درک نادرست از جامعۀ سکولار غربی ونشناختن سرشت اسطوره ای اندیشۀ شرقی

Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با یدالله موقن (2)
Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ کننده Ù…ØÙ…د رضا ارشاد
*شما در برخي از نوشتهâ€Ù‡Ø§ÙŠØªØ§Ù†ØŒ به Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨ÙˆØ¯Ù† ساخت تÙكر روشنÙÙƒØ±Ø§Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ اشاره كرده ايد، Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† Ù…Ùهوم Ú†Ù‡ مرادي از اسطوره داريد Ùˆ چگونه آن را در ساخت تÙكر روشنÙÙƒØ±Ø§Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ دخيل Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†ÙŠØ¯ØŸ
- اكنون كه پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ØŒ ناگزيرم به آن پاسخ دهم. در پاسخ به پرسش قبلي چند نكته را در خصوص ØªÙØ§ÙˆØª ميان انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ùˆ انديشۀ Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠØ§Ù† كردم، چنانچه كسي كتاب ÙلسÙÛ€ صورتهاي سمبليك:انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø±Ø§ بخواند Ùˆ دقيقاً به ساختار انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ùˆ انديشۀ علميâ€ÙˆØ§Ù‚٠شود Ùˆ مبادي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÙŠ Ø´Ø±Ù‚ Ùˆ غرب را از طريق مطالعۀ كتاب مذكور دريابد Ùˆ چنانچه Ù…Ø¨Ø§ØØ« كتاب ديگر كاسيرر كه به Ù‚Ù„Ù…â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§Ù†Ø¨ به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ú¯Ø±Ø¯Ø§Ù†Ø¯Ù‡ شده يعني ÙلسÙÛ€ روشنگري را مورد تعمق قرار دهد، در خواهد ÙŠØ§ÙØª كه كساني چون يوس٠خان مستشار الدوله(نويسنده رسالۀ يك كلمه) ميرزا ملكم خان،ميرزا آقا خان كرماني، شيخ اØÙ…د روØÙŠØŒØ§ØÙ…د كسروي،جلال آل اØÙ…د،اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÙŠØ¯ØŒ Ø§ØØ³Ø§Ù† طبري، سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر، ÙØ±ÙŠØ¯ÙˆÙ† Ø¢Ø¯Ù…ÙŠØªØŒØ§ØØ³Ø§Ù† نراقي، داريوش شايگان،مهندس مهدي بازرگان وعلي شريعتي درك درستي از مبادي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اسلاميâ€Ùˆâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ Ùˆ ØªÙØ§ÙˆØªØ´ با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ غربي Ù†Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯.
*بنيانهاي Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù…ÙƒØ§ØªØ¨ سياسي Ùˆâ€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„وژيك مدرن كدامها هستند؟ يا اسطوره هاي سياسي جهان مدرن كدامها هستند؟
-مهمترين Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙƒÙ‡ در قرن بيستم سر بر آورد ماركسيسم بود. با انقلاب اكتبر روسيه،ماركسيسم بر كرسي قدرت نشست؛ يعني ÙŠÙƒâ€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ سياسي شكل يك جنبش شبه ديني را به خود Ú¯Ø±ÙØª.اين جنبش شبه ديني، نهادهاو موسسات خود رابر پا ساخت. گرچه ماركسيسم،ادعاي Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙˆØ¯Ù† ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ø› اما در ØÙ‚يقت اساطير يهودي Ùˆ اسطورۀ Ù…Ø³ÙŠØ Ù…Ù†Ø¬ÙŠ بودكه به نام سوسياليسم Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø§ØÙŠØ§ شده بود. Ù¾ÙŠØ§Ù…Ø¨Ø±â€Ø§ÙŠÙ† دين جديد ماركس بود Ùˆ مجريان تعاليمش لنين Ùˆ سپس استالين بودند. بر خلا٠دينهاي قديم، براي ØªØ±ÙˆÙŠØ¬â€Ø§ÙŠÙ† شبه دين جديد از همۀ وسايل مدرن سود جسته Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯. آثار ماركس Ùˆ انگلس همان قدر مقدس بودند كه تورات Ùˆ انجيل. ØØ²Ø¨ كمونيست روسيه همان تقدس Ùˆ همان Ù…Ù‚Ø§Ù…ÙŠâ€Ø±Ø§ به دست آورد كه كليساي كاتوليك در مسيØÙŠØª داشت. دبير كل ØØ²Ø¨ كمونيست كه معمولاً رهبر كشور بود مقام قديسان Ùˆ پيامبران را داشت Ùˆ مانند آنان مقدس بود Ùˆ معصوم. او قديسي بودكه Ù…ØµØ§Ù„Ø Ø¹Ø§Ù„ÙŠÙ‡ پرولتاريا را بهتر از خود پرولتاريا درك ميâ€ÙƒØ±Ø¯ Ùˆ كرامات بسياري از خود به ظهور Ù…ÙŠâ€Ø±Ø³Ø§Ù†Ø¯. او در برابر قدرت مطلقی كه داشت به هيچ مرجعي پاسخگو نبود. ماركس كه پرولتاريا را به مقام خدايي رسانده بود، مدعي بودكه نبرد پرولتاريا با بورژوازي،يعني نبرد خدا با شيطان به نابودي شيطان Ù…ÙŠâ€Ø§Ù†Ø¬Ø§Ù…د. ولي همچنان كه در اسطورۀ Ù…Ø³ÙŠØ Ù…Ù†Ø¬ÙŠ او خدايي است كه به صورت بشر درآمده Ùˆ بر صليب جان Ù…ÙŠâ€Ø³Ù¾Ø§Ø±Ø¯ تا بشريت از گناه نخستين پاك شود ورستگار گردد، پرولتاريا نيز در ميدان نبرد از پا در Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙŠØ¯ تا بدين طريق بشريت رستگار گردد.â€Ø§ÙŠÙ† مضمون Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙŠØ¹Ù†ÙŠ نبرد اهورا با اهريمن در ماركسيسم به شكل نبرد طبقاتي ميان پرولتاريا Ùˆ بورژوازي در آمده است. انقلاب كمونيستي در روسيه باعث انزواي آن كشور شد. بنابراين بلشويكâ€Ù‡Ø§ تصميم Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ كه مستعمرات را بر ضد كشورهاي استعمارگر اروپايي بشورانند. Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§ نيز كمونيست ها از تصاوير Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù…Ø¯Ø¯ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯Ùˆâ€Ø§ÙŠÙ† بار مردم مستعمرات را به مقام خدايي رساندند Ùˆ كشورهاي استعماري را شيطان ترسيم كردند. كمونيست ها چنان بار Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨Ù‡ واژۀ امپرياليسم دادند كه آن را به واقع هم معناي شيطان كردند. به مردم مستعمرات Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ÙƒÙ‡ علت هر بدبختي Ùˆ Ùلاكتي كه در جامعۀ شما وجود دارد امپرياليست ها هستند. ØØªÙŠ Ù‚Ø¨Ù„ از ورود آنها به سرزمين شما باعث بدبختيهاي شما Ø¨ÙˆØ¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. Ú†ÙˆÙ†â€Ø§ÙŠÙ† تبليغات موثر واقع Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯ØŒ ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙ‡Ø§ نيز به تقليد از كمونيست ها پرداختند Ùˆ آنان را سرمشق خود قرار دادند. ÙØ§Ø´ÙŠØ³Øªâ€Ù‡Ø§ نيز شعارهاي عوام پسند دادند. كمونيست ها خود را ØØ§Ù…ÙŠâ€Ù…ردم Ùˆ تهيدستان Ùˆ زØÙ…تكشان قلمداد ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ Ùˆ در نوشته هاي تاريخي خود از جنبشهاي مردميâ€Ùˆ خلقي داد سخن Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯. ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙ‡Ø§ نيز سخن از خلق راندند Ùˆ جنبش خود را Ù…Ø±Ø¯Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ù†Ø¯Ù†Ø¯. ماركسيست هاي آلماني هميشه خواهان مداخلۀ دولت در امور اقتصادي Ùˆ خواهان ملي يا دولتي كردن كارخانه ها Ùˆ صنايع بودند Ùˆ از تÙوق خلق بر ÙØ±Ø¯ Ùˆ مالكيت Ø¹Ù…ÙˆÙ…ÙŠâ€Ø¨Ø± مالكيت خصوصي سخن ميâ€Ú¯Ùتند Ùˆ از ØÙƒÙˆÙ…ت خلقي Ùˆ بر پايي ديكتاتوري پرولتاريا ØØ±Ù Ù…ÙŠâ€Ø²Ø¯Ù†Ø¯. Ù‡Ù…Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† تبليغات راه را براي استقرار يك ØÙƒÙˆÙ…ت توتاليتر آماده كرده بود. هيتلر Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† وضع نهايت Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ را كرد. معمولاً ØÙƒÙˆÙ…تهاي كمونيستي براي نشان دادن ØÙ…ايت توده ها از آنها،مردم را به خيابانها ميâ€ÙƒØ´Ø§Ù†Ù†Ø¯ تا در ØÙ…ايت از برنامه هاي آنان شعار دهند. ÙØ§Ø´ÙŠØ³Øª ها نيز از كمونيست ها Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† مورد پيروي كردند Ùˆ براي نشان دادن پايگاه Ù…Ø±Ø¯Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ¯ دست به بسيج توده ها زدند Ùˆ آنان را انبوه انبوه براي راهپيمايي Ùˆ سر دادن شعار به خيابانها كشاندند. ماركس، نظريۀ طبقۀ توتاليتر را ارائه كرده بود. Ø·Ø¨Ù‚â€Ø§ÙŠÙ† نظريه Ùقط پرولتاريا شايستگي ØÙƒÙˆÙ…ت كردن را دارد Ùˆ Ùقط پرولتاريا درك درستي از تاريخ Ùˆ جامعه Ùˆ اقتصاد دارد نه بورژوازي،نازيâ€Ù‡Ø§ نيز نظريۀ گوبينو در خصوص نژاد توتاليتر را عَلَم كردند. طبق نظريۀ گوبينو، Ùقط نژاد ژرمن Ø¢ÙØ±ÙŠØ¯Ú¯Ø§Ø± ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ بوده است، ديگر نژادها بايد خود را به پاي نژاد ژرمن بيندازند. پايگاه اجتماعي ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙ‡Ø§ مانند پايگاه اجتماعي كمونيستâ€Ù‡Ø§ØŒ طبقات پايين اجتماع Ùˆ بويژه خرده بورژوازي بود وهر دو جنبش، دشمن سوگند خوردۀ دموكراسي Ùˆ ليبراليسم بودند Ùˆ درصدد بودند هر Ú†Ù‡ سريعتر طومار دموكراسي Ùˆ ليبراليسم را در هم بپيچند.
هر دو جنبش ذاتاً هگلي بودند Ùˆ دولت را خداي متجسد بر زمين Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ يعني برداشتشان از دولت، تئوكراتيك بود نه دموكراتيك. ÙØ±Ø¯ در برابر دولت يعني در برابر خداي متجسد از هيچ ØÙ‚ÙŠ برخوردار نبود. در Ø±Ø§Ø³â€Ø§ÙŠÙ† دولت تئوكراتيك خود خدا بايست جلوس ميâ€ÙƒØ±Ø¯ Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو دبير كل ØØ²Ø¨ كمونيست روسيه Ùˆ رهبر آن يعني ژوز٠استالين Ùˆ آدول٠هيتلر پيشواي ØÙƒÙˆÙ…ت نازي كوس خدايي Ù…ÙŠâ€Ø²Ø¯Ù†Ø¯. هر دو خود را انقلابي Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯. يكي پيشواي انقلاب سرخ بود وديگري پيشواي «انقلاب ملي». موسوليني رهبر ØÙƒÙˆÙ…ت ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙŠâ€Ø§ÙŠØªØ§Ù„يا ميâ€Ú¯Ùت كه او« يك انقلابي Ùˆ يك مرتجع» است. . بعضی از مارکسیست های آلمانی اعترا٠کرده اند Ú©Ù‡ نازیسم شبه مارکسیسم بود.ØØªÛŒ برتراند راسل مدعی بود Ú©Ù‡ ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… از درون مارکسیسم بیرون آمده است. هم كمونيست ها Ùˆ هم ÙØ§Ø´ÙŠØ³Øª ها Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ†Ø¯ با خشونت جامعه را زير Ùˆ زبر كنند Ùˆ آن را مطابق خواسته هاي خود بازسازي كنند.ÙØ§Ø´ÙŠØ³Øª ها يا به قول خودشان انقلابيون مرتجع Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ†Ø¯ جامعه را مطابق انديشه ها Ùˆ آمال گروه هاي ارتجاعي Ùˆ Ù…ØØ§Ùظه كار جامعه در آورند Ùˆ جامعه را به عقب Ùˆ به قرون وسطي باز گردانند.ÙØ§Ø´ÙŠØ³Øª ها نماينده گروههاي سنت پرست Ùˆ ارتجاعي Ùˆ Ù…ØØ§Ùظه كار جامعه بودند كه به جهان مدرن Ùˆ انديشه هاي نو Ùˆ مناسبات جديد اجتماعي اعلان جنگ داده بودند. به همين دليل ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… به رغم راديكال بودنش جنبشي ارتجاعي است ولي با پايگاه ØªÙˆØ¯Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙˆØ³ÙŠØ¹. ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… جز خشونت Ùˆ سبعيت راه ديگري براي ØÙ„ معضلات اجتماعي سراغ ندارد. در زمان ØÙƒÙˆÙ…ت هيتلر در آلمان، انتقاد چنان بي اثر شده بودكه اگر كسي ØØ§Ø¶Ø± به همكاري با ØÙƒÙˆÙ…ت نبود يا Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø§ÙŠØ³Øª آلمان را ترك گويد يا به نوعي كناره گيري كند Ùˆ به «درون مهاجرت» كند.â€Ø§ÙŠÙ† وضع ØµØ±ÙØ§Ù‹ به خاطر به كارگيري غير عادي خشونت Ùˆ سركوب نبود بلكه علتش ØÙ…ايت تودۀ مردم از ØÙƒÙˆÙ…ت توتاليتر نيز بود. آمادگي مردم براي اطاعت از ÙØ±Ù…انها Ùˆ دستورات دولت بودكه به رايش سوم نيرو Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø®Ø´ÙŠØ¯. علت پايبندي به ÙØ±Ù…انبرداري از دولت در ÙØÙˆØ§ÙŠâ€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ نازيسم قرار نداشت؛زيرا عقايدي كه نازي هاي تبليغ ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ در مقام انديشه نه جديد بودند نه عقلاني. ÙƒØ§Ù…ÙŠØ§Ø¨ÙŠâ€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ نازیسم بدين علت بودكه Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ†â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ شكل Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ بودند تادر برابر انتقاد عقلاني مصونيت داشته باشد؛ واين شكل Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø±Ø§ عمداً يعني با به كارگيري تكنيكهاي خاصي بدان بخشيده بودند. در كشورهاي جهان سوم نيز ما معجوني از ØªØ±ÙƒÙŠØ¨â€Ø§ÙŠÙ† دو جنبش يعني كمونيسم Ùˆ ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… را Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ…Ø› Ùˆ چون كشورهاي جهان سوم ÙØ§Ù‚د سنتهاي عقلاني Ùˆ آزاد انديشي غربي هستند ÙØ§Ø¬Ø¹Û€ تقليد از ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… Ùˆ كمونيسم عظيمتر Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯.
*شما در برخي از نوشتهâ€Ù‡Ø§ÙŠØªØ§Ù†ØŒ به Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨ÙˆØ¯Ù† ساخت تÙكر روشنÙÙƒØ±Ø§Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ اشاره كرده ايد، Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† Ù…Ùهوم Ú†Ù‡ مرادي از اسطوره داريد Ùˆ چگونه آن را در ساخت تÙكر روشنÙÙƒØ±Ø§Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ دخيل Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†ÙŠØ¯ØŸ
- اكنون كه پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ØŒ ناگزيرم به آن پاسخ دهم. در پاسخ به پرسش قبلي چند نكته را در خصوص ØªÙØ§ÙˆØª ميان انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ùˆ انديشۀ Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠØ§Ù† كردم، چنانچه كسي كتاب ÙلسÙÛ€ صورتهاي سمبليك:انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø±Ø§ بخواند Ùˆ دقيقاً به ساختار انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ùˆ انديشۀ علميâ€ÙˆØ§Ù‚٠شود Ùˆ مبادي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÙŠ Ø´Ø±Ù‚ Ùˆ غرب را از طريق مطالعۀ كتاب مذكور دريابد Ùˆ چنانچه Ù…Ø¨Ø§ØØ« كتاب ديگر كاسيرر كه به Ù‚Ù„Ù…â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§Ù†Ø¨ به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ú¯Ø±Ø¯Ø§Ù†Ø¯Ù‡ شده يعني ÙلسÙÛ€ روشنگري را مورد تعمق قرار دهد، در خواهد ÙŠØ§ÙØª كه كساني چون يوس٠خان مستشار الدوله(نويسنده رسالۀ يك كلمه) ميرزا ملكم خان،ميرزا آقا خان كرماني، شيخ اØÙ…د روØÙŠØŒØ§ØÙ…د كسروي،جلال آل اØÙ…د،اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÙŠØ¯ØŒ Ø§ØØ³Ø§Ù† طبري، سيد ØØ³ÙŠÙ† نصر، ÙØ±ÙŠØ¯ÙˆÙ† Ø¢Ø¯Ù…ÙŠØªØŒØ§ØØ³Ø§Ù† نراقي، داريوش شايگان،مهندس مهدي بازرگان وعلي شريعتي درك درستي از مبادي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اسلاميâ€Ùˆâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ Ùˆ ØªÙØ§ÙˆØªØ´ با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ غربي Ù†Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯. بنده â€Ø§ÙŠÙ† ليست بلند بالا را از آن رو ذكر كردم كه همه طيÙها را در بر بگيرد. مثلاً مرØÙˆÙ… مهدي بازرگان با آنكه در ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ ترمودنياميك خوانده بود Ùˆ استاد همين رشته در دانشگاه بود چون Ùيلسو٠علم نبود از ساختار انديشۀ Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø±Ùƒ درستي نداشت Ùˆ از آن سو چون درك علمي- ÙلسÙÙŠ استواری نيز در Ù…Ø¨Ø§ØØ« ديني نداشت، دو قلمرو Ùكري Ù…ØªÙØ§ÙˆØª را در ذهن خود چنان در هم خلط كرده بود كه انسان ØÙŠØ±Øª ميâ€ÙƒÙ†Ø¯.
همين خلط اسطوره Ùˆ سياست وعلم در آثار شريعتي مشهود است. مرØÙˆÙ… شريعتي آن چنان مجذوب كمونيسم Ùˆ ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… شده بودكه در جيب Ú†Ù¾ عباي هر پيامبري، در هر دوره تاريخي كه Ù…ÛŒ خواهد ظهور كرده باشد، يك Ù…Ø§Ù†ÙŠÙØ³Øª كمونيست ميâ€Ú¯Ø°Ø§Ø´Øª Ùˆ در جيب راست عبایش يك نبرد من هيتلر. درك او از دين Ùˆ پيامبري نه درك سنتي بود Ùˆ نه درك علمي. او Ø´ÙŠÙØªÙ‡â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠâ€Ù‡Ø§ يا اسطوره هاي سياسي قرن بيستم شده بود Ùˆ Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³Øª تعاليم پيامبران را به قالب Ø¢Ù†â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ ها بريزد. در آثار او ميان شخصيتهاي اساطيري Ùˆ شخصيتهاي تاريخي تمايزي نيست.â€Ø§ÙŠÙ† نكته كه â€Ø¢ÙŠØ§ پيامبري مانند ابراهيم كه در دوره باديه نشيني به سر Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ø¯Ù‡ است، Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ اÙكاري مانند كارل مارکس قرن نوزدهمی اروپا داشته باشد يا انبياي بني اسرائيل Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ‡ اند يهود ستيزاني مانند نازي ها باشند هرگز به خاطر او خطور نميâ€ÙƒØ±Ø¯. او مكتبي كمونيستي – ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙŠ Ø¯Ø±Ø³Øª كرده بود Ùˆ پيامبران را بدانجا ميâ€Ùرستاد تا تعليم ببينند؛ واين كار بسيار خطاست.
ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙ†Ø¯ او جامعه شناس دين بود. نخستين درس در جامعه Ø´Ù†Ø§Ø³ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† است كه هر پيامبري در ميان قوميâ€ÙƒÙ‡ ظهور كرده ناچار بوده است در ØØ¯ÙˆØ¯ Ùهم آن قوم سخن گويد. جامعه شناسي دين، پيامبران را در متن اجتماعشان قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ نه آنكه از آنان ÙŠÙƒâ€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ¯ هایی از نوع Ø§ØØ²Ø§Ø¨ كمونيستي يا ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙŠ Ø¨Ø³Ø§Ø²Ø¯. جامعه شناسي دين مانند ديگر شاخه هاي علوم اجتماعي Ùˆ انساني بر بينش سكولار بنا شده است اما ذهن شريعتي همه چيز بود جز سكولار! درد شريعتي درد علم Ùˆ دانش نبود؛ او تجددستيز Ùˆ غرب ستيزي بود كه Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³Øª از دين بهره برداري سياسي كند مانند مرØÙˆÙ… بازرگان. همين موضوع در مورد مرØÙˆÙ… جلال آل اØÙ…د هم صادق است.
اگر به Ø¨ØØ« تباين علم Ùˆ اسطوره باز گرديم يكي از مقولهâ€Ù‡Ø§ÙŠ Ø§Ø³Ø§Ø³ÙŠ در تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ùˆ تÙكر علمي،عليت است. اما الگوي عليت در علم Ùˆ اسطوره Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است. عليت در علم،از نوع مكانيكي، ساختاري، تاريخي، آماري، اجتماعي، روان شناختي ÙˆÙ†Ø¸ÙŠØ±â€Ø§ÙŠÙ†Ù‡Ø§Ø³Øª. اما در اسطوره عليت هميشه يك شخص است.â€Ø§ÙŠÙ† شخص ميâ€â€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ جادوگر قبيله باشد يا Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ يكي از شياطين ÙŠØ§â€Ø§ÙŠØ²Ø¯Ø§Ù† باشد. در پاسخ به پرسش قبل Ú¯ÙØªÙ… كه اسطوره براي شناخت جهان، Ø¢ نرا زير سلطه خدايان Ùˆ شياطين قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯Ø› سپس از طريق اعمال آنان Ùˆ نسبت دادن هر ÙˆØ§Ù‚Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨Ù‡ آنان، جهان را درك Ù…ÛŒ كند. همين نگاه را روشنÙكران ما نسبت به امور سياسي Ùˆ ديني Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ø¯Ø§Ø±Ù†Ø¯. روشنÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ ÙˆÙ‚ØªÙŠ به دنبال علت ميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ø¯â€Ø§ÙŠÙ† علت هميشه برايش يك شخص است Ùˆâ€Ø§ÙŠÙ† شخص نيز جادوگر دشمن است. او جهان سياست را زير سلطه قدرتهاي استعماري قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ همه ØÙˆØ§Ø¯Ø« Ø±Ø§ØŒØØªÙŠ ØÙˆØ§Ø¯Ø«ÙŠ Ø±Ø§ كه خود او در آنها نقش موثري داشته است، به آن قدرتها نسبت Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ آن ØÙˆØ§Ø¯Ø« را كار آنان Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø¯. يعني او آمريكا، انگليس Ùˆ روسيه را يك شخص Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†Ø¯. گرچه خدايان Ùˆ شياطين تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠØŒâ€Ø§ÙŠÙ† جهاني Ùˆ زميني شده اند اما ÙØ±Ù… Ùˆ شكل شان تغييري نكرده است. Ù…ØØªÙˆØ§ÙŠ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡ عوض شده ولي ÙØ±Ù… آن دست نخورده بر جاي مانده است.
*چرا جهان بيني Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¯Ø± تÙكر â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø¨Ù‡ نظر شما هنوز جايگاه نخستين را دارد؟
- علت اساسي آن بازنمايها يا تصورات قوميâ€Ù…است كه سلطه اش بر Ø°Ù‡Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒ پا برجاست واز هزاران سال پيش تا كنون تغييري در آن پديد نيامده است.â€Ø§ÙŠÙ† تصورات Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø·ÙŠ Ù‡ÙØªØ§Ø¯ØŒ هشتاد سال گذشته با ورود ماركسيسم Ùˆ ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† مقاومتر Ùˆ Ù…ØªØØ¬Ø± تر نيز شده اند. بنابراين اسطوره هاي سياسي قرن بيستم بر كشور ما تاثير بسيار مخربي داشته اند.
نيروهاي سنت پرست، جبهۀ ملي Ùˆ ØØ²Ø¨ توده هر يك به سهم خود Ùˆ بنابر مقاصد Ø®ÙˆÙŠØ´â€Ø§ÙŠÙ† اسطوره ها را Ù¾Ø±ÙˆØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. ØØ²Ø¨ توده، اسطورۀ كمونيسم Ùˆ اسطورۀ سوسياليسم تØÙ‚Ù‚ ÙŠØ§ÙØªÙ‡(يعني نظام شوروي پيشين)،اسطورۀ ماركس Ùˆ انگلس Ùˆ لنين Ùˆ استالين را تبليغ ميâ€ÙƒØ±Ø¯ Ùˆ همواره از توطئه امپرياليست ها سخن ميâ€Ú¯Ùت، ولي از مقاصد استعمار ÙŠ روسيه Ø¯ÙØ§Ø¹ ميâ€ÙƒØ±Ø¯. جبهۀ ملي نيز اسطورۀ مصدق Ùˆ اسطورۀمبارزۀ ضد استعماري را در بوق وكرنا Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù…يد Ùˆâ€Ø§ÙŠÙ† سه جريان، همه عقب ماندگي كشور Ùˆ كشورهاي آسيايي Ùˆ Ø¢ÙØ±ÙŠÙ‚ايي را به پاي قدرتهاي استعماري ميâ€Ú¯Ø°Ø§Ø´ØªÙ†Ø¯. جلال آل اØÙ…د غرب زدگي را نوشت وبخش بزرگي از جريان روشنÙÙƒØ±ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† به اردوگاه ارتجاع برد. علي شريعتي اسطوره هاي شرقي را به اسطوره هاي سياسي در هم آميخت Ùˆ معجون عجيب Ùˆ غربي درست كرد كه نتيجه اش گيج كردن خواننده Ùˆ زدودن عقل Ùˆ شعور از او بود. بدين ترتيب اسطوره هاي كهن مقاومتر شدند واسطوره هاي سياسي جديد را نيز به خدمت خود Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. جريان روشنÙÙƒØ±ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† كه از اول هم پايه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù…ØÙƒÙ…ÙŠâ€Ù†Ø¯Ø§Ø´Øª وايدئولوژيك زده بود Ùˆ تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙˆØ¬Ù‡ غالب تÙكر در آن بود، بيش از پيش Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† شيوه تÙكر راه داد Ùˆ در آن مستغرق شد. روشنÙكر اروپايي ثمره دوران روشنگري است يعني ØØ§ØµÙ„ عصر ÙلسÙÙ‡ Ùˆ عقل گرايي قرنهاي Ù‡ÙØ¯Ù‡Ù… Ùˆ هجدهم است؛ روشنÙكري اروپا وارث ولتر،لاك،هيوم،هولباخ، ديدروو Ùˆ كانت وامثالهم است. روشنÙكري اروپا خراÙÙ‡ ستیز Ùˆ سنت شكن است، روشنÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÛŒØŒ سنت پرست Ùˆ غرب ستيز است. آن عقل گرايي Ùˆ مباني تئوريك كه بستر پرورش روشنÙكر غربي است در كشور ما وجود خارجي ندارند. Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† روشنÙكر كسي است كه به ميراث ملي بنازد Ùˆ هر كمبودي را در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ جامعه خود به پاي استعماري غرب بگذارد.روشنÙکر ایرانی همیشه دنبال رهبرانی Ø±ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ پرچم دار رویارویی با غرب بوده اندو نگهبان سر سخت سنت Ùˆ دشمن آشتی نا پذیر مدرنیته.
*بد نيست ÙƒÙ…ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† موضوع را از نظر گاه كاسيرر بشكاÙيم. طبق ديدگاه كاسيرر اساطير هر ملت،تاريخ آن را رقم Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù†Ø¯. به نظر شما در مقايسه با يونان كه تÙكر ÙلسÙÙŠ Ùˆ آزاد از درون انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¬ÙˆØ§Ù†Ù‡ زد،چرا Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† چنين Ø§ØªÙØ§Ù‚ÙŠ رخ Ù†Ù†Ù…ÙˆØ¯ØŸâ€Ø§ÙŠØ§ Ø¨Ø§ÙŠØ¯â€Ø§ÙŠÙ† دو نوع تØÙˆÙ„ Ùكري را در ساختار اساطير آنها(يونان Ùˆâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†) جستجو كرد يا در عوامل ديگري؟
- گمان ميâ€ÙƒÙ†Ù… Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان نيز مانند جامعه اسرائيل باستان بر شالوده دين بنا شده بود نه بر پايه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯. در عربستان نيز جامعه بر پايه دين اسلام شكل Ú¯Ø±ÙØª. در چنين جوامعي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ دولت زير سلطه تÙكر ديني قرار دارند. كتابهاي مقدس چارچوب تÙكر را مشخص ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ† از آنها گناهي نابخشودني تلقي Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯ كه مجازات سختي در پي دارد. قوانين شرع وجود دارند كه تقدس جاوداني Ùˆ ابدي دارند Ùˆ در خصوص آنها چون Ùˆ چرا نبايد كرد.
كاست Ø±ÙˆØØ§Ù†ÙŠÙˆÙ† وجود دارد كه امور ديني Ùˆ قضايي ÙˆÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ Ùˆ ØØªÙŠ Ø¹Ø²Ù„ Ùˆ نصب مقامات سياسي را در دست خود قبضه ÙƒØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯.
اما در يونان باستان Ùˆ رم باستان چنين وضعي را مشاهده نميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ…. جامعه يونان باستان Ùˆ رم باستان. جوامعي لائيك(ياغير ديني) بودند. چيزي به نام قوانين شرع وجود نداشت كه ØØ§Ù…لانش Ø±ÙˆØØ§Ù†ÙŠÙˆÙ† باشند. كتاب مقدسي نبود كه چارچوب انديشه ديني Ùˆ غير ديني را تعيني كند.عقل Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³Øª در همه امور چون Ùˆ چرا كند Ùˆ به كنكاش بپردازد. ولي Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان مغâ€Ù‡Ø§ Ùˆ موبدان عقل را زنجير كرده بودند. در يونان با هراكليتوس Ùˆ اÙلاطون انديشه ÙلسÙÙŠ از درون انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø³Ø± بر كشيد. ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† پيش از سقراط با همان روشي كه امور طبيعي را بررسي كرده بودند امور ديني Ùˆ سياسي را نيز بررسي كردند. انديشه هندي همه چيز را سيال Ùˆ ناپايدار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³Øª Ùˆ انديشه چيني همه چيز را پايدار Ùˆ تغييرناپذير تصور ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ø› اما انديشه يوناني در جستجوي پايداري در ناپايداري بود، در پي ÙŠØ§ÙØªÙ† امر تغييرناپذير در تغييرات بود؛ يعني Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³Øª قوانين ØØ§ÙƒÙ… بر تغييرات را بيابد.
براي Ø§Ù†Ø¯ÙŠØ´Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ ÙƒÙ‡ نبرد اهورا Ùˆ اهريمن را ØØ§ÙƒÙ… برجهان Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªØŒ Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø§ÙŠØ³Øª انديشه يوناني برايش عجيب Ùˆ غريب بوده باشد. پانتئون يا بارگان خدايان المپ برخلا٠اهورا Ùˆ Ø§Ù‡Ø±ÙŠÙ…Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ ÙŠØ§ يهوه يهودي مطيع قوانين طبيعت شد. اراده خدايان يوناني، بر خلا٠اراده خدايان ديگر اقوام، Ù†Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ قوانين طبيعت را نقض كنند.†اين موضوع†اين معني را Ù…ÙŠâ€Ø±Ø³Ø§Ù†Ø¯ÙƒÙ‡ انديشه عقلي يا ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ بر اساطير يا دين يوناني غلبه ÙŠØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ دين زير دست ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود. زبان يوناني نيز براي تÙكر ÙلسÙÙŠ بسيار انعطاÙâ€Ù¾Ø°ÙŠØ± بود. با پيدايش تÙكر ÙلسÙÙŠØŒ اساطير Ùˆ سنت نقد شدند Ùˆ تقدس خود را بيش از پيش از دست دادند.ا نديشه ÙلسÙÙŠ به Ø¨ØØ« در مباني ØÙƒÙˆÙ…ت سياسي پرداخت Ùˆ بر شيوه ØÙƒÙˆÙ…ت كردن غلبه ÙŠØ§ÙØª. به سخن ديگر ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ دين Ùˆ سياست را زير سلطه خود Ú¯Ø±ÙØª. اما Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان موبد موبدان قدرتمندترين ÙˆÙ…ØªÙ†ÙØ°ØªØ±ÙŠÙ† ÙØ±Ø¯ در كشور بود. موبدان نه تنها ØØ§Ù…لان دين Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ بلكه كارگزاران ØÙƒÙˆÙ…ت نيز بودند يعني در اداره كشور نقش اول را داشتند.
Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه اساطير يك قوم، تاريخ آن قوم را پيشاپيش رقم Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù†Ø¯. گمان نميâ€ÙƒÙ†Ù… چيزي به نام تÙكر عقلاني- انتقادي Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان وجود داشته است. در يهوديت نيز وضع Ù…Ø§Ù†Ù†Ø¯â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† بوده است؛ يعني بر پايه دين، جامعه شكل Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود Ùˆ دين، شكل ØÙƒÙˆÙ…ت Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را معين كرده بود.اسلام نيز مانند يهوديت است. Ø¯Ø±Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان Ùˆ اسرائيل باستان Ùˆ جوامع اسلامي، Ú†Ù‡ در گذشته Ùˆ Ú†Ù‡ در ØØ§Ù„ØŒ دين تعيين گر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ØÙƒÙˆÙ…ت ونظام قضايي بوده است. بعضي از جوانان كشورمان Ø¯Ú†Ø§Ø±â€Ø§ÙŠÙ† توهم Ø´Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ كه ما پيش از اسلام ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عقلاني درخشاني Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡â€Ø§ÙŠÙ… Ùˆ ØÙ…له اعراب Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†â€Ø§ÙŠÙ† ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ درخشان را از ميان برده است. Ú¯Ø±Ú†Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª درك شدني است، اما بايد Ú¯ÙØª كه در ايران پيش از اسلام هم موبد موبدان وموبدان Ù†ÙØ³Ù‡Ø§ را بريده بودند وخونها را در شيشه كرده بودند. علت پذيرش اسلام از Ø³ÙˆÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠØ§Ù† به Ø®Ø§Ø·Ø±â€Ø§ÙŠÙ† بود كه آيين زرتشتي مقاومت چنداني در برابر پيشروي اسلام نشان Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯ØŒ Ùˆ از Ù„ØØ§Ø¸ سادگي مانند اسلام بود. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØªÙ‡â€Ø§ÙŠ ØØ§Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙŠÙŠÙ† زرتشتي نبودكه بتوا ند مقاومت كند. تÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø³Ø±Ø§Ø³Ø± خراÙÙŠ بود Ùˆ موبدان Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø§Ø¬Ø§Ø²Ù‡ تعقل نداده بودند. آنچه بود Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª بود Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª. اسطوره سوشيانت هنوز هم بر سير ØªØ§Ø±ÙŠØ®â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† ÙØ±Ù…ان Ù…ÙŠâ€Ø±Ø§Ù†Ø¯. Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه اساطير يك قوم، تاريخ آن قوم را رقم Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù†Ø¯ Ùˆ سير آن را پيشاپيش معين ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯.
*آيا تبادلات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù…Ø§ با يونان Ùˆ بويژه تÙكر وانديشه يوناني، Ú†Ù‡ در پيش از اسلام Ùˆ Ú†Ù‡ در دوره اسلامي، Ø²Ù…ÙŠÙ†Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¬Ù‡Øª رشد عقلâ€Ú¯Ø±Ø§ÙŠÙŠ Ùˆ ÙØ±Ø¯ÙŠØª Ùˆ تÙكر در زمينه دين Ø¨Ø§Ø³ØªØ§Ù†ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† Ùˆ در ØÙˆØ²Ù‡ تÙكر اسلامي، براي نمونه در آراي متÙكراني چون ابن سينا، ÙØ§Ø±Ø§Ø¨ÙŠ Ùˆ يا در منازعات كلاميâ€Ù…عتزله Ùˆ اشاعره Ùˆ ... ÙØ±Ø§Ù‡Ù… نساخت؟
-در پاسخ به پرسش پيشين شما Ú¯ÙØªÙ… كه Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ØŒ Ú†Ù‡ پيش از اسلام Ùˆ Ú†Ù‡ پس از آن، دين تعيين گر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ساخت ØÙƒÙˆÙ…ت Ùˆ نظام قضايي بوده است. دين زرتشتي Ùˆ اسلام اجازه Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ كه پيروانشان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ديگري را بپذيرند. متÙكراني مانند Ø§Ø¨ÙˆØ±ÙŠØØ§Ù† بيروني، Ø§Ø¨Ù†â€Ø³ÙŠÙ†Ø§ØŒ ÙØ§Ø±Ø§Ø¨ÙŠØŒ جرجاني Ùˆ زكرياي رازي از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø¯ÙŠÙ†ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† برنخاستند، آنان دست پروردگان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ يوناني بودند؛ ÙˆØ§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو در معرض انواع تهمتها Ùˆ تØÙ‚يرها قرار داشتند. Ø§Ø¨ÙˆØ±ÙŠØØ§Ù† بيروني در ديباچه كتاب ØªØØ¯ÙŠØ¯ نهايات الاماكن لتصØÙŠØ Ù…Ø³Ø§ÙØ§Øª المساكن ميâ€Ù†ÙˆÙŠØ³Ø¯:
چون در كار Ù…Ø±Ø¯Ù…â€Ø§ÙŠÙ† روزگار ميâ€Ù†Ú¯Ø±Ù… Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†Ù… كه همگان د رهمه جا سيماي ناداني به خود Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ با Ø§ØµØØ§Ø¨ ÙØ¶Ù„ دشمني ميâ€ÙˆØ±Ø²Ù†Ø¯ Ùˆ هر كس را كه به زيور دانش آراسته است ميâ€â€Ø¢Ø²Ø§Ø±Ù†Ø¯ Ùˆ گونه گونه ستم Ùˆ بيداد درباره او روا Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø±Ù†Ø¯.(...) Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† باره بر مركب هم Ú†Ø´Ù…ÙŠâ€Ø³ÙˆØ§Ø±Ù†Ø¯ Ùˆ از هر ÙØ±ØµØªÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ بيشتر Ù†Ù…ÙˆØ¯Ù†â€Ø§ÙŠÙ† آزمندي بهره ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ù†Ø¯Ø› Ùˆ كار به جايي كشيده است كه يكباره دانشها را ترك Ú¯ÙØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ به خدمتگزاران دانش بيزاري ميâ€Ù†Ù…ايند. كساني Ø§Ø²â€Ø§ÙŠØ´Ø§Ù† كه Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† راه Ø²ÙŠØ§Ø¯Ù‡â€Ø±ÙˆÙŠ Ù¾ÙŠØ´Ù‡ ÙƒØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ØŒ دانش را به گمراهي نسبت Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ تا همانندان نادان خود را به آن دشمن سازند Ùˆ به آن رنگ بد ديني â€Ø²Ù†Ù†Ø¯.
ترجمه آثار ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† يوناني در زمان مامون خليÙÙ‡ عباسي صورت Ú¯Ø±ÙØª ولي هم زمان با آن،متشرعين نيز به Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با ÙلسÙÙ‡ برخاستند Ùˆ ÙلاسÙÙ‡ را Ù…Ù„ØØ¯ Ùˆ زنديق خواندند. در ميان دانشمندان قرنهاي چهارم تا ششم هجري كمتر كسي را Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù† سراغ Ú¯Ø±ÙØª كه به ÙƒÙØ± Ùˆ زندقه Ùˆ Ø§Ù„ØØ§Ø¯Ù…تهم نشده باشد. از اوايل قرن چهارم هجري تا امروز كتابهاي زيادي در رد ÙلسÙÙ‡ Ùˆ علم يوناني Ùˆ غربي نوشته شده اند كه شايد كتاب غربزدگي جلال آل اØÙ…د يكي از موارد اخير آن باشد.
شهاب الدين ابوØÙض عمر سهروردي عار٠قرن ششم هجري(539-632) در كتاب Ø±Ø´Ù Ø§Ù„Ù†ØµØ§ÛŒØ Ø§Ù„Ø§ÙŠÙ…Ø§Ù†ÙŠÙ‡ Ùˆ ÙƒØ´Ù Ø§Ù„ÙØ¶Ø§Ø¦Ø اليونانيه، ÙلاسÙÙ‡ يونان Ùˆ ابن سينا Ùˆ ÙØ§Ø±Ø§Ø¨ÙŠ Ùˆ ديگران را«مناÙقان زمانه» و«مخانيث دهريه» ميâ€Ù†Ø§Ù…د Ùˆ خليقه الناصر الدين الله را ستايش بسيار ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ كه به اعدام مآثر ÙلاسÙÙ‡ دست يازيده است. او كتاب Ø´ÙØ§ÙŠ Ø§Ø¨Ù† سينا را كه كتاب شقا ميâ€Ù†Ø§Ù…يد به آب بشست. خاقاني در ذم Ùˆ رد ÙلسÙÙ‡ يواني Ùˆ تØÙ‚ير ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯:
مركب دين كه زاده عرب است داغ يونانش بر ÙƒÙÙ„ مهيد
و يا:
ÙلسÙÙŠ گرچه نيست اميرالنØÙ„ همچو زنبور نامسلمان است
Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه از همان آغاز علم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ يوناني را Ø²Ø§Ø¦Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨ÙŠÚ¯Ø§Ù†Ù‡ با اعتقادات ديني تصور ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ Ùˆ آن را چيزي مذموم Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ كه Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø§ÙŠØ³Øª هر Ú†Ù‡ سريعتر از شرش خلاصي ÙŠØ§ÙØª. در چنين جايي Ù†Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù† از تÙكر آزاد Ùˆ رشد ÙØ±Ø¯ÙŠØª سخن Ú¯ÙØª.
ترجمه آثار يوناني به عربي نيز موضوع Ù¾ÙŠÚ†Ø¯Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø³Øª.â€Ø§ÙŠÙ† آثار نخست به سرياني ترجمه Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯Ù†Ø¯ØŒ سپس از ترجمه سرياني به عربي بازگردانده Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯Ù†Ø¯. مسلماً نه زبان عربي با زبان يوناني خويشاوندي داشت ونه تÙكر عربي با تÙكر يواني شباهت. Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو ÙلسÙÙ‡ يوناني در روند ترجمه به عربي تغيير معنا Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ بار اوليه خود را ديگر نداشت. زبان ÙلسÙÙŠ يوناني از Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙŠÙˆÙ†Ø§Ù†ÙŠ تكوين ÙŠØ§ÙØªÙ‡ بود؛ اما اساطير يوناني يعني تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙŠÙˆÙ†Ø§Ù†ÙŠ با تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¹Ø±Ø¨ÙŠ قرابتي Ù†Ø¯Ø§Ø´ØªØŒØ§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو تاريخچه Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… ÙلسÙÙŠ يوناني با تاريخچه Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØªÙŠ ÙƒÙ‡ در زبان عربي براي آن Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… جعل Ø´Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ همخواني ندارند. به همين سبب ØªÙˆØ´Ù‡ÙŠÙƒÙˆâ€Ø§ÙŠØ²ÙˆØªØ³ÙˆØŒØ§Ø³Ù„ام شناس ژاپني،ÙلسÙÙ‡ Ø§Ø³Ù„Ø§Ù…ÙŠâ€Ø±Ø§ Ù†Ø¸Ø§Ù…ÙŠâ€Ø§Ø² واژهâ€Ù‡Ø§ Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª مبهم Ùˆ نيمه Ø´ÙØ§Ù Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø¯. همين ابهاميâ€ÙƒÙ‡ در ترجمه آثار يوناني به عربي وجود دارد، در ترجمه آثار ÙلسÙÙŠ به زبان ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ ÙŠØ§ شرØÙŠ ÙƒÙ‡ بر آنها Ù†ÙˆØ´ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯ نيز موجود است.â€Ø§ÙŠØ§ دانشنامه علايي تالي٠ابن سينا همان وضوØÙŠ Ø±Ø§ دارد كه ترجمه آثار يوناني به زبانهاي اروپايي دارا Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø§Ø´Ù†Ø¯ØŸâ€Ø§ÙŠØ§ كتاب ÙÙ† سماع طبيعي تالي٠ابن سينا كه مرØÙˆÙ… Ù…ØÙ…دعلي ÙØ±ÙˆØºÙŠ Ø¢Ù† را از عربي به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ú¯Ø±Ø¯Ø§Ù†Ø¯Ù‡ است همان Ø´ÙØ§Ùيتي را دارد كه مثلاً ترجمه انگليسي Ùيزيك ارسطو به زبان انگليسي داراست؟ شايد وقت آن رسيده باشد كه از بعضي توهمات ذهني رها شويم Ùˆ كار علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ را جديتر بگيريم.
*امروزه در مقايسه با گذشته ترجمه Ùˆ چاپ متون ÙلسÙÙŠ Ùˆ Ø§Ù†Ø³Ø§Ù†â€Ø´Ù†Ø§Ø³ÙŠ ØºØ±Ø¨ ما را تا ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠ Ø¨Ø§ بنيانهاي Ùكري Ùˆ اجتماعي غرب آشنا ÙƒØ±Ø¯Ù‡ØŒâ€Ø§ÙŠØ§ Ùكر نميâ€ÙƒÙ†ÙŠØ¯ ÙƒÙ‡â€Ø§ÙŠÙ† مسئله (يعني آشنايي با غرب) ما را از شيوه تÙكر ØÙƒÙ…ÙŠâ€ÙŠØ§ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙŠØ§ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ø¯ÙˆØ± كرده باشد؟
ترجمه متون ÙلسÙÙŠ به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ تغيير دادن شيوه تÙكر ما Ù†Ø§Ø¨Ø³Ù†Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. ما به خاطر ساختار Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ØªÙكرمان از متون ÙلسÙÙŠ استنباطهاي غلطي ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ…. آقاي داريوش شايگان كه نامشان بر خواص Ùˆ عوام آشناست در كتاب خودشان بت هاي ذهني Ùˆ خاطره ازلي از كتاب كاسيرر ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبلكي: انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù†Ø§Ù… Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ù†Ø¯ ومطالبي از آن را نقل ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه براي من كه مترجم كتاب به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù‡Ø³ØªÙ… ØÙŠØ±Øª آور است.â€Ø§ÙŠØ´Ø§Ù† همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ Ùˆ در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù‚Ø¯Ø³ÙŠ سير وسلوك ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯. اما كاسيرر در كتاب ياد شده ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯: چون انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙØ§Ù‚د ابزارهاي تØÙ„يلي Ùˆ انتقادي است همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس Ùˆ رمز Ùˆ راز قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ ولي رمز Ùˆ رازي وجود ندارد.
وقتي داريوش شايگان بر داشتتش از كتاب كاسيرر وارونه باشد واي به ØØ§Ù„ خوانندهمیان مایۀ متون ÙلسÙÙŠ. بنده كسان زيادي را Ù…ÙŠâ€Ø´Ù†Ø§Ø³Ù… كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯: اما پس از خواندن آنها ØØ±Ùهاي ÙƒÙ„ÙŠØ´Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù‡Ù…ÙŠØ´Ú¯ÙŠ خود را تكرار ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯.â€Ø§ÙŠÙ† وضع Ø¨ÙŠØ§Ù†Ú¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† است كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را Ø®ÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ú†Ù†Ø¯Ø§Ù† در نميâ€ÙŠØ§Ø¨Ø¯ Ùˆ بر ساخت انديشه اش نيز اثر گذار نيست.ترجمه آثار دكارت را مثال Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù…:â€Ø§ÙŠØ§ ترجمه ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¢Ù†Ù‡Ø§ همان تاثيري را Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§ داشتند كه در تÙكر اروپايي بر جاي گذاشتند؟ مسلماً نه! وقتي ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙŠÙ… ساخت تÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø³Øª يكي از Ù¾ÙŠØ§Ù…Ø¯Ù‡Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† ساخت Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† است كه تÙكر استدلالي برايش اگر Ù…ØØ§Ù„ نباشد لااقل مشكل است، تا Ú†Ù‡ رسد Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡â€Ø§ÙŠÙ† ساخت ذهني بتواند نظامهاي ÙلسÙÙŠ را درك كند Ùˆ به نقد بكشد. تÙكر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما هنوز شكل منطقي Ùˆ سيستماتيك پيدا نكرده است.
*در همين رابطه، برخي براي ارائه شيوه تÙكر در شرق Ùˆ از Ø¬Ù…Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† به تÙكر Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ùˆ ØÙƒÙ…ÙŠâ€Ø´Ø±Ù‚ در برابر تÙكر عقلاني غرب روي Ø¢ÙˆØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ واين دو شيوه را در ØÙƒÙ… جنبه هايي از بيان وجود انساني Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯Ø› لذا مدعي Ú¯Ø´ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯ كه بايد از تÙكر ÙلسÙÙŠ- ØÙƒÙ…ÙŠâ€Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† سخن Ú¯ÙØª نه از تÙكر ÙلسÙÙŠ ناب.â€Ø§ÙŠØ§ شما Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† شيوه نگاه Ùˆ تØÙ„يل معتقديد.
همان گونه كه اقوام Ú¯ÙˆÙ†Ø§Ú¯ÙˆÙ†â€Ø§Ù†Ø¯ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÙŠÙŠ ÙƒÙ‡ Ù…ÙŠâ€Ø¢Ùريند نيز Ù…ØªÙØ§ÙˆØªâ€Ø§Ù†Ø¯. زادگاه تÙكر ÙلسÙÙŠ يونان باستان است. Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† باستان، هند، چين، مصر Ùˆ Ø¨ÙŠÙ†â€Ø§Ù„نهرين تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ- ديني ØØ§ÙƒÙ… بوده است. شايد بتوان Ú¯ÙØª كه هند زادگاه تÙكر Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ- ÙلسÙÙŠ است. تÙكر ØØ§ÙƒÙ… ب رجامعه ما پيش از اسلام تÙكر شديداً Ù…ØªØØ¬Ø± زرتشتي بوده است Ùˆ پس از اسلام Ù†ÙŠØ²â€Ø§ÙŠÙ† تعصب شديد را به اسلام سرايت Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯. براي گريز Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† تعصب ÙˆØªØØ¬Ø±ØŒ بعضي كسان به Ø¹Ø±ÙØ§Ù† روي Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙˆØ±Ù†Ø¯. ولي Ø¹Ø±ÙØ§Ù† بر تÙكر عقلاني استوار نيست بلكه بر Ø§ØØ³Ø§Ø³ تكيه دارد. مولوي ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯: پاي استدلاليان چوبين است.» Ùˆ بارها ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† را با عنوان «ÙلسÙيك» به تمسخر ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ø¯. پس Ø¹Ø±ÙØ§Ù† نيز در عقل ستيزي Ùˆ علم ستيزي همسنگر تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨ÙˆØ¯Ù‡ است. تÙكر ÙلسÙÙŠ Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ù‡Ø¯ بر پايه يك يا چند اصل، نظاميâ€Ùكري براي تبيين امور بر پا دارد. چنين تÙكر سيستماتيكي با ساخت تÙكر ما بيگانه است. شايد بگوييد با نسينا Ùˆ ÙØ§Ø±Ø§Ø¨ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† كا را ÙƒØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. در پاسخ بايد Ú¯ÙØª كه ابن سينا Ùˆ ÙØ§Ø±Ø§Ø¨ÙŠ Ù†ÙŠØ² التقاطي است Ùˆ يكدست Ùˆ همساز نيست. ÙلاسÙÙ‡ Ø§Ø³Ù„Ø§Ù…ÙŠâ€Ø´Ø§Ø±Ø ÙلسÙÙ‡ يوناني Ùˆ بويژه ÙلسÙÙ‡ ارسطو بودند ولي خود نظاميâ€ÙلسÙÙŠ بنا ننهادند.
Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§ شايد Ø°ÙƒØ±â€Ø§ÙŠÙ† نكته، بي ربط نباشد كه دانشمنداني مثل بيروني Ùˆ خيام به رغم نبوغي كه در نجوم Ùˆ رياضيات داشتند ÙØ§Ù‚د آن توانايي Ùكري بودند كه از چارچوب Ø¬Ù‡Ø§Ù†â€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠ Ø§Ø±Ø³Ø·ÙˆÙŠÙŠ- بطلميوسي گاميâ€Ùراتر نهند Ùˆ نظام زمين- مركز يكنار را بگذارند Ùˆ نظريه خورشيد- مركزي را كه قبلاً آريستارخوس اهل ساموس ارائه داده بود اØÙŠØ§ كنند. ولي كوپر Ù†ÙŠÙƒâ€Ø§ÙŠÙ† شجاعت Ùكري را داشت كه نظام زمين- مركزي را مردود بداند. Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه ØØªÙŠ Ø§Ø¨ÙˆØ±ÙŠØØ§Ù† بيروني Ùˆ خيام نيز نتوانستند نوآوري لازم را داشته باشند.
Ú¯ÙØªÙŠÙ… كه زادگاه تÙكر ÙلسÙÙŠ يونان باستان است. Ø¨Ø¹Ø¯Ø§Ù‹â€Ø§ÙŠÙ† ميراث به قرون وسطاي مسيØÙŠ Ù…ÙŠâ€Ø±Ø³Ø¯ Ùˆ شكل Ù…ØªØØ¬Ø±ÙŠ Ù¾ÙŠØ¯Ø§ ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ ØªØ§â€Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡ دكارت ظهور ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ Ùˆ اعلام Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø±Ø¯ كه بايد عقل را از پيشداوريهايي كه آن را تيره Ùˆ تار كرده است پاك كرد Ùˆ بايد عقل را Ù…ØÙƒ قرار داد Ùˆ اعتقادات سنتي Ùˆ مراجعي مانند كتاب مقدس، پاپ، Ùˆ ØÙƒÙˆÙ…ت را كه نيرويي خارج از عقل Ø§Ù†Ø³Ø§Ù†â€Ø§Ù†Ø¯ مردود شمرد Ùˆ به جز عقل خود به چيز ديگري اعتماد نكرد. بادكارت ÙلسÙÙ‡ جديد پا به عرصه وجود ميâ€Ú¯Ø°Ø§Ø±Ø¯ Ùˆ به سلطه Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª در اروپا پايان Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯.â€Ø§ÙŠØ§ هيچ يك از ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† جوامع Ø§Ø³Ù„Ø§Ù…ÙŠâ€Ø¬Ø±Ø¦Øª در Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù† با سنت را داشته است؟ بعضيها ممكن است بگويند ØÙ„اج بر بالاي دار Ø±ÙØª. ولي ØÙ„اج عار٠بود ونه ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ› Ùˆ در تاريك انديشي Ùˆ عقل ستيزي اگر از متشرعين Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÙŠØªØ± نبوده ملايتمر نيز نبوده است. كتابهاي ØÙƒÙ…ÙŠâ€Ù…انند جاويدان خرد ابن مسكويه، سياستنامه خواجه نظام الملك Ùˆ نصيØÙ‡ الملوك غزالي، اندرزنامه Ùˆ كتابهاي امثال Ùˆ ØÙƒÙ… اند نه آثاري ÙلسÙÙŠ مانند كتابهاي جمهوري Ùˆ قوانين اÙلاطون يا كتاب سياست ارسطو يا Ø±ÙˆØ Ø§Ù„Ù‚ÙˆØ§Ù†ÙŠÙ† منتسكيو.
ذهن روشنÙکر ایرانی زندانی اسطوره ها ست Ùˆ ذهنیتی پیش مدرن است. این ذهنیت پیش مدرن را بازنمایی های جمعی ما ایجاد Ù…ÛŒ کنند.
*پس به نظر شما ما هنوز به درك مدرنيته Ù†Ø±Ø³ÙŠØ¯Ù‡â€Ø§ÙŠÙ… Ùˆ Ù†ØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ‡â€Ø§ÙŠÙ… هنوز Ø´Ø§Ù„ÙˆØ¯Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø³ØªÙˆØ§Ø± براي تÙكرمان از قيد اسطوره ÙØ±Ø§Ù‡Ù… سازيم. Ùكر ميâ€ÙƒÙ†Ù… كه بنابراين شما Ø¨ØØ« Ùˆ بررسي درباره ÙلسÙÙ‡ Ùˆ ادبيات پسامدرن در جامعه ما را Ú¯ÙˆÙ†Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨Ø±Ø®ÙˆØ±Ø¯ خردستيزانه با مقولهâ€Ù‡Ø§ÙŠ Ù…Ø¯Ø±Ù†ÙŠØªÙ‡ Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†ÙŠØ¯ Ùˆ آن را Ø¨ØØ«ÙŠ Ø§Ù†ØØ±Ø§ÙÙŠ قلمداد ميâ€ÙƒÙ†ÙŠØ¯ØŸ درست است؟
مدرنيته در كشور ما خود را پيش از انقلاب مشروطه به صورت نوگرايي ديني نشان داد.نوگرايي در دژ تÙكر سنتي شكاÙâ€Ø§ÙŠØ¬Ø§Ø¯ كرد. Ø´ÙƒØ³Øªâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† در برابر روسيه، ورشكستگي جهان كهن را در برابر جهان نو لااقل بر خواص آشكار كرد. Ú†Ø§Ø±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù†Ø¨ÙˆØ¯ Ø¬Ø²â€Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡ Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø±Ø§Ù‡ تجدد در پيش گيرد. انقلاب مشروطه برخاسته از همين نياز بود. اما انقلاب مشروطه پيش رس بود Ùˆ وارداتي. مباني آن ØØªÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ خواص نامÙهوم بود تا Ú†Ù‡ رسد به عوام. Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† مشروطه Ùˆ درصدر آنان شيخ ÙØ¶Ù„ الله نوري درك Ø¯Ø±Ø³Øªâ€ØªØ±ÙŠ Ø§Ø² پيامدهاي قانون گذاري، آزادي خواهي Ùˆ برابري داشتند تا هوادارن مشروطه. همين Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªÙ‡Ø§ سبب شد كه انقلاب مشروطه راديكال نباشد Ùˆ از همان آغاز با ارتجاع سازش كند Ùˆ خواستهâ€Ù‡Ø§ÙŠ Ø§Ø±ØªØ¬Ø§Ø¹ را نيز برآورده سازد. اما هنوز انقلاب مشروطه بر پاهاي خود نايستاده بود كه نيروي تازه Ù†ÙØ³ÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ تخطئه نظام پارلماني Ùˆ دموكراسي به ميدان آمد Ùˆ در جنگ با مدرنيته Ù…ØØ§Ùظه كار Ùˆ Ù†Ø§ØªÙˆØ§Ù†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† به ياري ارتجاع نيرومند Ø´ØªØ§ÙØª.â€Ø§ÙŠÙ† نيروي تازه Ù†ÙØ³ كه ادعاي Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙˆØ¯Ù† هم ميâ€ÙƒØ±Ø¯ ماركسيسم- لنينيسم بود كه دموكراسي را مسخره ميâ€ÙƒØ±Ø¯ Ùˆ نظام پارلماني را Ù¾Ø¯ÙŠØ¯Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¨ÙˆØ±Ú˜ÙˆØ§ÙŠÙŠ Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³Øª. دولت پارلماني را نماينده Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ بورژوازي Ù…ÙŠâ€Ø´Ù†Ø§Ø®Øª Ùˆ آن را وسيله سركوب پرولتاريا Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³Øª. ارتجاع متكي به سنت بود ولي ادعاي Ø¹Ù„Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙˆØ¯Ù† نميâ€ÙƒØ±Ø¯ØŒØ§Ù…ا ÙƒÙ…ÙˆÙ†ÙŠØ³Ù…â€Ø§ÙŠÙ† ادعا را نيز داشت. پيوند ناميمون ارتجاع Ùˆ Ú†Ù¾ از همين هنگام در ØªØ§Ø±ÙŠØ®â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† بسته Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯ÙƒÙ‡ عواقب Ø´ÙˆÙ…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ø§ÙŠ Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† داشته است. هد٠كمونيستâ€Ù‡Ø§ انقلاب سوسياليستي Ùˆ سرنگوني ØÙƒÙˆÙ…ت Ø¨ÙˆØ¯ÙˆÙ…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ†Ø¯ با معجزه برقراري ديكتاتوري پرولتاريا نه تنها عقب ماندگي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠØŒ اقتصادي Ùˆ سياسي Ùˆ Ø§Ø¬ØªÙ…Ø§Ø¹ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† را از ميان ببرند بلكه Ø¨Ù‡Ø´Øªâ€Ø§ÙŠØ¬Ø§Ø¯ كنند. الگوي Ø¢Ù†Ù‡Ø§Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† خصوص ديكتاتوري استالين در شوروي بود وبهشتي كه او در آنجا ساخته بود! البته بعداً الگوي مائر Ùˆ الگوي ششلول بندهاي آمريكاي لاتين جاي الگوي استالين را Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. مدرنيته كه از همان آغاز ورود خود Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† مباني Ù†Ø¸Ø±ÙŠâ€Ø§Ø´ درك نشده بود وشديداً Ù…ØØ§Ùظه كار Ùˆ ترسو بود اكنون ازدو سو مورد ØÙ…له قرار ميâ€Ú¯Ø±Ùت: ارتجاع Ùˆ ماركسيسم- لنينيسم.
اسطورهâ€Ù‡Ø§ÙŠÙŠ ÙƒÙ‡ ماركس Ùˆ انگلس ساخته بودند در غرب به خاطر رشد عقلانيت خريداري Ù†ÙŠØ§ÙØªØ› اما در شرق كه تÙكر Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ØØ§ÙƒÙ… Ø¨ÙˆØ¯â€Ø§ÙŠÙ† اسطوره ها مورد توجه قرار Ú¯Ø±ÙØª. با انقلاب اكتبر1917 جامعه سنتي Ùˆ عقب مانده روسي با مستعمراتش در Ù‚Ùقاز Ùˆ آسياي ميانه زره ماركسيسم – لنينيسم به تن كرد. البته روسيه نسبت Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† Ùˆ كشور آسياي ميانه Ùˆ Ù‚Ùقاز Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØªÙ‡ بود؛ اما نسبت به جوامع غربي، Ø¬Ø§Ù…Ø¹â€Ø§ÙŠ Ø¹Ù‚Ø¨â€Ù…انده Ùˆ سنتي بود. پس از روسيه، جامعه عقبâ€Ù…Ø§Ù†Ø¯Ù‡â€ØªØ± از روسيه يعني چين زره ماركسيسم- لنينيسم را به تن كرد.
اكنون جنگ ميان عقب ماندگي Ùˆ مدرنيته را جنگ ميان سوسياليسم Ùˆ امپرياليسم ناميدند. كشورهاي عقب مانده سوسياليستي كشورهاي عقب مانده Ùˆ مستعمرات غرب را بر ضد غرب شوراندند. اكنون عقب ماندگي كشورها نه تنها پديده زشتي نبود، بلكه عقب ماندگي به عنوان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø¨ÙˆÙ…ÙŠâ€Ø§Ù‚وام تقديس Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯Ø› Ùˆ مدرنيته متهم Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† ميâ€Ú¯Ø±Ø¯ÙŠØ¯ كه ابزار امپرياليستâ€Ù‡Ø§ براي نابودي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÙŠ Ø¨ÙˆÙ…ÙŠâ€Ø§Ø³Øª. Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† ميان مرØÙˆÙ… مصدق زمان نخست وزيري را به دست ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ø¯ Ùˆ شعار ملي كردن شركت Ù†ÙØª را سر Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ وتب غرب ستیزی را در Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† بالا Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ø¯. وجه Ø§Ø´ØªØ±Ø§Ùƒâ€Ø§ÙŠÙ† سه جريان ارتجاع، ØØ²Ø¨ توده Ùˆ جبهه Ù…Ù„ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† بودكه همه غرب ستيز بودند وغرب را مسبب همه عقب Ù…Ø§Ù†Ø¯Ú¯ÙŠÙ‡Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† Ùˆ شرق Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯. سازمانهاي ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙŠØŒÙƒÙ‡ خصلت اصليشان بيگانه ستيزي است، نام جبهه ملي(National front) را بر خود ميâ€Ú¯Ø°Ø§Ø±Ù†Ø¯Ø¢ÙŠØ§ مصدق Ùˆ ديگر رهبران جبهه Ù…Ù„ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† عنوان را از سازمانها ÙŠ ÙØ§Ø´ÙŠØ³ØªÙŠ ØºØ±Ø¨ÙŠ اخذ ÙƒØ±Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ يا نه، موضوعي است كه بنده Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ù…. ولي مسلم است كه مصدق ليبرال به معناي غربی نبود كه خواهان برقراري دولتي لائيك مبتني بر نظام پارلماني Ùˆ متكي بر قوانين موضوعه باشد. او Ù…ØØ§Ùظه كار وسنت پرست بود نه سنت ستيز Ùˆ هوادار مدرنيته.ذهنیت مصدق ،ذهنیتی اسطوره ای Ùˆ عقب مانده بود مانند ذهنیت مهندس بازرگان.با مصدق هد٠انقلاب مشروطه Ú©Ù‡ اخذ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تمدن غربی بودبه گور سپرده شد Ùˆ رویارویی با غرب جای آن را Ú¯Ø±ÙØª. روشنÙکران ما همیشه از سیاستمدارانی پشتیبانی کرده اند Ú©Ù‡ خواهان رویارویی با غرب بوده اند. ما شاهد موضع گیری های ماورای ارتجاعی جبهۀ ملی در مقاطع گوناگون بوده ایم.شايد مصدق بيشتر ØªØØª تاثير موسوليني بود تا استالين. پايگاه طبقاتي جنبش ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù…،خرده بورژوازي است Ùˆ مصدق نيز به خرده بورژوازي تكيه ميâ€ÙƒØ±Ø¯. با ملي شدن شركت Ù†ÙØª ذهن اسطوره Ø³Ø§Ø²â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø¯Ø± Ø®ØµÙˆØµâ€Ø§ÙŠÙ† واقعه نه چندان مهم اسطورهâ€Ù‡Ø§ÙŠ Ø¹Ø¬ÙŠØ¨ Ùˆ غريبي ساخت.پیروان مصدق، سقوط او را «هبوط » از بهشت Ù…ÛŒ دانند.
اكنون نبرد با غرب Ùˆ با مدرنيته را سه جريان دنبال ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯: نيروهاي سنتي، پيروان مصدق Ùˆ نيروهاي Ú†Ù¾. شاه هم ميâ€Ú¯Ùت:من«پدر ملتم» Ùˆ قانون اساسي را قبول ندارم زيرا منطبق با مقاميâ€ÙƒÙ‡ شاه در جامعه Ø³Ù†ØªÙŠâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† داشته است نيست؛ Ùˆâ€Ø§ÙŠÙ† قانون اساسي از قانون اساسي بلژيك Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شده است. Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه همه، دموكراسي ليبرالي را مردود Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯. اصلاپيش از انقلاب كسي درباره دولت لائيك Ùˆ جامعۀ لائيك Ø¨ØØ« نميâ€ÙƒØ±Ø¯. شايد Ø§ØµÙ„Ø§Ù‹â€Ø§ÙŠÙ† Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª را كسي نشنيده بود. همه Ø¨ØØ«Ù‡Ø§ بر سر مبارزات ضد استعماري Ùˆ ضد امپرياليستي بود. رژيم گذشته نيز غرق در شكوه Ùˆ جلال دورۀ هخامنشي بود. مثلاً جشن دو هزار Ùˆ پانصد ساله شاهنشاهي ميâ€Ú¯Ø±Ùت اما تاريخ دو هزار Ùˆ پانصد ساله شاهنشاهي خود يكي از بزگترين دروغهاي تاريخي است ÙƒÙ‡â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø³Ø§Ø®ØªÙ‡ است. كشوري كه در پيش از اسلام چندين قرن زير سلطه سلوكيان بوده است Ùˆ پس از سقوط ساسانيان چندين قرن زير سيطره اعراب به سر ميâ€â€Ø¨Ø±Ø¯Ù‡ Ùˆ پس از سقوط امپراتوري عرب زير يوغ تركهاي آسياي ميانه قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، از Ú†Ù‡ تاريخي Ùˆ Ú†Ù‡ تداوم تاريخي Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ سخن بگويد؟ از كدام استقلال Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ داد سخن بدهد؟ د رچنين ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ ÙƒÙ‡ نيروهاي مختل٠اجتماعي Ùˆ سياسي ساخته بودند چگونه Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯ از دموكراسي، ØÙ‚وق بشر،تØÙ…Ù„ عقايد Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØŒ Ùˆ مداراي ديني سخن Ú¯ÙØªØŸâ€Ø§ÙŠÙ† ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø¢ÙƒÙ†Ø¯Ù‡ از Ù†ÙØ±Øª به غرب Ùˆ هرچه غربي است انقلاب سال 57 را پديد آورد. رژيم شاه مظهر وابستگي به غرب Ùˆ غربزدگي شناخته Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯. گرچه رژيم شاه در جنگ با مدرنيته خود در كنار ساير نيروها قرار داشت ولي بعضي مظاهر مدرنيته، البته به شكل بسيار Ù…ØØ§Ùظه كارانه،اجازه تجلي پيدا ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯. شاه Ùقط ارتشي مدرن Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ø³ØªØŒØ§Ù…ا مباني نظري مدرنيته را نميâ€Ù¾Ø°ÙŠØ±Ùت.مدرنیتۀ شاه Ùˆ رضا شاه مدرنیتۀ ساختاری بود یعنی نهاد های مدرن مانند دبستان Ùˆ دبیرستان Ùˆ دانشگاه وآرتش ودوایر دولتی ایجاد شدند؛ اما ذهنیت مدرن یا سکولار بطور گسترده در جامعۀ ایران نهادینه نشد؛همچنان Ú©Ù‡ در ترکیه نهادینه نشده است. با پيروزي انقلاب، نيروهاي سنتي Ùˆ Ú†Ù¾ Ùˆ پيروان مصدق با مسائلي رو به رو شدند كه در خواب هم Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯ÙŠØ¯Ù†Ø¯. رژيم گذشته را از ميان برده بودند اما با روشهاي سنتي هم Ù†Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯ جامعه را اداره كرد. كم كم كمونيستها Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØªÙ†Ø¯ كه تصوراتشان منطبق با واقعيت نيست. مصدقي ها ديدندكه با قطع يد Ø§Ø³ØªØ¹Ù…Ø§Ø±Ú¯Ø±Ø§Ù†ØŒâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù† بهشت نشده است. نيروهاي سنتي،با مسائلي روبه رو شدند كه در كتابهاي قدما نيامده بود،بنابراين راه ØÙ„ÙŠ براي آنها در دست نداشتند. ÙØ¶Ø§ÛŒ قبل از انقلاب از ميان Ø±ÙØªÙ‡ بود.
علي نوشت
در تعري٠سكولار آمده است جدائي دين از سياست
علت اينكه عده اي طبل جدائي دين از سياست را مي زنند از Ø¯ÙˆØØ§Ù„ خارج نيست يا نا كارمدي دين در ØÙ„ مشكلات بشري است! ويا دين مزاØÙ… سياست مداران زور Ú¯Ùˆ ميباشد در ØØ§Ù„ت دوم طبيعي است كه دين با طبيعت زور گويان سازگاري ندارد ولي مسئله اي كه مي خواهيم بررسي نمائيم علل ناكارامدي دين در مشكلات بشري است
تنها چيزي كه ناكارمدي دين را در ديدگاه سكولاريسم نمايان مي كند برداشت غلت از دين است چون در ديدگاه مردم قشري مشكلات بشر از اول خلقت در دين گنجانيده شده است كار را به جائي برده اند كه مي گويند تمام اختراعات بشر نيز در دين گنجانيده شده است وبعد نمي توانند مشكلات خود را از دين استخراج كنند مي گويند دين ناكارآمد است و بايد كنار گذاشت و قضيه سكولار پيش مي آيد و اين يك طر٠قضيه است !
دينداران براي رهائي از اين نابساماني مي بايستي تعري٠جامعي از دين داشته باشند Ùˆ تا Ø¨ØØ§Ù„ تعريÙÙŠ جامع از دين نشده است Ùˆ برداشتهاي كنوني از دين نيز با خلقت بشر Ùˆ رسالت پيام آوران هم خواني ندارد
اولا هيچ پيام آوري براي بشر از اختراعات Ùˆ تكنولو‌â€Ú˜ÙŠ ØµØØ¨Øª نكرده اند Ùقط دو پيام براي بشر داشته اند يكي اينكه خدائي هست Ùˆ دوم اينكه بعد از اين دنيا دنياي ديگري وجود دارد Ùˆ از طرÙÙŠ غايت خلقت بشر چنين اقتضاء نمي كند كه تمام برنامه هاي او از قبل طراØÙŠ Ø´Ø¯Ù‡ باشند