تبلور اختلالات روØÙŠ Ø¯Ø± شعر نو ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ/دكتر بيژن باران

خلاصه. این مقاله گام نخستین جستاری در دو جهت در ادبیات معاصر ایران است. نخست، مناسبات اختلالات روØÛŒ با خلاقیت ادبی را بررسی میکند. دوم، تبلورات این مناسبات را در پیش کسوتان شعر نو، ØªØØª ژانر ادبی مرثیه خوانی، مورد کنکاش قرار میدهد. یکی از مضار روال تکوین مدنیت جدید، اختلالات روØÛŒ Ùˆ خلجانهای ذهنی در شهروندان مساعد است.
در میان انسانهای ØØ³Ø§Ø³ باید باین پرسش پاسخ داده شود: آیا خلاقیت ادبی منجر به اختلالات روØÛŒ Ù…ÛŒ شود یا برعکس؟ رابطه خلاقیت ادبی با هزینه روØÛŒ در غرب، هم بطور آماری Ùˆ هم نظری، نشان داده شده است. در ایران، مرثیه خوانی در بستر تاریخی- ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ با جنبه غالب روال غم، گناه، قیام در مراسم اجتماعی بسیار چشم گیر است. سنت رثاء، با تنوع ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† Ø´Ú©Ù„ØŒ شامل مویه بر امور شخصی، گروهی، ملی Ù…ÛŒ شود. این لایه بر شعر نو چون اعتیاد همه گیر از شاعران به خوانندگان پذیرا سرایت میکند؛ میتواند یکی از دلایل انزوای ادبی ایران در ادبیات جهان هم باشد. شادی در جهان امروزی از الویت ویژه ای برخوردار است. نسل پس از جنگ دهه 60 خود را با شجاعت از تخدیر سنت گریه Ùˆ تعرض Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ÛŒ میخواهد برهاند. با انطباق این دو، مناسبات Ùˆ تبلورات، بر برخی آثار شاعران نو، متون آنها با برد ادبی- اجتماعی شان مورد نقدی نوین قرارمیگیرند. تا خواننده ابزار جدیدی در لذت، آموزش، نقد این آثار در دست داشته باشد؛ بتواند اشعار معاصر ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ را با این ابزار Ù…ØÚ© بزند.
مقدمه. ادبیات بخش مهمی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جوامع متلاطم خاور میانه قرن 20Ù… است. اين تلاطم رسیدن به ارزشهای اجتماعی غربی ست Ú©Ù‡ با خود دشواریهایی هویتی را بهمراه دارد. مدرنیسم غرب دو جزء مشخص داشته Ú©Ù‡ هر کدام Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† خود را دارد: مدرنیزاسیون ساختارهای کلان ملی مورد علاقه دولت Ùˆ شرکتهای خارجی؛ مدرنیته نهادهای شهری مورد ØÙ…ایت مردم Ùˆ نهادهای مدنی جهانی. تلاشی ØÛŒØ§Øª قومی، با ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ شبکه گسترده Ø´ØŒ تشکیل خانواده خود- اتکا با تطویل امانی دوره پرورشی در شهرهای پرجمعیت Ù¾Ø±ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ØŒ منجر به ظهور بیگانگی Ùˆ خلجان ذهنی، شواهد جنایی در همسایگی/ رسانه ها، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ نوین اجتماعی Ù…ÛŒ شود. ادبیات يكي از ارکان طليعه دار مدرنيته (تجدد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عرÙÙŠ) است Ú©Ù‡ Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒØ´ تبیین گذار به زندگی شهری Ùˆ ارتباط جهانی Ù…ÛŒ باشد. شاید تبیین این Ø§Ø³ØªØØ§Ù„Ù‡ شباهت به Ø´Ø±Ø Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡ گیلگمش به سرزمین اموات Ùˆ روایت Ø³ÙØ± پیدایش (جنسیس) تورات داشته باشد- ولی در ابعاد بسیار وسیعتر Ùˆ سریعتر.
در طول تاریخ، ایران بخاطر Ùلات بودن کشور Ùˆ نداشتن سدهای طبیعی (دریا، دیوار چین، کوه) مورد تهاجم مکرر اقوام همسایه قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ این ویژگی بصورت جنبه غالب شیون در رسوم اجتماعی است. شاید دوگانگی ÙلسÙÛŒ باستانی ایران ریشه در دو ÙØµÙ„ÛŒ بودن سال (زم/تاب)ØŒ مصا٠دو نیروی بد/ خوب داشته باشد. شاید این دو رویی Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ نتیجه دوران آرامش Ùˆ ØªØØª تهاجم بودن مردم باشد. شاید در Ø§Ø³ØªØØ§Ù„Ù‡ تاریخی صوÙÛŒ گری- ØØ±Øµ مال، خصوصیات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مردم به دو غایت متضاد برسد: Ø§ÙØ±Ø§Ø· - ØªÙØ±ÛŒØ·ØŒ تملق - بی ØØ±Ù…تی، نیاز تقاص در مقابل خشونت- تعرض Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ی، آرمان خواهی- سوز Ùˆ ساز، غم گساری– تقدیر گرایی، Ù†ÙØ±ÛŒÙ†/ عاق- دعا، مردم آزاری – مهمان دوستی. هجران خصیصه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ غالب است Ú©Ù‡ بصورت یک ژانر شعری مرثیه/ رثایی در ایران بسیار قدیمی Ùˆ مسلط است. این ژانر ادبی زمینه ساز تبلور اختلالات روØÛŒ مانند شخصیت Ù…Ù†ÙØ¹Ù„- تعرضی Ùˆ طریقی برای تسکین آسیب دیدگان را در بر دارد. پس باید در نقد آثار، آنرا بعنوان یک ثابت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ انگاشت. ویژگی زاری در ادبیات لایه های زیر را بتدریج بر شعر Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ است:
1- میدان ثانوی لغوی Ù…ØØ§Ø· بر تنهایی، غم، گناه، بیگانگی.
2- ترکیبات منÙÛŒ زندگی مانند مرگ، Ø®Ùگی، انزوا.
3- نقد سنت در تقابل با قدرت. این هم از نظر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ (تغییر Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒØŒ نوجویی، ÙØ±Ù†Ú¯ÛŒ مآبی، دامن زدن به نهادینگی تجدد) Ùˆ هم از نظر سیاسی (در تضاد با نظام Ù…ØØ§Ùظه کار Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ اقشار ØµØ§ØØ¨ Ù†Ùوذ با ثروت، قدرت، منزلت)ØŒ امید به منجی.
4- قیام بضد سنت رایج Ùˆ مقاومت در مقابل Ø§Ø¬ØØ§Ù Ùˆ جور، همصدایی با ستم زدگان Ùˆ Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†.
در این مقاله نشان داده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ شعرنو Ù…ÛŒ تواند ØØ§Ù…Ù„ تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد. همچنین پذیرش آن از طر٠خواننده Ù…ÛŒ تواند بیانگر روØÛŒØ§Øª Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با اختلالات روØÛŒ – Ø®Ùی٠یا شدید- باشد. توجه شود Ú©Ù‡ آثار هدایت برای نوجوانان از طر٠اولیا منع میشود. در ØØ§Ù„یکه این آثار رÙیع ادبی تنها بر جوانان مستعد آسیبهای روØÛŒ اثر سوء داشته؛ در اکثر جوانان منجر به رشد ادبی Ùˆ ØªÙ„Ø·ÛŒÙ Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ بیانشان Ù…ÛŒ شود.
برترين ويژگي مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø¯Ø± ذهن سنتی مملوکان است. ÙØ±Ø¯ÛŒØª با پديده مدرنيته رابطه تنگاتنگ دارد. بخش مهمی از ادبیات شعر است Ú©Ù‡ راوی این تکوین غولین، یک پا در سنت Ùˆ یک پا در آینده، میباشد. شاعر با مدرنيته براي نخستين بار در كانون هستي خود، ذهنش، آزاد ميشود. ديگر نيازي به Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ØŒ مداØÙŠØŒ صله خواهي، مجيزگويي ندارد. اگر شاعران در آثار خود عمدا Ùˆ عمدتا هوادار مدرنیته باشند، آنها پیشروند. لذا شعر پیشرو را بايد نخست در آزادي ذهن شاعر نو ديد سپس در 2 رکنش، Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ Ø´Ú©Ù„. آزادي ذهن والا ترين خصيصه شعر نو است كه شاعر خواستار مدرنیته را در رابطه قطري با قدرت خواستار مدرنیزاسیون قرار مي دهد. اکثریت شاعران پیشرو Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ کار خود را بهمزمانی با این تکوین سترگ Ú©ÙˆÚ© Ù…ÛŒ کنند. قلیلی Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ را اولویت داده با اتکا بر ریخت وپاشهای دولتی Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ØŒ شو، زبان بازی، Ø³ÙØ± ÙØ±Ù†Ú¯ – کوتاه مدت جنجالی Ùˆ در نهایت ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ ای اند. شاید این مداخله دولتی به انزوای ادبیات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ در جهان نیز Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کند (رک، دکتر ÙØ±ÙˆØ²Ø§Ù† سجودی، شرق5).
تاریخچه شعر نو. يكي از عناصر عمده ذهن شاعر وجدان است. تعري٠و مساØÙŠ Ù…ØÙ„ آن در مغز بماناد. وجدان در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ يك ثابت است. در ایران، از 4 هزار سال پيش، در سروده هاي زرتشت Ùˆ منشور ملل کوروش تا نطقهاي آتشين مزدك / بابك، از ابيات انساني سعدي، رباعيات منطقی خيام،غزل Ù…Ù†ØµÙØ§Ù†Ù‡ ØØ§Ùظ، اشعار اجتماعی عشقي/ يزدي تا آثار Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ هدایت Ùˆ ÙØ±ÙˆØº ØØ¶ÙˆØ± وجدان Ø¨ÙˆØ¶ÙˆØ ØªØ¨Ù„ÙˆØ± دارد. در قرون وسطا 3 مكتب عراقي، خراساني، هندي؛ در دوران معاصر 3 سبك نوکلاسیک عروضی نردبانی، نيمايي عروضی نامساوی، سپيد/ پسا- مدرن وزن آزاد در شعر ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù†Ø§Ù… برده شده. در بین 2 انقلاب مشروطه Ùˆ جمهوری، شعر نوین نخست در معنی نو شد (اعتصامی، عشقی، لاهوتی، دهخدا، یزدی، ایرج، بهار، Ø¹Ø§Ø±ÙØŒ شهریار) سپس در Ø´Ú©Ù„. ازميان Ù Ø±ÙØªÚ¯Ø§Ù† ٠شعر نو، خمسه اول (نيما، شاملو، ÙØ±ÙˆØºØŒ اخوان، سهراب)ØŒ خمسه ثاني (رØÙ…اني، مشيري، Ø Ù…ØµØ¯Ù‚ØŒ گلسرخي، كسرايي)ØŒ خمسه ثالث (ابتهاج، سلطانپور، مختاري، سيرجاني، نادرپور)Ø› از زندگان خمسه یکم (كدكني، خويي، براهني، آزرم، سيمين) را باید نام برد.
شعر نو با نشر Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ نيما در 1300 Ù‡.Ø´. زاده شد. اصالت نيما در جهت تكامل تاريخي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ايراني باب طبع رهروان Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¹Ø± ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù…Ø¹Ø§ØµØ± واقع شد. آثارش منجر به ورود چهره هاي قوي شعر نو شد كه بقول نيما از‘رود‘ وجودش آب Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. پس مانايي نيما نه Ùقط در لذت / آموزش خوانندگانش، بلكه با ايجاد مكتب اصيل Ùˆ عيني (نه سليقه ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ Ù…ØÙÙ„ بازی) ادبي شعر نو ادامه ÙŠØ§ÙØª. شهرت یک شاعر را مي توان Ø¨Ø±ØØ³Ø¨ عواملی مساØÙŠ ÙƒØ±Ø¯ با: سیطره هنری پس از مرگ، توجه جهاني به خلاقيت، جهت دهي/ پيشتازي در ØÙˆØ²Ù‡ هنري، تاثير بر همكاران/ عامه، اصالت كارهاي خلاق، دامنه Ø§ÙØªØ®Ø§Ø±Ø§Øª در طول زندگي. برد ادبی/ اجتماعی پدیده عینی است؛ بر پایه ذکر شاعر در تجمعات، بین دانش جویان، سازمانها، سایتها، نشریات Ùˆ اثرگذاری آنها بر مکتب، سبک، روند شعر، تاریخ، مسئولیت / پایداری او Ùˆ معراجش به ضمیر ملی میباشد. این برد بر اساس مقوله های مذکور هم بترتیبی است Ú©Ù‡ در بالا در خمسه ها ذکر شد. شاملو بدعتهاي هنري نيما را در آثارش بوجه Ø§ØØ³Ù† تكامل بخشيد - با نوآوريها Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„ اجتماعي بودن. اخوان بØÙˆØ± نيمايي را با تلÙيق اسطوره ‘مزدشتي‘، زبان ØÙ…اسي، شوخ طبعي تغزلي، اشراق عميق ØÙˆØ§Ø¯Ø« اجتماعي، ارتقاي بسيار درخشان داد. كاربرد Ù…ØµØ§Ù„Ø Ù…ØÙ„ÙŠ (Ùولك لر) در شعر نيما منبع غرور Ùˆ راه گشايي براي شاعران شهرهاي ديگر ايران شد: س. سپهري- كاشان، ار اØÙ…دی – کرمان، کدکنی- مشهد، براهنی- تبریز. جهت گيري سياسي نيما در جهت آرمانهاي روستا Ùˆ شهر در شاعران نو به رويكرد جنسیت/ ملي/ خلقي/ طبقاتي انجاميد. تاکید نیما بر ÙØ±Ø¯ØŒ منجر به ادامه کارش در جنسیت/ زنانه به نوع دید ÙØ±ÙˆØº/ سیمین Ú©Ù…Ú© کرد.
مهمترين نوآوري نيما ‘من‘ مركزي آثار اوست. اين در كار پيروان او - مردان – ادامه داشت. ولي’يك ماهي سياه كوچولو‘ بÙكر Ø±ÙØªÙ† از بركه به دريا بود - با علم تمام به خودش، خواندن آثار خيام، مولوي، شاعران نوسرا، ديالوگ در Ø³ÙØ± ÙØ±Ù†Ú¯ با چپ، هوش ÙØ·Ø±ÙŠ. او ‘من‘ يابي نيما را بر خود منطبق كرد. براي نخستين بار در ادب ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ شكل شعر مونث آغاز Ùˆ تكوين ÙŠØ§ÙØª. اين شاعر پركار Ùˆ كم عمر ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ بود. او نظرات نيما Ùˆ رهروانش را همچون شاگردي ژني سريع Ú¯Ø±ÙØªÙ‡Ø› در آثارش باز توليد كرد. بخاطر اصالتش، رهروان زياد - هم در صÙو٠زنان وهم مردان - دارد. او اسلوب نيما را با هنر بصري (نقاشي، سينما، تئاتر رئاليسم ايتاليايي) تلÙيق كرد. ÙØ±ÙˆØº در Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ ادبي يكي از قلل شعر نو شد- با پيرواني در Ø§ÙØºØ§Ù†Ø³ØªØ§Ù†ØŒ جمهوريهاي شمالي Ùˆ ديگر زبانهاي Ùلات ايران. ÙØ±ÙˆØº يك مجموعه كامل است – مانند نيما، هدايت، شاملو. زندگي، اشعار، آثار اينها مثل Ù…ØµØ§Ù„Ø Ù…Ø¹Ù…Ø§Ø±ÙŠ يك كاخ باشكوه ميباشد. براي مثال، ØØªÙŠ ØªÛŒØªØ± كتابهاي ÙØ±ÙˆØº اين معماري را در خود دارد- اسير{داخل} ديوار عصيان{براي} تولدي ديگر{مي كند} تا "ایمان بیآور" د. اكثر شاعران ÙØ§Ù‚د اين معماري كامل ناشي از اشراق استراتژيك ند. در این مقاله، بمداقه برخي آثار خمسه اول (نيما، اخوان، شاملو، ÙØ±ÙˆØº ØŒ سپهري) بعلاوه یک نویسنده (هدایت) بسنده Ù…ÛŒ شود.
در جنبش تجدد، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با پدرسالاری Ùˆ زدودن خشونت، زنان در ص٠جلو یند. آنان با ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ØŒ جامعه را براي همه Ù„Ø·ÙŠÙØªØ±/ انساني تر مي كنند. جامعه دربرگیرنده Ù…ØÙŠØ· زيستي/ كار، كودكان، كارگران، مليتها، اقليتها، ØÙŠÙˆØ§Ù†Ø§ØªØŒ پيران، ØØªÙŠ Ù…Ø±Ø¯Ø§Ù†ØŒ نیز Ù…ÛŒ باشد. زن با غريره زيبايي/ هنري، تلطي٠عاطÙÙŠ مادري، ايثار بي پايان Ùˆ پشتكار جامعه را به ارزشهاي پيش Ø±ÙØªÙ‡ تر انساني نزديك ميكند. آنها از زير لايه هاي چندگانه ستم Ùˆ نابرابري نه تنها مبارزه خود را پيش ميبرند؛ بلكه Ø±ÙØ§Ù‡ ايمني كودكان، پيران، ØÙŠÙˆØ§Ù†Ø§Øª را ارتقا مي دهند. بويژه بخش جوان آن با نزديكي به پسران، اردوي عظيمي را براي تعميق اصالت ÙØ±Ø¯ÙŠ / ØÙ‚وق شهروندي تشكيل مي دهند. در جامعه ÙŠ شهري جديد بهبود Ù…ØÛŒØ· زیستی/ کار، ازدیاد ÙØ¶Ø§ÛŒ سبز، ØÙ„ آلاینده ها، بهبود وضع اقلیتها، کودکان، جانواران از الویت برخوردار Ù…ÛŒ شوند. مثلا نجاست سگ کنار گذاشته شده، آنرا براي پاسداري از انسان Ø¨ÙŠØ¯ÙØ§Ø¹/ Ù…ØØ¨ÙˆØ³ (زلزله)ØŒ راهنمایی کوران، Ú©Ù…Ú© به نیروهای ضد مواد بمقام اجتماعی نوین ارتقا داده؛ ØµØ§ØØ¨ ØÙ‚وق اجتماعي شده Ú©Ù‡ ایذای آن با جریمه روبرو Ù…ÛŒ شود. داشتن گربه مونسی برای تنهایی میشود. مقراراتی برای پیش گیری از انقراض برخی جانواران وضع Ù…ÛŒ شود.
اختلالات روØÛŒ. از 100 هزار سال پیش انسانها از مرکز Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا پای پیاده به مشرق Ùˆ شمال برای خوراک در چند موج راه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù†Ø¯. در Ùلات ایران هم چند موج از 20 هزار سال پیش نخست از غرب (بومیها) با گله سپس از 4 هزار سال پیش از شمال (آریایها) با اسب آمدند. آنها باخود ساختار تکاملی ژنتیک، Ù…ØÛŒØ· جدید ویروسی، واهمه Ùˆ همهمه اجتماعی را داشتند. در طول ØÛŒØ§ØªØŒ یکی از مصائب بشر بیماری Ù…ÛŒ باشد. این یا بخاطر تهاجم ویروسی، عدم توازن مصونیت، نارسایی ژنتیک Ùˆ یا بخاطر عدم توازن هورمنی مغزی میباشد. عوارض این بیماریها کاهش توان انسان با نتیجه مرگ زود رس Ù…ÛŒ باشد. از همان اول تاریخ، انسان برای مداوای بیماری مواد Ùˆ اوراد با هد٠ترمیم تن Ùˆ روان را واسطه قرار داد. شاعران از Ø§ØØ§Ø¯ جامعه هستند؛ با استعداد Ùˆ ممارست هنري، پيام خود را در جامعه پخش مي كنند. اين انسانها هم وارث ساختار ژنتيك، متابوليك، هورموني خانوادگي، كنش / واكنش Ù…ØÙŠØ· ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ (اخلاقيات) سنتي، هم Ø¨ÛŒØ¯ÙØ§Ø¹ در مقابل شط اشعه/ ذرات/ ویروس/ تک یاخته ها، ÙØ¹Ù„ / Ø§Ù†ÙØ¹Ù„ات رويدادهاي جوي/ اجتماعي/ جهاني مي باشند. در روانشناسي رابطه بين خلاقيت هنري Ùˆ اختلالات روØÙŠ ØªØ¨ÙŠÙŠÙ† شده. Ø®Ùلق ناپایدار به هزينه ØÛŒØ§ØªÛŒ (مریضی، کوتاهی عمر) مي تواند به Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ هنري كمك كند؛ ولي هنرمند باتعادل روØÙŠ Ù‡Ù… مي تواند همان اندازه خلاق باشد {7}. البته خلاقان Ùكري نرمال بيشتر در علوم Ùˆ معماري ند. اگر آمار يك بيماري در مردم از طريق علمي، تجربي، يا نمونه برداري در دست باشد- شاعران هم مشمول اين آمار ميشوند. ولي اختلالات روØÙŠ ØØ³Ø§Ø³ÙŠØª هنرمند را بيشتر مي كند. لذا منطقي است كه انتظار داشت در شاعر اختلالات روØÙŠ Ø¨ÙŠØ´ØªØ± از توده ها باشد – در آمریکای شمالی این بطور آماری صادق است. اين استنتاج را ميشود در مطالعه ÙŠ Ø¢ ثار، مدارک پزشگی، نامه هاو Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ اجتماعی (شغلی، صنÙی، سیاسی) آنها Ùˆ خاطرات كتبي در مورد آنها بدست آورد.
آسيبهاي روØÛŒ شامل ند بر: Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠØŒ 2قطبی (دلمردگي/ سرخوشی = مانيا)ØŒ اضطراب، وسواس /عقده Ø±ÙØªØ§Ø±ÙŠ (ميل قوي به يك عمل/ تك Ùكري در باره يك موضوع مانند تقاص یا مرگ)ØŒ خودخواهی Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÛŒØŒ اوهام عجيب، صدا / سیما / سودا در سر، علائم روØÙŠ (خود بزرگ بيني، ØÙ‚ارت، ترس، ادعای رابطه با متاÙيزيك)ØŒ مشغله ذهني/ Ø±ÙØªØ§Ø±ÙŠ (دور يك Ùكر / تسبيØ)ØŒ Ùکر خودكشي. در قرون وسطا مصر٠مشروب/ مخدر Ùˆ کمکهای بالینی (ابن سینا، رازی)ØŒ ایجاد آثار هنری راههای عمده تسکینی بودند. معمولا اختلالات روØÛŒ در ادوار نامساوی Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒ Ùˆ سرخوشی عارض بیمار Ù…ÛŒ شوند. در ÙØ§Ø² اول دلمردگی، Ú©Ù…ÛŒ توان کار، Ùکر خودکشی، نهایتا بیقراری Ùˆ تغییر شغل عوارض آن است. در مرØÙ„Ù‡ دوم، پرکاری، شوخ طبعی، آرزوهای بزرگ، بیقراری Ùˆ تغییر شغل (بدلایل جدید دیگر!) عارض Ù…ÛŒ شوند. اين بیماریها درآغاز سده 21Ù…ØŒ با ÙÙ† آوری رایانه ای تصویری (MRI/PET) Ùˆ ژنتیک بسيار پژوهيده شده اند. مقولات طبي Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠØŒ اضطراب، بیگانگی باختصار بيان مي شوند.
Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø¨Ù‡ معني وضع روØÙŠ Ù†Ø§Ø³Ø§Ù„Ù… ادواری براي مدتي در ÙØ±Ø¯ است. علايم آن بصورت غم، ØØ³Ø§Ø³ÙŠØªØŒ بي علاقگي، خستگي در مريض ظاهر ميشوند. در موارد بسياري به خودكشي يا اعتياد مي انجامد. مرثيه خواني در شعر نو پرده اي بر علايم اين بيماري مي كشد. لذا بايد از جنبه عام زاري ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠØŒ وجه ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø±Ø§ جدا كرد.
اضطراب توجه ذهني غيرطبيعي به يك شئي، ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ØŒ آينده، تصميم ميباشد. علايم آن بيقراري، تهييج، Ø§ØØ³Ø§Ø³ ÙˆØØ´ØªØŒ عدم ثبات روØÙŠ Ø§Ø³Øª كه گاهي به وسواس (ذهني/ Ø±ÙØªØ§Ø±ÙŠ) مي انجامد. در اين بيماري، آتوريته در زندگي بيمار يكي از علل اختلالات ميشود (نقش پدر در اضطراب كاÙكا، رک به نامه هاي ÙØ±ÙˆØº به پدرش).
بيگانگي بي مهري، كم توجهي به ديگران Ùˆ رسوم سنتی، Ø§ØØ³Ø§Ø³ بيم از ديگران، عذاب در Ù…ØÙŠØ· كار، خانواده، اجتماع تعري٠شده (شغل عوض کردن مکرر هدایت). يكي از علل آن شهرنشيني است كه ÙØ±Ø¯ را از Ù…ØÙŠØ· آشناي ايستاي روستا/ ايل به خياباني در يك شهر بزرگ متغير پرت مي كند. به اين روند ابزار قهر دولتي، كمي ØªØØ±Ùƒ شهري، اخبار Ù…ÙˆØØ´ جنايات در ذهن ÙØ±Ø¯ Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ ميشوند. رک به بیگانه کامو، ترجمه آل اØÙ…د، Ùˆ شعر مهاجر ÙØ§Ø±Ø³ÛŒØŒ اسماعیل نوری علا، 1377. این ترجمه Ø±ÙØªØ§Ø± بیگانگی با اولیا/ Ù…ØÛŒØ· را در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ شهری وارد کرد- سپس هالیوود (کازان، جمیز دین، براندو) این Ø±ÙØªØ§Ø± را توده ای کرد- بویژه در تهران – پس از کودتای تابستانی 3Ù…ØŒ 28مرداد 1332. جنبه ÙلسÙÙŠ/ ادبي بیگانگی منتج از شهرنشینی سریع (اگزيستانسياليزم = اصالت وجود- كيركه گورد، سارتر، كامو، دبوار) بماناد.
سه اختلال روØÙŠ Ùوق علل Ù…ØÙŠØ·ÙŠ ÙŠØ§ بدني هم دارند: Ù…ØÙŠØ·ÙŠ Ø´Ø§Ù…Ù„ شرايط جوي، مرگ عزيزي، تعطيلي، تضیع ØÙ‚وق مدنی، Ø§Ø¬ØØ§Ù به ÙØ±Ø¯/ شناسی مانند دوست/ قوم/همسایه مي باشد. عوامل بدني شامل متابوليك، ژنتيك، هورمنی اند. در كشورهای Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØªÙ‡ ÙŠ آمريكاي شمالي 10% جميعت بالغ از Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø±Ù†Ø¬ مي برند، ØØ¯ÙˆØ¯ 30 میلیون Ù†ÙØ±. دارو هاي بسياري براي مداوا وجود دارند. اين اختلالات در روال طب باليني Ùˆ روانكاوي تØÙ„يلي Ø´ÙØ§ پذيرند. داروهای رایج Ø¶Ø¯Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒ Prozac, Paxil, Zoloft در تقلیل پندار Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± برای ضدخودکشی موثرند.
لودويگ، دانشمند مقيم كنتاكي- امريكا{7}ØŒ در تØÙ‚يق خود، هزينه شهرت- ØÙ„ مسئله خلاقيت/ جنون، مي نويسد: اختلالات روØÙŠ Ø¯Ø± طول جواني هنرمندان تا يك/ سوم بوده كه در دوره بلوغ Ùكري (بخاطر عدم مداوا) به دو/ سوم Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ مي يابد. اين نكته در مشاغل ارثي مثل سلطنت بسيار مهم است! این ارقام نشان میدهد Ú©Ù‡ هنرمندان 3 برابر مردم عادی اختلالات روØÛŒ دارند.
روانشناس انگلیسی، پست، ثابت کرد Ú©Ù‡ آمار Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø¯Ø± شاعران 2 برابر مردم عادي ست {6}. زندگي اين هنرمندان عرصه كارزار خروش ديو Ø±ÙˆØ Ø¯Ø± جمجمه با عينيت هنر اجتماعیشان مي باشد. لودويگ ادامه مي دهد، در شهرت هنرمند كه با كمك نيروهاي اجتماعي/ تاريخی Ù…ØÙŠØ· تØÙ‚Ù‚ پذيرند Ùˆ براي جاوداني شدن آثار هنرمند ضروري ند،8 عامل زیر موثرند:
1. بروز استعداد/ قابليت خاص كودك.
2. رشد قابليت كودك با ØÙ…ايت اوليا كه خود اهل ØØ§Ù„ ند يا ØØ³Ø§Ø³ÙŠØª روØÙŠ Ø¯Ø§Ø±Ù†Ø¯.
3. ایمان به آزادی ذهنی/ بیانی، پيكار بضد سنت، منجر به واكنش اوليه منÙÙŠ جامعه ميشود.
4. گنجايش زياد تنهايي/ خود – اتكايي هنرمند.
5. روبرویی با آزمون جسمي (عليلي / صانØÙ‡ نزديك به مرگ) در آغاز زندگي.
6. تاكيد بر كار خلاق خود با ’مهر متمايز شخصي.
7. سماجت در ابقای سبک برگزيده خود در روند Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´.
8. تجربه تلاطم روØÙŠ ÙƒÙ‡ در روند Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ هنري تسکین يابد.
اگر اختلالات روØÙŠ Ø¨Ø§ هيجان Ù„ØØ¸Ù‡ اي، سرخوشی/ مانيك، يا علايم ديگر شديد شود به روند Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ خلل وارد كند. لذا جنون غايي مخل Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´ هنري است. شايد شراب خواري ØØ§Ùظ Ùˆ خيام، خوش گذراني نبوده یا سماع Ùˆ ریاضت Ùˆ Ø³ÙØ± (تغییر مکان) مولانا، Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ نبوده بخاطر بيماريهاي روØÙŠ Ø¢Ù†Ù‡Ø§ بود. خودكشي وان گوگ، همينگوي، سيلويا پلاث، ویرجینیا ÙˆÙˆÙ„ÙØ› دائم الخمری تنسي ويليامز، ترومن کاپوتی، اخلاق « ÙØ§Ø³Ø¯Â» بودلر، ورلن، رمبو، ژيد؛ ترس/ دلهره پو، گوگول؛ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ ÙØµÙ„ÙŠ/ دوقطبي اميلي ديكنسون، عقده قمار داستا يوسكي، غلیان بیانی Ùˆ كشته شدن در دوئل پوشكين، Ù„Ø±Ù…Ø§Ù†ØªÙˆÙØ› جنون/ ØºÙ…ØØ§Ù„ÙŠ بايرون، جويس مربوط به اختلالات روØÙŠ Ø¢Ù†Ù‡Ø§ بود. بيماري، شاعر را ØØ³Ø§Ø³ / بهانه گير به Ù…ØÙŠØ· مي كند. در برخي شديدتر بوده در برخي Ø®ÙÙŠÙØªØ±. برخي اثرات مخرب بيماري را با اعتياد به دود/ شرب /تزریق مواد تخÙي٠مي دهند. اين بيماري ها در گذشته تشخيص/ مداوا نمي شد ند. ولي در قرن 21Ù… بويژه در غرب در روال طولاني مشاوره/ دارويي التيام پذيرند. اکنون داروهاي مداواي موثر براي برخي اختلالات رواني مزمن در دسترس ند. نباید مواد اعتيادي را نهي كرده، بدون گسترش ابزار مداواي همگاني بيماران روØÙŠ. اين زمختي اجتماعي ØØ³Ø§Ø³ÙŠØª هنرمند را تشديد (عود) مي كند. از بيمار سردرگربيان ميكده را ميگيرند؛ ولي ابزار تيمار را از او دريغ مي كنند. اشتهار این ادیبان در ØÛŒØ§Øª خود Ùˆ Ú©Ù…ÛŒ بعداز مرگ آنها، بخاطر هواداران Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ غلو Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در روال تاریخی، مقام واقعی خود را Ù…ÛŒ یابند.
بمرور در روال اجتماعي، روان Ùˆ Ú˜Ù† در پندار، Ú¯ÙØªØ§Ø±ØŒ Ø±ÙØªØ§Ø± هنرمند ظاهر ميشوند. اين را در Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ ÙØ±ÙˆØºØŒ هدايت، وان گوگ، پو، گوگول، كاÙكا ميتوان ديد. تبيين سه اختلال روØÙŠ â€“ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ/ سرخوشی، اضطراب/ دلهره، بيگانگي/ انکار – با ØÙاري در شعرنو مشكلات زير را در بر دارد:
1. زندگي خصوصي شاعرهنوز Ù…ÙØµÙ„ توصي٠نشده.
2. زاري، مویه، ØØ¬Ø¨ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ استتاري بر علايم اين اختلالات است.
3. ذهن آزاد شاعر نو در تضاد با Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠØª دولتي، خلجان مصا٠تنهاي خود را Ø§ÙØ²ÙˆÙ† بر اختلال روØÛŒ در شعر وارد كند.
4. سبك سهل Ùˆ ممتنع (آسان برای مردم Ùˆ سخت برای ممیزی) رك گويي را استتار كند. در نیم قرن آخر مشروطه، شاعر شعر خود را با ÙØ§Ø¹Ù„ "شاه" Ù…ÛŒ نوشت؛ برای نشر "شب" را رمزی برای ÙØ§Ø¹Ù„ Ù…ÛŒ گذاشت تا از ممیزی بگذرد. خواننده هزوارش شب را شاه میخواند!
5. پايه Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ شهري روشنÙكري خوانندگان ÙØ§Ø±Ø³ Ùˆ كمي دامنه Ù†Ùوذ شهرستاني شعر نو علل / علايم اختلالات روØÙŠ Ø¯Ø± روستا را – در آثار شهرستاني - مختÙÙŠ كند.
6. اگر در جامعه 10-15 % جميعت بالغ از سه اختلال روØÙŠ Ùوق رنج ببرند، آنها خواننده پروپاقرص آثار شاعران بيمار ند؛ این Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±ÛŒ منجر به غلو شهرت مقطعی این شاعران Ù…ÛŒ شود.
شیوه نقد. بازار شعر نو هنوز وسيع نيست تا بتواند كتابي در باره زندگي يك شاعر نو را جذب كند. لذا Ø´Ø±Ø Ú©Ø§Ù…Ù„ زندگي شاعرنو در دست جامعه نيست. بزرگترین خدمت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ پوران ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ØŒ شراگیم یوشیج، زردشت اخوان ثالث، آیدا شاملو، خواهر سپهری نوشتن ونشر بیوگراÙÛŒ ÙØ±ÙˆØºØŒ نیما، مهدی، اØÙ…د Ùˆ سهراب است. مشكل است كه خصوصيات شخصي شاعر را بخاطر ØØ¬Ø¨ اجتماعی Ø´ در شعرهاي چاپي او ØÙاري كرد. در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ايران، هنوز Ø´Ø±Ø Ø²Ù†Ø¯Ú¯ÙŠ خصوصي يك ÙØ±Ø¯ از Ù…ØØ±Ù…ات است. ولی نسبت به ادبیات قرون وسطای ایران ادبیات معاصر تخیلات هنرمند را آشکارتر Ù…ÛŒ کند. منابع براي مطالعه زندگي شاعر نوسرا بقرار زیرند:
1. شعر نو، بر خلا٠شعر سنتي، تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ در برگیرنده زوایای زندگي خصوصي شاعر مي باشد؛ آثار شاعر نو نقد Ùˆ تØÙ„يل بیشتر شده اند.
2. ادبيات Ø´ÙØ§Ù‡ÙŠ Ø¯Ø±Ø¨Ø§Ø±Ù‡ شاعر بصورت خاطره نزد اديبان همسن يا جوانتر وجود داشته، پراكنده نشر ÙŠØ§ÙØªÙ‡ اند.
3. Ø´Ø±Ø ØØ§Ù„ زندگی بوسیله نویسندگان دیگر.
4. نامه/ کارت پستال ها به دوستان، خویشان، دیگران؛ Ø³ÙØ±Ù†Ø§Ù…Ù‡.
5. مدارک پزشگی، شغلی، Ø³ÙØ±ÛŒ.
6. اقلامغیرکلامی- نقاشی، مجسمه، عکس، ویدیو، سی دی، Ùیلم.
7. آثار هنری مورد پسند آنها (Ú†Ø§ÛŒÚ©ÙˆÙØ³Ú©ÛŒØŒ کاÙکا، وان گوگ، پلاث).
یکی از منابع عمده رخنه به روان هنرمند، آثار هنری مورد پسند اوست. در شعر، Ù†ØÙˆ ترکیبات کلامی امکان استخراج الگوی غالب در اثر را میدهد. این الگو با معیارهای بالینی-روانی Ù…ØÚ© زده Ù…ÛŒ شود. نتیجه گیری در جهت تشخیص مرض یا در مواردی مداوای بیمار انجامد. در خاتمه باید Ø§ÙØ²ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ ÙÙ† آوری رایانه ای با 2 مدل عمده زبان وجوه غالب کلامی در شعر را استخراج کرد. اصولا زبان مجموعه جمله، کلمه، ØØ±Ù است. نیز زبان مجموعه دستور، کلمه (معنی، Ù„ÙØ¸)ØŒ نگارش است. پس:
(دستور، معنی، Ù„ÙØ¸ØŒ نگارش) ∑ = (( ØØ±Ù ∑ =) کلمه ∑ = )جمله ∑ = زبان
روندیابی رایانه ای برای تشخیص، ترجمه، تصØÛŒØ میباشد. در 2 مدل زبان (ÙØ±Ú©Ø§Ù†Ø³ ØØ±Ù Ù…ØØªÙ…Ù„ در کلمه Ùˆ ترکیب Ù…ØØªÙ…Ù„ کلمه در جمله)ØŒ Ø§ØØªÙ…ال شرطی Ùˆ آماری بکار میرود تا اغلاط نگارشی ØªØµÛŒØ Ø´ÙˆÙ†Ø¯. مثلا در یک متن نرم Ø§ÙØ²Ø§Ø±ÛŒØŒ خر بلا از خر ملا Ú©Ù… Ø§ØØªÙ…ال تر است؛ لذا دومی ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ میشود. این ÙÙ† در اسکن تصویری متن Ùˆ تبدیل آن به UTF با تصØÛŒØ آتوماتیکی کاربرد دارد.
نتیجه. در مطالعه آثار خمسه اول، در سطرهای شعری آنها، این واژه ها بوÙور ديده ميشوند: غم، تنهايي، خالي، دلگير، Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠØŒ دل تنك، جنون، خسته، غربت، بيم، زوال، دل Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ ابري، جدا، نوميدي، Ù…ØØµÙˆØ±ØŒ ØØ²Ù†ØŒ اشگ، گریه، مرثيه، خامشي، تهي، مسكين، عزلت، نااميد. تصاوير اضطراب تنگنا مانند گور، چاه، غرق شدن نيز وجود دارد. تنگي Ù†ÙØ³ØŒ خلجان، دلهره، ترس هم آمده. توصي٠بيگانگي با سودای عشق نازمینی Ù¾Ø±ØØ±Ù…ان برای کسب سمپاتی (تعرض انقعالی مریض) در Ù…ÙØµÙ„هاي شعرنو را هم مي شود باز شناخت. نقلهایی با کلمات Ùوق از آثار آنها Ú©Ù‡ تبلور علايم سه بيماري Ùوق اند، آورده ميشوند: صادق هدايت (1330-1282)ØŒ ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø® زاد (46-1313)ØŒ نيما يوشيج 64 سال (38-1274)ØŒ اØÙ…د شاملو75 سال (79-1304)ØŒ مهدي اخوان ثالث 62 سال (69-1307)ØŒ سپهري 52 سال (59-1307). طول عمر متوسط آنها 53 سال است؛ کمتر از عمر متوسط ملی- بدون مرگ ومیر نوزادان در جهان سوم. مرگ زود رس روشنÙکر داخل Ùˆ طول عمر در تبعید جمالزاده 105 سال (1892-1997 ) Ùˆ علوی 93 سال (1282-1375) قابل غور است. اين علايم را Ù…ÛŒ توان با خاطراتی از زندگي نامه (Ú†Ù‡ كتبي Ú†Ù‡ Ø´ÙØ§Ù‡ÙŠ) شاعران چاشني زد. نثر هدایت بویژه بو٠کور به شعر نو بسیار نزدیک است Ùˆ بر اشعار ÙØ±ÙˆØº تاثیر دارد. بعلاوه زندگی او الگوی بارز بیماری Ùˆ هنر Ù…ÛŒ باشد. از این رو چند نقل قول هم از او Ù…ÛŒ آید. اين نقل قولهاي شعري را با دو منبع نقد اشعارشان Ùˆ خاطره نويسي خود يا ادبيان ديگر ميتوان Ù…ØÙƒ زد. از تطبيق تØÙ„يل آثارشان مقوله های Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠØŒ اضطراب، بيگانگي در شعر نو را ميتوان استنتاج كرد. این اختلالات در دیگر ادیبان هم هست: بهرنگی، ساعدی (رک 3 شاهرخی)ØŒ آل اØÙ…د، رØÙ…انی. جامعه سنتی امکان برخورد صØÛŒØ با این اختلالات را ندارد. چون پیش از مداوا نیاز به علت یابی، آمار، Ùˆ نهادهای مدنی Ù…ÛŒ باشد.
هدایت. در میان ادبای معاصر بیشترین توجه بآثار Ùˆ منش هدایت با نقد ادبی Ùˆ تاویلات روانشناختی شده است. او در 23 سالگی خواست خود را در رود در بلژیک غرق کند؛ او هم اعتياد داشت. ÙØ±Ø¨Ø¯ ÙØ¯Ø§ÛŒÛŒØŒ استاد روانشناس، میگوید {8- همشهری}: هدایت بیماری اختلال ÙØ®Ù„Ù‚ÛŒ دو قطبی داشت: دوره تناوب خمودگی، Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒ Ùˆ Ú©Ù… کاری ممتد با دوره سرخوشی، Ø®Ùلق بالا، Ú©ÙˆÚ© بودن، Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒØŒ تولید ادبی زیاد، طنز، سرزندگی، نکته سنجی، اعتماد Ø¨Ù†ÙØ³. این نظریه بر اساس استخراج از منابع 6 گانه Ùوق بوده؛ منطبق بر نظر نقادان دیگر هم است (رک 9Ùˆ 2). در آثار او Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒØŒ مرگ، بیماری، Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· غلبه دارد.علت دیگر Ø§ÙØ²ÙˆÙ† بر این اختلال روØÛŒ Ú©Ù‡ منجر به خودکشی با گاز در پاریس شد، باین قرار است: ÙØ´Ø§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ Ù…ØÛŒØ· (مضیقه مالی، انتظارات خانوادگی رقابت با برادران Ùˆ شوهر خواهر). « تمام هستي من سر Ú†Ù†Ú¯Ùƒ باريك آويخته شده Ùˆ در ته چاه عميق Ùˆ تاريكي آويزان بودم.» بو٠كور، ص 47. « دنيا به نظرم يك خانه ÙŠ خالي Ùˆ غم انگيز آمد..» همانجا، ص 76. " درزندگی زخمهايی هست Ú©Ù‡ مثل خوره Ø±ÙˆØ Ø±Ø§ در انزوا وتنهايی Ù…ÛŒ خورد ومی تراشد." همانجا.
ÙØ±ÙˆØº . Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒ او را Ù…ÛŒ توان در نامه ها Ùˆ آثار او دید. به تعرض Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ÛŒ ÙØ±ÙˆØº در خاطرات زن اول اØÙ…د شاملو اشاره شده. ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ در 16 سالگي با زدن رگ دست خواست خودكشي كند؛ به سيگار هم معتاد بود. تکرار (ÙØ±ÙƒØ§Ù†Ø³) غم در ÙØ±ÙˆØº از همه بالاتر است. باید ستم 2 لایه بر زن روشنÙکر را در نظر داشت. « همه ÙŠ هستي من آيه ÙŠ تاريكيست../ در اتاقي كه به اندازه ÙŠ يك تنهايي ست../ آسماني ست كه آويختن پرده اي../ به چيزي در پوسيدگي Ùˆ غربت واصل گشتن../ گردش ØØ²Ù† آلودي در باغ خاطره هاست../ پري كوچك غمگيني» تولدي ديگر. Ú†Ù‡ خوب بود كه تاريخ نگارش شعر داده Ù…ÛŒ شد. آنگاه ميشد شعر را با ØØ§Ù„ Ùˆ كار ÙØ±ÙˆØº در آن مقطع زماني Ùˆ شرايط Ù…ØÙŠØ·ÙŠ Ø§Ùˆ تØÙ„يل تطبيقی/ قیاسی كرد. بيمار Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ كم توان، گاهی ناظر خود بوده يا بيرون از خود بودن را ØØ³ مي كند: « اگر به خانه ÙŠ من آمدي../ يك دريچه.. بيار.. كه از آن/ به Ø§Ø²Ø¯ØØ§Ù… كوچه ÙŠ خوش بخت بنگرم.» هديه. « از دو سيگار روشن/ .. دو تنهايي» Ø¬ÙØª. « جمعه ÙŠ متروك/ ..غم انگيز/ .. انديشه هاي تنبل بيمار/ .. خميازه هاي موذي كشدار/.. خانه خالي/.. دلگير/ .. تنهايي Ùˆ ØªÙØ§Ù„ Ùˆ ترديد.» جمعه. « از سكوت ساده ÙŠ غمي ست/ Ø¨Ø±ØØ±ÙˆÙ درهم جنون‌‌»‌‌ روي خاك. « كه ÙØ±Ùˆ ريخته در من ../ تيره آواري از ابر گران/ عشق غمناكم با بيم زوال» گذران. « غمهاي آدمي را/ غمهاي پاك را» همانجا. " آيا شما Ú©Ù‡ چهره ÛŒ تان را زير نقاب غم انگيز زندگی مخÙÛŒ نموده ايد گاهی به اين ØÙ‚يقت ياس آور انديشه Ù…ÛŒ کنيد Ú©Ù‡ زنده های امروزی چيزی به جز ØªÙØ§Ù„Ù‡ ÙŠÚ© زنده نيستند." ازخود بيگانگي شهري/ جنسي در جامعه مردسالار- پس از كودتاي تابستاني 32 در تهران Ùˆ قلع Ùˆ قمع نهادهای مدنی/ سیاسی - دلسردي اجتماعي زنان را دامن زد. اين را ÙØ±ÙˆØº در نامه هايي به پدرش بيان كرده؛ كوشيد در Ø³ÙØ± ÙØ±Ù†Ú¯ خود را خارج از ايران مستقر كند؛ شعر برايش جدي بود زیرا تسکین روØÛŒ قلمداد میشد. در روال انقلاب جمهوری Ùˆ جنگ دهه 60 تØÙˆÙ„ات تند / گسترده اجتماعي اين ديد ÙØ±ÙˆØº را وسعت جغراÙيايي داد؛ زمينه عيني رشد كمي رهروان ديد مونث شعري ايران شد. الگوي بر آمده از زندگي ÙØ±ÙˆØº را Ù…ÛŒ توان خلاصه كرد: هوش Ùˆ غريزه سرشار ادبي، آموزش ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¯Ø± ايران، بيقراريها (اليناسيون)ØŒ خواست به خروج از ايران، پر كاري هنري Ùˆ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒØŒ صميميت/جد/ عشق، زباني گزيده / گزنده، بشارت شاعرانه ايراني آباد، آزاد، Ø´ÙƒÙˆÙØ§Ù†.
نيما. در مورد زندگی نیما از دیدگاه روانشناختی باید پژوهش بیشتری شود (رک آل اØÙ…د، پیر مرد چشم ما بود). در بسیاری از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ØŒ هنوز تعصب بضد اختلالات روØÛŒ وجود دارد. لذا تشخیص، بروز علائم، نسخه مداوا مخÙÛŒ Ù…ÛŒ مانند. « مرده را ماند در گورش تنگ/ به دل سوخته ÙŠ من ماند/ به تنم خسته، كه مي سوزد از هيبت تب.» هست شب. اضطراب اينجا با ÙØ´Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ø®ÙÚ¯ÙŠ گور آمده. Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø¨Ù‡ علت ابری بودن: « در اين دنياي ابر اندود» خانه ام ابريست. «من دلم سخت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ست» زردها. شايد خاطره لادبن، برادر نيما، Ú©Ù‡ پس از کودتای سوم اسÙند 1300 بجبر به دولت كشور شمالي گريخت، در شب سرد زمستاني، در ذهن نیما ØÚ© شده، پارانويای اورا تشدید کرد: « من چراغم را در آمد Ø±ÙØªÙ† همسايه ام Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ… در يك شب تاريك/.. Ú¯Ù… شد او: از من جدا، زين جاده باريك. » " آي آدمها" Ø´Ø±Ø ØªÙ‚Ù„Ø§ÛŒ ناامیدانه ÙØ±Ø¯ÛŒ در اجتماعي خشن بوده Ú©Ù‡ با Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ùˆ طنزشاعر همراه است.
شاملو. در خاور میانه شاعر ملی به اسطوره Ù…ÛŒ پیوندد. از عکسها Ùˆ Ø´Ø±Ø Ø±ÙØª Ùˆ آمد با او میتوان اعتیاد او را به سیگار دید. انرژی زیاد او منبع لایزالی برای کارهای ادبی بود. شاملو دو قطبي روØÙŠ Ø±Ø§ با « به بودن يا نبودن» هاملتي مي آميزد: « ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ÙŠ Ø§Ø² نوميدي ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ÙŠ Ø§Ø² اميد» شبانه. Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø§Ø² تاريكي را چنین ميپردازد: « Ú†Ù‡ غم آلود شبي بود» شبانه.
سپهري. او در ÙلسÙÙ‡ شرق آرامش نسبي ÙŠØ§ÙØª. شاید Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ او تسکینی برای بی قراری Ø´ در تغییر مکان بود. با اينهمه تنهايي در سطور Ùˆ تصاويرش با Ø´ÙØ§ÙÙŠ بچشم ميخورند: « پشت هيچ ستانم / آدم اين جا تنهاست/ چيني نازك تنهايي من.» واØÙ‡ ÙŠ در Ù„ØØ¸Ù‡. « دور خواهم شد از اين خاك غريب/ دور بايد شد، دور» پشت درياها. « بوي هجرت مي آيد/ من به اندازه ÙŠ يك ابر دلم مي گيرد/ بايد امشب چمداني را/ كه به اندازه ÙŠ پيراهن تنهايي من جا دارد،» نداي آغاز. «چقدر تنها مانديم » دوست.
اخوان. او Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø±Ø§ با اعتياد به سيگار Ùˆ ØªØ³Ø¨ÙŠØ (اضطراب) تسكين داد.« كه Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ø±ÙˆÙŠ/ خورد آب ز پژمردگي دل.» Ú¯Ù„. « از تهي سرشار» چون سبوي تشنه. « آشياني بود، مسكين در ØØµØ§Ø± عزلتش Ù…ØØµÙˆØ±Â» مرثيه. « ديد اشكم را/ خامشي بهتر/ هم چون ابر ØØ³Ø±Øª خاموش بار من » پيوندها Ùˆ باغ.
منابع.
1. آرین پور، از نیما تا روزگار ØØ§Ø¶Ø±ØŒ زوار، تهران، 1376.
2. Ù† میری، مشغول قتل عام روزها هستم- نگاهی توصیÙÛŒ به شخصیت صادق هدایت، همشهری، 1381.
3. Ù… شاهرخی، ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÛŒÙ† ساعدی- آخرین روزها در پاریس، عصر نو، 1383 .
4. مریم رییس دانا https://ayandegi.persianblog.com .
5. https://sharghnewspaper.com/831012/html/litera.htm
6. www.psychologypsychiatry.com Felix Post
7. www.sciencenews.org/pages/sn_edpik/b_2.htm Ludwig A
8. www.hamshahri.net/vijenam/tehran/1381/810806/adab.htm
9. parvaztaoj.persianblog.com/1383_4_parvaztaoj_archive.html
10. www.hylit.net/ba/more/1392_0_2_0_M
11. https://www.iranonline.com/literature/index-nima.html
12. https://www.shamlou.org/
13. https://www.forughfarrokhzad.org/
14. https://www.sohrabsepehri.com/
15. https://www.sadeghhedayat.com/
16. https://mehdi1307akhavan1369.persianblog.com/
نازی نوشت
خیلی برام جالب بود Ú©Ù‡ مقاله به این زیبایی Ùˆ جامعی هنوز خوانده نشده Ùˆ خالی از نظریه است. کار شما واقعا عالی بود. موÙÙ‚ باشید