تا معنای « زمان » در روانها ، تغییر نیابد / منوچهرجمالی
تا معنای « زمان » در روانها ، تغییر نیابد
جامعه ، سکولار نمیشود
منوچهرجمالی
تا معنای « زمان » در روانها ، تغییر نیابد
جامعه ، سکولار نمیشود
تنش ٠« Ù…Ùهوم زمان دراسلام » ØŒ
با « تجربه زمان Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران»
ازلذّت ØÛŒØ§Øª ندارد تمتعی
امروز، هرکه وعده به ÙØ±Ø¯Ø§Ø´ میکنند
مراد دنیی و عقبی به من بخشید روزی بخش
بگوشم ، قول چنگ اوّل ، بدستم ، زل٠یار آخر
آمررزش نقد است کسی را که دراینجا
یاریست Ú†Ùˆ ØÙˆØ±ÛŒ Ùˆ ØŒ سرائی Ú†Ùˆ بهشتی
دویارزیرک Ùˆ از باده کهن دومنی ÙØ±Ø§ØºØªÛŒ Ùˆ کتابی Ùˆ گوشه چمنی
من این مقام ØŒ بدنیا Ùˆ آخرت ندهم اگرچه در Ù¾ÛŒ ام Ø§ÙØªÙ†Ø¯ØŒ هردم انجمنی
این اندیشه Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ،در غزلیاتش ØŒ به ما شادی درزندگی این گیتی را ارزشمند تر از عقبی ( آخرت ) میکند ،مارا آگاهانه، Ù…ÙØªÙˆÙ† خود میسازد ØŒ Ùˆ برغم آمیختگی گهگاه با «مÙهوم اسلامی زمان »، مارا به شادی زندگی درگیتی به کردار غایت ØŒ میانگیزد ØŒ تجربه ای زنده Ùˆ چشمگیر Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران از « زمان » است، Ú©Ù‡ نطÙÙ‡ « سکولاریته » را درما سده هاست Ú©Ù‡ پرورانده، وامروزه میپروراند ودرآینده خواهد پرورانید . درابیات نامبرده در بالا ØŒ تجربه دیگری از Ù…Ùهوم زمان ØŒ بیان میشود Ú©Ù‡ در قرآن Ùˆ سایرمتون اسلامی ØŒ ولو با آوردن یک خروار از آیات قرانی Ùˆ Ø§ØØ§Ø¯ÛŒØ« ØŒ اندیشه بنیادی ØØ§Ùظ ØŒ پوشیده Ùˆ تاریک ساخته بشود . ملت ØŒ برغم همه این ØªÙØ³ÛŒØ±Ø§Øª زورکی ØŒ این را در هرکلمه ØØ§Ùظ، مستقیما بو میبرد Ùˆ میمزد Ùˆ میچشد .
« سکولاریته » ØŒ هنگامی درایران ریشه میدواند Ú©Ù‡ « Ù…Ùهوم اسلامی ما اززمان »، هم در خرد Ùˆ هم در روان ØŒ تغییر بیابد . آنچه در Ø¨ØØ« های سیاسی Ùˆ ØÙ‚وقی ØŒ ÙØ±Ø§Ù…وش میشود ØŒ اینست Ú©Ù‡ ØŒ سکولار ØŒ اصلش در لاتینsecularis + seculum است، Ùˆ دارای معانی « نسل » ØŒ « دوره Ùˆ عصر » است ( واژه siecle ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ) . در لاتینی Ú©Ù‡ مسیØÛŒØ§Ù† بکار میبردند ØŒ این واژه ØŒ به « دنیا آنچه دنیائیست » ØŒ اطلاق میشد، Ú©Ù‡ معنائی متضاد با « کلیسا » داشت . علت این بود Ú©Ù‡ سکولار، اشاره به « گذرا Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ موقت بودن زمان » میکرد . آنچه متعلق به دنیاست ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒ است ØŒ Ùˆ کلیسا Ùˆ مسیØÛŒØªØŒ تنها با بقا Ùˆ جاودانگی کار دارد . این دادن دو گونه ارزش به دو گونه از زمان بود . آنچه با زمان جاودانه کاردارد ØŒ مقدس Ùˆ متعالیست ØŒ Ùˆ آنچه با زمان ÙØ§Ù†ÛŒ کاردارد ØŒ بی ارزش Ùˆ خوار وبی اعتبار است . گذرا بودن در زمان ( temporal)ØŒ Ù…Ùهر Ú©Ù… ارزش یا بی ارزش Ùˆ پستی، به همه چیزهای گذرا میزد . آنچه تغییر میکند ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒØ³ØªØŒ Ùˆ نباید « غایت زندگی » باشد . طبعا « زندگی کردن در گیتی » ØŒ Ùˆ « شادی Ùˆ خوشی در گیتی » نباید غایت انسان باشد . در گیتی ØŒ جشن نیست . درگیتی ØŒ انسان نمیتواند با کارو کوشش وخردش ØŒ بهشت باقی ØŒ خوشی باقی بسازد . خوشی باقی ØŒ در زمان ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ Ù…ØØ§Ù„ست . بخوبی دیده میشود Ú©Ù‡ سکولار، با Ù…Ùهوم ویژه ای از زمان کار دارد . اسلام نیز همین « ایده زمان » را داشت ØŒ هرچند Ú©Ù‡ با اندکی ØªÙØ§ÙˆØª ØŒ آنرا بیان میکرد . این ØªÙØ§ÙˆØª درجات در ارزیابی دنیاست ولی ØŒ دست به « برتری Ùوق العاده آخرت Ùˆ سعادت ملکوتی » بر خوشی دنیوی ÙØ§Ù†ÛŒ نمیزند . « والدار آخرة خیر ( اعرا٠). Ùˆ قرآن کسانیکه دنیا را با گذشتن از آخرت میخرند ØŒ بسختی ملامت میشوند ( الذین اشتروا الØÛŒØ§Øª الدنیا بالاخره ØŒ بقره ). البته در اسلام « Ùˆ لاتنس نصیبک من الدنیا – سوره القصص » - بهره ات را از گیتی ÙØ±Ø§Ù…وش Ù…Ú©Ù† ØŒ هست Ùˆ بکلی « زندگی درگیتی یا زندگی ÙØ§Ù†ÛŒ » ØŒ طرد Ùˆ رد نمیشد . البته درمسیØÛŒØª هم کاملا رد نمیشد ØŒ Ùقط اندکی ØªÙØ§ÙˆØª میان هردو دراین زمینه هست. ولی در هردو ØŒ آخرت یا ملکوت آسمانی ØŒ برترین ارزش وغایت میماند . آخرت Ùˆ ملکوت آسمانی ØŒ Ú©Ù‡ « زمان باقی » هستند ØŒ اساس هردو دین قرار میگیرند . ایمان به الله Ùˆ آخرت در قرآن ازهم جدا ناپذیرند، Ùˆ مرتبا باهم تکرار میشوند . آمنا بالله Ùˆ بالیوم آلاخره ( بقره ) ØŒ من آمن بالله Ùˆ الیوم الآخر ( بقره ) . متاع دنیا ØŒ Ú©Ù… ارزش ( قلیل ) Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ لهوولعب است . دنیا ØŒ ارزش به جد Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شدن ندارد . آنچه باقیست Ùˆ بقا دارد ØŒ نزد الله است ØŒ Ùˆ الله است Ú©Ù‡ خیر است Ùˆ بدین علت ØŒ باقی است ( والله خیر وابقی – طه ØŒ Ùˆ ماعندالله باق النØÙ„ ) البته « باق Ùˆ باقی »، به همان ریشه « بغ » بازمیگردد Ú©Ù‡ سیمرغست( دراصل بقا ØŒ Ùقط پیآیند بهمبستگی Ùˆ عشق بود ØŒ وکلمه باغه ØŒ Ú©Ù‡ درکردی به معنای بسته گیاهست ØŒ دارای همین معناست ) . ØÛŒØ§Øª دنیا ØŒ ØÛŒØ§Øª ÙØ§Ù†ÛŒ است ØŒ Ùˆ ØÛŒØ§Øª آخرت ØŒ ØÛŒØ§Øª باقیست . درگوهر دنیا ØŒ زمانیست Ú©Ù‡ « ÙØ§Ù† » یعنی نیست Ùˆ نابود میشود ØŒ ناپایدار است، Ùˆ سپری میشود ØŒ وآنچه Ú©Ù‡ باقیست ØŒ Ùقط خیر است. البته این « Ùناء » ØŒ چیزی جز همان درخت « ونه = ونا » نیست Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§Ø²Ø´ سیمرغ (= خوشه همه زندگان ) نشسته هست . رد پای آن، در منتهی الارب باقی مانده است Ú©Ù‡ « شجره Ùناء » ØŒ به معنی درخت بسیار شاخ است . گذشته ازاینکه در اوستا « ونه = ونا » ØŒ به معنای درخت است ØŒ ونه ØŒ به معنای « عشق = Ø¨Ø§ÙØªÙ‡Â» است . تخم های همه جانداران در گیتی ØŒ به این درخت بازمیگشت ØŒ Ùˆ باز، خوشه ÙØ±Ø§Ø² این درخت ( Ú©Ù‡ سیمرغ باشد= قوش= خوشه ) همه تخم ها را در همه جهان Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ØŒ Ùˆ همه جانها ازآن تخمها باز میروئیدند . ازاین رو دیده میشود Ú©Ù‡ وادی Ù‡ÙØªÙ… در منطق الطیر، Ùنا ÙÛŒ الله Ùˆ بقا بالله ØŒ یا به عبارت دیگر « بقا درÙنا » است( پیوستن به بغ درونا = Ùنا Ú©Ù‡ مجموعه همه جانان است ) . در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ØŒ هیچ چیزی نابود، یا ÙØ§Ù†ÛŒ نمیشد ØŒ بلکه همه چیزها ØŒ Ú†Ù‡ جسمانی ØŒ Ú†Ù‡ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ بدون هیچ ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ ØŒ به اصلشان Ú©Ù‡ خدا بودند بازمیگشتند. ØØªØ§ در غزلیات مولوی رد پای این اندیشه باقی مانده است Ú©Ù‡ اصل ØÙˆØ§Ø³ جسمانی Ùˆ ØÙˆØ§Ø³ باطنی ØŒ همه ازیک چشمه میجوشند Ú©Ù‡ پری ( سیمرغ ) درآن وثاق Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . Ø±ÙˆØ Ùˆ جسم ( = تن ) همه ØŒ همیشه پایدار ند ØŒ Ùˆ برای دوام به اصل خدائیشان میپیوندند . دنیوی Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØŒ دراین ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ وجود نداشت Ú©Ù‡ تابع دو Ù…Ùهوم از زمان باشند . بریدن زمان در دوبخش Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ متضاد ( زمان بیکرانه + زمان درنگ خدای ) Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ÛŒ بودند Ú©Ù‡ از میترائیسم آمد، وسپس ØŒ جزو الهیات زرتشتی شد، Ùˆ به ادیان ابراهیمی به ارث رسید . شق القمر، یکی از Ø´Ú©Ù„ گیریهای همین اندیشه بود ØŒ چون قمر، هم ØŒ مجموعه تخم زندگانست، Ùˆ هم ØŒ معیار سنجش زمان Ùˆ اصل زمان ( جانان = اصل زمان ) . در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ زنخدائی ایران ØŒ زمان ØŒ پیوسته بهم بود Ùˆ هرگز، به دو زمان گوناگون ØŒ ازهم بریده نمیشد Ú©Ù‡ بخشی از جهان هستی، تا بع این زمان کرانه مند ØŒ Ùˆ بخشی دیگر، تابع آن زمان بیکرانه باشد ( در کردی ØŒ Ú©Ù‡ راندن ØŒ به معنای گسستن Ùˆ ازهم پاره کردن است ) . ازاین رو نیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اصیل ایران ØŒ نیاز به جنبش سکولاریته ندارد . چون جنبش سکولاریته ØŒ جنبشی است برای Ù†ÙÛŒ Ùˆ Ù…ØÙˆ امتیار « زمان باقی » بر « زمان ÙØ§Ù†ÛŒ » . سکولاریته ØŒ زمانی را Ú©Ù‡ میگذرد Ùˆ سپری میشود ØŒ به هیچ رو ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒ ( نیست شونده ) Ùˆ بی ارزش نمیشمارد ØŒ بلکه ØŒ « شدن در زمان » ØŒ غیر از « ÙØ§Ù†ÛŒ شدن زمان است . چنانکه درشاهنامه دیده میشود Ú©Ù‡ « زمان ØŒ درختیست Ú©Ù‡ میروید Ùˆ هر روزش ØŒ شاخه ای نوین براین درخت Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ میشود »، Ùˆ درسایر متون پهلوی دیده میشود Ú©Ù‡ اعصار Ùˆ ادوار ØŒ به Ø´Ú©Ù„ شاخه های یک درخت برتنه درخت Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ میشوند . سکولاریته ØŒ شدن در زمان را ØŒ Ùنا نمیداند ØŒ بلکه تØÙˆÙ„ ÙˆØ§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ میداند . البته درخت Ùنا = ÙˆÙŽ نا Ú©Ù‡ درخت عشق بود ØŒ Ùˆ بیان اندیشه « همبستگی ÙÚ©Ù„ هستی » بود ØŒ طبعا هستی ØŒ یک ÙˆØ§ØØ¯ نابریدنی Ùˆ بخش ناشدنی ازهم بود ØŒ نه زمان را میشد ازهم برید Ùˆ دوبخش کرد ( دنیا Ùˆ آخرت ساخت )ØŒ نه جسم Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø±Ø§ میشد ازهم پاره کرد . عشق را هم نمیشد ØŒ در دوقسمت ازهم پاره کرد ØŒ Ùˆ یک بخش ØŒ « عشق ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ جسمانی» ÛŒØ§ÙØª ØŒ Ú©Ù‡ شهوت جنسی باشد ØŒ Ùˆ یک بخش پدید آورد Ú©Ù‡ « Ù…ØØ¨Øª الهی یا Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ » باشد . در Ù…Ùهوم « مهر » ایرانی ØŒ نمیتوان، ارتباط جنسی را ØŒ از عشق الهی یا آسمانی، ازهم برید . اینها( دوگونه عشق ÙˆÙ…ØØ¨Øª ) با کرانه مند کردن زمان ØŒ کار دارد . در مهر ایرانی ØŒ عشق جسمانی Ùˆ Ù…ØØ¨Øª اÙلاطونی ØŒ Ú©Ù‡ ازهم جدا Ùˆ متضاد باهم باشند ØŒ وجود ندارد . Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی ØŒ دردسری Ú©Ù‡ برای ابراهیم دربرگزیدن عشق یا ایمان به یهوه ØŒ Ùˆ عشق به اسØÙ‚ پدیدار شده بود ØŒ معنا ندارد . اینها همه از همان بریدگی زمان میآیند . Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ همه گونه مهرها ØŒ طی٠یا رنگین کمان مهرند . یک مهراست Ú©Ù‡ رنگین کمانی از مهرهای گوناگونست ØŒ Ú©Ù‡ همه به هم چسبیده اند .ولی درمسیØÛŒØª ØŒ Ø±ÙˆØ ØŒ باجسم (= تن )ØŒ آن جهان با این جهان در تضاد قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ ØŒ Ùˆ طبعا « Ù…ØØ¨Øª Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ » ØŒ درتضاد با « عشق شهوانی Ùˆ جسمی Ùˆ جنسی » درآمد . برای نخستین بار، Ù…Ùهوم « شهوت جنسی » Ú©Ù‡ کاملا جسمی ( از تن Ùˆ گوشت ) بود ØŒ در اثر بریدگی زمان ØŒ Ùˆ تضاد دو گونه زمان ØŒ درمسیØÛŒØª به وجود آمد ØŒ Ùˆ منطقا ØŒ Ù…ØØ¨Øª Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ ØŒ Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ Ùˆ اعتلاء ÛŒØ§ÙØª ØŒ Ùˆ « شهوت جسمانی » ØŒ خوارو پست، Ùˆ درپایان طرد شد Ùˆ Ùقط به کردار ابزار Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ شد . بدینسان ØŒ نام « Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ » ØŒ نامی بود برای Ù…ØØ¨ØªÛŒ Ú©Ù‡ درآن شهوت جنسی Ùˆ جسمی نباشد . شهوت جسمی Ùˆ جنسی ØŒ برترین نماد ØŒ تعلق به دنیای ÙØ§Ù†ÛŒ یا جسمانی بود . دنیائی بودن ØŒ درست از همین شهوت جنسی، معین میشد . از این رو بود Ú©Ù‡ به کشیش های عیسوی ØŒ « Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒ » Ú¯ÙØªÙ‡ شد ØŒ Ùˆ به همین علت آنها ØÙ‚ نداشتند ØŒ زناشوئی کنند ØŒ ولی این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ هرگز نمیتوان برای « علمای اسلام » بکاربرد . رابطه جنسی Ùˆ جسمی ØŒ معیار دنیوی بودن شده بود . آنها تابع منطقی بریدگی دوزمان ازهم ØŒ Ùˆ طبعا جسم Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø§Ø²Ù‡Ù… بودند . اساسا درایران ØŒ به جسم انسان ØŒ « تن » Ú¯ÙØªÙ‡ میشود ØŒ Ùˆ تن ØŒ دراصل ( وهنوز در گویشهای مختل٠) به معنای « زهدان Ùˆ واژینا » بوده است . در بندهش ØŒ به جسمانیات Ùˆ دنیای جسمانی ØŒ « تنکردی » Ú¯ÙØªÙ‡ میشود . Ù…ØÙ…د ØŒ ارضاء شهوت جنسی را ( Ú©Ù‡ متعلق به دنیاست ) ØŒ متضاد با آخرت Ùˆ جهان باقی Ù†Ú¯Ø±ÙØª ØŒ ولی رابطه جنسی ØŒ همان مقوله « شهوت » ماند، Ùˆ هنوزمتعلق به « دنیا Ùˆ جهان ÙØ§Ù†ÛŒ » وارزشی Ú©Ù‡ دنیا دارد ØŒ بود . انسان برغم ارضاء شهوات پست ØŒ میتواند آخرت را ØŒ برترین ارزش Ùˆ غایت زندگی بداند Ùˆ همین سبب میشود Ú©Ù‡ ارضاء شهوت جنسی را Ùقط به کردار، ابزار Ù…ÛŒ پذیرد . Ù†ÙÛŒ Ùˆ طرد رهبانیت ØŒ Ùˆ زنبارگی رسول الله Ùˆ امامها ØŒ دلیل بر سکولاریته بودن اسلام نیست . سکولاریته ØŒ ارزش برتر به «زمان زندگی در گیتی» دادنست . با این ارزش ØŒ رابطه جنسی ØŒ دیگر در مقوله « شهوت جنسی دنیوی » نمیگنجد . این امکان شهوت رانی ØŒ از اسلام ØŒ سکولاریته نمیسازد . Ù…Ùهوم سکولاریته ØŒ با تضاد، با کرانمند شدن زمان به دوبخش جدا ازهم، پدید آمد . کلیسای مسیØÛŒØª ØŒ ارزشها Ùˆ غایت زندگی را بر پایه « جاودانگی Ùˆ ابدیت » معین میساخت . چنانکه اسلام نیز برترین ارزش Ùˆ غایت را ØŒ همان آخرت Ùˆ رسیدن به قرار Ùˆ سعادت در جهان باقی میداند . ولی سکولاریته ØŒ درگیتی بودن Ùˆ درزمان زیستن را گرانیگاه خود میکند . این به معنای آن نیست Ú©Ù‡ انسان ØŒ غرق در کامبریها Ùˆ شهوت رانیها بشود . غرق شدن درشهوت رانی Ùˆ کامرانی ØŒ دراثر Ù…Ùهوم « شهوت در مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام » پیدایش Ù…ÛŒ یابد . چنین چیزی ØŒ Ùقط با پیدایش Ù…Ùهوم « شهوت جنسی Ùˆ جسمی » در اسلام Ùˆ مسیØÛŒØª ØŒ آرزوی همه میگردد . در سکولاریته ØŒ ارزش Ùˆ غایت زیستن ØŒ زیستن ٠به ( بهزیستی ) در همین زمان بهم پیوسته ÙˆØ§ØØ¯ است . در اسلام Ùˆ مسیØÛŒØª ØŒ ØÙ‚یقت Ùˆ خیر Ùˆ سعادت ØŒ در آن چیزهاست Ú©Ù‡ جاودانه اند Ùˆ باقی اند . اینها غایت زندگی هستند . آنچه Ú©Ù‡ ÙØ§Ù†ÛŒ است ( نیست میشود ) باطل Ùˆ خوار Ùˆ ØÙ‚یر Ùˆ بی ارزش است، Ùˆ باید به آن پشت کرد . به همان شهوت جنسی نیز Ú©Ù‡ میپردازد ØŒ بدید پستی Ùˆ بی ارزشی Ùˆ قلیل Ùˆ متاع غرور Ùˆ لهو ولعب مینگرد . بی ارزش ساختن تمتع دراین تمتعات ØŒ همه این تمتعات را بی مزه Ùˆ پوچ میکند.
چنانچه ØØ§Ùظ بسیار عمیق این نکته را درمی یابد Ùˆ میگوید :
از لذت ØÛŒØ§Øª ندارد تمتعی امروز ØŒ هرکه وعده به ÙØ±Ø¯Ø§Ø´ میکنند
همه خوشیها Ùˆ شادیها ØŒ تلخ میگردند ØŒ چون در ØÛŒÙ† تمتع ØŒ اندیشه Ùنا با آنها میآمیزند . همه تمتع های زندگی در دنیا ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒ است ØŒ بدینسان ØŒ کام بردن از خوشیها Ùˆ شادیها ØŒ همه متاعی قلیل Ùˆ دروغ Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¨ Ùˆ توخالی اند . Ùقط تمتع جاودانی ØŒ ØÙ‚یقی است ،و لذت بردن Ùˆ کام بردن گذرا ØŒ ÙØ±ÛŒØ¨ است . سکولاریته ØŒ گذرا بودن Ùˆ تغییر زمان را ØŒ Ùنا ( نابودشدن ) نمیداند . سکولاریته درست ØŒ آنچه میگذرد ØŒ ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ Ú©Ù… ارزش Ùˆ خوار نمیداند ØŒ Ùˆ زمان برایش بریده Ùˆ به دوبخش نمیشود . زندگی در Ù‡Ø±Ù„ØØ¸Ù‡ Ùˆ آنی ØŒ چهره ای دیگر از شادی Ùˆ خوشی دارد . انسان ØŒ خوشی Ùˆ شادی را در هرآنی میتواند در چهره های گوناگونش دریابد . نام خدای ایران ØŒ « شــــاد» بود ØŒ Ùˆ این خدا ØŒ خودش ØŒ گیتی = دنیا میشد ØŒ تا گیتی ( گیتی ØŒ به معنای جانان یا مجموعه همه جانهاست) گسترش شادی Ùˆ جایگاه بهره ورشدن ازشادی باشد . شادی ØŒ به جشن عروسی Ú¯ÙØªÙ‡ میشود. شادی کردن در هرآنی ØŒ همان شادی را دارد Ú©Ù‡ جشن عروسی دارد . ( گیتی ØŒ از واژه – Ú¯ÛŒ – ساخته شده است Ú©Ù‡ نام سیمرغ بوده است ) ØŒ اینهمانی با شادی داشته باشد . خدائی Ú©Ù‡ گوهرش شادی است ØŒ تØÙˆÙ„ به گیتی Ù…ÛŒ یابد Ùˆ گیتی ØŒ امتداد Ùˆ گسترش اوست. به سخنی دیگر، انسان درشادی کردن درگیتی ØŒ لبریز از خدا میشود . سکولاریته ØŒ درست سیخ را وارونه میکند Ùˆ میگوید Ú©Ù‡ شادیها Ùˆ خوشیهای گذرا ØŒ خوبند . درست گذر، تازگی Ùˆ نوی را میآورد، Ú©Ù‡ بنیاد شادی Ùˆ خوشی است . خوشی ØŒ خوشی است ØŒ وقتی نو Ùˆ تازه بشود . از اینگذشته ØŒ خوشی Ùˆ شادی در یک Ù„ØØ¸Ù‡ ØŒ چنان سرشارو لبریز است Ú©Ù‡ روشنی ØŒ به سراسر زندگی میاÙکند . یک Ø§ØªÙØ§Ù‚ خوش ØŒ میتواند همه زندگی را تغییر بدهد . Ùˆ تمتع جاودانه Ùˆ یکنواخت ØŒ نه تنها ملالت آور است ØŒ بلکه بدترین جهنم هاست . شادیها ،از این رو با ØÙˆØ§Ø³ کار دارند ØŒ چون ØÙˆØ§Ø³ ØŒ اندام درک تازگی Ùˆ تغییرند . سکولاریته ØŒ ØÙˆØ§Ø³ را ازنو، با ارزش میسازد ØŒ برای آنکه ØÙˆØ§Ø³ ØŒ نیاز به تازگی Ùˆ تغییر دارند، Ùˆ طبعا شادی در زمان ØŒ با ØÙˆØ§Ø³ØŒ بهم گره تنگاتنگ خورده اند . به همین علت ØŒ ØÙˆØ§Ø³ ØŒ از ادیان Ùˆ مکاتب ÙلسÙÛŒ Ú©Ù‡ « باقی» را میستایند وبه آنچه بقا دارد ØŒ برترین ارزش را میدهند ØŒ تØÙ‚یر کرده میشوند . اینست ØØ§Ùظ ØŒ زندگی خوش را درگیتی Ùˆ در زمان ØØ§Ø¶Ø±ØŒ در همان راستای سکولاریته ØŒ برترین ارزش میداند، Ùˆ پشت به Ù…Ùهوم کامیابی در جهان بقا به کردار برترین ارزش Ùˆ غایت میکند .
آمرزش نقد است کسی را که در اینجا
یاریست Ú†Ùˆ ØÙˆØ±ÛŒ Ùˆ سرائی Ú†Ùˆ بهشتی
همچنین مولوی بلخی ازسر « ایده جشن همیشگی » Ùˆ ایده همیشه نوشوی را Ú©Ù‡ استوار بر« شدن » Ùˆ « گذرا»بودنست ØŒ از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ØŒ زنده میکند . تصو٠، ارزش Ùوق العاده به « آن » میدهد. همچنین Ù…Ùهوم « نقد » در رباعیات خیام ØŒ یکی ازگرانیگاه های سکولاریته هست . بدینسان گرانیگاه Ùˆ غایت زندگی را به ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ زمان ØØ§Ø¶Ø±ØŒ نمیاÙکند . Ø¯Ø±ØØ§Ø¶Ø± ØŒ در پیشادست ØŒ در دستادست ØŒ نقد ØŒ میتوان شاد بود . همچنین سراسر Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… « عشق جاودانی » ØŒ چیزی جر متعالی ساختن « وصال عشقی گذرای زن ومرد » ØŒ نیست . انسان ØŒ چنان ازآن ØŒ خوشی Ùˆ شادی Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ آرمان خودرا ØŒ دوام Ùˆ گسترش آن ØŒ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ زمان Ùˆ مکان ØŒ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ رابطه جنسی هم میخواهد . انسان میخواهد هر شادیش ØŒ یک جشن عروسی باشد ØŒ ازاین رو، کام بردن Ú©Ù‡ به هرکامی Ú¯ÙØªÙ‡ میشود ØŒ دراصل به عشق ورزی Ú¯ÙØªÙ‡ میشده است Ùˆ کام در ویس Ùˆ رامین نام آلت آمیزشی است. این تجربه جنسی ØŒ Ú©Ù„ تجربیات Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… انسان را میانگیزد . این تجربه کوتاه Ùˆ گذرا ØŒ مثل ØØ±ÛŒÙ‚یست Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ خرمن وجود Ø¨ÛŒÙØªØ¯ . شادی Ùˆ خوشی ØŒ Ø´Ú©ÙˆÙØ§Ø¦ÛŒ Ùˆ رویش زندگی درهمین گیتی است . این تجربه مهرو آمیزش میان زن ومرد ØŒ Ùقط در روند Ù…Ùهومی از « زمان » صورت میگیرد ØŒ نه دربریدگی زمان باقی آخرتی ØŒ از زمان ÙØ§Ù†ÛŒ دنیوی . دردامنه چنین Ù…Ùهومی ØŒ مهر آمیزشی ØŒ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ تبدیل به « شهوت جنسی Ùˆ Ù†ÙØ³ اماره » میگردد ØŒ Ùˆ Ùقط مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام ØŒ دو گونه واکنش، نسبت به « شهوت جسمانی دنیوی » دارند . شهوت جنسی ØŒ دنیوی Ùˆ جسمانی میماند، Ùˆ از Ø±ÙˆØ ØŒ پاره Ùˆ بریده میشود . درست در هردو ØŒ این پیوند ØŒ نماد دنیائی بودنست . در اسلام ØŒ رهبانیت ( ترک شهوات جسمانی ØŒ بویژه شهوت جنسی ) نیست ØŒ ولی سکولاریته ØŒ به معنای آنست Ú©Ù‡ « دنیای شونده Ùˆ متغیر» ØŒ یا زیستن در زمان گذرا ØŒ برترین ارزش را دارد ØŒ Ùˆ درست با این گرانیگاه است ØŒ Ú©Ù‡ ارزش رابطه جنسی میان زن ومرد ØŒ ÙØ±Ù‚ میکند . درست ØŒ نخست باید همین رابطه آمیزشی را ØŒ از چنگال Ù…Ùهوم شهوت در مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام رهائی بخشید . پدیده « شهوت جنسی » Ú©Ù‡ استوار بر پاره کردن زمان ازهمست ( زمان کرانه مند در بندهش )ØŒ همیشه نماد تØÙ‚یردنیا Ùˆ تØÙ‚یر زن است ØŒ Ú©Ù‡ البته ریشه در زمین دارد . زن ØŒ زمینی است Ùˆ دنیائیست، Ùˆ انسان را پای بند جسم Ùˆ مادیات Ùˆ دنیا میکند . سکولاریته ØŒ برضد کاهش دادن رابطه آمیزشی ØŒ بنام شهوت پست Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ دنیائی Ùˆ جسمانی است ØŒ Ú©Ù‡ دربرابر ارزش Ø±ÙˆØ Ùˆ آخرت ØŒ هیچ Ùˆ پوچ است . رد پای این بی ارزشی رابطه جنسی ØŒ درهمان خود واژه « پوچ » مانده است ØŒ چون « پوچ » همان واژه « بوچ Ùˆ بوشیا » است Ú©Ù‡ دراصل به معنای زهدان Ùˆ واژیناست . آمیرش با زن ØŒ کردن یک کار« پوچ » است . اینها همه پیایند بریدن وکرانمند کردن زمان ØŒ به دوبخش باقی Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒ است . « باقی» ازآن Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØ§Ù† در مسیØÛŒØª است ØŒ Ùˆ « سکولار=ÙØ§Ù†ÛŒ »ازآن ØÚ©ÙˆÙ…تگران وشاهان Ùˆ سیاست است . در اسلام ،« باقی» Ú©Ù‡ کامل Ùˆ خیرو غایت است ØŒ باید بر ناقص Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت کند . همین بریدن زمان ،به دوبخش جدا ازهم Ù Ø±ÙˆØ Ùˆ جسم ØŒ آخرت Ùˆ دنیا ØŒ به پوچ ساختن زن ØŒ Ùˆ پوچ ساختن همه کام بری دردنیا میکشد ØŒ چون این کامبری ،« رد » ویا « برترین نماد » همه کامبریها در گیتی است . سکولاریته ØŒ کامبری های درهرآنی را ØŒ در زیر مقوله « دنیا Ùˆ ÙØ§Ù†ÛŒ » Ú©Ù‡ مقوله ایست Ú©Ù‡ در این ادیان ØŒ با پارگی زمان پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ØŒ جا نمیدهد .