مرگ ، جاودان ترین آدم هاست

نوشته ی : پویا عزیزی

عمران صلاحی دیشب در بیمارستان توس در گذشت !

آیا این یک شوخی است یا ...


هنوز باورم کمی یاریم نمی کند که عمران صلاحی هم از میان مان

رفته است و دیگر نیست آن شاعر طناز که گاه گاه در جلساتی دوستانه با ما لب خنده ای زیبا بر لب می داشت . خیال می کنم که این شوخی هم یک عملیات عمرانی ست . اما نه این عملیات دیگر انگار از حد عمران فراتر بود و عمران را در آن هیچ دخل و تصرفی نبود . شاید ...
سخت است تلفن همراه ات درست راس ساعت نه صبح ندای آمدی پیام کوتاهی را در دهد و از میان آن دوستی پیام مرگ دوستی دیگر را درست در شرایطی که خودت هم مریضی و هزار تا مشگل تا لب ِ تخت بیمارستان کشانده اند ت تا بستری ات کنند فردا ، تازه آن هم عمران ! عمران صلاحی ِ عزیز که چهره ی بی سرو صدا ولی فعال و خوش بود .
بعد تر وقتی از خبر مطمئن شدم داشتم به دوستان دیگر از اقصی نقاط میهن پیام کوتاه را می جهاندم که رسیدم به نام عمران صلاحی در حافظه ی تلفن همراهم بود .
این حذف ها نه از آن حذف هاست . انگار باید گاهی اوقات نام بعضی دوستان را از حافظه های مجازی پاک کرد و دید که نیستند دیگر . تا کی برسد به که از اول انگار نبوده ایم هیچ !
باری تسلیت ام را روانه ات می کنم تا استوار تر باشی. که مرگ محتوم ترین آدم تاریخ است انگار . پایان جهان است ! پایان تاریخ ! پایان مولف !و پایان خدا !

در می روم/درمی روم
این عین ایستادگی ست
درست شبیه گرازی ست
از تیر ی که چکانده ام
تا به سمت زندگی در می رود بالا

پویا عزیزی

بی در کجای جهان مرده