منوچهرجمالی / سکولاریته ØŒ سرکشی از Ù…Ùهوم « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ » است

سکولاریته، میخواهد زندگی را درزمان بیاراید (= زیباسازد )
منوچهرجمالی
سکولاریته ØŒ سرکشی از Ù…Ùهوم « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ » است
سکولاریته، میخواهد زندگی را درزمان بیاراید (= زیباسازد )
سیاست ، آراستن زندگی درزمان است
هنگامی این زمان ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ
و طبعا متاعی قلیل و لهو ولعب شمرده شد ،
دیگر نمیتواند ، « غایت انسان » بشود
سکولاریته ØŒ با تØÙ‚یر « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ یا زمان گذرا» از طر٠کلیسا در اروپا آغازشد . زندگی در دنیا ØŒ Ú©Ù… ارزش Ùˆ بی معناست ØŒ چون گذرا Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒØ³Øª ØŒ Ùˆ آنچه باقی Ùˆ جاودانست ØŒ ارزش دارد، Ùˆ خیر اعلی است ØŒ Ùˆ طبعا باید زندگی دردنیا ØŒ تابع ارزش باقی Ùˆ Ø±ÙˆØ Ùˆ ملکوت Ùˆ آخرت باشد . زندگی در دنیای ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ باید از این « Ùناء » نجات داده ØŒ تا رستگارشود Ùˆ به بقاء برسد . خوشی Ùˆ شادی، Ú©Ù‡ با Ø§ØØ³Ø§Ø³ ÙØ§Ù†ÛŒ بودن آن ØŒ آمیخته شود ØŒ تلخ است ØŒ Ùˆ انسان را تشنه سعادتی میکند Ú©Ù‡ درآن ØŒ چنین Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ نیست . پس سعادت دلخواه انسان ØŒ درزمانیست Ú©Ù‡ باقیست . اینست Ú©Ù‡ کار دین Ùˆ سازمان دینی Ùˆ کارØÚ©ÙˆÙ…ت ،آنست Ú©Ù‡ « سعادت درملکوت Ùˆ آخرت » را غایت زندگی در دنیا قرار دهند ØŒ Ùˆ این سعادت اخروی را تاءمین کند ØŒ تا انسان را Ùنا Ùˆ لهو ولعب Ùˆ بی ارزشی برهانند . البته این اندیشه ØŒ سبب پیوند یابی ØÚ©ÙˆÙ…ت با دین در شکلهای گوناگون میگردد. ØÚ©ÙˆÙ…ت نیر Ú©Ù‡ سازمان دنیویست، چون گوهر دنیائی دارد ØŒ باید تابع این « سلسله مراتب ارزشی » باشد ،و خود را تابع این غایت سازد .
خوشیها Ùˆ لذت های دنیوی ØŒ انسان را بیشتر Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± Ùناء میکند ØŒ Ùˆ بیتشر پای بند دنیا میسازد . در قرآن ØŒ الله ØŒ درست با دادن نعمت های دنیوی Ùˆ لذت های دنیوی به Ú©ÙØ§Ø± ØŒ Ú©ÙØ§Ø± را غریق در همین دنیای ÙØ§Ù†ÛŒ میسازد، Ùˆ درواقع آنها را با این کار، Ú©ÛŒÙØ±Ù…یدهد، تا سپس Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± دوزخ بشوند . الله ØŒ امکانات شادی به ناموءمنان میدهد ØŒ تا آنها را به عذاب Ø¨ÛŒØ´ØªØ±Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø±Ø³Ø§Ø²Ø¯ Ùˆ آنها را در زمان باقی ØŒ Ú©Ù‡ باید جشنگاه موءمنان بشود ØŒ بیشتر شکنجه کند
دخالت در امور دنیوی کردن ØŒ تا زندگی ØŒ از چنگال « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ » نجات داده شود ØŒ اندیشه ØØ§Ú©Ù… بر مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام هردو بود، هرچند برداشتهایشان ،اندکی باهم Ù…ØªÙØ§ÙˆØª باشند . این ØªÙØ§ÙˆØª در برداشتها ØŒ تغییری دراین برتری « زمان باقی Ùˆ ارزشهایش » بر « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ خوارشماریش » نمیدهد .
« زمان ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ ارزشی Ú©Ù‡ به آن داده میشد » ØŒ یکی از « Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª بزرگ » است Ú©Ù‡ با مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام آمده است ØŒ Ùˆ از همان ابتدا ØŒ مردمان برضد این اندیشه ØŒ Ú†Ù‡ درعمل ÙˆÚ†Ù‡ در تÙکر، اعتراض کرده اند . سکولاریته ØŒ بیان این اعتراض Ùˆ سرکشی است ØŒ Ú©Ù‡ درست در آنچه این ادیان ØŒ Ùناء Ùˆ خواری Ùˆ ناچیزی Ù…ÛŒ بینند ØŒ آنها ØŒ آن را گرانیگاه زندگی میشمرد ØŒ Ùˆ به آن معنائی بسیار مثبت میدهد، Ùˆ این تصویر از زمان را Ú©Ù‡ درآن دوبخش 1- زمان ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ 2- زمان باقی Ù…ÛŒ یابد، بکلی غلط میداند . البته Ù€ تجربه مثبت از زمان در گیتی ØŒ تازگی ندارد ØŒ بلکه در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ زنخدائی ایران ØŒ زمان درگیتی ØŒ ارزش Ùوق العاده مثبتی داشته است Ùˆ بکلی برضد اندیشه ÙØ§Ù†ÛŒ بودن زمان بوده است . به همین علت نیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ سیاست را « آراستن زندگی در زمان » میدانسته است . این اعتراض به پدیده بی ارزش بودن زندگی در زمان ØŒ در پشت کردن به جنت Ùˆ « نسیه » ØŒ در ادبیات ما ØŒ ریشه درهمان تجربیات باستانی ایران از زمان دارد . عبید زاکان ØŒ بطور آشکار اندیشه دوزخ Ùˆ بهشت را بی ارزش میداند
نه میاندیشم از دوزخ بیک جو نه بر ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ Ùˆ رضوان میبرم رشک
یا معاصرش ØØ§Ùظ شیرازی میگوید:
به خلدم دعوت ای زاهد Ù…ÙØ±Ù…ا
که این سیب زنخ ، زان بوستان به
قصه جنت و آوازه بیت المعمور
شرØÛŒ از جلوه خمخانه بیت العنب است
اینها همه بیان ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù† خوشی نقد ØŒ بربهشت نسیه ایست Ú©Ù‡ الله وواعظانش ØŒ وعده میدهند. سکولاریته ØŒ برپایه اندیشه « خوشی نقد» نهاده شده است . زیستن درگیتی ØŒ خوش بودن است . در گویش هرزندی ØŒ اساسا « خوش » ØŒ به معنای « زنده » است . خوشی ØŒ زندگی است . این اینهمانی ØŒ از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اصیل ایران سرچشمه میگیرد .
Ùˆ خیام ØŒ جنت را ØŒ نسیه ای بیش نمیداند، Ùˆ مدار زندگی را « خوشی نقد » میداند، Ùˆ میگوید Ú©Ù‡ ایمان به آخرت ØŒ آواز دهل شنیدن از دور، میباشد ØŒ با آنکه همان Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùنای ٠زمان ØŒ آمیخته با شادیهای اوست . این « ارزش نقد Ú©Ù‡ همان cash value باشد »، بنیاد ÙلسÙÙ‡ پراگماتیسم آمریکائی است .
البته اگر اینها را « نکته ها Ùˆ لطیÙÙ‡ ها Ùˆ طیبت ها شاعرانه » نگیریم ØŒ دیده میشود Ú©Ù‡ این شعرا ØŒ با ØµØ±Ø§ØØª بی نظیری ØŒ اندیشه سکولاریته را درصدها عبارت نه تنها بیان کرده اند ØŒ بلکه ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ زده اند . این گناه ماست Ú©Ù‡ این ایده ها را ØŒ دربرآیندهای ÙلسÙÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ سیاسی اش Ùˆ درخلوصش ØŒ نگسترده ایم .
رویارو با این تجربه ÙØ§Ù†ÛŒ بودن زمان ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، تجربه ای کاملا متضاد با آن داشت، Ú©Ù‡ بسیج ساختن آن ØŒ بÙنمایه ای برای استوارساختن سیاست Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت برشالوده سکولاریته است .
در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ اندیشه زمان ØŒ در پیوند با « روند روئیدن Ùˆ زائیدن » ØŒ پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است . واژه زمان Ùˆ زروانzrvan ØŒ هردو بیان یک پدیده اند . « زمان » ØŒ به معنای « خانه پایکوبی Ùˆ موسیقی » است . « زما » هنوز درکردی به معنای پایکوبیست . پیشوند « زم » ØŒ نام روز بیست Ùˆ هشتم هرماهیست ( خرده اوستا ØŒ پورداود ) Ùˆ این روز را اهل ÙØ§Ø±Ø³ « رام جید » میخوانده اند( آثارالباقیه ) . رام جید ØŒ هم به معنای « رام Ù†ÛŒ نواز» است، Ú©Ù‡ خدای موسیقی Ùˆ شعرو رقص Ùˆ شناخت بود ØŒ Ùˆ هم به معنای« رام ØŒ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ نای یعنی سیمرغ » است ØŒ Ú©Ù‡ اینهمانی با سیمرغ هم داشت. ولی زرتشتیان، این روز را « زامیاد» میخوانند Ùˆ اورا با خدای زمین اینهمانی میدهند . علت اینست Ú©Ù‡ زمین ØŒ بصورت گاوی نشسته نموده میشد Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ هلال ماه داشت . به عبارت دیگر رام (= هلال ماه ) Ùˆ زمین ØŒ باهم اینهمانی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بودند . گیتی ØŒ اینهمانی با خدای موسیقی Ùˆ رقص Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØª( این نشان جسم یابی خدای رقص وموسیقی وشناخت، درگیتی Ùˆ زمان گذرنده است ). پسوند « زمان » ØŒ Ú©Ù‡ «آن » یا « یان» باشد ØŒ به معنای « خانه یا اجتماع Ùˆ آشتی اضداد » است Ú©Ù‡ سرچشمه Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ میشود . نام دیگر زمان Ú©Ù‡ « زرون» باشد ØŒ رد پاهائی از خود باقی گذارده است . ازجمله ØŒ درتØÙÙ‡ ØÚ©ÛŒÙ… موءمن ØŒ نام Ú¯Ù„ خیری است ( ورد الزروانی ) Ùˆ این Ú¯Ù„ ØŒ Ú¯Ù„ « رام » است ( بندهش ØŒ بخش نهم ) . از اینگذشته در Ø§ÙØºØ§Ù†ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø±ÙˆØ¯ÛŒ زروانه ØŒ به ویار، یا هوس شدید زن بارداربه خوردن ویژه ای Ú¯ÙØªÙ‡ میشود . پس زروانه با آبستنی کار داشته است . در هزوراش ها ØŒ دیده میشود Ú©Ù‡ زرهونتنzarhuntan +zarhonitan به معنای زادن است، Ùˆ زریتونتن zaritonitan به معنای کاشتن Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ† است . ازاین داده ها ØŒ روشن میشود Ú©Ù‡ روند زمان ØŒ ازدو تجربه 1- پدیده کاشتن Ùˆ روئیدن Ùˆ2- زائیدن ØŒ شناخته Ùˆ Ùهمیده شده است، Ùˆ خرمن Ùˆ زادن ØŒ همیشه باپدیده جشن به هم پیوستگی دارند .
روند روئیدن بزر، زمان بود ØŒ همانسان روند زادن٠پی در Ù¾ÛŒ ØŒ زمان بود . به سخنی دیگر ØŒ زمان ØŒ در جنبش ØŒ نیست Ùˆ نابود در گذشته نمیشود ØŒ سپری نمیشود ØŒ Ùˆ زمان هرگز با خود ØŒ اندیشه Ùناء را نمیآورد . بلکه زمان باخود ØŒ اندیشه « Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ùˆ رشد Ùˆ گسترش یابی Ùˆ Ù†ÙˆØ¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ Ùˆ Ùپرشدگی Ùˆ لبریزی » را میآورد . رد پای این اندیشه، در شاهنامه باقی مانده است . در پرسشی Ú©Ù‡ موبدان از زال میکنند میآید Ú©Ù‡ :
بپرسید اززال زر ، موبدی ازین تیزهش ره بین بخردی
Ú©Ù‡ دیدم ده Ùˆ دو، درختی سهی Ú©Ù‡ Ø±ÙØ³ØªØ³Øª شاداب Ùˆ با ÙØ±Ù‘Ù‡ÛŒ
ازآن برزند هریکی شاخ سی نگردد کم و بیش در پارسی
و زال سپس پاسخ میدهد که این درخت ، ماه سی روزه است
زمان، درختیست Ú©Ù‡ هرروز شاخه ای برتنه اش میروید Ùˆ Ù…ÛŒØ§ÙØ²Ø§ÛŒØ¯ Ùˆ شاداب Ùˆ با ÙØ±Ù‘Ù‡ÛŒ بالا میرود . این به Ú©Ù„ÛŒ تجربه ای دیگر از زمانست Ú©Ù‡ درتضاد با « اندیشه ÙØ§Ù†ÛŒ بودن زمان » قرار میگیرد . شب ØŒ روزرا میزاید. نه تاریکی ØŒ اینهمانی با بدی Ù…ÛŒ یابد ØŒ نه روشنائی ØŒ اینهمانی با نیکی Ù…ÛŒ یابد . نه تنها ØŒ زمان ØŒ روند روئیدن یک روز در روز دیگر است ØŒ بلکه این اندیشه، درتک تک Ù„ØØ¸Ø§Øª نیز بازتابیده میشود . هرآنی در آن دیگر میزاید ØŒ هرآنی در آن دیگر، میروید . «آنه» در کردی، هنوز به معنای مادر است . «کنون» Ú©Ù‡ همان اکنون باشد، خم غله ،یا مجموعه تخمهاست. یک کنون، میروید Ùˆ به خوشه ای از تخمها میانجامد Ú©Ù‡ « کنون دیگر» باشد . در این تجربه ØŒ هیچگونه Ø§ØØ³Ø§Ø³ ازبین Ø±ÙØªÙ† Ùˆ نابودشدن نیست . هرآنی میروید Ùˆ گیاه میشود Ùˆ بازخوشه ای دیگرمیشود . همه آنات ØŒ درهم Ùˆ ازهم روئیده اند . هنوز در ادبیات ماهست Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ میشود ØŒ پیمانه عمرÙلانی ØŒ پرشد . Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ عمر، به کردارپرولبریز شدن یک Ø¸Ø±Ù Ø§ØØ³Ø§Ø³ میگردد . عمرخیام میگوید :
عمرت چو بسر رسد چه بغداد و چه بلخ
پیمانه چو پرشود ، چه شیرین و چه تلخ
مولوی در شعری این Ø§ØØ³Ø§Ø³ زندگی Ùˆ رابطه آن را با مرگ، بسیارگویا بیان میکند .
میمرد یکی عاشق ØŒ Ù…ÛŒÚ¯ÙØª یکی اورا
Ø¯Ø±ØØ§Ù„ت جان کندن ØŒ چونست Ú©Ù‡ خندانی
Ú¯ÙØªØ§ ØŒ Ú†Ùˆ بپردازم ØŒ من جمله دهان گردم
صد مرده همی خندم ، بی خنده دندانی
زیرا که یکی نیمم ، نی بود ، شکر گشتم
نیم دگرم دارد ØŒ عزم شکر Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒ
عاشق میگوید Ú©Ù‡ من در درازای زندگی ام ØŒ نائی بود Ú©Ù‡ پراز شکر شده ام Ùˆ اکنون ØŒ هنگام مرگ ØŒ عزم Ø§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù† این شکر را دارم . درمرگ ØŒ Ø§ØØ³Ø§Ø³ تجربه لبریزشدگی میکند ØŒ نه Ø§ØØ³Ø§Ø³ از دست دادن Ùˆ Ùناء .
همینسان ØŒ Ù…Ùهوم زمان در این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØŒ در تصویر « پنگ Ùˆ پنگان » بازتابیده شده است ØŒ Ú©Ù‡ همان واژه « Ùنجان» امروزیست . این واژه را برای آبیاری Ùˆ تقسیم آب میان کشاورزان بکار میبرده اند . هرشبانروزی، ده هزارپنگ یا پنگان بود . پنگ یا پنگان ØŒ طاس مسی بود Ú©Ù‡ سوراخی درته اش داشت Ùˆ وقتی ازآب پرمیشد ØŒ یک ÙˆØ§ØØ¯ زمان، کامل میشد . زمان با پرشدن Ùنجان ازآب، شمرده میشد . Ùˆ درست همین واژه « پنگ » به معنای « خوشه خرما » نیزهست . بخوبی دیده میشود Ú©Ù‡ زمان، با تجربه Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù† در روئیدن Ùˆ زائیدن Ùˆ پرشدن و« روند پیدایش امکان تازه Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ » کارداشته است . آنان ،وارونه خیام Ùˆ یا پیروان اسلام Ùˆ مسیØÛŒØª ØŒ در زمان ØŒ تداعی نابودشدن Ùˆ نیست شدن Ùˆ از دست Ø±ÙØªÙ† نمیکردند . روند روئیدن ØŒ زمان بود . با این برابری ØŒ آنها Ú†Ù‡ تداعی میکردند ØŸ آنها در Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª زمان، Ú†Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§ØªÛŒ داشتند ØŸ این Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§ØªØŒ همه درواژه هائی Ú©Ù‡ از « روئیدن » ساخته شده اند ØŒ باقی مانده اند . روئیدن Ú©Ù‡ واکس waxØŒ وَخش vakhshØŒ Ø§ÙˆÙØ±ÙˆØ§Ø² باشد urvaazØŒ همزمان با روئیدن ØŒ معانی دیگری هم دارد Ú©Ù‡ این تجربه زمان را روشن میسازند . واخشیدن waxshidanÚ©Ù‡ به معنای رویش Ùˆ رشد کردن است ØŒ دارای معانی 1- Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† 2- زبانه کشیدن 3- آتش Ú¯Ø±ÙØªÙ† است . Ùˆ بالاخره واخشیگwaxshig به معنای « Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ » است Ùˆ به پیامبر وخش ور waxshwarÙˆ بالاخره به Ø±ÙˆØ ØŒ وخشwaxsh Ù…ÛŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ . Ø±ÙˆØ ØŒ چیزیست Ú©Ù‡ ازتن ØŒ میروید . همچنین به سود Ùˆ Ø±Ø¨Ø ØŒ وخش Ú¯ÙØªÙ‡ میشد . زمان Ú©Ù‡ روند روئیدن باشد ØŒ روند پیدایش Ø±ÙˆØ Ø¨ÙˆØ¯ ØŒ روند پیدایش « Ú¯ÙØªÙ‡Â» بود . Ú¯ÙØªÙ‡ از Ú©Ù„ درخت وجود انسان ØŒ میروئید . روئیدن ØŒ روند Ø§ÙØ±ÙˆØ²Ø´ ØŒ زبانه کشیدن آتش Ùˆ آتش Ú¯Ø±ÙØªÙ† Ùˆ سود آوری بود . ازاینجا میتوان به درختی Ú©Ù‡ موسی نزدیک شد Ùˆ خدا با او سخن Ù…ÛŒÚ¯ÙØª ØŒ Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ Ù†ÙˆØ±Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ولی نمیسوخت . همچنین روئیدن Ú©Ù‡ درپایان به تخم میرسد ØŒ بیان امکان تازه ٠نو Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ بود . دیدن درتاریکی ØŒ وخش چشم بود . آتش ÙØ±ÙˆØ²ÛŒ ØŒ کار بهمن Ùˆ سیمرغ ( عنقا ) بود، Ùˆ آتش ÙØ±ÙˆØ²ÛŒ ØŒ ابداع Ùˆ نوآوری است . ÙØ±Ø§Ù…وش نباید کرد Ú©Ù‡ دربرابر این تجربه از زمان بود Ú©Ù‡ ادیان مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام Ùˆ الهیات زرتشتی ØŒ تجربه « Ùناء درزمان درگیتی » عرضه کرده بودند Ú©Ù‡ درست برضد آن بود . ولی این تجربه از زمان ØŒ برغم چیرگی این ادیان ØŒ هنوز در رگ Ùˆ ریشه انسانها وهمچنین ایرانیها باقیمانده است . این تجربه اززمان ØŒ پیوند Ù…Ùهوم زمان با شادی Ùˆ دوستی یا مهر بود . جشن Ùˆ زمان، ازهم جداناپذیر بودند . Ùˆ درست این ادیان، درصدد بریدن روند زمان درگیتی از اندیشه جشن بودند . جشن وشادی Ùˆ مهر، نباید در زمان ÙØ§Ù†ÛŒ باشد . اینست Ú©Ù‡ سکولاریته ØŒ درست درپی « پیوند دادن اندیشه زمان با پدیده جشن زندگی در گیتی » است Ú©Ù‡ باید آنرا بطورگسترده بررسی کرد .
به واژه دیگری از روئیدن باز میگردیم تا این پیوند را چشمگیر سازیم .
به روئیدن – اورواز urvaaz - هم Ú¯ÙØªÙ‡ میشد ØŒ Ú©Ù‡ همزمان با روئیدن ØŒ معنای « شادی کردن » را هم داشت . زمان، دررویش ØŒ متلازما با خود ØŒ شادی میآورد . همچنین urvaazemmeØŒ معنای دوست داشته شدن را هم داشت .اوروازه urvaaza به معنای « دوستانه » بود. به آتش در گیاهان urvasistaÚ¯ÙØªÙ‡ میشد( آتشی Ú©Ù‡ همیشه مینوشد Ùˆ هیچگاه نمیسوزاند ) . باید درپیش چشم داشت Ú©Ù‡ برای آنها گیتی ØŒ یک درخت Ùˆ گیاه بود، Ú©Ù‡ هرچیزی ازچیز دیگر میروئید . Ùˆ درست معنای دیگر این واژه « بسیار سعادتمند » است ( برای همه این واژه ها به کتابJusti یوستی مراجعه گردد ) . اورواخش urvaakhsh به معنای شادی Ùˆ دوستی است . ودرست نام نخستین قانونگذار ایرانی برپایه داوری، اورواخشیه نام دارد Ú©Ù‡ برادرگرشاسپ است . بسخنی دیگر، قانونگزاری برپایه داوری کردن ØŒ باید ریشه در شادی Ùˆ دوستی داشته باشد . زمان، روند روئیدن است ØŒ Ùˆ همزمان Ùˆ متلازم با آن ØŒ روند پیدایش شادی Ùˆ خوشی Ùˆ جشن است . این دو تجربه را Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران نمیشد ازهم برید . در Ù…Ùهوم زمان، ØØ±Ú©Øª به پیش ØŒ باشادی Ùˆ دوستی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ با همند . این جدا ناپذیری تمتع از زیستن ( روئیدن ØŒ معنای زیستن را داشت ØŒ چون همه جانها ازهم میرویند ) ØŒ برضد Ù…Ùهوم « زمان ÙØ§Ù†ÛŒÂ» است Ú©Ù‡ این ادیان آورده اند ØŒ Ùˆ جشن را از زندگی درگیتی Ù…ÛŒ برّند ØŒ Ùˆ به زمانی ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ آن ØÙˆØ§Ù„Ù‡ میدهند . زمان ØŒ جایگاه شادی وجشن است . این بود Ú©Ù‡ خویشکاری هم دین Ùˆ هم جهان آرائی ( = سیاست ) Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اصیل ایران ØŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ شادی در زندگی درگیتی برای همگان بود .