از نـقـشـانـدیـشـی --منوچهرجمالی

از نـقـشـانـدیـشـی
(نقش + اندیشی )
زندگی انسان ، زنجیره به هم پیوسته ٠« آگاه شویهای گوناگون » است . آگاهی ما ، یک گونه نیست. آگاهی ما، گونه گونه میشود. انسان، جوی یا رود همیشه روان ٠آگاهیست . آگاهی ، آگاه شوی های گوناگون است . آگاه شدن ، همآهنگ با جنبش زندگی در شبانه روز، گوناگون میشود . .
به آنچه دراین چند سده ØŒ بیشترین ارزش Ùˆ اعتبار داده شده ØŒ « آگاهی نیمروزی » است . این خراÙÙ‡ ØŒ برهمه اذهان چیره شده ØŒ Ú©Ù‡ آگاهی ØÙ‚یقی ØŒ Ùقط « آگاهی نیمروزی » است ØŒ Ùˆ سایر « آگاهشوی ها » ØŒ باید خودرا تابع آگاهی نیمروزی سازند . سایر آگاهیها آنقدر، ØÙ‚یقت دارند Ú©Ù‡ با « آگاهی نیمروزی » ØŒ سازگارباشند ØŒ وگرنه ØŒ باطل وبی اعتبارو پوچند. ولی انسان ØŒ آگاهی Ø³ØØ±ÛŒ ØŒ آگاهی سپیده دمی ØŒ آگاهی پگاهی، آگاهی تنگ غروبی ØŒ آگاهی سر ÙØ´Ø¨ÛŒ ØŒ Ùˆ آگاهی نیمه شبی هم دارد . پدیده هائی از زندگی هستند Ú©Ù‡ در آگاهی نیمروزیش ØŒ دیدنی Ùˆ Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ میشوند ØŒ Ùˆ پدیده هائی نیز از زندگی هستند Ú©Ù‡ در آگاهی Ø³ØØ±ÛŒ یا آگاهی تنگ غروبی ØŒ یا آگاهی سرشبی، دیدنی میشوند، Ùˆ بسختی میتوان آنهارا Ú¯Ø±ÙØª . آگاهی نیمروزی ØŒ بدان علت اعتباروارج پیدا کرده است ØŒ چون به سائقه قدرتخواهی Ùˆ غلبه گری انسان ØŒ یاری میدهد
درآگاهی نیمروزی ، هرچیزی که مرزهای تیزو برنده و گسسته
دارد ØŒ نمایان میشود، Ú©Ù‡ بخوبی میتوان آنرا شکارکرد وبدان انداخت Ùˆ Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ تسخیروتصر٠کرد . اینکه امروز ازهمه خواسته میشود Ú©Ù‡ با شناختهائی Ú©Ù‡ درآگاهی نیمروزی ( ÙلسÙÛŒ ØŒ علمی ØŒ عقلی ) ÛŒØ§ÙØªÙ‡ میشود ØŒ باید زندگی کرد ØŒ روش بسیار غلطیست Ú©Ù‡ Ú©Ù„ زندگی انسان را پریشان میسازد Ùˆ زندگی را ار« اندازه » میاندازد . این غلو درارزش دادن به آگاهی نیمروزی ØŒ سائقه قدرت پرستی ومالکیت دوستی انسان را بگونه ای سرطانی، رشد داده است . سراسر زندگی ØŒ Ùˆ سراسر پدیده های زندگی ØŒ نیمروزی نیستند . سراسر زندگی را نمیتوان ØŒ ÙلسÙÛŒ یا علمی یا عقلی زیست . همه پدیده های زندگی را نمیتوان در « شناخت یا آگاهی نیمروزی » خلاصه کرد . بسیاری از پدیده های زندگی، هرچند به شیوه ای دیدنی میشوند ØŒ ولی نمیتوان آنهارا Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ ساخت ØŒ یا Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ زندانی ساخت . شعر وادب Ùˆ داستان Ùˆ سرود Ùˆ دین Ùˆ هنر، با پدیده هائی از زندگی کار دارند Ú©Ù‡ با آگاهی Ø³ØØ±ÛŒ ØŒ یا آگاهی پگاهی ØŒ یا آگاهی تنگ غروبی یا سرشبی یا ØØªØ§ نیمه شبی کار دارند . ما نیاز به « آگاهی رونده ØŒ یا آگاهی شونده » داریم ØŒ تا با این پدیده های شونده Ùˆ رونده Ú©Ù‡ « مرزثابت Ùˆ Ø³ÙØªÛŒ پیدا نمیکنند » ØŒ همراه Ùˆ همروش وهمکام بشویم . زیستن ØŒ روش است . ما نمیتوانیم آگاهی نیمروزی خودرا، براین بخشهای زندگی ØŒ به عن٠، تØÙ…یل کنیم . آگاهی نیمروزی ØŒ در این چند سده ØŒ بنام عقل Ùˆ علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ دین ØŒ به همه بخشهای دیگر زندگی ØŒ تجاوز به عن٠میکند . با « نور نیمروزی » بسراغ همه بخشهای زندگی Ø±ÙØªÙ† ØŒ خشک کردن زندگی ØŒ نازاکردن زندگی ØŒ یکنواخت وهموارکردن Ùˆ ملال انگیز کردن زندگیست . با معیار قرار دادن « شناخت یا آگاهی نیمروزی » ØŒ هرچه Ú©Ù‡ با آن سازگار وجور نیست ØŒ نا پسندیده Ùˆ نامعقول Ùˆ غیر واقعی Ùˆ بیهوده Ùˆ خراÙÙ‡ میشود . آگاهانه زندگی کردن ØŒ نیاز به Ø³ØØ±Ùˆ سپیده دم Ùˆ پگاه Ùˆ بامداد Ùˆ نیمروز Ùˆ غروب Ùˆ سرشب Ùˆ نیمه شب Ùˆ خوابگاه دارد . زندگی، همیشه نیمروز نیست . وسراسر زندگی را نباید ØŒ نیمروز کرد، Ùˆ یا با نورنیمروزی شناخت . این اندیشه خراÙÙ‡ عصرماست Ú©Ù‡ میخواهد روند آگاهی را تبدیل به « آگاهی یکدست Ùˆ یکنواخت نیمروزی کند » . اگرما با آگاهی نیمروزی ØŒ با Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… خشک ØŒ بسراغ پدیده هائی Ú©Ù‡ لبه های تیزو برنده دارند ØŒ میرویم ØŒ نباید بکوشیم Ú©Ù‡ همه پدیده های زندگی Ùˆ طبیعت را ØŒ داری لبه تیز Ùˆ برنده بسازیم . ما با آگاهی های دیگر، با غنای پدیده هائی از زندگی Ùˆ طبیعت ØŒ آشنائی Ùˆ انس Ù…ÛŒ یابیم، Ú©Ù‡ مرزهای Ø³ÙØª Ùˆ سخت ندارند، Ùˆ نمیتوان آنهارا درقالب، ریخت Ùˆ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯ . دراین آگاهیهاست Ú©Ù‡ ما « نقش وصورت » را با « Ù…Ùهوم Ùˆ تعری٠» میآمیزیم . دراین آگاهیهاست Ú©Ù‡ با« آمیغ ÙÙ…Ùهوم Ùˆ نقش » ØŒ بسراغ شکارکردن Ùˆ بدام انداختن پدیده های زندگی میرویم ØŒ ولی ازاینکه پدیده ها ØŒ بدام ما نمی Ø§ÙØªÙ†Ø¯ ØŒ Ùˆ یا دامهای مارا ØØªØ§ میشکنند، Ùˆ ازآنها میگریزند ØŒ شاد میشویم . « شکارجستجو » ØŒ بدون بدام انداختن شکار هم ØŒ لذت دارد . دراین آگاهیها، نقش Ùˆ Ù…Ùهوم ØŒ در درجات گوناگون باهم میآمیزند . زندگی واقعی، بیشتر، نقش با Ù…Ùهوم آمیخته است ØŒ Ùˆ Ú©Ù…ØªØ±Ø¯Ø±Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ناب ØŒ ÙØ´Ø±Ø¯Ù‡ میشود . پدیده ها ØŒ در یک « درصد ثابت Ùˆ معین از ترکیب Ù…Ùهوم با نقش » برایمان ملموس نمیشوند .این آمیختگی طی٠گونه « نقش با Ù…Ùهوم » مارا با پدیده های « رنگین کمان زندگی Ùˆ طبیعت » آشنا میسازد . ما باید خود را ازاین « خراÙÙ‡ نوین » Ú©Ù‡ امروزه همه Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´ هستند ØŒ نجات بدهیم . ما با آگاهی نیمروزی خود ØŒ ØÙ‚ نداریم به سراسر زندگیمان ØŒ تجاوز به عن٠بکنیم . هزاره ها ØŒ ادیان نوری ØŒ بنام قداست نور، تجاوز به عن٠به سراسر زندگی انسان ،کرده اند . اکنون همین تجاوز به عن٠را ØŒ عقل وعلم ØŒ به عهده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند .
اکنون دراین کتاب ØŒ با پژاوند ØŒ در آزمونهای « نقش + اندیشی » اش، به گشت وشکار ØŒ میپردازیم، ÙˆÙ†ÙØ³ÛŒ تازه میکنیم
Ù‡ÙØªÙ… دسامبر2006
منوچهرجمالی