جامعه ¬شناسی Øقوق*
):ماکس وبر ـ ترجمه¬ یدالله موقن
در اسلام، لااقل در ØرÙØŒ هیچ قلمروی از زندگی نیست Ú©Ù‡ قانون سکولار secular law)) بتواند در آن مستقل از موازین مقدس اØکام شرعی Ø´Ú©Ù„ بگیرد. در واقع، Øقوق هلنی Ùˆ رومی به¬طور گسترده ¬ای به قوانین اسلامی راه یاÙتند Ùˆ پذیرÙته شدند. اما رسماً ادعا می¬شود Ú©Ù‡ تمامی مجموعۀ Øقوق خصوصی یا تÙسیری از قرآن ¬اند Ùˆ یا از طریق قوانین عرÙÛŒ تدوین شده¬اند. پس از سقوط خلاÙت امویان Ùˆ استقرار Øکومت عباسیان اصول نظریۀ شاه ــ موبد (Caesaro- papist) آیین زردشتی٠دورۀ¬ ساسانیان به نام بازگشت به سنت مقدس به اسلام انتقال یاÙت. منزلت قانون مقدس در اسلام مثا Ù„ بارزی جمه¬ قانون اسلامی (تسنن):
جامعه ¬شناسی Øقوق*
ماکس وبر ـ ترجمه¬ یدالله موقن
قانون اسلامی (تسنن):
در اسلام، لااقل در ØرÙØŒ هیچ قلمروی از زندگی نیست Ú©Ù‡ قانون سکولارsecular law)) شرعی Ø´Ú©Ù„ بگیرد. در واقع، Øقوق هلنی Ùˆ رومی به¬طور گسترده ¬ای به قوانین اسلامی راه یاÙتند Ùˆ پذیرÙته شدند. اما رسماً ادعا سکولارsecular law)) بتواند در آن مستقل از موازین مقدس اØکام می¬شود Ú©Ù‡ تمامی مجموعۀ Øقوق خصوصی یا تÙسیری از قرآن ¬اند Ùˆ یا از طریق قوانین عرÙÛŒ تدوین شده¬اند. پس از سقوط خلاÙت امویان Ùˆ استقرار Øکومت عباسیان اصول نظریۀ شاه ــ موبد (Caesaro- papist) آیین زردشتی٠دورۀ¬ ساسانیان به نام بازگشت به سنت مقدس به اسلام انتقال یاÙت. منزلت قانون مقدس در اسلام مثا Ù„ بارزی است از اینکه قانون مقدس [= شرع] به Ú†Ù‡ شیوه ¬ای در درون دین¬ مرسلی Ú©Ù‡ کتاب آسمانی دارد عمل می¬کند. در خود قرآن قواعدی (البته نه چندان زیاد) از قوانین تشریعی وجود دارند (مانند الغای منع ازدواج مرد با زن پسرخوانده¬ اش، آزادیی Ú©Ù‡ [Øضرت ] Ù…Øمد خود را از آن برخوردار کرد). اما منشأ مجموعۀ دستورالعمل های Øقوقی متÙاوت است. یکی از آنها «Øدیث» نام دارد Ú©Ù‡ Ùرازها یی از اعمال واقوال پیامبر¬اند Ú©Ù‡ اصالت هر یک از آنها متکی به سلسله¬ راویان شناخته شده است Ùˆ نهایتاً به نقل Ø´Ùاهی معاصران پیامبرمنتهی می¬شود. (زنجیره اسناد Øدیث بویژه باید به صØابه¬ راستین [Øضرت] Ù…Øمد ختم شود.) همه¬ دستورالعمل ها، به¬سبب همین سلسله ¬ راویان Øدیث، به طور Ø´Ùاهی انتقال یاÙته یا ادعا می¬شود Ú©Ù‡ به¬طور Ø´Ùاهی منتقل شده¬اند. این دستورالعمل¬ ها سنت را تشکیل می¬دهند Ú©Ù‡ این سنت، تÙسیری از خود قرآن نیست بلکه در کنار قرآن قرار می¬ گیرد. قدیمی¬ترین بخش¬های این سنت عمدتاً از دوره¬ پیش از اسلام Ùˆ به ¬ویژه از قوانین٠عرÙی٠مدینه استخراج شده ¬اند Ùˆ جمع¬آوری Ùˆ تدوین آنها رادر قالب سنت به مالک بن¬انس نسبت می¬دهند. اما نه قرآن Ùˆ نه سنت هیچ یک به خودی خود منبع قوانینی نیست Ú©Ù‡ قاضیان به کار Ù…ÛŒ ¬بندند. منبع مورد استناد قاضیان عمدتاً Ùقه است Ú©Ù‡ این Ùقه نتیجه تلاش¬های نظری مکاتب Øقوقی است Ùˆ مجموعۀ اØادیثی است Ú©Ù‡ یا طبق Ù…Ùسنَد (مؤلÙ) یا طبق موضوع (مصنÙ) مرتب شده اند. کار شش تن از این مؤلÙان پیکره اØکام شرعی سنتی را تشکیل می¬دهد. Ùقه شامل اØکام اخلاقی Ùˆ نیز دستورالعمل ¬های Øقوقی است Ùˆ با تدوین قانون ØŒ بخش عمده آن کهنه Ùˆ منسوخ شده¬ است. تدوین قوانین٠اسلامی بر پایۀ این اعتقاد صورت گرÙت Ú©Ù‡ رسماً نیروی کاریزمایی یعنی نیروی پیامبری٠Ùقضایی (juridical prophetic power) در تÙسیر قرآن [= اجتهاد]پس از قرن Ù‡Ùتم یا هشتم هجری (Ú©Ù‡ مطابق است با قرن سیزدهم یا چهاردهم میلادی) از میان رÙته است. این اعتقاد با اعتقاد کلیسای مسیØÛŒ Ùˆ یهودیت Ú©Ù‡ مبتنی براختتام عصر پیامبری است مشا به است. پیامبرانÙ٠٠قانون (the prophets of the law) [= مجتهدان٠Ù] عصر کاریزمایی هنوز هم به مثابۀ¬ آلت٠وØÛŒ ٠قضایی (agents of juridical revelation) شناخته می¬شوند. اما Ùقط مؤسسین چهار مکتب٠Øقوقی (یا مذهب) [= ائمه¬ی چهارگانه¬ اهل سنت]ØŒ بر ØÙ‚ ( orthodox ) شناخته شدند Ùˆ رسمیت کامل به دست آوردند. پس از اختتام عصر اجتهاد Ùقط مقلدان باقی ماندند Ùˆ قانون Ø´Ú©Ù„ کاملاً ثابت Ùˆ تغییرناپذیری یاÙت. اختلا٠میان مذاهب چهارگانۀ Ùقهی در وهلۀ نخست بر سر اجزای تشکیل¬دهندۀ سنت Ùˆ نیز روش¬های تÙسیر بود Ùˆ همین Ú©Ù‡ قانون، Ø´Ú©Ù„ ثابتی یاÙت این اختلاÙ¬ها بیش از پیش Ø´Ú©Ù„ متØجرانه ای پیدا کردند. Ùقط مذهب Øنبلی Ú©Ù‡ پیروان اندکی داشت هرگونه بدعتی را مردود می¬شمرد یعنی هر قانون جدید، هر Øدیث جدید Ùˆ هرگونه طرØÛŒ را برای تÙسیر عقلی [قرآن Ùˆ اØادیث] رد می¬کرد. از این¬رو- Ùˆ نیز به علت اصل تشریعی Ù (1 ) Coge intrare- مذهب Øنبلی از دیگر مذاهب Ù [اهل سنت]ØŒ Ú©Ù‡ دراصل نسبت به یکدیگر مدارا نشان می¬دادند، جدا شد.اختلا٠این مذاهب به نقش علم Øقوق در پیدایش قانون جدید مربوط است. مذهب مالکی برای زمانی دراز در Ø¢Ùریقا Ùˆ عربستان غلبه داشته است وچون درمدینه Ú©Ù‡ قدیمی ترین مرکزاسلام است ظهورکرد، همچنان Ú©Ù‡ انتظارمی¬رود، برای تلÙیق قوانین٠پیش Ù€ اسلامی ٠مدینه با قوانین٠اسلامی مانعی در برابر خود نمی¬دید. اما مذهب مالکی بیش از مذهب ØÙ†ÙÛŒ پایبند سنت است. مذهب ØÙ†ÙÛŒ در عراق ظهور کرد Ùˆ به همین سبب عمیقاً متأثر از Øقوق بیزانسی است. نقش مذهب ØÙ†ÙÛŒ به ¬ویژه در دربار خلÙای عباسی Øائز اهمیت بوده Ùˆ هنوز هم مذهب رسمی ترکیه Ùˆ مذهب غا لب در مصر است. به نظر می¬آید مذهب ØÙ†ÙÛŒ Ú©Ù‡ با اÙکار دربار خلیÙÙ‡ از نزدیک تماس داشته است، کار عمده¬اش در علم Øقوق توسعۀ ¬ Ùنون تجربی Øقوقدانان اسلامی باشد Ú©Ù‡ از طریق به کارگیری قیاس Øاصل می¬شود. اصØاب ٠ابوØÙ†ÛŒÙÙ‡ را اصØاب رأی نیز می¬گویند؛ زیرا اعتقاد دارند Ú©Ù‡ در کنار تÙسیری از قرآن Ú©Ù‡ مورد قبول قرار گرÙته است Øقوقدان به خاطر تعلیماتی Ú©Ù‡ دیده است می¬تواند رأی خود را منشأ مستقلی برای [ابداع] قانون بداند(2). مذهب شاÙعی Ú©Ù‡ در بغداد ظهور کرد Ùˆ در عربستان جنوبی Ùˆ مصر Ùˆ اندونزی شیوع یاÙت نه Ùقط با این خصوصیت مذهب ØÙ†ÙÛŒ مخال٠است، یعنی مخال٠نقشی است Ú©Ù‡ مذهب ØÙ†ÙÛŒ برای رأی مجتهد قائل است، بلکه مخال٠اخذ قوانین خارجی نیز هست. مذهب شاÙعی همچنین مخال٠روش انعطا٠¬پذیر مذهب مالکی نسبت به سنت است، از این نظر مذهب شاÙعی به سنت ÙˆÙادارتر است؛ اما به خاطر پذیرÙتن تعداد زیادی از اØادیث٠ضعیÙØŒ خود به نتایجی مشابه مذهب مالکی رسیده است. نزاع میان اصØاب٠Øدیث، یعنی سنت ¬پرستان٠مØاÙظه ¬کار، Ùˆ اصØاب٠Ùقه، یعنی Øقوقدانان خردگرا، در سراسر تاریخ قانون اسلامی ادامه داشته است.
قانون مقدس اسلام سراسر «قانون Ù"قاضیان" [= Ùقه] است». اعتبار آن بر اجماع عام متکی است Ú©Ù‡ در عمل عبارت است از مواÙقت پیامبران ٠قانون یا Øقوقدانان٠بزرگ [= Ùقها] با یکدیگر. به غیر از معصومیت٠پیامبر،Ùقط مجموعۀ اجماع¬ رسماً معصوم [یا لغزش¬ناپذیر] شناخته می¬شوند. قرآن Ùˆ سنت صرÙاً منابع تاریخی اجماع به¬ شمار می¬آیند. اما [در امور قضایی]ØŒ قاضیان نه به قرآن Ùˆ سنت بلکه به مجموعه¬ اجماع¬ رجوع می¬کنند Ùˆ اجازه ندارند Ú©Ù‡ مستقلاً متون مقدس یا سنن را تÙسیر کنند. Øقوقدانان اسلامی در وضعی مشابه Øقوقدانان رومی قرار داشته¬ اند Ùˆ به¬ ویژه سازمان مدارس آنان یادآور سازمان Øقوقدانان رومی است. Ùعالیت¬های قضات اسلامی، هم مشاوره در امور قضایی را شامل می¬شود Ùˆ هم تعلیم به طلاب. چون Ùقها، هم با اØتیاجات عملی مراجعان [Ùˆ اصØاب دعوا] آشنا می¬شده¬اند Ùˆ هم با نیازهای عملی تدریس، از این رو طبقه¬ بندی منظم [مسائل] را ضروری یاÙته¬ اند. اما از زمانی Ú©Ù‡ دوره¬ اجتهاد به سر رسیده، Øقوقدانان موظ٠بوده¬اند Ú©Ù‡ از روش¬های٠تÙسیری٠ثابت Ùˆ تغییرناپذیر Ú©Ù‡ ائمه¬ مذاهب٠[چهارگانه¬ اهل سنت] برقرار ساخته¬اند، Ùˆ نیز از شروØÛŒ Ú©Ù‡ مرجع شناخته شده¬اند پیروی کنند؛ Ùˆ این دو، هرگونه آزادی در تÙسیر را از آنان سلب می¬کند. در دانشگاه¬ های رسمی مانند دانشگاه الازهر قاهره Ú©Ù‡ در مدارس آن نمایندگان هر چهار مذهب [اهل سنت] Øضور دارند، تØصیل به از برکردن طوطی¬وارعقاید ثا بت Ùˆ تغییرناپذیرمØدود می¬شود.بعضی ازخصوصیات اساسی تشکیلات اسلامی ــ مانند Ùقدان شوراها [ÛŒ کلیسایی] ونیزنبودن مرجعیت٠معصوم [یا خطاناپذیر] مانند آن¬چه [کاتولیک¬ها] برای مقام پاپ قایل¬اند ــ سبب شده است Ú©Ù‡ قانون مقدس اسلام در جهتی پیش برود Ú©Ù‡ به متØجر شدن «قانون Ùقها» بینجامد. اما درعمل، کاربرد مستقیم قانون مقدس [= شرع] Ùقط به بعضی از نهادهای اساسی Ù…Øدود می¬شد Ú©Ù‡ در Øوزه¬¬ی قانون ماهوی قرار داشتند Ùˆ این قانون از قانون ٠شرعی ٠قرون وسطای Ù [مسیØÛŒ] Ú©Ù…ÛŒ جامع تر بود. اما ادعای سنت مقدس مبنی بر جهان¬شمول بودن منجر به این شد Ú©Ù‡ یا با گرÙتن Ùتوا از بدعت¬های اجتناب¬ناپذیر Øمایت شود- Ú©Ù‡ تقریباً در هر مورد خاصی می¬توان آن را به دست آورد، گاهی اوقات از روی ØÙسن نیت Ùˆ بعضی مواقع نیز با نیرنگ Ùˆ Øیله ØŒ Ùˆ یا آن¬که برای مشروعیت بخشیدن به بدعت¬ها از مجادلۀ¬ چهار مذهب رقیب٠اهل سنت بر سر یاÙتن راه¬ ØÙ„ÛŒ برای مسائل در قالب شرع سود جست. نتیجه¬ این عوامل به اضاÙÛ€ نارسایی ٠عقلانیت٠صوری٠Ùاندیشه Øقوقی منجر به این شد Ú©Ù‡ وضع قوانین به شیوه¬ ای منظم Ú©Ù‡ هد٠آن یکدستی Ùˆ سازگاری Ù [دستورالعمل¬های Ù] Øقوقی باشد، در اسلام غیرممکن شود. قانون مقدس را نه می¬شد به رسمیت نشناخت Ùˆ نه می¬شد به رغم Ø¬Ø±Ø Ùˆ تعدیل¬های بسیار¬ی Ú©Ù‡ در آن صورت گرÙته بود، به مرØله ¬ اجرا گذاشت. در اسلام مانند نظام [قضایی] روم، قاضیان یا اصØاب دعوا، اگر وضع ایجاب می¬کرد، می¬توانستند ازمÙتی¬ها Ú©Ù‡ در رأس آنان شیخ¬الاسلام قرار داشت ،بخواهند Ú©Ù‡ ØÚ©Ù… کنند Ùˆ آنها نیز رسماً اجازۀ چنین کاری را داشتند. اØکام صادره از سوی آنان لازم¬الاطاع بود. اما ØÚ©Ù… هر Ù…Ùتی با ØÚ©Ù… Ù…Ùتی دیگر Ùرق می¬کرد؛ Ùˆ مانند مطالبی Ú©Ù‡ غیبگویان بدون ارائۀ دلیل Ùˆ برهان بر زبان جاری می¬کنند، Ù…Ùتیان نیز برای اØکام صادره¬ خود هیچ¬گونه دلیل عقلی اقامه نمی¬کردند. بدین ترتیب، آنان به جای آن¬که قانون مقدس را اندکی عقلانی¬ تر کنند، غیرعقلانی بودن آنرا واقعاً تشدید می¬کردند.
قانون مقدس اسلام به منزلۀ¬ قانون٠٠یک گروه دارای مقام Ùˆ منزلت [= امت اسلامی] Ùقط در مورد مسلمانان به کار می¬رود نه غیر مسلمانان٠مطیع ٠مسلمانان. به همین علت، قوانین٠خاص به Øیات خود ادامه داده¬اند. قوانین Ùخاص، نه Ùقط قوانین٠Ùاقلیت¬هایی¬ ست Ú©Ù‡ وجودشان تØمل شده است [مانند اهل کتاب]ØŒ Ú©Ù‡ این امتیاز- هم جنبه ¬هایی مثبت دارد Ùˆ هم جنبه ¬هایی منÙÛŒ- بلکه این قوانین٠Ùخاص شامل قوانین Ù…ØÙ„ÛŒ Ùˆ شغلی نیز می¬شوند. گرچه ادعا می¬شود Ú©Ù‡ این قاعده Ú©Ù„ÛŒ دارای اعتبار مطلق است Ú©Ù‡ «قانون٠٠خاص بر قانون ٠عمومی غالب است»، اما هر جا Ùˆ هر وقت Ú©Ù‡ این قوانین خاص مغایر با موازین مقدس اسلام بودند کاربردشان مورد تردید قرار می¬گرÙت. از این گذشته خود موازین مقدس شرع نیز همواره دستخوش تÙسیرهای متعارض بودند. قوانین اسلامی در مورد تجارت از قواعد٠دوره¬ متأخر باستان Ú©Ù‡ متشکل از دستورالعمل¬های٠مختل٠است تØول یاÙتند Ùˆ مغرب زمین نیز تعداد نه چندان زیادی از آنها را مستقیماً اخذ کرد. اما در خود اسلام اعتبار این موازین [یا دستورالعمل¬های] تجاری از اجرای اصول Ù…ØÚ©Ù… نظام ٠قضایی Ùعقلانی ناشی نمی¬شدند. ضامن [اجرای] موازین تجارت چیزی جز شراÙت بازرگان Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ اعتبار او در بازار نبود. سنت¬های مقدس به جای آن¬که موجب پیشبرد این نهادهای خاص¬گرایانه شوند آنها را تهدید می¬کردند. وجود این نهادها وعرÙ¬ها برخلا٠شرع بود.
چنین مانعی در راه یکدست Ùˆ به سامان کردن قوانین، نتیجه ¬ طبیعی وضعی است Ú©Ù‡ در آن اعتبار قانون مقدس یا سنت٠تØول¬ناپذیر جدی گرÙته می¬شود؛ مانند وضعی Ú©Ù‡ در چین Ùˆ هند Ùˆ کشورهای اسلامی وجود داشته است. در اسلام Øتی Øقوق شخصی Ùقط در مورد [پیروان چهار] مذهب٠بر ØÙ‚ به کار می¬رود؛ به همان شیوه ای Ú©Ù‡ زمانی Øقوق شخصی به منزلۀ بخشی از قوانین عوام (folk laws) در امپراتوری کارلووَن¬ژنی (Carlovingian) به کار بسته می¬شد. در اسلام کاملاً غیرممکن بوده است Ú©Ù‡ قانون سرزمین (lex terrae) Ø¢Ùریده شود؛ مانند مقامی Ú©Ù‡ قانون٠عرÙÛŒ) (Common law از زمان کشورگشایی نورمن¬ها به¬دست آورده Ùˆ از زمان سلطنت هانری دوم قانون رسمی شده¬ است. در واقع ØŒ در عصر Øاضر در همه¬ امپراتوری¬های بزرگ اسلامی دو نظام قضایی دوشادوش یکدیگر وجود دارند، یکی شرعی Ùˆ دیگری عرÙی، هم Øاکم شرع وجود دارد Ùˆ هم دادستان؛ Ùˆ اØکام شرع در جوار قوانین عرÙÛŒ قرار دارند. همچنان Ú©Ù‡ مجموعه قوانین عرÙÛŒ در سلسله پادشاهان کارلووَن¬ژنی شیوع یاÙت Ùˆ غالب شد. قانون عرÙÛŒ هم از زمان خلÙای اموی شروع به گسترش کرد Ùˆ هرچه قانون مقدس [= شرع] متØجر تر می¬شد قانون عرÙÛŒ نسبت به آن اهمیت بیشتری کسب می¬کرد. دادگاه¬های٠عرÙÛŒ موظ٠بودند Ú©Ù‡ قوانین عرÙÛŒ را به کار ببندند. این دادگاه¬ها در همه امور ØÙ‚ قضاوت دارند مگر آنهایی Ú©Ù‡ به قیمومیت، ازدواج، ارث، طلاق Ùˆ تا Øدودی زمین¬های دایر Ùˆ بعضی جنبه ¬های دیگر قوانین ارضی مربوط می¬شوند. دادگاه¬ های عرÙÛŒ به هیچ وجه طبق منهیات قانون مقدس قضاوت نمی کنند بلکه طبق عر٠٠مØÙ„ ØÚ©Ù… می¬کنند؛ زیرا، بر اثر مداخله¬ مداوم موازین شرعی Øتی از تدوین وتنظیم قوانین عرÙÛŒ ممانعت به عمل آمده است. از این رو، تدوین قوانین ترکیه Ú©Ù‡ در سال 1869 آغاز شد، تدوین قوانین به معنای واقعی نیست بلکه Ùقط گردآوری موازین Ùقه ØÙ†ÙÛŒ است. بعداً ملاØظه خواهیم کرد Ú©Ù‡ چنین وضعی Ú†Ù‡ پیامدهای مهمی برای سازمان اقتصادی در برداشته است.
قوانین ایران (تشیع)
در ایران Ú©Ù‡ مذهب شیعه، مذهب رسمی است غیرعقلانی بودن ٠قانون مقدس بیشتر است چون تشیع Øتی Ùاقد پایه ¬های Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ است Ú©Ù‡ سنت [در چهار مذهب تسنن] ارائه می¬دهد. اعتقاد به امام غایب Ú©Ù‡ در نظریه¬ رسمی معصوم شناخته می¬شود جانشین ضعیÙÛŒ برای سنت است. شاه Ú©Ù‡ از دیدگاه مذهب شیعه Ùرمانروایی غاصب Ùˆ جایر (3)است، قضات را «تأیید» می¬کند Ùˆ ناچار است Ú©Ù‡ به توقعات متنÙذین Ù…ØÙ„ÛŒ توجه Ùوق¬العاده¬ای مبذول دارد. «تأیید» قضات از سوی شاه به معنای «نصب» آنان از طر٠وی نیست بلکه بیشتر اعلام قبولی ٠داوطلبان Ù [مَسنَد قضا] است Ú©Ù‡ در مدارس دینی درس خوانده Ùˆ Ùارغ¬التØصیل شده¬اند. Øوزه¬های قضایی وجود دارند اما Øدود اموری Ú©Ù‡ قاضی صلاØیت قضاوت در مورد آنها را دارد مشخص نیست Ùˆ به همین علت اصØاب دعوا می¬توانند از میان قاضیان Ú©Ù‡ رقیب یکدیگر به شمار می¬آیند هرکس را Ú©Ù‡ بخواهند برگزینند. بدین ترتیب خصلت٠کاریزمایی ٠این پیامبران ٠قضایی (Juridical Prophets) [= Ùقها] Ø¨Ù‡Â¬ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¢Ø´Ú©Ø§Ø± می¬گردد. Ùرقه¬گرایی (sectarianism) شدید شیعه Ù€ Ú©Ù‡ بر اثرمیراثی Ú©Ù‡ از تعصب٠زردشتی بدورسیده شدیدتر نیز شده است Ù€ هرگونه داد وستدی را با غیرمسلمان ،که او را نجس می¬داند، Øرام می¬شمرد. امااین قرنطینۀ دینی Ú©Ù‡ قانون مقدس Ù…ÛŒ طلبد سرانجام از طریق «کلاه شرعی» تقریباً به ¬طور کامل کنار گذاشته شده است Ùˆ بدین ترتیب Ù†Ùوذ قانون مقدس در قلمرو همه¬ Ùعالیت¬هایی Ú©Ù‡ به نوعی پیامد اقتصادی Ùˆ سیاسی در بر دارند به ¬طور Ùزاینده¬ای Ú©Ù… می¬شود. در قلمرو امور سیاسی عقب¬نشینی قانون مقدس بدین طریق صورت گرÙته است Ú©Ù‡ مراجع شیعه با صدور Ùتاوی Ùˆ با استناد به آیاتی از قرآن ØŒ مشروطیت را توجیه کرده¬اند. اما به رغم این¬ها، Øتی امروزه نیز Ù†Ùوذ تئوکراسی در Øیات اقتصادی جامعه Ú©Ù… نیست. گرچه Øیطۀ¬ Ù†Ùوذ تئوکراسی کاهش یاÙته است اما هنوز هم Ù†Ùوذ عنصر تئوکراتیک به اضاÙÛ€ ویژگی¬های عجیب وغریب ٠پاتریمونیال ٠شرقی در Ùعالیت¬های اقتصادی Øائز اهمیت بسیار است. در این¬جا نیز مانند جاهای دیگراین امر کمتر به Ù…Øتوای تشریعی (positive) موازین قانون مقدس ارتباط می¬یابد تا به رویه¬ های Øاکم بر نظام قضایی ٠شیعه Ú©Ù‡ نظرش معطو٠به مادۀ material) ( دادرسی است نه به مقررات٠صوری٠Ù(formal regulation) مناÙع ٠متنازع . قاضی Øتی در مواردی Ú©Ù‡ موضوع دادرسی مربوط می¬شود به مایملک واقعی Ú©Ù‡ جزو ØÙ‚ قضاوت او قرار دارد بر پایه¬ عرÙیات Ùˆ رسوم Ù…ØÙ„ (equity) رأی می¬دهد Ùˆ ØÚ©Ù… صادر می¬کند. وجود چنین ملاØظاتی [یعنی در نظر گرÙتن عر٠و رسم Ù…ØÙ„] ØŒ در جاهایی Ú©Ù‡ قانون تدوین نشده ،همیشه Ù…Øتمل است. از این¬رو پیش¬بینی اØکام صادره از سوی قاضی٠دادگاه ممکن نیست. تا زمانی Ú©Ù‡ دادگاه¬های٠شرع در خصوص مسائل ارضی ØÙ‚ قضاوت داشته باشند بهره ¬گیری سرمایه¬دارانه از زمین غیرممکن است؛ مانند وضعی Ú©Ù‡ در تونس وجود دارد. گرچه مناÙع سرمایه ¬دار برای ازمیان بردن این شیوۀ قضاوت موÙÙ‚ بوده است؛ اما Ú©Ù„ این وضعیت نمونۀ¬ نوعی ٠شیوه ¬ای است Ú©Ù‡ در آن نظام قضایی ٠تئوکراتیک در امور اختلال ایجاد می¬کند Ùˆ باید ضرورتاً در عمل نظام اقتصادی ٠عقلانی نیز اختلال ایجاد کند. Ùقط Øدود دقیق این اختلال از Ù…ØÙ„ÛŒ به Ù…ØÙ„ دیگر Ùرق می¬کند.
پی¬نوشت ها:
* این مقاله بخشی از «جامعه¬شناسی Øقوق» ماکس وبر است Ú©Ù‡ آن نیز بخشی از کتاب اقصاد Ùˆ جامعه است. مشخصات متن آلمانی آن:
Max Weber, Wirtschaft und Gesellschaft, FŨntte Rividierte Auflage, 1975, S. 474-477.
و مشخصات ترجمه¬ی انگلیسی آن از این قرار است:
Max Weber, Economy and Society, University of California Press, 1978, pp. 818-823.
1. یعنی اهل دین، ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ بر ضد بی ¬دینان Ùˆ یا پیروان ادیان ومذاهب دیگر به زور متوسل شوند Ùˆ آنان را به کیش خود درآورند. ( Ù…)
2. Øقوقدان، تØصیل وجهی از قیاس کرده Ùˆ می¬تواند معنایی ازاØکام استنباط کند Ùˆ آن را اساس قرار دهد Ùˆ اگر لازم شد قیاس جلی را بر Ø¢Øاد اخبار مقدم دارد. (Ù…)
3. جایر یعنی کسی Ú©Ù‡ بدون رعایت قوانین شرعی Ùشیعه قدرت را به دست گیرد Ùˆ Øکومت کند. (Ù…)
برگرÙته از ماهنامۀ ناقد (تهران، شماره 4ØŒ 1383)
y_moughen@yahoo.com
در اسلام، لااقل در ØرÙØŒ هیچ قلمروی از زندگی نیست Ú©Ù‡ قانون سکولار secular law)) بتواند در آن مستقل از موازین مقدس اØکام شرعی Ø´Ú©Ù„ بگیرد. در واقع، Øقوق هلنی Ùˆ رومی به¬طور گسترده ¬ای به قوانین اسلامی راه یاÙتند Ùˆ پذیرÙته شدند. اما رسماً ادعا می¬شود Ú©Ù‡ تمامی مجموعۀ Øقوق خصوصی یا تÙسیری از قرآن ¬اند Ùˆ یا از طریق قوانین عرÙÛŒ تدوین شده¬اند. پس از سقوط خلاÙت امویان Ùˆ استقرار Øکومت عباسیان اصول نظریۀ شاه ــ موبد (Caesaro- papist) آیین زردشتی٠دورۀ¬ ساسانیان به نام بازگشت به سنت مقدس به اسلام انتقال یاÙت. منزلت قانون مقدس در اسلام مثا Ù„ بارزی جمه¬ قانون اسلامی (تسنن):
جامعه ¬شناسی Øقوق*
ماکس وبر ـ ترجمه¬ یدالله موقن
قانون اسلامی (تسنن):
در اسلام، لااقل در ØرÙØŒ هیچ قلمروی از زندگی نیست Ú©Ù‡ قانون سکولارsecular law)) شرعی Ø´Ú©Ù„ بگیرد. در واقع، Øقوق هلنی Ùˆ رومی به¬طور گسترده ¬ای به قوانین اسلامی راه یاÙتند Ùˆ پذیرÙته شدند. اما رسماً ادعا سکولارsecular law)) بتواند در آن مستقل از موازین مقدس اØکام می¬شود Ú©Ù‡ تمامی مجموعۀ Øقوق خصوصی یا تÙسیری از قرآن ¬اند Ùˆ یا از طریق قوانین عرÙÛŒ تدوین شده¬اند. پس از سقوط خلاÙت امویان Ùˆ استقرار Øکومت عباسیان اصول نظریۀ شاه ــ موبد (Caesaro- papist) آیین زردشتی٠دورۀ¬ ساسانیان به نام بازگشت به سنت مقدس به اسلام انتقال یاÙت. منزلت قانون مقدس در اسلام مثا Ù„ بارزی است از اینکه قانون مقدس [= شرع] به Ú†Ù‡ شیوه ¬ای در درون دین¬ مرسلی Ú©Ù‡ کتاب آسمانی دارد عمل می¬کند. در خود قرآن قواعدی (البته نه چندان زیاد) از قوانین تشریعی وجود دارند (مانند الغای منع ازدواج مرد با زن پسرخوانده¬ اش، آزادیی Ú©Ù‡ [Øضرت ] Ù…Øمد خود را از آن برخوردار کرد). اما منشأ مجموعۀ دستورالعمل های Øقوقی متÙاوت است. یکی از آنها «Øدیث» نام دارد Ú©Ù‡ Ùرازها یی از اعمال واقوال پیامبر¬اند Ú©Ù‡ اصالت هر یک از آنها متکی به سلسله¬ راویان شناخته شده است Ùˆ نهایتاً به نقل Ø´Ùاهی معاصران پیامبرمنتهی می¬شود. (زنجیره اسناد Øدیث بویژه باید به صØابه¬ راستین [Øضرت] Ù…Øمد ختم شود.) همه¬ دستورالعمل ها، به¬سبب همین سلسله ¬ راویان Øدیث، به طور Ø´Ùاهی انتقال یاÙته یا ادعا می¬شود Ú©Ù‡ به¬طور Ø´Ùاهی منتقل شده¬اند. این دستورالعمل¬ ها سنت را تشکیل می¬دهند Ú©Ù‡ این سنت، تÙسیری از خود قرآن نیست بلکه در کنار قرآن قرار می¬ گیرد. قدیمی¬ترین بخش¬های این سنت عمدتاً از دوره¬ پیش از اسلام Ùˆ به ¬ویژه از قوانین٠عرÙی٠مدینه استخراج شده ¬اند Ùˆ جمع¬آوری Ùˆ تدوین آنها رادر قالب سنت به مالک بن¬انس نسبت می¬دهند. اما نه قرآن Ùˆ نه سنت هیچ یک به خودی خود منبع قوانینی نیست Ú©Ù‡ قاضیان به کار Ù…ÛŒ ¬بندند. منبع مورد استناد قاضیان عمدتاً Ùقه است Ú©Ù‡ این Ùقه نتیجه تلاش¬های نظری مکاتب Øقوقی است Ùˆ مجموعۀ اØادیثی است Ú©Ù‡ یا طبق Ù…Ùسنَد (مؤلÙ) یا طبق موضوع (مصنÙ) مرتب شده اند. کار شش تن از این مؤلÙان پیکره اØکام شرعی سنتی را تشکیل می¬دهد. Ùقه شامل اØکام اخلاقی Ùˆ نیز دستورالعمل ¬های Øقوقی است Ùˆ با تدوین قانون ØŒ بخش عمده آن کهنه Ùˆ منسوخ شده¬ است. تدوین قوانین٠اسلامی بر پایۀ این اعتقاد صورت گرÙت Ú©Ù‡ رسماً نیروی کاریزمایی یعنی نیروی پیامبری٠Ùقضایی (juridical prophetic power) در تÙسیر قرآن [= اجتهاد]پس از قرن Ù‡Ùتم یا هشتم هجری (Ú©Ù‡ مطابق است با قرن سیزدهم یا چهاردهم میلادی) از میان رÙته است. این اعتقاد با اعتقاد کلیسای مسیØÛŒ Ùˆ یهودیت Ú©Ù‡ مبتنی براختتام عصر پیامبری است مشا به است. پیامبرانÙ٠٠قانون (the prophets of the law) [= مجتهدان٠Ù] عصر کاریزمایی هنوز هم به مثابۀ¬ آلت٠وØÛŒ ٠قضایی (agents of juridical revelation) شناخته می¬شوند. اما Ùقط مؤسسین چهار مکتب٠Øقوقی (یا مذهب) [= ائمه¬ی چهارگانه¬ اهل سنت]ØŒ بر ØÙ‚ ( orthodox ) شناخته شدند Ùˆ رسمیت کامل به دست آوردند. پس از اختتام عصر اجتهاد Ùقط مقلدان باقی ماندند Ùˆ قانون Ø´Ú©Ù„ کاملاً ثابت Ùˆ تغییرناپذیری یاÙت. اختلا٠میان مذاهب چهارگانۀ Ùقهی در وهلۀ نخست بر سر اجزای تشکیل¬دهندۀ سنت Ùˆ نیز روش¬های تÙسیر بود Ùˆ همین Ú©Ù‡ قانون، Ø´Ú©Ù„ ثابتی یاÙت این اختلاÙ¬ها بیش از پیش Ø´Ú©Ù„ متØجرانه ای پیدا کردند. Ùقط مذهب Øنبلی Ú©Ù‡ پیروان اندکی داشت هرگونه بدعتی را مردود می¬شمرد یعنی هر قانون جدید، هر Øدیث جدید Ùˆ هرگونه طرØÛŒ را برای تÙسیر عقلی [قرآن Ùˆ اØادیث] رد می¬کرد. از این¬رو- Ùˆ نیز به علت اصل تشریعی Ù (1 ) Coge intrare- مذهب Øنبلی از دیگر مذاهب Ù [اهل سنت]ØŒ Ú©Ù‡ دراصل نسبت به یکدیگر مدارا نشان می¬دادند، جدا شد.اختلا٠این مذاهب به نقش علم Øقوق در پیدایش قانون جدید مربوط است. مذهب مالکی برای زمانی دراز در Ø¢Ùریقا Ùˆ عربستان غلبه داشته است وچون درمدینه Ú©Ù‡ قدیمی ترین مرکزاسلام است ظهورکرد، همچنان Ú©Ù‡ انتظارمی¬رود، برای تلÙیق قوانین٠پیش Ù€ اسلامی ٠مدینه با قوانین٠اسلامی مانعی در برابر خود نمی¬دید. اما مذهب مالکی بیش از مذهب ØÙ†ÙÛŒ پایبند سنت است. مذهب ØÙ†ÙÛŒ در عراق ظهور کرد Ùˆ به همین سبب عمیقاً متأثر از Øقوق بیزانسی است. نقش مذهب ØÙ†ÙÛŒ به ¬ویژه در دربار خلÙای عباسی Øائز اهمیت بوده Ùˆ هنوز هم مذهب رسمی ترکیه Ùˆ مذهب غا لب در مصر است. به نظر می¬آید مذهب ØÙ†ÙÛŒ Ú©Ù‡ با اÙکار دربار خلیÙÙ‡ از نزدیک تماس داشته است، کار عمده¬اش در علم Øقوق توسعۀ ¬ Ùنون تجربی Øقوقدانان اسلامی باشد Ú©Ù‡ از طریق به کارگیری قیاس Øاصل می¬شود. اصØاب ٠ابوØÙ†ÛŒÙÙ‡ را اصØاب رأی نیز می¬گویند؛ زیرا اعتقاد دارند Ú©Ù‡ در کنار تÙسیری از قرآن Ú©Ù‡ مورد قبول قرار گرÙته است Øقوقدان به خاطر تعلیماتی Ú©Ù‡ دیده است می¬تواند رأی خود را منشأ مستقلی برای [ابداع] قانون بداند(2). مذهب شاÙعی Ú©Ù‡ در بغداد ظهور کرد Ùˆ در عربستان جنوبی Ùˆ مصر Ùˆ اندونزی شیوع یاÙت نه Ùقط با این خصوصیت مذهب ØÙ†ÙÛŒ مخال٠است، یعنی مخال٠نقشی است Ú©Ù‡ مذهب ØÙ†ÙÛŒ برای رأی مجتهد قائل است، بلکه مخال٠اخذ قوانین خارجی نیز هست. مذهب شاÙعی همچنین مخال٠روش انعطا٠¬پذیر مذهب مالکی نسبت به سنت است، از این نظر مذهب شاÙعی به سنت ÙˆÙادارتر است؛ اما به خاطر پذیرÙتن تعداد زیادی از اØادیث٠ضعیÙØŒ خود به نتایجی مشابه مذهب مالکی رسیده است. نزاع میان اصØاب٠Øدیث، یعنی سنت ¬پرستان٠مØاÙظه ¬کار، Ùˆ اصØاب٠Ùقه، یعنی Øقوقدانان خردگرا، در سراسر تاریخ قانون اسلامی ادامه داشته است.
قانون مقدس اسلام سراسر «قانون Ù"قاضیان" [= Ùقه] است». اعتبار آن بر اجماع عام متکی است Ú©Ù‡ در عمل عبارت است از مواÙقت پیامبران ٠قانون یا Øقوقدانان٠بزرگ [= Ùقها] با یکدیگر. به غیر از معصومیت٠پیامبر،Ùقط مجموعۀ اجماع¬ رسماً معصوم [یا لغزش¬ناپذیر] شناخته می¬شوند. قرآن Ùˆ سنت صرÙاً منابع تاریخی اجماع به¬ شمار می¬آیند. اما [در امور قضایی]ØŒ قاضیان نه به قرآن Ùˆ سنت بلکه به مجموعه¬ اجماع¬ رجوع می¬کنند Ùˆ اجازه ندارند Ú©Ù‡ مستقلاً متون مقدس یا سنن را تÙسیر کنند. Øقوقدانان اسلامی در وضعی مشابه Øقوقدانان رومی قرار داشته¬ اند Ùˆ به¬ ویژه سازمان مدارس آنان یادآور سازمان Øقوقدانان رومی است. Ùعالیت¬های قضات اسلامی، هم مشاوره در امور قضایی را شامل می¬شود Ùˆ هم تعلیم به طلاب. چون Ùقها، هم با اØتیاجات عملی مراجعان [Ùˆ اصØاب دعوا] آشنا می¬شده¬اند Ùˆ هم با نیازهای عملی تدریس، از این رو طبقه¬ بندی منظم [مسائل] را ضروری یاÙته¬ اند. اما از زمانی Ú©Ù‡ دوره¬ اجتهاد به سر رسیده، Øقوقدانان موظ٠بوده¬اند Ú©Ù‡ از روش¬های٠تÙسیری٠ثابت Ùˆ تغییرناپذیر Ú©Ù‡ ائمه¬ مذاهب٠[چهارگانه¬ اهل سنت] برقرار ساخته¬اند، Ùˆ نیز از شروØÛŒ Ú©Ù‡ مرجع شناخته شده¬اند پیروی کنند؛ Ùˆ این دو، هرگونه آزادی در تÙسیر را از آنان سلب می¬کند. در دانشگاه¬ های رسمی مانند دانشگاه الازهر قاهره Ú©Ù‡ در مدارس آن نمایندگان هر چهار مذهب [اهل سنت] Øضور دارند، تØصیل به از برکردن طوطی¬وارعقاید ثا بت Ùˆ تغییرناپذیرمØدود می¬شود.بعضی ازخصوصیات اساسی تشکیلات اسلامی ــ مانند Ùقدان شوراها [ÛŒ کلیسایی] ونیزنبودن مرجعیت٠معصوم [یا خطاناپذیر] مانند آن¬چه [کاتولیک¬ها] برای مقام پاپ قایل¬اند ــ سبب شده است Ú©Ù‡ قانون مقدس اسلام در جهتی پیش برود Ú©Ù‡ به متØجر شدن «قانون Ùقها» بینجامد. اما درعمل، کاربرد مستقیم قانون مقدس [= شرع] Ùقط به بعضی از نهادهای اساسی Ù…Øدود می¬شد Ú©Ù‡ در Øوزه¬¬ی قانون ماهوی قرار داشتند Ùˆ این قانون از قانون ٠شرعی ٠قرون وسطای Ù [مسیØÛŒ] Ú©Ù…ÛŒ جامع تر بود. اما ادعای سنت مقدس مبنی بر جهان¬شمول بودن منجر به این شد Ú©Ù‡ یا با گرÙتن Ùتوا از بدعت¬های اجتناب¬ناپذیر Øمایت شود- Ú©Ù‡ تقریباً در هر مورد خاصی می¬توان آن را به دست آورد، گاهی اوقات از روی ØÙسن نیت Ùˆ بعضی مواقع نیز با نیرنگ Ùˆ Øیله ØŒ Ùˆ یا آن¬که برای مشروعیت بخشیدن به بدعت¬ها از مجادلۀ¬ چهار مذهب رقیب٠اهل سنت بر سر یاÙتن راه¬ ØÙ„ÛŒ برای مسائل در قالب شرع سود جست. نتیجه¬ این عوامل به اضاÙÛ€ نارسایی ٠عقلانیت٠صوری٠Ùاندیشه Øقوقی منجر به این شد Ú©Ù‡ وضع قوانین به شیوه¬ ای منظم Ú©Ù‡ هد٠آن یکدستی Ùˆ سازگاری Ù [دستورالعمل¬های Ù] Øقوقی باشد، در اسلام غیرممکن شود. قانون مقدس را نه می¬شد به رسمیت نشناخت Ùˆ نه می¬شد به رغم Ø¬Ø±Ø Ùˆ تعدیل¬های بسیار¬ی Ú©Ù‡ در آن صورت گرÙته بود، به مرØله ¬ اجرا گذاشت. در اسلام مانند نظام [قضایی] روم، قاضیان یا اصØاب دعوا، اگر وضع ایجاب می¬کرد، می¬توانستند ازمÙتی¬ها Ú©Ù‡ در رأس آنان شیخ¬الاسلام قرار داشت ،بخواهند Ú©Ù‡ ØÚ©Ù… کنند Ùˆ آنها نیز رسماً اجازۀ چنین کاری را داشتند. اØکام صادره از سوی آنان لازم¬الاطاع بود. اما ØÚ©Ù… هر Ù…Ùتی با ØÚ©Ù… Ù…Ùتی دیگر Ùرق می¬کرد؛ Ùˆ مانند مطالبی Ú©Ù‡ غیبگویان بدون ارائۀ دلیل Ùˆ برهان بر زبان جاری می¬کنند، Ù…Ùتیان نیز برای اØکام صادره¬ خود هیچ¬گونه دلیل عقلی اقامه نمی¬کردند. بدین ترتیب، آنان به جای آن¬که قانون مقدس را اندکی عقلانی¬ تر کنند، غیرعقلانی بودن آنرا واقعاً تشدید می¬کردند.
قانون مقدس اسلام به منزلۀ¬ قانون٠٠یک گروه دارای مقام Ùˆ منزلت [= امت اسلامی] Ùقط در مورد مسلمانان به کار می¬رود نه غیر مسلمانان٠مطیع ٠مسلمانان. به همین علت، قوانین٠خاص به Øیات خود ادامه داده¬اند. قوانین Ùخاص، نه Ùقط قوانین٠Ùاقلیت¬هایی¬ ست Ú©Ù‡ وجودشان تØمل شده است [مانند اهل کتاب]ØŒ Ú©Ù‡ این امتیاز- هم جنبه ¬هایی مثبت دارد Ùˆ هم جنبه ¬هایی منÙÛŒ- بلکه این قوانین٠Ùخاص شامل قوانین Ù…ØÙ„ÛŒ Ùˆ شغلی نیز می¬شوند. گرچه ادعا می¬شود Ú©Ù‡ این قاعده Ú©Ù„ÛŒ دارای اعتبار مطلق است Ú©Ù‡ «قانون٠٠خاص بر قانون ٠عمومی غالب است»، اما هر جا Ùˆ هر وقت Ú©Ù‡ این قوانین خاص مغایر با موازین مقدس اسلام بودند کاربردشان مورد تردید قرار می¬گرÙت. از این گذشته خود موازین مقدس شرع نیز همواره دستخوش تÙسیرهای متعارض بودند. قوانین اسلامی در مورد تجارت از قواعد٠دوره¬ متأخر باستان Ú©Ù‡ متشکل از دستورالعمل¬های٠مختل٠است تØول یاÙتند Ùˆ مغرب زمین نیز تعداد نه چندان زیادی از آنها را مستقیماً اخذ کرد. اما در خود اسلام اعتبار این موازین [یا دستورالعمل¬های] تجاری از اجرای اصول Ù…ØÚ©Ù… نظام ٠قضایی Ùعقلانی ناشی نمی¬شدند. ضامن [اجرای] موازین تجارت چیزی جز شراÙت بازرگان Ùˆ Ù†Ùوذ Ùˆ اعتبار او در بازار نبود. سنت¬های مقدس به جای آن¬که موجب پیشبرد این نهادهای خاص¬گرایانه شوند آنها را تهدید می¬کردند. وجود این نهادها وعرÙ¬ها برخلا٠شرع بود.
چنین مانعی در راه یکدست Ùˆ به سامان کردن قوانین، نتیجه ¬ طبیعی وضعی است Ú©Ù‡ در آن اعتبار قانون مقدس یا سنت٠تØول¬ناپذیر جدی گرÙته می¬شود؛ مانند وضعی Ú©Ù‡ در چین Ùˆ هند Ùˆ کشورهای اسلامی وجود داشته است. در اسلام Øتی Øقوق شخصی Ùقط در مورد [پیروان چهار] مذهب٠بر ØÙ‚ به کار می¬رود؛ به همان شیوه ای Ú©Ù‡ زمانی Øقوق شخصی به منزلۀ بخشی از قوانین عوام (folk laws) در امپراتوری کارلووَن¬ژنی (Carlovingian) به کار بسته می¬شد. در اسلام کاملاً غیرممکن بوده است Ú©Ù‡ قانون سرزمین (lex terrae) Ø¢Ùریده شود؛ مانند مقامی Ú©Ù‡ قانون٠عرÙÛŒ) (Common law از زمان کشورگشایی نورمن¬ها به¬دست آورده Ùˆ از زمان سلطنت هانری دوم قانون رسمی شده¬ است. در واقع ØŒ در عصر Øاضر در همه¬ امپراتوری¬های بزرگ اسلامی دو نظام قضایی دوشادوش یکدیگر وجود دارند، یکی شرعی Ùˆ دیگری عرÙی، هم Øاکم شرع وجود دارد Ùˆ هم دادستان؛ Ùˆ اØکام شرع در جوار قوانین عرÙÛŒ قرار دارند. همچنان Ú©Ù‡ مجموعه قوانین عرÙÛŒ در سلسله پادشاهان کارلووَن¬ژنی شیوع یاÙت Ùˆ غالب شد. قانون عرÙÛŒ هم از زمان خلÙای اموی شروع به گسترش کرد Ùˆ هرچه قانون مقدس [= شرع] متØجر تر می¬شد قانون عرÙÛŒ نسبت به آن اهمیت بیشتری کسب می¬کرد. دادگاه¬های٠عرÙÛŒ موظ٠بودند Ú©Ù‡ قوانین عرÙÛŒ را به کار ببندند. این دادگاه¬ها در همه امور ØÙ‚ قضاوت دارند مگر آنهایی Ú©Ù‡ به قیمومیت، ازدواج، ارث، طلاق Ùˆ تا Øدودی زمین¬های دایر Ùˆ بعضی جنبه ¬های دیگر قوانین ارضی مربوط می¬شوند. دادگاه¬ های عرÙÛŒ به هیچ وجه طبق منهیات قانون مقدس قضاوت نمی کنند بلکه طبق عر٠٠مØÙ„ ØÚ©Ù… می¬کنند؛ زیرا، بر اثر مداخله¬ مداوم موازین شرعی Øتی از تدوین وتنظیم قوانین عرÙÛŒ ممانعت به عمل آمده است. از این رو، تدوین قوانین ترکیه Ú©Ù‡ در سال 1869 آغاز شد، تدوین قوانین به معنای واقعی نیست بلکه Ùقط گردآوری موازین Ùقه ØÙ†ÙÛŒ است. بعداً ملاØظه خواهیم کرد Ú©Ù‡ چنین وضعی Ú†Ù‡ پیامدهای مهمی برای سازمان اقتصادی در برداشته است.
قوانین ایران (تشیع)
در ایران Ú©Ù‡ مذهب شیعه، مذهب رسمی است غیرعقلانی بودن ٠قانون مقدس بیشتر است چون تشیع Øتی Ùاقد پایه ¬های Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ است Ú©Ù‡ سنت [در چهار مذهب تسنن] ارائه می¬دهد. اعتقاد به امام غایب Ú©Ù‡ در نظریه¬ رسمی معصوم شناخته می¬شود جانشین ضعیÙÛŒ برای سنت است. شاه Ú©Ù‡ از دیدگاه مذهب شیعه Ùرمانروایی غاصب Ùˆ جایر (3)است، قضات را «تأیید» می¬کند Ùˆ ناچار است Ú©Ù‡ به توقعات متنÙذین Ù…ØÙ„ÛŒ توجه Ùوق¬العاده¬ای مبذول دارد. «تأیید» قضات از سوی شاه به معنای «نصب» آنان از طر٠وی نیست بلکه بیشتر اعلام قبولی ٠داوطلبان Ù [مَسنَد قضا] است Ú©Ù‡ در مدارس دینی درس خوانده Ùˆ Ùارغ¬التØصیل شده¬اند. Øوزه¬های قضایی وجود دارند اما Øدود اموری Ú©Ù‡ قاضی صلاØیت قضاوت در مورد آنها را دارد مشخص نیست Ùˆ به همین علت اصØاب دعوا می¬توانند از میان قاضیان Ú©Ù‡ رقیب یکدیگر به شمار می¬آیند هرکس را Ú©Ù‡ بخواهند برگزینند. بدین ترتیب خصلت٠کاریزمایی ٠این پیامبران ٠قضایی (Juridical Prophets) [= Ùقها] Ø¨Ù‡Â¬ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¢Ø´Ú©Ø§Ø± می¬گردد. Ùرقه¬گرایی (sectarianism) شدید شیعه Ù€ Ú©Ù‡ بر اثرمیراثی Ú©Ù‡ از تعصب٠زردشتی بدورسیده شدیدتر نیز شده است Ù€ هرگونه داد وستدی را با غیرمسلمان ،که او را نجس می¬داند، Øرام می¬شمرد. امااین قرنطینۀ دینی Ú©Ù‡ قانون مقدس Ù…ÛŒ طلبد سرانجام از طریق «کلاه شرعی» تقریباً به ¬طور کامل کنار گذاشته شده است Ùˆ بدین ترتیب Ù†Ùوذ قانون مقدس در قلمرو همه¬ Ùعالیت¬هایی Ú©Ù‡ به نوعی پیامد اقتصادی Ùˆ سیاسی در بر دارند به ¬طور Ùزاینده¬ای Ú©Ù… می¬شود. در قلمرو امور سیاسی عقب¬نشینی قانون مقدس بدین طریق صورت گرÙته است Ú©Ù‡ مراجع شیعه با صدور Ùتاوی Ùˆ با استناد به آیاتی از قرآن ØŒ مشروطیت را توجیه کرده¬اند. اما به رغم این¬ها، Øتی امروزه نیز Ù†Ùوذ تئوکراسی در Øیات اقتصادی جامعه Ú©Ù… نیست. گرچه Øیطۀ¬ Ù†Ùوذ تئوکراسی کاهش یاÙته است اما هنوز هم Ù†Ùوذ عنصر تئوکراتیک به اضاÙÛ€ ویژگی¬های عجیب وغریب ٠پاتریمونیال ٠شرقی در Ùعالیت¬های اقتصادی Øائز اهمیت بسیار است. در این¬جا نیز مانند جاهای دیگراین امر کمتر به Ù…Øتوای تشریعی (positive) موازین قانون مقدس ارتباط می¬یابد تا به رویه¬ های Øاکم بر نظام قضایی ٠شیعه Ú©Ù‡ نظرش معطو٠به مادۀ material) ( دادرسی است نه به مقررات٠صوری٠Ù(formal regulation) مناÙع ٠متنازع . قاضی Øتی در مواردی Ú©Ù‡ موضوع دادرسی مربوط می¬شود به مایملک واقعی Ú©Ù‡ جزو ØÙ‚ قضاوت او قرار دارد بر پایه¬ عرÙیات Ùˆ رسوم Ù…ØÙ„ (equity) رأی می¬دهد Ùˆ ØÚ©Ù… صادر می¬کند. وجود چنین ملاØظاتی [یعنی در نظر گرÙتن عر٠و رسم Ù…ØÙ„] ØŒ در جاهایی Ú©Ù‡ قانون تدوین نشده ،همیشه Ù…Øتمل است. از این¬رو پیش¬بینی اØکام صادره از سوی قاضی٠دادگاه ممکن نیست. تا زمانی Ú©Ù‡ دادگاه¬های٠شرع در خصوص مسائل ارضی ØÙ‚ قضاوت داشته باشند بهره ¬گیری سرمایه¬دارانه از زمین غیرممکن است؛ مانند وضعی Ú©Ù‡ در تونس وجود دارد. گرچه مناÙع سرمایه ¬دار برای ازمیان بردن این شیوۀ قضاوت موÙÙ‚ بوده است؛ اما Ú©Ù„ این وضعیت نمونۀ¬ نوعی ٠شیوه ¬ای است Ú©Ù‡ در آن نظام قضایی ٠تئوکراتیک در امور اختلال ایجاد می¬کند Ùˆ باید ضرورتاً در عمل نظام اقتصادی ٠عقلانی نیز اختلال ایجاد کند. Ùقط Øدود دقیق این اختلال از Ù…ØÙ„ÛŒ به Ù…ØÙ„ دیگر Ùرق می¬کند.
پی¬نوشت ها:
* این مقاله بخشی از «جامعه¬شناسی Øقوق» ماکس وبر است Ú©Ù‡ آن نیز بخشی از کتاب اقصاد Ùˆ جامعه است. مشخصات متن آلمانی آن:
Max Weber, Wirtschaft und Gesellschaft, FŨntte Rividierte Auflage, 1975, S. 474-477.
و مشخصات ترجمه¬ی انگلیسی آن از این قرار است:
Max Weber, Economy and Society, University of California Press, 1978, pp. 818-823.
1. یعنی اهل دین، ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ بر ضد بی ¬دینان Ùˆ یا پیروان ادیان ومذاهب دیگر به زور متوسل شوند Ùˆ آنان را به کیش خود درآورند. ( Ù…)
2. Øقوقدان، تØصیل وجهی از قیاس کرده Ùˆ می¬تواند معنایی ازاØکام استنباط کند Ùˆ آن را اساس قرار دهد Ùˆ اگر لازم شد قیاس جلی را بر Ø¢Øاد اخبار مقدم دارد. (Ù…)
3. جایر یعنی کسی Ú©Ù‡ بدون رعایت قوانین شرعی Ùشیعه قدرت را به دست گیرد Ùˆ Øکومت کند. (Ù…)
برگرÙته از ماهنامۀ ناقد (تهران، شماره 4ØŒ 1383)
y_moughen@yahoo.com