ارنست کاسیرر: ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ نوشتۀ یدالله موقن

موضوعی Ú©Ù‡ بیشتر کاسیررشناسان، به رغم Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ´Ø§Ù† در ØªÙØ³ÛŒØ± ÙلسÙÛ€ کاسیرر، بر سر آن تواÙÙ‚ نظر دارند شاید این باشد Ú©Ù‡ ارنست کاسیرر بزرگترین ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ در قرن بیستم بود.

. به همین دلیل عنوان این کتاب هست: ارنست کاسیرر ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مسئلۀ قرن بیستم است. ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ یکی از جوان ترین شاخه های ÙلسÙÙ‡ است Ùˆ آثار کاسیرر بیش از هر متÙکر دیگری به ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø´Ú©Ù„ Ùˆ قالب بخشیده است. در تاریخ بشر هرگز پیش از این چنین آگاهی یی از دامنۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ گوناگونی آنها وجود نداشته است. آگاهی از تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ چنان وضوØÛŒ ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ دیگر در آن چون Ùˆ چرا نمی توان کرد. اما برای متوازن Ùˆ متعادل کردن نظریۀ گوناگونی Ùˆ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ØŒ بینش کاسیرر از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ وجود دارد Ú©Ù‡ به نوعی یکنواختی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ اعتقاد دارد Ú©Ù‡ در عین ØØ§Ù„ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ نیز در آن Ù…ØÙوظ Ù…ÛŒ ماند. در این بینش، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ انسانی ثبات دارد در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ پویا Ùˆ دگرگون شونده است.
کاسیرر به معنای یگانه ای از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اعتقاد دارد ØŒ اما این معنای یگانه، پایه های چند گانه دارد Ú©Ù‡ "ÙØ±Ù…های سمبلیک" نامیده Ù…ÛŒ شوند. این "ÙØ±Ù…های سمبلیک" یا پایه های چندگانه زیر ساخت گوناگونی Ùˆ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ هستند. البته این آگاهی پس از جنگ جهانی دوم ØØ§ØµÙ„ شد Ú©Ù‡ هیچ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ نمی تواند به تنهایی نمایندۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایده آل یا ÙØ±Ù… انسانیت باشد بلکه هزاران ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ موجود بیان تجلیات مختل٠انسانیت اند Ùˆ هر یک از آنها ØØ±Ù…ت Ùˆ ارزش درونی خود را داراست. اما از سوی دیگر جنبشی در ØØ§Ù„ تکوین است Ú©Ù‡ به سوی یک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهانی منسجم Ùˆ جامع نظر دارد. این جنبش در راه Ø´Ú©Ù„ گیری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تلاش Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ لازمۀ عصر «دهکدۀ جهانی» است . بنابراین در دوران ما آگاهی دوگانه ای وجود دارند : یکی آگاهی از ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ دیگر آگاهی از "ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù یگانۀچند Ú¯Ø§Ù†ÛŒÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ" ØŒ یعنی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ هویتش ÛŒÚ¯Ø§Ù†Ú¯ÛŒÙ Ú†Ù†Ø¯Ú¯Ø§Ù†Ú¯ÛŒÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠و مستقل است. هویتی Ú©Ù‡ همزمان هم بیانگر ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است Ùˆ هم این ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ را به گونه ای نادیده Ù…ÛŒ گیرد. کوشش در جهت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ چند ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در همۀ Ø³Ø·ÙˆØ Ø¬ÙˆØ§Ù…Ø¹ دیده Ù…ÛŒ شود، مانند : Ø³Ø·Ø Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯ÛŒ ØŒ سیاسی، اجتماعی Ùˆ Ùکری .در چنین زمینه ای است Ú©Ù‡ باید علاقۀ Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر را درک کرد. کاسیرر در دهۀ 1920 مهمترین اثر ÙلسÙÛŒ خود : ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک را در سه جلد منتشر کرد. کاسیرر در این اثر Ù…ÛŒ کوشد تا برنامۀ کانت را Ú©Ù‡ عبارت از ارائۀ اصول شناخت انسانی براساس تØÙ„یل علم، تØÙ„یل داوری اخلاقی Ùˆ زیبایی شناختی Ùˆ شکلهای ارگانیک بود به قلمروهای زبان، اسطوره، دین ØŒ هنر Ùˆ تاریخ Ùˆ علوم انسانی گسترش دهد. دامنۀ سنتی مسئله شناخت، اندیشۀ تئوریک Ùˆ علم بود یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ با خرد یا با Ùهم انسان ارتباط داشتند. اما کاسیرر دامنۀ مسئله شناخت را به قلمروهایی از تجربۀ انسانی گسترش داد Ú©Ù‡ در وهلۀ نخست با تخیل Ùˆ ØØ§Ùظه ارتباط داشتند، یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ موضوع پژوهش رشته های گوناگون علوم انسانی اند.
. نوشته های سیستماتیک کاسیرر Ùˆ آثار تاریخی اش جنبه های مختل٠یک برنامۀ Ùکری هستند: Ùهمیدن ØÛŒØ§ØªÙ تاریخی٠انسان به طور ÙلسÙÛŒ
. نوشتۀ زیر مقدمۀ کتابی است با عنوان : ارنست کاسیرر: ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ú©Ù‡ نگارنده تالی٠کرده ودر مرØÙ„Û€ ØØ±ÙˆÙ چینی است.
ارنست کاسیرر: ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯
Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ هر متÙکری یک دانشگاه است. شاید معنی این سخن این باشد Ú©Ù‡ همچنان Ú©Ù‡ در یک دانشگاه، دانشکده های مختلÙÛŒ وجود دارند Ú©Ù‡ هر کدام شامل دپارتمانها یا گروه هایی است؛ مثلاً دانشکدۀ علوم شامل دپارتمانها یا گروههای ریاضی، Ùیزیک ØŒ شیمی Ùˆ غیره است Ùˆ هر رشته ای نیز روش پژوهش خاص خود را دارد Ùˆ در این رشته ها کتابهای تخصصی ویژۀ آن ها تدریس Ù…ÛŒ شوند. این دپارتمان ها دانشجو Ùˆ پژوهشگر تربیت Ù…ÛŒ کنند. علاوه بر اینها هر دانشگاهی دارای کتابخانه های متعددی است Ú©Ù‡ در Ù‚ÙØ³Ù‡ های آنها آثار دانشمندان، ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† ØŒ شاعران Ùˆ هنرمندان چیده شده اند. هر یک از این کتابها برداشتها Ùˆ دیدگاههای دانشمند یا Ùیلسو٠یا نویسنده ای را بیان Ù…ÛŒ کنند. هر متÙکری کتابهایی خوانده Ùˆ برداشتهای خاصی از آنها کرده است. او برداشتهایش را به شیوۀ ویژۀ خویش به هم مرتبط کرده Ùˆ از این اجزا یک Ú©Ù„ منسجم ساخته Ùˆ آن را به رشتۀ ØªØØ±ÛŒØ± کشیده Ùˆ در کتاب خود آورده است.
پس کتابخانه جایی است Ú©Ù‡ دانشگاههای متعدد Ùˆ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª در کنار هم در Ù‚ÙØ³Ù‡ ها چیده شده اند.
به راستی Ú©Ù‡ کاسیررنیز ،با توجه به توصیÙهایی Ú©Ù‡ از دانشگاه کردیم ،یک دانشگاه است. او در رشته های مختل٠علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ هنر Ùˆ تاریخ تØÙ‚یق کرده Ùˆ روش پژوهش ویژۀ هر رشته را دنبال نموده است. او در دانشگاههای کانت ØŒ Ù‡Ú¯Ù„ ØŒ ویکو ،هردر، همبولت، ولتر، دیدرو، بورکهارت، لوی- برول ØŒ Ùˆ دیگران درس خوانده Ùˆ استنباط های خاص خود را از آثار آنان کرده Ùˆ برداشتهای خود را در قالب یک سیستم ÙلسÙÛŒ به ما ارائه داده است. ما Ù…ÛŒ توانیم در دانشگاه کاسیرر در رشته های Ù…Ø®ØªÙ„Ù ØªØØµÛŒÙ„ Ù…Ø¹Ø±ÙØª کنیم.
کاسیرر را ØŒ اگر نه بزرگتر ین مورخ اندیشه، لااقل یکی از بزرگترین مورخان اندیشه، در قرن بیستم Ù…ÛŒ شناسند. اما تاریخ نگاری کاسیرر پیچیدگی های ویژۀ خود را دارد.گویی او در آثارش غایب است. در کتابهای او نظریۀ متÙکری ارائه Ù…ÛŒ شود ØŒ تØÙ„یل Ù…ÛŒ گردد، نقاط ضع٠و قوتش بیان Ù…ÛŒ شود، ولی بیدرنگ نظریۀ متقابل با آن ظاهر Ù…ÛŒ گردد.
این یک نیز تØÙ„یل Ù…ÛŒ شود Ùˆ نقاط ضع٠و قوت آن نیز آشکار Ù…ÛŒ گردد.
پس کاسیرر کجاست؟ کجا سخنان دیگران تمام Ù…ÛŒ شود وکجا سخن خود او آغاز Ù…ÛŒ گردد؟ معلوم نیست! شاید ÙØ±ÙˆØªÙ†ÛŒ Ùˆ بی ادعایی بیش از ØØ¯ کاسیرر سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ او خود را نشان ندهد یا شاید دانش عظیم او به ÙˆÛŒ آموخته است Ú©Ù‡ در صدور ØÚ©Ù… دربارۀ مسائل، بسیار Ù…ØØªØ§Ø· Ùˆ شکاک باشد Ùˆ هیچ نظری را با قطعیت بیان نکند. اما به رغم این غیبت ظاهری، کاسیرر همه جا در آثارش هست ØŒ زیرا از طریق اوست Ú©Ù‡ ما با نظریات دیگر متÙکران آشنا Ù…ÛŒ شویم، Ùˆ از طریق اوست Ú©Ù‡ آثار آنان را «می خوانیم»، تØÙ„یل Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ نقاط ضع٠و قوتشان را درمی یابیم. دیالکتیک ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ غیبت کاسیرر در آثارش، یکی از Ø´Ú¯ÙØª انگیزترین شگردهای شیوۀ نویسندگی اوست.
کاسیرر در عصری Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با عصر ما Ù…ÛŒ زیست. در عصر ما تعداد Ú©Ù…ÛŒ از معیارهای عینی Ùˆ ØÙ‚ایق از گزند Ø´Ú© Ùˆ تردید درامان مانده اند، ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر ما را به یاد دوره ای Ù…ÛŒ اندازد Ú©Ù‡ بسیاری از معیارهای عینی Ùˆ ØÙ‚ایق ØŒ معتبر بودند Ùˆ امید Ù…ÛŒ رود Ú©Ù‡ روزی بیاید Ú©Ù‡ دوباره اعتبار آنها تأیید Ùˆ تثبیت شود. در زمان کاسیرر جهش های بزرگ علمی رخ دادند Ùˆ کاسیرر در Ùهم آنها سهیم بود Ùˆ در Ùهماندن آنها به دیگران کوشش بسیار کرد.
آثار کاسیرر موضوع هایی متنوع Ùˆ گسترده را بررسی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ خوانندۀ آثارش نمی تواند ØÛŒØ±Øª خود را از دانش عظیم او در Ùیزیک ØŒ ریاضیات ØŒ زیست شناسی ØŒ انسان شناسی ØŒ قوم شناسی ØŒ زبان شناسی Ùˆ نیز تاریخ Ùˆ هنر معاصر پنهان بدارد. از نظر کاسیرر دانش وسیع او انباشت تصادÙÛŒ اطلاعات یا زر Ùˆ زیور مرسوم یک Ùیلسو٠آکادمیک نبود. اوایل دورۀ بلوغ کاسیرر مقارن با چرخش قرن بود،قرن نوزدهم-بیستم . او Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª Ú©Ù‡ عصر او، عصر انقلابهای علمی Ùˆ عصر پژوهش در علوم انسانی است. کاسیرر برای این Ú©Ù‡ بتواند پا به پای این Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª ها پیش برود Ùˆ آنها را بررسی کند شروع به مطالعۀ منابع دست اول کرد.
او در مطالعۀ تاریخ علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ به عنوان وسیلۀ راهنمای شناخت ما از وضع کنونی آن چنان پیش Ø±ÙØª تا به هد٠خود رسید Ùˆ یکی از ØµØ§ØØ¨ نظران برجسته در قلمرو نظریۀ شناخت شد. وزن علمی نوشته های کاسیرر Ú©Ù…Ú© کرد تا سنت ایمانوئل کانت به قرن بیستم انتقال یابد. Ù¾ÛŒ آمد ÙلسÙÛ€ نوکانتی کاسیرر هم ØªÙØ³ÛŒØ± دوباره از شناخت علمی بود Ùˆ هم ارائۀ نظریۀ تجربۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ. آثار کاسیرر در ØÙ‚یقت تØÙ‚Ù‚ برنامۀ ÙلسÙÛŒ خود کانت است، یعنی ارائۀ خطوط Ú©Ù„ÛŒ یک انسان شناسی ÙلسÙÛŒ.
اما امید کاسیرر برای این Ú©Ù‡ بتواند شناخت رویدادهای معاصررا راهنمایی برای آینده قراردهد بر اثر جنگ جهانی دوم نقش بر آب شد. نازیها او را از کشورش، آلمان، بیرون راندند، برای چند سال در اروپا آواره بود Ùˆ سپس در آمریکا، در آستانۀ پایان جنگ جهانی دوم Ú©Ù‡ دوران تازه ای آغاز Ù…ÛŒ شد، درگذشت. اگر ÙلسÙÛ€ نوکانتی او گسترش Ù†ÛŒØ§ÙØª تا نیروی Ùکری مسلطی شود، در مقابل ØŒ دستاوردهای بینش نوکانتی او از شناخت، در قلمروهای علم Ùˆ علوم انسانی پراکنده شدند Ùˆ قلمروهایی چنان گسترده Ùˆ دور از یکدیگر ،مانند نظریۀ Ùیزیکی ØŒ زبان شناسی Ùˆ زیبایی شناسی را ØŒ ØªØØª تأثیر قرار دادند.
اندیشه های کاسیرر پیچیده اند اما او بینش ترکیبی جدیدی در مورد رابطۀ ÙØ±Ù…های گوناگون شناخت در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ انسانی ارائه داد Ùˆ کوشید تا این چشم انداز جدید را به سنت تاریخی پیوند دهد Ùˆ همچنین آن Ùونکسیونی را، در قالب پرسشها Ùˆ پژوهشها، نشان دهد Ú©Ù‡ پژوهشگران آینده باید سرلوØÛ€ تØÙ‚یق خود در رشته های مختل٠قرار دهند.
ورود به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر غرق شدن در تاریخ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ روند تØÙˆÙ„ عمومی – تاریخی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ است . شاید هیچ Ùیلسو٠دیگری در قرن بیستم مانند کاسیرر این چنین در تاریخ٠بسیاری از رشته های گوناگون علمی Ùˆ ÙلسÙÛŒ Ùˆ تئوری آنها Ù…ØªØ¨ØØ± نبوده است . نوشته های کاسیرر خوانندگان وسیعی با علائق گوناگون پیدا کرده است Ùˆ شخصیت هایی مانند اروین پانوسکی (Erwin Panosky) راکه مورخ هنر Ùˆ تیلیش (Tillich) را Ú©Ù‡ متکلم ،و سوزان لانگر را Ú©Ù‡ زیبایی شناس، Ùˆ پل اسکار کریستلر (paul Oskar Kristeller) را Ú©Ù‡ پژوهشگر رنسانس بوده ØªØØª تأثیر قرار داده است. علائق ÙلسÙÛŒ کاسیرر چندان دامنۀ وسیعی داشته اند Ú©Ù‡ او را درگیر Ù…Ø¨Ø§ØØ«Û€ تئوریک یا متÙکرانی کرده است Ú©Ù‡ گرایش ÙلسÙÛŒ شان بسیار Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با یکدیگر بوده اند. مثلاً کاسیرر از یک سو با پوزیتیویست های منطقی عضو ØÙ„Ù‚Û€ وین مانند مورتیس شلیک (Moritz Schlick) درگیر Ø¨ØØ« ÙلسÙÛŒ Ù…ÛŒ شود Ùˆ از دیگر سو با ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù†ÛŒ مانند مارتین هایدگر Ùˆ ادموند هوسرل.او از یک سو با آلبرت اینشتاین در بارۀ نسبیت Ùˆ از دیگر سو با زیست شناسی مانند اوکسکول در بارۀ مسائل زیست شناسی Ø¨ØØ« Ù…ÛŒ کند. مقاله ها Ùˆ کتاب هایی Ú©Ù‡ دربارۀ کاسیرر نوشته Ù…ÛŒ شوند خصلت دائره المعارÙÛŒ اندیشۀ او را نشان Ù…ÛŒ دهند. این مقاله ها دربارۀ موضوع های مختل٠و در رشته های گوناگون اند. اما نوشته های تØÙ„یلی – انتقادی اندکی دربارۀ کاسیرر در مقام یک Ùیلسو٠سیستماتیک وجود دارند. گرچه برای کاسیرر به عنوان تاریخ نگار ÙلسÙÙ‡ ارج بسیار قائلند ØŒ اما اندیشۀ خود کاسیرر، در مقام Ùیلسو٠سیستماتیک، موضوع نقد ÙلسÙÛŒ مداوم قرار Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. از ÙلسÙÛ€ کاسیرر دو ØªÙØ³ÛŒØ± موجودند: یکی در قارۀ اروپا غالب است Ùˆ دیگری در کشورهای انگلوساکسون. ØªÙØ³ÛŒØ± نخست ØŒ کاسیرر را یک نظریه پرداز شناخت نوکانتی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ نمایندۀ مکتب ماربورگ است؛ ØªÙØ³ÛŒØ± دوم ØŒ هیچ گونه موضع گیری تئوریک در نوشته های کاسیرر تشخیص نمی دهد؛ ولی آنها را کوششی در جهت روشن کردن مسائل ÙلسÙÛŒ Ùˆ علمی از طریق پژوهش تاریخی Ù…ÛŒ داند. اما هیچ یک از این دو ØªÙØ³ÛŒØ±ØŒ Ù…Ù†ØµÙØ§Ù†Ù‡ نیستند.
ØØ§Ù„ Ùˆ هوای Ùکری یک کشور Ù…ÛŒ تواند در پذیرش اندیشه های یک متÙکر همان تأثیری را داشته باشد Ú©Ù‡ مقوله بندی های شتاب زدۀ مورخان ÙلسÙÙ‡. در کشورهای انگلیسی زبان Ú©Ù‡ آثار کاسیرر خوانندۀ بیشتری دارد تا در قارۀ اروپا، باز هم ØªÙØ³ÛŒØ±ÛŒ Ú©Ù‡ از ÙلسÙÛ€ کاسیرر رایج است چندان خرسند کننده نیست. این موضوع تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ مربوط Ù…ÛŒ شود به ØØ§Ù„ Ùˆ هوای عقاید ÙلسÙÛŒ Ú©Ù‡ پس از جنگ جهانی دوم ØØ§Ú©Ù… شده است . Ø±ÙˆØ ÙلسÙÛ€ تØÙ„یلی چندان نظر خوشی نسبت به شیوۀ ÙلسÙÛ€ پردازی سیستماتیک کاسیرر نداشت. چارلز هندل در مقدمۀ Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ بر ترجمۀانگلیسی جلد نخست ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک: زبان نگاشته است Ù…ÛŒ گوید هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر در سال 1941 به ایالات Ù…ØªØØ¯Ù‡ آمد «مقام او را به عنوان Ùیلسو٠علم گرامی داشتند (...) اما کاسیرر را به دشواری به منزلۀ ÙیلسوÙÛŒ Ù…ÛŒ شناختند Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ ای اصیل ارائه داده است.»
ØØªÛŒ با انتشار ترجمۀ انگلیسی ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک2 در دهه 1950 ماهیت ÙلسÙÛ€ اصیل کاسیرر ناروشن باقی ماند، البته علتش ØŒ لااقل تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØŒ این بود Ú©Ù‡ ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† انگلیسی زبان ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آثار متÙکران گذشته را Ùقط در Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ مسائل خاص روز ببینند.
ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù…های سمبلیک نه ØµØ±ÙØ§Ù‹ "تئوری شناخت" است Ùˆ نه تاریخ گرایی غیر سیستماتیک. اسطوره، تکنولوژی، زبان، اخلاق Ùˆ قانون، علوم طبیعی Ùˆ علوم انسانی همه مکانی در تئوری کاسیرر از ØÛŒØ§Øª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی دارند. نوشته های سیستماتیک کاسیرر Ùˆ آثار تاریخی اش جنبه های مختل٠یک برنامۀ Ùکری هستند: Ùهمیدن ØÛŒØ§ØªÙ تاریخی٠انسان به طور ÙلسÙÛŒ.
کاسیرر تئوری ÙØ±Ù…های سمبلیک خود را پیش Ù…ÛŒ نهد تا واقعیت اجتماعی را درک کند. اما او Ùیلسو٠اجتماعی به آن معنایی نبود Ú©Ù‡ معاصران او در انستیتوی پژوهشهای اجتماعی در ÙØ±Ø§Ù†Ú©Ùورت بودند، زیرا برای منتقدان اجتماعی، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ سیاست به طور تنگاتنگی درهم تنیده شده اند. به قول آلتوسر سیاست، عمل ÙلسÙÙ‡ است. اندیشۀ کاسیرر به سوی دین نیز سمت گیری نشده بود، ولی آثار دورۀ متاخر هرمان کوهن (استاد کاسیرر) Ùˆ پیروانش مانند ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ روزن تسویک (Frantz Rosenzweig) به سوی دین جهت گیری شده بودند. هد٠کاسیرر این بود Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ ای سیستماتیک براساس ØªÙØ³ÛŒØ± خود از تاریخ ÙلسÙÙ‡ از رنسانس تا Ù‡Ú¯Ù„ بپرورد Ùˆ ارائه دهد.
اگر Ù…ÛŒ خواستیم خصلت شخص ارنست کاسیرر Ùˆ ÙلسÙÛ€ او را با یک واژه توصی٠کنیم، این واژه « سازش دهنده »می بود. کاسیرر یک Ùیلسو٠انقلابی مانند ویتگنشتاین Ùˆ هایدگر نبود. او به سنت اندیشۀ سیستماتیک پای بند است ØØªÛŒ اگر او Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ خود را ایده آلیسم انتقادی بداند. اما تØÙ‚Ù‚ برنامۀ Ùکری کاسیرر کار سترگی بود. او Ù…ÛŒ کوشید تا Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ قرن بیستم را بازسازی کند، Ùˆ دو جریان متخاصم در ÙلسÙÙ‡ را با یکدیگرادغام کند Ú©Ù‡ یکی از این دو جریان به سوی علم سمت گیری شده بود (Ùˆ بهترین نماینده اش پوزیتیویسم منطقی ØÙ„Ù‚Û€ وین بود) Ùˆ دیگری ÙلسÙÛ€ ØÛŒØ§Øª بود (Ú©Ù‡ اغلب ضد علمی است) Ùˆ از نظر کاسیرر Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ Ùپست ایده آلیستی از کیرکه گور تا هایدگر را شامل Ù…ÛŒ شد. وسیلۀ کاسیرر برای ادغام این دو جریان بعداً عنوان های "جدیدی " به خود Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ مانند: "نشانه شناسی" (semiotics) ØŒ"ساختار گرایی " (Structuralism) Ùˆ "هرمنوتیک" (hermeneutics) . در اینجا نمی توان دربارۀ رابطۀ کاسیرر با اینها Ùˆ دیگر گرایشها در ÙلسÙÙ‡ از آن جمله متا سیانس (metascience)( زَبَرعلم) به Ø¨ØØ« پرداخت. همچنین در اینجا مجال این نیست Ú©Ù‡ دربارۀ تأثیر ویکو، کانت، Ù‡Ú¯Ù„ ØŒ گوته، کوهن، دیلتای ØŒ هوسرل Ùˆ لوسین لوی – برول بر اندیشۀ کاسیرر Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ کرد. اگر بخواهیم وضعیت کاسیرر را به منزلۀ کاسیرر بÙهمیم پژوهش درباره پیشاگامان او Ùˆ تأثیر آنان بر او هرگز ما را به آن مقصودی Ú©Ù‡ داریم راهبری نمی کند. کاسیرر ایدۀ گوته دربارۀ " بن پدیده " "urphaenomen" را Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª Ùˆ آن را اساس برداشت متاÙیزیکی خود از "ØÛŒØ§Øª" کرد. " بÙÙ† پدیده " ،تازگیها موضوع Ø¨ØØ« کاسیرر شناسان قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است.
موضوعی Ú©Ù‡ بیشتر کاسیررشناسان، به رغم Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ´Ø§Ù† در ØªÙØ³ÛŒØ± ÙلسÙÛ€ کاسیرر، بر سر آن تواÙÙ‚ نظر دارند شاید این باشد Ú©Ù‡ ارنست کاسیرر بزرگترین ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ در قرن بیستم بود. به همین دلیل عنوان این کتاب هست: ارنست کاسیرر ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مسئلۀ قرن بیستم است. ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ یکی از جوان ترین شاخه های ÙلسÙÙ‡ است Ùˆ آثار کاسیرر بیش از هر متÙکر دیگری به ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø´Ú©Ù„ Ùˆ قالب بخشیده است. در تاریخ بشر هرگز پیش از این چنین آگاهی یی از دامنۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ گوناگونی آنها وجود نداشته است. آگاهی از تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ چنان وضوØÛŒ ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ دیگر در آن چون Ùˆ چرا نمی توان کرد. اما برای متوازن Ùˆ متعادل کردن نظریۀ گوناگونی Ùˆ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ØŒ بینش کاسیرر از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ وجود دارد Ú©Ù‡ به نوعی یکنواختی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ اعتقاد دارد Ú©Ù‡ در عین ØØ§Ù„ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ نیز در آن Ù…ØÙوظ Ù…ÛŒ ماند. در این بینش، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ انسانی ثبات دارد در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ پویا Ùˆ دگرگون شونده است.
کاسیرر به معنای یگانه ای از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اعتقاد دارد ØŒ اما این معنای یگانه، پایه های چند گانه دارد Ú©Ù‡ "ÙØ±Ù…های سمبلیک" نامیده Ù…ÛŒ شوند. این "ÙØ±Ù…های سمبلیک" یا پایه های چندگانه زیر ساخت گوناگونی Ùˆ تنوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ هستند. البته این آگاهی پس از جنگ جهانی دوم ØØ§ØµÙ„ شد Ú©Ù‡ هیچ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ نمی تواند به تنهایی نمایندۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایده آل یا ÙØ±Ù… انسانیت باشد بلکه هزاران ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ موجود بیان تجلیات مختل٠انسانیت اند Ùˆ هر یک از آنها ØØ±Ù…ت Ùˆ ارزش درونی خود را داراست. اما از سوی دیگر جنبشی در ØØ§Ù„ تکوین است Ú©Ù‡ به سوی یک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهانی منسجم Ùˆ جامع نظر دارد. این جنبش در راه Ø´Ú©Ù„ گیری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تلاش Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ لازمۀ عصر «دهکدۀ جهانی» است . بنابراین در دوران ما آگاهی دوگانه ای وجود دارند : یکی آگاهی از ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ùˆ دیگر آگاهی از "ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù یگانۀچند گانی ÙÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ" ØŒ یعنی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ هویتش یگانگی ÙÚ†Ù†Ø¯Ú¯Ø§Ù†Ú¯ÛŒÙ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ مختل٠و مستقل است. هویتی Ú©Ù‡ همزمان هم بیانگر ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است Ùˆ هم این ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ را به گونه ای نادیده Ù…ÛŒ گیرد. کوشش در جهت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ چند ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در همۀ Ø³Ø·ÙˆØ Ø¬ÙˆØ§Ù…Ø¹ دیده Ù…ÛŒ شود، مانند : Ø³Ø·Ø Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯ÛŒ ØŒ سیاسی، اجتماعی Ùˆ Ùکری .در چنین زمینه ای است Ú©Ù‡ باید علاقۀ Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر را درک کرد. کاسیرر در دهۀ 1920 مهمترین اثر ÙلسÙÛŒ خود : ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک را در سه جلد منتشر کرد. کاسیرر در این اثر Ù…ÛŒ کوشد تا برنامۀ کانت را Ú©Ù‡ عبارت از ارائۀ اصول شناخت انسانی براساس تØÙ„یل علم، تØÙ„یل داوری اخلاقی Ùˆ زیبایی شناختی Ùˆ شکلهای ارگانیک بود به قلمروهای زبان، اسطوره، دین ØŒ هنر Ùˆ تاریخ Ùˆ علوم انسانی گسترش دهد. دامنۀ سنتی مسئله شناخت، اندیشۀ تئوریک Ùˆ علم بود یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ با خرد یا با Ùهم انسان ارتباط داشتند. اما کاسیرر دامنۀ مسئله شناخت را به قلمروهایی از تجربۀ انسانی گسترش داد Ú©Ù‡ در وهلۀ نخست با تخیل Ùˆ ØØ§Ùظه ارتباط داشتند، یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ موضوع پژوهش رشته های گوناگون علوم انسانی اند.
برای اجرای این برنامه کاسیرر کوشید تا مخرج مشترک این قلمروها را پیدا کند. او این مخرج مشترک را در پدیدۀ سمبل ÛŒØ§ÙØª.
بنابر نظر کاسیرر هیچ قلمروی از تجربۀ انسانی سمبلیک تر از دیگر قلمروها نیست. همۀ تجربۀ انسان وابسته است به استعداد متمایز او برای شکل دادن به جهان از طریق واژه های زبانهای طبیعی ، اسطوره ها ، تصاویر زیبایی شناختی و نیز سیستمهای نشانه ای صوری و اعداد که در ریاضیات و علم به کار می روند.
کاسیرر در کتاب رساله ای دربارۀ انسان (1944) Ú©Ù‡ در آن ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک خود را برای خوانندگان آمریکایی خلاصه Ùˆ مجدداً ÙØ±Ù…ولبندی Ù…ÛŒ کند تعری٠ارسطو از انسان را به این صورت تغییر Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ انسان ØŒ جانور سمبل ساز است.
به نظر کاسیرر همۀ قلمروهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ بیان های مختل٠توان انسان در Ø´Ú©Ù„ دادن به امور بی واسطۀ زندگی هستند. این قلمروها شیوه های گوناگون بیان سمبلیک اند. ÙØ±Ù… سمبلیک به هر گونه "انرژی Ø±ÙˆØ " (Geistes (Energie des اطلاق Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از طریق آن ØŒ Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ذهنیÙÙ Ùمعنا با نشانه ای Ù…ØØ³ÙˆØ³ مرتبط گردد.ÙØ±Ù…های سمبلیک عبارتند از شکلهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ٠زبان ØŒ هنر ØŒ اسطوره Ùˆ علم. " انرژی روØ" به معنی عمل ØªÙØ³ÛŒØ± است، Ú†Ù‡ این ØªÙØ³ÛŒØ±ØŒ ÛŒØ§ÙØªÙ† معنا باشد Ú†Ù‡ معنا بخشی.
هر ÙØ±Ù… سمبلیک "یک جهان " بنا Ù…ÛŒ نهد. معیار برای تشخیص ÙØ±Ù… سمبلیک از دیگر نشانه ها، کار برد جهان شمول آنهاست.
هر قلمروی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ خواه اسطوره Ùˆ زبان باشد خواه علم، ÙØ±Ù… درونی خود را دارد. هر قلمروی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ «نوای» خود را در Ú©Ù„ هارمونی ÙØ±Ù…ها Ù…ÛŒ نوازد. Ú©Ù„ این ÙØ±Ù…ها، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ انسان را تشکیل Ù…ÛŒ دهد.
از نظر کاسیرر وظیÙÛ€ ÙلسÙÛ€ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ این است Ú©Ù‡ معنای این Ú©Ù„ را بÙهمد Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± کند، در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ انسجام Ùˆ سامان هر ÙØ±Ù… سمبلیک را نیز نگاهدارد. کاسیرر این یگانگی را به معنای Ùونکسیونل ] = تابعی ØŒ کارکردی [ Ù…ÛŒ Ùهمد. یگانگی این ÙØ±Ù…ها به گونه ای است Ú©Ù‡ آنها را در رابطه ای دینامیک با یکدیگر قرار Ù…ÛŒ دهد . Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØª کاسیرر به هر قلمرو ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ مانند : زبان، اسطوره Ùˆ علم به شیوۀ نقد کانتی است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ ÙØ±Ù… هر قلمرو ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ مثلاً ÙØ±Ù… زبان یا اسطوره را در قالب رابطۀ سوژه با ابژه ØŒ علیت ØŒ ÙØ¶Ø§ ØŒ زمان Ùˆ عدد Ùˆ مانند این مقولات، تجزیه Ùˆ تØÙ„یل Ù…ÛŒ کند. کاسیرر این Ú¯ÙØªÛ€ Ù‡Ú¯Ù„ را Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ «امر ØÙ‚یقی ØŒ Ú©Ù„ است» Ùˆ Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ آن نوع پدیدارشناسی Ú©Ù‡ او در جلد سوم ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک : پدیدار شناسی شناخت ارائه داده است باید به معنای Ù‡Ú¯Ù„ÛŒ آن Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شود نه به آن معنایی Ú©Ù‡ مثلاً هوسرل به آن داده است. Ù…ÙØ³Ø±Ø§Ù† جدید اندیشۀ کاسیرر مدعی اند Ú©Ù‡ کاسیرر دینامیک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را دیالکتیکی Ù…ÛŒ داند اما نمی خواهد Ú©Ù‡ همۀ تقابلهای درونی ØÛŒØ§Øª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اندیشه را به منطق دیالکیتکی Ù‡Ú¯Ù„ ÙØ±Ùˆ کاهد.
در این مقدمه نمی توان از اعتقادات اخلاقی Ùˆ سیاسی کاسیرر سخن Ù†Ú¯ÙØªØŒ زیرا این اعتقادات در Ø´Ú©Ù„ گیری اندیشۀ ÙلسÙÛŒ او نقش تعیین کننده ای داشته اند.
برجسته ترین خصلت زندگی کاسیرر Ùˆ آثارش تعهد او به ØÙظ استقلال معنوی ÙØ±Ø¯ بود . کاسیرر در سراسر زندگی٠ÙلسÙÛŒ خود هرگز در این موضوع Ø´Ú© نکرد Ú©Ù‡ انسانیت به طور عام Ùˆ ÙØ±Ø¯ انسان به طور خاص آزادند. این اعتقاد بنیادی هم ابتدا Ùˆ هم انتهای کوشش های Ùکری او بود.
آرزوی کاسیرر این بود Ú©Ù‡ تا آنجا Ú©Ù‡ ممکن است ØÙ‚یقت آزادی انسان را به طور کامل Ùˆ متقاعد کننده تأیید کند. این آرزو، لیبرالیسم عمیق Ùˆ ایده آل اخلاقی او را بیان Ù…ÛŒ کند. طبق سنت اخلاق کانتی ØŒ او معتقد بود Ú©Ù‡ هر ÙØ±Ø¯ را باید به منزلۀ موجودی بخرد Ùˆ غایتی در خود در نظر Ú¯Ø±ÙØª نه آن Ú©Ù‡ او را وسیله ای دانست برای دستیابی به هدÙÛŒ.
شعار روشنگری Ú©Ù‡ «شجاع باش Ùˆ خرد خود را به کار بر» Ùˆ اعتقاد او به آزادی انسان پیام هایی بودند Ú©Ù‡ کاسیرر Ù…ÛŒ کوشید در آثار خود به معاصران خویش برساند. اما در تعقیب این هد٠او خود را روی دو شاخ منطقی Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØª. زیرا از یک سو هر Ú†Ù‡ بیشتر تلاش Ù…ÛŒ کرد تا یک جهان بینی عقلانی Ùˆ لیبرالی Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ برایش Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ†ÛŒ باشد ØŒ از دیگر سو خود را با اکثریت هم میهنانش بیگانه تر Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØª. هر Ú†Ù‡ او Ù…ÛŒ کوشید تا خود را با معاصرانش انطباق دهد خود را به ایده آلهای عقلانی Ùˆ لیبرالی خویش بی ÙˆÙØ§ØªØ± Ù…ÛŒ دید. برای ØÙ„ این دیلما (dilemma) او Ù…ÛŒ بایست ÙØ±Ø¶ÛŒØ§Øª بنیادی خویش را بازاندیشی کند Ùˆ دامنۀ پژوهشهای خود را مدام گسترش دهد. در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ او این بازاندیشی را از 1916 تا 1926 انجام داد اما نتوانست در مورد توانایی خرد بشر برای ارضای نیازهای انسانی خود Ø´Ú© کند.
کاسیرر در سراسر زندگیش به این اندیشه پای بند بود Ú©Ù‡ انسان در مقام یک ÙØ±Ø¯ در درون خود اصولی را داراست Ú©Ù‡ زیربنای تØÙˆÙ„ تمامی انسانیت اند.
ÙØ±Ø¯Ú¯Ø±Ø§ÛŒÛŒ کاسیرر معلول ترکیب سه اندیشه بود Ú©Ù‡ این سه اندیشه به طور تنگاتنگی به هم مرتبط اند:
1 – اندیشۀ آزادی
2 – تعهد در به کارگیری خرد
3 – بینش جهان وطنی از تاریخ
هر یک از این سه اندیشه یا سه ایده آل در ترکیب با آن دوی دیگر معنا پیدا Ù…ÛŒ کند. یک انسان تا آنجا آزاد است Ú©Ù‡ از ÙØ±Ù…انهای خرد خود به عنوان راهنما در ÙØ¹Ø§Ù„یت های خویش Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کند Ùˆ با به کارگیری ÙØ±Ù…انهای خرد، مکانش را در زنجیرۀ متصل تاریخ انسانی درک کند. ÙØ±Ù…انهای خرد آن اصولی هستند Ú©Ù‡ دانش Ùˆ وجود را برای همۀ انسانها قابل Ùهم Ù…ÛŒ سازند.
Ùهم این موضوع Ú©Ù‡ این اصول ØŒ جمعی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Û€ تاریخی نوع انسان اند ØŒ ÙØ±Ø¯ را قادر Ù…ÛŒ سازد Ú©Ù‡ مطابق با این اصول زندگی کند Ùˆ خود را آزاد بداند.
زیرا زیستن طبق قواعدی Ú©Ù‡ خود برای خویشتن وضع کرده ایم ØŒ آزاد بودن است. بینش جهان وطنی از تاریخ وقتی به دست Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ دریابد Ú©Ù‡ باید همۀ مردم در این آگاهی Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† سهیم شوند Ú©Ù‡ خرد در تاریخ انسان نقش سازنده ای دارد Ùˆ امکان آزادی ÙØ±Ø¯ مشروط به همین آگاهی است.
Ù…Ùهوم کاسیرر از خرد، در ØÙ‚یقت، یک ÙØ±Ù…ان لازم الاجرا بود، یعنی برای آزاد بودن ØŒ ÙØ±Ø¯ باید شجاعت پیروی از ÙØ±Ù…انهای خرد را در زندگی خویش داشته باشد. ÙØ±Ø¯ Ùقط از این طریق Ù…ÛŒ تواند معنا Ùˆ مکان خرد Ùˆ آزادی را در تاریخ انسان کش٠کند. بینش کاسیرر از تاریخ بر سمت گیری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ متکی است ØŒ این بینش به ÙˆØ¶ÙˆØ Ù†Ø®Ø³Øª در پژوهشهای او در زمانی جنگ جهانی اول ظاهر شد.
این بینش نخستین بیان خود را در کتاب ÙØ±Ù… Ùˆ آزادی (1916) به دست آورد Ùˆ در انگارشهای ÙلسÙÛŒ کاسیرر عنصری ثابت Ùˆ پایدار باقی ماند. اومانیسم جهان وطنی او بعداً نقش بسیار مهمی در پژوهش هایش دربارۀ: ÙØ±Ø¯ Ùˆ کیهان در ÙلسÙÙ‡ رنسانس3 (1927) Ùˆ ÙلسÙÙ‡ روشنگری4 (1932) Ø§ÛŒÙØ§ کرد
اندیشۀ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª عنصر اساسی دیگری در بینش تاریخی کاسیرر بود. Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª به معنای عقلی آن عبارت از تØÙ‚Ù‚ Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† انسانیتی بود Ú©Ù‡ در آن همۀ انسانها از طریق به کارگیری خرد خود آزاد Ù…ÛŒ شدند. در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª سیاسی ØŒ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªØŒ گسترش Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ آزادی انسان از طریق Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ کاربرد خرد در امور سیاسی Ùˆ اجتماعی بود. بنابراین کاسیرر، از Ù„ØØ§Ø¸ ایدئولوژی، در اردوگاه لیبرالیسم قرار Ù…ÛŒ گیرد. لیبرالها ØŒ به ویژه در اواخر قرن نوزدهم Ùˆ اوایل قرن بیستم، این عقیده را ارج Ù…ÛŒ نهادند Ú©Ù‡ تاریخ نوع بشر ØŒ در ØÙ‚یقت ØŒ داستان تØÙ‚Ù‚ آزادی٠انسان Ùˆ برقراری یک نظم سیاسی است Ú©Ù‡ در آن ØŒ آزادی انسان نهادینه Ùˆ Ù…ØØ§Ùظت Ù…ÛŒ شود. از نظر لیبرالها بهترین شیوۀ ØÚ©ÙˆÙ…ت یک نظام جمهوری پارلمانی بود Ú©Ù‡ استقلال ÙØ±Ø¯ را ØŒ با نگهبانی از ØÙ‚ او Ú©Ù‡ بتواند مخال٠رژیم Ùˆ مخال٠دیگر اعضای اجتماع باشد، تضمین کند.
بینش کاسیرر از سیاست، به طور Ú©Ù„ÛŒ ØŒ منطبق با سنت لیبرالیسم سیاسی کانت بود Ú©Ù‡ در آن ØŒ سیاست در وهلۀ نخست موضوعی مربوط به اصول بود نه ØÚ©ÙˆÙ…ت کردن Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„. شکا٠میان نظریه Ùˆ عمل ØŒ شکا٠میان ÙØ±Ù…ولبندی اساس تئوریک رژیم لیبرالی Ùˆ وسایل برقراری آن رژیم: این شکا٠ها در ØÙ‚یقت ØŒ بینش سیاسی کاسیرر را مانند دیگر پیروان برداشت ایده آلیستی کانت از لیبرالیسم دستخوش نابسامانی Ù…ÛŒ کردند.
هنگامی Ú©Ù‡ این بینش لیبرالی با بینش نوکانتی خود کاسیرر ممزوج شد ØŒ یعنی تعهد کاسیرر به آزادی ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ ایده آل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ منجر به جهان بینی بی همتای او شد. در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ نوشته های او مراØÙ„ مختلÙÛŒ را پیموده اند ØŒ اما جهان بینی خردگرای لیبرالی او دست نخورده باقی ماند. سه Ø³Ø·Ø Ù…ØªÙ…Ø§ÛŒØ² ولی در عین ØØ§Ù„ مرتبط به هم را در جهان بینی کاسیرر Ù…ÛŒ توان تشخیص داد. این سه Ø³Ø·Ø Ø·Ø±ØÛŒ برای تØÙ„یل آثارش ارائه Ù…ÛŒ دهند:
1 – در Ø³Ø·Ø ÙلسÙÛŒ
او یک نوکانتی باقی ماند Ú©Ù‡ به نظریه ای نسبتی (relational) در مورد شناخت معتقد بود ØŒ یعنی او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ نسبت های Ù…Ùهومی یا ایده های از پیشی اساس هر گونه Ùهمی از واقعیت هستند. علاوه بر این ØŒ شناخت واقعیت چیزی نیست Ú©Ù‡ مستلزم پذیرش ÙØ§Ú©ØªÙ‡Ø§ یا امور واقع تغییرناپذیر باشد. برعکس، چنین شناختی، کاری است پایان ناپذیر برای برقرار کردن نسبت هایی میان ÙØ§Ú©ØªÙ‡Ø§ با ارزشها، میان امر خاص با امر عام، میان جزء با Ú©Ù„.
2 – در Ø³Ø·Ø ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ تاریخی
کاسیرر یک اومانیست جهان وطنی باقی ماند Ú©Ù‡ جهان وطنی بودنش شامل همۀ اقوام از قبایل ابتدایی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا شهرنشینان مراکز صنعتی Ù…ÛŒ شد Ùˆ معتقد بود Ú©Ù‡ بشریت به سوی آزادی Ùˆ روشنگری در ØØ±Ú©Øª است.
3 – در Ø³Ø·Ø Ø³ÛŒØ§Ø³ÛŒ یا ایدئولوژیک
کاسیرر به ارزشهای لیبرالی ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± ماند. گسترش Ùˆ ØÙظ آزادی های ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ اجتماعی Ùˆ عقلانیت ،هدÙÛŒ هایی بودند Ú©Ù‡ نیروی او را به خود جذب Ù…ÛŒ کردند.
در آلمان سلطنتی هیچ مقام Ù¾Ø±ÙˆÙØ³ÙˆØ±ÛŒ به کاسیرر پیشنهاد نشد. چنین تبعیض ها Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ هایی در مورد یهودیان Ùˆ به ویژه کاسیرر شاید بعضی لیبرالهای آلمانی را آزرده خاطر Ù…ÛŒ کرده است.
اما ظاهراً بر خود کاسیرر تأثیر منÙÛŒ نمی گذاشته اند Ùˆ او را تلخ کام نمی کرده اند. کسانی Ú©Ù‡ با او دیدار داشته اند Ùˆ او را از نزدیک Ù…ÛŒ شناخته اند از آرامش درونی تزلزل ناپذیر او سخن Ú¯ÙØªÙ‡ اند. این آرامش درونی با مهربانی Ùˆ خوشرویی نسبت به دیگران همراه بود. این ØµÙØ§Øª اورا نه تنها از ØØ²Ù† Ùˆ اندوه دور نگاه Ù…ÛŒ داشتند بلکه او را وا Ù…ÛŒ داشتند تا در ورای هرج Ùˆ مرج Ùˆ سردرگمی ØØ§Ú©Ù… بر اندیشه ها Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§ØªØŒ نوعی هماهنگی Ùˆ انتظام ببیند. کاسیرر در نوشته های خود ناموزونی سیاسی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ پیرامون خود را به بینشی عقلانی تبدیل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در Ù¾ÛŒ آن است تا در زیر درهم Ùˆ برهمی رویدادهای جهان، ÙˆØØ¯Øª Ùˆ هماهنگی عمیق تری را بیابد. او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ بر سراسر امور انسانی، ÙˆØØ¯Øª ØØ§Ú©Ù… است Ùˆ تلاشهای بی وقÙÛ€ او سبب Ù…ÛŒ شدند Ú©Ù‡ به همۀ اندیشه ها Ùˆ اعمال انسانی جایی مناسب در نظریه پردازی های ÙلسÙÛŒ اش داده شوند Ùˆ این نظریه پردازیها آکنده از روØÛŒÙ‡ ای لیبرال Ùˆ باز بودند.
آنچه کاسیرر را به همÙکران لیبرالش در سیاست ÙØ¹Ø§Ù„ پیوند Ù…ÛŒ داد چندان شرکت موثر در ÙØ¹Ø§Ù„یت های سیاسی نبود، زیرا او از ÙØ¹Ø§Ù„یت سیاسی بیم Ùˆ Ù†ÙØ±Øª داشت ØŒ بلکه تعهد او به باورهای لیبرالی بود . ارزیابی او از نقش آزادی در امور انسانی Ùˆ تمایل او به این Ú©Ù‡ در امور سیاسی باید از ÙØ±Ù…ان های خرد پیروی کرد Ùˆ ایمان او به Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترقی اجتناب ناپذیر بشر باورهایی بودند Ú©Ù‡ همه لیبرالها، Ú©Ù… Ùˆ بیش، بدانها اعتقاد داشتند.
برداشت ایده آلیستی کاسیرر از لیبرالیسم، اولویت را به ØªÙØ³ÛŒØ±Ù‡Ø§ÛŒ انتزاعی از چنین موضوع هایی Ù…ÛŒ داد: ÙØ±Ø¯Ú¯Ø±Ø§ÛŒÛŒØŒ ØÙ‚وق سلب ناشدنی Ùˆ طبیعی بشر Ùˆ ضرورت آزادی انسان.
نمایندۀ برجسته ÙلسÙÛŒ این لیبرالیسم کانت بود. او اندیشۀ آزادی را وسیله ای برای ÙˆØØ¯Øª اخلاق با سیاست کرده بود. کاسیرر ارتباط میان کانت Ùˆ ارزشهای لیبرالی را خاطر نشان کرد، هنگامی Ú©Ù‡ مدعی شد Ú©Ù‡ آزادی ØŒ آغاز Ùˆ مرکز Ùˆ غایت تمامی ÙلسÙÛ€ کانت بوده است.
کاسیرر در سال 1932 کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری را منتشر کرد. او به عصر روشنگری عشق Ù…ÛŒ ورزید اما سال پس از آن ناچار شد Ú©Ù‡ از مقام دانشگاهی خود معترضانه Ø§Ø³ØªØ¹ÙØ§ دهد Ùˆ در جهان آواره شود. ÙیلسوÙÛŒ Ú©Ù‡ سرشار از امید Ùˆ آرزو برای تØÙ‚Ù‚ ایده آلهای روشنگری بود Ùˆ آثار خود را ÙˆÙ‚Ù Ø¯ÙØ§Ø¹ از آزادی عقیده Ùˆ بیان ÙˆØØ§Ú©Ù…یت عقلانیت کرده بود، اکنون Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ خرد بشر در برابر هیولای اسطوره5 زبون Ùˆ ناتوان است. اما به رغم این همه ØÙˆØ§Ø¯Ø« شوم او هیچگاه اجازه نداد Ú©Ù‡ ابرهای بدبینی اÙÙ‚ بینش او را تیره Ùˆ تار کنند. او همچنان به بینش خود از انسانیتی آزاد Ú©Ù‡ شجاعت دارد Ú©Ù‡ خرد خود را به کار گیرد Ùˆ نیز به این یقین درونی پای بند ماند Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ صدای خرد ممکن است در دوره هایی ناشینده بماند، اما این صدا هرگز خاموش نمی شود تا این Ú©Ù‡ روزی مجدداً گوشی شنوا بیابد.
پانوشت ها
- Ernst Cassirer ,The Philosophy of Symbolic Forms , Vol.1,Language (Yale university Press , 1955). P. viii.
2- ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک، اندیشۀ اسطوره ای ØŒ ترجمۀ یدالله موقن (تهران ،انتشارات هرمس، 1378)
3- ارنست کاسیرر: ÙØ±Ø¯ Ùˆ کیهان در ÙلسÙÛ€ رنسانس ØŒ ترجمۀ یدالله موقن (تهران ØŒ نشر ماهی ،در دست ترجمه)
4-ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن( تهران،انتشارات Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ±ØŒÚ†Ø§Ù¾ اول 1370،چاپ دوم 1382)
5- ارنست کاسیرر: اسطورۀ دولت،ترجمۀ یدالله موقن ( تهران ،انتشارات هرمس ،چاپ اول 1377، چاپ دوم 1382)