یدالله موقن -------- ÙØ±Ù… اندیشه اسطوره ای - 3
ÙØ¶Ø§
شهود اسطوره ای ÙØ¶Ø§ موقعیتی میان ادراک ØØ³ÛŒ ÙØ¶Ø§ Ùˆ شناخت علمی ÙØ¶Ø§ØŒ یعنی هندسه، دارد. روشن است Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒØŒ یعنی ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ ØØ³ بساوایی Ùˆ ØØ³ بینایی ارائه Ù…ÛŒ دهند، با ÙØ¶Ø§ÛŒ ریاضیات Ù…ØØ¶ یکی نیست. در واقع میان این دو نوع ÙØ¶Ø§ اختلا٠بارزی وجود دارد. ویژگیهای ÙØ¶Ø§ÛŒ ریاضی ØµØ±ÙØ§ از ÙØ¶Ø§ÛŒ ØØ³ÛŒ ØØ§ØµÙ„ نمی شود، به عکس، برای رسیدن به ÙØ¶Ø§ÛŒ منطقی ریاضیات Ù…ØØ¶ باید هر آنچه را ادراک ØØ³ÛŒ ارائه Ù…ÛŒ دهد Ù†ÙÛŒ کرد. مقایسه میان ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùیزیولوژیک Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک، Ú©Ù‡ هندسه ÛŒ اقلیدسی بر اساس آن بنا شده،این تقابل را از هر نظر اثبات Ù…ÛŒ کند.
ÙØ¶Ø§ÛŒ اقلیدسی دارای سه ویژگی اساسی است: پیوسته بودن، بی کران بودن Ùˆ همگون بودن. اما این ویژگیها در تقابل با ادراک ØØ³ÛŒ ÙØ¶Ø§ قرار دارد. ادراک ØØ³ÛŒ Ù…Ùهوم بی کرانگی را در نمی یابد Ùˆ از همان ابتدا در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ خاصی Ú©Ù‡ قوه ادراک ØØ³ÛŒ بر آن تØÙ…یل Ù…ÛŒ کند Ù…ØØµÙˆØ± Ù…ÛŒ شود. در ارتباط با ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ نه از بی کرانگی ÙØ¶Ø§ Ù…ÛŒ توان سخن Ú¯ÙØª نه از همگون Ùˆ همسان بودن آن. شالوده نهایی همسانی وهمگوئی ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی این است Ú©Ù‡ عناصرش، یعنی نقطه ها ØµØ±ÙØ§ تعیین کننده ی«وضعیت»اند Ùˆ هیچگونه Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ مستقلی از آن خود Ùˆ بیرون از این نسبت ندارند. واقعیت «نقطه ها» ØµØ±ÙØ§ در نسبتی است Ú©Ù‡ با یکدیگر دارند. از این رو واقعیت آنها ØµØ±ÙØ§ تابعی(= Ùونکسیونل) است نه مادی. از آن جا Ú©Ù‡ «نقطه ها» اساسا ÙØ§Ù‚د Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ Ùقط بیانگر نسبتهای Ù…ØØ¶ اند، درباره ØªÙØ§ÙˆØª آنها از Ù„ØØ§Ø¸ Ù…ØØªÙˆØ§ هیچ گونه پرسشی Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù†ÛŒ نیست؛ Ùˆ همگون بودن آنها نیز چیزی نیست جز یکسانی در ساخت Ú©Ù‡ در کارکرد منطقی Ùˆ معنای ایده آل مشترک آنها وجود دارد.از این رو ÙØ¶Ø§ÛŒ همگون هندسه به هیچ وجه ÙØ¶Ø§ÛŒ ارائه شده به ادراک ØØ³ÛŒ نیست بلکه ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ است Ú©Ù‡ به طور Ù…Ùهومی ساخته Ù…ÛŒ شود. در واقع Ù…Ùهوم هندسی همگونی را Ù…ÛŒ توان با این اصل موضوعه بیان کرد Ú©Ù‡ از هر نقطه در ÙØ¶Ø§ بشود شکلهایی مشابه در اندازه Ùˆ جهت دلخواه رسم کرد. در ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ بی واسطه هیچ جا نمی توان این اصل موضوعه را تØÙ‚Ù‚ بخشید. زیرا هیچگونه همگونی وهمسانی از Ù„ØØ§Ø¸ وضعیت وجهت وجود ندارد. هر مکانی ØØ§ لت خاص خود Ùˆ ارزش ویژه خویش را داراست. ÙØ¶Ø§ÛŒ بساوایی ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ بینایی هر دو در مقایسه با ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک هندسه ÛŒ اقلیدسی ناهمگون وناهمسان اند. ارنست ماخ، Ùیزیکدان ÙˆÙیلسو٠مشهور اتریشی در اثر خویش به نام شناخت وخطا Ù…ÛŒ نویسد: در ÙØ¶Ø§ÛŒ بساوایی ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ بینایی، جهت های اصلی اندامهای ما مانند: پیش، پس، بالا، پایین، Ú†Ù¾ Ùˆ راست مشابه یکدیگر نیستند.
اگر این مقایسه را معیار قرار دهیم، در این باره Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ دارای ارتباطی نزدیک اند وکاملا در تقابل با ÙØ¶Ø§ÛŒ منطقی هندسه قرار دارند دچار تردید Ù…ÛŒ شویم. اما هم ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای وهم ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ تماما Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ های ملموس آگاهی هستند Ú©Ù‡ در آنها تمایز میان وضعیت Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ØŒ Ú©Ù‡ شالوده بنای ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی است،امری ناشناخته است. در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒØŒ وضعیت چیزی نیست Ú©Ù‡ از Ù…ØØªÙˆØ§ جدا باشد یا به منزله ÛŒ عنصری با مدلولی مستقل، در مقابل Ù…ØØªÙˆØ§ قرار گیرد. تنها چیزی را Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª «هست» Ú©Ù‡ Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÛŒ مشخص یا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ØØ³ÛŒ Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ یا شهودی داشته باشد. از این رو در ÙØ¶Ø§ÛŒ ØØ³ÛŒØŒ مانند ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، هیچ این «جا »و آن «جایی»، این «جا »و آن «جای» صر٠یا اصطلاØÛŒ Ù…ØØ¶ نیست Ú©Ù‡ بتواند در رابطه ای کلی، بدون توجه به Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ آن، قرار گیرد؛ زیرا هر نقطه یا هر عنصری،نوعی Ú©ÛŒÙیت خاص خود را دارد. این Ú©ÛŒÙیت خاص را نمی توان در قالب Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… عام توصی٠کرد بلکه Ù…ÛŒ توان آن را بی واسطه تجربه کرد. این Ú©ÛŒÙیت خاص به جهت های ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ونیز به وضعیتهای ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ وابسته است. دیدیم Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùیزیولوژیک Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک است، زیرا در آن، Ú†Ù¾ Ùˆ راست، پیش Ùˆ پس، بالا Ùˆ پایین با یکدیگر ØªÙØ§ÙˆØª دارند Ùˆ نمی توانند به جای یکدیگر قرار گیرند.
این اختلا٠از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ØØ±Ú©Øª در هر یک از این جهات مستلزم ØØ³ÛŒØ§Øª ارگانیک خاصی است ونیز هر یک از این جهات ارزشهای عاطÙÛŒ اسطوره ای خاصی در بر دارد. در تقابل با همگونی ÙØ¶Ø§ÛŒ Ù…Ùهومی هندسه، در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، وضعیت Ùˆ جهت ،گویی، خاصیت ویژه ای دارند.این خاصیت همیشه به خاصیت اساسی اسطوره ای،یعنی تقسیم جهان Ùˆ امور آن به مقدس Ùˆ غیر مقدس باز Ù…ÛŒ گردد. Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØªÙ‡Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ آگاهی اسطوره ای برقرار Ù…ÛŒ کند Ùˆ از طریق آنها به قالب ریزی ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ وادراکی خود Ù…ÛŒ پردازد، بر پایه ÛŒ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª من انسان، به منزله ÛŒ Ù†ÙØ³ اراده کننده Ùˆ عمل کننده است.من، در رویارویی با واقعیت جهان خارج، موانع خاص خود را Ú©Ù‡ با Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ اراده او پیوند دارند ایجاد Ù…ÛŒ کند. اختلا٠اساسی میان مکانها یا جهات گوناگون ÙØ¶Ø§ به همین ØªÙØ§ÙˆØª میان دو قلمرو از هستی بازمی گردد. یکی قلمروی همگانی Ùˆ در دسترس است، Ùˆ دیگری قلمروی مقدس Ùˆ Ù…ØØµÙˆØ± Ú©Ù‡ از Ù…ØÛŒØ· پیرامون خود متمایز شده است Ùˆ به دور آن ØØµØ§Ø±ÛŒ کشیده اند تا آن را در برابر Ù…ØÛŒØ· پیرامون غیر مقدس ØÙاظت کند. تصاویر Ùˆ شکلهای اسطوره ای همواره همین ØªÙØ§ÙˆØª اساسی را نمایش Ù…ÛŒ دهند.در تÙکر اسطوره ای-دینی هر جهت ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ØŒ مکان یکی از خدایان است.بدین ترتیب اندیشه ÛŒ اسطوره ای –دینی دستگاه مختصات ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ خاص خود را با بر پا Ù…ÛŒ دارد. اما این دستگاه مختصات را نه برای اندازه گیریهای عینی بلکه برای نشان دادن ارزشهای عاطÙÛŒ Ùˆ ذهنی به کار Ù…ÛŒ برد.
کلیت کیهان علمی کلیت قوانین است، کلیت نسبتها Ùˆ توابع(ریاضی) است. ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان، گرچه نخست به منزله ÛŒ جوهر، یعنی به منزله ÛŒ چیزی Ú©Ù‡ ÙÛŒ Ù†ÙØ³Ù‡ وجود دارند، در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شدند(Ùیزیک نیوتنی به ÙØ¶Ø§ÛŒ مطلق Ùˆ زمان مطلق اعتقاد دارد)Ø› اما پابه پای تØÙˆÙ„ اندیشه ÛŒ علمی، ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان نیز بیش از پیش به منزله ÛŒ سیستمی از نسبتها شناخته شدند. از این پس وجود عینی ÙØ¶Ø§ وزمان ØµØ±ÙØ§ بدین معنی است Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان شهود تجربی را امکان پذیر Ù…ÛŒ سازند Ùˆ مبادیی هستند برای ادراک تجربی. در ÙØ¶Ø§ÛŒ شناخت ناب، یعنی هندسه، رابطه Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ به جزء ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒØŒ مادی نیست بلکه ØµØ±ÙØ§ تابعی(Ùونکسیونل)است. Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ از به هم پیوستن عناصرش بنا نمی شود بلکه عناصر ÙØ¶Ø§ØŒÂ«Ø´Ø±Ø§ÛŒØ·Â» بنا کننده ÛŒ ÙØ¶Ø§ هستند خط از تکوین نقطه، ØµÙØÙ‡ از تکوین خط Ùˆ جسم از تکوین ØµÙØÙ‡ به دست Ù…ÛŒ آید.
اندیشه، بر طبق قانونی خاص، یکی را از رشد دیگری Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. شکلهای پیچیده ÛŒ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ را نیز از طریق تعری٠تکوینی آنها درک Ù…ÛŒ کنند.این تعری٠تکوینی شیوه وقاعده ÛŒ تولید آنها را بیان Ù…ÛŒ کند. بنابراین Ùهم یک Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ مستلزم بازگشت به عناصر مولده ÛŒ آن، یعنی نقطه ها Ùˆ ØØ±Ú©Øª آنهاست.
ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، در تقابل با ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùونکسیونل ریاضیات Ù…ØØ¶ØŒ ساختاری است. Ú©Ù„ در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای بر اثر رشد تکوینی عناصر آن وطبق قاعده ای معین Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ نمی شود؛ بلکه میان Ú©Ù„ Ùˆ اجزایش رابطه ای ذاتا ایستا وجود دارد.هر اندازه Ú©Ù„ را تقسیم کنیم، در تک تک اجزای به دست آمده ÙØ±Ù… یا ساختار Ú©Ù„ را Ù…ÛŒ یابیم. در تØÙ„یل ریاضی ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی، Ú©Ù„ به عناصر همگون Ùˆ در نتیجه بی Ø´Ú©Ù„ØŒ مانند خط Ùˆ نقطه، تجزیه Ù…ÛŒ شود. اما در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، با تقسیم پیاپی ساختار از میان نمی رود؛ Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ Ú©Ù„ جهان ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ùˆ همراه با آن کیهان، بر طبق الگویی مشخص ساخته شده باشند.الگویی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند خود را در همه ابعاد Ú†Ù‡ بزرگ Ú†Ù‡ Ú©ÙˆÚ†Ú© نشان دهد. اما ساخت در هر دو مقطع یکی است. همه روابط ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای سرانجام به اینهمانی آغازین متکی اند. همه آن روابط (یا نسبتها) نه به قانونی دینامیک بلکه به یکی بودن آغازین جوهر باز Ù…ÛŒ گردند. با آوردن یک مثال خصلت ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای را بهتر Ù…ÛŒ توان نشان داد:
مصریان قدیم معتقد بودند Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ú¯Ø§Ø±(خورشید- خدا) از آبهای متلاطم سر برکشیدو با خاک خشک تپه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ درست کرد تا بتواند روی آن بایستد. این تپه نخستین را، Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ از آنجا آغاز شده بود، پرسشتگاه خورشید در هلیوپولیس Ù…ÛŒ دانستند، اما قدس الاقداس هر پرسشتگاهی به همان قداست پرستشگاه خورشید بود؛ Ùˆ هر خدایی نیز، در مقام خدایی خود، مبدا قدرت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ بود، از این رو در سراسر سرزمین مصر قدس الاقداس هر پرستشگاهی را با آن تپه نخستین(= نمونه ازلی= آرکه تیپ) یکی Ù…ÛŒ انگاشتند. بر پایه همین عقیده درباره پرستشگاه Ùیلئا، Ú©Ù‡ در سده چهارم پیش از میلاد ساخته شده Ø¨ÙˆØ¯ØŒÚ¯ÙØªÙ‡ شده است: این پرسشتگاه هنگامی Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شد Ú©Ù‡ هیچ چیز موجود نبود Ùˆ چیزی Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ نشده بود وزمین هنوز در تاریکی Ùˆ تیرگی قرار داشت. برای دیگر پرسشتگاهها نیز همین ادعا را Ù…ÛŒ کردند. از نام زیارتگاههای بزرگ در ممÙیس، تبس Ùˆ هرمون تيس ØµØ±ÙŠØØ§Ù‹ برâ€Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙŠØ¯ كه آنها«نخستين جزيره الهي» هستند. مصريان قديم وقتي پرستشگاهيâ€Ù…ÙŠâ€Ø³Ø§Ø®ØªÙ†Ø¯â€ØŒ تصورâ€Ù…ÙŠ كردند كه تقدس بالقوه Ù…ØÙ„ پرستشگاه خود به خود متجلي يا ظاهرâ€Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯. Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو هر زيارتگاهي كيÙيت ذاتي تپه نخستين را داشت. هم ارزشي Ùˆ برابري هر پرستشگاهي با تپه نخستين در معماري نيز بازتاب â€Ù…ÙŠâ€ÙŠØ§Ùت. مدخل قدس الاقداس هر پرستشگاه چند پله بالاتر از صØÙ† بود Ùˆ به Ú¯ÙˆÙ†Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù‚Ø±Ø§Ø± Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودكه بالاتر بودن آن كاملاً نمايان باشد. گورستانهاي سلطنتي نيز با تپه نخستين از يك جوهر بودند. مصريان قديم اعتقاد داشتند كه مردگان Ùˆ بويژه پادشاهان مرده دوباره زندهâ€Ù…ÙŠ شوند. Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو براي زايش دوباره پادشاهان هيچ مكاني خجسته تر Ùˆ هيچ Ù…ØÙ„ÙŠ مقدستر از تپه نخستين(يعني مركز نيروهاي Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ù†Ø¯Ù‡ كه سامان بخشيدن به ØÙŠØ§Øª كيهان از آنجا آغاز شده بود) وجود نداشت. بر پايه چنين تصوري گورستان سلطنتي را نيز به شكل هرمâ€Ù…ÙŠ ساختند تا مانند تپه نخستين باشد.
در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù‡Ù…Ú¯ÙˆÙ† Ùˆ پيوسته رياضيات Ù…ØØ¶â€ØŒ جاي هر مكاني بدون ابهام تعيينâ€Ù…ÙŠ شود. از ديدگاه علمي تنها يك Ù…ØÙ„ وجود داشته كه در آنجا زمين خشك(يا تپه نخستين) از آبهاي متلاطم سر بر كشيده است. اما مصريان قديم Ú†Ù†ÙŠÙ†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø±Ø§ مغلطه يا Ø³ÙØ³Ø·Ù‡ زبانâ€Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯. زيرا در نظر آنان همه پرسشتگاهها Ùˆ گورستانهاي سلطنتي همان قداست تپه نخستين را داشتند. Ùˆ از آنجا كه شكل معماري آنها نيز مشابه تپه نخستين(=نمونه ازلي= آركه تيپ) بود با تپه نخستين از يك جوهر بودند.(در دو مقاله ÛŒ پيش Ú¯ÙØªÙ‡ شد كه انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² درك ÙØ±Ù… ناب]=â€Ø§ÙŠØ¯Ù‡â€Ø¢Ù„[ ناتوان است، Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو دو شيء مشابه را داراي يك جوهر ماديâ€Ù…ÙŠ داند.) از نظر مصريان Ù‚Ø¯ÙŠÙ…â€Ø§ÙŠÙ† سوال بي معني بود كه كدام يك Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† بناها شايستگي بيشتري دارد تا تپه نخستين خوانده شود؟ آبهاي متلاطم آغازين،كه ØÙŠØ§Øª از آنها ناشي شده بود، در بسياري از جاها بود Ùˆ در اقتصاد مصر نقش ØÙŠØ§ØªÙŠ Ø®ÙˆØ¯ Ø±Ø§â€Ø§ÙŠÙاâ€Ù…ÙŠ كرد. مصريان قديمâ€Ù…ÙŠâ€Ù¾Ù†Ø¯Ø§Ø´ØªÙ†Ø¯ كه آبهاي متلاطم آغازين به شكل اقيانوس گرداگرد زمين را نيز ÙØ±Ø§Ú¯Ø±Ùته اند. زمين از دل آن آبها بيرون آمده Ùˆ اكنون روي آنها شناور است. به همين دليل آبهاي زيرزمين نيز همان آبهاي متلاطم Ø¢ØºØ§Ø²ÙŠÙ†â€Ø§Ù†Ø¯. بر اساس همين تصور، تابوت پادشاه را در Ù…ØÙ„ÙŠ قرارâ€Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ كه به شكل جزيره بود Ùˆ هر دو سويش پلكان داشت. Ù¾ÙŠØ±Ø§Ù…ÙˆÙ†â€Ø§ÙŠÙ† جزيره را خندقي در برâ€Ù…ÙŠâ€Ú¯Ø±Ùت Ùˆ با آبي كه از چاه بيرونâ€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ´ÙŠØ¯Ù†Ø¯ پرâ€Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯. جسد پادشاه را Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† ترتيب به گورâ€Ù…ÙŠâ€Ø³Ù¾Ø±Ø¯Ù†Ø¯ وتصورâ€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ كه در Ù…ØÙ„ Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´(يا تپه نخستين)دوباره زنده خواهد شد. همچنين تصورâ€Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯ كه آب رودخانه Ù†ÙŠÙ„â€ØŒÙƒÙ‡ ØØ§ØµÙ„خيزي كشتزار را تجديد Ùˆ اØÙŠØ§â€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ±Ø¯ØŒ همان آبهاي متلاطم آغازين باشد.
ادامه ی مطلب (در باره ی زمان و عدد)در بخش های بعدی
شهود اسطوره ای ÙØ¶Ø§ موقعیتی میان ادراک ØØ³ÛŒ ÙØ¶Ø§ Ùˆ شناخت علمی ÙØ¶Ø§ØŒ یعنی هندسه، دارد. روشن است Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒØŒ یعنی ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ ØØ³ بساوایی Ùˆ ØØ³ بینایی ارائه Ù…ÛŒ دهند، با ÙØ¶Ø§ÛŒ ریاضیات Ù…ØØ¶ یکی نیست. در واقع میان این دو نوع ÙØ¶Ø§ اختلا٠بارزی وجود دارد. ویژگیهای ÙØ¶Ø§ÛŒ ریاضی ØµØ±ÙØ§ از ÙØ¶Ø§ÛŒ ØØ³ÛŒ ØØ§ØµÙ„ نمی شود، به عکس، برای رسیدن به ÙØ¶Ø§ÛŒ منطقی ریاضیات Ù…ØØ¶ باید هر آنچه را ادراک ØØ³ÛŒ ارائه Ù…ÛŒ دهد Ù†ÙÛŒ کرد. مقایسه میان ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùیزیولوژیک Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک، Ú©Ù‡ هندسه ÛŒ اقلیدسی بر اساس آن بنا شده،این تقابل را از هر نظر اثبات Ù…ÛŒ کند.
ÙØ¶Ø§ÛŒ اقلیدسی دارای سه ویژگی اساسی است: پیوسته بودن، بی کران بودن Ùˆ همگون بودن. اما این ویژگیها در تقابل با ادراک ØØ³ÛŒ ÙØ¶Ø§ قرار دارد. ادراک ØØ³ÛŒ Ù…Ùهوم بی کرانگی را در نمی یابد Ùˆ از همان ابتدا در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ خاصی Ú©Ù‡ قوه ادراک ØØ³ÛŒ بر آن تØÙ…یل Ù…ÛŒ کند Ù…ØØµÙˆØ± Ù…ÛŒ شود. در ارتباط با ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ نه از بی کرانگی ÙØ¶Ø§ Ù…ÛŒ توان سخن Ú¯ÙØª نه از همگون Ùˆ همسان بودن آن. شالوده نهایی همسانی وهمگوئی ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی این است Ú©Ù‡ عناصرش، یعنی نقطه ها ØµØ±ÙØ§ تعیین کننده ی«وضعیت»اند Ùˆ هیچگونه Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ مستقلی از آن خود Ùˆ بیرون از این نسبت ندارند. واقعیت «نقطه ها» ØµØ±ÙØ§ در نسبتی است Ú©Ù‡ با یکدیگر دارند. از این رو واقعیت آنها ØµØ±ÙØ§ تابعی(= Ùونکسیونل) است نه مادی. از آن جا Ú©Ù‡ «نقطه ها» اساسا ÙØ§Ù‚د Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ Ùقط بیانگر نسبتهای Ù…ØØ¶ اند، درباره ØªÙØ§ÙˆØª آنها از Ù„ØØ§Ø¸ Ù…ØØªÙˆØ§ هیچ گونه پرسشی Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù†ÛŒ نیست؛ Ùˆ همگون بودن آنها نیز چیزی نیست جز یکسانی در ساخت Ú©Ù‡ در کارکرد منطقی Ùˆ معنای ایده آل مشترک آنها وجود دارد.از این رو ÙØ¶Ø§ÛŒ همگون هندسه به هیچ وجه ÙØ¶Ø§ÛŒ ارائه شده به ادراک ØØ³ÛŒ نیست بلکه ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ است Ú©Ù‡ به طور Ù…Ùهومی ساخته Ù…ÛŒ شود. در واقع Ù…Ùهوم هندسی همگونی را Ù…ÛŒ توان با این اصل موضوعه بیان کرد Ú©Ù‡ از هر نقطه در ÙØ¶Ø§ بشود شکلهایی مشابه در اندازه Ùˆ جهت دلخواه رسم کرد. در ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ بی واسطه هیچ جا نمی توان این اصل موضوعه را تØÙ‚Ù‚ بخشید. زیرا هیچگونه همگونی وهمسانی از Ù„ØØ§Ø¸ وضعیت وجهت وجود ندارد. هر مکانی ØØ§ لت خاص خود Ùˆ ارزش ویژه خویش را داراست. ÙØ¶Ø§ÛŒ بساوایی ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ بینایی هر دو در مقایسه با ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک هندسه ÛŒ اقلیدسی ناهمگون وناهمسان اند. ارنست ماخ، Ùیزیکدان ÙˆÙیلسو٠مشهور اتریشی در اثر خویش به نام شناخت وخطا Ù…ÛŒ نویسد: در ÙØ¶Ø§ÛŒ بساوایی ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ بینایی، جهت های اصلی اندامهای ما مانند: پیش، پس، بالا، پایین، Ú†Ù¾ Ùˆ راست مشابه یکدیگر نیستند.
اگر این مقایسه را معیار قرار دهیم، در این باره Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای Ùˆ ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ دارای ارتباطی نزدیک اند وکاملا در تقابل با ÙØ¶Ø§ÛŒ منطقی هندسه قرار دارند دچار تردید Ù…ÛŒ شویم. اما هم ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای وهم ÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒ تماما Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ های ملموس آگاهی هستند Ú©Ù‡ در آنها تمایز میان وضعیت Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ØŒ Ú©Ù‡ شالوده بنای ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی است،امری ناشناخته است. در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒ ادراک ØØ³ÛŒØŒ وضعیت چیزی نیست Ú©Ù‡ از Ù…ØØªÙˆØ§ جدا باشد یا به منزله ÛŒ عنصری با مدلولی مستقل، در مقابل Ù…ØØªÙˆØ§ قرار گیرد. تنها چیزی را Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª «هست» Ú©Ù‡ Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÛŒ مشخص یا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ØØ³ÛŒ Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ یا شهودی داشته باشد. از این رو در ÙØ¶Ø§ÛŒ ØØ³ÛŒØŒ مانند ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، هیچ این «جا »و آن «جایی»، این «جا »و آن «جای» صر٠یا اصطلاØÛŒ Ù…ØØ¶ نیست Ú©Ù‡ بتواند در رابطه ای کلی، بدون توجه به Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ آن، قرار گیرد؛ زیرا هر نقطه یا هر عنصری،نوعی Ú©ÛŒÙیت خاص خود را دارد. این Ú©ÛŒÙیت خاص را نمی توان در قالب Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… عام توصی٠کرد بلکه Ù…ÛŒ توان آن را بی واسطه تجربه کرد. این Ú©ÛŒÙیت خاص به جهت های ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ونیز به وضعیتهای ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ وابسته است. دیدیم Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùیزیولوژیک Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با ÙØ¶Ø§ÛŒ متریک است، زیرا در آن، Ú†Ù¾ Ùˆ راست، پیش Ùˆ پس، بالا Ùˆ پایین با یکدیگر ØªÙØ§ÙˆØª دارند Ùˆ نمی توانند به جای یکدیگر قرار گیرند.
این اختلا٠از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ØØ±Ú©Øª در هر یک از این جهات مستلزم ØØ³ÛŒØ§Øª ارگانیک خاصی است ونیز هر یک از این جهات ارزشهای عاطÙÛŒ اسطوره ای خاصی در بر دارد. در تقابل با همگونی ÙØ¶Ø§ÛŒ Ù…Ùهومی هندسه، در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، وضعیت Ùˆ جهت ،گویی، خاصیت ویژه ای دارند.این خاصیت همیشه به خاصیت اساسی اسطوره ای،یعنی تقسیم جهان Ùˆ امور آن به مقدس Ùˆ غیر مقدس باز Ù…ÛŒ گردد. Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØªÙ‡Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ آگاهی اسطوره ای برقرار Ù…ÛŒ کند Ùˆ از طریق آنها به قالب ریزی ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ وادراکی خود Ù…ÛŒ پردازد، بر پایه ÛŒ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª من انسان، به منزله ÛŒ Ù†ÙØ³ اراده کننده Ùˆ عمل کننده است.من، در رویارویی با واقعیت جهان خارج، موانع خاص خود را Ú©Ù‡ با Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ اراده او پیوند دارند ایجاد Ù…ÛŒ کند. اختلا٠اساسی میان مکانها یا جهات گوناگون ÙØ¶Ø§ به همین ØªÙØ§ÙˆØª میان دو قلمرو از هستی بازمی گردد. یکی قلمروی همگانی Ùˆ در دسترس است، Ùˆ دیگری قلمروی مقدس Ùˆ Ù…ØØµÙˆØ± Ú©Ù‡ از Ù…ØÛŒØ· پیرامون خود متمایز شده است Ùˆ به دور آن ØØµØ§Ø±ÛŒ کشیده اند تا آن را در برابر Ù…ØÛŒØ· پیرامون غیر مقدس ØÙاظت کند. تصاویر Ùˆ شکلهای اسطوره ای همواره همین ØªÙØ§ÙˆØª اساسی را نمایش Ù…ÛŒ دهند.در تÙکر اسطوره ای-دینی هر جهت ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ ØŒ مکان یکی از خدایان است.بدین ترتیب اندیشه ÛŒ اسطوره ای –دینی دستگاه مختصات ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ خاص خود را با بر پا Ù…ÛŒ دارد. اما این دستگاه مختصات را نه برای اندازه گیریهای عینی بلکه برای نشان دادن ارزشهای عاطÙÛŒ Ùˆ ذهنی به کار Ù…ÛŒ برد.
کلیت کیهان علمی کلیت قوانین است، کلیت نسبتها Ùˆ توابع(ریاضی) است. ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان، گرچه نخست به منزله ÛŒ جوهر، یعنی به منزله ÛŒ چیزی Ú©Ù‡ ÙÛŒ Ù†ÙØ³Ù‡ وجود دارند، در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شدند(Ùیزیک نیوتنی به ÙØ¶Ø§ÛŒ مطلق Ùˆ زمان مطلق اعتقاد دارد)Ø› اما پابه پای تØÙˆÙ„ اندیشه ÛŒ علمی، ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان نیز بیش از پیش به منزله ÛŒ سیستمی از نسبتها شناخته شدند. از این پس وجود عینی ÙØ¶Ø§ وزمان ØµØ±ÙØ§ بدین معنی است Ú©Ù‡ ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان شهود تجربی را امکان پذیر Ù…ÛŒ سازند Ùˆ مبادیی هستند برای ادراک تجربی. در ÙØ¶Ø§ÛŒ شناخت ناب، یعنی هندسه، رابطه Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ به جزء ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒØŒ مادی نیست بلکه ØµØ±ÙØ§ تابعی(Ùونکسیونل)است. Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ از به هم پیوستن عناصرش بنا نمی شود بلکه عناصر ÙØ¶Ø§ØŒÂ«Ø´Ø±Ø§ÛŒØ·Â» بنا کننده ÛŒ ÙØ¶Ø§ هستند خط از تکوین نقطه، ØµÙØÙ‡ از تکوین خط Ùˆ جسم از تکوین ØµÙØÙ‡ به دست Ù…ÛŒ آید.
اندیشه، بر طبق قانونی خاص، یکی را از رشد دیگری Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. شکلهای پیچیده ÛŒ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ را نیز از طریق تعری٠تکوینی آنها درک Ù…ÛŒ کنند.این تعری٠تکوینی شیوه وقاعده ÛŒ تولید آنها را بیان Ù…ÛŒ کند. بنابراین Ùهم یک Ú©Ù„ ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ مستلزم بازگشت به عناصر مولده ÛŒ آن، یعنی نقطه ها Ùˆ ØØ±Ú©Øª آنهاست.
ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، در تقابل با ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùونکسیونل ریاضیات Ù…ØØ¶ØŒ ساختاری است. Ú©Ù„ در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای بر اثر رشد تکوینی عناصر آن وطبق قاعده ای معین Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ نمی شود؛ بلکه میان Ú©Ù„ Ùˆ اجزایش رابطه ای ذاتا ایستا وجود دارد.هر اندازه Ú©Ù„ را تقسیم کنیم، در تک تک اجزای به دست آمده ÙØ±Ù… یا ساختار Ú©Ù„ را Ù…ÛŒ یابیم. در تØÙ„یل ریاضی ÙØ¶Ø§ÛŒ هندسی، Ú©Ù„ به عناصر همگون Ùˆ در نتیجه بی Ø´Ú©Ù„ØŒ مانند خط Ùˆ نقطه، تجزیه Ù…ÛŒ شود. اما در ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای، با تقسیم پیاپی ساختار از میان نمی رود؛ Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ Ú©Ù„ جهان ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ùˆ همراه با آن کیهان، بر طبق الگویی مشخص ساخته شده باشند.الگویی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند خود را در همه ابعاد Ú†Ù‡ بزرگ Ú†Ù‡ Ú©ÙˆÚ†Ú© نشان دهد. اما ساخت در هر دو مقطع یکی است. همه روابط ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای سرانجام به اینهمانی آغازین متکی اند. همه آن روابط (یا نسبتها) نه به قانونی دینامیک بلکه به یکی بودن آغازین جوهر باز Ù…ÛŒ گردند. با آوردن یک مثال خصلت ÙØ¶Ø§ÛŒ اسطوره ای را بهتر Ù…ÛŒ توان نشان داد:
مصریان قدیم معتقد بودند Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ú¯Ø§Ø±(خورشید- خدا) از آبهای متلاطم سر برکشیدو با خاک خشک تپه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ درست کرد تا بتواند روی آن بایستد. این تپه نخستین را، Ú©Ù‡ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ از آنجا آغاز شده بود، پرسشتگاه خورشید در هلیوپولیس Ù…ÛŒ دانستند، اما قدس الاقداس هر پرسشتگاهی به همان قداست پرستشگاه خورشید بود؛ Ùˆ هر خدایی نیز، در مقام خدایی خود، مبدا قدرت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ بود، از این رو در سراسر سرزمین مصر قدس الاقداس هر پرستشگاهی را با آن تپه نخستین(= نمونه ازلی= آرکه تیپ) یکی Ù…ÛŒ انگاشتند. بر پایه همین عقیده درباره پرستشگاه Ùیلئا، Ú©Ù‡ در سده چهارم پیش از میلاد ساخته شده Ø¨ÙˆØ¯ØŒÚ¯ÙØªÙ‡ شده است: این پرسشتگاه هنگامی Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شد Ú©Ù‡ هیچ چیز موجود نبود Ùˆ چیزی Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ نشده بود وزمین هنوز در تاریکی Ùˆ تیرگی قرار داشت. برای دیگر پرسشتگاهها نیز همین ادعا را Ù…ÛŒ کردند. از نام زیارتگاههای بزرگ در ممÙیس، تبس Ùˆ هرمون تيس ØµØ±ÙŠØØ§Ù‹ برâ€Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙŠØ¯ كه آنها«نخستين جزيره الهي» هستند. مصريان قديم وقتي پرستشگاهيâ€Ù…ÙŠâ€Ø³Ø§Ø®ØªÙ†Ø¯â€ØŒ تصورâ€Ù…ÙŠ كردند كه تقدس بالقوه Ù…ØÙ„ پرستشگاه خود به خود متجلي يا ظاهرâ€Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯. Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو هر زيارتگاهي كيÙيت ذاتي تپه نخستين را داشت. هم ارزشي Ùˆ برابري هر پرستشگاهي با تپه نخستين در معماري نيز بازتاب â€Ù…ÙŠâ€ÙŠØ§Ùت. مدخل قدس الاقداس هر پرستشگاه چند پله بالاتر از صØÙ† بود Ùˆ به Ú¯ÙˆÙ†Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù‚Ø±Ø§Ø± Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودكه بالاتر بودن آن كاملاً نمايان باشد. گورستانهاي سلطنتي نيز با تپه نخستين از يك جوهر بودند. مصريان قديم اعتقاد داشتند كه مردگان Ùˆ بويژه پادشاهان مرده دوباره زندهâ€Ù…ÙŠ شوند. Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو براي زايش دوباره پادشاهان هيچ مكاني خجسته تر Ùˆ هيچ Ù…ØÙ„ÙŠ مقدستر از تپه نخستين(يعني مركز نيروهاي Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ù†Ø¯Ù‡ كه سامان بخشيدن به ØÙŠØ§Øª كيهان از آنجا آغاز شده بود) وجود نداشت. بر پايه چنين تصوري گورستان سلطنتي را نيز به شكل هرمâ€Ù…ÙŠ ساختند تا مانند تپه نخستين باشد.
در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù‡Ù…Ú¯ÙˆÙ† Ùˆ پيوسته رياضيات Ù…ØØ¶â€ØŒ جاي هر مكاني بدون ابهام تعيينâ€Ù…ÙŠ شود. از ديدگاه علمي تنها يك Ù…ØÙ„ وجود داشته كه در آنجا زمين خشك(يا تپه نخستين) از آبهاي متلاطم سر بر كشيده است. اما مصريان قديم Ú†Ù†ÙŠÙ†â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø±Ø§ مغلطه يا Ø³ÙØ³Ø·Ù‡ زبانâ€Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯. زيرا در نظر آنان همه پرسشتگاهها Ùˆ گورستانهاي سلطنتي همان قداست تپه نخستين را داشتند. Ùˆ از آنجا كه شكل معماري آنها نيز مشابه تپه نخستين(=نمونه ازلي= آركه تيپ) بود با تپه نخستين از يك جوهر بودند.(در دو مقاله ÛŒ پيش Ú¯ÙØªÙ‡ شد كه انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² درك ÙØ±Ù… ناب]=â€Ø§ÙŠØ¯Ù‡â€Ø¢Ù„[ ناتوان است، Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† رو دو شيء مشابه را داراي يك جوهر ماديâ€Ù…ÙŠ داند.) از نظر مصريان Ù‚Ø¯ÙŠÙ…â€Ø§ÙŠÙ† سوال بي معني بود كه كدام يك Ø§Ø²â€Ø§ÙŠÙ† بناها شايستگي بيشتري دارد تا تپه نخستين خوانده شود؟ آبهاي متلاطم آغازين،كه ØÙŠØ§Øª از آنها ناشي شده بود، در بسياري از جاها بود Ùˆ در اقتصاد مصر نقش ØÙŠØ§ØªÙŠ Ø®ÙˆØ¯ Ø±Ø§â€Ø§ÙŠÙاâ€Ù…ÙŠ كرد. مصريان قديمâ€Ù…ÙŠâ€Ù¾Ù†Ø¯Ø§Ø´ØªÙ†Ø¯ كه آبهاي متلاطم آغازين به شكل اقيانوس گرداگرد زمين را نيز ÙØ±Ø§Ú¯Ø±Ùته اند. زمين از دل آن آبها بيرون آمده Ùˆ اكنون روي آنها شناور است. به همين دليل آبهاي زيرزمين نيز همان آبهاي متلاطم Ø¢ØºØ§Ø²ÙŠÙ†â€Ø§Ù†Ø¯. بر اساس همين تصور، تابوت پادشاه را در Ù…ØÙ„ÙŠ قرارâ€Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ كه به شكل جزيره بود Ùˆ هر دو سويش پلكان داشت. Ù¾ÙŠØ±Ø§Ù…ÙˆÙ†â€Ø§ÙŠÙ† جزيره را خندقي در برâ€Ù…ÙŠâ€Ú¯Ø±Ùت Ùˆ با آبي كه از چاه بيرونâ€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ´ÙŠØ¯Ù†Ø¯ پرâ€Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯. جسد پادشاه را Ø¨Ù‡â€Ø§ÙŠÙ† ترتيب به گورâ€Ù…ÙŠâ€Ø³Ù¾Ø±Ø¯Ù†Ø¯ وتصورâ€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ كه در Ù…ØÙ„ Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø´(يا تپه نخستين)دوباره زنده خواهد شد. همچنين تصورâ€Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯ كه آب رودخانه Ù†ÙŠÙ„â€ØŒÙƒÙ‡ ØØ§ØµÙ„خيزي كشتزار را تجديد Ùˆ اØÙŠØ§â€Ù…ÙŠâ€ÙƒØ±Ø¯ØŒ همان آبهاي متلاطم آغازين باشد.
ادامه ی مطلب (در باره ی زمان و عدد)در بخش های بعدی