/ منوچهر جمالی/ خـوشـه٠ØÙ€Ù‚ـایق بـودن یـا جـنگ مـیان عـقـایـد
ولی بنا Ø¨Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ارتائی، درهیچ انسانی ØŒ ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ÙˆØ§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ نیست ØŒ بلکه درهرکسی ØŒ تخمی گوناگون از« خوشه ØÙ‚یقت » یا « خدا یا اصل » هست ØŒ Ú©Ù‡ برغم پیدایش یابی درچهره ای متنوع ØŒ کشش Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ به خوشه شدن دارد
......
خـوشـه٠ØÙ€Ù‚ـایق بـودن
یـا
جـنگ مـیان عـقـایـد
( موءمنان به ØÙ‚یقتهای ÙˆØ§ØØ¯ÙˆØ§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ)
Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران نه « ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ÛŒÂ» وجود دارد ØŒ نه امکان « داشتن ایمان به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ » . «ارتا » Ú©Ù‡ بÙÙ† هرانسانی هست ودرپهلوی « اردا =ardaa » نامیده میشود ØŒ به معنای « ØÙ‚یقی » هست .ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ØŒ Ùˆ ایمان به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ØŒ با آموزه زرتشت پیدایش ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ درتضاد با Ù…Ùهوم ØÙ‚یقت Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران بود . Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ارتائی- سیمرغی ØŒ ارتا ØŒ ارتای خوشه ( ارتاخوشت ) است Ú©Ù‡ خوشه ای از تخمهای گوناگون ومتنوع است Ú©Ù‡ هیچکدام باهم اینهمانی ندارند. این تخمهای گوناگون ومتنوع ØŒ گوهر یا اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ درهرجانی Ùˆ هر انسانی هستند . گوناگونی Ùˆ تنوع Ùˆ رنگارنگی ØŒ سرشت٠خدایا «اصل» ØŒ دراین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Øª . به عبارت دیگر، خدا، خوشه ØÙ‚ایق رنگارنگ ومتنوعست . ØÙ‚یقت ØŒ خوشه متنوعست Ú©Ù‡ برغم گوناگونی به هم پیوسته است . ازاین رو ØÙ‚یقت Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ راستی (raastih ) میباشد ØŒ Ùˆ گرانیگاهش اینست Ú©Ù‡ « آنچه دربÙÙ† هرانسانی درگوناگونی هست » ØŒ اینهمانی با « پیدایشش درصورت ونقش : یا درعمل واندیشه ÙˆÚ¯ÙØªØ§Ø±Â» داشته باشد . ØÙ‚یقت ØŒ چیزی دربیرون ازانسان یا هرچیزدیگری نیست Ú©Ù‡ انسان بدان ایمان داشته باشد . درهرانسانی آن اندازه ØÙ‚یقت هست Ú©Ù‡ آنچه در عنصرنخستین جانش (ارتا ) بالقوه هست ØŒ پیدایش بیابد . اینهمانی چهره ( صورت ) با گوهربنیادی ( چیتره = چهره ) ØŒ ØÙ‚یقت یا راستی است . ازآنجا Ú©Ù‡ قدرتهای ØØ§Ú©Ù…Ù‡ دینی وسیاسی واقتصادی واجتماعی ØŒ میکوشند انسانها را درقالب ( کالبد) های ÙˆØ§ØØ¯ خود بریزند Ùˆ صورت ÙˆØ§ØØ¯ خود را به آنها بدهند، Ùˆ آنهارا به اندازه دلخواه خود بسازند، انسانها وپدیده ها ØŒ از« راستی = ØÙ‚یقت » باز داشته میشوند . همه قدرتها ØŒ نابود سازنده راستی یا ØÙ‚یقت درانسانها هستد . ولی همیشه راستی یا ØÙ‚یقت را در شکاÙها ودرزها ورخنه ها Ùˆ روزنه هائی Ú©Ù‡ انسانها دراین « قالبها= صورتهای ØØ§Ú©Ù… » میاندازند، میتوان ÛŒØ§ÙØª . همیشه درسرکشی ازمعیارها وسرپیچی ازاØÚ©Ø§Ù… ØŒ Ùˆ لغزشها وگناهان انسانها ØŒ میتوان ØÙ‚یقت یا راستی را ÛŒØ§ÙØª . درزها Ùˆ شکاÙها ورخنه ها، گواه برراستی یا ØÙ‚یقت انسانها یا پدیده ها یا رویدادها میباشند، نه آن صورت یا اعمال واÙکارو Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ قالبی.از آنجا Ú©Ù‡ خوشه خدا یا اصل ØŒ خوشه تخم های گوناگون ومتنوع هست. مسئله بنیادی ØÙ‚یقت ØŒ پیدایش « یک صورت یا یک چهره Ùˆ ظاهرو آموزه » در همه انسانها وپدیده ها Ùˆ رویدادها نیست ØŒ Ùˆ چنین انتظاری ØŒ پوچ وتهی ازمعنا هست . ازمردمان ØŒ « ایمان به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ØØ§Ú©Ù… براجتماع » خواسته نمیشود . داشتن ایمان به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ØŒ خویشکاری Ùˆ تکلی٠هیچکس نیست . بلکه ازهمه ØŒ ØÙ‚یقت یا راستی، خواسته میشود . هرکسی ØŒ هنگامی شاد میشود Ú©Ù‡ آنچه درگوهرش ( ارتا ) هست ØŒ پدیدارسازد ودرست این گوناگون بودن Ùˆ متنوع بودن خودرا با دیگران ØŒ Ø¢Ø´Ú©Ø§Ø±ÙˆÙØ§Ø´ کند . ورزیدن ٠این کار، ØÙ‚یقت است. درواقع « راستی » Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ برضد « ایمان داشتن به یک ØÙ‚یقت Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ Ùˆ ÙˆØ§ØØ¯Â» Ùˆ برضد « وجود یک ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ÙˆÙ…Ù†ØØµØ±Ø¨Ù‡ ÙØ±Ø¯ » Ú†Ù‡ در خود ØŒ Ùˆ Ú†Ù‡ درخارج ازخود هست . خدا ØŒ یا اصل ØŒ درهیچ کسی وپدیده ای Ùˆ رویدادی ØŒ تکرار نمیشود Ùˆ تخمهایش باهم اینهمانی ندارند .
ولی همه گوهرها، سرشت قائم به ذات ( ازخود بودن ) وخوشه ای خدائی دارند. این به معنای آنست Ú©Ù‡ همه صورتها ØŒ برغم Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ´Ø§Ù† ØŒ ازیک Ø§ØØªØ±Ø§Ù… وارج بهره مندند . مسئله چنین اجتماعی ØŒ همپرسی میان اندیشه های گوناگون وپیدایش گوناگونی به معنای غنا وسرشاریست، تا خوشه بودن را ØŒ ازنو درهمدیگر بیابند ØŒ نه آنکه به جهاد وجنگ با عقیده Ùˆ ایمان دیگری Ú©Ù‡ غیرازÙکرشان هست، بپردازند . « اندیشیدن » ØŒ دراینکه « اند= تخم » را Ù…ÛŒ دیسد ( Ø´Ú©Ù„ میدهد ) ØŒ درانتظارآن نیست انطباق با صورتی بیابد Ú©Ù‡ اندیشه دیگری ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است . جهاد عقاید وایمانها ØŒ ضرورت دنیائیست Ú©Ù‡ « ایمان به داشتن ØÙ‚تیقت ÙˆØ§ØØ¯ Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ » ازهمه خواسته میشود، چون این توهم درهمه موجود است Ú©Ù‡ « ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯Â» درجهان وتاریخ Ùˆ اجتماع وجود دارد . هرØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ÙˆØ§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ ØŒ Ùˆ ایمان داشتن به چنین ØÙ‚یقتی ØŒ همیشه پرخاشگرو ستیزنده است Ùˆ طبیعت جهانگیرانه دارد .
ولی بنا Ø¨Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ارتائی، درهیچ انسانی ØŒ ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ÙˆØ§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ نیست ØŒ بلکه درهرکسی ØŒ تخمی گوناگون از« خوشه ØÙ‚یقت » یا « خدا یا اصل » هست ØŒ Ú©Ù‡ برغم پیدایش یابی درچهره ای متنوع ØŒ کشش Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ به خوشه شدن دارد . این کشش Ùˆ جستجوی خوشه شدن با اندیشه ها Ùˆ جهان نگریها ØŒ گرانیگاه زندگی انسان است ØŒ نه جهاد با ایمان دیگری ØŒ Ú©Ù‡ او Ú©ÙØ±ÙˆØ¬Ù‡Ù„ وظلم میشمارد .
این کشش وجستجوی خوشه شدن ØŒ هیچ ØÙ‚یقتی را نسبی نمیکند . مسئله ٠پذیرش اندیشه های گوناگون دراین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ نسبی کردن ØÙ‚ایق واندیشه ها نیست ØŒ بلکه مسئله ØŒ شناخت ٠خوشه بودن ØÙ‚ایق متنوعست . انسان، به Ùکر دیگری بدبین نیست وشک نمی ورزد، چون ØªÙØ§ÙˆØª با Ùکرخودش دارد ØŒ بلکه درآن تنوع Ùˆ زیبائی وغنا وسرشاری را درمی یابد . گوناگون بودن ØŒ ضرورت جهان « راسـتی » است . همه درراستی هست ØŒ Ú©Ù‡ گوناگونند . این درک دیگری ازØÙ‚یقت میباشد Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با Ù…Ùهوم « ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯Â» میباشد . او ازهیچکس ØŒ خواستارسپردن یک راه راست Ùˆ ایمان داشتن به یک ØÙ‚یقت نیست ØŒ چون راستی Ùقط درآن هست ØŒ بلکه راستی در پیدایش این گوناگونیهاست . هرکسی در راست بودن گوناگون میشود . او میتواند ازتنوع اندیشه ها وصورتها Ùˆ معیارها لذت ببرد Ùˆ Ù„Ø·Ø§ÙØª Ùˆ نازکی آنهارا بیابد ØŒ Ùˆ بجای بدبینی وشک ورزی بدانها ØŒ غنای آنهارا کش٠کند تا آنهارا به هم بپیوندد وازآنها خوشه سازد . او خود را مکل٠به موءمن ساختن جهان به یک ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ ÙˆØ§Ù†ØØµØ§Ø¯ÛŒ نمیشمارد ØŒ بلکه هرکسی را بدان میانگیزد تا آنگونه Ú©Ù‡ درگوهر Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ اش هست ØŒ خود را بزاید . او دایه میشود ØŒ نه مبلغ ودعوتگر. با این راستی Ú©Ù‡ اینهمانی با ØÙ‚یقت دارد، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردمی Ùˆ آسایش دراجتماع پیدایش Ù…ÛŒ یابد ØŒ Ú©Ù‡ بی نیازاز« ایمان به دینی Ùˆ ایدئولوژی » هست . دراین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØŒ مسئله مدارائی (tolerance ) Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÛŒØ´ÙˆØ¯ ØŒ چون مدارائی ØŒ براساس شناخت Ù« دیگری Ùˆ گوناگونی » به کردار، ضد Ùˆ دشمن Ùˆ بیگانه میباشد . مدارائی براین پیش ÙØ±Ø¶ بنا نهاده شده است Ú©Ù‡ انسان ازÙکردیگری Ùˆ از « دیگر اندیشی » ØŒ درد وعذاب میبرد Ùˆ این را Ù‡Ù†Ø±ÙˆÙØ¶ÛŒÙ„ت خود میشمرد Ú©Ù‡ چنین دردی را به هرترتیبی شده است تاب بیاورد Ùˆ تØÙ…Ù„ کند. چنین اندیشه ای ØŒ پیآیند آنست Ú©Ù‡ انسان درÙکر دیگران ØŒ خوشه ØÙ‚ایق نمی بیند ØŒ بلکه دیگری ØŒ همیشه بیگانه Ùˆ دشمن وغیرقابل اعتماد است Ú©Ù‡ میتواند گزند آورباشد . خرد Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ارتائی ØŒ گوناگون بودن اندیشه ها وجهان بینی ها را سرچشمه Ø´Ú¯ÙØªÛŒ میداند Ú©Ù‡ رازی برای جستن دارند Ùˆ این رازهاهستند Ú©Ù‡ اورا به جستجو میانگیزند، Ùˆ او درجستن رازها ØŒ امکان آراستن آنها را Ù…ÛŒ یابد .