آغوش من کوه می زاید /سارا سیامکیS.Siamaki
آغوش ٠من کوه می زاید
مجموعه ی ٠شعر ٠سارا سیامکی /1357
انتشارات نقش خورشید اصÙهان /1384
آغوش من کوه Ù…ÛŒ زاید مجموعه ای ست در قطع پالتویی به تیراژ1000 نسخه Ùˆ قیمت 1000 تومان ØØ§ÙˆÛŒ18 شعر از سارا سیامکی شاعر خوب اصÙهانی . شعرها بیشتر با بیانی روان Ùˆ در دست رس ارایه شده Ùˆ معمولاً مخاطب را در تنگ نای Ù…Ùهوم Ùˆ ابهام آن چنان نمی نهد .
تصویر سازی ها گاه زیبا و ماهرانه و گاه آماتور مآب و ساده اند .
اما شعر های زیبای موجود در این مجموعه ØŒ این مجموعه را قابل تامل Ùˆ قابل خواندن Ù…ÛŒ کند . طوری Ú©Ù‡ هم لذت ببری Ùˆ هم ØØ³ÛŒ در تو ایجاد Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ یکسره تا پایان مجموعه را بخوانی Ùˆ بر زمین ننهی اش . ذهن ات را خسته نمی کند . بل بر پایه هارمونی آرام Ùˆ ملایمی از Ø§ØØ³Ø§Ø³ به پیش Ù…ÛŒ راندش تا اثری خلق کند Ú©Ù‡ زیبایی Ùˆ ادبیت را گاه گاه به شدت در درون خودش دارد .
پویا عزیزی
شعر شماره ی 4 آن را بخوانیم :
آغوش من
"کوه"
می زاید
دست ام نمی رسد به شانه های Ø·ÙÙ„ ام
البرزی شده
آیا می شود خزر شد
و با بلند ترین موج
بر پیشانی اش
بوسه ای Ú©ÙˆÙØª ØŸ
آغوش من
هر گاه که می زاید
تØÙ„یل Ù…ÛŒ رود
و آن قدر کوچک می شود
که موریانه ای
موریانه ای که در سر
هوای ÙØªØ کوهستانی را دارد
که خود والدش بوده
آغوش من
خودش را سنگ می کند !
برای همین است :
هر وقت اتوبوس از جاده ی کمربندی می وزد
و بوی کوهستان می آورد :
می خواهم از پنجره بزنم بیرون
و با ناخن هایم
به تمام ٠درد ٠کوههستان چنگ بزنم
من
چنگ می زنم و
و لالایی می خوانم
من
چنگ می زنم و
لالایی خیس می خوانم
بر مزار Ø·ÙÙ„ÛŒ Ú©Ù‡ ایستاده Ù…ÙØ±Ø¯
بر مادری که البرزش را نبوسیده
بر موریانه ای که
این چنین
آرام
در سوگ جان سپرد
آغوش من
"کوه"
می زاید .
اردی بهشت 82
mahmag نوشت