آریابرزن زاگرسی
آریابرزن زاگرسی
تاریخ نگارش: 27 ژانویه سال 2007 میلادی
چرا دوره های مشروطیّت Ùˆ جÙنبش دکتر مصدّق Ùˆ ایدئولوژیگرائیها Ùˆ غربمØÙˆØ±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اسلامیّتهای رتوشگرانه برای همیشه، سپری شده اند؟.
آریابرزن زاگرسی
تاریخ نگارش: 27 ژانویه سال 2007 میلادی
چرا دوره های مشروطیّت Ùˆ جÙنبش دکتر مصدّق Ùˆ ایدئولوژیگرائیها Ùˆ غربمØÙˆØ±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اسلامیّتهای رتوشگرانه برای همیشه، سپری شده اند؟.
چون نمی شوئیم یکسر، دست از این ده دسته گی
مستØÙ‚ّیم ار Ú©Ù‡ در خون، شست Ùˆ شو داریم ما
عاری از کاریم Ùˆ Ù…ÛŒ خواهیم کز Ù…ØÙ†Øª رهیم
Ø®ÙØªÙ‡ ایم Ùˆ بخت بیدار، آرزو داریم ما
زنده یاد: « ابوالقاسم ØØ§Ù„ت »
1- تمدّن ایرانی بدون زÙهدان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ آن، Ú†Ù‡ ارزشی دارد ØŸ
قضیه ÛŒ آبگیری سدّ سیوند Ùˆ به زیر آب Ø±ÙØªÙ† پاسارگاد Ùˆ قسمتهای دیگر با واکنشهای Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ در عرصه ÛŒ داخلی Ùˆ بین المللی روبرو شده است. من بر آن نیستم Ú©Ù‡ در باره ÛŒ چنین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای سخن بگویم یا سکوت کنم؛ بلکه Ùقط Ù…ÛŒ خواهم نکته ای را یاد آوری کنم. البته تمام آنچه را Ú©Ù‡ ØÚ©Ùام شمشیر اقتلویی اسلامیّت بتوانند یا Ù…ØØªÙ…لا نتوانند امروز از بین ببرند، ÙØ±Ø¯Ø§ یا ÙØ±Ø¯Ø§Ù‡Ø§ÛŒÛŒ خواهند آمد Ú©Ù‡ شاید رخدادهای طبیعی مثل زمین لرزه یا موریانه ÛŒ زمان، آنها را از بین ببرند. مگر « ارگ بم »، Ú†Ù‡ شد؟. Ùقط من Ù…ÛŒ خواهم بدانم آنانی Ú©Ù‡ اینهمه ادّعای تاریخدوستی Ùˆ وکیل Ùˆ وصّی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی بودن را در مقالات Ùˆ وامصیبتگوئیها Ùˆ قلمهای Ù¾ÙØ± سوز Ùˆ Ú¯ÙØ¯Ø§Ø² خودشان بر زبان Ù…ÛŒ رانند Ùˆ دست به هر تخته پاره ÛŒ خودی Ùˆ مجامع بیگانه Ù…ÛŒ آویزند تا چهار قطعه سنگ را از آسیب ØÙکّام ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ایرانزمین برهانند Ùˆ دل به این خوش بدارند Ú©Ù‡ مثلا « تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خودشان را » پاسداری کرده اند!ØŒ آیا ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ بیایند رادمنشانه کلاه خود را در خلوت خویشتن قاضی کنند Ùˆ از خود بپرسند Ú©Ù‡ تک، تک ما، کدام گام ارزشمند Ùˆ بهره آور میلیمتری را برای « زایش Ùˆ پرورش Ùˆ آبیاری Ùˆ باغبانی تخمه ÛŒ اÙکار Ùˆ ایده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » تا امروز به تن خویش برداشته ایم Ùˆ همچنین Ú©ÛŒ Ùˆ کجا، آن دلیری Ùˆ گستاخی را از خود بروز داده ایم تا متÙکّران انگیخته شده به اÙکار Ùˆ ایده های سیمرغی را بر وجودشان Ùˆ بر استقلال اندیشیدن Ùˆ دلیریها Ùˆ گستاخیهای ستایش انگیزشان Ùقط یک « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† خشک Ùˆ خالی Ú¯ÙØªÙ‡ Ùˆ نوشته یا همایش ارجگزارنده ای را » برای آنها بر پا کرده باشیم؟. یا همچنین آثار Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† را با جان Ùˆ دل به گستره ÛŒ انتشار Ùˆ پخش Ùˆ Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† ایده ها Ùˆ تÙکّراتشان Ùˆ انگیخته شدن Ùˆ معرÙÛŒ به مجامع بین المللی با صمیمیّت Ùˆ گشوده Ùکری بدون ØØ³Ø§Ø¯Øª Ùˆ کینه توزی ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†Ø¯Ù‡ ایم؟. من Ù…ÛŒ پرسم وجود « تخت جمشید Ùˆ مقبره ÛŒ کوروش »، آیا به خودی خودش، به ما یا نسلهای آینده، هیچ چیز دندانگیری نیز Ù…ÛŒ گویند ØŸØŒ ØØªÙ‘ا اگر به ÙØ±Ø¶ Ù…ØØ§Ù„ØŒ هزاران سال دیگر با خرج بودجه های بسیار کلانی، مراقبت Ùˆ Ù…ØØ§Ùظت بشوند Ùˆ در گوشه ای از خاک ایرانزمین نیز دوام آورند؟. اگر چنین تصوّر خامی داریم، Ù…ÛŒ پرسم چرا وجود اهرام تلاثه Ùˆ دهها نمونه همسان اینها نمی توانند مردم مصر Ùˆ مردم دیگر جوامع همسان آنها را به تکاپو Ùˆ نو زایی بیانگیزانند؟.
من Ù…ÛŒ اندیشم تا زمانی Ú©Ù‡ تک، تک ما ایرانیان، آن « Ùهم Ùˆ شعور Ùˆ بینش عاقبت اندیش » را نداشته باشیم Ú©Ù‡ بÙهمیم Ùˆ دریابیم، آنچه Ú©Ù‡ « تخت جمشیدها Ùˆ شاهان با ÙØ±Ù‘ Ùˆ لیاقت » را پرورانید، وجود سنگ Ùˆ کلوخ Ùˆ هنر دانی انسانهای گمنام Ùˆ به نام نبوده است؛ بلکه « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران به طور کلّی » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ چشمه ÛŒ انگیزنده Ùˆ پیش - الگویی برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ ساختن چنان قصرهای با شکوه را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کرده Ùˆ « پادشاهان ÙØ±Ù‘ Ø§ÙØ±ÙˆØ²Ù†Ø¯Ù‡ ای بسان کوروش کبیر » را پروریده Ùˆ ÙØ±Ø§ بالانده است. وقتی ما این رمز Ùˆ راز را Ù†Ùهمیم Ùˆ به واگشایی آن نیز کوششها نکنیم، مطمئن باشید Ú©Ù‡ چرخ Ùلاکتهای کشوری بر مداری از این ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بارتر نیز خواهد چرخید. ما همه Ú¯ÛŒ بدون این راز گشایی کلیدی بسان آن زن جاهلی Ù…ÛŒ باشیم Ú©Ù‡ ماجرایش را در این تک بیت زنده یاد « ایرج میرزا » به عالی ترین ÙØ±Ù… گویا در « ØØ¬Ø§Ø¨ زن نادان / عارÙنامه »، ØªØ´Ø±ÛŒØ Ùˆ رسوا کرده است:
« به Ú©ÙØ³ دادن، همانا وقع نگذاشت ...... Ú©Ù‡ با رو گیری، اÙÙ„ÙØª بیشتر داشت ».
2- در آستانه ی یک چرخشگاه تاریخی :
اکنون زمان Ùˆ موقعیّت Ùˆ ÙØ±ØµØª تاریخی برای ملّت ایرانزمین، سالهاست ÙØ±Ø§ رسیده است Ú©Ù‡ ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان مدّعی، دیگر بیاموزیم Ú©Ù‡ از ÙØ®Ø± ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† Ùˆ غرّه شدنهای بی جهت Ùˆ ستایش غلوّ آمیز کردن از نتایج کوششهای ØÙ‚گزاران Ùˆ شهریاران در گذشته Ùˆ دلخوشی به یادگارهای تمدّن ایرانی بر گذریم Ùˆ Ùقط نیم گامی را پیش تر بگذاریم Ùˆ دلیرانه Ùˆ با صمیمیّت از خود بپرسیم Ú©Ù‡ چنان تمدّن با شکوهی از « زهدان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ کدامین بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » توانست زاییده شود Ùˆ به خودش چهره بگیرد؟. آیا ما آن گستاخی Ùˆ اعتماد به Ù†ÙØ³ را داریم Ú©Ù‡ نقبی ص٠شکن Ùˆ نو آور Ùˆ سنّتهای Ø§ØØªØ¬Ø§Ø±ÛŒ ÙØ±Ùˆ ریزنده برای کسب Ùˆ نو زایی « شناخت بÙنپارها Ùˆ ØªØ¬Ø±Ø¨ÛŒÙØ§Øª مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خود » بزنیم؟ یا همچنان Ù…ÛŒ ترسیم Ùˆ Ù…ÛŒ هراسیم Ùˆ بد دلیم؟. Ù¾ÙØ±Ø³Ø´ دوران ما باید این باشد Ú©Ù‡ « بÙنمایه های انگیزشی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی » کدامینند Ùˆ در کجا Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ اند؟. از این رو، تلاش Ùˆ اندیشیدن Ùˆ رویکرد تک، تک ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ایرانی در باره ÛŒ تØÙˆÙ‘لات یکصد سال اخیر در ایران Ùˆ جهان بایستی اکنون Ùˆ همین امروز بتواند تمام آن مغزهای بیدار Ùˆ هوشیار Ùˆ وجدانهای مسئول Ùˆ ایراندوست Ùˆ ارجگزارنده ÛŒ به گوهر خدایی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی انسانها را به پذیرش این « پرنسیپ کلیدی ( = بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ) Ùˆ شاهپایه ÛŒ باهمستان مردم ایران Ùˆ پیوستن آنها به جهانیان » بیانگیزاند Ùˆ آنها را به سوی « بیدار باشی آگاهبود تاریخی » ترغیب Ùˆ تشویق کند.
نتایج Ùˆ عواقب واقعیّتهای گذشته Ùˆ اکنون Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ ÙØ¹Ù‘الترین نیروهای Ù¾ÙØ± ØªØØ±Ù‘Ú© Ùˆ ایده آلیستگرای اجتماع ایرانی از ØØ¯ÙˆØ¯ یکصد سال پیش تا همین امروز Ù…ÛŒ باشند Ùˆ در سرزمین ایران، تØÙˆÙ‘لات مصیبت زا Ùˆ در برخی زمینه ها، تغییرات ظاهری ایجاد کرده اند Ùˆ کثیری از نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† Ùˆ مردم ایران را از قربانیان خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ همان واقعیّتهای تقلیبی کرده اند، در این نکته ÛŒ کلیدی Ùˆ شالوده ای Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ ما تا امروز نتوانسته ایم برغم اینهمه تکاپوهای عجیب Ùˆ غریب Ùˆ عرقریزیهای روØÛŒ Ùˆ مغزی برای Ù¾ÛŒ ریزی « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستان خود (= Sozialphilosophie – Social Philosophy) « ØŒ گامی مثبت برداریم Ùˆ ساز – Ùˆ - کار آن را در تمام دامنه های میهنی بپرورانیم Ùˆ باغبانی کنیم. به همین سبب، تمام اهدا٠و مقاصد « جÙنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ انقلابها Ùˆ خیزشهای اجتماعی سرزمین ما » برغم Ø¬Ø§Ù†ÙØ´Ø§Ù†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ مردم Ùˆ کوشنده گان چنان جنبشهایی با شکست روبرو شدند Ùˆ واقعیّت تمام Ùˆ کمال اجتماعی Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ†Ø¯. در باره ÛŒ چرایی Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ شکست چنان جÙنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ انقلابها Ù…ÛŒ توان سالها Ùˆ قرنها، کتابها Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ نوشت Ùˆ سمینارهای رنگارنگ از دیدگاههای مختل٠و متضاد Ùˆ متناقض برای سنجشگری آنها برپا کرد. ولی نکته ÛŒ کلیدی را ما هنوز متوجّه ÛŒ آن نیستیم Ùˆ آن اینکه تمام آن جنبشهای ارزشمند Ùˆ آوازه گران ÙØ¹Ù‘ال Ùˆ ÙØ¯Ø§Ú©Ø§Ø±Ø´Ø§Ù†ØŒ اکنون سالهاست Ú©Ù‡ دورانشان به پایان رسیده اند.
با Ùهمیدن ژر٠و درک ریشه دار این ضرورت ناگزیر Ùˆ ناگریز است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آشکارا Ú¯ÙØª Ùˆ استدلال آورد Ú©Ù‡ دوران مشروطیّت Ùˆ مشروطه خواهی تمام شده است. دوران زنده یاد « دکتر Ù…ØÙ…ّد مصدّق » Ùˆ انواع Ùˆ اقسام جبهه هایی Ú©Ù‡ به نام او تشکیل شده اند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ شوند، سپری Ùˆ تمام شده است. دوران « Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانهای کمونیستی Ùˆ چریکی » نیز تمام شده است. دوران پانزده خرداد Ùˆ انواع Ùˆ اقسام ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ علمیّه ها Ùˆ ØØ³ÛŒÙ†ÛŒÙ‘Ù‡ ÛŒ ارشادها نیز تمام شده است. دوران انقلاب اسلامی Ùˆ صدور Ùˆ تبلیغ Ùˆ ترویج اسلامیّتهای رتوش Ùˆ بزک Ùˆ دوزک شده نیز تمام شده است. دوران مدرنیسم Ùˆ مدرنیته گرایی Ùˆ مدرنیزاسیون بازی Ùˆ غربگرایی قبله گونه نیز سپری شده است. دوران میخکوب ماندن در Ù…ØØµÙˆÙ„ات پژوهشی ایرانشناسان Ùˆ خاور شناسان Ùˆ تکرار هزار بار جویده Ùˆ بی معنا Ùˆ تهی از Ùکر Ùˆ مغز شدن Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات Ùˆ دیدگاههای آنان Ùˆ شاگردانشان نیز برای همیشه سپری Ùˆ تمام شده است. دوران Ú†ÙØª Ùˆ بستهای ØØ¨Ù„ المتینی به تنوّع ترجمه های باسمه ای نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران آویزان شدن به « رسولانی همچون مارکس Ùˆ انگلس Ùˆ لنین » نیز سپری شده است. دوران ÙØ±Ù‚Ù‡ بازیها Ùˆ سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ تک Ù†ÙØ±Ù‡ ساختن با ادّعاهای کائناتسوز نیز سپری شده است. دوران بازگشتهای نوستالوژیکی به قلّه ها Ùˆ جÙنبشهای گذشته در تاریخ ایران، مثل زرتشتیگری نیز سپری شده است. دوران ÙØ§Ù†ØªØ²ÛŒØ¨Ø§Ùیهای سوسیالیستی Ùˆ امثالهم نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران قومگراییها Ùˆ ناسیونالگراییها Ùˆ پانبازیها Ùˆ نژاد پرستیها Ùˆ گلوبالیزاسیونبازیها نیز سپری شده است. دوران جلوه های مختل٠تزها Ùˆ امواجهای ریز Ùˆ Ø¯ÙØ±Ø´Øª نظریّه ای با اسامی خیره کننده Ùˆ Ù¾ÙØ± دبدبه Ùˆ کبکبه نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران یسل Ú©Ø´ÛŒ کردنهای Ù„ÙØ¸ÛŒ Ùˆ اعتراضی برای میراثهای گذشته گان Ùˆ واویلا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ برای سر به نیست شدنهای جبری Ùˆ خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ آنها نیز سپری شده است. دوران یقه درانی کردنها Ùˆ قنطور نویسیهای تاق Ùˆ Ø¬ÙØª Ùˆ خود را چسباندن یا گریزاندن از جنبشها ÛŒ یکصد سال اخیر Ùˆ کاه کهنه بر باد دادن در باره ÛŒ آنها Ùˆ تصÙیه ØØ³Ø§Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ شخصی Ùˆ گروهی Ùˆ سازمانی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای در ØÙ‚Ù‘ همدیگر نیز سپری شده است. کثیری از اینگونه دورانهای شناخته شده برای « مردم ایران » سپری شده اند Ùˆ دیگر هیچ رنگ Ùˆ بو Ùˆ جلا Ùˆ جبروتی ندارند Ú©Ù‡ ندارند.
3- انگیخته شدن از تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ دیگر :
چنان جنبشهایی را نه Ù…ÛŒ توان با استناد کردن Ùˆ چسباندن خود به نام آوازه گران Ùˆ ØØ±Ú©Øª تکاندهنده ÛŒ آنها از نو، همچون Ø§Ø±ÙˆØ§Ø Ø¯Ù†ÛŒØ§ÛŒ خیالات در واقعیّت ایرانزمین، Ø§ØØ¶Ø§Ø± Ùˆ زنده شان کرد، نه با یسل کشیهای شبانه روزی برای زنده Ù†Ú¯Ù‡ داشتن نام Ùˆ جÙنبش آنها Ù…ÛŒ توان برای سوائق قدرتپرستی Ùˆ توتالیترخواهی خود، ØÙ‚ّانیّت تراشید. چنان جنبشهایی برای همیشه Ùˆ ابد، سپری شده اند. نو سازی Ùˆ باز Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانزمین با « انگیخته شدن آشکار Ùˆ بی واسطه » از بÙنمایه های زاینده Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ú¯Ø± ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ماست Ú©Ù‡ زمینه ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ نو به نو را Ù…ÛŒ توانند در دوران ما Ùˆ آینده های ایران، واقعیّت پذیر کنند؛ نه با واماندن Ùˆ ناله سر دادن Ùˆ وامصیبتا Ú¯ÙØªÙ† Ùˆ دریغ خوردنهای نوستالوزیکی برای آن روزگاران Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ بر گذشته Ùˆ هرگز Ùˆ هرگز بازگشت ناپذیر. دوران ما بر خلا٠دوران « شمس الدّین ØØ§Ùظها Ùˆ خیّامها Ùˆ مولویها Ùˆ در پرده سخن Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ Ùˆ راههای پر پیچ Ùˆ خم Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ » Ù…ÛŒ باشد. زمانه ÛŒ ما، عصر ÙØ§Ø´Ú¯ÙˆÛŒÛŒÙ‡Ø§ÛŒ علنی Ùˆ مرز بندی کردنهای کاملا Ø´Ùّا٠و ایستاده گیهای استوار بدون لکنت زبان Ùˆ تته تته کردنها Ù…ÛŒ باشد؛ زیرا ما زمانی Ù…ÛŒ توانیم به واقعیّت پذیری آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلهای آوازه گران چنان جنبشها Ùˆ خیزشها Ùˆ قیامهای رادمنشان در طول تاریخ سرزمینمان، پیوند پرورشی بخوریم Ú©Ù‡ « اصلها Ùˆ مایه ها Ùˆ پرنسیپپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم ایرانزمین » را بÙهمیم Ùˆ دریابیم Ùˆ به کاشتن تخمه ÛŒ آرمانهای مردم خود در خاک وجودمان بپردازیم Ùˆ رستاخیر دوران تازه ای را آبستن شویم.
سراسر تخت جمشید را Ú©Ù‡ زیر Ùˆ رو کنیم، در تمام کنده کاریهای برجسته Ùˆ چشمگیر آن نمی توانیم نشانه ای « از میادین جنگ Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± » ببینیم. همین نشانه به ما، « ایده ÛŒ مهر ورزی Ùˆ جهان آرایی Ùˆ پرهیز از هر گونه جنگ Ùˆ خونریزی » را با تمام نیرو در برابر دیدگان ما ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند Ùˆ تÙهیم Ù…ÛŒ کند Ùˆ این در ØØ§Ù„یست Ú©Ù‡ در اکثر کاخها Ùˆ قصرهای باقیمانده در نزد ملل دیگر Ù…ÛŒ توان تالارهایی را دید Ú©Ù‡ صØÙ†Ù‡ های جنگ Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± را کنده کاری Ùˆ نقّاشی Ùˆ اذین بندی کرده اند. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نیز نگذارم، Ø¯ÙØ±Ùست است Ú©Ù‡ « متÙکّران یونان » توانستند در « دولتشهری Ú©ÙˆÚ†Ú© » به زایش ایده ÛŒ « دمکراسی » انگیخته شوند. ولی ایرانی این گشوده Ùکری Ùˆ عظمت Ø±ÙˆØ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø®ÛŒ بینش را داشت Ú©Ù‡ « ایده ÛŒ همآهنگی Ùˆ همپایی Ùˆ همخوانی Ùˆ Ù‡Ù…Ø³ÙØ±Ø§ÛŒÛŒ ملل » را برای آباد کردن گیتی Ùˆ پرستاری از جان Ùˆ زندگی با مهری توصی٠ناپذیر به وسعت کهکشانها برای تمام ابناء بشر به ارمغان بیاورد. نیندیشیدن ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما در باره ÛŒ چنین ایده ÛŒ بسیار Ù¾ÙØ± مغز Ùˆ مایه دار Ùˆ بسیار عاجل Ùˆ ضروری Ùˆ درمانبخش مصیبتهای میهن Ùˆ جهان معاصر، خیانتی رسواگرانه به ایران Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی Ùˆ ستمی جنایت آلوده Ùˆ آگاهانه در ØÙ‚Ù‘ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن انسانهای روی کره زمین Ù…ÛŒ باشد. آنچه در « تخت جمشید Ùˆ مقبره ÛŒ کوروش کبیر »، پیکر یابی مادّی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است، همانا « همنهاد / سنتز پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی مردم ایران » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ توانسته اند پیام ژر٠و ستایش انگیزی را به نام « ØÙ‚وق بشر » Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ به انسانهای کره زمین هدیه کنند. به همین سبب، پیام Ùˆ آواز Ùˆ سرود ایرانی اصیل، هرگز « جنگ Ùˆ خونریزی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± Ùˆ غارت » نبوده Ùˆ نیست؛ بلکه مهر ورزی Ùˆ آبادانی Ùˆ آرامشگستری Ùˆ جانپروری Ù…ÛŒ باشد. کیستند در میان ما مدّعیان ایراندوستی Ú©Ù‡ امروز به راستی از سلاله ÛŒ « جمشید جم Ùˆ کوروش کبیر » باشند Ùˆ همچنان سیمرغی بزییند Ùˆ سیمرغی بیندیشند Ùˆ سیمرغی نیز بتوانند از خاکستر خویش، Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ùˆ زاییده شوند؟.
4- در آستانه ÛŒ رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی :
امروزه روز، مردم ایران بدون هیچ گونه تبعیض Ùˆ تمایز Ùˆ استثنائی در واقعیّت پذیری « رستاخیز Ùˆ نو زایشی ژر٠و Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ سرشار از امیدها Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ ÙÙ„Ú©ÛŒ دیگر برای زیستن » سالهاست Ú©Ù‡ با Ø·Ùمانینه Ùˆ آرامی منش خاصّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ خویشتنباشی ایرانی با گامهای نرمخو؛ ولی استوار Ùˆ Ù¾ÙØ± توان، دست Ø§ÙØ´Ø§Ù† Ùˆ پایکوبان در ØØ§Ù„ تکاپو Ùˆ جنب – Ùˆ جوش Ø¢ØªØ´ÙØ´Ø§Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ باشند. از روزی Ú©Ù‡ « ÙØ±Ù‘ Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ú¯ÙˆÛŒÛŒ ایرانیان بر خمینی Ùˆ همعقیده گانش به دلیل خونریزی Ùˆ آزار جان Ùˆ زندگی Ùˆ کینه توزی به جهان Ùˆ هستی » گریخت Ùˆ به سرچشمه های اصیل خودش Ú©Ù‡ همانا « سیمرغ گسترده پر = مردم ایران در باهمستان جوینده Ú¯ÛŒ باشند » ØŒ بازگشت پرنسیپی کرد، درست از همان روز نیز، « رستاخیز Ùˆ زایش خودی دیگر » به انگیزاندن ایرانی، نیرو بخشید. ما اکنون در پروسه ÛŒ « واقعیّت پذیری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ملّت ایران در معنای وسیع تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ جهانی آن » Ù…ÛŒ زییم. چنین پروسه ای Ú©Ù‡ سرچشمه های Ùکری Ùˆ ایده ای خود را از « اساطیر ایرانزمین Ùˆ بÙÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرای آن = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی Ùˆ آبادانی گیتی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ Ø¯ÙØ¹ هر گونه گزندی » استنباط Ùˆ استخراج Ù…ÛŒ کند Ùˆ در مبانی تئوریک برای کشور داری در تمام زمینه های ضروری Ùˆ بایسته Ùˆ شایسته عبارتبندی Ù…ÛŒ کند، سالهاست Ú©Ù‡ با پاد آوازهای شور انگیزش از سر چشمه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ اساطیر ایرانی به راه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ در هر گوشه ای از میهن Ùˆ جهان، گسترش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است.
آنچه را Ú©Ù‡ ما در گذشته ÛŒ جنبشهای میهنی نداشتیم، اکنون به همّت سختکشویهای « متÙکّر Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ Ú˜Ø±ÙØ§Ù†Ø¯ÛŒØ´ÛŒ همچون استاد منوچهر جمالی » به دست آورده ایم. ما اکنون Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ « ایرانی بودن چیست؛ نه اینکه ایرانی کیست؟ ». Ù…ÛŒ دانیم Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ایم ملّتی Ú©Ù‡ در گذشته های دور، توانسته است با شکوهترین دژها Ùˆ قصرها Ùˆ کاخها Ùˆ دانشگاهها Ùˆ آبادانیها را Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ بسازد Ùˆ از زهدان زاینده ÛŒ خودش، نامدارترین شاعران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ سخن سرایان Ùˆ دانشورزان Ùˆ هنرمندان Ùˆ کشور داران با شعور Ùˆ Ùهم Ùˆ نگاهبانان جان Ùˆ زندگی Ùˆ کاردانهای بی همتا Ùˆ خیال انگیز را بزایاند، هم اکنون نیز Ù…ÛŒ تواند Ùˆ در آینده ها نیز نسلهایی خواهند توانست با انگیخته Ùˆ آبستن شدن از اساطیر سرزمین نیاکان خود Ùˆ « یاد انگیزشیهای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ میراثهای پر شکوه آنان » از زهدان بار دار شونده Ùˆ مهر آمیز خودشان، دیگر سانیها را همچنان در واقعیّت دوران خویش Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ ÙØ±Ø§ بالانند. به همین سبب، ما ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستان مردم خود را در کنار همزیستی انگیزنده در راستای داد Ùˆ ستدهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اقتصادی لزومی ندارد Ú©Ù‡ با آویختن به آرا ناÙهمیده Ùˆ ناگواریده ÛŒ متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ استادان دانشگاهها Ùˆ موسسات پژوهشی باختر زمینی در باره شان Ú©Ù„Ú©Ù„ کنیم؛ آنهم از روی بلاهت، با « واپس راندن Ùˆ گور سپاری ØªØ¬Ø±Ø¨ÛŒÙØ§Øª Ùˆ بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ منش Ùˆ وضعیّتها Ùˆ شرایط Ùˆ نوع زندگی اقلیمی Ùˆ آب Ùˆ هوایی سرزمین Ùˆ مردم خودمان »؛ بلکه ما بیش از هر چیز Ùˆ مقدّم تر از هر کاری به این Ù…ØØªØ§Ø¬ÛŒÙ… Ú©Ù‡ « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خود را برای گسستن Ùˆ استقلال Ùکر داشتن از اهرمهای سیطره خواه مذهبی Ùˆ ایدئولوژکی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ اعتقادات Ù…ØªØØ¬Ù‘ر Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…گزاریهای پوچ به آتوریته ها Ùˆ مراجع زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ متابعتهای مقلّدی از مراجع باختری » با دلاوری بیازماییم Ùˆ واقعیّت پذیر کنیم.
دوران اینکه ما بخواهیم در Ù„ÙّاÙÙ‡ ها Ùˆ استعاره ها Ùˆ Ø§ØØ§Ø¯ÛŒØ« دیگران Ùˆ به میخ Ùˆ به نعل زدنهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نظری با Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائل Ùˆ Ùلاکتهای سرزمین خود Ùˆ ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ روبرو شویم، برای همیشه Ùˆ ابد نیز بایستی پشت سر گذاشته شود Ùˆ به جایش « عریانی در سخن Ú¯ÙØªÙ† Ùˆ استدلال آوردن Ùˆ رادمنشی Ùˆ ژرÙنگری Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ مایه دار » با صمیمیّت Ùˆ دلیری Ùˆ پشتکار Ùˆ سختکوشی Ùˆ مسئولیّتهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ جمعی با تمام نیرو عرض وجود کنند. ما به راههای نامستقیم به هیچ وجه نیازی نداریم Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ انسانهای Ú©Ú˜ دار Ùˆ مریز Ú¯Ùˆ نیز نیستیم. ما بی واسطه Ùˆ سر راست به اندیشیدن در باره ÛŒ موضوعهای سر گیجه آور Ùˆ کلاÙهای سر در Ú¯Ù… باهمستان سرزمین خود به شدّت نیازمندیم. سراسر آن دستمایه ها Ùˆ خمیر مایه ها Ùˆ داربستهایی را Ú©Ù‡ ما برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ باهمستان خود به آنها Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ ضروری Ùˆ شاهستونی داریم در بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ما در تمام آن متون ادبیّات کلاسیک Ùˆ ادبیّات عوام Ùˆ داستانها Ùˆ ØÚ©Ø§ÛŒØªÙ‡Ø§ Ùˆ متلها Ùˆ زبانها Ùˆ لهجه ها Ùˆ اساطیر ایرانی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ باشند. Ùقط ما بایستی هنر معدنکاوی را در بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم میهنمان با تکیه به « زبان Ùˆ منش ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خویشاندیش خودمان » بدانیم Ùˆ به کار ببندیم تا Ù…ØØµÙˆÙ„ کوششهای رادمنش ما برای باهمستان مردم ما ارزشمند Ùˆ نتیجه بخش باشند.
5- تنها با یقین به خود؛ نه با ایمان به دیگری می توان آبستن و زاینده شد :
در هیچ کجای جهان نمی توان سندی ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ « خویشپیدایی = Self-determinition – Selbstbestimmung » هر ملّتی با آویزان شدن به آراء متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان دیگر سرزمینها واقعیّت ملموس پیدا کرده باشد؛ زیرا انسانی Ú©Ù‡ کور Ùهم Ùˆ Ú©Ù… مایه Ùˆ عقیم مغز است، اگر هزاران عصای خوش نقش Ùˆ نگار Ùکری نیز به او بدهند، هرگز « بینا مغز Ùˆ چشم گشا Ùˆ متÙکّر » نخواهد شد. در هر سرزمینی Ú©Ù‡ انسان بدون ØÙبّ Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ به ژرÙکاوی در رویدادهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ تمدّنی آنها رو آورد، Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ تمام متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان سرزمینهای مستقل با رویکرد خودشان به « تجربیّات مایه ای Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم Ùˆ وضعیّت زیستی Ùˆ در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ† طی٠واقعیّتهای تاریخی Ùˆ کشوری » به Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ ساختن ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ±ÛŒ برای اداره کردن باهمستان میهنشان Ùˆ سپس پیوند ÛŒØ§ÙØªÙ† با دیگر مردم جهان، Ù‡Ù…ÙØª بیدار مغز Ùˆ توام با مسئولیّتهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ جمعی کرده اند. نقشی Ú©Ù‡ چنان متÙکّرانی در جوامع خود به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند، نقشی کاملا « انگیخته شدنی / آبستی مادر گونه Ùˆ انگیزاندن Ùˆ تاثیر گذار بودن پدرانه بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم » سرزمین خودشان بوده است. در پروسه ÛŒ آبستن شدن Ù…ÛŒ توان از بسیاری متÙکّران Ùˆ رویدادهای جهانی تاثیر Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªØ› ولی در تاثیر گذار بودن پدر گونه بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم خود بایستی Ù…ØØµÙˆÙ„ات آبستن شدنهای ما در زبان ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ از زهدان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تجربیّات مردم خودمان استنتاج Ùˆ عبارتبندی Ùکری شوند Ùˆ چنین آرزویی را زمانی Ù…ÛŒ توان به رخدادش امیدوار بود Ú©Ù‡ تک، تک ما بیاموزیم چگونه Ù…ÛŒ توان « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خویشاندیش » خود را در گسستنها Ùˆ مرز بندی کردنهای Ø´Ùّا٠و کاملا گویا در زبانی سلیس Ùˆ روان در مقابله با مصیبتها Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ذینÙوذان Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡Ø§Ù† دوران با کلمات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ زاییده شده از عمق روشن Ø§ÙØ±ÙˆØ² وجودمان در گستره ÛŒ اجتماع، واقعیّت پذیر کرد.
6- باید مرثیه خوانان شکست و شکست پذیرنده گان را وا نهاد :
آنچه را Ú©Ù‡ بیش از بیست Ùˆ Ù‡ÙØª سال آزگار است Ø·ÛŒÙهای مختل٠در مصا٠با ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی نتوانسته اند برغم در اختیار داشتن امکانهای مختل٠رسانه ای Ùˆ مطبوعاتی شان به واقعیّت پذیری اش کامیاب شوند، همه Ùˆ همه از این جا نشات Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ گرایشهای خاصم Ùˆ مخال٠اقتدار Ùقاهتی با تمام جلوه های خوشنما Ùˆ ادّعاهای مردمدوستی Ùˆ میهندوستی Ùˆ خوشنیّتی Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ کرداری Ùˆ نظری Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒØŒ همچنان با ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی، اینهمانی مقصدی Ùˆ هدÙÛŒ دارند. چنین « ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اینهمانی داشتن » را مردم ایران سالهاست Ú©Ù‡ به عیان تجربه کرده اند Ùˆ نیک Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ مدّعیان برج عاج نشین Ùˆ در ینگه دنیا لم داده Ùˆ لب گود نشسته Ú©Ù‡ برای « ÙØ±Ù…انروایی بر کشور دارا Ùˆ کورش Ùˆ داریوش Ùˆ جمشید جم »، تقلّاها Ùˆ ØØ±Øµ Ùˆ جوشهای شبانه روزی Ù…ÛŒ کنند، Ùقط به دنبال تسخیر قدرت Ùˆ سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† بر مردم Ùˆ غارت تمام دارائیهای ملّی Ùˆ بر باد دادن معنویّات آنها Ù…ÛŒ باشند. بنابر این، هیچ گرایشی نیز تا درب اقدامها Ùˆ تلاشهایشان بر پاشنه ÛŒ « اقتدار خواهی Ùˆ قدرتپرستی Ùˆ چپاولگری با تکیه به ایدئولوژیها Ùˆ مذاهب Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های بیگانه » عجین Ù…ÛŒ باشد Ùˆ Ù…ÛŒ چرخد، هرگز نیز شانسی برای کسب قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر مردم ایران نخواهد داشت؛ آنهم در مصا٠با خونریزترین جنایتکارانی Ú©Ù‡ بیش از هزار Ùˆ چهارصد سال Ùˆ اندیست در اقیانوس قصّابیها Ùˆ ویرانگریها Ùˆ تخریبها Ùˆ جنایتها Ùˆ تبهکاریها Ùˆ آزردنها Ùˆ صغیر Ùˆ ØÙ‚یر Ùˆ سÙله تربیت کردنها Ùˆ غارتها Ùˆ ستمها Ùˆ شکنجه ها Ùˆ ترورهای ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© Ùˆ توصی٠ناپذیر توانسته اند زیست انگلوار خود را تا امروز بر بسیاری از جوامع خاوری Ùˆ برخی سرزمینهای دیگر ØÙظ کنند. جامعه ÛŒ ایرانی، زمانی به سبزه زار « آزادیها » خواهد رسید Ú©Ù‡ تمام کوشنده گان آزادی Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ میهن Ùˆ مردم، هرگز Ùˆ هرگز در Ùکر سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ تسخیر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… مطلق شدن بر سرنوشت میهن Ùˆ مردم Ùˆ همچنین چپاول ثروتهای ملّی نباشند Ùˆ با تمام نیرو در کنار یکدیگر، همعزم Ùˆ هماندیش Ùˆ همرزم Ùˆ همدرد Ùˆ همپا برای ساقط Ùˆ خنثا کردن اقتدار Ùˆ آتوریته ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی ار بهر Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ ایرانی با مردمانی آزاد منش Ùˆ آبادگر Ùˆ سر بلند Ùˆ بزرگی جو Ùˆ شایسته ÛŒ زیستن در مام وطن Ùˆ در کنار جهانیان Ùˆ لایق Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ژرÙمایه اشان، تلاشهای ستودنی کنند.
7- کار پایه ÛŒ نو گشت ایران، دلیر شدن برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ رستاخیز بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ³Øª :
ما برای کشور آرایی Ùˆ به دنبال آن، جهان آرایی به ÙلسÙÙ‡ ای Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ù…ØØªØ§Ø¬ Ùˆ ملزومیم Ú©Ù‡ جهان Ùˆ زندگی Ùˆ انسان Ùˆ تمام جانداران Ùˆ نباتات Ùˆ جلوه های گوناگون هستی را با جزء جزء تضادها Ùˆ تناقضها Ùˆ ناهمخوانیها Ùˆ نامتعارÙیهای ظاهری اشان؛ جلوه هایی از « خداوند مهر = سیمرغ گسترده پر » بداند Ùˆ قداست زندگی Ùˆ جان Ùˆ ØÙ‚Ù‘ ØÛŒØ§Øª Ùˆ بالیدن Ùˆ Ø´Ú©ÙˆÙØ§ شدن چهره های خاصّ Ùˆ نامکرّر هر پدیده ای Ùˆ هستومندی را رسمیّت علنی بدهد Ùˆ با جان Ùˆ دل از آن، نگاهبانی کند Ùˆ هرگز در Ùکر خشونت Ùˆ خصومت Ùˆ آزار Ùˆ جانستانی Ùˆ غارت ØÙ‚وق Ùˆ کینه توزی با Ù†Ø§Ù…ØªØ¹Ø§Ø±ÙØ§Ù† Ùˆ دیگرسانیها Ùˆ دیگر مردم جهان بر نیاید Ùˆ در کنار دیگران، همزیستی انساندوستانه Ùˆ گیتی پرورانه داشته باشد. ما به ÙلسÙÙ‡ ای برای باهمستان خود نیازمندیم Ú©Ù‡ از « دل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی سرزمینمان »، آبشخور Ùˆ ریشه های ØÛŒØ§ØªØ¨Ø®Ø´ Ùˆ کارساز Ùˆ گره گشای خود را بگیرد. ما به ÙلسÙÙ‡ های چسب Ùˆ وصله ای Ùˆ وارداتی Ùˆ پینه دوزی شده به کهنه لباس مندرس Ùˆ گلیم ژنده شده ÛŒ سنّتها Ùˆ اعتقادات Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ مذاهب برآمده یا غالب شده بر Ø±ÙˆØ Ùˆ روانمان Ù…ØØªØ§Ø¬ نیستیم؛ بلکه ما به دستمایه هایی Ù…ØØªØ§Ø¬ÛŒÙ… Ú©Ù‡ بتوانیم بر تمامی موانع زشت چهره Ùˆ پلشت Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ خاصم جان Ùˆ زندگی Ùˆ هلاک کننده Ùˆ غارتگر میهن Ùˆ جهان با تمام نیرو چیره شویم Ùˆ ابعاد خشونتگستر Ùˆ آزارنده ÛŒ آنها را خنثا Ùˆ Ø¯ÙØ¹ کنیم.
« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » در طول تاریخ هزاره ها از طر٠انواع گرایشهای قدرتپرست Ùˆ غارتگر به شیوه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØ› لت Ùˆ پار Ùˆ واپس رانده Ùˆ مدÙون Ùˆ Ú¯Ù… Ùˆ گور شده است؛ ولی هیچگاه چهره ÛŒ زیبا Ùˆ آرامبخش Ùˆ انگیزنده Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ§ رونده Ùˆ بسیار بار آورنده ÛŒ آن هرگز Ùˆ هرگز از روان Ùˆ دل Ùˆ مغز ایرانی، نیست Ùˆ تبعید Ùˆ نابود نشد Ú©Ù‡ نشد. ایرانی امروز در Ù¾ÛŒ « شبیه شدنها Ùˆ ادا Ùˆ اطوار در آوردنهای کبکوار Ùˆ آویزان شدن به مذاهب غالبی Ùˆ ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ نظرّیه ها Ùˆ تزهای آکادمیکی Ùˆ امثالهم » نیست Ú©Ù‡ نیست. ایرانی امروز Ù…ÛŒ خواهد به واقعیّت Ùˆ پدیدار Ùˆ آشکار کردن آن « راستی » در باهمستان ایرانزمین رو آورد Ú©Ù‡ گوهر وجودی اش Ù…ÛŒ باشد Ùˆ تنها در آزمودن مجهولات Ùˆ Ø±ÙØªÙ† به Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù†Ù‡Ø§ÛŒ هستی معمّایی هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند به Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت آنها امیدوار باشد. از این رو، « بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی » هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند ملّت ما را از قعر Ùلاکتها Ùˆ مصیبتها Ùˆ ØÙ‚ارتها Ùˆ صغارتها Ùˆ بدبختیها Ùˆ مشکلات Ùˆ سرگردانیها Ùˆ دردهای جانسوز هزاره ای به در آورند Ùˆ گستره ای را ÙØ±Ø§ راه آنها Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ هر انسانی Ùˆ جانداری بتواند بدانسان « خدا بودن خویشتن را بزیید Ú©Ù‡ سیمرغ گسترده پر Ù…ÛŒ زیید؛ یعنی مهر Ø§ÙØ²ÙˆÙ†ÛŒ Ùˆ Ø§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ شدن از وجود جانبخش Ùˆ زندگی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† خود ».
8- به سوی کشور Ùˆ جهان آرایی بر شالوده ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین
بÙنپارها:
1- سیمرغ گسترده پر: = پرنسیپ Ùˆ اصل Ø«ÙØ¨Ø§Øª Ùˆ ØÙ‚ّانیّت داشتن به قدرت Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی = خرد جهان آرای مردم ایران بدون هیچ استثناء Ùˆ تبعیضی = ایده ÛŒ ÙØ±Ù…انروایی / ØÚ©ÙˆÙ…ت / Staat – state - Etat .
2- Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù† آزمونها: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل متغیّر Ùˆ جابجایی = دولت / رژیم / Regierung - Government .
3- رامیاری: = ایده ی کشور داری و جهان آرایی = پولیتیک / سیاست / Politik – politic.
4- سروش: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل قانون اساسی Ùˆ ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی.
5- سگدید: = تئوری Ùˆ ایده ÛŒ چشمدید در رویارویی با ناگهانیها Ùˆ نابهنگامها Ùˆ نامنتظرات Ùˆ غاÙلگیر شدنها در اقیانوس کشمکشها Ùˆ تنشها Ùˆ رویدادهای داخلی Ùˆ پیرامونی Ùˆ منطقه ای Ùˆ جهانی.
6- ایرج : = ایده و پرنسیپ و اصل مهر ورزی و جوانمردی.
7- ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ†: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل داد ورزی.
8- اهریمن: = ایده Ùˆ اصل « زدار کامه Ú¯ÛŒ Ùˆ آزار »؛ ولی سرمشق Ùˆ الگوی Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ منش پهلوانی.
9- ضØÙ‘اک: = ایده Ùˆ اصل عارضه ÛŒ ستم Ùˆ جانستانی Ùˆ خونریزی Ú©Ù‡ بایستی Ùقط به بند کشیده Ùˆ امکانهای Ùونکسونالیستی اش خنثا Ùˆ Ø¯ÙØ¹ شوند.
10- سیاوش: = ایده و اصل و پرنسیپ راستی.
11- سیمرغ + آناهید + آرمئتی: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن ایرانی = سه پادیک / تریالکتیک اندیشی = سه تا یکتا / ترینیتی.
12- سیمرغ + اهریمن: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل « خرد ورزی » = همنهاد / سنتز Ùˆ همپایی Ùˆ باهمتازی خرد پذیرنده Ùˆ آرام Ùˆ آبستن شونده Ùˆ ایر راسیونال + خرد انگیزاننده Ùˆ بار دار کننده Ùˆ Ù¾ÙØ± جنب Ùˆ جوش Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡.
13- بهمن: = ایده Ùˆ اصل Ùˆ پرنسیپ هومانی Ùˆ بشر دوستی Ùˆ Ø¯ÙØ¹ هر گونه گزند Ùˆ آزار از جان Ùˆ زندگی.
14- رام Ù†ÛŒ نواز: = اصل Ùˆ ایده Ùˆ مایه ÛŒ شیرازه ÛŒ باهمستان انسانها برای جشن Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ شادخواریها Ùˆ Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های بهمنشی انسانها در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر.
تمام این پرنسیپهای چهارده گانه Ùˆ شماری دیگر Ú©Ù‡ از زیر مجموعه های همین چهارده گانه ها Ù…ÛŒ باشند، به بازشکاÙÛŒ Ùˆ توضیØÙ‡Ø§ÛŒ روشنگر Ùˆ تÙهیمی در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ جداگانه Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ دارند. من Ùقط به بازگویی مختصر چندین بار در ÙØ±Ù…های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ Ú¯ÙØªÙ‡ شده هایم Ù…ÛŒ پردازم Ùˆ در ÙØ±ØµØª مناسب به اندیشیدن در باره ÛŒ پرنسیپهای چهارده گانه خواهم پرداخت.
- برای کثیری از ما ایرانیان هنوز Ú©Ù‡ هنوز است « دولت » را معادل Ùˆ همسان Ùˆ اینهمانی با « ØÚ©ÙˆÙ…ت » Ù…ÛŒ دانیم. در ØØ§Ù„یکه « ØÚ©ÙˆÙ…ت / ÙØ±Ù…انروایی » با « دولت » از یکدیگر Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØ› ولی مکمّل یکدیگر هستند. دولت، گستره Ùˆ دامنه ÛŒ جابجاییها Ùˆ آزمودنها Ùˆ به Ù…ØÚ© زدنها Ù…ÛŒ باشد. از این رو، عالی ترین Ùˆ بی واسطه ترین تجربیات دینی ÙØ±Ø¯ØŒ ÙØ±Ø¯ انسانها Ùˆ همچنین « آزادی Ùˆ استقلال اندیشیدن » همانا « ارجمندی Ùˆ خدشه ناپذیری گوهر خدایی انسانها » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ مغزه ÛŒ ایده ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت را Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ تمام سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ ارگانها Ùˆ گروهها Ùˆ موسسه ها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک بایستی در پذیرش Ùˆ ارجگزاری Ùˆ نگاهبانی از آن، هم نظر Ùˆ هم کردار باشند.
- در عرصه ÛŒ دولت Ùقط ارزشهای اخلاقی برآمده از مذاهب Ùˆ مرامها Ùˆ مسلکها Ùˆ جهاننگریها Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ امثالهم Ùˆ ØÙ‚وق ØÙ‚ّه ÛŒ انسانها Ú©Ù‡ در برخی جنبه ها با اعتقادات مذهبی Ùˆ سنّتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی پیوند دارند، Ù…ÛŒ توانند به نماینده گان برگزیده ÛŒ مردم از بهر اخذ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقام برای مدّت مشخّصی، ØÙ‚ّانیّت هر Ù„ØØ¸Ù‡ تجدید نظری Ùˆ واپس Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ بدهند. هیچ سازمان Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ گروهی، Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیست Ú©Ù‡ ادّعا کند با « ارزشهای اخلاقی Ùˆ ایده آلها Ùˆ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواستها Ùˆ نیازها Ùˆ امیدهای مردم » یک سرزمین، اینهمانی نظری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ دارد. به عبارت دقیق تر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تر آن؛ « ÙØ±Ù‘ØŒ گریز پاست Ùˆ ملک طلق هیچکس Ùˆ ارثی Ùˆ تباری Ùˆ ژنتیکی نیز نیست Ú©Ù‡ نیست ». ØÙ‚ّانیت داشتن به قدرت Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقام در ارگانهای کشوری Ùقط تا زمانی پا برجاست Ú©Ù‡ تلاشهای مقامداران در سمت Ùˆ سوی واقعیّت پذیری Ùˆ ارجگزاری به ارزشها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم ایران باشند Ùˆ مردم نیز همخوانی Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø± ها Ùˆ تصمیمات مقامداران را با اصلها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ ارزشهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ [ = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی ]ØŒ گواهی بدهند Ùˆ بپذیرند. به سخن دیگر؛ « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم » هستند Ú©Ù‡ روشها Ùˆ تصمیمها Ùˆ سیاستهای مقامداران را متعیّن Ùˆ سمت Ùˆ سو Ùˆ اعتبار Ù…ÛŒ دهند؛ نه بر عکس.
- هر مذهبی Ùˆ ایدئولوژیی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ گروهی Ùˆ امثالهم Ùقط پیکر یابی نسبی Ùˆ کرانمند؛ ولی ضروری از نوعی تاویل Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± ارزشها Ùˆ ایده آلها Ùˆ آرمانها Ùˆ امیدهای مردم Ù…ÛŒ باشند Ùˆ خواه ناخواه، وجود Ùˆ رسمیّت علنی داشتن « کثرت Ù†Ø§Ù…ØªØ¹Ø§Ø±ÙØ§Ù† در دامنه ÛŒ دولت » ØŒ نه تنها ضروری Ùˆ ملزم Ù…ÛŒ باشد؛ بلکه بدون کثرت دیدگاهها، هیچ دولتی به قدرت، هرگز Ùˆ هرگز ØÙ‚ّانیّت ندارد. به همین سبب، یکدستی دولتهای در دامچاله های ایدئولوژیکی Ùˆ مذهبی Ùˆ نظریّه های توتالیتری ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù†ØŒ به معنای ØØ§Ú©Ù… بودن استبداد Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بس. ( مثل ولایت Ùقاهتی در ایران امروز ). در گستره ÛŒ دولت، هیچ کدام از Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ گرایشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ØŒ Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیستند Ú©Ù‡ خود را با « ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ امیدها Ùˆ آرزوهای مردم یک سرزمین »، اینهمانی بدهند Ùˆ بر آن باشند Ú©Ù‡ در یک بند Ùˆ بست ناخجسته Ùˆ با کاربست Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ سیّاسیگریهای ماÙیایی به ØÚ©ÙˆÙ…ت مطلق، تبدیل شوند. نوع Ùˆ برداشت خاصّ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ گروه پسند از ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها هرگز به معنای تمامیّت جلوه های پیدا Ùˆ ناپیدای ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها نیست Ú©Ù‡ نیست.
- هیچ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ† Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ سازمان Ùˆ گروه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ Ùˆ گرایشی Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیست Ú©Ù‡ به نام « مالک Ùˆ مروّج Ùˆ مبلّغ ØÙ‚یقت Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ Ùˆ امتیازی » ØÚ©ÙˆÙ…ت کند. در هر زمان Ùˆ مکانی Ùقط آن برداشتی از « ØÙ‚یقتها »، ارزشمند Ùˆ شایسته ÛŒ ارجگزاری Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ با « پرنسیپها Ùˆ اصلها Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم »، همخوانی Ùˆ جنبه ÛŒ آرایشگری Ùˆ زیبا پروری Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ùˆ گشوده دامنه تر کردن « گستره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم » را داشته باشند Ùˆ دندانه های آن ØÙ‚یقتها با تمام دندانه های ارزشهای مقبول ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مطابقت کنند تا بتوانند برای مدّتی کوتاه، شانس ارزشمند بودن خودشان را بیازمایند. به همین علّت، « ØÙ‚یقت »، Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ ÙØ±Ø¯ÛŒØ³ØªØ› نه مسئله ÛŒ جمعی. اینست Ú©Ù‡ هر کسی در Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت « ØÙ‚یقت » بایستی به تن خویش بکوشد. ولی در دامنه ÛŒ دولت، Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ یسل کشان هیچ ØÙ‚یقتی، جواز سهیم شدن ندارد؛ زیرا ØÙ‚یقتی Ú©Ù‡ به قدرت برسد یا در Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان قدرت بخواهد دخالت متعیّنی بکند، Ùقط Ù…ÛŒ تواند « معلّم Ùˆ مدرّس Ùˆ آمر Ùˆ طلبکار Ùˆ زورگو » از آب در آید؛ نه کشور دار Ùˆ غمخوار Ùˆ مسئول رسیدگی به Ùلاکتهای باهمستان مردم.
- « دین » بر خلا٠معنای تقلیب Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ شده ÛŒ آن در متون اسلامی هرگز به معنای شریعت Ùˆ گردن نهادن به ÙØªØ§ÙˆÛŒ مجتهدان Ùˆ آتوریته های مذهبی نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ اساسا دین در معنا Ùˆ متون ادبیّات اسلامی / قرآنی به شدّت بر ضدّ « وجدان ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان انسانها » Ù…ÛŒ باشد. « دین در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی همانا وجدان Ø®ÙˆÛŒØ´Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ùˆ پروسه ÛŒ پدیدار شونده Ú¯ÛŒ سیمرغ درون انسانها در جلوه های پدیداری اش » Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل، شرایع بر آمده از مذهب اسلامیّت بایستی بدون امّا Ùˆ اگر Ùˆ چون Ùˆ چراهای آزارنده از توابع Ùˆ تسلیم Ù…ØØ¶ شدن به « تجربیّات دینی ÙØ±Ø¯ØŒ ÙØ±Ø¯ انسانها » بماند تا شایسته ÛŒ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… نیز باشد. به عبارت دقیق تر Ùˆ ریشه ای تر Ùˆ ÙلسÙÛŒ تر؛ « خدا، هرگز Ùˆ هیچگاه، ØÚ©ÙˆÙ…ت نمی کند؛ بلکه Ùقط پیوند بی میانجی Ùˆ سر راست با انسانها دارد Ùˆ هر گونه واسطه ای را نیز به کنار Ù…ÛŒ زند ».
- « ØÙ‚ّانیّت = لژیتماتسیون » در هر زمان Ùˆ مکانی از بÙنپارها Ùˆ اصلها Ùˆ پرنسپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان Ùˆ ارزشهای برآمده از آن هست Ú©Ù‡ استنباط Ùˆ استخراج Ù…ÛŒ شود Ùˆ « مشروعیّت = مطابقت داشتن با شرایع اسلامیّت » هرگز Ùˆ هرگز به معنای « ØÙ‚ّانیـّت / لژیتیماتسیون » نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ا از خاصمان Ùˆ کینه توزترین ناقضان « ØÙ‚ّانیّت = لژیتیماتسیون » Ù…ÛŒ باشد. در جامعه ای Ú©Ù‡ « ØÙ‚ّانیّت = لژیتیماتسیون » وجود داشته باشد، تصمیمها Ùˆ استنباطها Ùˆ روشها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ به ÙØªØ§ÙˆÛŒ شرعی به هیچ وجه؛ Ù…ØØªØ§Ø¬ Ùˆ ملزوم Ùˆ وابسته نیستند Ú©Ù‡ نیستند. آنچه « ØÙ‚ّانیّت » دارد به « مشروع بودن » هرگز منوط Ùˆ وابسته Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ نیست. اینکه سازمانهایی Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گروهها Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ هایی بخواهند برای سهیم شدن در قدرت Ùˆ دولت به « مشروعیّت » استناد کنند، هرگز دلیل Ù…Ú©ÙÛŒ Ùˆ برØÙ‚Ù‘ÛŒ برای آنها ایجاب نمی کند. هر قدرتی بایستی ØÙ‚ّانیّت خودش را از پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم Ùˆ « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ú¯ÙˆÛŒÛŒ مردم » اخذ کند؛ نه از « کتاب Ùˆ سنّت Ùˆ نصّ Ùˆ آموزه Ùˆ ایدئولوژی Ùˆ نظریّه های آکادمیکی Ùˆ امثالهم ». مسئله ÛŒ گزینش در دامنه ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت / ÙØ±Ù…انروایی با گزینش در دامنه ÛŒ دولت از یکدیگر به شدّت Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ باشند Ùˆ تا زمانی Ú©Ù‡ ما ØªÙØ§ÙˆØª این دو دامنه را از یکدیگر با ÙˆØ¶ÙˆØ Ùˆ Ø´ÙّاÙیّت تام Ù†Ùهمیم Ùˆ ندانیم Ùˆ نیرویی برای تمییز Ùˆ تشخیص دادن این دو ØªÙØ§ÙˆØª در مغز Ùˆ روانمان نداشته باشیم، Ø¨ØØ« کردن Ùˆ Ù‚Ù„Ù…ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù†Ù‡Ø§ÛŒ شبانه روزی Ùˆ روضه خوانیهای منبری داشتن در رسانه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ هرگز کارگشای Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائل سرزمین ما نخواهد بود Ú©Ù‡ نخواهد بود Ùˆ درب ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ میهن Ùˆ رنج استخوانسوز مردم ما بر همین پاشنه ای خواهد چرخید Ú©Ù‡ قرنهاست Ù…ÛŒ چرخد . //

تاریخ نگارش: 27 ژانویه سال 2007 میلادی
چرا دوره های مشروطیّت Ùˆ جÙنبش دکتر مصدّق Ùˆ ایدئولوژیگرائیها Ùˆ غربمØÙˆØ±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اسلامیّتهای رتوشگرانه برای همیشه، سپری شده اند؟.
آریابرزن زاگرسی
تاریخ نگارش: 27 ژانویه سال 2007 میلادی
چرا دوره های مشروطیّت Ùˆ جÙنبش دکتر مصدّق Ùˆ ایدئولوژیگرائیها Ùˆ غربمØÙˆØ±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اسلامیّتهای رتوشگرانه برای همیشه، سپری شده اند؟.
چون نمی شوئیم یکسر، دست از این ده دسته گی
مستØÙ‚ّیم ار Ú©Ù‡ در خون، شست Ùˆ شو داریم ما
عاری از کاریم Ùˆ Ù…ÛŒ خواهیم کز Ù…ØÙ†Øª رهیم
Ø®ÙØªÙ‡ ایم Ùˆ بخت بیدار، آرزو داریم ما
زنده یاد: « ابوالقاسم ØØ§Ù„ت »
1- تمدّن ایرانی بدون زÙهدان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ آن، Ú†Ù‡ ارزشی دارد ØŸ
قضیه ÛŒ آبگیری سدّ سیوند Ùˆ به زیر آب Ø±ÙØªÙ† پاسارگاد Ùˆ قسمتهای دیگر با واکنشهای Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ در عرصه ÛŒ داخلی Ùˆ بین المللی روبرو شده است. من بر آن نیستم Ú©Ù‡ در باره ÛŒ چنین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای سخن بگویم یا سکوت کنم؛ بلکه Ùقط Ù…ÛŒ خواهم نکته ای را یاد آوری کنم. البته تمام آنچه را Ú©Ù‡ ØÚ©Ùام شمشیر اقتلویی اسلامیّت بتوانند یا Ù…ØØªÙ…لا نتوانند امروز از بین ببرند، ÙØ±Ø¯Ø§ یا ÙØ±Ø¯Ø§Ù‡Ø§ÛŒÛŒ خواهند آمد Ú©Ù‡ شاید رخدادهای طبیعی مثل زمین لرزه یا موریانه ÛŒ زمان، آنها را از بین ببرند. مگر « ارگ بم »، Ú†Ù‡ شد؟. Ùقط من Ù…ÛŒ خواهم بدانم آنانی Ú©Ù‡ اینهمه ادّعای تاریخدوستی Ùˆ وکیل Ùˆ وصّی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی بودن را در مقالات Ùˆ وامصیبتگوئیها Ùˆ قلمهای Ù¾ÙØ± سوز Ùˆ Ú¯ÙØ¯Ø§Ø² خودشان بر زبان Ù…ÛŒ رانند Ùˆ دست به هر تخته پاره ÛŒ خودی Ùˆ مجامع بیگانه Ù…ÛŒ آویزند تا چهار قطعه سنگ را از آسیب ØÙکّام ضدّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ایرانزمین برهانند Ùˆ دل به این خوش بدارند Ú©Ù‡ مثلا « تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خودشان را » پاسداری کرده اند!ØŒ آیا ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ بیایند رادمنشانه کلاه خود را در خلوت خویشتن قاضی کنند Ùˆ از خود بپرسند Ú©Ù‡ تک، تک ما، کدام گام ارزشمند Ùˆ بهره آور میلیمتری را برای « زایش Ùˆ پرورش Ùˆ آبیاری Ùˆ باغبانی تخمه ÛŒ اÙکار Ùˆ ایده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » تا امروز به تن خویش برداشته ایم Ùˆ همچنین Ú©ÛŒ Ùˆ کجا، آن دلیری Ùˆ گستاخی را از خود بروز داده ایم تا متÙکّران انگیخته شده به اÙکار Ùˆ ایده های سیمرغی را بر وجودشان Ùˆ بر استقلال اندیشیدن Ùˆ دلیریها Ùˆ گستاخیهای ستایش انگیزشان Ùقط یک « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† خشک Ùˆ خالی Ú¯ÙØªÙ‡ Ùˆ نوشته یا همایش ارجگزارنده ای را » برای آنها بر پا کرده باشیم؟. یا همچنین آثار Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† را با جان Ùˆ دل به گستره ÛŒ انتشار Ùˆ پخش Ùˆ Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† ایده ها Ùˆ تÙکّراتشان Ùˆ انگیخته شدن Ùˆ معرÙÛŒ به مجامع بین المللی با صمیمیّت Ùˆ گشوده Ùکری بدون ØØ³Ø§Ø¯Øª Ùˆ کینه توزی ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†Ø¯Ù‡ ایم؟. من Ù…ÛŒ پرسم وجود « تخت جمشید Ùˆ مقبره ÛŒ کوروش »، آیا به خودی خودش، به ما یا نسلهای آینده، هیچ چیز دندانگیری نیز Ù…ÛŒ گویند ØŸØŒ ØØªÙ‘ا اگر به ÙØ±Ø¶ Ù…ØØ§Ù„ØŒ هزاران سال دیگر با خرج بودجه های بسیار کلانی، مراقبت Ùˆ Ù…ØØ§Ùظت بشوند Ùˆ در گوشه ای از خاک ایرانزمین نیز دوام آورند؟. اگر چنین تصوّر خامی داریم، Ù…ÛŒ پرسم چرا وجود اهرام تلاثه Ùˆ دهها نمونه همسان اینها نمی توانند مردم مصر Ùˆ مردم دیگر جوامع همسان آنها را به تکاپو Ùˆ نو زایی بیانگیزانند؟.
من Ù…ÛŒ اندیشم تا زمانی Ú©Ù‡ تک، تک ما ایرانیان، آن « Ùهم Ùˆ شعور Ùˆ بینش عاقبت اندیش » را نداشته باشیم Ú©Ù‡ بÙهمیم Ùˆ دریابیم، آنچه Ú©Ù‡ « تخت جمشیدها Ùˆ شاهان با ÙØ±Ù‘ Ùˆ لیاقت » را پرورانید، وجود سنگ Ùˆ کلوخ Ùˆ هنر دانی انسانهای گمنام Ùˆ به نام نبوده است؛ بلکه « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی مردم ایران به طور کلّی » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ چشمه ÛŒ انگیزنده Ùˆ پیش - الگویی برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ ساختن چنان قصرهای با شکوه را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کرده Ùˆ « پادشاهان ÙØ±Ù‘ Ø§ÙØ±ÙˆØ²Ù†Ø¯Ù‡ ای بسان کوروش کبیر » را پروریده Ùˆ ÙØ±Ø§ بالانده است. وقتی ما این رمز Ùˆ راز را Ù†Ùهمیم Ùˆ به واگشایی آن نیز کوششها نکنیم، مطمئن باشید Ú©Ù‡ چرخ Ùلاکتهای کشوری بر مداری از این ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بارتر نیز خواهد چرخید. ما همه Ú¯ÛŒ بدون این راز گشایی کلیدی بسان آن زن جاهلی Ù…ÛŒ باشیم Ú©Ù‡ ماجرایش را در این تک بیت زنده یاد « ایرج میرزا » به عالی ترین ÙØ±Ù… گویا در « ØØ¬Ø§Ø¨ زن نادان / عارÙنامه »، ØªØ´Ø±ÛŒØ Ùˆ رسوا کرده است:
« به Ú©ÙØ³ دادن، همانا وقع نگذاشت ...... Ú©Ù‡ با رو گیری، اÙÙ„ÙØª بیشتر داشت ».
2- در آستانه ی یک چرخشگاه تاریخی :
اکنون زمان Ùˆ موقعیّت Ùˆ ÙØ±ØµØª تاریخی برای ملّت ایرانزمین، سالهاست ÙØ±Ø§ رسیده است Ú©Ù‡ ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان مدّعی، دیگر بیاموزیم Ú©Ù‡ از ÙØ®Ø± ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† Ùˆ غرّه شدنهای بی جهت Ùˆ ستایش غلوّ آمیز کردن از نتایج کوششهای ØÙ‚گزاران Ùˆ شهریاران در گذشته Ùˆ دلخوشی به یادگارهای تمدّن ایرانی بر گذریم Ùˆ Ùقط نیم گامی را پیش تر بگذاریم Ùˆ دلیرانه Ùˆ با صمیمیّت از خود بپرسیم Ú©Ù‡ چنان تمدّن با شکوهی از « زهدان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ کدامین بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » توانست زاییده شود Ùˆ به خودش چهره بگیرد؟. آیا ما آن گستاخی Ùˆ اعتماد به Ù†ÙØ³ را داریم Ú©Ù‡ نقبی ص٠شکن Ùˆ نو آور Ùˆ سنّتهای Ø§ØØªØ¬Ø§Ø±ÛŒ ÙØ±Ùˆ ریزنده برای کسب Ùˆ نو زایی « شناخت بÙنپارها Ùˆ ØªØ¬Ø±Ø¨ÛŒÙØ§Øª مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم خود » بزنیم؟ یا همچنان Ù…ÛŒ ترسیم Ùˆ Ù…ÛŒ هراسیم Ùˆ بد دلیم؟. Ù¾ÙØ±Ø³Ø´ دوران ما باید این باشد Ú©Ù‡ « بÙنمایه های انگیزشی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی » کدامینند Ùˆ در کجا Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ اند؟. از این رو، تلاش Ùˆ اندیشیدن Ùˆ رویکرد تک، تک ما ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ایرانی در باره ÛŒ تØÙˆÙ‘لات یکصد سال اخیر در ایران Ùˆ جهان بایستی اکنون Ùˆ همین امروز بتواند تمام آن مغزهای بیدار Ùˆ هوشیار Ùˆ وجدانهای مسئول Ùˆ ایراندوست Ùˆ ارجگزارنده ÛŒ به گوهر خدایی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی انسانها را به پذیرش این « پرنسیپ کلیدی ( = بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ) Ùˆ شاهپایه ÛŒ باهمستان مردم ایران Ùˆ پیوستن آنها به جهانیان » بیانگیزاند Ùˆ آنها را به سوی « بیدار باشی آگاهبود تاریخی » ترغیب Ùˆ تشویق کند.
نتایج Ùˆ عواقب واقعیّتهای گذشته Ùˆ اکنون Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ ÙØ¹Ù‘الترین نیروهای Ù¾ÙØ± ØªØØ±Ù‘Ú© Ùˆ ایده آلیستگرای اجتماع ایرانی از ØØ¯ÙˆØ¯ یکصد سال پیش تا همین امروز Ù…ÛŒ باشند Ùˆ در سرزمین ایران، تØÙˆÙ‘لات مصیبت زا Ùˆ در برخی زمینه ها، تغییرات ظاهری ایجاد کرده اند Ùˆ کثیری از نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† Ùˆ مردم ایران را از قربانیان خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ همان واقعیّتهای تقلیبی کرده اند، در این نکته ÛŒ کلیدی Ùˆ شالوده ای Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ ما تا امروز نتوانسته ایم برغم اینهمه تکاپوهای عجیب Ùˆ غریب Ùˆ عرقریزیهای روØÛŒ Ùˆ مغزی برای Ù¾ÛŒ ریزی « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستان خود (= Sozialphilosophie – Social Philosophy) « ØŒ گامی مثبت برداریم Ùˆ ساز – Ùˆ - کار آن را در تمام دامنه های میهنی بپرورانیم Ùˆ باغبانی کنیم. به همین سبب، تمام اهدا٠و مقاصد « جÙنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ انقلابها Ùˆ خیزشهای اجتماعی سرزمین ما » برغم Ø¬Ø§Ù†ÙØ´Ø§Ù†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ مردم Ùˆ کوشنده گان چنان جنبشهایی با شکست روبرو شدند Ùˆ واقعیّت تمام Ùˆ کمال اجتماعی Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ†Ø¯. در باره ÛŒ چرایی Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ شکست چنان جÙنبشها Ùˆ قیامها Ùˆ انقلابها Ù…ÛŒ توان سالها Ùˆ قرنها، کتابها Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ نوشت Ùˆ سمینارهای رنگارنگ از دیدگاههای مختل٠و متضاد Ùˆ متناقض برای سنجشگری آنها برپا کرد. ولی نکته ÛŒ کلیدی را ما هنوز متوجّه ÛŒ آن نیستیم Ùˆ آن اینکه تمام آن جنبشهای ارزشمند Ùˆ آوازه گران ÙØ¹Ù‘ال Ùˆ ÙØ¯Ø§Ú©Ø§Ø±Ø´Ø§Ù†ØŒ اکنون سالهاست Ú©Ù‡ دورانشان به پایان رسیده اند.
با Ùهمیدن ژر٠و درک ریشه دار این ضرورت ناگزیر Ùˆ ناگریز است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آشکارا Ú¯ÙØª Ùˆ استدلال آورد Ú©Ù‡ دوران مشروطیّت Ùˆ مشروطه خواهی تمام شده است. دوران زنده یاد « دکتر Ù…ØÙ…ّد مصدّق » Ùˆ انواع Ùˆ اقسام جبهه هایی Ú©Ù‡ به نام او تشکیل شده اند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ شوند، سپری Ùˆ تمام شده است. دوران « Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانهای کمونیستی Ùˆ چریکی » نیز تمام شده است. دوران پانزده خرداد Ùˆ انواع Ùˆ اقسام ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ علمیّه ها Ùˆ ØØ³ÛŒÙ†ÛŒÙ‘Ù‡ ÛŒ ارشادها نیز تمام شده است. دوران انقلاب اسلامی Ùˆ صدور Ùˆ تبلیغ Ùˆ ترویج اسلامیّتهای رتوش Ùˆ بزک Ùˆ دوزک شده نیز تمام شده است. دوران مدرنیسم Ùˆ مدرنیته گرایی Ùˆ مدرنیزاسیون بازی Ùˆ غربگرایی قبله گونه نیز سپری شده است. دوران میخکوب ماندن در Ù…ØØµÙˆÙ„ات پژوهشی ایرانشناسان Ùˆ خاور شناسان Ùˆ تکرار هزار بار جویده Ùˆ بی معنا Ùˆ تهی از Ùکر Ùˆ مغز شدن Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات Ùˆ دیدگاههای آنان Ùˆ شاگردانشان نیز برای همیشه سپری Ùˆ تمام شده است. دوران Ú†ÙØª Ùˆ بستهای ØØ¨Ù„ المتینی به تنوّع ترجمه های باسمه ای نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران آویزان شدن به « رسولانی همچون مارکس Ùˆ انگلس Ùˆ لنین » نیز سپری شده است. دوران ÙØ±Ù‚Ù‡ بازیها Ùˆ سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ تک Ù†ÙØ±Ù‡ ساختن با ادّعاهای کائناتسوز نیز سپری شده است. دوران بازگشتهای نوستالوژیکی به قلّه ها Ùˆ جÙنبشهای گذشته در تاریخ ایران، مثل زرتشتیگری نیز سپری شده است. دوران ÙØ§Ù†ØªØ²ÛŒØ¨Ø§Ùیهای سوسیالیستی Ùˆ امثالهم نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران قومگراییها Ùˆ ناسیونالگراییها Ùˆ پانبازیها Ùˆ نژاد پرستیها Ùˆ گلوبالیزاسیونبازیها نیز سپری شده است. دوران جلوه های مختل٠تزها Ùˆ امواجهای ریز Ùˆ Ø¯ÙØ±Ø´Øª نظریّه ای با اسامی خیره کننده Ùˆ Ù¾ÙØ± دبدبه Ùˆ کبکبه نیز سپری Ùˆ تمام شده است. دوران یسل Ú©Ø´ÛŒ کردنهای Ù„ÙØ¸ÛŒ Ùˆ اعتراضی برای میراثهای گذشته گان Ùˆ واویلا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ برای سر به نیست شدنهای جبری Ùˆ خواسته Ùˆ ناخواسته ÛŒ آنها نیز سپری شده است. دوران یقه درانی کردنها Ùˆ قنطور نویسیهای تاق Ùˆ Ø¬ÙØª Ùˆ خود را چسباندن یا گریزاندن از جنبشها ÛŒ یکصد سال اخیر Ùˆ کاه کهنه بر باد دادن در باره ÛŒ آنها Ùˆ تصÙیه ØØ³Ø§Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ شخصی Ùˆ گروهی Ùˆ سازمانی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای در ØÙ‚Ù‘ همدیگر نیز سپری شده است. کثیری از اینگونه دورانهای شناخته شده برای « مردم ایران » سپری شده اند Ùˆ دیگر هیچ رنگ Ùˆ بو Ùˆ جلا Ùˆ جبروتی ندارند Ú©Ù‡ ندارند.
3- انگیخته شدن از تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ دیگر :
چنان جنبشهایی را نه Ù…ÛŒ توان با استناد کردن Ùˆ چسباندن خود به نام آوازه گران Ùˆ ØØ±Ú©Øª تکاندهنده ÛŒ آنها از نو، همچون Ø§Ø±ÙˆØ§Ø Ø¯Ù†ÛŒØ§ÛŒ خیالات در واقعیّت ایرانزمین، Ø§ØØ¶Ø§Ø± Ùˆ زنده شان کرد، نه با یسل کشیهای شبانه روزی برای زنده Ù†Ú¯Ù‡ داشتن نام Ùˆ جÙنبش آنها Ù…ÛŒ توان برای سوائق قدرتپرستی Ùˆ توتالیترخواهی خود، ØÙ‚ّانیّت تراشید. چنان جنبشهایی برای همیشه Ùˆ ابد، سپری شده اند. نو سازی Ùˆ باز Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانزمین با « انگیخته شدن آشکار Ùˆ بی واسطه » از بÙنمایه های زاینده Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ú¯Ø± ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ماست Ú©Ù‡ زمینه ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´Ù‡Ø§ÛŒ نو به نو را Ù…ÛŒ توانند در دوران ما Ùˆ آینده های ایران، واقعیّت پذیر کنند؛ نه با واماندن Ùˆ ناله سر دادن Ùˆ وامصیبتا Ú¯ÙØªÙ† Ùˆ دریغ خوردنهای نوستالوزیکی برای آن روزگاران Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ بر گذشته Ùˆ هرگز Ùˆ هرگز بازگشت ناپذیر. دوران ما بر خلا٠دوران « شمس الدّین ØØ§Ùظها Ùˆ خیّامها Ùˆ مولویها Ùˆ در پرده سخن Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ Ùˆ راههای پر پیچ Ùˆ خم Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ » Ù…ÛŒ باشد. زمانه ÛŒ ما، عصر ÙØ§Ø´Ú¯ÙˆÛŒÛŒÙ‡Ø§ÛŒ علنی Ùˆ مرز بندی کردنهای کاملا Ø´Ùّا٠و ایستاده گیهای استوار بدون لکنت زبان Ùˆ تته تته کردنها Ù…ÛŒ باشد؛ زیرا ما زمانی Ù…ÛŒ توانیم به واقعیّت پذیری آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلهای آوازه گران چنان جنبشها Ùˆ خیزشها Ùˆ قیامهای رادمنشان در طول تاریخ سرزمینمان، پیوند پرورشی بخوریم Ú©Ù‡ « اصلها Ùˆ مایه ها Ùˆ پرنسیپپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم ایرانزمین » را بÙهمیم Ùˆ دریابیم Ùˆ به کاشتن تخمه ÛŒ آرمانهای مردم خود در خاک وجودمان بپردازیم Ùˆ رستاخیر دوران تازه ای را آبستن شویم.
سراسر تخت جمشید را Ú©Ù‡ زیر Ùˆ رو کنیم، در تمام کنده کاریهای برجسته Ùˆ چشمگیر آن نمی توانیم نشانه ای « از میادین جنگ Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± » ببینیم. همین نشانه به ما، « ایده ÛŒ مهر ورزی Ùˆ جهان آرایی Ùˆ پرهیز از هر گونه جنگ Ùˆ خونریزی » را با تمام نیرو در برابر دیدگان ما ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند Ùˆ تÙهیم Ù…ÛŒ کند Ùˆ این در ØØ§Ù„یست Ú©Ù‡ در اکثر کاخها Ùˆ قصرهای باقیمانده در نزد ملل دیگر Ù…ÛŒ توان تالارهایی را دید Ú©Ù‡ صØÙ†Ù‡ های جنگ Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± را کنده کاری Ùˆ نقّاشی Ùˆ اذین بندی کرده اند. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نیز نگذارم، Ø¯ÙØ±Ùست است Ú©Ù‡ « متÙکّران یونان » توانستند در « دولتشهری Ú©ÙˆÚ†Ú© » به زایش ایده ÛŒ « دمکراسی » انگیخته شوند. ولی ایرانی این گشوده Ùکری Ùˆ عظمت Ø±ÙˆØ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø®ÛŒ بینش را داشت Ú©Ù‡ « ایده ÛŒ همآهنگی Ùˆ همپایی Ùˆ همخوانی Ùˆ Ù‡Ù…Ø³ÙØ±Ø§ÛŒÛŒ ملل » را برای آباد کردن گیتی Ùˆ پرستاری از جان Ùˆ زندگی با مهری توصی٠ناپذیر به وسعت کهکشانها برای تمام ابناء بشر به ارمغان بیاورد. نیندیشیدن ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما در باره ÛŒ چنین ایده ÛŒ بسیار Ù¾ÙØ± مغز Ùˆ مایه دار Ùˆ بسیار عاجل Ùˆ ضروری Ùˆ درمانبخش مصیبتهای میهن Ùˆ جهان معاصر، خیانتی رسواگرانه به ایران Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی Ùˆ ستمی جنایت آلوده Ùˆ آگاهانه در ØÙ‚Ù‘ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن انسانهای روی کره زمین Ù…ÛŒ باشد. آنچه در « تخت جمشید Ùˆ مقبره ÛŒ کوروش کبیر »، پیکر یابی مادّی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است، همانا « همنهاد / سنتز پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرا Ùˆ سیمرغی مردم ایران » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ توانسته اند پیام ژر٠و ستایش انگیزی را به نام « ØÙ‚وق بشر » Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ به انسانهای کره زمین هدیه کنند. به همین سبب، پیام Ùˆ آواز Ùˆ سرود ایرانی اصیل، هرگز « جنگ Ùˆ خونریزی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± Ùˆ غارت » نبوده Ùˆ نیست؛ بلکه مهر ورزی Ùˆ آبادانی Ùˆ آرامشگستری Ùˆ جانپروری Ù…ÛŒ باشد. کیستند در میان ما مدّعیان ایراندوستی Ú©Ù‡ امروز به راستی از سلاله ÛŒ « جمشید جم Ùˆ کوروش کبیر » باشند Ùˆ همچنان سیمرغی بزییند Ùˆ سیمرغی بیندیشند Ùˆ سیمرغی نیز بتوانند از خاکستر خویش، Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ùˆ زاییده شوند؟.
4- در آستانه ÛŒ رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی :
امروزه روز، مردم ایران بدون هیچ گونه تبعیض Ùˆ تمایز Ùˆ استثنائی در واقعیّت پذیری « رستاخیز Ùˆ نو زایشی ژر٠و Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ سرشار از امیدها Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ ÙÙ„Ú©ÛŒ دیگر برای زیستن » سالهاست Ú©Ù‡ با Ø·Ùمانینه Ùˆ آرامی منش خاصّ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ خویشتنباشی ایرانی با گامهای نرمخو؛ ولی استوار Ùˆ Ù¾ÙØ± توان، دست Ø§ÙØ´Ø§Ù† Ùˆ پایکوبان در ØØ§Ù„ تکاپو Ùˆ جنب – Ùˆ جوش Ø¢ØªØ´ÙØ´Ø§Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ باشند. از روزی Ú©Ù‡ « ÙØ±Ù‘ Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ú¯ÙˆÛŒÛŒ ایرانیان بر خمینی Ùˆ همعقیده گانش به دلیل خونریزی Ùˆ آزار جان Ùˆ زندگی Ùˆ کینه توزی به جهان Ùˆ هستی » گریخت Ùˆ به سرچشمه های اصیل خودش Ú©Ù‡ همانا « سیمرغ گسترده پر = مردم ایران در باهمستان جوینده Ú¯ÛŒ باشند » ØŒ بازگشت پرنسیپی کرد، درست از همان روز نیز، « رستاخیز Ùˆ زایش خودی دیگر » به انگیزاندن ایرانی، نیرو بخشید. ما اکنون در پروسه ÛŒ « واقعیّت پذیری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ملّت ایران در معنای وسیع تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ جهانی آن » Ù…ÛŒ زییم. چنین پروسه ای Ú©Ù‡ سرچشمه های Ùکری Ùˆ ایده ای خود را از « اساطیر ایرانزمین Ùˆ بÙÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهان آرای آن = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی Ùˆ آبادانی گیتی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ Ø¯ÙØ¹ هر گونه گزندی » استنباط Ùˆ استخراج Ù…ÛŒ کند Ùˆ در مبانی تئوریک برای کشور داری در تمام زمینه های ضروری Ùˆ بایسته Ùˆ شایسته عبارتبندی Ù…ÛŒ کند، سالهاست Ú©Ù‡ با پاد آوازهای شور انگیزش از سر چشمه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ اساطیر ایرانی به راه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ در هر گوشه ای از میهن Ùˆ جهان، گسترش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است.
آنچه را Ú©Ù‡ ما در گذشته ÛŒ جنبشهای میهنی نداشتیم، اکنون به همّت سختکشویهای « متÙکّر Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ Ú˜Ø±ÙØ§Ù†Ø¯ÛŒØ´ÛŒ همچون استاد منوچهر جمالی » به دست آورده ایم. ما اکنون Ù…ÛŒ دانیم Ú©Ù‡ « ایرانی بودن چیست؛ نه اینکه ایرانی کیست؟ ». Ù…ÛŒ دانیم Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ایم ملّتی Ú©Ù‡ در گذشته های دور، توانسته است با شکوهترین دژها Ùˆ قصرها Ùˆ کاخها Ùˆ دانشگاهها Ùˆ آبادانیها را Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ بسازد Ùˆ از زهدان زاینده ÛŒ خودش، نامدارترین شاعران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ سخن سرایان Ùˆ دانشورزان Ùˆ هنرمندان Ùˆ کشور داران با شعور Ùˆ Ùهم Ùˆ نگاهبانان جان Ùˆ زندگی Ùˆ کاردانهای بی همتا Ùˆ خیال انگیز را بزایاند، هم اکنون نیز Ù…ÛŒ تواند Ùˆ در آینده ها نیز نسلهایی خواهند توانست با انگیخته Ùˆ آبستن شدن از اساطیر سرزمین نیاکان خود Ùˆ « یاد انگیزشیهای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ میراثهای پر شکوه آنان » از زهدان بار دار شونده Ùˆ مهر آمیز خودشان، دیگر سانیها را همچنان در واقعیّت دوران خویش Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ ÙØ±Ø§ بالانند. به همین سبب، ما ÙلسÙÙ‡ ÛŒ باهمستان مردم خود را در کنار همزیستی انگیزنده در راستای داد Ùˆ ستدهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اقتصادی لزومی ندارد Ú©Ù‡ با آویختن به آرا ناÙهمیده Ùˆ ناگواریده ÛŒ متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ استادان دانشگاهها Ùˆ موسسات پژوهشی باختر زمینی در باره شان Ú©Ù„Ú©Ù„ کنیم؛ آنهم از روی بلاهت، با « واپس راندن Ùˆ گور سپاری ØªØ¬Ø±Ø¨ÛŒÙØ§Øª Ùˆ بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ منش Ùˆ وضعیّتها Ùˆ شرایط Ùˆ نوع زندگی اقلیمی Ùˆ آب Ùˆ هوایی سرزمین Ùˆ مردم خودمان »؛ بلکه ما بیش از هر چیز Ùˆ مقدّم تر از هر کاری به این Ù…ØØªØ§Ø¬ÛŒÙ… Ú©Ù‡ « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خود را برای گسستن Ùˆ استقلال Ùکر داشتن از اهرمهای سیطره خواه مذهبی Ùˆ ایدئولوژکی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ اعتقادات Ù…ØªØØ¬Ù‘ر Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…گزاریهای پوچ به آتوریته ها Ùˆ مراجع زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ متابعتهای مقلّدی از مراجع باختری » با دلاوری بیازماییم Ùˆ واقعیّت پذیر کنیم.
دوران اینکه ما بخواهیم در Ù„ÙّاÙÙ‡ ها Ùˆ استعاره ها Ùˆ Ø§ØØ§Ø¯ÛŒØ« دیگران Ùˆ به میخ Ùˆ به نعل زدنهای Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ نظری با Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائل Ùˆ Ùلاکتهای سرزمین خود Ùˆ ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ روبرو شویم، برای همیشه Ùˆ ابد نیز بایستی پشت سر گذاشته شود Ùˆ به جایش « عریانی در سخن Ú¯ÙØªÙ† Ùˆ استدلال آوردن Ùˆ رادمنشی Ùˆ ژرÙنگری Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ مایه دار » با صمیمیّت Ùˆ دلیری Ùˆ پشتکار Ùˆ سختکوشی Ùˆ مسئولیّتهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ جمعی با تمام نیرو عرض وجود کنند. ما به راههای نامستقیم به هیچ وجه نیازی نداریم Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ انسانهای Ú©Ú˜ دار Ùˆ مریز Ú¯Ùˆ نیز نیستیم. ما بی واسطه Ùˆ سر راست به اندیشیدن در باره ÛŒ موضوعهای سر گیجه آور Ùˆ کلاÙهای سر در Ú¯Ù… باهمستان سرزمین خود به شدّت نیازمندیم. سراسر آن دستمایه ها Ùˆ خمیر مایه ها Ùˆ داربستهایی را Ú©Ù‡ ما برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ باهمستان خود به آنها Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ ضروری Ùˆ شاهستونی داریم در بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ما در تمام آن متون ادبیّات کلاسیک Ùˆ ادبیّات عوام Ùˆ داستانها Ùˆ ØÚ©Ø§ÛŒØªÙ‡Ø§ Ùˆ متلها Ùˆ زبانها Ùˆ لهجه ها Ùˆ اساطیر ایرانی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ باشند. Ùقط ما بایستی هنر معدنکاوی را در بستر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم میهنمان با تکیه به « زبان Ùˆ منش ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خویشاندیش خودمان » بدانیم Ùˆ به کار ببندیم تا Ù…ØØµÙˆÙ„ کوششهای رادمنش ما برای باهمستان مردم ما ارزشمند Ùˆ نتیجه بخش باشند.
5- تنها با یقین به خود؛ نه با ایمان به دیگری می توان آبستن و زاینده شد :
در هیچ کجای جهان نمی توان سندی ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ « خویشپیدایی = Self-determinition – Selbstbestimmung » هر ملّتی با آویزان شدن به آراء متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان دیگر سرزمینها واقعیّت ملموس پیدا کرده باشد؛ زیرا انسانی Ú©Ù‡ کور Ùهم Ùˆ Ú©Ù… مایه Ùˆ عقیم مغز است، اگر هزاران عصای خوش نقش Ùˆ نگار Ùکری نیز به او بدهند، هرگز « بینا مغز Ùˆ چشم گشا Ùˆ متÙکّر » نخواهد شد. در هر سرزمینی Ú©Ù‡ انسان بدون ØÙبّ Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ به ژرÙکاوی در رویدادهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ تمدّنی آنها رو آورد، Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ تمام متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان سرزمینهای مستقل با رویکرد خودشان به « تجربیّات مایه ای Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم Ùˆ وضعیّت زیستی Ùˆ در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ† طی٠واقعیّتهای تاریخی Ùˆ کشوری » به Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ Ùˆ ساختن ÙØ¶Ø§ Ùˆ Ø¢ØªÙ…Ø³ÙØ±ÛŒ برای اداره کردن باهمستان میهنشان Ùˆ سپس پیوند ÛŒØ§ÙØªÙ† با دیگر مردم جهان، Ù‡Ù…ÙØª بیدار مغز Ùˆ توام با مسئولیّتهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ جمعی کرده اند. نقشی Ú©Ù‡ چنان متÙکّرانی در جوامع خود به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند، نقشی کاملا « انگیخته شدنی / آبستی مادر گونه Ùˆ انگیزاندن Ùˆ تاثیر گذار بودن پدرانه بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم » سرزمین خودشان بوده است. در پروسه ÛŒ آبستن شدن Ù…ÛŒ توان از بسیاری متÙکّران Ùˆ رویدادهای جهانی تاثیر Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªØ› ولی در تاثیر گذار بودن پدر گونه بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم خود بایستی Ù…ØØµÙˆÙ„ات آبستن شدنهای ما در زبان ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ از زهدان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تجربیّات مردم خودمان استنتاج Ùˆ عبارتبندی Ùکری شوند Ùˆ چنین آرزویی را زمانی Ù…ÛŒ توان به رخدادش امیدوار بود Ú©Ù‡ تک، تک ما بیاموزیم چگونه Ù…ÛŒ توان « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت خویشاندیش » خود را در گسستنها Ùˆ مرز بندی کردنهای Ø´Ùّا٠و کاملا گویا در زبانی سلیس Ùˆ روان در مقابله با مصیبتها Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ذینÙوذان Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹ØªØ®ÙˆØ§Ù‡Ø§Ù† دوران با کلمات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ زاییده شده از عمق روشن Ø§ÙØ±ÙˆØ² وجودمان در گستره ÛŒ اجتماع، واقعیّت پذیر کرد.
6- باید مرثیه خوانان شکست و شکست پذیرنده گان را وا نهاد :
آنچه را Ú©Ù‡ بیش از بیست Ùˆ Ù‡ÙØª سال آزگار است Ø·ÛŒÙهای مختل٠در مصا٠با ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی نتوانسته اند برغم در اختیار داشتن امکانهای مختل٠رسانه ای Ùˆ مطبوعاتی شان به واقعیّت پذیری اش کامیاب شوند، همه Ùˆ همه از این جا نشات Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ گرایشهای خاصم Ùˆ مخال٠اقتدار Ùقاهتی با تمام جلوه های خوشنما Ùˆ ادّعاهای مردمدوستی Ùˆ میهندوستی Ùˆ خوشنیّتی Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ کرداری Ùˆ نظری Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒØŒ همچنان با ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی، اینهمانی مقصدی Ùˆ هدÙÛŒ دارند. چنین « ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اینهمانی داشتن » را مردم ایران سالهاست Ú©Ù‡ به عیان تجربه کرده اند Ùˆ نیک Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ مدّعیان برج عاج نشین Ùˆ در ینگه دنیا لم داده Ùˆ لب گود نشسته Ú©Ù‡ برای « ÙØ±Ù…انروایی بر کشور دارا Ùˆ کورش Ùˆ داریوش Ùˆ جمشید جم »، تقلّاها Ùˆ ØØ±Øµ Ùˆ جوشهای شبانه روزی Ù…ÛŒ کنند، Ùقط به دنبال تسخیر قدرت Ùˆ سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† بر مردم Ùˆ غارت تمام دارائیهای ملّی Ùˆ بر باد دادن معنویّات آنها Ù…ÛŒ باشند. بنابر این، هیچ گرایشی نیز تا درب اقدامها Ùˆ تلاشهایشان بر پاشنه ÛŒ « اقتدار خواهی Ùˆ قدرتپرستی Ùˆ چپاولگری با تکیه به ایدئولوژیها Ùˆ مذاهب Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های بیگانه » عجین Ù…ÛŒ باشد Ùˆ Ù…ÛŒ چرخد، هرگز نیز شانسی برای کسب قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر مردم ایران نخواهد داشت؛ آنهم در مصا٠با خونریزترین جنایتکارانی Ú©Ù‡ بیش از هزار Ùˆ چهارصد سال Ùˆ اندیست در اقیانوس قصّابیها Ùˆ ویرانگریها Ùˆ تخریبها Ùˆ جنایتها Ùˆ تبهکاریها Ùˆ آزردنها Ùˆ صغیر Ùˆ ØÙ‚یر Ùˆ سÙله تربیت کردنها Ùˆ غارتها Ùˆ ستمها Ùˆ شکنجه ها Ùˆ ترورهای ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© Ùˆ توصی٠ناپذیر توانسته اند زیست انگلوار خود را تا امروز بر بسیاری از جوامع خاوری Ùˆ برخی سرزمینهای دیگر ØÙظ کنند. جامعه ÛŒ ایرانی، زمانی به سبزه زار « آزادیها » خواهد رسید Ú©Ù‡ تمام کوشنده گان آزادی Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ میهن Ùˆ مردم، هرگز Ùˆ هرگز در Ùکر سیطره ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ تسخیر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… مطلق شدن بر سرنوشت میهن Ùˆ مردم Ùˆ همچنین چپاول ثروتهای ملّی نباشند Ùˆ با تمام نیرو در کنار یکدیگر، همعزم Ùˆ هماندیش Ùˆ همرزم Ùˆ همدرد Ùˆ همپا برای ساقط Ùˆ خنثا کردن اقتدار Ùˆ آتوریته ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی ار بهر Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ ایرانی با مردمانی آزاد منش Ùˆ آبادگر Ùˆ سر بلند Ùˆ بزرگی جو Ùˆ شایسته ÛŒ زیستن در مام وطن Ùˆ در کنار جهانیان Ùˆ لایق Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ژرÙمایه اشان، تلاشهای ستودنی کنند.
7- کار پایه ÛŒ نو گشت ایران، دلیر شدن برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ رستاخیز بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ³Øª :
ما برای کشور آرایی Ùˆ به دنبال آن، جهان آرایی به ÙلسÙÙ‡ ای Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ù…ØØªØ§Ø¬ Ùˆ ملزومیم Ú©Ù‡ جهان Ùˆ زندگی Ùˆ انسان Ùˆ تمام جانداران Ùˆ نباتات Ùˆ جلوه های گوناگون هستی را با جزء جزء تضادها Ùˆ تناقضها Ùˆ ناهمخوانیها Ùˆ نامتعارÙیهای ظاهری اشان؛ جلوه هایی از « خداوند مهر = سیمرغ گسترده پر » بداند Ùˆ قداست زندگی Ùˆ جان Ùˆ ØÙ‚Ù‘ ØÛŒØ§Øª Ùˆ بالیدن Ùˆ Ø´Ú©ÙˆÙØ§ شدن چهره های خاصّ Ùˆ نامکرّر هر پدیده ای Ùˆ هستومندی را رسمیّت علنی بدهد Ùˆ با جان Ùˆ دل از آن، نگاهبانی کند Ùˆ هرگز در Ùکر خشونت Ùˆ خصومت Ùˆ آزار Ùˆ جانستانی Ùˆ غارت ØÙ‚وق Ùˆ کینه توزی با Ù†Ø§Ù…ØªØ¹Ø§Ø±ÙØ§Ù† Ùˆ دیگرسانیها Ùˆ دیگر مردم جهان بر نیاید Ùˆ در کنار دیگران، همزیستی انساندوستانه Ùˆ گیتی پرورانه داشته باشد. ما به ÙلسÙÙ‡ ای برای باهمستان خود نیازمندیم Ú©Ù‡ از « دل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی سرزمینمان »، آبشخور Ùˆ ریشه های ØÛŒØ§ØªØ¨Ø®Ø´ Ùˆ کارساز Ùˆ گره گشای خود را بگیرد. ما به ÙلسÙÙ‡ های چسب Ùˆ وصله ای Ùˆ وارداتی Ùˆ پینه دوزی شده به کهنه لباس مندرس Ùˆ گلیم ژنده شده ÛŒ سنّتها Ùˆ اعتقادات Ùˆ آداب Ùˆ رسوم Ùˆ مذاهب برآمده یا غالب شده بر Ø±ÙˆØ Ùˆ روانمان Ù…ØØªØ§Ø¬ نیستیم؛ بلکه ما به دستمایه هایی Ù…ØØªØ§Ø¬ÛŒÙ… Ú©Ù‡ بتوانیم بر تمامی موانع زشت چهره Ùˆ پلشت Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ خاصم جان Ùˆ زندگی Ùˆ هلاک کننده Ùˆ غارتگر میهن Ùˆ جهان با تمام نیرو چیره شویم Ùˆ ابعاد خشونتگستر Ùˆ آزارنده ÛŒ آنها را خنثا Ùˆ Ø¯ÙØ¹ کنیم.
« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » در طول تاریخ هزاره ها از طر٠انواع گرایشهای قدرتپرست Ùˆ غارتگر به شیوه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØ› لت Ùˆ پار Ùˆ واپس رانده Ùˆ مدÙون Ùˆ Ú¯Ù… Ùˆ گور شده است؛ ولی هیچگاه چهره ÛŒ زیبا Ùˆ آرامبخش Ùˆ انگیزنده Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ§ رونده Ùˆ بسیار بار آورنده ÛŒ آن هرگز Ùˆ هرگز از روان Ùˆ دل Ùˆ مغز ایرانی، نیست Ùˆ تبعید Ùˆ نابود نشد Ú©Ù‡ نشد. ایرانی امروز در Ù¾ÛŒ « شبیه شدنها Ùˆ ادا Ùˆ اطوار در آوردنهای کبکوار Ùˆ آویزان شدن به مذاهب غالبی Ùˆ ایدئولوژیهای وارداتی Ùˆ نظرّیه ها Ùˆ تزهای آکادمیکی Ùˆ امثالهم » نیست Ú©Ù‡ نیست. ایرانی امروز Ù…ÛŒ خواهد به واقعیّت Ùˆ پدیدار Ùˆ آشکار کردن آن « راستی » در باهمستان ایرانزمین رو آورد Ú©Ù‡ گوهر وجودی اش Ù…ÛŒ باشد Ùˆ تنها در آزمودن مجهولات Ùˆ Ø±ÙØªÙ† به Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù†Ù‡Ø§ÛŒ هستی معمّایی هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند به Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت آنها امیدوار باشد. از این رو، « بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی » هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند ملّت ما را از قعر Ùلاکتها Ùˆ مصیبتها Ùˆ ØÙ‚ارتها Ùˆ صغارتها Ùˆ بدبختیها Ùˆ مشکلات Ùˆ سرگردانیها Ùˆ دردهای جانسوز هزاره ای به در آورند Ùˆ گستره ای را ÙØ±Ø§ راه آنها Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ هر انسانی Ùˆ جانداری بتواند بدانسان « خدا بودن خویشتن را بزیید Ú©Ù‡ سیمرغ گسترده پر Ù…ÛŒ زیید؛ یعنی مهر Ø§ÙØ²ÙˆÙ†ÛŒ Ùˆ Ø§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ شدن از وجود جانبخش Ùˆ زندگی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† خود ».
8- به سوی کشور Ùˆ جهان آرایی بر شالوده ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین
بÙنپارها:
1- سیمرغ گسترده پر: = پرنسیپ Ùˆ اصل Ø«ÙØ¨Ø§Øª Ùˆ ØÙ‚ّانیّت داشتن به قدرت Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی = خرد جهان آرای مردم ایران بدون هیچ استثناء Ùˆ تبعیضی = ایده ÛŒ ÙØ±Ù…انروایی / ØÚ©ÙˆÙ…ت / Staat – state - Etat .
2- Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù† آزمونها: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل متغیّر Ùˆ جابجایی = دولت / رژیم / Regierung - Government .
3- رامیاری: = ایده ی کشور داری و جهان آرایی = پولیتیک / سیاست / Politik – politic.
4- سروش: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل قانون اساسی Ùˆ ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی.
5- سگدید: = تئوری Ùˆ ایده ÛŒ چشمدید در رویارویی با ناگهانیها Ùˆ نابهنگامها Ùˆ نامنتظرات Ùˆ غاÙلگیر شدنها در اقیانوس کشمکشها Ùˆ تنشها Ùˆ رویدادهای داخلی Ùˆ پیرامونی Ùˆ منطقه ای Ùˆ جهانی.
6- ایرج : = ایده و پرنسیپ و اصل مهر ورزی و جوانمردی.
7- ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ†: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل داد ورزی.
8- اهریمن: = ایده Ùˆ اصل « زدار کامه Ú¯ÛŒ Ùˆ آزار »؛ ولی سرمشق Ùˆ الگوی Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ منش پهلوانی.
9- ضØÙ‘اک: = ایده Ùˆ اصل عارضه ÛŒ ستم Ùˆ جانستانی Ùˆ خونریزی Ú©Ù‡ بایستی Ùقط به بند کشیده Ùˆ امکانهای Ùونکسونالیستی اش خنثا Ùˆ Ø¯ÙØ¹ شوند.
10- سیاوش: = ایده و اصل و پرنسیپ راستی.
11- سیمرغ + آناهید + آرمئتی: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن ایرانی = سه پادیک / تریالکتیک اندیشی = سه تا یکتا / ترینیتی.
12- سیمرغ + اهریمن: = ایده Ùˆ پرنسیپ Ùˆ اصل « خرد ورزی » = همنهاد / سنتز Ùˆ همپایی Ùˆ باهمتازی خرد پذیرنده Ùˆ آرام Ùˆ آبستن شونده Ùˆ ایر راسیونال + خرد انگیزاننده Ùˆ بار دار کننده Ùˆ Ù¾ÙØ± جنب Ùˆ جوش Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡.
13- بهمن: = ایده Ùˆ اصل Ùˆ پرنسیپ هومانی Ùˆ بشر دوستی Ùˆ Ø¯ÙØ¹ هر گونه گزند Ùˆ آزار از جان Ùˆ زندگی.
14- رام Ù†ÛŒ نواز: = اصل Ùˆ ایده Ùˆ مایه ÛŒ شیرازه ÛŒ باهمستان انسانها برای جشن Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ شادخواریها Ùˆ Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒ ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های بهمنشی انسانها در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر.
تمام این پرنسیپهای چهارده گانه Ùˆ شماری دیگر Ú©Ù‡ از زیر مجموعه های همین چهارده گانه ها Ù…ÛŒ باشند، به بازشکاÙÛŒ Ùˆ توضیØÙ‡Ø§ÛŒ روشنگر Ùˆ تÙهیمی در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ جداگانه Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ دارند. من Ùقط به بازگویی مختصر چندین بار در ÙØ±Ù…های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ Ú¯ÙØªÙ‡ شده هایم Ù…ÛŒ پردازم Ùˆ در ÙØ±ØµØª مناسب به اندیشیدن در باره ÛŒ پرنسیپهای چهارده گانه خواهم پرداخت.
- برای کثیری از ما ایرانیان هنوز Ú©Ù‡ هنوز است « دولت » را معادل Ùˆ همسان Ùˆ اینهمانی با « ØÚ©ÙˆÙ…ت » Ù…ÛŒ دانیم. در ØØ§Ù„یکه « ØÚ©ÙˆÙ…ت / ÙØ±Ù…انروایی » با « دولت » از یکدیگر Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØ› ولی مکمّل یکدیگر هستند. دولت، گستره Ùˆ دامنه ÛŒ جابجاییها Ùˆ آزمودنها Ùˆ به Ù…ØÚ© زدنها Ù…ÛŒ باشد. از این رو، عالی ترین Ùˆ بی واسطه ترین تجربیات دینی ÙØ±Ø¯ØŒ ÙØ±Ø¯ انسانها Ùˆ همچنین « آزادی Ùˆ استقلال اندیشیدن » همانا « ارجمندی Ùˆ خدشه ناپذیری گوهر خدایی انسانها » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ مغزه ÛŒ ایده ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت را Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ تمام سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ ارگانها Ùˆ گروهها Ùˆ موسسه ها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک بایستی در پذیرش Ùˆ ارجگزاری Ùˆ نگاهبانی از آن، هم نظر Ùˆ هم کردار باشند.
- در عرصه ÛŒ دولت Ùقط ارزشهای اخلاقی برآمده از مذاهب Ùˆ مرامها Ùˆ مسلکها Ùˆ جهاننگریها Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ امثالهم Ùˆ ØÙ‚وق ØÙ‚ّه ÛŒ انسانها Ú©Ù‡ در برخی جنبه ها با اعتقادات مذهبی Ùˆ سنّتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی پیوند دارند، Ù…ÛŒ توانند به نماینده گان برگزیده ÛŒ مردم از بهر اخذ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقام برای مدّت مشخّصی، ØÙ‚ّانیّت هر Ù„ØØ¸Ù‡ تجدید نظری Ùˆ واپس Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ بدهند. هیچ سازمان Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ گروهی، Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیست Ú©Ù‡ ادّعا کند با « ارزشهای اخلاقی Ùˆ ایده آلها Ùˆ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواستها Ùˆ نیازها Ùˆ امیدهای مردم » یک سرزمین، اینهمانی نظری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ دارد. به عبارت دقیق تر Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تر آن؛ « ÙØ±Ù‘ØŒ گریز پاست Ùˆ ملک طلق هیچکس Ùˆ ارثی Ùˆ تباری Ùˆ ژنتیکی نیز نیست Ú©Ù‡ نیست ». ØÙ‚ّانیت داشتن به قدرت Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقام در ارگانهای کشوری Ùقط تا زمانی پا برجاست Ú©Ù‡ تلاشهای مقامداران در سمت Ùˆ سوی واقعیّت پذیری Ùˆ ارجگزاری به ارزشها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم ایران باشند Ùˆ مردم نیز همخوانی Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø± ها Ùˆ تصمیمات مقامداران را با اصلها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ ارزشهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ [ = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی ]ØŒ گواهی بدهند Ùˆ بپذیرند. به سخن دیگر؛ « بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم » هستند Ú©Ù‡ روشها Ùˆ تصمیمها Ùˆ سیاستهای مقامداران را متعیّن Ùˆ سمت Ùˆ سو Ùˆ اعتبار Ù…ÛŒ دهند؛ نه بر عکس.
- هر مذهبی Ùˆ ایدئولوژیی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ گروهی Ùˆ امثالهم Ùقط پیکر یابی نسبی Ùˆ کرانمند؛ ولی ضروری از نوعی تاویل Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± ارزشها Ùˆ ایده آلها Ùˆ آرمانها Ùˆ امیدهای مردم Ù…ÛŒ باشند Ùˆ خواه ناخواه، وجود Ùˆ رسمیّت علنی داشتن « کثرت Ù†Ø§Ù…ØªØ¹Ø§Ø±ÙØ§Ù† در دامنه ÛŒ دولت » ØŒ نه تنها ضروری Ùˆ ملزم Ù…ÛŒ باشد؛ بلکه بدون کثرت دیدگاهها، هیچ دولتی به قدرت، هرگز Ùˆ هرگز ØÙ‚ّانیّت ندارد. به همین سبب، یکدستی دولتهای در دامچاله های ایدئولوژیکی Ùˆ مذهبی Ùˆ نظریّه های توتالیتری ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù†ØŒ به معنای ØØ§Ú©Ù… بودن استبداد Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بس. ( مثل ولایت Ùقاهتی در ایران امروز ). در گستره ÛŒ دولت، هیچ کدام از Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ گرایشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ØŒ Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیستند Ú©Ù‡ خود را با « ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها Ùˆ امیدها Ùˆ آرزوهای مردم یک سرزمین »، اینهمانی بدهند Ùˆ بر آن باشند Ú©Ù‡ در یک بند Ùˆ بست ناخجسته Ùˆ با کاربست Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ سیّاسیگریهای ماÙیایی به ØÚ©ÙˆÙ…ت مطلق، تبدیل شوند. نوع Ùˆ برداشت خاصّ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ گروه پسند از ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها هرگز به معنای تمامیّت جلوه های پیدا Ùˆ ناپیدای ارزشها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلها نیست Ú©Ù‡ نیست.
- هیچ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ† Ùˆ ØØ²Ø¨ Ùˆ سازمان Ùˆ گروه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ Ùˆ گرایشی Ù…ØÙ‚Ù‘ Ùˆ مجاز نیست Ú©Ù‡ به نام « مالک Ùˆ مروّج Ùˆ مبلّغ ØÙ‚یقت Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ Ùˆ امتیازی » ØÚ©ÙˆÙ…ت کند. در هر زمان Ùˆ مکانی Ùقط آن برداشتی از « ØÙ‚یقتها »، ارزشمند Ùˆ شایسته ÛŒ ارجگزاری Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ با « پرنسیپها Ùˆ اصلها Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم »، همخوانی Ùˆ جنبه ÛŒ آرایشگری Ùˆ زیبا پروری Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ùˆ گشوده دامنه تر کردن « گستره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم » را داشته باشند Ùˆ دندانه های آن ØÙ‚یقتها با تمام دندانه های ارزشهای مقبول ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مطابقت کنند تا بتوانند برای مدّتی کوتاه، شانس ارزشمند بودن خودشان را بیازمایند. به همین علّت، « ØÙ‚یقت »، Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ ÙØ±Ø¯ÛŒØ³ØªØ› نه مسئله ÛŒ جمعی. اینست Ú©Ù‡ هر کسی در Ú©Ø´Ù Ùˆ شناخت « ØÙ‚یقت » بایستی به تن خویش بکوشد. ولی در دامنه ÛŒ دولت، Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ یسل کشان هیچ ØÙ‚یقتی، جواز سهیم شدن ندارد؛ زیرا ØÙ‚یقتی Ú©Ù‡ به قدرت برسد یا در Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان قدرت بخواهد دخالت متعیّنی بکند، Ùقط Ù…ÛŒ تواند « معلّم Ùˆ مدرّس Ùˆ آمر Ùˆ طلبکار Ùˆ زورگو » از آب در آید؛ نه کشور دار Ùˆ غمخوار Ùˆ مسئول رسیدگی به Ùلاکتهای باهمستان مردم.
- « دین » بر خلا٠معنای تقلیب Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ شده ÛŒ آن در متون اسلامی هرگز به معنای شریعت Ùˆ گردن نهادن به ÙØªØ§ÙˆÛŒ مجتهدان Ùˆ آتوریته های مذهبی نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ اساسا دین در معنا Ùˆ متون ادبیّات اسلامی / قرآنی به شدّت بر ضدّ « وجدان ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان انسانها » Ù…ÛŒ باشد. « دین در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی همانا وجدان Ø®ÙˆÛŒØ´Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ùˆ پروسه ÛŒ پدیدار شونده Ú¯ÛŒ سیمرغ درون انسانها در جلوه های پدیداری اش » Ù…ÛŒ باشد. به همین دلیل، شرایع بر آمده از مذهب اسلامیّت بایستی بدون امّا Ùˆ اگر Ùˆ چون Ùˆ چراهای آزارنده از توابع Ùˆ تسلیم Ù…ØØ¶ شدن به « تجربیّات دینی ÙØ±Ø¯ØŒ ÙØ±Ø¯ انسانها » بماند تا شایسته ÛŒ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… نیز باشد. به عبارت دقیق تر Ùˆ ریشه ای تر Ùˆ ÙلسÙÛŒ تر؛ « خدا، هرگز Ùˆ هیچگاه، ØÚ©ÙˆÙ…ت نمی کند؛ بلکه Ùقط پیوند بی میانجی Ùˆ سر راست با انسانها دارد Ùˆ هر گونه واسطه ای را نیز به کنار Ù…ÛŒ زند ».
- « ØÙ‚ّانیّت = لژیتماتسیون » در هر زمان Ùˆ مکانی از بÙنپارها Ùˆ اصلها Ùˆ پرنسپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان Ùˆ ارزشهای برآمده از آن هست Ú©Ù‡ استنباط Ùˆ استخراج Ù…ÛŒ شود Ùˆ « مشروعیّت = مطابقت داشتن با شرایع اسلامیّت » هرگز Ùˆ هرگز به معنای « ØÙ‚ّانیـّت / لژیتیماتسیون » نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ا از خاصمان Ùˆ کینه توزترین ناقضان « ØÙ‚ّانیّت = لژیتیماتسیون » Ù…ÛŒ باشد. در جامعه ای Ú©Ù‡ « ØÙ‚ّانیّت = لژیتیماتسیون » وجود داشته باشد، تصمیمها Ùˆ استنباطها Ùˆ روشها Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ به ÙØªØ§ÙˆÛŒ شرعی به هیچ وجه؛ Ù…ØØªØ§Ø¬ Ùˆ ملزوم Ùˆ وابسته نیستند Ú©Ù‡ نیستند. آنچه « ØÙ‚ّانیّت » دارد به « مشروع بودن » هرگز منوط Ùˆ وابسته Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ نیست. اینکه سازمانهایی Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گروهها Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ هایی بخواهند برای سهیم شدن در قدرت Ùˆ دولت به « مشروعیّت » استناد کنند، هرگز دلیل Ù…Ú©ÙÛŒ Ùˆ برØÙ‚Ù‘ÛŒ برای آنها ایجاب نمی کند. هر قدرتی بایستی ØÙ‚ّانیّت خودش را از پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم Ùˆ « Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ú¯ÙˆÛŒÛŒ مردم » اخذ کند؛ نه از « کتاب Ùˆ سنّت Ùˆ نصّ Ùˆ آموزه Ùˆ ایدئولوژی Ùˆ نظریّه های آکادمیکی Ùˆ امثالهم ». مسئله ÛŒ گزینش در دامنه ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت / ÙØ±Ù…انروایی با گزینش در دامنه ÛŒ دولت از یکدیگر به شدّت Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ باشند Ùˆ تا زمانی Ú©Ù‡ ما ØªÙØ§ÙˆØª این دو دامنه را از یکدیگر با ÙˆØ¶ÙˆØ Ùˆ Ø´ÙّاÙیّت تام Ù†Ùهمیم Ùˆ ندانیم Ùˆ نیرویی برای تمییز Ùˆ تشخیص دادن این دو ØªÙØ§ÙˆØª در مغز Ùˆ روانمان نداشته باشیم، Ø¨ØØ« کردن Ùˆ Ù‚Ù„Ù…ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù†Ù‡Ø§ÛŒ شبانه روزی Ùˆ روضه خوانیهای منبری داشتن در رسانه های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ هرگز کارگشای Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ مسائل سرزمین ما نخواهد بود Ú©Ù‡ نخواهد بود Ùˆ درب ÙØ¬Ø§ÛŒØ¹ میهن Ùˆ رنج استخوانسوز مردم ما بر همین پاشنه ای خواهد چرخید Ú©Ù‡ قرنهاست Ù…ÛŒ چرخد . //