دکتر اØمد پناهنده ----مهربانی ٠جشن ٠مهرگان، مهر اÙشان باد!
مهربانی ٠جشن ٠مهرگان، مهر اÙشان باد!
دکتر اØمد پناهنده
روز مهر Ùˆ ماه Ùˆ مهرو جشن Ù Ùرخ مهرگان
مهر اÙزا ای نگار ٠مهر چهر ٠مهربان
مهربانی کن به جشن ٠مهرگان و روز مهر
مهربانی به، به روز ٠مهر و جشن ٠مهرگان
در مهریشت ٠اوستا چنین می خوانیم:
" میستاییم مهر Ùدارندهی دشتهای پهناور را،
او که به همهی سرزمینهای ایرانی،
خانمانی Ù¾Ùر از آشتی، Ù¾Ùر از آرامی Ùˆ Ù¾Ùر از شادی میبخشد "
آری:
بار ٠دگر، مهر روز، از ماه ٠مهر، مهربان از راه رسید Ùˆ سبدی از Ù…Øبت Ùˆ عشق را به سرای ٠یاران، سرزمین جشن سالاران به ارمغان آورد.
دگر بار، سروری شادی سالار با سرودی شادمانی گستر، بر رنگین چهره ÛŒ طبیعت، در مهر ماه، مهر اÙشان شد.
در این مهر اÙشانی، طبیعت ٠همیشه شاداب، پس از زمین گذاشتن بار Ùˆ بَر Ùˆ جدال ٠نور Ùˆ تیرگی، به تعادل ٠بی ریا Ù…ÛŒ رسد تا پس از خستگی ٠پر تلاش ٠پروردگی ٠دانه Ùˆ قوت Ùˆ Ú¯Ù„ Ùˆ گیاه، خوابی به چشمان بیاورد.
رقص ٠شاداب ٠رنگا رنگین ٠برگهای ٠در ختان، چرخ زنان بر Ùراز ٠سر ٠آدمیان، جشن ٠معطر ٠مهرگان ٠عاشقان را، جلوه ای جادویی از نشاط ٠ارغوانشراب ٠انارگون، بر چهره ها Ù…ÛŒ نشاند.
صدای ٠دلنواز ٠برگهای ٠خشکیده در زیر ٠پای ٠ازدØام ٠شادی سالاران، ارکستر ٠طبیعت ٠پر نشاط را در سمÙونی ٠آواز پرندگان، بر شاخسارها Ùˆ آوای ٠نوای Ù Ù†ÛŒ ٠چوپان، در صØرا Ùˆ چراگاها، همراه ٠صدای ٠دلنشین زنگوله ها بر گردن ٠قوچ، در جمع ٠گوسÙندان، Ù…ÛŒ آمیزد Ùˆ هوش ٠عاشقان ٠شادی باور را در هلهله ÛŒ شادی ٠طبیعت Ù…ÛŒ رباید.
گوش کنید!
این آوای ٠نوای ٠نی ٠چوپان است که قوچ ٠زنگوله در گردن را به رقص وا داشته است.
این صدای ٠آهنگ ٠دل انگیز ٠زنگوله ÛŒ قوچ است Ú©Ù‡ جان Ùˆ جهان ٠گوسÙندان را ربوده Ùˆ بزان را سرمست کرده Ùˆ در سبزه زاران به رقص وا داشته است.
Ùˆ چوپان، شادمان از شادی ٠رمه، Ù‡ÛŒ بر Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ دمد Ùˆ خود در شادابی ٠مهرگان در خلسه ای نشاط انگیز Ùرو Ù…ÛŒ رود.
پرندگان ٠بازیگوش ٠پائیزی، سیراب از Ùزونی ٠دانه Ùˆ قوت در کشتزاران، Ù„Øظات ٠شادمان خود را بر شاخساران، در کنسرت ٠رمه ها با آوای Ù Ù†ÛŒ ٠چوپان Ùˆ نوای ٠زنگ ٠زنگوله ÛŒ قوچ به وجد Ù…ÛŒ آیند Ùˆ از این شاخ به آن شاخ Ù…ÛŒ پرند ،پر Ù…ÛŒ گشایند، آغوش باز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ منقاربوسه ای یکدیگر را عشق Ù…ÛŒ پاشند.
قورباغه ها در واپسین روزها و قبل از خواب ٠زمستانی، آب ٠برکه ها را بیرون می زنند و در کناره ها ی جویبارها، شادمانی ٠طبیعت ٠جاندار را در مهرگان، مهربان تماشا می کنند.
آری:
جشن Ùمهرگان از راه رسید Ùˆ جنب Ùˆ جوش کودکانی Ú©Ù‡ پا به مدرسه Ù…ÛŒ گذارند، جلوه ای از شادی Ùˆ سرور Ùˆ غرور ملی را در پهن دشت ایران زمین Ù…ÛŒ Ùروشند Ùˆ شادی Ùˆ شادمانی را در کام همگان شیرین Ù…ÛŒ کنند.
کودکان آینده ساز در اول مهر ماه، Ú©ÙØ´ Ùˆ کلاه Ù…ÛŒ کنند، لباس نو Ù…ÛŒ پوشند Ùˆ کی٠مدرسه بر پشت، دست در دست پدر Ùˆ مادر به سوی آینده Ù…ÛŒ روند تا بیاموزند Ùˆ تجربه کسب کنند Ùˆ ذهن بسیط خودشان را در یک تلاش Ùراگیری مسائل اجتماعی پیچیده کنند.
Ù…ÛŒ آموزند تا بعداً بیاموزانند Ùˆ Ú†Ù‡ دل انگیز Ùˆ نشاط آور است Ú©Ù‡ در آغاز، کودکان ٠ما را با تاریخ Ùˆ Ùرهنگ ٠پر بار Ùˆ اÙتخار آمیز ایرانیان ٠کهن Ùˆ معاصر آشنا کنیم Ùˆ جان مایه ÛŒ ذهنی آنان را با دانش تاریخی Ùˆ Ùرهنگی، Ùروغی از عشق Ùˆ عÙرق به خاک Ùˆ وطن بتابانیم تا آنها از خود بیگانگی ٠تاریخی ٠پدرانشان Ùاصله بگیرند Ùˆ به ایران بیاندیشند Ùˆ زائده های رسوب کرده ÛŒ Ùرهنگی، در هویت ٠ملی مان را Ú©Ù‡ در طول ٠قرون ٠اعصار، بصورت ٠زنگارهای ٠کثی٠٠از خود بیگانگی در ما نهادینه شده بود، از خود بزدایند.
باید در همین شروع ٠مدرسه، کودکان خودمان را بیاموزیم Ú©Ù‡ مهرماه در تاریخ ایران زمین Ú†Ù‡ بار شادی Ø¢Ùرین Ù Ùرهنگی Ùˆ انسانی دارد.
نمی دانم، اکنون که این نوشته را بر روی کاغذ به تصویر می کشم، آیا وجدان بیداری مانده است که تاریخ خود را در این شرایط ٠از خود بیگانگی پاس بدارد و اهمیت ٠مهرماه را در تاریخ مان برای نونهالان و جوانان بگشاید؟
هرچند Ù…ÛŒ دانم، ایران دوستان Ùˆ تاریخ دانان ٠گرانقدری هستند Ú©Ù‡ در گوشه Ùˆ کنار ٠مملکت Ùˆ Øتی در خارج از کشور با همه ÛŒ طاقت ٠جانسوز ٠خود، تاریکی ٠تاریخی را Ù…ÛŒ کاوند Ùˆ دریچه ÛŒ روشن ٠تاریخی را بر مردم Ù…ÛŒ گشایند. ولی با کمال تأس٠باید بگویم Ú©Ù‡ این نازنین زنان Ùˆ مردان ٠وطندوست، در اندک هستند. باید با تلاش در کنار ٠این سالار زنان Ùˆ کوهمردان، تاریکی تاریخی را هرچه بیشتر بگشائیم Ùˆ نور Ùˆ روشنائی ٠تاریخی را در دل Ùˆ جان Ùˆ ذهن ٠همگی مان بتابانیم.
Øال با این مقدمه Ù…ÛŒ خواهم در Øد توان Ùˆ سواد ٠خود، مهرگان را با تمامی ٠خرد Ùˆ اندیشه ام جشن بگیرم. زیرا این جشن متعلق به نیاکانمان است Ùˆ تا هجوم تازیان به ایران Ùˆ Øتی دهه هایی پس از آن، نیز در ایران، جشن گرÙته Ù…ÛŒ شد.
به Ù„Øاظ تاریخی، نام ماهها آنگونه Ú©Ù‡ در کتیبه های هخامنشی باقی است، نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در نزد ایرانیان، Ùعالیت کشاورزی Ùˆ نیازهای ناشی از آن با مراسم دینی مربوط بوده است Ùˆ چنانکه از قراین برمی آید، ایرانیهای قسمت شرقی ایران از وقتیکه زندگی ٠ده نشینی Ùˆ کشاورزی را شروع کردند، در ارتباط با جشنها Ùˆ نیایشها به مسئله تغییر Ùصول توجه ای خاص مبذول داشته اند. یعنی با تغییراتی Ú©Ù‡ در اثر گردش زمین بدور خورشید بوجود Ù…ÛŒ آمد، پیآمد آن تغییر را جشن Ù…ÛŒ گرÙتند.
به عنوان مثال جشنهایی Ú©Ù‡ در پائیز انجام Ù…ÛŒ شد، آن را Øاصل تأثیر خجسته ÛŒ خورشید در Ùصل تابستان Ù…ÛŒ دانستند Ú©Ù‡ سبب ساز ٠پختگی Ùˆ رسایی Ùˆ اÙزایش Ù Ù…Øصول در کشتزارها Ùˆ باروری طبیعت از روئیدنیهای متنوع Ù…ÛŒ شد Ùˆ دام ها بدون هیچ Ù…Øدودیتی Ù…ÛŒ چریدند Ùˆ پروار Ù…ÛŒ شدند.
از این جهت برداشت Ù…Øصول Ùˆ بهره وری از رمه ها را در Ùصل پائیز با شادی Ùˆ پایکوبی جشن Ù…ÛŒ گرÙتند. Ùˆ این Ùزونی Ù Ù…Øصول Ùˆ پروردن ٠دامها را با " میترا "ØŒ خداوند ٠دشتها Ùˆ رمه ها Ùˆ پروردگار ٠خورشید مرتبط Ù…ÛŒ دانستند Ùˆ آن را " مهرگان " Ù…ÛŒ خواندند.
Ùˆ یا جشن بهار را Ú©Ù‡ همزمان با مرگ ٠زمستان Ùˆ آغاز ٠روئیدن سبزه Ùˆ Ú¯Ù„ در دشت Ùˆ غلات در کشتزارها بود، نیاکان ٠ما به شادی Ùˆ پایکوبی مشغول Ù…ÛŒ شدند. زیرا با تجدید Ù Øیات ٠طبیعت Ùˆ سبز شدن ٠دشت Ùˆ دمن، رمه ها دوباره از آغل ها بیرون Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ در پهندشت ٠طبیعت ٠سبز به چرا Ù…ÛŒ رÙتند Ùˆ پروار Ù…ÛŒ شدند Ùˆ پس از جÙت گیری زاد Ùˆ ولد Ù…ÛŒ کردند، شیر Ù…ÛŒ دادند Ùˆ اØتیاجات ٠نیاکانمان را بر طر٠می کردند. زیرا روئیدن ٠گیاه Ùˆ سبز شدن ٠کشتزارها، در زندگی ٠کشاورزان در یک جامعه ÛŒ نیمه شبانی نیمه کشاورزی از اهمیت ٠خاص برخوردار بود.
در کنار این جشن ها، جشن هایی بودند Ú©Ù‡ با نیایش Ùˆ سرود خواندن همراه بود. مثل جشن سده Ú©Ù‡ به پاس ٠اØترام ٠آتش Ú©Ù‡ مظهر ٠روشنایی Ùˆ نور Ùˆ انرژی است، آذرگاه درست Ù…ÛŒ کردند Ùˆ یا بوته ها را بر بام ٠خانه ها Ùˆ تپه ها Ùˆ معابر، روی هم تلنبار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به Ú¯Ùرد آن Øلقه Ù…ÛŒ زدند Ùˆ سرود آتش Ù…ÛŒ خواندند. زیرا کش٠٠آتش، انقلاب ٠شگرÙÛŒ را در زندگی ٠نیاکانمان بوجود آورد Ú©Ù‡ توانستند با آن، علاوه بر روشنائی Ùˆ انرژی ٠گرمایی، Ùلزات را ذوب کنند.
نگارنده در طول زندگی ام یکبار شاهد این جشن بودم Ùˆ این سعادت را داشتم Ú©Ù‡ در کنار زیبا رویان Ùˆ پری وشان، در کنار آذرگاه، دست در دست آنها Øلقه بزنم Ùˆ سرود آتش را زمزمه کنم. آری در سال 1350 خورشیدی همراه تیم Ùوتبال لنگرود به اردوگاه تÙریØÛŒ ٠رامسر دعوت شدیم. در این اردوگاه هر ساله از نقاط مختل٠ایران، ورزشکاران، هنرمندان Ùˆ... در رشته های مختل٠به این اردوگاه دعوت Ù…ÛŒ شدند Ùˆ Øداقل مدت یک Ù‡Ùته در کارهای تÙریØÛŒ در زمینه هنر Ùˆ ورزش هنر نمایی Ù…ÛŒ کردند.
آن سال دختران ٠زیباروی Ùˆ طناز ٠زرتشتی، همراه با دختران ٠دارالیتام ٠تهران Ú©Ù‡ Øدود Ù 300 Ù†Ùر بودند، به اردوگاه دعوت شده بودند، Ú©Ù‡ جلوه ای از زیبایی Ùˆ رعنایی را در Ùضای اردوگاه گستردند Ùˆ شهد ٠عشق ٠جوانی را چون عسل به کام ما جوانان تازه بدوران رسیده، شیرین کردند.
در یکی از این روزهای ٠پرواز وار جوانی، همگی به دریای ٠رامسر رÙتیم Ùˆ پس از آبتنی در دریا، بر ساØÙ„ ٠قلوه سنگی ٠آن، تن خود را با Ø¢Ùتاب ٠گرما بخش نوازش دادیم. درشب ٠آن روز ٠پر نشاط ٠جوان، همه ÛŒ ما در برنامه ÛŒ آن دختران زیبا روی ٠زرتشتی شرکت کردیم. برنامه، نیایش ٠آتش بود Ú©Ù‡ برای این کار تکه های ٠چوب را روی هم کوه کردند، طوری Ú©Ù‡ ارتÙاع آن از زمین Øدود سه متر Ùˆ شعاع آن یک Ùˆ نیم تا دومتر Ù…ÛŒ شد.
در مدار این تله چوب، در Øلقه اول دختران ٠زرتشتی قرار گرÙتند Ùˆ در Øلقات ٠بعدی، ما Ùˆ سایر میهمانان در صÙو٠منظم قرار گرÙتیم. در همین هنگام یکی از کارگزاران این مراسم ٠با شکوه Ùˆ جلوه، بر روی تله چوب Ù†Ùت ریخت Ùˆ سپس با مشعل آن را مشتعل کرد. در Øالی Ú©Ù‡ روشنایی آتش دل تاریکی را دریده بود صدای ٠نیایش Ùˆ سرود ٠آتش ٠دختران زرتشتی در Ùضای ٠اردوگاه پیچید Ùˆ ما بدون اینکه بÙهمیم، سرود را با آنها زمزمه Ù…ÛŒ کردیم Ùˆ امروز خوشØال هستم Ú©Ù‡ با آن زمزمه Ø±ÙˆØ Ù†ÛŒØ§Ú©Ø§Ù†Ù…Ø§Ù† را شاد کردم.
و یا تیرگان است که با نیایش تیشتره ( خدای باران ) مرتبط است و امروزه بطور سمبلیک هموطنان زرتشتی ٠ما در این جشن به هم آب می پاشند.
همانطور Ú©Ù‡ در بالا اشاره شد، نیاکان ما این جشن ها را در ارتباط با تغییر Ùصول انجام Ù…ÛŒ دادند. مثل جشن نوروز Ú©Ù‡ با اعتدال ربیعی همراه است. یعنی هنگامی Ú©Ù‡ خورشید روی مدار استوا قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ روز وشب برابر Ù…ÛŒ شوند.
یا تیرگان است که در آن خورشید در دورترین نقطه شمالی استوا قرار می گیرد و طولانی ترین روز و کوتاه ترین شب را سبب می شود.
Ùˆ یا دیگان Ú©Ù‡ در آن خورشید در دورترین نقطه جنوبی از استوا Ùرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ سبب ساز طولانی ترین شب Ùˆ کوتاه ترین روز است Ùˆ در این شب ایرانیان آن را بنام شب یلدا یا چله جشن Ù…ÛŒ گیرند.
علاوه بر این جشن ها، نیاکان ما در هر ماه، آن روز را Ú©Ù‡ نامش با نام ماه یکی Ù…ÛŒ شد، جشن Ù…ÛŒ گرÙتند. به عنوان مثال روز ٠شانزده هم مهر ماه را به عنوان مهرگان جشن Ù…ÛŒ گرÙتند.
جشن مهرگان دومین جشن بزرگ ملی ایرانیان پس از جشن نوروز است Ùˆ مانند سایر جشنها Ù…ÛŒ توان آن را در سه جنبه نجومی، تاریخی Ùˆ دینی ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯.
به Ù„Øاظ نجومی این جشن با اعتدال پائیزی همراه است مثل اعتدال ربیعی Ú©Ù‡ خورشید روی مدار استوا قرار Ù…ÛŒ گیرد، روز وشب برابر میشوند Ùˆ در این جشن Ú©Ù‡ همراه با برداشت Ù…Øصولات کشاورزی است، به شادی Ùˆ پایکوبی Ù…ÛŒ پردازند.
به Ù„Øاظ تاریخی، در این روز ٠مهرگان، Ùرویدون به تخت پادشاهی باز Ù…ÛŒ گردد. به عبارت دیگر در این روز نیروی ØÙ‚ طلب Ùˆ داد Ùˆ راستی تØت رهبری کاوه ÛŒ آهنگر بر سپاه ٠رجّاله گان ٠دروغ Ùˆ ستمگری ٠آژی دهاک پیروز Ù…ÛŒ شود Ùˆ مردم را از ستم Ùˆ ظلم Ùˆ بیداد ٠ضØاک نجات Ù…ÛŒ دهد.
بطوریکه Ú©Ù‡ استاد ٠سخن، Ùردوسی ٠نامدار در شاهنامهی جاویدانش، به روشنی، پیدایش اين جشن را در دوران پادشاهی Ùريدون اشاره کرده است :
Ùریدون Ú†Ùˆ شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته ســر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشـت از بدی گرÙتند هر کــس ره بـخردی
دل از داوریهـا بپرداخـتـنـد به آیین، یکی، جشن نو ساختند
نـشـسـتـنـد Ùرزانگان، شادکام گـرÙتند هـر یک ز ياقوت، جام
Ù…ÛŒ روشن Ùˆ چهره ÛŒ شاه نـَو جهان نو ز داد از سر Ùماه نـَو
بـÙـرمـود تا آتش اÙـروخـتـنـد همه عنبر Ùˆ زعÙران سوختند
پـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تن آسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگارست از و ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
ابوریØان بیرونی در کتاب " آثارالباقیه " Ù…ÛŒ نویسد:
" در روز مهرگان Ùرشتگان به یاری کاووه آهنگر شتاÙتند Ùˆ Ùریدون را به تخت شاهی نشست Ùˆ ضØاک را در کوه دماوند زندانی کرد Ùˆ مردمان را از گزند او برهانید ".
ابوسعید عبدالØÛŒ بن ضØاک بن Ù…Øمود گردیزی در " کتاب «زینالاخبار " دربارهی مهرگان میگوید :
" این روز مهرگان باشد Ùˆ نام روز Ùˆ ماه همراهند Ùˆ چنین گویند Ú©Ù‡ اندر این روز Ø¢Ùریدون بر بیوراسب Ú©Ù‡ او را ضØاک گویند، پیروز شد Ùˆ او را اسیر کرد Ùˆ او را بست Ùˆ به دماوند برد Ùˆ در آنجا ÙˆÛŒ را زندانی کرد. مهرگان بزرگ Ùˆ برخی از مغان چنین گویند Ú©Ù‡ این پیروزی Ùریدون بر بیوراسب، رام روز بوده است Ùˆ زرتشت Ú©Ù‡ مغان او را به پیامبری دارند، ایشان را Ùرموده است، بزرگ داشتن این روز Ùˆ روز نوروز را ".
اسدی توسی نیز در گرشاسب نامه از چرایی پیدایش مهرگان گزارش می‌دهد :
Ùــریـدون Ùــرخ بـه گـرز نـبـرد ز ضـØـاک تـازی بـرآورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر
Ùˆ باز هم " بیرونی " در التÙهیم می‌نویسد:
" مهرگان شانزدهمین روز از مهرماه Ùˆ نامش مهر، اندرین روز، Ø¢Ùریدون ظÙر یاÙت بر بیورسب جادو، آنک معرو٠است به ضØاک Ùˆ به کوه دماوند بازداشت Ùˆ روزها Ú©Ù‡ سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بÙود".
خل٠تبریزی دربارهی پیدایش مهرگان می گوید:
" در این روز ملایکه یاری Ùˆ ممدکاری کاوه آهنگر کردند Ùˆ Ùریدون در این روز بر تخت شاهی نشست Ùˆ در این روز ضØاک را گرÙته به کوه دماوند Ùرستاد Ú©Ù‡ در بند کنند Ùˆ مردمان به سبب این مقدمه جشنی عظیم کردند Ùˆ عید نمودند Ùˆ بعد از آن Øکام را مهر Ùˆ Ù…Øبت به رعایا به هم رسید Ùˆ چون مهرگان به معنی Ù…Øبت پیوستن است بنابراین بدین نام موسوم گشت "
" به Ù„Øاظ دینی در Ùرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای Ùروغ خورشید Ùˆ مهر Ùˆ دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان Ùˆ هشدار به پیمان شکنان است. جشن مهرگان همانند نوروز از Ùروغمندترین نمودهای Ùرهنگ ایرانی است. مهر یکی از خدایان پیش از زرتشت بود Ú©Ù‡ پس از زرتشت به Ùرشته Ø¢Ùریده اهورامزدا در آمد. روشنایی Ùˆ مهر همیشه با روشنایی بی پایان خدایی یکی بوده است.
چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست
ما پرتو Øقیم Ùˆ هم اوییم Ùˆ نه اوییم چون نور Ú©Ù‡ از مهر جدا هست Ùˆ جدا نیست
به روایتی تاجگذاری اردشیر بابکان هم مقارن با جشن مهرگان بود. بدون دودلی، پادشاهان هخامنشی، اشکانی Ùˆ ساسانی جشن مهرگان را بزرگ Ù…ÛŒ داشتند. در روزگار ما به مناسبت آغاز سال تØصیلی Ùˆ گشایش آموزشگاه ها در آغاز مهر، جشن مهرگان، جشن Ùرهنگی اعلام شده بود. همچنین Ù…ÛŒ توان آن را به عنوان جشن کشاورزان، جشن ملی نگاهداشت. زرتشتیان ایران همیشه این جشن را با شکوه ویژه ای برگزار کرده Ùˆ Ù…ÛŒ کنند". ( 1 )
پس از Øمله اعراب به ایران Ùˆ در زمان Øکومت بنی امیه، این جماعت متعصب Ùˆ ضد ایرانی در روز جشن مهرگان زرتشتیان را مجبور Ù…ÛŒ کردند هدایایی تقدیم خلÙا کنند Ùˆ مانع برگزاری جشن Ù…ÛŒ شدند. جرجی زیدان در کتاب " تمدن اسلامی " میزان این هدایای تØمیلی را پنج تا ده میلیون درهم برآورد کرده است.
تاریخ گواهی Ù…ÛŒ دهد برمکیان، دولت مردان ایرانی زمان بنی عباس Ùˆ ابو مسلم خراسانی در گرÙتن جشن مهرگان پاÙشاری Ù…ÛŒ کردند. Ùˆ هر جا Ú©Ù‡ Ùرصتی دست Ù…ÛŒ داد ایرانیان معتقد به دین زرتشت این جشن را با شکوه برگزار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به شادی Ùˆ پایکوبی Ùˆ شادخوانی Ùˆ شادخواری Ùˆ شاد رقصی مشغول Ù…ÛŒ شدند.
زیرا Ùرهنگ ایرانی ٠زرتشتی، Ùرهنگ ٠جشن سالاری Ùˆ Ùرهنگ ٠شادی Ùˆ شاد خوانی Ùˆ شاد خواری است Ùˆ صد البته Ùرهنگ عزا، ماتم، ناله Ùˆ سوگواری یک Ùرهنگ تØمیلی وغیر ایرانی است Ú©Ù‡ در Ùرهنگ ٠پدران ما مکانی نداشته است.
به گواهی تاریخ، نیاکان ما Øتی بر مردگان خود نمی گریستند Ùˆ لباس عزای سیاه گون نمی پوشیدند بلکه با لباس سÙید مردگان خودشان را بدرود Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند.
در پایان، سزاوار است در این جشن ٠شادمانی گستر یادی از شعرای کهن پارسی بکنییم Ú©Ù‡ در ابیات پر نغزشان این جشن سزاوار ٠شادمانی سالار را جشن گرÙتند:
مسعود سعد سلمان :
روز مهر Ùˆ ماه مهر Ùˆ جشن Ùرخ مهرگان مهر بÙزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو Ø´Ú©Ùته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی :
شاد باشید Ú©Ù‡ جشن مهرگان آمد بانگ Ùˆ آوای Ùدَرای Ùکاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد Ú©Ù‡ ز Ùردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید Ùˆ Ùرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بÙزاییدش
دقیقی :
گاه آن آمد که باد مهرگان لشگر کشد دست او پیراهن اشجار از سر بر کشد
باغها را داغهای عریان بر برزند شاخها را چادر نسطوریان بر سر کشد
زانکه سی سنبر چون ما مست و نرگس شوخ چشم هردو بدخو را همی در زر و در زیور کشد
مهرگان آمد Ùˆ جشن ملک اÙریدونا آن کجا گاو خوشش بودی بر ما یونا
قطران تبریزی :
آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری :
مهرگان آمد گرÙته Ùالش از نیکی مثال نیکروز Ùˆ نیکجشن Ùˆ نیکوقت Ùˆ نیکÙال
ناصر خسرو :
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
آری با این توضیØات Ù…ÛŒ توان نتیجه گرÙت Ú©Ù‡ امروز ضØاک دیگری با دروغ Ùˆ تزویر، تخت داد Ùˆ راستی را به اشغال خود در آورده است Ùˆ ستمگری را به Øد Ùزون گسترش داده است. مهر Ùˆ عشق Ùˆ دوستی را از پهن دشت ایران زمین برکنده است Ùˆ جای آن کینه کور در دلها نشانده است. آیا زمان ظهور کاوه رهایی بخش Ùرا نرسیده است؟ به عقیده نگارنده امروز هر کداممان یک کاوه هستیم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانیم با اتØاد در کنار یکدیگر قرار بگیریم Ùˆ با نیروی داد Ùˆ راستی Ùˆ ØÙ‚ طلبی ضØاک ستمگر غاصب بر تخت مهر Ùˆ دوستی را از اریکه قدرت به زیر بکشیم Ùˆ مردمان را از گزند او برهانیم Ùˆ مهر Ùˆ عشق را در دلها جای دهیم. آیا روزی خواهد رسید Ú©Ù‡ ملت ایران از Ùرهنگ تØمیلی ٠عزا Ùˆ ماتم Ùˆ سوگواری رهایی یابد Ùˆ به Ùرهنگ شادخوانی Ùˆ شادخواری دست یابد؟ به جرئت Ù…ÛŒ توانم بگویم آری Ùˆ آن روز دور نیست.
به امید آن روز Ùˆ روز رهایی ملت با Ùرهنگ ایران
بر گرÙته از کتاب دیدی نو از دین کهن، اثر دکتر Ùرهنگ مهر
دکتر اØمد پناهنده
روز مهر Ùˆ ماه Ùˆ مهرو جشن Ù Ùرخ مهرگان
مهر اÙزا ای نگار ٠مهر چهر ٠مهربان
مهربانی کن به جشن ٠مهرگان و روز مهر
مهربانی به، به روز ٠مهر و جشن ٠مهرگان
در مهریشت ٠اوستا چنین می خوانیم:
" میستاییم مهر Ùدارندهی دشتهای پهناور را،
او که به همهی سرزمینهای ایرانی،
خانمانی Ù¾Ùر از آشتی، Ù¾Ùر از آرامی Ùˆ Ù¾Ùر از شادی میبخشد "
آری:
بار ٠دگر، مهر روز، از ماه ٠مهر، مهربان از راه رسید Ùˆ سبدی از Ù…Øبت Ùˆ عشق را به سرای ٠یاران، سرزمین جشن سالاران به ارمغان آورد.
دگر بار، سروری شادی سالار با سرودی شادمانی گستر، بر رنگین چهره ÛŒ طبیعت، در مهر ماه، مهر اÙشان شد.
در این مهر اÙشانی، طبیعت ٠همیشه شاداب، پس از زمین گذاشتن بار Ùˆ بَر Ùˆ جدال ٠نور Ùˆ تیرگی، به تعادل ٠بی ریا Ù…ÛŒ رسد تا پس از خستگی ٠پر تلاش ٠پروردگی ٠دانه Ùˆ قوت Ùˆ Ú¯Ù„ Ùˆ گیاه، خوابی به چشمان بیاورد.
رقص ٠شاداب ٠رنگا رنگین ٠برگهای ٠در ختان، چرخ زنان بر Ùراز ٠سر ٠آدمیان، جشن ٠معطر ٠مهرگان ٠عاشقان را، جلوه ای جادویی از نشاط ٠ارغوانشراب ٠انارگون، بر چهره ها Ù…ÛŒ نشاند.
صدای ٠دلنواز ٠برگهای ٠خشکیده در زیر ٠پای ٠ازدØام ٠شادی سالاران، ارکستر ٠طبیعت ٠پر نشاط را در سمÙونی ٠آواز پرندگان، بر شاخسارها Ùˆ آوای ٠نوای Ù Ù†ÛŒ ٠چوپان، در صØرا Ùˆ چراگاها، همراه ٠صدای ٠دلنشین زنگوله ها بر گردن ٠قوچ، در جمع ٠گوسÙندان، Ù…ÛŒ آمیزد Ùˆ هوش ٠عاشقان ٠شادی باور را در هلهله ÛŒ شادی ٠طبیعت Ù…ÛŒ رباید.
گوش کنید!
این آوای ٠نوای ٠نی ٠چوپان است که قوچ ٠زنگوله در گردن را به رقص وا داشته است.
این صدای ٠آهنگ ٠دل انگیز ٠زنگوله ÛŒ قوچ است Ú©Ù‡ جان Ùˆ جهان ٠گوسÙندان را ربوده Ùˆ بزان را سرمست کرده Ùˆ در سبزه زاران به رقص وا داشته است.
Ùˆ چوپان، شادمان از شادی ٠رمه، Ù‡ÛŒ بر Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ دمد Ùˆ خود در شادابی ٠مهرگان در خلسه ای نشاط انگیز Ùرو Ù…ÛŒ رود.
پرندگان ٠بازیگوش ٠پائیزی، سیراب از Ùزونی ٠دانه Ùˆ قوت در کشتزاران، Ù„Øظات ٠شادمان خود را بر شاخساران، در کنسرت ٠رمه ها با آوای Ù Ù†ÛŒ ٠چوپان Ùˆ نوای ٠زنگ ٠زنگوله ÛŒ قوچ به وجد Ù…ÛŒ آیند Ùˆ از این شاخ به آن شاخ Ù…ÛŒ پرند ،پر Ù…ÛŒ گشایند، آغوش باز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ منقاربوسه ای یکدیگر را عشق Ù…ÛŒ پاشند.
قورباغه ها در واپسین روزها و قبل از خواب ٠زمستانی، آب ٠برکه ها را بیرون می زنند و در کناره ها ی جویبارها، شادمانی ٠طبیعت ٠جاندار را در مهرگان، مهربان تماشا می کنند.
آری:
جشن Ùمهرگان از راه رسید Ùˆ جنب Ùˆ جوش کودکانی Ú©Ù‡ پا به مدرسه Ù…ÛŒ گذارند، جلوه ای از شادی Ùˆ سرور Ùˆ غرور ملی را در پهن دشت ایران زمین Ù…ÛŒ Ùروشند Ùˆ شادی Ùˆ شادمانی را در کام همگان شیرین Ù…ÛŒ کنند.
کودکان آینده ساز در اول مهر ماه، Ú©ÙØ´ Ùˆ کلاه Ù…ÛŒ کنند، لباس نو Ù…ÛŒ پوشند Ùˆ کی٠مدرسه بر پشت، دست در دست پدر Ùˆ مادر به سوی آینده Ù…ÛŒ روند تا بیاموزند Ùˆ تجربه کسب کنند Ùˆ ذهن بسیط خودشان را در یک تلاش Ùراگیری مسائل اجتماعی پیچیده کنند.
Ù…ÛŒ آموزند تا بعداً بیاموزانند Ùˆ Ú†Ù‡ دل انگیز Ùˆ نشاط آور است Ú©Ù‡ در آغاز، کودکان ٠ما را با تاریخ Ùˆ Ùرهنگ ٠پر بار Ùˆ اÙتخار آمیز ایرانیان ٠کهن Ùˆ معاصر آشنا کنیم Ùˆ جان مایه ÛŒ ذهنی آنان را با دانش تاریخی Ùˆ Ùرهنگی، Ùروغی از عشق Ùˆ عÙرق به خاک Ùˆ وطن بتابانیم تا آنها از خود بیگانگی ٠تاریخی ٠پدرانشان Ùاصله بگیرند Ùˆ به ایران بیاندیشند Ùˆ زائده های رسوب کرده ÛŒ Ùرهنگی، در هویت ٠ملی مان را Ú©Ù‡ در طول ٠قرون ٠اعصار، بصورت ٠زنگارهای ٠کثی٠٠از خود بیگانگی در ما نهادینه شده بود، از خود بزدایند.
باید در همین شروع ٠مدرسه، کودکان خودمان را بیاموزیم Ú©Ù‡ مهرماه در تاریخ ایران زمین Ú†Ù‡ بار شادی Ø¢Ùرین Ù Ùرهنگی Ùˆ انسانی دارد.
نمی دانم، اکنون که این نوشته را بر روی کاغذ به تصویر می کشم، آیا وجدان بیداری مانده است که تاریخ خود را در این شرایط ٠از خود بیگانگی پاس بدارد و اهمیت ٠مهرماه را در تاریخ مان برای نونهالان و جوانان بگشاید؟
هرچند Ù…ÛŒ دانم، ایران دوستان Ùˆ تاریخ دانان ٠گرانقدری هستند Ú©Ù‡ در گوشه Ùˆ کنار ٠مملکت Ùˆ Øتی در خارج از کشور با همه ÛŒ طاقت ٠جانسوز ٠خود، تاریکی ٠تاریخی را Ù…ÛŒ کاوند Ùˆ دریچه ÛŒ روشن ٠تاریخی را بر مردم Ù…ÛŒ گشایند. ولی با کمال تأس٠باید بگویم Ú©Ù‡ این نازنین زنان Ùˆ مردان ٠وطندوست، در اندک هستند. باید با تلاش در کنار ٠این سالار زنان Ùˆ کوهمردان، تاریکی تاریخی را هرچه بیشتر بگشائیم Ùˆ نور Ùˆ روشنائی ٠تاریخی را در دل Ùˆ جان Ùˆ ذهن ٠همگی مان بتابانیم.
Øال با این مقدمه Ù…ÛŒ خواهم در Øد توان Ùˆ سواد ٠خود، مهرگان را با تمامی ٠خرد Ùˆ اندیشه ام جشن بگیرم. زیرا این جشن متعلق به نیاکانمان است Ùˆ تا هجوم تازیان به ایران Ùˆ Øتی دهه هایی پس از آن، نیز در ایران، جشن گرÙته Ù…ÛŒ شد.
به Ù„Øاظ تاریخی، نام ماهها آنگونه Ú©Ù‡ در کتیبه های هخامنشی باقی است، نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در نزد ایرانیان، Ùعالیت کشاورزی Ùˆ نیازهای ناشی از آن با مراسم دینی مربوط بوده است Ùˆ چنانکه از قراین برمی آید، ایرانیهای قسمت شرقی ایران از وقتیکه زندگی ٠ده نشینی Ùˆ کشاورزی را شروع کردند، در ارتباط با جشنها Ùˆ نیایشها به مسئله تغییر Ùصول توجه ای خاص مبذول داشته اند. یعنی با تغییراتی Ú©Ù‡ در اثر گردش زمین بدور خورشید بوجود Ù…ÛŒ آمد، پیآمد آن تغییر را جشن Ù…ÛŒ گرÙتند.
به عنوان مثال جشنهایی Ú©Ù‡ در پائیز انجام Ù…ÛŒ شد، آن را Øاصل تأثیر خجسته ÛŒ خورشید در Ùصل تابستان Ù…ÛŒ دانستند Ú©Ù‡ سبب ساز ٠پختگی Ùˆ رسایی Ùˆ اÙزایش Ù Ù…Øصول در کشتزارها Ùˆ باروری طبیعت از روئیدنیهای متنوع Ù…ÛŒ شد Ùˆ دام ها بدون هیچ Ù…Øدودیتی Ù…ÛŒ چریدند Ùˆ پروار Ù…ÛŒ شدند.
از این جهت برداشت Ù…Øصول Ùˆ بهره وری از رمه ها را در Ùصل پائیز با شادی Ùˆ پایکوبی جشن Ù…ÛŒ گرÙتند. Ùˆ این Ùزونی Ù Ù…Øصول Ùˆ پروردن ٠دامها را با " میترا "ØŒ خداوند ٠دشتها Ùˆ رمه ها Ùˆ پروردگار ٠خورشید مرتبط Ù…ÛŒ دانستند Ùˆ آن را " مهرگان " Ù…ÛŒ خواندند.
Ùˆ یا جشن بهار را Ú©Ù‡ همزمان با مرگ ٠زمستان Ùˆ آغاز ٠روئیدن سبزه Ùˆ Ú¯Ù„ در دشت Ùˆ غلات در کشتزارها بود، نیاکان ٠ما به شادی Ùˆ پایکوبی مشغول Ù…ÛŒ شدند. زیرا با تجدید Ù Øیات ٠طبیعت Ùˆ سبز شدن ٠دشت Ùˆ دمن، رمه ها دوباره از آغل ها بیرون Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ در پهندشت ٠طبیعت ٠سبز به چرا Ù…ÛŒ رÙتند Ùˆ پروار Ù…ÛŒ شدند Ùˆ پس از جÙت گیری زاد Ùˆ ولد Ù…ÛŒ کردند، شیر Ù…ÛŒ دادند Ùˆ اØتیاجات ٠نیاکانمان را بر طر٠می کردند. زیرا روئیدن ٠گیاه Ùˆ سبز شدن ٠کشتزارها، در زندگی ٠کشاورزان در یک جامعه ÛŒ نیمه شبانی نیمه کشاورزی از اهمیت ٠خاص برخوردار بود.
در کنار این جشن ها، جشن هایی بودند Ú©Ù‡ با نیایش Ùˆ سرود خواندن همراه بود. مثل جشن سده Ú©Ù‡ به پاس ٠اØترام ٠آتش Ú©Ù‡ مظهر ٠روشنایی Ùˆ نور Ùˆ انرژی است، آذرگاه درست Ù…ÛŒ کردند Ùˆ یا بوته ها را بر بام ٠خانه ها Ùˆ تپه ها Ùˆ معابر، روی هم تلنبار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به Ú¯Ùرد آن Øلقه Ù…ÛŒ زدند Ùˆ سرود آتش Ù…ÛŒ خواندند. زیرا کش٠٠آتش، انقلاب ٠شگرÙÛŒ را در زندگی ٠نیاکانمان بوجود آورد Ú©Ù‡ توانستند با آن، علاوه بر روشنائی Ùˆ انرژی ٠گرمایی، Ùلزات را ذوب کنند.
نگارنده در طول زندگی ام یکبار شاهد این جشن بودم Ùˆ این سعادت را داشتم Ú©Ù‡ در کنار زیبا رویان Ùˆ پری وشان، در کنار آذرگاه، دست در دست آنها Øلقه بزنم Ùˆ سرود آتش را زمزمه کنم. آری در سال 1350 خورشیدی همراه تیم Ùوتبال لنگرود به اردوگاه تÙریØÛŒ ٠رامسر دعوت شدیم. در این اردوگاه هر ساله از نقاط مختل٠ایران، ورزشکاران، هنرمندان Ùˆ... در رشته های مختل٠به این اردوگاه دعوت Ù…ÛŒ شدند Ùˆ Øداقل مدت یک Ù‡Ùته در کارهای تÙریØÛŒ در زمینه هنر Ùˆ ورزش هنر نمایی Ù…ÛŒ کردند.
آن سال دختران ٠زیباروی Ùˆ طناز ٠زرتشتی، همراه با دختران ٠دارالیتام ٠تهران Ú©Ù‡ Øدود Ù 300 Ù†Ùر بودند، به اردوگاه دعوت شده بودند، Ú©Ù‡ جلوه ای از زیبایی Ùˆ رعنایی را در Ùضای اردوگاه گستردند Ùˆ شهد ٠عشق ٠جوانی را چون عسل به کام ما جوانان تازه بدوران رسیده، شیرین کردند.
در یکی از این روزهای ٠پرواز وار جوانی، همگی به دریای ٠رامسر رÙتیم Ùˆ پس از آبتنی در دریا، بر ساØÙ„ ٠قلوه سنگی ٠آن، تن خود را با Ø¢Ùتاب ٠گرما بخش نوازش دادیم. درشب ٠آن روز ٠پر نشاط ٠جوان، همه ÛŒ ما در برنامه ÛŒ آن دختران زیبا روی ٠زرتشتی شرکت کردیم. برنامه، نیایش ٠آتش بود Ú©Ù‡ برای این کار تکه های ٠چوب را روی هم کوه کردند، طوری Ú©Ù‡ ارتÙاع آن از زمین Øدود سه متر Ùˆ شعاع آن یک Ùˆ نیم تا دومتر Ù…ÛŒ شد.
در مدار این تله چوب، در Øلقه اول دختران ٠زرتشتی قرار گرÙتند Ùˆ در Øلقات ٠بعدی، ما Ùˆ سایر میهمانان در صÙو٠منظم قرار گرÙتیم. در همین هنگام یکی از کارگزاران این مراسم ٠با شکوه Ùˆ جلوه، بر روی تله چوب Ù†Ùت ریخت Ùˆ سپس با مشعل آن را مشتعل کرد. در Øالی Ú©Ù‡ روشنایی آتش دل تاریکی را دریده بود صدای ٠نیایش Ùˆ سرود ٠آتش ٠دختران زرتشتی در Ùضای ٠اردوگاه پیچید Ùˆ ما بدون اینکه بÙهمیم، سرود را با آنها زمزمه Ù…ÛŒ کردیم Ùˆ امروز خوشØال هستم Ú©Ù‡ با آن زمزمه Ø±ÙˆØ Ù†ÛŒØ§Ú©Ø§Ù†Ù…Ø§Ù† را شاد کردم.
و یا تیرگان است که با نیایش تیشتره ( خدای باران ) مرتبط است و امروزه بطور سمبلیک هموطنان زرتشتی ٠ما در این جشن به هم آب می پاشند.
همانطور Ú©Ù‡ در بالا اشاره شد، نیاکان ما این جشن ها را در ارتباط با تغییر Ùصول انجام Ù…ÛŒ دادند. مثل جشن نوروز Ú©Ù‡ با اعتدال ربیعی همراه است. یعنی هنگامی Ú©Ù‡ خورشید روی مدار استوا قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ روز وشب برابر Ù…ÛŒ شوند.
یا تیرگان است که در آن خورشید در دورترین نقطه شمالی استوا قرار می گیرد و طولانی ترین روز و کوتاه ترین شب را سبب می شود.
Ùˆ یا دیگان Ú©Ù‡ در آن خورشید در دورترین نقطه جنوبی از استوا Ùرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ سبب ساز طولانی ترین شب Ùˆ کوتاه ترین روز است Ùˆ در این شب ایرانیان آن را بنام شب یلدا یا چله جشن Ù…ÛŒ گیرند.
علاوه بر این جشن ها، نیاکان ما در هر ماه، آن روز را Ú©Ù‡ نامش با نام ماه یکی Ù…ÛŒ شد، جشن Ù…ÛŒ گرÙتند. به عنوان مثال روز ٠شانزده هم مهر ماه را به عنوان مهرگان جشن Ù…ÛŒ گرÙتند.
جشن مهرگان دومین جشن بزرگ ملی ایرانیان پس از جشن نوروز است Ùˆ مانند سایر جشنها Ù…ÛŒ توان آن را در سه جنبه نجومی، تاریخی Ùˆ دینی ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯.
به Ù„Øاظ نجومی این جشن با اعتدال پائیزی همراه است مثل اعتدال ربیعی Ú©Ù‡ خورشید روی مدار استوا قرار Ù…ÛŒ گیرد، روز وشب برابر میشوند Ùˆ در این جشن Ú©Ù‡ همراه با برداشت Ù…Øصولات کشاورزی است، به شادی Ùˆ پایکوبی Ù…ÛŒ پردازند.
به Ù„Øاظ تاریخی، در این روز ٠مهرگان، Ùرویدون به تخت پادشاهی باز Ù…ÛŒ گردد. به عبارت دیگر در این روز نیروی ØÙ‚ طلب Ùˆ داد Ùˆ راستی تØت رهبری کاوه ÛŒ آهنگر بر سپاه ٠رجّاله گان ٠دروغ Ùˆ ستمگری ٠آژی دهاک پیروز Ù…ÛŒ شود Ùˆ مردم را از ستم Ùˆ ظلم Ùˆ بیداد ٠ضØاک نجات Ù…ÛŒ دهد.
بطوریکه Ú©Ù‡ استاد ٠سخن، Ùردوسی ٠نامدار در شاهنامهی جاویدانش، به روشنی، پیدایش اين جشن را در دوران پادشاهی Ùريدون اشاره کرده است :
Ùریدون Ú†Ùˆ شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته ســر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشـت از بدی گرÙتند هر کــس ره بـخردی
دل از داوریهـا بپرداخـتـنـد به آیین، یکی، جشن نو ساختند
نـشـسـتـنـد Ùرزانگان، شادکام گـرÙتند هـر یک ز ياقوت، جام
Ù…ÛŒ روشن Ùˆ چهره ÛŒ شاه نـَو جهان نو ز داد از سر Ùماه نـَو
بـÙـرمـود تا آتش اÙـروخـتـنـد همه عنبر Ùˆ زعÙران سوختند
پـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تن آسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگارست از و ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
ابوریØان بیرونی در کتاب " آثارالباقیه " Ù…ÛŒ نویسد:
" در روز مهرگان Ùرشتگان به یاری کاووه آهنگر شتاÙتند Ùˆ Ùریدون را به تخت شاهی نشست Ùˆ ضØاک را در کوه دماوند زندانی کرد Ùˆ مردمان را از گزند او برهانید ".
ابوسعید عبدالØÛŒ بن ضØاک بن Ù…Øمود گردیزی در " کتاب «زینالاخبار " دربارهی مهرگان میگوید :
" این روز مهرگان باشد Ùˆ نام روز Ùˆ ماه همراهند Ùˆ چنین گویند Ú©Ù‡ اندر این روز Ø¢Ùریدون بر بیوراسب Ú©Ù‡ او را ضØاک گویند، پیروز شد Ùˆ او را اسیر کرد Ùˆ او را بست Ùˆ به دماوند برد Ùˆ در آنجا ÙˆÛŒ را زندانی کرد. مهرگان بزرگ Ùˆ برخی از مغان چنین گویند Ú©Ù‡ این پیروزی Ùریدون بر بیوراسب، رام روز بوده است Ùˆ زرتشت Ú©Ù‡ مغان او را به پیامبری دارند، ایشان را Ùرموده است، بزرگ داشتن این روز Ùˆ روز نوروز را ".
اسدی توسی نیز در گرشاسب نامه از چرایی پیدایش مهرگان گزارش می‌دهد :
Ùــریـدون Ùــرخ بـه گـرز نـبـرد ز ضـØـاک تـازی بـرآورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر
Ùˆ باز هم " بیرونی " در التÙهیم می‌نویسد:
" مهرگان شانزدهمین روز از مهرماه Ùˆ نامش مهر، اندرین روز، Ø¢Ùریدون ظÙر یاÙت بر بیورسب جادو، آنک معرو٠است به ضØاک Ùˆ به کوه دماوند بازداشت Ùˆ روزها Ú©Ù‡ سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بÙود".
خل٠تبریزی دربارهی پیدایش مهرگان می گوید:
" در این روز ملایکه یاری Ùˆ ممدکاری کاوه آهنگر کردند Ùˆ Ùریدون در این روز بر تخت شاهی نشست Ùˆ در این روز ضØاک را گرÙته به کوه دماوند Ùرستاد Ú©Ù‡ در بند کنند Ùˆ مردمان به سبب این مقدمه جشنی عظیم کردند Ùˆ عید نمودند Ùˆ بعد از آن Øکام را مهر Ùˆ Ù…Øبت به رعایا به هم رسید Ùˆ چون مهرگان به معنی Ù…Øبت پیوستن است بنابراین بدین نام موسوم گشت "
" به Ù„Øاظ دینی در Ùرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای Ùروغ خورشید Ùˆ مهر Ùˆ دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان Ùˆ هشدار به پیمان شکنان است. جشن مهرگان همانند نوروز از Ùروغمندترین نمودهای Ùرهنگ ایرانی است. مهر یکی از خدایان پیش از زرتشت بود Ú©Ù‡ پس از زرتشت به Ùرشته Ø¢Ùریده اهورامزدا در آمد. روشنایی Ùˆ مهر همیشه با روشنایی بی پایان خدایی یکی بوده است.
چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست
ما پرتو Øقیم Ùˆ هم اوییم Ùˆ نه اوییم چون نور Ú©Ù‡ از مهر جدا هست Ùˆ جدا نیست
به روایتی تاجگذاری اردشیر بابکان هم مقارن با جشن مهرگان بود. بدون دودلی، پادشاهان هخامنشی، اشکانی Ùˆ ساسانی جشن مهرگان را بزرگ Ù…ÛŒ داشتند. در روزگار ما به مناسبت آغاز سال تØصیلی Ùˆ گشایش آموزشگاه ها در آغاز مهر، جشن مهرگان، جشن Ùرهنگی اعلام شده بود. همچنین Ù…ÛŒ توان آن را به عنوان جشن کشاورزان، جشن ملی نگاهداشت. زرتشتیان ایران همیشه این جشن را با شکوه ویژه ای برگزار کرده Ùˆ Ù…ÛŒ کنند". ( 1 )
پس از Øمله اعراب به ایران Ùˆ در زمان Øکومت بنی امیه، این جماعت متعصب Ùˆ ضد ایرانی در روز جشن مهرگان زرتشتیان را مجبور Ù…ÛŒ کردند هدایایی تقدیم خلÙا کنند Ùˆ مانع برگزاری جشن Ù…ÛŒ شدند. جرجی زیدان در کتاب " تمدن اسلامی " میزان این هدایای تØمیلی را پنج تا ده میلیون درهم برآورد کرده است.
تاریخ گواهی Ù…ÛŒ دهد برمکیان، دولت مردان ایرانی زمان بنی عباس Ùˆ ابو مسلم خراسانی در گرÙتن جشن مهرگان پاÙشاری Ù…ÛŒ کردند. Ùˆ هر جا Ú©Ù‡ Ùرصتی دست Ù…ÛŒ داد ایرانیان معتقد به دین زرتشت این جشن را با شکوه برگزار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به شادی Ùˆ پایکوبی Ùˆ شادخوانی Ùˆ شادخواری Ùˆ شاد رقصی مشغول Ù…ÛŒ شدند.
زیرا Ùرهنگ ایرانی ٠زرتشتی، Ùرهنگ ٠جشن سالاری Ùˆ Ùرهنگ ٠شادی Ùˆ شاد خوانی Ùˆ شاد خواری است Ùˆ صد البته Ùرهنگ عزا، ماتم، ناله Ùˆ سوگواری یک Ùرهنگ تØمیلی وغیر ایرانی است Ú©Ù‡ در Ùرهنگ ٠پدران ما مکانی نداشته است.
به گواهی تاریخ، نیاکان ما Øتی بر مردگان خود نمی گریستند Ùˆ لباس عزای سیاه گون نمی پوشیدند بلکه با لباس سÙید مردگان خودشان را بدرود Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند.
در پایان، سزاوار است در این جشن ٠شادمانی گستر یادی از شعرای کهن پارسی بکنییم Ú©Ù‡ در ابیات پر نغزشان این جشن سزاوار ٠شادمانی سالار را جشن گرÙتند:
مسعود سعد سلمان :
روز مهر Ùˆ ماه مهر Ùˆ جشن Ùرخ مهرگان مهر بÙزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو Ø´Ú©Ùته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی :
شاد باشید Ú©Ù‡ جشن مهرگان آمد بانگ Ùˆ آوای Ùدَرای Ùکاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد Ú©Ù‡ ز Ùردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید Ùˆ Ùرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بÙزاییدش
دقیقی :
گاه آن آمد که باد مهرگان لشگر کشد دست او پیراهن اشجار از سر بر کشد
باغها را داغهای عریان بر برزند شاخها را چادر نسطوریان بر سر کشد
زانکه سی سنبر چون ما مست و نرگس شوخ چشم هردو بدخو را همی در زر و در زیور کشد
مهرگان آمد Ùˆ جشن ملک اÙریدونا آن کجا گاو خوشش بودی بر ما یونا
قطران تبریزی :
آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری :
مهرگان آمد گرÙته Ùالش از نیکی مثال نیکروز Ùˆ نیکجشن Ùˆ نیکوقت Ùˆ نیکÙال
ناصر خسرو :
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی
آری با این توضیØات Ù…ÛŒ توان نتیجه گرÙت Ú©Ù‡ امروز ضØاک دیگری با دروغ Ùˆ تزویر، تخت داد Ùˆ راستی را به اشغال خود در آورده است Ùˆ ستمگری را به Øد Ùزون گسترش داده است. مهر Ùˆ عشق Ùˆ دوستی را از پهن دشت ایران زمین برکنده است Ùˆ جای آن کینه کور در دلها نشانده است. آیا زمان ظهور کاوه رهایی بخش Ùرا نرسیده است؟ به عقیده نگارنده امروز هر کداممان یک کاوه هستیم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانیم با اتØاد در کنار یکدیگر قرار بگیریم Ùˆ با نیروی داد Ùˆ راستی Ùˆ ØÙ‚ طلبی ضØاک ستمگر غاصب بر تخت مهر Ùˆ دوستی را از اریکه قدرت به زیر بکشیم Ùˆ مردمان را از گزند او برهانیم Ùˆ مهر Ùˆ عشق را در دلها جای دهیم. آیا روزی خواهد رسید Ú©Ù‡ ملت ایران از Ùرهنگ تØمیلی ٠عزا Ùˆ ماتم Ùˆ سوگواری رهایی یابد Ùˆ به Ùرهنگ شادخوانی Ùˆ شادخواری دست یابد؟ به جرئت Ù…ÛŒ توانم بگویم آری Ùˆ آن روز دور نیست.
به امید آن روز Ùˆ روز رهایی ملت با Ùرهنگ ایران
بر گرÙته از کتاب دیدی نو از دین کهن، اثر دکتر Ùرهنگ مهر