Ù…ØÙ…ود معتقدی / يادی از « Ù…ØÙ…د ØÙ‚وقي» â—Ø±ÙˆØ´Ù† تر از صدای سکوت !

« ØØ±Ù او / درمن غمی ديرينه تاره Ù…ÛŒ کند .»
نيما
در ÙØ¶Ø§ÛŒ پر التهاب اين روزها ØŒ اندوه خاموشي «مØÙ…د ØÙ‚وقی» بار سنگينی است ØŒ Ú©Ù‡ جان را مي ÙØ±Ø³Ø§ÙŠØ¯. مرگ آموزگاری Ú©Ù‡ دو نسل را با آموزه های خود، به دنيای شعر Ùˆ شاعری نزديک Ùˆ نزديکتر کرده است .
......
« ØØ±Ù او / درمن غمی ديرينه تاره Ù…ÛŒ
کند .»
(نيما)
يادی از « Ù…ØÙ…د ØÙ‚وقي»
â—Ø±ÙˆØ´Ù† تر از صدای سکوت !
1
در ÙØ¶Ø§ÛŒ پر التهاب اين روزها ØŒ اندوه خاموشي «مØÙ…د ØÙ‚وقی» بار سنگينی است ØŒ Ú©Ù‡ جان را مي ÙØ±Ø³Ø§ÙŠØ¯. مرگ آموزگاری Ú©Ù‡ دو نسل را با آموزه های خود، به دنيای شعر Ùˆ شاعری نزديک Ùˆ نزديکتر کرده است . ØÙ‚وقي شخصيتی هدÙمند Ùˆ دارای ذهنيتی Ø´ÙØ§Ù Ùˆ ساختمند در قلمرو ادبيات امروز بوده . چهره ای مدرن Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ دانستگي پشتوانه ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ از گذشته ها ÛŒ ادبيات اين سرزمين را بردوش Ù…ÛŒ کشيد. ØØ§Ùطه ای جستجوگر Ùˆ سنگين داشت. شعر شناس ØµØ§ØØ¨ انديشه ای بود. وقو٠ØÙ‚وقي نسبت به متن های ادبي ØŒ به ويژه در قلمرو شعر ØŒ دارای ارزش های Ú©Ù… نظيری بود، پلی بود ميان ديروز Ùˆ امروز Ùˆ در ØÙˆØ²Ù‡ «شناخت» از دنيای شاعرانگي تا قلمروها ÛŒ «نقد» عرصه های بزرگی را پشت سر مي داشت .از «قصيده »های کهن Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا روزگار «شعر نيمايی» Ùˆ تا به امروز، معلمی ØµØ§ØØ¨ سبک مي نمود. در نگاه ØÙ‚وقي موقعيتهای شاعرانگي Ùˆ ملاک ها ÛŒ «شعر خوب» از اعتبارها Ùˆ ارزش های خاصي برخوردار است . از منظر ÙˆÛŒ «جوهره شعر» تا«ساختمان شعر » تا « موقعيت Ùˆ تاثيرگذاری » Ùˆ تا «کميت شعرهای موÙÙ‚ » هر کدام ØŒ متر Ùˆ معيارهايی هستند،که مي توانند، زيبائی شناسی ÙŠÚ© متن شعری را به گونه هنرمندانه ای رقم بزنند. روش شناسي ØÙ‚وقي در برخورد با شعر _ بخصوص شعر شاعران جوان- دارای ويژگی های خاصي بوده است . به عبارت ديگر ØŒ معماری Ùˆ همنشينی کلمات برای ÙˆÛŒ از جنبه های گوناگوني مخاطب را به نوعی Â«ØØ¶ÙˆØ± ديگر» دعوت مي کرد. لذا در ØÙˆØ²Ù‡ «نقد» ØÙ‚وقي همواره شيوه ای ساختمند Ùˆ پرسش برانگيزی داشت . گاه ÙØ®Ø§Ù…ت زبان Ùˆ زمانی هم جاذبه های درونی ÙŠÚ© اثر شعری ØŒ چنان در نگاه ÙˆÛŒ ÙØ±Ùˆ Ù…ÛŒ نشست ØŒ Ú©Ù‡ اغلب راه را از ميانه به هم مي ريخت . به خصوص در کا ر «تغزل » Ùˆ قصه پردازی ØŒ در باز کردن گره گا Ù‡ های شعری، چهره ای يگانه Ù…ÛŒ نمود .
ØÙ‚وقی در پيوند با «گزاره های شعری» به دور از هر گونه «شعار» Ùˆ باورهای رايج در داوری هايش ØŒ اصل را بر «جوهره شعری» قرار Ù…ÛŒ داد Ùˆ نوآوری های Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ زبانی را در خدمت Â«Ù…ØØªÙˆØ§Â» Ùˆ گره خوردگی های «انديشه Ùˆ خيال Ù…ÛŒ ديد .از منظر ÙŠØ§ÙØªÙ‡ های ÙˆÛŒ Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª Ú©Ù‡ در نگاه به گذشته Ùˆ بهره وری از پشتوانه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ø§Ø¯Ø¨ گذشته را لازمه «اختيار» شاعری امروز Ù…ÛŒ دانست . به عبارت ديگر رويکرد شاعر امروز به قلمرو ذهن Ùˆ زبان ØŒ بی گمان خود با نوعی دانستگی تاريخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ همواره همراه خواهد بود، چرا Ú©Ù‡ بازتاب اين همه را Ù…ÛŒ توان در نقد ها Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ ØÙ‚وقی به درستی Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª . بنابراين ØÙ‚وقی در ÙØ¶Ø§ÛŒ نقد امروز، با روش شناسی ساختار گرايانه ای ØŒ به تØÙ„يل Ùˆ بررسی آثار بسياری از شاعران ديروز Ùˆ امروز پرداخته است . بي Ø´Ú© ØªØ§ÙØ«ÙŠØ± نگاه Ùˆ داوری ØÙ‚وقی نسبت به شعر امروز ØŒ ÙØ±ØµØª يگانه Ùˆ ارزشمندی برای مشتاقان ادبيات امروز به ØØ³Ø§Ø¨ Ù…ÛŒ آيد ØŒ چنان Ú©Ù‡ درکتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» با گزينش بيش از سه دهه شعر Ùˆ نقد ده عنوان شعر از ده شاعر Ù…Ø·Ø±Ø ØŒ اين مقوله بدرستی مورد توجه قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . د غدغه ØÙ‚وقی نسبت به چشم اندازها ÛŒ شا عرانگی با نوعی جهان بينی همرا Ù‡ بود.
Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ ست Ú©Ù‡ ØÙ‚وقی در دهه های 40 Ùˆ 50 در «جنگ اصÙهان» Ùˆ «آرش» Ùˆ بسياری از نشريات ادبی ØŒ با نقدهای هوشمندانه خود راه تازه ای را باز کرده بود ØŒ بويژه در قلمرو شناخت شعر نيمايي Ùˆ نشانه شناسی شاعرانی همچون نيما ØŒ شاملو، ÙØ±ÙˆØº Ùˆ سپهری ØŒ ديدگاه های تاره ای را در ÙØ±Ø¢ÙŠÙ†Ø¯ ادبيات امروز Ù…Ø·Ø±Ø Ø³Ø§Ø®Øª .
2
اما در قلمرو شاعری ØŒ Ù…ØÙ…د ØÙ‚وقی به نسلی تعلق داشت Ú©Ù‡ پس از وقايع سال های 32 Ùˆ پس از آن Ú©Ù‡ بسياری از شاعران به ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§ÛŒ Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ÛŒ Ùˆ نوميدی پناه برده بودند ØŒ درکنار بسياری از شاعران هم نسل خود به شکستن چنين ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§Ø¦ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ دست يازيد Ùˆ اين ÙØ±ØµØª در دهه چهل Ùˆ پنجاه با Ø´ÙØ§Ùيت تاره تری خود را به نمايش گذاشت . ØÙ‚وقی Ú©Ù‡ درجوانی تماماÙÙŒ به ØÙˆØ²Ù‡ شعر کلاسيک تعلق داشت ØŒ به هنگام ØªØØµÙŠÙ„ در دانشسرای عالی ØŒ با ÙØ¶Ø§ÛŒ شعر نيمايي آشنا شد Ùˆ به تدريج ÙŠÚ©ÛŒ از Ø´Ø§Ø±ØØ§Ù† شعر نيمايي گرديد Ùˆ با قاÙيه پردازان آن روزگار به ستيز ادبی Ù…ÛŒ پرداخت . بی گمان ØØ±Ú© اساس ØÙ‚وقی در اين ØÙˆØ²Ù‡ با همکاری اش با «جنگ اصÙهان» بود Ú©Ù‡ به همت استاد نجÙÛŒ Ùˆ ديگران دريچه تاره ای به سوی ادبيات غرب گشوده شده بود.
Ú¯ÙØªÙ†ÙŠ Ø³Øª Ú©Ù‡ ØÙ‚وقی در عرصه شاعری ØŒ چهره ای ميانه داشت Ú©Ù‡ سعی Ù…ÛŒ کرد در «اعتدال شعری » ÙØ±Ù… های کلاسيک را در کنار ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§ÛŒ مدرن امروزی ØŒ تجربه کند . Ø´Ú©ÙŠ نيست Ú©Ù‡ نگاه امروزی شاعر از ابعاد هنری زمانه بخصوص در قلمرو نقاشي Ùˆ موسيقييايي ØŒ نشانه های ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ با خود دارد . شعر ØÙ‚وقی از جنبه های بومی بودن بتدريج ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود Ùˆ Ù…ØÙˆØ± طبيعت Ùˆ انسان Ùˆ عشق به گونهه ای «ارجاعی» در بسياری از شعرهای ÙˆÛŒ ديده Ù…ÛŒ شد . به ويژه بهره گيری اش ØŒ سطرها ØŒ واژه ها ØŒ ترکيبات Ùˆ نشانی های از مکان ها ØŒ خود کليد بسياری از تجربه های شاعرانه ÙˆÛŒ در اين سالها بوده است . از سوی ديگر ØŒ مقوله Â«ØªÙØ±Ø¯Â»Ùˆ همراهی با طبيعت Ùˆ عشق همراه با واقع گرايي Ùˆ همچنين توجه شاعر به بازتاب زندگانی شهری ØŒ از ويژگی های مضامين شعری ØÙ‚وقی بوده است، همچنين ÙˆÛŒ درØÙˆØ²Ù‡ زبان هم نشينی واژه ها ØŒ در بسياری از شعرها به سمت «شعر Ú¯ÙØªØ§Ø± » ØØ±Ú©Øª Ù…ÛŒ کرده Ùˆ سادگی Ùˆ بی واسطه بودن از آرايه های شعری ØŒ درآثار تازه اش به روشنی قابل Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª بود . شايد بتوان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ مخاطب امروزی با دو نوع شخصيت Ùˆ هنجار ادبی از ØÙ‚وقی روبروست ØŒ ÙŠÚ©ÛŒ ØÙ‚وقی شاعر ØŒ Ùˆ ديگری ØÙ‚وقی منتقد ØŒ Ú©Ù‡ هرکدام در قلمرو خود دارای ساختارهای خاصی بوده ØŒ Ú©Ù‡ بعضاً در دو خط موازی Ø¯Ø±ØØ±Ú©Øª بوده اند .
ØÙ‚وقی در سال 1316 در اصÙهان متولد گرديد وهمواره در کار آموزش بوده ØŒ از ÙˆÛŒ کتابهای : «زوايا Ùˆ مدارات» Ùˆ « ÙØµÙ„ های زمستانی » در اصÙهان چاپ گرديده Ùˆ ديگر آثارش : « شعرنو از آغاز تا امروز » ØŒ « گنجشکها Ùˆ گيلاس ها " "شرقی ها " ØŒ "خروس هزار بال " ØŒ " با شب زخم ØŒ با شب گرگ"ØŒ گريزهای ناگزير " ØŒ " تاصدای سکوت " Ùˆ ... در تهران چاپ شد .
ØÙ‚وقی در 72 سالگی در زادگاهش ØŒ اصÙهان خاموش شد .
â—
خورشيدهای آينه ی خواهر
به ياد : ÙØ±ÙˆØº
شب در سکوت شب
شب در تمام زاويه ها Ø®ÙØªÙ‡ است
کاش٠کجاست
ای زن سخن بگو
ای زن نگاه کن
درصØÙ†Ù‡ ای Ú©Ù‡ آينه ها را
با آب های رابطه پيوند می دهند
ای زن نگاه کن
ای زن سخن بگو
جوباره های نادره ی جاری
خورشيدهای آينه ی خواهر
گاهی که ناگهان
از خواب بامداد
بيدار Ù…ÙÛŒ شوند
هرگز خطوط ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ای نيست
ای زن نگاه کن
ای زن سخن بگو!
(Ù…ØÙ…د ØÙ‚وقی)
تÙير 88