پا در هوا در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Ø±Ø§ÛŒ هاشمی - یاور بذراÙÚ©Ù† Y. Bazrafkan

نشستی Ú©Ù‡ درباره وضعیت زنانگی در ادبیات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به درازا Ù…ÛŒ کشد Ù…ÛŒ خواهد این ÙØ±Ø§Ø´Ø¯ دراماتیک را Ú†Ù‡ در وجوه زیبایی شناختی Ùˆ Ú†Ù‡ در Ø³Ø·ÙˆØ Ùیزیولوژیک Ùˆ تنانه اش به تعلیق بیاندازد.Ù…ÛŒ خواهد بازی کند Ùˆ کشش بدهد. اما بازی جدی جدی نمی شود.جدّیت به Ú¯ÙØªÙ‡ باختین مثل خشونت سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ‡ در Ø§Ù†ØØµØ§Ø± ØØ§Ú©Ù…ان هر عصر است؛در خدمت مردان Ùˆ بدتر از آن در خدمت پدران.
هر سه سخنران این جلسه در وهله نخست Ù…ÛŒ کوشند Ú©Ù‡ جدی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شوند؛پس به دیگر _ روایتی از تاریخ بر Ù…ÛŒ گردند.راوی خیال دارد به زن(مادر) به مثابه یک سوژه،ادای دین کند؛دینی Ú©Ù‡ به قول کریستوا "جاودانه" است Ùˆ ادای آن در گیر Ùˆ دار خوانشی دیگر به آرمانی Ù†Ø§Ù…ØØªÙ…Ù„ بدل Ù…ÛŒ شود:"از خود Ø¯ÙØ§Ø¹ Ù…ÛŒ کند Ùˆ کینه توز تر Ù…ÛŒ گردد"<1>؛زیرا با دامن زدن بر تقابلی متاÙیزیکی _ تاریخی Ú©Ù‡ زشت را در برابر زیبا،بد را در برابر خوب، دروغ را در برابر ØÙ‚یقت،غیاب را در برابر ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ زن را در برابر مرد Ù…ÛŒ گذارد، عملا در راستای همان نیرو های مسلطی اعمال Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به زعم او Ùˆ مطابق پیش انگاره های او از اقتداری مردانه سرچشمه Ù…ÛŒ گیرد.صدای شکوه گر(Ùˆ نه ØØªÛŒ اعتراض آمیز) راوی نه بر علیه استیلای نظام پایگانی ØØ§Ú©Ù… بر نوشتار Ùˆ نه بر ضد مرکز گرایی Ùˆ انسجام چیدمانی عناصر آن،که به اتکای به آنها به گوش Ù…ÛŒ رسد.او وضعیتی متمایز نمی خواهد Ùˆ از این رو Ù…ÛŒ رود رو به روی وضعیت زنانگی Ù…ÛŒ ایستد،لباس مردانه ای Ù…ÛŒ پوشد،تا جایی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شود صدایش را Ú©Ù„ÙØª Ù…ÛŒ کند Ùˆ با Ù„ØÙ† ÙØ§Ø®Ø±ÛŒ میگوید " ادبیات ما مرد Ù…ØÙˆØ± بوده است" Ùˆ دیگر نباید باشد؛او با ØªÙØ®Ù‘ری Ú©Ù‡ ذاتی زبان Ùˆ ادبیات مردانه Ù…ÛŒ باشد به پشتوانه کلان روایت های چیره بر مطلق زبان(به معنای سوسوری کلمه) به سرکوب امر زنانه مبادرت Ù…ÛŒ ورزد؛ به سرکوب خود Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ا خود به خود دیگری شده است؛آیا بدست Ù…ÛŒ آید؟ولی سوال واقعی این است:آیا به دست Ù…ÛŒ گیرد؟ درازه های دلالی همچنان دست Ù†Ø§ÛŒØ§ÙØªÙ†ÛŒ هستند زیرا راوی نمی تواند به کارکرد رمزگان زبانی Ú©Ù‡ خود به درازا Ù…ÛŒ کشاندش پشت کند.این بسیار خطرناک است Ùˆ علاوه بر این Ú©Ù‡ ارتجاعی خواهد بود Ù…ÛŒ تواند به خونریزی بیانجامد؛گرچه راوی گمان Ù…ÛŒ کند "اینها در شعر خون خودش را به جا Ù…ÛŒ گذارد"<2> ولی من Ùکر نمی کنم این تمام ØÙ‚یقت باشد.اصلا Ùکر نمیکنم ØØ§Ù„ا ها تمام شود. تازه روی دور Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ Ù…ÛŒ گوید تمام شاعران کلاسیک ما معتقدند Ú©Ù‡ زن ها را باید کتک بزنند Ùˆ رخت هایشان را درآورند.من هم Ù…ÛŒ خواهم در بیاورم.این زیر(زمین) زیادی گرم است.ØØ§Ù„Ù… Ù…ÛŒ خواهد به هم بخورد.Ù…ÛŒ ترسم این یکی هم زیرم دوام نیاورد Ùˆ از من Ø³ÙˆØ¡Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کند.نباید به صندلی هایی Ú©Ù‡ در نشست هایی به روی هم Ø±ÙØªÙ‡ شبیه به این چیده Ù…ÛŒ شود اعتماد Ù…ÛŒ کردم.Ø§ØªÙØ§Ù‚ عجیبی رخ نداده است.اما چرا در نمی روم؟راوی چرا به وضعیت زنانگی تن نمی دهد؟او وضعیتی متمایز نمی خواهد.به کارکرد نمادین زن در تاریخ نوشتار بدبین است Ùˆ باز به قول کریستوا از "درک تمایزات جنسی Ùˆ نمادین" خود Ø·ÙØ±Ù‡ Ù…ÛŒ رود Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ù…ÛŒ گیرد.یعنی به ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ تکانه های نهادی-زبانی خود را سرکوب Ù…ÛŒ کند.اما اين خود انکاری Ø·ÛŒ ÙØ±Ø¢ÙŠÙ†Ø¯ÛŒ تبديلی(conversional) خود به وضعيتی نمادين منجر Ù…ÛŒ شود؛او بر عکس خود خيره Ù…ÛŒ شود نعره Ù…ÛŒ زند Ùˆ ديگر نمی بيند:
اين(Ùˆ يا آن) عکس،در مقام نشانه ای درون متنی،مجموعه ای از قرارداد ها Ùˆ کد های «آشنا» را Ù…ÛŒ پذيرد Ú©Ù‡ زيبايی شناسی مسلط Ùˆ مقبول نظام پايگانی ØØ§Ú©Ù… بر نوشتار را بازتوليد Ù…ÛŒ کند.عناصر بصری،ترکيب بندی Ùˆ کنتراست چيره تصوير بر نقش کهن الگويی زنی دلالت دارد Ú©Ù‡ همواره در جايگاه نشانه شناختی Ùˆ نمادين ويژه خود در متن کلان روايت ها،مورد ستايش Ùˆ يا نکوهش مردان قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ (چنان Ú©Ù‡ راوی گمان Ù…ÛŒ کند) به مثابه ابژه ای توليدی،نيازهای مصرÙÙŠ زبان Ùˆ کلام «مرد Ù…ØÙˆØ±Â»Ø±Ø§ برآورده Ù…ÛŒ کند: لب لعل،چشم های خمار Ùˆ طره های پريشان. اين عکس برگردان ده Ù…ÛŒ شود."نه نمی تواند اين باشد/من را به ياد من نياندازيد"<3>راوی به پشت Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯."کدام قله،کدام اوج؟"<4> چرا پا نمی شوم؟
----------------------------------------------------------------------
1-ژوليا کريستوا/زمان زنان/نيکو سرخوش/سرگشتگی نشانه ها/نشر مرکز/
2-Ú¯ÙØªÚ¯ÙˆÛŒ پگاه اØÙ…دی با پويا عزيزی
3-بهنام بدری
4-ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯/تولدی ديگر/وهم سبز/