوریژینالیته Ùˆ نو کاوی Ùˆ نو زایی » رخ دهد Ùˆ پدیدار شود، مسئله ÛŒ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ شانتاژ کردن Ùˆ خصومت Ùˆ ØØ³Ø§Ø¯ØªÙ‡Ø§ÛŒ هولناک در ØÙ‚Ù‘ متÙکّران Ùˆ نو اندیشان نیز، همپای با آنها همچون عل٠هرز، عارض Ù…ÛŒ شود: خواه دامنه ÛŒ Ùیزیک باشد. خواه شیمی. خواه ÙلسÙÙ‡. خواه مذهب. خواه پزشکی. خواه ادبیّات. خواه نقّاشی. خواه سینما Ùˆ غیره Ùˆ ذالک. در هر زمینه ای Ú©Ù‡ « Ùکری نو Ùˆ ایده ای دیگر سان از مغزهای اندیشنده Ùˆ اوریژینال » Ù…Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ØŒ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„ه، کثیری از معاصران به Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با متÙکّر Ùˆ ایده هایش رو Ù…ÛŒ آورند. مسئله بر سر این نیست Ú©Ù‡ « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات » آنچه Ú©Ù‡ نو جوینده گان Ùˆ متÙکّران پیدا کرده اند یا اندیشیده اند یا نتیجه گیری کرده اند، کدامین Ù…ÛŒ باشند Ùˆ Ú†Ù‡ هستند؟؛ بلکه مسئله بر سر « امتیازها Ùˆ آتوریته ها Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªÙ‡Ø§ Ùˆ قدرت طلبیها Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقامها Ùˆ جاه طلبیها Ùˆ Ú©Ù… مایه گیها Ùˆ سÙله بودن معاصران » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ باعث Ù…ÛŒ شوند « Ùکر Ùˆ ایده ÛŒ نو » به زمانها Ùˆ دورانهای دیگر برای « Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ‡ شدن »، Ù…ØÚ©ÙˆÙ… Ùˆ ملزوم شود. از این رو، تا زمانی Ú©Ù‡ « معاصرانی » وجود دارند Ú©Ù‡ « Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ جاه طلبیها Ùˆ آتوریته گراییها » را بر « ØÙ‚یقت جویی Ùˆ ØÙ‚یت کاوی »، ارجØÛŒÙ‘ت Ù…ÛŒ دهند، نوع Ø±ÙØªØ§Ø± کردن با « ماکس پلانکها » نیز مکرّر خواهد شد؛ گیرم بشر به قرن سیصد هزار نیز رسیده باشد!. زیاد راههای Ù¾ÙØ± پیچ Ùˆ خم نرویم. بیاید همین دور Ùˆ بر خودمان را یک نگاه پیش پا Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ بیندازیم تا Ø±ÙØªØ§Ø± معاصران را در ØÙ‚Ù‘ « ماکس پلانک دوران »، تجربه کنیم. اگر شما پس از بیست Ùˆ هشت سال ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اقتدار Ùقاهتی Ùˆ خصومت کینه توزانه اش به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین در تمام آن « نشریه ها Ùˆ موسسه ها Ùˆ دانشگاههایی » Ú©Ù‡ ادّعای « ایرانشناسی Ùˆ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ شناسی Ùˆ شاهنامه پژوهی » Ù…ÛŒ کنند - خواه درون مرز باشند، خواه برون مرز - ØŒ توانستید نامی یا اثری یا Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ از « استاد منوچهر جمالی » ببینید، پس لط٠کنید Ùˆ آن را با سنگین ترین Ù¾ÙØªÚ©ÛŒ Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شناسید، Ù…ØÚ©Ù… بر سر من بکوبیدش تا من Ùˆ کثیری امثال من دریابیم Ú©Ù‡ دوران Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ بایکوت کردن Ùˆ در قرنطینه Ùˆ مسکوت گذاشتن در ØÙ‚Ù‘ « ماکس پلانکها »، راستی راستی، سپری Ùˆ به خاک سپرده شده است.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر نوشته است: [ ما مردمي هستيم كه غالباً آينده را ÙØ¯Ø§ÙŠ Ú¯Ø°Ø´ØªØ© ناشاد مي كنيم Ùˆ در اين مسير، ØØªÙ‘ÛŒ همة داده ها Ùˆ دستاوردهاي مثبت گذشته را Ù†ÙÛŒ Ùˆ یا همة راه ها Ùˆ پل ها را خراب مي كنيم. «انقلاب شكوهمند اسلامي» - در واقع - Ù…ØØµÙˆÙ„ همين بي اعتنائي ها Ùˆ عدم آينده نگري های ما است. بلندنظری روشنÙكران ما را وقتي با كرامت، مدارا Ùˆ آينده نگري روشنÙكران Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي شیلیائی Ùˆ اسپانيائي (ØØªÙŠ ÙƒÙ…ÙˆÙ†ÙŠØ³Øª هاي شان) مقايسه مي كنيم، مي بينيم كه Â«ØªÙØ§ÙˆØª ره از كجاست تا به كجا»! آنها با آينده نگري Ùˆ مدارا، بر زمينة يك گذشتة عميقاً خونبار، Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي، شیلی Ùˆ اسپانياي نويني مي سازند Ùˆ ما - اما- هنوز از قبرستان ها Ùˆ از جمجمه هاي مردگان «الهام» مي گيريم. در واقع براي بسياري از رهبران سیاسی Ùˆ روشنÙكران ما، آينده، در اسارت اين گذشتة تلخ Ùˆ ناشاد است، بي آنكه با ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠ Ø¨Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙŠÙ… كه ما (اپوزيسيون Ùˆ روشنÙكران) نيز در ايجاد آن گذشتة ناشاد، سهم ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÙŠ Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡ ايم. ]
وقتی ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماعی نتوانند مسئله ÛŒ زمان را بÙهمند، خواه ناخواه نمی دانند Ú©Ù‡ « Ú†Ù‡ چیزی برگذشته است. Ú†Ù‡ چیزی اکنون هست. Ú†Ù‡ چیزی آینده ÛŒ پیش رو ». ما زمان را در همان « خطّ هندسی Ùˆ قرارداد Ùیزیکی » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ تصوّر Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ با غروب خورشید، همه چیز نیز با او، غروب Ù…ÛŒ کند Ùˆ نیست Ù…ÛŒ شود. این تصوّر گمراه کننده باعث شده است Ú©Ù‡ انسانها، « ÙØ±ØµØª طلب » از آب در آیند؛ نه « نقد شناس آنات Ùˆ Ù„ØØ¸Ù‡ های نامکرّر ». ایرانی از سپیده دم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ Ù…ÛŒ اندیشید Ú©Ù‡ « آن = اکنون »، همان زهدانیست Ú©Ù‡ تخمه ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ نامتعار٠و دیگر سان Ùˆ نو به نو در آن، انباشته Ù…ÛŒ باشند. این بود Ú©Ù‡ نیاکان ما، پیش از غالب شدن میترائیسم بر ذهنیّت آنها هیچگاه تصوّری از « خطّی Ùˆ قرار دادی بودن زمان » نداشتند؛ بلکه « زمان »، گستره Ùˆ دامن خدایی (= سیمرغ گسترده پر ) بود Ú©Ù‡ هر Ù„ØØ¸Ù‡ØŒ آنها را به « آزمونی تازه Ùˆ دیگر سان » Ù…ÛŒ انگیخت Ùˆ جذب Ù…ÛŒ کرد. ایرانی نیازی نداشت Ú©Ù‡ « غم Ùˆ غصّه ÛŒ گذشته های سپری شده » را بخورد یا اکنونش را تل٠کند Ùˆ آینده را تخریب؛ بلکه ایرانی Ù…ÛŒ دانست Ú©Ù‡ « گذشته Ùˆ اکنون Ùˆ آینده »، گلیم شطرنجی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ امکانهای دیگری را در « بازی مهر ورزی با خدا » برایش Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ پیش رو Ù…ÛŒ گذارند.
گذشته ای Ú©Ù‡ ناشاد بوده است، Ù…ØØµÙˆÙ„ اکنونی بوده Ú©Ù‡ معاصرانش به اندیشیدن در باره ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائلش نپرداخته اند. به همین علّت نیز وقوعش با تلخیها Ùˆ آزارها Ùˆ ناگواریها، Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ برگذشته است تا به امروزیان رسیده است. Ø±ÙØªØ§Ø± آن درگذشته گان با « واقعیّتهای دوران خودشان »، درست بسان Ø±ÙØªØ§Ø± معاصرانی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ما هستیم Ùˆ با واقعیّتهای اکنون میهن Ùˆ مردممان، روبرو Ù…ÛŒ شویم Ùˆ اگر نخواهیم Ùˆ نکوشیم در باره ÛŒ کلیدی ترین Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهای مردم خود بیندیشم، خواه ناخواه ما نیز با دورانی ناشاد Ùˆ غم آلود، زمان را سپری Ùˆ به گذشته ها خواهیم پیوست بدون آنکه مسائلی را ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کرده باشیم. به دنبال ما نیز، نسلی خواهد آمد Ú©Ù‡ انبوه Ùلاکتها را در برابر خودش خواهد دید با ÙØ±Ø¯Ø§ÛŒÛŒ تاریک Ùˆ معمّایی. از این رو، انسانهایی Ù…ÛŒ توانند « بلند نظر با Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ مدارا گونه Ùˆ آینده نگر » باشند Ú©Ù‡ در آغاز بیایند « گذشته ها » را بÙهمند Ùˆ در باره ÛŒ چند Ùˆ چون آنها با مغز خود بیندیشند Ùˆ جلوه های مختل٠آنها را سنجشگری کنند Ùˆ سپس در سمت Ùˆ سوی « زایش Ùˆ پرورش Ùˆ Ù¾ÛŒ ریزی ایده ها Ùˆ اÙکار ÙØ±Ø¯ÛŒ » برای ساختن آینده، کوشا باشند. جایی Ú©Ù‡ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما، تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت خود را از قالبها Ùˆ شابلونها Ùˆ کلیشه های چیز نویسان باختری برانداز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ با اتیکت مزخر٠« استبداد آسیایی !ØŸ » به سراغش Ù…ÛŒ روند Ùˆ زØÙ…ت هرگونه پژوهش Ùˆ مسئولیّت ÙØ±Ø¯ÛŒ را از گردن خود وامی کنند تا مثلا پرچمدار رهبری مردم ذلیل شده خودشان بشوند، پیداست Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی البته نمی خواهند بپذیرند Ú©Ù‡ در Ø´Ú©Ù„ گیری Ùˆ استقرار Ùˆ استمرار گذشته های ناشاد Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار، سهیم نیز بوده Ùˆ هنوز هستند؟. مسئله این است Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی با آن ذهنیّتهای متابعتی Ùˆ دنباله رو Ùˆ تقلیدی، چگونه Ù…ÛŒ توانند نقش مددکار Ùکری Ùˆ روشنگری Ùˆ کشور داری را برای روبرو شدن با Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتهای مردم خود Ø§ÛŒÙØ§ کنند؟.
4- ایشان در جایی دیگر نوشته است: [ بي پروائي Ùˆ مسئوليت گريزي در انديشيدن به آيندة ايران، واقعاً تأس٠بار است. سرورانی Ú©Ù‡ آنقدر «دریادل» هستند Ùˆ Ù…ÛŒ خواهند 30 سال دیگر هم در سایة جمهوری اسلامی صبر کنند، پس چرا آنهمه برای وقوع انقلاب Ùˆ Ø±ÙØªÙ† Ù…ØÙ…درضا شاه عجله داشتند؟ ]
آینده را نمی توان تنها با اندیشیدن خشک Ùˆ خالی Ùˆ ØØ±Ùهای دم دست Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ø› بلکه آینده برای زاییده شدن به « زهدانی » Ù…ØØªØ§Ø¬ هست Ú©Ù‡ تخمه اش بایستی به همّت متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† خویشاندیش Ùˆ گستاخ Ùˆ دلیر Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† در آن، کاشته Ùˆ پروریده شود تا امید ثمری برای مردم داشته باشد. اینکه تمام خیرخواهان مردم Ùˆ خوبترین خوبان سرزمین ما – مهم نیست به کدامین عقیده Ùˆ سمتگیری سیاسی متمایل Ùˆ کجا مقیم هستند - هنوز نمی خواهند بدانند Ùˆ بپذیرند Ú©Ù‡ « زهدان آینده ÛŒ مردم خود » در کجاست Ùˆ چگونه Ù…ÛŒ توان چنان زهدانی را به زایش آینده، آبستن کرد، Ù…Ø¨ØØ«ÛŒØ³Øª Ú©Ù‡ از سوی تمام « خیر خواهان Ùˆ خوبترین خوبان » ØŒ خواسته Ùˆ ناخواسته Ùˆ از روی عمد Ùˆ قصد Ùˆ غرض، نادیده Ùˆ پایمالی Ùˆ ØØªÙ‘ا تØÙ‚یر Ùˆ تمسخر نیز تا همین امروز شده Ùˆ همچنان Ù…ÛŒ شود. آینده ÛŒ مردم در « زهدان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی آنان » هست Ú©Ù‡ امکانهای زایشی Ùˆ پیدایش دارد. از این رو، شناخت « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » در تمامیّت وجودیشان Ùˆ تلاش برای شناساندن Ùˆ پروراندن Ùˆ باغبانی کردن Ùˆ سنجشگری عارضه های چسبیده Ùˆ Ø¢ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ غالب شده بر آن به ما Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنان زهدانی را چگونه Ù…ÛŒ توان به زایش آینده، بار دار کرد. گریختن از پذیرش این « پرنسیپ Ùˆ اصل » به معنای لت Ùˆ پار کردن Ùˆ نابودی همان آینده ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ خیرخواهان Ùˆ خوبترین خوبان جامعه ÛŒ ما در آرزویش Ù…ÛŒ سوزند Ùˆ دوان دوان هستند. آنانی Ú©Ù‡ به توهّم [ دریادلی ] مبتلا هستند، اگر صدها سال نوری نیز به انتظار بنشینند، هیچگاه آن « شخصیّتهای ایده آل » خود را پیدا نخواهند کرد؛ زیرا لازمه ÛŒ زایش چنان شخصیّتهایی، Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت زهدانی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ آن گونه شخصیّتها را Ù…ÛŒ تواند بزایاند Ùˆ بپروراند. دریادلانی Ú©Ù‡ هنوز اقیانوس ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت خود را نمی شناسند، هرگز در نهر ØÙ‚یر انتطارات خودشان نیز نخواهند توانست « مروارید شخصیّتهای دلخواه خود » را پیدا کنند. هرگز.
5- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆÛŒ بر این عقیده است Ú©Ù‡: [ دربارة رضاشاه Ùˆ مصدق Ùˆ Ù…ØÙ…د رضاشاه Ùˆ 28 مرداد Ùˆ «انقلاب شكوهمند اسلامي»، مي توان نوشت (Ùˆ ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† هم بايد نوشت) اما Ø§ØØ§Ù„Ù‡ كردن يا مشروط كردن هرگونه Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ همبستگي ملي به مسائل گذشته، Ùقط به Ù†ÙØ¹ تداوم ØÙƒÙˆÙ…ت اسلامي است. ]
اینکه Ù…ÛŒ توان در باره ÛŒ هر پدیده ای Ùˆ رویدادی در طول تاریخ میهن خود از زوایا Ùˆ دیدگاههای مختل٠نوشت، Ø¨ØØ«ÛŒ در آن نیست. امّا اینکه بخواهیم برای [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] از سنجشگری گذشته ها، چشم بپوشیم، خطائیست بس عظیم؛ زیرا آنچه Ú©Ù‡ [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] را در امروز Ùˆ اکنون، ناممکن Ùˆ Ù…ØØ§Ù„ کرده است، همان نداشتن موضعگیری رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ Ø´Ùّا٠در برابر « گذشته ایست » Ú©Ù‡ امکانهای اکنون را Ù…ÛŒ سوزاند Ùˆ بر باد Ù…ÛŒ دهد. ما برای ایجاد [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] بایستی از خودمان Ùˆ کارها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ در گذشته نسبت به یکدیگر داشته ایم با صمیمّیت سخن بگوییم Ùˆ در سنجشگری آنها، رعایت هیچ مقتدر Ùˆ آتوریته دار Ùˆ امتیاز خواه Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªÚ¯Ø±Ø§ Ùˆ عقیده Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ دوست Ùˆ رÙیق Ùˆ همعقیده Ùˆ غیره Ùˆ ذالک را ابدا Ùˆ اصلا نکنیم. بکوشیم با خودمان رو راست باشیم Ùˆ از صمیم قلب با گشوده Ùکری، نه تنها در باره ÛŒ خطاها Ùˆ ندانمکاریها Ùˆ جهالتها Ùˆ تصمیمها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خطا آمیز خودمان سخن بگوییم؛ بلکه با دلیری نشان دهیم Ú©Ù‡ در این برهه ÛŒ زمانی Ùˆ آینده ÛŒ پیش رو، هرگز Ùˆ هرگز ØØ§Ø¶Ø± نیستیم از سر، به تکرار چنان Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ متمایل شویم. این تازه یک طر٠قضیه است. طر٠اصلی Ùˆ کلیدی Ùˆ پایه ای قضیه به ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ این بایستی بچرخد Ú©Ù‡ ما بر « شالوده ÛŒ کدامین پرنسیپها » Ù…ÛŒ خواهیم با یکدیگر « همبسته Ùˆ Ù…ØªÙ‘ØØ¯ » شویم؟. بر شالوده ÛŒ کدامین « پرنسیپهای اساسی »؟. لازمه ÛŒ « Ù…ØªÙ‘ØØ¯ Ùˆ همبسته شدن » اینست Ú©Ù‡ ما « پرنسیپها Ùˆ اصلهایی » را داشته باشیم Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ قدرت طلبیها Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ گراییها Ùˆ همعقیده گانمان باشد؛ طوری Ú©Ù‡ چنان پرنسیپهایی بتوانند ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ø§ÛŒØØ§Ø¯ کنند تا « تضادها Ùˆ دگربینشهای گوناگون » را بتوان در میانشان، تعادل ایجاد کرد. من Ù…ÛŒ پرسم، آن « پرنسیپها Ùˆ اصلها » را در کجا Ù…ÛŒ توان پیدا کرد؟. آیا سوای « بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران »، جایی دیگر را سراغ دارید Ú©Ù‡ بتوان پرنسیپی برای همبسته Ú¯ÛŒ Ùˆ هماندیشی Ùˆ همدردی Ùˆ همازمایی گرایشهای مختل٠متصوّر شد؟.
6- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ اØÙ…د شاملو (صر٠نظر از ضدّیت ØºÛŒØ±Ù…Ù†ØµÙØ§Ù†Ù‡ اش با رژیم شاه Ùˆ عَـصَبّیت ناشایسته اش دربارة شاهنامة ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ) شاعری بود بسیار «طنّاز» (طنزگو) Ùˆ Ù…ÙØ¯Ø±Ù† (در تعری٠اروپائی کلمه) Ú©Ù‡ شناخت Ø´Ú¯ÙØªÛŒ از موسیقی کلاسیک غرب Ùˆ ادبیات اروپائی داشت. او بقول دوست هنرمندم - دکتر بهمن مقصودلو- براستی «شاعر آزادی» بود. ]
در باره ÛŒ زنده یاد شاملو Ùˆ دیدگاههای ضدّ Ùˆ نقیض Ùˆ جنجالی Ø´ÛŒÙØªÙ‡ گانش Ùˆ منکرانش Ù…ÛŒ توان زیاد نوشت Ùˆ Ø¨ØØ« کرد Ùˆ ØØªÙ‘ا Ø´ÛŒÙØªÙ‡ Ú¯ÛŒ به او Ùˆ Ù†ÙØ±Øª از او را در هر گوشه Ùˆ کنار هنوز Ù…ÛŒ توان دید Ùˆ خواند. همینطور کاراکتر او Ùˆ شخصیّت ÙØ±Ø¯ÛŒ اش Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ا برای طولانی نشدن مطلب از آن Ù…ÛŒ گذرم. موضعگیریهای سیاسی او در برابر رژیم سلطنتی نیز از « شمّ بازاریابی Ùˆ بیزینسی او » بود Ú©Ù‡ نشات Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯Ø› نه از بینش Ùˆ درایت Ùˆ Ùهم عمیق مسائل کشوری. در هر صورت، آنچه برای من، اهمیّت اساسی دارد، Ù…ØØµÙˆÙ„یست Ú©Ù‡ او، تولید کرده Ùˆ به نام او ثبت شده است. من در این باره است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانم داوری کنم. برای من تا آنجایی Ú©Ù‡ آثار شاملو را دیده ام Ùˆ خوانده ام، او نه [ شاعر آزادی ] Ù…ÛŒ باشد، نه [ Ù…ÙØ¯Ø±Ù† در معنای اروپایی کلمه ]. از نظر من، کار ماندگار Ùˆ با ارزش شاملو، همان « گرد آوری زبان مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار » Ù…ÛŒ باشد. ØØªÙ‘ا اگر در تمام عمرش هیچ کار خاصّی تولید نمی کرد – ای کاش چنین Ù…ÛŒ بود! - بی Ø´Ú©ØŒ با همان « کتاب Ú©ÙˆÚ†Ù‡ اش » Ù…ÛŒ توانست جایگاه شایسته ÛŒ خود را در ایرانزمین داشته باشد. من نه آن، غلط خوانیهای « رباعیّات خیّام » را Ù…ÛŒ توانم نشانه ÛŒ Ùهم Ùˆ بینش پخته Ùˆ اندیشنده ÛŒ او در رویکردش به ادبیّات کلاسیک ایرانی بدانم. نه آن تکرار طوطی وارگویی اش در باره ÛŒ « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ » را Ú©Ù‡ بدون هیچ امّا Ùˆ چون Ùˆ چرایی Ùقط از دهان دوستی بسیار جاهل، قاپیده بود Ùˆ تصوّر Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ با Ú¯ÙØªÙ†Ø´ØŒ شقّ القمر Ù…ÛŒ کند. آنهم ذهنیّت دوستی Ú©Ù‡ در کلیشه های ایدئولوژی مارکسیسم روسی، ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ بود Ùˆ با قالب تخت پروکراست به سراغ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردمش Ø±ÙØªÙ‡ بود. همینطور نه آن درب Ùˆ داغون کردن دیوان ØØ§Ùظ را Ù…ÛŒ توانم نشانه ÛŒ Ùهمنده Ú¯ÛŒ او بدانم. شاملو برای من Ùقط یک گرد آورنده Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بس. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ اگر روزی روزگاری، میهن ما به آن جایگاهی بازگشت Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی اش » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ آنچنان ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شود Ú©Ù‡ رادیکالترین سنجشگران تا مومن ترین ستایشگران بتوانند بدون ریختن خون یکدیگر Ùˆ غارت Ùˆ چپاول ØÙ‚Ù‘ Ùˆ ØÙ‚وق انسانی همدیگر Ùˆ شانتاژ Ùˆ بایکوت یکدیگر در کنار هم بزییند Ùˆ بیندیشند، آنگاه بایسته است Ú©Ù‡ پژوهشگران Ùˆ دانشجویان آینده، نقش « آثار شاملو » را در شکلگیری Ùˆ پروراندن « جنگهای چریکی در ایران » ØØªÙ…ا موضوع تØÙ‚یق Ùˆ بررسی Ùˆ سنجشگری قرار دهند.
7- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ در جایی دیگر Ù…ÛŒ نویسد: [ در برابر اينهمه قتل Ùˆ غارت Ùˆ ÙØ³Ø§Ø¯ Ùˆ Ùقر Ùˆ ÙØØ´Ø§ØŒ Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ بسياري از روشنÙكران Ùˆ سروران سياسي ما (خصوصاً در خارج از كشور) با Ø·Ø±Ø Â«Ø´Ø¨Ù‡ مسئله» ها، مسئلة Ø§Ø³Ø§Ø³ÙŠÙ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ همبستگي ملّی براي رهائي ایران را ÙØ±Ø§Ù…وش كرده اند. ]
کسانی Ù…ÛŒ توانند « مسائل » را از [ شبه مسئله ها ]ØŒ تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در غÙÙ„ Ùˆ زنجیر مسئله ای گیر Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ باشند؛ نه کسانی Ú©Ù‡ هیچ مسئله ای ندارند Ùˆ در مسئله سازی Ùˆ تعمیم عمومی آن Ù…ÛŒ خواهند « مسائل » را کتمان Ùˆ استتار کنند تا شیوه های گریز از روبرو شدن با مسائل Ùˆ پذیرش مسئولیّت شخصی Ùˆ سازمانی Ùˆ گروهی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ پاسخگویی در برابر آنها را در گرد Ùˆ غبار شبه مسائل، Ú¯Ù… Ùˆ گور کنند. اینکه واقعیّتهای اجتماع ایرانزمین از دیر باز تا همین امروز Ùˆ ثانیه های زنده از سوی کثیری از ÙØ¹Ù‘الان سیاسی Ùˆ مثلا ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانزمین Ùˆ ØÙکام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ با قصد Ùˆ غرض نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شوند، همه Ùˆ همه از این جا ریشه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ هیچکس در Ùکر « ملّت Ùˆ میهن Ùˆ مسائل باهمستان مردم » نیست؛ بلکه در Ùکر Ù…Ù†ÙØ¹Øª Ùˆ امتیاز Ùˆ ØØ§Ú©Ù… کردن اراده ÛŒ خودش Ùˆ همعقیده گانش Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل است Ú©Ù‡ در کشمکشها Ùˆ جنگ Ùˆ گریزها Ùˆ تضادهای Ù…Ù†ÙØ¹Øª طلبان Ùˆ قدرتپرستان، هیچگاه مسئله ÛŒ ملّت به موضوع اندیشیدن Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای بر طر٠کردن Ùˆ ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ آن رخ نمی دهد؛ بلکه واقعیّت اس٠انگیز زندگی مردم Ù…ÛŒ شود موضوع یسل کشیهای ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ سازمانی Ùˆ گروهی Ùˆ امثالهم.
8- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ هچنین تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡: [ براي رهائي ملي بايد از اسارت «28 مرداد» يا «انقلاب شكوهمند اسلامي» رهائي ÙŠØ§ÙØª. ]
برای رها شدن Ùˆ گسستن از بسیاری اهرمهای ممانعتی بایستی آنها را خوب شناخت. کسانی Ú©Ù‡ هنوز موانع را نمی شناسند، خواه ناخواه در پایبندی به آنها، Ø§ØØ³Ø§Ø³ جاودانه Ú¯ÛŒ Ùˆ امنیّت Ùˆ آسایش Ùˆ واقعیّت پذیری خواسته ها Ùˆ رویاها Ùˆ ایده آلهای خود را Ù…ÛŒ بینند. نه تنها برای رهایی ملّی بایستی از اسیر ماندن در « بختک کودتای 28 مرداد Ùˆ انقلاب نکبتی اسلامی » گسست؛ بلکه باید از تمام آن دورانهایی نیز با دلیری Ùˆ مسولیّت Ùˆ رادمنشی برگذشت Ú©Ù‡ به دوران مشروطیّت Ùˆ مشروطه خواهی Ùˆ رویداد پانزده خرداد Ùˆ قیام سیاهکل Ùˆ ØØ³ÛŒÙ†ÛŒÙ‘Ù‡ ÛŒ ارشاد Ùˆ شبهای شعر موسسه ÛŒ گوته Ùˆ غیره Ùˆ ذالک، مشهور Ù…ÛŒ باشند. من چون قبلا در این باره، Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه نوشته ام از پرداختن Ùˆ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§Ø¶Ø§Ùی، صر٠نظر Ù…ÛŒ کنم. ( 2 )
9- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ نویسد: [ برای من، نه نظام جمهوري Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ùˆ نه رژيم سلطنتي، بلكه در اين Ù„ØØ¸Ù‡ØŒ برايم تنها Ùˆ تنها، آزادی ايران Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª. من در آرزوي ايجاد ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø¯Ù…ÙˆÙƒØ±Ø§ØªÙŠÙƒ Ùˆ آزادي هستم كه در آن هر شهروند ايراني، آزادانه Ùˆ آگاهانه بتواند نظام سياسي دلخواهش را (Ú†Ù‡ سلطنت، Ú†Ù‡ جمهوري) انتخاب كند Ùˆ اين آرزو، تØÙ‚ّق نخواهد ÙŠØ§ÙØª مگر با سقوط کلیّت جمهوري اسلامي. ]
در اينكه چگونه مي توان به ملتي كه در قعر نا اميدي Ùˆ بي ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ رسي ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است، خردمندانه Ùˆ با مسئوليت Ùˆ آگاهي مدد رسانيد، معضليست كه « خوبترين خوبان » بايد در باره ÙŠ آن بينديشند Ùˆ به كاربست اقدامهايي بكوشند. آناني كه خود را قيّم Ùˆ دلسوز Ùˆ خاكسار Ùˆ خدمتگزار ملت مي دانند، اگر به راستي عشقي به مردم Ùˆ ميهن خود دارند، پس چگونه است كه هيچ طپشي Ùˆ شور Ùˆ ØØ§Ù„ÙŠ از خود به معشوق نشان نمي دهند؟. آيا عشق ادعايي آنها Ùقط شعار Ùˆ ØØ±Ù نيست؟. اگر « خوبترين خوبان »، دلباخته ÙŠ ميهن Ùˆ مردم خود هستند، چرا مهر خود را آشكارا در برابر ملت، ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ نمي زنند Ùˆ آن را اثبات نمي كنند؟. مگر « مهاتما گاندي ( 1869 – 1948 Ù…. ) » نبود كه براي استقلال سرزمين هزار ملت در كنار مردمش ايستاد؟. مگر « سالوادر آلنده ( 1908 – 1973 Ù…. ) » نبود كه تا آخرين Ù†ÙØ³Ù‡Ø§ آنهم جايي كه امكان گريز در يك قدمي مقرش وجود داشت، با رادمردي ايستاد؟. مگر « مارتين لوتر كينگ ( 1929 – 1968 Ù…. ) » نبود كه براي اØÙ‚اق ØÙ‚وق سياهان در كنار مردمش ايستاد Ùˆ پا به پاي آنها ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ دادخواهي سر داد Ùˆ از روياي عظيم بشر دوستي اش سخن Ú¯ÙØªØŸ. مگر « پاتريس لومومبا ( 1925 – 1961 Ù…. ) » نبود كه با تمام مصيبتها Ùˆ Ùلاكتها در كنار مردمش ايستاد Ùˆ براي آنها نبرد دادخواهي Ùˆ استقلال خواهي را به پيش برد؟. مگر دهها Ùˆ صدها Ù†ÙØ± امثال این بزرگان Ùˆ نامداران نبودند Ú©Ù‡ در کنار مردم خود ایستادند Ùˆ برای واقعیّت پذیری آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم سرزمینشان پیکار کردند؟. مگر زنده ياد « دكتر مصدّق ( 1882 – 1967 Ù…. ) » نبود كه در كنار ملّت ايستاد Ùˆ گام به گام با آنها براي ØÙ‚وق بایسته ÛŒ ملّت مبارزه كرد؟. مگر « امير كبير ( 1807 – 1852 Ù…. ) » نبود كه برغم خباثتهاي ناصرالدّين شاهي براي ملّت با جان Ùˆ دل از خودش مايه گذاشت؟.
Ùقط آناني دوستدار Ùˆ عاشق Ùˆ خدمتگزار ملت خود هستند كه با دلاوري Ùˆ جسارت در برابر خاصمان ملت، رو در رو بايستند؛ نه آناني كه به ينگه ÙŠ دنيا مي گريزند Ùˆ توقع دارند كه ملت از خودش مايه بگذارد Ùˆ خون بدهد تا سپس مدعيان خسرواني براي ايجاد ØÙƒÙˆÙ…ت دلخواه خودشان Ùˆ همعقیده گانشان، با بي شرمي تمام باز گردند. ملت ايران اگر هيچ چيزي از تاريخ اس٠بار خود نياموخته باشد، تجربه ÙŠ سه دهه ÙŠ اخير آنقدر او را هوشيار كرده است كه مي داند براي كسي بايد بميرد كه برايش تب مي كند. ملت ايران مي خواهد Ùˆ آرزو مي كند كه عاشقان Ùˆ خدمتگزاران اصیلش در ميدان هماوردي با رقيبان مدّعي در مصا٠با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘Ø› آنهم Ùقط در ايرانزمين، لياقت Ùˆ شايستگي Ùˆ ÙØ±Ù‘ خود را اثبات كنند تا ملت به آنها Ø¢ÙØ±ÙŠÙ† بگويد Ùˆ آنها را برگزيند. من Ù…ÛŒ پرسم ميدان همآوردي كجاست؟. در Ú†Ù‡ مكانيست كه رقيبان Ùˆ ØØ±ÙŠÙان Ùˆ مدّعيان با يكديگر رويارو مي شوند Ùˆ به آزمودن استعدادها Ùˆ هنرها Ùˆ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ ها Ùˆ دانشها Ùˆ توانائيهاي خود مي كوشند؟. ÙØ±Ø¶ كنيد ميدان رقابتهاي سياسي، چيزي شبيه ميدان Ùوتبال باشد. پرسش اينست كه آيا مدّعياني مي توانند با تسخير ميدان بدون رقابت با هماوردان خود، ادعاي برنده شدن بر هر رقيبي Ùˆ ØØ±ÛŒÙÛŒ را داشته باشند؟. ÙØ±Ø¶ كنيد آناني كه خود را خواسته يا از سر ناگزيري به كناري كشيده اند Ùˆ ادعا مي كنند كه گروه تسخير كننده ÙŠ زمين؛ نه تنها قواعد Ùˆ قوانين بازي را نمي داند؛ بلكه Ø±ÙØªØ§Ø± آنها در كلّ در تضاد با هر نوع بازيي مي باشد. Ú¯Ø±ÙØªÙŠÙ… كه چنين شاكياني ØÙ‚ داشته باشند، اكنون مي پرسم چرا ايناني كه تصور Ùˆ به خود تلقين مي كنند كه مثلا قواعد Ùˆ قوانين بازي را مي دانند Ùˆ آنقدر Ùهم Ùˆ شعور دارند كه نه تنها مي توانند در رقابتهايي سالم، استعدادها Ùˆ هنرها Ùˆ لياقتها Ùˆ شايستگيها Ùˆ دانشهاي خود را نشان دهند؛ بلکه در گسترش Ùˆ زيبا آرائي بازي نيز مي توانند نقشي درخور Ø§ÙŠÙØ§ كنند، بر اساس کدامین دلایل با یکدیگر، متّÙÙ‚ Ùˆ Ù…ØªÙ‘ØØ¯ Ùˆ همبسته Ùˆ همرزم Ùˆ همعزم نمی شوند تا در کنار یکدیگر بتوانند Ùˆ بخواهند Ú©Ù‡ وارد میدان کارزار شوند؟. کدامین دلایل پنهان Ùˆ آشکار؟.
معضل بزرگ Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار جامعه ÙŠ ما اينست كه مدعيان هماوردي به دليل جاه طلبيهاي سرسام آور Ùˆ قدرت پرستيها Ùˆ كينه توزيها Ùˆ عقده هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ جمعي نسبت به یکدیگر، نه تنها از قواعد Ùˆ قوانين بازي هيچ اطّلاعي ندارند؛ بلكه در رقابت با هماوردان خود نيز، دست كمي از گروه تسخير كننده ÙŠ زمين ندارند. Ø¨ØØ« « خوبترين خوبان » ما در اين نيست كه آنها به دليل مطلق بينيهاي خود با كوچكترين تغييرات اجتماعي، Ùوري ميدان همآوردي را ترك مي كنند Ùˆ پا به ÙØ±Ø§Ø± مي گذارند؛ بلكه بيش از هر چيز، خصلت انتقام خواهي Ùˆ ØØ³ خونخواهي Ùˆ خونريزي آنهاست كه بر هر منطق Ùˆ استدلال Ùˆ برهان غالب مي باشد. Ú¯ÙØªÙ† ندارد كه انساني بزرگ منش Ùˆ دريا دلي به نام « نلسون ماندلا ( 1918 - » در مبارزه براي ÙØ±Ùˆ پاشي سيستم ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ùƒ آپارتايد، هيچگاه ميدان همآوردي را ترك نكرد. او بيش از سي Ùˆ اندی سال از زندگيش را در زندانها به سر برد، زيرا به ملتش Ùˆ آرمانهايش Ùˆ آرزوهايش يقين Ùˆ ايمان داشت. ايمان او به نيروئي ماوراء الطبيعه Ùˆ قدرتهای بیگانه نبود. ايمان او به عظمت انسان Ùˆ ارجمندی Ùˆ Ø´Ø±Ø§ÙØª هموطنانش بود. او در كنار ملتش ايستاد Ùˆ ملتش نيز با تمام وجود خود، پيكار سر سختانه انساني را تجربه كردند كه با بينشي بسيار وسيع Ùˆ Ùهم Ùوق العاده ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ به گلاويزي با سيستم آپارتايد رو آورده بود. او هرگز نگريخت. او ايمان Ùˆ يقين داشت به آنچه در وجودش Ùˆ Ø±ÙˆØØ´ Ùˆ اÙكارش مي جوشيد. او آنقدر به مبارزه ÙŠ خود ايمان داشت كه سر انجام توانست هواناكترين سيستم آپارتايد جهان را به زانو در آورد Ùˆ آزادي را براي هم ميهنانش به ارمغان آورد ØØªØ§ برای آناني كه از خاصمان سر سخت خود او بودند. او آزادي را Ùقط براي مردم سياه خود نمي خواست؛ بلكه براي نوع انسان بدون رنگ پوست Ùˆ اعتقادات Ùˆ گرايشهايش.
10- سپس آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر بر این عقیده است Ú©Ù‡: [ به نظر٠من Ù…ÛŒ توان ضمن Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª شدید با ØÙ…له به مردم Ùˆ تأسیسات صنعتی Ùˆ اتمی ایران، از ØÙ…لة آمریکا به سران Ùˆ رهبران جمهوری اسلامی Ùˆ کوبیدن سیستم سرکوب رژیم (پاسداران، بسیج Ùˆ ...) ØÙ…ایت کرد، مسئله ای Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند باعث ریختن ترس مردم Ùˆ در نتیجه: موجب قیام مردم Ùˆ ÙØ±ÙˆØ±ÛŒØ®ØªÙ† جمهوری اسلامی گردد. ]
تاریخ ØÚ©ÙˆÙ…تهای سرنگون شده در گذشته ÛŒ ایران به ما نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگران نه تنها برگزیده ÛŒ مردم نبوده اند؛ بلکه آنقدر در ØÙ‚Ù‘ مردم ایران، ستم Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± Ùˆ Ø§Ø¬ØØ§Ù Ùˆ خباثتهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ مرتکب شده اند Ú©Ù‡ مردم تنها Ùˆ تنها به هجوم Ùˆ تاختن نیروی بیگانه برای سرنگونی Ùˆ متلاشی کردن ØÚ©ÙˆÙ…تهای غاصب Ùˆ زورگو Ùˆ ستمگر داخلی امیدوار بوده اند Ùˆ هنوز به طور ناخود آگاه به چنین دلخوشی، امیدوار مانده اند. اینکه ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی هرگز برگزیده ÛŒ مردم نیست Ùˆ برای استمرار اقتدار خودش ØØ§Ø¶Ø± است دریاها، خونریزی به پا کند، هیچ Ø´Ú©Ù‘ÛŒ در آن نیست. ولی اینکه ما آنقدر خوش خیال باشیم Ú©Ù‡ تصوّر کنیم برای از پا اÙکندن شیر درّنده خو Ù…ÛŒ توان به « خرس » اتّکا کرد، خطایی بسیار بزرگ را مرتکب شده ایم؛ زیرا آنکه طعمه ای را از دهان شیر Ø¨Ø±ÙØ¨Ø§ÛŒØ¯ØŒ هیچگاه آن را به ØµØ§ØØ¨ Ùˆ مالکش بازنمی گرداند؛ بلکه خودش به Ø¶ÛŒØ§ÙØª آن مشغول Ù…ÛŒ شود؛ چونکه زØÙ…ت بازپس Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ùˆ ربایش آن را به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ بویژه جایی Ú©Ù‡ خودیها از سهیم شدن Ùˆ همکاری با « خرس » برای گلاویز شدن با شیر، خودشان را معا٠و منزوی کرده اند. اگر در ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت ساسانیان، تمام Ø§ÙØ³Ø±Ø§Ù† Ùˆ سپهسالاران Ùˆ ارتشداران ایرانی برای بسیج Ùˆ برنامه ریزی Ùˆ ص٠آرایی جنگی Ùˆ گرد آوری شمشیرکشان عرب، نقش بسیار مهمّی Ø§ÛŒÙØ§ کردند.ØŒ دست Ú©Ù… در نگاه اوّل؛ این مزیّت را داشت Ú©Ù‡ تمام برنامه ریزی، زیر نظارت Ùˆ نقشه ÛŒ ایرانیان اجرا Ùˆ پرداخته Ù…ÛŒ شد. اینکه نتایج Ùˆ عواقب چنان ØÙ…لاتی بعدها در تاریخ ایران، Ú†Ù‡ بودند، Ù…Ø¨ØØ«ÛŒ دیگر است. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنیم Ú©Ù‡ تمام آن اقدامات Ø§ÙØ³Ø±Ø§Ù† ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ ایرانی برای سرنگون کردن ØÚ©ÙˆÙ…ت ساسانیان، Ùقط از روی خیر خواهی Ùˆ آزادیخواهی برای مردم ایران بود Ú©Ù‡ به دنبالش چنان ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ Ùˆ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهایی را به همراه آورد Ùˆ هنوز Ú©Ù‡ هنوز است مردم ایران در طول چهارده قرن متوالی از چنان عواقبی، آزاد Ùˆ رها نشده اند. من از آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ پرسم به ÙØ±Ø¶ اینکه « آمریکا در کنار نیروهایی دیکر » ØØ§Ø¶Ø± شود Ú©Ù‡ عین آرزوی شما را برآورده کند، آیا تصوّر Ù…ÛŒ کنید آمریکا Ùˆ دیگران به همین ساده گیها Ù…ÛŒ پذیرند Ú©Ù‡ بدون کسب « امتیازهای آنچنانی Ùˆ نقش آتوریته خواهی خودشان » به واقعیّت پذیری سیستم دلخواه شما یا مردم ایران به طور کلّی، مددی کنند؟.
خطا برداشت نکنیم. من Ùقط کنجکاو هستم بدانم، آیا ملّت ماست Ú©Ù‡ بایستی « شعور تمییز Ùˆ تشخیص » برای ساقط کردن اقتدار بی لیاقت ترینها Ùˆ خبیث ترینهای ØØ§Ú©Ù… را داشته باشند یا بیگانه گان؟. Ú†Ù‡ کسانی در شناخت این مسئله، Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ تصمیم بگیرند Ùˆ مسئولیّت عواقب تصمیمهای خود را نیز به عهده بگیرند؟. من خودم از رادیکالترین Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیستم Ùقاهتی هستم. Ú†Ù‡ با موضعگیریهای Ø´Ùّا٠و کاملا گویا Ùˆ سلیس در برابر ایدئولوژی Ùˆ مذهب Ùˆ اعتقادات روانپریش ØÙکّام. Ú†Ù‡ با ص٠آرایی روشن Ùˆ ØµØ±ÛŒØ Ùˆ عریان در برابر Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ کردارها Ùˆ روشهای آن سیستم مخو٠Ùقاهتی به طور کلّی. ولی برغم این رادیکال بودنم، هنوز بر این اندیشه ام تا « خوبترین خوبان مدّعی اپوزیسیون Ùقاهتی » به این مرز Ùˆ نقطه Ùˆ مخرج مشترک نرسند Ú©Ù‡ « ایرانزمین Ùˆ مردم Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی آن » را ÙØ±Ø§ØªØ± از Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ Ùˆ سوائق قدرتگرا Ùˆ توتالیترخواه خود به ØØ³Ø§Ø¨ آورند، هر گونه ØÙ…لات بیگانه گان به Ù†ÙØ¹ Ùقط بیگانه گان خواهد بود Ùˆ بس. نه مردم ایران از هجوم بیگانه گان، طرÙÛŒ خواهند بست. نه آنانی Ú©Ù‡ برای ØØ§Ú©Ù…یّت داشتن بر ایران، روز شماری Ù…ÛŒ کنند. Ùقط ملّت ایران است Ú©Ù‡ بایستی بتواند Ùˆ بخواهد Ú©Ù‡ « آزاد Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ آبرومند » بزیید. ولی تجربیّات سی سال گدشته ام به من Ù…ÛŒ گویند، ملّتی Ú©Ù‡ خوبترین خوبانش هنوز نمی توانند « Ú¯ÙØª – Ùˆ – شنود بی ØÙŽÙب Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ با یکدیگر » Ùˆ داد Ùˆ ستدهای Ùکری - سنجشی داشته باشند Ùˆ هیچ ارزش Ùˆ اعتبار Ùˆ Ù¾ÙØªØ§Ù†Ø³ÛŒÙ„ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ زاینده ÛŒ پرنسیپها نیز برای « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » قائل نیستند، چگونه خواهند توانست در سایه ÛŒ سر نیزه Ùˆ نظارت بیگانه گان، خادم Ùˆ یاور Ùˆ یار شاطر مردم خود باشند؟. چگونه؟.
11- آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در پایان Ú¯ÙØªØ§Ø± خودش به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡: [ دموكراسي را «ورزش ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠÂ» خوانده اند، بنابراين: بر همة ماست كه بدور از تنگ نظري هاي سياسي، با ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠ Ùˆ تواضع در يك Ø§ØªØØ§Ø¯ ملي، شعار «آزادی ايران» Ùˆ «ØÙ‚وق بشر» را به اصلي ترين Ùˆ Ù…ØÙˆØ±ÙŠ ØªØ±ÙŠÙ† شعار مبارزاتي خويش بدل كنيم. ]
جنبشهای « هومانیستی » در سرزمینهای باختری از « تصویر ایده آلی ( پرومتئوس یونانی / جنتلمن ) » ریشه Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ آنها از « انسان » دارند. بدون داشتن چنان « تصویر ایده آلی » نمی توان به سنجشگری اخلاقیّات گسترده Ùˆ ØØ§Ú©Ù… بر مناسبات اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ جهانی رو آورد. Ø¨ØØ« « ØÙ‚وق بشر Ùˆ باغبانی درخت کاراکتر بشر » از کهنترین ایّام در تاریخ تÙکّر به گرداگرد « تصویر انسان Ùˆ خدا » Ù…ÛŒ چرخیده است Ùˆ همچنان نیز Ù…ÛŒ چرخد. از یاد نباید Ø¨ÙØ±Ø¯ Ú©Ù‡ « تصویر ایده آلی انسان » با « تصویری Ú©Ù‡ انسانهای جوامع مختل٠از ایده ÛŒ خدا » دارند، پیوندی بسیار ژر٠و همبسته دارد. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نیز نماند Ú©Ù‡ تصویر ایده آلی انسان به معنای « ایده آلیسمگرایی » نیست؛ بلکه در پیش چشم داشتن آیینه ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ انسان از « وجود خودش Ùˆ خدایش » متصوّر Ù…ÛŒ کند. ایده آل داشتن را نبایستی هیچگاه با « ایدآلیسمگرایی » اینهمانی داد. وقتی ما بر آن Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ چرخ ÙØ¹Ù‘الیتهای انسانگرایانه را در زمینه های Ù…Ø®ØªÙ„Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ جهانی به ØØ±Ú©Øª در آوریم، نیک است در آغاز بیندیشیم Ú©Ù‡ با تمام « خیرخواهیها Ùˆ نیّتهای انساندوستی خود » Ù…ÛŒ خواهیم انسانها را با تاسی Ø¬ÙØ³ØªÙ† به کدامین « تصویر ایده آلی از انسان Ùˆ خدا » به تجدید نظر کردن در اعتقادات Ùˆ نگرشها Ùˆ روشهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ خودشان بیانگیزانیم. از این رو، شعارهای هومانیستی را سرلوØÙ‡ ÛŒ اقدامهای خود قرار دادن هرگز به این معنا نیست Ú©Ù‡ ما در باره ÛŒ « پرنسیپ هومانیستی » نیز با گشوده Ùکری Ùˆ ژرÙنگری عاقبت اندیش به مرزبندی با « اخلاقیّات ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تگران بی ÙØ±Ù‘ » رو آورده ایم. ایرانی، هزاره ها تصویر ایده آلی خودش را از « خدا Ùˆ انسان » در « تصویر جمشید جم Ùˆ سیمرغ گسترده پر » واتابانیده Ùˆ تثبیت Ùˆ ØÚ©Ù‘اکی کرده است. بنابر این، وقتی ما بر آن Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ انسانهای اجتماعمان را – مهم نیست به Ú†Ù‡ مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ مرام Ùˆ مسلکها Ùˆ امثالهم گرایش دارند – به سوی « اÙقها Ùˆ چشم اندازهای بهزیستی Ùˆ بهمنشی Ùˆ Ø¨Ù‡Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ » تشویق Ùˆ ترغیب کنیم Ùˆ آنها را در منشهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی به وا اندیشیهای نو به نو بیانگیزانیم، بایستی ØØ¯Ù‘اقل از « چند – Ùˆ – چون آن تصویر ایده آلی انسان Ùˆ خدا » در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردممان، آگاهی درخور داشته باشیم تا وقتی Ú©Ù‡ به سنجشگری هنجارها Ùˆ سنّتها Ùˆ آداب Ùˆ اعتقادات Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نگرشها Ùˆ مرامها Ùˆ نظریّه های گوناگون رو Ù…ÛŒ آوریم، ناخود آگاه Ùˆ ناخواسته Ùˆ غیر مستقیم بر ضدّ « پرنسیپ هومانیستی » اقدام نکنیم. انتقاد از تصویرهای رنگارنگ خدا Ùˆ انسان نبایستی ما را در « قلع Ùˆ قمع کردن اصل ایده ÛŒ خدا Ùˆ انسان »، رادیکال Ùˆ جنگآور ترمیناتوری بار آورد؛ بلکه بایستی « تصویر انسان Ùˆ خدا » را در « زیباییهای انگیزنده Ùˆ چشمگیر Ùˆ رباینده ÛŒ دل Ùˆ جان انسانها بدون هیچ جبریّتی Ùˆ امریّه ای Ùˆ زورگویی » سوق Ùˆ شیب دهد. نمی توان با شعارهای هومانیستی به جنگ آن چیزهایی Ø±ÙØª Ú©Ù‡ سراسر تار Ùˆ پود انسانها به آنها آمیخته Ùˆ متّصل Ù…ÛŒ باشند. خدا Ùˆ دین Ùˆ آزادی Ùˆ جاودانه Ú¯ÛŒ Ø±ÙˆØ Ùˆ خوشی Ùˆ بسیاری سوائق Ùˆ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های دیگر با « تصویر ایده آلی انسان Ùˆ خدا » به یکدیگر همسرشته Ù…ÛŒ باشند. به همین دلیل، هومانیسمگرایی، ØØ°Ù Ùˆ انکار Ùˆ خصومت Ùناخواهنده با علقه های بشری نیست؛ بلکه « تلطی٠کردن Ùˆ زیبا آرایی Ùˆ خوشپروری Ùˆ شادابگردانی » تمام آن چیزهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ به Ù†ØÙˆÛŒ با Ø±ÙˆØ Ùˆ روان انسانها، پیوند ناگسستنی دارند. ( 3 )
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانویسها:
مقاله ÛŒ آقای « میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ »:
https://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=8&ni=19646&y=1
در باره ÛŒ سپری شدن دورانهای گذشته، مراجعه کنید به این « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± » من:
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_208022007/
در باره ÛŒ ØÙ‚وق بشر Ùˆ دمکراسی، مراجعه کنید به این « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± » من:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_11042002.php
برای خواندن بخش 2 به لینک زیر مراجعه کنید
https://www.mahmag.org/farsi/reviews.php?itemid=584#more
تاریخ نگارش: Ù‡ÙØªÙ… Ùوریه سال 2007 میلادی
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها ( 3 / بخش پایانی )
[ نیم نگاهی به نظرات آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
اکنون Ù…ÛŒ پردازم به آخرین قسمت « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ( 1 ) » آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³. ایشان در بخش پایانی Ú¯ÙØªØ§Ø±Ø´ به برخی از یادمانده های خودش Ùˆ تکرار Ú¯ÙØªÙ‡ های قبلی اش در ÙØ±Ù… دیگری اشاره کرده Ùˆ سپس نکاتی را در لابلای یادمانده هایش بر زبان رانده است Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ کوشم Ùقط همان نکات را بررسی کنم.
- 1 آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ در Ú©Ù†Ø§Ø±Ù Â«Ø§ÙØ³ÙˆÙ†Ù ماه زدگی» ÛŒ اکثریت رهبران سیاسی Ùˆ روشنÙکران ایران، بودند روشنÙکرانی Ú©Ù‡ از آغاز، «صدای پای ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…» را شنیده بودند Ùˆ نسبت به استقرار یک ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… مذهبی، هشدار داده بودند. ]
ÙØ¶Ø§ÛŒ هیجان زده Ú¯ÛŒ « عوام Ùˆ خواص » Ú©Ù‡ پا به پای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی در تمام دامنه های ناهمگونش از مومنش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا آته ایستش به مضØÚ© ترین ÙØ±Ù… ممکن بروز پیدا کرد، نشانگر Ùˆ رسوا کننده ÛŒ « ماهیّت درونی مناسبات اجتماعی مردم ایران به طور کلّی » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ با لغزیدن لایه های اجتماعی بر یکدیگر، ناگهان از عمق به Ø³Ø·Ø Ø¢Ù…Ø¯. ØØªÙ‘ا همانهایی نیز Ú©Ù‡ به توهمّ « هشدار دهی Ùˆ صدای پا شنیدن » مبتلا بودند، نمی دانستند Ú©Ù‡ Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات این « تقلیب شده Ú¯ÛŒ » چیست Ùˆ عواقب آن کدامینند؟. صر٠نظر از اینکه ما هنوز نمی خواهیم بپذیریم Ùˆ بÙهمیم Ùˆ دریابیم Ú©Ù‡ « ترمینوسهای برآمده از رویدادهای اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی دیگر سرزمینها » را نمی توان Ùˆ نبایستی هرگز « اتیکت Ùˆ برچسبی » برای همسان انگاری « رویدادهای میهنی با باختری » قلمداد کرد، باید تاکید کنم Ú©Ù‡ « مذهب را؛ ولو بدوی ترین آن Ú©Ù‡ همانا اسلامیّت شمشیر اقتلویی » Ù…ÛŒ باشد، نمی توان با « برچسب ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…!ØŸ » به چند Ùˆ چونش روی آورد. تمام اینگونه برچسبهای بیگانه Ú©Ù‡ به لب Ùˆ لوچه ÛŒ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما، آویزون Ù…ÛŒ باشند، اثبات Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ ما نه تنها « مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات باختر زمینی را » نمی شناسیم؛ بلکه از « شناخت مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات مردم Ùˆ میهن خودمان » نیز عاجزیم. رویداد انقلاب Ùˆ اقتدارگرایی « خمینی Ùˆ ØØ§Ú©Ù… مطلق شدن کاست آخوندها » در ایران ما، اجتناب ناپذیر بود. ریشه های این مسئله را نه Ù…ÛŒ توان در Ø³Ø·Ø ÙˆÙ‚Ø§ÛŒØ¹ یکصد سال اخیر ایران، جست – Ùˆ – جو کرد، نه در تØÙˆÙ‘لات جهانی Ùˆ سیاستهای بین المللی کشورهای مقتدر Ùˆ صنعتی.
« سرچشمه Ùˆ بستر پرورنده Ùˆ زاینده ÛŒ » انقلابها Ùˆ قیامها Ùˆ خیزشها Ùˆ جنبشها Ùˆ ØØªÙ‘ا اقتدار گرایی آخوندها را Ù…ÛŒ توان Ùقط از دوران « غالب شدن میترائیسم بر ذهنیّت ایرانیان Ùˆ سپس گلاویز شدن هلاک آور Ùˆ متلاشی کننده ÛŒ آن با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین به طور کلّی » در باره اش اندیشید Ùˆ به سنجشگری Ùˆ مقابله ÛŒ با عواقب آن بر آمد. اینکه کثیری از به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªÙØ³ÛŒØ±Ú¯Ø±Ø§Ù† انقلاب اسلامی – Ú†Ù‡ خودی ØŒ Ú†Ù‡ بیگانه – به انواع Ùˆ اقسام تزها Ùˆ تئوریها Ùˆ نظریّه های توطئه Ùˆ غیره Ùˆ ذالک دست Ù…ÛŒ آویزند تا Ùقط به « توجیه یا تبرئه یا ناگزیری این رویداد نکبتی » بپردازند، همه Ùˆ همه نشانگر این است Ú©Ù‡ چنان Ù…ÙØ³Ù‘رانی، « شناختی؛ ولو سطØÛŒ از اسلامیّت Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین Ùˆ سیر کشمکشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ نشیبهای آن » ندارند. انقلابات Ùˆ قیامها Ùˆ خیزشها Ùˆ جنبشها در ایران ما، Ù…ØØµÙˆÙ„ تضادها Ùˆ لغزیدن تنش آور Ùˆ زلزله زاینده ÛŒ لایه های اجتماعی « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ما » با ایدئولوژی Ùˆ مذهب ØÙکّام Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ همواره در طول تاریخ کهنسال ایرانزمین از Ù…Ù†ÙØ°Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠به گلاویز شدن با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ رو آورده است Ùˆ همچنان تا همین ثانیه های زنده در ØØ§Ù„ گلاویزی Ù…ÛŒ باشد. ØªÙØµÛŒÙ„ Ùˆ بازشکاÙÛŒ ریشه ای این مسئله به Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه Ù…ØØªØ§Ø¬ است Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ا از آن Ù…ÛŒ گذرم تا در ÙØ±ØµØªÛŒ مناسب.
2- در جایی دیگر، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ نویسد: [ مي خواهم بگويم: انقلابي كه با دروغ Ùˆ ÙØ±ÙŠØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون آغاز شده بود تنها براي Â«Ø§ÙØ³ÙˆÙ† شدگان» مي توانست «شكوهمند» باشد! ... Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ هنوز هم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø¯Ø± رؤياي آن دروغ شكوهمندي كه باورش شكوهمندتر است Â«ØØ§Ù„» مي كنند. «ماكس پلانك» مي گويد: در Ùيزيك وقتي يك نظرية جديد عرضه مي شود معمولاً Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù†ÙŠ Ø¯Ø§Ø±Ø¯ØŒ امّا اين نظريه سرانجام قبول عام مي يابد، نه به اين سبب كه Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù†ØŒ Ù…ÙØ¬Ø§Ø¨ شده اند، بلكه به آن سبب كه آنان پير شده اند Ùˆ Ù…ÙØ±Ø¯Ù‡ اند... ]
انقلاب Ùقط با [ دروغ Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون ] آغاز نشد؛ بلکه در پروسه ÛŒ رویدادش بود Ú©Ù‡ همچون گلوله ای برÙÛŒ به « دروغ Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ خون Ùˆ جنون »، آغشته Ùˆ آلوده شد. علّت نیز مثل روز روشن است Ùˆ نیازی به چیدن صغرا Ùˆ کبراهای آنچنانی ندارد. هر کسی تصوّر Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ با ÙØ±Ùˆ پاشی سیستم سلطنتی به تمام آن آرزوها Ùˆ خواستها Ùˆ سوائقی دست خواهد ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ شاید در دنیای خیالاتش هیچگاه، واقعیّت پذیری آنها به ذهنش خطور نیز نمی کردند از طی٠ایدئولوژی زده گان اجتماع ما بگیرید تا طی٠اسلامیستها Ùˆ طی٠مثلا ملّیها. همه ÛŒ اینها در کندوی عقیدتی خودشان Ùˆ همعقیده گانشان در Ùکر « قدرت مطلق Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یّت ÛŒØ§ÙØªÙ† بر سرنوشت گذشته Ùˆ اکنون Ùˆ آینده ÛŒ مردم ایران » بودند. بالطّبع کسانی Ú©Ù‡ اولویّتهای خود را به « کسب قدرت Ùˆ اقتدار مطلق داشتن » بدهند، خواه ناخواه، میدان را برای ایجاد درگیریهای خونین Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار با دستان خودشان، مهیّا Ù…ÛŒ کنند. انقلاب اسلامی Ú©Ù‡ شرکت کننده گان در آن، به طور کلّی Ùˆ اساسی، هیچگاه به دنبال « اسلامیّت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن کاست آخوندها » نبودند، به شکست تمام آن نیروهایی مختوم شد Ú©Ù‡ « واقعیّت اسلامیّت Ùˆ میزان Ù†Ùوذ Ùˆ آتوریته ÛŒ آخوندها Ùˆ Ùقها Ùˆ مراجع تقلید Ùˆ تاثیر ریشه دار مذهب » را در تار – Ùˆ – پود مناسبات اجتماعی Ùˆ روان Ùˆ مغز انسانها، خیلی سطØÛŒ Ùˆ پیش Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ بی ریشه، تصوّر Ù…ÛŒ کردند. اگر در رویداد انقلاب، [ ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ Ùˆ دروغی Ùˆ جنونی ] وجود داشت، آن ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ دروغ Ùˆ جنون را Ùقط بایستی در دامنه ÛŒ ذهنیّت Ùˆ مغز آنانی ردیابی کرد Ú©Ù‡ پس از بیست Ùˆ هشت سال اقتدار ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ùˆ ØØ§Ú©Ù… بودن شمشیر خونریز الهی بر ØÙ„قوم ملّت ایران، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است از « اسیر ماندن در انجماد ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ دروغ Ùˆ جنون بلاهتهای خود خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ عقاید Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ تزهای کلیشه ای » به در نیامده Ùˆ بیدار Ùˆ هوشیار نیز نشده اند Ùˆ همچنان بر مدار توهّماتی Ù…ÛŒ چرخند Ú©Ù‡ دهه هاست به گرداگرد آن توهّمات تلقینی در ØØ§Ù„ دوّار بودن Ù…ÛŒ باشند.
ØÙ‚یقتی را Ú©Ù‡ « ماکس پلانک ( 1858 – 1947 Ù…. ) » بر زبان رانده است، Ùقط در دامنه ÛŒ Ùیزیک، مصداق ندارد؛ بلکه در هر دامنه ای Ú©Ù‡ « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ خویشاندیشی Ùˆ جوینده Ú¯ÛŒ Ùˆ رادمنشی Ùˆ اوریژینالیته Ùˆ نو کاوی Ùˆ نو زایی » رخ دهد Ùˆ پدیدار شود، مسئله ÛŒ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ شانتاژ کردن Ùˆ خصومت Ùˆ ØØ³Ø§Ø¯ØªÙ‡Ø§ÛŒ هولناک در ØÙ‚Ù‘ متÙکّران Ùˆ نو اندیشان نیز، همپای با آنها همچون عل٠هرز، عارض Ù…ÛŒ شود: خواه دامنه ÛŒ Ùیزیک باشد. خواه شیمی. خواه ÙلسÙÙ‡. خواه مذهب. خواه پزشکی. خواه ادبیّات. خواه نقّاشی. خواه سینما Ùˆ غیره Ùˆ ذالک. در هر زمینه ای Ú©Ù‡ « Ùکری نو Ùˆ ایده ای دیگر سان از مغزهای اندیشنده Ùˆ اوریژینال » Ù…Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ØŒ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„ه، کثیری از معاصران به Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با متÙکّر Ùˆ ایده هایش رو Ù…ÛŒ آورند. مسئله بر سر این نیست Ú©Ù‡ « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات » آنچه Ú©Ù‡ نو جوینده گان Ùˆ متÙکّران پیدا کرده اند یا اندیشیده اند یا نتیجه گیری کرده اند، کدامین Ù…ÛŒ باشند Ùˆ Ú†Ù‡ هستند؟؛ بلکه مسئله بر سر « امتیازها Ùˆ آتوریته ها Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªÙ‡Ø§ Ùˆ قدرت طلبیها Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقامها Ùˆ جاه طلبیها Ùˆ Ú©Ù… مایه گیها Ùˆ سÙله بودن معاصران » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ باعث Ù…ÛŒ شوند « Ùکر Ùˆ ایده ÛŒ نو » به زمانها Ùˆ دورانهای دیگر برای « Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ‡ شدن »، Ù…ØÚ©ÙˆÙ… Ùˆ ملزوم شود. از این رو، تا زمانی Ú©Ù‡ « معاصرانی » وجود دارند Ú©Ù‡ « Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ جاه طلبیها Ùˆ آتوریته گراییها » را بر « ØÙ‚یقت جویی Ùˆ ØÙ‚یت کاوی »، ارجØÛŒÙ‘ت Ù…ÛŒ دهند، نوع Ø±ÙØªØ§Ø± کردن با « ماکس پلانکها » نیز مکرّر خواهد شد؛ گیرم بشر به قرن سیصد هزار نیز رسیده باشد!. زیاد راههای Ù¾ÙØ± پیچ Ùˆ خم نرویم. بیاید همین دور Ùˆ بر خودمان را یک نگاه پیش پا Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ بیندازیم تا Ø±ÙØªØ§Ø± معاصران را در ØÙ‚Ù‘ « ماکس پلانک دوران »، تجربه کنیم. اگر شما پس از بیست Ùˆ هشت سال ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اقتدار Ùقاهتی Ùˆ خصومت کینه توزانه اش به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین در تمام آن « نشریه ها Ùˆ موسسه ها Ùˆ دانشگاههایی » Ú©Ù‡ ادّعای « ایرانشناسی Ùˆ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ شناسی Ùˆ شاهنامه پژوهی » Ù…ÛŒ کنند - خواه درون مرز باشند، خواه برون مرز - ØŒ توانستید نامی یا اثری یا Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ از « استاد منوچهر جمالی » ببینید، پس لط٠کنید Ùˆ آن را با سنگین ترین Ù¾ÙØªÚ©ÛŒ Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شناسید، Ù…ØÚ©Ù… بر سر من بکوبیدش تا من Ùˆ کثیری امثال من دریابیم Ú©Ù‡ دوران Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ بایکوت کردن Ùˆ در قرنطینه Ùˆ مسکوت گذاشتن در ØÙ‚Ù‘ « ماکس پلانکها »، راستی راستی، سپری Ùˆ به خاک سپرده شده است.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر نوشته است: [ ما مردمي هستيم كه غالباً آينده را ÙØ¯Ø§ÙŠ Ú¯Ø°Ø´ØªØ© ناشاد مي كنيم Ùˆ در اين مسير، ØØªÙ‘ÛŒ همة داده ها Ùˆ دستاوردهاي مثبت گذشته را Ù†ÙÛŒ Ùˆ یا همة راه ها Ùˆ پل ها را خراب مي كنيم. «انقلاب شكوهمند اسلامي» - در واقع - Ù…ØØµÙˆÙ„ همين بي اعتنائي ها Ùˆ عدم آينده نگري های ما است. بلندنظری روشنÙكران ما را وقتي با كرامت، مدارا Ùˆ آينده نگري روشنÙكران Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي شیلیائی Ùˆ اسپانيائي (ØØªÙŠ ÙƒÙ…ÙˆÙ†ÙŠØ³Øª هاي شان) مقايسه مي كنيم، مي بينيم كه Â«ØªÙØ§ÙˆØª ره از كجاست تا به كجا»! آنها با آينده نگري Ùˆ مدارا، بر زمينة يك گذشتة عميقاً خونبار، Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي، شیلی Ùˆ اسپانياي نويني مي سازند Ùˆ ما - اما- هنوز از قبرستان ها Ùˆ از جمجمه هاي مردگان «الهام» مي گيريم. در واقع براي بسياري از رهبران سیاسی Ùˆ روشنÙكران ما، آينده، در اسارت اين گذشتة تلخ Ùˆ ناشاد است، بي آنكه با ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠ Ø¨Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙŠÙ… كه ما (اپوزيسيون Ùˆ روشنÙكران) نيز در ايجاد آن گذشتة ناشاد، سهم ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÙŠ Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡ ايم. ]
وقتی ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماعی نتوانند مسئله ÛŒ زمان را بÙهمند، خواه ناخواه نمی دانند Ú©Ù‡ « Ú†Ù‡ چیزی برگذشته است. Ú†Ù‡ چیزی اکنون هست. Ú†Ù‡ چیزی آینده ÛŒ پیش رو ». ما زمان را در همان « خطّ هندسی Ùˆ قرارداد Ùیزیکی » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ تصوّر Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ با غروب خورشید، همه چیز نیز با او، غروب Ù…ÛŒ کند Ùˆ نیست Ù…ÛŒ شود. این تصوّر گمراه کننده باعث شده است Ú©Ù‡ انسانها، « ÙØ±ØµØª طلب » از آب در آیند؛ نه « نقد شناس آنات Ùˆ Ù„ØØ¸Ù‡ های نامکرّر ». ایرانی از سپیده دم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ Ù…ÛŒ اندیشید Ú©Ù‡ « آن = اکنون »، همان زهدانیست Ú©Ù‡ تخمه ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ نامتعار٠و دیگر سان Ùˆ نو به نو در آن، انباشته Ù…ÛŒ باشند. این بود Ú©Ù‡ نیاکان ما، پیش از غالب شدن میترائیسم بر ذهنیّت آنها هیچگاه تصوّری از « خطّی Ùˆ قرار دادی بودن زمان » نداشتند؛ بلکه « زمان »، گستره Ùˆ دامن خدایی (= سیمرغ گسترده پر ) بود Ú©Ù‡ هر Ù„ØØ¸Ù‡ØŒ آنها را به « آزمونی تازه Ùˆ دیگر سان » Ù…ÛŒ انگیخت Ùˆ جذب Ù…ÛŒ کرد. ایرانی نیازی نداشت Ú©Ù‡ « غم Ùˆ غصّه ÛŒ گذشته های سپری شده » را بخورد یا اکنونش را تل٠کند Ùˆ آینده را تخریب؛ بلکه ایرانی Ù…ÛŒ دانست Ú©Ù‡ « گذشته Ùˆ اکنون Ùˆ آینده »، گلیم شطرنجی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ امکانهای دیگری را در « بازی مهر ورزی با خدا » برایش Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ پیش رو Ù…ÛŒ گذارند.
گذشته ای Ú©Ù‡ ناشاد بوده است، Ù…ØØµÙˆÙ„ اکنونی بوده Ú©Ù‡ معاصرانش به اندیشیدن در باره ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائلش نپرداخته اند. به همین علّت نیز وقوعش با تلخیها Ùˆ آزارها Ùˆ ناگواریها، Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ برگذشته است تا به امروزیان رسیده است. Ø±ÙØªØ§Ø± آن درگذشته گان با « واقعیّتهای دوران خودشان »، درست بسان Ø±ÙØªØ§Ø± معاصرانی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ما هستیم Ùˆ با واقعیّتهای اکنون میهن Ùˆ مردممان، روبرو Ù…ÛŒ شویم Ùˆ اگر نخواهیم Ùˆ نکوشیم در باره ÛŒ کلیدی ترین Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهای مردم خود بیندیشم، خواه ناخواه ما نیز با دورانی ناشاد Ùˆ غم آلود، زمان را سپری Ùˆ به گذشته ها خواهیم پیوست بدون آنکه مسائلی را ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کرده باشیم. به دنبال ما نیز، نسلی خواهد آمد Ú©Ù‡ انبوه Ùلاکتها را در برابر خودش خواهد دید با ÙØ±Ø¯Ø§ÛŒÛŒ تاریک Ùˆ معمّایی. از این رو، انسانهایی Ù…ÛŒ توانند « بلند نظر با Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ مدارا گونه Ùˆ آینده نگر » باشند Ú©Ù‡ در آغاز بیایند « گذشته ها » را بÙهمند Ùˆ در باره ÛŒ چند Ùˆ چون آنها با مغز خود بیندیشند Ùˆ جلوه های مختل٠آنها را سنجشگری کنند Ùˆ سپس در سمت Ùˆ سوی « زایش Ùˆ پرورش Ùˆ Ù¾ÛŒ ریزی ایده ها Ùˆ اÙکار ÙØ±Ø¯ÛŒ » برای ساختن آینده، کوشا باشند. جایی Ú©Ù‡ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما، تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت خود را از قالبها Ùˆ شابلونها Ùˆ کلیشه های چیز نویسان باختری برانداز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ با اتیکت مزخر٠« استبداد آسیایی !ØŸ » به سراغش Ù…ÛŒ روند Ùˆ زØÙ…ت هرگونه پژوهش Ùˆ مسئولیّت ÙØ±Ø¯ÛŒ را از گردن خود وامی کنند تا مثلا پرچمدار رهبری مردم ذلیل شده خودشان بشوند، پیداست Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی البته نمی خواهند بپذیرند Ú©Ù‡ در Ø´Ú©Ù„ گیری Ùˆ استقرار Ùˆ استمرار گذشته های ناشاد Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار، سهیم نیز بوده Ùˆ هنوز هستند؟. مسئله این است Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی با آن ذهنیّتهای متابعتی Ùˆ دنباله رو Ùˆ تقلیدی، چگونه Ù…ÛŒ توانند نقش مددکار Ùکری Ùˆ روشنگری Ùˆ کشور داری را برای روبرو شدن با Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتهای مردم خود Ø§ÛŒÙØ§ کنند؟.
4- ایشان در جایی دیگر نوشته است: [ بي پروائي Ùˆ مسئوليت گريزي در انديشيدن به آيندة ايران، واقعاً تأس٠بار است. سرورانی Ú©Ù‡ آنقدر «دریادل» هستند Ùˆ Ù…ÛŒ خواهند 30 سال دیگر هم در سایة جمهوری اسلامی صبر کنند، پس چرا آنهمه برای وقوع انقلاب Ùˆ Ø±ÙØªÙ† Ù…ØÙ…درضا شاه عجله داشتند؟ ]
آینده را نمی توان تنها با اندیشیدن خشک Ùˆ خالی Ùˆ ØØ±Ùهای دم دست Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ø› بلکه آینده برای زاییده شدن به « زهدانی » Ù…ØØªØ§Ø¬ هست Ú©Ù‡ تخمه اش بایستی به همّت متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† خویشاندیش Ùˆ گستاخ Ùˆ دلیر Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† در آن، کاشته Ùˆ پروریده شود تا امید ثمری برای مردم داشته باشد. اینکه تمام خیرخواهان مردم Ùˆ خوبترین خوبان سرزمین ما – مهم نیست به کدامین عقیده Ùˆ سمتگیری سیاسی متمایل Ùˆ کجا مقیم هستند - هنوز نمی خواهند بدانند Ùˆ بپذیرند Ú©Ù‡ « زهدان آینده ÛŒ مردم خود » در کجاست Ùˆ چگونه Ù…ÛŒ توان چنان زهدانی را به زایش آینده، آبستن کرد، Ù…Ø¨ØØ«ÛŒØ³Øª Ú©Ù‡ از سوی تمام « خیر خواهان Ùˆ خوبترین خوبان » ØŒ خواسته Ùˆ ناخواسته Ùˆ از روی عمد Ùˆ قصد Ùˆ غرض، نادیده Ùˆ پایمالی Ùˆ ØØªÙ‘ا تØÙ‚یر Ùˆ تمسخر نیز تا همین امروز شده Ùˆ همچنان Ù…ÛŒ شود. آینده ÛŒ مردم در « زهدان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی آنان » هست Ú©Ù‡ امکانهای زایشی Ùˆ پیدایش دارد. از این رو، شناخت « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » در تمامیّت وجودیشان Ùˆ تلاش برای شناساندن Ùˆ پروراندن Ùˆ باغبانی کردن Ùˆ سنجشگری عارضه های چسبیده Ùˆ Ø¢ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ غالب شده بر آن به ما Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنان زهدانی را چگونه Ù…ÛŒ توان به زایش آینده، بار دار کرد. گریختن از پذیرش این « پرنسیپ Ùˆ اصل » به معنای لت Ùˆ پار کردن Ùˆ نابودی همان آینده ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ خیرخواهان Ùˆ خوبترین خوبان جامعه ÛŒ ما در آرزویش Ù…ÛŒ سوزند Ùˆ دوان دوان هستند. آنانی Ú©Ù‡ به توهّم [ دریادلی ] مبتلا هستند، اگر صدها سال نوری نیز به انتظار بنشینند، هیچگاه آن « شخصیّتهای ایده آل » خود را پیدا نخواهند کرد؛ زیرا لازمه ÛŒ زایش چنان شخصیّتهایی، Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت زهدانی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ آن گونه شخصیّتها را Ù…ÛŒ تواند بزایاند Ùˆ بپروراند. دریادلانی Ú©Ù‡ هنوز اقیانوس ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت خود را نمی شناسند، هرگز در نهر ØÙ‚یر انتطارات خودشان نیز نخواهند توانست « مروارید شخصیّتهای دلخواه خود » را پیدا کنند. هرگز.
5- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆÛŒ بر این عقیده است Ú©Ù‡: [ دربارة رضاشاه Ùˆ مصدق Ùˆ Ù…ØÙ…د رضاشاه Ùˆ 28 مرداد Ùˆ «انقلاب شكوهمند اسلامي»، مي توان نوشت (Ùˆ ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† هم بايد نوشت) اما Ø§ØØ§Ù„Ù‡ كردن يا مشروط كردن هرگونه Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ همبستگي ملي به مسائل گذشته، Ùقط به Ù†ÙØ¹ تداوم ØÙƒÙˆÙ…ت اسلامي است. ]
اینکه Ù…ÛŒ توان در باره ÛŒ هر پدیده ای Ùˆ رویدادی در طول تاریخ میهن خود از زوایا Ùˆ دیدگاههای مختل٠نوشت، Ø¨ØØ«ÛŒ در آن نیست. امّا اینکه بخواهیم برای [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] از سنجشگری گذشته ها، چشم بپوشیم، خطائیست بس عظیم؛ زیرا آنچه Ú©Ù‡ [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] را در امروز Ùˆ اکنون، ناممکن Ùˆ Ù…ØØ§Ù„ کرده است، همان نداشتن موضعگیری رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ Ø´Ùّا٠در برابر « گذشته ایست » Ú©Ù‡ امکانهای اکنون را Ù…ÛŒ سوزاند Ùˆ بر باد Ù…ÛŒ دهد. ما برای ایجاد [ Ø§ØªÙ‘ØØ§Ø¯ Ùˆ همبسته Ú¯ÛŒ ملّی ] بایستی از خودمان Ùˆ کارها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ در گذشته نسبت به یکدیگر داشته ایم با صمیمّیت سخن بگوییم Ùˆ در سنجشگری آنها، رعایت هیچ مقتدر Ùˆ آتوریته دار Ùˆ امتیاز خواه Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªÚ¯Ø±Ø§ Ùˆ عقیده Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ دوست Ùˆ رÙیق Ùˆ همعقیده Ùˆ غیره Ùˆ ذالک را ابدا Ùˆ اصلا نکنیم. بکوشیم با خودمان رو راست باشیم Ùˆ از صمیم قلب با گشوده Ùکری، نه تنها در باره ÛŒ خطاها Ùˆ ندانمکاریها Ùˆ جهالتها Ùˆ تصمیمها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خطا آمیز خودمان سخن بگوییم؛ بلکه با دلیری نشان دهیم Ú©Ù‡ در این برهه ÛŒ زمانی Ùˆ آینده ÛŒ پیش رو، هرگز Ùˆ هرگز ØØ§Ø¶Ø± نیستیم از سر، به تکرار چنان Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ متمایل شویم. این تازه یک طر٠قضیه است. طر٠اصلی Ùˆ کلیدی Ùˆ پایه ای قضیه به ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ این بایستی بچرخد Ú©Ù‡ ما بر « شالوده ÛŒ کدامین پرنسیپها » Ù…ÛŒ خواهیم با یکدیگر « همبسته Ùˆ Ù…ØªÙ‘ØØ¯ » شویم؟. بر شالوده ÛŒ کدامین « پرنسیپهای اساسی »؟. لازمه ÛŒ « Ù…ØªÙ‘ØØ¯ Ùˆ همبسته شدن » اینست Ú©Ù‡ ما « پرنسیپها Ùˆ اصلهایی » را داشته باشیم Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ قدرت طلبیها Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ گراییها Ùˆ همعقیده گانمان باشد؛ طوری Ú©Ù‡ چنان پرنسیپهایی بتوانند ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ø§ÛŒØØ§Ø¯ کنند تا « تضادها Ùˆ دگربینشهای گوناگون » را بتوان در میانشان، تعادل ایجاد کرد. من Ù…ÛŒ پرسم، آن « پرنسیپها Ùˆ اصلها » را در کجا Ù…ÛŒ توان پیدا کرد؟. آیا سوای « بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران »، جایی دیگر را سراغ دارید Ú©Ù‡ بتوان پرنسیپی برای همبسته Ú¯ÛŒ Ùˆ هماندیشی Ùˆ همدردی Ùˆ همازمایی گرایشهای مختل٠متصوّر شد؟.
6- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ اØÙ…د شاملو (صر٠نظر از ضدّیت ØºÛŒØ±Ù…Ù†ØµÙØ§Ù†Ù‡ اش با رژیم شاه Ùˆ عَـصَبّیت ناشایسته اش دربارة شاهنامة ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ) شاعری بود بسیار «طنّاز» (طنزگو) Ùˆ Ù…ÙØ¯Ø±Ù† (در تعری٠اروپائی کلمه) Ú©Ù‡ شناخت Ø´Ú¯ÙØªÛŒ از موسیقی کلاسیک غرب Ùˆ ادبیات اروپائی داشت. او بقول دوست هنرمندم - دکتر بهمن مقصودلو- براستی «شاعر آزادی» بود. ]
در باره ÛŒ زنده یاد شاملو Ùˆ دیدگاههای ضدّ Ùˆ نقیض Ùˆ جنجالی Ø´ÛŒÙØªÙ‡ گانش Ùˆ منکرانش Ù…ÛŒ توان زیاد نوشت Ùˆ Ø¨ØØ« کرد Ùˆ ØØªÙ‘ا Ø´ÛŒÙØªÙ‡ Ú¯ÛŒ به او Ùˆ Ù†ÙØ±Øª از او را در هر گوشه Ùˆ کنار هنوز Ù…ÛŒ توان دید Ùˆ خواند. همینطور کاراکتر او Ùˆ شخصیّت ÙØ±Ø¯ÛŒ اش Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ا برای طولانی نشدن مطلب از آن Ù…ÛŒ گذرم. موضعگیریهای سیاسی او در برابر رژیم سلطنتی نیز از « شمّ بازاریابی Ùˆ بیزینسی او » بود Ú©Ù‡ نشات Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯Ø› نه از بینش Ùˆ درایت Ùˆ Ùهم عمیق مسائل کشوری. در هر صورت، آنچه برای من، اهمیّت اساسی دارد، Ù…ØØµÙˆÙ„یست Ú©Ù‡ او، تولید کرده Ùˆ به نام او ثبت شده است. من در این باره است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانم داوری کنم. برای من تا آنجایی Ú©Ù‡ آثار شاملو را دیده ام Ùˆ خوانده ام، او نه [ شاعر آزادی ] Ù…ÛŒ باشد، نه [ Ù…ÙØ¯Ø±Ù† در معنای اروپایی کلمه ]. از نظر من، کار ماندگار Ùˆ با ارزش شاملو، همان « گرد آوری زبان مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار » Ù…ÛŒ باشد. ØØªÙ‘ا اگر در تمام عمرش هیچ کار خاصّی تولید نمی کرد – ای کاش چنین Ù…ÛŒ بود! - بی Ø´Ú©ØŒ با همان « کتاب Ú©ÙˆÚ†Ù‡ اش » Ù…ÛŒ توانست جایگاه شایسته ÛŒ خود را در ایرانزمین داشته باشد. من نه آن، غلط خوانیهای « رباعیّات خیّام » را Ù…ÛŒ توانم نشانه ÛŒ Ùهم Ùˆ بینش پخته Ùˆ اندیشنده ÛŒ او در رویکردش به ادبیّات کلاسیک ایرانی بدانم. نه آن تکرار طوطی وارگویی اش در باره ÛŒ « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ » را Ú©Ù‡ بدون هیچ امّا Ùˆ چون Ùˆ چرایی Ùقط از دهان دوستی بسیار جاهل، قاپیده بود Ùˆ تصوّر Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ با Ú¯ÙØªÙ†Ø´ØŒ شقّ القمر Ù…ÛŒ کند. آنهم ذهنیّت دوستی Ú©Ù‡ در کلیشه های ایدئولوژی مارکسیسم روسی، ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ بود Ùˆ با قالب تخت پروکراست به سراغ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردمش Ø±ÙØªÙ‡ بود. همینطور نه آن درب Ùˆ داغون کردن دیوان ØØ§Ùظ را Ù…ÛŒ توانم نشانه ÛŒ Ùهمنده Ú¯ÛŒ او بدانم. شاملو برای من Ùقط یک گرد آورنده Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بس. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ اگر روزی روزگاری، میهن ما به آن جایگاهی بازگشت Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی اش » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ آنچنان ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شود Ú©Ù‡ رادیکالترین سنجشگران تا مومن ترین ستایشگران بتوانند بدون ریختن خون یکدیگر Ùˆ غارت Ùˆ چپاول ØÙ‚Ù‘ Ùˆ ØÙ‚وق انسانی همدیگر Ùˆ شانتاژ Ùˆ بایکوت یکدیگر در کنار هم بزییند Ùˆ بیندیشند، آنگاه بایسته است Ú©Ù‡ پژوهشگران Ùˆ دانشجویان آینده، نقش « آثار شاملو » را در شکلگیری Ùˆ پروراندن « جنگهای چریکی در ایران » ØØªÙ…ا موضوع تØÙ‚یق Ùˆ بررسی Ùˆ سنجشگری قرار دهند.
7- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ در جایی دیگر Ù…ÛŒ نویسد: [ در برابر اينهمه قتل Ùˆ غارت Ùˆ ÙØ³Ø§Ø¯ Ùˆ Ùقر Ùˆ ÙØØ´Ø§ØŒ Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ بسياري از روشنÙكران Ùˆ سروران سياسي ما (خصوصاً در خارج از كشور) با Ø·Ø±Ø Â«Ø´Ø¨Ù‡ مسئله» ها، مسئلة Ø§Ø³Ø§Ø³ÙŠÙ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ همبستگي ملّی براي رهائي ایران را ÙØ±Ø§Ù…وش كرده اند. ]
کسانی Ù…ÛŒ توانند « مسائل » را از [ شبه مسئله ها ]ØŒ تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در غÙÙ„ Ùˆ زنجیر مسئله ای گیر Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ باشند؛ نه کسانی Ú©Ù‡ هیچ مسئله ای ندارند Ùˆ در مسئله سازی Ùˆ تعمیم عمومی آن Ù…ÛŒ خواهند « مسائل » را کتمان Ùˆ استتار کنند تا شیوه های گریز از روبرو شدن با مسائل Ùˆ پذیرش مسئولیّت شخصی Ùˆ سازمانی Ùˆ گروهی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ پاسخگویی در برابر آنها را در گرد Ùˆ غبار شبه مسائل، Ú¯Ù… Ùˆ گور کنند. اینکه واقعیّتهای اجتماع ایرانزمین از دیر باز تا همین امروز Ùˆ ثانیه های زنده از سوی کثیری از ÙØ¹Ù‘الان سیاسی Ùˆ مثلا ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانزمین Ùˆ ØÙکام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ با قصد Ùˆ غرض نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شوند، همه Ùˆ همه از این جا ریشه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ هیچکس در Ùکر « ملّت Ùˆ میهن Ùˆ مسائل باهمستان مردم » نیست؛ بلکه در Ùکر Ù…Ù†ÙØ¹Øª Ùˆ امتیاز Ùˆ ØØ§Ú©Ù… کردن اراده ÛŒ خودش Ùˆ همعقیده گانش Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل است Ú©Ù‡ در کشمکشها Ùˆ جنگ Ùˆ گریزها Ùˆ تضادهای Ù…Ù†ÙØ¹Øª طلبان Ùˆ قدرتپرستان، هیچگاه مسئله ÛŒ ملّت به موضوع اندیشیدن Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای بر طر٠کردن Ùˆ ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ آن رخ نمی دهد؛ بلکه واقعیّت اس٠انگیز زندگی مردم Ù…ÛŒ شود موضوع یسل کشیهای ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ سازمانی Ùˆ گروهی Ùˆ امثالهم.
8- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ هچنین تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡: [ براي رهائي ملي بايد از اسارت «28 مرداد» يا «انقلاب شكوهمند اسلامي» رهائي ÙŠØ§ÙØª. ]
برای رها شدن Ùˆ گسستن از بسیاری اهرمهای ممانعتی بایستی آنها را خوب شناخت. کسانی Ú©Ù‡ هنوز موانع را نمی شناسند، خواه ناخواه در پایبندی به آنها، Ø§ØØ³Ø§Ø³ جاودانه Ú¯ÛŒ Ùˆ امنیّت Ùˆ آسایش Ùˆ واقعیّت پذیری خواسته ها Ùˆ رویاها Ùˆ ایده آلهای خود را Ù…ÛŒ بینند. نه تنها برای رهایی ملّی بایستی از اسیر ماندن در « بختک کودتای 28 مرداد Ùˆ انقلاب نکبتی اسلامی » گسست؛ بلکه باید از تمام آن دورانهایی نیز با دلیری Ùˆ مسولیّت Ùˆ رادمنشی برگذشت Ú©Ù‡ به دوران مشروطیّت Ùˆ مشروطه خواهی Ùˆ رویداد پانزده خرداد Ùˆ قیام سیاهکل Ùˆ ØØ³ÛŒÙ†ÛŒÙ‘Ù‡ ÛŒ ارشاد Ùˆ شبهای شعر موسسه ÛŒ گوته Ùˆ غیره Ùˆ ذالک، مشهور Ù…ÛŒ باشند. من چون قبلا در این باره، Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه نوشته ام از پرداختن Ùˆ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§Ø¶Ø§Ùی، صر٠نظر Ù…ÛŒ کنم. ( 2 )
9- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ نویسد: [ برای من، نه نظام جمهوري Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ùˆ نه رژيم سلطنتي، بلكه در اين Ù„ØØ¸Ù‡ØŒ برايم تنها Ùˆ تنها، آزادی ايران Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª. من در آرزوي ايجاد ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø¯Ù…ÙˆÙƒØ±Ø§ØªÙŠÙƒ Ùˆ آزادي هستم كه در آن هر شهروند ايراني، آزادانه Ùˆ آگاهانه بتواند نظام سياسي دلخواهش را (Ú†Ù‡ سلطنت، Ú†Ù‡ جمهوري) انتخاب كند Ùˆ اين آرزو، تØÙ‚ّق نخواهد ÙŠØ§ÙØª مگر با سقوط کلیّت جمهوري اسلامي. ]
در اينكه چگونه مي توان به ملتي كه در قعر نا اميدي Ùˆ بي ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ رسي ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است، خردمندانه Ùˆ با مسئوليت Ùˆ آگاهي مدد رسانيد، معضليست كه « خوبترين خوبان » بايد در باره ÙŠ آن بينديشند Ùˆ به كاربست اقدامهايي بكوشند. آناني كه خود را قيّم Ùˆ دلسوز Ùˆ خاكسار Ùˆ خدمتگزار ملت مي دانند، اگر به راستي عشقي به مردم Ùˆ ميهن خود دارند، پس چگونه است كه هيچ طپشي Ùˆ شور Ùˆ ØØ§Ù„ÙŠ از خود به معشوق نشان نمي دهند؟. آيا عشق ادعايي آنها Ùقط شعار Ùˆ ØØ±Ù نيست؟. اگر « خوبترين خوبان »، دلباخته ÙŠ ميهن Ùˆ مردم خود هستند، چرا مهر خود را آشكارا در برابر ملت، ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ نمي زنند Ùˆ آن را اثبات نمي كنند؟. مگر « مهاتما گاندي ( 1869 – 1948 Ù…. ) » نبود كه براي استقلال سرزمين هزار ملت در كنار مردمش ايستاد؟. مگر « سالوادر آلنده ( 1908 – 1973 Ù…. ) » نبود كه تا آخرين Ù†ÙØ³Ù‡Ø§ آنهم جايي كه امكان گريز در يك قدمي مقرش وجود داشت، با رادمردي ايستاد؟. مگر « مارتين لوتر كينگ ( 1929 – 1968 Ù…. ) » نبود كه براي اØÙ‚اق ØÙ‚وق سياهان در كنار مردمش ايستاد Ùˆ پا به پاي آنها ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ دادخواهي سر داد Ùˆ از روياي عظيم بشر دوستي اش سخن Ú¯ÙØªØŸ. مگر « پاتريس لومومبا ( 1925 – 1961 Ù…. ) » نبود كه با تمام مصيبتها Ùˆ Ùلاكتها در كنار مردمش ايستاد Ùˆ براي آنها نبرد دادخواهي Ùˆ استقلال خواهي را به پيش برد؟. مگر دهها Ùˆ صدها Ù†ÙØ± امثال این بزرگان Ùˆ نامداران نبودند Ú©Ù‡ در کنار مردم خود ایستادند Ùˆ برای واقعیّت پذیری آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم سرزمینشان پیکار کردند؟. مگر زنده ياد « دكتر مصدّق ( 1882 – 1967 Ù…. ) » نبود كه در كنار ملّت ايستاد Ùˆ گام به گام با آنها براي ØÙ‚وق بایسته ÛŒ ملّت مبارزه كرد؟. مگر « امير كبير ( 1807 – 1852 Ù…. ) » نبود كه برغم خباثتهاي ناصرالدّين شاهي براي ملّت با جان Ùˆ دل از خودش مايه گذاشت؟.
Ùقط آناني دوستدار Ùˆ عاشق Ùˆ خدمتگزار ملت خود هستند كه با دلاوري Ùˆ جسارت در برابر خاصمان ملت، رو در رو بايستند؛ نه آناني كه به ينگه ÙŠ دنيا مي گريزند Ùˆ توقع دارند كه ملت از خودش مايه بگذارد Ùˆ خون بدهد تا سپس مدعيان خسرواني براي ايجاد ØÙƒÙˆÙ…ت دلخواه خودشان Ùˆ همعقیده گانشان، با بي شرمي تمام باز گردند. ملت ايران اگر هيچ چيزي از تاريخ اس٠بار خود نياموخته باشد، تجربه ÙŠ سه دهه ÙŠ اخير آنقدر او را هوشيار كرده است كه مي داند براي كسي بايد بميرد كه برايش تب مي كند. ملت ايران مي خواهد Ùˆ آرزو مي كند كه عاشقان Ùˆ خدمتگزاران اصیلش در ميدان هماوردي با رقيبان مدّعي در مصا٠با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘Ø› آنهم Ùقط در ايرانزمين، لياقت Ùˆ شايستگي Ùˆ ÙØ±Ù‘ خود را اثبات كنند تا ملت به آنها Ø¢ÙØ±ÙŠÙ† بگويد Ùˆ آنها را برگزيند. من Ù…ÛŒ پرسم ميدان همآوردي كجاست؟. در Ú†Ù‡ مكانيست كه رقيبان Ùˆ ØØ±ÙŠÙان Ùˆ مدّعيان با يكديگر رويارو مي شوند Ùˆ به آزمودن استعدادها Ùˆ هنرها Ùˆ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ ها Ùˆ دانشها Ùˆ توانائيهاي خود مي كوشند؟. ÙØ±Ø¶ كنيد ميدان رقابتهاي سياسي، چيزي شبيه ميدان Ùوتبال باشد. پرسش اينست كه آيا مدّعياني مي توانند با تسخير ميدان بدون رقابت با هماوردان خود، ادعاي برنده شدن بر هر رقيبي Ùˆ ØØ±ÛŒÙÛŒ را داشته باشند؟. ÙØ±Ø¶ كنيد آناني كه خود را خواسته يا از سر ناگزيري به كناري كشيده اند Ùˆ ادعا مي كنند كه گروه تسخير كننده ÙŠ زمين؛ نه تنها قواعد Ùˆ قوانين بازي را نمي داند؛ بلكه Ø±ÙØªØ§Ø± آنها در كلّ در تضاد با هر نوع بازيي مي باشد. Ú¯Ø±ÙØªÙŠÙ… كه چنين شاكياني ØÙ‚ داشته باشند، اكنون مي پرسم چرا ايناني كه تصور Ùˆ به خود تلقين مي كنند كه مثلا قواعد Ùˆ قوانين بازي را مي دانند Ùˆ آنقدر Ùهم Ùˆ شعور دارند كه نه تنها مي توانند در رقابتهايي سالم، استعدادها Ùˆ هنرها Ùˆ لياقتها Ùˆ شايستگيها Ùˆ دانشهاي خود را نشان دهند؛ بلکه در گسترش Ùˆ زيبا آرائي بازي نيز مي توانند نقشي درخور Ø§ÙŠÙØ§ كنند، بر اساس کدامین دلایل با یکدیگر، متّÙÙ‚ Ùˆ Ù…ØªÙ‘ØØ¯ Ùˆ همبسته Ùˆ همرزم Ùˆ همعزم نمی شوند تا در کنار یکدیگر بتوانند Ùˆ بخواهند Ú©Ù‡ وارد میدان کارزار شوند؟. کدامین دلایل پنهان Ùˆ آشکار؟.
معضل بزرگ Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار جامعه ÙŠ ما اينست كه مدعيان هماوردي به دليل جاه طلبيهاي سرسام آور Ùˆ قدرت پرستيها Ùˆ كينه توزيها Ùˆ عقده هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ جمعي نسبت به یکدیگر، نه تنها از قواعد Ùˆ قوانين بازي هيچ اطّلاعي ندارند؛ بلكه در رقابت با هماوردان خود نيز، دست كمي از گروه تسخير كننده ÙŠ زمين ندارند. Ø¨ØØ« « خوبترين خوبان » ما در اين نيست كه آنها به دليل مطلق بينيهاي خود با كوچكترين تغييرات اجتماعي، Ùوري ميدان همآوردي را ترك مي كنند Ùˆ پا به ÙØ±Ø§Ø± مي گذارند؛ بلكه بيش از هر چيز، خصلت انتقام خواهي Ùˆ ØØ³ خونخواهي Ùˆ خونريزي آنهاست كه بر هر منطق Ùˆ استدلال Ùˆ برهان غالب مي باشد. Ú¯ÙØªÙ† ندارد كه انساني بزرگ منش Ùˆ دريا دلي به نام « نلسون ماندلا ( 1918 - » در مبارزه براي ÙØ±Ùˆ پاشي سيستم ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ùƒ آپارتايد، هيچگاه ميدان همآوردي را ترك نكرد. او بيش از سي Ùˆ اندی سال از زندگيش را در زندانها به سر برد، زيرا به ملتش Ùˆ آرمانهايش Ùˆ آرزوهايش يقين Ùˆ ايمان داشت. ايمان او به نيروئي ماوراء الطبيعه Ùˆ قدرتهای بیگانه نبود. ايمان او به عظمت انسان Ùˆ ارجمندی Ùˆ Ø´Ø±Ø§ÙØª هموطنانش بود. او در كنار ملتش ايستاد Ùˆ ملتش نيز با تمام وجود خود، پيكار سر سختانه انساني را تجربه كردند كه با بينشي بسيار وسيع Ùˆ Ùهم Ùوق العاده ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ به گلاويزي با سيستم آپارتايد رو آورده بود. او هرگز نگريخت. او ايمان Ùˆ يقين داشت به آنچه در وجودش Ùˆ Ø±ÙˆØØ´ Ùˆ اÙكارش مي جوشيد. او آنقدر به مبارزه ÙŠ خود ايمان داشت كه سر انجام توانست هواناكترين سيستم آپارتايد جهان را به زانو در آورد Ùˆ آزادي را براي هم ميهنانش به ارمغان آورد ØØªØ§ برای آناني كه از خاصمان سر سخت خود او بودند. او آزادي را Ùقط براي مردم سياه خود نمي خواست؛ بلكه براي نوع انسان بدون رنگ پوست Ùˆ اعتقادات Ùˆ گرايشهايش.
10- سپس آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر بر این عقیده است Ú©Ù‡: [ به نظر٠من Ù…ÛŒ توان ضمن Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª شدید با ØÙ…له به مردم Ùˆ تأسیسات صنعتی Ùˆ اتمی ایران، از ØÙ…لة آمریکا به سران Ùˆ رهبران جمهوری اسلامی Ùˆ کوبیدن سیستم سرکوب رژیم (پاسداران، بسیج Ùˆ ...) ØÙ…ایت کرد، مسئله ای Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند باعث ریختن ترس مردم Ùˆ در نتیجه: موجب قیام مردم Ùˆ ÙØ±ÙˆØ±ÛŒØ®ØªÙ† جمهوری اسلامی گردد. ]
تاریخ ØÚ©ÙˆÙ…تهای سرنگون شده در گذشته ÛŒ ایران به ما نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگران نه تنها برگزیده ÛŒ مردم نبوده اند؛ بلکه آنقدر در ØÙ‚Ù‘ مردم ایران، ستم Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± Ùˆ Ø§Ø¬ØØ§Ù Ùˆ خباثتهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ مرتکب شده اند Ú©Ù‡ مردم تنها Ùˆ تنها به هجوم Ùˆ تاختن نیروی بیگانه برای سرنگونی Ùˆ متلاشی کردن ØÚ©ÙˆÙ…تهای غاصب Ùˆ زورگو Ùˆ ستمگر داخلی امیدوار بوده اند Ùˆ هنوز به طور ناخود آگاه به چنین دلخوشی، امیدوار مانده اند. اینکه ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی هرگز برگزیده ÛŒ مردم نیست Ùˆ برای استمرار اقتدار خودش ØØ§Ø¶Ø± است دریاها، خونریزی به پا کند، هیچ Ø´Ú©Ù‘ÛŒ در آن نیست. ولی اینکه ما آنقدر خوش خیال باشیم Ú©Ù‡ تصوّر کنیم برای از پا اÙکندن شیر درّنده خو Ù…ÛŒ توان به « خرس » اتّکا کرد، خطایی بسیار بزرگ را مرتکب شده ایم؛ زیرا آنکه طعمه ای را از دهان شیر Ø¨Ø±ÙØ¨Ø§ÛŒØ¯ØŒ هیچگاه آن را به ØµØ§ØØ¨ Ùˆ مالکش بازنمی گرداند؛ بلکه خودش به Ø¶ÛŒØ§ÙØª آن مشغول Ù…ÛŒ شود؛ چونکه زØÙ…ت بازپس Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ùˆ ربایش آن را به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ بویژه جایی Ú©Ù‡ خودیها از سهیم شدن Ùˆ همکاری با « خرس » برای گلاویز شدن با شیر، خودشان را معا٠و منزوی کرده اند. اگر در ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت ساسانیان، تمام Ø§ÙØ³Ø±Ø§Ù† Ùˆ سپهسالاران Ùˆ ارتشداران ایرانی برای بسیج Ùˆ برنامه ریزی Ùˆ ص٠آرایی جنگی Ùˆ گرد آوری شمشیرکشان عرب، نقش بسیار مهمّی Ø§ÛŒÙØ§ کردند.ØŒ دست Ú©Ù… در نگاه اوّل؛ این مزیّت را داشت Ú©Ù‡ تمام برنامه ریزی، زیر نظارت Ùˆ نقشه ÛŒ ایرانیان اجرا Ùˆ پرداخته Ù…ÛŒ شد. اینکه نتایج Ùˆ عواقب چنان ØÙ…لاتی بعدها در تاریخ ایران، Ú†Ù‡ بودند، Ù…Ø¨ØØ«ÛŒ دیگر است. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنیم Ú©Ù‡ تمام آن اقدامات Ø§ÙØ³Ø±Ø§Ù† ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ ایرانی برای سرنگون کردن ØÚ©ÙˆÙ…ت ساسانیان، Ùقط از روی خیر خواهی Ùˆ آزادیخواهی برای مردم ایران بود Ú©Ù‡ به دنبالش چنان ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ Ùˆ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهایی را به همراه آورد Ùˆ هنوز Ú©Ù‡ هنوز است مردم ایران در طول چهارده قرن متوالی از چنان عواقبی، آزاد Ùˆ رها نشده اند. من از آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ پرسم به ÙØ±Ø¶ اینکه « آمریکا در کنار نیروهایی دیکر » ØØ§Ø¶Ø± شود Ú©Ù‡ عین آرزوی شما را برآورده کند، آیا تصوّر Ù…ÛŒ کنید آمریکا Ùˆ دیگران به همین ساده گیها Ù…ÛŒ پذیرند Ú©Ù‡ بدون کسب « امتیازهای آنچنانی Ùˆ نقش آتوریته خواهی خودشان » به واقعیّت پذیری سیستم دلخواه شما یا مردم ایران به طور کلّی، مددی کنند؟.
خطا برداشت نکنیم. من Ùقط کنجکاو هستم بدانم، آیا ملّت ماست Ú©Ù‡ بایستی « شعور تمییز Ùˆ تشخیص » برای ساقط کردن اقتدار بی لیاقت ترینها Ùˆ خبیث ترینهای ØØ§Ú©Ù… را داشته باشند یا بیگانه گان؟. Ú†Ù‡ کسانی در شناخت این مسئله، Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ تصمیم بگیرند Ùˆ مسئولیّت عواقب تصمیمهای خود را نیز به عهده بگیرند؟. من خودم از رادیکالترین Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیستم Ùقاهتی هستم. Ú†Ù‡ با موضعگیریهای Ø´Ùّا٠و کاملا گویا Ùˆ سلیس در برابر ایدئولوژی Ùˆ مذهب Ùˆ اعتقادات روانپریش ØÙکّام. Ú†Ù‡ با ص٠آرایی روشن Ùˆ ØµØ±ÛŒØ Ùˆ عریان در برابر Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ کردارها Ùˆ روشهای آن سیستم مخو٠Ùقاهتی به طور کلّی. ولی برغم این رادیکال بودنم، هنوز بر این اندیشه ام تا « خوبترین خوبان مدّعی اپوزیسیون Ùقاهتی » به این مرز Ùˆ نقطه Ùˆ مخرج مشترک نرسند Ú©Ù‡ « ایرانزمین Ùˆ مردم Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی آن » را ÙØ±Ø§ØªØ± از Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ Ùˆ سوائق قدرتگرا Ùˆ توتالیترخواه خود به ØØ³Ø§Ø¨ آورند، هر گونه ØÙ…لات بیگانه گان به Ù†ÙØ¹ Ùقط بیگانه گان خواهد بود Ùˆ بس. نه مردم ایران از هجوم بیگانه گان، طرÙÛŒ خواهند بست. نه آنانی Ú©Ù‡ برای ØØ§Ú©Ù…یّت داشتن بر ایران، روز شماری Ù…ÛŒ کنند. Ùقط ملّت ایران است Ú©Ù‡ بایستی بتواند Ùˆ بخواهد Ú©Ù‡ « آزاد Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ آبرومند » بزیید. ولی تجربیّات سی سال گدشته ام به من Ù…ÛŒ گویند، ملّتی Ú©Ù‡ خوبترین خوبانش هنوز نمی توانند « Ú¯ÙØª – Ùˆ – شنود بی ØÙŽÙب Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ با یکدیگر » Ùˆ داد Ùˆ ستدهای Ùکری - سنجشی داشته باشند Ùˆ هیچ ارزش Ùˆ اعتبار Ùˆ Ù¾ÙØªØ§Ù†Ø³ÛŒÙ„ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ زاینده ÛŒ پرنسیپها نیز برای « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » قائل نیستند، چگونه خواهند توانست در سایه ÛŒ سر نیزه Ùˆ نظارت بیگانه گان، خادم Ùˆ یاور Ùˆ یار شاطر مردم خود باشند؟. چگونه؟.
11- آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در پایان Ú¯ÙØªØ§Ø± خودش به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡: [ دموكراسي را «ورزش ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠÂ» خوانده اند، بنابراين: بر همة ماست كه بدور از تنگ نظري هاي سياسي، با ÙØ±ÙˆØªÙ†ÙŠ Ùˆ تواضع در يك Ø§ØªØØ§Ø¯ ملي، شعار «آزادی ايران» Ùˆ «ØÙ‚وق بشر» را به اصلي ترين Ùˆ Ù…ØÙˆØ±ÙŠ ØªØ±ÙŠÙ† شعار مبارزاتي خويش بدل كنيم. ]
جنبشهای « هومانیستی » در سرزمینهای باختری از « تصویر ایده آلی ( پرومتئوس یونانی / جنتلمن ) » ریشه Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ آنها از « انسان » دارند. بدون داشتن چنان « تصویر ایده آلی » نمی توان به سنجشگری اخلاقیّات گسترده Ùˆ ØØ§Ú©Ù… بر مناسبات اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ جهانی رو آورد. Ø¨ØØ« « ØÙ‚وق بشر Ùˆ باغبانی درخت کاراکتر بشر » از کهنترین ایّام در تاریخ تÙکّر به گرداگرد « تصویر انسان Ùˆ خدا » Ù…ÛŒ چرخیده است Ùˆ همچنان نیز Ù…ÛŒ چرخد. از یاد نباید Ø¨ÙØ±Ø¯ Ú©Ù‡ « تصویر ایده آلی انسان » با « تصویری Ú©Ù‡ انسانهای جوامع مختل٠از ایده ÛŒ خدا » دارند، پیوندی بسیار ژر٠و همبسته دارد. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نیز نماند Ú©Ù‡ تصویر ایده آلی انسان به معنای « ایده آلیسمگرایی » نیست؛ بلکه در پیش چشم داشتن آیینه ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ انسان از « وجود خودش Ùˆ خدایش » متصوّر Ù…ÛŒ کند. ایده آل داشتن را نبایستی هیچگاه با « ایدآلیسمگرایی » اینهمانی داد. وقتی ما بر آن Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ چرخ ÙØ¹Ù‘الیتهای انسانگرایانه را در زمینه های Ù…Ø®ØªÙ„Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ جهانی به ØØ±Ú©Øª در آوریم، نیک است در آغاز بیندیشیم Ú©Ù‡ با تمام « خیرخواهیها Ùˆ نیّتهای انساندوستی خود » Ù…ÛŒ خواهیم انسانها را با تاسی Ø¬ÙØ³ØªÙ† به کدامین « تصویر ایده آلی از انسان Ùˆ خدا » به تجدید نظر کردن در اعتقادات Ùˆ نگرشها Ùˆ روشهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ خودشان بیانگیزانیم. از این رو، شعارهای هومانیستی را سرلوØÙ‡ ÛŒ اقدامهای خود قرار دادن هرگز به این معنا نیست Ú©Ù‡ ما در باره ÛŒ « پرنسیپ هومانیستی » نیز با گشوده Ùکری Ùˆ ژرÙنگری عاقبت اندیش به مرزبندی با « اخلاقیّات ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تگران بی ÙØ±Ù‘ » رو آورده ایم. ایرانی، هزاره ها تصویر ایده آلی خودش را از « خدا Ùˆ انسان » در « تصویر جمشید جم Ùˆ سیمرغ گسترده پر » واتابانیده Ùˆ تثبیت Ùˆ ØÚ©Ù‘اکی کرده است. بنابر این، وقتی ما بر آن Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ انسانهای اجتماعمان را – مهم نیست به Ú†Ù‡ مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ مرام Ùˆ مسلکها Ùˆ امثالهم گرایش دارند – به سوی « اÙقها Ùˆ چشم اندازهای بهزیستی Ùˆ بهمنشی Ùˆ Ø¨Ù‡Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ » تشویق Ùˆ ترغیب کنیم Ùˆ آنها را در منشهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی به وا اندیشیهای نو به نو بیانگیزانیم، بایستی ØØ¯Ù‘اقل از « چند – Ùˆ – چون آن تصویر ایده آلی انسان Ùˆ خدا » در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردممان، آگاهی درخور داشته باشیم تا وقتی Ú©Ù‡ به سنجشگری هنجارها Ùˆ سنّتها Ùˆ آداب Ùˆ اعتقادات Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نگرشها Ùˆ مرامها Ùˆ نظریّه های گوناگون رو Ù…ÛŒ آوریم، ناخود آگاه Ùˆ ناخواسته Ùˆ غیر مستقیم بر ضدّ « پرنسیپ هومانیستی » اقدام نکنیم. انتقاد از تصویرهای رنگارنگ خدا Ùˆ انسان نبایستی ما را در « قلع Ùˆ قمع کردن اصل ایده ÛŒ خدا Ùˆ انسان »، رادیکال Ùˆ جنگآور ترمیناتوری بار آورد؛ بلکه بایستی « تصویر انسان Ùˆ خدا » را در « زیباییهای انگیزنده Ùˆ چشمگیر Ùˆ رباینده ÛŒ دل Ùˆ جان انسانها بدون هیچ جبریّتی Ùˆ امریّه ای Ùˆ زورگویی » سوق Ùˆ شیب دهد. نمی توان با شعارهای هومانیستی به جنگ آن چیزهایی Ø±ÙØª Ú©Ù‡ سراسر تار Ùˆ پود انسانها به آنها آمیخته Ùˆ متّصل Ù…ÛŒ باشند. خدا Ùˆ دین Ùˆ آزادی Ùˆ جاودانه Ú¯ÛŒ Ø±ÙˆØ Ùˆ خوشی Ùˆ بسیاری سوائق Ùˆ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های دیگر با « تصویر ایده آلی انسان Ùˆ خدا » به یکدیگر همسرشته Ù…ÛŒ باشند. به همین دلیل، هومانیسمگرایی، ØØ°Ù Ùˆ انکار Ùˆ خصومت Ùناخواهنده با علقه های بشری نیست؛ بلکه « تلطی٠کردن Ùˆ زیبا آرایی Ùˆ خوشپروری Ùˆ شادابگردانی » تمام آن چیزهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ به Ù†ØÙˆÛŒ با Ø±ÙˆØ Ùˆ روان انسانها، پیوند ناگسستنی دارند. ( 3 )
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانویسها:
مقاله ÛŒ آقای « میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ »:
https://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=8&ni=19646&y=1
در باره ÛŒ سپری شدن دورانهای گذشته، مراجعه کنید به این « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± » من:
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_208022007/
در باره ÛŒ ØÙ‚وق بشر Ùˆ دمکراسی، مراجعه کنید به این « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± » من:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_11042002.php
برای خواندن بخش 2 به لینک زیر مراجعه کنید
https://www.mahmag.org/farsi/reviews.php?itemid=584#more