ترانه جوانبخت / عقل در شبکه عادت ها

ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† عقل گرا از جمله اÙلاطون دکارت Ùˆ لایپ نیتز هرگز این مورد مهم را مد نظر نداشته اند Ú©Ù‡ عقل همیشه ØªØØª تاثیر عادت هاست. من اسم عقلی Ú©Ù‡ باید مبنای
متاÙیزیک باشد را «عقل مبنا» Ù…ÛŒ گذارم. این عقل بدون تاثیر عادت ها مرکزیت عملکردهای بشر را به عهده دارد.
-----
عقل در شبکه عادت ها
(Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از کتاب "ماراتن به توان ÙØ±Ø¯Ø§")
نویسنده: ترانه جوانبخت
www.javanbakht.net
این مطلب Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از کتاب "ماراتن به توان ÙØ±Ø¯Ø§" نوشته ترانه جوانبخت است Ú©Ù‡ در مرداد Û±Û³Û¸Û· جهت صدور مجوز چاپ به صورت کتاب تØÙˆÛŒÙ„ وزارت ارشاد در تهران شد.
ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† عقل گرا از جمله اÙلاطون دکارت Ùˆ لایپ نیتز هرگز این مورد مهم را مد نظر نداشته اند Ú©Ù‡ عقل همیشه ØªØØª تاثیر عادت هاست. من اسم عقلی Ú©Ù‡ باید مبنای متاÙیزیک باشد را «عقل مبنا» Ù…ÛŒ گذارم. این عقل بدون تاثیر عادت ها مرکزیت عملکردهای بشر را به عهده دارد. اما عقلی Ú©Ù‡ توسط متاÙیزیسین ها معرÙÛŒ شده عقل مبنا نیست چون عملکرد ÙØ±Ø¯ به عادت هایش برمی گردد Ùˆ این عقل به دلیل ØªØØª تاثیر بودن عادت های او نمی تواند منبع اصلی شناخت برایش باشد. ÙØ±Ø¯ از کودکی به پیدا کردن عادت های مختل٠دچار Ù…ÛŒ شود بنابراین امکان داشتن عقل مبنا Ù…ØØ§Ù„ است Ùˆ باید عادت ها را به جای عقل مبنای شناخت متاÙیزیکی قرار داد. ØØªÛŒ اگر ÙیلسوÙÛŒ در مبنا قرار دادن عقل برای این نوع شناخت اصرار داشته باشد باید عقل تاثیر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از عادت ها را منظور کند نه عقل مبنا را.
به نظر من عقل یک منبع تغییر ناپذیر نیست چون عادت های بشری مدام در ØØ§Ù„ تغییر است پس عقل هم دچار تغییر Ù…ÛŒ شود Ùˆ ثابث بودن آن معنا ندارد.
ایده آل گرایی در ÙلسÙÙ‡ کانت Ùقط به دلیل استعلایی بودن آن نیست نیز به این دلیل است Ú©Ù‡ او عقل Ù…ØØ¶ را مرکز متاÙیزیک اش قرار داده است. اشتباه کانت در این است Ú©Ù‡ در دیالکتیک استعلایی ØØ±Ù از عقل Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒ زند هم این Ú©Ù‡ با جدا کردن ØØ³ÛŒØ§Øª Ùˆ ادراک از آن موجودی Ù…ÛŒ سازد Ú©Ù‡ انگار تنها مهره شناخت متاÙیزیک است. او در ÙلسÙÙ‡ سیستماتیک خود کنار قواعد ماتقدم منطق استعلایی Ùˆ استتیک استعلایی عقل Ù…ØØ¶ را طوری در دیالکتیک استعلایی بررسی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ انگار تنها آن برای شناخت متاÙیزیک ضروری است. کانت اصلا ØØ±ÙÛŒ از عادت ها نمی زند. این Ùکر اصلا به ذهن او نیامده Ú©Ù‡ عقل ØØªÛŒ جدا از ØØ³ÛŒØ§Øª Ùˆ ادراک موجودی اسیر عادت ها Ùˆ بنابراین برای شناخت متاÙیزیکی ناتوان است. دیگر ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† هم از این مورد مستثنی نیستند. آنان هم مثل او با اهمال در Ø¨ØØ« از عادت ها متاÙیزیک را به بیراهه برده اند.
عادت همان گرایش درونی به تکرار ویژگی های هستی (منعکس شده در رخدادها) در زمانی معین است. عادت Ù…ÛŒ تواند ØØ³ÛŒ یا ØØ³ÛŒ-عقلی باشد اما عادتی Ú©Ù‡ Ùقط بر مبنای عقل باشد نداریم.
من روش جدیدی برای شناخت متاÙیزیکی پیشنهاد Ù…ÛŒ کنم. این پرسش پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ عادت ها را مبنای شناخت متاÙیزیکی قرار Ù…ÛŒ دهیم با توجه به متغیر بودن آنها این نوع شناخت چگونه ممکن است؟.
پیش از پاسخ به این پرسش باید چند مورد مهم را مد نظر داشته باشیم:
Û±. عادت ها با زمان تغییر Ù…ÛŒ کند پس ادعای آن دسته از ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ú©Ù‡ شناخت تغییرناپذیر متاÙیزیکی را ممکن Ù…ÛŒ دانند نادرست است. البته این بدان معنی نیست Ú©Ù‡ با تغییر کردن عادت ها Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیکی چنان دچار تغییر Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ همدیگر را باطل Ù…ÛŒ کنند. درست تر آن است Ú©Ù‡ این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را تاثیر دهنده Ùˆ نه باطل کننده یکدیگر بدانیم. وضعیت درست مثل این است Ú©Ù‡ راهی به راه جدیدی برسد عادت ها Ùˆ نیز Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیکی جدید Ù…ÛŒ شوند اما تغییرشان را Ù…ÛŒ توان در ادامه هم دانست.
Û². چون عادت از بدو تولد ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود پس نمی توان آن را انکار کرد یا تاثیر آن را بر عقل نادیده Ú¯Ø±ÙØª.
Û³. عادت علاوه بر عقل همه ØØ³ های بشر را هم ØªØØª تاثیر قرار Ù…ÛŒ دهد. پس ØØ±Ù آن دسته از ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† Ú©Ù‡ ØØ³ را مبنای شناخت Ù…ÛŒ دانند نیز نادرست است.
Û´. Ù†ØÙˆÙ‡ تاثیر عادت بر عقل با چگونگی تغییر دادن ØØ³ ØªÙØ§ÙˆØª دارد. عادت ØØ³ را به گونه ای ÙØ±Ø¯ÛŒ تغییر Ù…ÛŒ دهد. ØÙˆØ§Ø³ ÙØ±Ø¯ نسبت به ØÙˆØ§Ø³ ÙØ±Ø¯ دیگر Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است نه ØµØ±ÙØ§ به این دلیل Ú©Ù‡ ØØ³ آنها به اشیاء با هم ÙØ±Ù‚ دارد بلکه نیز به این دلیل Ú©Ù‡ عادت هایشان با هم Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است. یک Ù†ÙØ± ممکن است ØØ³ÛŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª از سختی یا گرما یا عامل Ùیزیکی دیگر نسبت به اشیاء داشته باشد تا ÙØ±Ø¯ÛŒ دیگر. این بستگی به عادت های او از بدو تولدش دارد. اما درباره عقل چنین نیست. عادت ها عقل Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ را بیشتر به صورت جمعی تغییر Ù…ÛŒ دهد نه ÙØ±Ø¯ÛŒ. یعنی عقل ØªØØª تاثیر عادت ها بیشتر به یک صورت از Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† درک Ù…ÛŒ شود. اگر کسی به دروغ Ú¯ÙØªÙ† عادت کرده باشد Ùˆ دیگری این عادت را نداشته باشد در صورتی Ú©Ù‡ هر دو Ù†ÙØ± با Ú¯ÙØªÙ† دروغ دچار خطر شوند عقل به آنها نهیب خواهد زد Ú©Ù‡ دروغ نگویند. این جا داشتن یا نداشتن عادت به دروغگویی نتیجه Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ نخواهد داشت. پس تاثیر عادت ها بر عقل عمومی تر از ØØ³ است.
در پاسخ به این پرسش Ú©Ù‡ با وجود متغیر بودن عادت ها چگونه شناخت متاÙیزیکی ممکن است روشی دو مرØÙ„Ù‡ ای برای این نوع شناخت پیشنهاد Ù…ÛŒ کنم:
Û±. کار عقل صادر کردن ØÚ©Ù… است. با توجه به این Ú©Ù‡ عادت ها به خوب Ùˆ بد تقسیم Ù…ÛŒ شوند Ùˆ عقل تاثیر از این عادت ها Ù…ÛŒ گیرد پس دیگر نمی تواند منبع معتبری برای قضاوت درستی یا نادرستی آنها باشد. پس ØÚ©Ù… کردن به خوب یا بد بودن عادت ها با استناد به عقل باطل است Ùˆ اگر کسی بر آن اصرار داشته باشد باید بداند Ú©Ù‡ چنین ØÚ©Ù…ÛŒ نسبی است. با نسبی شدن ØÚ©Ù… عقلانی شناخت متاÙیزیکی تسهیل خواهد شد چون عقل Ú©Ù‡ تا امروز شروع کننده این شناخت اما مانع شونده آن بوده کنار خواهد Ø±ÙØª.
Û². عادت های مختل٠را کنار روش های پیشنهاد شده برای شناخت متاÙیزیکی قرار دهیم Ùˆ از تشابه عادت ها به تشابه این روش ها برسیم. در این صورت عقل به عنوان منبع شناخت متاÙیزیکی جای خودش را به عادت ها Ùˆ یا عقل تاثیر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از عادت ها خواهد داد. بنابراین باید این تغییر را در همه مراØÙ„ شناخت وارد کنیم.
توجه به نکات زیر در شناخت متاÙیزیکی ضروری است:
Û±. تاثیرپذیری عوامل شناخت متاÙیزیکی یعنی عقل Ùˆ ØÚ©Ù… های آن از عادت ها صعودی تصاعدی دارد. هر Ú†Ù‡ تاثیر عادت ها را در شناخت متاÙیزیکی بیشتر وارد کنیم این نوع شناخت به واقعیت نزدیک تر خواهد بود.
Û². ØØªÛŒ آموخته های بشر هم ØªØØª تاثیر عادت های او Ù…ÛŒ باشد. بشر آن دسته از عادت هایش را Ú©Ù‡ در روند توسعه درک او از جهان مانع ایجاد نمی کند با گذشت زمان Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد اما بقیه را رها Ù…ÛŒ کند. این رها کردن عادت های مختل کننده زندگی ØªØØª تاثیر مستقیم عادت های دیگر اوست نه عقل. یعنی اگر عقل بشر را از Ù†Ú¯Ù‡ داشتن عادت های مانع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª شونده مانع شود این مانع شدن را نه به تنهایی بلکه ØªØØª تاثیر عادت های دیگر او سبب Ù…ÛŒ شود. بنابراین هر زمان Ú©Ù‡ روش جدیدی برای شناخت متاÙیزیکی پیشنهاد Ù…ÛŒ شود باید این مورد را مد نظر داشته باشیم.
Û³. گاهی بعضی عادت ها برای توسعه Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª ایجاد مشکل Ù…ÛŒ کند اما ØØªÛŒ عقل هم برای رد کردنشان به بعضی ها نهیب نمی زند. این مورد به این دلیل است Ú©Ù‡ عقل آنها به قدری ØªØØª تاثیر عادت هایشان قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ دیگر نمی تواند تاثیری مثبت در روند زندگی شان داشته باشد. من این نوع عقل را «عقل خنثی» Ù…ÛŒ نامم یعنی عقلی Ú©Ù‡ تاثیر مثبت اش را در زندگی از دست داده است Ùˆ جوابگوی پسروی ها نیست. متاÙیزیسین ها تاثیر این نوع عقل را در شناخت متاÙیزیکی در نظر Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند.
Û´. عوامل Ùˆ نتایج شناخت متاÙیزیکی به صورت اجزاء یک شبکه است Ú©Ù‡ من آن ها را به این صورت از هم تÙکیک Ù…ÛŒ کنم: در مقایسه رشته ها Ùˆ نقاط اتصال در شبکه Ù…ÛŒ توان نتیجه Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ با پاره کردن رشته ها شبکه از بین Ù…ÛŒ رود اما نقاط اتصال را Ù…ÛŒ توان ثابت در نظر Ú¯Ø±ÙØª. پس نتایج شناخت متاÙیزیکی همان رشته ها Ùˆ عوامل شناخت آن همان نقاط اتصال است. به این دلیل عوامل شناخت (عادت ها) را رشته های شبکه در نظر نمی گیرم Ú©Ù‡ این عوامل جایشان در شناخت متاÙیزیکی ثابت است Ùˆ با تغییر زمان مکانشان تغییر نمی کند (یعنی از نقطه ای به نقطه ای دیگر جا به جا نمی شوند اما ممکن است ØØ°Ù شوند) یعنی آن جا Ú©Ù‡ باید به نتایج شناخت متاÙیزیکی تاثیر بگذارند تاثیرشان را Ù…ÛŒ کنند تا نتایج جدیدی ØØ§ØµÙ„ شود. این دیدگاه ÙلسÙÛŒ را «نتیسم یا شبکه گرایی» Ù…ÛŒ نامم.
عقلی Ú©Ù‡ متاÙیزیسین ها تا امروز برای شناخت متاÙیزیکی Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡ اند نمی تواند به تنهایی جایی در شبکه شناخت داشته باشد. عقل تنها ØªØØª تاثیر عادت ها Ù…ÛŒ تواند در شبکه ظاهر شود Ùˆ دیگر مرکزیت ندارد.
با ØØ°Ù کردن عادت های منÙÛŒ در روند توسعه Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª از تعداد نقاط در شبکه کاسته خواهد شد بنابراین وسعت Ùˆ Ø´Ú©Ù„ شبکه ثابت نیست Ùˆ مدام در ØØ§Ù„ تغییر است.
«شبکه انطباق» نام آن شبکه است Ú©Ù‡ همه عادت های منÙÛŒ از آن ØØ°Ù شده پس این شبکه منطبق به ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù‚عیت است. هرچقدر عادت های منÙÛŒ بیشتر ØØ°Ù شود شبکه شناخت متاÙیزیکی به شبکه انطباق شبیه تر Ù…ÛŒ شود.
عادت های مشابه را Ù…ÛŒ توان به عنوان «عادت های هم گروه» در نظر Ú¯Ø±ÙØª. این عادت ها را Ù…ÛŒ توان با اتصال نقاط شبکه به عنوان زیر گروه های هم در نظر Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ گروه بزرگی را برایشان ترسیم کرد. هر Ú†Ù‡ تعداد بیشتری گروه در نظر بگیریم بررسی شبکه عادت ها ساده تر خواهد شد. مسلما برای Ø±ÙØªÙ† از یک گروه از عادت ها به گروه دیگر باید از تعدادی نقاط بین رشته ها بگذریم.
«گروه های مجاور» آن دسته از گروه های عادت ها است که در کنار هم در شبکه قرار دارند و نقاط اتصال مشترک دارند. هر چه تعداد این نقاط اتصال مشترک بیشتر باشد تعداد گروه های مجاور هم بیشتر است.
از تقسیم کردن تعداد کل عادت های شبکه شناخت به عادت های هم گروه می توان تعداد گروه ها را تعیین کرد.
نکته دیگری Ú©Ù‡ لازم Ù…ÛŒ دانم Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù… لزوم هماهنگی بین Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیک است. «متاÙیزیک هماهنگ» آن نوع متاÙیزیک است Ú©Ù‡ بین اجزاء لازم در شناخت آن هماهنگی وجود دارد Ùˆ «متاÙیزیک ناهماهنگ» نام نوع دیگری از متاÙیزیک است Ú©Ù‡ بین اجزاء آن هماهنگی نیست. چون ما با عادت هایی Ú©Ù‡ داریم جهان را Ù…ÛŒ شناسیم Ùˆ درصدد داشتن شناخت متاÙیزیکی برمی آییم بنابراین ØØµÙˆÙ„ این نوع شناخت بدون عادت ها امکان ندارد Ùˆ نیز نمی توان بدون در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ† عادت ها آن را بررسی کرد. در متاÙیزیک هماهنگ سعی Ùیلسو٠در توجه به این عادت هاست. به نظر من هماهنگی لازم بین اجزاء شناخت متاÙیزیکی یعنی عوامل شناخت آن Ùˆ نتایج بدست آمده بدون توجه به عادت ها از بین Ù…ÛŒ رود Ùˆ به همین علت است Ú©Ù‡ متاÙیزیک پیشنهاد شده توسط متاÙیزیسین ها تا به امروز از نوع «متاÙیزیک ناهماهنگ» بوده است. آنها در روش های پیشنهادی خود تاثیر عقل یا ØØ³ را بیشتر از دیگر ابزارهای شناخت متاÙیزیک در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند. هماهنگی در شبکه بستگی تام به عادت های هم گروه دارد یعنی اگر عادت های هم گروه نبود تعادل شبکه از بین Ù…ÛŒ Ø±ÙØª Ùˆ مجموعه ای ناهماهنگ از عادت ها به دست Ù…ÛŒ آمد Ú©Ù‡ ارتباطی به هم نداشت. اما چون تشابه عادت ها سبب شده بتوان آن ها را در یک گروه جا داد هماهنگی بین آنها ایجاد Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ من آن را «تعادل شبکه» Ù…ÛŒ نامم. این جاست Ú©Ù‡ در Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ این تعادل بین عادت ها به هم بخورد نقش عقل به عنوان ØÚ©Ù… کننده Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒØ´Ø§Ù† نیز کمرنگ خواهد شد.
Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… مستقل ازعادت ها نیستند یعنی نمی توان Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را مبنای ادراک در نظر Ú¯Ø±ÙØª بدون آن Ú©Ù‡ به نقش عادت ها در ادراک پرداخت. کانت این مورد مهم را در نقد عقل Ù…ØØ¶ در نظر Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ از همین جا Ù…ÛŒ توان سست بودن اساس ÙلسÙÙ‡ او را Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. عادت ها Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را در برمی گیرند. کسی Ú©Ù‡ عادت به Ùکر کردن درباره موضوعی ندارد Ùˆ ذهن اش از آن موضوع بسیار ÙØ§ØµÙ„Ù‡ دارد نمی تواند Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… مربوط به آن موضوع را درک کند بنابراین درک Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… منوط به داشتن عادت به درک آن هاست. درباره مقوله ها یا Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ù…ØØ¶ هم همین نتیجه صادق است. ادراک مقوله ها Ùقط در صورتی به درستی صورت Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ به درک آن ها عادت داشته باشد.
عادت ها در واقع مثل پاکت های نامه هستند Ú©Ù‡ عقل ØØ³ÛŒØ§Øª Ùˆ ادراک را مثل کاغذ در خود جا داده اند. در شبکه اØÚ©Ø§Ù… عقلانی ØØ³ÛŒØ§Øª Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… میان عادت ها قرار دارند Ùˆ گسترش شبکه از این انباشتگی ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود.
این Ú©Ù‡ مجموع چند نقطه در شبکه بخش های چند وجهی Ù…ÛŒ سازد مهم است. تعداد وجوه در گروه ها با هم Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است Ùˆ بستگی به تاثیر عادت ها از هم دارد. هر Ú†Ù‡ تعداد عادت های مشابه در یک گروه کمتر باشد تعداد نقاط سازنده آن بخش از شبکه کمتر Ùˆ در نتیجه تعداد وجوه آن نیز کمتر است. اما تعداد اØÚ©Ø§Ù… عقلانی ØØ³ÛŒØ§Øª Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… بستگی به تعداد نقاط Ùˆ وجوه ندارد یعنی Ù…ÛŒ تواند برای بخشی از شبکه با تعداد نقاط Ùˆ وجوه بیشتر کمتر باشد Ùˆ برعکس برای بخش دیگری از آن با تعداد نقاط Ùˆ وجوه کمتر بیشتر باشد. با این وجود هماهنگی بین اجزاء شبکه از بین نمی رود چون عادت ها کنترل کننده اجزاء دیگر شبکه هستند.
***
عادت ها به دو نوع عادت های اولیه Ùˆ ثانویه تقسیم Ù…ÛŒ شود. لزومی برای کنار گذاشتن عادت های اولیه نیست چون تاثیر منÙÛŒ بر عقل ندارد. به عنوان مثال عادت کردن به نگاه مادر از بدو تولد در ÙØ±Ø¯ به وجود Ù…ÛŒ آید. راست دست یا Ú†Ù¾ دست بودن برای قلم به دست Ú¯Ø±ÙØªÙ† از آغاز دوران مدرسه ایجاد Ù…ÛŒ شود. این ها عادت های منÙÛŒ در زندگی نیست Ú©Ù‡ لزومی برای رها کردنشان باشد. اگرچه عادت به نگاه مادر باید در کودک به تدریج Ú©Ù… شود وگرنه او نخواهد توانست به مرور زمان با دیگران ØØ³ آشنایی یابی پیدا کند. بیشتر عادت های ثانویه منÙÛŒ هستند به ویژه اگر بیش از ØØ¯ در زندگی تکرار شود Ùˆ نوعی اعتیاد در ÙØ±Ø¯ نسبت به آنها به وجود بیاید. به عنوان مثال پرداختن به یک شغل اگر بیش از ØØ¯ باشد خانواده از ذهن ÙØ±Ø¯ دور Ù…ÛŒ شود Ùˆ این برای داشتن زندگی متعادل مناسب نیست.
***
برای مطالعه عقل Ùˆ وجود این روش چند مرØÙ„Ù‡ ای را پیشنهاد Ù…ÛŒ کنم:
Û±. برای رسم دو منØÙ†ÛŒ مربوط به عقل Ùˆ وجود نسبت به زمان دو Ù…ØÙˆØ± اÙÙ‚ÛŒ Ùˆ عمودی در نظر Ù…ÛŒ گیریم. عادت ها Ù…ØÙˆØ± اÙÙ‚ÛŒ Ùˆ زمان Ù…ØÙˆØ± عمودی است.
Û². عقل از بدو تولد ÙØ±Ø¯ ØªØØª تاثیر عادت هاست Ùˆ با گذشت زمان بر این تاثیر Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود. بنابراین منØÙ†ÛŒ عقل نسبت به عادت ها Ùˆ زمان یک منØÙ†ÛŒ صعودی است. چون تغییرات وضعیت عقل نسبت به عادت ها به طور یکسان در زمان های مختل٠از زندگی ÙØ±Ø¯ رخ نمی دهد به این دلیل این منØÙ†ÛŒ را خط راست در نظر نمی گیریم.
Û³. وجود همانند عقل ØªØØª تاثیر عادت هاست منتهی این ÙØ±Ù‚ اساسی بین این دو وجود دارد Ú©Ù‡ روند تغییر عادت های وجود با گذشت زمان همیشه مثبت نیست Ùˆ گاهی این عادت ها تغییراتی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ جای خود را به عادت های دیگر Ù…ÛŒ دهند.
این دیاگرام ÙØ±Ø¶ÛŒ است Ùˆ چون زمان خارج از وجود معنی ندارد Ù…ÛŒ توان Ù…ØÙˆØ± زمان را در داخل نوسانات وجود رسم کرد. در این صورت دو طر٠خطوط وجود را به عنوان Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ تغییرات آن در نظر Ù…ÛŒ گیریم.
Û´. Ù…ÛŒ توان همه تغییرات منØÙ†ÛŒ وجود را در زمان ØµÙØ± هم خلاصه کرد (با ÙØ±Ø¶ این Ú©Ù‡ همه این تغییرات در زمان ØµÙØ± یکجا به وجود آمده).
Ûµ. «درجه وابستگی» عقل به عادت ها مهم است. منØÙ†ÛŒ تغییرات عقل با زمان Ùˆ ØªØØª تاثیر عادت ها در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ منØÙ†ÛŒ وجود Ùˆ در داخل آن قرار دارد. هرچه عقل به سمتی از منØÙ†ÛŒ وجود Ú©Ù‡ عادت ها در آن کمتر است برود درجه وابستگی اش به عادت ها کمتر است Ùˆ برعکس هر Ú†Ù‡ به سمتی از منØÙ†ÛŒ وجود برود Ú©Ù‡ عادت ها در آن بیشتر است وابستگی اش به آنها بیشتر خواهد بود.
Û¶. بیشترین ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ممکن برای عقل نسبت به سمتی از منØÙ†ÛŒ وجود Ú©Ù‡ عادت ها در آن کمتر است را Â«ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ماکزیمم» Ù…ÛŒ نامم.
Û·. ÙØ§ØµÙ„Ù‡ عقل نسبت به Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ای از منØÙ†ÛŒ وجود را Ú©Ù‡ بیشتر از آن ÙØ§ØµÙ„Ù‡ عقل (به دلیل تاثیر بیش از اندازه عادت ها بر آن) تبدیل به عقل Ù…Ù†ÙØ¹Ù„ Ù…ÛŒ شود (یعنی ØØ§Ù„تی Ú©Ù‡ قدرت تصمیم گیری از ÙØ±Ø¯ سلب Ù…ÛŒ شود Ùˆ او ØªØØª تاثیر کامل عادت هاست) را Â«ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒÂ» Ù…ÛŒ نامم.
Û¸. طبق دو تعری٠موجود در موارد Ûµ Ùˆ Û¶ Ù…ÛŒ توان نتیجه Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ماکزیمم بیشتر از ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ است.
من ÙلسÙÙ‡ هایی Ú©Ù‡ تا به امروز توسط دیگران پیشنهاد شده را «ÙلسÙÙ‡ های عادت زده» Ù…ÛŒ نامم. این نوع ÙلسÙÙ‡ همان ÙلسÙÙ‡ بدون پرداختن به Ù…Ø¨ØØ« تاثیر عادت ها بر وجود Ùˆ عقل است یعنی ÙلسÙÙ‡ بدون Ù…Ø¨ØØ« عادت ها. ÙلسÙÙ‡ عادت زده مخصوص ذهن های عادت زده است ذهن Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ مثل دکارت کانت نیچه هایدگر Ùˆ دیگر متاÙیزیسین های قبل از من. آنها یا عقل را وسیله شناخت متاÙیزیک دانستند یا آن را رد کردند اما هیچگاه آن را طبق تاثیر پذیری اش از عادت ها نقد نکردند.
Ù†ØÙ„Ù‡ نتیسم ÙلسÙÙ‡ ای در نقد خودش است. من در ارائه دیدگاه نتیسم اساس آن (عادت ها) را هم نقد کرده ام. برای دوری از ÙلسÙÙ‡ عادت زده به نظر من باید به بررسی عادت ها در متاÙیزیک - Ú©Ù‡ ریشه همه Ù…Ø¨Ø§ØØ« ÙلسÙÛŒ است - پرداخت.
***
این پرسش را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنم: اگر عادت ها را باید کنار گذاشت آیا عادت های خوب را هم باید کنار گذاشت؟ ممکن است این ایراد را بر ÙلسÙÙ‡ من ( شبکه گرایی) بگیرند Ú©Ù‡ در صورتی Ú©Ù‡ عادت های خوب را کنار بگذاریم بشر تبدیل به موجودی غیر قابل تØÙ…Ù„ Ùˆ ویرانگر خواهد شد.
در پاسخ به پرسشی Ú©Ù‡ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù… لازم است این نکته را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù… Ú©Ù‡ به نظر من بهتر است به داشتن یک سری عادت های خوب عادت نکرد بلکه آن را با عادت های خوب جدید عوض کرد. به این ترتیب نه تنها بازده ÙØ±Ø¯ در انجام کارهای خوب Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ù…ÛŒ یابد بلکه از تجربه های قبلی خود برای تجربه های Ù…Ùید جدیدتر Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ خواهد کرد Ùˆ دچار رکود Ùکری Ùˆ تثبیت بازده نخواهد شد. ÙØ±Ø¯ÛŒ را در نظر بگیریم Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ات باارزش به دیگران عرضه Ù…ÛŒ کند اگر او به این کار عادت کند اگرچه این عادت یک عادت خوب است نخواهد توانست Ùکر خود را در زندگی توسعه دهد Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª کند بنابراین بهتر است این عادت را تبدیل به عادتی وسیع تر Ùˆ ØØªÛŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª تر کند عادتی Ú©Ù‡ از طریق آن بازده اش به دیگران بیشتر شود مثلا به جای عرضه آن Ù…ØØµÙˆÙ„ات Ù…Ùید به دیگران Ù†ØÙˆÙ‡ تولیدشان را به آنها یاد دهد. بنابراین Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ Ù†Ú¯Ù‡ داشتن یک عادت خوب Ùˆ تمایل داشتن به عدم تغییر آن بهترین راه زندگی نیست.
ممکن است عده ای ÙلسÙÙ‡ مرا به درستی درک نکنند Ùˆ این ایراد را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ اگر نظر من به ترک عادت هاست در این صورت کسی Ú©Ù‡ عادت به داشتن شغلی دارد آن را ترک خواهد کرد Ùˆ به شغل دیگری خواهد پرداخت Ùˆ چون بهتر است به شغل دوم هم عادت نکند آن را هم رها خواهد کرد Ùˆ این روند ادامه خواهد ÛŒØ§ÙØª Ùˆ ÙØ±Ø¯ هرگز نخواهد توانست شغل خود را ØÙظ کند. در پاسخ به این ایراد لازم است دو نکته را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù…:
Û±. چند شغله بودن در دنیای امروز ممکن است ØØªÛŒ اگر ÙØ±Ø¯ برای متخصص شدن در زمینه های مختل٠زمان بیشتری بگذارد. این مورد ÙØ±Ù‚ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ تنبل را از سخت کوشانی Ú©Ù‡ زندگی خود Ùˆ دیگران را به درستی Ù…ÛŒ سازند نشان Ù…ÛŒ دهد.
Û². لازم نیست ÙØ±Ø¯ شغل خود را رها کند بلکه Ù…ÛŒ تواند برای عادت نکردن به شغل خود هراز گاه با دیدگاهی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª به آن بپردازد. این کار دو ØØ³Ù† دارد:
دانسته هایش نسبت به شغلش با گذشت زمان زیاد خواهد شد. ضمنا Ø§ØØ³Ø§Ø³ بی ØÙˆØµÙ„ÛŒ نخواهد کرد بلکه انگیزه اش برای وسعت دادن کارش زیاد خواهد شد.
با توجه به این نکته Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ با برنامه ریزی مناسب Ù…ÛŒ تواند به کارهای مختل٠برسد بنابراین نیازی به این Ú©Ù‡ از یک کار برای رسیدن به کار دیگر Ú©Ù… کند نیست. البته منکر این قضیه نیستم Ú©Ù‡ این توانایی در همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ یکسان نیست اما به نظر من Ù…ÛŒ توان آن را توسعه داد Ùˆ اگر کسی توانایی Ú©Ù…ÛŒ برای پرداختن به چند کار را دارد Ù…ÛŒ تواند به تدریج این توانایی را در خودش گسترش دهد.
***
زبانی Ú©Ù‡ به کار Ù…ÛŒ بریم نظر ما را درباره واقعیت ها تعیین Ù…ÛŒ کند اما خود واقعیت ها را تعیین نمی کند چون زبان Ù…ØØµÙˆØ± در عادت هاست پس نمی تواند به ÙØ±Ø§ØªØ± از خودش تاثیر کند. عادت ها واقعیت ها را تعیین Ù…ÛŒ کنند همان طور Ú©Ù‡ واقعیت ها Ù…ÛŒ توانند عادت های جدید به وجود آورند. این عادت های جدید Ù…ÛŒ توانند به نوبه خود باعث ایجاد واقعیت های جدید شوند Ú©Ù‡ آنها هم عادت های دیگری را نتیجه Ù…ÛŒ دهند Ùˆ این Ø´Ú©Ù„ گیری عادت ها Ùˆ واقعیت ها از همدیگر متداوم است اما زبان نمی تواند به ورای Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ای Ú©Ù‡ در آن است وارد شود Ùˆ چون Ù…ØØµÙˆØ± در عادت هاست نه Ù…ÛŒ تواند واقعیت ها را تعیین کند Ùˆ نه عادت ها را Ø´Ú©Ù„ دهد.
چون عادت ها در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ وجود است پس نمی توانیم آنها را خارج از آن در نظر بگیریم. پس عادت ها Ùˆ واقعیت ها همدیگر را در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ وجود ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ کنند.
دو اصل زیر را در منطق داریم:
اصل اول : هر قضیه راجع به امری که واقع شود معنی مشخصی دارد.
اصل دوم: راهی که یک قضیه را به معنی آن می رساند تصویری است که ارتباطشان را نشان می دهد.
ویتگنشتاین در کتاب پژوهش ها به اشتباه نیاز به اصول اول Ùˆ دوم را رد کرد. برخلا٠ادعای او نمی توان بدون پرداختن به این اصول به شناخت متاÙیزیکی رسید چون آنها Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ به عادت ها هستند Ùˆ همان طور Ú©Ù‡ من در بخش نتیسم ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ ام بررسی عادت ها برای شناخت متاÙیزیکی ضروری است.
زبان عادت ها را به وجود نمی آورد بلکه عادت ها زبان را Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ دهد. پیدایش جهان جهت گسترش عادت های پیش رونده با زمان بوده است. هر Ú†Ù‡ به سمت عادت های کمتر پیش رویم به پیدایش خود نزدیک تر Ù…ÛŒ شویم. در این صورت زبان توصی٠گر واقعیت ها زبانی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª خواهد بود. این مورد یعنی عادت زدایی از زبان از ویژگی های آن است Ùˆ Ù…ÛŒ تواند از ØØ§Ù„ت ذهنی به دنیای واقعیت ها وارد شود.
نتیسم براساس «منطق نوسان یا Fluctuation Logic» است. در این نوع منطق هر عادت یک گزاره اولیه Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ گزاره های دیگر - گزاره های ثانویه - را شامل Ù…ÛŒ شود. چون عادت ها ثابت نیستند بلکه با گذشت زمان از بین Ù…ÛŒ روند Ùˆ جای خود را به عادت های جدید Ù…ÛŒ دهند در منطق نوسان جای گزاره های اولیه به تدریج تغییر Ù…ÛŒ کند Ùˆ به این دلیل اگر گزاره های تشکیل دهنده متاÙیزیک های پیشنهادی توسط دیگر ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† را در کنار گزاره های تشکیل دهنده نتیسم یعنی گزاره های منطق نوسان قرار دهیم Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ گزاره های دیگر متاÙیزیک ها اساس ثابت Ùˆ تغییر ناپذیر از دیدگاه آن ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† است Ø¯Ø±ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ ثبات در منطق نوسان بی معنی است. از آن جا Ú©Ù‡ دیگر متاÙیزیسین ها دیدگاه های خود را نقد نمی کنند Ùˆ متاÙیزیک آنها مبانی ثابت دارد Ù…ÛŒ توان نتیجه Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ با انتقاد از مبانی آن متاÙیزیک ها مرکز ثقل آنها Ú©Ù‡ تعری٠کننده کلیت آنها است جا به جا Ù…ÛŒ شود Ø¯Ø±ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ چون من در نتیسم نقد عادت ها را قرار داده ام Ùˆ اساس نتیسم بر نقد خودش است پس با انتقاد از آن کلیت اش دستخوش جابه جایی نخواهد شد. با نگاهی دقیق تر به نتیسم Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ این دیدگاه اصلا مرکز ثقل ندارد Ú©Ù‡ تغییر کند بنابراین با هر نقد تازه از عادت ها گزاره های اولیه از منطق نوسان ØØ°Ù شده Ùˆ جای خود را به گزاره های جدید Ù…ÛŒ دهند. در ØØ§Ù„ت ایده آل Ø´Ú©Ù„ Ú©Ù„ÛŒ مجموعه گزاره های منطق نوسان به صورت مخروطی واژگون است Ú©Ù‡ با Ø±ÙØªÙ† از قاعده به راس آن به تدریج از تعداد Ú©Ù„ گزاره ها Ú©Ù… Ù…ÛŒ شود. توجه به این نکته ضروری است Ú©Ù‡ اگرچه بزرگی راس مخروط واژگون به اندازه قاعده آن نیست اما این به معنای Ú©ÙˆÚ†Ú© شدن وسعت تعری٠نتیسم نیست چون نتیسم نوعی متاÙیزیک است Ú©Ù‡ تعری٠کننده وجود است Ùˆ وجود مدام گسترش Ù…ÛŒ یابد Ùˆ نتیسم منطبق با این گسترش تعری٠شده است یعنی تعری٠متقابل بین وجود Ùˆ نتیسم برقرار است.
من دو اصل جدید به منطق اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ کنم. طبق اصل اول Ú©Ù‡ آن را اصل v Ù…ÛŒ نامم:
Ù†ØÙˆÙ‡ ارتباط بین معانی قضایاء با یکدیگر از عادت ها ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود.
نیز طبق اصل دیگری که آن را اصل w می نامم:
ارتباط بین معانی قضایاء با راه ØÙ„ آنها ØªØØª تاثیر عادت ها Ù…ÛŒ باشد.
ØØªÛŒ اگر بسیاری از معانی را در تعاری٠در نظر نگیریم باز هم درک ما از معانی ØªØØª تاثیر عادت هاست.
پیشنهاد ویتگنشتاین مبنی بر لزوم تاکید ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† بر کاربرد بیان به جای تاکید بر اشکال آن تغییری در تاثیر پذیریشان از عادت ها نمی کند. Ú†Ù‡ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† بر اشکال بیان تاکید کنند Ùˆ Ú†Ù‡ بر کاربردشان در هر دو صورت این عادت ها هستند Ú©Ù‡ آن دو را ØªØØª تاثیر خود دارند.
در نظر داشته باشیم Ú©Ù‡ موقعیت یک گوینده در کابرد واژه ها در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ عادت هایش در زندگی روزمره ØØ§ØµÙ„ شده است. یک Ù†ÙØ± دیگر ممکن است در همان موقعیت آن ÙØ±Ø¯ گوینده قرار گیرد اما چون به داشتن آن موقعیت عادت نکرده از آن واژه ها Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ نکند.
***
من دو پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنم:
۱. عادت ها را در تاثیرپذیری از زمان و زبان چگونه می توان تقسیم بندی کرد؟
۲. از بین عادت های تقسیم بندی شده طبق تاثیرپذیریشان از زمان و زبان تاثیر کدام بر دیگری بیشتر است و چرا؟
در پاسخ پرسش اولی Ú©Ù‡ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù… لازم است این نکات را در نظر بگیریم:
۱. عادت ها با گذشت زمان کم و زیاد می شوند.
Û². عادت ها ØªØØª تاثیر بیان Ùˆ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از کلمات از زبان بشر تاثیر Ù…ÛŒ گیرند.
Û³. طبق تاثیر زبان بر عادت ها Ù…ÛŒ توان آنها را به سه دسته Û±. عادت های صامت Û². عادت های Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ (گویشی) Ùˆ Û³. عادت های نوشتاری تقسیم بندی کرد. عادت های صامت آن دسته از عادت ها هستند Ú©Ù‡ ØªØØª تاثیر Ùکر هستند اما بیان کلمات در زمان تاثیر کردن این عادت ها بر Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ بشری نقشی ندارد. به عبارت دیگر ÙØ±Ø¯ در هنگام نشان دادن یک عادت صامت ØµØ±ÙØ§ از Ùکر خود - Ùˆ نه زبان - عادت خود را به صورت یک Ø±ÙØªØ§Ø± منعکس Ù…ÛŒ کند. ÙØ±Ø¯ در این ØØ§Ù„ت ØØ±ÙÛŒ نمی زند بلکه عادتی Ú©Ù‡ از گذشته دارد در Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´ نمایان Ù…ÛŒ شود. عادت های Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ آن دسته از عادت ها هستند Ú©Ù‡ در هنگام گویش کلمات توسط ÙØ±Ø¯ منعکس Ù…ÛŒ شوند. عادت های Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ Ù…ÛŒ توانند یا ØªØØª تاثیر Ùکر Ùˆ زبان باشند یا Ùقط ØªØØª تاثیر زبان باشند (یعنی Ùکر ÙØ±Ø¯ در هنگام بیان کلمات Ùˆ منعکس کردن یک عادت Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ وارد عمل نشود). عادت های کتبی آن دسته از عادت ها هستند Ú©Ù‡ در هنگام نوشتن یک متن Ùˆ ØØªÛŒ یک کلمه توسط ÙØ±Ø¯ از Ùکر او به Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´ منعکس Ù…ÛŒ شوند Ùˆ زبان تاثیری بر این عادت ها ندارد مگر آن Ú©Ù‡ در هنگام منعکس شدن این عادت ها ÙØ±Ø¯ کلماتی را هم به زبان بیاورد Ùˆ شرط لازم برای آن Ú©Ù‡ زبان در این ØØ§Ù„ت همراه Ùکر ÙØ±Ø¯ عامل تاثیر دهنده عادت کتبی باشد آن است Ú©Ù‡ کلماتی Ú©Ù‡ از Ø·Ø±Ù ÙØ±Ø¯ بر زبانش آورده Ù…ÛŒ شود همسویی با Ø±ÙØªØ§Ø± منعکس کننده آن عادت هنگام نوشتن کلمات داشته باشد وگرنه ناهمسویی بین کلماتی Ú©Ù‡ بر زبانش جاری Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± او نقش زبان را بر عادت کبتی باطل Ù…ÛŒ کند Ùˆ در این ØØ§Ù„ت Ùقط Ùکر ÙØ±Ø¯ - Ùˆ نه کلماتی Ú©Ù‡ به کار Ù…ÛŒ برد - عامل تاثیر گذار بر عادت منعکس شده در Ø±ÙØªØ§Ø± او است.
در پاسخ پرسش دوم Ú©Ù‡ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù… به این نکات Ù…ÛŒ پردازم:
Û±. Ù…ÛŒ توان دقیقا تعیین کرد کدام دسته از عادت ها قبل از دیگری در ÙØ±Ø¯ از بدو تولدش Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد. مدت زمانی طول Ù…ÛŒ کشد تا کودک ØØ±Ù زدن را یاد بگیرد اما از همان بدو تولد عادت های صامت در او ایجاد Ù…ÛŒ شوند. با رشد او Ùˆ یادگیری نوشتن Ú©Ù… Ú©Ù… عادت های نوشتاری در او Ú©Ù‡ دیگر ÙØ±Ø¯ خردسالی است Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرند. بنابراین عادت های صامت قبل از عادت های Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ Ùˆ عادت های Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ قبل از عادت های نوشتاری در ÙØ±Ø¯ ایجاد Ù…ÛŒ شوند. این مورد در بین همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بشر یکسان است.
Û². هر سه دسته عادت ها بر هم اثر دارند اما این تاثیر در شبکه عادت ها هماهنگ نیست بنابراین شبکه عادت های ÙØ±Ø¯ شبکه ای همگن نیست.
قبلا Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù… Ú©Ù‡ با تغییر کردن عادت ها Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیکی چنان دچار تغییر نمی شوند Ú©Ù‡ همدیگر را باطل Ù…ÛŒ کنند. درست تر آن است Ú©Ù‡ این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را تاثیر دهنده Ùˆ نه باطل کننده یکدیگر بدانیم. وضعیت درست مثل این است Ú©Ù‡ راهی به راه جدیدی برسد عادت ها Ùˆ نیز Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیکی جدید Ù…ÛŒ شوند اما تغییرشان را Ù…ÛŒ توان در ادامه هم دانست. من Ù…Ùهوم عقل Ù…ØØ¶ کانت را مورد نقد قرار دادم Ùˆ Ú¯ÙØªÙ… Ú©Ù‡ عقل Ù…ØØ¶ بدون تاثیر پذیری از عادت ها وجود خارجی ندارد Ùˆ این یکی از اشکالات اساسی متاÙیزیک کانت است.
از طر٠منتقدان این ایراد ممکن است بر دیدگاه من وارد شود Ú©Ù‡ با توجه به این Ú©Ù‡ قبلا Ú¯ÙØªÙ‡ ام Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متاÙیزیکی بیشتر به جای باطل کردن همدیگر از هم تاثیر Ù…ÛŒ پذیرند در این صورت وضعیت عقل Ù…ØØ¶ Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ شود؟ آیا باطل Ù…ÛŒ شود Ùˆ در نتیسم جایش را به Ù…Ùهوم جدیدی Ù…ÛŒ دهد؟ پاسخ من این است Ú©Ù‡ عقل Ù…ØØ¶ در نتیسم Ù…ÛŒ ماند ولی دگردیسی Ùˆ تغییر Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ یابد. این پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ عقل Ù…ØØ¶ به Ú†Ù‡ چیزی دگردیسی Ù…ÛŒ باید؟ پاسخ من این است Ú©Ù‡ عقل Ù…ØØ¶ به عقل تاثیر پذیرنده از عادت های صامت تغییر Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ یابد یعنی عادت هایی Ú©Ù‡ زبان بر آنها نقشی ندارد Ùˆ Ùقط ذهن بشر بر آنها تاثیر Ù…ÛŒ گذارد. باید به این نکته توجه داشت Ú©Ù‡ عقل به خودی خود Ùˆ جدا از این عادت ها باقی نمی ماند بنابراین عقل از ØØ§Ù„ت عقل Ù…ØØ¶ تبدیل به عقل تاثیر پذیرنده از عادت های صامت Ù…ÛŒ شود.
***
شناوری عقل در شبکه عادت ها به این Ù…Ùهوم است Ú©Ù‡ عقل جای ثابتی در شبکه ندارد Ùˆ در بین عادت ها گردش Ù…ÛŒ کند اما در مواقعی از زندگی یک ÙØ±Ø¯ Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ اصلا عادت یا برخی از عادت ها اثری از عقل نشان نمی دهند به این دلیل من نتیجه Ù…ÛŒ گیرم Ú©Ù‡ عقل در همه جای شبکه عادت ها به طور هم زمان ØØ¶ÙˆØ± ندارد بلکه در بعضی از بخش های شبکه اصلا غایب است Ùˆ بنابراین این عادت ها Ú©Ù‡ عقل را در Ø§Ù†ØØµØ§Ø± ندارند کاملا عادت های عاری از عقل اند. میزان شناوری عقل در شبکه عادت ها ارتباطی به نوع عادت ها ندارد Ùˆ نمی توان Ú¯ÙØª عقل در شبکه به کدام نوع از عادت ها نزدیک تر است Ùˆ ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¹Ù‚Ù„ به عنوان یک موجود به بودن در Ø§Ù†ØØµØ§Ø± عادت های خاص امکان پذیر نیست. به همین دلیل است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم وقتی کسی عادت هایی خاص دارد در ادامه زندگی اش این Ø§ØØªÙ…ال وجود دارد Ú©Ù‡ کاملا از Ø§Ù†ØØµØ§Ø± آن عادت ها رها شود Ùˆ تبدیل به ÙØ±Ø¯ÛŒ با عادت های جدید شود Ú©Ù‡ کاملا با عادت های قبل در تناقض اند. این Ú©Ù‡ چرا عقل نمی تواند ترجیØÛŒ بر عادت های خاص در شبکه داشته باشد به این دلیل است Ú©Ù‡ عقل ØªØØª تاثیر عادت هاست پس انتخاب گر نیست بلکه انتخاب شونده است Ùˆ این عادت ها هستند Ú©Ù‡ کنترل شناوری عقل در شبکه را برعهده دارند نه خود عقل. اما آیا عقل Ù…ÛŒ تواند از شبکه عادت ها به طور کامل نجات یابد؟ Ùˆ چرا؟ جواب من به پرسش نخست منÙÛŒ است. پاسخ من به پرسش دوم - یعنی علت وابستگی عقل به شبکه عادت ها - این است Ú©Ù‡ با Ú©Ù… شدن عادت ها وابستگی عقل به عادت های دیگر بیشتر Ù…ÛŒ شود مگر آن Ú©Ù‡ این عدم وابستگی به عادت ها در اثر تمرین Ùˆ ممارست ذهنی به ØØ§Ù„ت متداوم درآید. ØØ§Ù„ این پرسش پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ اگر از تعداد عادت های یک ÙØ±Ø¯ به تدریج Ú©Ù… شود آیا این Ú©Ù… شدن تعداد عادت ها Ù…ÛŒ تواند به ØØ¯ÛŒ برسد Ú©Ù‡ اصلا دیگری عادتی باقی نماند Ùˆ عقل به طور کامل از عادت ها رها شود یعنی آیا Ù…ÛŒ توان از شبکه عادت ها به عقل Ù…ØØ¶ رسید؟ پاسخ من به این پرسش منÙÛŒ است. چون ØØªÛŒ اگر ÙØ±Ø¶ کنیم Ú©Ù‡ عادت ها به عنوان نقاط شبکه کاملا از بین بروند تاثیرات Ùˆ نتایج آنها به عنوان زنجیرهای ارتباطی این شبکه هنوز بر جای خود هستند Ùˆ با ÙØ±Ø¶ به ØµÙØ± رسیدن تعداد Ú©Ù„ عادت های ÙØ±Ø¯ باز هم تاثیرات Ùˆ نتایج عادت ها نقاط جدیدی را Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ دهند Ùˆ شبکه جدیدی را تشکیل Ù…ÛŒ دهند Ùˆ باز هم عقل در Ø§Ù†ØØµØ§Ø± شبکه خواهد بود اما این بار شبکه شبکه ای جدید از عادت هاست. با این وجود نقش مثبت کاهش تعداد عادت ها در زندگی را Ù†ÙÛŒ نمی کنم.
نتیسم دیدگاهی بر مبنای عقل است اما بر نقد آن استوار است یعنی یک دیدگاه عقلی است اما نه آن عقل که مد نظر کانت و دیگر عقل گرایان بوده است.
منبع:
ردّ لنگان (بخش ÙلسÙÙ‡ از کتاب "ماراتن به توان ÙØ±Ø¯Ø§â€)- نوشته: ترانه جوانبخت- سال نشر: Û±Û³Û¸Û·- مونترال.
mahnaz badihian نوشت
Az inke gharghe tafakor va andishehi ...khooshhalam.
negahe shoma be mozoe "Adat" jaleb ast. ba bakhshhai az nazare shoma metavanam kenar biayam.
nameye shoma mara be yade jomlehi andakht ke yeki az doostane man dar dorane Collage ke ahle Kerman bood roozi be zaban avard. Ma 2 nafar mashghol bahs boodin dar senin 20 salegi ke yek jomleye bahse on rooz hanooz dar zehne man mandeh va on in bood:"Bani Adam Bani Adat ast !!". ke goya be formi zeerbanaye zehnie theory shomast.
Aya fekr nemekonid ke adatha sarcheshmehi ham az hallucination fard ra dar khood darand ?
Dar jai goftehid :
عادت ها به دو نوع عادت های اولیه Ùˆ ثانویه تقسیم Ù…ÛŒ شود. لزومی برای کنار گذاشتن عادت های اولیه نیست چون تاثیر منÙÛŒ بر عقل ندارد. به عنوان مثال عادت کردن به نگاه مادر از بدو تولد در ÙØ±Ø¯ به وجود Ù…ÛŒ آید. راست دست یا Ú†Ù¾ دست بودن برای قلم به دست Ú¯Ø±ÙØªÙ† از آغاز دوران مدرسه ایجاد Ù…ÛŒ شود. این ها عادت های منÙÛŒ در زندگی نیست Ú©Ù‡ لزومی برای رها کردنشان باشد. اگرچه عادت به نگاه مادر باید در کودک به تدریج Ú©Ù… شود وگرنه او نخواهد توانست به مرور زمان با دیگران ØØ³ آشنایی یابی پیدا کند.
bavar bar in neest ke hameye adate avalieh ensan beja va soodman bashaad va tazeh besyar sakht ast ke betavan in adate avalih ra ke zeerbanaye shakhsiati va zehnie har fard ast ra rahat kenar gozasht.
Afarin bar shoma va zehne jostojogare shoma...
ba mehr
mahnaz badihian