ارتباط ماركسیسم با الهیات Ù‡Ú¯Ù„ 3---Ùرستنده : یداله موقن
مصاØبه با یدالله موقن
ارتباط ماركسیسم با الهیات هگل 3
پرسشگر: مواضع شمامن را به یاد مواضع طرÙداران دولت سرمایهÂداری Ù…ÛŒÂاندازد واقعاً شما با استقرار عدالت اجتماعی در جوامع مخالÙید؟
موقن: سÙسطهÂهایی Ú©Ù‡ مارکسیستÂها Ù…ÛŒÂکنند این است Ú©Ù‡ هر Ú©Ù… Ùˆ کاستی راکه در سرشت بشر یا در جامعه وجود دارد، آن را به پای نظام سرمایهÂداری Ù…ÛŒÂنویسند. گویی بشر در جوامع پیشین در بهشت برین به سر Ù…ÛŒÂبرده Ùˆ سرمایهÂداری جهنمی است Ú©Ù‡ همه چیز را تباه کرده است. البته من نه کارخانه دارم، نه سرمایهÂدار Ùˆ نه طرÙدار نظام سرمایهÂداریÂام. شاید مخال٠مارکسیسم باشم اما مسلماً مخال٠سوسیالیسم نیستم.. از جمله مغالطهÂهای مرسوم مارکسیست- لنینیستÂها این است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒÂگویند جنگÂهای جهانی اول Ùˆ دوم بر اثر تناقضات نظام سرمایهÂداری بود. گویی پیش از جنگ جهانی اول هیچ جنگی در تاریخ رخ نداده بود. آیا چنگیزخان Ùˆ تیمورلنگ Ú©Ù‡ سکنهÂÂÛŒ چندین کشور را Ùتل عام کردند برخاسته از نظام سرمایهÂداری بودند؟ یا بخت تصر Ú©Ù‡ به اسرائیل Øمله برد Ùˆ معبد او رشلیم را خراب کرد Ùˆ یهودیان را اسیر نمود Ùˆ با خود به بابل آورد، برخاسته از نظام سرمایهÂداری بود؟ Ùˆ یا تشکیل امپراتوریÂهای بابل Ùˆ هخامنشی آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری بودند؟ چون لنین کتابی نوشته است با عنوان امپرایالیسم آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری. مثلاً ØملهÂÛŒ اعراب به سوریه، بینÂانهریین Ùˆ مصر Ùˆ ایران Ùˆ تسخیر این کشورها آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری بوده است؟ امپریالیسم هم پیش از نظام سرمایهÂداری وجود داشته Ú©Ù‡ نمونهÂهایش عبارتند از: امپراتور های چین، ایران، رم Ùˆ مصر Ùˆ هم پس از نظام سرمایهÂداری بوده است مانند مستعمرات روسیه در آسیای میانه Ùˆ Ù‚Ùقاز Ùˆ کشورهای اروپای شرقی. اتÙاقاً روسیه سوسیالیست پس از جنگ جهانی دوم کشورهای اروپای شرقی را مستعمرهÂÛŒ خود کرد. چین پس از انقلاب سوسیالیستی تبت را مستعمره خود ساخت.
پرشگر: شوروی Ú©Ù‡ یک مدل موÙÙ‚ سوسیالیست نبود.
موقن: مارکسیستÂها Ú©Ù…ÂÚ©Ù… دریاÙتند Ú©Ù‡ معجزاتی را Ú©Ù‡ مارکس برای یک جامعهÂÛŒ سوسیالیستی برشمرده بود در کشورهای سوسیالیستی تØقق نیاÙته است. از این رو نظام Øاکم بر کشورهای سوسیالیستی را سرمایهÂداری دولتی یا جوامع پس از سرمایهÂدار ÛŒ نامیدند. (Post - Capitalist)
پرسشگر: خب برای اینÂÚ©Ù‡ ما به یک جمعÂبندی برسیم Ùˆ بØØ« جنبهÂÛŒ سیستماتیک پیدا کند، از شما درخواست Ù…ÛŒÂکنم Ú©Ù‡ بØØ« را Øول امپریالیسم جمعÂبندی کنید.
موقن: همÂچنان Ú©Ù‡ قبلاً Ú¯ÙتهÂام مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ جوامع شرقی نیروی دورنی لازم برای تغییر را Ùاقدند. جوامع شرقی مانند چین، هند Ùˆ ایران گرچه دارای قدمت چند هزار سالهÂاند اما از نظر مارکس (Ùˆ پیش از او منتسکیو) قدمت چند هزارآنها به معنی تاریخ چند هزار سا لهÂشان نیست. به نظر مارکس تاریخ عبارت از تغییر Ùˆ تØول است. پس چنانÂÚ†Ù‡ جامعهÂای از چند هزار سال پیش تا به امروز تغییری نکرده باشد Ùˆ در جا زده باشد به نظر مارکس چنین جامعهÂای Ùاقد تاریخ است. این جامعه کهنه Ùˆ قدیمی هست اما تاریخ ندارد. مارکس Ù…ÛŒÂگوید ساختار جوامع شرقی، برغم واژگونی تاج وتختÂها Ùˆ سرنگونی سلسلهÂÛŒ پادشاهان، تغییر نکرده است (البته تا ورود استعمار غربی به آنÂها). مارکس جوامع شرقی را از هرنظر نقطه ÛŒ مقابل جوامع غربی Ù…ÛŒÂدانست. به نظر او شهر های کشورهای شرقی اردوگاه شاهزادگان بوده Ùˆ Ùاقد زندگی مدنی Ùˆ خلاقیتÂها Ùرهنگی بودهÂاند. مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ جوامع آسیایی آن نوع نهادها Ùˆ موسسات Ùˆ مناسبات اقتصادی را دارا نبودند Ú©Ù‡ سبب پیدایش سرمایهÂداری در اروپا شد.خلاصهÂÛŒ کلام آنÂÚ©Ù‡ مارکس Ùˆ انگلس Ùˆ پیش از این دو، منتسکیو Ùˆ پس از آنÂها، مارکس وبر اعتقاد داشتند Ú©Ù‡ جوامع شرقی جوامعی متØجر Ùˆ ارتجاعی Ùˆ وابس گرا Ùˆ ایستا هستند. برای این Ú©Ù‡ این جوامع تکانی بخورند، ورود استعمار غرب به آنÂها ضروری بوده است. مارکس Ù…ÛŒÂگوید Ú©Ù‡ انگلستان ابزار ناآگاه تاریخ برای ایجاد انقلاب اجتماعی در آسیا بوده است. بنابر نظر او، یگانه انقلاب اجتماعی Ú©Ù‡ آسیا به خود دیده همین بوده است. Ù…ÛŒÂبینیم Ú©Ù‡ عقاید مارکس Ùˆ انگلس تا Ú†Ù‡ Øد در تقابل با عقاید استالین، مائو Ùˆ Ùیدل کاسترو Ùˆ Ú†Ù‡ گوارا Ùˆ مارکیسیستÂهای ایرانی اند. نظریات مارکس Ùˆ انگلس با آنÂÚ†Ù‡ سمیر امین Ùˆ آندره گوندرÙرانک Ù…ÛŒÂگویند در تقابل کامل است. ما Ú†Ù‡ مخال٠استعمار باشیم Ú†Ù‡ نباشیم کشورهای آسیایی همان کشورهایی نیستند Ú©Ù‡ پیش از ورود استعمار غرب بودند. ورود استعمار انگلستان به آسیا، کشورهای آسیای را تغییر داد. دیدگاه مارکس همین است Ù…ÛŒÂگوید Ú©Ù‡ ورود انگلستان به آسیا با ورود چنگیز خان مغول مثلاً به ایران Ùرق دارد انگلستان صنعت Ùˆ علم غربی را با خود به آسیا آورد، راه آهن کشید، کارخانه ساخت، چایخانه دایر کرد، کتاب چاپ کرد، روزنامه انتشار داد، مدرسه Ùˆ دانشگاه تأسیس کرد؛ اما مغول سکنه شهرها را قتل عام Ù…ÛŒÂکرد Ùˆ شهرها راتپهÂÛŒ خاک Ù…ÛŒ نمود تا برای اسبان Ùˆ رمهÂهای خود چراگاه درست کند. بیل وارن Ú©Ù‡ مارکسیست انگلیسی است کتابی نوشته به نام: امپریالیسم پیشگام سرمایهÂداری Ú©Ù‡ در آن از نظریات مارکس Ùˆ انگلس دربارهÂÛŒ استعمار دÙاع Ù…ÛŒÂکند Ùˆ از کتاب لنین امپریالیسم آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری انتقاد Ù…ÛŒÂنماید. او نقش مثبت انگلیس در باسواد کردن مردم هند را گوشزد Ù…ÛŒÂکند Ùˆ از چاپ نسخ خطی هندی واØداث کارخانهÂها Ùˆ شبکهÂÛŒ راه آهن هند یاد Ù…ÛŒÂکند. اما بهتر است نخست این پرسش اساسی را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†ÛŒÙ… Ú©Ù‡ امپریالیست چیست ØŸ معمولا کشوری را امپریالیست Ù…ÛŒÂخوانند Ú©Ù‡ بخواهد هنجارهای Ùرهنگی خود را یا به طور مسالمتÂآمیز یا از طریق زور به کشورها ÛŒ دیگر تØمیل کند. در این خصوص مثلاً مارکسیستی مانند وارن اینÂطور استدلال Ù…ÛŒÂکند Ú©Ù‡ انگلستان کشوری است با دموکراسی دیرینه Ùˆ در Øقیقت قدیمیÂترین دموکراسی جهان. انگلستان پیشگام در صنعت Ùˆ علوم طبیعی، سرزمین نوابغی مانند: نیوتن، لاک، هیوم، بارکلی، آدام اسمیت، ریکاردو، جونز، استوارت میل، برتراندراسل، وایتهد Ùˆ مانند اینÂهاست. مگر ولتر Ùˆ منتسکیو، متÙکران عصر روشنگری، مجذوب Ùرهنگ انگلستان نشده بودند؟ مگر ولتر نامهÂهای ÙلسÙÛŒ خود را تØت تأثیر Ùرهنگ انگلیسی ننوشت؟ مگر ولتر انگلستان را مظهر جامعهÂای نمیÂدانست Ú©Ù‡ در آن با عقاید مخال٠مدارا Ù…ÛŒÂشود Ùˆ ØÙ‚ آزادی عقیده Ùˆ بیا Ù† Ù…Øترم شمرده Ù…ÛŒÂشود. منتسکیو قانون اساسی انگلستان را مترقی ترین قانون اساسی موجود در جهان Ù…ÛŒÂدانست. نظام پارلمانی در انگلستان قدیمی ترین نظام پارلمانی در جهان است. مگر مستعمرات انگلیس، مانند امریکای شمالی، کانادا، استرالیا Ùˆ زلاند جدید جزو دموکراسیÂها ÛŒ جهان Ùˆ ازکشور های بیشرÙته Ù…Øسوب نمی شوند ØŸ مگر امریکا بزرگترین غول صنعتی واقتصادی جهان مستعمرهÂÛŒ انگلستان نبوده است؟ پس استعمار نه تنها سبب عقبÂماندگی نشده بلÂÚ©Ù‡ بزرگÂترین دموکراسی جهان Ùˆ غول علم Ùˆ صنعت خود مستعمره بوده است. مارکسیستی مانند وارن Ù…ÛŒÂتواند ادعا کند Ú©Ù‡ نظر مارکس Ùˆ انگلس دربارهÂÛŒ استعمار درست بوده است Ùˆ بپرسد Ú©Ù‡ در انتقال این هنجارهای مترقی به کشورهای عقب مانده Ú†Ù‡ عیبی وجود دارد؟ Ùˆ ادعا کند Ú©Ù‡ امپریالیسم دوران سرمایهÂداری با کشورگشایی کسانی چون چنگیز مغول Ùˆ تیمور Ùرق دارد. مگر در گذشته قبایل ÙˆØØ´ÛŒ به کشورهای متمدن Øمله نمیÂبردند Ùˆ سکنهÂÛŒ آن جاها را نمیÂکشتند Ùˆ به چپاول Ùˆ غارت دست نمیÂزدند Ùˆ زنان Ùˆ کودکان را اسیر نمیÂکردند وخدای قبیلهÂÛŒ خود Ùˆ کیش Ùˆ رسوم Ùˆ زبان خویش را به ملل مغلوب تØمیل نمیÂکردند؟ درک مارکسیست ایرانی Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ ایرانی از غرب این است Ú©Ù‡ آنÂها استعمارگرند Ùˆ باعث عقب ماندگی ما هستند آنها کاÙرند، خمر Ù…ÛŒÂنوشند Ùˆ زنا Ù…ÛŒÂکنند. وظیÙÙ‡ÂÛŒ ما این است Ú©Ù‡ با آنÂها نبرد کنیم Ùˆ رسوم خود را در برابر تهاجم Ùرهنگی آنان ØÙظ کنیم.
روشنÙکر ایرانی پس از ÂÚ©Ù‡ عمری را با دموکراسی، تجدد Ùˆ غرب جنگید سرانجام به غرب Ù…ÛŒÂگریزد Ùˆ در آنÂجا پناه Ù…ÛŒÂگیرد. این یک بام Ùˆ دو هوا را چگونه Ù…ÛŒÂتوان توجیه کرد ØŸ این عوام Ùریبی ها تا Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ خواهد ادامه یابد Ùˆ روشنÙکر ما اعم از Ú†Ù¾ Ùˆ راست تا Ú©ÛŒ Ù…ÛŒÂخواهند در عمق وجود خود ضد غربی باشند ولی در عین Øال از همهÂÛŒ مواهب Ùرهنگ غرب، از آموزش Ùˆ درمان گرÙته تا سکنی گزیدن در غرب، بهرمند شوند؟ در این میان آنÂÚ†Ù‡ در نظر گرÙته نمیÂشود انباشت عقلانیت در Ùرهنگ غرب Ùˆ Ùقدانش در ÙرهنگÂهای شرقی است. مارکس از انباشت سرمایه سخن Ù…ÛŒÂÚ¯Ùت ولی گویا او Ù¾ÛŒ نبرده بود Ú©Ù‡ پیش شرط انباشت سرمایه، انباشت عقلانیت است. عقلانیتی Ú©Ù‡ خود را در شیوهÂÛŒ Øکومت کردن، در نظام قضایی، در نظام پارلمانی، در علم Ùˆ صنعت نشان Ù…ÛŒÂدهد. ولی مارکس وبر بر خلا٠مارکس توجه خاصی به عقلانیت غربی دارد.
پرسشگر: از ØÙ‚ نباید گذشت Ú©Ù‡ مارکس توجه خاصی به شیوه تولید آسیایی واستبداد شرقی کرد، هر چند استا لینیستÂها سعی کردند نوشتهÂهای مارکس را از انظار پنهان نمایند.
موقن: باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کار اصلی را در مورد ØªØ´Ø±ÛŒØ Ø®ØµÙˆØµÛŒØ§Øª استبداد شرقی منتسکیو انجام داده است Ùˆ نه مارکس. مارکس بسیاری از اندیشهÂهای منتسکیو را اقتباس کرده است. من درمقاله ÛŒ تاریخچه ÛŒ Ù…Ùهوم استبداد شرقی Ú©Ù‡ در کتاب زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ تجدید چاب شده است Ø´Ø±Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ ام Ú©Ù‡ برای نخستین بار منتسکیو Ù…Ùهوم استبداد شرقی را به کار برد. بنابر نظر منتسکیو چون کشورهای آسیایی از Ù„Øاظ وسعت خاک بسیار پهناورند برای ادارهÂÛŒ آنÂها نیاز به یک Øکومت مقتدر است. یکی از علل وجود استبداد در کشورهای آسیایی وسعت زیاد خاک آنÂهاست. برای ادارهÂÛŒ یک کشور Ú©ÙˆÚ†Ú© نیاز به یک Øکومت مقتدر نیست؛ اما ادارهÂÛŒ یک امپراتوری یا سرزمین پهناور نیاز به یک Øکومت مقتدردارد منتسکیو هرØکومتی را متناسب با هر نوع دینی نمیÂداند.مثلاً مذهب کاتولیک متناسب با رژیم سلطنتی است Ùˆ مذهب پروتستان متناسب با جمهوری است. پروتستانیسم در کشورهای شمالی اروپا رواج یاÙت زیرا در آنÂجا ها Ø±ÙˆØ Ø§Ø³ØªÙ‚Ù„Ø§Ù„Âطلبی وجود داشت Ùˆ مردم آن جاها نمیخواستند زیر بار مذهبی باشند Ú©Ù‡ در رأس آن یک شخص روØانی به نام پاپ قرار دارد. ولی ملتÂهای جنوب اروپا به اندازهÂÛŒ ملتÂهای شمال اروپا Ø±ÙˆØ Ø¢Ø²Ø§Ø¯ÛŒÂخواهی نداشتند Ùˆ بر ضد مرجعیت پاپ نشوریدند Ùˆ کاتولیک ماندند. منتسکیو Ù…ÛŒÂگوید چون اسلام به زور شمشیر بر دیگر ملتÂها تØمیل شد، از این رو در کشورهای اسلامی Ø±ÙˆØ Ø¹Ø¨ÙˆØ¯ÛŒØª Ùˆ بردگی Øاکم است؛ Ùˆ بیشÂتر متناسب با رژیم استبدادی است. منتسکیو هر Øکومتی را متکی بر یک اصل Ù…ÛŒÂداند. مثلاً جمهوری براصل Ùضیلت متکی است Ùˆ سلطنت بر اصل شر٠و استبداد، Ú©Ù‡ بدترین نوع Øکومت است، بر ترس متکی است. همÂچنان Ú©Ù‡ ترس عاطÙÙ‡Âای است Ú©Ù‡ در یک Ù„Øظه بروز Ù…ÛŒÂکند، همین طور نیز مستبد در Ù„Øظه به سر Ù…ÛŒÂبرد. مستبد نه گذشته را به یاد Ù…ÛŒÂآورد نه به Ùکر آیندهÂÛŒ خود Ùˆ اتباعش است. هم چنان Ú©Ù‡ Ù„Øظه تداوم ندارد،جوامع شرقی نیز به رغم قدمتشان تاریخ ندارند. در رژیم استبدادی نه ساخت اجتماعی وجود دارد نه ساخت سیاسی Ùˆ نه نظام قضایی. همÂچنان Ú©Ù‡ مستبد بنده ÂÛŒ اØساس Ù„ØظهÂای خود مانند غضب یا شهوت است، قاضی نیز در رژیم استبدادی طبق هوای Ù†Ùسانی خود قضاوت Ù…ÛŒÂکند. همÂچنان Ú©Ù‡ در رژیم استبدادی نظام قضایی Ùˆ ساختار سیاسی وجود ندارد، همینÂطور نیز نظام اقتصادی موجود نیست. نظام اقتصادی نیز دستخوش هوای Ù†Ùسانی اÙراد است. بر خلا٠آنÂÚ†Ù‡ آقای ماهرویان Ú¯Ùتند شاید بتوان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ استبداد شرقی آن چیزهایی را Ùاقد است Ú©Ù‡ ما از Ù…Ùهوم دولت درک Ù…ÛŒÂکنیم. آن مسؤ ولیتÂهایی Ú©Ù‡ یک دولت بر دوش دارد برای مستبد شرقی اموری کاملاً ناشناختهÂاند. زیرا رژیم استبدادی Ùقط بر ترس متکی نیست بلÂÚ©Ù‡ بر شهوت Ùˆ غضب آنی نیز اتکا دارد. هرگاه مستبد غضب کند Ùرمان قتل عام اهالی یک منطقه را Ù…ÛŒÂدهد. مستبد شرقی Øتی زمینÂهای دایر سرزمین خود را می سوزاند. چند سال پیش Ú©Ù‡ من برای نوشتن مقالهÂÛŒ تاریخچهÂÛŒ Ù…Ùهوم استبداد شرقی مشغول مطالعه ÛŒ آثار منتسکیو بودم، به این مطلب Ú©Ù‡ رسیدم آن را قدر ÛŒ غلوآمیز دانستم. اما اکنون Ú©Ù‡ طالبان در اÙغانستان Øکومت Ù…ÛŒÂکنند Ùˆ سیاست زمین سوخته را اجرا Ù…ÛŒÂنمایند، Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒÂبرم Ú©Ù‡ مطالب منتسکیو منطبق با واقعیات بوده است. طالبان خانهÂها Ùˆ مزارع را Ù…ÛŒÂسوزاندند Ùˆ وقتی جایی را به زور گرÙتند آنجا را دارالØرب Ù…ÛŒÂدانند یعنی مردان را Ù…ÛŒÂکشند Ùˆ به زنان تجاوز Ù…ÛŒÂنمایند Ùˆ سپس زنان Ùˆ کودکان را Ú©ÙˆÚ† Ù…ÛŒÂدهند. یا اگر بازار بردهÂÙروشی وجود داشت آنان را در آنجا به عنوان کنیز Ùˆ غلام Ù…ÛŒÂÙروختند. نمونهÂÛŒ بارز Øکومت استبداد شرقی، Øکومت طالبان در اÙغانستان است. وضع کنونی اÙغانستان، وضعی است Ú©Ù‡ همهÂÛŒ کشورهای اسلامی تا همین اواخر داشتهÂاند. آنÂÚ†Ù‡ منتسکیو در روØÂالقوانین Ùˆ در کتاب نامهÂهای ایرانی Ù…ÛŒÂگوید زاییدهÂÛŒ تخیلات او نیست بلÂÚ©Ù‡ گویی سال Âها در شرق بوده Ùˆ با خلقیات مردم اینÂجا مأنوس شده است. ای کاش روشنÙکران ما به جای آنÂÚ©Ù‡ Ùوکوو دریدا Ùˆ هایدگر Ù…ÛŒÂخواندند، Ù…ÛŒÂنشیتند Ùˆ آثار نوابغی مثل منتسکیو Ùˆ ولتر Ùˆ هولباخ را Ù…ÛŒÂخواندند.
البته بعضی از مارکسیستÂهای انگلیسی از جمله پری آندرسن معتقدند Ú©Ù‡ آنÂÚ†Ù‡ مارکس دربارهÂÛŒ شیوهÂÛŒ تولید آسیایی Ú¯Ùته مبتنی بر اطلاعات غلطی بوده است Ú©Ù‡ مأموران انگلیسی در هند به لندن Ù…ÛŒÂÙرستادهÂاند. ولی من با این مسئله کاری ندارم. اگر معضل کنونی ما تقابل سنت با مدریته است در این خصوص نیز بنده کوشیدهÂام سهم Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ در بØØ« سنت Ùˆ تجدد داشته باشم. در این راستا در سال 1370 ترجمهÂÛŒ کتاب ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ روشنگری3 به قلم بنده منتشر شد Ú©Ù‡ بنا بر قول ÙیلسوÙان Ùˆ مورخان غربی بهترین اثر در زمینهÂÛŒ ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ روشنگری یعنی بنیادها ÛŒ Ùکری مدرنیته است. چون اکنون اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای اساس تجدد Ùˆ مدرنیته را در کشورهای جهان سوم به لرزه در آورده شناخت اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای از مهمÂترین وظای٠ما است Ùˆ در این زمینه نیز اسطورهÂÛŒ دولت4 Ùˆ جلد دوم ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای5 را ترجمه کردهÂام Ú©Ù‡ امیدوارم مورد توجه Ùرهیختگان کشور قرار گیرد. اگر منتسکبو، جوامع را بر Øسب Ø´Ú©Ù„ Øکومتشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂکند Ùˆ اگر مارکس وبر جوامع را بر Øسب دینÂشان طبقهÂبندی Ù…ÛŒÂکند Ùˆ اگر مارکس جوامع را بر Øسب شیوهÂÛŒ تولیدشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂنماید ØŒ لوی- برول Ùˆ کاسیرر جوامع را بر Øسب ساخت اندیشهÂشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂکنند Ùˆ این موضوع تازه ای است Ú©Ù‡ باید مورد توجه قرار گیرد. اگر شیوه ÛŒ اندیشهÂÛŒ Øاکم بر کشورهای عقبÂمانده اسطورهÂای است، Ùˆ اگر شیوه ÛŒ اندیشهÂÛŒ Øاکم بر کشورهای صنعتی علمی است شناخت این دو شیوهÂÛŒ اندیشه Øائز اهمیت بسیار است. زیرا در تØلیل نهایی سنت متکی بر اندیشه اسطورهÂای است Ùˆ مدرنیته متکی بر اندیشهÂÛŒ علمی. پس جلد دوم ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای Ù…ÛŒÂتواند به بØØ« سنت Ùˆ تجدد بعد تازهÂای بدهد Ùˆ مباØØ« را عمیقÂتر کند.
در پایان از آقای درکشیده Ú©Ù‡ بنده را به Ú¯Ùتگو دعوت کردند تشکر Ù…ÛŒÂکنم.
Ù¾ÛŒÂنوشت ها:
1- کتاب زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ (تهران، انتشارات هرمس، 1378):
2-آزادی و عقلانیت (تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول1379، چاپ دوم 1384)
3-ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری نوشته ÛŒ ارنست کاسیسرر ترجمه ÛŒ یداله موقن (تهران ØŒ انتشارات نیلوÙر،چاپ اول 1370ØŒ چاپ دوم 1382 )
4-اسطوره ی دولت نوشته ی ارنست کاسیرر ترجمه ی یداله موقن(تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول1377، چاپ دوم 1382)
5- ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: جلد دوم اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای، اثر ارنست کاسیرر، ترجمهÂÛŒ یدالله موقن (تهران، انتشارات هرمس، 1378)
برگرÙته از مجلهÂÛŒ Ùرهنگ توسعه 0تهران . شماره 42 Ùˆ 43
ارتباط ماركسیسم با الهیات هگل 3
پرسشگر: مواضع شمامن را به یاد مواضع طرÙداران دولت سرمایهÂداری Ù…ÛŒÂاندازد واقعاً شما با استقرار عدالت اجتماعی در جوامع مخالÙید؟
موقن: سÙسطهÂهایی Ú©Ù‡ مارکسیستÂها Ù…ÛŒÂکنند این است Ú©Ù‡ هر Ú©Ù… Ùˆ کاستی راکه در سرشت بشر یا در جامعه وجود دارد، آن را به پای نظام سرمایهÂداری Ù…ÛŒÂنویسند. گویی بشر در جوامع پیشین در بهشت برین به سر Ù…ÛŒÂبرده Ùˆ سرمایهÂداری جهنمی است Ú©Ù‡ همه چیز را تباه کرده است. البته من نه کارخانه دارم، نه سرمایهÂدار Ùˆ نه طرÙدار نظام سرمایهÂداریÂام. شاید مخال٠مارکسیسم باشم اما مسلماً مخال٠سوسیالیسم نیستم.. از جمله مغالطهÂهای مرسوم مارکسیست- لنینیستÂها این است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒÂگویند جنگÂهای جهانی اول Ùˆ دوم بر اثر تناقضات نظام سرمایهÂداری بود. گویی پیش از جنگ جهانی اول هیچ جنگی در تاریخ رخ نداده بود. آیا چنگیزخان Ùˆ تیمورلنگ Ú©Ù‡ سکنهÂÂÛŒ چندین کشور را Ùتل عام کردند برخاسته از نظام سرمایهÂداری بودند؟ یا بخت تصر Ú©Ù‡ به اسرائیل Øمله برد Ùˆ معبد او رشلیم را خراب کرد Ùˆ یهودیان را اسیر نمود Ùˆ با خود به بابل آورد، برخاسته از نظام سرمایهÂداری بود؟ Ùˆ یا تشکیل امپراتوریÂهای بابل Ùˆ هخامنشی آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری بودند؟ چون لنین کتابی نوشته است با عنوان امپرایالیسم آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری. مثلاً ØملهÂÛŒ اعراب به سوریه، بینÂانهریین Ùˆ مصر Ùˆ ایران Ùˆ تسخیر این کشورها آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری بوده است؟ امپریالیسم هم پیش از نظام سرمایهÂداری وجود داشته Ú©Ù‡ نمونهÂهایش عبارتند از: امپراتور های چین، ایران، رم Ùˆ مصر Ùˆ هم پس از نظام سرمایهÂداری بوده است مانند مستعمرات روسیه در آسیای میانه Ùˆ Ù‚Ùقاز Ùˆ کشورهای اروپای شرقی. اتÙاقاً روسیه سوسیالیست پس از جنگ جهانی دوم کشورهای اروپای شرقی را مستعمرهÂÛŒ خود کرد. چین پس از انقلاب سوسیالیستی تبت را مستعمره خود ساخت.
پرشگر: شوروی Ú©Ù‡ یک مدل موÙÙ‚ سوسیالیست نبود.
موقن: مارکسیستÂها Ú©Ù…ÂÚ©Ù… دریاÙتند Ú©Ù‡ معجزاتی را Ú©Ù‡ مارکس برای یک جامعهÂÛŒ سوسیالیستی برشمرده بود در کشورهای سوسیالیستی تØقق نیاÙته است. از این رو نظام Øاکم بر کشورهای سوسیالیستی را سرمایهÂداری دولتی یا جوامع پس از سرمایهÂدار ÛŒ نامیدند. (Post - Capitalist)
پرسشگر: خب برای اینÂÚ©Ù‡ ما به یک جمعÂبندی برسیم Ùˆ بØØ« جنبهÂÛŒ سیستماتیک پیدا کند، از شما درخواست Ù…ÛŒÂکنم Ú©Ù‡ بØØ« را Øول امپریالیسم جمعÂبندی کنید.
موقن: همÂچنان Ú©Ù‡ قبلاً Ú¯ÙتهÂام مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ جوامع شرقی نیروی دورنی لازم برای تغییر را Ùاقدند. جوامع شرقی مانند چین، هند Ùˆ ایران گرچه دارای قدمت چند هزار سالهÂاند اما از نظر مارکس (Ùˆ پیش از او منتسکیو) قدمت چند هزارآنها به معنی تاریخ چند هزار سا لهÂشان نیست. به نظر مارکس تاریخ عبارت از تغییر Ùˆ تØول است. پس چنانÂÚ†Ù‡ جامعهÂای از چند هزار سال پیش تا به امروز تغییری نکرده باشد Ùˆ در جا زده باشد به نظر مارکس چنین جامعهÂای Ùاقد تاریخ است. این جامعه کهنه Ùˆ قدیمی هست اما تاریخ ندارد. مارکس Ù…ÛŒÂگوید ساختار جوامع شرقی، برغم واژگونی تاج وتختÂها Ùˆ سرنگونی سلسلهÂÛŒ پادشاهان، تغییر نکرده است (البته تا ورود استعمار غربی به آنÂها). مارکس جوامع شرقی را از هرنظر نقطه ÛŒ مقابل جوامع غربی Ù…ÛŒÂدانست. به نظر او شهر های کشورهای شرقی اردوگاه شاهزادگان بوده Ùˆ Ùاقد زندگی مدنی Ùˆ خلاقیتÂها Ùرهنگی بودهÂاند. مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ جوامع آسیایی آن نوع نهادها Ùˆ موسسات Ùˆ مناسبات اقتصادی را دارا نبودند Ú©Ù‡ سبب پیدایش سرمایهÂداری در اروپا شد.خلاصهÂÛŒ کلام آنÂÚ©Ù‡ مارکس Ùˆ انگلس Ùˆ پیش از این دو، منتسکیو Ùˆ پس از آنÂها، مارکس وبر اعتقاد داشتند Ú©Ù‡ جوامع شرقی جوامعی متØجر Ùˆ ارتجاعی Ùˆ وابس گرا Ùˆ ایستا هستند. برای این Ú©Ù‡ این جوامع تکانی بخورند، ورود استعمار غرب به آنÂها ضروری بوده است. مارکس Ù…ÛŒÂگوید Ú©Ù‡ انگلستان ابزار ناآگاه تاریخ برای ایجاد انقلاب اجتماعی در آسیا بوده است. بنابر نظر او، یگانه انقلاب اجتماعی Ú©Ù‡ آسیا به خود دیده همین بوده است. Ù…ÛŒÂبینیم Ú©Ù‡ عقاید مارکس Ùˆ انگلس تا Ú†Ù‡ Øد در تقابل با عقاید استالین، مائو Ùˆ Ùیدل کاسترو Ùˆ Ú†Ù‡ گوارا Ùˆ مارکیسیستÂهای ایرانی اند. نظریات مارکس Ùˆ انگلس با آنÂÚ†Ù‡ سمیر امین Ùˆ آندره گوندرÙرانک Ù…ÛŒÂگویند در تقابل کامل است. ما Ú†Ù‡ مخال٠استعمار باشیم Ú†Ù‡ نباشیم کشورهای آسیایی همان کشورهایی نیستند Ú©Ù‡ پیش از ورود استعمار غرب بودند. ورود استعمار انگلستان به آسیا، کشورهای آسیای را تغییر داد. دیدگاه مارکس همین است Ù…ÛŒÂگوید Ú©Ù‡ ورود انگلستان به آسیا با ورود چنگیز خان مغول مثلاً به ایران Ùرق دارد انگلستان صنعت Ùˆ علم غربی را با خود به آسیا آورد، راه آهن کشید، کارخانه ساخت، چایخانه دایر کرد، کتاب چاپ کرد، روزنامه انتشار داد، مدرسه Ùˆ دانشگاه تأسیس کرد؛ اما مغول سکنه شهرها را قتل عام Ù…ÛŒÂکرد Ùˆ شهرها راتپهÂÛŒ خاک Ù…ÛŒ نمود تا برای اسبان Ùˆ رمهÂهای خود چراگاه درست کند. بیل وارن Ú©Ù‡ مارکسیست انگلیسی است کتابی نوشته به نام: امپریالیسم پیشگام سرمایهÂداری Ú©Ù‡ در آن از نظریات مارکس Ùˆ انگلس دربارهÂÛŒ استعمار دÙاع Ù…ÛŒÂکند Ùˆ از کتاب لنین امپریالیسم آخرین مرØلهÂÛŒ سرمایهÂداری انتقاد Ù…ÛŒÂنماید. او نقش مثبت انگلیس در باسواد کردن مردم هند را گوشزد Ù…ÛŒÂکند Ùˆ از چاپ نسخ خطی هندی واØداث کارخانهÂها Ùˆ شبکهÂÛŒ راه آهن هند یاد Ù…ÛŒÂکند. اما بهتر است نخست این پرسش اساسی را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†ÛŒÙ… Ú©Ù‡ امپریالیست چیست ØŸ معمولا کشوری را امپریالیست Ù…ÛŒÂخوانند Ú©Ù‡ بخواهد هنجارهای Ùرهنگی خود را یا به طور مسالمتÂآمیز یا از طریق زور به کشورها ÛŒ دیگر تØمیل کند. در این خصوص مثلاً مارکسیستی مانند وارن اینÂطور استدلال Ù…ÛŒÂکند Ú©Ù‡ انگلستان کشوری است با دموکراسی دیرینه Ùˆ در Øقیقت قدیمیÂترین دموکراسی جهان. انگلستان پیشگام در صنعت Ùˆ علوم طبیعی، سرزمین نوابغی مانند: نیوتن، لاک، هیوم، بارکلی، آدام اسمیت، ریکاردو، جونز، استوارت میل، برتراندراسل، وایتهد Ùˆ مانند اینÂهاست. مگر ولتر Ùˆ منتسکیو، متÙکران عصر روشنگری، مجذوب Ùرهنگ انگلستان نشده بودند؟ مگر ولتر نامهÂهای ÙلسÙÛŒ خود را تØت تأثیر Ùرهنگ انگلیسی ننوشت؟ مگر ولتر انگلستان را مظهر جامعهÂای نمیÂدانست Ú©Ù‡ در آن با عقاید مخال٠مدارا Ù…ÛŒÂشود Ùˆ ØÙ‚ آزادی عقیده Ùˆ بیا Ù† Ù…Øترم شمرده Ù…ÛŒÂشود. منتسکیو قانون اساسی انگلستان را مترقی ترین قانون اساسی موجود در جهان Ù…ÛŒÂدانست. نظام پارلمانی در انگلستان قدیمی ترین نظام پارلمانی در جهان است. مگر مستعمرات انگلیس، مانند امریکای شمالی، کانادا، استرالیا Ùˆ زلاند جدید جزو دموکراسیÂها ÛŒ جهان Ùˆ ازکشور های بیشرÙته Ù…Øسوب نمی شوند ØŸ مگر امریکا بزرگترین غول صنعتی واقتصادی جهان مستعمرهÂÛŒ انگلستان نبوده است؟ پس استعمار نه تنها سبب عقبÂماندگی نشده بلÂÚ©Ù‡ بزرگÂترین دموکراسی جهان Ùˆ غول علم Ùˆ صنعت خود مستعمره بوده است. مارکسیستی مانند وارن Ù…ÛŒÂتواند ادعا کند Ú©Ù‡ نظر مارکس Ùˆ انگلس دربارهÂÛŒ استعمار درست بوده است Ùˆ بپرسد Ú©Ù‡ در انتقال این هنجارهای مترقی به کشورهای عقب مانده Ú†Ù‡ عیبی وجود دارد؟ Ùˆ ادعا کند Ú©Ù‡ امپریالیسم دوران سرمایهÂداری با کشورگشایی کسانی چون چنگیز مغول Ùˆ تیمور Ùرق دارد. مگر در گذشته قبایل ÙˆØØ´ÛŒ به کشورهای متمدن Øمله نمیÂبردند Ùˆ سکنهÂÛŒ آن جاها را نمیÂکشتند Ùˆ به چپاول Ùˆ غارت دست نمیÂزدند Ùˆ زنان Ùˆ کودکان را اسیر نمیÂکردند وخدای قبیلهÂÛŒ خود Ùˆ کیش Ùˆ رسوم Ùˆ زبان خویش را به ملل مغلوب تØمیل نمیÂکردند؟ درک مارکسیست ایرانی Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ ایرانی از غرب این است Ú©Ù‡ آنÂها استعمارگرند Ùˆ باعث عقب ماندگی ما هستند آنها کاÙرند، خمر Ù…ÛŒÂنوشند Ùˆ زنا Ù…ÛŒÂکنند. وظیÙÙ‡ÂÛŒ ما این است Ú©Ù‡ با آنÂها نبرد کنیم Ùˆ رسوم خود را در برابر تهاجم Ùرهنگی آنان ØÙظ کنیم.
روشنÙکر ایرانی پس از ÂÚ©Ù‡ عمری را با دموکراسی، تجدد Ùˆ غرب جنگید سرانجام به غرب Ù…ÛŒÂگریزد Ùˆ در آنÂجا پناه Ù…ÛŒÂگیرد. این یک بام Ùˆ دو هوا را چگونه Ù…ÛŒÂتوان توجیه کرد ØŸ این عوام Ùریبی ها تا Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ خواهد ادامه یابد Ùˆ روشنÙکر ما اعم از Ú†Ù¾ Ùˆ راست تا Ú©ÛŒ Ù…ÛŒÂخواهند در عمق وجود خود ضد غربی باشند ولی در عین Øال از همهÂÛŒ مواهب Ùرهنگ غرب، از آموزش Ùˆ درمان گرÙته تا سکنی گزیدن در غرب، بهرمند شوند؟ در این میان آنÂÚ†Ù‡ در نظر گرÙته نمیÂشود انباشت عقلانیت در Ùرهنگ غرب Ùˆ Ùقدانش در ÙرهنگÂهای شرقی است. مارکس از انباشت سرمایه سخن Ù…ÛŒÂÚ¯Ùت ولی گویا او Ù¾ÛŒ نبرده بود Ú©Ù‡ پیش شرط انباشت سرمایه، انباشت عقلانیت است. عقلانیتی Ú©Ù‡ خود را در شیوهÂÛŒ Øکومت کردن، در نظام قضایی، در نظام پارلمانی، در علم Ùˆ صنعت نشان Ù…ÛŒÂدهد. ولی مارکس وبر بر خلا٠مارکس توجه خاصی به عقلانیت غربی دارد.
پرسشگر: از ØÙ‚ نباید گذشت Ú©Ù‡ مارکس توجه خاصی به شیوه تولید آسیایی واستبداد شرقی کرد، هر چند استا لینیستÂها سعی کردند نوشتهÂهای مارکس را از انظار پنهان نمایند.
موقن: باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کار اصلی را در مورد ØªØ´Ø±ÛŒØ Ø®ØµÙˆØµÛŒØ§Øª استبداد شرقی منتسکیو انجام داده است Ùˆ نه مارکس. مارکس بسیاری از اندیشهÂهای منتسکیو را اقتباس کرده است. من درمقاله ÛŒ تاریخچه ÛŒ Ù…Ùهوم استبداد شرقی Ú©Ù‡ در کتاب زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ تجدید چاب شده است Ø´Ø±Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ ام Ú©Ù‡ برای نخستین بار منتسکیو Ù…Ùهوم استبداد شرقی را به کار برد. بنابر نظر منتسکیو چون کشورهای آسیایی از Ù„Øاظ وسعت خاک بسیار پهناورند برای ادارهÂÛŒ آنÂها نیاز به یک Øکومت مقتدر است. یکی از علل وجود استبداد در کشورهای آسیایی وسعت زیاد خاک آنÂهاست. برای ادارهÂÛŒ یک کشور Ú©ÙˆÚ†Ú© نیاز به یک Øکومت مقتدر نیست؛ اما ادارهÂÛŒ یک امپراتوری یا سرزمین پهناور نیاز به یک Øکومت مقتدردارد منتسکیو هرØکومتی را متناسب با هر نوع دینی نمیÂداند.مثلاً مذهب کاتولیک متناسب با رژیم سلطنتی است Ùˆ مذهب پروتستان متناسب با جمهوری است. پروتستانیسم در کشورهای شمالی اروپا رواج یاÙت زیرا در آنÂجا ها Ø±ÙˆØ Ø§Ø³ØªÙ‚Ù„Ø§Ù„Âطلبی وجود داشت Ùˆ مردم آن جاها نمیخواستند زیر بار مذهبی باشند Ú©Ù‡ در رأس آن یک شخص روØانی به نام پاپ قرار دارد. ولی ملتÂهای جنوب اروپا به اندازهÂÛŒ ملتÂهای شمال اروپا Ø±ÙˆØ Ø¢Ø²Ø§Ø¯ÛŒÂخواهی نداشتند Ùˆ بر ضد مرجعیت پاپ نشوریدند Ùˆ کاتولیک ماندند. منتسکیو Ù…ÛŒÂگوید چون اسلام به زور شمشیر بر دیگر ملتÂها تØمیل شد، از این رو در کشورهای اسلامی Ø±ÙˆØ Ø¹Ø¨ÙˆØ¯ÛŒØª Ùˆ بردگی Øاکم است؛ Ùˆ بیشÂتر متناسب با رژیم استبدادی است. منتسکیو هر Øکومتی را متکی بر یک اصل Ù…ÛŒÂداند. مثلاً جمهوری براصل Ùضیلت متکی است Ùˆ سلطنت بر اصل شر٠و استبداد، Ú©Ù‡ بدترین نوع Øکومت است، بر ترس متکی است. همÂچنان Ú©Ù‡ ترس عاطÙÙ‡Âای است Ú©Ù‡ در یک Ù„Øظه بروز Ù…ÛŒÂکند، همین طور نیز مستبد در Ù„Øظه به سر Ù…ÛŒÂبرد. مستبد نه گذشته را به یاد Ù…ÛŒÂآورد نه به Ùکر آیندهÂÛŒ خود Ùˆ اتباعش است. هم چنان Ú©Ù‡ Ù„Øظه تداوم ندارد،جوامع شرقی نیز به رغم قدمتشان تاریخ ندارند. در رژیم استبدادی نه ساخت اجتماعی وجود دارد نه ساخت سیاسی Ùˆ نه نظام قضایی. همÂچنان Ú©Ù‡ مستبد بنده ÂÛŒ اØساس Ù„ØظهÂای خود مانند غضب یا شهوت است، قاضی نیز در رژیم استبدادی طبق هوای Ù†Ùسانی خود قضاوت Ù…ÛŒÂکند. همÂچنان Ú©Ù‡ در رژیم استبدادی نظام قضایی Ùˆ ساختار سیاسی وجود ندارد، همینÂطور نیز نظام اقتصادی موجود نیست. نظام اقتصادی نیز دستخوش هوای Ù†Ùسانی اÙراد است. بر خلا٠آنÂÚ†Ù‡ آقای ماهرویان Ú¯Ùتند شاید بتوان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ استبداد شرقی آن چیزهایی را Ùاقد است Ú©Ù‡ ما از Ù…Ùهوم دولت درک Ù…ÛŒÂکنیم. آن مسؤ ولیتÂهایی Ú©Ù‡ یک دولت بر دوش دارد برای مستبد شرقی اموری کاملاً ناشناختهÂاند. زیرا رژیم استبدادی Ùقط بر ترس متکی نیست بلÂÚ©Ù‡ بر شهوت Ùˆ غضب آنی نیز اتکا دارد. هرگاه مستبد غضب کند Ùرمان قتل عام اهالی یک منطقه را Ù…ÛŒÂدهد. مستبد شرقی Øتی زمینÂهای دایر سرزمین خود را می سوزاند. چند سال پیش Ú©Ù‡ من برای نوشتن مقالهÂÛŒ تاریخچهÂÛŒ Ù…Ùهوم استبداد شرقی مشغول مطالعه ÛŒ آثار منتسکیو بودم، به این مطلب Ú©Ù‡ رسیدم آن را قدر ÛŒ غلوآمیز دانستم. اما اکنون Ú©Ù‡ طالبان در اÙغانستان Øکومت Ù…ÛŒÂکنند Ùˆ سیاست زمین سوخته را اجرا Ù…ÛŒÂنمایند، Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒÂبرم Ú©Ù‡ مطالب منتسکیو منطبق با واقعیات بوده است. طالبان خانهÂها Ùˆ مزارع را Ù…ÛŒÂسوزاندند Ùˆ وقتی جایی را به زور گرÙتند آنجا را دارالØرب Ù…ÛŒÂدانند یعنی مردان را Ù…ÛŒÂکشند Ùˆ به زنان تجاوز Ù…ÛŒÂنمایند Ùˆ سپس زنان Ùˆ کودکان را Ú©ÙˆÚ† Ù…ÛŒÂدهند. یا اگر بازار بردهÂÙروشی وجود داشت آنان را در آنجا به عنوان کنیز Ùˆ غلام Ù…ÛŒÂÙروختند. نمونهÂÛŒ بارز Øکومت استبداد شرقی، Øکومت طالبان در اÙغانستان است. وضع کنونی اÙغانستان، وضعی است Ú©Ù‡ همهÂÛŒ کشورهای اسلامی تا همین اواخر داشتهÂاند. آنÂÚ†Ù‡ منتسکیو در روØÂالقوانین Ùˆ در کتاب نامهÂهای ایرانی Ù…ÛŒÂگوید زاییدهÂÛŒ تخیلات او نیست بلÂÚ©Ù‡ گویی سال Âها در شرق بوده Ùˆ با خلقیات مردم اینÂجا مأنوس شده است. ای کاش روشنÙکران ما به جای آنÂÚ©Ù‡ Ùوکوو دریدا Ùˆ هایدگر Ù…ÛŒÂخواندند، Ù…ÛŒÂنشیتند Ùˆ آثار نوابغی مثل منتسکیو Ùˆ ولتر Ùˆ هولباخ را Ù…ÛŒÂخواندند.
البته بعضی از مارکسیستÂهای انگلیسی از جمله پری آندرسن معتقدند Ú©Ù‡ آنÂÚ†Ù‡ مارکس دربارهÂÛŒ شیوهÂÛŒ تولید آسیایی Ú¯Ùته مبتنی بر اطلاعات غلطی بوده است Ú©Ù‡ مأموران انگلیسی در هند به لندن Ù…ÛŒÂÙرستادهÂاند. ولی من با این مسئله کاری ندارم. اگر معضل کنونی ما تقابل سنت با مدریته است در این خصوص نیز بنده کوشیدهÂام سهم Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ در بØØ« سنت Ùˆ تجدد داشته باشم. در این راستا در سال 1370 ترجمهÂÛŒ کتاب ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ روشنگری3 به قلم بنده منتشر شد Ú©Ù‡ بنا بر قول ÙیلسوÙان Ùˆ مورخان غربی بهترین اثر در زمینهÂÛŒ ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ روشنگری یعنی بنیادها ÛŒ Ùکری مدرنیته است. چون اکنون اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای اساس تجدد Ùˆ مدرنیته را در کشورهای جهان سوم به لرزه در آورده شناخت اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای از مهمÂترین وظای٠ما است Ùˆ در این زمینه نیز اسطورهÂÛŒ دولت4 Ùˆ جلد دوم ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای5 را ترجمه کردهÂام Ú©Ù‡ امیدوارم مورد توجه Ùرهیختگان کشور قرار گیرد. اگر منتسکبو، جوامع را بر Øسب Ø´Ú©Ù„ Øکومتشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂکند Ùˆ اگر مارکس وبر جوامع را بر Øسب دینÂشان طبقهÂبندی Ù…ÛŒÂکند Ùˆ اگر مارکس جوامع را بر Øسب شیوهÂÛŒ تولیدشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂنماید ØŒ لوی- برول Ùˆ کاسیرر جوامع را بر Øسب ساخت اندیشهÂشان تقسیمÂبندی Ù…ÛŒÂکنند Ùˆ این موضوع تازه ای است Ú©Ù‡ باید مورد توجه قرار گیرد. اگر شیوه ÛŒ اندیشهÂÛŒ Øاکم بر کشورهای عقبÂمانده اسطورهÂای است، Ùˆ اگر شیوه ÛŒ اندیشهÂÛŒ Øاکم بر کشورهای صنعتی علمی است شناخت این دو شیوهÂÛŒ اندیشه Øائز اهمیت بسیار است. زیرا در تØلیل نهایی سنت متکی بر اندیشه اسطورهÂای است Ùˆ مدرنیته متکی بر اندیشهÂÛŒ علمی. پس جلد دوم ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای Ù…ÛŒÂتواند به بØØ« سنت Ùˆ تجدد بعد تازهÂای بدهد Ùˆ مباØØ« را عمیقÂتر کند.
در پایان از آقای درکشیده Ú©Ù‡ بنده را به Ú¯Ùتگو دعوت کردند تشکر Ù…ÛŒÂکنم.
Ù¾ÛŒÂنوشت ها:
1- کتاب زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ (تهران، انتشارات هرمس، 1378):
2-آزادی و عقلانیت (تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول1379، چاپ دوم 1384)
3-ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری نوشته ÛŒ ارنست کاسیسرر ترجمه ÛŒ یداله موقن (تهران ØŒ انتشارات نیلوÙر،چاپ اول 1370ØŒ چاپ دوم 1382 )
4-اسطوره ی دولت نوشته ی ارنست کاسیرر ترجمه ی یداله موقن(تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول1377، چاپ دوم 1382)
5- ÙلسÙÙ‡ÂÛŒ صورتÂهای سمبلیک: جلد دوم اندیشهÂÛŒ اسطورهÂای، اثر ارنست کاسیرر، ترجمهÂÛŒ یدالله موقن (تهران، انتشارات هرمس، 1378)
برگرÙته از مجلهÂÛŒ Ùرهنگ توسعه 0تهران . شماره 42 Ùˆ 43