داریوش معمار
عمل گرائی هنری
مقابله با آسیب استبداد در رابطه با هنر مسقل
گاهی زبان از بیان Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ú©Ù‡ در یک مقطع خاص زمانی ممکن است, برای شخصیت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ یک ملت Ø¨ÛŒÙØªØ¯ قاصر Ù…ÛŒ باشد. Ø¢ÙØª بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ, Ú©Ù… Ùهمی ,کوته Ùکری , بی ریشه بودن Ùˆ هرهری مسلکی, Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ ØØªØ§ در ØÙˆØ²Ù‡ Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÛŒØ«ÛŒØª شخصی, کاذب Ùˆ تهی شدن موجودیت هنرمند Ø› مجموع اینها بخشی از ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای است Ú©Ù‡ قسمت اعظم ادبیات ایران را به صورت مستقیم Ùˆ غیر مستقیم تهدید Ù…ÛŒ کند , Ùˆ هیچ راهی برای متعادل کردن تاثیر های این عوامل وجود ندارد مگر تشویق طی٠جدی Ùˆ روشنÙکر ادبیات معاصر (Ú©Ù‡ در انزوا به سر Ù…ÛŒ برد Ùˆ دوران عزلت خود را Ù…ÛŒ گذراند) به بروز نوعی از عمل گرائی هنری در Ø±ÙØªØ§Ø± خود Ú©Ù‡ بتواند از جهان مستقل هنر Ùˆ زیست هنرمند مستقل Ø¯ÙØ§Ø¹ کند.در این نوشته قصد دارم با Ø´Ø±Ø Ù†ÙˆØ¹ تاثیر Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùوق بر Ú¯ÙØªØ§Ø± Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ù† عصر ØØ§Ø¶Ø± , نوع عملگرائی پیشنهادی خود برای رها شدن از چنین وضعی را Ø´Ø±Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ Ùˆ در اختیار Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯Ø§Ù† اثر , خوانندگان Ùˆ ØØªØ§ خود اثر؛ به عنوان جهانی مستقل از این دو,جهت پالایش ذهنشان, بگذارم.
ادبیات مدرن ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به خصوص Ø·ÛŒ سی سال اخیر به عنوان بخشی از جریان تØÙˆÙ„ خواه جامعه ,در بدنه Ùˆ زوایای پنهان Ùˆ آشکار خود با آسیب هایی( تهدید) مواجه شده Ú©Ù‡ باعث شکننده شدن Ùˆ رشد ناموزون آن گردیده است. کمترین تاثیر این موضوع را Ù…ÛŒ توان ایجاد ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ مخشوش , پیچیده Ùˆ مبهم در رابطه با درک Ù…Ùهم استقلال هنر دانست Ú©Ù‡ از سوی نظام ØØ§Ú©Ù… بر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ú©Ù‡ خود را موظ٠به ارشاد امنیتی Ù…ÛŒ داند, به عنوان ØØ±Ø¨Ù‡ ای برای سرکوب, به انزوا کشاندن Ùˆ تسویه هنرمندانی Ú©Ù‡ Ø³ÙØ§Ø±Ø´ پذیر نیستند , مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است .
گاندی Ù…ÛŒ گوید: شعر مقاومت منÙÛŒ بی پایانی است. با این سخن، او شعر(ادبیات) را یک بار Ùˆ برای همیشه(!) در متن زندگی اجتماعی جای‌ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ برخلا٠اÙلاطون (در کتاب جمهور) درها را به روی شاعر باز کرد Ùˆ با خوش‌رویی خلاقیت Ùˆ نو آوری شاعر را در رابطه با زندگی مردم Ùˆ به عنوان بخشی از روند تØÙˆÙ„ Ùˆ دگرگونی جامعه Ù…ÛŒ پذیرد . (البته) این عبارت گاندی Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ نیست, بلکه بر پایه‌ی شهودی است Ú©Ù‡ جوهره‌ی ØÙ‚یقی شعر(ادبیات) است. شهودی Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§ØªØ± از منطق، به درستی راه می‌يابد. گاندی در ادامه Ù…ÛŒ گوید :شعر(ادبیات) Â«ÙØ±Ù… پایان ناپذیری است از امتناع، چراکه در جامعه Ùˆ جهان، همگان خواسته‌اند Ú©Ù‡ اشیا Ùˆ دروغ را به زور بر ما تØÙ…یل کنند. Ùˆ شعر(ادبیات) در برابر این جبر تاریخ با توسل به خلاقیت Ùˆ تخیل دلبخواه ( به عنوان بخشی خاص با قواعدی مجزا از روال عرÙÛŒ Ùˆ قانونی ) قد علم می‌کند، در برابر استثمار مغزها Ùˆ استمناع در اندیشیدن توسط ایدئولوژی‌ها، علیه جمود مذهبی، Ùˆ علیه تمامی تعصب‌ها .( بر داشت از از کلارا خارس شاعر اسپانیایی, نامه ای به شاملو, سایت رسمی شاملو, ترجمه ÙØ±Ù‡Ø§Ø¯ آذرمی، Ù…ØØ³Ù† عمادی
در راستای تهی Ùˆ مخشوش کردن چهره Ùˆ درون مایه های ادبیاتی Ú©Ù‡ نه تنها آلوده به Ø³ÙØ§Ø±Ø´ های ایدئولوژیک نیست بلکه ÙØ±ÛŒØ¨ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در ایدئولوژی را نیز برملا Ù…ÛŒ کند, Ùˆ اینجاست Ú©Ù‡ دولت ها با ØÙ…ایت Ùˆ تبلیغ Ù…ØØ§Ùظه کاری ,در باغ سبز نشان دادن Ùˆ تهدید Ùˆ برخورد های امنیتی سعی دارد , جر یان خلاقیت ,امتناع Ùˆ مقاومت منÙÛŒ هنرمندان را کنترل کند. چنین دولت هایی آزادی هنری را در جامعه نوعی ولنگاری آسیب زا معرÙÛŒ کرده Ùˆ به شدت با آن برخورد Ù…ÛŒ کنند . زیرا باز هم به قول گاندی :شاعر(هنرمند) نیازی به آزادی ندارد، چون آزاد است. Ùˆ این همان شرایطی است Ú©Ù‡ توانایی سست Ùˆ بی اعتبار کردن زمینه های ارشادی استبداد در بستر هنر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سازی را ,بی هیچ خون ریزی Ø› دارد.
با دقت در ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùوق Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª در جهت رسیدن به تعادل درونی در رابطه با کنترل دولتی ؛عمل گرائی بخشی از مهمترین وجه Ú¯ÙØªÙ…انی هنر معاصر است, البته این بستر ØØ±Ú©ØªÛŒ در جهت تØÙ…یل به دیگری نیست بلکه نگاهی ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ نظام کنترلی برای بالا بردن تØÙ…Ù„ دیگری Ùˆ برقراری تعامل است.
اگر آنطور Ú©Ù‡ متÙکران مهم پساساختگر, مانند بارت Ùˆ ÙÙˆÚ©Ùˆ, لیوتار Ùˆ ادوارد سعید در Ø´Ø±Ø Ù†ÙˆØ¹ Ú¯ÙØªÙ…ان جهان معاصر نوشته اند دنیای امروز را بستر تکاپو Ùˆ بازیابی پاره Ú¯ÙØªØ§Ø± هایی بدانیم (گزاره هایی با قواعد درونی مختص به خود) Ú©Ù‡ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ مانده اند. عملگرائی هنری را به دلیل نوع تصوری Ú©Ù‡ از جریان جایگزینی دائم ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ Ùˆ متن در جریان خلاقیت هنری دارد Ù…ÛŒ توان مهمترین پاره Ú¯ÙØªØ§Ø± عصر ما دانست. , پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ نظام مسلط ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ,سیاسی Ùˆ ایدئولوژیک به سبب رعایت نشدن معیارها Ùˆ تکالی٠مد نظرشان در Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ شناختش , سعی دارند آن را در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سیاست ,اقتصاد Ùˆ مذهب به عنوان ابزاری برای تبلیغ خود Ù†Ú¯Ù‡ دارند Ùˆ خاص بودن قواعد Ùˆ کارکرد های آن را در جامعه نوعی پرخاشگری Ùˆ بی نظمی بیرونی Ùˆ درونی معرÙÛŒ کنند ,Ú©Ù‡ باید آن را از متن جدا کرده Ùˆ به ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ Ù…Ù†ÙØ¹Ù„ Ùˆ منزوی راند. در این جریان هنرمند Ùˆ هنر مستقل به عنوان مهمترین سازندگان پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ در هر جامعه با Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª ØÙ‚یقتی Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§ØªØ± از واقعیت ها در این Ú¯ÙØªÙ…ان وجود دارد Ùˆ پتانسیل بالای آن جهت روشن شدن اÙÙ‚ های انسانی , اساس خلق Ùˆ خلاقیت خود را به درک Ùˆ توسعه عمل گرائی هنری (Ú¯ÙØªØ§Ø± های در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡) Ùˆ Ú©Ø´Ù Ùˆ معرÙÛŒ لایه های مغÙول Ùˆ پنهان آن اختصاص Ù…ÛŒ دهند .
اما یک سئوال ؛این نوع از عمل Ú†Ù‡ شرایطی را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در آن هنر به صورت ØÙ‚یقی خویش Ù…ÛŒ پیوندد . آیا هر نوع عمل گرائی ØØªØ§ اگر در قالب پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ باشد یک ایدئولوژی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ نمی شود Ú©Ù‡ ماهیت خلاق هنر را تهدید Ù…ÛŒ کند؟
عمل گرائی هنری ما را وا Ù…ÛŒ دارد تا اعترا٠کنیم Ø§ØØªÙ…ال اشتباه بودن عقیده Ùˆ روشی Ú©Ù‡ با کوشش زیاد به آن رسیده ایم Ùˆ به دیگران تعلیم داده ایم Ùˆ به آن Ù…ÙØªØ®Ø±ÛŒÙ… بسیار زیاد است. بنابر این تمام دلایل ما برای ثابت کردن کمال یک نظر ,قانون, یا نظام کنترلی ارشادی سست Ùˆ شکننده Ù…ÛŒ باشد مگر آجا Ú©Ù‡ خلاقیت Ùˆ هنر خلاق وارد عمل Ù…ÛŒ شود Ùˆ نسخه های بدلی هنر را Ø§ÙØ´Ø§ کند. Ú©Ù‡ در آن صورت دیگر ارشاد Ùˆ کنترل معنی ندارد. عملگرائی به ما Ù…ÛŒ آموزد Ú©Ù‡ چگونه مانند دوست Ùˆ همکاری نزدیک با اثر خود وارد تعامل شویم Ùˆ از ØÛŒØ«ÛŒØª آن Ø¯ÙØ§Ø¹ کنیم واینکه چگونه چنین مشخصه بارزی را به عنوان Ù…ØÙ…Ù„ اصلی اعتماد مخاطب Ùˆ جلب او برای تلاش جهت وارد شدن به لایه های زیرین پرورش داده Ùˆ توسعه ببخشیم.
هنر مند امروز بر خلا٠آنچه تبلیغ Ù…ÛŒ شود ,به خصوص از ناØÛŒÙ‡ دولت هایی Ú©Ù‡ معتقد به روش کنترل Ùˆ هنر تعلیمی امنیتی هستند؛ نه تنها بی نیاز از عمل گرائی نیست بلکه بدون توجه به چنان موضعی در عرصه ساختن هنری قادر به ادامه ØÛŒØ§Øª نمی باشد . در اینجا باید به موضوع دیگری هم اشاره کنم Ùˆ آن جایگاه این نوع از عمل در هنر است. عملگرائی ایدئولوژیک در هنر معمولاً ختم به وسیله Ùˆ ابزاری شدن هنر Ù…ÛŒ شود , اما عمل گرائی هنری در راستای زیبائی شناسی هنری؛ جزئی از هنر است Ú©Ù‡ بر اساس خوب یا واقعی بودن آن را ارزش گذاری نمی کند, بلکه بر اساس نیاز هنر Ùˆ تجمع عوامل مزاØÙ… جهت تهی کردن آن به عنوان جزئی از هنر وارد عمل Ù…ÛŒ شود.
سطØÛŒ Ùˆ سرسری شدن, بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ, Ú©Ù… Ùهمی ,کوته Ùکری , بی ریشه بودن Ùˆ هرهری مسلکی, Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ در ØÙˆØ²Ù‡ Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÛŒØ«ÛŒØª رهای ساختمان اثر هنری , کاذب Ùˆ تهی شدن موجودیت هنرمند Ú©Ù‡ به عنوان مشخصات تهدید کننده خلاقیت در ابتدای این نوشته به آنها اشاره شد در برابر مقاومت منÙÛŒ Ú©Ù‡ Ø´Ø±Ø Ø¢Ù† Ø±ÙØªØ› نمونه ای است از تقابل هنری جعلی با هنری Ú©Ù‡ توان معرÙÛŒ Ùˆ Ø¯ÙØ§Ø¹ از هنر بودن( همان شعار معرو٠هنر برای هنر نه وسیله Ùˆ ابزار ) خود را دارد . اگر ایدئولوژی ها Ùˆ خواص ارشادی آنها در تمام Ø´Ú©Ù„ هایشان همیشه سعی کرده اند تا از زوایای مختل٠با Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù† Ùواید کنترل Ùˆ به خدمت Ú¯Ø±ÙØªÙ† همه چیز برای تØÚ©ÛŒÙ… مواضع قانونی ØØ§Ú©Ù… بر جامعه Ú©Ù‡ از نظر ایشان ØØ§Ùظ امنیت(عادت های اجتماعی ) Ù…ÛŒ باشد. هنر را Ú©Ù‡ در تضاد شدید با چنین طرز تÙکری است ؛به خدمت بگیرند, در عوض عملگرائی هنری با Ù…ØÙˆ کردن چنین اثری بر ساختمان هنر به واسطه Ø´ÙØ§Ùیت در ارئه Ùˆ Ø´Ø±Ø Ø§Ø±Ú©Ø§Ù† سازنده خود, راه را جهت عبور از این Ù‚ÙØ³ آهنین ( وبر) باز کرده است Ùˆ امکان بدیع بودن Ùˆ سرکشی پیوسته علیه عادت های جامد Ùˆ خشک را برای هنر مند هنگام ساختن اثر ÙØ±Ø§Ù‡Ù… ساخته است.
در این وضع کسانی Ú©Ù‡ با تن دادن به خود سانسوری , دیگر سانسوری Ùˆ کنترل ØÙ…ایت شده دولتی, از عمل گرائی هنری بی بهره هستند , بی Ø´Ú© نمی توانند جز آثاری عقیم , کند Ùˆ سطØÛŒ ؛چیز دیگری خلق کنند. مبارزه دائم میان اختگی ØŒ ØØ±Ú©Øª Ùˆ تØÙˆÙ„ موجود در هنر مدرن ویژگی است Ú©Ù‡ داشتن درکی صØÛŒØ در رابطه با چنان وضعی تنها Ù…ÛŒ تواند آن را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کند.
مقابله با آسیب استبداد در رابطه با هنر مسقل
گاهی زبان از بیان Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ú©Ù‡ در یک مقطع خاص زمانی ممکن است, برای شخصیت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ یک ملت Ø¨ÛŒÙØªØ¯ قاصر Ù…ÛŒ باشد. Ø¢ÙØª بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ, Ú©Ù… Ùهمی ,کوته Ùکری , بی ریشه بودن Ùˆ هرهری مسلکی, Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ ØØªØ§ در ØÙˆØ²Ù‡ Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÛŒØ«ÛŒØª شخصی, کاذب Ùˆ تهی شدن موجودیت هنرمند Ø› مجموع اینها بخشی از ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای است Ú©Ù‡ قسمت اعظم ادبیات ایران را به صورت مستقیم Ùˆ غیر مستقیم تهدید Ù…ÛŒ کند , Ùˆ هیچ راهی برای متعادل کردن تاثیر های این عوامل وجود ندارد مگر تشویق طی٠جدی Ùˆ روشنÙکر ادبیات معاصر (Ú©Ù‡ در انزوا به سر Ù…ÛŒ برد Ùˆ دوران عزلت خود را Ù…ÛŒ گذراند) به بروز نوعی از عمل گرائی هنری در Ø±ÙØªØ§Ø± خود Ú©Ù‡ بتواند از جهان مستقل هنر Ùˆ زیست هنرمند مستقل Ø¯ÙØ§Ø¹ کند.در این نوشته قصد دارم با Ø´Ø±Ø Ù†ÙˆØ¹ تاثیر Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùوق بر Ú¯ÙØªØ§Ø± Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ù† عصر ØØ§Ø¶Ø± , نوع عملگرائی پیشنهادی خود برای رها شدن از چنین وضعی را Ø´Ø±Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ Ùˆ در اختیار Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯Ø§Ù† اثر , خوانندگان Ùˆ ØØªØ§ خود اثر؛ به عنوان جهانی مستقل از این دو,جهت پالایش ذهنشان, بگذارم.
ادبیات مدرن ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به خصوص Ø·ÛŒ سی سال اخیر به عنوان بخشی از جریان تØÙˆÙ„ خواه جامعه ,در بدنه Ùˆ زوایای پنهان Ùˆ آشکار خود با آسیب هایی( تهدید) مواجه شده Ú©Ù‡ باعث شکننده شدن Ùˆ رشد ناموزون آن گردیده است. کمترین تاثیر این موضوع را Ù…ÛŒ توان ایجاد ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ مخشوش , پیچیده Ùˆ مبهم در رابطه با درک Ù…Ùهم استقلال هنر دانست Ú©Ù‡ از سوی نظام ØØ§Ú©Ù… بر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ú©Ù‡ خود را موظ٠به ارشاد امنیتی Ù…ÛŒ داند, به عنوان ØØ±Ø¨Ù‡ ای برای سرکوب, به انزوا کشاندن Ùˆ تسویه هنرمندانی Ú©Ù‡ Ø³ÙØ§Ø±Ø´ پذیر نیستند , مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است .
گاندی Ù…ÛŒ گوید: شعر مقاومت منÙÛŒ بی پایانی است. با این سخن، او شعر(ادبیات) را یک بار Ùˆ برای همیشه(!) در متن زندگی اجتماعی جای‌ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ برخلا٠اÙلاطون (در کتاب جمهور) درها را به روی شاعر باز کرد Ùˆ با خوش‌رویی خلاقیت Ùˆ نو آوری شاعر را در رابطه با زندگی مردم Ùˆ به عنوان بخشی از روند تØÙˆÙ„ Ùˆ دگرگونی جامعه Ù…ÛŒ پذیرد . (البته) این عبارت گاندی Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ نیست, بلکه بر پایه‌ی شهودی است Ú©Ù‡ جوهره‌ی ØÙ‚یقی شعر(ادبیات) است. شهودی Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§ØªØ± از منطق، به درستی راه می‌يابد. گاندی در ادامه Ù…ÛŒ گوید :شعر(ادبیات) Â«ÙØ±Ù… پایان ناپذیری است از امتناع، چراکه در جامعه Ùˆ جهان، همگان خواسته‌اند Ú©Ù‡ اشیا Ùˆ دروغ را به زور بر ما تØÙ…یل کنند. Ùˆ شعر(ادبیات) در برابر این جبر تاریخ با توسل به خلاقیت Ùˆ تخیل دلبخواه ( به عنوان بخشی خاص با قواعدی مجزا از روال عرÙÛŒ Ùˆ قانونی ) قد علم می‌کند، در برابر استثمار مغزها Ùˆ استمناع در اندیشیدن توسط ایدئولوژی‌ها، علیه جمود مذهبی، Ùˆ علیه تمامی تعصب‌ها .( بر داشت از از کلارا خارس شاعر اسپانیایی, نامه ای به شاملو, سایت رسمی شاملو, ترجمه ÙØ±Ù‡Ø§Ø¯ آذرمی، Ù…ØØ³Ù† عمادی
در راستای تهی Ùˆ مخشوش کردن چهره Ùˆ درون مایه های ادبیاتی Ú©Ù‡ نه تنها آلوده به Ø³ÙØ§Ø±Ø´ های ایدئولوژیک نیست بلکه ÙØ±ÛŒØ¨ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در ایدئولوژی را نیز برملا Ù…ÛŒ کند, Ùˆ اینجاست Ú©Ù‡ دولت ها با ØÙ…ایت Ùˆ تبلیغ Ù…ØØ§Ùظه کاری ,در باغ سبز نشان دادن Ùˆ تهدید Ùˆ برخورد های امنیتی سعی دارد , جر یان خلاقیت ,امتناع Ùˆ مقاومت منÙÛŒ هنرمندان را کنترل کند. چنین دولت هایی آزادی هنری را در جامعه نوعی ولنگاری آسیب زا معرÙÛŒ کرده Ùˆ به شدت با آن برخورد Ù…ÛŒ کنند . زیرا باز هم به قول گاندی :شاعر(هنرمند) نیازی به آزادی ندارد، چون آزاد است. Ùˆ این همان شرایطی است Ú©Ù‡ توانایی سست Ùˆ بی اعتبار کردن زمینه های ارشادی استبداد در بستر هنر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سازی را ,بی هیچ خون ریزی Ø› دارد.
با دقت در ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùوق Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª در جهت رسیدن به تعادل درونی در رابطه با کنترل دولتی ؛عمل گرائی بخشی از مهمترین وجه Ú¯ÙØªÙ…انی هنر معاصر است, البته این بستر ØØ±Ú©ØªÛŒ در جهت تØÙ…یل به دیگری نیست بلکه نگاهی ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ نظام کنترلی برای بالا بردن تØÙ…Ù„ دیگری Ùˆ برقراری تعامل است.
اگر آنطور Ú©Ù‡ متÙکران مهم پساساختگر, مانند بارت Ùˆ ÙÙˆÚ©Ùˆ, لیوتار Ùˆ ادوارد سعید در Ø´Ø±Ø Ù†ÙˆØ¹ Ú¯ÙØªÙ…ان جهان معاصر نوشته اند دنیای امروز را بستر تکاپو Ùˆ بازیابی پاره Ú¯ÙØªØ§Ø± هایی بدانیم (گزاره هایی با قواعد درونی مختص به خود) Ú©Ù‡ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ مانده اند. عملگرائی هنری را به دلیل نوع تصوری Ú©Ù‡ از جریان جایگزینی دائم ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ Ùˆ متن در جریان خلاقیت هنری دارد Ù…ÛŒ توان مهمترین پاره Ú¯ÙØªØ§Ø± عصر ما دانست. , پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ نظام مسلط ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ,سیاسی Ùˆ ایدئولوژیک به سبب رعایت نشدن معیارها Ùˆ تکالی٠مد نظرشان در Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ شناختش , سعی دارند آن را در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سیاست ,اقتصاد Ùˆ مذهب به عنوان ابزاری برای تبلیغ خود Ù†Ú¯Ù‡ دارند Ùˆ خاص بودن قواعد Ùˆ کارکرد های آن را در جامعه نوعی پرخاشگری Ùˆ بی نظمی بیرونی Ùˆ درونی معرÙÛŒ کنند ,Ú©Ù‡ باید آن را از متن جدا کرده Ùˆ به ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ Ù…Ù†ÙØ¹Ù„ Ùˆ منزوی راند. در این جریان هنرمند Ùˆ هنر مستقل به عنوان مهمترین سازندگان پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ در هر جامعه با Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª ØÙ‚یقتی Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§ØªØ± از واقعیت ها در این Ú¯ÙØªÙ…ان وجود دارد Ùˆ پتانسیل بالای آن جهت روشن شدن اÙÙ‚ های انسانی , اساس خلق Ùˆ خلاقیت خود را به درک Ùˆ توسعه عمل گرائی هنری (Ú¯ÙØªØ§Ø± های در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡) Ùˆ Ú©Ø´Ù Ùˆ معرÙÛŒ لایه های مغÙول Ùˆ پنهان آن اختصاص Ù…ÛŒ دهند .
اما یک سئوال ؛این نوع از عمل Ú†Ù‡ شرایطی را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در آن هنر به صورت ØÙ‚یقی خویش Ù…ÛŒ پیوندد . آیا هر نوع عمل گرائی ØØªØ§ اگر در قالب پاره Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ باشد یک ایدئولوژی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ نمی شود Ú©Ù‡ ماهیت خلاق هنر را تهدید Ù…ÛŒ کند؟
عمل گرائی هنری ما را وا Ù…ÛŒ دارد تا اعترا٠کنیم Ø§ØØªÙ…ال اشتباه بودن عقیده Ùˆ روشی Ú©Ù‡ با کوشش زیاد به آن رسیده ایم Ùˆ به دیگران تعلیم داده ایم Ùˆ به آن Ù…ÙØªØ®Ø±ÛŒÙ… بسیار زیاد است. بنابر این تمام دلایل ما برای ثابت کردن کمال یک نظر ,قانون, یا نظام کنترلی ارشادی سست Ùˆ شکننده Ù…ÛŒ باشد مگر آجا Ú©Ù‡ خلاقیت Ùˆ هنر خلاق وارد عمل Ù…ÛŒ شود Ùˆ نسخه های بدلی هنر را Ø§ÙØ´Ø§ کند. Ú©Ù‡ در آن صورت دیگر ارشاد Ùˆ کنترل معنی ندارد. عملگرائی به ما Ù…ÛŒ آموزد Ú©Ù‡ چگونه مانند دوست Ùˆ همکاری نزدیک با اثر خود وارد تعامل شویم Ùˆ از ØÛŒØ«ÛŒØª آن Ø¯ÙØ§Ø¹ کنیم واینکه چگونه چنین مشخصه بارزی را به عنوان Ù…ØÙ…Ù„ اصلی اعتماد مخاطب Ùˆ جلب او برای تلاش جهت وارد شدن به لایه های زیرین پرورش داده Ùˆ توسعه ببخشیم.
هنر مند امروز بر خلا٠آنچه تبلیغ Ù…ÛŒ شود ,به خصوص از ناØÛŒÙ‡ دولت هایی Ú©Ù‡ معتقد به روش کنترل Ùˆ هنر تعلیمی امنیتی هستند؛ نه تنها بی نیاز از عمل گرائی نیست بلکه بدون توجه به چنان موضعی در عرصه ساختن هنری قادر به ادامه ØÛŒØ§Øª نمی باشد . در اینجا باید به موضوع دیگری هم اشاره کنم Ùˆ آن جایگاه این نوع از عمل در هنر است. عملگرائی ایدئولوژیک در هنر معمولاً ختم به وسیله Ùˆ ابزاری شدن هنر Ù…ÛŒ شود , اما عمل گرائی هنری در راستای زیبائی شناسی هنری؛ جزئی از هنر است Ú©Ù‡ بر اساس خوب یا واقعی بودن آن را ارزش گذاری نمی کند, بلکه بر اساس نیاز هنر Ùˆ تجمع عوامل مزاØÙ… جهت تهی کردن آن به عنوان جزئی از هنر وارد عمل Ù…ÛŒ شود.
سطØÛŒ Ùˆ سرسری شدن, بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ, Ú©Ù… Ùهمی ,کوته Ùکری , بی ریشه بودن Ùˆ هرهری مسلکی, Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ در ØÙˆØ²Ù‡ Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÛŒØ«ÛŒØª رهای ساختمان اثر هنری , کاذب Ùˆ تهی شدن موجودیت هنرمند Ú©Ù‡ به عنوان مشخصات تهدید کننده خلاقیت در ابتدای این نوشته به آنها اشاره شد در برابر مقاومت منÙÛŒ Ú©Ù‡ Ø´Ø±Ø Ø¢Ù† Ø±ÙØªØ› نمونه ای است از تقابل هنری جعلی با هنری Ú©Ù‡ توان معرÙÛŒ Ùˆ Ø¯ÙØ§Ø¹ از هنر بودن( همان شعار معرو٠هنر برای هنر نه وسیله Ùˆ ابزار ) خود را دارد . اگر ایدئولوژی ها Ùˆ خواص ارشادی آنها در تمام Ø´Ú©Ù„ هایشان همیشه سعی کرده اند تا از زوایای مختل٠با Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù† Ùواید کنترل Ùˆ به خدمت Ú¯Ø±ÙØªÙ† همه چیز برای تØÚ©ÛŒÙ… مواضع قانونی ØØ§Ú©Ù… بر جامعه Ú©Ù‡ از نظر ایشان ØØ§Ùظ امنیت(عادت های اجتماعی ) Ù…ÛŒ باشد. هنر را Ú©Ù‡ در تضاد شدید با چنین طرز تÙکری است ؛به خدمت بگیرند, در عوض عملگرائی هنری با Ù…ØÙˆ کردن چنین اثری بر ساختمان هنر به واسطه Ø´ÙØ§Ùیت در ارئه Ùˆ Ø´Ø±Ø Ø§Ø±Ú©Ø§Ù† سازنده خود, راه را جهت عبور از این Ù‚ÙØ³ آهنین ( وبر) باز کرده است Ùˆ امکان بدیع بودن Ùˆ سرکشی پیوسته علیه عادت های جامد Ùˆ خشک را برای هنر مند هنگام ساختن اثر ÙØ±Ø§Ù‡Ù… ساخته است.
در این وضع کسانی Ú©Ù‡ با تن دادن به خود سانسوری , دیگر سانسوری Ùˆ کنترل ØÙ…ایت شده دولتی, از عمل گرائی هنری بی بهره هستند , بی Ø´Ú© نمی توانند جز آثاری عقیم , کند Ùˆ سطØÛŒ ؛چیز دیگری خلق کنند. مبارزه دائم میان اختگی ØŒ ØØ±Ú©Øª Ùˆ تØÙˆÙ„ موجود در هنر مدرن ویژگی است Ú©Ù‡ داشتن درکی صØÛŒØ در رابطه با چنان وضعی تنها Ù…ÛŒ تواند آن را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کند.