در مقامات٠" دم٠خروس" / ر. رخشاني
اخيرا" آقاي گلستان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای با نشریۀ " شهروند٠امروز" انجام داده اند Ú©Ù‡ نمونۀ تداوم Ø±ÙØªØ§Ø±Ù سنتی گذشتۀ ایشان در اکنون٠ابراهیم گلستان است . ( شهروند امروز ØŒ

در ØÙˆØ²Û€ تجدد ØŒ مهم اين نيست كه انسان در Ù…ØÙŠØ·ÙŠ Ù…Ø¯Ø±Ù† يا سنتي زندگي كند Ùˆ يا اينكه از Ú†Ù‡ درجه اي از ØªØØµÙŠÙ„ات برخوردار باشد . بلكه مهم اين است كه انسان متØÙˆÙ„ شود، " ديگر" شود. اين تØÙˆÙ„ نياز به كار برروي "پندار Ùˆ كردار" خويشتن ØŒ نقد نظريات Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ø³Ù†ØªÙŠ گذشتۀ خود ØŒ Ùˆ بهينه سازي شيوۀ برخورد خويش Ùˆ بهبود منش ارتباطي خود، با " ديگران" دارد. اينگونه است كه انسان امروزه ØŒ با نقد گذشتۀ خود ØŒ از سنت به تجدد، گذاري ژر٠مي كند Ùˆ تغييري كيÙÙŠ مي پذيرد.
مدرنيسم يك شيوۀ نگرش و كردار نوين است.
اخيرا" آقاي گلستان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای با نشریۀ " شهروند٠امروز" انجام داده اند Ú©Ù‡ نمونۀ تداوم Ø±ÙØªØ§Ø±Ù سنتی گذشتۀ ایشان در اکنون٠ابراهیم گلستان است . ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند )
جنبۀ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒÙ استبدادی Ùˆ سنتی ØŒ نمود٠خود را در بی ادبی به زیردست ØŒ زورگویی به ضعی٠، Ùˆ تØÚ©Ù… از پشت٠تریبون نمایان Ù…ÛŒ سازد . اما منشÙ٠استبدادی وسنتی نمود٠دیگری هم دارد، Ú©Ù‡ آن کرنش در مقابل٠زورمندان Ùˆ سکوت بهنگام اعتراض به Ø¨Ø¯Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ ØŒ Ùˆ به Ø§Ø¬ØØ§Ù٠خود کامگان است .
ابرو بالا انداختن٠ابراهیم گلستان، بدون٠هیچ اعتراضی به Ø±ÙØªØ§Ø±Ù بد٠آقاي میلانی) پس از پرخاشگری Ùˆ بی ادبی٠او به يكي از ØØ¶Ø§Ø±( در آن جلسۀ Ú¯ÙØª Ùˆ شنودشان با ایشان را نیز، به تاريخ٠10 ماه مه 2007 در Ø¯Ø§Ù†Ø´Ú¯Ø§Ù‡Ù Ø§ÙØ³ØªØ§Ù†Ùورد ÙƒØ§Ù„ÙŠÙØ±Ù†ÙŠØ§ ( Stanford University) Ù…ÛŒ توان مورد٠مداقه قرار داد ØŒ Ùˆ نشان داد Ú©Ù‡ آن Ø±ÙØªØ§Ø± هم، تداوم٠منش٠گذشتۀ آقاي گلستان بود.
Ø±ÙØªØ§Ø±Ù بد٠آقاي میلانی قبلا" نقد شده است . ) ر.Ùƒ. به ]در كرامات٠يك استاد٠" روستایي " متجدد! [ ر. رخشانی ØŒ مجلهی اينترنتي" MahMag" Ùˆ مجلهی اينترنتي" ادبيات Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯") اما به منش٠گلستان هم بهتر است Ú©Ù‡ برخورد شود .
این روزها، آقای گلستان Ø§Ø¯Ø¹Ø§ÛŒÙ Ø¶ÙØ¯ استالین بودن Ùˆ مبارزه با سانسور دارد ØŒ Ùˆ ØØªÛŒ در همان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ با نشریۀ " شهروند امروز" به Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù روسی (سانسورچی٠استالین ) Ùˆ به شورای٠نویسندگان٠شوروی هم ایراد Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید : " این جور است اثر٠هنر ØŒ نه اباطیل٠صدر٠شورای٠نویسندگان٠گوش به ÙØ±Ù…Ø§Ù†Ù Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù" ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص 8 )
ایشان همچنین در این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ مصر هستند Ú©Ù‡ باید به عمل Ùˆ کار توجه کرد Ùˆ نه به ØØ±Ù٠آدم ها ØŒ Ùˆ ØØªÛŒ Ù…ÛŒ- گویند : " پس مهم نیست Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزی Ù…ÛŒ گویند بلکه باید کارشان را نگاه کرد . " ( همانجا ص 9)
خوب ، بد نیست نگاهی به کار و عمل٠آقای گلستان بکنیم .
گلستان Ù…ÛŒ گوید : –تاكيد ها از من است- " وقتی "ØØ§Ø¬ÛŒ آقا"ÛŒ هدایت در آمد من یک مقاله نوشتم Ùˆ انتقاد از اینکه از هم گسیخته Ùˆ زورکی است ØŒ مضØÚ©Ù‡ است ØŒ رمان نیست، این مقاله را کیانوری سانسور کرد . " Ùˆ باز اینکه " هدایت به من Ú¯ÙØª : شنیده ام اظهار لط٠کرده اید ! Ú¯ÙØªÙ… : بله ØŒ مگر Ú†Ù‡ اشکالی دارد؟ Ú¯ÙØª : نه نه ØŒ Ù…ÛŒ دهی خودم بخوانم ØŸ Ú¯ÙØªÙ… : کیانوری رÙیق شماست . به او بگویید چرا اجازه نداده ! " (همانجا ص 7 )
اما Ú©Ù…ÛŒ پیشتر Ù…ÛŒ گوید : " من کیانوری را Ù…ÛŒ شناختم . رÙیقم بود آدم٠درستی بود Ùˆ خیلی هم خوب. " ( همانجا ص 13)
ابراهیم گلستان در آن زمان هم عملا" جلوی سانسور٠رÙیق٠شان کیانوری (Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù٠وطنی؟ ) اعتراض نکرد، سکوت کرد Ùˆ گوش به ÙØ±Ù…Ø§Ù†Ù ÙØ±Ø¯ÛŒ سانسورچی بود، کرنش کرد.
در مورد توده ای شدن خود هم ØŒ گلستان این روزها ادعا Ù…ÛŒ کند : –تاكيد ها از من است- " به این علت Ú©Ù‡ ایرادهایی Ú©Ù‡ لنین به انترناسیونال٠دوم Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª ØØ±Ù هایی بود Ú©Ù‡ ØØ²Ø¨Ù توده Ù…ÛŒ زد ØŒ ØØ²Ø¨Ù توده را قبول نداشتم . " (همانجا ص 6)
اما ایشان ادعای مصدقی بودن هم Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Ù…ÛŒ گویند: –تاكيد ها از من است- " سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± مصدق بودم " ( همانجا ص 5) Ùˆ " من از مصدق خیلی خوشم میامد" (ص 5 ) Ùˆ " پدر من خیلی با مصدق دوست بود . " (ص5) Ùˆ اینکه " مصدق آدم مردمداری بود . به خاطر پدرم خیلی به من Ù…ØØ¨Øª داشت " (ص5) Ùˆ اینکه " من مصدق را در سال 1322 دیدم" (ص5) Ùˆ دیگر اینکه " پدرم در تهران برای دیدن مصدق Ø±ÙØª ØŒ روزی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست برگردد به شیراز به من Ú¯ÙØª : مصدق Ú¯ÙØªÙ‡ برای بازدید Ù…ÛŒ آید . با اینکه Ú¯ÙØªÙ‡ ام من نیستم، ولی او اینقدر مبادی آداب هست Ú©Ù‡ بیاید ØŒ پس تو مواظ٠باش روزی Ú©Ù‡ میاید خانه باشی . مصدق آمد Ùˆ او را برای اولین بار در خانه خودم دیدم. خیلی با Ù…ØØ¨Øª بود Ùˆ خیلی با دقت به ØØ±Ù ها Ùˆ اختلا٠هایی Ú©Ù‡ با سیدضیاء داشتم گوش کرد. از من هم خواست پهلویش بروم ØŒ من هم Ø±ÙØªÙ… – چهار ØŒ پنج روز٠بعد . " (ص5)
ابراهیم گلستان در دادگاه٠مصدق هم Ùیلمبرداری Ù…ÛŒ کند Ùˆ در مورد٠مصدق Ù…ÛŒ گوید : " سرش را روی میز گذاشته بود . نزدیک Ú©Ù‡ Ø±ÙØªÙ… ØŒ سرش را بلند کرد Ùˆ من را دید Ùˆ Ú¯ÙØª : ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ØŸ" (ص6)
گلستان سپس Ù…ÛŒ گوید : " خیلی با Ù…ØØ¨Øª Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کرد . وقتی نزدیک٠صورتش Ø±ÙØªÙ… تا اندازۀ نور را بگیرم پرسید : این چیه ØŸ Ú¯ÙØªÙ… : این دستگاه٠اندازه گیری نور است . ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادم Ú©Ù‡ ÙˆØ³Ø·Ù ØØ±Ù دوید Ùˆ Ú¯ÙØª : ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ØŸ " (ص6)
اما ابراهیم گلستان Ú©Ù‡ امروز ادعای ضد٠استالین بودن، سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± مصدق بودن ØŒ دوست داشتن٠مصدق Ùˆ آشنایی مصدق با " پاپایÙ" ایشان را دارند ØŒ علیرغم اینهمه آشنایی با مصدق ØŒ توده ای Ù…ÛŒ شود . اول در روزنامۀ " رهبر" قلم Ù…ÛŒ زند Ùˆ ØØªÛŒ جزو هیات ØªØØ±ÛŒØ±ÛŒÙ‡ Ùˆ سپس اداره کنندۀ نشریۀ " رهبر" ( استالینست های ضد مصدق ) Ù…ÛŒ شود Ùˆ سپس برای استالینیست های " عصر نو" قلم Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ به Ú¯ÙØªÛ€ او " همۀ اینها زیر نظر کامبخش Ùˆ کیانوری (بریا Ùˆ ژدان٠وطنی؟ تاکید از من است ) Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ§Ø¯ . " (ص6) Ùˆ بعد هم Ú©Ù‡ روزنامه توقی٠می شود، گلستان Ù…ÛŒ گوید : " همه در Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùقط من مانده بودم Ùˆ روزنامۀ " مردم" را به جای " رهبر" در Ù…ÛŒ آوردم ." (ص6)
اما باز ایشان ادعا دارند Ú©Ù‡ سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ù مصدق بودند، ØØ²Ø¨Ù توده را قبول نداشتند، Ùˆ ضد٠استالین هم بودند .
گلستان درمورد٠مسئول بودن Ùˆ متعهد بودن آدم های آن زمان هم Ù…ÛŒ گوید : –تاكيد ها از من است- " اصلا" برای مسئول بودن Ùˆ متعهد بودن باید شعور باشد ØŒ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ مسئولان Ùˆ متعهدین آن زمان Ùقط زبان داشتند Ùˆ ØØ±Ù Ù…ÛŒ زدند . " (ص10)
خوب، البته شعور داشتن هم ØŒ یعنی ØØ³ کردن، Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ ادراک کردن، یعنی آگاهی، Ùˆ برای کسب٠این آگاهی، لازم است Ú©Ù‡ آدمی متÙکر باشد ØŒ Ú©Ù‡ البته گلستان Ù…ÛŒ گوید : " نه اولا من متÙکر نیستم. " (ص5)
دیگر اینکه مسئول بودن هم، پیش از هر چیز دیگر، از مسئولیت٠به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† Ùˆ خانه شروع Ù…ÛŒ شود. اگر آدمی در مورد٠خانه Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù خود مسئول نباشد ØŒ چگونه Ù…ÛŒ تواند در Ù…ÙˆØ±Ø¯Ù Ø§ÙØ¬ØªÙ…اع مسئول باشد؟
ابراهیم گلستان همچنین به یک Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر٠28-27 ساله پرخاش Ù…ÛŒ کند Ùˆ با خنده Ù…ÛŒ گوید : " خب شما باید بروید پیش یک دکتر پسیکانالیز" (ص12) Ùˆ یا " باید بیماری روانی خودتان را درمان کنید ( Ù…ÛŒ خندد ) " (ص12) Ùˆ بارها توصیه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ کار باید بکنید Ùˆ یا بروید کار٠خودتان را بکنید .
اما همین آقای گلستان، در متØÙˆÙ„ ترین دوران٠معاصر٠ایران ØŒ یعنی در چهل سال٠گذشته ØŒ هیچ کاری نکرده است جز Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ برای پرخاشگری Ùˆ بی ادبی به دیگران Ùˆ ادعاهای٠دروغ ØŒ Ùˆ از موضع٠بالا به زیردست درشتی کردن از یک سو، Ùˆ تمکین Ùˆ کرنش در مقابل٠قدرت از سوی دیگر، Ùˆ همچنین تداوم٠سنت٠تقیه، پیرامون توده ای بودن خویش.
این است تداوم٠گذشته در اکنون، یعنی پیوستگی٠تراژیک٠منشی خودکامه Ú©Ù‡ به زیردست بی ادبی Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø¯Ø±Ù…Ù‚Ø§Ø¨Ù„Ù Ø±ÙØªØ§Ø±Ù خودکامگان کرنش، بعد هم Ø§ÙØ¯Ø¹Ø§ پشت Ø§ÙØ¯Ø¹Ø§. ØØ±Ù Ù…ÛŒ زند Ùˆ بیش از چهل سال است Ú©Ù‡ در عمل کاری نکرده است .
این منش٠گلستان ریشه در جوهر٠وجودی ÙˆÛŒ دارد . ایشان Ù…ÛŒ گویند : " جوهر٠انسان را باید پیدا کرد ØŒ نشان داد . " (ص9) Ùˆ در پاسخ به Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پرسد : " ØØ§Ù„ا این جوهر٠وجودی را چطور پیدا Ù…ÛŒ کنید ØŸ" Ù…ÛŒ گویند : –تاكيد ها از من است- " Ø¨Ø±ØØ³Ø¨Ù تÙکر ØŒ دید Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ داری به اشخاص نگاه Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ Ù…ÛŒ بینی Ú†Ù‡ کار Ù…ÛŒ کنند ØŒ" Ùˆ " آن آدمی را تا آنجایی Ú©Ù‡ شعورت Ù…ÛŒ رسد از راه روانشناسی بشناسی Ùˆ تا آنجا Ú©Ù‡ شده در جایگاه اجتماعی اش بگذاری Ùˆ ببینی در مسائل٠اجتماعی چطور دارد Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کند . " (ص9)
بنابراین تعریÙ٠گلستان از جوهر٠وجودی ØŒ اگر Ø±ÙØªØ§Ø±Ù اجتماعی ایشان را ببینیم ØŒ به این نتیجه Ù…ÛŒ توان رسید Ú©Ù‡ گلستان آدم٠بد ØŒ بدآموز Ùˆ بد دهنی است Ú©Ù‡ آنچنان تناقض Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ØŒ پس از چهل سال بیکاری، داستان٠جدیدی بنام٠" دم٠خروس" بنویسد .
بیهوده نیست که گلستان می گوید : –تاكيد ها از من است- " آدم باید کار٠خودش را بکند – اگر درست باشد کار درست . اگر نباشد بازهم همان کار کج را به درستی و با کنترل . " (ص10) و نکته در این است که گلستان همان کار٠کج را از جوانی تا 85 سالگی به درستی و با کنترل ادامه می دهد ، همان بدآموزی و کج آموزی را .
ابراهیم گلستان به کارهای غلط٠ترجمه هم در این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ایراد Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ درمورد٠ترجمۀ کتاب٠"دن آرام" شولوخ٠توسط٠شاملو Ù…ÛŒ نویسد : –تاكيد ها از من است- " آخر تو Ú©Ù‡ نه انگلیسی Ù…ÛŒ دانستی ØŒ نه ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ùˆ نه روسی Ù…ÛŒ دانستی برداشته ای ترجمه این آدم ( منظور٠گلستان رÙیق٠شان ØŒ آقای اعتماد زاده است ) را جلوی خودت گذاشتی Ùˆ بازنویسی Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ. " ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص11 )
گلستان درست Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ مترجم باید با زبان٠اصلي متن، آشنايي كامل داشته باشد، اما درمورد٠ترجمۀ متون، مهم تر اینست Ú©Ù‡ مترجم باید، پیش از شروع٠کار٠ترجمه، شناخت٠لازم Ùˆ دانش٠كاÙÙŠ با ØÙˆØ²Ù‡ÙŠ (علمی ØŒ ÙلسÙی، Ùˆ یا هنری ) كار٠ترجمه را داشته ØŒ با موضوع متن Ùˆ با ÙØ±Ø¢ÙŠÙ†Ø¯Ù تØÙˆÙ„٠موضوع متن، Ùˆ همچنين با شيوههاي درست Ùˆ نوين٠پژوهش در آن ØÙˆØ²Ù‡ ØŒ آشنايي داشته باشد .
همین آقای گلستان Ú©Ù…ÛŒ جلوتر، در جایÙ٠دیگر٠همان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ØŒ در مورد٠خود Ù…ÛŒ نویسد : –تاكيد ها از من است- " یک قرارداد برای یک سری کتاب٠علمی دقیق Ùˆ ساده بسته بودم – Ú†Ù‡ کتاب های درجه اولی هم بود . " ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص25 )
آخر گلستان نه دانش٠علمی داشته است Ùˆ نه دارد Ú©Ù‡ کتاب٠علمی بنویسد یا ترجمه کند . مردم٠ایران شانس آوردند Ú©Ù‡ این یک سری کتاب چاپ نشد وگرنه لابد Ù…ÛŒ باید در اشاعۀ بدآموزی ایشان ØŒ " هم گدازیÙ٠هسته ای به زبان٠ساده" ( Nuclear Fusion Made Easy ) Ùˆ " جراØÛŒ دقیق٠قلب برای کودن ها"
Precision Heart Surgery for Dummies)) ترجمۀ گلستان را می خواندند .
بندرت ØØªÛŒ یک کار٠ترجمۀ دقیق ØŒ درست Ùˆ کامل به ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ از نویسندگان٠بزرگ٠روسی ØŒ توسط٠رÙقای هم مسلک٠گلستان، Ú©Ù‡ زبان٠روسی را Ù…ÛŒ دانستند، انجام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، نه از پوشکین ØŒ نه از Ø¯Ø§Ø³ØªØ§ÛŒÙˆÙØ³Ú©ÛŒ یا تولستوی ØŒ نه از تورگن٠یا چخو٠، نه از گورکی یا Ù…Ø§ÛŒØ§Ú©ÙˆÙØ³Ú©ÛŒØŒ Ùˆ نه از همین شولوخ٠. ماندلشتام، پاسترناک، آخماتووا ØŒ میخاییل زوشچنکو ( Mikhail Zoshchenko ) Ùˆ سولژینتسین Ú©Ù‡ بجای٠خود.
بیشتر٠ترجمه ها ناقص، Ùˆ Ø¨Ø±ØØ³Ø¨Ù سلائق٠مسلکی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ ØŒ سانسور شده، نادرست Ùˆ بریده بریده اند .
ايشان كه در همين Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ادعا دارند كه اداره كنندۀ نشريۀ " رهبر" بوده اند ØŒ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ پس از كودتاي 28 مرداد به عنوان٠عكاس٠خبرنگار٠مجاز٠دولت٠پس از كودتا ØŒ وارد٠دادگاه٠آقاي دكتر مصدق مي شوند كه Ùيلمبرداري كنند ØŒ Ùˆ اين خاطره نيز براي ايشان باقي مانده كه آقاي دكتر مصدق ØŒ سرشان را از روي ميز بلند كردند Ùˆ پرسيدند : " ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ؟‌" (ص6)
ابراهيم گلستان در تمام Ú¯ÙØª Ùˆ گوها ØŒ يادشان مي رود كه بگويند پيوسته هم از توبره مي خورده اند Ùˆ هم از آخور. هرگز نمي گويند درسال هاي پس از 28 مرداد كه " همه در Ø±ÙØªÙ†Ø¯ " (ص6) ايشان Ú†Ù‡ قدر پول از Ø´Ø±ÙƒØªÙ Ù†ÙØª Ùˆ ساير٠ادارات٠دولتي مي Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا برايشان Ùيلم هاي مستند بسازند كه در آن موقع Ùˆ شرايط جز براي٠تبليغات٠دستگاه به كار ديگري نمي آمد Ùˆ درجامعۀ بدبختي زدۀ آن روزگار، اين پول هاي ميليوني كاربردهاي بهتري مي توانست داشته باشد.
بنا برآنچه كه ايشان در پس Ùˆ پشت پنهان كرده اند (سنت٠تقيه ) Ùˆ Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ اند ØŒ بايد Ú¯ÙØª كه جناب٠استاد، شما
" كار٠خودتان را هرگز نكرديد " ( اين طور كه همه را Ù†ØµÙŠØØª مي كنيد ) ØŒ شما پيوسته آش٠خودتان را خورده- ايد Ùˆ ØÙ„يم٠ملاباقر را هم زده ايد ØŒ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ شما نخود٠هر آشي بوده ايد . هرجا كه بوي پول مي آمده ØŒ شما آنجا بوده ايد.
اين را هم بگويم كه در دورۀ صدسالۀ اخير چندين نويسندۀ خوب داشته ايم كه پيوسته به آثار آنها Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± مي كنيم . صادق هدايت ØŒ صادق چوبك ØŒ اØÙ…د Ù…ØÙ…ود ØŒ Ù…ØÙ…ود دولت آبادي ØŒ بهرام صادقي ØŒ گلشيري Ùˆ گلستان Ùˆ بسياري كسان ديگر كه آثار گرانبهائي از خود براي ادبيات٠معاصر به جا گذاشته اند.
آثار هنري هم پس از Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ ØŒ زندگي٠مستقل٠خود را دارند Ùˆ لزوما" ديگر ربطي به Ø¢ÙØ±ÙŠÙŠÙ†Ù†Ø¯Û€ اثر ندارند.
از آقاي گلستان هم چهار داستان٠كوتاه كه در موقع٠انتشار شهرت٠بسياري ÙŠØ§ÙØªÙ†Ø¯ داريم كه گذشت٠زمان نشان داد كه هيچيك به اندازۀ " همسايگان٠" اØÙ…د٠مØÙ…ود جاودان نخواهد ماند. از استاد يك رمان٠كوتاه٠خوب باقي مانده است Ùˆ بس.
" خروس " يكي از بهترين هاي ادبيات٠معاصر است Ùˆ هر ايراني متÙكري مي بايست قدر٠اين كتاب را بداند. اما Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ نماند كه ديگران هم كه بسياري آثار٠خوب از خود به يادگار باقي گذاشته اند ØŒ اين همه به اين Ùˆ آن اهانت نكردند. اين همه گرد Ùˆ خاك به راه نيانداختند. اين همه ديگران را در زير ÙØØ§Ø´ÙŠ هاي خود لگد مال نكردند. من٠خوانندۀ اين Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ها Ùˆ يادواره ها ازخود مي پرسم نكند اين استاد دچار٠بيماري خاصي شده است. اما ØÙ‚يقت اين است كه ØØ§Ùظ ÙØ±Ù…ود : " چون پيرشدي از ميكده خارج شو . "
اين استاد٠ما ØŒ Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ دو رويه دارد كه پيوسته يك رويه را پنهان مي كند Ùˆ راجع به آن به كسي چيزي نمي گويد Ùˆ طوري Ø±ÙØªØ§Ø± مي كند كه Ø¬ÙˆØ§Ù†Ø§Ù†Ù Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر جرات٠سوال كردن را نداشته باشند. ØØ§Ù„ا من از اينسوي٠دنيا سوال مي كنم :
استاد، اين قصر نشيني از كجا آمده است ؟‌ جز از طريق٠قراردادهاي آنچناني با دولت هاي پس از كودتا ؟
ترا به خدا كوتاه بيا پدرجان ØŒ كه ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ ØŒ با رويهم گذاشتن در رويۀ شما ØŒ تنها چيزي كه بيرون مي آيد ØŒ يك دلال٠دوربين به چشم Ùˆ قلم به دست است Ùˆ بس.
پدرجان، همانگونه كه خودت در آن Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ در مورد٠مردم Ú¯ÙØªÙ‡ اي :‌" گاهي نردبان٠تصاد٠سبب٠بالا Ø±ÙØªÙ† آنها شده ØŒ گاهي پرتي هاي اساسي Ùˆ پرورش Ù†ÙŠØ§ÙØªÙ† هاي مرتب Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده ØŒ آنها را به مرØÙ„Û€ پستي Ùˆ دريوزگي Ùˆ ادا Ùˆ ادعا انداخته ØŒ گاهي صبر Ùˆ تØÙ…Ù„ مقداري به كمك٠آنها Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ بسوي٠جلو برده شان ØŒ گاهي هم خودشان را گول زده اند Ùˆ براي خود اهميت٠خاصي كه اساسا" جعل Ùˆ دروغ Ùˆ قزميت است قائل شده اند . " (‌ص 7 ).

در ØÙˆØ²Û€ تجدد ØŒ مهم اين نيست كه انسان در Ù…ØÙŠØ·ÙŠ Ù…Ø¯Ø±Ù† يا سنتي زندگي كند Ùˆ يا اينكه از Ú†Ù‡ درجه اي از ØªØØµÙŠÙ„ات برخوردار باشد . بلكه مهم اين است كه انسان متØÙˆÙ„ شود، " ديگر" شود. اين تØÙˆÙ„ نياز به كار برروي "پندار Ùˆ كردار" خويشتن ØŒ نقد نظريات Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ø³Ù†ØªÙŠ گذشتۀ خود ØŒ Ùˆ بهينه سازي شيوۀ برخورد خويش Ùˆ بهبود منش ارتباطي خود، با " ديگران" دارد. اينگونه است كه انسان امروزه ØŒ با نقد گذشتۀ خود ØŒ از سنت به تجدد، گذاري ژر٠مي كند Ùˆ تغييري كيÙÙŠ مي پذيرد.
مدرنيسم يك شيوۀ نگرش و كردار نوين است.
اخيرا" آقاي گلستان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای با نشریۀ " شهروند٠امروز" انجام داده اند Ú©Ù‡ نمونۀ تداوم Ø±ÙØªØ§Ø±Ù سنتی گذشتۀ ایشان در اکنون٠ابراهیم گلستان است . ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند )
جنبۀ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒÙ استبدادی Ùˆ سنتی ØŒ نمود٠خود را در بی ادبی به زیردست ØŒ زورگویی به ضعی٠، Ùˆ تØÚ©Ù… از پشت٠تریبون نمایان Ù…ÛŒ سازد . اما منشÙ٠استبدادی وسنتی نمود٠دیگری هم دارد، Ú©Ù‡ آن کرنش در مقابل٠زورمندان Ùˆ سکوت بهنگام اعتراض به Ø¨Ø¯Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ ØŒ Ùˆ به Ø§Ø¬ØØ§Ù٠خود کامگان است .
ابرو بالا انداختن٠ابراهیم گلستان، بدون٠هیچ اعتراضی به Ø±ÙØªØ§Ø±Ù بد٠آقاي میلانی) پس از پرخاشگری Ùˆ بی ادبی٠او به يكي از ØØ¶Ø§Ø±( در آن جلسۀ Ú¯ÙØª Ùˆ شنودشان با ایشان را نیز، به تاريخ٠10 ماه مه 2007 در Ø¯Ø§Ù†Ø´Ú¯Ø§Ù‡Ù Ø§ÙØ³ØªØ§Ù†Ùورد ÙƒØ§Ù„ÙŠÙØ±Ù†ÙŠØ§ ( Stanford University) Ù…ÛŒ توان مورد٠مداقه قرار داد ØŒ Ùˆ نشان داد Ú©Ù‡ آن Ø±ÙØªØ§Ø± هم، تداوم٠منش٠گذشتۀ آقاي گلستان بود.
Ø±ÙØªØ§Ø±Ù بد٠آقاي میلانی قبلا" نقد شده است . ) ر.Ùƒ. به ]در كرامات٠يك استاد٠" روستایي " متجدد! [ ر. رخشانی ØŒ مجلهی اينترنتي" MahMag" Ùˆ مجلهی اينترنتي" ادبيات Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯") اما به منش٠گلستان هم بهتر است Ú©Ù‡ برخورد شود .
این روزها، آقای گلستان Ø§Ø¯Ø¹Ø§ÛŒÙ Ø¶ÙØ¯ استالین بودن Ùˆ مبارزه با سانسور دارد ØŒ Ùˆ ØØªÛŒ در همان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ با نشریۀ " شهروند امروز" به Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù روسی (سانسورچی٠استالین ) Ùˆ به شورای٠نویسندگان٠شوروی هم ایراد Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید : " این جور است اثر٠هنر ØŒ نه اباطیل٠صدر٠شورای٠نویسندگان٠گوش به ÙØ±Ù…Ø§Ù†Ù Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù" ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص 8 )
ایشان همچنین در این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ مصر هستند Ú©Ù‡ باید به عمل Ùˆ کار توجه کرد Ùˆ نه به ØØ±Ù٠آدم ها ØŒ Ùˆ ØØªÛŒ Ù…ÛŒ- گویند : " پس مهم نیست Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزی Ù…ÛŒ گویند بلکه باید کارشان را نگاه کرد . " ( همانجا ص 9)
خوب ، بد نیست نگاهی به کار و عمل٠آقای گلستان بکنیم .
گلستان Ù…ÛŒ گوید : –تاكيد ها از من است- " وقتی "ØØ§Ø¬ÛŒ آقا"ÛŒ هدایت در آمد من یک مقاله نوشتم Ùˆ انتقاد از اینکه از هم گسیخته Ùˆ زورکی است ØŒ مضØÚ©Ù‡ است ØŒ رمان نیست، این مقاله را کیانوری سانسور کرد . " Ùˆ باز اینکه " هدایت به من Ú¯ÙØª : شنیده ام اظهار لط٠کرده اید ! Ú¯ÙØªÙ… : بله ØŒ مگر Ú†Ù‡ اشکالی دارد؟ Ú¯ÙØª : نه نه ØŒ Ù…ÛŒ دهی خودم بخوانم ØŸ Ú¯ÙØªÙ… : کیانوری رÙیق شماست . به او بگویید چرا اجازه نداده ! " (همانجا ص 7 )
اما Ú©Ù…ÛŒ پیشتر Ù…ÛŒ گوید : " من کیانوری را Ù…ÛŒ شناختم . رÙیقم بود آدم٠درستی بود Ùˆ خیلی هم خوب. " ( همانجا ص 13)
ابراهیم گلستان در آن زمان هم عملا" جلوی سانسور٠رÙیق٠شان کیانوری (Ú˜ÙØ¯Ø§Ù†Ù٠وطنی؟ ) اعتراض نکرد، سکوت کرد Ùˆ گوش به ÙØ±Ù…Ø§Ù†Ù ÙØ±Ø¯ÛŒ سانسورچی بود، کرنش کرد.
در مورد توده ای شدن خود هم ØŒ گلستان این روزها ادعا Ù…ÛŒ کند : –تاكيد ها از من است- " به این علت Ú©Ù‡ ایرادهایی Ú©Ù‡ لنین به انترناسیونال٠دوم Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª ØØ±Ù هایی بود Ú©Ù‡ ØØ²Ø¨Ù توده Ù…ÛŒ زد ØŒ ØØ²Ø¨Ù توده را قبول نداشتم . " (همانجا ص 6)
اما ایشان ادعای مصدقی بودن هم Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Ù…ÛŒ گویند: –تاكيد ها از من است- " سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± مصدق بودم " ( همانجا ص 5) Ùˆ " من از مصدق خیلی خوشم میامد" (ص 5 ) Ùˆ " پدر من خیلی با مصدق دوست بود . " (ص5) Ùˆ اینکه " مصدق آدم مردمداری بود . به خاطر پدرم خیلی به من Ù…ØØ¨Øª داشت " (ص5) Ùˆ اینکه " من مصدق را در سال 1322 دیدم" (ص5) Ùˆ دیگر اینکه " پدرم در تهران برای دیدن مصدق Ø±ÙØª ØŒ روزی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست برگردد به شیراز به من Ú¯ÙØª : مصدق Ú¯ÙØªÙ‡ برای بازدید Ù…ÛŒ آید . با اینکه Ú¯ÙØªÙ‡ ام من نیستم، ولی او اینقدر مبادی آداب هست Ú©Ù‡ بیاید ØŒ پس تو مواظ٠باش روزی Ú©Ù‡ میاید خانه باشی . مصدق آمد Ùˆ او را برای اولین بار در خانه خودم دیدم. خیلی با Ù…ØØ¨Øª بود Ùˆ خیلی با دقت به ØØ±Ù ها Ùˆ اختلا٠هایی Ú©Ù‡ با سیدضیاء داشتم گوش کرد. از من هم خواست پهلویش بروم ØŒ من هم Ø±ÙØªÙ… – چهار ØŒ پنج روز٠بعد . " (ص5)
ابراهیم گلستان در دادگاه٠مصدق هم Ùیلمبرداری Ù…ÛŒ کند Ùˆ در مورد٠مصدق Ù…ÛŒ گوید : " سرش را روی میز گذاشته بود . نزدیک Ú©Ù‡ Ø±ÙØªÙ… ØŒ سرش را بلند کرد Ùˆ من را دید Ùˆ Ú¯ÙØª : ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ØŸ" (ص6)
گلستان سپس Ù…ÛŒ گوید : " خیلی با Ù…ØØ¨Øª Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کرد . وقتی نزدیک٠صورتش Ø±ÙØªÙ… تا اندازۀ نور را بگیرم پرسید : این چیه ØŸ Ú¯ÙØªÙ… : این دستگاه٠اندازه گیری نور است . ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادم Ú©Ù‡ ÙˆØ³Ø·Ù ØØ±Ù دوید Ùˆ Ú¯ÙØª : ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ØŸ " (ص6)
اما ابراهیم گلستان Ú©Ù‡ امروز ادعای ضد٠استالین بودن، سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± مصدق بودن ØŒ دوست داشتن٠مصدق Ùˆ آشنایی مصدق با " پاپایÙ" ایشان را دارند ØŒ علیرغم اینهمه آشنایی با مصدق ØŒ توده ای Ù…ÛŒ شود . اول در روزنامۀ " رهبر" قلم Ù…ÛŒ زند Ùˆ ØØªÛŒ جزو هیات ØªØØ±ÛŒØ±ÛŒÙ‡ Ùˆ سپس اداره کنندۀ نشریۀ " رهبر" ( استالینست های ضد مصدق ) Ù…ÛŒ شود Ùˆ سپس برای استالینیست های " عصر نو" قلم Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ به Ú¯ÙØªÛ€ او " همۀ اینها زیر نظر کامبخش Ùˆ کیانوری (بریا Ùˆ ژدان٠وطنی؟ تاکید از من است ) Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ§Ø¯ . " (ص6) Ùˆ بعد هم Ú©Ù‡ روزنامه توقی٠می شود، گلستان Ù…ÛŒ گوید : " همه در Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùقط من مانده بودم Ùˆ روزنامۀ " مردم" را به جای " رهبر" در Ù…ÛŒ آوردم ." (ص6)
اما باز ایشان ادعا دارند Ú©Ù‡ سخت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ù مصدق بودند، ØØ²Ø¨Ù توده را قبول نداشتند، Ùˆ ضد٠استالین هم بودند .
گلستان درمورد٠مسئول بودن Ùˆ متعهد بودن آدم های آن زمان هم Ù…ÛŒ گوید : –تاكيد ها از من است- " اصلا" برای مسئول بودن Ùˆ متعهد بودن باید شعور باشد ØŒ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ مسئولان Ùˆ متعهدین آن زمان Ùقط زبان داشتند Ùˆ ØØ±Ù Ù…ÛŒ زدند . " (ص10)
خوب، البته شعور داشتن هم ØŒ یعنی ØØ³ کردن، Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† Ùˆ ادراک کردن، یعنی آگاهی، Ùˆ برای کسب٠این آگاهی، لازم است Ú©Ù‡ آدمی متÙکر باشد ØŒ Ú©Ù‡ البته گلستان Ù…ÛŒ گوید : " نه اولا من متÙکر نیستم. " (ص5)
دیگر اینکه مسئول بودن هم، پیش از هر چیز دیگر، از مسئولیت٠به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† Ùˆ خانه شروع Ù…ÛŒ شود. اگر آدمی در مورد٠خانه Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù خود مسئول نباشد ØŒ چگونه Ù…ÛŒ تواند در Ù…ÙˆØ±Ø¯Ù Ø§ÙØ¬ØªÙ…اع مسئول باشد؟
ابراهیم گلستان همچنین به یک Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر٠28-27 ساله پرخاش Ù…ÛŒ کند Ùˆ با خنده Ù…ÛŒ گوید : " خب شما باید بروید پیش یک دکتر پسیکانالیز" (ص12) Ùˆ یا " باید بیماری روانی خودتان را درمان کنید ( Ù…ÛŒ خندد ) " (ص12) Ùˆ بارها توصیه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ کار باید بکنید Ùˆ یا بروید کار٠خودتان را بکنید .
اما همین آقای گلستان، در متØÙˆÙ„ ترین دوران٠معاصر٠ایران ØŒ یعنی در چهل سال٠گذشته ØŒ هیچ کاری نکرده است جز Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ برای پرخاشگری Ùˆ بی ادبی به دیگران Ùˆ ادعاهای٠دروغ ØŒ Ùˆ از موضع٠بالا به زیردست درشتی کردن از یک سو، Ùˆ تمکین Ùˆ کرنش در مقابل٠قدرت از سوی دیگر، Ùˆ همچنین تداوم٠سنت٠تقیه، پیرامون توده ای بودن خویش.
این است تداوم٠گذشته در اکنون، یعنی پیوستگی٠تراژیک٠منشی خودکامه Ú©Ù‡ به زیردست بی ادبی Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø¯Ø±Ù…Ù‚Ø§Ø¨Ù„Ù Ø±ÙØªØ§Ø±Ù خودکامگان کرنش، بعد هم Ø§ÙØ¯Ø¹Ø§ پشت Ø§ÙØ¯Ø¹Ø§. ØØ±Ù Ù…ÛŒ زند Ùˆ بیش از چهل سال است Ú©Ù‡ در عمل کاری نکرده است .
این منش٠گلستان ریشه در جوهر٠وجودی ÙˆÛŒ دارد . ایشان Ù…ÛŒ گویند : " جوهر٠انسان را باید پیدا کرد ØŒ نشان داد . " (ص9) Ùˆ در پاسخ به Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پرسد : " ØØ§Ù„ا این جوهر٠وجودی را چطور پیدا Ù…ÛŒ کنید ØŸ" Ù…ÛŒ گویند : –تاكيد ها از من است- " Ø¨Ø±ØØ³Ø¨Ù تÙکر ØŒ دید Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ داری به اشخاص نگاه Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ Ù…ÛŒ بینی Ú†Ù‡ کار Ù…ÛŒ کنند ØŒ" Ùˆ " آن آدمی را تا آنجایی Ú©Ù‡ شعورت Ù…ÛŒ رسد از راه روانشناسی بشناسی Ùˆ تا آنجا Ú©Ù‡ شده در جایگاه اجتماعی اش بگذاری Ùˆ ببینی در مسائل٠اجتماعی چطور دارد Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کند . " (ص9)
بنابراین تعریÙ٠گلستان از جوهر٠وجودی ØŒ اگر Ø±ÙØªØ§Ø±Ù اجتماعی ایشان را ببینیم ØŒ به این نتیجه Ù…ÛŒ توان رسید Ú©Ù‡ گلستان آدم٠بد ØŒ بدآموز Ùˆ بد دهنی است Ú©Ù‡ آنچنان تناقض Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ØŒ پس از چهل سال بیکاری، داستان٠جدیدی بنام٠" دم٠خروس" بنویسد .
بیهوده نیست که گلستان می گوید : –تاكيد ها از من است- " آدم باید کار٠خودش را بکند – اگر درست باشد کار درست . اگر نباشد بازهم همان کار کج را به درستی و با کنترل . " (ص10) و نکته در این است که گلستان همان کار٠کج را از جوانی تا 85 سالگی به درستی و با کنترل ادامه می دهد ، همان بدآموزی و کج آموزی را .
ابراهیم گلستان به کارهای غلط٠ترجمه هم در این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ایراد Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ درمورد٠ترجمۀ کتاب٠"دن آرام" شولوخ٠توسط٠شاملو Ù…ÛŒ نویسد : –تاكيد ها از من است- " آخر تو Ú©Ù‡ نه انگلیسی Ù…ÛŒ دانستی ØŒ نه ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ùˆ نه روسی Ù…ÛŒ دانستی برداشته ای ترجمه این آدم ( منظور٠گلستان رÙیق٠شان ØŒ آقای اعتماد زاده است ) را جلوی خودت گذاشتی Ùˆ بازنویسی Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ. " ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص11 )
گلستان درست Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ مترجم باید با زبان٠اصلي متن، آشنايي كامل داشته باشد، اما درمورد٠ترجمۀ متون، مهم تر اینست Ú©Ù‡ مترجم باید، پیش از شروع٠کار٠ترجمه، شناخت٠لازم Ùˆ دانش٠كاÙÙŠ با ØÙˆØ²Ù‡ÙŠ (علمی ØŒ ÙلسÙی، Ùˆ یا هنری ) كار٠ترجمه را داشته ØŒ با موضوع متن Ùˆ با ÙØ±Ø¢ÙŠÙ†Ø¯Ù تØÙˆÙ„٠موضوع متن، Ùˆ همچنين با شيوههاي درست Ùˆ نوين٠پژوهش در آن ØÙˆØ²Ù‡ ØŒ آشنايي داشته باشد .
همین آقای گلستان Ú©Ù…ÛŒ جلوتر، در جایÙ٠دیگر٠همان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ØŒ در مورد٠خود Ù…ÛŒ نویسد : –تاكيد ها از من است- " یک قرارداد برای یک سری کتاب٠علمی دقیق Ùˆ ساده بسته بودم – Ú†Ù‡ کتاب های درجه اولی هم بود . " ( شهروند امروز ØŒ شماره 32ØŒ16 دی 1386 ØŒ کتابچۀ شهروند ØŒ ص25 )
آخر گلستان نه دانش٠علمی داشته است Ùˆ نه دارد Ú©Ù‡ کتاب٠علمی بنویسد یا ترجمه کند . مردم٠ایران شانس آوردند Ú©Ù‡ این یک سری کتاب چاپ نشد وگرنه لابد Ù…ÛŒ باید در اشاعۀ بدآموزی ایشان ØŒ " هم گدازیÙ٠هسته ای به زبان٠ساده" ( Nuclear Fusion Made Easy ) Ùˆ " جراØÛŒ دقیق٠قلب برای کودن ها"
Precision Heart Surgery for Dummies)) ترجمۀ گلستان را می خواندند .
بندرت ØØªÛŒ یک کار٠ترجمۀ دقیق ØŒ درست Ùˆ کامل به ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ از نویسندگان٠بزرگ٠روسی ØŒ توسط٠رÙقای هم مسلک٠گلستان، Ú©Ù‡ زبان٠روسی را Ù…ÛŒ دانستند، انجام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، نه از پوشکین ØŒ نه از Ø¯Ø§Ø³ØªØ§ÛŒÙˆÙØ³Ú©ÛŒ یا تولستوی ØŒ نه از تورگن٠یا چخو٠، نه از گورکی یا Ù…Ø§ÛŒØ§Ú©ÙˆÙØ³Ú©ÛŒØŒ Ùˆ نه از همین شولوخ٠. ماندلشتام، پاسترناک، آخماتووا ØŒ میخاییل زوشچنکو ( Mikhail Zoshchenko ) Ùˆ سولژینتسین Ú©Ù‡ بجای٠خود.
بیشتر٠ترجمه ها ناقص، Ùˆ Ø¨Ø±ØØ³Ø¨Ù سلائق٠مسلکی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ ØŒ سانسور شده، نادرست Ùˆ بریده بریده اند .
ايشان كه در همين Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ادعا دارند كه اداره كنندۀ نشريۀ " رهبر" بوده اند ØŒ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ پس از كودتاي 28 مرداد به عنوان٠عكاس٠خبرنگار٠مجاز٠دولت٠پس از كودتا ØŒ وارد٠دادگاه٠آقاي دكتر مصدق مي شوند كه Ùيلمبرداري كنند ØŒ Ùˆ اين خاطره نيز براي ايشان باقي مانده كه آقاي دكتر مصدق ØŒ سرشان را از روي ميز بلند كردند Ùˆ پرسيدند : " ØØ§Ù„٠پاپا چطور است ؟‌" (ص6)
ابراهيم گلستان در تمام Ú¯ÙØª Ùˆ گوها ØŒ يادشان مي رود كه بگويند پيوسته هم از توبره مي خورده اند Ùˆ هم از آخور. هرگز نمي گويند درسال هاي پس از 28 مرداد كه " همه در Ø±ÙØªÙ†Ø¯ " (ص6) ايشان Ú†Ù‡ قدر پول از Ø´Ø±ÙƒØªÙ Ù†ÙØª Ùˆ ساير٠ادارات٠دولتي مي Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا برايشان Ùيلم هاي مستند بسازند كه در آن موقع Ùˆ شرايط جز براي٠تبليغات٠دستگاه به كار ديگري نمي آمد Ùˆ درجامعۀ بدبختي زدۀ آن روزگار، اين پول هاي ميليوني كاربردهاي بهتري مي توانست داشته باشد.
بنا برآنچه كه ايشان در پس Ùˆ پشت پنهان كرده اند (سنت٠تقيه ) Ùˆ Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ اند ØŒ بايد Ú¯ÙØª كه جناب٠استاد، شما
" كار٠خودتان را هرگز نكرديد " ( اين طور كه همه را Ù†ØµÙŠØØª مي كنيد ) ØŒ شما پيوسته آش٠خودتان را خورده- ايد Ùˆ ØÙ„يم٠ملاباقر را هم زده ايد ØŒ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ شما نخود٠هر آشي بوده ايد . هرجا كه بوي پول مي آمده ØŒ شما آنجا بوده ايد.
اين را هم بگويم كه در دورۀ صدسالۀ اخير چندين نويسندۀ خوب داشته ايم كه پيوسته به آثار آنها Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± مي كنيم . صادق هدايت ØŒ صادق چوبك ØŒ اØÙ…د Ù…ØÙ…ود ØŒ Ù…ØÙ…ود دولت آبادي ØŒ بهرام صادقي ØŒ گلشيري Ùˆ گلستان Ùˆ بسياري كسان ديگر كه آثار گرانبهائي از خود براي ادبيات٠معاصر به جا گذاشته اند.
آثار هنري هم پس از Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ ØŒ زندگي٠مستقل٠خود را دارند Ùˆ لزوما" ديگر ربطي به Ø¢ÙØ±ÙŠÙŠÙ†Ù†Ø¯Û€ اثر ندارند.
از آقاي گلستان هم چهار داستان٠كوتاه كه در موقع٠انتشار شهرت٠بسياري ÙŠØ§ÙØªÙ†Ø¯ داريم كه گذشت٠زمان نشان داد كه هيچيك به اندازۀ " همسايگان٠" اØÙ…د٠مØÙ…ود جاودان نخواهد ماند. از استاد يك رمان٠كوتاه٠خوب باقي مانده است Ùˆ بس.
" خروس " يكي از بهترين هاي ادبيات٠معاصر است Ùˆ هر ايراني متÙكري مي بايست قدر٠اين كتاب را بداند. اما Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ نماند كه ديگران هم كه بسياري آثار٠خوب از خود به يادگار باقي گذاشته اند ØŒ اين همه به اين Ùˆ آن اهانت نكردند. اين همه گرد Ùˆ خاك به راه نيانداختند. اين همه ديگران را در زير ÙØØ§Ø´ÙŠ هاي خود لگد مال نكردند. من٠خوانندۀ اين Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ها Ùˆ يادواره ها ازخود مي پرسم نكند اين استاد دچار٠بيماري خاصي شده است. اما ØÙ‚يقت اين است كه ØØ§Ùظ ÙØ±Ù…ود : " چون پيرشدي از ميكده خارج شو . "
اين استاد٠ما ØŒ Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ دو رويه دارد كه پيوسته يك رويه را پنهان مي كند Ùˆ راجع به آن به كسي چيزي نمي گويد Ùˆ طوري Ø±ÙØªØ§Ø± مي كند كه Ø¬ÙˆØ§Ù†Ø§Ù†Ù Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ گر جرات٠سوال كردن را نداشته باشند. ØØ§Ù„ا من از اينسوي٠دنيا سوال مي كنم :
استاد، اين قصر نشيني از كجا آمده است ؟‌ جز از طريق٠قراردادهاي آنچناني با دولت هاي پس از كودتا ؟
ترا به خدا كوتاه بيا پدرجان ØŒ كه ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ ØŒ با رويهم گذاشتن در رويۀ شما ØŒ تنها چيزي كه بيرون مي آيد ØŒ يك دلال٠دوربين به چشم Ùˆ قلم به دست است Ùˆ بس.
پدرجان، همانگونه كه خودت در آن Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ در مورد٠مردم Ú¯ÙØªÙ‡ اي :‌" گاهي نردبان٠تصاد٠سبب٠بالا Ø±ÙØªÙ† آنها شده ØŒ گاهي پرتي هاي اساسي Ùˆ پرورش Ù†ÙŠØ§ÙØªÙ† هاي مرتب Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده ØŒ آنها را به مرØÙ„Û€ پستي Ùˆ دريوزگي Ùˆ ادا Ùˆ ادعا انداخته ØŒ گاهي صبر Ùˆ تØÙ…Ù„ مقداري به كمك٠آنها Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ بسوي٠جلو برده شان ØŒ گاهي هم خودشان را گول زده اند Ùˆ براي خود اهميت٠خاصي كه اساسا" جعل Ùˆ دروغ Ùˆ قزميت است قائل شده اند . " (‌ص 7 ).