آریابرزن زاگرسی---لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها
آریابرزن زاگرسی
تاریخ نگارش: 30 ژانویه سال 2007 میلادی
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها ( بخش 2 )
[ نیم نگاهی شتابان به نظرات آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
اکنون Ù…ÛŒ پردازم به بخش دیگر « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ( 1 ) » آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³. ولی پیش از اینکه Ø¨ØØ« خودم را آغاز کنم، نکته ای را یاد آوری کنم. ایشان در سر تیتر Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± خودش تاکیده کرده است Ú©Ù‡ به: [ ... تØÙ„یهای عامیانه ÛŒ مارکسیستی ]ØŒ اعتقادی ندارد. به نظر من Ùˆ بر شالوده ÛŒ تجربیاّت Ùˆ تÙکّرات ÙØ±Ø¯ÛŒ ام، « اعترا٠کردن Ù„ÙØ¸ÛŒ »، به خودی خودش، نه ØØ±ÙÛŒ به ما Ù…ÛŒ گوید، نه دلیل بر آنست Ú©Ù‡ انسان از آلوده بودن به چنان اعتقاداتی، مبرّا Ù…ÛŒ باشد. مسئله ÛŒ گسستن از « اهرمهای سیطره خواه مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ مرام Ùˆ مسلکها Ùˆ امثالهم »؛ سوای ردّ Ùˆ انکار Ù„ÙØ¸ÛŒ آنهاست. انسانی Ù…ÛŒ تواند « اصل پویای گسستن » را در مغز Ùˆ روان خودش بپروراند Ú©Ù‡ گام به گام، روند گسستنهای ÙØ±Ø¯ÛŒ اش را در تمام جلوه های نظری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نوشتاری با Ø´ÙّاÙیّت Ùˆ استدلالات جاندار به همگان نشان دهد تا دیگران در مطالعه Ùˆ بررسی Ùˆ دقّت در آنچه Ú©Ù‡ انسان گسلنده از خودش نشان Ù…ÛŒ دهد، بتوانند پروسه ÛŒ « گسستنهای او را » به راستی بپذیرند Ùˆ از چگونه Ú¯ÛŒ گسستن او، به « گسلاندن ذهنیّت Ùˆ روان ÙØ±Ø¯ÛŒ خودشان »، انگیخته Ùˆ همّت سختکوش کنند. با Ú¯ÙØªÙ† کلمه ÛŒ « پرواز / پرواز / پرواز »، هیچکس نه Ù…ÛŒ داند Ùˆ Ù…ÛŒ Ùهمد Ú©Ù‡ « پرواز، یعنی چه؟ »، نه ØŒ پرواز کردن را Ù…ÛŒ آموزد، نه هیچ تجربه ای از آن خواهد داشت؛ بلکه تنها با « بالگشایی Ùˆ پریدن به اوج آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ » هست Ú©Ù‡ دیگران درمی یابند خودشان بالهایی دارند Ùˆ Ù…ÛŒ توانند ذهنیّت Ùˆ مغز Ùˆ روان خود را از بندها Ùˆ غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای عقیدتی Ùˆ مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی بگسلانند Ùˆ پرواز در ÙØ¶Ø§ÛŒ « ذهنیّت آزاد اندیش Ùˆ روان جویشگر خود را » را به تن خویش بیازمایند. از این رو، نه تنها تØÙ„یلهای عامیانه ÛŒ مارکسیستی در « شناخت پیچیده گیهای روان انسانها Ùˆ مسائل اجتماعی »، راهگشا نیستند؛ بلکه ØØªÙ‘ا « تØÙ„یلهای مثلا آکادمیکی شده ÛŒ مارکسیستی » نیز نمی توانند بر علل « ایر- راسیونالیستی رویدادها Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات اقتصادی Ùˆ کشوری » ØŒ پرتوی Ú˜Ø±ÙØ§ بین بیندازند. ایده ÛŒ « کارل مارکس ( نقش Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ کاپیتال اندوزی انسانها ) » را Ù…ÛŒ توان تنها « بخشی جزئی » برای راهیابی مدد کننده از بهر شناختن علل رویدادها Ùˆ مسائل Ùˆ پیچیده Ú¯ÛŒ تنشهای اجتماعی دانست؛ نه « نصّی الهی Ùˆ خدشه ناپذیر » برای توجیه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ ارزشیابی سراسر کائنات Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات بشری.
1- آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند Ú©Ù‡: [ ... Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙ‘ت سنّتی شیعه در دوران « رضا شاه »، دچار ضربات Ù…Ùهلکی شد Ùˆ در زمان « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » Ùˆ در بیم رژیم از « Ø´Ø¨Ø Ú©Ù…ÙˆÙ†ÛŒØ³Ù… »، جانی تازه ÛŒØ§ÙØª .... ]. Ú¯ÙØªÙ† این ØÙ‚یقت بسیار تلخ، نه تنها روشنگر « چرایی Ùˆ چیستی مسئله » نیست؛ بلکه دقیقا « سرسری Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ø±ÙØ®Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ نیندیشیدن ژر٠و واگشاینده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ » در باره ÛŒ اقدامهای Ù†Ø§Ø¯ÙØ±Ùست Ùˆ منطق - گریز « رضا شاه » با « شعار مدرنیزاسیون اجباری از بالا بدون پشتوانه ÛŒ Ùکری Ùˆ ÙلسÙÛŒ » در برابر « اسلامیّت Ùˆ موگّلان آن به طور کلّی » نیز Ù…ÛŒ باشد. من Ù…ÛŒ اندیشم Ú©Ù‡ اگر آقای « میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ » Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ « Ø±ÙØªØ§Ø± رضا شاه را با آخوندهای شیعه Ùˆ چرایی کاربست ضربات Ù…Ùهلک او » را بازشکاÙÛŒ Ùˆ ریشه یابی کنند، بی Ø´Ú© Ù…ÛŒ توانستند علّت « جانی تازه ÛŒØ§ÙØªÙ† آخوندهای Ù…ØªØØ¬Ù‘ر مغز Ùˆ روان خاراسنگی شیعه را در دوران Ù…ØÙ…ّد رضا شاه؛ آنهم نه در « توهّم Ø´Ø¨Ø Ú©Ù…ÙˆÙ†ÛŒØ³Ù…Ø› بلکه واقعیّت کمونیسم »، بهتر Ùˆ دقیق تر Ùˆ ژر٠تر دریابند Ùˆ سر انجام بÙهمند Ú©Ù‡ چرا « ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای به نام انقلاب اسلامی » در ایرانزمین بر شانه های « ایده آلیستگرا ترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک » به وقوع پیوست؟.
جهت اندیشیدن Ùˆ پیگیری Ú˜Ø±ÙØªØ± مسئله، مثالی Ù…ÛŒ آورم: در دوران « انقلاب ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ »، تمام نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† آن با شعارهای « آزادی Ùˆ برابری Ùˆ برادری » به گرد یکدیگر، Ù…ØªÙ‘ØØ¯ شدند. آنان به توهّم شیرین Ùˆ چشمگیر « Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترّقی Ùˆ آته ایسم Ùˆ مذهب سوزی Ùˆ ویران کردن کلیساها Ùˆ معابد با هلهله های Ø´ÛŒÙØªÙ‡ سان از بهر ØØ§Ú©Ù… کردن Ùˆ گسترش دادن آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی »، ایمان چشم بسته Ùˆ نیندیشیده داشتند Ùˆ با شدّتی توصی٠ناپذیر به شعله ور کردن آتش انقلاب، تقلّا Ù…ÛŒ کردند. خشونتی Ú©Ù‡ انقلابیون در تخریب Ùˆ آتش سوزی کلیساها Ùˆ معابد Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± مسیØÛŒØ§Ù† Ùˆ کشیشان Ùˆ اسقÙها Ùˆ کاردینالها Ùˆ امثالهم با شادمانیهای غرور آمیز از خودشان بروز دادند، نتیجه Ùˆ عواقب همان شورشها Ùˆ گلاویزیها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خشونت مآب، نه تنها نتوانست « آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی » را ØØ§Ú©Ù… مطلق بر سرنوشت ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒØ§Ù† Ùˆ اروپائیان Ùˆ ابناء بشر در دیگر نقاط جهان به طور کلّی کند؛ بلکه Ù†ÙØ±Øª از هر چیزی را نیز Ú©Ù‡ بویی از « آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی » Ù…ÛŒ داد در سراسر مناسبات مردم با شدّتی چندین برابر Ù¾ÙØªØ§Ù†Ø³ÛŒÙ„ انقلاب، گسترش داد Ùˆ به نیرویی بسیار توانمند برای مقابله با « انقلابیون »، تبدیل شد.در ØÙ‚یقت، پیامد Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ù‡Ø§ÛŒ انقلابیون خشونتگرا به عکسش تبدیل شد Ùˆ مقاومت Ùˆ پیکارگران آنتی انقلاب توانستند هنوز Ú©Ù‡ هنوز است اعتبار Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ تاثیر مقاومتهایشان را بر دامنه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ همچنان استوار Ùˆ توام با بیدارباشی Ù…ØÙوظ کنند.
اینکه « رضا شاه » به جای سرکوب آخوندهای شیعه Ù…ÛŒ توانست یا Ù…ÛŒ بایست در Ùکر نیرویی کلیدی Ùˆ ریشه ای برای بر انداختن Ùˆ خنثا کردن « آئوتوریته ÛŒ آخوندها Ùˆ میزان تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ آنها در ذهنیّت Ùˆ روان انسانها »، همّت کند Ùˆ در Ùکر راهیابی Ùˆ پرورش Ø·ÛŒÙÛŒ از متÙکّران برای مقابله Ùˆ نسخ Ùˆ سنجشگری Ùˆ بررسی روشنگرانه ÛŒ تمام آن تلقینات Ùˆ روضه خوانیها Ùˆ چیز نویسیها Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª گستری آخوندهای جور واجور، تلاش بی شائبه کند، شاید به صخره ÛŒ انواع Ùˆ اقسام استدلالهای تامّل انگیز برخورد کند؛ یعنی استدلالهایی همچون « شرایط Ùˆ وضعیّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مردم ایران Ùˆ وضعیّت نیروهای سیاست جهانی در آن روزها » Ú©Ù‡ شاید برای توجیه Ùˆ تبرئه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ تØÙ„یل مسئله، Ú©ÙØ§ÛŒØª کنند؛ ولی برغم توجیه تراشیهای Ø§ØØªÙ…الی، باز نمی توان « Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » را Ú©Ù‡ نسبت به Ø±ÙØªØ§Ø± پدرش در وضعیّت Ùˆ شرایط دیگری Ù…ÛŒ بود، تبرئه Ùˆ توجیه کرد؛ آنهم جایی Ú©Ù‡ او بر خلا٠پدرش ØØªÙ‘ا به پای روضه خوانیهای آدمهایی همچون « ØØ¬Ø© الاسلام ÙلسÙÛŒ » در مسجد سپهسالار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. شنیدنیست Ú©Ù‡ پخش Ùˆ نمایش سراسری ØØ¶ÙˆØ± او از تلویزیونها Ùˆ رادیوها Ùˆ روزنامه های وقت نیز به آگاهی همگان Ù…ÛŒ رسید.
ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اقدامهای « رضا شاه در مقابله با آخوندهای شیعه » Ú©Ù‡ کپیه برداری از « اقدامهای کمال آتاتورک » Ù…ÛŒ بود، نتواست اصل Ùˆ ریشه ÛŒ مسئله را ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کند. همه ÛŒ ما، کما Ùˆ بیش Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ کاÙیست Ùقط یک روز، نقش نظامیان Ùˆ ارتش ترکیه Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ سایه ÛŒ نیروهای ناتو از « آسمان ترکیه » به کناری برود، آنگاه است Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی دیگری را با کاربست شمشیر اقتلویی، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در خاور میانه تجربه کنیم. آنهم کسانی Ú©Ù‡ در Ùکر بازپس Ú¯Ø±ÙØªÙ† امپراطوری عثمانی Ùˆ به دنبالش، بلعیدن جهان باشند!. در اینکه با رویدادها Ùˆ پدیده ها Ùˆ مسائل ریز Ùˆ درشت اجتماعی نمی توان به آلات Ùˆ ادوات خشونت متوسّل شد Ùˆ در صدد مقابله با آنها بر آمد، گمان کنم اصل Ùˆ پرنسیپی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ تمام انسانهای ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ù‡ با من در این قول، هم نظر باشند؛ زیرا تا زمانی Ú©Ù‡ انسانها در چنبره ÛŒ اعتقادات Ùˆ سنّتها Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ شرایع قیراطی غوطه ور هستند Ùˆ از آنها همچون ابزارهای پراکتیکی برای روبرو شدن Ùˆ ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کردن رویدادهای « کنکرت » در واقعیّت زندگیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی خودشان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنند، خواه ناخواه نمی توان با هیچ روش تئوریک ناب Ùˆ راسیونالیستی Ù…ØØ¶ نیز به Ú©Ù…Ú© Ùلاکتها Ùˆ مصیبتها Ùˆ رنجهای آنان Ø´ØªØ§ÙØª. نمی توان از مردم، توقع داشت Ú©Ù‡ یک شبه با پذیرش Ùˆ تقبّل اصول راسیونالیستی، دانشمند Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ جنتلمن Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ¯Ù‡ بشوند. اساسا علّت دوام Ùˆ شیوع مذاهب، ØØªÙ‘ا بدوی ترین Ùˆ ساده ترین آنها در جوامع بشری در این نکته Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ مذهب برای « واقعیّتهای کنکرت »، پاسخهای راهگشا دارد؛ ولو چنان پاسخهایی از راه به در کردن مردم Ùˆ دنبال نخود سیاه ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù† باشند!.
آنچه در گرداگرد « رضا شاه »، واقعیّت نداشت Ùˆ وجودش Ùˆ ØØ¶ÙˆØ±Ø´ Ùˆ نقش کارسازش، بسیار ضرورت Ù…ÛŒ داشت، همانا « نیرویی از روشنگران Ùˆ متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† مستقل اندیش Ùˆ دلیر Ùˆ گستاخ » Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ بتوانند با تکیه به « اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایران » به سنجشگری Ùˆ بازشکاÙÛŒ تمام رگ Ùˆ ریشه ÛŒ اسلامیّت؛ آنهم نوع شیعه گری اش رو آورند تا Ú©Ù… Ú©Ù… در ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ± روشنگرانه ای Ú©Ù‡ ایجاد Ù…ÛŒ شد، انسانها به شخصه از تن دادن به آئوتوریته Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ تاثیر کلام Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± آخوندها، خودشان را بتوانند با دلخواه خویشتن، نم نم، آزاد کنند. درست با تلاش برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ چنین ÙØ¶Ø§ Ùˆ دامنه ای بود Ú©Ù‡ انسانها Ù…ÛŒ توانستند به اندیشیدن Ùˆ تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒØŒ پا به پای تØÙˆÙ‘لات Ùˆ دگرگشتهای اجتماعی Ùˆ جهانی، رغبت Ùˆ شور Ùˆ شوق نشان دهند. اگر از این نظر Ùˆ چشم انداز به قدرتگیری « رضا شاه Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´ » بنگریم، متوجّه Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا طی٠ناهمگون ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما در دوران « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه »، نه تنها از « روشن اندیشی »، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ای عظیم داشتند؛ بلکه مصیبت تاس٠آور آنها، ÙØ±Ùˆ ماندن در گرد Ùˆ غبار شرایع اسلامیّت Ùˆ ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های رایج Ùˆ Ù…ÙØ¯ روز در سرزمینهای باختری Ù…ÛŒ بود Ùˆ هنوز نیز هست. بالطّبع در جامعه ای Ú©Ù‡ کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانش در غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ نظریّه های وارداتی Ùˆ هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ باختر زمینیان، اسیر Ùˆ غرق شده باشند، چگونه Ù…ÛŒ توان [ ... تدوین یک ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ Ùˆ پرورانید؟. چگونه؟. در جامعه ای Ú©Ù‡ هنوز اساتید دانشکده های ادبیّاتش – مهم نیست کجا مقیم باشند - ØŒ خودشان را مثلا « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ شناس Ùˆ شاهنامه پژوه » Ù…ÛŒ دانند Ùˆ وکیل Ùˆ وصی ادبیّات کلاسیک ایرانزمین، معرÙÛŒ Ù…ÛŒ کنند؛ ولی آن « بینش Ùˆ ژرÙنگری ستایش آمیز » را ندارند تا تمییز Ùˆ تشخیص بدهند Ú©Ù‡ ادبیّات یک سرزمین، Ùقط « دنیای تشبیهات Ùˆ استعاره ها Ùˆ نکات دستوری Ùˆ خوشگل نویسی Ùˆ اعرابگذاری Ùˆ تجزیه Ùˆ ترکیب ابیات Ùˆ امثالهم » نیست Ú©Ù‡ نیست؛ بلکه « گستره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تجربیّات بسیار غنی Ùˆ زهدان Ùˆ معدن ایده های ژرÙمایه برای کارگشایی تمام عرصه های کشوری Ùˆ باهمستان مردم » Ù…ÛŒ باشد، چگونه Ù…ÛŒ توان توقّع داشت Ú©Ù‡ [ ÙلسÙÙ‡ ای ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ØŸ. چگونه؟.
وقتی Ùˆ جایی Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ خوانان اجتماع ما همچون آقای « آرامش دوستدار » Ùˆ بسیاری امثال ÙˆÛŒ Ù…ÛŒ آیند چنان Ú©Ú˜ برداشتها Ùˆ تاویلهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار را از تک بیت شعر ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ( توانا Ø¨ÙˆÙØ¯ØŒ هر Ú©Ù‡ دانا بÙود ) بر زبان Ùˆ قلم Ù…ÛŒ رانند با این ادّعای پوچ Ú©Ù‡ مثلا « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ در شاهنامه اش » خواسته است با سرودن این تک بیت، « Ù…Ú† ما ایرانیان » را بگیرد!ØŸØŒ Ùˆ همچنین در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ Ùکری Ùˆ ایده ای « مولوی بلخی » Ù…ÛŒ آید Ùقط « پورنوگراÙÛŒ الهی!ØŸ » Ù…ÛŒ بیند، آنگاه چگونه Ù…ÛŒ توان توقع داشت Ú©Ù‡ [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ØŸ. چگونه؟. آقای دوستدار بسان لشگری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما، « توانا » را در معنای « قدرت Ùˆ اقتدار گرایی » برداشت کرده است Ùˆ « دانا » را نیز در معنای « ساینس ». ( 2 ) Ù…ÛŒ پرسم جایی Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ Ùˆ امثال ایشان، آن استعداد Ùˆ مایه های Ùکری Ùˆ رادمنشی Ùˆ نگرش را ندارند تا بتوانند « ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ Ùˆ تضادهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ترمینوسهای برآمده از روان ملّتها » را کش٠کنند Ùˆ « بÙنمایه های تجربی Ùˆ اختلا٠نگرشی مردم خودمان » را با مردم دیگر نقاط جهان، تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ùˆ سپس بیایند به تن خویش، جهان را از تجربیّات بی واسطه Ùˆ مایه ای مردم ایران در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ø®ÙˆÛŒØ´Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ÙلسÙی، عبارتبندی کنند. من Ù…ÛŒ پرسم با چنین ÙلسÙÙ‡ خوانهایی، چگونه Ù…ÛŒ توان از [ ÙلسÙÙ‡ ای ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] ØŒ کلامی بر زبان راند؟. چگونه؟.
وقتی کثیری از اساتید Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان دانشگاههای خودی Ùˆ بیگانه در سرزمین ما هنوز نمی توانند از چارچوبها Ùˆ کلیشه های آکادمیکی Ùˆ آرا سنگسان شده ÛŒ اساتید اقدم خود، یک گام میلیمتری، آنسوتر بردارند تا بتوانند تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در چهره Ùˆ آثار « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ خیّامها Ùˆ رودکیها Ùˆ مولویها Ùˆ سنائیها Ùˆ ØØ§Ùظها Ùˆ بیهقیها Ùˆ رازیها Ùˆ اسعد گرگانیها Ùˆ عطّارها Ùˆ عراقیها Ùˆ منوچهری دامغانیها Ùˆ صائب تبریزیها Ùˆ کلیم همدانیها Ùˆ طالب آملیها Ùˆ کثیری امثال این نامدارن متÙکّر »، چهره Ùˆ روان Ùˆ « ایرانیّت خودشان Ùˆ مردم میهنشان » را کش٠کنند Ùˆ بشناسند، چگونه Ù…ÛŒ توان یک [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را برای ایجاد Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ « باهمستان خودمان » Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ Ùˆ Ù¾ÛŒ ریخت؟. چگونه؟. وقتی اساتید ÙØ§Ø¶Ù„ نمی کوشند Ùˆ به خود نیز زØÙ…ت کنکاوی ÙØ±Ø¯ÛŒ نمی دهند تا تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در مطالعه ÛŒ متون ادبیّات کلاسیک Ùˆ تمام آن بازماندهای لت Ùˆ پار شده ÛŒ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از جلوه های مادّی اش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا معنوی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک بایستی بیایند از خود بپرسند یا دست Ú©Ù…ØŒ این سئوال را Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ « چرا در اوستا »، هیچ ردّ پایی از « جشن سده » نیست؟. Ùˆ چرا برغم Ùقدان نام Ùˆ نشانه از « جشن سده در اوستا »، مردم ایران به چنین جشن خجسته ای ارزش Ù…ÛŒ داده اند Ùˆ در برپا کردن آن، کوشا بوده اند؟. اساتید مدّعو، اگر به راستی چیزی از « پژوهیدن » Ù…ÛŒ Ùهمند Ùˆ خردلی پرنسیپ جوینده Ú¯ÛŒ دستگیرشان شده باشد، باید بتوانند از این نکته ÛŒ باریک به ØªØØ±ÛŒÙ شدن متن Ùˆ جنایتی Ú©Ù‡ ادیبان Ùˆ موبدان Ùˆ کاتبان در ØÙ‚Ù‘ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم ایران مرتکب شده اند، Ù¾ÛŒ ببرند Ùˆ به رسواگری Ùˆ سنجشگری متن Ùˆ هوشیاری ملّت رو آورند Ùˆ سپس بکوشند به تن خویش، به تÙکّر Ùˆ جست – Ùˆ – جو انگیخته شوند تا دریابند Ú©Ù‡ « جشن سده » از جشنهای مردم ایران در تمامیّت وجودیشان بوده است؛ یعنی جشنی Ú©Ù‡ برگزاری آن در تضاد با Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ تصمیمها Ùˆ اقدامهای ØÙکّام Ùˆ سلاطین بی ÙØ±Ù‘ Ùˆ لیاقت بوده است. ولی دبیران Ùˆ موبدان در همسویی Ùˆ همدستی با ØØ§Ú©Ù…ان Ùˆ اقتدار Ùˆ آتوریته خواهی خودشان، تمام تلاششان را بنا به ردّ پاهای باقیمانده بر این گذاشته اند Ú©Ù‡ چنان جشنهایی را از تمام متون Ø¨Ø²ÙØ¯Ø§ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ سر به نیست کنند؛ یعنی همان کاری را Ú©Ù‡ دست اندر کاران ØÚ©ÙˆÙ…ت ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ جانستان Ùقاهتی، بیش از 27 سال آزگار است با تمام متون ادبیّات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ عربی به کار Ù…ÛŒ بندند. در این عرصات اس٠انگیز است Ú©Ù‡ باید پرسید چگونه Ù…ÛŒ توان از شکلگیری Ùˆ دوام [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ]ØŒ نشانه ای دید؟. چگونه؟. وقتی اساتید مدّعو در سرزمین ما، هنوز نمی توانند « دوغ Ùˆ دوشاب » را از یکدیگر، تمییر Ùˆ تشخیص بدهند، چگونه Ù…ÛŒ توان زایش Ùˆ پرورش [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را انتظار داشت؟. چگونه؟. نطÙÙ‡ ÛŒ چنان ÙلسÙÙ‡ ای در کدامین زهدان بایستی کاشته شود آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. در کدامین زهدان؟.
وقتی Ú©Ù‡ طی٠کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما ایرانیان هزار ÙØ±Ù‚Ù‡ شده، هنوز « ادبیّات کلاسیک ایرانزمین » را بسان یک کاغذ دیواری یا شاید هم بدتر Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بارتر از آن، در ØÙÚ©Ù… مشاعره های Ù„ÙØ¸ÛŒ Ù…ÛŒ دانند، چگونه Ù…ÛŒ توان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ شالوده ریزی [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را توقع داشت؟ به Ú©Ù…Ú© کدامین مغزهای اندیشنده Ùˆ مسئول Ùˆ رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ ایراندوست؟. وقتی Ú©Ù‡ بیشینه شمار کوشنده گان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ هنوز نمی دانند Ú©Ù‡ « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ کشور داری / رامیاری / پولیتیک » از متن Ùˆ دل « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ادبیّات کلاسیک » یک ملّت، زاییده Ùˆ پروریده Ù…ÛŒ شود، چگونه Ù…ÛŒ توان به واقعیّت پذیری [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] امیدوار بود؟. وقتی Ú©Ù‡ مدیران سایتها Ùˆ نشریه ها Ùˆ مجلات Ùˆ مطبوعات ایرانی، هنوز اندیشیدن در باره ÛŒ « شاهنامه Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª آن Ùˆ همچنین دیگر آثار کلاسیک » را در رده ÛŒ « ادبیّات ( البته از دیدگاه چنان مدیرانی بخوانید هجویّات دم دست! ) » دسته بندی Ù…ÛŒ کنند؛ نه ÙلسÙیدن، چگونه Ù…ÛŒ توان به کاشتن Ùˆ پرورش Ùˆ بالیدن تخمه ÛŒ [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] دل خوش داشت؟. چگونه؟. وقتی هنوز سیّاسیگری انسانهای قدرتگرا از هر گونه تÙکّر ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ایده ÛŒ خردلسان ÙØ±Ø¯ÛŒ نیز Ù…ÛŒ رمند Ùˆ ÙˆØØ´Øª دارند Ùˆ با آن، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ آرا Ùˆ اÙکار Ùˆ ایده های متÙکّران خویشاندیش را در چرتکه ÛŒ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ø§Øª سیاسی Ù…ÛŒ اندازند، چگونه Ù…ÛŒ توان به رشد Ùˆ بال Ùˆ پر Ú¯Ø±ÙØªÙ† [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملیّ Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ]ØŒ مددی رساند؟. چگونه؟. کدامین انسانها را Ù…ÛŒ توان در میان اینهمه ØÙ‚یران Ùˆ صغیران پیدا کرد Ú©Ù‡ از « ایرانی بودن Ùˆ ایرانی خطاب شدن » ØŒ هرگز شرمنده نباشند Ùˆ ایرانیّت خود را نیز در انظار دیگران Ùˆ ØØªÙ‘ا خودشان، پنهان Ùˆ انکار نکنند؟. کدامین انسانها، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. کدامین؟. وقتی Ú©Ù‡ ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان وطنی، آنقدر Ú©Ù‡ از ایرانی بودن خودمان؛ شرمگینیم، از تا خرخره ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ بودن در شرایع اسلامیّت Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی شدن Ùˆ نوکری کردن برای بیگانه گان Ùˆ ØÙ…ّال ایدئولوژیهای وارداتی شدن Ùˆ مبلّغ Ùˆ مروّج تولیدات سطØÛŒ اساتید دانشگاههای باختری شدن، هرگز هیچ شرمنده نیز نمی شویم Ùˆ خیلی هم به خود Ù…ÛŒ بالیم Ùˆ در همه ÛŒ Ù…ØØ§ÙÙ„ Ùˆ مجامع Ùˆ دانشگاههای خودی Ùˆ بیگانه Ù¾ÙØ² تØÙ‚یر کردن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم سرزمینمان را Ù…ÛŒ دهیم، چگونه Ù…ÛŒ توان انتظار آبستن شدن [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را شب زنده داری کرد؟. چگونه آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. چگونه؟. با این مصیبتنامه ÛŒ گریه آور است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª در سرزمین ما، ØÙ…اقتها Ùˆ بلاهتها Ùˆ Ù†Ùهمیها Ùˆ رذالتها Ùˆ سÙله گریها، « مثقالی » نیستند تا بتوان در یک چشم بر هم زدن از پس آنها برآمد؛ بلکه خروار خروار Ù…ÛŒ باشند با پیامدهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ زا Ùˆ استمرار ØªØØ¬Ù‘ری.
2- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند: [ .... تØÙˆÙ„ات سياسي در كرة جنوبي، برزيل Ùˆ خصوصاً اسپانيا، شيلي Ùˆ Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي نشان مي دهند كه اين كشورها - عليرغم مشكلات عظيم سياسي Ùˆ تنش هاي عميق اجتماعي - توانستند بدون انقلاب از ØÙƒÙˆÙ…ت هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ استبدادي به آزادي Ùˆ دموكراسي سياسي سير نمايند. بهمين جهت ادعای اینکه «انقلاب اسلامی، Ù…ØØµÙˆÙ„ اختناق سیاسی رژیم شاه» Ùˆ یا Â«Ù…ØØµÙˆÙ„ کودتای 28 مرداد 32 بود» بنظر من، تنها برای ساده کردن مسئله Ùˆ نوعی ÙØ±Ø§ÙÚ©Ù†ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± از مسئولیت کسانی ست Ú©Ù‡ «آتش بیار٠معرکة انقلاب» بودند. ]
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در این باره نیندیشیده اند Ú©Ù‡ نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† تØÙˆÙ‘لات Ùˆ دگرگشتهای کلیدی در چنان کشورهایی هرگز در Ùکر « قدرتخواهی مطلق Ùˆ غارت منابع Ùˆ ثروتهای ملّی نبودند Ùˆ به قدرتهای بیگانه » نیز تکیه نداشتند؛ بلکه در Ùکر آزادی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ آموزش Ùˆ پرورش Ùˆ رشد Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ مردم خودشان Ùˆ همزیستی مسالمت آمیز با مردم دیگر سرزمینها بودند. آنها نه تنها انسانهایی « با پرنسیپ Ùˆ با شخصیّت » بودند؛ بلکه آن Ùهم Ùˆ شعور را نیز داشتند Ú©Ù‡ « ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ گان Ùˆ با شعوران Ùˆ دانشورزان Ùˆ دلیران Ùˆ انسانهای با پرنسیپ » را نیز به همکاری در کنار خود با گشوده Ùکری، گرد آوری کنند Ùˆ ÙØ±Ø§ خوانند. آنها به مردم Ùˆ وجودشان Ùˆ شعورشان Ùˆ Ùهمشان Ùˆ پشتیبانیهایشان، یقین داشتند Ùˆ هرگز در جست - Ùˆ - جوی همعقیده گان Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ گان Ùˆ مجیز گویان Ùˆ بله قربان بله قربان گویان نبودند. آنان هیچگاه، معلّم Ùˆ مدرّس Ùˆ مبلّغ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ تزهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ خودشان نیز نبودند؛ بلکه به « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خودشان Ùˆ شانه های Ùهم Ùˆ شعور آنها » متّکی بودند. در سرزمین ما به هر گرایش مدّعی Ú©Ù‡ نگاه Ù…ÛŒ کنیم، خیلی به سختی Ù…ÛŒ توان نشانه ای از « ایرانیّت Ùˆ آدمیگری Ùˆ ارجگزاری به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم خودشان » دید. ایرانزمین در نظر این گونه گرایشهای مدّعی، Ùقط طعمه ایست Ú©Ù‡ بایستی از چنگال Ø·ÛŒÙ ØØ§Ú©Ù…ان وقت، آن را در ربود Ùˆ به مالکیّت طلق خود Ùˆ همعقیده گان برای چند صباØÛŒ در آورد. به همین سبب است Ú©Ù‡ در ایرانزمین، تمام آن خدمتگزاران رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ Ùهمیده Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ اش به دست چنان مدّعیان قدرتپرست Ùˆ سیطره خواه، همواره قربانی Ùˆ لت Ùˆ پار Ùˆ شکنجه Ùˆ تبعید Ùˆ خانه نشین Ùˆ به قتل رسیدند.
انقلاب اسلامی Ùˆ کودتای 28 مرداد Ùقط از واکنش مردم در قبال Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ روشها Ùˆ تصمیمگیریها Ùˆ دخالت Ùˆ Ù†Ùوذ بیگانگان در سرزمین Ùˆ سرنوشت ایران به وجود نیامدند؛ بلکه تمام جنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ ØØ±Ú©ØªÙ‡Ø§ÛŒ تکاندهنده Ùˆ گلاویزیها Ùˆ خیزشهای کوتاه Ùˆ بلند مدّت Ùˆ جنگها Ùˆ درگیریهای چریکی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک از « گلاویزی آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ بÙنمایه ها Ùˆ پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین » با سیاستهای ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تمام ØÙکّام در طول تاریخ ایران از دوران ساسانیان تا همین امروز ØŒ ریشه Ù…ÛŒ گیرند. [ ساده کردن مسئله Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± از مسئولیّت ] تمام آنانی Ú©Ù‡ به دوام Ùˆ اقتدار Ùˆ استØÚ©Ø§Ù… Ùˆ Ù†Ùوذ چنان ØÙکّام Ùˆ سیاستهایشان مدد کردند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ کنند، در اینست Ú©Ù‡ ما امروزیان هنر اندیشیدن در باره ÛŒ « کلا٠روان Ùˆ ذهنیّت پیچیده Ùˆ لایه لایه ÛŒ خودمان » را از دست داده ایم Ùˆ Ùقط بر همان Ø³Ø·Ø Ù…Ø³Ø§Ø¦Ù„ ایستاده ایم Ùˆ لیزلیزک بازیهای Ù„ÙØ¸ÛŒ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نوشتاری Ù…ÛŒ کنیم. از همین روست Ú©Ù‡ در Ùهم Ùˆ تØÙ„یل مسائل Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای درمانگر برای Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات باهمستان ایرانزمین بسیار عاجز Ùˆ ذلیل Ùˆ ماتم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ باشیم. آنچه Ú©Ù‡ تنشهای اجتماعی را شدّت Ù…ÛŒ دهند، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ « ضدّ پرنسیپی Ùˆ ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ضدّ زندگی Ùˆ جان » تمام آن ØÙکّامی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ تصوّر Ù…ÛŒ کنند با سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ در انقیاد Ú¯Ø±ÙØªÙ† ارگانهای کشوری Ùˆ تکیه به انواع Ùˆ اقسام ابزارهای خشونتی Ùˆ سنگر Ú¯Ø±ÙØªÙ† بر ضدّ مردم Ù…ÛŒ توانند ØØ§Ú©Ù…یّت خود را بر Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ اجتماع، ابدیّت بدهند. ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ تمام آن ØÙکّامی Ú©Ù‡ برگزیده ÛŒ مردم ایران نیستند. - یعنی مردم ما در معنای وسیع وجودیشان بدون هیچ استثنای قومی Ùˆ نژادی Ùˆ Ùکری Ùˆ عقیدتی Ùˆ مذهبی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک - ØŒ در اینست Ú©Ù‡ ØÙکّام، همواره تکلی٠و وظیÙÙ‡ ÛŒ خود Ù…ÛŒ دانند، پس از قدرتربایی، چرخ قصّابیگری را در ØÙ‚Ù‘ مردم Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù†ØŒ اجرا کنند Ùˆ غارتگری Ùˆ ویرانگری میهن را سرلوØÙ‡ ÛŒ برنامه های سازنده ÛŒ!! خودشان بدانند.
ولی مردم ما از کهنترین ایّام تا همین امروز خواسته اند Ùˆ هنوز بر این خواسته های خود استوار Ùˆ امیدوار ایستاده اند Ùˆ بی Ø´Ú©ØŒ سالهای نیامده در آینده نیز خواهند خواست Ú©Ù‡ تمام « تصمیمها Ùˆ روشها Ùˆ شیوه های کشور داری Ùˆ مناسبات بین المللی Ùˆ منطقه ای Ùˆ غیره » بر شالوده ÛŒ « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایران = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی » استوار باشند تا ØÚ©ÙˆÙ…تگران را لایق Ù¾ÙØ³ØªÙ‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† بدانند. تا زمانی Ú©Ù‡ روشهای کشور داران، مهم نیست به کدامین عقیده Ùˆ مذهب Ùˆ ایدئولوژی، اعتقاد داشته باشند، در راستا Ùˆ سمت Ùˆ سوی کاربست Ùˆ نگاهبانی Ùˆ ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ به « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » نباشند، هیچ کسانی ØŒ ØÙ‚ّانیّتی نیز برای ÙØ±Ù…انروایی Ùˆ قدرتمندی ندارند؛ ولو شبانه روز به Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ کاربست خشونتهای ØªÙˆØØ´ÛŒ Ùˆ جنایتهای هولناک برای رسیدن به قدرت یا دوام داشتن در قدرت متوسّل شوند. سیاست / پولیتیک / کشور داری / رامیاری بایستی به پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± باشد Ùˆ اتّکا کند. تا چنین ØÙ‚یقتی در ایران ما، رخ ندهد، وجود انقلابها Ùˆ خیزشها Ùˆ گلاویزیهای خشونت آور نیز در مصا٠با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ØŒ اجتناب ناپذیر خواهد بود.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جای دیگر Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ در دوران Ù…ØÙ…د رضاشاه ØŒ مقولاتي مانند آزادي Ùˆ دموكراسي در باور اكثر روشنÙكران Ùˆ رهبران سیاسی ما، مقولاتي « بورژوائي» Ùˆ «متعÙّن» قلمداد مي شدند، لذا در دستگاه Ùكري Ùˆ Ù…Ùهومي آنان - اساساً - جائي نداشتند....... من به بسياري از روشنÙكران عصر Ù…ØÙ…د رضاشاه « روشنÙكران هميشه طلبكار» لقب داده ام، روشنÙكراني كه نه تنها هيچ Ø·Ø±Ø Ùˆ برنامه اي براي نوسازي كشور يا مهندسي اجتماعي نداشتند بلكه ضمن چشم بستن بر تØÙˆÙ„ات جاري جامعه، Ù…Ø³ÙŠØ ÙˆØ§Ø±ØŒ همواره صليب يك « نه !» را بر شانه هاي خويش ØÙ…Ù„ مي كردند بي آنكه بدانند يك نظام سياسي را تنها عوامل آن نظام تعيين نمي كنند، بلكه اپوزيسيون Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† نيز در سازندگي يا تخريب آن نظام، نقش دارند. ]
کسانی Ù…ÛŒ توانند ارزش آزادی را بدانند Ú©Ù‡ خودشان « مغز آزاد اندیش Ùˆ روØÛŒ ÙØ±Ø§Ø® دامنه Ùˆ بی مرز Ùˆ سوائقی جوینده Ùˆ پرسنده » داشته باشند. آزادی، تØÙÙ‡ ای نیست Ú©Ù‡ بتوان آن را از جایی قرض کرد یا خرید یا مصادره Ùˆ شاید هم، سرقت کرد؛ بلکه آزادی، پروسه ÛŒ پدیدار شدن « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت انسان در نامتعار٠بودن تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ اش از زندگی Ùˆ جهان » Ù…ÛŒ باشد. بالطّبع، انسانی Ú©Ù‡ در ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ± انواع Ùˆ اقسام « باید Ùˆ نبایدهای اخلاقی Ùˆ مذهبی » از کودکی در دامن خانواده Ùˆ زادگاه Ùˆ اجتماع تا دوران بلوغ به سر Ù…ÛŒ برد، Ùˆ هیچگاه به دیواره ÛŒ پرسشهای ÙØ±Ø¯ÛŒ نیز تصادم نمی کند تا « به جای پرسیدن از دیگران » از خودش بپرسد Ùˆ پاسخ پرسشهایش را از Ú˜Ø±ÙØ§ÛŒ وجود خودش بجوید Ùˆ استخراج کند، چگونه Ù…ÛŒ تواند از آزادی سخن بگوید؟. دمکراسی، ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ آزادمنشی انسانها در اندیشیدن Ùˆ تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ مسئولیّتهای آگاهانه در قبال Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات Ùˆ کنشها Ùˆ واکنشهای شخصی Ùˆ جمعی Ù…ÛŒ باشد. دمکراسی، تخمه ÛŒ کدو تنبل نیست Ú©Ù‡ بتوان آن را از جایی وارد کرد Ùˆ در گوشه ای از خاک وطن کاشت Ùˆ یک شبه، Ù…ØØµÙˆÙ„ آن را به جیب ریخت؛ بلکه زایش ÙØ¶Ø§ÛŒ دمکراتیک به نوع برداشت ÙØ±Ø¯ÛŒ تک، تک ما از Ù…Ùهوم ØÙ‚یقت Ùˆ شیوه های جوینده Ú¯ÛŒ Ùˆ آزماینده Ú¯ÛŒ Ùˆ پرسنده گی، منوط Ù…ÛŒ باشد.
وقتی Ú©Ù‡ کثیری از ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان هنوز نمی توانیم به تن خویش در باره ÛŒ « خوشی Ùˆ خدا Ùˆ دین Ùˆ جاودانه Ú¯ÛŒ Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترقّی Ùˆ اقتصاد Ùˆ مدرن کردن مناسبات اجتماعی Ùˆ آزادی میهن Ùˆ امثالهم » بیندیشیم Ùˆ Ù…ØØµÙˆÙ„ تÙکّرات Ùˆ ایده های شخصی یمان را در کلمات ÙØ±Ø¯ÛŒ عبارت بندی کنیم، چگونه Ù…ÛŒ توان توقع داشت Ú©Ù‡ سنگی از روی سنگی برداشته شود؟. انسانی Ù…ÛŒ تواند آزادی را ارج گذارد Ùˆ آن را باغبانی کند Ú©Ù‡ وجودی سÙله Ùˆ ØÙ‚یر Ùˆ صغیر Ùˆ تابع Ùˆ دنباله رو Ùˆ چشم Ùˆ گوش دوخته به بیگانه گان نداشته باشد Ùˆ ادا Ùˆ اطوار در آور Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ کبکوار غربی Ùˆ هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ را پشت سر گذاشته باشد Ùˆ « قائم به ذات باشد Ùˆ یقین به خودش » داشته باشد. بی تاثیر بودن بسیاری از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ ترمینوسهای باختر زمینی در ذهنیّت ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما، Ú†Ù‡ در دورانهای گذشته، Ú†Ù‡ هم اکنون، از Ù…ØØµÙˆÙ„ات واماندن Ùˆ ویراژ دادنهای Ù…ØµÙ„ØØª اندیش Ùˆ بی اعتنائیهای مسئولیّت گریز Ùˆ آلودگی مغز Ùˆ روان آنها به شرایع اسلامیّت Ùˆ مبانی ایدئولوژیها Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ مکتبهای باختر زمینیان Ù…ÛŒ باشد. آنها تولیدات Ùکری Ùˆ پژوهشی باختر زمینیان را همچون Ø±Ø§ØØª الØÙ„قوم بلعیده اند Ùˆ پیداست Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ چنان بلعیدنهایی نیز « Ù†ÙØ® معده در Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ سکته های مغزی در نوشتارها » از آب در آید. ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی Ú©Ù‡ هیچ گاه « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ شخصیّت اندیشنده ای » نداشته اند تا با کبریت اشتیاقها Ùˆ شور Ùˆ ØØ§Ù„های خود بتوانند هیزم وجود مستقل اندیش خود را مشتعل کنند Ùˆ بتوانند تجربّیات خودشان Ùˆ مردم میهنشان را در لباس « اÙکار Ùˆ ایده های اوریژینال » بسان مشعلی ÙØ±Ø§ راه خویشتن Ùˆ مردم خود Ø¨ÛŒÙØ±ÙˆØ²Ù†Ø¯ØŒ چرا نبایستی طلبکار باشند؟. البته Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی به دلیل عقیم مغزی Ùˆ خوارخویشتنی Ùˆ Ú©Ù… مایه Ú¯ÛŒ Ùˆ کمپلکسهای عجیب Ùˆ غریب ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ خانواده Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ گروهی از هر کسی طلبکار خواهند بود. آنانی Ú©Ù‡ خودشان نمی توانند بر پاهای مغز اندیشنده ÛŒ خود بایستند، چگونه Ù…ÛŒ توانند مردم مستاصل خود را بر شانه های اÙکار Ùˆ ایده های شادی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ بهره آور Ùˆ راهگشاینده، ØÙ…Ù„ کنند Ùˆ به مقصدی برسانند؟. چگونه؟.
4- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند: [ اختناق Ùˆ استبداد سیاسی رژیم شاه مسلماً در رشد Ùˆ رونق گرایش های انقلابی، تأثیر داشت، اما واقعیت اینست Ú©Ù‡ در آن زمان، عموم روشنÙکران ما بوسیلة انواع ایدئولوژی های انقلابی (از مارکسیسم چینی Ùˆ کوبائی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا تشیّع سرخ علوی) مسخ Ùˆ Ø§ÙØ³ÙˆÙ† شده بودند، بهمین جهت در کنار اختناق سیاسی، تØÙˆÙ„ات اقتصادی - اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را نمی دیدند. ............ روشنÙکران ایران در قبل از انقلاب 57 خود را از دیدن Ùˆ بررسی تØÙˆÙ„ات جاری جامعه، بی نیاز Ù…ÛŒ دیدند Ùˆ با اعتقاد به ضرورت انقلاب، با نوعی رادیکالیسم کور، موجب تشدید Ùˆ گسترش اختناق Ùˆ استبداد سیاسی گردیدند. آنان با تشکیل نوعی «جبهة امتناع» Ùˆ با اعتقاد بر این باور نادرست Ú©Ù‡: «روشنÙکران با ØÚ©ÙˆÙ…ت نیستند، بر ØÚ©ÙˆÙ…ت هستند»، هم جامعه Ùˆ هم رژیم ØØ§Ú©Ù… را از داشتن روشنÙکران آگاه Ùˆ هدایت گر Ù…ØØ±ÙˆÙ… کردند. همانطور Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ ام: رابطة بین دولت ها Ùˆ روشنÙکران، جادة یکطرÙÙ‡ ای نیست. دولت ها Ùˆ روشنÙکران از هم تأثیر Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ بر هم تأثیر Ù…ÛŒ گذارند. Ù…Ø§ØØµÙ„٠این کنش ها Ùˆ واکنش ها، ÙØ¶Ø§ÛŒ سیاسی یک جامعه را Ù…ÛŒ سازد ... ]
اختناقهای سیاسی Ùقط Ù…ØØµÙˆÙ„ ØÚ©ÙˆÙ…تها نیستند؛ بلکه بیش از هر چیزی Ù…ÛŒ توانند Ù…ØØµÙˆÙ„ زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ú¯ÛŒ Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘ر شدن Ùˆ ناپویایی Ùˆ ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ شدن Ø³Ø·Ø Ùˆ سق٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان یک ملتّ » در تمام دامنه های تصوّر پذیرش از مذاهب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا اعتقادات Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ غیره Ùˆ ذالک باشد. ØØ¶ÙˆØ± یک Ù†ÙØ± مستبد به نام شاه یا سلطان یا رهبر بر تمام آن ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ارجØÛŒÙ‘ت دارد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند امکانی ایجاد کند برای تربیت کردن مستبدان Ùˆ دیکتاتورهای بالقوّه . من ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهم Ú©Ù‡ شاهان Ùˆ سلاطین، به دام استبدادهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± باشند به جای آنکه میلیونها هموطنم، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ مستبد Ùˆ توام با آزارهای توصی٠ناپذیر در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر داشته باشند. اینکه ما بخواهیم اختناق Ùˆ استبداد را از جامعه Ùˆ مناسبات Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با یکدیگر Ø¨Ø²ÙØ¯Ø§ÛŒÛŒÙ… Ùˆ آن را به دامنه ÛŒ « ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ دولتها Ùˆ اشخاص قدرتمند » پرتاب Ùˆ میخکوب کنیم، خودش نشانگر این است Ú©Ù‡ ما گرانیگاه Ùˆ سر چشمه ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات را ناخواسته Ùˆ نا آگاهانه یا شاید هم خواسته Ùˆ آگاهانه با قصد Ùˆ غرضهای پنهانی، جابجا کرده ایم.
واقعیّت مناسبات اجتماعی در دوران پهلویها (= پدر Ùˆ پسر ) در این ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ Ù…ÛŒ چرخید Ú©Ù‡ سایه ای Ùˆ زر ورقی از آن آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ امیدهای مردم در عصر مشروطیّت Ùˆ ØØªÙ‘ا برنامه های جنبش ملّی زنده یاد « دکتر مصدّق » Ù…ÛŒ بودند؛ ولی نه در راستای « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی مردم ایران » . خیزش Ùˆ پا Ú¯Ø±ÙØªÙ† جنبشهای چریکی مارکسیستی Ùˆ مذهبی Ùˆ دیگر گروههای زیر زمینی Ùˆ گلاویز شدن ÙØ¹Ù‘الین آنها به ایدئولوژیهای وارداتی یا اسلامیّتهای رتوش شده Ùˆ باب روز، همه Ùˆ همه از Ùقدان « ÙلسÙÙ‡ ای اجتماعی » ØÚ©Ø§ÛŒØª Ù…ÛŒ کردند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ کنند. مردم اجتماع ما در تنوّع وجودیشان برای « زندگی باهمستان خود » در Ù¾ÛŒ « ÙلسÙÙ‡ ای اجتماعی » برای در کنار یکدیگر زیستن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ همچنان هستند. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ به دلیل Ùقدان دلاوران خویشاندیش Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ú©Ù‡ به « اساطیر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی » رو بیاورند Ùˆ مایه های چنان « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستانی » را بتوانند Ùˆ بکوشند Ú©Ù‡ تئوریک بپرورانند، باعث شده است Ú©Ù‡ تمام نیروی جوان Ùˆ پر تکاپوی سرزمین ما به ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ اسلامیّتهای بزک – دوزک شده، آویزان شوند Ùˆ آنها را به عنوان ابزارهایی برای سر نگونی ØÙکّام وقت Ùˆ راهی برای استقرار اراده Ùˆ برنامه های نظری خودشان Ùˆ همعقیده گانشان بدانند؛ البته آنهم با نیّتی توام با خیر خواهی برای مردم!. Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین سیاسی کشور ما، در بستر رویدادها Ùˆ مشکلهای اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ بر طر٠کردن آنها، هرگز Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ Ùˆ همآوردی برای اندیشیدن با مغز خودشان نمی بینند؛ بلکه بهانه ای برای سوز Ùˆ گدازهای شاعر مسلکی Ùˆ نظر دادنهای سطØÛŒ Ù…ÛŒ بینند. به همین سبب، ما ØªÙØ§ÙˆØª بین اندیشیدن در باره ÛŒ مسائل Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای نظری Ùˆ سنجشگری را در پرتو مغز اندیشنده ÛŒ خود نمی دانیم؛ بلکه با شعر خوانیهای Ù†ÙØ±ÛŒÙ† آلود Ùˆ خطابیّه ای Ù…ÛŒ خواهیم به مصا٠با کوه مسائل Ùˆ مشکلات برویم Ùˆ آنها را تلطی٠شاعرانه کنیم! تا از این راه، خودمان Ùˆ مردممان را بی زØÙ…ت Ùˆ Ú†Ú© Ùˆ چونه، به « بهشت برین Ùˆ سعادت دنیوی Ùˆ اخروی Ùˆ مدرنیته! » برسانیم.
5- در جای دیگر، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ بنظر من، هم رضاشاه Ùˆ هم Ù…ØÙ…درضا شاه، اولویّت را به تجدّد اجتماعی Ùˆ توسعة ملّی Ùˆ ایجاد یک زیربنای اقتصادی مدرن گذاشته بودند Ùˆ بهمین جهت به اصل آزادی Ùˆ استقرار دموکراسی بی توجه بودند. در ØµØØ¨Øª از نبودن آزادی در زمان رضاشاه Ùˆ Ù…ØÙ…درضا شاه، معمولاً، آزادی ها تا ØØ¯ آزادی های سیاسی، تقلیل Ù…ÛŒ یابند. بعبارت دیگر، Ùقدان آزادی های سیاسی با Ùقدان آزادی های اجتماعی، ØÙ‚وقی Ùˆ اقتصادی اشتباه Ù…ÛŒ شود یا یکی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود در ØØ§Ù„یکه Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ در آن دوران اگر Ú†Ù‡ آزادی های سیاسی پایمال Ù…ÛŒ شد اما آزادی های اجتماعی رشد بی سابقه ای ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود. ]
ولی به نظر من، هم رضا شاه، هم Ù…ØÙ…ّد رضا شاه، هر دو، سنگبنای روشهای خود را برای آبادانی ایرانزمین بر نگرشی بسیار خطا آمیز Ùˆ به دور از عاقبت اندیشی Ù¾ÛŒ ریختند. به عبارت بهتر؛ آنها بر شاخ آرزوهایی نشسته بودند Ú©Ù‡ با تمام خیر خواهیهای خود به بریدن بÙÙ† آن با تمام نیرو مشغول بودند. تجدّد Ùˆ توسعه را نمی توان بدون اندیشیدن در باره ÛŒ خصوصیات اقلیمی Ùˆ زیستی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تنوّع مردم Ùˆ اعتقاداتشان Ùˆ امکانها Ùˆ منابع Ùˆ معادن دم دست، واقعیّت پذیر کرد. تجدّدی Ú©Ù‡ « مینی ژوپ » را وارد بازارهای ایران Ù…ÛŒ کند، بایستی در آغاز به روشنگری ذهنیّت مردم در باره ÛŒ « سکس » با گشوده Ùکری Ùˆ نیروی پر توان استدلالات منطقی Ùˆ آموزشی، کوششها کرده باشد تا در اقدامهای تجاری Ùˆ تبلیغی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کند با نتایج باژگونه در عرصه ÛŒ اجتماع، روبرو نشود. وقتی Ú©Ù‡ ما هنوز نمی نتوانیم پیکر خودمان را در تمامیّت وجودی اش بشناسیم Ùˆ به آن ارج نهیم، وقتی متون نوشتاری Ùˆ اعتقاداتی Ùˆ اخلاقی Ùˆ نصّی ما از گستره ÛŒ سنجشگری Ùˆ سرندکاری شدن، معا٠می باشند Ùˆ در دامنه ÛŒ تابوها بایگانی شده اند، وقتی ما، نیمی از بدن خود را شیطانی Ùˆ پوچ Ùˆ تØÙ‚یر Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ عزّت Ùˆ آبروی ارزشهای خانواده Ú¯ÛŒ Ùˆ قومی Ùˆ عشیره ای Ùˆ قبیله ای خود را در گرو چیزهایی Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ بایستی سندیّت آنها را بتوان اثبات کرد، Ø¨ØØ« از « تجدّد Ùˆ رواج جلوه های تجدّد غربی مآب » Ù…ÛŒ تواند کاری Ùˆ اقدامی کاملا ناشیانه Ùˆ هلاکت بار از آب در آیند. شاهان پهلوی به دلیل Ùقدان گسترش زمینه های روشنگری جاندار Ùˆ ØÛŒØ§ØªØ¨Ø®Ø´ ÙلسÙÛŒ Ú©Ù‡ از مایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی ایرانی Ùˆ اساطیر ایرانزمین ریشه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد، تصوّر Ù…ÛŒ کردند Ú©Ù‡ « تجدّد » به معنای شبیه کردن ظواهر مردم خود با ظواهر مردم باختر زمین Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل در کاربست روشها Ùˆ اقدامهای شبیه شدنی، نه تنها به خشونتهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ متوسّل شدند؛ بلکه در شیوع Ùˆ گسترش جلوه های غربی نیز، بیش از ظرÙیّت Ùˆ شعور Ùˆ Ùهم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ لایه ها Ùˆ قشرها Ùˆ طبقات Ù…ØªÙØ§ÙˆØª مردم جامعه، گام برداشتند. به همین دلیل نیز بود Ú©Ù‡ اجتماع، Ùوری « گریپاژ » کرد Ùˆ با واکنشهای آنچنانی Ùˆ سر انجام، انقلاب نکبتی روبرو شد. امروزه هستند کسانی Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا به طنز، رویداد انقلاب اسلامی را، « انقلاب ناموسی » Ù…ÛŒ نامند!.
تجدّد به تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن بازبسته است. نه ÙلسÙÙ‡ های وارداتی Ùˆ مونتاژی Ùˆ چسب Ùˆ وصله ای. نه رتوشگری اسلامیّتهای همیشه میخکوب مانده به بدویّتهای خشونتی Ùˆ جانستان Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘رش؛ بلکه ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ در تمام تار Ùˆ پودش بتوان ایرانزمین Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی اش را به عیان دید Ùˆ اثبات کرد. ملّت در پروسه ÛŒ اندیشیدن Ùˆ روشنگریهای متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† سرزمین خودش، نم نم Ù…ÛŒ آموزد Ú©Ù‡ آنچه در ذهنیّت Ùˆ مناسبات اجتماعی خود دارد، دیگر به درد دوران نمی خورد Ùˆ باید بینش Ùˆ خلعت مناسب دوران را برای دوام Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ گسترش Ùˆ شادمانی خودش Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´ Ùˆ نسلهای آینده Ù¾ÛŒ بریزد Ùˆ استقبال کند. با « جدید شدن » در Ùکر است Ú©Ù‡ انسان در زندگی Ù…ÛŒ تواند جدید Ø±ÙØªØ§Ø± شود. از این رو؛ Ùکر، زمانی جدید Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ انسان از « بÙÙ† تجربیات مایه ای خودش Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردمش » بجوشد Ùˆ همچون چشمه، اÙکار Ùˆ اندیشه های خویشزاییده را به پیرامون Ø¨ÛŒÙØ´Ø§Ù†Ø¯. با آوار کردن میلیونها تولیدات تکنیکی Ùˆ صنعتی Ùˆ همچنین چاپ Ùˆ پخش هزاران هزار کتابهای ترجمه ای هرگز نمی توان Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ اجتماع را « جدید Ø±ÙØªØ§Ø± » بار آورد، کماکان Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ خرید Ùˆ پخش آخرین مدلهای تکنیکی در ایرانزمین Ùˆ تولید انبوه سر سام آور ترجمه جات ØØªÙ‘ا در سیطره ÛŒ آخوندها هرگز نتوانست مردم ما را « جدید Ø±ÙØªØ§Ø± » بار آورد Ùˆ آنها همچنان در Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ معضلات Ùکری Ùˆ مناسبات Ùˆ شیّادیها Ùˆ کلاه برداریها Ùˆ اخلاقیّات کثیر النّبشی Ùˆ صدها Ùˆ هزاران واکنشهای اس٠انگیز Ùˆ روانی در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر، در ØØ§Ù„ دست Ùˆ پا زدن Ù…ÛŒ باشند.
6- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ همچنین نوشته است: [ Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ پس از سقوط رضاشاه (یعنی از شهریور 1320 تا 28 مرداد 32)ØŒ به مدت 12 سال، بقول دوست Ùˆ دشمن، آزادی Ùˆ دموکراسی سیاسی (Ùˆ خصوصاً آزادی قلم Ùˆ بیان Ùˆ مطبوعات) در ایران وجود داشت اما روشنÙکران ما نتوانستند از آزادی های سیاسی٠موجود، Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ درست Ùˆ شایسته ای بکنند ........ روشنÙکران Ùˆ روزنامه نگاران آن زمان، هتّاکی، پرونده سازی، تَلَکه کردن Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ توهین Ùˆ تهدید Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیاسی خودشان را با ادب Ùˆ اخلاق سیاسی عوضی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند. طبیعی است Ú©Ù‡ در جامعه ای Ú©Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª Ùˆ Ø¹ÙˆØ§Ø·Ù ØØ²Ø¨ÛŒØŒ عقل Ùˆ اندیشه سالم٠سیاسی را مضروب Ù…ÛŒ کند، آنگونه مقالات Ùˆ جنجال های به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø³ÛŒØ§Ø³ÛŒØŒ Ù…ÛŒ توانست برای اکثریت ناآگاه مردم جامعه، جذّاب باشد. در روزهای ØØ³Ù‘اس Ùˆ سرنوشت ساز انقلاب 57 نیز، نویسندگان Ùˆ سردبیران مطبوعات ما با یک اعتصاب 62 روزه، جامعة ایران را از تØÙˆÙ„ات سیاسی Ùˆ زدوبندهای پشت پرده در به قدرت رسیدن آیت الله خمینی، بی خبر گذاشتند ... ]
ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ بتوان در آن، تمام میکربهای Ú©Ùمپلکسی تلنبار شده در Ø±ÙˆØ Ùˆ مغز خود را بیرون ریخت، ÙØ¶Ø§Ø¦ÛŒØ³Øª Ú©Ù‡ ØÚ©Ø§ÛŒØª از سر باز زدن اجباری زخمهای ÙØ±Ùˆ کوبیده در طول قرنها Ù…ÛŒ کنند. اینکه نویسنده گان Ùˆ روزنامه نگاران آن دوران به جای اندیشیدن در باره ÛŒ مسائل باهمستان مردم ایرانی به « تصÙیه ØØ³Ø§Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ شخصی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ گروهی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ عقیدتی » مشغول بودند Ùˆ هیچ بویی از پرنسیپ Ùˆ اصل « سنجشگری / کریتیک » به مشامشان نرسیده بوده است، ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ایست Ú©Ù‡ هنوز برغم پنچاه سال Ùˆ اندی Ùلاکتهای ممتد از کودتای 28 مرداد تا همین دقیقه Ùˆ ثانیه، هیچکس درسی Ùˆ تجربه ای از آن نیاموخته Ùˆ نکوشیده اند تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ دست جمعی خودشان Ùˆ درگذشته گان را نیز بپرورانند تا دست Ú©Ù… بتوانند کوچکترین تØÙˆÙ‘Ù„ÛŒ در Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ مرام Ùˆ Ø®Ùلق Ùˆ خوی خودشان ایجاد کنند، مردم، پیشکششان باد!. امثال چنان روزنامه نگاران Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین دامنه سیÙّاسیگری Ùˆ وضعیّت قلمی مدّعیان، همچنان بر همان مداری Ù…ÛŒ چرخد Ú©Ù‡ سنّت نسل قبل، Ù…ÛŒ چرخیده است؛ یعنی بایکوت کردن. در قرنطینه گذاشتن. بد پوزیهای رنگارنگ کردن. تهمت Ùˆ Ø§ÙØªØ±Ø§ Ùˆ دژنامی Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ… Ùˆ غیبتهای خبیثانه کردن در ØÙ‚Ù‘ همدیگر. ØØ³Ø§Ø¯ØªÙ‡Ø§ÛŒ شدیدا آشکار Ùˆ پنهان. منزوی Ùˆ مسکوت کردن. یار گیری کردنهای عقیدتی. جمع آوری کردن کوتوله مغزها به گرداگرد معبد ØØ²Ø¨ Ùˆ سازمان Ùˆ گروه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ÛŒ خود. راه ندادن Ùˆ منتشر نکردن مقالات دگر اندیشان مستقل در رسانه های خود. انواع Ùˆ اقسام متدهای ایذایی در ØÙ‚Ù‘ متÙکّران Ùˆ پژوهشگران Ùˆ اندیشنده گان رادمنش Ùˆ مستقل Ùˆ هرگز مجیز قدرتگرایان Ùˆ قدرتپرستان Ùˆ ØÙکّام بی لیاقت را Ù…Ú¯Ùˆ.
خلاصه، وضعیّت امروز طی٠مدّعی « روشنÙکری به قول شما » هنوز، تØÙˆÙ‘Ù„ چشمگیری نکرده است Ùˆ با اصل مسئله Ú©Ù‡ « کریتیک / سنجشگری » باشد، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ای بسیار زیاد دارند. کثیری از ما هنوز، آن بینش Ùˆ درایت Ùˆ عاقبت اندیشی را نداریم تا تمییز Ùˆ تشخیص دهیم Ú©Ù‡ « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات سخنان دیگران » چیستند Ùˆ به کدامین دردهای عاجل Ùˆ ضروری مردم ما، پاسخ Ù…ÛŒ دهند؛ بلکه اصل برای ما اینست Ú©Ù‡ « Ú†Ù‡ کسی »، آن ØØ±Ùها Ùˆ اÙکار را بر زبان Ùˆ قلم ریخته است. به قول Ù…Ø¹Ø±ÙˆÙØ› برای ما مهم است Ú©Ù‡ بدانیم شخص گوینده ÛŒ Ú¯ÙØªØ§Ø±ØŒ کیست تا به مرجعیّت او، ایمان چشم بسته بیاوریم؛ ولو ØØ±Ùهایش Ù…Ø²Ø®Ø±ÙØ§Øª Ù…ØØ¶ باشند. برای ما، هنوز معیار Ùˆ میزان Ùˆ سنجه، « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات اندیشه Ùˆ Ùکر Ùˆ ایده »، اصلا Ùˆ ابدا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÛŒØ³ØªÙ†Ø¯. اصل برای گرایشهای گوناگون، همین است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند بدانند Ú†Ù‡ کسانی با Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ قدرتخواهی آنها Ùˆ همعقیده گانشان، همطراز Ùˆ همسو Ù…ÛŒ باشند، آنوقت است Ú©Ù‡ چنان اشخاصی را جزو یاران صمیمی Ùˆ اساتید برجسته Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین نامدار Ùˆ متÙکّران بزرگ روزگار Ù…ÛŒ شماریم. برای ما، هنوز، اصل Ùˆ مایه ای به نام « میهن Ùˆ مردمش »، هیچ جایگاهی Ùˆ معنایی ندارد Ú©Ù‡ ندارد تا بخواهیم بÙهمیم Ùˆ بیاموزیم Ú©Ù‡ انسان از بهر میهن Ùˆ مردم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن جهانی بایستی بتواند خودش را ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ تمام اهرمهای ضدّ استقلال Ùکر Ùˆ اندیشیدن بگذارد تا بتواند « آزاد اندیشی Ùˆ دلیری Ùˆ رادمنشی Ùˆ ØÙ‚ّگزاری » را بدون ØØ¨Ù‘ Ùˆ Ø¨ÙØºØµ در کلام Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ نوشتارهای خودش واقعیّت پذیر کند .
7- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ هچنین Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ جامعة روشنÙکری ما اسیر٠دو مطلق گرائی یا دو بنیادگرائی بود: یکی بنیادگرائی اسلامی Ùˆ دیگری بنیادگرائی مارکسیستی. وجه مشترک این دو بنیادگرائی، نیاندیشیدن Ùˆ مقابله با مدرنیسم، تجددگرائی Ùˆ توسعة زمان رضاشاه Ùˆ خصوصاً Ù…ØÙ…درضا شاه بود. ]
جامعه ÛŒ ما از کهنترین ایّام تا همین Ù„ØØ¸Ù‡ های گذرا، در گیر تضادهای گوناگونی بوده است Ùˆ هر بار در کشاکش تضادها بوده است Ú©Ù‡ توانسته « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ زاینده شود Ùˆ به خود آید ». آنچه به نام دو مطلق گرایی اسلامی / مارکسیستی از آن نام Ù…ÛŒ برید، در یک چیز « مخرج مشترک Ùˆ ÙˆØØ¯Øª نظر Ùˆ متّÙÙ‚ Ø§Ù„Ø±ÙØªØ§Ø± » هستند؛ آنهم نه تنها نیندیشیدن؛ بلکه خصومت Ùˆ کینه توزی آشکار Ùˆ پنهان با هر چیزی Ú©Ù‡ رنگ Ùˆ بویی از « ایرانیّت Ùˆ ایرانیگری Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانی » داشته باشد. هر دو این دو مطلق گرایی به تØÙ‚یر Ùˆ تمسخر Ùˆ پایمال کردن Ùˆ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین »، ÙØ¹Ù‘ال مایشاء Ù…ÛŒ باشند؛ زیرا هیچ کدام از این دو مطلق گرایی از مناسبات Ùˆ دل « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » برنخاسته اند؛ بلکه عارضه هایی هستند Ú©Ù‡ با زور Ùˆ جبر بر جامعه ÛŒ ایرانی Ùˆ در شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ اش جاری شده اند Ùˆ هر کدام Ù…ÛŒ خواهند در رقابت با دیگری به تسخیر تمام شریانها Ùˆ مویرگهای ملّت ایران Ùˆ سرنوشت او، چیره Ùˆ غالب شوند. به همین دلیل است Ú©Ù‡ آنها تصوّر Ù…ÛŒ کنند تنها مانع بزرگ Ùˆ کلیدی بر سر راه قدرتخواهی Ùˆ اقتدار گرایی مطلق خودشان، « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی Ùˆ جهان آرای ایرانی » Ù…ÛŒ باشد. اینست Ú©Ù‡ در کینه توزی برای لت Ùˆ پار کردن Ùˆ واپس راندن جلوه های چنین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ از انواع Ùˆ اقسام کانالها Ùˆ روشها برای کوبیدن Ùˆ شانتار Ùˆ بد نام Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ Ùˆ بی مقدار جلوه دادن Ùˆ تمسخر Ùˆ هو کردن Ùˆ بی اعتنایی به « بÙنمایه های تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی »، نهایت Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ را با کاربست امکانات رسانه ای خودشان به کار Ù…ÛŒ برند. هر دو این جریانها در گذشته Ùˆ امروز میهن از بزرگترین علل درمانده Ú¯ÛŒ Ùˆ قهقرایی ایران Ùˆ همچنین ÙØ±Ùˆ ماندن مردم در باتلاق ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ داخلی Ùˆ جهانی Ù…ÛŒ باشند. تا زمانی Ú©Ù‡ چنین گرایشهای مطلق خواهی، دارای مخرج مشترک ÙˆØ§ØØ¯ ( = خصومت Ùˆ کینه توزی به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین ) Ù…ÛŒ باشند Ùˆ برغم Ù†ÙØ±Øª از یکدیگر، همچنان یار Ùˆ همپیوند یکدیگر هستند، ملّت ما هرگز میلیمتری از آن باتلاقی Ú©Ù‡ در عمقش زندانی Ùˆ میخکوب Ùˆ به زنØÛŒØ± کشیده شده اند، آزاد نخواهد شد.
8- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر نوشته است: [ در اینهمه سال ها چقدر متون مارکسیست – لنینیستی ترجمه شده Ùˆ بخورد جوانان Ùˆ دانشجویان ما داده شد! اما ØØªÙ‘ÛŒ یک Ù†ÙØ± از میان متÙکران Ùˆ روشنÙکران ما پیدا نشد Ú©Ù‡ کتاب Â«Ù†Ù‚Ø¯Ù Ø®ÙØ±ÙŽØ¯ ناب» (کانت) را ترجمه کند! چرا؟ برای اینکه کتاب کانت، خواب روØÛŒ Ùˆ آسودگی ذهنی روشنÙکران ما را بر هم Ù…ÛŒ زد. ]
------
برای خواندن متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید
1)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_203012007/
2)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_214022007/
3)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_227022007/
تاریخ نگارش: 30 ژانویه سال 2007 میلادی
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها ( بخش 2 )
[ نیم نگاهی شتابان به نظرات آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
اکنون Ù…ÛŒ پردازم به بخش دیگر « Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ( 1 ) » آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³. ولی پیش از اینکه Ø¨ØØ« خودم را آغاز کنم، نکته ای را یاد آوری کنم. ایشان در سر تیتر Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± خودش تاکیده کرده است Ú©Ù‡ به: [ ... تØÙ„یهای عامیانه ÛŒ مارکسیستی ]ØŒ اعتقادی ندارد. به نظر من Ùˆ بر شالوده ÛŒ تجربیاّت Ùˆ تÙکّرات ÙØ±Ø¯ÛŒ ام، « اعترا٠کردن Ù„ÙØ¸ÛŒ »، به خودی خودش، نه ØØ±ÙÛŒ به ما Ù…ÛŒ گوید، نه دلیل بر آنست Ú©Ù‡ انسان از آلوده بودن به چنان اعتقاداتی، مبرّا Ù…ÛŒ باشد. مسئله ÛŒ گسستن از « اهرمهای سیطره خواه مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ مرام Ùˆ مسلکها Ùˆ امثالهم »؛ سوای ردّ Ùˆ انکار Ù„ÙØ¸ÛŒ آنهاست. انسانی Ù…ÛŒ تواند « اصل پویای گسستن » را در مغز Ùˆ روان خودش بپروراند Ú©Ù‡ گام به گام، روند گسستنهای ÙØ±Ø¯ÛŒ اش را در تمام جلوه های نظری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نوشتاری با Ø´ÙّاÙیّت Ùˆ استدلالات جاندار به همگان نشان دهد تا دیگران در مطالعه Ùˆ بررسی Ùˆ دقّت در آنچه Ú©Ù‡ انسان گسلنده از خودش نشان Ù…ÛŒ دهد، بتوانند پروسه ÛŒ « گسستنهای او را » به راستی بپذیرند Ùˆ از چگونه Ú¯ÛŒ گسستن او، به « گسلاندن ذهنیّت Ùˆ روان ÙØ±Ø¯ÛŒ خودشان »، انگیخته Ùˆ همّت سختکوش کنند. با Ú¯ÙØªÙ† کلمه ÛŒ « پرواز / پرواز / پرواز »، هیچکس نه Ù…ÛŒ داند Ùˆ Ù…ÛŒ Ùهمد Ú©Ù‡ « پرواز، یعنی چه؟ »، نه ØŒ پرواز کردن را Ù…ÛŒ آموزد، نه هیچ تجربه ای از آن خواهد داشت؛ بلکه تنها با « بالگشایی Ùˆ پریدن به اوج آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ » هست Ú©Ù‡ دیگران درمی یابند خودشان بالهایی دارند Ùˆ Ù…ÛŒ توانند ذهنیّت Ùˆ مغز Ùˆ روان خود را از بندها Ùˆ غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای عقیدتی Ùˆ مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی بگسلانند Ùˆ پرواز در ÙØ¶Ø§ÛŒ « ذهنیّت آزاد اندیش Ùˆ روان جویشگر خود را » را به تن خویش بیازمایند. از این رو، نه تنها تØÙ„یلهای عامیانه ÛŒ مارکسیستی در « شناخت پیچیده گیهای روان انسانها Ùˆ مسائل اجتماعی »، راهگشا نیستند؛ بلکه ØØªÙ‘ا « تØÙ„یلهای مثلا آکادمیکی شده ÛŒ مارکسیستی » نیز نمی توانند بر علل « ایر- راسیونالیستی رویدادها Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات اقتصادی Ùˆ کشوری » ØŒ پرتوی Ú˜Ø±ÙØ§ بین بیندازند. ایده ÛŒ « کارل مارکس ( نقش Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ کاپیتال اندوزی انسانها ) » را Ù…ÛŒ توان تنها « بخشی جزئی » برای راهیابی مدد کننده از بهر شناختن علل رویدادها Ùˆ مسائل Ùˆ پیچیده Ú¯ÛŒ تنشهای اجتماعی دانست؛ نه « نصّی الهی Ùˆ خدشه ناپذیر » برای توجیه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ ارزشیابی سراسر کائنات Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات بشری.
1- آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند Ú©Ù‡: [ ... Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙ‘ت سنّتی شیعه در دوران « رضا شاه »، دچار ضربات Ù…Ùهلکی شد Ùˆ در زمان « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » Ùˆ در بیم رژیم از « Ø´Ø¨Ø Ú©Ù…ÙˆÙ†ÛŒØ³Ù… »، جانی تازه ÛŒØ§ÙØª .... ]. Ú¯ÙØªÙ† این ØÙ‚یقت بسیار تلخ، نه تنها روشنگر « چرایی Ùˆ چیستی مسئله » نیست؛ بلکه دقیقا « سرسری Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ø±ÙØ®Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ نیندیشیدن ژر٠و واگشاینده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ » در باره ÛŒ اقدامهای Ù†Ø§Ø¯ÙØ±Ùست Ùˆ منطق - گریز « رضا شاه » با « شعار مدرنیزاسیون اجباری از بالا بدون پشتوانه ÛŒ Ùکری Ùˆ ÙلسÙÛŒ » در برابر « اسلامیّت Ùˆ موگّلان آن به طور کلّی » نیز Ù…ÛŒ باشد. من Ù…ÛŒ اندیشم Ú©Ù‡ اگر آقای « میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ » Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ « Ø±ÙØªØ§Ø± رضا شاه را با آخوندهای شیعه Ùˆ چرایی کاربست ضربات Ù…Ùهلک او » را بازشکاÙÛŒ Ùˆ ریشه یابی کنند، بی Ø´Ú© Ù…ÛŒ توانستند علّت « جانی تازه ÛŒØ§ÙØªÙ† آخوندهای Ù…ØªØØ¬Ù‘ر مغز Ùˆ روان خاراسنگی شیعه را در دوران Ù…ØÙ…ّد رضا شاه؛ آنهم نه در « توهّم Ø´Ø¨Ø Ú©Ù…ÙˆÙ†ÛŒØ³Ù…Ø› بلکه واقعیّت کمونیسم »، بهتر Ùˆ دقیق تر Ùˆ ژر٠تر دریابند Ùˆ سر انجام بÙهمند Ú©Ù‡ چرا « ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای به نام انقلاب اسلامی » در ایرانزمین بر شانه های « ایده آلیستگرا ترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک » به وقوع پیوست؟.
جهت اندیشیدن Ùˆ پیگیری Ú˜Ø±ÙØªØ± مسئله، مثالی Ù…ÛŒ آورم: در دوران « انقلاب ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ »، تمام نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† آن با شعارهای « آزادی Ùˆ برابری Ùˆ برادری » به گرد یکدیگر، Ù…ØªÙ‘ØØ¯ شدند. آنان به توهّم شیرین Ùˆ چشمگیر « Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترّقی Ùˆ آته ایسم Ùˆ مذهب سوزی Ùˆ ویران کردن کلیساها Ùˆ معابد با هلهله های Ø´ÛŒÙØªÙ‡ سان از بهر ØØ§Ú©Ù… کردن Ùˆ گسترش دادن آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی »، ایمان چشم بسته Ùˆ نیندیشیده داشتند Ùˆ با شدّتی توصی٠ناپذیر به شعله ور کردن آتش انقلاب، تقلّا Ù…ÛŒ کردند. خشونتی Ú©Ù‡ انقلابیون در تخریب Ùˆ آتش سوزی کلیساها Ùˆ معابد Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± مسیØÛŒØ§Ù† Ùˆ کشیشان Ùˆ اسقÙها Ùˆ کاردینالها Ùˆ امثالهم با شادمانیهای غرور آمیز از خودشان بروز دادند، نتیجه Ùˆ عواقب همان شورشها Ùˆ گلاویزیها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خشونت مآب، نه تنها نتوانست « آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی » را ØØ§Ú©Ù… مطلق بر سرنوشت ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒØ§Ù† Ùˆ اروپائیان Ùˆ ابناء بشر در دیگر نقاط جهان به طور کلّی کند؛ بلکه Ù†ÙØ±Øª از هر چیزی را نیز Ú©Ù‡ بویی از « آته ایسم Ùˆ راسیونالیسم Ùˆ ساینسگرایی » Ù…ÛŒ داد در سراسر مناسبات مردم با شدّتی چندین برابر Ù¾ÙØªØ§Ù†Ø³ÛŒÙ„ انقلاب، گسترش داد Ùˆ به نیرویی بسیار توانمند برای مقابله با « انقلابیون »، تبدیل شد.در ØÙ‚یقت، پیامد Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ù‡Ø§ÛŒ انقلابیون خشونتگرا به عکسش تبدیل شد Ùˆ مقاومت Ùˆ پیکارگران آنتی انقلاب توانستند هنوز Ú©Ù‡ هنوز است اعتبار Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ تاثیر مقاومتهایشان را بر دامنه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ همچنان استوار Ùˆ توام با بیدارباشی Ù…ØÙوظ کنند.
اینکه « رضا شاه » به جای سرکوب آخوندهای شیعه Ù…ÛŒ توانست یا Ù…ÛŒ بایست در Ùکر نیرویی کلیدی Ùˆ ریشه ای برای بر انداختن Ùˆ خنثا کردن « آئوتوریته ÛŒ آخوندها Ùˆ میزان تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ آنها در ذهنیّت Ùˆ روان انسانها »، همّت کند Ùˆ در Ùکر راهیابی Ùˆ پرورش Ø·ÛŒÙÛŒ از متÙکّران برای مقابله Ùˆ نسخ Ùˆ سنجشگری Ùˆ بررسی روشنگرانه ÛŒ تمام آن تلقینات Ùˆ روضه خوانیها Ùˆ چیز نویسیها Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª گستری آخوندهای جور واجور، تلاش بی شائبه کند، شاید به صخره ÛŒ انواع Ùˆ اقسام استدلالهای تامّل انگیز برخورد کند؛ یعنی استدلالهایی همچون « شرایط Ùˆ وضعیّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مردم ایران Ùˆ وضعیّت نیروهای سیاست جهانی در آن روزها » Ú©Ù‡ شاید برای توجیه Ùˆ تبرئه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ تØÙ„یل مسئله، Ú©ÙØ§ÛŒØª کنند؛ ولی برغم توجیه تراشیهای Ø§ØØªÙ…الی، باز نمی توان « Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » را Ú©Ù‡ نسبت به Ø±ÙØªØ§Ø± پدرش در وضعیّت Ùˆ شرایط دیگری Ù…ÛŒ بود، تبرئه Ùˆ توجیه کرد؛ آنهم جایی Ú©Ù‡ او بر خلا٠پدرش ØØªÙ‘ا به پای روضه خوانیهای آدمهایی همچون « ØØ¬Ø© الاسلام ÙلسÙÛŒ » در مسجد سپهسالار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. شنیدنیست Ú©Ù‡ پخش Ùˆ نمایش سراسری ØØ¶ÙˆØ± او از تلویزیونها Ùˆ رادیوها Ùˆ روزنامه های وقت نیز به آگاهی همگان Ù…ÛŒ رسید.
ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اقدامهای « رضا شاه در مقابله با آخوندهای شیعه » Ú©Ù‡ کپیه برداری از « اقدامهای کمال آتاتورک » Ù…ÛŒ بود، نتواست اصل Ùˆ ریشه ÛŒ مسئله را ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کند. همه ÛŒ ما، کما Ùˆ بیش Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ کاÙیست Ùقط یک روز، نقش نظامیان Ùˆ ارتش ترکیه Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ سایه ÛŒ نیروهای ناتو از « آسمان ترکیه » به کناری برود، آنگاه است Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی دیگری را با کاربست شمشیر اقتلویی، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در خاور میانه تجربه کنیم. آنهم کسانی Ú©Ù‡ در Ùکر بازپس Ú¯Ø±ÙØªÙ† امپراطوری عثمانی Ùˆ به دنبالش، بلعیدن جهان باشند!. در اینکه با رویدادها Ùˆ پدیده ها Ùˆ مسائل ریز Ùˆ درشت اجتماعی نمی توان به آلات Ùˆ ادوات خشونت متوسّل شد Ùˆ در صدد مقابله با آنها بر آمد، گمان کنم اصل Ùˆ پرنسیپی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ تمام انسانهای ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ù‡ با من در این قول، هم نظر باشند؛ زیرا تا زمانی Ú©Ù‡ انسانها در چنبره ÛŒ اعتقادات Ùˆ سنّتها Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ شرایع قیراطی غوطه ور هستند Ùˆ از آنها همچون ابزارهای پراکتیکی برای روبرو شدن Ùˆ ØÙ„Ù‘ Ùˆ ÙØµÙ„ کردن رویدادهای « کنکرت » در واقعیّت زندگیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی خودشان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنند، خواه ناخواه نمی توان با هیچ روش تئوریک ناب Ùˆ راسیونالیستی Ù…ØØ¶ نیز به Ú©Ù…Ú© Ùلاکتها Ùˆ مصیبتها Ùˆ رنجهای آنان Ø´ØªØ§ÙØª. نمی توان از مردم، توقع داشت Ú©Ù‡ یک شبه با پذیرش Ùˆ تقبّل اصول راسیونالیستی، دانشمند Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ جنتلمن Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ¯Ù‡ بشوند. اساسا علّت دوام Ùˆ شیوع مذاهب، ØØªÙ‘ا بدوی ترین Ùˆ ساده ترین آنها در جوامع بشری در این نکته Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ مذهب برای « واقعیّتهای کنکرت »، پاسخهای راهگشا دارد؛ ولو چنان پاسخهایی از راه به در کردن مردم Ùˆ دنبال نخود سیاه ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù† باشند!.
آنچه در گرداگرد « رضا شاه »، واقعیّت نداشت Ùˆ وجودش Ùˆ ØØ¶ÙˆØ±Ø´ Ùˆ نقش کارسازش، بسیار ضرورت Ù…ÛŒ داشت، همانا « نیرویی از روشنگران Ùˆ متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† مستقل اندیش Ùˆ دلیر Ùˆ گستاخ » Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ بتوانند با تکیه به « اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایران » به سنجشگری Ùˆ بازشکاÙÛŒ تمام رگ Ùˆ ریشه ÛŒ اسلامیّت؛ آنهم نوع شیعه گری اش رو آورند تا Ú©Ù… Ú©Ù… در ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ± روشنگرانه ای Ú©Ù‡ ایجاد Ù…ÛŒ شد، انسانها به شخصه از تن دادن به آئوتوریته Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ تاثیر کلام Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± آخوندها، خودشان را بتوانند با دلخواه خویشتن، نم نم، آزاد کنند. درست با تلاش برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ چنین ÙØ¶Ø§ Ùˆ دامنه ای بود Ú©Ù‡ انسانها Ù…ÛŒ توانستند به اندیشیدن Ùˆ تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒØŒ پا به پای تØÙˆÙ‘لات Ùˆ دگرگشتهای اجتماعی Ùˆ جهانی، رغبت Ùˆ شور Ùˆ شوق نشان دهند. اگر از این نظر Ùˆ چشم انداز به قدرتگیری « رضا شاه Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´ » بنگریم، متوجّه Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا طی٠ناهمگون ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما در دوران « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه »، نه تنها از « روشن اندیشی »، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ای عظیم داشتند؛ بلکه مصیبت تاس٠آور آنها، ÙØ±Ùˆ ماندن در گرد Ùˆ غبار شرایع اسلامیّت Ùˆ ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های رایج Ùˆ Ù…ÙØ¯ روز در سرزمینهای باختری Ù…ÛŒ بود Ùˆ هنوز نیز هست. بالطّبع در جامعه ای Ú©Ù‡ کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانش در غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ نظریّه های وارداتی Ùˆ هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ باختر زمینیان، اسیر Ùˆ غرق شده باشند، چگونه Ù…ÛŒ توان [ ... تدوین یک ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ Ùˆ پرورانید؟. چگونه؟. در جامعه ای Ú©Ù‡ هنوز اساتید دانشکده های ادبیّاتش – مهم نیست کجا مقیم باشند - ØŒ خودشان را مثلا « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ شناس Ùˆ شاهنامه پژوه » Ù…ÛŒ دانند Ùˆ وکیل Ùˆ وصی ادبیّات کلاسیک ایرانزمین، معرÙÛŒ Ù…ÛŒ کنند؛ ولی آن « بینش Ùˆ ژرÙنگری ستایش آمیز » را ندارند تا تمییز Ùˆ تشخیص بدهند Ú©Ù‡ ادبیّات یک سرزمین، Ùقط « دنیای تشبیهات Ùˆ استعاره ها Ùˆ نکات دستوری Ùˆ خوشگل نویسی Ùˆ اعرابگذاری Ùˆ تجزیه Ùˆ ترکیب ابیات Ùˆ امثالهم » نیست Ú©Ù‡ نیست؛ بلکه « گستره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تجربیّات بسیار غنی Ùˆ زهدان Ùˆ معدن ایده های ژرÙمایه برای کارگشایی تمام عرصه های کشوری Ùˆ باهمستان مردم » Ù…ÛŒ باشد، چگونه Ù…ÛŒ توان توقّع داشت Ú©Ù‡ [ ÙلسÙÙ‡ ای ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ØŸ. چگونه؟.
وقتی Ùˆ جایی Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ خوانان اجتماع ما همچون آقای « آرامش دوستدار » Ùˆ بسیاری امثال ÙˆÛŒ Ù…ÛŒ آیند چنان Ú©Ú˜ برداشتها Ùˆ تاویلهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار را از تک بیت شعر ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ( توانا Ø¨ÙˆÙØ¯ØŒ هر Ú©Ù‡ دانا بÙود ) بر زبان Ùˆ قلم Ù…ÛŒ رانند با این ادّعای پوچ Ú©Ù‡ مثلا « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ در شاهنامه اش » خواسته است با سرودن این تک بیت، « Ù…Ú† ما ایرانیان » را بگیرد!ØŸØŒ Ùˆ همچنین در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ Ùکری Ùˆ ایده ای « مولوی بلخی » Ù…ÛŒ آید Ùقط « پورنوگراÙÛŒ الهی!ØŸ » Ù…ÛŒ بیند، آنگاه چگونه Ù…ÛŒ توان توقع داشت Ú©Ù‡ [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ØŸ. چگونه؟. آقای دوستدار بسان لشگری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما، « توانا » را در معنای « قدرت Ùˆ اقتدار گرایی » برداشت کرده است Ùˆ « دانا » را نیز در معنای « ساینس ». ( 2 ) Ù…ÛŒ پرسم جایی Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ Ùˆ امثال ایشان، آن استعداد Ùˆ مایه های Ùکری Ùˆ رادمنشی Ùˆ نگرش را ندارند تا بتوانند « ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ Ùˆ تضادهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ترمینوسهای برآمده از روان ملّتها » را کش٠کنند Ùˆ « بÙنمایه های تجربی Ùˆ اختلا٠نگرشی مردم خودمان » را با مردم دیگر نقاط جهان، تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ùˆ سپس بیایند به تن خویش، جهان را از تجربیّات بی واسطه Ùˆ مایه ای مردم ایران در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ø®ÙˆÛŒØ´Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ÙلسÙی، عبارتبندی کنند. من Ù…ÛŒ پرسم با چنین ÙلسÙÙ‡ خوانهایی، چگونه Ù…ÛŒ توان از [ ÙلسÙÙ‡ ای ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] ØŒ کلامی بر زبان راند؟. چگونه؟.
وقتی کثیری از اساتید Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان دانشگاههای خودی Ùˆ بیگانه در سرزمین ما هنوز نمی توانند از چارچوبها Ùˆ کلیشه های آکادمیکی Ùˆ آرا سنگسان شده ÛŒ اساتید اقدم خود، یک گام میلیمتری، آنسوتر بردارند تا بتوانند تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در چهره Ùˆ آثار « ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ خیّامها Ùˆ رودکیها Ùˆ مولویها Ùˆ سنائیها Ùˆ ØØ§Ùظها Ùˆ بیهقیها Ùˆ رازیها Ùˆ اسعد گرگانیها Ùˆ عطّارها Ùˆ عراقیها Ùˆ منوچهری دامغانیها Ùˆ صائب تبریزیها Ùˆ کلیم همدانیها Ùˆ طالب آملیها Ùˆ کثیری امثال این نامدارن متÙکّر »، چهره Ùˆ روان Ùˆ « ایرانیّت خودشان Ùˆ مردم میهنشان » را کش٠کنند Ùˆ بشناسند، چگونه Ù…ÛŒ توان یک [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را برای ایجاد Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ « باهمستان خودمان » Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ Ùˆ Ù¾ÛŒ ریخت؟. چگونه؟. وقتی اساتید ÙØ§Ø¶Ù„ نمی کوشند Ùˆ به خود نیز زØÙ…ت کنکاوی ÙØ±Ø¯ÛŒ نمی دهند تا تمییز Ùˆ تشخیص دهند Ú©Ù‡ در مطالعه ÛŒ متون ادبیّات کلاسیک Ùˆ تمام آن بازماندهای لت Ùˆ پار شده ÛŒ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از جلوه های مادّی اش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا معنوی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک بایستی بیایند از خود بپرسند یا دست Ú©Ù…ØŒ این سئوال را Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ « چرا در اوستا »، هیچ ردّ پایی از « جشن سده » نیست؟. Ùˆ چرا برغم Ùقدان نام Ùˆ نشانه از « جشن سده در اوستا »، مردم ایران به چنین جشن خجسته ای ارزش Ù…ÛŒ داده اند Ùˆ در برپا کردن آن، کوشا بوده اند؟. اساتید مدّعو، اگر به راستی چیزی از « پژوهیدن » Ù…ÛŒ Ùهمند Ùˆ خردلی پرنسیپ جوینده Ú¯ÛŒ دستگیرشان شده باشد، باید بتوانند از این نکته ÛŒ باریک به ØªØØ±ÛŒÙ شدن متن Ùˆ جنایتی Ú©Ù‡ ادیبان Ùˆ موبدان Ùˆ کاتبان در ØÙ‚Ù‘ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم ایران مرتکب شده اند، Ù¾ÛŒ ببرند Ùˆ به رسواگری Ùˆ سنجشگری متن Ùˆ هوشیاری ملّت رو آورند Ùˆ سپس بکوشند به تن خویش، به تÙکّر Ùˆ جست – Ùˆ – جو انگیخته شوند تا دریابند Ú©Ù‡ « جشن سده » از جشنهای مردم ایران در تمامیّت وجودیشان بوده است؛ یعنی جشنی Ú©Ù‡ برگزاری آن در تضاد با Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ تصمیمها Ùˆ اقدامهای ØÙکّام Ùˆ سلاطین بی ÙØ±Ù‘ Ùˆ لیاقت بوده است. ولی دبیران Ùˆ موبدان در همسویی Ùˆ همدستی با ØØ§Ú©Ù…ان Ùˆ اقتدار Ùˆ آتوریته خواهی خودشان، تمام تلاششان را بنا به ردّ پاهای باقیمانده بر این گذاشته اند Ú©Ù‡ چنان جشنهایی را از تمام متون Ø¨Ø²ÙØ¯Ø§ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ سر به نیست کنند؛ یعنی همان کاری را Ú©Ù‡ دست اندر کاران ØÚ©ÙˆÙ…ت ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ جانستان Ùقاهتی، بیش از 27 سال آزگار است با تمام متون ادبیّات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ عربی به کار Ù…ÛŒ بندند. در این عرصات اس٠انگیز است Ú©Ù‡ باید پرسید چگونه Ù…ÛŒ توان از شکلگیری Ùˆ دوام [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ]ØŒ نشانه ای دید؟. چگونه؟. وقتی اساتید مدّعو در سرزمین ما، هنوز نمی توانند « دوغ Ùˆ دوشاب » را از یکدیگر، تمییر Ùˆ تشخیص بدهند، چگونه Ù…ÛŒ توان زایش Ùˆ پرورش [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را انتظار داشت؟. چگونه؟. نطÙÙ‡ ÛŒ چنان ÙلسÙÙ‡ ای در کدامین زهدان بایستی کاشته شود آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. در کدامین زهدان؟.
وقتی Ú©Ù‡ طی٠کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما ایرانیان هزار ÙØ±Ù‚Ù‡ شده، هنوز « ادبیّات کلاسیک ایرانزمین » را بسان یک کاغذ دیواری یا شاید هم بدتر Ùˆ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بارتر از آن، در ØÙÚ©Ù… مشاعره های Ù„ÙØ¸ÛŒ Ù…ÛŒ دانند، چگونه Ù…ÛŒ توان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ شالوده ریزی [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را توقع داشت؟ به Ú©Ù…Ú© کدامین مغزهای اندیشنده Ùˆ مسئول Ùˆ رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ ایراندوست؟. وقتی Ú©Ù‡ بیشینه شمار کوشنده گان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ هنوز نمی دانند Ú©Ù‡ « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ کشور داری / رامیاری / پولیتیک » از متن Ùˆ دل « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ادبیّات کلاسیک » یک ملّت، زاییده Ùˆ پروریده Ù…ÛŒ شود، چگونه Ù…ÛŒ توان به واقعیّت پذیری [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] امیدوار بود؟. وقتی Ú©Ù‡ مدیران سایتها Ùˆ نشریه ها Ùˆ مجلات Ùˆ مطبوعات ایرانی، هنوز اندیشیدن در باره ÛŒ « شاهنامه Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª آن Ùˆ همچنین دیگر آثار کلاسیک » را در رده ÛŒ « ادبیّات ( البته از دیدگاه چنان مدیرانی بخوانید هجویّات دم دست! ) » دسته بندی Ù…ÛŒ کنند؛ نه ÙلسÙیدن، چگونه Ù…ÛŒ توان به کاشتن Ùˆ پرورش Ùˆ بالیدن تخمه ÛŒ [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] دل خوش داشت؟. چگونه؟. وقتی هنوز سیّاسیگری انسانهای قدرتگرا از هر گونه تÙکّر ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ایده ÛŒ خردلسان ÙØ±Ø¯ÛŒ نیز Ù…ÛŒ رمند Ùˆ ÙˆØØ´Øª دارند Ùˆ با آن، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ آرا Ùˆ اÙکار Ùˆ ایده های متÙکّران خویشاندیش را در چرتکه ÛŒ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ø§Øª سیاسی Ù…ÛŒ اندازند، چگونه Ù…ÛŒ توان به رشد Ùˆ بال Ùˆ پر Ú¯Ø±ÙØªÙ† [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملیّ Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ]ØŒ مددی رساند؟. چگونه؟. کدامین انسانها را Ù…ÛŒ توان در میان اینهمه ØÙ‚یران Ùˆ صغیران پیدا کرد Ú©Ù‡ از « ایرانی بودن Ùˆ ایرانی خطاب شدن » ØŒ هرگز شرمنده نباشند Ùˆ ایرانیّت خود را نیز در انظار دیگران Ùˆ ØØªÙ‘ا خودشان، پنهان Ùˆ انکار نکنند؟. کدامین انسانها، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. کدامین؟. وقتی Ú©Ù‡ ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان وطنی، آنقدر Ú©Ù‡ از ایرانی بودن خودمان؛ شرمگینیم، از تا خرخره ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ بودن در شرایع اسلامیّت Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی شدن Ùˆ نوکری کردن برای بیگانه گان Ùˆ ØÙ…ّال ایدئولوژیهای وارداتی شدن Ùˆ مبلّغ Ùˆ مروّج تولیدات سطØÛŒ اساتید دانشگاههای باختری شدن، هرگز هیچ شرمنده نیز نمی شویم Ùˆ خیلی هم به خود Ù…ÛŒ بالیم Ùˆ در همه ÛŒ Ù…ØØ§ÙÙ„ Ùˆ مجامع Ùˆ دانشگاههای خودی Ùˆ بیگانه Ù¾ÙØ² تØÙ‚یر کردن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم سرزمینمان را Ù…ÛŒ دهیم، چگونه Ù…ÛŒ توان انتظار آبستن شدن [ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ملّی Ùˆ معقول Ùˆ معاصر ] را شب زنده داری کرد؟. چگونه آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŸ. چگونه؟. با این مصیبتنامه ÛŒ گریه آور است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª در سرزمین ما، ØÙ…اقتها Ùˆ بلاهتها Ùˆ Ù†Ùهمیها Ùˆ رذالتها Ùˆ سÙله گریها، « مثقالی » نیستند تا بتوان در یک چشم بر هم زدن از پس آنها برآمد؛ بلکه خروار خروار Ù…ÛŒ باشند با پیامدهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ زا Ùˆ استمرار ØªØØ¬Ù‘ری.
2- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند: [ .... تØÙˆÙ„ات سياسي در كرة جنوبي، برزيل Ùˆ خصوصاً اسپانيا، شيلي Ùˆ Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚اي جنوبي نشان مي دهند كه اين كشورها - عليرغم مشكلات عظيم سياسي Ùˆ تنش هاي عميق اجتماعي - توانستند بدون انقلاب از ØÙƒÙˆÙ…ت هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ استبدادي به آزادي Ùˆ دموكراسي سياسي سير نمايند. بهمين جهت ادعای اینکه «انقلاب اسلامی، Ù…ØØµÙˆÙ„ اختناق سیاسی رژیم شاه» Ùˆ یا Â«Ù…ØØµÙˆÙ„ کودتای 28 مرداد 32 بود» بنظر من، تنها برای ساده کردن مسئله Ùˆ نوعی ÙØ±Ø§ÙÚ©Ù†ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± از مسئولیت کسانی ست Ú©Ù‡ «آتش بیار٠معرکة انقلاب» بودند. ]
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در این باره نیندیشیده اند Ú©Ù‡ نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† تØÙˆÙ‘لات Ùˆ دگرگشتهای کلیدی در چنان کشورهایی هرگز در Ùکر « قدرتخواهی مطلق Ùˆ غارت منابع Ùˆ ثروتهای ملّی نبودند Ùˆ به قدرتهای بیگانه » نیز تکیه نداشتند؛ بلکه در Ùکر آزادی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ آموزش Ùˆ پرورش Ùˆ رشد Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ مردم خودشان Ùˆ همزیستی مسالمت آمیز با مردم دیگر سرزمینها بودند. آنها نه تنها انسانهایی « با پرنسیپ Ùˆ با شخصیّت » بودند؛ بلکه آن Ùهم Ùˆ شعور را نیز داشتند Ú©Ù‡ « ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ گان Ùˆ با شعوران Ùˆ دانشورزان Ùˆ دلیران Ùˆ انسانهای با پرنسیپ » را نیز به همکاری در کنار خود با گشوده Ùکری، گرد آوری کنند Ùˆ ÙØ±Ø§ خوانند. آنها به مردم Ùˆ وجودشان Ùˆ شعورشان Ùˆ Ùهمشان Ùˆ پشتیبانیهایشان، یقین داشتند Ùˆ هرگز در جست - Ùˆ - جوی همعقیده گان Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ گان Ùˆ مجیز گویان Ùˆ بله قربان بله قربان گویان نبودند. آنان هیچگاه، معلّم Ùˆ مدرّس Ùˆ مبلّغ ایدئولوژیها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ تزهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ خودشان نیز نبودند؛ بلکه به « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خودشان Ùˆ شانه های Ùهم Ùˆ شعور آنها » متّکی بودند. در سرزمین ما به هر گرایش مدّعی Ú©Ù‡ نگاه Ù…ÛŒ کنیم، خیلی به سختی Ù…ÛŒ توان نشانه ای از « ایرانیّت Ùˆ آدمیگری Ùˆ ارجگزاری به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم خودشان » دید. ایرانزمین در نظر این گونه گرایشهای مدّعی، Ùقط طعمه ایست Ú©Ù‡ بایستی از چنگال Ø·ÛŒÙ ØØ§Ú©Ù…ان وقت، آن را در ربود Ùˆ به مالکیّت طلق خود Ùˆ همعقیده گان برای چند صباØÛŒ در آورد. به همین سبب است Ú©Ù‡ در ایرانزمین، تمام آن خدمتگزاران رادمنش Ùˆ دلیر Ùˆ Ùهمیده Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ اش به دست چنان مدّعیان قدرتپرست Ùˆ سیطره خواه، همواره قربانی Ùˆ لت Ùˆ پار Ùˆ شکنجه Ùˆ تبعید Ùˆ خانه نشین Ùˆ به قتل رسیدند.
انقلاب اسلامی Ùˆ کودتای 28 مرداد Ùقط از واکنش مردم در قبال Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ روشها Ùˆ تصمیمگیریها Ùˆ دخالت Ùˆ Ù†Ùوذ بیگانگان در سرزمین Ùˆ سرنوشت ایران به وجود نیامدند؛ بلکه تمام جنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ ØØ±Ú©ØªÙ‡Ø§ÛŒ تکاندهنده Ùˆ گلاویزیها Ùˆ خیزشهای کوتاه Ùˆ بلند مدّت Ùˆ جنگها Ùˆ درگیریهای چریکی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک از « گلاویزی آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ بÙنمایه ها Ùˆ پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین » با سیاستهای ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تمام ØÙکّام در طول تاریخ ایران از دوران ساسانیان تا همین امروز ØŒ ریشه Ù…ÛŒ گیرند. [ ساده کردن مسئله Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± از مسئولیّت ] تمام آنانی Ú©Ù‡ به دوام Ùˆ اقتدار Ùˆ استØÚ©Ø§Ù… Ùˆ Ù†Ùوذ چنان ØÙکّام Ùˆ سیاستهایشان مدد کردند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ کنند، در اینست Ú©Ù‡ ما امروزیان هنر اندیشیدن در باره ÛŒ « کلا٠روان Ùˆ ذهنیّت پیچیده Ùˆ لایه لایه ÛŒ خودمان » را از دست داده ایم Ùˆ Ùقط بر همان Ø³Ø·Ø Ù…Ø³Ø§Ø¦Ù„ ایستاده ایم Ùˆ لیزلیزک بازیهای Ù„ÙØ¸ÛŒ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نوشتاری Ù…ÛŒ کنیم. از همین روست Ú©Ù‡ در Ùهم Ùˆ تØÙ„یل مسائل Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای درمانگر برای Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات باهمستان ایرانزمین بسیار عاجز Ùˆ ذلیل Ùˆ ماتم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ باشیم. آنچه Ú©Ù‡ تنشهای اجتماعی را شدّت Ù…ÛŒ دهند، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ « ضدّ پرنسیپی Ùˆ ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ضدّ زندگی Ùˆ جان » تمام آن ØÙکّامی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ تصوّر Ù…ÛŒ کنند با سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ در انقیاد Ú¯Ø±ÙØªÙ† ارگانهای کشوری Ùˆ تکیه به انواع Ùˆ اقسام ابزارهای خشونتی Ùˆ سنگر Ú¯Ø±ÙØªÙ† بر ضدّ مردم Ù…ÛŒ توانند ØØ§Ú©Ù…یّت خود را بر Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ اجتماع، ابدیّت بدهند. ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ تمام آن ØÙکّامی Ú©Ù‡ برگزیده ÛŒ مردم ایران نیستند. - یعنی مردم ما در معنای وسیع وجودیشان بدون هیچ استثنای قومی Ùˆ نژادی Ùˆ Ùکری Ùˆ عقیدتی Ùˆ مذهبی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک - ØŒ در اینست Ú©Ù‡ ØÙکّام، همواره تکلی٠و وظیÙÙ‡ ÛŒ خود Ù…ÛŒ دانند، پس از قدرتربایی، چرخ قصّابیگری را در ØÙ‚Ù‘ مردم Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù†ØŒ اجرا کنند Ùˆ غارتگری Ùˆ ویرانگری میهن را سرلوØÙ‡ ÛŒ برنامه های سازنده ÛŒ!! خودشان بدانند.
ولی مردم ما از کهنترین ایّام تا همین امروز خواسته اند Ùˆ هنوز بر این خواسته های خود استوار Ùˆ امیدوار ایستاده اند Ùˆ بی Ø´Ú©ØŒ سالهای نیامده در آینده نیز خواهند خواست Ú©Ù‡ تمام « تصمیمها Ùˆ روشها Ùˆ شیوه های کشور داری Ùˆ مناسبات بین المللی Ùˆ منطقه ای Ùˆ غیره » بر شالوده ÛŒ « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایران = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی » استوار باشند تا ØÚ©ÙˆÙ…تگران را لایق Ù¾ÙØ³ØªÙ‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† بدانند. تا زمانی Ú©Ù‡ روشهای کشور داران، مهم نیست به کدامین عقیده Ùˆ مذهب Ùˆ ایدئولوژی، اعتقاد داشته باشند، در راستا Ùˆ سمت Ùˆ سوی کاربست Ùˆ نگاهبانی Ùˆ ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ به « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران » نباشند، هیچ کسانی ØŒ ØÙ‚ّانیّتی نیز برای ÙØ±Ù…انروایی Ùˆ قدرتمندی ندارند؛ ولو شبانه روز به Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ کاربست خشونتهای ØªÙˆØØ´ÛŒ Ùˆ جنایتهای هولناک برای رسیدن به قدرت یا دوام داشتن در قدرت متوسّل شوند. سیاست / پولیتیک / کشور داری / رامیاری بایستی به پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± باشد Ùˆ اتّکا کند. تا چنین ØÙ‚یقتی در ایران ما، رخ ندهد، وجود انقلابها Ùˆ خیزشها Ùˆ گلاویزیهای خشونت آور نیز در مصا٠با ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ØŒ اجتناب ناپذیر خواهد بود.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جای دیگر Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ در دوران Ù…ØÙ…د رضاشاه ØŒ مقولاتي مانند آزادي Ùˆ دموكراسي در باور اكثر روشنÙكران Ùˆ رهبران سیاسی ما، مقولاتي « بورژوائي» Ùˆ «متعÙّن» قلمداد مي شدند، لذا در دستگاه Ùكري Ùˆ Ù…Ùهومي آنان - اساساً - جائي نداشتند....... من به بسياري از روشنÙكران عصر Ù…ØÙ…د رضاشاه « روشنÙكران هميشه طلبكار» لقب داده ام، روشنÙكراني كه نه تنها هيچ Ø·Ø±Ø Ùˆ برنامه اي براي نوسازي كشور يا مهندسي اجتماعي نداشتند بلكه ضمن چشم بستن بر تØÙˆÙ„ات جاري جامعه، Ù…Ø³ÙŠØ ÙˆØ§Ø±ØŒ همواره صليب يك « نه !» را بر شانه هاي خويش ØÙ…Ù„ مي كردند بي آنكه بدانند يك نظام سياسي را تنها عوامل آن نظام تعيين نمي كنند، بلكه اپوزيسيون Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† نيز در سازندگي يا تخريب آن نظام، نقش دارند. ]
کسانی Ù…ÛŒ توانند ارزش آزادی را بدانند Ú©Ù‡ خودشان « مغز آزاد اندیش Ùˆ روØÛŒ ÙØ±Ø§Ø® دامنه Ùˆ بی مرز Ùˆ سوائقی جوینده Ùˆ پرسنده » داشته باشند. آزادی، تØÙÙ‡ ای نیست Ú©Ù‡ بتوان آن را از جایی قرض کرد یا خرید یا مصادره Ùˆ شاید هم، سرقت کرد؛ بلکه آزادی، پروسه ÛŒ پدیدار شدن « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت انسان در نامتعار٠بودن تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ اش از زندگی Ùˆ جهان » Ù…ÛŒ باشد. بالطّبع، انسانی Ú©Ù‡ در ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ± انواع Ùˆ اقسام « باید Ùˆ نبایدهای اخلاقی Ùˆ مذهبی » از کودکی در دامن خانواده Ùˆ زادگاه Ùˆ اجتماع تا دوران بلوغ به سر Ù…ÛŒ برد، Ùˆ هیچگاه به دیواره ÛŒ پرسشهای ÙØ±Ø¯ÛŒ نیز تصادم نمی کند تا « به جای پرسیدن از دیگران » از خودش بپرسد Ùˆ پاسخ پرسشهایش را از Ú˜Ø±ÙØ§ÛŒ وجود خودش بجوید Ùˆ استخراج کند، چگونه Ù…ÛŒ تواند از آزادی سخن بگوید؟. دمکراسی، ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ آزادمنشی انسانها در اندیشیدن Ùˆ تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ مسئولیّتهای آگاهانه در قبال Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات Ùˆ کنشها Ùˆ واکنشهای شخصی Ùˆ جمعی Ù…ÛŒ باشد. دمکراسی، تخمه ÛŒ کدو تنبل نیست Ú©Ù‡ بتوان آن را از جایی وارد کرد Ùˆ در گوشه ای از خاک وطن کاشت Ùˆ یک شبه، Ù…ØØµÙˆÙ„ آن را به جیب ریخت؛ بلکه زایش ÙØ¶Ø§ÛŒ دمکراتیک به نوع برداشت ÙØ±Ø¯ÛŒ تک، تک ما از Ù…Ùهوم ØÙ‚یقت Ùˆ شیوه های جوینده Ú¯ÛŒ Ùˆ آزماینده Ú¯ÛŒ Ùˆ پرسنده گی، منوط Ù…ÛŒ باشد.
وقتی Ú©Ù‡ کثیری از ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان هنوز نمی توانیم به تن خویش در باره ÛŒ « خوشی Ùˆ خدا Ùˆ دین Ùˆ جاودانه Ú¯ÛŒ Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترقّی Ùˆ اقتصاد Ùˆ مدرن کردن مناسبات اجتماعی Ùˆ آزادی میهن Ùˆ امثالهم » بیندیشیم Ùˆ Ù…ØØµÙˆÙ„ تÙکّرات Ùˆ ایده های شخصی یمان را در کلمات ÙØ±Ø¯ÛŒ عبارت بندی کنیم، چگونه Ù…ÛŒ توان توقع داشت Ú©Ù‡ سنگی از روی سنگی برداشته شود؟. انسانی Ù…ÛŒ تواند آزادی را ارج گذارد Ùˆ آن را باغبانی کند Ú©Ù‡ وجودی سÙله Ùˆ ØÙ‚یر Ùˆ صغیر Ùˆ تابع Ùˆ دنباله رو Ùˆ چشم Ùˆ گوش دوخته به بیگانه گان نداشته باشد Ùˆ ادا Ùˆ اطوار در آور Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ کبکوار غربی Ùˆ هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ را پشت سر گذاشته باشد Ùˆ « قائم به ذات باشد Ùˆ یقین به خودش » داشته باشد. بی تاثیر بودن بسیاری از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ ترمینوسهای باختر زمینی در ذهنیّت ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما، Ú†Ù‡ در دورانهای گذشته، Ú†Ù‡ هم اکنون، از Ù…ØØµÙˆÙ„ات واماندن Ùˆ ویراژ دادنهای Ù…ØµÙ„ØØª اندیش Ùˆ بی اعتنائیهای مسئولیّت گریز Ùˆ آلودگی مغز Ùˆ روان آنها به شرایع اسلامیّت Ùˆ مبانی ایدئولوژیها Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه ها Ùˆ مکتبهای باختر زمینیان Ù…ÛŒ باشد. آنها تولیدات Ùکری Ùˆ پژوهشی باختر زمینیان را همچون Ø±Ø§ØØª الØÙ„قوم بلعیده اند Ùˆ پیداست Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ چنان بلعیدنهایی نیز « Ù†ÙØ® معده در Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ سکته های مغزی در نوشتارها » از آب در آید. ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی Ú©Ù‡ هیچ گاه « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ شخصیّت اندیشنده ای » نداشته اند تا با کبریت اشتیاقها Ùˆ شور Ùˆ ØØ§Ù„های خود بتوانند هیزم وجود مستقل اندیش خود را مشتعل کنند Ùˆ بتوانند تجربّیات خودشان Ùˆ مردم میهنشان را در لباس « اÙکار Ùˆ ایده های اوریژینال » بسان مشعلی ÙØ±Ø§ راه خویشتن Ùˆ مردم خود Ø¨ÛŒÙØ±ÙˆØ²Ù†Ø¯ØŒ چرا نبایستی طلبکار باشند؟. البته Ú©Ù‡ چنان ØªØØµÛŒÙ„ کرده گانی به دلیل عقیم مغزی Ùˆ خوارخویشتنی Ùˆ Ú©Ù… مایه Ú¯ÛŒ Ùˆ کمپلکسهای عجیب Ùˆ غریب ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ خانواده Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ گروهی از هر کسی طلبکار خواهند بود. آنانی Ú©Ù‡ خودشان نمی توانند بر پاهای مغز اندیشنده ÛŒ خود بایستند، چگونه Ù…ÛŒ توانند مردم مستاصل خود را بر شانه های اÙکار Ùˆ ایده های شادی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ بهره آور Ùˆ راهگشاینده، ØÙ…Ù„ کنند Ùˆ به مقصدی برسانند؟. چگونه؟.
4- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته اند: [ اختناق Ùˆ استبداد سیاسی رژیم شاه مسلماً در رشد Ùˆ رونق گرایش های انقلابی، تأثیر داشت، اما واقعیت اینست Ú©Ù‡ در آن زمان، عموم روشنÙکران ما بوسیلة انواع ایدئولوژی های انقلابی (از مارکسیسم چینی Ùˆ کوبائی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا تشیّع سرخ علوی) مسخ Ùˆ Ø§ÙØ³ÙˆÙ† شده بودند، بهمین جهت در کنار اختناق سیاسی، تØÙˆÙ„ات اقتصادی - اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را نمی دیدند. ............ روشنÙکران ایران در قبل از انقلاب 57 خود را از دیدن Ùˆ بررسی تØÙˆÙ„ات جاری جامعه، بی نیاز Ù…ÛŒ دیدند Ùˆ با اعتقاد به ضرورت انقلاب، با نوعی رادیکالیسم کور، موجب تشدید Ùˆ گسترش اختناق Ùˆ استبداد سیاسی گردیدند. آنان با تشکیل نوعی «جبهة امتناع» Ùˆ با اعتقاد بر این باور نادرست Ú©Ù‡: «روشنÙکران با ØÚ©ÙˆÙ…ت نیستند، بر ØÚ©ÙˆÙ…ت هستند»، هم جامعه Ùˆ هم رژیم ØØ§Ú©Ù… را از داشتن روشنÙکران آگاه Ùˆ هدایت گر Ù…ØØ±ÙˆÙ… کردند. همانطور Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ ام: رابطة بین دولت ها Ùˆ روشنÙکران، جادة یکطرÙÙ‡ ای نیست. دولت ها Ùˆ روشنÙکران از هم تأثیر Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ بر هم تأثیر Ù…ÛŒ گذارند. Ù…Ø§ØØµÙ„٠این کنش ها Ùˆ واکنش ها، ÙØ¶Ø§ÛŒ سیاسی یک جامعه را Ù…ÛŒ سازد ... ]
اختناقهای سیاسی Ùقط Ù…ØØµÙˆÙ„ ØÚ©ÙˆÙ…تها نیستند؛ بلکه بیش از هر چیزی Ù…ÛŒ توانند Ù…ØØµÙˆÙ„ زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ú¯ÛŒ Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘ر شدن Ùˆ ناپویایی Ùˆ ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ شدن Ø³Ø·Ø Ùˆ سق٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان یک ملتّ » در تمام دامنه های تصوّر پذیرش از مذاهب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا اعتقادات Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ غیره Ùˆ ذالک باشد. ØØ¶ÙˆØ± یک Ù†ÙØ± مستبد به نام شاه یا سلطان یا رهبر بر تمام آن ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ارجØÛŒÙ‘ت دارد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند امکانی ایجاد کند برای تربیت کردن مستبدان Ùˆ دیکتاتورهای بالقوّه . من ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهم Ú©Ù‡ شاهان Ùˆ سلاطین، به دام استبدادهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± باشند به جای آنکه میلیونها هموطنم، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ مستبد Ùˆ توام با آزارهای توصی٠ناپذیر در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر داشته باشند. اینکه ما بخواهیم اختناق Ùˆ استبداد را از جامعه Ùˆ مناسبات Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با یکدیگر Ø¨Ø²ÙØ¯Ø§ÛŒÛŒÙ… Ùˆ آن را به دامنه ÛŒ « ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ دولتها Ùˆ اشخاص قدرتمند » پرتاب Ùˆ میخکوب کنیم، خودش نشانگر این است Ú©Ù‡ ما گرانیگاه Ùˆ سر چشمه ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات را ناخواسته Ùˆ نا آگاهانه یا شاید هم خواسته Ùˆ آگاهانه با قصد Ùˆ غرضهای پنهانی، جابجا کرده ایم.
واقعیّت مناسبات اجتماعی در دوران پهلویها (= پدر Ùˆ پسر ) در این ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ Ù…ÛŒ چرخید Ú©Ù‡ سایه ای Ùˆ زر ورقی از آن آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ امیدهای مردم در عصر مشروطیّت Ùˆ ØØªÙ‘ا برنامه های جنبش ملّی زنده یاد « دکتر مصدّق » Ù…ÛŒ بودند؛ ولی نه در راستای « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی مردم ایران » . خیزش Ùˆ پا Ú¯Ø±ÙØªÙ† جنبشهای چریکی مارکسیستی Ùˆ مذهبی Ùˆ دیگر گروههای زیر زمینی Ùˆ گلاویز شدن ÙØ¹Ù‘الین آنها به ایدئولوژیهای وارداتی یا اسلامیّتهای رتوش شده Ùˆ باب روز، همه Ùˆ همه از Ùقدان « ÙلسÙÙ‡ ای اجتماعی » ØÚ©Ø§ÛŒØª Ù…ÛŒ کردند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ کنند. مردم اجتماع ما در تنوّع وجودیشان برای « زندگی باهمستان خود » در Ù¾ÛŒ « ÙلسÙÙ‡ ای اجتماعی » برای در کنار یکدیگر زیستن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ همچنان هستند. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ به دلیل Ùقدان دلاوران خویشاندیش Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ú©Ù‡ به « اساطیر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی » رو بیاورند Ùˆ مایه های چنان « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستانی » را بتوانند Ùˆ بکوشند Ú©Ù‡ تئوریک بپرورانند، باعث شده است Ú©Ù‡ تمام نیروی جوان Ùˆ پر تکاپوی سرزمین ما به ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ اسلامیّتهای بزک – دوزک شده، آویزان شوند Ùˆ آنها را به عنوان ابزارهایی برای سر نگونی ØÙکّام وقت Ùˆ راهی برای استقرار اراده Ùˆ برنامه های نظری خودشان Ùˆ همعقیده گانشان بدانند؛ البته آنهم با نیّتی توام با خیر خواهی برای مردم!. Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین سیاسی کشور ما، در بستر رویدادها Ùˆ مشکلهای اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ بر طر٠کردن آنها، هرگز Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ Ùˆ همآوردی برای اندیشیدن با مغز خودشان نمی بینند؛ بلکه بهانه ای برای سوز Ùˆ گدازهای شاعر مسلکی Ùˆ نظر دادنهای سطØÛŒ Ù…ÛŒ بینند. به همین سبب، ما ØªÙØ§ÙˆØª بین اندیشیدن در باره ÛŒ مسائل Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† راههای نظری Ùˆ سنجشگری را در پرتو مغز اندیشنده ÛŒ خود نمی دانیم؛ بلکه با شعر خوانیهای Ù†ÙØ±ÛŒÙ† آلود Ùˆ خطابیّه ای Ù…ÛŒ خواهیم به مصا٠با کوه مسائل Ùˆ مشکلات برویم Ùˆ آنها را تلطی٠شاعرانه کنیم! تا از این راه، خودمان Ùˆ مردممان را بی زØÙ…ت Ùˆ Ú†Ú© Ùˆ چونه، به « بهشت برین Ùˆ سعادت دنیوی Ùˆ اخروی Ùˆ مدرنیته! » برسانیم.
5- در جای دیگر، آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ نوشته است: [ بنظر من، هم رضاشاه Ùˆ هم Ù…ØÙ…درضا شاه، اولویّت را به تجدّد اجتماعی Ùˆ توسعة ملّی Ùˆ ایجاد یک زیربنای اقتصادی مدرن گذاشته بودند Ùˆ بهمین جهت به اصل آزادی Ùˆ استقرار دموکراسی بی توجه بودند. در ØµØØ¨Øª از نبودن آزادی در زمان رضاشاه Ùˆ Ù…ØÙ…درضا شاه، معمولاً، آزادی ها تا ØØ¯ آزادی های سیاسی، تقلیل Ù…ÛŒ یابند. بعبارت دیگر، Ùقدان آزادی های سیاسی با Ùقدان آزادی های اجتماعی، ØÙ‚وقی Ùˆ اقتصادی اشتباه Ù…ÛŒ شود یا یکی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود در ØØ§Ù„یکه Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ در آن دوران اگر Ú†Ù‡ آزادی های سیاسی پایمال Ù…ÛŒ شد اما آزادی های اجتماعی رشد بی سابقه ای ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود. ]
ولی به نظر من، هم رضا شاه، هم Ù…ØÙ…ّد رضا شاه، هر دو، سنگبنای روشهای خود را برای آبادانی ایرانزمین بر نگرشی بسیار خطا آمیز Ùˆ به دور از عاقبت اندیشی Ù¾ÛŒ ریختند. به عبارت بهتر؛ آنها بر شاخ آرزوهایی نشسته بودند Ú©Ù‡ با تمام خیر خواهیهای خود به بریدن بÙÙ† آن با تمام نیرو مشغول بودند. تجدّد Ùˆ توسعه را نمی توان بدون اندیشیدن در باره ÛŒ خصوصیات اقلیمی Ùˆ زیستی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تنوّع مردم Ùˆ اعتقاداتشان Ùˆ امکانها Ùˆ منابع Ùˆ معادن دم دست، واقعیّت پذیر کرد. تجدّدی Ú©Ù‡ « مینی ژوپ » را وارد بازارهای ایران Ù…ÛŒ کند، بایستی در آغاز به روشنگری ذهنیّت مردم در باره ÛŒ « سکس » با گشوده Ùکری Ùˆ نیروی پر توان استدلالات منطقی Ùˆ آموزشی، کوششها کرده باشد تا در اقدامهای تجاری Ùˆ تبلیغی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کند با نتایج باژگونه در عرصه ÛŒ اجتماع، روبرو نشود. وقتی Ú©Ù‡ ما هنوز نمی نتوانیم پیکر خودمان را در تمامیّت وجودی اش بشناسیم Ùˆ به آن ارج نهیم، وقتی متون نوشتاری Ùˆ اعتقاداتی Ùˆ اخلاقی Ùˆ نصّی ما از گستره ÛŒ سنجشگری Ùˆ سرندکاری شدن، معا٠می باشند Ùˆ در دامنه ÛŒ تابوها بایگانی شده اند، وقتی ما، نیمی از بدن خود را شیطانی Ùˆ پوچ Ùˆ تØÙ‚یر Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ عزّت Ùˆ آبروی ارزشهای خانواده Ú¯ÛŒ Ùˆ قومی Ùˆ عشیره ای Ùˆ قبیله ای خود را در گرو چیزهایی Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ بایستی سندیّت آنها را بتوان اثبات کرد، Ø¨ØØ« از « تجدّد Ùˆ رواج جلوه های تجدّد غربی مآب » Ù…ÛŒ تواند کاری Ùˆ اقدامی کاملا ناشیانه Ùˆ هلاکت بار از آب در آیند. شاهان پهلوی به دلیل Ùقدان گسترش زمینه های روشنگری جاندار Ùˆ ØÛŒØ§ØªØ¨Ø®Ø´ ÙلسÙÛŒ Ú©Ù‡ از مایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی ایرانی Ùˆ اساطیر ایرانزمین ریشه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد، تصوّر Ù…ÛŒ کردند Ú©Ù‡ « تجدّد » به معنای شبیه کردن ظواهر مردم خود با ظواهر مردم باختر زمین Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل در کاربست روشها Ùˆ اقدامهای شبیه شدنی، نه تنها به خشونتهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ متوسّل شدند؛ بلکه در شیوع Ùˆ گسترش جلوه های غربی نیز، بیش از ظرÙیّت Ùˆ شعور Ùˆ Ùهم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ لایه ها Ùˆ قشرها Ùˆ طبقات Ù…ØªÙØ§ÙˆØª مردم جامعه، گام برداشتند. به همین دلیل نیز بود Ú©Ù‡ اجتماع، Ùوری « گریپاژ » کرد Ùˆ با واکنشهای آنچنانی Ùˆ سر انجام، انقلاب نکبتی روبرو شد. امروزه هستند کسانی Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا به طنز، رویداد انقلاب اسلامی را، « انقلاب ناموسی » Ù…ÛŒ نامند!.
تجدّد به تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن بازبسته است. نه ÙلسÙÙ‡ های وارداتی Ùˆ مونتاژی Ùˆ چسب Ùˆ وصله ای. نه رتوشگری اسلامیّتهای همیشه میخکوب مانده به بدویّتهای خشونتی Ùˆ جانستان Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘رش؛ بلکه ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ در تمام تار Ùˆ پودش بتوان ایرانزمین Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی اش را به عیان دید Ùˆ اثبات کرد. ملّت در پروسه ÛŒ اندیشیدن Ùˆ روشنگریهای متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† سرزمین خودش، نم نم Ù…ÛŒ آموزد Ú©Ù‡ آنچه در ذهنیّت Ùˆ مناسبات اجتماعی خود دارد، دیگر به درد دوران نمی خورد Ùˆ باید بینش Ùˆ خلعت مناسب دوران را برای دوام Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ گسترش Ùˆ شادمانی خودش Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´ Ùˆ نسلهای آینده Ù¾ÛŒ بریزد Ùˆ استقبال کند. با « جدید شدن » در Ùکر است Ú©Ù‡ انسان در زندگی Ù…ÛŒ تواند جدید Ø±ÙØªØ§Ø± شود. از این رو؛ Ùکر، زمانی جدید Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ انسان از « بÙÙ† تجربیات مایه ای خودش Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردمش » بجوشد Ùˆ همچون چشمه، اÙکار Ùˆ اندیشه های خویشزاییده را به پیرامون Ø¨ÛŒÙØ´Ø§Ù†Ø¯. با آوار کردن میلیونها تولیدات تکنیکی Ùˆ صنعتی Ùˆ همچنین چاپ Ùˆ پخش هزاران هزار کتابهای ترجمه ای هرگز نمی توان Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ اجتماع را « جدید Ø±ÙØªØ§Ø± » بار آورد، کماکان Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ خرید Ùˆ پخش آخرین مدلهای تکنیکی در ایرانزمین Ùˆ تولید انبوه سر سام آور ترجمه جات ØØªÙ‘ا در سیطره ÛŒ آخوندها هرگز نتوانست مردم ما را « جدید Ø±ÙØªØ§Ø± » بار آورد Ùˆ آنها همچنان در Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ معضلات Ùکری Ùˆ مناسبات Ùˆ شیّادیها Ùˆ کلاه برداریها Ùˆ اخلاقیّات کثیر النّبشی Ùˆ صدها Ùˆ هزاران واکنشهای اس٠انگیز Ùˆ روانی در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر، در ØØ§Ù„ دست Ùˆ پا زدن Ù…ÛŒ باشند.
6- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ همچنین نوشته است: [ Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ پس از سقوط رضاشاه (یعنی از شهریور 1320 تا 28 مرداد 32)ØŒ به مدت 12 سال، بقول دوست Ùˆ دشمن، آزادی Ùˆ دموکراسی سیاسی (Ùˆ خصوصاً آزادی قلم Ùˆ بیان Ùˆ مطبوعات) در ایران وجود داشت اما روشنÙکران ما نتوانستند از آزادی های سیاسی٠موجود، Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ درست Ùˆ شایسته ای بکنند ........ روشنÙکران Ùˆ روزنامه نگاران آن زمان، هتّاکی، پرونده سازی، تَلَکه کردن Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ توهین Ùˆ تهدید Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیاسی خودشان را با ادب Ùˆ اخلاق سیاسی عوضی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند. طبیعی است Ú©Ù‡ در جامعه ای Ú©Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª Ùˆ Ø¹ÙˆØ§Ø·Ù ØØ²Ø¨ÛŒØŒ عقل Ùˆ اندیشه سالم٠سیاسی را مضروب Ù…ÛŒ کند، آنگونه مقالات Ùˆ جنجال های به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø³ÛŒØ§Ø³ÛŒØŒ Ù…ÛŒ توانست برای اکثریت ناآگاه مردم جامعه، جذّاب باشد. در روزهای ØØ³Ù‘اس Ùˆ سرنوشت ساز انقلاب 57 نیز، نویسندگان Ùˆ سردبیران مطبوعات ما با یک اعتصاب 62 روزه، جامعة ایران را از تØÙˆÙ„ات سیاسی Ùˆ زدوبندهای پشت پرده در به قدرت رسیدن آیت الله خمینی، بی خبر گذاشتند ... ]
ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ بتوان در آن، تمام میکربهای Ú©Ùمپلکسی تلنبار شده در Ø±ÙˆØ Ùˆ مغز خود را بیرون ریخت، ÙØ¶Ø§Ø¦ÛŒØ³Øª Ú©Ù‡ ØÚ©Ø§ÛŒØª از سر باز زدن اجباری زخمهای ÙØ±Ùˆ کوبیده در طول قرنها Ù…ÛŒ کنند. اینکه نویسنده گان Ùˆ روزنامه نگاران آن دوران به جای اندیشیدن در باره ÛŒ مسائل باهمستان مردم ایرانی به « تصÙیه ØØ³Ø§Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ شخصی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ گروهی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ عقیدتی » مشغول بودند Ùˆ هیچ بویی از پرنسیپ Ùˆ اصل « سنجشگری / کریتیک » به مشامشان نرسیده بوده است، ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ایست Ú©Ù‡ هنوز برغم پنچاه سال Ùˆ اندی Ùلاکتهای ممتد از کودتای 28 مرداد تا همین دقیقه Ùˆ ثانیه، هیچکس درسی Ùˆ تجربه ای از آن نیاموخته Ùˆ نکوشیده اند تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ دست جمعی خودشان Ùˆ درگذشته گان را نیز بپرورانند تا دست Ú©Ù… بتوانند کوچکترین تØÙˆÙ‘Ù„ÛŒ در Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ مرام Ùˆ Ø®Ùلق Ùˆ خوی خودشان ایجاد کنند، مردم، پیشکششان باد!. امثال چنان روزنامه نگاران Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین دامنه سیÙّاسیگری Ùˆ وضعیّت قلمی مدّعیان، همچنان بر همان مداری Ù…ÛŒ چرخد Ú©Ù‡ سنّت نسل قبل، Ù…ÛŒ چرخیده است؛ یعنی بایکوت کردن. در قرنطینه گذاشتن. بد پوزیهای رنگارنگ کردن. تهمت Ùˆ Ø§ÙØªØ±Ø§ Ùˆ دژنامی Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ… Ùˆ غیبتهای خبیثانه کردن در ØÙ‚Ù‘ همدیگر. ØØ³Ø§Ø¯ØªÙ‡Ø§ÛŒ شدیدا آشکار Ùˆ پنهان. منزوی Ùˆ مسکوت کردن. یار گیری کردنهای عقیدتی. جمع آوری کردن کوتوله مغزها به گرداگرد معبد ØØ²Ø¨ Ùˆ سازمان Ùˆ گروه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ÛŒ خود. راه ندادن Ùˆ منتشر نکردن مقالات دگر اندیشان مستقل در رسانه های خود. انواع Ùˆ اقسام متدهای ایذایی در ØÙ‚Ù‘ متÙکّران Ùˆ پژوهشگران Ùˆ اندیشنده گان رادمنش Ùˆ مستقل Ùˆ هرگز مجیز قدرتگرایان Ùˆ قدرتپرستان Ùˆ ØÙکّام بی لیاقت را Ù…Ú¯Ùˆ.
خلاصه، وضعیّت امروز طی٠مدّعی « روشنÙکری به قول شما » هنوز، تØÙˆÙ‘Ù„ چشمگیری نکرده است Ùˆ با اصل مسئله Ú©Ù‡ « کریتیک / سنجشگری » باشد، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ای بسیار زیاد دارند. کثیری از ما هنوز، آن بینش Ùˆ درایت Ùˆ عاقبت اندیشی را نداریم تا تمییز Ùˆ تشخیص دهیم Ú©Ù‡ « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات سخنان دیگران » چیستند Ùˆ به کدامین دردهای عاجل Ùˆ ضروری مردم ما، پاسخ Ù…ÛŒ دهند؛ بلکه اصل برای ما اینست Ú©Ù‡ « Ú†Ù‡ کسی »، آن ØØ±Ùها Ùˆ اÙکار را بر زبان Ùˆ قلم ریخته است. به قول Ù…Ø¹Ø±ÙˆÙØ› برای ما مهم است Ú©Ù‡ بدانیم شخص گوینده ÛŒ Ú¯ÙØªØ§Ø±ØŒ کیست تا به مرجعیّت او، ایمان چشم بسته بیاوریم؛ ولو ØØ±Ùهایش Ù…Ø²Ø®Ø±ÙØ§Øª Ù…ØØ¶ باشند. برای ما، هنوز معیار Ùˆ میزان Ùˆ سنجه، « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات اندیشه Ùˆ Ùکر Ùˆ ایده »، اصلا Ùˆ ابدا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÛŒØ³ØªÙ†Ø¯. اصل برای گرایشهای گوناگون، همین است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند بدانند Ú†Ù‡ کسانی با Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ قدرتخواهی آنها Ùˆ همعقیده گانشان، همطراز Ùˆ همسو Ù…ÛŒ باشند، آنوقت است Ú©Ù‡ چنان اشخاصی را جزو یاران صمیمی Ùˆ اساتید برجسته Ùˆ ÙØ¹Ù‘الین نامدار Ùˆ متÙکّران بزرگ روزگار Ù…ÛŒ شماریم. برای ما، هنوز، اصل Ùˆ مایه ای به نام « میهن Ùˆ مردمش »، هیچ جایگاهی Ùˆ معنایی ندارد Ú©Ù‡ ندارد تا بخواهیم بÙهمیم Ùˆ بیاموزیم Ú©Ù‡ انسان از بهر میهن Ùˆ مردم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن جهانی بایستی بتواند خودش را ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ تمام اهرمهای ضدّ استقلال Ùکر Ùˆ اندیشیدن بگذارد تا بتواند « آزاد اندیشی Ùˆ دلیری Ùˆ رادمنشی Ùˆ ØÙ‚ّگزاری » را بدون ØØ¨Ù‘ Ùˆ Ø¨ÙØºØµ در کلام Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ نوشتارهای خودش واقعیّت پذیر کند .
7- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ هچنین Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ جامعة روشنÙکری ما اسیر٠دو مطلق گرائی یا دو بنیادگرائی بود: یکی بنیادگرائی اسلامی Ùˆ دیگری بنیادگرائی مارکسیستی. وجه مشترک این دو بنیادگرائی، نیاندیشیدن Ùˆ مقابله با مدرنیسم، تجددگرائی Ùˆ توسعة زمان رضاشاه Ùˆ خصوصاً Ù…ØÙ…درضا شاه بود. ]
جامعه ÛŒ ما از کهنترین ایّام تا همین Ù„ØØ¸Ù‡ های گذرا، در گیر تضادهای گوناگونی بوده است Ùˆ هر بار در کشاکش تضادها بوده است Ú©Ù‡ توانسته « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ زاینده شود Ùˆ به خود آید ». آنچه به نام دو مطلق گرایی اسلامی / مارکسیستی از آن نام Ù…ÛŒ برید، در یک چیز « مخرج مشترک Ùˆ ÙˆØØ¯Øª نظر Ùˆ متّÙÙ‚ Ø§Ù„Ø±ÙØªØ§Ø± » هستند؛ آنهم نه تنها نیندیشیدن؛ بلکه خصومت Ùˆ کینه توزی آشکار Ùˆ پنهان با هر چیزی Ú©Ù‡ رنگ Ùˆ بویی از « ایرانیّت Ùˆ ایرانیگری Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانی » داشته باشد. هر دو این دو مطلق گرایی به تØÙ‚یر Ùˆ تمسخر Ùˆ پایمال کردن Ùˆ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین »، ÙØ¹Ù‘ال مایشاء Ù…ÛŒ باشند؛ زیرا هیچ کدام از این دو مطلق گرایی از مناسبات Ùˆ دل « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » برنخاسته اند؛ بلکه عارضه هایی هستند Ú©Ù‡ با زور Ùˆ جبر بر جامعه ÛŒ ایرانی Ùˆ در شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ اش جاری شده اند Ùˆ هر کدام Ù…ÛŒ خواهند در رقابت با دیگری به تسخیر تمام شریانها Ùˆ مویرگهای ملّت ایران Ùˆ سرنوشت او، چیره Ùˆ غالب شوند. به همین دلیل است Ú©Ù‡ آنها تصوّر Ù…ÛŒ کنند تنها مانع بزرگ Ùˆ کلیدی بر سر راه قدرتخواهی Ùˆ اقتدار گرایی مطلق خودشان، « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی Ùˆ جهان آرای ایرانی » Ù…ÛŒ باشد. اینست Ú©Ù‡ در کینه توزی برای لت Ùˆ پار کردن Ùˆ واپس راندن جلوه های چنین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ از انواع Ùˆ اقسام کانالها Ùˆ روشها برای کوبیدن Ùˆ شانتار Ùˆ بد نام Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ Ùˆ بی مقدار جلوه دادن Ùˆ تمسخر Ùˆ هو کردن Ùˆ بی اعتنایی به « بÙنمایه های تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی »، نهایت Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ را با کاربست امکانات رسانه ای خودشان به کار Ù…ÛŒ برند. هر دو این جریانها در گذشته Ùˆ امروز میهن از بزرگترین علل درمانده Ú¯ÛŒ Ùˆ قهقرایی ایران Ùˆ همچنین ÙØ±Ùˆ ماندن مردم در باتلاق ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ داخلی Ùˆ جهانی Ù…ÛŒ باشند. تا زمانی Ú©Ù‡ چنین گرایشهای مطلق خواهی، دارای مخرج مشترک ÙˆØ§ØØ¯ ( = خصومت Ùˆ کینه توزی به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایرانزمین ) Ù…ÛŒ باشند Ùˆ برغم Ù†ÙØ±Øª از یکدیگر، همچنان یار Ùˆ همپیوند یکدیگر هستند، ملّت ما هرگز میلیمتری از آن باتلاقی Ú©Ù‡ در عمقش زندانی Ùˆ میخکوب Ùˆ به زنØÛŒØ± کشیده شده اند، آزاد نخواهد شد.
8- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر نوشته است: [ در اینهمه سال ها چقدر متون مارکسیست – لنینیستی ترجمه شده Ùˆ بخورد جوانان Ùˆ دانشجویان ما داده شد! اما ØØªÙ‘ÛŒ یک Ù†ÙØ± از میان متÙکران Ùˆ روشنÙکران ما پیدا نشد Ú©Ù‡ کتاب Â«Ù†Ù‚Ø¯Ù Ø®ÙØ±ÙŽØ¯ ناب» (کانت) را ترجمه کند! چرا؟ برای اینکه کتاب کانت، خواب روØÛŒ Ùˆ آسودگی ذهنی روشنÙکران ما را بر هم Ù…ÛŒ زد. ]
------
برای خواندن متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید
1)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_203012007/
2)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_214022007/
3)-
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_227022007/
dara نوشت