آریا برزن زاگرسی
تاریخ نگارش: 22 ژانویه سال 2007 میلادی
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها
[ نیم نگاهی به نظرات ناتمام آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ناتمام Ùˆ دنباله دار آقای « علی میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ( 1 ) »، نکاتی به ذهن من خطور کردند Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ† آنها شایسته Ùˆ بایسته Ù…ÛŒ باشد. البته شاید نیکوتر Ù…ÛŒ بود اگر من، صبر Ù…ÛŒ کردم Ùˆ پس از خاتمه ÛŒ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ایشان به سنجشگری آن رو Ù…ÛŒ آورم. ولی گمان کنم همین تذکّر مختصر کاÙÛŒ باشد. امیدوارم Ú©Ù‡ آقای « Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ »، پس از مطالعه ÛŒ دیدگاه من، در باز نگری Ùˆ بررسی Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± خودش، Ú˜Ø±ÙØªØ± به « Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات ایرانزمین Ùˆ ریشه یابی آنها » کوشش کند.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³Ø› برغم تلاش ستودنی اش در « گسستن از غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای ایدئولوژیکی » Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ú¯Ø±ÙØªÙ† آگاهانه از کاربست متدهای « مارکسیستی Ùˆ آکبند Ùˆ کلیشه ای » برای سنجشگری Ùˆ بازشکاÙÛŒ مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات ایرانزمین، هنوز Ù…ÛŒ توان ردّ پاها Ùˆ گرد Ùˆ غبار کوله بار سنگین چنان قالب ایدئولوژیکی را در لابلای جÙÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات ایشان پیدا کرد. علّتش نیز این است Ú©Ù‡ نقش ناخود آگاه Ùˆ تاثیر گذارنده ÛŒ چنان نگرش قالبی برای سالها در ذهنیّت Ùˆ روان هر انسانی Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ بخش مهمّی از سالیان زندگی ÙØ±Ø¯ÛŒ خودش را با اعتقاد داشتن به اصول چنان ایدئولوژیها Ùˆ مذاهب Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ امثالهم Ùˆ همچنین ØØ¶ÙˆØ± در Ù…ØÙلهای ایدئولوژیکی / مذهبی / مرام Ùˆ مسلکی / نظریّه ای Ùˆ غیره Ùˆ ذالک به سر برده است. ایشان آن خانه تکانی بنیانی ذهنی را Ú©Ù‡ گوشه Ùˆ کناره هایش همچنان به قالبهای ایدئولوژیکی میخکوب مانده اند، بایستی به تن خویش با پشتکار جدّی لایروبی کند تا آثار Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´ لطمات شدید نبینند Ùˆ ارزش پژوهشی آنها نیز به شدّت، کاسته نشوند. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ± غبار گونه ÛŒ چنان نگرشیهای قالبی در آثار پژوهشگران Ùˆ نویسنده گان مختل٠هرگز دلیل بر « مطلق بی اعتبار جلوه دادن نظرات Ùˆ آثار آنان » نیست Ú©Ù‡ نیست؛ بلکه بایستی آن شعور Ùˆ Ùهم را داشت Ú©Ù‡ هنر « سرند کاری » را در مطالعه ÛŒ آثار آنان به کار بست Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ ارزشمند Ù…ÛŒ باشد، پرورید Ùˆ ÙØ±Ø§Ø¨Ø§Ù„انید Ùˆ تاکید مبرم بر آن کرد Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ سنجشگری Ù…ÛŒ باشد با گشوده Ùکری Ùˆ مسئولیّت Ùˆ غمخواری Ùˆ دقّت بدون هیچگونه ØÙب Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ÛŒ بر قلم راند. من Ù…ÛŒ کوشم Ú©Ù‡ خیلی مختصر Ùˆ Ù…Ùید با ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ú†Ù†Ø¯ نکته ÛŒ کلیدی در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ایشان تمرکز کنم Ùˆ سپس دیدگاه خودم را چنانچه ضرورتی داشت، پس از انتشار کامل Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ به طور گسترده تر بازنویسی کنم.
1- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ براین عقیده است Ú©Ù‡ : [..... انقلاب اسلامي ايران شايد نالازم ترين Ùˆ غيرضروري ترين انقلاب در تاريخ انقلاب هاي دو قرن اخير بود زيرا بیشتر انقلاب هاي دو قرن اخير در اوج Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· اقتصادي Ùˆ زوال اجتماعي روي داده اند، در ØØ§Ù„يكه انقلاب 57 در دوران رشد اقتصادي Ùˆ رونق مناسبات اجتماعي بوقوع پيوسته است. از اين گذشته، وقوع دو رويداد عمدتاً غيرمذهبي (لائيك) يعني انقلاب مشروطيت (1906) Ùˆ جنبش ملي كردن صنعت Ù†ÙØª در ايران (1950) ابهامات Ùˆ تناقضات موجود در چرائي ظهور خميني Ùˆ وقوع انقلاب اسلامي را دو چندان مي كند. ]
اگر من با برداشت خودم به خطا Ù†Ø±ÙØªÙ‡ باشم Ùˆ منظور آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ را از « نا لازم ترین Ùˆ غیر ضروری ترین »، درست، Ùهمیده باشم، باید بگویم ایشان Ù…ÛŒ خواهند تاکید کنند Ú©Ù‡ « Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیستم شاهان پهلوی ( پدر Ùˆ پسر ) » Ù…ÛŒ توانستند برای روبرو شدن Ùˆ سنجشگری Ùˆ کرانمند کردن « ارگانهای قدرتی Ùˆ Ù†Ùوذی شاهان پهلوی » به روشها Ùˆ ابزارها Ùˆ متدهای دیگری؛ سوای « طغیانها Ùˆ اعتراضها Ùˆ مقاومتها Ùˆ انقلاب Ùˆ جنگهای چریکی Ùˆ تظاهرات Ùˆ امثالهم » متوسّل شوند. البته ØÙ‚Ù‘ با آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ بود؛ اگر ما Ù…ÛŒ کوشیدیم Ú©Ù‡ « ریشه ها Ùˆ آرمانها Ùˆ پسزمینه های انقلاب مشروطیّت » را Ùقط از قالبها Ùˆ چارچوبها Ùˆ متدهای تاریخ پژوهی آکادمیکی؛ آنهم از نوع باختر زمینی اش، کنکاش Ùˆ وارسی نکنیم؛ بلکه تلاش بایسته Ù…ÛŒ کردیم Ú©Ù‡ از رویکرد خودمان به « اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانی » به اندیشیدن Ùˆ بازشکاÙÛŒ Ùˆ سنجشگری « رویداد مشروطیّت » اتّکا کنیم. آنگاه بود Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانستیم؛ نه تنها علل رویداد مشروطیّت را بÙهمیم Ùˆ دریابیم؛ بلکه همچنین Ù…ÛŒ توانستیم دلایل شکست آن را Ùˆ برآمدن « رضا شاه » را نیز بÙهمیم Ùˆ ریشه های اقتدار گرایی او را عمیق دریابیم. اساسا ØØ¶ÙˆØ± گرایشهای مذهبی در انقلاب مشروطیّت Ùˆ جنبش عظیم ملّی شدن صنعت Ù†ÙØª Ùˆ نقش دولت زنده یاد « دکتر Ù…ØÙ…ّد مصدّق » Ùˆ سپس ناکامیابی Ùˆ شکست جنبش ملّی شدن صنعت Ù†ÙØª Ùˆ وقوع کودتا Ùˆ به دنبال آن، واقعه ÛŒ پانزده خرداد 1342 Ùˆ ØØªÙ‘ا پا Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ùˆ Ø´Ú©Ù„ گیری جنبشهای چریکی با ایدئولوژی مارکسیستی Ùˆ مذهبی را از سازمان چریکهای ÙØ¯Ø§Ø¦ÛŒ خلق Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا سازمان مجاهدین خلق Ùˆ ÙØ¯Ø§Ø¦ÛŒØ§Ù† اسلام Ùˆ امثالهم تا « وقوع ناگزیر Ùˆ ناگریز ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی »، همه Ùˆ همه را درست Ùˆ دقیق در همان « گستره ÛŒ اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانیان » هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان Ùهمید Ùˆ ارزشیابی کرد Ùˆ چند – Ùˆ – چونشان را به Ù…ØÚ© زد.
در زمین لرزه ÛŒ دولت زنده یاد « دکتر مصدّق »، تمام همّ Ùˆ غمّ او Ùˆ یاران رادمنش ÙˆÛŒ این بود Ú©Ù‡ ایران را در « پروسه ÛŒ استقلال Ùˆ خودمختار شدن در کشور آرایی » بدون آویزان بودن به دخالتهای نظری Ùˆ پراکتیکی Ùˆ Ù†Ùوذی بیگانگان با تکیّه به مردم، واقعیّت پذیر کند. ÙˆÛŒ مخال٠سر سخت خاندان پهلوی Ùˆ شخص Ù…ØÙ…ّد رضا شاه نبود؛ بلکه او آرزو داشت Ú©Ù‡ « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » بسان پادشاهان کشورهایی مثل سوئد Ùˆ انگلیس Ùˆ نروژ Ùˆ دانمارک Ùˆ امثالهم، Ùقط « نقش ØªØ´Ø±ÛŒÙØ§ØªÛŒ » داشته باشد Ùˆ تمام مسائل Ùˆ شیوه های اداره کردن کشور را به وزیران Ùˆ مجلس Ù…ØÙˆÙ‘Ù„ کند. آرزویی Ú©Ù‡ در چنبره ÛŒ « سائقه ÛŒ شدید ØØ³Ø§Ø¯Øª Ù…ØÙ…ّد رضا شاه به زنده یاد دکتر « Ù…ØÙ…ّد مصدّق » به دلیل Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ Ùˆ مقبول بودن چهره Ùˆ شخصیّت Ùˆ کارهای دکتر مصدق » واقیّت پذیر نشد Ùˆ نه تنها لهیب ØØ³Ø§Ø¯Øª باعث شد Ú©Ù‡ زنده یاد « دکتر مصدّق » را خانه نشین کند؛ بلکه روند سقوط Ùˆ متلاشی شدن سلطنت پهلوی Ùˆ پایان Ùˆ سقوط تاریخ شاهنشاهی ایرانزمین را نیز به قعر باتلاق اسلامیّت، رقم بزند. مردم ایران در جنبش ملّی شدن صنعت Ù†ÙØªØŒ Ùقط رویدادی کنکرت را در چالش با قدرتی بیگانه نمی دیدند؛ بلکه سر آغاز واقعیّت پذیر شدن آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ امیدها Ùˆ خواستها Ùˆ آینده ÛŒ درخشان ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود Ùˆ آزادی Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ùˆ رشد Ùˆ توسعه ÛŒ ایرانزمین را Ù…ÛŒ دیدند. وقوع کودتا Ùˆ بازگشت « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه »، اگر Ú†Ù‡ به بسیاری از امکانهای Ø±ÙØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„اتی Ùˆ بهسازی مناسبات اجتماعی Ùˆ مدرنیزاسیون ارگانهای کشوری انجامید؛ ولی درد جانسوز ملّت را در « عقده ÛŒ ØÙ‚ارت Ùˆ سر شکسته Ú¯ÛŒ » هرگز التیام نداد تا روزی Ú©Ù‡ آن خطبه ÛŒ معرو٠خمینی در پانزده خرداد سال 1342 به گوش کثیری از ایرانیان رسید. مردم ما با آن سخنرانی کذّایی Ùˆ بسیار مزخر٠خمینی در ØªØØª نام « امّت اسلام »، نشانه های استقلالخواهی خود را دیدند؛ ولی سایه ÛŒ درّه ÛŒ هولناک اسارت Ùˆ بر باد Ø±ÙØªÙ† Ùˆ غارت تمام Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ملّی خود را متوجّه نشدند. درست در همین مقطع بود Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ ÛŒ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ایرانی Ùˆ مسئولان Ùˆ غمخواران این آب Ùˆ خاک کهنسال؛ ولی دائم به غارت Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ همچنین دلسوزان Ùˆ خدمتگزاران مردم لت Ùˆ پار شده ÛŒ ما بود Ú©Ù‡ بایستی « ماهیّت سخنرانی ارتجاعی Ùˆ بسیار خطرناک خمینی » را رسوا Ùˆ سنجشگری رادیکال Ù…ÛŒ کردند. ولی دریغا Ú©Ù‡ بهترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک در باتلاق ایدئولوژی مارکسیسم روسی ÙØ±Ùˆ تپیده بودند Ùˆ Ø§ÙØªØ®Ø§Ø±Ø´Ø§Ù† این بود Ùˆ هنوز هست Ú©Ù‡ نوکر Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ اربان روسی خود Ùˆ « انترناسیونالیسم پرولتری » باشند. این بود Ú©Ù‡ ملّت ایران، ÙØ±ÛŒØ¨ خورد؛ زیرا آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلها در هر باری Ú©Ù‡ با آزمایشهای مردم برای واقعیّت پذیر شدن، شکست Ù…ÛŒ خورند، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در هاله ای از اÙقهای گرگ Ùˆ میشی Ùˆ اثیری گسترده Ù…ÛŒ شوند؛ طوری Ú©Ù‡ جاذبه ها Ùˆ زیباییهای آنها، تمام خطرات Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در آنها Ùˆ امکان سوء Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از آنها را خیلی سریع از دامنه ÛŒ نیروی Ùهم Ùˆ شعور Ùˆ تمییز Ùˆ تشخیص آدمیان به کنار Ù…ÛŒ زنند. مردم ایران در آن شعار کذّایی « امّت اسلام »، التیام زخم عمیق تØÙ‚یر شدن خود را در ماجرای کودتا بر علیه دکتر مصدّق Ù…ÛŒ دیدند. این بود Ú©Ù‡ به خمینی Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´ با « شاه »، دلگرم Ùˆ امیدوار شدند. آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلها Ùˆ خواستها را Ù…ÛŒ توان سرکوب کرد؛ ولی نیست Ùˆ نابود، هرگز Ùˆ هرگز. تا زمانی Ú©Ù‡ مردم یک سرزمین، ایده آلها دارند، هیچ ØÚ©ÙˆÙ…ت مستبدّی؛ ولو تا دندان به هلاک کننده ترین سلاØÙ‡Ø§ مجهّز باشد، نمی تواند ØÚ©ÙˆÙ…ت ابدی خودش را بر مردم، ØÙظ کند Ùˆ آرزوها Ùˆ آرمانهای آنان را Ù…ØÙˆ Ùˆ سر به نیست کند. به همین دلیل، رویداد مشروطیّت بر خلا٠دیدگاه آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ [ .... مقابله ÛŒ « بدعت ( تجدّد ) با «سنّت » ( شریعت ] نبود. ] من قبل از اینکه به دنباله ÛŒ سخن بپردازم؛ نکته ای را باید ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù….
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ به دلیل ØØ¶ÙˆØ± گسترده Ùˆ ریشه سوز Â«Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ ویرانگر » به نام « ترجمه Ùˆ طی٠مترجمان » در ایرانزمین، مسائل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما از مضاع٠شدن نیز ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ به کلاÙÛŒ دیوانه کننده تبدیل شده اند؛ زیرا ذهنیّت کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما در « قالبهای ترجمه ای » میخکوب Ùˆ Ù…ØÚ©ÙˆÙ… Ùˆ عقیم مانده اند. بدعت / تجدّد را ما در معنای « شبیه شدن » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ خیلی Ú©Ù‡ از Ù„ØØ§Ø¸ نظری Ùˆ ذهنیّتی متØÙˆÙ‘Ù„ شده باشیم، آن را در معنای « مدرن شدن همچون باختر زمینیان Ùˆ مدرنیته بازی » Ù…ÛŒ Ùهمیم. صر٠نظر از اینکه چنین معادل نویسیها با اصل Ùˆ صورت Ùˆ تاریخ پیچیده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ ترمینوسهای Ùکری در سرزمینهای باختری به شدّت در تضاد Ùˆ تناقض Ù…ÛŒ باشند، بایستی تاکید کنم ما هنوز Ú©Ù‡ هنوز است، دو Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان اساسی Ùˆ ریشه ای « مدرنیته / سنّت » را اصلا نمی Ùهمیم Ùˆ هیچ شناخت عمیق Ùˆ مغزه داری نیز از آنها نداریم. با خواندن چهار تا پنج کتاب شکسته – بسته ÛŒ ترجمه ای Ùˆ ده الی بیست تا مقاله های سطØÛŒ Ùˆ بی مغز Ùˆ مایه در مطبوعات اینترنتی Ùˆ نشریه ها Ùˆ غیره Ùˆ سپس، شبانه روز، Ù‚ÙØ¯ Ù‚ÙØ¯ کردن در باره ÛŒ « نیتچه Ùˆ هایدگر Ùˆ پوپر Ùˆ ژاک دریدا Ùˆ میشل ÙÙˆÚ©Ùˆ Ùˆ مارکس Ùˆ لیوتار Ùˆ کثیری امثالهم » در ØÙ„قه ها Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ های چیز نویسان بی مایه Ùˆ Ú©Ù… مایه Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ ØÙکّام Ùقاهتی، تصوّر Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانیم مدرنیته چیست؟ Ùˆ خاستگاهها Ùˆ جلوه ها Ùˆ ابعاد گوناگون آن کدامیند؟ Ùˆ چگونه Ù…ÛŒ توان آن را مثل آلات Ùˆ ادوات مکانیکی Ùˆ تکنیکی همچون « چای نپتون » وارد دیگ غلیان سنّت کرد Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ جامعه ÛŒ ایرانی را یک شبه بسان مردم باختر زمین، « دمکرات منش Ùˆ گشوده Ùکر Ùˆ دارای آگاهبود ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ضدّ مذهب » بار آورد. چنین تصوّری از Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان مدرنیته داشتن، ØØ¯ÙˆØ¯ سه دهه است Ú©Ù‡ ذهنیّت عقب مانده ترین Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘رترین اقشار بسیار Ù¾ÙØ± مدّعای طی٠« ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان جامعه ÛŒ ما » را – مهم نیست کجا مقیم باشند - در چنبره ÛŒ اختاپوسی خودش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است Ùˆ با تولیدات ترجمه ای – باسمه ای خودشان روز به روز به Ø®ÙÙ‡ کردن مردم Ùˆ دوام سیطره ÛŒ آخوندها Ùˆ ولایت Ùقاهتی، شدّت مضاع٠می دهند. ما « تجدّد » را به معنای « خود زایی Ùˆ نو زایی از زهدان بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تصاویر اساطیر ایرانی Ùˆ تجربیّات مایه ای مردم خودمان » نمی دانیم؛ بلکه به معنای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار « مدرنیزاسیون مشابهتی با نوع زندگی مردم باختر زمین » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ درمی یابیم Ùˆ این ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اجتماع ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ملّت ماست Ú©Ù‡ خویشتن را به دور Ù…ÛŒ اÙکنند تا راه Ø±ÙØªÙ† کبک را تقلید کنند!. مسئله ÛŒ « سنّت » را نبایستی هیچگاه با « شرایع »، اینهمانی معنایی داد. منظورم این نیست Ú©Ù‡ شرایع برآمده از مذاهب، هیچ هستند؛ بلکه به این دلیل Ú©Ù‡ شرایع، تکه ای مختصر در گستره ÛŒ « سنّت » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ ما نبایستی اینقدر سنّت را در معنای بسیار تنگ Ùˆ تاریک Ùˆ سطØÛŒ « شرایع » میخکوب کنیم؛ زیرا با چنین کاری نه تنها پیوند خود را با زمینه ها Ùˆ ریشه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم خود، قطع Ù…ÛŒ کنیم؛ بلکه در پرداختن Ùˆ اندیشیدن به Ùلاکتهای آنان Ùˆ تلاش برای ریشه یابی مسائل Ùˆ Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ علاج آور ØŒ Ø³ÙØ±Ù†Ø§ را با نیّتی بسیار خوش از سر گشادش با توهّمی آکادمیکی! خواهیم نواخت. « ترادیسیون »، دامنه ای وسیع تر از « شرایع برآمده از مذاهب » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ نه تنها آداب Ùˆ رسوم Ùˆ اعتقادات Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ نگرشهای مختل٠و باورها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک را در برمی گیرد؛ بلکه زمینه ایست Ú©Ù‡ اگر شخم زده Ùˆ دائم باغبانی نشود، خطر اینکه به Ø´Ú©Ù„ موریانه ای آسیب زننده Ùˆ منهدم کننده ÛŒ درخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ نیز از آب در آید، بسیار زیاد Ù…ÛŒ باشد.
رویداد انقلاب مشروطیّت با رسیدن نسیم بادهای انقلاب ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ به آبهای خلیج ÙØ§Ø±Ø³ Ùˆ خاور میانه بود Ú©Ù‡ Ø·ÛŒÙ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان خانواده های مرÙّه ایرانی Ùˆ درباریان ØÚ©ÙˆÙ…تی را به چالش با خود ÙØ±Ø§ خواند. رویکرد ایرانی به « هویّت / خویشباشی » خودش در طول هزاره ها تا همین امروز با انواع Ùˆ اقسام موانع داخلی Ùˆ ØØ§Ø¯Ø« شده بر وجودش روبرو بوده است از « میترائیسم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا زرتشتیگری Ùˆ غالب شدن شمشیر اقتلویی مومنان اسلامیّت Ùˆ سپس نتایج تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ Ùکری باختر زمینیان Ú©Ù‡ در عرصه ÛŒ بازارهای جهانی با آوار شدن سیلابوار کالاهای تجاری Ùˆ ایدئولوژی مبلّغ آنها به نام مدرنیزاسیون در مناسبات مردم جوامع گوناگون؛ بویژه خاورمیانه ای »، Ù†Ùوذ Ùˆ رسوخ پیدا کردند . اینکه ایرانی با غالب Ùˆ قاهر شدن شمشیر اقتلویی مومنان به الّله از دیر باز در یک کشمکش « مدارایی Ùˆ گاهی به میخ زدن Ùˆ گاهی به نعل Ùˆ گاهی در ØØ¯ÛŒØ« دیگران سخن Ú¯ÙØªÙ† » Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تا همین امروز در کشاکش Ù…ÛŒ باشد، همه Ùˆ همه نشانگر آنند Ú©Ù‡ اگر آوازه گران Ùˆ نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† رویداد مشروطیّت، آن Ùهم Ùˆ شعور را داشتند Ú©Ù‡ بدانند Ú†Ù‡ چیزی را بایستی « پایه Ùˆ اساس Ùˆ سکّوی پرش » به سوی پیوستن به جهان مدرن قرار داد، در عوض شرکت کننده گان در انقلاب ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ آمیز 1357ØŒ نه تنها هیچ شناختی از تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم سرزمین خود نداشتند؛ بلکه با « Ø´Ú©Ù„ گیری ØØ²Ø¨ توده Ùˆ مارکسیسم روسی تا همین امروز » در پروسه ÛŒ پنجاه ساله ای با شعار بسیار مزخر٠« انترناسیونالیسم پرولتری » در یک جبهه بندی Ùˆ خصومت Ùˆ کینه توزی هیستریک Ùˆ هنوز معالجه ناپذیر نسبت به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی، توقّ٠شتر عصّار خانه ای کرده اند Ùˆ همچنان با Ù…ÙØªØ¹Ù‡ گیهای خود برای ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی بر این Ùلاکت خانمانسوز با شور Ùˆ اشتیاق « پیشگامی! » Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± نیز Ù…ÛŒ کنند. رویکرد آوازه گران جنبش مشروطیّت به مایه های انگیزشی تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن ایران باستان هرگز « بازگشتی رجعت گونه در مسیری پیموده شده » نبود. خطای بسیار عظیم Ùˆ تاس٠بار Ùˆ مضØÚ© تمام آنانی Ú©Ù‡ « از بازگشت به گذشته های سپری شده » Ù…ÛŒ نالند Ùˆ آن را Ù…ÛŒ نکوهند، همین است Ú©Ù‡ آن شعور Ùˆ Ùهم را ندارند تا تمییز Ùˆ تشخیص بدهند Ú©Ù‡ « مسئله ای به نام زمان » در ÙلسÙیدن / Ùیزیک / دانشهای مختل٠راسیونالیستی به Ú†Ù‡ معانی به کار Ù…ÛŒ رود. ما هنوز Ú©Ù‡ هنوز است از « زمان »، برداشتی Ùیزیکی Ùˆ خطّی Ùˆ گراماتیکی داریم Ùˆ اصلا Ùˆ ابدا مسئله ÛŒ زمان را « در دامنه ÛŒ ÙلسÙیدن Ùˆ اساطیر » نمی Ùهمیم Ùˆ هیچ پیوندی Ùˆ برداشتی Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÛŒ ÙلسÙÛŒ نیز از آن نداریم Ú©Ù‡ نداریم Ùˆ علّت در جا زدنها Ùˆ رو به قهقرا Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ قرن به قرنمان نیز در پیچ عدم Ùهمیدن همین Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ÙØ±Ùˆ تپیده است Ùˆ اگر اØÛŒØ§Ù†Ø§ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ در میان ما پیدا شوند Ú©Ù‡ بخواهند چنین Ú©Ú˜ برداشتهایی را روشن کنند، آنقدر جهالت Ùˆ خصومت در ØÙ‚Ù‘ آنان Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ نوشته هایشان Ùˆ نامشان را در قرنطینه Ù…ÛŒ گذاریم Ùˆ بایکوتشان Ù…ÛŒ کنیم تا نه تنها راه را برای تØÙˆÙ‘لات اساسی در ذهنیّت Ùˆ روان خود ببندیم؛ بلکه در قطورتر کردن ØØµØ§Ø± ØÙ…اقتهای خود، سعی بلیغ آکادمیکی - اسلامی – مدرنیته ای! نیز Ù…ÛŒ کنیم. من قبلا در باره ÛŒ مسئله ÛŒ زمان، Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه نوشته ام Ùˆ از ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨ÛŒØ´ØªØ± خودداری Ù…ÛŒ کنم ( نگاه کنید به Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±: « مدرنیته Ùˆ جابجایی گرانیگاه ایمان » { 2 } )
یکی از کلیدی ترین خطاهای Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما در این است Ú©Ù‡ هیچگاه به خودشان زØÙ…ت ژرÙکاری در باره ÛŒ علل « Ø±ÙØ®Ø¯Ø§Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ کشوری مردم باختر زمین » را نمی دهند. Ú©Ù… Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ú©Ù‡ پژوهشگری یا جوینده ای از میان ما پیدا شود Ú©Ù‡ بخواهد « اعماق Ùˆ ریشه ها Ùˆ پسزمینه های رویدادهای مختل٠باختر زمینیان » را به تن خویش با رجوع کردن به « منابع اوریژینال »، پیگیری Ùˆ ارزشیابی کند Ùˆ بÙهمد Ùˆ از مایه های Ùکری - ÙلسÙÛŒ آنها به خویشاندیشی انگیخته شود. ما با خواندن یک سری سطØÛŒÙ‘ات Ùˆ کلّیّات دانشنامه ای Ù…ÛŒ خواهیم خودمان را از ÙØ±Ø§ØªØ± کاویدن Ùˆ اندیشیدن ÙØ±Ø¯ÛŒ معا٠کنیم Ùˆ خود به خود پیداست Ú©Ù‡ باز ماندن به کلّیّات Ù…ÛŒ تواند کلیدی ترین مویرگهای تکاندهنده Ùˆ ایجاد کننده ÛŒ رویدادها را در سایه قرار دهد. برای مثال: اخباری Ú©Ù‡ در باره ÛŒ یک Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± بزرگ Ùˆ مخرّب در مطبوعات Ùˆ رسانه ها با آن تصویرهای رعب آور، انعکاس Ùˆ منتشر Ù…ÛŒ شوند، ما را از اندیشیدن در باره ÛŒ علّت Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانسته شاید یک چوب کبریت 10 میلیمتری بوده باشد، ممانعت کند. جنبش روشنگری در باختر زمین از پیامدهای زمین لرزه های « رÙورماسیون Ùˆ رنسانس » بود. در جامعه ÛŒ ما Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ Ùˆ بدبختانه، کلمه ÛŒ « رÙورماسیون » را مترجمان چیز نویس Ùˆ بی مایه به « دین پیرایی ( !ØŸ ) » برگردانده اند Ùˆ دقیقا با همین معادل اØÙ…قانه است Ú©Ù‡ بقیّه ÛŒ کرد Ùˆ کارهای آسیب زننده ÛŒ خود را با ØØ§Ù„تهای پر طمطراق Ùˆ پر دبدبه Ùˆ کبکبه به نام « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ!ØŸ »، بسان میکرب در رگها Ùˆ شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ مغز Ùˆ Ø±ÙˆØ Ùˆ روان ایرانیان گسترش Ù…ÛŒ دهند. « رÙورماسیون » بر خلا٠آن معادلنویسی مخرّب Ùˆ مزخر٠مترجمان ما، در تÙکّر Ùˆ کشمکشهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ - اجتماعی باختر زمینیان، واکنشی بود برای « خنثا کردن آتوریته Ùˆ سلطه ÛŒ مطلق Ø§ØµØØ§Ø¨ کلیسا بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم به طور کلّی ». جنبش رÙورماسیون هرگز Ùˆ هرگز در این راستا نبود Ú©Ù‡ « مذهب / دین » را از چهره های مختل٠اجتماعی بزداید Ùˆ اعتقادات را در ذهنیّت Ùˆ وجود انسانها متلاشی کند؛ بلکه بیش از هر چیز دیگر در سمت Ùˆ سوی « آگاه کردن مردم از عقاید خودشان Ùˆ واپس راندن Ø§ØØ³Ø§Ø³ گناه نخستین Ùˆ آزاد شدن وجدان ÙØ±Ø¯ÛŒ انسانها از هر گونه آتوریته ÛŒ مذهبی » بود بدون آنکه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بخواهند برای مسائل ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی به « مراجعی یا مجتهدینی Ùˆ ÙØªÙˆØ§ دهنده گانی Ùˆ نصوص کتاب مقدّس » متّکی باشند. بنابر این، رÙورم در گستره ÛŒ تÙکّر باختر زمینیان به معنای؛ « پیراستن Ùˆ زدودن دین / مذهب / ØØ°Ù Ùˆ متلاشی کردن آن » نمی باشد. درست در همین بستر بود Ú©Ù‡ برداشت Ùکری Ùˆ ÙلسÙÛŒ از « Ù…Ùهوم آزادی » نیز از ملّتی به ملّت دیگر، ÙØ±Ù‚ Ù…ÛŒ کرد. آنچه برای ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒØ§Ù†ØŒ معنای انقلاب برونی Ùˆ خیابانی داشت، برای آلمانها، معنای درونی Ùˆ گسستن Ø±ÙˆØ Ùˆ مغز Ùˆ روان از اعتقادات عÙÙ„ Ùˆ زنجیری داشت Ùˆ برای انگلیسیها، هم به معنای گسستنهای دورنی بود، هم واقعیّت پذیریهای برونی.
تمام آن Ø§ØØ²Ø§Ø¨ÛŒ Ú©Ù‡ در کشورهای اروپایی پا Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ توانستند در طول یکصد سال Ùˆ اندی گذشته، وجود خود را استØÚ©Ø§Ù… بدهند، همه Ùˆ همه از « گستره ÛŒ اعتقادات Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن » بود Ú©Ù‡ توانستند برنامه های پراکتیکی خود را Ùˆ همچنین نظریّه های برآمده از Ú˜Ø±ÙØ§ÛŒ آنها را برای پاسخ دادن به Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات کشوری از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن مردم خود، اقتباس Ùˆ استنباط Ùˆ استخراج کنند Ùˆ هنوز Ú©Ù‡ هنوز است در دامنه ÛŒ کشمکشهای Ø§ØØ²Ø§Ø¨ سیاسی کشورهای باختری Ù…ÛŒ توان از نام Ùˆ برنامه Ùˆ اساسنامه ÛŒ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ تشکیلات Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± تعداد گرایشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠در دامنه ÛŒ دولت به ماهیّت Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ù¾ÛŒ برد. به عبارت دیگر؛ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ هر سرزمینی بایستی از بستر « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم »، ریشه بگیرند؛ نه از اراده ÛŒ قدرتپرست Ùˆ جاه طلبیهای عدّه ای با تکیه کردن به نظریّه ها Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ تزهای آکادمیکی اساتید دانشگاههای باختر زمینیان Ùˆ متÙکّران ØØ¨Ù„ المتینی باختری مثل مارکس. ØØªÙ‘ا جنبشهای رادیکالیستی Ùˆ انقلابی آغاز دهه های قرن نوزدهم Ùˆ بیستم، ریشه های خود را از اعتقادات گسترده در دامنه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تØÙˆÙ‘لات آن » Ù…ÛŒ گیرند. این بود Ú©Ù‡ جنبش رÙورماسیون، بر بستر « هومانیسم Ùˆ ارجمندی انسان » توانست نم نم، Ø´Ú©Ù„ به خود بگیرد Ùˆ پیشزمینه های نو زایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن باختر زمینیان را با اندیشیدنها Ùˆ انگیخته شدنهای متÙکّران Ùˆ ÙÛŒØ§Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ Ù…ÙØµÙ„ØØ§Ù† مذهبی Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندان Ùˆ موسیقیدانان Ùˆ نقّاشان در متاثّر شدن از اساطیر یونانی امکانپذیر کنند؛ به گونه ای Ú©Ù‡ اوج جنبشهای « Ø±ÙØ±Ù…اسیون Ùˆ رنسانس » را Ù…ÛŒ توان در تÙکّرات Ùˆ ایده های متÙکّران Ú˜Ø±ÙØ§Ù†Ø¯ÛŒØ´ جنبش روشنگری به عیان دید. تا همین امروز در اروپا تنها شناسه ÛŒ جنبشهای Ø±ÙØ±Ù…اسیون Ùˆ رنسانس Ùˆ پروتستانیسم، همان « انگیخته شدن Ùˆ تاثیر پذیری از هومانیسم ایتالیا Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ رواقیون Ùˆ اساطیر یونانی » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ØÙ‚ّانیّت باز اندیشیده ها Ùˆ تجدید نظر کردنها را در مسیØÛŒÙ‘ت رسمیّت Ù…ÛŒ دهند. برغم تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ گسترده ÛŒ اÙکار « مارتین لوتر ( 1483 - 1546 Ù…. ) Ùˆ Ùیلیپ ملانختون ( 1497 – 1560 Ù…. ) Ùˆ یوهان کالون ( 1509 – 1564 Ù…. ) » در جنبشهای رÙورماسیون، بایستی Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ مردم باختر زمین، به راهی گام ننهادند Ú©Ù‡ آنان نشان Ù…ÛŒ دادند Ùˆ مبلّغ آن بودند؛ بلکه از آرا Ùˆ اقدامهای آنان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کردند Ùˆ راهی را پیمودند Ú©Ù‡ « اراسموس Ùون روتردام ( 1466 – 1536 Ù…. ) » با دلیری Ùˆ گستاخی Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ خودش، مشعلدار آن شده بود؛ یعنی « راه هومانیسم Ùˆ ارجمندی انسان را ».
در این جا تاکید کنم Ú©Ù‡ بر خلا٠رویداد Ø±ÙØ±Ù…اسیون در باختر زمین، آوازه گران جنبش مشروطیّت Ù…ÛŒ خواستند با تاثیر Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ† از مایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانی Ú©Ù‡ با هویّت ایرانی ( = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی ) اینهمانی دارد، رستاخیزی تازه را در تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. این بود Ú©Ù‡ زمین لرزه ÛŒ عمیق Ùˆ بسیار ستایش انگیز جنبش « Ù…ØÙ…ّد علی باب » Ú©Ù‡ یک نابغه ÛŒ بی همتا Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ دلیر ایرانزمین بود با « رÙورم در اسلامیّت » آغاز نشد؛ بلکه به ØÙ‚Ù‘ Ùˆ از روی رادمنشی Ùˆ گستاخی بسیار ستودنی با « منسوخ کردن اسلامیّت » بود Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ§ رونده Ú¯ÛŒ ریشه های درخت آزادی را با خودش به ارمغان آورد. جنبش مشروطیّت توانست تکانی به روان ÙØ±ÙˆØ®Ùته ÛŒ ایرانی در سیاهچال وامانده گیها بدهد Ùˆ تاثیر گذار باشد؛ زیرا آوازه گران مشروطیّت هیچگاه در Ùکر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر ملّت Ùˆ چپاول ثروتهای ملّی نبودند؛ بلکه در Ùکر « آزادی Ùˆ سر بلندی Ùˆ باغبانی ایرانزمین Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آن » بودند. به همین سبب نیز توانستند نقش عظیمی در تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری Ø§ÛŒÙØ§ کنند. « جنبش Ù…ØÙ…ّد علی باب » به دلیل خطا پنداری Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ خوردن زنده یاد « امیر کبیر » به شکست انجامید Ùˆ به خاک Ùˆ خون کشیده شد؛ زیرا ارزیابی « امیر کبیر » از جنبش باب، بسیار ناپخته Ùˆ ناسنجیده Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ ناشده Ùˆ آلوده به صدها اطّلاعات خبط Ù…ÛŒ بود. در ØØ§Ù„یکه جنبش باب، تکمیل کننده Ùˆ زمینه پرداز Ùˆ خاک مستعد برای تمام آن آرزوها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلهایی بود Ú©Ù‡ شخصیّتی بزرگ مثل « امیر کبیر » بر آن بود در دامنه ÛŒ کشور داری به واقعیّت پذیری آنها همّت کند Ùˆ امیدوار باشد. سرکوب جنبش باب، همانا ارّه کردن شاخه ای بود Ú©Ù‡ « امیر کبیر Ùˆ مرغ ایده آلهایش » بر آن نشسته بودند. پس از سرکوب جنبش باب Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ‡ شدن امیر کبیر، راه برای ÙØªÙ†Ù‡ گران جاه طلب Ùˆ اسلامیستهای شمشیر اقتلویی باز شد Ùˆ آن امکان را به دست آوردند Ú©Ù‡ بتوانند تا همین امروز به سرکوبگیریها Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان ادامه دهند. پس از شکست جنبش باب، بازمانده گان Ùˆ تاثیر پذیرنده گان چنان جنبشی در Ø´Ú©Ù„ گیری « انقلاب مشروطیّت »، نقش اساسی در پس پرده Ø§ÛŒÙØ§ کردند. نامیدن Ùˆ ØØªÙ‘ا اتّهام بابیگری Ú©Ù‡ به بسیاری از ÙØ¹Ù‘الان Ùˆ کوشنده گان جنبش مشروطیّت Ù…ÛŒ چسباندند، Ùقط شایعه نبود؛ بلکه در بسیاری از جنبه ها، ØµØØª نیز داشت. انقلاب مشروطیّت Ùˆ جنبش Ù…ØÙ…ّد علی باب اثبات Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ ایرانی، به رستاخیز عظیم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در تمام عرصه ها نیاز مبرم داشت Ùˆ همچنان دارد. این است Ú©Ù‡ پوست انداختن Ùˆ نو زایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ معمولا با گسستن از اعتقادات Ùˆ « تجدید نظر کردن Ùˆ سنجشگری مذاهب Ùˆ سنّتها Ùˆ میراث نیاکان Ùˆ بازکاوی لایه های تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ لت Ùˆ پار شده ÛŒ مردم خود از بهر زایش خودی دیگر » به همّت « رادمنشان خویشاندیش Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ سنجشگر Ùˆ شخصیّتهای مسئولیّت پذیر » همپاست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند امکانهای تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری را در سراسر جزئیّات، ممکن کنند.
2- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ بر این عقیده اند Ú©Ù‡: [ ....به جرأت Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ در سال 57 اگر شخصیّتی - مانند مصدّق - وجود Ù…ÛŒ داشت، قدرت گیری «خمینی» بسیار بسیار بعید Ù…ÛŒ بود. ]
اتّقاقا در همان اوائل کشمکشهای خیابانی Ùˆ اغتشاشات آغاز انقلاب طاعونی با ØØ§Ø¯Ù‘ شدن مسئله Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± تلویزیونی « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه Ùˆ اعلان برکنار شدن داوطلبانه ÛŒ خودش از سلطنت Ùˆ سپردن اختیارات به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´ Ùˆ همچنین برگزیدن زنده یاد دکتر شاهپور بختیار به نخست وزیری » Ù…ÛŒ شد Ø·ÙˆÙØ§Ù† ویرانگر Ùˆ خانمانسوز Ùˆ قدرتگیری طی٠آخوند جماعت را کنترل Ùˆ خنثا Ùˆ متلاشی کرد. ولی دریغا Ú©Ù‡ ذهنیّتهای ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ تا خرخره در « باتلاق انترناسیونالیسم پرولتری Ùˆ نوکری Ùˆ متابعت کردن از برادر ارشد (= روسیه ) » Ú©Ù‡ با کینه توزیهای متاÙیزیکی شده شان به « سیلاب آهن » تبدیل شده بودند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´Ø§Ù† Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ø´Ø§Ù†ØŒ عدم گسستن ذهنیّت Ùˆ روان آنها را از اعتقادات مذهبی / شیعه گری رسوا Ù…ÛŒ کرد، به رادیکالیزده شدن شمشیر اسلامیّت شدّت دادند Ùˆ ایرانزمین را به قعر قهقرایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ رسوایی جهانی ÙØ±Ùˆ غلتاندند؛ یعنی ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای Ú©Ù‡ عواقب آن، نه تنها دامن ایران Ùˆ ایرانی را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ بلکه دامن جهانیان را نیز در بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ طوری Ú©Ù‡ خشونت بدوی Ùˆ ØªÙˆÙ‘ØØ´ ددّ خویانه ÛŒ ØÙکّام Ùˆ وابسته گانشان در هر گوشه ای از جهان، در ØØ§Ù„ توسعه ÛŒ سرطانی Ù…ÛŒ باشد. من هرگز ÙØ±Ø§Ù…وش نمی کنم Ú©Ù‡ زنده یاد « دکتر بختیار » در پخش مستقیم برنامه ای از تلویزیون ØŒ خطاب به مردم Ú¯ÙØª: ( آیا شما کتاب آقای خمینی را خوانده اید؟. آیا Ù…ÛŒ دانید Ú©Ù‡ او با ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی، Ú†Ù‡ چیزی برای شما در نظر دارد؟). مسئله این است Ú©Ù‡ آن روزها، کدام گوش شنوا وجود داشت تا چنین Ù‡ÙØ´Ø¯Ø§Ø± Ùˆ ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ جگرخراش Ùˆ صمیمیّت ستودنی را بÙهمد Ùˆ دریابد؟.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ از « ناسیونالیسم ( !ØŸ ) ایرانی » نوشته اند. نکته ای Ú©Ù‡ شایان تذکر Ù…ÛŒ دانم، این است Ú©Ù‡ « ایرانی » در طول تاریخ پر ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ نشیبش، هیچگاه Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ به نام « ناسیون » نداشته است. Ø¨ØØ« « ناسیون Ùˆ ناسیونالیته » از رویدادهای جوامع باختری Ù…ÛŒ باشد Ùˆ هیچ ربطی به واقعیّت « تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین » ندارد. اساسا وجود استانهای ایران با نام « اقوام (= کردستان / لرستان / بلوچستان / گیلان / آذربایجان Ùˆ غیره ) » نشانگر آنست Ú©Ù‡ در ایران، پدیده ای به نام « ناسیون » هرگز واقعیّت نداشته است Ùˆ ندارد. پناه بردن Ùˆ سنگر Ú¯Ø±ÙØªÙ† بعضی از اقوام ایرانی به « قومـگرایی » از پیامد Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تضاد Ùˆ خشونت بدوی با « بÙنمایه ها Ùˆ پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانی » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ ØÙکّام، تمام روشها Ùˆ سیاستهای داخلی خود را به سرکوب Ùˆ شانتاژ کردن Ùˆ واپس راندن Ùˆ قبضه کردن ØÙ‚وق ØÙ‚ّه ÛŒ اقوام Ùˆ اقلیّتهای ایرانی، Ù…Ù†ØØµØ± Ùˆ مختوم کرده اند.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ .... چيزي را كه ما - غالباً - ÙØ±Ø§Ù…وش كرده بوديم اين بود كه استقرار آزادي Ùˆ دموكراسي به زيرساخت هاي اقتصادي - اجتماعي Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ Ùˆ به ظهور طبقات يا اقشار معيني نياز دارد. به عبارت روشن تر: دموكراسي، همزاد سرمايه داري است. بهمين جهت است كه Ú¯ÙØªÙ‡ ام: در يك جامعة ÙØ¦ÙˆØ¯Ø§Ù„ÙŠ استقرار آزادي Ùˆ دموكراسي غيرممكن است. ]
من مطمئن هستم Ú©Ù‡ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ هنوز تصوّر Ù…ÛŒ کنند « زیرساختهای اقتصادی » هستند Ú©Ù‡ تØÙˆÙ‘لات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را ایجاد Ù…ÛŒ کنند. این نوع نگرش Ú©Ù‡ یاد آور همان « با عینک ایدئولوژی دیدن » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ ØÚ©Ø§ÛŒØª از تز کاملا سطØÛŒ Ùˆ نیندیشیده ÛŒ کارل مارکس ( = روبنا / زیر بنا ) Ù…ÛŒ کند، هرگز روشنگر ایده ÛŒ « دمکراسی Ùˆ آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی بر آمده از آن در جوامع » نیست Ú©Ù‡ نیست. مسئله ÛŒ آزادی Ùˆ دمکراسی، بیش از آنکه به زیرساختهای های اقتصادی ( البته به تعبیر آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ) تکیه داشته باشند به « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان یک ملّت، منوط Ù…ÛŒ باشند Ùˆ به نگرشی بازبسته است Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ از کار Ùˆ تولید » دارند. اینکه انسانهای یک جامعه، جهان Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± در آن را چگونه ببینند Ùˆ بÙهمند Ùˆ ارزشیابی کنند، بالطّبع شیوه های کار کردن Ùˆ تولیدات آنان نیز در « ساختمان سازی اجتماع Ùˆ کشور آرایی Ùˆ ارگانهای کارکردی دولت Ùˆ پیوندهای بین المللی »، نقش کلیدی نیز Ø§ÛŒÙØ§ Ù…ÛŒ کنند. یک نگاه گذرا به آثار متÙکّران برجسته ای همچون: « ورنر سومبارت [ 1863- 1941 Ù…. ] ( Ú©Ù‡ خودش یک سوسیالیست بود ) Ùˆ ماکس وبر( 1864 – 1920 Ù…. ) Ùˆ ارنست ترولش ( 1865 – 1923 Ù…. ) » Ùˆ بسیاری امثال اینان Ùˆ ØØªÙ‘ا مطالعه ÛŒ عمیق تئوریهای اجتماعی کلیسای کاتولیک Ùˆ پروتستان نشان Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آزادیها Ùˆ دمکراسی باختر زمینی از پیامدها Ùˆ [ همزادان اقتصاد کاپیتالیستی ] نبوده Ùˆ نیستند؛ بلکه از پیامدهای تØÙˆÙ‘لاتی Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ در دامنه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم در معنای وسیع کلمه، بویژه اعتقادات مذهبی / دینی » صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ سپس در ابعاد اقتصادی Ùˆ کشور داری واتابیده شده اند. به عبارت دیگر؛ دمکراسی Ùˆ آزادی از نتایج « گسستنها Ùˆ سنجشگریها Ùˆ نو زاییها Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ ابتکارات Ùˆ اختراعات Ùˆ Ø§Ú©ØªØ´Ø§ÙØ§Øª Ùˆ هنرها در گستره ÛŒ وسیع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ منش انسانها را « دمکراتیک » Ù…ÛŒ پرورانند؛ نه اینکه از قبل، سیستمی ساخته Ùˆ پرداخته وجود داشته Ùˆ راسیونالیستی Ø·Ø±Ø Ø±ÛŒØ²ÛŒ شده باشد تا بتوان Ùقط برچسب « دمکراسی Ùˆ آزادی » را بر پیشانی آن، آویزان کرد. ایده ÛŒ دمکراسی Ùˆ آزادی را نمی توان از مناسبات کاپیتالیستی استنباط کرد؛ بلکه شیوع Ùˆ Ù†Ùوذ اقتصاد کاپیتالیستی از پیامدهای « گشوده دامن شدن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ زاینده Ùˆ پوینده Ùˆ کاونده ÛŒ یک اجتماع » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ امکانهای رشد Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ø±ÙØ§Ù‡ اجتماعی Ùˆ ØØªÙ‘ا عوارض مخرّب Ùˆ ناخوشایند Ùˆ آسیب رسان به آن را نیز به همراه خودش Ù…ÛŒ آورد.
از این رو، در جامعه ای Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگرانشان به ثروتهای باد آورده ÛŒ منابع طبیعی Ùˆ چپاول آنها متمایل بودند Ùˆ هستند Ùˆ همچنین در بطن اسلامیّتی Ú©Ù‡ به « غارت Ùˆ مصادره ÛŒ مقدّس » از روز تولّدش خو Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، هرگز نمی توان « زایش Ùˆ پدیدار شدن آزادی Ùˆ دمکراسی » را توقّع داشت؛ زیرا در سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تهای غارتگر Ùˆ مذاهب ضدّ گیتایی Ùˆ منØÙˆØ³ شماری زندگی Ùˆ آزردن جان نمی توان نشانه ای از « پیوند انسان Ùˆ جهان » را کش٠کرد؛ طوری Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بخواهند Ùˆ بتوانند برای « کار کردن Ùˆ تولیدات مادّی Ùˆ معنوی Ùˆ پروراندن گیتی Ùˆ زندگی » با بینشی شایسته Ùˆ درخور « ارجمندی انسان » به آن، تکیّه داشته باشند. آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ عنایت داشته باشند Ú©Ù‡ مسائل روان Ùˆ ذهنیّت انسانها را نمی توان در یک « ØµÙØÙ‡ ÛŒ شطرنجی » گذاشت Ùˆ در باره ÛŒ آنها نظر داد. انسان، پدیده ایست Ø·ÛŒÙÛŒ Ú©Ù‡ در کشاکش سوائق مختل٠به واکنشهای Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیز متمایل Ù…ÛŒ شود. از این رو، تنها با تغییر « زیر بناهای اقتصادی » Ú©Ù‡ گونه ای کلیشه پردازی Ùˆ کلیشه نگری به « پیچیده Ú¯ÛŒ Ø¨Ø§ÙØª مناسبات اجتماعی Ùˆ درهمتنیده Ú¯ÛŒ روان Ùˆ ذهنیّت انسان با Ù…ØØµÙˆÙ„ات ساخت انسان » Ù…ÛŒ باشد، نمی توان به زایش Ùˆ پرورش « آزادی Ùˆ دمکراسی مختص اجتماع خود » دست ÛŒØ§ÙØª. کماکان Ú©Ù‡ صادرات Ùˆ واردات Ùˆ گسترش Ù…ØØµÙˆÙ„ات تولیدی کشورهای صنعتی به سرزمینهای خاور میانه Ùˆ مصر٠کننده به طور کلّی هرگز نتوانست « منش Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± دمکراتیک مردم جوامع باختری » را به سرزمینهای مشرق زمین، اتوماتیک وار انتقال دهد. همانطور Ú©Ù‡ مهاجرت طی٠کثیری از مردم کشورهای وامانده در Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات هزاره ای خودشان Ùˆ گریز از ستم ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© ØÙکّام بی لیاقت در ØÙ‚Ù‘ آنان Ùˆ جبر مهاجرت به سرزمینهای باختری نیز هرگز نتوانست مردم مهاجر را در مسائل آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ درک آنها از تÙکّر ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماع دمکراتیک مددی کند.
ایده ÛŒ دمکراسی Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ واقعیّت پذیری آن از جامعه ای به جامعه ÛŒ دیگر، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ باشد. البته در « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات » یکسان هست؛ ولی در صورتها Ùˆ ÙØ±Ù… واقعیّت پذیری اش Ù…ÛŒ تواند Ùقط بر شالوده ÛŒ « بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان هر ملّتی » پدیدار شود. بنابر این، جامعه ÛŒ ایرانی در عصر « شاهان پهلوی »، نه کاپیتالیستی / بورژوازی بود، نه ÙØ¦ÙˆØ¯Ø§Ù„یستی؛ بلکه جامعه ÛŒ ما، ÙØ±Ø´ÛŒ ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ Ùˆ نخ نما شده بود Ú©Ù‡ توانست با ÙØ±ÙˆØ´ منابع طبیعی Ùˆ استخراج Ù†ÙØªØŒ جانی تازه در رگهای ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ خود بگیرد؛ ولی هیچگاه خانواده های وابسته به دربار Ùˆ همچنین خانواده هایی Ú©Ù‡ به قشر ØªØØµÛŒÙ„ کرده Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ ÛŒ ایرانزمین متعلق بودند، نتوانستند به ایده ÛŒ « اقتصاد پروری »، انگیخته Ùˆ در دامنه های مختل٠تØÙ‚یقی Ùˆ بازرگانی Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„ Ùˆ پژوهش Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تÙکّر Ùˆ هنر Ùˆ دانش ورزی Ùˆ امثالهم سرمایه گذاری کنند. یک مقایسه ÛŒ ساده در Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ† « جوامع غربی برای برپایی اقتصاد داخلی Ùˆ نقش کلیدی خانواده های برجسته Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ باختری در اقتصاد ملّی » با نقش خانواده های ایرانی از عصر قاجار تا رویداد انقلاب اسلامی در اقتثاد داخلی به ما Ù…ÛŒ تواند نشان دهد Ú©Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª ره از کجاست تا به کجا. ØÙ…ایتهایی Ú©Ù‡ خانواده های ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ نامدار باختر زمینی از متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندان Ùˆ توزیع Ùˆ انتشار Ùˆ پخش آثار آنها به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند، در متØÙˆÙ‘Ù„ شدن اساسی اجتماعات باختری، نقش ریشه ای Ùˆ آینده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ داشت. در ØØ§Ù„یکه بر خلا٠باختر زمینیان، در سرزمین ما، تمام خانواده های ثروتمند Ùˆ به قول معرو٠خر پول در کنار ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ به قلع Ùˆ قمع کردن متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان Ùˆ همچنین لت Ùˆ پار Ùˆ Ú¯Ù… Ùˆ گور کردن آثار آنان، شبانه روز مشغولند Ùˆ هنر Ùˆ Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± خود را در نابودی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم سرزمین خود Ù…ÛŒ دانند تا به آسانی بتوانند از توده ÛŒ مردم بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ اهرمی برای تسخیر دژ قدرت Ùˆ غارت مملکت Ùˆ سهیم شدن در تاراج کشور به دست آورند Ùˆ بر لشگر سÙیهان Ùˆ کثیرالنّبشان Ùˆ همعقیده گان دمساز Ùˆ همدست با خود Ø¨ÛŒÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯.
5- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ سپس در خاتمه ÛŒ مطلب خود نوشته است: [ ...... اما در تمامت اين دوران، ما نه تنها شاهد ظهور Ùيلسو٠يا انديشمند نوآوري نبوديم بلكه عموم «ÙيلسوÙ»هاي ما با بازنويسي Ùˆ بازسازي ÙÙ„Ø³ÙØ© اسلامي (شيعه)ØŒ عقل ستيزي خويش را در پردة غرب ستيزي پوشاندند Ùˆ «انجمن شاهنشاهي ÙلسÙه» نيز - كه با عنايت به «2500 سال شاهنشاهي در ايران» قرار بود ÙلسÙÙ‡ اي ايراني - مبتني بر انديشه هاي ايران باستان - تدوين نمايد، در سلطه Ùˆ سيادت كساني چون دكتر سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر Ùˆ آيت الله مرتضي مطهري - عملاً - به تدوين ÙÙ„Ø³ÙØ© شيعي پرداخت. در هياهوي «روشنÙكران» Ùˆ «ÙلاسÙه»ي تجدّد ستيزي مانند جلال آل اØÙ…د، دكتر اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÙŠØ¯ØŒ دكتر رضا داوري Ùˆ شاگردان Ùˆ مريدان ايراني هانري ÙƒÙØ±Ø¨Ù† (دكتر سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر Ùˆ دیگران) نه تنها نهال نورس تجدّد در ايران بارور نگرديد بلكه عقايد Ùˆ اÙكار اين دسته از «متÙكرين»، ميخ هائي بودند بر تابوت نوزاد نيمه جان تجدّد در ايران. بدين ترتيب: Ø±ÙˆØ Ø´ÙŠØ® ÙØ¶Ù„ الله نوري «همچون پرچمي» نه تنها بر بام «ØÙˆØ²Ù‡ هاي علميه»، بلكه بر بلنداي دانشگاه ها Ùˆ «ØÙˆØ²Ù‡ هاي علمي» ما Ø¨Ø±Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شد. ]
صر٠نظر از خلط معنایی Ùˆ ترکیب بی قوّاره ÛŒ کلمات عربی Ùˆ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ú©Ù‡ هر کدامشان دارای « تجربیاّت دیگری » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ دقیقا در تضاد Ùˆ تقابل با هم هستند، بایستی بگویم Ú©Ù‡ خطاب کردن نام « Ùیلسو٠» به چیز نویسان Ùˆ رتوشگران Ùˆ بزک Ùˆ دوزک کننده گان باتلاق اسلامیّت از Ùقدان اندیشیدن Ùˆ دقّت هوشیارانه ÛŒ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در باره ÛŒ « واژه ÛŒ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ Ùیلسو٠» ریشه Ù…ÛŒ گیرد. Ùیلسو٠به انسانی Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ « قائم به ذات Ùˆ متّکی به مغز اندیشنده Ùˆ استقلال Ùکر Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± رادمنش Ùˆ گستاخ در عریانگویی Ùˆ زÙلال اندیشی » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ در آغاز ÙلسÙیدنهای خود، پروسه ÛŒ گسستن خودش را از تمام اهرمهای سیطره خواه مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ آکادمیکی Ùˆ آراء آتوریته های زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ گام به گام در نوشته ها Ùˆ تÙکّرات Ùˆ ایده های ÙØ±Ø¯ÛŒ اش نشان Ù…ÛŒ دهد تا سپس در انتهای مرز بندی کردنهای خودش با دیگران به « زایش ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ استقلال اندیشیدن Ùˆ اوریژینالیته ÛŒ اÙکار Ùˆ ایده های ÙØ±Ø¯ÛŒ اش » دست یابد. کسانی Ú©Ù‡ به مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های آکادمیکی وا Ù…ÛŒ مانند، هنوز تابع Ùˆ دنباله رو Ùˆ معلّم Ùˆ مدرّس هستند Ùˆ هرگز به گستره ÛŒ ÙلسÙیدن Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† متعلّق نیستند؛ ولو شبانه روز با بوق Ùˆ کرنّا به آنان، Ùیلسو٠بگویند.
در پایان به طور خلاصه بگویم Ú©Ù‡ ذکر آن شعر از زنده یاد « ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ » با مقاله ÛŒ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ برغم اشاره ÛŒ ÙˆÛŒ در پانویس، هیچ سنØÛŒÙ‘تی ندارد؛ زیرا ØØ¶ÙˆØ± تصویر « امام زمان » در شعر ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø±Ø§Ø¯ØŒ هرگز دلیل بر آن نیست Ú©Ù‡ او به پیشوازی رهبر کانیبالیسم Ùقاهتی، شتاب شاعرانه Ùˆ Ø¹Ø§Ø±ÙØ§Ù†Ù‡ Ùˆ پیشگویانه داشته است. اساسا « امام زمان »، هیچ ربطی به اسلامیّت ندارد Ùˆ تصویریست Ú©Ù‡ از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین ریشه Ù…ÛŒ گیرد؛ ولی Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ در باتلاق اسلامیّت، ØªØØ±ÛŒÙ Ùˆ تقلیب شده است. « تصویر امام زمان »، همان « پرنسیپ امید » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تاریکی رویاها Ùˆ آرزوها Ùˆ آرمانهای مردم ایران بسان ستاره ای انگیزنده Ù…ÛŒ درخشد. نیک است قبل از به دور انداختن Ùˆ خط Ø¨ÙØ·Ù„ان کشیدن بر بسیاری از جلوه های Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ کرداری مردم سرزمین خود، نگاهی عمیق Ùˆ کاونده به آنها بیندازیم؛ مبادا Ú©Ù‡ خویشتن را ناخواسته نیز با آنچه Ú©Ù‡ منÙور ماست در کنار یکدیگر، به قعر نیستی Ùˆ ذلالت نیندازیم.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ شعری از « آقای نعمت آزرم » برای توبیخ Ùˆ سرزنش نقش انسانهایی همچون او در مدّاØÛŒ کردن خمینی نقل کرده است. Ùقط ÙØ±Ø§Ù…وش کرده Ú©Ù‡ اسامی دیگری مثل: « اسماعیل خویی / باقر پرهام / علی اصغر ØØ§Ø¬ سید جوادی / Ù‡Ùما ناطق / Ù…ØÙ…ّد علی اسلامی ندوشن Ú©Ù‡ آراء مارکس را از قرآن استنباط کرده بود! ( رجوع کنید به آرشیو روزنامه ÛŒ کیهان در اوایل انقلاب ) / ناصر پاکدامن Ùˆ زنده یاد ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÛŒÙ† ساعدی Ùˆ کثیری امثال اینان را نیز نام ببرد؛ یعنی اشخاصی Ú©Ù‡ زنده یاد « کوروش آریا منش ( رضا مظلومان ) »، نقش مخرّب آنان را در Ù¾ÙØ´ØªÛŒØ¨Ø§Ù†ÛŒ کردن از Ù…Ùلّایان Ùˆ قدرتگیری ولایت Ùقاهتی Ùˆ سقوط نظام سلطنتی، قبلا رسوا Ùˆ آشکار کرده بود. من آن سالهایی Ú©Ù‡ ایران بودم، یک سال بعد از انقلاب، کتابی دو جلدی Ùˆ قطور به دستم رسید Ú©Ù‡ شخصی نامعلوم، اسامی Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ تمام نویسنده گان Ùˆ شاعران Ùˆ سیاستمداران Ùˆ استادان Ùˆ امثالهم را از روزنامه های مختل٠در ضدّیت با نظام سلطنتی Ùˆ ØÙ…ایت کردنشان از آخوندها، گلچین Ùˆ گرد آوری کرده بود. Ùقط دریغا Ú©Ù‡ چنان کتابی هرگز تجدید چاپ نشد Ùˆ کتابخانه ÛŒ من نیز در هجوم شمشیر کشان الّله، به تاراج Ø±ÙØª Ùˆ سر به نیست شد.
با این ØªÙØ§ØµÛŒÙ„ بر این مسئله، همچنان Ù¾Ø§ÙØ´Ø§Ø±ÛŒ Ùˆ بازگویی مکرّر کنم. تا زمانی Ú©Ù‡ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی – مهم نیست به کدام عقیده Ùˆ ایدئولوژی Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ Ùˆ مسلک، گرایش دارند Ùˆ درکجا مقیم هستند – در Ùکر تسخیر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر سرنوشت Ùˆ وجدان مردم ایرانزمین Ù…ÛŒ باشند Ùˆ بر آن نیستند Ú©Ù‡ به روشنگری اذهان مردم Ùˆ بال Ùˆ پر دادن به آزادی، ارزش Ùˆ اعتباری بدهند، هرگز Ùˆ هیچگاه خللی نیز در ØØ§Ú©Ù…یّت Ùˆ آتوریته ÛŒ Ùقاهتی ایجاد نخواهد شد Ùˆ مردم ما، قربانی سیستم ترور Ùقاهتی خواهند ماند؛ مگر اینکه قدرتی چپاولگر از بیرون مرزها بر آن بشورد Ùˆ آن را در هم بکوبد Ùˆ عواقب اعمال خود را نیز به عهده بگیرد Ùˆ دل از این خوش بدارد Ú©Ù‡ به Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ باد آورده ای دست ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. از این رو، تمام نیروهای مخال٠ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ú©Ù‡ خود را بدون استثناء « خوبترین خوبان » نیز Ù…ÛŒ دانند، پس از تقریبا سه دهه استقرار ØÚ©ÙˆÙ…ت تروریستی مومنان به الّله بایستی اکنون Ùˆ دقیقا همین اکنون Ùˆ امروز بÙهمند Ùقط زمانی Ù…ÛŒ توانند « ایرانزمین Ùˆ مردم ایران Ùˆ خودشان » را از استبدادهای عجیب Ùˆ غریب برهانند Ú©Ù‡ همچون آوازه گران جنبش مشروطیّت در گستره ÛŒ « آزادی Ùˆ آزادمنشی برای Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ Ø´Ú©ÙˆÙØ§ÛŒÛŒ میهن Ùˆ مردم با انگیخته شدن از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین »، تلاشها Ùˆ کوششهای بی دریغ کنند Ùˆ تا Ù…ÛŒ توانند از سمتگیریهای قدرت طلبانه با درایت Ùˆ هوشیاری، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ بگیرند تا در ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود، مردم بتوانند شایسته ترینها را بدون هیچ ترس Ùˆ ÙˆØØ´ØªÛŒ برگزینند Ùˆ اختیارات کشوری را رای ایجاد تØÙˆÙ‘لات اساسی به آنان در دامنه ÛŒ دولت منتخب واگذار کنند. اگر باور Ùˆ یقین به چنین آرزویی Ùˆ ØÙ‚یقتی در Ø·ÛŒÙ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی به وجود نیاید، مطمئن باشید Ú©Ù‡ قرنهای قرن، آخوندها Ùˆ Ùقها با کاربست انواع Ùˆ اقسام Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ ریا کاریها Ùˆ تظاهر کردنها Ùˆ ØØªÙ‘ا به طور آشکار Ùˆ پنهان با کاربست شمشیر اقتلویی الّله به ØØ§Ú©Ù…یّت خود بر ایرانزمین، استمرار خواهند داد؛ ولو در ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ بین المللی مجبور شوند Ú©Ù‡ طعمه ÛŒ به غارت Ø±ÙØªÙ‡ ای به نام « ایرانزمین » را با گرگهایی غارتگرتر از خودشان در جاها Ùˆ زمانهایی به طور موقّت تقسیم کنند. ///
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانوشتها:
مقاله ÛŒ آقای علی میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³:
https://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=2&ni=19187&y=1
مدرنیته و جابجایی گرانیگاه ایمان:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_51062005.php
لغزیدن بر Ø³Ø·Ø Ùˆ Ú©Ú˜ سنجی واقعیّتها
[ نیم نگاهی به نظرات ناتمام آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ]
در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ناتمام Ùˆ دنباله دار آقای « علی میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ( 1 ) »، نکاتی به ذهن من خطور کردند Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ† آنها شایسته Ùˆ بایسته Ù…ÛŒ باشد. البته شاید نیکوتر Ù…ÛŒ بود اگر من، صبر Ù…ÛŒ کردم Ùˆ پس از خاتمه ÛŒ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ایشان به سنجشگری آن رو Ù…ÛŒ آورم. ولی گمان کنم همین تذکّر مختصر کاÙÛŒ باشد. امیدوارم Ú©Ù‡ آقای « Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ »، پس از مطالعه ÛŒ دیدگاه من، در باز نگری Ùˆ بررسی Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± خودش، Ú˜Ø±ÙØªØ± به « Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات ایرانزمین Ùˆ ریشه یابی آنها » کوشش کند.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³Ø› برغم تلاش ستودنی اش در « گسستن از غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای ایدئولوژیکی » Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ú¯Ø±ÙØªÙ† آگاهانه از کاربست متدهای « مارکسیستی Ùˆ آکبند Ùˆ کلیشه ای » برای سنجشگری Ùˆ بازشکاÙÛŒ مسائل Ùˆ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات ایرانزمین، هنوز Ù…ÛŒ توان ردّ پاها Ùˆ گرد Ùˆ غبار کوله بار سنگین چنان قالب ایدئولوژیکی را در لابلای جÙÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ نظرات ایشان پیدا کرد. علّتش نیز این است Ú©Ù‡ نقش ناخود آگاه Ùˆ تاثیر گذارنده ÛŒ چنان نگرش قالبی برای سالها در ذهنیّت Ùˆ روان هر انسانی Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ بخش مهمّی از سالیان زندگی ÙØ±Ø¯ÛŒ خودش را با اعتقاد داشتن به اصول چنان ایدئولوژیها Ùˆ مذاهب Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ ها Ùˆ امثالهم Ùˆ همچنین ØØ¶ÙˆØ± در Ù…ØÙلهای ایدئولوژیکی / مذهبی / مرام Ùˆ مسلکی / نظریّه ای Ùˆ غیره Ùˆ ذالک به سر برده است. ایشان آن خانه تکانی بنیانی ذهنی را Ú©Ù‡ گوشه Ùˆ کناره هایش همچنان به قالبهای ایدئولوژیکی میخکوب مانده اند، بایستی به تن خویش با پشتکار جدّی لایروبی کند تا آثار Ùˆ Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´ لطمات شدید نبینند Ùˆ ارزش پژوهشی آنها نیز به شدّت، کاسته نشوند. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ± غبار گونه ÛŒ چنان نگرشیهای قالبی در آثار پژوهشگران Ùˆ نویسنده گان مختل٠هرگز دلیل بر « مطلق بی اعتبار جلوه دادن نظرات Ùˆ آثار آنان » نیست Ú©Ù‡ نیست؛ بلکه بایستی آن شعور Ùˆ Ùهم را داشت Ú©Ù‡ هنر « سرند کاری » را در مطالعه ÛŒ آثار آنان به کار بست Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ ارزشمند Ù…ÛŒ باشد، پرورید Ùˆ ÙØ±Ø§Ø¨Ø§Ù„انید Ùˆ تاکید مبرم بر آن کرد Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ سنجشگری Ù…ÛŒ باشد با گشوده Ùکری Ùˆ مسئولیّت Ùˆ غمخواری Ùˆ دقّت بدون هیچگونه ØÙب Ùˆ Ø¨ÙØºØ¶ÛŒ بر قلم راند. من Ù…ÛŒ کوشم Ú©Ù‡ خیلی مختصر Ùˆ Ù…Ùید با ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ú†Ù†Ø¯ نکته ÛŒ کلیدی در Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± ایشان تمرکز کنم Ùˆ سپس دیدگاه خودم را چنانچه ضرورتی داشت، پس از انتشار کامل Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ به طور گسترده تر بازنویسی کنم.
1- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ براین عقیده است Ú©Ù‡ : [..... انقلاب اسلامي ايران شايد نالازم ترين Ùˆ غيرضروري ترين انقلاب در تاريخ انقلاب هاي دو قرن اخير بود زيرا بیشتر انقلاب هاي دو قرن اخير در اوج Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· اقتصادي Ùˆ زوال اجتماعي روي داده اند، در ØØ§Ù„يكه انقلاب 57 در دوران رشد اقتصادي Ùˆ رونق مناسبات اجتماعي بوقوع پيوسته است. از اين گذشته، وقوع دو رويداد عمدتاً غيرمذهبي (لائيك) يعني انقلاب مشروطيت (1906) Ùˆ جنبش ملي كردن صنعت Ù†ÙØª در ايران (1950) ابهامات Ùˆ تناقضات موجود در چرائي ظهور خميني Ùˆ وقوع انقلاب اسلامي را دو چندان مي كند. ]
اگر من با برداشت خودم به خطا Ù†Ø±ÙØªÙ‡ باشم Ùˆ منظور آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ را از « نا لازم ترین Ùˆ غیر ضروری ترین »، درست، Ùهمیده باشم، باید بگویم ایشان Ù…ÛŒ خواهند تاکید کنند Ú©Ù‡ « Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سیستم شاهان پهلوی ( پدر Ùˆ پسر ) » Ù…ÛŒ توانستند برای روبرو شدن Ùˆ سنجشگری Ùˆ کرانمند کردن « ارگانهای قدرتی Ùˆ Ù†Ùوذی شاهان پهلوی » به روشها Ùˆ ابزارها Ùˆ متدهای دیگری؛ سوای « طغیانها Ùˆ اعتراضها Ùˆ مقاومتها Ùˆ انقلاب Ùˆ جنگهای چریکی Ùˆ تظاهرات Ùˆ امثالهم » متوسّل شوند. البته ØÙ‚Ù‘ با آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ Ù…ÛŒ بود؛ اگر ما Ù…ÛŒ کوشیدیم Ú©Ù‡ « ریشه ها Ùˆ آرمانها Ùˆ پسزمینه های انقلاب مشروطیّت » را Ùقط از قالبها Ùˆ چارچوبها Ùˆ متدهای تاریخ پژوهی آکادمیکی؛ آنهم از نوع باختر زمینی اش، کنکاش Ùˆ وارسی نکنیم؛ بلکه تلاش بایسته Ù…ÛŒ کردیم Ú©Ù‡ از رویکرد خودمان به « اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانی » به اندیشیدن Ùˆ بازشکاÙÛŒ Ùˆ سنجشگری « رویداد مشروطیّت » اتّکا کنیم. آنگاه بود Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانستیم؛ نه تنها علل رویداد مشروطیّت را بÙهمیم Ùˆ دریابیم؛ بلکه همچنین Ù…ÛŒ توانستیم دلایل شکست آن را Ùˆ برآمدن « رضا شاه » را نیز بÙهمیم Ùˆ ریشه های اقتدار گرایی او را عمیق دریابیم. اساسا ØØ¶ÙˆØ± گرایشهای مذهبی در انقلاب مشروطیّت Ùˆ جنبش عظیم ملّی شدن صنعت Ù†ÙØª Ùˆ نقش دولت زنده یاد « دکتر Ù…ØÙ…ّد مصدّق » Ùˆ سپس ناکامیابی Ùˆ شکست جنبش ملّی شدن صنعت Ù†ÙØª Ùˆ وقوع کودتا Ùˆ به دنبال آن، واقعه ÛŒ پانزده خرداد 1342 Ùˆ ØØªÙ‘ا پا Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ùˆ Ø´Ú©Ù„ گیری جنبشهای چریکی با ایدئولوژی مارکسیستی Ùˆ مذهبی را از سازمان چریکهای ÙØ¯Ø§Ø¦ÛŒ خلق Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا سازمان مجاهدین خلق Ùˆ ÙØ¯Ø§Ø¦ÛŒØ§Ù† اسلام Ùˆ امثالهم تا « وقوع ناگزیر Ùˆ ناگریز ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی »، همه Ùˆ همه را درست Ùˆ دقیق در همان « گستره ÛŒ اساطیر ایرانی Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانیان » هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان Ùهمید Ùˆ ارزشیابی کرد Ùˆ چند – Ùˆ – چونشان را به Ù…ØÚ© زد.
در زمین لرزه ÛŒ دولت زنده یاد « دکتر مصدّق »، تمام همّ Ùˆ غمّ او Ùˆ یاران رادمنش ÙˆÛŒ این بود Ú©Ù‡ ایران را در « پروسه ÛŒ استقلال Ùˆ خودمختار شدن در کشور آرایی » بدون آویزان بودن به دخالتهای نظری Ùˆ پراکتیکی Ùˆ Ù†Ùوذی بیگانگان با تکیّه به مردم، واقعیّت پذیر کند. ÙˆÛŒ مخال٠سر سخت خاندان پهلوی Ùˆ شخص Ù…ØÙ…ّد رضا شاه نبود؛ بلکه او آرزو داشت Ú©Ù‡ « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه » بسان پادشاهان کشورهایی مثل سوئد Ùˆ انگلیس Ùˆ نروژ Ùˆ دانمارک Ùˆ امثالهم، Ùقط « نقش ØªØ´Ø±ÛŒÙØ§ØªÛŒ » داشته باشد Ùˆ تمام مسائل Ùˆ شیوه های اداره کردن کشور را به وزیران Ùˆ مجلس Ù…ØÙˆÙ‘Ù„ کند. آرزویی Ú©Ù‡ در چنبره ÛŒ « سائقه ÛŒ شدید ØØ³Ø§Ø¯Øª Ù…ØÙ…ّد رضا شاه به زنده یاد دکتر « Ù…ØÙ…ّد مصدّق » به دلیل Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ Ùˆ مقبول بودن چهره Ùˆ شخصیّت Ùˆ کارهای دکتر مصدق » واقیّت پذیر نشد Ùˆ نه تنها لهیب ØØ³Ø§Ø¯Øª باعث شد Ú©Ù‡ زنده یاد « دکتر مصدّق » را خانه نشین کند؛ بلکه روند سقوط Ùˆ متلاشی شدن سلطنت پهلوی Ùˆ پایان Ùˆ سقوط تاریخ شاهنشاهی ایرانزمین را نیز به قعر باتلاق اسلامیّت، رقم بزند. مردم ایران در جنبش ملّی شدن صنعت Ù†ÙØªØŒ Ùقط رویدادی کنکرت را در چالش با قدرتی بیگانه نمی دیدند؛ بلکه سر آغاز واقعیّت پذیر شدن آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ امیدها Ùˆ خواستها Ùˆ آینده ÛŒ درخشان ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود Ùˆ آزادی Ùˆ سر ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ùˆ رشد Ùˆ توسعه ÛŒ ایرانزمین را Ù…ÛŒ دیدند. وقوع کودتا Ùˆ بازگشت « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه »، اگر Ú†Ù‡ به بسیاری از امکانهای Ø±ÙØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„اتی Ùˆ بهسازی مناسبات اجتماعی Ùˆ مدرنیزاسیون ارگانهای کشوری انجامید؛ ولی درد جانسوز ملّت را در « عقده ÛŒ ØÙ‚ارت Ùˆ سر شکسته Ú¯ÛŒ » هرگز التیام نداد تا روزی Ú©Ù‡ آن خطبه ÛŒ معرو٠خمینی در پانزده خرداد سال 1342 به گوش کثیری از ایرانیان رسید. مردم ما با آن سخنرانی کذّایی Ùˆ بسیار مزخر٠خمینی در ØªØØª نام « امّت اسلام »، نشانه های استقلالخواهی خود را دیدند؛ ولی سایه ÛŒ درّه ÛŒ هولناک اسارت Ùˆ بر باد Ø±ÙØªÙ† Ùˆ غارت تمام Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ملّی خود را متوجّه نشدند. درست در همین مقطع بود Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ ÛŒ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ایرانی Ùˆ مسئولان Ùˆ غمخواران این آب Ùˆ خاک کهنسال؛ ولی دائم به غارت Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ همچنین دلسوزان Ùˆ خدمتگزاران مردم لت Ùˆ پار شده ÛŒ ما بود Ú©Ù‡ بایستی « ماهیّت سخنرانی ارتجاعی Ùˆ بسیار خطرناک خمینی » را رسوا Ùˆ سنجشگری رادیکال Ù…ÛŒ کردند. ولی دریغا Ú©Ù‡ بهترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک در باتلاق ایدئولوژی مارکسیسم روسی ÙØ±Ùˆ تپیده بودند Ùˆ Ø§ÙØªØ®Ø§Ø±Ø´Ø§Ù† این بود Ùˆ هنوز هست Ú©Ù‡ نوکر Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ اربان روسی خود Ùˆ « انترناسیونالیسم پرولتری » باشند. این بود Ú©Ù‡ ملّت ایران، ÙØ±ÛŒØ¨ خورد؛ زیرا آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلها در هر باری Ú©Ù‡ با آزمایشهای مردم برای واقعیّت پذیر شدن، شکست Ù…ÛŒ خورند، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در هاله ای از اÙقهای گرگ Ùˆ میشی Ùˆ اثیری گسترده Ù…ÛŒ شوند؛ طوری Ú©Ù‡ جاذبه ها Ùˆ زیباییهای آنها، تمام خطرات Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در آنها Ùˆ امکان سوء Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از آنها را خیلی سریع از دامنه ÛŒ نیروی Ùهم Ùˆ شعور Ùˆ تمییز Ùˆ تشخیص آدمیان به کنار Ù…ÛŒ زنند. مردم ایران در آن شعار کذّایی « امّت اسلام »، التیام زخم عمیق تØÙ‚یر شدن خود را در ماجرای کودتا بر علیه دکتر مصدّق Ù…ÛŒ دیدند. این بود Ú©Ù‡ به خمینی Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´ با « شاه »، دلگرم Ùˆ امیدوار شدند. آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ ایده آلها Ùˆ خواستها را Ù…ÛŒ توان سرکوب کرد؛ ولی نیست Ùˆ نابود، هرگز Ùˆ هرگز. تا زمانی Ú©Ù‡ مردم یک سرزمین، ایده آلها دارند، هیچ ØÚ©ÙˆÙ…ت مستبدّی؛ ولو تا دندان به هلاک کننده ترین سلاØÙ‡Ø§ مجهّز باشد، نمی تواند ØÚ©ÙˆÙ…ت ابدی خودش را بر مردم، ØÙظ کند Ùˆ آرزوها Ùˆ آرمانهای آنان را Ù…ØÙˆ Ùˆ سر به نیست کند. به همین دلیل، رویداد مشروطیّت بر خلا٠دیدگاه آقای Ù…ÛŒØ±ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ [ .... مقابله ÛŒ « بدعت ( تجدّد ) با «سنّت » ( شریعت ] نبود. ] من قبل از اینکه به دنباله ÛŒ سخن بپردازم؛ نکته ای را باید ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù….
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ به دلیل ØØ¶ÙˆØ± گسترده Ùˆ ریشه سوز Â«Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ ویرانگر » به نام « ترجمه Ùˆ طی٠مترجمان » در ایرانزمین، مسائل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما از مضاع٠شدن نیز ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ به کلاÙÛŒ دیوانه کننده تبدیل شده اند؛ زیرا ذهنیّت کثیری از ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان سرزمین ما در « قالبهای ترجمه ای » میخکوب Ùˆ Ù…ØÚ©ÙˆÙ… Ùˆ عقیم مانده اند. بدعت / تجدّد را ما در معنای « شبیه شدن » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ خیلی Ú©Ù‡ از Ù„ØØ§Ø¸ نظری Ùˆ ذهنیّتی متØÙˆÙ‘Ù„ شده باشیم، آن را در معنای « مدرن شدن همچون باختر زمینیان Ùˆ مدرنیته بازی » Ù…ÛŒ Ùهمیم. صر٠نظر از اینکه چنین معادل نویسیها با اصل Ùˆ صورت Ùˆ تاریخ پیچیده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ ترمینوسهای Ùکری در سرزمینهای باختری به شدّت در تضاد Ùˆ تناقض Ù…ÛŒ باشند، بایستی تاکید کنم ما هنوز Ú©Ù‡ هنوز است، دو Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان اساسی Ùˆ ریشه ای « مدرنیته / سنّت » را اصلا نمی Ùهمیم Ùˆ هیچ شناخت عمیق Ùˆ مغزه داری نیز از آنها نداریم. با خواندن چهار تا پنج کتاب شکسته – بسته ÛŒ ترجمه ای Ùˆ ده الی بیست تا مقاله های سطØÛŒ Ùˆ بی مغز Ùˆ مایه در مطبوعات اینترنتی Ùˆ نشریه ها Ùˆ غیره Ùˆ سپس، شبانه روز، Ù‚ÙØ¯ Ù‚ÙØ¯ کردن در باره ÛŒ « نیتچه Ùˆ هایدگر Ùˆ پوپر Ùˆ ژاک دریدا Ùˆ میشل ÙÙˆÚ©Ùˆ Ùˆ مارکس Ùˆ لیوتار Ùˆ کثیری امثالهم » در ØÙ„قه ها Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ های چیز نویسان بی مایه Ùˆ Ú©Ù… مایه Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù‡ ÛŒ ØÙکّام Ùقاهتی، تصوّر Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانیم مدرنیته چیست؟ Ùˆ خاستگاهها Ùˆ جلوه ها Ùˆ ابعاد گوناگون آن کدامیند؟ Ùˆ چگونه Ù…ÛŒ توان آن را مثل آلات Ùˆ ادوات مکانیکی Ùˆ تکنیکی همچون « چای نپتون » وارد دیگ غلیان سنّت کرد Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ جامعه ÛŒ ایرانی را یک شبه بسان مردم باختر زمین، « دمکرات منش Ùˆ گشوده Ùکر Ùˆ دارای آگاهبود ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ضدّ مذهب » بار آورد. چنین تصوّری از Ù¾ÙØ±Ø³Ù…ان مدرنیته داشتن، ØØ¯ÙˆØ¯ سه دهه است Ú©Ù‡ ذهنیّت عقب مانده ترین Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ù‘رترین اقشار بسیار Ù¾ÙØ± مدّعای طی٠« ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان جامعه ÛŒ ما » را – مهم نیست کجا مقیم باشند - در چنبره ÛŒ اختاپوسی خودش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است Ùˆ با تولیدات ترجمه ای – باسمه ای خودشان روز به روز به Ø®ÙÙ‡ کردن مردم Ùˆ دوام سیطره ÛŒ آخوندها Ùˆ ولایت Ùقاهتی، شدّت مضاع٠می دهند. ما « تجدّد » را به معنای « خود زایی Ùˆ نو زایی از زهدان بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تصاویر اساطیر ایرانی Ùˆ تجربیّات مایه ای مردم خودمان » نمی دانیم؛ بلکه به معنای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار « مدرنیزاسیون مشابهتی با نوع زندگی مردم باختر زمین » Ù…ÛŒ Ùهمیم Ùˆ درمی یابیم Ùˆ این ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ اجتماع ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ملّت ماست Ú©Ù‡ خویشتن را به دور Ù…ÛŒ اÙکنند تا راه Ø±ÙØªÙ† کبک را تقلید کنند!. مسئله ÛŒ « سنّت » را نبایستی هیچگاه با « شرایع »، اینهمانی معنایی داد. منظورم این نیست Ú©Ù‡ شرایع برآمده از مذاهب، هیچ هستند؛ بلکه به این دلیل Ú©Ù‡ شرایع، تکه ای مختصر در گستره ÛŒ « سنّت » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ ما نبایستی اینقدر سنّت را در معنای بسیار تنگ Ùˆ تاریک Ùˆ سطØÛŒ « شرایع » میخکوب کنیم؛ زیرا با چنین کاری نه تنها پیوند خود را با زمینه ها Ùˆ ریشه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم خود، قطع Ù…ÛŒ کنیم؛ بلکه در پرداختن Ùˆ اندیشیدن به Ùلاکتهای آنان Ùˆ تلاش برای ریشه یابی مسائل Ùˆ Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ علاج آور ØŒ Ø³ÙØ±Ù†Ø§ را با نیّتی بسیار خوش از سر گشادش با توهّمی آکادمیکی! خواهیم نواخت. « ترادیسیون »، دامنه ای وسیع تر از « شرایع برآمده از مذاهب » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ نه تنها آداب Ùˆ رسوم Ùˆ اعتقادات Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ نگرشهای مختل٠و باورها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک را در برمی گیرد؛ بلکه زمینه ایست Ú©Ù‡ اگر شخم زده Ùˆ دائم باغبانی نشود، خطر اینکه به Ø´Ú©Ù„ موریانه ای آسیب زننده Ùˆ منهدم کننده ÛŒ درخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ نیز از آب در آید، بسیار زیاد Ù…ÛŒ باشد.
رویداد انقلاب مشروطیّت با رسیدن نسیم بادهای انقلاب ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ به آبهای خلیج ÙØ§Ø±Ø³ Ùˆ خاور میانه بود Ú©Ù‡ Ø·ÛŒÙ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان خانواده های مرÙّه ایرانی Ùˆ درباریان ØÚ©ÙˆÙ…تی را به چالش با خود ÙØ±Ø§ خواند. رویکرد ایرانی به « هویّت / خویشباشی » خودش در طول هزاره ها تا همین امروز با انواع Ùˆ اقسام موانع داخلی Ùˆ ØØ§Ø¯Ø« شده بر وجودش روبرو بوده است از « میترائیسم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا زرتشتیگری Ùˆ غالب شدن شمشیر اقتلویی مومنان اسلامیّت Ùˆ سپس نتایج تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری Ùˆ Ùکری باختر زمینیان Ú©Ù‡ در عرصه ÛŒ بازارهای جهانی با آوار شدن سیلابوار کالاهای تجاری Ùˆ ایدئولوژی مبلّغ آنها به نام مدرنیزاسیون در مناسبات مردم جوامع گوناگون؛ بویژه خاورمیانه ای »، Ù†Ùوذ Ùˆ رسوخ پیدا کردند . اینکه ایرانی با غالب Ùˆ قاهر شدن شمشیر اقتلویی مومنان به الّله از دیر باز در یک کشمکش « مدارایی Ùˆ گاهی به میخ زدن Ùˆ گاهی به نعل Ùˆ گاهی در ØØ¯ÛŒØ« دیگران سخن Ú¯ÙØªÙ† » Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تا همین امروز در کشاکش Ù…ÛŒ باشد، همه Ùˆ همه نشانگر آنند Ú©Ù‡ اگر آوازه گران Ùˆ نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† رویداد مشروطیّت، آن Ùهم Ùˆ شعور را داشتند Ú©Ù‡ بدانند Ú†Ù‡ چیزی را بایستی « پایه Ùˆ اساس Ùˆ سکّوی پرش » به سوی پیوستن به جهان مدرن قرار داد، در عوض شرکت کننده گان در انقلاب ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ آمیز 1357ØŒ نه تنها هیچ شناختی از تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ مردم سرزمین خود نداشتند؛ بلکه با « Ø´Ú©Ù„ گیری ØØ²Ø¨ توده Ùˆ مارکسیسم روسی تا همین امروز » در پروسه ÛŒ پنجاه ساله ای با شعار بسیار مزخر٠« انترناسیونالیسم پرولتری » در یک جبهه بندی Ùˆ خصومت Ùˆ کینه توزی هیستریک Ùˆ هنوز معالجه ناپذیر نسبت به تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی، توقّ٠شتر عصّار خانه ای کرده اند Ùˆ همچنان با Ù…ÙØªØ¹Ù‡ گیهای خود برای ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی بر این Ùلاکت خانمانسوز با شور Ùˆ اشتیاق « پیشگامی! » Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± نیز Ù…ÛŒ کنند. رویکرد آوازه گران جنبش مشروطیّت به مایه های انگیزشی تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن ایران باستان هرگز « بازگشتی رجعت گونه در مسیری پیموده شده » نبود. خطای بسیار عظیم Ùˆ تاس٠بار Ùˆ مضØÚ© تمام آنانی Ú©Ù‡ « از بازگشت به گذشته های سپری شده » Ù…ÛŒ نالند Ùˆ آن را Ù…ÛŒ نکوهند، همین است Ú©Ù‡ آن شعور Ùˆ Ùهم را ندارند تا تمییز Ùˆ تشخیص بدهند Ú©Ù‡ « مسئله ای به نام زمان » در ÙلسÙیدن / Ùیزیک / دانشهای مختل٠راسیونالیستی به Ú†Ù‡ معانی به کار Ù…ÛŒ رود. ما هنوز Ú©Ù‡ هنوز است از « زمان »، برداشتی Ùیزیکی Ùˆ خطّی Ùˆ گراماتیکی داریم Ùˆ اصلا Ùˆ ابدا مسئله ÛŒ زمان را « در دامنه ÛŒ ÙلسÙیدن Ùˆ اساطیر » نمی Ùهمیم Ùˆ هیچ پیوندی Ùˆ برداشتی Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÛŒ ÙلسÙÛŒ نیز از آن نداریم Ú©Ù‡ نداریم Ùˆ علّت در جا زدنها Ùˆ رو به قهقرا Ø±ÙØªÙ†Ù‡Ø§ÛŒ قرن به قرنمان نیز در پیچ عدم Ùهمیدن همین Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ÙØ±Ùˆ تپیده است Ùˆ اگر اØÛŒØ§Ù†Ø§ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ در میان ما پیدا شوند Ú©Ù‡ بخواهند چنین Ú©Ú˜ برداشتهایی را روشن کنند، آنقدر جهالت Ùˆ خصومت در ØÙ‚Ù‘ آنان Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ نوشته هایشان Ùˆ نامشان را در قرنطینه Ù…ÛŒ گذاریم Ùˆ بایکوتشان Ù…ÛŒ کنیم تا نه تنها راه را برای تØÙˆÙ‘لات اساسی در ذهنیّت Ùˆ روان خود ببندیم؛ بلکه در قطورتر کردن ØØµØ§Ø± ØÙ…اقتهای خود، سعی بلیغ آکادمیکی - اسلامی – مدرنیته ای! نیز Ù…ÛŒ کنیم. من قبلا در باره ÛŒ مسئله ÛŒ زمان، Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ جداگانه نوشته ام Ùˆ از ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨ÛŒØ´ØªØ± خودداری Ù…ÛŒ کنم ( نگاه کنید به Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±: « مدرنیته Ùˆ جابجایی گرانیگاه ایمان » { 2 } )
یکی از کلیدی ترین خطاهای Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان اجتماع ما در این است Ú©Ù‡ هیچگاه به خودشان زØÙ…ت ژرÙکاری در باره ÛŒ علل « Ø±ÙØ®Ø¯Ø§Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ کشوری مردم باختر زمین » را نمی دهند. Ú©Ù… Ø§ØªÙ‘ÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ú©Ù‡ پژوهشگری یا جوینده ای از میان ما پیدا شود Ú©Ù‡ بخواهد « اعماق Ùˆ ریشه ها Ùˆ پسزمینه های رویدادهای مختل٠باختر زمینیان » را به تن خویش با رجوع کردن به « منابع اوریژینال »، پیگیری Ùˆ ارزشیابی کند Ùˆ بÙهمد Ùˆ از مایه های Ùکری - ÙلسÙÛŒ آنها به خویشاندیشی انگیخته شود. ما با خواندن یک سری سطØÛŒÙ‘ات Ùˆ کلّیّات دانشنامه ای Ù…ÛŒ خواهیم خودمان را از ÙØ±Ø§ØªØ± کاویدن Ùˆ اندیشیدن ÙØ±Ø¯ÛŒ معا٠کنیم Ùˆ خود به خود پیداست Ú©Ù‡ باز ماندن به کلّیّات Ù…ÛŒ تواند کلیدی ترین مویرگهای تکاندهنده Ùˆ ایجاد کننده ÛŒ رویدادها را در سایه قرار دهد. برای مثال: اخباری Ú©Ù‡ در باره ÛŒ یک Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± بزرگ Ùˆ مخرّب در مطبوعات Ùˆ رسانه ها با آن تصویرهای رعب آور، انعکاس Ùˆ منتشر Ù…ÛŒ شوند، ما را از اندیشیدن در باره ÛŒ علّت Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانسته شاید یک چوب کبریت 10 میلیمتری بوده باشد، ممانعت کند. جنبش روشنگری در باختر زمین از پیامدهای زمین لرزه های « رÙورماسیون Ùˆ رنسانس » بود. در جامعه ÛŒ ما Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ Ùˆ بدبختانه، کلمه ÛŒ « رÙورماسیون » را مترجمان چیز نویس Ùˆ بی مایه به « دین پیرایی ( !ØŸ ) » برگردانده اند Ùˆ دقیقا با همین معادل اØÙ…قانه است Ú©Ù‡ بقیّه ÛŒ کرد Ùˆ کارهای آسیب زننده ÛŒ خود را با ØØ§Ù„تهای پر طمطراق Ùˆ پر دبدبه Ùˆ کبکبه به نام « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ!ØŸ »، بسان میکرب در رگها Ùˆ شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ مغز Ùˆ Ø±ÙˆØ Ùˆ روان ایرانیان گسترش Ù…ÛŒ دهند. « رÙورماسیون » بر خلا٠آن معادلنویسی مخرّب Ùˆ مزخر٠مترجمان ما، در تÙکّر Ùˆ کشمکشهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ - اجتماعی باختر زمینیان، واکنشی بود برای « خنثا کردن آتوریته Ùˆ سلطه ÛŒ مطلق Ø§ØµØØ§Ø¨ کلیسا بر ذهنیّت Ùˆ روان مردم به طور کلّی ». جنبش رÙورماسیون هرگز Ùˆ هرگز در این راستا نبود Ú©Ù‡ « مذهب / دین » را از چهره های مختل٠اجتماعی بزداید Ùˆ اعتقادات را در ذهنیّت Ùˆ وجود انسانها متلاشی کند؛ بلکه بیش از هر چیز دیگر در سمت Ùˆ سوی « آگاه کردن مردم از عقاید خودشان Ùˆ واپس راندن Ø§ØØ³Ø§Ø³ گناه نخستین Ùˆ آزاد شدن وجدان ÙØ±Ø¯ÛŒ انسانها از هر گونه آتوریته ÛŒ مذهبی » بود بدون آنکه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بخواهند برای مسائل ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی به « مراجعی یا مجتهدینی Ùˆ ÙØªÙˆØ§ دهنده گانی Ùˆ نصوص کتاب مقدّس » متّکی باشند. بنابر این، رÙورم در گستره ÛŒ تÙکّر باختر زمینیان به معنای؛ « پیراستن Ùˆ زدودن دین / مذهب / ØØ°Ù Ùˆ متلاشی کردن آن » نمی باشد. درست در همین بستر بود Ú©Ù‡ برداشت Ùکری Ùˆ ÙلسÙÛŒ از « Ù…Ùهوم آزادی » نیز از ملّتی به ملّت دیگر، ÙØ±Ù‚ Ù…ÛŒ کرد. آنچه برای ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒØ§Ù†ØŒ معنای انقلاب برونی Ùˆ خیابانی داشت، برای آلمانها، معنای درونی Ùˆ گسستن Ø±ÙˆØ Ùˆ مغز Ùˆ روان از اعتقادات عÙÙ„ Ùˆ زنجیری داشت Ùˆ برای انگلیسیها، هم به معنای گسستنهای دورنی بود، هم واقعیّت پذیریهای برونی.
تمام آن Ø§ØØ²Ø§Ø¨ÛŒ Ú©Ù‡ در کشورهای اروپایی پا Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ توانستند در طول یکصد سال Ùˆ اندی گذشته، وجود خود را استØÚ©Ø§Ù… بدهند، همه Ùˆ همه از « گستره ÛŒ اعتقادات Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن » بود Ú©Ù‡ توانستند برنامه های پراکتیکی خود را Ùˆ همچنین نظریّه های برآمده از Ú˜Ø±ÙØ§ÛŒ آنها را برای پاسخ دادن به Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات کشوری از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن مردم خود، اقتباس Ùˆ استنباط Ùˆ استخراج کنند Ùˆ هنوز Ú©Ù‡ هنوز است در دامنه ÛŒ کشمکشهای Ø§ØØ²Ø§Ø¨ سیاسی کشورهای باختری Ù…ÛŒ توان از نام Ùˆ برنامه Ùˆ اساسنامه ÛŒ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ تشکیلات Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± تعداد گرایشها Ùˆ ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠در دامنه ÛŒ دولت به ماهیّت Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ù¾ÛŒ برد. به عبارت دیگر؛ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ هر سرزمینی بایستی از بستر « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم »، ریشه بگیرند؛ نه از اراده ÛŒ قدرتپرست Ùˆ جاه طلبیهای عدّه ای با تکیه کردن به نظریّه ها Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ تزهای آکادمیکی اساتید دانشگاههای باختر زمینیان Ùˆ متÙکّران ØØ¨Ù„ المتینی باختری مثل مارکس. ØØªÙ‘ا جنبشهای رادیکالیستی Ùˆ انقلابی آغاز دهه های قرن نوزدهم Ùˆ بیستم، ریشه های خود را از اعتقادات گسترده در دامنه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تØÙˆÙ‘لات آن » Ù…ÛŒ گیرند. این بود Ú©Ù‡ جنبش رÙورماسیون، بر بستر « هومانیسم Ùˆ ارجمندی انسان » توانست نم نم، Ø´Ú©Ù„ به خود بگیرد Ùˆ پیشزمینه های نو زایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدّن باختر زمینیان را با اندیشیدنها Ùˆ انگیخته شدنهای متÙکّران Ùˆ ÙÛŒØ§Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ Ù…ÙØµÙ„ØØ§Ù† مذهبی Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندان Ùˆ موسیقیدانان Ùˆ نقّاشان در متاثّر شدن از اساطیر یونانی امکانپذیر کنند؛ به گونه ای Ú©Ù‡ اوج جنبشهای « Ø±ÙØ±Ù…اسیون Ùˆ رنسانس » را Ù…ÛŒ توان در تÙکّرات Ùˆ ایده های متÙکّران Ú˜Ø±ÙØ§Ù†Ø¯ÛŒØ´ جنبش روشنگری به عیان دید. تا همین امروز در اروپا تنها شناسه ÛŒ جنبشهای Ø±ÙØ±Ù…اسیون Ùˆ رنسانس Ùˆ پروتستانیسم، همان « انگیخته شدن Ùˆ تاثیر پذیری از هومانیسم ایتالیا Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ رواقیون Ùˆ اساطیر یونانی » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ØÙ‚ّانیّت باز اندیشیده ها Ùˆ تجدید نظر کردنها را در مسیØÛŒÙ‘ت رسمیّت Ù…ÛŒ دهند. برغم تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ گسترده ÛŒ اÙکار « مارتین لوتر ( 1483 - 1546 Ù…. ) Ùˆ Ùیلیپ ملانختون ( 1497 – 1560 Ù…. ) Ùˆ یوهان کالون ( 1509 – 1564 Ù…. ) » در جنبشهای رÙورماسیون، بایستی Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ مردم باختر زمین، به راهی گام ننهادند Ú©Ù‡ آنان نشان Ù…ÛŒ دادند Ùˆ مبلّغ آن بودند؛ بلکه از آرا Ùˆ اقدامهای آنان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کردند Ùˆ راهی را پیمودند Ú©Ù‡ « اراسموس Ùون روتردام ( 1466 – 1536 Ù…. ) » با دلیری Ùˆ گستاخی Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ خودش، مشعلدار آن شده بود؛ یعنی « راه هومانیسم Ùˆ ارجمندی انسان را ».
در این جا تاکید کنم Ú©Ù‡ بر خلا٠رویداد Ø±ÙØ±Ù…اسیون در باختر زمین، آوازه گران جنبش مشروطیّت Ù…ÛŒ خواستند با تاثیر Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ† از مایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانی Ú©Ù‡ با هویّت ایرانی ( = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستی Ùˆ قداست جان Ùˆ زندگی ) اینهمانی دارد، رستاخیزی تازه را در تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. این بود Ú©Ù‡ زمین لرزه ÛŒ عمیق Ùˆ بسیار ستایش انگیز جنبش « Ù…ØÙ…ّد علی باب » Ú©Ù‡ یک نابغه ÛŒ بی همتا Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ دلیر ایرانزمین بود با « رÙورم در اسلامیّت » آغاز نشد؛ بلکه به ØÙ‚Ù‘ Ùˆ از روی رادمنشی Ùˆ گستاخی بسیار ستودنی با « منسوخ کردن اسلامیّت » بود Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ§ رونده Ú¯ÛŒ ریشه های درخت آزادی را با خودش به ارمغان آورد. جنبش مشروطیّت توانست تکانی به روان ÙØ±ÙˆØ®Ùته ÛŒ ایرانی در سیاهچال وامانده گیها بدهد Ùˆ تاثیر گذار باشد؛ زیرا آوازه گران مشروطیّت هیچگاه در Ùکر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر ملّت Ùˆ چپاول ثروتهای ملّی نبودند؛ بلکه در Ùکر « آزادی Ùˆ سر بلندی Ùˆ باغبانی ایرانزمین Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آن » بودند. به همین سبب نیز توانستند نقش عظیمی در تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری Ø§ÛŒÙØ§ کنند. « جنبش Ù…ØÙ…ّد علی باب » به دلیل خطا پنداری Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ خوردن زنده یاد « امیر کبیر » به شکست انجامید Ùˆ به خاک Ùˆ خون کشیده شد؛ زیرا ارزیابی « امیر کبیر » از جنبش باب، بسیار ناپخته Ùˆ ناسنجیده Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ ناشده Ùˆ آلوده به صدها اطّلاعات خبط Ù…ÛŒ بود. در ØØ§Ù„یکه جنبش باب، تکمیل کننده Ùˆ زمینه پرداز Ùˆ خاک مستعد برای تمام آن آرزوها Ùˆ آرمانها Ùˆ ایده آلهایی بود Ú©Ù‡ شخصیّتی بزرگ مثل « امیر کبیر » بر آن بود در دامنه ÛŒ کشور داری به واقعیّت پذیری آنها همّت کند Ùˆ امیدوار باشد. سرکوب جنبش باب، همانا ارّه کردن شاخه ای بود Ú©Ù‡ « امیر کبیر Ùˆ مرغ ایده آلهایش » بر آن نشسته بودند. پس از سرکوب جنبش باب Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ‡ شدن امیر کبیر، راه برای ÙØªÙ†Ù‡ گران جاه طلب Ùˆ اسلامیستهای شمشیر اقتلویی باز شد Ùˆ آن امکان را به دست آوردند Ú©Ù‡ بتوانند تا همین امروز به سرکوبگیریها Ùˆ Ú©ÙØ´Øª Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان ادامه دهند. پس از شکست جنبش باب، بازمانده گان Ùˆ تاثیر پذیرنده گان چنان جنبشی در Ø´Ú©Ù„ گیری « انقلاب مشروطیّت »، نقش اساسی در پس پرده Ø§ÛŒÙØ§ کردند. نامیدن Ùˆ ØØªÙ‘ا اتّهام بابیگری Ú©Ù‡ به بسیاری از ÙØ¹Ù‘الان Ùˆ کوشنده گان جنبش مشروطیّت Ù…ÛŒ چسباندند، Ùقط شایعه نبود؛ بلکه در بسیاری از جنبه ها، ØµØØª نیز داشت. انقلاب مشروطیّت Ùˆ جنبش Ù…ØÙ…ّد علی باب اثبات Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ ایرانی، به رستاخیز عظیم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در تمام عرصه ها نیاز مبرم داشت Ùˆ همچنان دارد. این است Ú©Ù‡ پوست انداختن Ùˆ نو زایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ معمولا با گسستن از اعتقادات Ùˆ « تجدید نظر کردن Ùˆ سنجشگری مذاهب Ùˆ سنّتها Ùˆ میراث نیاکان Ùˆ بازکاوی لایه های تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ لت Ùˆ پار شده ÛŒ مردم خود از بهر زایش خودی دیگر » به همّت « رادمنشان خویشاندیش Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ سنجشگر Ùˆ شخصیّتهای مسئولیّت پذیر » همپاست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند امکانهای تØÙˆÙ‘لات اجتماعی Ùˆ کشوری را در سراسر جزئیّات، ممکن کنند.
2- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ بر این عقیده اند Ú©Ù‡: [ ....به جرأت Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ در سال 57 اگر شخصیّتی - مانند مصدّق - وجود Ù…ÛŒ داشت، قدرت گیری «خمینی» بسیار بسیار بعید Ù…ÛŒ بود. ]
اتّقاقا در همان اوائل کشمکشهای خیابانی Ùˆ اغتشاشات آغاز انقلاب طاعونی با ØØ§Ø¯Ù‘ شدن مسئله Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± تلویزیونی « Ù…ØÙ…ّد رضا شاه Ùˆ اعلان برکنار شدن داوطلبانه ÛŒ خودش از سلطنت Ùˆ سپردن اختیارات به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´ Ùˆ همچنین برگزیدن زنده یاد دکتر شاهپور بختیار به نخست وزیری » Ù…ÛŒ شد Ø·ÙˆÙØ§Ù† ویرانگر Ùˆ خانمانسوز Ùˆ قدرتگیری طی٠آخوند جماعت را کنترل Ùˆ خنثا Ùˆ متلاشی کرد. ولی دریغا Ú©Ù‡ ذهنیّتهای ÙØ±Ùˆ Ø®ÙØªÙ‡ تا خرخره در « باتلاق انترناسیونالیسم پرولتری Ùˆ نوکری Ùˆ متابعت کردن از برادر ارشد (= روسیه ) » Ú©Ù‡ با کینه توزیهای متاÙیزیکی شده شان به « سیلاب آهن » تبدیل شده بودند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´Ø§Ù† Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ø´Ø§Ù†ØŒ عدم گسستن ذهنیّت Ùˆ روان آنها را از اعتقادات مذهبی / شیعه گری رسوا Ù…ÛŒ کرد، به رادیکالیزده شدن شمشیر اسلامیّت شدّت دادند Ùˆ ایرانزمین را به قعر قهقرایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ رسوایی جهانی ÙØ±Ùˆ غلتاندند؛ یعنی ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای Ú©Ù‡ عواقب آن، نه تنها دامن ایران Ùˆ ایرانی را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ بلکه دامن جهانیان را نیز در بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ طوری Ú©Ù‡ خشونت بدوی Ùˆ ØªÙˆÙ‘ØØ´ ددّ خویانه ÛŒ ØÙکّام Ùˆ وابسته گانشان در هر گوشه ای از جهان، در ØØ§Ù„ توسعه ÛŒ سرطانی Ù…ÛŒ باشد. من هرگز ÙØ±Ø§Ù…وش نمی کنم Ú©Ù‡ زنده یاد « دکتر بختیار » در پخش مستقیم برنامه ای از تلویزیون ØŒ خطاب به مردم Ú¯ÙØª: ( آیا شما کتاب آقای خمینی را خوانده اید؟. آیا Ù…ÛŒ دانید Ú©Ù‡ او با ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی، Ú†Ù‡ چیزی برای شما در نظر دارد؟). مسئله این است Ú©Ù‡ آن روزها، کدام گوش شنوا وجود داشت تا چنین Ù‡ÙØ´Ø¯Ø§Ø± Ùˆ ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ جگرخراش Ùˆ صمیمیّت ستودنی را بÙهمد Ùˆ دریابد؟.
3- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ از « ناسیونالیسم ( !ØŸ ) ایرانی » نوشته اند. نکته ای Ú©Ù‡ شایان تذکر Ù…ÛŒ دانم، این است Ú©Ù‡ « ایرانی » در طول تاریخ پر ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ نشیبش، هیچگاه Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ÛŒ به نام « ناسیون » نداشته است. Ø¨ØØ« « ناسیون Ùˆ ناسیونالیته » از رویدادهای جوامع باختری Ù…ÛŒ باشد Ùˆ هیچ ربطی به واقعیّت « تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانزمین » ندارد. اساسا وجود استانهای ایران با نام « اقوام (= کردستان / لرستان / بلوچستان / گیلان / آذربایجان Ùˆ غیره ) » نشانگر آنست Ú©Ù‡ در ایران، پدیده ای به نام « ناسیون » هرگز واقعیّت نداشته است Ùˆ ندارد. پناه بردن Ùˆ سنگر Ú¯Ø±ÙØªÙ† بعضی از اقوام ایرانی به « قومـگرایی » از پیامد Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تضاد Ùˆ خشونت بدوی با « بÙنمایه ها Ùˆ پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باهمستان ایرانی » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ ØÙکّام، تمام روشها Ùˆ سیاستهای داخلی خود را به سرکوب Ùˆ شانتاژ کردن Ùˆ واپس راندن Ùˆ قبضه کردن ØÙ‚وق ØÙ‚ّه ÛŒ اقوام Ùˆ اقلیّتهای ایرانی، Ù…Ù†ØØµØ± Ùˆ مختوم کرده اند.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در جایی دیگر Ú¯ÙØªÙ‡ اند: [ .... چيزي را كه ما - غالباً - ÙØ±Ø§Ù…وش كرده بوديم اين بود كه استقرار آزادي Ùˆ دموكراسي به زيرساخت هاي اقتصادي - اجتماعي Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ Ùˆ به ظهور طبقات يا اقشار معيني نياز دارد. به عبارت روشن تر: دموكراسي، همزاد سرمايه داري است. بهمين جهت است كه Ú¯ÙØªÙ‡ ام: در يك جامعة ÙØ¦ÙˆØ¯Ø§Ù„ÙŠ استقرار آزادي Ùˆ دموكراسي غيرممكن است. ]
من مطمئن هستم Ú©Ù‡ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ هنوز تصوّر Ù…ÛŒ کنند « زیرساختهای اقتصادی » هستند Ú©Ù‡ تØÙˆÙ‘لات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را ایجاد Ù…ÛŒ کنند. این نوع نگرش Ú©Ù‡ یاد آور همان « با عینک ایدئولوژی دیدن » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ ØÚ©Ø§ÛŒØª از تز کاملا سطØÛŒ Ùˆ نیندیشیده ÛŒ کارل مارکس ( = روبنا / زیر بنا ) Ù…ÛŒ کند، هرگز روشنگر ایده ÛŒ « دمکراسی Ùˆ آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی بر آمده از آن در جوامع » نیست Ú©Ù‡ نیست. مسئله ÛŒ آزادی Ùˆ دمکراسی، بیش از آنکه به زیرساختهای های اقتصادی ( البته به تعبیر آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ ) تکیه داشته باشند به « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان یک ملّت، منوط Ù…ÛŒ باشند Ùˆ به نگرشی بازبسته است Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ از کار Ùˆ تولید » دارند. اینکه انسانهای یک جامعه، جهان Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± در آن را چگونه ببینند Ùˆ بÙهمند Ùˆ ارزشیابی کنند، بالطّبع شیوه های کار کردن Ùˆ تولیدات آنان نیز در « ساختمان سازی اجتماع Ùˆ کشور آرایی Ùˆ ارگانهای کارکردی دولت Ùˆ پیوندهای بین المللی »، نقش کلیدی نیز Ø§ÛŒÙØ§ Ù…ÛŒ کنند. یک نگاه گذرا به آثار متÙکّران برجسته ای همچون: « ورنر سومبارت [ 1863- 1941 Ù…. ] ( Ú©Ù‡ خودش یک سوسیالیست بود ) Ùˆ ماکس وبر( 1864 – 1920 Ù…. ) Ùˆ ارنست ترولش ( 1865 – 1923 Ù…. ) » Ùˆ بسیاری امثال اینان Ùˆ ØØªÙ‘ا مطالعه ÛŒ عمیق تئوریهای اجتماعی کلیسای کاتولیک Ùˆ پروتستان نشان Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آزادیها Ùˆ دمکراسی باختر زمینی از پیامدها Ùˆ [ همزادان اقتصاد کاپیتالیستی ] نبوده Ùˆ نیستند؛ بلکه از پیامدهای تØÙˆÙ‘لاتی Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ در دامنه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم در معنای وسیع کلمه، بویژه اعتقادات مذهبی / دینی » صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ سپس در ابعاد اقتصادی Ùˆ کشور داری واتابیده شده اند. به عبارت دیگر؛ دمکراسی Ùˆ آزادی از نتایج « گسستنها Ùˆ سنجشگریها Ùˆ نو زاییها Ùˆ ایده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ ابتکارات Ùˆ اختراعات Ùˆ Ø§Ú©ØªØ´Ø§ÙØ§Øª Ùˆ هنرها در گستره ÛŒ وسیع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » Ù…ÛŒ باشند Ú©Ù‡ منش انسانها را « دمکراتیک » Ù…ÛŒ پرورانند؛ نه اینکه از قبل، سیستمی ساخته Ùˆ پرداخته وجود داشته Ùˆ راسیونالیستی Ø·Ø±Ø Ø±ÛŒØ²ÛŒ شده باشد تا بتوان Ùقط برچسب « دمکراسی Ùˆ آزادی » را بر پیشانی آن، آویزان کرد. ایده ÛŒ دمکراسی Ùˆ آزادی را نمی توان از مناسبات کاپیتالیستی استنباط کرد؛ بلکه شیوع Ùˆ Ù†Ùوذ اقتصاد کاپیتالیستی از پیامدهای « گشوده دامن شدن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ زاینده Ùˆ پوینده Ùˆ کاونده ÛŒ یک اجتماع » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ امکانهای رشد Ùˆ بالنده Ú¯ÛŒ Ø±ÙØ§Ù‡ اجتماعی Ùˆ ØØªÙ‘ا عوارض مخرّب Ùˆ ناخوشایند Ùˆ آسیب رسان به آن را نیز به همراه خودش Ù…ÛŒ آورد.
از این رو، در جامعه ای Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگرانشان به ثروتهای باد آورده ÛŒ منابع طبیعی Ùˆ چپاول آنها متمایل بودند Ùˆ هستند Ùˆ همچنین در بطن اسلامیّتی Ú©Ù‡ به « غارت Ùˆ مصادره ÛŒ مقدّس » از روز تولّدش خو Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، هرگز نمی توان « زایش Ùˆ پدیدار شدن آزادی Ùˆ دمکراسی » را توقّع داشت؛ زیرا در سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تهای غارتگر Ùˆ مذاهب ضدّ گیتایی Ùˆ منØÙˆØ³ شماری زندگی Ùˆ آزردن جان نمی توان نشانه ای از « پیوند انسان Ùˆ جهان » را کش٠کرد؛ طوری Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بخواهند Ùˆ بتوانند برای « کار کردن Ùˆ تولیدات مادّی Ùˆ معنوی Ùˆ پروراندن گیتی Ùˆ زندگی » با بینشی شایسته Ùˆ درخور « ارجمندی انسان » به آن، تکیّه داشته باشند. آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ عنایت داشته باشند Ú©Ù‡ مسائل روان Ùˆ ذهنیّت انسانها را نمی توان در یک « ØµÙØÙ‡ ÛŒ شطرنجی » گذاشت Ùˆ در باره ÛŒ آنها نظر داد. انسان، پدیده ایست Ø·ÛŒÙÛŒ Ú©Ù‡ در کشاکش سوائق مختل٠به واکنشهای Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیز متمایل Ù…ÛŒ شود. از این رو، تنها با تغییر « زیر بناهای اقتصادی » Ú©Ù‡ گونه ای کلیشه پردازی Ùˆ کلیشه نگری به « پیچیده Ú¯ÛŒ Ø¨Ø§ÙØª مناسبات اجتماعی Ùˆ درهمتنیده Ú¯ÛŒ روان Ùˆ ذهنیّت انسان با Ù…ØØµÙˆÙ„ات ساخت انسان » Ù…ÛŒ باشد، نمی توان به زایش Ùˆ پرورش « آزادی Ùˆ دمکراسی مختص اجتماع خود » دست ÛŒØ§ÙØª. کماکان Ú©Ù‡ صادرات Ùˆ واردات Ùˆ گسترش Ù…ØØµÙˆÙ„ات تولیدی کشورهای صنعتی به سرزمینهای خاور میانه Ùˆ مصر٠کننده به طور کلّی هرگز نتوانست « منش Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± دمکراتیک مردم جوامع باختری » را به سرزمینهای مشرق زمین، اتوماتیک وار انتقال دهد. همانطور Ú©Ù‡ مهاجرت طی٠کثیری از مردم کشورهای وامانده در Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات هزاره ای خودشان Ùˆ گریز از ستم ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© ØÙکّام بی لیاقت در ØÙ‚Ù‘ آنان Ùˆ جبر مهاجرت به سرزمینهای باختری نیز هرگز نتوانست مردم مهاجر را در مسائل آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ درک آنها از تÙکّر ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماع دمکراتیک مددی کند.
ایده ÛŒ دمکراسی Ùˆ چگونه Ú¯ÛŒ واقعیّت پذیری آن از جامعه ای به جامعه ÛŒ دیگر، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ باشد. البته در « Ù…ØØªÙˆÛŒÙ‘ات » یکسان هست؛ ولی در صورتها Ùˆ ÙØ±Ù… واقعیّت پذیری اش Ù…ÛŒ تواند Ùقط بر شالوده ÛŒ « بÙنپارهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان هر ملّتی » پدیدار شود. بنابر این، جامعه ÛŒ ایرانی در عصر « شاهان پهلوی »، نه کاپیتالیستی / بورژوازی بود، نه ÙØ¦ÙˆØ¯Ø§Ù„یستی؛ بلکه جامعه ÛŒ ما، ÙØ±Ø´ÛŒ ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ Ùˆ نخ نما شده بود Ú©Ù‡ توانست با ÙØ±ÙˆØ´ منابع طبیعی Ùˆ استخراج Ù†ÙØªØŒ جانی تازه در رگهای ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ خود بگیرد؛ ولی هیچگاه خانواده های وابسته به دربار Ùˆ همچنین خانواده هایی Ú©Ù‡ به قشر ØªØØµÛŒÙ„ کرده Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ ÛŒ ایرانزمین متعلق بودند، نتوانستند به ایده ÛŒ « اقتصاد پروری »، انگیخته Ùˆ در دامنه های مختل٠تØÙ‚یقی Ùˆ بازرگانی Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„ Ùˆ پژوهش Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تÙکّر Ùˆ هنر Ùˆ دانش ورزی Ùˆ امثالهم سرمایه گذاری کنند. یک مقایسه ÛŒ ساده در Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ† « جوامع غربی برای برپایی اقتصاد داخلی Ùˆ نقش کلیدی خانواده های برجسته Ùˆ ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ باختری در اقتصاد ملّی » با نقش خانواده های ایرانی از عصر قاجار تا رویداد انقلاب اسلامی در اقتثاد داخلی به ما Ù…ÛŒ تواند نشان دهد Ú©Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª ره از کجاست تا به کجا. ØÙ…ایتهایی Ú©Ù‡ خانواده های ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ نامدار باختر زمینی از متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندان Ùˆ توزیع Ùˆ انتشار Ùˆ پخش آثار آنها به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند، در متØÙˆÙ‘Ù„ شدن اساسی اجتماعات باختری، نقش ریشه ای Ùˆ آینده Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ داشت. در ØØ§Ù„یکه بر خلا٠باختر زمینیان، در سرزمین ما، تمام خانواده های ثروتمند Ùˆ به قول معرو٠خر پول در کنار ØÙکّام بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ به قلع Ùˆ قمع کردن متÙکّران Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ùˆ هنرمندان Ùˆ همچنین لت Ùˆ پار Ùˆ Ú¯Ù… Ùˆ گور کردن آثار آنان، شبانه روز مشغولند Ùˆ هنر Ùˆ Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± خود را در نابودی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ مردم سرزمین خود Ù…ÛŒ دانند تا به آسانی بتوانند از توده ÛŒ مردم بی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ اهرمی برای تسخیر دژ قدرت Ùˆ غارت مملکت Ùˆ سهیم شدن در تاراج کشور به دست آورند Ùˆ بر لشگر سÙیهان Ùˆ کثیرالنّبشان Ùˆ همعقیده گان دمساز Ùˆ همدست با خود Ø¨ÛŒÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯.
5- آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ سپس در خاتمه ÛŒ مطلب خود نوشته است: [ ...... اما در تمامت اين دوران، ما نه تنها شاهد ظهور Ùيلسو٠يا انديشمند نوآوري نبوديم بلكه عموم «ÙيلسوÙ»هاي ما با بازنويسي Ùˆ بازسازي ÙÙ„Ø³ÙØ© اسلامي (شيعه)ØŒ عقل ستيزي خويش را در پردة غرب ستيزي پوشاندند Ùˆ «انجمن شاهنشاهي ÙلسÙه» نيز - كه با عنايت به «2500 سال شاهنشاهي در ايران» قرار بود ÙلسÙÙ‡ اي ايراني - مبتني بر انديشه هاي ايران باستان - تدوين نمايد، در سلطه Ùˆ سيادت كساني چون دكتر سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر Ùˆ آيت الله مرتضي مطهري - عملاً - به تدوين ÙÙ„Ø³ÙØ© شيعي پرداخت. در هياهوي «روشنÙكران» Ùˆ «ÙلاسÙه»ي تجدّد ستيزي مانند جلال آل اØÙ…د، دكتر اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÙŠØ¯ØŒ دكتر رضا داوري Ùˆ شاگردان Ùˆ مريدان ايراني هانري ÙƒÙØ±Ø¨Ù† (دكتر سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر Ùˆ دیگران) نه تنها نهال نورس تجدّد در ايران بارور نگرديد بلكه عقايد Ùˆ اÙكار اين دسته از «متÙكرين»، ميخ هائي بودند بر تابوت نوزاد نيمه جان تجدّد در ايران. بدين ترتيب: Ø±ÙˆØ Ø´ÙŠØ® ÙØ¶Ù„ الله نوري «همچون پرچمي» نه تنها بر بام «ØÙˆØ²Ù‡ هاي علميه»، بلكه بر بلنداي دانشگاه ها Ùˆ «ØÙˆØ²Ù‡ هاي علمي» ما Ø¨Ø±Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شد. ]
صر٠نظر از خلط معنایی Ùˆ ترکیب بی قوّاره ÛŒ کلمات عربی Ùˆ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ú©Ù‡ هر کدامشان دارای « تجربیاّت دیگری » Ù…ÛŒ باشند Ùˆ دقیقا در تضاد Ùˆ تقابل با هم هستند، بایستی بگویم Ú©Ù‡ خطاب کردن نام « Ùیلسو٠» به چیز نویسان Ùˆ رتوشگران Ùˆ بزک Ùˆ دوزک کننده گان باتلاق اسلامیّت از Ùقدان اندیشیدن Ùˆ دقّت هوشیارانه ÛŒ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ در باره ÛŒ « واژه ÛŒ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ Ùیلسو٠» ریشه Ù…ÛŒ گیرد. Ùیلسو٠به انسانی Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ « قائم به ذات Ùˆ متّکی به مغز اندیشنده Ùˆ استقلال Ùکر Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± رادمنش Ùˆ گستاخ در عریانگویی Ùˆ زÙلال اندیشی » Ù…ÛŒ باشد Ùˆ در آغاز ÙلسÙیدنهای خود، پروسه ÛŒ گسستن خودش را از تمام اهرمهای سیطره خواه مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ آکادمیکی Ùˆ آراء آتوریته های زنگار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ گام به گام در نوشته ها Ùˆ تÙکّرات Ùˆ ایده های ÙØ±Ø¯ÛŒ اش نشان Ù…ÛŒ دهد تا سپس در انتهای مرز بندی کردنهای خودش با دیگران به « زایش ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘ت Ùˆ استقلال اندیشیدن Ùˆ اوریژینالیته ÛŒ اÙکار Ùˆ ایده های ÙØ±Ø¯ÛŒ اش » دست یابد. کسانی Ú©Ù‡ به مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ تزها Ùˆ نظریّه های آکادمیکی وا Ù…ÛŒ مانند، هنوز تابع Ùˆ دنباله رو Ùˆ معلّم Ùˆ مدرّس هستند Ùˆ هرگز به گستره ÛŒ ÙلسÙیدن Ùˆ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† متعلّق نیستند؛ ولو شبانه روز با بوق Ùˆ کرنّا به آنان، Ùیلسو٠بگویند.
در پایان به طور خلاصه بگویم Ú©Ù‡ ذکر آن شعر از زنده یاد « ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ » با مقاله ÛŒ آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ برغم اشاره ÛŒ ÙˆÛŒ در پانویس، هیچ سنØÛŒÙ‘تی ندارد؛ زیرا ØØ¶ÙˆØ± تصویر « امام زمان » در شعر ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø±Ø§Ø¯ØŒ هرگز دلیل بر آن نیست Ú©Ù‡ او به پیشوازی رهبر کانیبالیسم Ùقاهتی، شتاب شاعرانه Ùˆ Ø¹Ø§Ø±ÙØ§Ù†Ù‡ Ùˆ پیشگویانه داشته است. اساسا « امام زمان »، هیچ ربطی به اسلامیّت ندارد Ùˆ تصویریست Ú©Ù‡ از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین ریشه Ù…ÛŒ گیرد؛ ولی Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ در باتلاق اسلامیّت، ØªØØ±ÛŒÙ Ùˆ تقلیب شده است. « تصویر امام زمان »، همان « پرنسیپ امید » Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تاریکی رویاها Ùˆ آرزوها Ùˆ آرمانهای مردم ایران بسان ستاره ای انگیزنده Ù…ÛŒ درخشد. نیک است قبل از به دور انداختن Ùˆ خط Ø¨ÙØ·Ù„ان کشیدن بر بسیاری از جلوه های Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ùˆ کرداری مردم سرزمین خود، نگاهی عمیق Ùˆ کاونده به آنها بیندازیم؛ مبادا Ú©Ù‡ خویشتن را ناخواسته نیز با آنچه Ú©Ù‡ منÙور ماست در کنار یکدیگر، به قعر نیستی Ùˆ ذلالت نیندازیم.
آقای میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³ØŒ شعری از « آقای نعمت آزرم » برای توبیخ Ùˆ سرزنش نقش انسانهایی همچون او در مدّاØÛŒ کردن خمینی نقل کرده است. Ùقط ÙØ±Ø§Ù…وش کرده Ú©Ù‡ اسامی دیگری مثل: « اسماعیل خویی / باقر پرهام / علی اصغر ØØ§Ø¬ سید جوادی / Ù‡Ùما ناطق / Ù…ØÙ…ّد علی اسلامی ندوشن Ú©Ù‡ آراء مارکس را از قرآن استنباط کرده بود! ( رجوع کنید به آرشیو روزنامه ÛŒ کیهان در اوایل انقلاب ) / ناصر پاکدامن Ùˆ زنده یاد ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÛŒÙ† ساعدی Ùˆ کثیری امثال اینان را نیز نام ببرد؛ یعنی اشخاصی Ú©Ù‡ زنده یاد « کوروش آریا منش ( رضا مظلومان ) »، نقش مخرّب آنان را در Ù¾ÙØ´ØªÛŒØ¨Ø§Ù†ÛŒ کردن از Ù…Ùلّایان Ùˆ قدرتگیری ولایت Ùقاهتی Ùˆ سقوط نظام سلطنتی، قبلا رسوا Ùˆ آشکار کرده بود. من آن سالهایی Ú©Ù‡ ایران بودم، یک سال بعد از انقلاب، کتابی دو جلدی Ùˆ قطور به دستم رسید Ú©Ù‡ شخصی نامعلوم، اسامی Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ تمام نویسنده گان Ùˆ شاعران Ùˆ سیاستمداران Ùˆ استادان Ùˆ امثالهم را از روزنامه های مختل٠در ضدّیت با نظام سلطنتی Ùˆ ØÙ…ایت کردنشان از آخوندها، گلچین Ùˆ گرد آوری کرده بود. Ùقط دریغا Ú©Ù‡ چنان کتابی هرگز تجدید چاپ نشد Ùˆ کتابخانه ÛŒ من نیز در هجوم شمشیر کشان الّله، به تاراج Ø±ÙØª Ùˆ سر به نیست شد.
با این ØªÙØ§ØµÛŒÙ„ بر این مسئله، همچنان Ù¾Ø§ÙØ´Ø§Ø±ÛŒ Ùˆ بازگویی مکرّر کنم. تا زمانی Ú©Ù‡ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی – مهم نیست به کدام عقیده Ùˆ ایدئولوژی Ùˆ Ù†ØÙ„Ù‡ Ùˆ مسلک، گرایش دارند Ùˆ درکجا مقیم هستند – در Ùکر تسخیر قدرت Ùˆ ØØ§Ú©Ù… شدن بر سرنوشت Ùˆ وجدان مردم ایرانزمین Ù…ÛŒ باشند Ùˆ بر آن نیستند Ú©Ù‡ به روشنگری اذهان مردم Ùˆ بال Ùˆ پر دادن به آزادی، ارزش Ùˆ اعتباری بدهند، هرگز Ùˆ هیچگاه خللی نیز در ØØ§Ú©Ù…یّت Ùˆ آتوریته ÛŒ Ùقاهتی ایجاد نخواهد شد Ùˆ مردم ما، قربانی سیستم ترور Ùقاهتی خواهند ماند؛ مگر اینکه قدرتی چپاولگر از بیرون مرزها بر آن بشورد Ùˆ آن را در هم بکوبد Ùˆ عواقب اعمال خود را نیز به عهده بگیرد Ùˆ دل از این خوش بدارد Ú©Ù‡ به Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ باد آورده ای دست ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. از این رو، تمام نیروهای مخال٠ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ú©Ù‡ خود را بدون استثناء « خوبترین خوبان » نیز Ù…ÛŒ دانند، پس از تقریبا سه دهه استقرار ØÚ©ÙˆÙ…ت تروریستی مومنان به الّله بایستی اکنون Ùˆ دقیقا همین اکنون Ùˆ امروز بÙهمند Ùقط زمانی Ù…ÛŒ توانند « ایرانزمین Ùˆ مردم ایران Ùˆ خودشان » را از استبدادهای عجیب Ùˆ غریب برهانند Ú©Ù‡ همچون آوازه گران جنبش مشروطیّت در گستره ÛŒ « آزادی Ùˆ آزادمنشی برای Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ Ø´Ú©ÙˆÙØ§ÛŒÛŒ میهن Ùˆ مردم با انگیخته شدن از بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین »، تلاشها Ùˆ کوششهای بی دریغ کنند Ùˆ تا Ù…ÛŒ توانند از سمتگیریهای قدرت طلبانه با درایت Ùˆ هوشیاری، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ بگیرند تا در ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود، مردم بتوانند شایسته ترینها را بدون هیچ ترس Ùˆ ÙˆØØ´ØªÛŒ برگزینند Ùˆ اختیارات کشوری را رای ایجاد تØÙˆÙ‘لات اساسی به آنان در دامنه ÛŒ دولت منتخب واگذار کنند. اگر باور Ùˆ یقین به چنین آرزویی Ùˆ ØÙ‚یقتی در Ø·ÛŒÙ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی به وجود نیاید، مطمئن باشید Ú©Ù‡ قرنهای قرن، آخوندها Ùˆ Ùقها با کاربست انواع Ùˆ اقسام Ø®ÙØ¯Ø¹Ù‡ ها Ùˆ ریا کاریها Ùˆ تظاهر کردنها Ùˆ ØØªÙ‘ا به طور آشکار Ùˆ پنهان با کاربست شمشیر اقتلویی الّله به ØØ§Ú©Ù…یّت خود بر ایرانزمین، استمرار خواهند داد؛ ولو در ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ بین المللی مجبور شوند Ú©Ù‡ طعمه ÛŒ به غارت Ø±ÙØªÙ‡ ای به نام « ایرانزمین » را با گرگهایی غارتگرتر از خودشان در جاها Ùˆ زمانهایی به طور موقّت تقسیم کنند. ///
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانوشتها:
مقاله ÛŒ آقای علی میر ÙØ·Ø±ÙˆØ³:
https://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=2&ni=19187&y=1
مدرنیته و جابجایی گرانیگاه ایمان:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_51062005.php