Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با آقای « آریابرزن زاگرسی »؛ نویسنده Ùˆ پژوهشگر----[ قسمت دوم ]
23- Ùکر نمی کنید، نیروهای اپوزیسیون بایستی دست از Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª گذشته بردارند Ùˆ با همبستگی خود، رنگ دیگری به تاریخ مبارزات معاصر بزنند ØŸ
من قبلا نوشته ام Ùˆ استدلال آورده ام Ú©Ù‡ « اپوزیسیون » در بیرون مرزها، ÙØ§Ù‚د « Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ معنای کلامی Ùˆ همچنین ÙØ§Ù‚د بار ØÙ‚وقی Ùˆ ÙلسÙÛŒ خودش » Ù…ÛŒ باشد. « اپوزیسیون » همانطور Ú©Ù‡ نامش ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند، به ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ برخاسته از جنبشهای متنوّع اجتماعی Ù…ÛŒ باشند Ùˆ واتاب دهنده ÛŒ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواسته های چنان جنبشهای اجتماعی هستند.
15- اگر به ایران برگردید به اولین جایی Ú©Ù‡ خواهید Ø±ÙØª کجا خواهد بود Ùˆ آنجا Ú†Ù‡ خواهید کرد؟
اگر ایرانزمین، روزی روزگاری از « شرّ آشویتس Ø®Ùّت آور آخوندی » آزاد شد Ùˆ از غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای بدویّت موکّلان Ùˆ شمشیر کشان اسلامیّت ØªÙˆØØ´ÛŒ گسست Ùˆ هنوز جانی Ùˆ رمقی در تن خسته Ùˆ آزرده ÛŒ وجودم برای بازگشت به وطن بود، با خودم عهد کرده ام Ú©Ù‡ یکراست به سر قبر « خمینی » بروم Ùˆ یکی از زیباترین دسته گلهایی را Ú©Ù‡ وجود دارد از یه مغازه Ú¯Ù„ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ بخرم Ùˆ بر سر قبر او بگذارم Ùˆ لختی به قبر این « نا انسان انسان نما » خیره شوم Ùˆ از ته دلم بر او درودها Ø¨ÙØ±Ø³ØªÙ… Ú©Ù‡ مرا از تمام آن خوش خیالیها Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ Ú©Ù‡ نسبت به « باتلاق اسلامیّت شمشیر اقتلویی » در دوران کودکی Ùˆ نوجوانی داشتم، برای همیشه Ùˆ ابد، آزاد Ùˆ رها کرد. اگر این نا انسان انسان نما نبود، شاید من تا آخرین Ù„ØØ¸Ù‡ های جان کندنم ØŒ تصوّر Ù…ÛŒ کردم Ú©Ù‡ « اسلامیّت » یه Ú¯ÙÙ‡ ارزشمندی Ù…ÛŒ باشد Ùˆ شایسته آن هست Ú©Ù‡ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ به او، Ùˆ به مومنانش گذاشت. ولی Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø± این « نا انسان انسان نما » Ùˆ تمام آنانی Ú©Ù‡ دور Ùˆ بر او بودند Ùˆ هنوز ارثیه خور دم Ùˆ دستگاه جنایتها Ùˆ تبهکاریها Ùˆ رذالتها Ùˆ خباثتها Ùˆ Ú©ØªØ§ÙØªÚ©Ø§Ø±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اراده ÛŒ خونخواهیهای ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© او Ù…ÛŒ باشند، اثبات کردند Ú©Ù‡ باتلاق اسلامیّت همین است Ú©Ù‡ آنها مروّج Ùˆ مبلّغ Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ آن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ « اسلام، هیچ چیز دیگری نیست؛ سوای جمیع رذالتهای بشری به طور کلّی Ú©Ù‡ در ساز Ùˆ کار کندوی ضØÙ‘Ú© ØµÙØª ولایت Ùقاهتی به خودش پیکر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است ». تا ÙØ±Ø§ رسیدن چنین روز خجسته ای ØŒ بیدار Ù…ÛŒ مانم Ùˆ هرگز چشمان Ø±ÙˆØ Ùˆ خیالات Ùˆ جان Ùˆ هستی ام را از « گشتن Ùˆ گشتن گرداگرد وقایع وطن » وانخواهم گرداند. اگر چنین روزی ÙØ±Ø§ رسد Ùˆ من توانستم به آنچه Ú©Ù‡ در سر دارم، جامه ÛŒ واقعیّت بپوشانم، سپس خواهم Ø±ÙØª در گوشه ای از یک روستای با ØµÙØ§ در دل کوهستانهای دور Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ ایرانزمین. دوست دارم به آواز Ùˆ Ù¾Ú†Ù¾Ú†Ù‡ ÛŒ طبیعت ایرانزمین، دل سپارم Ùˆ برای چندمین Ùˆ چندمین بار، غرق دنیای دوست داشتنی « تراژدیهای شاهنامه Ùˆ خدایان اساطیری مردم جهان Ùˆ دنیای لطی٠و ظری٠و عزیز اسکار وایلد Ùˆ هانس کریستیان آندرسن » شوم. از جوامع انسانهای زÙمخت Ùˆ خشن Ùˆ زورگو Ùˆ خونریز Ùˆ ریاکار Ùˆ ØÙ‚Ù‘ Ú©ÙØ´ØŒ گریزانم Ùˆ گریزانم.
16- برای مردم داخل ایران چه پیام و یا پیشنهادی دارید؟
پیام ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù†ØŒ کار من نیست؛ زیرا Ù…Ùنجی Ùˆ رسول هیچ قاهر ÙØ±Ø§Ú©Ø§Ø¦Ù†Ø§ØªÛŒ یا مامور زمینی مقتدران ØØ±ÛŒØµ Ùˆ بلعنده ÛŒ جهان نیز نیستم Ú©Ù‡ بخواهم تکلی٠دیگران کنم، Ú†Ù‡ باید یا نباید بکنند. برای من Ú©Ù‡ بیش از دو دهه است در غربت اجباری، Ù…ØÚ©ÙˆÙ… ماندن هستم Ùˆ نه تنها در بستر رویدادهای میهنی نمی باشم؛ بلکه هیچ نقشی نیز در ارگانهای تصمیم گیرنده ÛŒ کشوری ندارم، آنگاه نظر دادن در باره ÛŒ چگونه Ø±ÙØªØ§Ø± کردن ملّت، خیلی مضØÚ© Ù…ÛŒ باشد. اگر کاری کارستان بتوانم برای میهنم Ùˆ مردم خودم Ùˆ جهان Ùˆ موجودات به طور کلّی بکنم، همین است Ú©Ù‡ در جهان، به گونه ای بزییم Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ لیاقت زندگی ÙØ±Ø¯ÛŒ خودم را در « گیتی آرایی Ùˆ تلاش برای خوشزیستی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ همنوعانم » نشان داده باشم؛ یعنی طوری زیستن Ú©Ù‡ بتوان به سهم خویش از خشونتهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ تجاری Ùˆ نظامی Ùˆ امثالهم کاست Ùˆ کاست؛ ØØ§Ù„ در هر گوشه ای از جهان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد باشد.
هیچ چیزی در جهان، ویرانگرانه تر از « جنگهای مذهبی » نیست Ú©Ù‡ نیست. مذاهبی Ú©Ù‡ با ریختن خون انسانها Ùˆ دگر اندیشان بخواهند ملاط برای گسترش اجباری اعتقادات خود Ùˆ ساختن « مکانهای مثلا مقدّس برای الاهان مستبد Ùˆ خونریز خود » برپا دارند، مومنان به چنان مذاهبی، اصلا Ùˆ ابدا انسان نیستند Ùˆ باید در Ùکر این بود Ú©Ù‡ تمام رگ Ùˆ ریشه های Ùونکسیونالیستی چنین جانورانی را خنثا Ùˆ از کار انداخت. مذاهبی Ú©Ù‡ « شراب خوشیهای آدمی » را در میکده ÛŒ کنار دیگران بودن، ساقی نباشند، چنان مذاهبی، شکنجه گاه Ùˆ جهنّم آدمی هستند. من آرزو Ù…ÛŒ کنم ایرانیان در هر کجای جهان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ باشند، روزی روزگاری به « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان خود = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » با گشوده Ùکری Ùˆ مسئولیّت تام، رو آورند Ùˆ هرگز بسان Ú©ÙØªØ§Ø±Ø§Ù† Ùˆ لاشخورها، Ùقط نظاره گر « خونریزی Ùˆ ابزار جانستانی برای ØÚ©ÙˆÙ…تگران بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ » نشوند. امیدوارم.
امروزه روز، Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما، خیلی Ú©Ù‡ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùکری کرده اند، گاه گداری Ú©Ù‡ لبه ÛŒ تیز شمشیر خشونت مآب Ùقاهتی، سیلابوار خون Ù…ÛŒ ریزد، شعار « رعایت ØÙ‚وق بشر » را در گوشه Ùˆ کنار بر زبان Ùˆ قلم Ù…ÛŒ رانند. ولی همین Ø·ÛŒÙØŒ هنوز نمی داند Ùˆ شاید هم نمی خواهد به دلیل سوائق Ùˆ تعلّقات ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ سازمانی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ گروهی Ùˆ صدها دلیل ریز Ùˆ درشت دیگر بپذیرد Ùˆ دریابد Ú©Ù‡ « اعلامیّه ÛŒ ØÙ‚وق بشر » در مقایسه با « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم سرزمین خودش »، ØÚ©Ø§ÛŒØª سطل آب Ùˆ وسعت گسترده ÛŒ دریا Ù…ÛŒ باشد. ملّتی Ú©Ù‡ Ø¢ØÙ‘ادش « از Ù„ØØ§Ø¸ پرنسیپ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ برای جان Ùˆ زندگی دیگران »، هیچ مسئولیّت Ùˆ هوشیاری Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ نگزارند، نوشتن هزاران اعلامیّه ÛŒ ØÙ‚وق بشر Ùˆ ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ زدن تبصره های آن در هر Ú©ÙˆÛŒ Ùˆ برزن، هرگز هیچ تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ کارکردی نخواهند داشت Ú©Ù‡ نخواهند داشت. چیزی بایستی پرنسیپ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ من بشود تا من به واقعیّتهای نامتعار٠و گوناگون، ارزش Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… بگزارم. وقتی ما، تنوّع Ùˆ دگراندیشی Ùˆ نامتعارÙÛŒ Ùˆ کثیر خدایی را از ذهنیّت Ùˆ روان Ùˆ شعور Ùˆ Ùهم Ùˆ امکانهای باهمزیستی خود، تبعید Ùˆ گور به گور Ù…ÛŒ کنیم، آنگاه، Ø¨ØØ« از آزادی Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ دمکراتیک، ØØ±Ù بی پایه ای خواهد بود. نتیجه ÛŒ سالها شعار دادن مدّعیان را Ù…ÛŒ توان در پوزخندهای آن جوان خندانی تجربه کرد Ú©Ù‡ طناب دار را به گردنش آویختند Ùˆ ما نظاره گر ایستادیم؛ یعنی پوزخندی به ØÙ…اقتها Ùˆ ØÙ‚ارتها Ùˆ تسلیم شدنها Ùˆ شاخه شونه کشیدنهای بی سبب ما مدّعیان Ú©Ù‡ به سیطره Ùˆ استیلای استبداد ØØ§Ú©Ù…ان بی لیاقت، تن در Ù…ÛŒ دهیم Ùˆ زیستن زاغ وار خود را توجیه Ùˆ تبرئه Ù…ÛŒ کنیم. هنوز تصویر خنده بر لب آن رادمنش جانباخته در خاطر من، زنده Ùˆ Ø´Ùّا٠می درخشد Ùˆ شاید تا زنده ام، تصویر خندان او از برابر چشمانم، Ù…ØÙˆ نشود. لبخندهای او، تمسخر تمام آن ادّعاهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ما ایرانیان برونمزری Ùˆ درونمرزی، ØØ¯ÛŒØ« آنها را شبانه روز در وبسایتها Ùˆ وبلاگها Ùˆ نشریه ها Ùˆ رادیوها Ùˆ تلویزیونها Ùˆ رسانه های گوناگون، روضه وار بیخ گوش همدیگر Ù…ÛŒ خوانیم Ùˆ گامی برای واقعیّت پذیری آنها بر نمی داریم Ú©Ù‡ بر نمی داریم.
17- تلاشهای ادبی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان برونمرز ÛŒ را تا Ú†Ù‡ اندازه برای آینده ÛŒ ایران Ù…Ùید Ù…ÛŒ دانید؟
اگر ایران، آینده ای داشته باشد البته!. اکنونش Ú©Ù‡ خبر از ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ به دنبال ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ من هنوز ÙØ±Ø¯Ø§Ù‡Ø§ را نمی توانم در مخیله ام، مجسّم کنم؛ زیرا جهان، آنقدر در « اقیانوس خشونتها Ùˆ چپاولها Ùˆ خونریزها Ùˆ غارتگریها Ùˆ سرعت سرسام آور رقابتهای اقتصادی غوطه ور است » Ú©Ù‡ ØÙ‚یقتا نمی دانم سرنوشت میهن Ùˆ مردمش در لابلای این چرخ هولناک واقعیّتهای جهانی، به Ú†Ù‡ روزی خواهد Ø§ÙØªØ§Ø¯. نمی دانم. آنقدر نگرانی Ùˆ دلهره بر آیینه ÛŒ خیالاتم، غبار Ø´Ú©Ù‘ Ùˆ اضطراب Ùˆ بدگمانی نشانده است Ú©Ù‡ دیگر نمی توانم با ضرس قاطع، چیزی بگویم؛ آنهم در باره ÛŒ آنچه به نام « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ برونمرزیان » نامیده Ù…ÛŒ شود. تازه باید پرسید کدام ÙØ¹Ø§Ù„یّتها؟ اگر این نشستها Ùˆ سخنرانیها Ùˆ پالتاک بازیها Ùˆ بگو مگوها Ùˆ شعر خوانیها باشد Ú©Ù‡ باید عرض کنم، اینگونه رویدادها، بیشتر به لا٠در غربت Ù…ÛŒ مانند تا کاری کارستان کردن. وقتی من ایرانی از بستر خاک میهنم Ùˆ واقعیّتهای زنده ÛŒ آن با زور Ùˆ اجبار Ùˆ ناخواسته، کنده Ùˆ آواره Ùˆ پرتاب به غربتها شده ام، چگونه Ù…ÛŒ توانم به جایی دوباره بند بخورم Ú©Ù‡ درد Ùˆ التیام پاره - پاره شدن ریشه هایم، هنوز التیام Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند Ùˆ روز به روز نیز به استهلاک قوایم، شدّت Ù…ÛŒ دهند. ØØ¯ÛŒØ« یک سال Ùˆ دو سال Ùˆ دهه ها Ùˆ قرنها نیست. ØØ¯ÛŒØª هزاره ایست Ú©Ù‡ از قادسیّه، شروع شد Ùˆ به امروز رسیده است Ùˆ همچنان ادامه دارد. مهاجران نیز با رویا Ùˆ خیال بازگشت به وطن، نقاب در خاک گور Ù…ÛŒ کشند Ùˆ آب از آب، تکان نیز نمی خورد. تنها تسلّای دل تمام آنانی Ú©Ù‡ هنوز مرگ در جایی به آنها کمین نزده است، همین Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در Ù…ØÙÙ„ بزرگداشت دوستان رخت بر بسته در باره ÛŒ « عشق به وطن Ùˆ در Ùکر مردم Ùˆ آینده ÛŒ وطن بودن شخص Ø±ÙØªÙ‡ » داد سخن بدهند Ùˆ باز، هیچ Ùˆ هیچ Ùˆ هیچ!. مدار واقعیّتها همچنان بر همان گردونه ای Ù…ÛŒ چرخد Ú©Ù‡ بیش از هزار سال آواره گیهای هولناک با عواقب وخیم برای میهن Ùˆ بازمانده گان، همچنان چرخیده است Ùˆ هنوز چرخان Ù…ÛŒ باشد.
وقتی من ایرانی Ù…ÛŒ بینم در همین سرزمینهای اروپایی، هر گاه کثیری از متÙکّران Ùˆ ØµØ§ØØ¨ ایده ها Ùˆ اÙکار Ùˆ دانشورزان Ùˆ نویسنده گان Ùˆ هنرمندان معاصرشان بخواهند سخنرانی کنند در پای سخنرانی آنها، ردی٠به Ø±Ø¯ÛŒÙØŒ صدی نود ÙØ¹Ù‘الین Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانها Ùˆ موسسات کلیدی یک ملّت، برغم Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª شدید Ùکری Ùˆ عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی، گرد آمده اند Ùˆ با جان Ùˆ دل به ØØ±Ùهای سخنرانان گوش Ù…ÛŒ کنند تا چیزی از Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنان بیاموزند Ùˆ در زندگی پراکتیکی برای مردم Ùˆ میهن خودشان، از آن آموخته ها Ùˆ شنیده ها، عصای Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ هنر تصمیمگیری Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ØŒ آنگاه بعدش Ù…ÛŒ آیم همسان چنین تجربه ای را نه در وطن؛ بلکه در غربت ÙˆØ§Ù†ÙØ³Ø§ به دنبالش Ù…ÛŒ گردم Ùˆ هرگز پیدا نمی کنم، باور کنید این جاست Ú©Ù‡ به تمام آنچه Ú©Ù‡ « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ برونمرزیان » نامیده Ù…ÛŒ شود، خنده ام Ù…ÛŒ گیرد. شما اگر عمق ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ را بخواهید ببینید Ùˆ دریابید، Ø§Ù…ØªØØ§Ù†Ø´ ضرر ندارد. من ØØ§Ø¶Ø±Ù… از « استاد منوچهر جمالی » تمنّا کنم Ú©Ù‡ دو ساعتی از وقت خودش را برای علاقمندان، بویژه مدّعیان عرصه ÛŒ سیاست خانمانسوز از نوع ایرانی اش البته، صر٠کند Ùˆ در باره ÛŒ « نقش Ùˆ تاثیر منش پهلوانی در دامنه ÛŒ کشور داری » سخنانی را بر زبان براند. اگر شما Ùˆ یا Ø§ØØªÙ…الا دیگر کنجکاوان توانستید در پای سخنرانی Ø§ØØªÙ…الی « استاد جمالی »، مدعیّان عرصه ÛŒ مثلا سیاست را از بخش مشروطه خواهان رنگارنگ بگیرید تا کرباس هزار رنگ ملیّها Ùˆ چپها Ùˆ مذهبیها Ùˆ لیبرالها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک پیدا بکنید Ùˆ یکی یکی مدّعیان را به من نشان بدهید، همین جا به شما قول شر٠می دهم Ú©Ù‡ در برابر دیدگان شما Ùˆ دیگران، تمام آنچه را تا امروز Ú¯ÙØªÙ‡ ام، بازپس بگیرم Ùˆ هر Ú†Ù‡ را نیز نوشته ام، در آتش بیÙکنم. امکان ندارد!. آنقدر رویای چنین روز خجسته ای؛ آنهم در ایرانزمین Ùˆ نه Ùقط در برونمرزها، برایم زیبا Ùˆ سرشار از امید است Ú©Ù‡ آرزو Ù…ÛŒ کنم ایکاش نقّاش بودم تا Ù…ÛŒ توانستم تصوّر خودم را از چنین گردآمدنهای رویایی بر بوم نقّاشی، مصوّر Ùˆ مجسّم کنم. ایکاش Ù…ÛŒ توانستم.
بدبختی ما ملّت، ریشه های عمیق تری دارد. کسی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد Ùقدان واقعیّت پذیری چنین آرمانها Ùˆ آرزوهایی را با گوشت Ùˆ پوست خون خودش بÙهمد، باید در این باره بیندیشد Ú©Ù‡ چرا « امیر کبیرها » در خلوت خود، آنچنان با بغضی Ø®Ùقان آور گریستند Ú©Ù‡ هیچ ابر بهاری تا کنون نگریسته بود Ùˆ بعدش چرا شاهرگشان را بریدند؟. چرا آن « پیر اØÙ…د آبادیها » برغم خطاهای پراکتیکی از جایگاهی Ú©Ù‡ لیاقتش را دارند به پایین کشیده Ù…ÛŒ شوند ومØÚ©ÙˆÙ… Ù‚ÙØ³ تنهایی آلاچیق خودشان تا Ù„ØØ¸Ù‡ های مرگ Ù…ÛŒ شوند؟. چرا « صادق هدایتها Ùˆ ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÛŒÙ† ساعدیها » Ùˆ دهها Ù†ÙØ± امثال اینان در غربتها، خود را Ù…ÛŒ کشند؟. چرا « صادق چوبکها »، جلای وطن Ù…ÛŒ کنند Ùˆ برای Ú¯Ù… Ùˆ گور کردن خودشان، وصیّت Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا جنازه شان را بسوزانند Ùˆ خاکسترشان را بر باد دهند؟. چرا با استعدادترینها Ùˆ لایقترینها، مجبور به گریختن Ùˆ مهاجرت از وطن یا خانه نشین Ùˆ معتک٠خرابات Ùˆ عزلت تنهایی Ù…ÛŒ شوند؟. چرا هر کسی Ú©Ù‡ خواست، گامی ارزشمند برای ØÙ„Ù‘ Ùلاکتهای این سرزمین بردارد، تمام آبا Ùˆ اجداد Ùˆ خانواده Ùˆ خویشانش، ریشه Ú©Ù† Ùˆ قلع Ùˆ قمع شدند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ شوند؟. چرا دهان « ÙØ±Ùّخی یزدیها » را Ù…ÛŒ دوزند؟ چرا « میرزاده عشقیها Ùˆ اØÙ…د کسرویها Ùˆ رضا مطلومانها » Ùˆ امثالهم را ترور Ù…ÛŒ کنند؟. چرا برای « ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯Ù‡Ø§ » در سرزمین قد کوتاهان [ = کوتوله مغزها، ØØ§Ø³Ø¯Ø§Ù†ØŒ دنباله روها، مومنان به هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ØŒ متابعین مقلّد مجتهد خودی Ùˆ مجتهد بیگانه!ØŒ مجیز گوها، Ú©Ù… مایه ها Ùˆ امثالهم ]ØŒ مدار زندگی بر ØµÙØ± درجه Ù…ÛŒ چرخد؟. باید دید Ùˆ پرسید چرا آن وطنی را Ú©Ù‡ « ØØ§Ø¬ Ø³ÛŒÙ‘Ø§Ø Â» در ØØ¯ÙˆØ¯ یکصد Ùˆ چهل سال پیش، Ø³ÛŒØ§ØØª کرده بود، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است در « دوره ÛŒ خو٠و ÙˆØØ´Øª » به سر Ù…ÛŒ برد؟. چرا Ùˆ به کدامین دلایل ناپژوهیده Ùˆ ناکاویده Ùˆ کتمان شده ØŸ. Ùˆ چراهایی از این دست؟. شاید با اندیشیدن برای ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخهای درخور برای این « چراها؟ » بتوان « معمّای بر آورده نشدن چنان آرزویی » را کش٠کرد Ùˆ شناخت. شاید!.
اشتباه برداشت نکنید. من نمی خواهم چیزی را سیاه مطلق ببینم Ùˆ ارزش تلاشها Ùˆ کوششهای برونمرزیان را؛ ولو Ø§ÙØ´Ø§Ú¯Ø±ÛŒ جنایتهای ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقها باشد، دست Ú©Ù… بگیرم. من امّا از آن دسته ÙØ¹Ø§Ù„یّتها Ú©Ù‡ هنوز ما ملّت پراکنده Ùˆ سرگردان را به هم نمی رسانند، دلخوش نیستم. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنید Ú©Ù‡ مغزه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ »؛ یعنی ایجاد شیره ÛŒ چسبنده Ùˆ انسجام بخش به تمام نیروهای از هم گریز. ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ تولید چیزنویسی Ùˆ ژورنالیسم خبری نیست. اشتباه نکنیم. تولید ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ› سوای کاغذ سیاه کردن Ùˆ شاخه شونه کشیدن بر روی یکدیگر است. نزدیک به سی سال، مهاجرت Ùˆ پشتوانه ÛŒ تجربه ÛŒ آنهمه ÛŒ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهای قرن به قرن بایستی مدّعیان را به یک ØØ¯Ù‘اقلی رضایت بخش از همگرایی Ùˆ هماندیشی Ùˆ همپرسی Ùˆ همدردی Ùˆ همپایی رسانده باشد تا آدم بتونه ØØ±Ùهای خوشبینانه بزند Ùˆ امیدهای شمعسان نیز داشته باشد. بردارید تاریخ نویسنده گان تبعیدی آلمان را در دوران ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، مطالعه Ùˆ بررسی کنید تا متوجّه ÛŒ عمق تضاد Ùˆ ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ§ØØ´ ما با دیگران بشوید. از یاد نیز نبرید Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی از ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، به مراتب، خشونت زاتر Ùˆ کثی٠تر Ù…ÛŒ باشد؛ زیرا نه به نام نژاد Ùˆ جهانخواری Ùˆ امثالهم؛ بلکه به نام « خدا Ùˆ دین » به نابودی ایران Ùˆ جهان، کمر بربسته اند. نویسنده گان تبعیدی آلمان بدون آنکه Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª عقیدتی Ùˆ نظری Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی خود را بخواهند مانعی برای مبارزه Ùˆ گرد آمد خودشان در گلاویز شدن با ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری بدانند، یکپارچه دست در دست یکدیگر دادند Ùˆ در پروسه ÛŒ سرنگونی ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، نقش به سزایی را Ø§ÛŒÙØ§ کردند. ولی ما کجا ایستاده ایم؟. کثیری از همین ÙØ¹Ù‘الان مثلا دامنه ÛŒ سیاست Ú©Ù‡ بعضی از آنها ØØªÙ‘ا در سیاهچالهای همین Ùقها بوده اند Ùˆ بسیاری از بستگانشان را نیز همین سیستم Ù…Ø®ÙˆÙØŒ اعدام کرده اند، اکنون شده اند مشاور مستقیم ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی!. من نمی دانم اگر اینان اپوزیسیون Ùˆ داعیه ÛŒ مبارزه ÛŒ سیاسی دارند، پس Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´Ø§Ù† با ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ùˆ مقیم خارج بودنشان دیگر Ú†Ù‡ صیغه ایه؟. ما با اینگونه ÙØ¹Ù‘الین سیاسی به هیچ کجا نخواهیم رسید؛ سوای آنکه عمیق تر Ùˆ عمیق تر در باتلاق قهقرایی Ùˆ وامانده گیهای تاریخی Ùˆ توسعه ÛŒ مصائب میهنی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ ÙØ±ÙˆØªØ± Ùˆ ÙØ±ÙˆØªØ± خواهیم Ø±ÙØª. همین.
18- چه پیشنهادی به نویسندگان جوان دارید؟
یاد بگیرند برای اثبات « اوریژینالیته ÛŒ خود » ØŒ بسان « هزاردستانی » باشند Ú©Ù‡ « اسکار وایلد »، داستانش را به شیواترین ÙØ±Ù… ممکن بیان کرده است؛ یعنی « ناممکنها را واقعیّت پذیر کردن ». یعنی با شور Ùˆ اشتیاق شعله ور خود بر خلا٠مسیر رودخانه شنا کردن. یعنی به مصا٠تمام دستگاه Ù‚Ø¯Ø±ØªØØ±ÛŒØµØ§Ù† بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ Ø±ÙØªÙ†. یعنی یک تنه، پهلوان میدان خویشآزمایی شدن Ùˆ Ø±ÙØªÙ† به Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù† مجهولات. یعنی با تاثیر گذارترین واژگان ÙØ±Ø¯ÛŒ در برودت زمستان Ùˆ یخبندان اختناق میهن، آتش زندگی را به رگهای جامعه تزریق کردن؛ ولو نیک بدانند Ú©Ù‡ تمام جان Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ روØÛŒ Ùˆ مادّی Ùˆ Ùکری Ùˆ پراکتیکی خودشان، پایان تلخی را همچون سرنوشت « Ú¯Ù„ سرخ در داستان اسکار وایلد = The Nightingale and the Rose » داشته باشد. یاد بگیرند در ÙØ¶Ø§ÛŒ یخبسته ÛŒ استبدادهای اجتماعی Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تی، « ÙØ±ÙˆØ²Ø§Ù†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ مشعل امیدهای انسانی » باشند. Ùقط نویسنده ای اصیل Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بسیار تاثیر گذار خواهد نوشت Ú©Ù‡ گوهر تجربیات پخته Ùˆ پرورده ÛŒ خودش را در مقام « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘تی نامتعار٠و ناهمگون » با دلیری Ùˆ گستاخی Ùˆ رادمنشی در نوشته هایش، پدیدار Ùˆ عریان کند.
19- آیا جمهوری اسلامی، تن به قرارداد ترکمنچای یا گلستان دیگری خواهد داد؟
گرداننده گان Ùˆ Ø°ÛŒÙ†ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ ØØ§Ú©Ù…ان بی لیاقت Ùˆ ÙØ§Ù‚د ÙØ±Ù‘ÛŒ Ú©Ù‡ ایرانزمین را « غنیمت غزواتی » خود Ù…ÛŒ دانند، هیچگاه باغبان این سرزمین نبوده اند Ùˆ نیستند Ú©Ù‡ بخواهند غم باغ وطن Ùˆ مردم آن را داشته باشند. ØÚ©ÙˆÙ…تگرانی Ú©Ù‡ شمشیر به دست Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ در اوج تØÙ‚یر ایرانیان Ùˆ ستم Ùˆ زورگویی به قتل عام شهروندان این آب Ùˆ خاک Ùˆ قلع Ùˆ قمع کردن هر مخال٠اقتدار ناØÙ‚Ù‘ خودشان، سعی بلیغ الهی دارند Ùˆ به خونریزیها Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ شکنجه ها Ùˆ ترورها Ùˆ Ø§Ø¬ØØ§Ù Ùˆ غارت Ùˆ تجاوز خود، ØØªÙ‘ا Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± Ù…ÛŒ کنند Ùˆ گزارش جنایتها Ùˆ اعدام کردنها را از برنامه های سراسری تلویزیون، پخش Ù…ÛŒ کنند، چنین ØÚ©ÙˆÙ…تگرانی نه تنها مادر خود را Ù…ÛŒ گایند Ùˆ Ù…ÛŒ ÙØ±ÙˆØ´Ù†Ø¯ Ùˆ زن Ùˆ بچّه ÛŒ خودشان را قربانی همیشه ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده ÛŒ غرایز Ùˆ سوائق Ùˆ ترضیه ÛŒ ØØ±Øµ جاه طلبیها Ùˆ اقتدار خواهیهای خود Ù…ÛŒ کنند؛ بلکه از ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† وجب به وجب غنیمت باد آورده نیز، هیچ ابایی ندارند؛ زیرا برای هیچ گوشه ای از این سرزمین، خردلی زØÙ…ت Ùˆ کوشش Ùˆ رنج شبانه روزی نکشیده اند Ú©Ù‡ نکشیده اند. اینان، سارقان تاریخ هستند Ú©Ù‡ غنائم خود را مدیون جنایتهایی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ تا امروز در ØÙ‚Ù‘ ابناء بشر مرتکب شده اند. ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی، برای دو روز ماندن در اقتدار بی بنیان خود، ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ تمام کائنات را نیز قربانی کنند Ùˆ هزاران انسان را روز به روز از دم تیغ اقتلویی خود بگذارند. اینان بی پرنسیپانند همچون خالق خود Ú©Ù‡ هیچ بویی از آدمیگری در هیچ سلولی از وجود آنان نمی توانید پیدا کنید. اینان اگر ایراندوست Ùˆ ایرانپرور Ùˆ آرزومند آبادانی Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ ایران Ùˆ مردمش بودند، هیچگاه شمشیر به دست نمی Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. اتکّا به شمشیر Ùˆ ÙØ¹Ù‘ال کردن گیوتین اقتلویی الله؛ یعنی رسالتی Ú©Ù‡ آخوند جماعت، عبادت Ùˆ کاربست آن را امتداد شغل شری٠انبیاء Ùˆ ائمه اطهار خبیث Ù…ÛŒ داند. برای چنین ØØ§Ú©Ù…انی، وطن Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ ارجمندی گوهر آدمی Ùˆ شر٠و آبرو، هیچ معنایی ندارد Ú©Ù‡ در وجدان نداشته ÛŒ آنها بخواهد ایجاد شعله ÛŒ اخگر سانی از مسئولیّت بکند. اینان از روز اوّل پیدایش خود، نطÙÙ‡ شان در زهدان « کاسبکاری Ùˆ برده داری Ùˆ چپاول Ùˆ غارت » Ù¾ÛŒ ریخته شده بود. بنابر این، Ø´Ú© کردن به Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنها یا تعجّب کردن از اقدامهای ابلهانه Ùˆ اØÙ…قانه ÛŒ آنها؛ یعنی نشناختن آنها در آنچه Ú©Ù‡ بالذّات هستند. اینان همینند Ú©Ù‡ هستند Ùˆ همینند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کنند. انتظار اقدامهای میهندوستانه Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ با شعور داشتن از آنها؛ یعنی خود ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ. گرداننده گان آسیاب خونریز Ùقاهتی، برای به چرخش در آوردن ماشین اقتدار Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یّت مطلق استبدادی خود بر ایران Ùˆ ذهنیّت Ùˆ روان Ùˆ شعور ایرانی جماعت، ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ تن به هر کاری بدهند؛ ولو خود ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ علنی در « وال استریت آمریکا » باشد.
20- اگر رژیم، چنین قراردادی را امضاء نماید، موضعگیری شما در مقابل آن چه خواهد بود؟
من با یک Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ دو Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ اقدامهای خاصّی از گرداننده گان این سیستم، مسئله ندارم Ú©Ù‡ بخواهم بخشی از Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنان را رد کنم Ùˆ بخشی را تایید؛ بلکه من با تمامیّت این سیستم Ùˆ گرداننده گان آن، مسئله دارم. این ØÚ©ÙˆÙ…ت برای من در هیچ ÙØ±Ù…ÛŒ Ùˆ شکلی، هرگز ØÙ‚ّانیّت نداشته Ùˆ ندارد Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª خودم را سالهاست Ú©Ù‡ با صدایی رسا Ùˆ گویا Ùˆ رک Ùˆ پوست کنده بر زبان Ùˆ قلم رانده ام. این سیستم، کلا Ùˆ اساسا، سیستم تØÙ‚یر کننده Ùˆ خاصم Ùˆ نابودگر تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ انسان ایرانی به معنای وسیع کلمه است. برای من، این تبهکاران الهی، هیچگاه ایرانی نبوده اند Ùˆ نیستد؛ بلکه چپاولگرانی هستند Ú©Ù‡ ماسک ایرانی به خود آویخته اند Ùˆ رسالت خود را نابودی Ùˆ نیست کردن هر آن چیزی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ کوچکترین نشانه ای از ایران Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ دارد. اینان خاصمان همیشه Ú¯ÛŒ ایران Ùˆ ایرانی بوده اند Ùˆ هستند Ùˆ اگر آینده ای برای ایرانزمین، وجود داشته باشد، همچنان خاصم ÙØ·Ø±ÛŒ آن خواهند ماند. بنابر این، من تمام گرداننده گان این سیستم ترور Ùˆ ÙˆØØ´Øª Ùˆ ØØ§Ùظان Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ دست اندر کاران مستقیم Ùˆ غیر مستقیم آن را خیانتکاران Ùˆ جنایتکارانی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ مسئول تمام بدبختیها Ùˆ مصیبتها Ùˆ قهقرائیهای ایران Ùˆ مردمش Ù…ÛŒ باشند. جایی Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگران یک سرزمین برای Ø¢ØÙ‘اد آن، هیچ ØÙ‚Ù‘ Ùˆ ØÙ‚وقی قائل نباشند Ùˆ تنها هنر Ùˆ ابتکار Ùˆ رسالت خود را غارت ØÙ‚وق مردم بدانند Ùˆ جانستان آنها باشند، دیگر Ú†Ù‡ توقعی از بیگانه گان طمّاع Ùˆ خرس اشتها Ù…ÛŒ توان داشت؟. این سیستم را بایستی با تمام تار Ùˆ پودش، Ù…ØÙˆ Ùˆ سر به نیست کرد؛ طوری Ú©Ù‡ در تاریخ ایران از آن به نام « جمهوری سیاهی Ú©Ù‡ مجموع تمام خباثتهای تاریخ بشری بود » به شمار آید. سیستمی Ú©Ù‡ همچون بختکی شوم Ùˆ منØÙˆØ³ در دورانی از تاریخ وطن بر میهن Ùˆ مردم، غالب اقتلویی شد؛ ولی سرانجام از پا در آمد Ùˆ ریشه Ú©Ù† شد. این سیستم Ùˆ گردانندگان آن تا زمانی Ú©Ù‡ به ایدئولوژی Ùˆ اصول مذهب Ù…Ù†ØØ· Ùˆ مزخر٠خود، اتّکا دارند Ùˆ خود را ÙØ¹Ù‘ال مایشاء Ù…ÛŒ دانند Ùˆ مسئولیّت هیچ چیزی را نیز به عهده نمی گیرند، سیستمیست ÙØ§Ù‚د ØÙ‚ّانیت Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تگرانش مطلق ستمگر Ùˆ جبّار Ú©Ù‡ تلاش برای ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ آن؛ یعنی بال Ùˆ پر دادن به درخت شکوهمند آزادی ÙˆØ³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ مردم Ùˆ آبادانی ایران Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ پروری Ùˆ جهان آرایی.
21- چرا آقای پوتین با ØªØØ±ÛŒÙ…های بیشتر جمهوری اسلامی ایران مخال٠است؟
یک واقعیّت را هر چقدر نیز تلخ Ùˆ ناگوار باشد، بایستی بپذیریم Ùˆ آن اینکه، روسها هیچگاه دوستان ما نبودند Ùˆ نیستند Ùˆ پیوسته، ذلالت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùˆ ضع٠و زبونی Ùˆ بیچاره Ú¯ÛŒ Ùˆ نوکر ØµÙØªÛŒ Ùˆ وطن ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ ما را از همان عهد تزارها تا همین امروز در سر داشته اند Ùˆ هنوز دارند Ùˆ در آینده نیز خواهند داشت. اینکه ما ایرانیها به طور کلّی، خواه خیر خواه وطن باشیم، خواه غارتگر وطن، بخواهیم با این تصوّر بزییم یا به این مرض، مبتلا باشیم Ú©Ù‡ روسها، دوستان ما هستند؛ چونکه همسایه ÛŒ ما Ù…ÛŒ باشند، خود ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ Ù…ØØ¶ است Ùˆ خبر از Ùقدان آگاهی عمیق از تاریخ ایران Ùˆ جهان Ùˆ از واقعیّت زندگی بر روی کره زمین Ù…ÛŒ دهد. رسم همسایه داری را آموختن Ùˆ ارج گزاشتن، سوای دل خوش داشتن به همسایه های طمّاع Ùˆ ØØ§Ø³Ø¯ Ùˆ کینه توز Ù…ÛŒ باشد. ایرانزمین در هیچ کجای جهان، دوستان خیرخواه Ùˆ خادم مطلق ندارد. مسئله اینه Ú©Ù‡ ما ایرانیها، هنوز نمی دونیم « دیپلماسی » یعنی چی؟ Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ Ùˆ راه Ùˆ رسم مردم ما در همسایه داری چیه؟. وقتی ØÚ©ÙˆÙ…تگران ایرانی ندانند Ùˆ Ù†Ùهمند Ú©Ù‡ « اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم ایرانزمین » چیست Ùˆ کدامین پرنسیپها را برای کشور آرایی Ùˆ شیوه های رویاروی با همسایه گان خودش پرورانیده است- Ú†Ù‡ آنانی Ú©Ù‡ دیوار به دیوار مرزهایش هستند، Ú†Ù‡ آنانی Ú©Ù‡ آن سوی آبها Ùˆ مرزهای وطن Ù…ÛŒ باشند - خود به خود پیداست Ú©Ù‡ هر گونه ØØ±Ú©Øª Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ تصمیمگیری گردانندگان سکّان کشتی وطن، اقدامی بخار معده ای Ù…ÛŒ باشد Ùˆ ÙØ§Ù‚د چشم اندازهای عاقبت اندیشی. اگر باورتان نمی شود، Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ « ناصرالدّین شاهی » را در مدّ نظر بگیرید Ùˆ برآورد کنید تا تئاترهای مضØÚ© Ùˆ سرا پا ØÙ‚ارت آمیز « اØÙ…دی نژاد » در سازمان ملل. Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª سیاستگران روسیه در هر دورانی Ú©Ù‡ بوده باشد، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´Ø§Ù† به معنای دل سوزاندن Ùˆ از جیب خود مایه گذاشتن برای ایران Ùˆ مردمش نبوده Ùˆ نیست Ùˆ هرگز نیز نخواهد بود؛ بلکه Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª آنها با سیاستگران جهانی، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ Ú†Ú© Ùˆ چونه زدن بر سر میزان Ùˆ مقدار بلعیدن Ùˆ Ù„ÙØª Ùˆ لیس کردن طعمه ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ نامش ایرانزمین Ù…ÛŒ باشد. سیاستگران روسیه، اگر Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªÛŒ Ù„ÙØ¸ÛŒ در مجامع بین المللی از خود بروز Ù…ÛŒ دهند، صر٠نظر از جار Ùˆ جنجالهای عرصه ÛŒ بی مقدار پولیتیک جهانی Ùˆ شاخه شونه کشیدنهای اقتدارخواهی بیشتر، Ø¨ØØ« بر سر Ùقط Ùˆ Ùقط « تقسیم غارت منابع جهان » Ù…ÛŒ باشد؛ نه آرایش Ùˆ نگاهبانی Ùˆ پرورش Ùˆ بهره برداری Ùˆ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø®Ø±Ø¯Ù…Ù†Ø¯Ø§Ù†Ù‡ منابع جهان؛ ولو گوشه ای از منابع جهان، نامش ایرانزمین باشد.
22- دلیل پرا کندگی و ناهمبسته بودن ٠ایرانیان به ویژه نیروهای سیاسی در خارج از کشور چیست وچگونه می توان آن را برطر٠نمود؟
هیچکس به دلخواه خودش، ترک وطن نمی کند. ØØªÙ…ا شرایطی زمخت Ùˆ نادلچسب بر اجتماع Ùˆ میهن، ØØ§Ú©Ù… Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ کثیری خواسته Ùˆ ناخواسته Ùˆ از روی اجبار Ù…ÛŒ گریزند Ùˆ ترک یار Ùˆ دیار Ù…ÛŒ کنند. مسئله ÛŒ پراکنده بودن ایرانیان، نه تنها گرایشها Ùˆ نیروهای سیاسی را در برمی گیرد؛ بلکه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ سر خورده از هر نوع گرایش سیاسی را نیز شامل Ù…ÛŒ شود. وقتی سرزمینی را عده ای خونریز تسخیر کنند Ùˆ تمام راهها Ùˆ بیراهه های Ù†ÙØ³ کشیدن ساده را نیز از آدمها به غارت ببرند، پیداست Ú©Ù‡ انسانها به هر روزنه ای برای نجات جان خویش خواهند گریخت. پراکنده Ú¯ÛŒ ایرانیان در سراسر جهان، گزینشی از سر اجبار بود Ùˆ امکانهای دم دست؛ نه دلبخواهی Ùˆ خوشآمدگویی بیگانه گان. گرایشها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ سازمانها Ùˆ گروههای پراکنده نیز به همدیگر نخواهند رسید Ùˆ به همدیگر نخواهند پیوست؛ زیرا هر کدام از یک Ø·Ø±ÙØŒ مقهور مناسبات اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ قوانین Ùˆ وضعیّت اقتصادی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تمام آن ممالکی هستند Ú©Ù‡ مقیم آن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ از طر٠دیگر، Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی شدید با یکدیگر دارند.
بالطّبع دوران طولانی شدن اقامتهای اجباری Ùˆ دوام سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت آخوندی به ایجاد ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های جبران ناپذیر مابین نسلها انجامیده است Ú©Ù‡ اگر چنین آژیر خطری در سمت Ùˆ سوی بازگشت به میهن Ùˆ سکنا Ú¯Ø±ÙØªÙ† صدی نود مهاجران نیانجامد، دیگر هیچ امیدی به نیروهای برونمرزی برای پیوند خوردن با تØÙˆÙ‘لات درونمرزی نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ سرزمین ایران برای مهاجران اجباری Ùˆ تبعیدی Ùˆ دلبخواهی Ùقط به عنوان « کشور توریستی » قلمداد Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ جهت دید Ùˆ بازدید خویشان Ùˆ ÙØ§Ù…یلها Ùˆ اقوام Ùˆ امثالهم به شمار خواهد آمد Ùˆ پیشا پیش نیز پیداست، سرزمینی Ú©Ù‡ برای ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† Ùˆ نواده گان من به عنوان « کشور توریستی » به ØØ³Ø§Ø¨ آید، هیچگاه مسائلش به آنها ربطی ندارند Ú©Ù‡ بخواهند هم Ùˆ غم خود را برای راهکاری Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† امکانهایی از بهر در Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù† با مسائل میهن، برنامه ÛŒ Ùکری خود بدانند Ùˆ به طور ÙØ¹Ù‘ال Ùˆ توام با مسئولیّت در ØÙ„ Ùˆ ÙØµÙ„ کردن مسائل با دیگران Ùˆ در کنار دیگران، همّت کنند Ùˆ مسئولیّت از خود نشان دهند. واقعه ÛŒ تلخ مهاجرت به هر ÙØ±Ù… Ùˆ Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ بخواهیم آن را در نظر نیز بگیریم، اگر از یک طر٠به وسعت دامنه ÛŒ تجربیات Ùˆ شناخت مردم ایران از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ زیستبومهای دیگر ملل انجامید Ùˆ در بسیاری زمینه ها، نقش مثبت Ùˆ بار آوری داشت از طر٠دیگر به خالی شدن ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ انجامید Ú©Ù‡ قهقرایی Ùˆ واپس مانده Ú¯ÛŒ میهن را در چنگال یکی از تخریبگرترین Ùˆ Ù…Ø®ÙˆÙØªØ±ÛŒÙ† ØÚ©ÙˆÙ…تهای بشری، تنها Ùˆ اسیر Ùˆ ذلیل شده گذاشت.
اگر روزی روزگاری در دوران « شاهان پهلوی » این امید بود Ú©Ù‡ با صر٠کردن پانزده سال انتقاد Ùˆ سنجشگری Ùˆ مبارزه Ùˆ پیگیری Ùˆ مسئولیّت بتوان تØÙˆÙ‘لاتی کلیدی در ساختار نظام شاهنشاهی ایجاد کرد Ùˆ راه دویست ساله ÛŒ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ تØÙˆÙ‘لات اساسی را Ø·ÛŒ کرد، امروزه روز در سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی بایستی ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ØŒ دویست سال تمام، مبارزه ÛŒ پیگیر Ùˆ روشنگری شبانه روزی در تمام ابعاد تصوّر شدنی کرد تا بتوان امیدی به دو سال تØÙˆÙ‘Ù„ تق Ùˆ لقی در عرصه ÛŒ اجتماع Ùˆ کشور داری داشت. ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی، ایستایی Ùˆ انجماد ایران را سالها Ùˆ دهه ها Ùˆ یک قرن Ùˆ دو قرن، آسیب نرساند؛ بلکه پرتاب ایرانی بود به قعر قهقرائی اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی Ùˆ هنری Ùˆ همچنین بر باد Ø±ÙØªÙ† ثروتها Ùˆ منابع ملّی Ùˆ بدنامی Ùˆ ملعون Ùˆ منÙور شدن ایرانی در بین ملل جهان. خودمان را هیچ وقت گول نزنیم Ùˆ بند یقه مان نیز تنگ نشود. امروزه روز هر ایرانی را با « کوروش Ùˆ داریوش Ùˆ ØÙ‚وق بشر Ùˆ امثالهم » نمی شناسند؛ بلکه ما را با اتکیت باتلاق اسلامیّت شمشیر اقتلویی Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی Ùقها در کنار جمعی تروریست Ù…ÛŒ شناسند Ùˆ به شمار Ù…ÛŒ آورند. واقع بین باشیم.
23- Ùکر نمی کنید، نیروهای اپوزیسیون بایستی دست از Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª گذشته بردارند Ùˆ با همبستگی خود، رنگ دیگری به تاریخ مبارزات معاصر بزنند ØŸ
من قبلا نوشته ام Ùˆ استدلال آورده ام Ú©Ù‡ « اپوزیسیون » در بیرون مرزها، ÙØ§Ù‚د « Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ معنای کلامی Ùˆ همچنین ÙØ§Ù‚د بار ØÙ‚وقی Ùˆ ÙلسÙÛŒ خودش » Ù…ÛŒ باشد. « اپوزیسیون » همانطور Ú©Ù‡ نامش ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند، به ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ برخاسته از جنبشهای متنوّع اجتماعی Ù…ÛŒ باشند Ùˆ واتاب دهنده ÛŒ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواسته های چنان جنبشهای اجتماعی هستند. بنابر این، من نمی توانم در گوشه ای از جهان، سنگر بگیرم Ùˆ برای خودم، ØØ²Ø¨ÛŒ یا سازمانی برپا کنم Ùˆ اسمش را بگذارم، « اپوزیسیون ØÚ©ÙˆÙ…ت وقت »؛ ولو خیلی ÙØ¹Ù‘ال نیز باشم. چنین کاری، مسخره کردن خود Ù…ÛŒ باشد. اپوزیسیون به کسانی Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ در مصا٠و رویارویی با ØÙکّامی Ù…ÛŒ ایستند Ú©Ù‡ هیچ ØÙ‚ّانیّتی به ØÚ©ÙˆÙ…ت کردن ندارند Ùˆ مثل سرطان به جان شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ ملّت Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ اند Ùˆ تقلّا Ù…ÛŒ کنند به یک تمامیّت استبدادی تبدیل شوند. اپوزیسیون باید در وطن Ùˆ در مجلس Ùˆ بیرون از مجلس Ùˆ در سراسر اجتماعی Ú©Ù‡ نامش ایرانزمین Ù…ÛŒ باشد، اهرمهای مقاومت Ùˆ پیکار Ùˆ ایستاده Ú¯ÛŒ Ø¨Ø±Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ باشد تا شایسته ÛŒ نام « اپوزیسیون » باشد. در برون از مرزها، ادّعای اپوزیسیون داشتن، یک توهّم امید دهنده است؛ نه یک واقعیّت تاثیر گذار Ùˆ راهگشاینده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتهای میهن Ùˆ مردم. کسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند نقشی در رویدادهای میهنی Ø§ÛŒÙØ§ کنند، بایستی در بطن آن رویدادها بزییند. من نمی توانم بیرون از کشتی نشینم؛ ولی ادّعای سکّانداری داشته باشم Ùˆ با لنگش Ú©Ù†! لنگش Ú©Ù†! بخواهم آن کشتی ای را از غرق شدن نجات دهم Ú©Ù‡ اسیر Ø·ÙˆÙØ§Ù† باتلاق بلاهتهای ØÚ©ÙˆÙ…تگران وقت Ù…ÛŒ باشد. این کار ناممکن است. من تا در ارگانهای کلیدی Ùˆ تاثیر گذار Ùˆ تعیین کننده ÛŒ دولتی، Ù¾ÙÙØ³Øª Ùˆ مقام Ùونکسیونالیستی Ùˆ نقشگذارنده نداشته نباشم، Ù…ØØ§Ù„ است از بیرون مرزها، کاری کارستان را بتوانم از پیش ببرم؛ ولو با هوشترین Ùˆ خبره ترین Ùˆ داناترین سیاستمدار عصر خودم نیز باشم. کار را کسانی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ وارد میدان هماوردی Ù…ÛŒ شوند؛ نه آنانی Ú©Ù‡ Ùقط ØØ±ÙØ´ را Ù…ÛŒ زنند Ùˆ در باره اش رساله ها Ù…ÛŒ نویسند Ùˆ داد سخن Ù…ÛŒ دهند.
مسئله ÛŒ گریز از همدیگر در گستره ÛŒ زیستی تمام آنانی Ú©Ù‡ خود را نیروی ÙØ¹Ù‘ال دامنه ÛŒ سیاست Ù…ÛŒ دانند، برمی گردد به تاریخچه ÛŒ این نیروها Ùˆ شیوه های Ø´Ú©Ù„ گیری Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± آنها در تاریخ Ùˆ واقعیّت ایرانزمین. اگر بخواهیم علل درگیریها Ùˆ خصومت گرایشهای مختل٠را در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر ریشه یابی کنیم، بایستی وجود Ùˆ اÙول Ùˆ متلاشی شدن Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانهای سیاسی را از تک Ù†ÙØ±Ù‡ اش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا کثیرالعضو از عصر مشروطه تا امروز در نظر بگیریم. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنید Ú©Ù‡ تمام سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ گروهها Ùˆ جبهه بندیها به طور جدّی Ùˆ ÙØ¹Ù‘ال در « عصر پهلویها ( = پدر Ùˆ پسر ) » تا رویداد انقلاب نکبتی، Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند. از گرایشهای Ú†Ù¾ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا ملّیها Ùˆ گروههای مذهبی مختلÙ. تمام این سازمانها Ùˆ گروههای موجود، تعری٠تاریخ وجودی خود را از موضعگیری در برابر سیستم « شاهان پهلوی » استنباط Ùˆ اخذ Ù…ÛŒ کنند؛ یعنی بدون چنان عصری، هیچ کدام از سازمانها Ùˆ گروههای Ùوق، هویّتی پیدا نمی کنند ØØ¯Ù‘اقل برای اعضاء Ùˆ هواداران خودشان؛ Ú†Ù‡ رسد برای مردم یک کشور به طور کلّی. بنابر این، Ø¨ØØ« Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª Ùقط بر سر موضعگیریهای عقیدتی Ùˆ نظری نیست؛ بلکه بیش از هر چیز، Ø¨ØØ« به ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ « ØÙ‚ّانیتها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ اصلها » Ù…ÛŒ چرخد. برآمدن ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی با تسخیر مصادره به مطلوب اهرمهای قدرت باعث شد Ú©Ù‡ تمام همّ Ùˆ غم Ø°ÛŒÙ†ÙØ¹Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی در این باشد Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت خود را مدیون مبارزه ای بدانند Ú©Ù‡ مثلا در مصا٠با « شاهان پهلوی » به پیش برده اند Ùˆ سعی دارند بدین وسیله برای تمام Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان از جنایتکاری Ùˆ خونریزی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا انواع Ùˆ اقسام تئاترهای Ù…Ø±Ø¯Ù…ÙØ±ÛŒØ¨ØŒ ØÙ‚ّانیّت بتراشند. ولی Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ برغم تمام تبلیغات گسترده Ùˆ تبهکاریهای ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی Ú©Ù‡ کثیری از مانده گان Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡ گان آنها همان Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† مذهبی « عصر پهلویها » بودند، باز ØŒ هیچ ØÙ‚ّانیتی به ÙØ±Ù…انروایی بر ایران ندارند Ú©Ù‡ ندارند؛ زیرا « Ø¨ØØ« ØÙ‚ّانیّت نداشتن آنها » به « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان ایرانیان = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » بازمی گردد Ú©Ù‡ معیار Ùˆ « ØÙ‚ّانیّت ارگانها Ùˆ سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گرایشها Ùˆ گروهها Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقامها Ùˆ کارگذاران » را متعیّن Ù…ÛŒ کند. Ø¯ÙØ±Ø³Øª همین « پرنسیپها Ùˆ اصلهای باهمستان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت » هستند Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ دوام Ùˆ ØÙ‚ّانیّت ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ دولتها Ùˆ گرایشها Ùˆ شخصیّتها Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ را به Ù…ØÚ© Ù…ÛŒ زنند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ اقدامهای آنان را ارزشیابی Ù…ÛŒ کنند.
آنچه هنوز منشاء اختلا٠و کشمکشهای شدید مابین گرایشهای مختل٠سیاسی در معنای وسیع کلمه Ù…ÛŒ باشد، دقیقا از همین دامنه ÛŒ « پرنسیپها » ریشه Ù…ÛŒ گیرد. باید دید Ùˆ بررسی کرد Ú©Ù‡ گرایشهای مختل٠سیاسی در سرزمین ما از یکصد سال پیش تا همین امروز، وقتی Ù…ÛŒ خواهند ØÙ‚ّانیّت وجودی Ùˆ عقیدتی خود را نشان دهند Ùˆ اثبات کنند، کدامین Ùقدانها Ùˆ موانع آزادی را در « دوران پهلویها » ردی٠می کنند Ùˆ باید پرسید چرا آنانی Ú©Ù‡ انواع Ùˆ اقسام موانع آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی را در « عصر پهلویها » برمی شمارند، وقتی خودشان به قدرت دست Ù…ÛŒ یابند، از کلیدی ترین ایجاد کننده گان Ùˆ استØÚ©Ø§Ù… Ùˆ گسترش دهنده گان همان موانع هستند؟. از یاد نبرید Ú©Ù‡ « تبهکاری مثل Ø±ÙØ³Ù†Ø¬Ø§Ù†ÛŒ » با تقلید مضØÚ© کردن از پژوهشگر نامدار، « ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† آدمیّت »، آمد Ùˆ سطØÛŒÙ‘اتی را در کتابی به نام « امیر کبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار » نوشت Ùˆ منتشر کرد. ولی همین انسان، پس از آنکه به قدرت رسید Ùˆ کلیدی ترین موضعهای قدرت را در دست خودش Ú¯Ø±ÙØª از نقش گذارترین خونریزان Ùˆ قصّابان « امیرکبیرها » در وطن شد Ùˆ جان Ùˆ زندگی هزاران « قهرمان وطنی » را قبضه کرد. همینطور در نظر داشته باشید Ú©Ù‡ « سیّد علی خامنه ای » از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ بود Ú©Ù‡ آن نامه ÛŒ معرو٠« کانون نویسنده گان ایران را به هویدا »، امضاء کرده بود. ولی وقتی، ولی Ùˆ قائد اعظم در سیستم Ùقاهتی شد Ùˆ جای چای خودش را Ù…ØÚ©Ù… ÛŒØ§ÙØª از کلیدی ترین نقش گذاران ترور Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± نویسنده گان Ùˆ دگر اندیشان از آب در آمد.
مسئله اینه Ú©Ù‡ آنچه، روزی روزگاری نکوهیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ رانه ای برای موجودیّت تاریخی « سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گروهها » را پایه ریزی Ù…ÛŒ کند، همان نکوهیده ها Ùˆ منÙور شده ها، پس از تسخیر اهرمهای قدرت به دست هر کدام از سازمانها Ùˆ گرایشها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ آنچنانی، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ به « ÙØ¶ÛŒÙ„تهای اعلاء » تبدیل Ù…ÛŒ شوند؟. چرا Ùˆ به کدامین دلایل؟. اختلا٠گرایشهای مختل٠سیاسی در جامعه ÛŒ ایرانی - مهم نیست کجا مقیم باشند Ùˆ به چند شاخه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ÛŒ عجیب Ùˆ غریب با نامهای دهن پر Ú©Ù† یا بعضا مضØÚ©ØŒ تقسیم شده باشند - در اینست Ú©Ù‡ گرایشهای سیاسی در سرزمین ما برغم یکصد سال، تجربه ÛŒ هولناک کشمکشها Ùˆ خصومتها Ùˆ زد Ùˆ خوردها Ùˆ تل٠کردن نیروهای بسیار Ù…Ùید Ùˆ بار آور خودشان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانستند نه تنها با دست در دست یکدیگر دادن، ایران را آباد زمین کنند؛ بلکه کشورهای منطقه را نیز یار Ùˆ یاور باشند، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است با وجود ØØ§Ú©Ù… بودن یکی از خطرناکترین ØÚ©ÙˆÙ…تهای خونریزی Ú©Ù‡ تاریخ بشر تا کنون به خود دیده است، باز همچنان بسان شتر عصّار خانه در ØØ§Ù„ « کاه کهنه بر باد دادن در باره ÛŒ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ هستند Ú©Ù‡ در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر »، مرتکب شده اند. آنها هنوز « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان این ملّت » را Ø¯Ø±Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند تا متوجّه شوند Ú©Ù‡ « مخرج مشترک آنها = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » برای ایجاد کارهای کارستان در ایران، همان ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ به « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم سرزمین خودشان » Ù…ÛŒ باشند؛ نه اعتقادات Ùˆ اصول مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ گرایشهای Ùکری Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تک، تکشان. تا مسئله ÛŒ شناخت Ùˆ ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ Ø³ÙØª Ùˆ سخت Ùˆ امید Ùˆ یقین قلبی Ùˆ Ùکری برای واقعیّت پذیر کردن Ùˆ اجرای تمام سویه ÛŒ « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان ایرانی »، ملکه ÛŒ ذهن Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ منش Ùˆ موضعگیری Ùˆ خمیر مایه Ùˆ شیرازه ÛŒ اساسنامه ای تمام گرایشهای سیاسی قرار نگیرد، ایران Ùˆ مردمش، هیچگاه روی خوشی Ùˆ شادمانی Ùˆ آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی را نخواهند دید Ú©Ù‡ نخواهند دید Ùˆ ایران، میدانی خواهد شد برای ترکتازی انواع Ùˆ اقسام آدمهای عقده ای Ùˆ گرایشهای کینه توز. همین.
Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ بیشترین Ùˆ ÙØ¹Ù‘الترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک به « گرایشهای Ú†Ù¾ » تعلّق دارند. این طی٠از همان روز اول نطÙÙ‡ اش تا همین امروز، تمام سنگبنای اقدامها Ùˆ روشها Ùˆ ØØ±Ú©ØªÙ‡Ø§ Ùˆ موضعگیریها Ùˆ Ù‚Ù„Ù…ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ú¯ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ خودشان را بر توهّمی Ù¾ÛŒ ریختند Ú©Ù‡ خانمانسوز وطن بود Ùˆ بر باد دهنده ÛŒ پتانسیل کرداری Ùˆ جان Ùˆ عمر Ùˆ زندگی Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ تک، تک ÙØ¹Ù‘الین آن. اینان به جای آنکه بیایند بر آخرین ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ù‡Ø§ Ùˆ هشدارها Ùˆ بیدار باشیهای « شاعران Ùˆ نویسنده گان Ùˆ کوشنده گان Ùˆ روشنگران عصر مشروطیّت »، پایه ÛŒ اقدامهای روشنگری عمیق Ùˆ بیداربخش خود را Ù¾ÛŒ بریزند، آمدند Ùˆ بر « دگمها Ùˆ شابلونها Ùˆ کلیشه های ایدئولوژیهای وارداتی » شالوده ریزی کردند؛ طوری Ú©Ù‡ با چنین گرایشی، تمام آنچه را نیز به طور پخش Ùˆ پلا در گوشه Ùˆ کنار وطن، از دوران روشنگریهای مشروطیّت باقی مانده بود، در زیر آوار Ú©Ú˜Ùهمیها Ùˆ Ú©Ú˜ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان، مدÙون Ùˆ Ø®ÙÙ‡ کردند. ولی اگر این طی٠متنوّع در یک دهه ÛŒ گذشته، آن دلیری را از خود نشان داده اند Ú©Ù‡ تا اندازه ای به سنجشگری مواضع سیاسی Ùˆ نگرشهای Ùکری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ خود در گذشته ها رو آورند Ùˆ به گشوده Ùکری Ùˆ دگراندیشی، میدان بدهند. در عوض، Ø·ÛŒÙهای مشروطه خواهان از هر نوعش را Ú©Ù‡ ØØ³Ø§Ø¨ کنید، همچنان تلاش دارند سنجشگریهای دیگران را به ØØ³Ø§Ø¨ ØÙ‚ّانیّت داشتنهای خود به قدرت، Ú†Ù‡ در گذشته، Ú†Ù‡ در آینده ÛŒ Ø§ØØªÙ…الی، مصادره به مطلوب کنند. آنها متوجّه نیستند Ú©Ù‡ کتمان Ùˆ لاپوشانی Ùˆ توجیه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† خطاهای اساسی عصر پهلویها، نه تنها تمام خدمات ارزنده Ùˆ شایسته ÛŒ قدر دانی آن « شاهان » را آسیب خواهد زد؛ بلکه اعتبار Ùˆ ارزش مبارزات خودشان را در مصا٠با ولایت Ùقاهتی نیز خدشه دار خواهد کرد. در عصر پهلویها، از تمام آن آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ نتایج پیکارهای آوازه گران Ùˆ تلاشگران انقلاب مشروطیّت، Ùقط اسکلتی باقی مانده بود Ú©Ù‡ لق Ùˆ لوق بودن آن را دو رویداد « جنبش دکتر مصدّق Ùˆ قضیه ÛŒ پانزده خرداد خمینی » هشدار داده بودند تا سرانجام با وزیدن کوچکترین نسیمی در سال 1357 از هم ÙØ±Ùˆ پاشید Ùˆ متلاشی شد. امروزه روز ایرانزمین در یک پروسه ÛŒ طولانی هزاره ای از عصر ساسانیان تا همین امروز، کشمکشهای آشکار Ùˆ پنهان Ùˆ گاه به گاهی با اسلامیّت داشته است. ولی اکنون یکراست Ùˆ مستقیم با واقعیّت بسیار گزنده Ùˆ آزارنده Ùˆ چندش آور « اسلامیّت Ùˆ موکّلان رنگارنگش » روبروست. پیکار گسترده ÛŒ Ùکری Ùˆ سنجشگری علنی Ùˆ موضعگیری Ø´Ùّا٠و رو راست با چنین پدیده ÛŒ مخرّب در تمام ابعاد نموداری اش هست Ú©Ù‡ « زایش ایرانی نو Ùˆ انسانی نو » را به ارمغان خواهد آورد. بنابر این، دورانی Ú©Ù‡ هر گرایشی بخواهد به خودش تØÙ…یل Ùˆ تلقین بکند Ú©Ù‡ من، تنها آلترناتیو ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی هستم Ùˆ دیر یا زود بر ایرانزمین، ØØ§Ú©Ù… خواهم شد، رویای شیرینی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ هرگز واقعیّتی پیدا نخواهد کرد.
امروز، هر گرایشی بایستی بÙهمد Ú©Ù‡ اسلامیّت نوع Ùقاهتی شده اش، داعیه یّ سیطره ÛŒ جهانی دارد Ùˆ با وعظ Ùˆ خطابه Ùˆ Ú©Ù„Ú©Ù„ کردنهای سکولاریستی Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† درونمرزی Ùˆ برونمرزی، هیچگاه از داعیه ÛŒ اقتدار خواهی Ùˆ ØØ±Øµ توتالیتگرای خودش تا آخرین Ù†ÙØ³Ù‡Ø§ØŒ میلیمتری به دلخواه، واپس نخواهد نشست Ú©Ù‡ نخواهد نشست؛ ولو برای هر مویرگ تملّک خواهی اش، جان Ùˆ زندگی Ùˆ هستی Ùˆ نیستی میلیونها انسان را از دم تیغ بگذارند Ùˆ قربانی کند. چنین سیستم مخوÙÛŒ را بایستی یکپارچه در « ØÙ„قه ÛŒ پیکارهای گسترده ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » گذاشت تا بتوان امیدی به متلاشی شدن کندوی استبدای Ùˆ ستمگری آنها داشت. پیدایش Ùˆ قلع Ùˆ قمع Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانها Ùˆ گروهها در سرزمین ما از این جا ریشه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ هنوز هیچ کدام از آنها نمیخواهند دریابند Ùˆ تصدیق کنند Ú©Ù‡ واریاسیونی از مجموعه ای به نام دریای تØÙˆÙ‘لات Ùˆ مسائل وطن هستند؛ یعنی واریاسیونهایی Ú©Ù‡ بایستی بتوانند در یک هارمونی با دگراندیشان Ùˆ دیگر سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ØŒ نقش پله های نردبان Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ Ùˆ یارشاطری را برای مردم خود Ø§ÛŒÙØ§ کنند؛ نه اینکه خود را جامع تمام Ùˆ کمال یک ØÚ©ÙˆÙ…ت مطلق به ØØ³Ø§Ø¨ آورند Ùˆ با ایجاد سیستمی مخو٠همچون ولایت Ùقاهتی بر ØÙ„قوم ملّت، ØØ§Ú©Ù… اقتلویی شوند. مردم، Ø§ØØ²Ø§Ø¨ را برای آن Ù…ÛŒ خواهند Ú©Ù‡ به Ú©Ù…Ú© آنها بر مسائل Ùˆ مّعضلات باهمزیستی چیره شوند؛ نه اینکه در جستجوی قصّاب برّه ÛŒ وجود خودشان Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† Ùˆ ویرانگر مام وطن باشند.
24- شما سالها از دور و نزدیک با ایرانیان در تماس هستید، چه پیام و پیشنهادی به ایرانیان به ویژه هنرمندان ، نویسندگان و شاعران دارید؟
همانطور Ú©Ù‡ به مردم، هیچ پیامی ندادم، به این Ø·ÛŒÙها نیز هیچ پیامی نمی دهم Ùˆ توقّع Ùˆ انتظاری نیز از هیچ انسانی ندارم. امّا اگر کسانی آن جرات Ùˆ دلیری را دارند Ú©Ù‡ خود را در مجامع عمومی Ùˆ در برابر دیگران، « نویسنده Ùˆ هنرمند Ùˆ شاعر » بشمارند، پس شایسته Ùˆ خجسته است Ú©Ù‡ چنان انسانهایی، « گوهر گرانقدر آدمیگری » را نه تنها در ØÙ‚Ù‘ خودشان؛ بلکه در ØÙ‚Ù‘ تک، تک همنوعان خود در میهن Ùˆ جهان با رادمنشی Ùˆ گستاخی Ùˆ دلاوری، نگاهبانی کنند Ùˆ ارج گزارند. نویسنده ای Ú©Ù‡ در زیر گوشش Ùˆ در برابر چشمانش Ùˆ سرزمینش، گروه گروه، خون جوانان Ùˆ انسانها را به اتّهامات واهی Ùˆ ناØÙ‚Ù‘ Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ آنها هیچ کوششی نمی کنند Ú©Ù‡ گذرگاهی برای ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ در گلو Ø®ÙØªÙ‡ ÛŒ آن قربانیان شوند، چنان نویسنده گان Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندانی، تبهکار Ùˆ پوساننده ÛŒ همان چیزی هستند Ú©Ù‡ زندگی خود را Ù…ÛŒ خواهند وق٠آن کنند. نویسنده ای Ú©Ù‡ برای زیبا آرایی جهان Ùˆ زندگی، گام بر ندارد، نویسنده نیست؛ بلکه یک « چیز نویس » تمام عیار است. هنرمندانی Ú©Ù‡ در برابر ضØÙ‘اکان وقت، سکوت Ù…ÛŒ کنند Ùˆ لام تا کام، اعتراض علنی Ùˆ تلاش برای در بند کردن ضØÙ‘اکیان نمی کنند، چنان هنرمندانی، هیچ سنخیّتی با هنر Ùˆ هنر زایی ندارند. هنرمندی Ú©Ù‡ به بهای شهرت Ùˆ معروÙیّت Ùˆ چاپ Ùˆ ÙØ±ÙˆØ´ Ùˆ پخش نوشته هایش، ØØ§Ø¶Ø± باشد، تن به هر نوع ØÙ‚ارتی بدهد Ùˆ در برابر آمران ستمگر، کوتاه بیاید Ùˆ زبونی Ùˆ ذلیل شدن خود را در برابر « قدرتمندان بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ » بپذیرد، چنان هنرمندانی، به باتلاق مصائب انسانی، شدّت Ù…ÛŒ دهند؛ ولی درمانگر دردهای بشری نخواهند شد Ú©Ù‡ نخواهند شد Ùˆ با ادّعای هنرمند بودن خودشان نیز نخواهند توانست ØØªÙ‘ا یک لبخند خشک Ùˆ خالی بر دهان دلسوخته گان ایجاد کنند. من ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهم قرنهای قرن، نامم در قرنطینه ÛŒ ملعونیّت Ùˆ مطرودیّت بماند Ùˆ آثارم، طعمه ÛŒ آتشسوزیهای مکرّر Ùˆ آماج لعن Ùˆ Ù†ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ سرزنش باشند؛ به جای آنکه بخواهم کرامت Ùˆ ارجمندی Ùˆ آزادی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ خودم را پایمال کنم Ùˆ زبون ØÙکّام خبیث Ùˆ تسلیم اراده ÛŒ استبدادی آنها بمانم. تکرو زیستن Ùˆ زندگی دهساله ÛŒ عقاب وار توام با غرور Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒØŒ شر٠دارد به سیصد سال غوطه خوردن زاغ وار در لجن جنایتها Ùˆ Ú©Ø«Ø§ÙØªÚ©Ø§Ø±ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ طایÙÙ‡ ÛŒ بی لیاقت ترینهای ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ستمگر بر میهن. یک نویسنده ÛŒ باید بتواند آیینه ÛŒ پانورامایی ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ù‡Ø§ÛŒÛŒ باشد Ú©Ù‡ در گلوی قربانیان اجتماع ایرانزمین در زیر سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùˆ ارگانها Ùˆ سازمانها Ùˆ روابط ماÙیایی شرکتها Ùˆ موسسات Ùˆ غیره Ùˆ ذالک در ØØ§Ù„ Ø®ÙÙ‡ شدن Ùˆ گورسپاری Ù…ÛŒ باشند. همین.
در پایان از اینکه لط٠کردید Ùˆ دلی Ùˆ گوشی به شنیدن ØØ±Ùهای من سپردید، بسیار بسیار سپاسگزارم. امیدوارم تلخی Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÙ…ØŒ شیرینی اهدا٠و آرزوها Ùˆ کوششهای شما را منقلب نکند Ùˆ همچنان با پشتکار Ùˆ بیدار وجدانی به تلاشهای خودتان ساعی باشید؛ ولو Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† Ùˆ زدن « کبریتی در تاریکی ظلمات الهی ØØ§Ú©Ù… بر وطن » باشد. ایدون باد!. تاریخ: Ù‡ÙØªÙ… نوامبر سال
من قبلا نوشته ام Ùˆ استدلال آورده ام Ú©Ù‡ « اپوزیسیون » در بیرون مرزها، ÙØ§Ù‚د « Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ معنای کلامی Ùˆ همچنین ÙØ§Ù‚د بار ØÙ‚وقی Ùˆ ÙلسÙÛŒ خودش » Ù…ÛŒ باشد. « اپوزیسیون » همانطور Ú©Ù‡ نامش ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند، به ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ برخاسته از جنبشهای متنوّع اجتماعی Ù…ÛŒ باشند Ùˆ واتاب دهنده ÛŒ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواسته های چنان جنبشهای اجتماعی هستند.
15- اگر به ایران برگردید به اولین جایی Ú©Ù‡ خواهید Ø±ÙØª کجا خواهد بود Ùˆ آنجا Ú†Ù‡ خواهید کرد؟
اگر ایرانزمین، روزی روزگاری از « شرّ آشویتس Ø®Ùّت آور آخوندی » آزاد شد Ùˆ از غÙÙ„ Ùˆ زنجیرهای بدویّت موکّلان Ùˆ شمشیر کشان اسلامیّت ØªÙˆØØ´ÛŒ گسست Ùˆ هنوز جانی Ùˆ رمقی در تن خسته Ùˆ آزرده ÛŒ وجودم برای بازگشت به وطن بود، با خودم عهد کرده ام Ú©Ù‡ یکراست به سر قبر « خمینی » بروم Ùˆ یکی از زیباترین دسته گلهایی را Ú©Ù‡ وجود دارد از یه مغازه Ú¯Ù„ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ بخرم Ùˆ بر سر قبر او بگذارم Ùˆ لختی به قبر این « نا انسان انسان نما » خیره شوم Ùˆ از ته دلم بر او درودها Ø¨ÙØ±Ø³ØªÙ… Ú©Ù‡ مرا از تمام آن خوش خیالیها Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ Ú©Ù‡ نسبت به « باتلاق اسلامیّت شمشیر اقتلویی » در دوران کودکی Ùˆ نوجوانی داشتم، برای همیشه Ùˆ ابد، آزاد Ùˆ رها کرد. اگر این نا انسان انسان نما نبود، شاید من تا آخرین Ù„ØØ¸Ù‡ های جان کندنم ØŒ تصوّر Ù…ÛŒ کردم Ú©Ù‡ « اسلامیّت » یه Ú¯ÙÙ‡ ارزشمندی Ù…ÛŒ باشد Ùˆ شایسته آن هست Ú©Ù‡ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ به او، Ùˆ به مومنانش گذاشت. ولی Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ Ú¯ÙØªØ§Ø± این « نا انسان انسان نما » Ùˆ تمام آنانی Ú©Ù‡ دور Ùˆ بر او بودند Ùˆ هنوز ارثیه خور دم Ùˆ دستگاه جنایتها Ùˆ تبهکاریها Ùˆ رذالتها Ùˆ خباثتها Ùˆ Ú©ØªØ§ÙØªÚ©Ø§Ø±ÛŒÙ‡Ø§ Ùˆ اراده ÛŒ خونخواهیهای ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© او Ù…ÛŒ باشند، اثبات کردند Ú©Ù‡ باتلاق اسلامیّت همین است Ú©Ù‡ آنها مروّج Ùˆ مبلّغ Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ آن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ « اسلام، هیچ چیز دیگری نیست؛ سوای جمیع رذالتهای بشری به طور کلّی Ú©Ù‡ در ساز Ùˆ کار کندوی ضØÙ‘Ú© ØµÙØª ولایت Ùقاهتی به خودش پیکر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است ». تا ÙØ±Ø§ رسیدن چنین روز خجسته ای ØŒ بیدار Ù…ÛŒ مانم Ùˆ هرگز چشمان Ø±ÙˆØ Ùˆ خیالات Ùˆ جان Ùˆ هستی ام را از « گشتن Ùˆ گشتن گرداگرد وقایع وطن » وانخواهم گرداند. اگر چنین روزی ÙØ±Ø§ رسد Ùˆ من توانستم به آنچه Ú©Ù‡ در سر دارم، جامه ÛŒ واقعیّت بپوشانم، سپس خواهم Ø±ÙØª در گوشه ای از یک روستای با ØµÙØ§ در دل کوهستانهای دور Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ ایرانزمین. دوست دارم به آواز Ùˆ Ù¾Ú†Ù¾Ú†Ù‡ ÛŒ طبیعت ایرانزمین، دل سپارم Ùˆ برای چندمین Ùˆ چندمین بار، غرق دنیای دوست داشتنی « تراژدیهای شاهنامه Ùˆ خدایان اساطیری مردم جهان Ùˆ دنیای لطی٠و ظری٠و عزیز اسکار وایلد Ùˆ هانس کریستیان آندرسن » شوم. از جوامع انسانهای زÙمخت Ùˆ خشن Ùˆ زورگو Ùˆ خونریز Ùˆ ریاکار Ùˆ ØÙ‚Ù‘ Ú©ÙØ´ØŒ گریزانم Ùˆ گریزانم.
16- برای مردم داخل ایران چه پیام و یا پیشنهادی دارید؟
پیام ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù†ØŒ کار من نیست؛ زیرا Ù…Ùنجی Ùˆ رسول هیچ قاهر ÙØ±Ø§Ú©Ø§Ø¦Ù†Ø§ØªÛŒ یا مامور زمینی مقتدران ØØ±ÛŒØµ Ùˆ بلعنده ÛŒ جهان نیز نیستم Ú©Ù‡ بخواهم تکلی٠دیگران کنم، Ú†Ù‡ باید یا نباید بکنند. برای من Ú©Ù‡ بیش از دو دهه است در غربت اجباری، Ù…ØÚ©ÙˆÙ… ماندن هستم Ùˆ نه تنها در بستر رویدادهای میهنی نمی باشم؛ بلکه هیچ نقشی نیز در ارگانهای تصمیم گیرنده ÛŒ کشوری ندارم، آنگاه نظر دادن در باره ÛŒ چگونه Ø±ÙØªØ§Ø± کردن ملّت، خیلی مضØÚ© Ù…ÛŒ باشد. اگر کاری کارستان بتوانم برای میهنم Ùˆ مردم خودم Ùˆ جهان Ùˆ موجودات به طور کلّی بکنم، همین است Ú©Ù‡ در جهان، به گونه ای بزییم Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ لیاقت زندگی ÙØ±Ø¯ÛŒ خودم را در « گیتی آرایی Ùˆ تلاش برای خوشزیستی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ همنوعانم » نشان داده باشم؛ یعنی طوری زیستن Ú©Ù‡ بتوان به سهم خویش از خشونتهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیکی Ùˆ عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی Ùˆ تجاری Ùˆ نظامی Ùˆ امثالهم کاست Ùˆ کاست؛ ØØ§Ù„ در هر گوشه ای از جهان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد باشد.
هیچ چیزی در جهان، ویرانگرانه تر از « جنگهای مذهبی » نیست Ú©Ù‡ نیست. مذاهبی Ú©Ù‡ با ریختن خون انسانها Ùˆ دگر اندیشان بخواهند ملاط برای گسترش اجباری اعتقادات خود Ùˆ ساختن « مکانهای مثلا مقدّس برای الاهان مستبد Ùˆ خونریز خود » برپا دارند، مومنان به چنان مذاهبی، اصلا Ùˆ ابدا انسان نیستند Ùˆ باید در Ùکر این بود Ú©Ù‡ تمام رگ Ùˆ ریشه های Ùونکسیونالیستی چنین جانورانی را خنثا Ùˆ از کار انداخت. مذاهبی Ú©Ù‡ « شراب خوشیهای آدمی » را در میکده ÛŒ کنار دیگران بودن، ساقی نباشند، چنان مذاهبی، شکنجه گاه Ùˆ جهنّم آدمی هستند. من آرزو Ù…ÛŒ کنم ایرانیان در هر کجای جهان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ باشند، روزی روزگاری به « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان خود = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » با گشوده Ùکری Ùˆ مسئولیّت تام، رو آورند Ùˆ هرگز بسان Ú©ÙØªØ§Ø±Ø§Ù† Ùˆ لاشخورها، Ùقط نظاره گر « خونریزی Ùˆ ابزار جانستانی برای ØÚ©ÙˆÙ…تگران بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ » نشوند. امیدوارم.
امروزه روز، Ø·ÛŒÙ ØªØØµÛŒÙ„ کرده گان ما، خیلی Ú©Ù‡ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùکری کرده اند، گاه گداری Ú©Ù‡ لبه ÛŒ تیز شمشیر خشونت مآب Ùقاهتی، سیلابوار خون Ù…ÛŒ ریزد، شعار « رعایت ØÙ‚وق بشر » را در گوشه Ùˆ کنار بر زبان Ùˆ قلم Ù…ÛŒ رانند. ولی همین Ø·ÛŒÙØŒ هنوز نمی داند Ùˆ شاید هم نمی خواهد به دلیل سوائق Ùˆ تعلّقات ÙØ±Ù‚Ù‡ ای Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ سازمانی Ùˆ ØØ²Ø¨ÛŒ Ùˆ گروهی Ùˆ صدها دلیل ریز Ùˆ درشت دیگر بپذیرد Ùˆ دریابد Ú©Ù‡ « اعلامیّه ÛŒ ØÙ‚وق بشر » در مقایسه با « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم سرزمین خودش »، ØÚ©Ø§ÛŒØª سطل آب Ùˆ وسعت گسترده ÛŒ دریا Ù…ÛŒ باشد. ملّتی Ú©Ù‡ Ø¢ØÙ‘ادش « از Ù„ØØ§Ø¸ پرنسیپ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ برای جان Ùˆ زندگی دیگران »، هیچ مسئولیّت Ùˆ هوشیاری Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ÛŒ نگزارند، نوشتن هزاران اعلامیّه ÛŒ ØÙ‚وق بشر Ùˆ ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ زدن تبصره های آن در هر Ú©ÙˆÛŒ Ùˆ برزن، هرگز هیچ تاثیر Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ کارکردی نخواهند داشت Ú©Ù‡ نخواهند داشت. چیزی بایستی پرنسیپ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ من بشود تا من به واقعیّتهای نامتعار٠و گوناگون، ارزش Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… بگزارم. وقتی ما، تنوّع Ùˆ دگراندیشی Ùˆ نامتعارÙÛŒ Ùˆ کثیر خدایی را از ذهنیّت Ùˆ روان Ùˆ شعور Ùˆ Ùهم Ùˆ امکانهای باهمزیستی خود، تبعید Ùˆ گور به گور Ù…ÛŒ کنیم، آنگاه، Ø¨ØØ« از آزادی Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ دمکراتیک، ØØ±Ù بی پایه ای خواهد بود. نتیجه ÛŒ سالها شعار دادن مدّعیان را Ù…ÛŒ توان در پوزخندهای آن جوان خندانی تجربه کرد Ú©Ù‡ طناب دار را به گردنش آویختند Ùˆ ما نظاره گر ایستادیم؛ یعنی پوزخندی به ØÙ…اقتها Ùˆ ØÙ‚ارتها Ùˆ تسلیم شدنها Ùˆ شاخه شونه کشیدنهای بی سبب ما مدّعیان Ú©Ù‡ به سیطره Ùˆ استیلای استبداد ØØ§Ú©Ù…ان بی لیاقت، تن در Ù…ÛŒ دهیم Ùˆ زیستن زاغ وار خود را توجیه Ùˆ تبرئه Ù…ÛŒ کنیم. هنوز تصویر خنده بر لب آن رادمنش جانباخته در خاطر من، زنده Ùˆ Ø´Ùّا٠می درخشد Ùˆ شاید تا زنده ام، تصویر خندان او از برابر چشمانم، Ù…ØÙˆ نشود. لبخندهای او، تمسخر تمام آن ادّعاهایی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ما ایرانیان برونمزری Ùˆ درونمرزی، ØØ¯ÛŒØ« آنها را شبانه روز در وبسایتها Ùˆ وبلاگها Ùˆ نشریه ها Ùˆ رادیوها Ùˆ تلویزیونها Ùˆ رسانه های گوناگون، روضه وار بیخ گوش همدیگر Ù…ÛŒ خوانیم Ùˆ گامی برای واقعیّت پذیری آنها بر نمی داریم Ú©Ù‡ بر نمی داریم.
17- تلاشهای ادبی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان برونمرز ÛŒ را تا Ú†Ù‡ اندازه برای آینده ÛŒ ایران Ù…Ùید Ù…ÛŒ دانید؟
اگر ایران، آینده ای داشته باشد البته!. اکنونش Ú©Ù‡ خبر از ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ به دنبال ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ من هنوز ÙØ±Ø¯Ø§Ù‡Ø§ را نمی توانم در مخیله ام، مجسّم کنم؛ زیرا جهان، آنقدر در « اقیانوس خشونتها Ùˆ چپاولها Ùˆ خونریزها Ùˆ غارتگریها Ùˆ سرعت سرسام آور رقابتهای اقتصادی غوطه ور است » Ú©Ù‡ ØÙ‚یقتا نمی دانم سرنوشت میهن Ùˆ مردمش در لابلای این چرخ هولناک واقعیّتهای جهانی، به Ú†Ù‡ روزی خواهد Ø§ÙØªØ§Ø¯. نمی دانم. آنقدر نگرانی Ùˆ دلهره بر آیینه ÛŒ خیالاتم، غبار Ø´Ú©Ù‘ Ùˆ اضطراب Ùˆ بدگمانی نشانده است Ú©Ù‡ دیگر نمی توانم با ضرس قاطع، چیزی بگویم؛ آنهم در باره ÛŒ آنچه به نام « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ برونمرزیان » نامیده Ù…ÛŒ شود. تازه باید پرسید کدام ÙØ¹Ø§Ù„یّتها؟ اگر این نشستها Ùˆ سخنرانیها Ùˆ پالتاک بازیها Ùˆ بگو مگوها Ùˆ شعر خوانیها باشد Ú©Ù‡ باید عرض کنم، اینگونه رویدادها، بیشتر به لا٠در غربت Ù…ÛŒ مانند تا کاری کارستان کردن. وقتی من ایرانی از بستر خاک میهنم Ùˆ واقعیّتهای زنده ÛŒ آن با زور Ùˆ اجبار Ùˆ ناخواسته، کنده Ùˆ آواره Ùˆ پرتاب به غربتها شده ام، چگونه Ù…ÛŒ توانم به جایی دوباره بند بخورم Ú©Ù‡ درد Ùˆ التیام پاره - پاره شدن ریشه هایم، هنوز التیام Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند Ùˆ روز به روز نیز به استهلاک قوایم، شدّت Ù…ÛŒ دهند. ØØ¯ÛŒØ« یک سال Ùˆ دو سال Ùˆ دهه ها Ùˆ قرنها نیست. ØØ¯ÛŒØª هزاره ایست Ú©Ù‡ از قادسیّه، شروع شد Ùˆ به امروز رسیده است Ùˆ همچنان ادامه دارد. مهاجران نیز با رویا Ùˆ خیال بازگشت به وطن، نقاب در خاک گور Ù…ÛŒ کشند Ùˆ آب از آب، تکان نیز نمی خورد. تنها تسلّای دل تمام آنانی Ú©Ù‡ هنوز مرگ در جایی به آنها کمین نزده است، همین Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در Ù…ØÙÙ„ بزرگداشت دوستان رخت بر بسته در باره ÛŒ « عشق به وطن Ùˆ در Ùکر مردم Ùˆ آینده ÛŒ وطن بودن شخص Ø±ÙØªÙ‡ » داد سخن بدهند Ùˆ باز، هیچ Ùˆ هیچ Ùˆ هیچ!. مدار واقعیّتها همچنان بر همان گردونه ای Ù…ÛŒ چرخد Ú©Ù‡ بیش از هزار سال آواره گیهای هولناک با عواقب وخیم برای میهن Ùˆ بازمانده گان، همچنان چرخیده است Ùˆ هنوز چرخان Ù…ÛŒ باشد.
وقتی من ایرانی Ù…ÛŒ بینم در همین سرزمینهای اروپایی، هر گاه کثیری از متÙکّران Ùˆ ØµØ§ØØ¨ ایده ها Ùˆ اÙکار Ùˆ دانشورزان Ùˆ نویسنده گان Ùˆ هنرمندان معاصرشان بخواهند سخنرانی کنند در پای سخنرانی آنها، ردی٠به Ø±Ø¯ÛŒÙØŒ صدی نود ÙØ¹Ù‘الین Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانها Ùˆ موسسات کلیدی یک ملّت، برغم Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª شدید Ùکری Ùˆ عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی، گرد آمده اند Ùˆ با جان Ùˆ دل به ØØ±Ùهای سخنرانان گوش Ù…ÛŒ کنند تا چیزی از Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنان بیاموزند Ùˆ در زندگی پراکتیکی برای مردم Ùˆ میهن خودشان، از آن آموخته ها Ùˆ شنیده ها، عصای Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ هنر تصمیمگیری Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ØŒ آنگاه بعدش Ù…ÛŒ آیم همسان چنین تجربه ای را نه در وطن؛ بلکه در غربت ÙˆØ§Ù†ÙØ³Ø§ به دنبالش Ù…ÛŒ گردم Ùˆ هرگز پیدا نمی کنم، باور کنید این جاست Ú©Ù‡ به تمام آنچه Ú©Ù‡ « ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ برونمرزیان » نامیده Ù…ÛŒ شود، خنده ام Ù…ÛŒ گیرد. شما اگر عمق ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ را بخواهید ببینید Ùˆ دریابید، Ø§Ù…ØªØØ§Ù†Ø´ ضرر ندارد. من ØØ§Ø¶Ø±Ù… از « استاد منوچهر جمالی » تمنّا کنم Ú©Ù‡ دو ساعتی از وقت خودش را برای علاقمندان، بویژه مدّعیان عرصه ÛŒ سیاست خانمانسوز از نوع ایرانی اش البته، صر٠کند Ùˆ در باره ÛŒ « نقش Ùˆ تاثیر منش پهلوانی در دامنه ÛŒ کشور داری » سخنانی را بر زبان براند. اگر شما Ùˆ یا Ø§ØØªÙ…الا دیگر کنجکاوان توانستید در پای سخنرانی Ø§ØØªÙ…الی « استاد جمالی »، مدعیّان عرصه ÛŒ مثلا سیاست را از بخش مشروطه خواهان رنگارنگ بگیرید تا کرباس هزار رنگ ملیّها Ùˆ چپها Ùˆ مذهبیها Ùˆ لیبرالها Ùˆ غیره Ùˆ ذالک پیدا بکنید Ùˆ یکی یکی مدّعیان را به من نشان بدهید، همین جا به شما قول شر٠می دهم Ú©Ù‡ در برابر دیدگان شما Ùˆ دیگران، تمام آنچه را تا امروز Ú¯ÙØªÙ‡ ام، بازپس بگیرم Ùˆ هر Ú†Ù‡ را نیز نوشته ام، در آتش بیÙکنم. امکان ندارد!. آنقدر رویای چنین روز خجسته ای؛ آنهم در ایرانزمین Ùˆ نه Ùقط در برونمرزها، برایم زیبا Ùˆ سرشار از امید است Ú©Ù‡ آرزو Ù…ÛŒ کنم ایکاش نقّاش بودم تا Ù…ÛŒ توانستم تصوّر خودم را از چنین گردآمدنهای رویایی بر بوم نقّاشی، مصوّر Ùˆ مجسّم کنم. ایکاش Ù…ÛŒ توانستم.
بدبختی ما ملّت، ریشه های عمیق تری دارد. کسی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد Ùقدان واقعیّت پذیری چنین آرمانها Ùˆ آرزوهایی را با گوشت Ùˆ پوست خون خودش بÙهمد، باید در این باره بیندیشد Ú©Ù‡ چرا « امیر کبیرها » در خلوت خود، آنچنان با بغضی Ø®Ùقان آور گریستند Ú©Ù‡ هیچ ابر بهاری تا کنون نگریسته بود Ùˆ بعدش چرا شاهرگشان را بریدند؟. چرا آن « پیر اØÙ…د آبادیها » برغم خطاهای پراکتیکی از جایگاهی Ú©Ù‡ لیاقتش را دارند به پایین کشیده Ù…ÛŒ شوند ومØÚ©ÙˆÙ… Ù‚ÙØ³ تنهایی آلاچیق خودشان تا Ù„ØØ¸Ù‡ های مرگ Ù…ÛŒ شوند؟. چرا « صادق هدایتها Ùˆ ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÛŒÙ† ساعدیها » Ùˆ دهها Ù†ÙØ± امثال اینان در غربتها، خود را Ù…ÛŒ کشند؟. چرا « صادق چوبکها »، جلای وطن Ù…ÛŒ کنند Ùˆ برای Ú¯Ù… Ùˆ گور کردن خودشان، وصیّت Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ ØØªÙ‘ا جنازه شان را بسوزانند Ùˆ خاکسترشان را بر باد دهند؟. چرا با استعدادترینها Ùˆ لایقترینها، مجبور به گریختن Ùˆ مهاجرت از وطن یا خانه نشین Ùˆ معتک٠خرابات Ùˆ عزلت تنهایی Ù…ÛŒ شوند؟. چرا هر کسی Ú©Ù‡ خواست، گامی ارزشمند برای ØÙ„Ù‘ Ùلاکتهای این سرزمین بردارد، تمام آبا Ùˆ اجداد Ùˆ خانواده Ùˆ خویشانش، ریشه Ú©Ù† Ùˆ قلع Ùˆ قمع شدند Ùˆ هنوز Ù…ÛŒ شوند؟. چرا دهان « ÙØ±Ùّخی یزدیها » را Ù…ÛŒ دوزند؟ چرا « میرزاده عشقیها Ùˆ اØÙ…د کسرویها Ùˆ رضا مطلومانها » Ùˆ امثالهم را ترور Ù…ÛŒ کنند؟. چرا برای « ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯Ù‡Ø§ » در سرزمین قد کوتاهان [ = کوتوله مغزها، ØØ§Ø³Ø¯Ø§Ù†ØŒ دنباله روها، مومنان به هر Ú†ÛŒ آقا Ú¯ÙØªÙ†Ù‡Ø§ØŒ متابعین مقلّد مجتهد خودی Ùˆ مجتهد بیگانه!ØŒ مجیز گوها، Ú©Ù… مایه ها Ùˆ امثالهم ]ØŒ مدار زندگی بر ØµÙØ± درجه Ù…ÛŒ چرخد؟. باید دید Ùˆ پرسید چرا آن وطنی را Ú©Ù‡ « ØØ§Ø¬ Ø³ÛŒÙ‘Ø§Ø Â» در ØØ¯ÙˆØ¯ یکصد Ùˆ چهل سال پیش، Ø³ÛŒØ§ØØª کرده بود، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است در « دوره ÛŒ خو٠و ÙˆØØ´Øª » به سر Ù…ÛŒ برد؟. چرا Ùˆ به کدامین دلایل ناپژوهیده Ùˆ ناکاویده Ùˆ کتمان شده ØŸ. Ùˆ چراهایی از این دست؟. شاید با اندیشیدن برای ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخهای درخور برای این « چراها؟ » بتوان « معمّای بر آورده نشدن چنان آرزویی » را کش٠کرد Ùˆ شناخت. شاید!.
اشتباه برداشت نکنید. من نمی خواهم چیزی را سیاه مطلق ببینم Ùˆ ارزش تلاشها Ùˆ کوششهای برونمرزیان را؛ ولو Ø§ÙØ´Ø§Ú¯Ø±ÛŒ جنایتهای ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقها باشد، دست Ú©Ù… بگیرم. من امّا از آن دسته ÙØ¹Ø§Ù„یّتها Ú©Ù‡ هنوز ما ملّت پراکنده Ùˆ سرگردان را به هم نمی رسانند، دلخوش نیستم. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنید Ú©Ù‡ مغزه ÛŒ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ »؛ یعنی ایجاد شیره ÛŒ چسبنده Ùˆ انسجام بخش به تمام نیروهای از هم گریز. ÙØ¹Ø§Ù„یّت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ تولید چیزنویسی Ùˆ ژورنالیسم خبری نیست. اشتباه نکنیم. تولید ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ› سوای کاغذ سیاه کردن Ùˆ شاخه شونه کشیدن بر روی یکدیگر است. نزدیک به سی سال، مهاجرت Ùˆ پشتوانه ÛŒ تجربه ÛŒ آنهمه ÛŒ Ùلاکتها Ùˆ مصیبتهای قرن به قرن بایستی مدّعیان را به یک ØØ¯Ù‘اقلی رضایت بخش از همگرایی Ùˆ هماندیشی Ùˆ همپرسی Ùˆ همدردی Ùˆ همپایی رسانده باشد تا آدم بتونه ØØ±Ùهای خوشبینانه بزند Ùˆ امیدهای شمعسان نیز داشته باشد. بردارید تاریخ نویسنده گان تبعیدی آلمان را در دوران ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، مطالعه Ùˆ بررسی کنید تا متوجّه ÛŒ عمق تضاد Ùˆ ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ§ØØ´ ما با دیگران بشوید. از یاد نیز نبرید Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی از ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، به مراتب، خشونت زاتر Ùˆ کثی٠تر Ù…ÛŒ باشد؛ زیرا نه به نام نژاد Ùˆ جهانخواری Ùˆ امثالهم؛ بلکه به نام « خدا Ùˆ دین » به نابودی ایران Ùˆ جهان، کمر بربسته اند. نویسنده گان تبعیدی آلمان بدون آنکه Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª عقیدتی Ùˆ نظری Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی خود را بخواهند مانعی برای مبارزه Ùˆ گرد آمد خودشان در گلاویز شدن با ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری بدانند، یکپارچه دست در دست یکدیگر دادند Ùˆ در پروسه ÛŒ سرنگونی ØÚ©ÙˆÙ…ت هیتلری، نقش به سزایی را Ø§ÛŒÙØ§ کردند. ولی ما کجا ایستاده ایم؟. کثیری از همین ÙØ¹Ù‘الان مثلا دامنه ÛŒ سیاست Ú©Ù‡ بعضی از آنها ØØªÙ‘ا در سیاهچالهای همین Ùقها بوده اند Ùˆ بسیاری از بستگانشان را نیز همین سیستم Ù…Ø®ÙˆÙØŒ اعدام کرده اند، اکنون شده اند مشاور مستقیم ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی!. من نمی دانم اگر اینان اپوزیسیون Ùˆ داعیه ÛŒ مبارزه ÛŒ سیاسی دارند، پس Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´Ø§Ù† با ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی Ùˆ مقیم خارج بودنشان دیگر Ú†Ù‡ صیغه ایه؟. ما با اینگونه ÙØ¹Ù‘الین سیاسی به هیچ کجا نخواهیم رسید؛ سوای آنکه عمیق تر Ùˆ عمیق تر در باتلاق قهقرایی Ùˆ وامانده گیهای تاریخی Ùˆ توسعه ÛŒ مصائب میهنی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ ÙØ±ÙˆØªØ± Ùˆ ÙØ±ÙˆØªØ± خواهیم Ø±ÙØª. همین.
18- چه پیشنهادی به نویسندگان جوان دارید؟
یاد بگیرند برای اثبات « اوریژینالیته ÛŒ خود » ØŒ بسان « هزاردستانی » باشند Ú©Ù‡ « اسکار وایلد »، داستانش را به شیواترین ÙØ±Ù… ممکن بیان کرده است؛ یعنی « ناممکنها را واقعیّت پذیر کردن ». یعنی با شور Ùˆ اشتیاق شعله ور خود بر خلا٠مسیر رودخانه شنا کردن. یعنی به مصا٠تمام دستگاه Ù‚Ø¯Ø±ØªØØ±ÛŒØµØ§Ù† بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ Ø±ÙØªÙ†. یعنی یک تنه، پهلوان میدان خویشآزمایی شدن Ùˆ Ø±ÙØªÙ† به Ù‡ÙØªØ®ÙˆØ§Ù† مجهولات. یعنی با تاثیر گذارترین واژگان ÙØ±Ø¯ÛŒ در برودت زمستان Ùˆ یخبندان اختناق میهن، آتش زندگی را به رگهای جامعه تزریق کردن؛ ولو نیک بدانند Ú©Ù‡ تمام جان Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ روØÛŒ Ùˆ مادّی Ùˆ Ùکری Ùˆ پراکتیکی خودشان، پایان تلخی را همچون سرنوشت « Ú¯Ù„ سرخ در داستان اسکار وایلد = The Nightingale and the Rose » داشته باشد. یاد بگیرند در ÙØ¶Ø§ÛŒ یخبسته ÛŒ استبدادهای اجتماعی Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تی، « ÙØ±ÙˆØ²Ø§Ù†Ù†Ø¯Ù‡ ÛŒ مشعل امیدهای انسانی » باشند. Ùقط نویسنده ای اصیل Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بسیار تاثیر گذار خواهد نوشت Ú©Ù‡ گوهر تجربیات پخته Ùˆ پرورده ÛŒ خودش را در مقام « ÙØ±Ø¯ÛŒÙ‘تی نامتعار٠و ناهمگون » با دلیری Ùˆ گستاخی Ùˆ رادمنشی در نوشته هایش، پدیدار Ùˆ عریان کند.
19- آیا جمهوری اسلامی، تن به قرارداد ترکمنچای یا گلستان دیگری خواهد داد؟
گرداننده گان Ùˆ Ø°ÛŒÙ†ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ ØØ§Ú©Ù…ان بی لیاقت Ùˆ ÙØ§Ù‚د ÙØ±Ù‘ÛŒ Ú©Ù‡ ایرانزمین را « غنیمت غزواتی » خود Ù…ÛŒ دانند، هیچگاه باغبان این سرزمین نبوده اند Ùˆ نیستند Ú©Ù‡ بخواهند غم باغ وطن Ùˆ مردم آن را داشته باشند. ØÚ©ÙˆÙ…تگرانی Ú©Ù‡ شمشیر به دست Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ در اوج تØÙ‚یر ایرانیان Ùˆ ستم Ùˆ زورگویی به قتل عام شهروندان این آب Ùˆ خاک Ùˆ قلع Ùˆ قمع کردن هر مخال٠اقتدار ناØÙ‚Ù‘ خودشان، سعی بلیغ الهی دارند Ùˆ به خونریزیها Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ شکنجه ها Ùˆ ترورها Ùˆ Ø§Ø¬ØØ§Ù Ùˆ غارت Ùˆ تجاوز خود، ØØªÙ‘ا Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± Ù…ÛŒ کنند Ùˆ گزارش جنایتها Ùˆ اعدام کردنها را از برنامه های سراسری تلویزیون، پخش Ù…ÛŒ کنند، چنین ØÚ©ÙˆÙ…تگرانی نه تنها مادر خود را Ù…ÛŒ گایند Ùˆ Ù…ÛŒ ÙØ±ÙˆØ´Ù†Ø¯ Ùˆ زن Ùˆ بچّه ÛŒ خودشان را قربانی همیشه ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده ÛŒ غرایز Ùˆ سوائق Ùˆ ترضیه ÛŒ ØØ±Øµ جاه طلبیها Ùˆ اقتدار خواهیهای خود Ù…ÛŒ کنند؛ بلکه از ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† وجب به وجب غنیمت باد آورده نیز، هیچ ابایی ندارند؛ زیرا برای هیچ گوشه ای از این سرزمین، خردلی زØÙ…ت Ùˆ کوشش Ùˆ رنج شبانه روزی نکشیده اند Ú©Ù‡ نکشیده اند. اینان، سارقان تاریخ هستند Ú©Ù‡ غنائم خود را مدیون جنایتهایی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ تا امروز در ØÙ‚Ù‘ ابناء بشر مرتکب شده اند. ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی، برای دو روز ماندن در اقتدار بی بنیان خود، ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ تمام کائنات را نیز قربانی کنند Ùˆ هزاران انسان را روز به روز از دم تیغ اقتلویی خود بگذارند. اینان بی پرنسیپانند همچون خالق خود Ú©Ù‡ هیچ بویی از آدمیگری در هیچ سلولی از وجود آنان نمی توانید پیدا کنید. اینان اگر ایراندوست Ùˆ ایرانپرور Ùˆ آرزومند آبادانی Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ ایران Ùˆ مردمش بودند، هیچگاه شمشیر به دست نمی Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. اتکّا به شمشیر Ùˆ ÙØ¹Ù‘ال کردن گیوتین اقتلویی الله؛ یعنی رسالتی Ú©Ù‡ آخوند جماعت، عبادت Ùˆ کاربست آن را امتداد شغل شری٠انبیاء Ùˆ ائمه اطهار خبیث Ù…ÛŒ داند. برای چنین ØØ§Ú©Ù…انی، وطن Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ ارجمندی گوهر آدمی Ùˆ شر٠و آبرو، هیچ معنایی ندارد Ú©Ù‡ در وجدان نداشته ÛŒ آنها بخواهد ایجاد شعله ÛŒ اخگر سانی از مسئولیّت بکند. اینان از روز اوّل پیدایش خود، نطÙÙ‡ شان در زهدان « کاسبکاری Ùˆ برده داری Ùˆ چپاول Ùˆ غارت » Ù¾ÛŒ ریخته شده بود. بنابر این، Ø´Ú© کردن به Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنها یا تعجّب کردن از اقدامهای ابلهانه Ùˆ اØÙ…قانه ÛŒ آنها؛ یعنی نشناختن آنها در آنچه Ú©Ù‡ بالذّات هستند. اینان همینند Ú©Ù‡ هستند Ùˆ همینند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ù…ÛŒ کنند. انتظار اقدامهای میهندوستانه Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ با شعور داشتن از آنها؛ یعنی خود ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ. گرداننده گان آسیاب خونریز Ùقاهتی، برای به چرخش در آوردن ماشین اقتدار Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یّت مطلق استبدادی خود بر ایران Ùˆ ذهنیّت Ùˆ روان Ùˆ شعور ایرانی جماعت، ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ تن به هر کاری بدهند؛ ولو خود ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ علنی در « وال استریت آمریکا » باشد.
20- اگر رژیم، چنین قراردادی را امضاء نماید، موضعگیری شما در مقابل آن چه خواهد بود؟
من با یک Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ دو Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ اقدامهای خاصّی از گرداننده گان این سیستم، مسئله ندارم Ú©Ù‡ بخواهم بخشی از Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آنان را رد کنم Ùˆ بخشی را تایید؛ بلکه من با تمامیّت این سیستم Ùˆ گرداننده گان آن، مسئله دارم. این ØÚ©ÙˆÙ…ت برای من در هیچ ÙØ±Ù…ÛŒ Ùˆ شکلی، هرگز ØÙ‚ّانیّت نداشته Ùˆ ندارد Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª خودم را سالهاست Ú©Ù‡ با صدایی رسا Ùˆ گویا Ùˆ رک Ùˆ پوست کنده بر زبان Ùˆ قلم رانده ام. این سیستم، کلا Ùˆ اساسا، سیستم تØÙ‚یر کننده Ùˆ خاصم Ùˆ نابودگر تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ انسان ایرانی به معنای وسیع کلمه است. برای من، این تبهکاران الهی، هیچگاه ایرانی نبوده اند Ùˆ نیستد؛ بلکه چپاولگرانی هستند Ú©Ù‡ ماسک ایرانی به خود آویخته اند Ùˆ رسالت خود را نابودی Ùˆ نیست کردن هر آن چیزی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ کوچکترین نشانه ای از ایران Ùˆ تاریخ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ دارد. اینان خاصمان همیشه Ú¯ÛŒ ایران Ùˆ ایرانی بوده اند Ùˆ هستند Ùˆ اگر آینده ای برای ایرانزمین، وجود داشته باشد، همچنان خاصم ÙØ·Ø±ÛŒ آن خواهند ماند. بنابر این، من تمام گرداننده گان این سیستم ترور Ùˆ ÙˆØØ´Øª Ùˆ ØØ§Ùظان Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† Ùˆ دست اندر کاران مستقیم Ùˆ غیر مستقیم آن را خیانتکاران Ùˆ جنایتکارانی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ مسئول تمام بدبختیها Ùˆ مصیبتها Ùˆ قهقرائیهای ایران Ùˆ مردمش Ù…ÛŒ باشند. جایی Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تگران یک سرزمین برای Ø¢ØÙ‘اد آن، هیچ ØÙ‚Ù‘ Ùˆ ØÙ‚وقی قائل نباشند Ùˆ تنها هنر Ùˆ ابتکار Ùˆ رسالت خود را غارت ØÙ‚وق مردم بدانند Ùˆ جانستان آنها باشند، دیگر Ú†Ù‡ توقعی از بیگانه گان طمّاع Ùˆ خرس اشتها Ù…ÛŒ توان داشت؟. این سیستم را بایستی با تمام تار Ùˆ پودش، Ù…ØÙˆ Ùˆ سر به نیست کرد؛ طوری Ú©Ù‡ در تاریخ ایران از آن به نام « جمهوری سیاهی Ú©Ù‡ مجموع تمام خباثتهای تاریخ بشری بود » به شمار آید. سیستمی Ú©Ù‡ همچون بختکی شوم Ùˆ منØÙˆØ³ در دورانی از تاریخ وطن بر میهن Ùˆ مردم، غالب اقتلویی شد؛ ولی سرانجام از پا در آمد Ùˆ ریشه Ú©Ù† شد. این سیستم Ùˆ گردانندگان آن تا زمانی Ú©Ù‡ به ایدئولوژی Ùˆ اصول مذهب Ù…Ù†ØØ· Ùˆ مزخر٠خود، اتّکا دارند Ùˆ خود را ÙØ¹Ù‘ال مایشاء Ù…ÛŒ دانند Ùˆ مسئولیّت هیچ چیزی را نیز به عهده نمی گیرند، سیستمیست ÙØ§Ù‚د ØÙ‚ّانیت Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…تگرانش مطلق ستمگر Ùˆ جبّار Ú©Ù‡ تلاش برای ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ آن؛ یعنی بال Ùˆ پر دادن به درخت شکوهمند آزادی ÙˆØ³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ مردم Ùˆ آبادانی ایران Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ پروری Ùˆ جهان آرایی.
21- چرا آقای پوتین با ØªØØ±ÛŒÙ…های بیشتر جمهوری اسلامی ایران مخال٠است؟
یک واقعیّت را هر چقدر نیز تلخ Ùˆ ناگوار باشد، بایستی بپذیریم Ùˆ آن اینکه، روسها هیچگاه دوستان ما نبودند Ùˆ نیستند Ùˆ پیوسته، ذلالت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùˆ ضع٠و زبونی Ùˆ بیچاره Ú¯ÛŒ Ùˆ نوکر ØµÙØªÛŒ Ùˆ وطن ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ ما را از همان عهد تزارها تا همین امروز در سر داشته اند Ùˆ هنوز دارند Ùˆ در آینده نیز خواهند داشت. اینکه ما ایرانیها به طور کلّی، خواه خیر خواه وطن باشیم، خواه غارتگر وطن، بخواهیم با این تصوّر بزییم یا به این مرض، مبتلا باشیم Ú©Ù‡ روسها، دوستان ما هستند؛ چونکه همسایه ÛŒ ما Ù…ÛŒ باشند، خود ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ Ù…ØØ¶ است Ùˆ خبر از Ùقدان آگاهی عمیق از تاریخ ایران Ùˆ جهان Ùˆ از واقعیّت زندگی بر روی کره زمین Ù…ÛŒ دهد. رسم همسایه داری را آموختن Ùˆ ارج گزاشتن، سوای دل خوش داشتن به همسایه های طمّاع Ùˆ ØØ§Ø³Ø¯ Ùˆ کینه توز Ù…ÛŒ باشد. ایرانزمین در هیچ کجای جهان، دوستان خیرخواه Ùˆ خادم مطلق ندارد. مسئله اینه Ú©Ù‡ ما ایرانیها، هنوز نمی دونیم « دیپلماسی » یعنی چی؟ Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ Ùˆ راه Ùˆ رسم مردم ما در همسایه داری چیه؟. وقتی ØÚ©ÙˆÙ…تگران ایرانی ندانند Ùˆ Ù†Ùهمند Ú©Ù‡ « اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان مردم ایرانزمین » چیست Ùˆ کدامین پرنسیپها را برای کشور آرایی Ùˆ شیوه های رویاروی با همسایه گان خودش پرورانیده است- Ú†Ù‡ آنانی Ú©Ù‡ دیوار به دیوار مرزهایش هستند، Ú†Ù‡ آنانی Ú©Ù‡ آن سوی آبها Ùˆ مرزهای وطن Ù…ÛŒ باشند - خود به خود پیداست Ú©Ù‡ هر گونه ØØ±Ú©Øª Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ تصمیمگیری گردانندگان سکّان کشتی وطن، اقدامی بخار معده ای Ù…ÛŒ باشد Ùˆ ÙØ§Ù‚د چشم اندازهای عاقبت اندیشی. اگر باورتان نمی شود، Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ « ناصرالدّین شاهی » را در مدّ نظر بگیرید Ùˆ برآورد کنید تا تئاترهای مضØÚ© Ùˆ سرا پا ØÙ‚ارت آمیز « اØÙ…دی نژاد » در سازمان ملل. Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª سیاستگران روسیه در هر دورانی Ú©Ù‡ بوده باشد، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªØ´Ø§Ù† به معنای دل سوزاندن Ùˆ از جیب خود مایه گذاشتن برای ایران Ùˆ مردمش نبوده Ùˆ نیست Ùˆ هرگز نیز نخواهد بود؛ بلکه Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª آنها با سیاستگران جهانی، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ Ú†Ú© Ùˆ چونه زدن بر سر میزان Ùˆ مقدار بلعیدن Ùˆ Ù„ÙØª Ùˆ لیس کردن طعمه ای Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ نامش ایرانزمین Ù…ÛŒ باشد. سیاستگران روسیه، اگر Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªÛŒ Ù„ÙØ¸ÛŒ در مجامع بین المللی از خود بروز Ù…ÛŒ دهند، صر٠نظر از جار Ùˆ جنجالهای عرصه ÛŒ بی مقدار پولیتیک جهانی Ùˆ شاخه شونه کشیدنهای اقتدارخواهی بیشتر، Ø¨ØØ« بر سر Ùقط Ùˆ Ùقط « تقسیم غارت منابع جهان » Ù…ÛŒ باشد؛ نه آرایش Ùˆ نگاهبانی Ùˆ پرورش Ùˆ بهره برداری Ùˆ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø®Ø±Ø¯Ù…Ù†Ø¯Ø§Ù†Ù‡ منابع جهان؛ ولو گوشه ای از منابع جهان، نامش ایرانزمین باشد.
22- دلیل پرا کندگی و ناهمبسته بودن ٠ایرانیان به ویژه نیروهای سیاسی در خارج از کشور چیست وچگونه می توان آن را برطر٠نمود؟
هیچکس به دلخواه خودش، ترک وطن نمی کند. ØØªÙ…ا شرایطی زمخت Ùˆ نادلچسب بر اجتماع Ùˆ میهن، ØØ§Ú©Ù… Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ کثیری خواسته Ùˆ ناخواسته Ùˆ از روی اجبار Ù…ÛŒ گریزند Ùˆ ترک یار Ùˆ دیار Ù…ÛŒ کنند. مسئله ÛŒ پراکنده بودن ایرانیان، نه تنها گرایشها Ùˆ نیروهای سیاسی را در برمی گیرد؛ بلکه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ سر خورده از هر نوع گرایش سیاسی را نیز شامل Ù…ÛŒ شود. وقتی سرزمینی را عده ای خونریز تسخیر کنند Ùˆ تمام راهها Ùˆ بیراهه های Ù†ÙØ³ کشیدن ساده را نیز از آدمها به غارت ببرند، پیداست Ú©Ù‡ انسانها به هر روزنه ای برای نجات جان خویش خواهند گریخت. پراکنده Ú¯ÛŒ ایرانیان در سراسر جهان، گزینشی از سر اجبار بود Ùˆ امکانهای دم دست؛ نه دلبخواهی Ùˆ خوشآمدگویی بیگانه گان. گرایشها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ سازمانها Ùˆ گروههای پراکنده نیز به همدیگر نخواهند رسید Ùˆ به همدیگر نخواهند پیوست؛ زیرا هر کدام از یک Ø·Ø±ÙØŒ مقهور مناسبات اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ قوانین Ùˆ وضعیّت اقتصادی Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تمام آن ممالکی هستند Ú©Ù‡ مقیم آن Ù…ÛŒ باشند Ùˆ از طر٠دیگر، Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª عقیدتی Ùˆ مرام Ùˆ مسلکی شدید با یکدیگر دارند.
بالطّبع دوران طولانی شدن اقامتهای اجباری Ùˆ دوام سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت آخوندی به ایجاد ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های جبران ناپذیر مابین نسلها انجامیده است Ú©Ù‡ اگر چنین آژیر خطری در سمت Ùˆ سوی بازگشت به میهن Ùˆ سکنا Ú¯Ø±ÙØªÙ† صدی نود مهاجران نیانجامد، دیگر هیچ امیدی به نیروهای برونمرزی برای پیوند خوردن با تØÙˆÙ‘لات درونمرزی نیست Ú©Ù‡ نیست Ùˆ سرزمین ایران برای مهاجران اجباری Ùˆ تبعیدی Ùˆ دلبخواهی Ùقط به عنوان « کشور توریستی » قلمداد Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ جهت دید Ùˆ بازدید خویشان Ùˆ ÙØ§Ù…یلها Ùˆ اقوام Ùˆ امثالهم به شمار خواهد آمد Ùˆ پیشا پیش نیز پیداست، سرزمینی Ú©Ù‡ برای ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† Ùˆ نواده گان من به عنوان « کشور توریستی » به ØØ³Ø§Ø¨ آید، هیچگاه مسائلش به آنها ربطی ندارند Ú©Ù‡ بخواهند هم Ùˆ غم خود را برای راهکاری Ùˆ ÛŒØ§ÙØªÙ† امکانهایی از بهر در Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù† با مسائل میهن، برنامه ÛŒ Ùکری خود بدانند Ùˆ به طور ÙØ¹Ù‘ال Ùˆ توام با مسئولیّت در ØÙ„ Ùˆ ÙØµÙ„ کردن مسائل با دیگران Ùˆ در کنار دیگران، همّت کنند Ùˆ مسئولیّت از خود نشان دهند. واقعه ÛŒ تلخ مهاجرت به هر ÙØ±Ù… Ùˆ Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ بخواهیم آن را در نظر نیز بگیریم، اگر از یک طر٠به وسعت دامنه ÛŒ تجربیات Ùˆ شناخت مردم ایران از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ زیستبومهای دیگر ملل انجامید Ùˆ در بسیاری زمینه ها، نقش مثبت Ùˆ بار آوری داشت از طر٠دیگر به خالی شدن ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ انجامید Ú©Ù‡ قهقرایی Ùˆ واپس مانده Ú¯ÛŒ میهن را در چنگال یکی از تخریبگرترین Ùˆ Ù…Ø®ÙˆÙØªØ±ÛŒÙ† ØÚ©ÙˆÙ…تهای بشری، تنها Ùˆ اسیر Ùˆ ذلیل شده گذاشت.
اگر روزی روزگاری در دوران « شاهان پهلوی » این امید بود Ú©Ù‡ با صر٠کردن پانزده سال انتقاد Ùˆ سنجشگری Ùˆ مبارزه Ùˆ پیگیری Ùˆ مسئولیّت بتوان تØÙˆÙ‘لاتی کلیدی در ساختار نظام شاهنشاهی ایجاد کرد Ùˆ راه دویست ساله ÛŒ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ تØÙˆÙ‘لات اساسی را Ø·ÛŒ کرد، امروزه روز در سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی بایستی ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ØŒ دویست سال تمام، مبارزه ÛŒ پیگیر Ùˆ روشنگری شبانه روزی در تمام ابعاد تصوّر شدنی کرد تا بتوان امیدی به دو سال تØÙˆÙ‘Ù„ تق Ùˆ لقی در عرصه ÛŒ اجتماع Ùˆ کشور داری داشت. ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ انقلاب اسلامی، ایستایی Ùˆ انجماد ایران را سالها Ùˆ دهه ها Ùˆ یک قرن Ùˆ دو قرن، آسیب نرساند؛ بلکه پرتاب ایرانی بود به قعر قهقرائی اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی Ùˆ هنری Ùˆ همچنین بر باد Ø±ÙØªÙ† ثروتها Ùˆ منابع ملّی Ùˆ بدنامی Ùˆ ملعون Ùˆ منÙور شدن ایرانی در بین ملل جهان. خودمان را هیچ وقت گول نزنیم Ùˆ بند یقه مان نیز تنگ نشود. امروزه روز هر ایرانی را با « کوروش Ùˆ داریوش Ùˆ ØÙ‚وق بشر Ùˆ امثالهم » نمی شناسند؛ بلکه ما را با اتکیت باتلاق اسلامیّت شمشیر اقتلویی Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی Ùقها در کنار جمعی تروریست Ù…ÛŒ شناسند Ùˆ به شمار Ù…ÛŒ آورند. واقع بین باشیم.
23- Ùکر نمی کنید، نیروهای اپوزیسیون بایستی دست از Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª گذشته بردارند Ùˆ با همبستگی خود، رنگ دیگری به تاریخ مبارزات معاصر بزنند ØŸ
من قبلا نوشته ام Ùˆ استدلال آورده ام Ú©Ù‡ « اپوزیسیون » در بیرون مرزها، ÙØ§Ù‚د « Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ معنای کلامی Ùˆ همچنین ÙØ§Ù‚د بار ØÙ‚وقی Ùˆ ÙلسÙÛŒ خودش » Ù…ÛŒ باشد. « اپوزیسیون » همانطور Ú©Ù‡ نامش ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند، به ÙØ±Ø§Ú©Ø³ÛŒÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒÛŒ Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ برخاسته از جنبشهای متنوّع اجتماعی Ù…ÛŒ باشند Ùˆ واتاب دهنده ÛŒ آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ خواسته های چنان جنبشهای اجتماعی هستند. بنابر این، من نمی توانم در گوشه ای از جهان، سنگر بگیرم Ùˆ برای خودم، ØØ²Ø¨ÛŒ یا سازمانی برپا کنم Ùˆ اسمش را بگذارم، « اپوزیسیون ØÚ©ÙˆÙ…ت وقت »؛ ولو خیلی ÙØ¹Ù‘ال نیز باشم. چنین کاری، مسخره کردن خود Ù…ÛŒ باشد. اپوزیسیون به کسانی Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ در مصا٠و رویارویی با ØÙکّامی Ù…ÛŒ ایستند Ú©Ù‡ هیچ ØÙ‚ّانیّتی به ØÚ©ÙˆÙ…ت کردن ندارند Ùˆ مثل سرطان به جان شریانهای ØÛŒØ§ØªÛŒ ملّت Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ اند Ùˆ تقلّا Ù…ÛŒ کنند به یک تمامیّت استبدادی تبدیل شوند. اپوزیسیون باید در وطن Ùˆ در مجلس Ùˆ بیرون از مجلس Ùˆ در سراسر اجتماعی Ú©Ù‡ نامش ایرانزمین Ù…ÛŒ باشد، اهرمهای مقاومت Ùˆ پیکار Ùˆ ایستاده Ú¯ÛŒ Ø¨Ø±Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ باشد تا شایسته ÛŒ نام « اپوزیسیون » باشد. در برون از مرزها، ادّعای اپوزیسیون داشتن، یک توهّم امید دهنده است؛ نه یک واقعیّت تاثیر گذار Ùˆ راهگشاینده ÛŒ Ù…ÙØ¹Ø¶Ù„ات Ùˆ Ùلاکتهای میهن Ùˆ مردم. کسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند نقشی در رویدادهای میهنی Ø§ÛŒÙØ§ کنند، بایستی در بطن آن رویدادها بزییند. من نمی توانم بیرون از کشتی نشینم؛ ولی ادّعای سکّانداری داشته باشم Ùˆ با لنگش Ú©Ù†! لنگش Ú©Ù†! بخواهم آن کشتی ای را از غرق شدن نجات دهم Ú©Ù‡ اسیر Ø·ÙˆÙØ§Ù† باتلاق بلاهتهای ØÚ©ÙˆÙ…تگران وقت Ù…ÛŒ باشد. این کار ناممکن است. من تا در ارگانهای کلیدی Ùˆ تاثیر گذار Ùˆ تعیین کننده ÛŒ دولتی، Ù¾ÙÙØ³Øª Ùˆ مقام Ùونکسیونالیستی Ùˆ نقشگذارنده نداشته نباشم، Ù…ØØ§Ù„ است از بیرون مرزها، کاری کارستان را بتوانم از پیش ببرم؛ ولو با هوشترین Ùˆ خبره ترین Ùˆ داناترین سیاستمدار عصر خودم نیز باشم. کار را کسانی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ وارد میدان هماوردی Ù…ÛŒ شوند؛ نه آنانی Ú©Ù‡ Ùقط ØØ±ÙØ´ را Ù…ÛŒ زنند Ùˆ در باره اش رساله ها Ù…ÛŒ نویسند Ùˆ داد سخن Ù…ÛŒ دهند.
مسئله ÛŒ گریز از همدیگر در گستره ÛŒ زیستی تمام آنانی Ú©Ù‡ خود را نیروی ÙØ¹Ù‘ال دامنه ÛŒ سیاست Ù…ÛŒ دانند، برمی گردد به تاریخچه ÛŒ این نیروها Ùˆ شیوه های Ø´Ú©Ù„ گیری Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± آنها در تاریخ Ùˆ واقعیّت ایرانزمین. اگر بخواهیم علل درگیریها Ùˆ خصومت گرایشهای مختل٠را در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر ریشه یابی کنیم، بایستی وجود Ùˆ اÙول Ùˆ متلاشی شدن Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانهای سیاسی را از تک Ù†ÙØ±Ù‡ اش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا کثیرالعضو از عصر مشروطه تا امروز در نظر بگیریم. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنید Ú©Ù‡ تمام سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ گروهها Ùˆ جبهه بندیها به طور جدّی Ùˆ ÙØ¹Ù‘ال در « عصر پهلویها ( = پدر Ùˆ پسر ) » تا رویداد انقلاب نکبتی، Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند. از گرایشهای Ú†Ù¾ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا ملّیها Ùˆ گروههای مذهبی مختلÙ. تمام این سازمانها Ùˆ گروههای موجود، تعری٠تاریخ وجودی خود را از موضعگیری در برابر سیستم « شاهان پهلوی » استنباط Ùˆ اخذ Ù…ÛŒ کنند؛ یعنی بدون چنان عصری، هیچ کدام از سازمانها Ùˆ گروههای Ùوق، هویّتی پیدا نمی کنند ØØ¯Ù‘اقل برای اعضاء Ùˆ هواداران خودشان؛ Ú†Ù‡ رسد برای مردم یک کشور به طور کلّی. بنابر این، Ø¨ØØ« Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª Ùقط بر سر موضعگیریهای عقیدتی Ùˆ نظری نیست؛ بلکه بیش از هر چیز، Ø¨ØØ« به ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ « ØÙ‚ّانیتها Ùˆ پرنسیپها Ùˆ اصلها » Ù…ÛŒ چرخد. برآمدن ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی با تسخیر مصادره به مطلوب اهرمهای قدرت باعث شد Ú©Ù‡ تمام همّ Ùˆ غم Ø°ÛŒÙ†ÙØ¹Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی در این باشد Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت خود را مدیون مبارزه ای بدانند Ú©Ù‡ مثلا در مصا٠با « شاهان پهلوی » به پیش برده اند Ùˆ سعی دارند بدین وسیله برای تمام Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان از جنایتکاری Ùˆ خونریزی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا انواع Ùˆ اقسام تئاترهای Ù…Ø±Ø¯Ù…ÙØ±ÛŒØ¨ØŒ ØÙ‚ّانیّت بتراشند. ولی Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ برغم تمام تبلیغات گسترده Ùˆ تبهکاریهای ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùقاهتی Ú©Ù‡ کثیری از مانده گان Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡ گان آنها همان Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† مذهبی « عصر پهلویها » بودند، باز ØŒ هیچ ØÙ‚ّانیتی به ÙØ±Ù…انروایی بر ایران ندارند Ú©Ù‡ ندارند؛ زیرا « Ø¨ØØ« ØÙ‚ّانیّت نداشتن آنها » به « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان ایرانیان = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » بازمی گردد Ú©Ù‡ معیار Ùˆ « ØÙ‚ّانیّت ارگانها Ùˆ سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گرایشها Ùˆ گروهها Ùˆ Ù¾ÙØ³Øª Ùˆ مقامها Ùˆ کارگذاران » را متعیّن Ù…ÛŒ کند. Ø¯ÙØ±Ø³Øª همین « پرنسیپها Ùˆ اصلهای باهمستان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملّت » هستند Ú©Ù‡ ارزش Ùˆ دوام Ùˆ ØÙ‚ّانیّت ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ دولتها Ùˆ گرایشها Ùˆ شخصیّتها Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ را به Ù…ØÚ© Ù…ÛŒ زنند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ اقدامهای آنان را ارزشیابی Ù…ÛŒ کنند.
آنچه هنوز منشاء اختلا٠و کشمکشهای شدید مابین گرایشهای مختل٠سیاسی در معنای وسیع کلمه Ù…ÛŒ باشد، دقیقا از همین دامنه ÛŒ « پرنسیپها » ریشه Ù…ÛŒ گیرد. باید دید Ùˆ بررسی کرد Ú©Ù‡ گرایشهای مختل٠سیاسی در سرزمین ما از یکصد سال پیش تا همین امروز، وقتی Ù…ÛŒ خواهند ØÙ‚ّانیّت وجودی Ùˆ عقیدتی خود را نشان دهند Ùˆ اثبات کنند، کدامین Ùقدانها Ùˆ موانع آزادی را در « دوران پهلویها » ردی٠می کنند Ùˆ باید پرسید چرا آنانی Ú©Ù‡ انواع Ùˆ اقسام موانع آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی را در « عصر پهلویها » برمی شمارند، وقتی خودشان به قدرت دست Ù…ÛŒ یابند، از کلیدی ترین ایجاد کننده گان Ùˆ استØÚ©Ø§Ù… Ùˆ گسترش دهنده گان همان موانع هستند؟. از یاد نبرید Ú©Ù‡ « تبهکاری مثل Ø±ÙØ³Ù†Ø¬Ø§Ù†ÛŒ » با تقلید مضØÚ© کردن از پژوهشگر نامدار، « ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† آدمیّت »، آمد Ùˆ سطØÛŒÙ‘اتی را در کتابی به نام « امیر کبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار » نوشت Ùˆ منتشر کرد. ولی همین انسان، پس از آنکه به قدرت رسید Ùˆ کلیدی ترین موضعهای قدرت را در دست خودش Ú¯Ø±ÙØª از نقش گذارترین خونریزان Ùˆ قصّابان « امیرکبیرها » در وطن شد Ùˆ جان Ùˆ زندگی هزاران « قهرمان وطنی » را قبضه کرد. همینطور در نظر داشته باشید Ú©Ù‡ « سیّد علی خامنه ای » از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ بود Ú©Ù‡ آن نامه ÛŒ معرو٠« کانون نویسنده گان ایران را به هویدا »، امضاء کرده بود. ولی وقتی، ولی Ùˆ قائد اعظم در سیستم Ùقاهتی شد Ùˆ جای چای خودش را Ù…ØÚ©Ù… ÛŒØ§ÙØª از کلیدی ترین نقش گذاران ترور Ùˆ Ú©ÙØ´ØªØ§Ø± نویسنده گان Ùˆ دگر اندیشان از آب در آمد.
مسئله اینه Ú©Ù‡ آنچه، روزی روزگاری نکوهیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ رانه ای برای موجودیّت تاریخی « سازمانها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ Ùˆ گروهها » را پایه ریزی Ù…ÛŒ کند، همان نکوهیده ها Ùˆ منÙور شده ها، پس از تسخیر اهرمهای قدرت به دست هر کدام از سازمانها Ùˆ گرایشها Ùˆ ØØ²Ø¨Ù‡Ø§ÛŒ آنچنانی، Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ به « ÙØ¶ÛŒÙ„تهای اعلاء » تبدیل Ù…ÛŒ شوند؟. چرا Ùˆ به کدامین دلایل؟. اختلا٠گرایشهای مختل٠سیاسی در جامعه ÛŒ ایرانی - مهم نیست کجا مقیم باشند Ùˆ به چند شاخه Ùˆ ÙØ±Ù‚Ù‡ ÛŒ عجیب Ùˆ غریب با نامهای دهن پر Ú©Ù† یا بعضا مضØÚ©ØŒ تقسیم شده باشند - در اینست Ú©Ù‡ گرایشهای سیاسی در سرزمین ما برغم یکصد سال، تجربه ÛŒ هولناک کشمکشها Ùˆ خصومتها Ùˆ زد Ùˆ خوردها Ùˆ تل٠کردن نیروهای بسیار Ù…Ùید Ùˆ بار آور خودشان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانستند نه تنها با دست در دست یکدیگر دادن، ایران را آباد زمین کنند؛ بلکه کشورهای منطقه را نیز یار Ùˆ یاور باشند، هنوز Ú©Ù‡ هنوز است با وجود ØØ§Ú©Ù… بودن یکی از خطرناکترین ØÚ©ÙˆÙ…تهای خونریزی Ú©Ù‡ تاریخ بشر تا کنون به خود دیده است، باز همچنان بسان شتر عصّار خانه در ØØ§Ù„ « کاه کهنه بر باد دادن در باره ÛŒ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ هستند Ú©Ù‡ در ØÙ‚Ù‘ یکدیگر »، مرتکب شده اند. آنها هنوز « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان این ملّت » را Ø¯Ø±Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند تا متوجّه شوند Ú©Ù‡ « مخرج مشترک آنها = مهر Ùˆ داد Ùˆ راستمنشی Ùˆ نگاهبانی از جان Ùˆ زندگی » برای ایجاد کارهای کارستان در ایران، همان ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ به « پرنسیپها Ùˆ اصلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم سرزمین خودشان » Ù…ÛŒ باشند؛ نه اعتقادات Ùˆ اصول مذاهب Ùˆ ایدئولوژیها Ùˆ گرایشهای Ùکری Ùˆ غیره Ùˆ ذالک تک، تکشان. تا مسئله ÛŒ شناخت Ùˆ ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ Ø³ÙØª Ùˆ سخت Ùˆ امید Ùˆ یقین قلبی Ùˆ Ùکری برای واقعیّت پذیر کردن Ùˆ اجرای تمام سویه ÛŒ « پرنسیپهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باهمستان ایرانی »، ملکه ÛŒ ذهن Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± Ùˆ منش Ùˆ موضعگیری Ùˆ خمیر مایه Ùˆ شیرازه ÛŒ اساسنامه ای تمام گرایشهای سیاسی قرار نگیرد، ایران Ùˆ مردمش، هیچگاه روی خوشی Ùˆ شادمانی Ùˆ آزادیهای ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی را نخواهند دید Ú©Ù‡ نخواهند دید Ùˆ ایران، میدانی خواهد شد برای ترکتازی انواع Ùˆ اقسام آدمهای عقده ای Ùˆ گرایشهای کینه توز. همین.
Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ بیشترین Ùˆ ÙØ¹Ù‘الترین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† این آب Ùˆ خاک به « گرایشهای Ú†Ù¾ » تعلّق دارند. این طی٠از همان روز اول نطÙÙ‡ اش تا همین امروز، تمام سنگبنای اقدامها Ùˆ روشها Ùˆ ØØ±Ú©ØªÙ‡Ø§ Ùˆ موضعگیریها Ùˆ Ù‚Ù„Ù…ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ú¯ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ خودشان را بر توهّمی Ù¾ÛŒ ریختند Ú©Ù‡ خانمانسوز وطن بود Ùˆ بر باد دهنده ÛŒ پتانسیل کرداری Ùˆ جان Ùˆ عمر Ùˆ زندگی Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ تک، تک ÙØ¹Ù‘الین آن. اینان به جای آنکه بیایند بر آخرین ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ù‡Ø§ Ùˆ هشدارها Ùˆ بیدار باشیهای « شاعران Ùˆ نویسنده گان Ùˆ کوشنده گان Ùˆ روشنگران عصر مشروطیّت »، پایه ÛŒ اقدامهای روشنگری عمیق Ùˆ بیداربخش خود را Ù¾ÛŒ بریزند، آمدند Ùˆ بر « دگمها Ùˆ شابلونها Ùˆ کلیشه های ایدئولوژیهای وارداتی » شالوده ریزی کردند؛ طوری Ú©Ù‡ با چنین گرایشی، تمام آنچه را نیز به طور پخش Ùˆ پلا در گوشه Ùˆ کنار وطن، از دوران روشنگریهای مشروطیّت باقی مانده بود، در زیر آوار Ú©Ú˜Ùهمیها Ùˆ Ú©Ú˜ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ خودشان، مدÙون Ùˆ Ø®ÙÙ‡ کردند. ولی اگر این طی٠متنوّع در یک دهه ÛŒ گذشته، آن دلیری را از خود نشان داده اند Ú©Ù‡ تا اندازه ای به سنجشگری مواضع سیاسی Ùˆ نگرشهای Ùکری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ خود در گذشته ها رو آورند Ùˆ به گشوده Ùکری Ùˆ دگراندیشی، میدان بدهند. در عوض، Ø·ÛŒÙهای مشروطه خواهان از هر نوعش را Ú©Ù‡ ØØ³Ø§Ø¨ کنید، همچنان تلاش دارند سنجشگریهای دیگران را به ØØ³Ø§Ø¨ ØÙ‚ّانیّت داشتنهای خود به قدرت، Ú†Ù‡ در گذشته، Ú†Ù‡ در آینده ÛŒ Ø§ØØªÙ…الی، مصادره به مطلوب کنند. آنها متوجّه نیستند Ú©Ù‡ کتمان Ùˆ لاپوشانی Ùˆ توجیه Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† خطاهای اساسی عصر پهلویها، نه تنها تمام خدمات ارزنده Ùˆ شایسته ÛŒ قدر دانی آن « شاهان » را آسیب خواهد زد؛ بلکه اعتبار Ùˆ ارزش مبارزات خودشان را در مصا٠با ولایت Ùقاهتی نیز خدشه دار خواهد کرد. در عصر پهلویها، از تمام آن آرمانها Ùˆ آرزوها Ùˆ نتایج پیکارهای آوازه گران Ùˆ تلاشگران انقلاب مشروطیّت، Ùقط اسکلتی باقی مانده بود Ú©Ù‡ لق Ùˆ لوق بودن آن را دو رویداد « جنبش دکتر مصدّق Ùˆ قضیه ÛŒ پانزده خرداد خمینی » هشدار داده بودند تا سرانجام با وزیدن کوچکترین نسیمی در سال 1357 از هم ÙØ±Ùˆ پاشید Ùˆ متلاشی شد. امروزه روز ایرانزمین در یک پروسه ÛŒ طولانی هزاره ای از عصر ساسانیان تا همین امروز، کشمکشهای آشکار Ùˆ پنهان Ùˆ گاه به گاهی با اسلامیّت داشته است. ولی اکنون یکراست Ùˆ مستقیم با واقعیّت بسیار گزنده Ùˆ آزارنده Ùˆ چندش آور « اسلامیّت Ùˆ موکّلان رنگارنگش » روبروست. پیکار گسترده ÛŒ Ùکری Ùˆ سنجشگری علنی Ùˆ موضعگیری Ø´Ùّا٠و رو راست با چنین پدیده ÛŒ مخرّب در تمام ابعاد نموداری اش هست Ú©Ù‡ « زایش ایرانی نو Ùˆ انسانی نو » را به ارمغان خواهد آورد. بنابر این، دورانی Ú©Ù‡ هر گرایشی بخواهد به خودش تØÙ…یل Ùˆ تلقین بکند Ú©Ù‡ من، تنها آلترناتیو ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùقاهتی هستم Ùˆ دیر یا زود بر ایرانزمین، ØØ§Ú©Ù… خواهم شد، رویای شیرینی Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ هرگز واقعیّتی پیدا نخواهد کرد.
امروز، هر گرایشی بایستی بÙهمد Ú©Ù‡ اسلامیّت نوع Ùقاهتی شده اش، داعیه یّ سیطره ÛŒ جهانی دارد Ùˆ با وعظ Ùˆ خطابه Ùˆ Ú©Ù„Ú©Ù„ کردنهای سکولاریستی Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† درونمرزی Ùˆ برونمرزی، هیچگاه از داعیه ÛŒ اقتدار خواهی Ùˆ ØØ±Øµ توتالیتگرای خودش تا آخرین Ù†ÙØ³Ù‡Ø§ØŒ میلیمتری به دلخواه، واپس نخواهد نشست Ú©Ù‡ نخواهد نشست؛ ولو برای هر مویرگ تملّک خواهی اش، جان Ùˆ زندگی Ùˆ هستی Ùˆ نیستی میلیونها انسان را از دم تیغ بگذارند Ùˆ قربانی کند. چنین سیستم مخوÙÛŒ را بایستی یکپارچه در « ØÙ„قه ÛŒ پیکارهای گسترده ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » گذاشت تا بتوان امیدی به متلاشی شدن کندوی استبدای Ùˆ ستمگری آنها داشت. پیدایش Ùˆ قلع Ùˆ قمع Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ سازمانها Ùˆ گروهها در سرزمین ما از این جا ریشه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ هنوز هیچ کدام از آنها نمیخواهند دریابند Ùˆ تصدیق کنند Ú©Ù‡ واریاسیونی از مجموعه ای به نام دریای تØÙˆÙ‘لات Ùˆ مسائل وطن هستند؛ یعنی واریاسیونهایی Ú©Ù‡ بایستی بتوانند در یک هارمونی با دگراندیشان Ùˆ دیگر سازمانها Ùˆ Ø§ØØ²Ø§Ø¨ØŒ نقش پله های نردبان Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ Ùˆ یارشاطری را برای مردم خود Ø§ÛŒÙØ§ کنند؛ نه اینکه خود را جامع تمام Ùˆ کمال یک ØÚ©ÙˆÙ…ت مطلق به ØØ³Ø§Ø¨ آورند Ùˆ با ایجاد سیستمی مخو٠همچون ولایت Ùقاهتی بر ØÙ„قوم ملّت، ØØ§Ú©Ù… اقتلویی شوند. مردم، Ø§ØØ²Ø§Ø¨ را برای آن Ù…ÛŒ خواهند Ú©Ù‡ به Ú©Ù…Ú© آنها بر مسائل Ùˆ مّعضلات باهمزیستی چیره شوند؛ نه اینکه در جستجوی قصّاب برّه ÛŒ وجود خودشان Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† Ùˆ ویرانگر مام وطن باشند.
24- شما سالها از دور و نزدیک با ایرانیان در تماس هستید، چه پیام و پیشنهادی به ایرانیان به ویژه هنرمندان ، نویسندگان و شاعران دارید؟
همانطور Ú©Ù‡ به مردم، هیچ پیامی ندادم، به این Ø·ÛŒÙها نیز هیچ پیامی نمی دهم Ùˆ توقّع Ùˆ انتظاری نیز از هیچ انسانی ندارم. امّا اگر کسانی آن جرات Ùˆ دلیری را دارند Ú©Ù‡ خود را در مجامع عمومی Ùˆ در برابر دیگران، « نویسنده Ùˆ هنرمند Ùˆ شاعر » بشمارند، پس شایسته Ùˆ خجسته است Ú©Ù‡ چنان انسانهایی، « گوهر گرانقدر آدمیگری » را نه تنها در ØÙ‚Ù‘ خودشان؛ بلکه در ØÙ‚Ù‘ تک، تک همنوعان خود در میهن Ùˆ جهان با رادمنشی Ùˆ گستاخی Ùˆ دلاوری، نگاهبانی کنند Ùˆ ارج گزارند. نویسنده ای Ú©Ù‡ در زیر گوشش Ùˆ در برابر چشمانش Ùˆ سرزمینش، گروه گروه، خون جوانان Ùˆ انسانها را به اتّهامات واهی Ùˆ ناØÙ‚Ù‘ Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ آنها هیچ کوششی نمی کنند Ú©Ù‡ گذرگاهی برای ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ در گلو Ø®ÙØªÙ‡ ÛŒ آن قربانیان شوند، چنان نویسنده گان Ùˆ شاعران Ùˆ هنرمندانی، تبهکار Ùˆ پوساننده ÛŒ همان چیزی هستند Ú©Ù‡ زندگی خود را Ù…ÛŒ خواهند وق٠آن کنند. نویسنده ای Ú©Ù‡ برای زیبا آرایی جهان Ùˆ زندگی، گام بر ندارد، نویسنده نیست؛ بلکه یک « چیز نویس » تمام عیار است. هنرمندانی Ú©Ù‡ در برابر ضØÙ‘اکان وقت، سکوت Ù…ÛŒ کنند Ùˆ لام تا کام، اعتراض علنی Ùˆ تلاش برای در بند کردن ضØÙ‘اکیان نمی کنند، چنان هنرمندانی، هیچ سنخیّتی با هنر Ùˆ هنر زایی ندارند. هنرمندی Ú©Ù‡ به بهای شهرت Ùˆ معروÙیّت Ùˆ چاپ Ùˆ ÙØ±ÙˆØ´ Ùˆ پخش نوشته هایش، ØØ§Ø¶Ø± باشد، تن به هر نوع ØÙ‚ارتی بدهد Ùˆ در برابر آمران ستمگر، کوتاه بیاید Ùˆ زبونی Ùˆ ذلیل شدن خود را در برابر « قدرتمندان بی لیاقت Ùˆ ÙØ±Ù‘ » بپذیرد، چنان هنرمندانی، به باتلاق مصائب انسانی، شدّت Ù…ÛŒ دهند؛ ولی درمانگر دردهای بشری نخواهند شد Ú©Ù‡ نخواهند شد Ùˆ با ادّعای هنرمند بودن خودشان نیز نخواهند توانست ØØªÙ‘ا یک لبخند خشک Ùˆ خالی بر دهان دلسوخته گان ایجاد کنند. من ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهم قرنهای قرن، نامم در قرنطینه ÛŒ ملعونیّت Ùˆ مطرودیّت بماند Ùˆ آثارم، طعمه ÛŒ آتشسوزیهای مکرّر Ùˆ آماج لعن Ùˆ Ù†ÙØ±ÛŒÙ† Ùˆ سرزنش باشند؛ به جای آنکه بخواهم کرامت Ùˆ ارجمندی Ùˆ آزادی Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ خودم را پایمال کنم Ùˆ زبون ØÙکّام خبیث Ùˆ تسلیم اراده ÛŒ استبدادی آنها بمانم. تکرو زیستن Ùˆ زندگی دهساله ÛŒ عقاب وار توام با غرور Ùˆ Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒØŒ شر٠دارد به سیصد سال غوطه خوردن زاغ وار در لجن جنایتها Ùˆ Ú©Ø«Ø§ÙØªÚ©Ø§Ø±ÛŒÙ‡Ø§ÛŒ طایÙÙ‡ ÛŒ بی لیاقت ترینهای ØØ§Ú©Ù… Ùˆ ستمگر بر میهن. یک نویسنده ÛŒ باید بتواند آیینه ÛŒ پانورامایی ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ù‡Ø§ÛŒÛŒ باشد Ú©Ù‡ در گلوی قربانیان اجتماع ایرانزمین در زیر سیطره ÛŒ ØÚ©ÙˆÙ…تگران Ùˆ ارگانها Ùˆ سازمانها Ùˆ روابط ماÙیایی شرکتها Ùˆ موسسات Ùˆ غیره Ùˆ ذالک در ØØ§Ù„ Ø®ÙÙ‡ شدن Ùˆ گورسپاری Ù…ÛŒ باشند. همین.
در پایان از اینکه لط٠کردید Ùˆ دلی Ùˆ گوشی به شنیدن ØØ±Ùهای من سپردید، بسیار بسیار سپاسگزارم. امیدوارم تلخی Ú¯ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÙ…ØŒ شیرینی اهدا٠و آرزوها Ùˆ کوششهای شما را منقلب نکند Ùˆ همچنان با پشتکار Ùˆ بیدار وجدانی به تلاشهای خودتان ساعی باشید؛ ولو Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ† Ùˆ زدن « کبریتی در تاریکی ظلمات الهی ØØ§Ú©Ù… بر وطن » باشد. ایدون باد!. تاریخ: Ù‡ÙØªÙ… نوامبر سال