دکتر اØمد پناهنده / شب چله، شب زاد روز بانو خورشید، نور اÙشان باد!
نیروی بنیادی میترائیسم زیربنای بزرگ اخلاقی آن بود. زیرا از نظر پیروان این آیین، زندگی مبارزه دائم در راه پاکی Ùˆ سازندگی بود، از طریق Ùضیلت های والای برادری، ÙˆÙاداری، راستی، جوانمردی، مردانگی Ùˆ میهن پرستی Ùˆ همه اینها ویژگی هایی بود Ú©Ù‡ جاذبه ای پر قدرت بر رومیان داشت.
شب چله، شب زاد روز بانو خورشید، نور اÙشان باد!
ارمغانی برای دو عاشق ٠عرصه ÛŒ Ùرهنگی، نیلوÙر Ùˆ مسعود لقمان عزیز، به مناسبت ٠پیوند ٠زندگی مشترکشان در شب چله
دکتر اØمد پناهنده
مقدمه:
زمستان سنبل مرگ Ùˆ میرایی ٠طبیعت است Ùˆ با تیغ ٠سرما Ùˆ بلعیدن نور، تاریکی Ùˆ ظلمت را بر جان ٠طبیعت، Ùزون Ù…ÛŒ کند. جدال نور با ظلمت در این Ùصل ٠مرگبار به آنجا راه Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ جبهه ÛŒ نور هر Ú†Ù‡ ضعی٠تر Ùˆ کوتاه تر Ù…ÛŒ شود Ùˆ شب در بلندای زمان Ùˆ وسعت خود، نیشتر جهالت Ùˆ تیرگی را بر جان ٠بی رمق ٠نور Ùرود Ù…ÛŒ آورد.
روز، بیمار، اما باردار، نطÙÙ‡ ÛŒ بهار را در بطن Ùˆ جان خود Ù…ÛŒ پروراند Ùˆ Ùرسودگی شب را، به نگاهی در انتظار، نظاره گر است Ú©Ù‡ عربده ÛŒ دیو سرشت ٠خود را، ک٠بر دهان، در Ùضای ٠ظلمت، نعره Ù…ÛŒ کشد.
یلدا تقابل و نقطه عط٠٠جشن ٠مرگ ٠شب و تولد ٠نور است.
پایان ٠پایداری ظلمانیت ٠شب و آغازگر ٠اقتدار ٠روز است.
جشن ٠تاج گزاری ٠خورشید و پادشاهی نور است
از این جهت است Ú©Ù‡ ما ایرانیان، چنین شبی را به انتظار Ù…ÛŒ نشینیم تا مرگ ٠شب Ùˆ تولد Ù Ùزونی نور را جشن بگیریم.
در شب یلدا نیاکانمان با بر اÙروختن ٠آتش، قلب تیرگی ٠ظلمت را Ù…ÛŒ دریدند Ùˆ به تماشای ٠بر اÙتادن جنازه شب، با نوشیدن شراب ٠ارغوانی Ùˆ شکستن آجیل Ùˆ خوردن انار Ùˆ هندوانه Ùˆ... Ù„Øظات ٠شورانگیز مرگ ٠اهریمن ٠تیرگی Ùˆ چیرگی نور را شادکامی ٠مستانه Ù…ÛŒ بخشیدند.
شادمانی و شادخواری و شاد خوانی و شادگویی و شاد رقصی در این شب زایش میترا و مهر یا زایش خورشید، تو دانی چه شور و شیدایی برانگیزد و چه رسوایی را در سرسرای هر خانه و کاشانه ای و در رخسار هر جنبنده ای آواز می دهد؟
Ùˆ Ú†Ù‡ شیرین منظری است Ú©Ù‡ در کنار خم Ùˆ شراره های آتش بنشینیم Ùˆ با شراب ارغوانی، گونه های ٠انارگون ٠مستان ٠شب را جلوه ای از یکرنگی Ùˆ نشاط Ùعاشقانه ببینیم.
آه! Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ گویم Ùˆ Ú†Ù‡ Øالی مرا به آن سرای ٠دل Ùˆ جان در پرواز است؟
من Ú¯Ù… شده در این غربت ٠غریب غرب آرزوی ٠یلدای ٠رهایی وطنم را به درازای ربع قرن به انتظار نشسته ام Ùˆ با اهریمن ٠شب طولانی Ù Ùرود آمده بر جان ٠جامعه ام با Ú†Ù†Ú¯ Ùˆ Ù†ÛŒ Ùˆ Ù…ÛŒ Ùˆ قلم Ùˆ قدم در ستیزم تا مرگ شب ٠وطن را به نظاره ÛŒ رها شدن ٠نور سØر کنم.
Ùˆ Ú†Ù‡ عاشقانه به زلالی ٠عشق ٠کبوتری Ú©Ù‡ گردن Ùراز، معشوق ٠جگرسوزش را چرخشی مستانه Ù…ÛŒ زند. Ùˆ در ظلام شب ٠تاریک Ùˆ از خود بیگانگی، نور را در شریان جانش جاری Ùˆ عشق را در سرسرای هر منزلی ساری Ù…ÛŒ کند.
جان می بخشد و جانان به جای جای ٠جامعه، جار می زند تا عشق سپید ٠پیروزی ٠نور را به تماشا بنشیند.
ما جبهه Ùرو رÙتگانیم Ùˆ با رمق Ù Øرکت بیمار اما تبدار Ùˆ باردار بر Ùرسودگی شب Ù…ÛŒ تازیم تا بر اÙتادن جنازه اش را در بیکران سرای ٠ایران، سرزمین جاوید ٠جانان به تماشای ٠شورانگیز ٠مستان، گریان اشکی شوق انگیز اما Ú¯Ù„ چهره ای خندان بنشینیم.
یلدا زایش است و تولد نور. و چه چشم نواز است که این زایش از پس اهریمن شب رخ نماید و روشنایی و امید و رعنایی را در هر بام خانه ای آواز دهد و شادابی و شادکامی را در رخسار و کام هر جنبنده ای، شور و شیدایی و شیرینی ٠شکربار بنشاند.
چرا به شب ٠اول ٠زمستان، شب چله می گویند؟
شب اول زمستان را به این دلیل " شب چله " Ù…ÛŒ گویند، Ú©Ù‡ آغازین شب ٠چله ÛŒ بزرگ Ùˆ سرد است. زیرا در پندار نیاکانمان، چهل روز Ùˆ چهل شب ٠آغاز ٠زمستان را چله ÛŒ بزرگ Ù…ÛŒ نامیدند Ú©Ù‡ تا روز ٠کش٠آتش توسط هوشنگ شاه، از پادشاهان ٠پیشدادی در دهم بهمن ماه ( سده ) ادامه داشت. به عبارت ٠دیگر Ùاصله ÛŒ اول دی تا دهم بهمن ماه چهل روز Ùˆ چهل شب است Ùˆ این چهل روز Ùˆ شب ٠اول زمستان را نیاکانمان چله بزرگ Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند. پس از آن چله Ú©ÙˆÚ†Ú© شروع میشود Ú©Ù‡ بیست روز از بهمن ماه Ùˆ بیست روز از اسÙند ماه را شامل Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ نسبت به چله ÛŒ بزرگ کمتر سرد است.
بد نیست بدانیم Ú©Ù‡ در Ùرهنگ مردم عامیانه بیست روز آخر ماه بهمن به چله Ú©ÙˆÚ†Ú© معرو٠است. یعنی بیست روز Ùˆ بیست شب Ú©Ù‡ روی هم چهل Ù…ÛŒ شود.
از نظر نجومی در کوتاهترین روز سال، خورشید در دورترین نقطه جنوبی از استوا قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ شب در بلندای وسعت ٠تیرگی، میدان دار جهالت است. به باور نیاکان ما در شب چله Ú©Ù‡ بلند ترین Ùˆ تاریک ترین شب ٠سال است، نبرد سنگینی میان نور Ùˆ تاریکی در Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ سر انجام به شکست تاریکی Ùˆ زایش دوباره نور منتهی Ù…ÛŒ گردد. بطوریکه امروز در ادبیات شعری ما این ضرب المثل برای نبرد ٠ظÙرنمون ٠نور رایج است " پایان شب سیه سپید است ".
زیرا در Ùردای ٠این نبرد ٠زندگی بخش ٠طبیعت ٠جان، روز با دمیدن خورشید ٠روشنایی Ø¢Ùرین، بزرگ Ùˆ بزرگتر Ù…ÛŒ شود Ùˆ تابش نور ایزدی اÙزون تر Ù…ÛŒ گردد تا در تولد ٠بهار به تعادل دلخواه برسد Ùˆ طبیعت را نشو نمایی از بر انگیختگی ٠زندگی، در مداری نوین Ùرا گیرد. به همین منظور است Ú©Ù‡ نیاکان ٠مان شب آخر پائیز را شب ٠زایش ٠مهر Ùˆ یا زایش خورشید Ù…ÛŒ نامیدند Ùˆ به یمن آن جشن باشکوهی بر پا Ù…ÛŒ کردند. Ùˆ رسم بر این بود Ú©Ù‡ پیران Ùˆ پاکان نیاکان ٠ما به تپه ای Ù…ÛŒ رÙتند Ùˆ با لباس نو، Ø·ÛŒ مراسمی از آسمان Ù…ÛŒ خواستند Ú©Ù‡ آن " رهبر بزرگ " را برای رهایی آدمیان گسیل دارد. زیرا باور داشتند Ú©Ù‡ نشانه شب یلدا، ستاره ای است Ú©Ù‡ بالای کوهی بنام کوه پیروزی پدیدار خواهد شد Ùˆ همراه موبد بزرگ دعایی Ù…ÛŒ خواندند Ú©Ù‡ هنوز قسمتی از آن در کتاب " بهمن یشت " برجای مانده است.
آن شب که سرورم زاید
نشانه ای از ملک آید
ستاره از آسمان ببارد
هم آنگونه که رهبرم در آید
ستاره اش نشان نماید
چرا به شب ٠چله، شب ٠یلدا می گویند؟
از نظر لغوی، یلدا واژه ای است سریانی Ú©Ù‡ به معنای تولد Ùˆ یا زاده شدن است Ú©Ù‡ ابوریØان بیرونی آن را " شب زادان " ترجمه کرد Ù‡ است.
جالب است بدانیم Ú©Ù‡ رومیان پس از گرویدن به دین مسیØیت تا سیصد سال، روز مشخصی را برای تولد عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ù†Ù…ÛŒ شناختند تا اینکه کلیسا، جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرÙت. دلیل اینکه امروز بابا نوئل با لباس Ùˆ کلاه موبدان ظاهر Ù…ÛŒ شود Ùˆ همچنین برپا داشتن درخت سرو Ùˆ ستاره بالای آن در ایام کریسمس همگی یادگار Ùˆ یادمان Ùˆ یاد آور جشن مهر Ùˆ مهربانیها Ùˆ مهرورزی هاست.
به عبارت دیگر روز 25 دسامبر روز واقعی زاده شدن عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ù†ÛŒØ³ØªØŒ بلکه روز تولد میترا یا مهر است. تا امروز هم Ù…Øققین جهان مسیØیت Ùˆ غیره نتوانستند تاریخ دقیق تولد Ù…Ø³ÛŒØ Ø±Ø§ پیدا کنند. دلیل اینکه روز تولد میترا را برای زادروز عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø§Ù†ØªØ®Ø§Ø¨ کردند، دلیلی است تاریخی Ú©Ù‡ آئین میترائیسم قبل از ظهور Ù…Ø³ÛŒØ Ùˆ Øتی تا سال 354 میلادی آئین غالب امپراتوری رم بود.
زیرا یک قرن پیش از تولد Ù…Ø³ÛŒØ Ø¢ÛŒÛŒÙ† تازه ای قدرتمندانه وارد امپراتوری پهناور رم شد Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ùرانتس کومون میترا شناس بلژیکی ٠معرو٠قرن نوزدهم، چون Ùتیله باروتی سرتاسر امپراتوری را از رود دانوب گرÙته تا اقیانوس اطلس Ùˆ از بریتانیا گرÙته تا صØرای Ø¢Ùریقا درنوردید. این آیین تازه ÛŒ ایرانی، مهر ( میترا ) بود. به نوشته همین Ù…Øقق گسترش این کیش ایرانی با سرعتی چنان Ø´Ú¯Ùت آور انجام گرÙت Ú©Ù‡ Øتی امروز هم درک علل آن به صورت کامل دشوار است.
میترا ایزد بزرگ آریایی، روشنایی، دادگستری، پای بندی به پیمان، دوستی Ùˆ پیروزی بود. در دوران Øکومت پانصدساله پارت ها ( اشکانیان ) آیین میترا، کیش ٠برتر ٠این امپراتوری بود. پادشاهان متعددی از خاندان اشکانی به همین مناسبت مهرداد نام گرÙتند. Ùˆ در بیرون از امپراتوری ٠پارت نیز شاهان مختلÙÛŒ میتریدات ( نام یونانی شده مهرداد ) نامیده شدند Ú©Ù‡ سرشناس ترین آنها میتریدات کبیر Øری٠قدرتمند امپراتوری رم در قرن پیش از میلاد است.
به نوشته پلوتارک آیین میترا به وسیله لژیون های رومی Ú©Ù‡ با پارت ها Ù…ÛŒ جنگیدند. در سال 71 پیش از میلاد Ù…Ø³ÛŒØ Ø¨Ù‡ امپراتوری رم آورده شد Ùˆ تدریجاً از منطقه دانوب به سراسر امپراتوری، شامل ایتالیا Ùˆ Ùرانسه Ùˆ انگلستان Ùˆ اسپانیا Ùˆ بالکان Ùˆ اÙریقای شمالی Ùˆ خاور نزدیک امروزی گسترش یاÙت.امر استثنایی این بود Ú©Ù‡ چندین تن از امپراتوران رم شخصاً بدین آیین گرویدند Ùˆ بطوری Ú©Ù‡ از طر٠سه تن از آنها ( دیو کلسین، گالرین Ùˆ لیسینین ) معبد با شکوهی در نزدیکی شهر وین کنونی ( اتریش ) به اÙتخار او با عنوان " خدای نگاهبان امپراتوری " بر پا شد. در خود شهر رم نیز، در تپه مقدس کاپیتول، پرستشگاهی برای میترا با عنوان خورشید جاودانی ساخته شد Ùˆ این امری بود Ú©Ù‡ تا آن وقت در امپراتوری رم سابقه نداشت.
نیروی بنیادی میترائیسم زیربنای بزرگ اخلاقی آن بود. زیرا از نظر پیروان این آیین، زندگی مبارزه دائم در راه پاکی Ùˆ سازندگی بود، از طریق Ùضیلت های والای برادری، ÙˆÙاداری، راستی، جوانمردی، مردانگی Ùˆ میهن پرستی Ùˆ همه اینها ویژگی هایی بود Ú©Ù‡ جاذبه ای پر قدرت بر رومیان داشت.
استیلای کیش میترا در امپراتوری رم چهار قرن تمام ادامه یاÙت تا اینکه کنستانتین امپراتور رم آیین مسیØت را به عنوان کیش رسمی امپراتوری اعلام کرد Ùˆ از آن پس مخالÙت با آیین میترایی شروع شد.
اما این کیش جدید نتوانست Øتی با Øمایت امپراتوری بر Ù†Ùوذ چهارصد ساله میترائیسم خاتمه دهد Ùˆ در نهایت کوشید به جای جنگیدن با این کیش با آن به تعامل Ùˆ همزیستی روی آورد. به همین منظور به جای تدوین سالروزها Ùˆ سنتهای جدید کوشید همان سالروزها Ùˆ سنت های شناخته شده Ùˆ آشنای میترایی را به مسیØیت منتقل کند Ú©Ù‡ معروÙترین آنها تعیین روز تولد عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯Ø± 25 دسامبر است. Ùˆ این همان روزی است Ú©Ù‡ از صدها سال پیش از آن به عنوان روز تولد مهر ( خورشید ) در امپراتوری رم جشن گرÙته Ù…ÛŒ شد.
همین سازشکاری در مورد روز مقدس مسیØیت ( یکشنبه ) صورت گرÙت Ú©Ù‡ قبلاً روز مقدس میترا ( مهر ) بود Ùˆ به همین مناسبت روز خورشید نامیده Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ هنوز هم عنوان روز خورشید را در زبان آلمانی Ùˆ انگلیسی تØت نام " زون تاگ " Ùˆ " سان دی " ØÙظ کرده است.
آثار بنیادی دیگری از کیش میترا در مسیØیت باقی مانده است Ú©Ù‡ همه آنها نیز توسط خود پژوهشگران جهان مسیØÛŒ ارزیابی شده اند از مهمترین آنها Ù…ÛŒ توان از نظریه تولد عیسی از مادری باکره یاد کرد Ú©Ù‡ یادآور تولد میترا از آناهیتا باکره است. Ùˆ از تولد عیسی در یک طویله Ú©Ù‡ یادآور تولد میترا در یک غار است. Ùˆ از رÙتن مغان سه گانه به Ù…ØÙ„ تولد عیسی به راهنمایی یک ستاره Ú©Ù‡ یاد آور رÙتن چوپان به غار زایش میترا به راهنمایی ستاره ای است. Ùˆ از مراسم تعمید Ù…Ø³ÛŒØ Ú©Ù‡ عیناً یاد آور مراسم تعمید میترایی است. Ùˆ تقسیم نان Ùˆ شراب در مراسم " عشای ربانی " مسیØیت Ú©Ù‡ یاد آور همین مراسم در شاگرد پذیری میترایی است Ùˆ رسم آواز خوانی کلیسائی Ú©Ù‡ یاد آور موسیقی ها Ùˆ آواز های میترایی است Ùˆ نماد علامت صلیب Ú©Ù‡ به توارد در میترائیسم وجود دارد.
همچنین کلاه بلند پاپ ها Ú©Ù‡ میتر نامیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ کلاه " Ùریگی " Ú©Ù‡ " ماریان " سمبل جمهوری Ùرانسه هر دو یاد آور کلاه سنتی میترا هستند.
ورمازرن برجسته ترین پژوهشگر معاصر میترائیسم، Ùهرستی از بقایای 125 مهرابه را در خاک Ùرانسه کنونی Ùˆ 68 مهرابه را در انگلستان به دست داده است Ú©Ù‡ بسیاری از کلیساهای کنونی بر Ùراز آنها ساخته شده اند Ùˆ نتردام معرو٠پاریس یکی از آنها است. ( 1 )
*****
در شب یلدا نیاکانمان در کنار آتش گرد آمده و به ترانه خوانی و پایکوبی می پرداختند. امروز هم ایرانیان در گوشه و کنار ٠پهن دشت ٠بی کران سرای ٠ایران زمین، آئین شب یلدا را به خوردن آجیل ٠مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های خشک و تر ٠دیگر در پرتو روشنایی شمع و یا نور چراغ، با شکوه هرچه تمامتر در سرسرای ٠خانه و کاشانه شان مشغول می شوند، جشن می گیرند و به رقص و آواز و پایکوبی می پردازند.
در غربت غریب غرب Ùˆ شرق هم، ایرانیان باورمند Ùˆ عاشق به آداب Ùˆ رسوم زندگی بخش ٠نیاکانمان Ú©Ù‡ سراسر شاد خواری Ùˆ شاد خوانی Ùˆ شاد رقصی Ùˆ شاد گویی بوده است، با جمع شدن در هیئت یک کنسرت Ùˆ یا Ù…ØÙÙ„ ٠رقص Ùˆ آواز، این شب نبرد نور با اهریمن شب را تا ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ پایکوبی مشغول Ù…ÛŒ شوند Ùˆ با نوشیدن خون رگ ٠تاک، گونه ها را به رنگ ٠ارغوانی عاشقانه نقش Ù…ÛŒ زنند. با هم این دوبیتی را Ú©Ù‡ از دل بر آمده است، بخوانیم:
امشب ز شراب ٠شهر ٠یاران، مستم
با یار نشستم و به او، دل بستم
ای! می! تو گواه باش که من از دل و جان
از شوق ٠وصال ٠رخ ٠یار سر مستم
در پایان ٠این نوشته جشن گون، شما را به یکی از روستاهای شهر " ملایر " به نام " دره میانه " می برم و مراسمی را در این شب به تماشا می نشینیم و شادی و شادخواری خودمان را با روستاهیان دیار یاران و جانان تقسیم می کنیم.
در این روستا دو سه روز پیش از شب چله به خانه تکانی Ùˆ شستشوی ظر٠و وسائل خانه Ù…ÛŒ پردازند تا شب چله Ú©Ù‡ آن را چله ÛŒ پائیز یا شب چله زری Ù…ÛŒ نامند، Ùرا رسد. در این روز مردمان رخت های نو یا شسته خود را Ù…ÛŒ پوشند.
نزدیک های غروب ٠آÙتاب، کدبانوی هر خانه جامی از آب چشمه پر کرده Ùˆ در تاقچه ÛŒ اتاق Ù…ÛŒ نهد. پس از صر٠شام همه ÛŒ اهل خانه به دور کرسی Ú©Ù‡ روی آن یک سینی با دو بشقاب پر از نقل های رنگارنگ گذاشته شده است، گرد Ù…ÛŒ آیند. سپس هر یک از اهل خانه به این باور Ú©Ù‡ تا سال دیگر هم چون شمع روشن بمانند، شمعی روشن کرده، درون سینی جای Ù…ÛŒ دهند.
بخش بسیار زیبای مراسم، گزینش دختری است از میان دختران شوی نکرده ÛŒ روستا Ú©Ù‡ پس از گزینش، زنان با Ú©Ù„ زدن Ùˆ هلهله به همراه نوازندگان Ù…Øلی، این ترانه را Ù…ÛŒ خوانند:
چله زری، چله زری امسال و سال دگری
اروس کیه، اروس کیه چله زری می باشد
چو ماه تابان رخش چهره پری می باشد
چشمش چو چشم آهو چه میگه تاق ابرو
دختر به نام زری ابروی او یک وری
چله زری، چله زری عزیزم ماه تابان
مبارک، مبارک شب چله مبارک
سپس چله زری را همچون اروس، رخت سپید پوشانیده بر تختی که روی پشت بام نهاده شده، می نشانند و هر خانواده به سهم خود شمعی در کنار تختی که اروس روی آن نشسته است، روشن می کنند. مردان و زنان با گرمای شمع دستان خود را گرم کرده به صورت می کشند و می خوانند:
زردی من از تو سرخی تو از من ( این نغمه در جشن چهارشنبه سوری هنگام پریدن از روی بوته های آتش Ú©Ù‡ جلوه ای از شرارهای Ø´ÙÙ‚ گون آتش را در رخسار ٠پرنده نقاشی Ù…ÛŒ کند، شور Ùˆ شیدایی دیگری را آواز Ù…ÛŒ دهد. )
جشن با نقل پاشون بر سر چله زری ادامه Ù…ÛŒ یابد، چله زری نقل هایی Ú©Ù‡ روی سر Ùˆ دوربرش ریØته شده است، جمع Ù…ÛŒ کند Ùˆ یک دانه نقل به زن Ùˆ یک دانه به مرد Ù…ÛŒ دهد. زن نقلش را به مردش Ù…ÛŒ دهد Ùˆ مرد نیز نقل را به زنش. سپس دو زن، چله زری را از روی تخت بلند Ù…ÛŒ کنند، پدر چله زری در سمت جلو Ùˆ برادرش در پشت سر Ùˆ مادرش در سمت چپ، چله زری را رو به سوی خانه اش Ù…ÛŒ برند Ùˆ نوازندگان Ù…ÛŒ نوازند Ùˆ مردم پایکوبان Ù…ÛŒ روند تا به خانه چله زری برسند. در خانه، پدر اناری به دست چله زری Ù…ÛŒ دهد. چله زری انار را دون Ù…ÛŒ کند، نخست خود چند دانه Ù…ÛŒ خورد. باور چنین دارند Ú©Ù‡ دختر شوی نکرده اگر یک دانه از این انار به نیت شوهر کردن بخورد، Øتماً در سال آینده به خانه ÛŒ بخت خواهد رÙت...
این مراسم در واقع یک جشن نور است که با رقص و پایکوبی و خواندن ترانه:
چله زری نشونه اروس کهکشونه میون گلرخونه
تاوسون او دخوره زمستون او وتوره زمستون او وروده
تا ایسیه او خو کرده چله زری دکاره پشت سرش بهاره
ادامه پیدا می کند ( 2).
همانطوریکه تاریخ باستان ایرانیان گواهی Ù…ÛŒ دهد، سراسر زندگی مردم پهن دشت ایرانزمین بر بستر شاد خوانی Ùˆ شاد خواری Ùˆ شاد گویی Ùˆ شاد رقصی، سÙره شادمانی پهن کرده بود Ùˆ غم را در سرسرای کاشانه نیاکانمان مکانی نبوده است Ùˆ Øتی در مرگ عزیزان خود لباس سÙید Ù…ÛŒ پوشیدند Ùˆ باور داشتند Ú©Ù‡ شادمانی ÙروخÙته در عزیز از دست رÙته را باید در زندگان Ø´Ú©ÙˆÙا کرد. به همین مناسبت سراسر ایام سال را با جشن Ùˆ سرور بدرقه Ù…ÛŒ کردند.
اما اÙسوس Ùˆ صد اÙسوس با Øمله تازیان به ایران، اعراب بیابان گرد ٠مهاجم، این Ùرهنگ غنی شاد را به ماتم Ùˆ ناله Ùˆ لابه Ùˆ عزا تبدیل کردند. بطوریکه سکان دار این Ùرهنگ عزا از طایÙÙ‡ تازی شده، امام Ù…Øمد غزالی در کیمیای سعادت سÙارش Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡:
" ایرانیان جشن نوروز و سده را نگیرند! چراغانی نکنند! لباس نو نپوشند! بر عکس عزاداری کنند تا مجوس از بین برود!"
اما بر خلا٠خواست او مردم Ùرهنگ دوست ایرانی، آن جشن ها را به کوری چشمان ٠ذلت پرست Ùˆ عزا خو، زنده نگاه داشتند. بویژه از جشن های ملی، سه جشن نوروز، مهرگان Ùˆ سده، امروز هم با شکوه هر Ú†Ù‡ تمامتر در پهن دشت بی کران سرای ایران زمین برگزار Ù…ÛŒ شود Ùˆ در کنارشان جشن های سوری Ùˆ یلدا با جلوه های خیره کننده چشمان در هر سرا Ùˆ مکانی از ایرانیان، با شادی Ùˆ شادمانی Ùˆ شادخواری برگزار Ù…ÛŒ شود.
( 1 ) بر گرÙته از نوشته دانشمندانه استاد دکتر شجاع الدین Ø´Ùا در کیهان ( چاپ لندن ) شماره 1087
( 2 ) بر گرÙته از مقاله ادیبانه Ùˆ پر درس Ùˆ دانش ÙŽ دوست دانشمندم استاد دکتر تورج پارسی Ú©Ù‡ ایشان هم از کتاب انجوی شیرازی در باره جشن Ùˆ آداب زمستان، جلد دوم، رویه Û±ÛµÛ³ از انتشارات امیرکبیر سال Û±Û³ÛµÛ´ بهره جسته اند.
*** همچنین برای غنا بخشیدن به این نوشته از کتاب پر بار دکتر Ùرهنگ مهر تØت عنوان " ÙلسÙÙ‡ زرتشت " یا " دیدی نو از دین کهن " بهره جسته ام.
a_panahan@yahoo.de
apanahan@t-online.de