Ùرهاد عرÙاني – مزدك----اهميت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي
اهميت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي
Øيطهء عمل زبان را، نه تنها درايجاد ارتباط مابين انسانها، كه همچنين در قابليت ايجاد امكان براي انديشيدن، شكل گيري شخصيت، ساخت هويت Ùردي Ùˆ اجتماعي، ايجاد Ùرهنگ، Ùˆ در نهايت، شكل دهي به Ù…Ùهوم اجتماع انساني ٠متØول شده به يك جامعهء مشخص، بايد در نظر گرÙت.
زبان، پديده اي متØول Ùˆ زنده است Ú©Ù‡ دائمأ در Øال بازسازي خويش Ù…ÛŒ باشد. دليل آن نيز روشن است؛ اين پديده بر بستر وجود زندهء انساني Ùˆ ارتباطات Ùˆ گسترهء عمل اجتماعي، Øركت مي كند، در نتيجه، در يك رابطهء دائمي با بستر خويش، متأثر از ديالكتيك تكامل Ùˆ قوانين Øاكم بر Øركت جامعه است.
بر اساس آنچه آمد، اكنون بايد ديد Ú†Ù‡ عواملي در تكامل زبان Ùˆ ظرÙيتهاي بياني آن Ùˆ ØŒ همچنين شكل اداي آن موثرند ØŸ همچنين Ú†Ù‡ عواملي ضامن بقاي يك زبان Ùˆ يا Ùناي تدريجي آن هستند؟
ابتدا به پرسش اول مي پردازيم :
بر â€Ù¾Ø§ÙŠÙ‡Ø¡ رابطهء نسبتأ مستقيمي كه بين Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ اجتماعي انسان، و، تكامل زبان وجود دارد، اولين عامل مركب رشد زبان ØŒ ميزان رشد مدنيت Ùˆ طبيعتأ قدمت آن است. گسترش Ùˆ Ø³Ø·Ø Ù¾ÙŠÚ†ÙŠØ¯Ú¯ÙŠ رابطهء اقتصادی، علمي، Ùرهنگي Ùˆ ... مستقيمأ زبان را تØت تأثير قرار مي دهد Ùˆ آنرا پيچيده Ùˆ كامل مي كند. اين Ø³Ø·Ø Ù¾ÙŠØ´Ø±Ùت ØŒ Ø³Ø·Ø Ø§Ù†Ø¯ÙŠØ´Ù‡ ورزي را نيز بدنبال خود ارتقاء مي دهد Ùˆ متقابلأ ØŒ ارتقاء Ø³Ø·Ø Ø§Ù†Ø¯ÙŠØ´Ù‡ ورزي منجر به تكامل روابط انساني Ùˆ ارتقاء Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´ اجتماعي Ùˆ علوم در عرصه هاي مختل٠مي شود. البته اين روند، يك روند ثابت، در يك Ø³Ø·Ø Ùˆ در همهء عرصه ها، به يك ميزان نيست، بلكه مي تواندتØت تأثير عوامل بسياري همچون تØولات سياسي، وقايع طبيعي، وقوع جنگها Ùˆ نابودي تمدنها، Ùˆ از همه مهمتر، هدايت آگاهانهء زبان توسط انسان، قرار گيرد Ùˆ در امر پيشرÙت خلل وارد كرده ØŒ يا آنرا منØر٠سازد Ùˆ مسيري منØني را به آن تØميل كند Ùˆ يا Øتي آنرا متوق٠سازد!
و اما چرا مدنيت را اولين عامل رشد زبان دانستيم؟:
Øقيقت اينستكه زبان، تا پيش از وارد شدن انسان به عرصهء زندگي شهري، Ù…Øدود به دخالت در Øوزهء رÙع نيازهاي سادهء روزانه ØŒ همچون تأمين غذا ØŒ پوشاك Ùˆ سر پناه Ùˆ همچنين رÙع نيازهاي عاطÙÙŠ Ùˆ در نهايت ØŒ تÙكر در Øوزهء وقايع طبيعي بوده است Ùˆ طبيعتأ انسان غارنشين Ùˆ يا پراكنده در جنگلها ØŒ در همان سطØÙŠ به توانائيهاي زبان پي برده بوده، كه زندگي او ايجاب مي كرده است . طبيعي ست كه اگر اين انسان ØŒ انديشه ÙلسÙÙŠ نيز داشته است ØŒ اين انديشهء ÙلسÙÙŠ Ùˆ زبان Ùˆ واâ€Ú˜Ú¯Ø§Ù†ÙŠ كه در اين رابطه بكار مي رÙته است نيز ØŒ در همان Ù…Øدودهء دانستني هاي وي از جهان پيرامونش بوده است . در اين ÙلسÙÙ‡ ØŒ اثري از سياهچاله Ùˆ نقش آن در شكل گيري كهكشانها Ùˆ رابطهء آن با تعري٠هستي Ùˆ دگرديسي آن وجود ندارد ! پس طبيعتأ زبان نيز ØŒ نه نياز به تأمين واژه تازه داشته Ùˆ نه اين واژهء تازه ØŒ قادر به ايجاد Ù…Ùاهيم جديد بوده است كه در نهايت قادر به تكامل زبان شود .
ساده بگويم، بايد به وجود سياهچاله Ù¾ÛŒ برده شود تا بتوان براي آن واژه اي برگزيد Ùˆ سپس با وارد كردن اين واژه در شبكهء روابط تØليلي مغز، و، واژه Ù…Ùهومهاي ديگر ØŒ نوعي از انديشه را پروراند! از اين گذرگاه است كه دوران بلوغ زبان طي مي شود Ùˆ به شاهراه تكامل مي رسد ØŒ اما در آن متوق٠نمي شود، كه هستي اش ØŒ اگر Ú†Ù‡ با سرعتي كمتر ØŒ اما با ژرÙائي بيشتر ØŒ تداوم مي يابد Ùˆ به بيان پيچيدگيها ØŒ توانا مي شود .
از ديدگاه نظري ØŒ ظرÙيت بياني تقريبأ همهء زبانها ØŒ در بيان عاطÙÙŠ Ùˆ Øالات انساني ØŒ يكسان است . هر چند در شكل بيان ØŒ طبيعتأ با توجه به شكل گيري روابط نو ØŒ ممكن است برخي نسبت به برخي ديگر از عمق بيشتر برخوردار باشند ØŒ اما اين قضيه ( ظرÙيت بياني )‌، در Øوزهء علوم ØŒ صادق نيست ! دليل آنهم ØŒ همان است كه پيش تر بدان اشاره شد ØŒ يعني وجود رابطهء‌مستقيم Ùˆ تأثير گذار بين وجود معرÙت علمي Ùˆ Ø³Ø·Ø Ø¨ÙŠØ§Ù† اين معرÙت ( زبان ) ØŒ كه در دگرديسي مدني ØŒ دائمأ در Øال وقوع است. درك اين نكته بسيار Øائز اهميت است چرا كه بدون درك اين رابطه ØŒ قادر به درك يكي از مهمترين علل پسرÙت زبانهاي گوناگون Ùˆ يا نابودي آنها نخواهيم بود. اگر دقت كنيم ØŒ متوجه مي شويم اكثر زبانهائي كه بتدريج از بين رÙته اند ØŒ Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ آنها Ù…Øدود به گويش بوده است Ùˆ برخي ديگر نيز كه داراي زبان نوشتار بوده اند ØŒ بدليل عدم هماهنگي بين بستر رشد زبان ( جامعه )ØŒ با Ø³Ø·Ø Ø¹Ù…ÙˆÙ…ÙŠ تكامل علوم Ùˆ مدنيت ØŒ بتدريج عقب نشسته ØŒ كمتر بكار گرÙته شده Ùˆ زماني كه ديگر توان پاسخ به نيازهاي روز را نداشته اند ØŒ از دور خارج شده اند .
بنابر آنچه Ú¯Ùته شد ØŒ تكامل زبان ،‌اگر Ú†Ù‡ در Øوزهء عواط٠انساني، بدليل شباهت بستر آن ( وجود اØساسات انساني )ØŒ تا پيش از تجدد ØŒ در همهء زبانها يكسان است Ùˆ از يك روند تبعيت مي كند ØŒ اما با پيش آمدن دگرگونيهاي عظيم اجتماعي Ùˆ علمي ØŒ اين همساني در رشد ØŒ در هم ريخته ØŒ برخي سريعتر Ùˆ برخي كندتر متØول مي شوند Ùˆ برخي ديگر، از دور خارج مي شوند.
دومين عامل مركب رشد زبان ØŒ Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ كاربران آن است . به بيان ديگر ØŒ رشد زبان ØŒ همچنين ØŒ رابطهء مستقيمي دارد با Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ علمي Ùˆ معرÙتي Ùˆ اجتماعي اÙرادي كه از يك زبان خاص استÙاده مي كنند. بنابراين ØŒ تعداد اÙراد باسواد يك جامعه ØŒ ميزان سواد ايشان ØŒ Ø³Ø·Ø Ø§Ø³ØªÙاده از رسانه هاي جمعي Ùˆ همچنين ØŒ آزادي Ùضاي كاربري زبان ØŒ از جملهء مولÙÙ‡ هائي هستند كه در تكامل يك زبان نقش بازي مي كنند.
بر اساس آنچه آمد ØŒ اكنون مي توان درياÙت كه Øتي شكل بيان زبان( لهجه ها Ùˆ الØان ) نيز تا Ú†Ù‡ Øد متأثر از Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ جامعه در عرصه هاي مدني Ùˆ علمي Ùˆ رشد اجتماعي است !
( بر اين اساس ØŒ در جا زدن زبان، از منظر لهجه را، نمي توان به Øساب وجود يك زبان جدید؟! گذاشت . به همين دليل هم هست كه ما گويش هاي مازندراني ØŒ كردي ØŒ لري ØŒ بختياري Ùˆ بسياري از گويش هاي مختل٠پارسي باستان را، زبان نمي دانيم ØŒ بلكه آنها را گويش مي دانيم، جدا از مسئله با اهمیت نبود زبان نوشتار Ùˆ خط، ) .
سومين عامل رشد ØŒ تركيبي از اراده سياسي ،‌ارادهء اجتماعي كاربران ØŒ Ùˆ همچنين وقو٠بر ارزشهاي هويتي ØÙظ Ùˆ گسترش زبان است.
بايد دقت شود كه توجه همزمان به ابعاد مختل٠و عوامل سه گانهء‌ مدنيت ØŒ رشد كاربران Ùˆ اراده Ùˆ وقو٠بر قضيه توجه به ØÙظ Ùˆ گسترش زبان ØŒ مي تواند به ØÙظ Ùˆ گسترش يك زبان ياري رساند Ùˆ غÙلت از هر كدام از عوامل ØŒ زمينه هاي پسرÙت Ùˆ يا عقب ماندگي زباني Ùˆ بتدريج Ù…ØÙˆ آنرا Ùراهم مي كند.
زبان Ùارسي، در طي Øيات طولاني خود ( اگرچه در يك دگرديسي پرپيچ Ùˆ خم Ùˆ دردناك ) از زمينه هاي سه گانه رشد تقريبأ برخوردار بوده است ØŒ اما نه هميشه، ‌همزمان ! بلكه در هر دوره اي ØŒ يكي از عوامل Ùˆ يا دو عامل از سه عامل ØŒ نقش بيشتري بازي كرده اند.
اگر دقت كنيم، متوجه مي شويم كه، زبان Ùارسي در آخرين هزارهء عمر خود، از پيشرÙت Ùوق العاده اي در زمينهء گسترش Ùˆ ژرÙØ´ برخوردار بوده است Ùˆ به همين نسبت، ظرÙيتهاي آن در برآورده كردن نيازهاي كاربران اش ØŒ اÙزايش ياÙته است . دليل آن هم اينستكه ØŒ Øداقل در دوره هائي كوتاه ØŒ از اين اقبال برخوردار بوده است Ú©Ù‡ مورد Øمایت سیاسی، بر بستر رشد مدنی Ùˆ علمی، قرار گیرد، Ùˆ از سوي ديگر ØŒ كاربران نيز ،‌آن را مورد توجه قرار داده اند ØŒ يعني همان سه عاملي كه ذكر آن رÙت ØŒ تقريبأ همزمان ØŒ زمينه هاي تكامل آنرا Ùراهم كرده اند . نكتهء ‌جالب توجه د ررابطه با اين دوران هم اينستكه ØŒ دقيقأ در همين مقاطع هم هست كه بين اين زبان وگويشهاي متصل به آن ØŒ Ùاصله اÙتاده است Ùˆ هر Ú†Ù‡ به زمان Øال نزديك مي شويم ØŒ متناسب با سرعت تكامل زبان پايه ( Ùارسي ) ØŒ گويشها Ùˆ لهجه ها ØŒ از آن دورتر شده Ùˆ Øتي در نزد برخي از Ù…Øققين ØŒ به عنوان زبان !ØŸ جداگانه اي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ اند . براي روشن شدن قضيه ØŒ ذكر موردي نمونه ØŒ بيجا نمي باشد .
آنچه از آن، امروز، به عنوان گويش دري Ùˆ يا تاجيكي نام برده مي شود ØŒ در ابتداي هزارهء اخير ØŒ گويش مسلط در خانواده Ø¡ گويشهاي مختل٠زبان پارسي بوده است . لازم به ذكر است وقتي صØبت از زبان پارسي مي كنيم بهيچوجه منظور زباني نيست كه قوم پارس يا Ùارس ( كه اكنون در استان Ùارس ايران زندگي مي كنند ) بدان Ú¯Ùتگو مي كرده اند . نهادن نام پارسي بر اين زبان ØŒ به زمان بسيار ديرتر ØŒ يعني دوران Øكومت هخامنشي باز مي گردد كه پارسها بر ايران Øكومت مي كرده اند ØŒ در Øاليكه ØŒ همزمان ØŒ اقوام ديگر در شمال شرقي Ùˆ شمال غربي Ùˆ مركزي ايران نيز با گويشهاي مختل٠همين زبان صØبت مي كرده اند Ùˆ براي گويشهاي خود ،‌نامهاي Ù…Øلي خود را داشته اند كه در اكثر موارد نام آنها ØŒ نام همان قوم مربوط بوده است .
با شكل گيري دولت ملي Ùˆ تمركز دستگاه اداري ØŒ زبان نيز شكل منسجم تر مي ياÙت Ùˆ طبيعتأ با توجه به نزديكي يا دوري دستگاه ديواني نسبت به مناطق مختل٠، زبان Ùˆ سرعت تكامل Ùˆ انسجام آن متأثر از متغيرهاي مختلÙÙŠ مي شد. در واقع نقطهء‌آغازÙاصله اÙتادن بين زبان مادر با گويشهاي منطقه اي را بايد شكل گيري دستگاه دولتي Ùˆ بنيان گذاري امپراطوري هخامنشي دانست . از همينجا نيز هست كه با Ùروپاشي امپراطوري پارس ØŒ اگر Ú†Ù‡ مديريت سياسي كشور عوض مي شود، اما با توجه به اينكه نظام اداري Ùˆ ديواني Ùˆ الزام به وجود دولت مركزي باقي مي ماند ØŒ زبان Ùارسي نيز با همهء دگرگوني هاي طبيعي اش ØŒ همچنان با همين نام به بقاي خود ادامه مي دهد ØŒ در Øاليكه Øاملان Ùˆ ناقلان آن ديگر از قوم Ùارس نيستند ØŒ بلكه گويندگان گويش Ùارسي پهلوي از جنوب غربي Ùˆ غرب، Ùˆ دري، از شمال شرقي كشور هستند . به تعبيري ديگر ØŒ گويش Ùارسي دري ØŒ گويش مسلط بر دستگاه ديواني مي شود اما تنها با نام Ùارسي ! اين روند ØŒØتي در دوران ساساني نيز ادامه مي يابد. بر همين اساس نيز هست كه اگر امروز زبان Ùارسي را در شكل نوين ØŒ با گويشهاي رايج در مناطق شمال شرقي ايران Ùˆ اÙغانستان ( خراسان بزرگ ) Ùˆ مناطق جنوب غربي ( استان Ùارس ) مقايسه كنيد ØŒ با كمال تعجب در مي يابيد كه اين Ùارسي رايج ØŒ به گويشهاي خراساني بسيار نزديكتر است تا گويشهاي مناطق Ùارس !!!
اين وقايع، علاوه بر اينكه زبان Ùارسي را به ضع٠نمي كشاند، كه Øتي موجبات غناي آنرا Ùراهم مي كند، چرا كه از در آميختگي گويشهاي مختل٠زبان پارسي ØŒ زباني با همين نام پديد مي آيد كه ظرÙيتها Ùˆ ويژگيهاي گويشهاي مناطق مختل٠را نيز در بردارد . همهء اين عوامل سكوي پرتاب جهش Ùوق العاده اي است كه پس از قرن سوم هجري در زبان Ùارسي صورت مي پذيرد . همزمان با تØولات سريع Ùˆ وسيع در دستگاه اداری Ùˆ علمي كشور ØŒ جنبش اØيای زباني نيز با قدرت به صØنه مي آيد ØŒ با اين تÙاوت كه اينبار ØŒ تØولي نيز در اختيار انديشمندان ايراني قرار گرÙته است . Ùردوسي ØŒ نقطهء تلاقي تكامل زبان پارسي باستان ØŒ گويش دري Ùˆ همچنين زبان تازهء وارد شده به Ùلات ايران (‌غربي )‌است . او زبان بكار گرÙته شدهء ‌خود را بر اساس پايبندي به همان هويت تعري٠شدهء ‌ايراني در برابر اقوام مهاجم عرب Ùˆ ترک ØŒ پارسي مي نامد ( عجم زنده كردم بدين پارسي ) اما در واقع ØŒ او Ùارسي نوين را بنيان گذاري مي كند. زباني كه نه Ùارسي باستان است ØŒ نه Ùارسي ٠دري Ùˆ نه تاجيكي Ùˆ نه عربي ! اما همهء اينهاست با نام (( پارسي ))ØŒ ضمن اینکه بر هستهء اصلی خود، یعنی پارسی باستان Ùˆ دری پای Ù…ÛŒ Ùشارد‌!!!
در اينجا لازم است به نكته اي بس مهم اشاره شود ؛
نظر به اينكه اكثر تØقيقات صورت پذيرÙته توسط مستشرقین، بيشتر بر پايهء Øدس Ùˆ گمان است تا مستندات ! Ùˆ از آنجا كه اين تØقيقات ØŒ عمومأ پراكنده ØŒ Ùˆ بر بستر نيازهاي دستگاه سياسي اين كشورها در شناخت جوامع شرقي ØŒ از جمله ميهن ما ØŒ صورت پذيرÙته ØŒ نتيجهء آنها ØŒ بيش از آنكه بخواهد پايه اي بر بازشناسي شناسنامه هويتي اقوام ايراني باشد، تنظيم نوعي طبقه بندي Ùرضي Ùˆ بر اساس متد تÙكيك Ùˆ دسته بندي علمي ØŒ در علوم تجربي ØŒ بوده است كه طبيعتأ در زبان Ùˆ ادبيات نمي توانسته است كاركرد دقيقي داشته باشد. همين تØقيقات Ùˆ نتايج آن نيز هست كه مبناي شناخت Ùˆ آموزش تاريخ Ùˆ پيشينهء زبان Ùارسي Ùˆ ديگر گويشهاي ايراني در دانشگاهها Ùˆ مراكز آموزشي شده است Ùˆ تا آنجا پيش رÙته است كه بسياري از گويش ها Ùˆ لهجه هاي زبان Ùارسي را به Øد استقلال زباني ( 1) Ùˆ تÙكيك كامل آن از زبان Ùارسي ارتقاء داده است .( مانند گويش كردي Ùˆ مازندراني كه در اصل ØŒ انباني از واژگان اصيل پارسي باستان Ùˆ ميانه است !!‌) ! مثلأ در Øاليكه با يك نگاه دقيق واژگاني ØŒ دستوري ،‌آوا شناسي Ùˆ معناشناسي ØŒ بسهولت مي توان به اين هماني گويشهاي گيلکی Ùˆ مازندراني Ùˆ كردي Ùˆ بلوچي Ùˆ لري با Ùارسي ØŒ در گذشته اي نچندان دور، پي برد ! در تقسيم بنديهاي غربي كه توسط استادان دانشگاههاي ما هم بدون تÙكر، تكرار مي شود، اين گويشها به استقلال در هويت؟، از آغاز تا امروز، مي رسند !!!
Ùˆ اما به بØØ« اصلي باز گرديم Ø›
درياÙتيم كه سه عامل اصلی ٠ميزان رشد مدنيت ØŒ Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ كاربران Ùˆ ارادهء سياسي اجتماعي كاربران Ùˆ وقو٠ايشان بر نقش ØÙظ Ùˆ گسترش زبان، در ØÙظ ارزشهاي هويتي ØŒ عوامل اصلي رشد Ùˆ گسترش يك زبان هستند Ùˆ ظرÙيتهاي بياني هر زبان ØŒ رابطهء مستقيم با سه عامل Ùوق داشته Ùˆ از آن تبعيت مي كند ØŒ همچنين درياÙتيم كه زبان Ùارسي ØŒ بدون توجه به تغييراتي كه در Øوزهء خط داشته است ØŒ زبان مادر ،‌در بين همهء گويشهائي است كه در Ùلات ايران وجود داشته Ùˆ دارد. اكنون مي خواهيم به نكته اي بااهميت اشاره كنيم كه نقش مهمي در تاريخ زبان Ùˆ ادبيات Ùˆ رشد علم Ùˆ انديشه در ايران داشته است Ùˆ متأسÙانه اين نقش ØŒ بجز در هزارهء اخير ØŒ در گذشته ØŒ به تعبيري ØŒ يكسره منÙÙŠ بوده است !
همانگونه كه مي دانيم، خط پارسي باستان ØŒ استخراجي خلاقانه از خط تصويري هيروگلي٠بوده است كه برپايهء ابداع چهل Ùˆ دو علامت در اداي آواهاي كلامي Ùˆ صوتي پارسي ØŒ شكل گرÙته است . از اين مرØله تا هجوم اعراب Ùˆ آخرين دگرگوني عظيم در خط Ùارسي ØŒ اين خط ØŒ متأسÙانه دائمأ در معرض هجوم تغييرات ناخواسته است . در يك روند طبيعي ØŒ البته كه تغييرات مي توانند مبناي انباشت تجارب مثبت Ùˆ به تبع آن تكامل باشند ØŒ اما در يك مسير ناخواسته ØŒ تØميلي Ùˆ ارادي ( در اينجا به معناي تØميل اراده )‌، تغييرات مي توانند منشأ پراكندگي ØŒ دگرديسي Ùˆ نابودي بخش اعظم انباشت انديشه Ùˆ ثروت Ùرهنگي شوند. از همين روست كه از ثروت عظيم معنوي ايرانيان در پيش از Øملهء اعراب Ùˆ در Øوزهء نوشتار ( شعر Ùˆ ادبيات Ùˆ متون علمي ) آثاري بسيار اندك Ùˆ ناچيز برجاي مانده است (( جدا از مسئلهء بسیار پر اهمیت کتابسوزان، Ú©Ù‡ در جای خود، نقشی اساسی در نابودی میراث Ùرهنگی Ùˆ زبانی، بازی کرده است)) ØŒ
چرا كه تغيير خط ØŒ به معناي تغيير يك مشت علامت در اداي كلمات نيست ØŒ كه در دوران گذشته ( Ùˆ Øتي Øال !‌) به معناي نابودي پل ارتباط معنوي انسان با همهء هويت گذشته Ùˆ تاريخ اوست ØŒ بخصوص در بين مللي كه از بيسوادي . عدم پذيرش مسئوليت سياسي ØŒ اجتماعي Ùˆ اخلاقي ØŒ رنج مي برند. از اين رهگذر است كه انديشمندان بزرگ ايراني ØŒ همچون دقيقي ØŒ رودكي ØŒ Ùردوسي Ùˆ بسياري ديگر ØŒ در تقابل با تلاش گسترده Ùˆ مداوم سلطه گران خارجي در Ù…ØÙˆ هويت مستقل انديشهء انسان Ù…Øور ايراني ØŒ كه در زبان پارسي Ùˆ تاريخ انديشه ورزي بدين زبان متبلور شده است ØŒ به باز پروري Ùˆ باز نويسي ميراث گذشته ØŒ بوسيلهء خط جديد ØŒ دست مي يازند Ùˆ بدينوسيله از نابودي هويت Ùˆ ميراث معنوي ايراني ØŒ جلوگيري مي كنند .
در قرون اخير ØŒ تلاش گسترده اي از جانب استعمارگران صورت پذيرÙته تا با القاء اين تصور مسخره Ùˆ بي پايه كه علت عقب ماندگي ملل شرق در نوع خط آنان است !!! از طريق روشنÙكران Ùˆ سياست بازان اين كشورها Ùˆ ملت ها ØŒ ارتباط ملل مذكور را با گذشته Ùرهنگي تاريخي خويش قطع كرده Ùˆ از اين طريق ØŒ با بي هويت كردن اين مردم ØŒ هويت مورد نظر خود را جايگزين آن كنند. متأسÙانه در برخي موارد ØŒ همچون تركيه ØŒ آنها موÙÙ‚ به پيشبرد سياست خود شدند . آنها د رابتدا اينچنين القاء مي كردند كه (( با تغيير خط مشكلي پيش نمي آيد ! به راØتي مردم مي توانند آثار Ùˆ ميراث گذشتهء خود را به خط جديد بخوانند !!‌)) در Øاليكه امروز همگان مي دانند كه علاوه بر اينكه در نظامهاي عقب اÙتاده Ùˆ نابسامان جهان سومي هيچ تلاشي براي نگارش آثار گذشته به خط جديد صورت نپذيرÙت كه اگر هم چنين مي شد ØŒ از نظر زبان شناسي ØŒ خط جديد ØŒ بهيچوجه قادر به انتقال Ø±ÙˆØ Ø´ÙƒÙ„ گرÙته بصري از Ùرهنگ Ùˆ خط گذشته ØŒ در قالب نو نبود ! ( در ادامهء‌همين نوشته به علل اين امر خواهيم پرداخت ) .
بر اساس آنچه آمد ØŒ اكنون مي توان درك كرد كه چرا روشنÙكران بي اطلاع Ùˆ متأثر از Ùرهنگ غرب در دوران مشروطه تا دهه اول سلطنت پهلوي دوم Ùˆ همچنين خائنين خودÙروخته سياستهاي استعماري ØŒ تلاش مي كردند تا تجربهء‌ تركيه را در ايران نيز پياده كنند Ùˆ تنها دژ مستØكم مقاومت انديشه Ùˆ Ùرهنگ ايراني را بدست خود ما Ùرو ريزند . هم اكنون نیز اين تلاشها ØŒ به گونه هاي مختل٠ادامه دارد. از جمله انتقادهاي بيجا Ùˆ غير علمي به نارسائي خط Ùارسي از نظر تكرر اصوات ØŒ ناشكيل بودن آنها !ØŸ دشواري Ùراگيري زبان نوشتار آن Ùˆ ... ØŒ كه صد البته در همهء زبانهاي روي كرهء زمين ØŒ اي بسا بسيار عميق تر ØŒ در رايج ترين آنها ØŒ همچون انگليسي ØŒ Ùرانسه ØŒ آلماني ØŒ چيني ØŒ ژاپني Ùˆ ... بمراتب بيشتر از Ùارسي ØŒ اين اشكالات وجود دارد ! Ùˆ اتÙاقأ كم ايرادترين آنها ØŒ همين زبان Ùˆ خط Ùارسي است !!!!
... يا تلاشهائي كه در جهت جدانويسي واژه ها صورت مي پذيرد ØŒ بي آنكه به نكات علمي بسياري همچون مسألهء سرعت انتقال اÙكار ØŒ سرعت Øركت ذهن ØŒ سرعت Øركت چشم ØŒ رابطهء معنوي Ùˆ معنائي بين شكل Ùˆ معنا Ùˆ مضمون واژه Ùˆ همچنين سرعت خوانش نگاشته ها Ùˆ ... توجه شود Ùˆ از همه مهمتر اينكه شكل گيري اداي واژه Ùˆ نگارش آن ØŒ Ù…Øصول يك بده بستان هزاران ساله بين انديشه Ùˆ شكل بيان آن Ùˆ تجارب Ùشردهء هزاران انديشمند است ØŒ نه اراده Ùˆ خواست Ùردي Ùˆ گروهي يك عده در يك زمان مشخص !
از جملهء تهديدات جديدتر ØŒ مي توان از علم كردن لهجه ها Ùˆ گويشهاي Ù…Øلي (( كه از هيچ منظر قابل مقايسه با زبان Ùارسي نيستند )) در تقابل با زبان Ùارسي نام برد. استعمارگران با Øمايت مالي Ùˆ قرار دادن امكانات Ùراوان در اختيار مزدورانشان Ùˆ يا Ùريب خوردگان، در كار نظری گسترده ØŒ در تلاشي جدي هستند تا با ايجاد جبهه بندي زباني ØŸ Ùˆ قومي Ùˆ كشيدن ديوار تمايز بين مردماني كه بشكلي طبيعي Ùˆ از گذر يك تاريخ طولاني همزيستي ØŒ ملتي واØد را تشكيل داده اند ØŒ به ايجاد تشتت در جامعهء ايراني از يكسو Ùˆ از سوي ديگر تضعي٠موقعيت زبان Ùارسي در بين مردم ايران Ùˆ همچنين ملل شرق زمين، همچون اÙغانستان Ùˆ تاجیکستان Ùˆ... ØŒ بپردازند .
آنها خوب مي دانند كه Ùرهنگ عميقي كه همواره سلطهء ايشان را پس رانده Ùˆ با شكست مواجه ساخته است از طريق اين زبان (( Ùارسی )) منتقل شده ØŒ پس اگر اين زبان را از ميان بردارند Ùˆ يا تضعي٠كنند ØŒ قادر خواهند بود ØŒ به اهدا٠كثي٠خود دست يازند ØŒ هم از اينروست كه مي بينيم با تمام توان به ميدان آمده اند Ø› از سوئي به اشاعهء گستردهء زبان انگليسي Ùˆ Ù†Ùوذ واژگان آن به زبان Ùارسي ØŒ از طريق سينما ØŒ اينترنت ØŒ مجلات Ùˆ روزنامه ها ØŒ Ù…Øصولات تجاري ØŒ تبادلات ورزشي Ùˆ علمي Ùˆ ... مي پردازند Ùˆ از سوي ديگر به تقويت لهجه ها Ùˆ گويشهاي Ù…Øلي Ùˆ علم كردن آن در برابرزبان Ùارسي، تØت عناوين Ùريبكارانه Øقوق قومي؟! مبادرت مي كنند. کار تا آنجا بالا گرÙته است Ú©Ù‡ برای این لهجه های Ù…Øلی، خطوطی مضØÚ© Ùˆ من درآوردی بر اساس رسم الخطی مغلوط Ùˆ مخلوط از Ùارسی Ùˆ عربی یا لاتین، درست کرده اند تا به هر Ø´Ú©Ù„ ممکن ارتباط این مردمان را با خط Ùˆ زبان Ùارسی قطع کنند، تا آن Øد Ú©Ù‡ در آینده، Ùرزندان کرد Ùˆ بلوچ Ùˆ مازندرانی Ùˆ لر Ùˆ گیلک Ùˆ ...ØŒ قادر نباشند Øتی ظاهر زبان اجدادی خود را باز شناسند، Ú†Ù‡ رسد به آنکه بتوانند آن را بخوانند یا بدانند چیست!!!
روشنÙكران ما بايد اين نكته را عميقأ درك كنند كه (( ملت سازي )) سياست راهبردي استعمار Ùرانوين در سلطه بر جهان است ! اين سياست از دو طريق Ùروپاشي ملل كهن با Ùرهنگهاي غني Ùˆ گسترده Ùˆ همچنين ايجاد ملل بي هويت Ùˆ بي تاريخ جديد Ø› خرد، همچون جمهوري هاي تازه تأسيس در يوگسلاوي Ùˆ شوروي سابق، Ùˆ يا كثير Ùˆ ناهماهنگ، همچون اتØاديه اروپا است !
اين سياست ØŒ در گذشته ØŒ از طريق استعمار پير، انگلستان ØŒ در هند Ùˆ كشورهاي عربي Ùˆ امپراطوري عثماني Ùˆ همچنين تا Øدودي ايران ! پيش برده شده Ùˆ اكنون نيز با هدايت نظري انگليسها Ùˆ توسط جنايتكاران آمريكائي پيش برده مي شود.
اولين گام در پيشبرد چنين راهبردي ØŒ ايجاد هويتهاي كاذب ØŒ براي گروههاي انساني مقيم كشورهاي كهنسال است كه اولين گام نيز در ايجاد چنين هويتهائي ØŒ ايجاد استقلال زباني است ! چرا كه زبان ØŒ مهمترين عامل پیوند معنوي ØŒ Ùرهنگي Ùˆ تاريخي در بين مردمان است . از همين منظر است كه تلاش دوسويه اي كه ذكر آن رÙت ØŒ صورت پذيرÙته Ùˆ بر روي آن سرمايه گذاري عظيمي شده Ùˆ مي شود. با توجه بدين نكته است كه اكنون كه به اهميت زبان Ùˆ خط Ùارسي ØŒ در ØÙظ هويت Ùˆ ارزشهاي Ùرهنگي Ùˆ همچنين ميراث معنوي Ùˆ مدني خود پي برديم ØŒ بايد به چگونگي ØÙظ Ùˆ گسترش آن در جهان بس نابسامان كنوني بپردازيم .
با توجه به مقدماتي كه پيشتر Ú¯Ùته شد ØŒ
در رابطه با ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي ØŒ بايد از همان منظري نگريست، كه به تكامل زبان به Ù…Ùهوم عام نگريسته شد ØŒ يعني از منظر عرصهء مدنيت ØŒ كاربرد ØŒ ارادهء انجام كار Ùˆ اØساس مسئوليت .
همانگونه كه مي دانيم ØŒ اØساس مسئوليت ØŒ بر پايهء آگاهي شكل مي گيرد . هر Ú†Ù‡ درجهء آگاهي Ùˆ وقو٠بر اهميت يك موضوع بيشتر باشد ØŒ به همان نسبت ضريب اØساس مسئوليت نيز اÙزايش مي يابد. بنابراين ØŒ ضرورت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي ØŒ نه به عنوان تنها ØŒ پاسداري از يك زبان كهن ØŒ بلكه بمثابه ØÙظ Ùˆ گسترش يك شيوهء نگرش به Øيات انساني Ùˆ كليهء جلوه هاي بروز آن در Øوزهء Ùرهنگ ØŒ تمدن Ùˆ علوم انساني بايد مورد توجه قرار گيرد.
انسان متمدني كه با زبان Ùارسي يا Ùرانسه Ùˆ يا يوناني Ùˆ روسي ØŒ سخن Ú¯Ùتن Ùˆ انديشيدن را آغاز كرده است ØŒ از زير صÙر Ùˆ يا صÙر ØŒ سÙر زندگي را نمي آغازد، بلكه بر پايهء يك معرÙت عميق Ùˆ گسترده تاريخي ØŒ در Øوزه هاي علوم انساني Ùˆ تجربي ØŒ Øيات معنوي خود را شروع كرده Ùˆ رشد مي نمايد.
كسي كه با Ùارسي زبان مي گشايد ØŒ هيچ لزومي ندارد از يك مسير چند هزارساله Ø¡ انديشه ورزي عبور كرده ØŒ به انسان امروزي تبديل شود ! لازم نيست زرتشت Ùˆ كوروش Ùˆ مزدك Ùˆ بابك Ùˆ رودكي Ùˆ خيام Ùˆ Ùردوسي Ùˆ مولوي Ùˆ ØاÙظ Ùˆ سعدي شود Ùˆ آنگاه به جايگاه انسان قرن Øاضر ببالد ØŒ بلكه پا بر شانه هاي همهء اين اساطير گذارده Ùˆ در مسير تكامل قرار مي گيرد. اين همان چيزي است كه از آن به عنوان هويت نام مي بريم . كيستي ٠ايراني با جمع همين نامها ØŒ يعني جمع همين تاريخ سترگ انديشه ورزي، است كه معنا مي يابد.
تمامي اهميت موضوعي هم كه بدان مي پردازيم در همين است كه اين رودخانه ØŒ در بستر زبان Ùارسي است كه طي طريق مي كند. تغيير بستر اين رودخانه ØŒ به معني هدايت همهء اين دستاوردها به قعر كويري است كه بازياÙت آن را بي معنا مي كند ! بنابراين بايد بخواهيم Ùˆ اراده كنيم كه عليرغم تمايزات قومي Ùˆ جغراÙيائي ØŒ گويشي ØŒ مذهبي ØŒ اقتصادي Ùˆ سياسي ØŒ به عنوان اÙرادي كه داراي يك شناسنامه تاريخي مشترك هستند، از زبان Ùارسي Øمايت كرده ØŒ در جهت تقويت Ùˆ گسترش آن بكوشيم .
يك ترك Ùˆ يك كرد Ùˆ يا عرب ايراني ØŒ بهيچوجه نبايد نسبت به يك Ùارس زبان ØŒ اØساس مسئوليت كمتري در ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي داشته باشد ! چرا كه تمامي آنچيزهائي كه به او به عنوان يك ايراني هويت مي بخشد ØŒ او را داراي تمدن Ùˆ Ùرهنگ Ùˆ انديشهء خرد Ù…Øور Ùˆ انسان Ù…Øور مي نماياند Ùˆ همچنين پشتوانهء وي براي تكامل بيشتر است ØŒ متبلور در اين زبان Ùˆ همهء‌آنچيزهائي است كه از طريق اين زبان خلق شده است . دقيقأ از همين ديدگاه نيز هست كه بزرگان اقوام مختل٠با گويشها Ùˆ زبانهاي مختل٠، اگر ØرÙÙŠ براي Ú¯Ùتن داشته اند ØŒ از طريق اين زبان Ú¯Ùته اند ØŒ چرا كه نخواسته اند از صÙر شروع كنند Ùˆ نخواسته اند در جا بزنند Ùˆ همچنين به ظرÙيتهاي بياني اين زبان عميق ØŒ زيبا ØŒ خوش آهنگ Ùˆ هماهنگ با Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ بشريت در Øوزهء‌انديشه ورزي ØŒ آگاه بوده اند .
بنا بر آنچه آمد ØŒ خواست Ùˆ ارادهء ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي Ùˆ اØساس مسئوليت در برابر آن ØŒ بايد به يك خواست Ùˆ ارادهء‌عمومي ØŒ در همهء Øوزه هاي ملي Ùˆ Ùراملي ( در Øوزه هاي جغراÙيائي غير ايراني همچون اÙغانستان ØŒ تاجيكستان ØŒ ازبكستان، ترکیه، عراق، بØرین ØŒ پاكستان Ùˆ بنگلادش ØŒ هندوستان Ùˆ چین Ùˆ ... ) تبديل شود .
در ادامه ØŒ توسعهء ‌سياسي - اقتصادي Ùˆ تلاش در جهت تكامل Ø³Ø·Ø Ù…Ø¯Ù†ÙŠØŒ رÙاه، ÙÙ† آوري ØŒ عدالت Ùˆ آزادي Ùˆ برخورداري از آخرين دستاوردهای بشريت در Øوزه هاي ذكر شده ØŒ مي تواند به اين خواست ØŒ جنبه عيني داده ØŒ زمينهء لازم را Ùراهم آورد...
و بيسوادي بايد ريشه كن شود :
آدمهاي بيسواد ØŒ كمكي به تكامل زبان نمي كنند ! كه تنها نقش ايشان ØŒ مي تواند انتقال تلÙظ غلط Ùˆ بكارگيري نادرست زبان از نظر دستوري Ùˆ ايجاد گويش ها Ùˆ لهجه هاي جديد باشد كه خود مبناي Ùتنه انگيزيهاي جديد براي استعمارگران Ùˆ بهره برداري ايشان از اين پديده ØŒ تØت عنوان Øمايت از تنوع زباني Ùˆ در جهت Ùروپاشي ملل كهن است .
اكنون مي توان Ú¯Ùت كه با گذر از اراده Ùˆ خواست عمومي Ùˆ همچنين توسعه در Øوزهء مدنيت ØŒ مهمترين عرصهء كمك، در جهت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي، در برابرمان قرار مي گيرد Ø› ((‌Øوزهء‌كاربرد زبان )) .
اغلب چنين تصور مي شود كه Ù…Øدودهء‌ عملياتي ØÙظ Ùˆ گسترش يك زبان ØŒ Ù…Øدود به كار Ùرهنگستان در زمينهء واژه گزيني Ùˆ يا آموزش آن از طريق موسسات آموزشي است . بايد Ú¯Ùت Ø› علاوه بر اين ØŒ Ùˆ خيلي بيشتر از اين Ù…Øدوده ها ØŒ عرصهء بكارگيري يك زبان ØŒ در ØÙظ Ùˆ گسترش آن ØŒ اهميت دارد . عرصهء بكارگيري يك زبان از رسانه هاي جمعي ØŒ راديو Ùˆ تلويزيون Ùˆ مطبوعات Ùˆ اينترنت آغاز مي شود Ùˆ تا تابلوهاي مغازه ها Ùˆ Ù…Øصولات توليدي كارخانجات Ùˆ عرصهء تجارت داخلي Ùˆ بخصوص خارجي Ùˆ صنايع بسته بندی !! گسترش مي يابد.
بايد خيلي ساده به اين نكته توجه داشت كه زبان ØŒ از طريق بكار گيري آن گسترش مي يابد Ùˆ نه تنها از طريق آموزش مستقيم آن ! آموزش مستقيم ØŒ اگر Ú†Ù‡ سنگ پايهء كاراست ØŒ اما آنچه Øقيقتأ زبان را ØÙظ كرده Ùˆ به گسترش آن ياري مي رساند ØŒ در معرض چشم Ùˆ گوش قرار دادن آن است !
بايد در تمامي عرصه هائي ارتباطي Ùˆ بخصوص علمي ØŒ تجاري، ورزشي ØŒ Ùرهنگي ØŒ سياسي Ùˆ مبادلات عمومي در عرصهء كشوري Ùˆ بين المللي، اولويت در مسالهء زبان ØŒ با زبان Ùارسي باشد . خيلي ساده Ùˆ به عنوان مثال ØŒ آنجا كه لازم است يك بسته خرما به يك كشور اروپائي صادر شود ØŒ لازم است كلمهء (( خرما )) درشت Ùˆ با خط خوش بر روي بستهء آن نوشته شود Ùˆ در Øاشيه دور، در گوشه اي ØŒ با خط ريز ØŒ به زباني كه Ù…Øصول مورد نظر قرار است در آنجا استÙاده شود ØŒ كلمهء خارجي آن ‌بكار گرÙته شود ،‌نه بالعكس !!! اين درست همان كاري است كه انگليسي زبانها در جهت گسترش زبان خويش مي كنند Ùˆ توانسته اند به اين وسيله ØŒ زبان خود را به تمام نقاط دنيا صادر كنند !!!
گسترش زبان انگليسي ØŒ نه از طريق قابليتهاي خاص آن ØŒ بلكه از طريق اعمال اراده در بكارگيري گستردهء آن ( بدون توجه به عكس العملهاي اØتمالي ) بوده است . زبان Ùارسي ØŒ با توجه به پشتوانهء قدرتمند Ùرهنگي آن ØŒ از زمينهء بسيار مساعدتري براي گسترش ØŒ نسبت به زبانهاي ديگر ØŒ برخوردار است Ùˆ به همين دليل تنها كاÙÙŠ است كه با اØساس مسئوليت ØŒ برنامه ريزي Ùˆ وارد شدن به عرصهء كاربري آن ØŒ ضمن ØÙظ اين گنجينهء انديشه ورزي ملل شرق، به گسترش انديشه هاي انساني نيز، ياري رسانيم .
در پايان مي خواهيم يكبار ديگر تأكيد كنيم كه:
زبان Ùارسي ØŒ زبان يك قوم Ùˆ يا Øتي يك ملت نيست ØŒ كه ميراث مشترك انديشه ورزي بخش وسيعي از ملل مشرق زمين، در طي هزاره ها است . ميراثي كه در بردارندهء غني ترين گونه هاي انديشهء ÙلسÙÙŠ ØŒ عرÙاني ØŒ زيبائي شناسي كلام Ùˆ لذات سمعي - بصري ØŒ خط Ùˆ سنن Ùˆ آداب Ùˆ رسوم ماندگار انساني ست ØŒ تاريخ ملتهاست ØŒ شكوه توانائي انسان در بروز اØساسات Ùˆ اÙكار از طريق شعر Ùˆ كلام شاعرانه است . بخش مهمي از تلاش بشريت در رسيدن به انسانيت Ùˆ انسان شدن است . اوج معرÙتي ست كه گوته Ùˆ نيچه Ùˆ انگلس Ùˆ پوشكين در برابر آن زانو مي زنند Ùˆ به ستايش اش مي نشينند ! تا بدانجا كه آنرا لايق Ùˆ مستØÙ‚ انتخاب به عنوان زبان مشترك مردم جهان مي دانند ( نامهء انگلس به ماركس ) .
اين زبان ( Ùارسي ) به عنوان گنجينه اي همه بشري ØŒ متعلق به همه است ØŒ بخصوص اقوامي كه بر بستر زندگي ايشان ØŒ توانسته است ببالد Ùˆ بپايد Ùˆ بپروراند . ثروتي است كه هر قومي Ùˆ هر گروه از مردمي ØŒ Ú†Ù‡ در هند Ùˆ پاكستان Ùˆ اÙغانستان ØŒ Ùˆ Ú†Ù‡ در تاجيكستان Ùˆ ايران Ùˆ ... تمامي آسياي ميانه Ùˆ تركيه ØŒ خود را از آن Ù…Øروم كند ØŒ بواقع به خود جÙا كرده Ùˆ خويش را از آنچه هويت Ùرهنگي Ùˆ تاريخي مي خوانندش Ù…Øروم ساخته است .
اقوام مختل٠كه اكنون گويشها Ùˆ زبانهاي متÙاوتي دارند، بايد عميقأ اين نكته را دريابند كه نسلهاي گذشته ايشان ØŒ نقشي اساسي در تكامل زبان Ùارسي Ùˆ غناي انديشه، در اين كالبد، داشته اند . آنها نيز بايد به اندازهء Ùارسي زبانان ØŒ در ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي بكوشند Ùˆ از سهم گذشتگان خويش در شكل گيري اين گنجينه، پاسداري كنند ØŒ كه اگر چنين كنند ØŒ در واقع از هويت ØŒ تاريخ Ùˆ اÙتخارات گذشتهء خويش پاسداري كرده اند ØŒ نه از زبان Ùˆ Ùرهنگ يك قوم Ùˆ يا يك ملت خاص كه اكنون بدين زبان تكلم مي كنند.
22 خرداد 1384
زبان در كوتاهترين تعري٠؛ يك ساختار كلامي ØŒ در اندیشه ورزي Ùˆ بيان آن است . از آنجا كه يك ساختار است ØŒ پس بر پايهء عوامل Ùˆ مختصات گوناگون شكل گرÙته است . اين عوامل عبارتند از Ø› 1- هويت صوتي 2- هويت مستقل هجائي 3- هويت مركب واژگاني. 4- هويت ارتباطي در آهنگ بيان جمله 5- هويت در معنا – مضمون Ùˆ موضوع 6- آهنگ هويت ارتباطي در معنا 7 هويت Ùرهنگي 8- هويت تاريخي
www.maghalatemazdak.blogspot.com
Øيطهء عمل زبان را، نه تنها درايجاد ارتباط مابين انسانها، كه همچنين در قابليت ايجاد امكان براي انديشيدن، شكل گيري شخصيت، ساخت هويت Ùردي Ùˆ اجتماعي، ايجاد Ùرهنگ، Ùˆ در نهايت، شكل دهي به Ù…Ùهوم اجتماع انساني ٠متØول شده به يك جامعهء مشخص، بايد در نظر گرÙت.
زبان، پديده اي متØول Ùˆ زنده است Ú©Ù‡ دائمأ در Øال بازسازي خويش Ù…ÛŒ باشد. دليل آن نيز روشن است؛ اين پديده بر بستر وجود زندهء انساني Ùˆ ارتباطات Ùˆ گسترهء عمل اجتماعي، Øركت مي كند، در نتيجه، در يك رابطهء دائمي با بستر خويش، متأثر از ديالكتيك تكامل Ùˆ قوانين Øاكم بر Øركت جامعه است.
بر اساس آنچه آمد، اكنون بايد ديد Ú†Ù‡ عواملي در تكامل زبان Ùˆ ظرÙيتهاي بياني آن Ùˆ ØŒ همچنين شكل اداي آن موثرند ØŸ همچنين Ú†Ù‡ عواملي ضامن بقاي يك زبان Ùˆ يا Ùناي تدريجي آن هستند؟
ابتدا به پرسش اول مي پردازيم :
بر â€Ù¾Ø§ÙŠÙ‡Ø¡ رابطهء نسبتأ مستقيمي كه بين Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ اجتماعي انسان، و، تكامل زبان وجود دارد، اولين عامل مركب رشد زبان ØŒ ميزان رشد مدنيت Ùˆ طبيعتأ قدمت آن است. گسترش Ùˆ Ø³Ø·Ø Ù¾ÙŠÚ†ÙŠØ¯Ú¯ÙŠ رابطهء اقتصادی، علمي، Ùرهنگي Ùˆ ... مستقيمأ زبان را تØت تأثير قرار مي دهد Ùˆ آنرا پيچيده Ùˆ كامل مي كند. اين Ø³Ø·Ø Ù¾ÙŠØ´Ø±Ùت ØŒ Ø³Ø·Ø Ø§Ù†Ø¯ÙŠØ´Ù‡ ورزي را نيز بدنبال خود ارتقاء مي دهد Ùˆ متقابلأ ØŒ ارتقاء Ø³Ø·Ø Ø§Ù†Ø¯ÙŠØ´Ù‡ ورزي منجر به تكامل روابط انساني Ùˆ ارتقاء Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´ اجتماعي Ùˆ علوم در عرصه هاي مختل٠مي شود. البته اين روند، يك روند ثابت، در يك Ø³Ø·Ø Ùˆ در همهء عرصه ها، به يك ميزان نيست، بلكه مي تواندتØت تأثير عوامل بسياري همچون تØولات سياسي، وقايع طبيعي، وقوع جنگها Ùˆ نابودي تمدنها، Ùˆ از همه مهمتر، هدايت آگاهانهء زبان توسط انسان، قرار گيرد Ùˆ در امر پيشرÙت خلل وارد كرده ØŒ يا آنرا منØر٠سازد Ùˆ مسيري منØني را به آن تØميل كند Ùˆ يا Øتي آنرا متوق٠سازد!
و اما چرا مدنيت را اولين عامل رشد زبان دانستيم؟:
Øقيقت اينستكه زبان، تا پيش از وارد شدن انسان به عرصهء زندگي شهري، Ù…Øدود به دخالت در Øوزهء رÙع نيازهاي سادهء روزانه ØŒ همچون تأمين غذا ØŒ پوشاك Ùˆ سر پناه Ùˆ همچنين رÙع نيازهاي عاطÙÙŠ Ùˆ در نهايت ØŒ تÙكر در Øوزهء وقايع طبيعي بوده است Ùˆ طبيعتأ انسان غارنشين Ùˆ يا پراكنده در جنگلها ØŒ در همان سطØÙŠ به توانائيهاي زبان پي برده بوده، كه زندگي او ايجاب مي كرده است . طبيعي ست كه اگر اين انسان ØŒ انديشه ÙلسÙÙŠ نيز داشته است ØŒ اين انديشهء ÙلسÙÙŠ Ùˆ زبان Ùˆ واâ€Ú˜Ú¯Ø§Ù†ÙŠ كه در اين رابطه بكار مي رÙته است نيز ØŒ در همان Ù…Øدودهء دانستني هاي وي از جهان پيرامونش بوده است . در اين ÙلسÙÙ‡ ØŒ اثري از سياهچاله Ùˆ نقش آن در شكل گيري كهكشانها Ùˆ رابطهء آن با تعري٠هستي Ùˆ دگرديسي آن وجود ندارد ! پس طبيعتأ زبان نيز ØŒ نه نياز به تأمين واژه تازه داشته Ùˆ نه اين واژهء تازه ØŒ قادر به ايجاد Ù…Ùاهيم جديد بوده است كه در نهايت قادر به تكامل زبان شود .
ساده بگويم، بايد به وجود سياهچاله Ù¾ÛŒ برده شود تا بتوان براي آن واژه اي برگزيد Ùˆ سپس با وارد كردن اين واژه در شبكهء روابط تØليلي مغز، و، واژه Ù…Ùهومهاي ديگر ØŒ نوعي از انديشه را پروراند! از اين گذرگاه است كه دوران بلوغ زبان طي مي شود Ùˆ به شاهراه تكامل مي رسد ØŒ اما در آن متوق٠نمي شود، كه هستي اش ØŒ اگر Ú†Ù‡ با سرعتي كمتر ØŒ اما با ژرÙائي بيشتر ØŒ تداوم مي يابد Ùˆ به بيان پيچيدگيها ØŒ توانا مي شود .
از ديدگاه نظري ØŒ ظرÙيت بياني تقريبأ همهء زبانها ØŒ در بيان عاطÙÙŠ Ùˆ Øالات انساني ØŒ يكسان است . هر چند در شكل بيان ØŒ طبيعتأ با توجه به شكل گيري روابط نو ØŒ ممكن است برخي نسبت به برخي ديگر از عمق بيشتر برخوردار باشند ØŒ اما اين قضيه ( ظرÙيت بياني )‌، در Øوزهء علوم ØŒ صادق نيست ! دليل آنهم ØŒ همان است كه پيش تر بدان اشاره شد ØŒ يعني وجود رابطهء‌مستقيم Ùˆ تأثير گذار بين وجود معرÙت علمي Ùˆ Ø³Ø·Ø Ø¨ÙŠØ§Ù† اين معرÙت ( زبان ) ØŒ كه در دگرديسي مدني ØŒ دائمأ در Øال وقوع است. درك اين نكته بسيار Øائز اهميت است چرا كه بدون درك اين رابطه ØŒ قادر به درك يكي از مهمترين علل پسرÙت زبانهاي گوناگون Ùˆ يا نابودي آنها نخواهيم بود. اگر دقت كنيم ØŒ متوجه مي شويم اكثر زبانهائي كه بتدريج از بين رÙته اند ØŒ Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ آنها Ù…Øدود به گويش بوده است Ùˆ برخي ديگر نيز كه داراي زبان نوشتار بوده اند ØŒ بدليل عدم هماهنگي بين بستر رشد زبان ( جامعه )ØŒ با Ø³Ø·Ø Ø¹Ù…ÙˆÙ…ÙŠ تكامل علوم Ùˆ مدنيت ØŒ بتدريج عقب نشسته ØŒ كمتر بكار گرÙته شده Ùˆ زماني كه ديگر توان پاسخ به نيازهاي روز را نداشته اند ØŒ از دور خارج شده اند .
بنابر آنچه Ú¯Ùته شد ØŒ تكامل زبان ،‌اگر Ú†Ù‡ در Øوزهء عواط٠انساني، بدليل شباهت بستر آن ( وجود اØساسات انساني )ØŒ تا پيش از تجدد ØŒ در همهء زبانها يكسان است Ùˆ از يك روند تبعيت مي كند ØŒ اما با پيش آمدن دگرگونيهاي عظيم اجتماعي Ùˆ علمي ØŒ اين همساني در رشد ØŒ در هم ريخته ØŒ برخي سريعتر Ùˆ برخي كندتر متØول مي شوند Ùˆ برخي ديگر، از دور خارج مي شوند.
دومين عامل مركب رشد زبان ØŒ Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ كاربران آن است . به بيان ديگر ØŒ رشد زبان ØŒ همچنين ØŒ رابطهء مستقيمي دارد با Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ علمي Ùˆ معرÙتي Ùˆ اجتماعي اÙرادي كه از يك زبان خاص استÙاده مي كنند. بنابراين ØŒ تعداد اÙراد باسواد يك جامعه ØŒ ميزان سواد ايشان ØŒ Ø³Ø·Ø Ø§Ø³ØªÙاده از رسانه هاي جمعي Ùˆ همچنين ØŒ آزادي Ùضاي كاربري زبان ØŒ از جملهء مولÙÙ‡ هائي هستند كه در تكامل يك زبان نقش بازي مي كنند.
بر اساس آنچه آمد ØŒ اكنون مي توان درياÙت كه Øتي شكل بيان زبان( لهجه ها Ùˆ الØان ) نيز تا Ú†Ù‡ Øد متأثر از Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ جامعه در عرصه هاي مدني Ùˆ علمي Ùˆ رشد اجتماعي است !
( بر اين اساس ØŒ در جا زدن زبان، از منظر لهجه را، نمي توان به Øساب وجود يك زبان جدید؟! گذاشت . به همين دليل هم هست كه ما گويش هاي مازندراني ØŒ كردي ØŒ لري ØŒ بختياري Ùˆ بسياري از گويش هاي مختل٠پارسي باستان را، زبان نمي دانيم ØŒ بلكه آنها را گويش مي دانيم، جدا از مسئله با اهمیت نبود زبان نوشتار Ùˆ خط، ) .
سومين عامل رشد ØŒ تركيبي از اراده سياسي ،‌ارادهء اجتماعي كاربران ØŒ Ùˆ همچنين وقو٠بر ارزشهاي هويتي ØÙظ Ùˆ گسترش زبان است.
بايد دقت شود كه توجه همزمان به ابعاد مختل٠و عوامل سه گانهء‌ مدنيت ØŒ رشد كاربران Ùˆ اراده Ùˆ وقو٠بر قضيه توجه به ØÙظ Ùˆ گسترش زبان ØŒ مي تواند به ØÙظ Ùˆ گسترش يك زبان ياري رساند Ùˆ غÙلت از هر كدام از عوامل ØŒ زمينه هاي پسرÙت Ùˆ يا عقب ماندگي زباني Ùˆ بتدريج Ù…ØÙˆ آنرا Ùراهم مي كند.
زبان Ùارسي، در طي Øيات طولاني خود ( اگرچه در يك دگرديسي پرپيچ Ùˆ خم Ùˆ دردناك ) از زمينه هاي سه گانه رشد تقريبأ برخوردار بوده است ØŒ اما نه هميشه، ‌همزمان ! بلكه در هر دوره اي ØŒ يكي از عوامل Ùˆ يا دو عامل از سه عامل ØŒ نقش بيشتري بازي كرده اند.
اگر دقت كنيم، متوجه مي شويم كه، زبان Ùارسي در آخرين هزارهء عمر خود، از پيشرÙت Ùوق العاده اي در زمينهء گسترش Ùˆ ژرÙØ´ برخوردار بوده است Ùˆ به همين نسبت، ظرÙيتهاي آن در برآورده كردن نيازهاي كاربران اش ØŒ اÙزايش ياÙته است . دليل آن هم اينستكه ØŒ Øداقل در دوره هائي كوتاه ØŒ از اين اقبال برخوردار بوده است Ú©Ù‡ مورد Øمایت سیاسی، بر بستر رشد مدنی Ùˆ علمی، قرار گیرد، Ùˆ از سوي ديگر ØŒ كاربران نيز ،‌آن را مورد توجه قرار داده اند ØŒ يعني همان سه عاملي كه ذكر آن رÙت ØŒ تقريبأ همزمان ØŒ زمينه هاي تكامل آنرا Ùراهم كرده اند . نكتهء ‌جالب توجه د ررابطه با اين دوران هم اينستكه ØŒ دقيقأ در همين مقاطع هم هست كه بين اين زبان وگويشهاي متصل به آن ØŒ Ùاصله اÙتاده است Ùˆ هر Ú†Ù‡ به زمان Øال نزديك مي شويم ØŒ متناسب با سرعت تكامل زبان پايه ( Ùارسي ) ØŒ گويشها Ùˆ لهجه ها ØŒ از آن دورتر شده Ùˆ Øتي در نزد برخي از Ù…Øققين ØŒ به عنوان زبان !ØŸ جداگانه اي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ اند . براي روشن شدن قضيه ØŒ ذكر موردي نمونه ØŒ بيجا نمي باشد .
آنچه از آن، امروز، به عنوان گويش دري Ùˆ يا تاجيكي نام برده مي شود ØŒ در ابتداي هزارهء اخير ØŒ گويش مسلط در خانواده Ø¡ گويشهاي مختل٠زبان پارسي بوده است . لازم به ذكر است وقتي صØبت از زبان پارسي مي كنيم بهيچوجه منظور زباني نيست كه قوم پارس يا Ùارس ( كه اكنون در استان Ùارس ايران زندگي مي كنند ) بدان Ú¯Ùتگو مي كرده اند . نهادن نام پارسي بر اين زبان ØŒ به زمان بسيار ديرتر ØŒ يعني دوران Øكومت هخامنشي باز مي گردد كه پارسها بر ايران Øكومت مي كرده اند ØŒ در Øاليكه ØŒ همزمان ØŒ اقوام ديگر در شمال شرقي Ùˆ شمال غربي Ùˆ مركزي ايران نيز با گويشهاي مختل٠همين زبان صØبت مي كرده اند Ùˆ براي گويشهاي خود ،‌نامهاي Ù…Øلي خود را داشته اند كه در اكثر موارد نام آنها ØŒ نام همان قوم مربوط بوده است .
با شكل گيري دولت ملي Ùˆ تمركز دستگاه اداري ØŒ زبان نيز شكل منسجم تر مي ياÙت Ùˆ طبيعتأ با توجه به نزديكي يا دوري دستگاه ديواني نسبت به مناطق مختل٠، زبان Ùˆ سرعت تكامل Ùˆ انسجام آن متأثر از متغيرهاي مختلÙÙŠ مي شد. در واقع نقطهء‌آغازÙاصله اÙتادن بين زبان مادر با گويشهاي منطقه اي را بايد شكل گيري دستگاه دولتي Ùˆ بنيان گذاري امپراطوري هخامنشي دانست . از همينجا نيز هست كه با Ùروپاشي امپراطوري پارس ØŒ اگر Ú†Ù‡ مديريت سياسي كشور عوض مي شود، اما با توجه به اينكه نظام اداري Ùˆ ديواني Ùˆ الزام به وجود دولت مركزي باقي مي ماند ØŒ زبان Ùارسي نيز با همهء دگرگوني هاي طبيعي اش ØŒ همچنان با همين نام به بقاي خود ادامه مي دهد ØŒ در Øاليكه Øاملان Ùˆ ناقلان آن ديگر از قوم Ùارس نيستند ØŒ بلكه گويندگان گويش Ùارسي پهلوي از جنوب غربي Ùˆ غرب، Ùˆ دري، از شمال شرقي كشور هستند . به تعبيري ديگر ØŒ گويش Ùارسي دري ØŒ گويش مسلط بر دستگاه ديواني مي شود اما تنها با نام Ùارسي ! اين روند ØŒØتي در دوران ساساني نيز ادامه مي يابد. بر همين اساس نيز هست كه اگر امروز زبان Ùارسي را در شكل نوين ØŒ با گويشهاي رايج در مناطق شمال شرقي ايران Ùˆ اÙغانستان ( خراسان بزرگ ) Ùˆ مناطق جنوب غربي ( استان Ùارس ) مقايسه كنيد ØŒ با كمال تعجب در مي يابيد كه اين Ùارسي رايج ØŒ به گويشهاي خراساني بسيار نزديكتر است تا گويشهاي مناطق Ùارس !!!
اين وقايع، علاوه بر اينكه زبان Ùارسي را به ضع٠نمي كشاند، كه Øتي موجبات غناي آنرا Ùراهم مي كند، چرا كه از در آميختگي گويشهاي مختل٠زبان پارسي ØŒ زباني با همين نام پديد مي آيد كه ظرÙيتها Ùˆ ويژگيهاي گويشهاي مناطق مختل٠را نيز در بردارد . همهء اين عوامل سكوي پرتاب جهش Ùوق العاده اي است كه پس از قرن سوم هجري در زبان Ùارسي صورت مي پذيرد . همزمان با تØولات سريع Ùˆ وسيع در دستگاه اداری Ùˆ علمي كشور ØŒ جنبش اØيای زباني نيز با قدرت به صØنه مي آيد ØŒ با اين تÙاوت كه اينبار ØŒ تØولي نيز در اختيار انديشمندان ايراني قرار گرÙته است . Ùردوسي ØŒ نقطهء تلاقي تكامل زبان پارسي باستان ØŒ گويش دري Ùˆ همچنين زبان تازهء وارد شده به Ùلات ايران (‌غربي )‌است . او زبان بكار گرÙته شدهء ‌خود را بر اساس پايبندي به همان هويت تعري٠شدهء ‌ايراني در برابر اقوام مهاجم عرب Ùˆ ترک ØŒ پارسي مي نامد ( عجم زنده كردم بدين پارسي ) اما در واقع ØŒ او Ùارسي نوين را بنيان گذاري مي كند. زباني كه نه Ùارسي باستان است ØŒ نه Ùارسي ٠دري Ùˆ نه تاجيكي Ùˆ نه عربي ! اما همهء اينهاست با نام (( پارسي ))ØŒ ضمن اینکه بر هستهء اصلی خود، یعنی پارسی باستان Ùˆ دری پای Ù…ÛŒ Ùشارد‌!!!
در اينجا لازم است به نكته اي بس مهم اشاره شود ؛
نظر به اينكه اكثر تØقيقات صورت پذيرÙته توسط مستشرقین، بيشتر بر پايهء Øدس Ùˆ گمان است تا مستندات ! Ùˆ از آنجا كه اين تØقيقات ØŒ عمومأ پراكنده ØŒ Ùˆ بر بستر نيازهاي دستگاه سياسي اين كشورها در شناخت جوامع شرقي ØŒ از جمله ميهن ما ØŒ صورت پذيرÙته ØŒ نتيجهء آنها ØŒ بيش از آنكه بخواهد پايه اي بر بازشناسي شناسنامه هويتي اقوام ايراني باشد، تنظيم نوعي طبقه بندي Ùرضي Ùˆ بر اساس متد تÙكيك Ùˆ دسته بندي علمي ØŒ در علوم تجربي ØŒ بوده است كه طبيعتأ در زبان Ùˆ ادبيات نمي توانسته است كاركرد دقيقي داشته باشد. همين تØقيقات Ùˆ نتايج آن نيز هست كه مبناي شناخت Ùˆ آموزش تاريخ Ùˆ پيشينهء زبان Ùارسي Ùˆ ديگر گويشهاي ايراني در دانشگاهها Ùˆ مراكز آموزشي شده است Ùˆ تا آنجا پيش رÙته است كه بسياري از گويش ها Ùˆ لهجه هاي زبان Ùارسي را به Øد استقلال زباني ( 1) Ùˆ تÙكيك كامل آن از زبان Ùارسي ارتقاء داده است .( مانند گويش كردي Ùˆ مازندراني كه در اصل ØŒ انباني از واژگان اصيل پارسي باستان Ùˆ ميانه است !!‌) ! مثلأ در Øاليكه با يك نگاه دقيق واژگاني ØŒ دستوري ،‌آوا شناسي Ùˆ معناشناسي ØŒ بسهولت مي توان به اين هماني گويشهاي گيلکی Ùˆ مازندراني Ùˆ كردي Ùˆ بلوچي Ùˆ لري با Ùارسي ØŒ در گذشته اي نچندان دور، پي برد ! در تقسيم بنديهاي غربي كه توسط استادان دانشگاههاي ما هم بدون تÙكر، تكرار مي شود، اين گويشها به استقلال در هويت؟، از آغاز تا امروز، مي رسند !!!
Ùˆ اما به بØØ« اصلي باز گرديم Ø›
درياÙتيم كه سه عامل اصلی ٠ميزان رشد مدنيت ØŒ Ø³Ø·Ø Ø±Ø´Ø¯ كاربران Ùˆ ارادهء سياسي اجتماعي كاربران Ùˆ وقو٠ايشان بر نقش ØÙظ Ùˆ گسترش زبان، در ØÙظ ارزشهاي هويتي ØŒ عوامل اصلي رشد Ùˆ گسترش يك زبان هستند Ùˆ ظرÙيتهاي بياني هر زبان ØŒ رابطهء مستقيم با سه عامل Ùوق داشته Ùˆ از آن تبعيت مي كند ØŒ همچنين درياÙتيم كه زبان Ùارسي ØŒ بدون توجه به تغييراتي كه در Øوزهء خط داشته است ØŒ زبان مادر ،‌در بين همهء گويشهائي است كه در Ùلات ايران وجود داشته Ùˆ دارد. اكنون مي خواهيم به نكته اي بااهميت اشاره كنيم كه نقش مهمي در تاريخ زبان Ùˆ ادبيات Ùˆ رشد علم Ùˆ انديشه در ايران داشته است Ùˆ متأسÙانه اين نقش ØŒ بجز در هزارهء اخير ØŒ در گذشته ØŒ به تعبيري ØŒ يكسره منÙÙŠ بوده است !
همانگونه كه مي دانيم، خط پارسي باستان ØŒ استخراجي خلاقانه از خط تصويري هيروگلي٠بوده است كه برپايهء ابداع چهل Ùˆ دو علامت در اداي آواهاي كلامي Ùˆ صوتي پارسي ØŒ شكل گرÙته است . از اين مرØله تا هجوم اعراب Ùˆ آخرين دگرگوني عظيم در خط Ùارسي ØŒ اين خط ØŒ متأسÙانه دائمأ در معرض هجوم تغييرات ناخواسته است . در يك روند طبيعي ØŒ البته كه تغييرات مي توانند مبناي انباشت تجارب مثبت Ùˆ به تبع آن تكامل باشند ØŒ اما در يك مسير ناخواسته ØŒ تØميلي Ùˆ ارادي ( در اينجا به معناي تØميل اراده )‌، تغييرات مي توانند منشأ پراكندگي ØŒ دگرديسي Ùˆ نابودي بخش اعظم انباشت انديشه Ùˆ ثروت Ùرهنگي شوند. از همين روست كه از ثروت عظيم معنوي ايرانيان در پيش از Øملهء اعراب Ùˆ در Øوزهء نوشتار ( شعر Ùˆ ادبيات Ùˆ متون علمي ) آثاري بسيار اندك Ùˆ ناچيز برجاي مانده است (( جدا از مسئلهء بسیار پر اهمیت کتابسوزان، Ú©Ù‡ در جای خود، نقشی اساسی در نابودی میراث Ùرهنگی Ùˆ زبانی، بازی کرده است)) ØŒ
چرا كه تغيير خط ØŒ به معناي تغيير يك مشت علامت در اداي كلمات نيست ØŒ كه در دوران گذشته ( Ùˆ Øتي Øال !‌) به معناي نابودي پل ارتباط معنوي انسان با همهء هويت گذشته Ùˆ تاريخ اوست ØŒ بخصوص در بين مللي كه از بيسوادي . عدم پذيرش مسئوليت سياسي ØŒ اجتماعي Ùˆ اخلاقي ØŒ رنج مي برند. از اين رهگذر است كه انديشمندان بزرگ ايراني ØŒ همچون دقيقي ØŒ رودكي ØŒ Ùردوسي Ùˆ بسياري ديگر ØŒ در تقابل با تلاش گسترده Ùˆ مداوم سلطه گران خارجي در Ù…ØÙˆ هويت مستقل انديشهء انسان Ù…Øور ايراني ØŒ كه در زبان پارسي Ùˆ تاريخ انديشه ورزي بدين زبان متبلور شده است ØŒ به باز پروري Ùˆ باز نويسي ميراث گذشته ØŒ بوسيلهء خط جديد ØŒ دست مي يازند Ùˆ بدينوسيله از نابودي هويت Ùˆ ميراث معنوي ايراني ØŒ جلوگيري مي كنند .
در قرون اخير ØŒ تلاش گسترده اي از جانب استعمارگران صورت پذيرÙته تا با القاء اين تصور مسخره Ùˆ بي پايه كه علت عقب ماندگي ملل شرق در نوع خط آنان است !!! از طريق روشنÙكران Ùˆ سياست بازان اين كشورها Ùˆ ملت ها ØŒ ارتباط ملل مذكور را با گذشته Ùرهنگي تاريخي خويش قطع كرده Ùˆ از اين طريق ØŒ با بي هويت كردن اين مردم ØŒ هويت مورد نظر خود را جايگزين آن كنند. متأسÙانه در برخي موارد ØŒ همچون تركيه ØŒ آنها موÙÙ‚ به پيشبرد سياست خود شدند . آنها د رابتدا اينچنين القاء مي كردند كه (( با تغيير خط مشكلي پيش نمي آيد ! به راØتي مردم مي توانند آثار Ùˆ ميراث گذشتهء خود را به خط جديد بخوانند !!‌)) در Øاليكه امروز همگان مي دانند كه علاوه بر اينكه در نظامهاي عقب اÙتاده Ùˆ نابسامان جهان سومي هيچ تلاشي براي نگارش آثار گذشته به خط جديد صورت نپذيرÙت كه اگر هم چنين مي شد ØŒ از نظر زبان شناسي ØŒ خط جديد ØŒ بهيچوجه قادر به انتقال Ø±ÙˆØ Ø´ÙƒÙ„ گرÙته بصري از Ùرهنگ Ùˆ خط گذشته ØŒ در قالب نو نبود ! ( در ادامهء‌همين نوشته به علل اين امر خواهيم پرداخت ) .
بر اساس آنچه آمد ØŒ اكنون مي توان درك كرد كه چرا روشنÙكران بي اطلاع Ùˆ متأثر از Ùرهنگ غرب در دوران مشروطه تا دهه اول سلطنت پهلوي دوم Ùˆ همچنين خائنين خودÙروخته سياستهاي استعماري ØŒ تلاش مي كردند تا تجربهء‌ تركيه را در ايران نيز پياده كنند Ùˆ تنها دژ مستØكم مقاومت انديشه Ùˆ Ùرهنگ ايراني را بدست خود ما Ùرو ريزند . هم اكنون نیز اين تلاشها ØŒ به گونه هاي مختل٠ادامه دارد. از جمله انتقادهاي بيجا Ùˆ غير علمي به نارسائي خط Ùارسي از نظر تكرر اصوات ØŒ ناشكيل بودن آنها !ØŸ دشواري Ùراگيري زبان نوشتار آن Ùˆ ... ØŒ كه صد البته در همهء زبانهاي روي كرهء زمين ØŒ اي بسا بسيار عميق تر ØŒ در رايج ترين آنها ØŒ همچون انگليسي ØŒ Ùرانسه ØŒ آلماني ØŒ چيني ØŒ ژاپني Ùˆ ... بمراتب بيشتر از Ùارسي ØŒ اين اشكالات وجود دارد ! Ùˆ اتÙاقأ كم ايرادترين آنها ØŒ همين زبان Ùˆ خط Ùارسي است !!!!
... يا تلاشهائي كه در جهت جدانويسي واژه ها صورت مي پذيرد ØŒ بي آنكه به نكات علمي بسياري همچون مسألهء سرعت انتقال اÙكار ØŒ سرعت Øركت ذهن ØŒ سرعت Øركت چشم ØŒ رابطهء معنوي Ùˆ معنائي بين شكل Ùˆ معنا Ùˆ مضمون واژه Ùˆ همچنين سرعت خوانش نگاشته ها Ùˆ ... توجه شود Ùˆ از همه مهمتر اينكه شكل گيري اداي واژه Ùˆ نگارش آن ØŒ Ù…Øصول يك بده بستان هزاران ساله بين انديشه Ùˆ شكل بيان آن Ùˆ تجارب Ùشردهء هزاران انديشمند است ØŒ نه اراده Ùˆ خواست Ùردي Ùˆ گروهي يك عده در يك زمان مشخص !
از جملهء تهديدات جديدتر ØŒ مي توان از علم كردن لهجه ها Ùˆ گويشهاي Ù…Øلي (( كه از هيچ منظر قابل مقايسه با زبان Ùارسي نيستند )) در تقابل با زبان Ùارسي نام برد. استعمارگران با Øمايت مالي Ùˆ قرار دادن امكانات Ùراوان در اختيار مزدورانشان Ùˆ يا Ùريب خوردگان، در كار نظری گسترده ØŒ در تلاشي جدي هستند تا با ايجاد جبهه بندي زباني ØŸ Ùˆ قومي Ùˆ كشيدن ديوار تمايز بين مردماني كه بشكلي طبيعي Ùˆ از گذر يك تاريخ طولاني همزيستي ØŒ ملتي واØد را تشكيل داده اند ØŒ به ايجاد تشتت در جامعهء ايراني از يكسو Ùˆ از سوي ديگر تضعي٠موقعيت زبان Ùارسي در بين مردم ايران Ùˆ همچنين ملل شرق زمين، همچون اÙغانستان Ùˆ تاجیکستان Ùˆ... ØŒ بپردازند .
آنها خوب مي دانند كه Ùرهنگ عميقي كه همواره سلطهء ايشان را پس رانده Ùˆ با شكست مواجه ساخته است از طريق اين زبان (( Ùارسی )) منتقل شده ØŒ پس اگر اين زبان را از ميان بردارند Ùˆ يا تضعي٠كنند ØŒ قادر خواهند بود ØŒ به اهدا٠كثي٠خود دست يازند ØŒ هم از اينروست كه مي بينيم با تمام توان به ميدان آمده اند Ø› از سوئي به اشاعهء گستردهء زبان انگليسي Ùˆ Ù†Ùوذ واژگان آن به زبان Ùارسي ØŒ از طريق سينما ØŒ اينترنت ØŒ مجلات Ùˆ روزنامه ها ØŒ Ù…Øصولات تجاري ØŒ تبادلات ورزشي Ùˆ علمي Ùˆ ... مي پردازند Ùˆ از سوي ديگر به تقويت لهجه ها Ùˆ گويشهاي Ù…Øلي Ùˆ علم كردن آن در برابرزبان Ùارسي، تØت عناوين Ùريبكارانه Øقوق قومي؟! مبادرت مي كنند. کار تا آنجا بالا گرÙته است Ú©Ù‡ برای این لهجه های Ù…Øلی، خطوطی مضØÚ© Ùˆ من درآوردی بر اساس رسم الخطی مغلوط Ùˆ مخلوط از Ùارسی Ùˆ عربی یا لاتین، درست کرده اند تا به هر Ø´Ú©Ù„ ممکن ارتباط این مردمان را با خط Ùˆ زبان Ùارسی قطع کنند، تا آن Øد Ú©Ù‡ در آینده، Ùرزندان کرد Ùˆ بلوچ Ùˆ مازندرانی Ùˆ لر Ùˆ گیلک Ùˆ ...ØŒ قادر نباشند Øتی ظاهر زبان اجدادی خود را باز شناسند، Ú†Ù‡ رسد به آنکه بتوانند آن را بخوانند یا بدانند چیست!!!
روشنÙكران ما بايد اين نكته را عميقأ درك كنند كه (( ملت سازي )) سياست راهبردي استعمار Ùرانوين در سلطه بر جهان است ! اين سياست از دو طريق Ùروپاشي ملل كهن با Ùرهنگهاي غني Ùˆ گسترده Ùˆ همچنين ايجاد ملل بي هويت Ùˆ بي تاريخ جديد Ø› خرد، همچون جمهوري هاي تازه تأسيس در يوگسلاوي Ùˆ شوروي سابق، Ùˆ يا كثير Ùˆ ناهماهنگ، همچون اتØاديه اروپا است !
اين سياست ØŒ در گذشته ØŒ از طريق استعمار پير، انگلستان ØŒ در هند Ùˆ كشورهاي عربي Ùˆ امپراطوري عثماني Ùˆ همچنين تا Øدودي ايران ! پيش برده شده Ùˆ اكنون نيز با هدايت نظري انگليسها Ùˆ توسط جنايتكاران آمريكائي پيش برده مي شود.
اولين گام در پيشبرد چنين راهبردي ØŒ ايجاد هويتهاي كاذب ØŒ براي گروههاي انساني مقيم كشورهاي كهنسال است كه اولين گام نيز در ايجاد چنين هويتهائي ØŒ ايجاد استقلال زباني است ! چرا كه زبان ØŒ مهمترين عامل پیوند معنوي ØŒ Ùرهنگي Ùˆ تاريخي در بين مردمان است . از همين منظر است كه تلاش دوسويه اي كه ذكر آن رÙت ØŒ صورت پذيرÙته Ùˆ بر روي آن سرمايه گذاري عظيمي شده Ùˆ مي شود. با توجه بدين نكته است كه اكنون كه به اهميت زبان Ùˆ خط Ùارسي ØŒ در ØÙظ هويت Ùˆ ارزشهاي Ùرهنگي Ùˆ همچنين ميراث معنوي Ùˆ مدني خود پي برديم ØŒ بايد به چگونگي ØÙظ Ùˆ گسترش آن در جهان بس نابسامان كنوني بپردازيم .
با توجه به مقدماتي كه پيشتر Ú¯Ùته شد ØŒ
در رابطه با ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي ØŒ بايد از همان منظري نگريست، كه به تكامل زبان به Ù…Ùهوم عام نگريسته شد ØŒ يعني از منظر عرصهء مدنيت ØŒ كاربرد ØŒ ارادهء انجام كار Ùˆ اØساس مسئوليت .
همانگونه كه مي دانيم ØŒ اØساس مسئوليت ØŒ بر پايهء آگاهي شكل مي گيرد . هر Ú†Ù‡ درجهء آگاهي Ùˆ وقو٠بر اهميت يك موضوع بيشتر باشد ØŒ به همان نسبت ضريب اØساس مسئوليت نيز اÙزايش مي يابد. بنابراين ØŒ ضرورت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي ØŒ نه به عنوان تنها ØŒ پاسداري از يك زبان كهن ØŒ بلكه بمثابه ØÙظ Ùˆ گسترش يك شيوهء نگرش به Øيات انساني Ùˆ كليهء جلوه هاي بروز آن در Øوزهء Ùرهنگ ØŒ تمدن Ùˆ علوم انساني بايد مورد توجه قرار گيرد.
انسان متمدني كه با زبان Ùارسي يا Ùرانسه Ùˆ يا يوناني Ùˆ روسي ØŒ سخن Ú¯Ùتن Ùˆ انديشيدن را آغاز كرده است ØŒ از زير صÙر Ùˆ يا صÙر ØŒ سÙر زندگي را نمي آغازد، بلكه بر پايهء يك معرÙت عميق Ùˆ گسترده تاريخي ØŒ در Øوزه هاي علوم انساني Ùˆ تجربي ØŒ Øيات معنوي خود را شروع كرده Ùˆ رشد مي نمايد.
كسي كه با Ùارسي زبان مي گشايد ØŒ هيچ لزومي ندارد از يك مسير چند هزارساله Ø¡ انديشه ورزي عبور كرده ØŒ به انسان امروزي تبديل شود ! لازم نيست زرتشت Ùˆ كوروش Ùˆ مزدك Ùˆ بابك Ùˆ رودكي Ùˆ خيام Ùˆ Ùردوسي Ùˆ مولوي Ùˆ ØاÙظ Ùˆ سعدي شود Ùˆ آنگاه به جايگاه انسان قرن Øاضر ببالد ØŒ بلكه پا بر شانه هاي همهء اين اساطير گذارده Ùˆ در مسير تكامل قرار مي گيرد. اين همان چيزي است كه از آن به عنوان هويت نام مي بريم . كيستي ٠ايراني با جمع همين نامها ØŒ يعني جمع همين تاريخ سترگ انديشه ورزي، است كه معنا مي يابد.
تمامي اهميت موضوعي هم كه بدان مي پردازيم در همين است كه اين رودخانه ØŒ در بستر زبان Ùارسي است كه طي طريق مي كند. تغيير بستر اين رودخانه ØŒ به معني هدايت همهء اين دستاوردها به قعر كويري است كه بازياÙت آن را بي معنا مي كند ! بنابراين بايد بخواهيم Ùˆ اراده كنيم كه عليرغم تمايزات قومي Ùˆ جغراÙيائي ØŒ گويشي ØŒ مذهبي ØŒ اقتصادي Ùˆ سياسي ØŒ به عنوان اÙرادي كه داراي يك شناسنامه تاريخي مشترك هستند، از زبان Ùارسي Øمايت كرده ØŒ در جهت تقويت Ùˆ گسترش آن بكوشيم .
يك ترك Ùˆ يك كرد Ùˆ يا عرب ايراني ØŒ بهيچوجه نبايد نسبت به يك Ùارس زبان ØŒ اØساس مسئوليت كمتري در ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي داشته باشد ! چرا كه تمامي آنچيزهائي كه به او به عنوان يك ايراني هويت مي بخشد ØŒ او را داراي تمدن Ùˆ Ùرهنگ Ùˆ انديشهء خرد Ù…Øور Ùˆ انسان Ù…Øور مي نماياند Ùˆ همچنين پشتوانهء وي براي تكامل بيشتر است ØŒ متبلور در اين زبان Ùˆ همهء‌آنچيزهائي است كه از طريق اين زبان خلق شده است . دقيقأ از همين ديدگاه نيز هست كه بزرگان اقوام مختل٠با گويشها Ùˆ زبانهاي مختل٠، اگر ØرÙÙŠ براي Ú¯Ùتن داشته اند ØŒ از طريق اين زبان Ú¯Ùته اند ØŒ چرا كه نخواسته اند از صÙر شروع كنند Ùˆ نخواسته اند در جا بزنند Ùˆ همچنين به ظرÙيتهاي بياني اين زبان عميق ØŒ زيبا ØŒ خوش آهنگ Ùˆ هماهنگ با Ø³Ø·Ø ØªÙƒØ§Ù…Ù„ بشريت در Øوزهء‌انديشه ورزي ØŒ آگاه بوده اند .
بنا بر آنچه آمد ØŒ خواست Ùˆ ارادهء ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي Ùˆ اØساس مسئوليت در برابر آن ØŒ بايد به يك خواست Ùˆ ارادهء‌عمومي ØŒ در همهء Øوزه هاي ملي Ùˆ Ùراملي ( در Øوزه هاي جغراÙيائي غير ايراني همچون اÙغانستان ØŒ تاجيكستان ØŒ ازبكستان، ترکیه، عراق، بØرین ØŒ پاكستان Ùˆ بنگلادش ØŒ هندوستان Ùˆ چین Ùˆ ... ) تبديل شود .
در ادامه ØŒ توسعهء ‌سياسي - اقتصادي Ùˆ تلاش در جهت تكامل Ø³Ø·Ø Ù…Ø¯Ù†ÙŠØŒ رÙاه، ÙÙ† آوري ØŒ عدالت Ùˆ آزادي Ùˆ برخورداري از آخرين دستاوردهای بشريت در Øوزه هاي ذكر شده ØŒ مي تواند به اين خواست ØŒ جنبه عيني داده ØŒ زمينهء لازم را Ùراهم آورد...
و بيسوادي بايد ريشه كن شود :
آدمهاي بيسواد ØŒ كمكي به تكامل زبان نمي كنند ! كه تنها نقش ايشان ØŒ مي تواند انتقال تلÙظ غلط Ùˆ بكارگيري نادرست زبان از نظر دستوري Ùˆ ايجاد گويش ها Ùˆ لهجه هاي جديد باشد كه خود مبناي Ùتنه انگيزيهاي جديد براي استعمارگران Ùˆ بهره برداري ايشان از اين پديده ØŒ تØت عنوان Øمايت از تنوع زباني Ùˆ در جهت Ùروپاشي ملل كهن است .
اكنون مي توان Ú¯Ùت كه با گذر از اراده Ùˆ خواست عمومي Ùˆ همچنين توسعه در Øوزهء مدنيت ØŒ مهمترين عرصهء كمك، در جهت ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي، در برابرمان قرار مي گيرد Ø› ((‌Øوزهء‌كاربرد زبان )) .
اغلب چنين تصور مي شود كه Ù…Øدودهء‌ عملياتي ØÙظ Ùˆ گسترش يك زبان ØŒ Ù…Øدود به كار Ùرهنگستان در زمينهء واژه گزيني Ùˆ يا آموزش آن از طريق موسسات آموزشي است . بايد Ú¯Ùت Ø› علاوه بر اين ØŒ Ùˆ خيلي بيشتر از اين Ù…Øدوده ها ØŒ عرصهء بكارگيري يك زبان ØŒ در ØÙظ Ùˆ گسترش آن ØŒ اهميت دارد . عرصهء بكارگيري يك زبان از رسانه هاي جمعي ØŒ راديو Ùˆ تلويزيون Ùˆ مطبوعات Ùˆ اينترنت آغاز مي شود Ùˆ تا تابلوهاي مغازه ها Ùˆ Ù…Øصولات توليدي كارخانجات Ùˆ عرصهء تجارت داخلي Ùˆ بخصوص خارجي Ùˆ صنايع بسته بندی !! گسترش مي يابد.
بايد خيلي ساده به اين نكته توجه داشت كه زبان ØŒ از طريق بكار گيري آن گسترش مي يابد Ùˆ نه تنها از طريق آموزش مستقيم آن ! آموزش مستقيم ØŒ اگر Ú†Ù‡ سنگ پايهء كاراست ØŒ اما آنچه Øقيقتأ زبان را ØÙظ كرده Ùˆ به گسترش آن ياري مي رساند ØŒ در معرض چشم Ùˆ گوش قرار دادن آن است !
بايد در تمامي عرصه هائي ارتباطي Ùˆ بخصوص علمي ØŒ تجاري، ورزشي ØŒ Ùرهنگي ØŒ سياسي Ùˆ مبادلات عمومي در عرصهء كشوري Ùˆ بين المللي، اولويت در مسالهء زبان ØŒ با زبان Ùارسي باشد . خيلي ساده Ùˆ به عنوان مثال ØŒ آنجا كه لازم است يك بسته خرما به يك كشور اروپائي صادر شود ØŒ لازم است كلمهء (( خرما )) درشت Ùˆ با خط خوش بر روي بستهء آن نوشته شود Ùˆ در Øاشيه دور، در گوشه اي ØŒ با خط ريز ØŒ به زباني كه Ù…Øصول مورد نظر قرار است در آنجا استÙاده شود ØŒ كلمهء خارجي آن ‌بكار گرÙته شود ،‌نه بالعكس !!! اين درست همان كاري است كه انگليسي زبانها در جهت گسترش زبان خويش مي كنند Ùˆ توانسته اند به اين وسيله ØŒ زبان خود را به تمام نقاط دنيا صادر كنند !!!
گسترش زبان انگليسي ØŒ نه از طريق قابليتهاي خاص آن ØŒ بلكه از طريق اعمال اراده در بكارگيري گستردهء آن ( بدون توجه به عكس العملهاي اØتمالي ) بوده است . زبان Ùارسي ØŒ با توجه به پشتوانهء قدرتمند Ùرهنگي آن ØŒ از زمينهء بسيار مساعدتري براي گسترش ØŒ نسبت به زبانهاي ديگر ØŒ برخوردار است Ùˆ به همين دليل تنها كاÙÙŠ است كه با اØساس مسئوليت ØŒ برنامه ريزي Ùˆ وارد شدن به عرصهء كاربري آن ØŒ ضمن ØÙظ اين گنجينهء انديشه ورزي ملل شرق، به گسترش انديشه هاي انساني نيز، ياري رسانيم .
در پايان مي خواهيم يكبار ديگر تأكيد كنيم كه:
زبان Ùارسي ØŒ زبان يك قوم Ùˆ يا Øتي يك ملت نيست ØŒ كه ميراث مشترك انديشه ورزي بخش وسيعي از ملل مشرق زمين، در طي هزاره ها است . ميراثي كه در بردارندهء غني ترين گونه هاي انديشهء ÙلسÙÙŠ ØŒ عرÙاني ØŒ زيبائي شناسي كلام Ùˆ لذات سمعي - بصري ØŒ خط Ùˆ سنن Ùˆ آداب Ùˆ رسوم ماندگار انساني ست ØŒ تاريخ ملتهاست ØŒ شكوه توانائي انسان در بروز اØساسات Ùˆ اÙكار از طريق شعر Ùˆ كلام شاعرانه است . بخش مهمي از تلاش بشريت در رسيدن به انسانيت Ùˆ انسان شدن است . اوج معرÙتي ست كه گوته Ùˆ نيچه Ùˆ انگلس Ùˆ پوشكين در برابر آن زانو مي زنند Ùˆ به ستايش اش مي نشينند ! تا بدانجا كه آنرا لايق Ùˆ مستØÙ‚ انتخاب به عنوان زبان مشترك مردم جهان مي دانند ( نامهء انگلس به ماركس ) .
اين زبان ( Ùارسي ) به عنوان گنجينه اي همه بشري ØŒ متعلق به همه است ØŒ بخصوص اقوامي كه بر بستر زندگي ايشان ØŒ توانسته است ببالد Ùˆ بپايد Ùˆ بپروراند . ثروتي است كه هر قومي Ùˆ هر گروه از مردمي ØŒ Ú†Ù‡ در هند Ùˆ پاكستان Ùˆ اÙغانستان ØŒ Ùˆ Ú†Ù‡ در تاجيكستان Ùˆ ايران Ùˆ ... تمامي آسياي ميانه Ùˆ تركيه ØŒ خود را از آن Ù…Øروم كند ØŒ بواقع به خود جÙا كرده Ùˆ خويش را از آنچه هويت Ùرهنگي Ùˆ تاريخي مي خوانندش Ù…Øروم ساخته است .
اقوام مختل٠كه اكنون گويشها Ùˆ زبانهاي متÙاوتي دارند، بايد عميقأ اين نكته را دريابند كه نسلهاي گذشته ايشان ØŒ نقشي اساسي در تكامل زبان Ùارسي Ùˆ غناي انديشه، در اين كالبد، داشته اند . آنها نيز بايد به اندازهء Ùارسي زبانان ØŒ در ØÙظ Ùˆ گسترش زبان Ùارسي بكوشند Ùˆ از سهم گذشتگان خويش در شكل گيري اين گنجينه، پاسداري كنند ØŒ كه اگر چنين كنند ØŒ در واقع از هويت ØŒ تاريخ Ùˆ اÙتخارات گذشتهء خويش پاسداري كرده اند ØŒ نه از زبان Ùˆ Ùرهنگ يك قوم Ùˆ يا يك ملت خاص كه اكنون بدين زبان تكلم مي كنند.
22 خرداد 1384
زبان در كوتاهترين تعري٠؛ يك ساختار كلامي ØŒ در اندیشه ورزي Ùˆ بيان آن است . از آنجا كه يك ساختار است ØŒ پس بر پايهء عوامل Ùˆ مختصات گوناگون شكل گرÙته است . اين عوامل عبارتند از Ø› 1- هويت صوتي 2- هويت مستقل هجائي 3- هويت مركب واژگاني. 4- هويت ارتباطي در آهنگ بيان جمله 5- هويت در معنا – مضمون Ùˆ موضوع 6- آهنگ هويت ارتباطي در معنا 7 هويت Ùرهنگي 8- هويت تاريخي
www.maghalatemazdak.blogspot.com