نظریۀ لوی-برول در بارۀ برداشت انسان های ابتدایی ازاسطوره ها

یدالله موقن
نظریۀ لوی-برول در بارۀ برداشت انسان های ابتدایی ازاسطوره ها ÙˆØ¨ØØ«ÛŒ در بارۀ Ø¯ÙØªØ± Ú†Ù‡ های یاد داشت لوی-برول Ú©Ù‡ پس از مرگش منتشر شده اند Ùˆ Ø¯ÙØ§Ø¹ از نظریۀ ذهنیت ابتدایی لوی-برول
Lucien Levy-Bruhl 's Carnets
لوی-بول Ù…ÛŒ نویسد:اسطوره در بستر زمانی خاصی قرار دارد، اسطوره ÙØ±Ø§ – تاریخی است Ùˆ Ùوق همۀ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ú¯Ø§Ø±Ù‡Ø§ قرار دارد. بنابراین اسطوره هم آینده است Ùˆ هم گذشته.
در این معناست Ú©Ù‡ نیاکان اسطوره ای از نیاکان واقعی متمایز Ù…ÛŒ شوند، نیاکان اسطوره ای هر آنچه را امروزه وجود دارد Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ اند، این نیاکان در بیرون از زمان قرار دارند.
جهان اسطوره ای با سیالیت تصاویر و مسخ هایش مشخص می شود.
بنابر این در جهان اسطوره ای همه چیز ممکن است.مقولات جهان اسطوره ای از یکدیگر منÙÚ© Ùˆ متمایز نیستند، بنابراین موجودات Ù…ÛŒ توانند همزمان هم انسان باشند Ùˆ هم جانور. برای انسان ابتدایی همین آمیختگی مقولات، نمونۀ عالی واقعیت است. این واقعیت همزمان هم پیش – طبیعی است Ùˆ هم Ùوق ÙØ·Ø¨ÛŒØ¹ÛŒ.
یدالله موقن
نظریۀ لوی-برول در بارۀ برداشت انسان های ابتدایی ازاسطوره ها ÙˆØ¨ØØ«ÛŒ در بارۀ Ø¯ÙØªØ± Ú†Ù‡ های یاد داشت لوی-برول Ú©Ù‡ پس از مرگش منتشر شده اند Ùˆ Ø¯ÙØ§Ø¹ از نظریات لوی-برول
Lucien Levy-Bruhl 's Carnets
لوی-برول Ù…ÛŒ نویسد:«اسطوره در بستر زمانی خاصی قرار دارد، اسطوره ÙØ±Ø§ – تاریخی است Ùˆ Ùوق همۀ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ú¯Ø§Ø±Ù‡Ø§ قرار دارد. بنابراین اسطوره هم آینده است Ùˆ هم گذشته.
در این معناست Ú©Ù‡ نیاکان اسطوره ای از نیاکان واقعی متمایز Ù…ÛŒ شوند، نیاکان اسطوره ای هر آنچه را امروزه وجود دارد Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ اند، این نیاکان در بیرون از زمان قرار دارند.
جهان اسطوره ای با سیالیت تصاویر و مسخ هایش مشخص می شود.
بنابر این در جهان اسطوره ای همه چیز ممکن است.مقولات جهان اسطوره ای از یکدیگر منÙÚ© Ùˆ متمایز نیستند، بنابراین موجودات Ù…ÛŒ توانند همزمان هم انسان باشند Ùˆ هم جانور. برای انسان ابتدایی همین آمیختگی٠مقولات، نمونۀ عالی واقعیت است. این واقعیت همزمان هم پیش – طبیعی است Ùˆ هم Ùوق ÙØ·Ø¨ÛŒØ¹ÛŒ.
تأثیر چنین جهانی را Ú©Ù‡ از آمیختگی جهان پیش – طبیعی Ùˆ جهان Ùوق٠طبیعی تشکیل شده است، انسان ابتدایی در تجربۀ Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ اش Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کند. علاوه بر این،بعضی موجودات وبرخی انسانها (مانند جادوگران ØŒ شمنها) بیش از دیگران قدرت آمیختگی با این واقعیت برتر را دارند.
قطعاً اسطوره ها به انسان ابتدایی برای تبیین آنچه هست Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کنند، اما کارکرد اسطوره ها در وهلۀ نخست تبیین امور نیست بلکه امر Ùوق٠طبیعی را بازتاب Ù…ÛŒ دهند Ùˆ در عین ØØ§Ù„ اعتبارشان تراساندانتال (ÙØ±Ø§Ø¨Ø§Ø´ÛŒ) است. اسطوره ها برای انسانهای ابتدایی ØÛŒØ§Øª بخش اند. براساس همین نقش٠اسطوره Ù…ÛŒ توان توتمیسم Ùˆ اعتقادات توتمی Ùˆ شعایر توتمی را درک کرد. مثلاً خویشاوندی توتمی از اسطوره ای ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ میان یک گروه اجتماعی با یک گونه جانور، از Ù„ØØ§Ø¸ ذات، اینهمانی Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. این اسطوره Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ در دورۀ ÙØ±Ø§ – تاریخی یا ÙØ±Ø§ – زمانی این جانور Ùˆ این گروه اجتماعی از نیای مشترکی به وجود آمدند.
انسان ابتدایی معتقد است Ú©Ù‡ دانستن اسطوره ها میان او Ùˆ امر Ùوق طبیعی آمیختگی ایجاد Ù…ÛŒ کند Ùˆ در مواردی اسطوره ها را Ùقط به کسانی یاد Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ مراسم تØÙ„ی٠را انجام داده باشند، زیرا دانستن اسطوره ها قدرت جادویی به شخص Ù…ÛŒ دهد. خواندن اسطوره ها با صوت جلی Ùˆ بازنمایی گراÙیکی آنها بر در Ùˆ دیوار Ùˆ اجرای شعایر مربوط به آنها به Ø´Ú©Ù„ نمایش، وسایلی هستند Ú©Ù‡ نیروهایی را ÙØ¹Ø§Ù„ Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ آمیختگی با امر Ùوق طبیعی را ایجاد Ù…ÛŒ کنند. براساس اسطوره ها Ù…ÛŒ توان طرØÙ‡Ø§ یا نقاشیهایی را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯ Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی بر دیوارهای غارهای پیش – تاریخی کشیده اند Ùˆ در آنها موجوداتی به صورت نیمه جانور – نیمه انسان را نشان Ù…ÛŒ دهند. انسانهای دوران پارینه سنگی اسطوره هایی داشته اند Ú©Ù‡ برایشان الگوهایی جادویی تهیه Ù…ÛŒ کرده اند. اسطوره ای Ú©Ù‡ خود را به صورت یک مدل یا الگو ارائه Ù…ÛŒ دهد برای امور پیشینه Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. به همین دلیل است Ú©Ù‡ بعضی اسطوره ها منشأ بلایا Ùˆ شوربختی ها را تبیین Ù…ÛŒ کنند، مثلاً اسطوره ها منشأ مرگ را به Ù†Ø§ÙØ±Ù…انی یک نیا نسبت Ù…ÛŒ دهند». اما همچنان Ú©Ù‡ لوی – برول تأکید Ù…ÛŒ کند اسطوره امور را برای ارضای کنجکاوی عقلی بشر تبیین نمی کند بلکه ØµØ±ÙØ§Ù‹ مداخلۀ امر Ùوق طبیعی را در مسیر تجربه نشان Ù…ÛŒ دهد.
بنابراین اسطوره تبیین های علیّ تجربی را کنار Ù…ÛŒ نهد Ùˆ رویدادهای جاری را با مرتبط کردن آنها به آرکه تیپ ها یا سر نمونه ها توجیه Ù…ÛŒ کند Ùˆ مشروعیت Ù…ÛŒ بخشد، به این معنی Ú©Ù‡ ØÙˆØ§Ø¯Ø« جاری را به گونه ای به گذشتۀ اسطوره ای ÙØ±Ø§ÙÚ©Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ کند.
«خواندن تبیین اسطوره ای یک پدیده به معنای تماس مستقیم با قدرتهای نامریی به وجود آورندۀ آن است Ùˆ نیز وسیله ای است برای آمیخته شدن با این قدرتها. این آمیخته شدن، با اجرای شعایر Ùˆ مناسکی Ú©Ù‡ در آنها قدرتهای Ùوق طبیعی نامریی را ÙØ±Ø§ Ù…ÛŒ خوانند همراه است Ùˆ بر این اساس ØŒ آنچه را لوی– برول الگوی آمیختگی از طریق تقلید Ù…ÛŒ نامد صورت Ù…ÛŒ گیرد.
کارکرد سمبلها در Ø³Ø·Ø Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ با کارکرد اسطوره ها قرار دارد . واقعیتی Ú©Ù‡ انسان ابتدایی در آن به سر Ù…ÛŒ برد واقعیتی دوگانه است ØŒ از یک سو واقعیتی است Ú©Ù‡ در آن نظم Ùˆ ترتیب پدیده های طبیعی را Ù…ÛŒ بیند، Ùˆ از سوی دیگر واقعیتی نامریی است Ú©Ù‡ در آنجا قدرتهای Ùوق طبیعی ØØ§Ú©Ù… اند. اما این دو ØŒ دو قلمرو جدا را تشکیل نمی دهند، آن دو با هم در تجربه ای یگانه Ùˆ جهان گستر وارد Ù…ÛŒ شوند، جایی Ú©Ù‡ همزمان هم تجربۀ عادی ØØ¶ÙˆØ± دارد Ùˆ هم تجربۀ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ. واقعیت٠Ùوق طبیعی Ú©Ù‡ بیش از هر چیز دیگری ذهن انسانهای ابتدایی را به خود مشغول Ù…ÛŒ دارد نه از طریق شناخت عقلی بلکه از طریق تجربۀ امری Ú©Ù‡ سرشت Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ Ùˆ عاطÙÛŒ دارد وارد Ù…ÛŒ شود ØŒ اما در اینجا این Ø§ØØ³Ø§Ø³ در مجموعه ای از عناصر پیچیده باز نموده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ این عناصر را سنت گروه اجتماعی متعین Ù…ÛŒ سازد.
درست مانند تجربۀ معمولی Ú©Ù‡ به صورت ملموس Ùˆ Ù…ØØ³ÙˆØ³ تصویر Ù…ÛŒ شود ØŒ انسان ابتدایی مایل است Ú©Ù‡ به همان شیوه نیز تجربۀ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ خود را از واقعیت ØØ§Ø¶Ø± اما نامریی تصویر کند.
اما برای این Ú©Ù‡ Ø¯Ø±Ú©Ù ÙˆØ§Ù‚Ø¹ÛŒØªÙ Ù†Ø§Ù…ØØ³ÙˆØ³ Ùˆ ناملموس یعنی درک آنچه ÙˆØÛŒÙ Ù…ØØ¶ است تجربه ای کانکریت Ùˆ عینی شود باید طبق مدل جهان کانکریت درآید. این کار یکی از کارکردهای اساسی سمبلهاست؛ یعنی قدرت Ùوق طبیعی نامریی را به وسیلۀ چیزی مریی نشان دادن. اما در ذهنیت ابتدایی یگانگی Ùˆ دوگانگی ناÙÛŒ یکدیگر نیستند، این دو هستی، یعنی قدرت Ùوق طبیعی نامریی Ùˆ چیزی مادی Ùˆ مریی Ú©Ù‡ آن را نمایش Ù…ÛŒ دهد یک واقعیت اند، Ùˆ پیوند آمیختگی Ú©Ù‡ این دو را یگانه Ù…ÛŒ کند مستقیماً Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ شود.
این موضوع لااقل در جوامع بسیار ابتدایی صادق است ØŒ زیرا مثلاً در آن جوامع متعلقات شخص ØÙ‚یقتاً چیزهایی هستند Ú©Ù‡ با خود او آمیختگی دارند Ùˆ خود او هستند، یعنی در چنین جوامع بسیار ابتدایی، سمبلیسم به معنای واقعیش وجود ندارد بلکه یگانگی٠دوگانگی Ùˆ ØØªÛŒ یگانگی٠چندگانگی وجود دارد. Ùقط هنگامی Ú©Ù‡ آمیختگی دیگر مستقیماً Ø§ØØ³Ø§Ø³ نشود، در آنجاست Ú©Ù‡ سمبل پا به عرصۀ وجود Ù…ÛŒ گذارد. به این ترتیب در توتمیسم تا زمانی Ú©Ù‡ اعضای٠کلان، مستقیماً میان خود Ùˆ توتمشان اینهمانی در ذات را Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کنند هنوز توتم را نمی توان سمبل٠کلان دانست.( برخلا٠نظر دورکم Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد چنین عقیده ای داشته است). Ùقط هنگامی Ú©Ù‡ این Ø§ØØ³Ø§Ø³Ù اینهمانی به Ø§ØØ³Ø§Ø³Ù خویشاوندی تغییر ÛŒØ§ÙØª توتم، نشان Ùˆ علامت٠کلان Ù…ÛŒ شود، یعنی توتم، سمبل٠کلان Ù…ÛŒ شود. بنابراین، نظریۀ دورکم Ùقط در مورد دومین مرØÙ„Û€ تکامل جوامع ابتدایی ØŒ Ú©Ù‡ اصل آن را لوی – برول در کتابهای نخستین خود ارائه داده است، کاربرد دارد. این نظر درست است Ú©Ù‡ ØØªÛŒ در این مرØÙ„Ù‡ نیز هنوز نشانه ای از تÙکر Ù…Ùهومی دیده نمی شود، زیرا هنگامی آمیختگی را سمبلیسم بازنمایی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ آمیختگی دیگر به صورت مستقیم Ø§ØØ³Ø§Ø³ نشود ØŒ اما اشتباه است اگر تصور کنیم Ú©Ù‡ سمبل Ùقط علامت Ùˆ نشانه است ØŒ زیرا سمبل هنوز اشباع شده از آمیختگی یی است Ú©Ù‡ خود را از طریق سمبل بیان Ù…ÛŒ کند Ùˆ سرشت قدسی خود را به سمبل نیز وارد Ù…ÛŒ کند.
اما اگر در ذهن انسان ابتدایی درک موجودات Ùˆ اشیای طبیعی کاملاً به صورت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ باشد آیا نباید بازنمایی های این موجودات Ùˆ اشیا در اسطوره ها نیز سرشتی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ داشته باشند؟ آیا سمت گیری ذهن ابتدایی ضرورتاً در هر دو مورد یکسان صورت نمی گیرد؟ چنانچه در اینجا مقایسه ای با گذشتۀ اروپا بکنیم، گرچه این مقایسه ØŒ مقایسه ای ناقص خواهد بود، اما شاید خالی از ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ نباشد. چند قرن به عقب بازمی گردیم Ùˆ به زمانی Ù…ÛŒ رسیم Ú©Ù‡ در اروپا، تاریخ Ùقط به منزلۀ تاریخ مقدس آموخته Ù…ÛŒ شد. ارزش والا Ùˆ اهمیت آن تاریخ، هم برای کسانی Ú©Ù‡ آن را تعلیم Ù…ÛŒ دادند Ùˆ هم برای کسانی Ú©Ù‡ آن را Ù…ÛŒ آموختند از کجا ناشی Ù…ÛŒ شد؟ آیا این ارزش والا در Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª رویدادها بود یا در شناخت سلسلۀ داوران Ùˆ شاهان Ùˆ پیامبران بنی اسرائیل یا در شناخت شوربختی های اسرائیلیان Ø·ÛŒ نبردهایشان با اقوام همسایه ØŸ
قطعاً هیچکدام. این ارزش والا از امر تاریخی ناشی نمی شد بلکه از دیدگاه امر مقدسی بود که علاقه به روایات کتاب مقدس را قیاس ناپذیر می کرد.
چون خدای ØÙ‚یقی همیشه در روایات تاریخ مقدس مداخله دارد Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± خود را در همه ØØ§Ù„ متجلی Ù…ÛŒ کند Ùˆ در تصور مسیØÛŒØ§Ù† ØŒ همین ØØ¶ÙˆØ± خدا سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ آمدن پسر خدا جلو انداخته شود. خلاصۀ کلام آنکه همین ÙØ¶Ø§ÛŒ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ پیرامون رویدادها را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است مانع از این Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ آن رویدادها، به صورت نبردها، قتل عام Ùˆ انقلابهای معمولی نمایان شوند Ùˆ سرانجام این علاقه به این علت نیز بود Ú©Ù‡ مسیØÛŒØª در این ÙØ¶Ø§ÛŒ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒØŒ شاهدی بر ÙˆØØ¯Øª خود با خدایش Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØªØŒ شاهدی بر این Ú©Ù‡ خودش نیز الهی بود.
برای اقوام ابتدایی، اسطوره ها همان مقامی را دارند Ú©Ù‡ روایات کتاب مقدس برای مسیØÛŒØ§Ù† دارا هستند. تÙوق عنصر Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ در بازنمایی های جمعی Ú©Ù‡ در اسطوره ها تجلی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند ØØªÛŒ از تاریخ مقدس مسیØÛŒØ§Ù† نیز بیشتر است. در عین ØØ§Ù„ چون قانون آمیختگی هنوز هم بر ذهن انسان ابتدایی غلبه دارد، اسطوره نیز آکنده از Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ø´Ø¯ÛŒØ¯Ù ÙˆØØ¯Øª با ÙˆØ§Ù‚Ø¹ÛŒØªÙ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ است، همان واقعیتی Ú©Ù‡ اسطوره ØªÙØ³ÛŒØ±Ø´ Ù…ÛŒ کند. مثلاً هنگامی Ú©Ù‡ در یک اسطوره، ماجراها، پیروزیها Ùˆ کارهای برجسته Ùˆ نیز مرگ Ùˆ رستاخیز یک Ù‚Ù‡Ø±Ù…Ø§Ù†Ù ØµØ§ØØ¨ کرم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ساز بازگو Ù…ÛŒ شود آنچه علاقۀ انسان ابتدایی را به این اسطوره جلب Ù…ÛŒ کند Ùˆ مورد توجه اش قرار Ù…ÛŒ گیرد، این موضوع نیست Ú©Ù‡ این قهرمان به قبیلۀ خود طرز ایجاد آتش Ùˆ تهیه خوراکیها را آموخته است، موضوعهایی Ú©Ù‡ ÙÛŒ Ù†ÙØ³Ù‡ جالب اند Ùˆ اشتیاق شنونده را برمی انگیزند. اما در اینجا مانند روایات کتاب مقدس، آمیختگی گروه اجتماعی با گذشتۀ خود است ] Ú©Ù‡ مورد توجه قرار Ù…ÛŒ گیرد[ این Ø§ØØ³Ø§Ø³ ØŒ زنده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ گروه، گویی، واقعاً در همان عصر قهرمان٠اسطوره ای به سر میبرد، یعنی نوعی ÙˆØØ¯ØªÙ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ با عصری Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ سبب شده است Ú©Ù‡ گروه آن چیزی بشود Ú©Ù‡ اکنون هست. خلاصه آنکه اسطوره ها هم بیان همبستگی گروه اجتماعی با خودش در عصر خودش هستند Ùˆ هم بیان همبستگی گروه با گذشته اش Ùˆ با گروههای موجودات پیرامون خودش. اسطوره ها وسیله ای هستند برای ابقای این Ø§ØØ³Ø§Ø³ همبستگی Ùˆ اØÛŒØ§ÛŒ آن».
Â«Ø¯ÙØªØ± Ú†Ù‡ های یاد داشت» لوسین لوی-برول
بعضی از منتقدان مدعی اند Ú©Ù‡ لوی-برول در« Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ های یاداشتش» Ú©Ù‡ پس از مرگش به چاپ رسیده اند Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ دست از عقایدش بر داشته است.بنابراین بررسی اجمالی Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª این Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ ها ضروری است.
در اینجا ترجمۀ چند یادداشت از« Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ های یادداشت» لوی – برول ارائه Ù…ÛŒ شوند تا خواننده بهتر با Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª آنها آشنا شود. لوی- برول(به تاریخ پانزدهم ژوئن 1938) Ù…ÛŒ نویسد:
«پیش از آنکه تØÙ„یل بعضی اسناد Ùˆ مدارک Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی را آغاز کنم بی ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ نخواهد بود Ú©Ù‡ بگویم اکنون موضعم چیست: کوشیده ام تا آنچه را در کتاب: « کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده» Ùˆ در آثار بعدی ام سرشت پیش- منطقی ذهنیت ابتدایی نامیده بودم Ø¬Ø±Ø Ùˆ تلطی٠کنم، چون Ù…ÛŒ دیدم Ú©Ù‡ این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø³Ø¨Ø¨ بدÙهمی هایی شده است. منظور من از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی بیان این ØÙ‚یقت بود Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی همان خواسته های ذهنیت ما را ندارد یا به همان اندازۀ ذهنیت ما نسبت به اصل امتناع تناقض ØØ³Ø§Ø³ نیست. آن ذهنیت، لااقل در بعضی شرایط، با تناقضاتی کنار Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ به هیچ وجه برای ذهن ما Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ†ÛŒ نیستند.
پس از آن Ú©Ù‡ در کتابهایم :« اساطیر اقوام ابتدایی» Ùˆ «تجربۀ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ انسانهای ابتدایی Ùˆ سمبلهای آنان» این موضوع را بررسی Ùˆ تØÙ„یل کردم Ù¾ÛŒ بردم Ú©Ù‡ توصی٠خود را از ذهنیت ابتدایی نباید در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی بیان کنم. مثلا دو خصلت اساسی ذهنیت ابتدایی یعنی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی بودن را دیگر در یک Ø³Ø·Ø Ù†Ù…ÛŒ گذارم ØŒ بر خلا٠آنچه در کتاب: «کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده» انجام داده Ùˆ آن دو را هم تراز دانسته بودم. اکنون به نظرم Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی Ùقط یک خصلت اساسی داشته باشد Ú©Ù‡ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بودنش است. خصلت دیگرآن یعنی پیش- منطقی بودنش- Ú©Ù‡ قبلا معتقد بودم باید با خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ آن پیوند داشته باشد Ùˆ به همان اندازۀ خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ اش اساسی باشد- اکنون Ù…ÛŒ پندارم Ú©Ù‡ جنبۀ دیگر خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ یا بیشتر Ù¾ÛŒ آمد Ø·Ø¨ÛŒØ¹ÛŒÙ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بودنش باشد.
اگر این طور باشد نخست بیش از همه لازم است(...) Ú©Ù‡ این تغییر موضع یا لااقل این تغییر در به کارگیری Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ توجیه کنم. مثلا باید نشان دهم Ú©Ù‡ چگونه خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒÙ ذهنیت ابتدایی تناقضاتی را Ù…ÛŒ پذیرد Ú©Ù‡ ذهن ما بی درنگ آنها را رد Ù…ÛŒ کند. چگونه ØªØØª برخی شرایط، ذهنیت ابتدایی ÙØ§Ù‚د درک وقوع رویدادهای Ù…ØØ§Ù„ است(مثلا انسانهای ابتدایی مسخ ها Ùˆ تبدیل های اسطوره ای یعنی تبدیل موجودی به موجودی از نوع دیگر را به معنای اموری Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ واقعا رخ داده اند Ùˆ هنوز هم واقعا رخ Ù…ÛŒ دهند)(...) یا چگونه ذهنیت ابتدایی به هیچ دشواری Ù…ÛŒ پذیرد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان همزمان در دوجا یا در چند جا بود یا هم یکی بود Ùˆ هم دوتا؛ یا چگونه ذهنیت ابتدایی برخی آمیختگی ها را واقعی Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کند بی آنکه به این موضوع توجه کند Ú©Ù‡ آیا وجود آنها Ùهم پذیر یا ممکن اند؟(...)
در ØÙ‚یقت بیش از بیست سال است Ú©Ù‡ دیگر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی را Ú©Ù‡ این همه برایم دردسر Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ به کار نبرده ام Ùˆ به جایش Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§ØªÛŒ را گذاشته ام Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان بر سرشان به تواÙÙ‚ رسید مانند:« ذهنیت های ابتدایی، در برخی شرایط داده شده، همان لوازم منطقی ذهنیت های ما را در اختیار ندارند»؛ و« آن ذهنیت ها نسبت به ذهنیت های ما به طور Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ سمت گیری شده اند»؛ Ùˆ «آن ذهنیت ها در مقایسه با ذهنیت های ما، عادتهای ذهنی Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ دارند ». Ùˆ در یادداشت دیگری(به تاریخ سپتامبر- اوت1938) Ù…ÛŒ نویسد:« به نظر من آمیختگی هنوزهم چیزی اساسی در ذهنیت ابتدایی Ùˆ شاید در ذهن بشر است. آمیختگی وزنه ای متمم Ùˆ شاید وزنه ای متقابل با اصول انتظام بخش تÙکر منطقی باشد. اما اگر چنین است میدان عمل آمیختگی از کجا آغاز Ù…ÛŒ شود Ùˆ به کجا خاتمه Ù…ÛŒ یابد؟(...) Ùˆ چون به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ آمیختگی مستلزم چیزی است Ú©Ù‡ شدیداٌ در برابر Ùهم پذیر شدن طغیان Ù…ÛŒ کند، پس چگونه Ù…ÛŒ توان این موضوع را هضم کرد Ú©Ù‡ ذهن انسان Ù…ÛŒ تواند درعین ØØ§Ù„ هم سرچشمۀ عقلانیت باشد وهم غیرعقلانیت(irrational)؟»
یعنی ذهن بشر هم علم را Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ هم Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª را. نکتۀ دیگری Ú©Ù‡ لوی- برول خاطرنشان Ù…ÛŒ کند نوع بازنمایی های ذهنی گروه های تروریستی رانیز آشکار Ù…ÛŒ کند. ازطریق بررسی این نوع باز نمایی ها Ù¾ÛŒ خواهیم بردکه چرا تروریست ها زنان Ùˆ کودکان Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بیگناه را طعمۀ عملیات تروریستی خود Ù…ÛŒ کنند. لوی- برول(به تاریخ بیست وسوم مارس1938) در« Ø¯ÙØªØ±Ú†Û€ یادداشتش» Ù…ÛŒ نویسد:« به نظر من ناگزیریم بپذیریم Ú©Ù‡ ذهن انسان ابتدایی از واقعیت پیرامونش دو نوع بازنمایی دارد Ú©Ù‡ این دو نوع بازنمایی نه تنها بر هم منطبق نیستند بلکه به طور متمایزی با هم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯Ø› اما انسان ابتدایی از این ØªÙØ§ÙˆØª آگاه نیست. بازنمایی نوع نخست به طور تنگاتنگ با عمل مرتبط است Ùˆ ،گویی، خود را بر اثر نیازهای مبرم ØÛŒØ§Øª بر ذهن انسان ابتدایی تØÙ…یل Ù…ÛŒ کند(...) اما در ذهن انسان ابتدایی بازنماییهای دیگری از امور Ùˆ اشیاء پیرامون او وجود دارند Ú©Ù‡ بازنمایی های پیچیده ای هستند وآغشته به عناصر Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ وعاطÙÛŒ اند؛ اما این بازنماییها با بازنمایی های زیستی – روانی پیچیده ای Ú©Ù‡ در جانوران نیز وجود دارند به طور اساسی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اند. نشانۀ بارز Ùˆ نشانۀ اساسی این نوع بازنمایی های پیچیده شاید این باشد Ú©Ù‡ موجودات Ù…Ù†ÙØ±Ø¯]یا Ø§ÙØ±Ø§Ø¯[ یا اشیا Ù…Ù†ÙØ±Ø¯ را نه به صورت Ø§Ù†ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ بلکه به صورت یک کلیت بازنمایی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ هر یک از این موجودات یا اشیاء، اگر به طور Ø§Ù†ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒØŒ جزیی از این کلیت نباشند، لااقل عنصر مدغم یا مولÙÛ€
جدایی نا پذیر یا بدل این کلیت اند. مثلا در ذهن انسان ابتدایی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ دیگری Ú©Ù‡ مانند خود او عضو یک گروه اجتماعی هستند، در وهلۀ نخست آنان را به صورت اعضای گروه]نه ÙØ±Ø¯ Ù…Ù†ÙØ±Ø¯[ بازنمایی Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ نماید Ú©Ù‡ وجود آنان به گروه شان وابسته است Ùˆ واقعیت٠وجودی آنان از آمیختگی ذات٠بی زمان Ùˆ نامریی گروه ناشی Ù…ÛŒ شود Ùˆ در بسیاری از جوامع ابتدایی، واقعیت٠وجودی٠دیگر اعضای٠گروه از آمیختگی او با توتم کلان (clan)اش ناشی Ù…ÛŒ شود. همین طور یک جانور یا یک درخت Ùقط به صورت آمیختگی در یک ذات٠مشترک بازنمایی Ù…ÛŒ شود Ùˆ گاهی اوقات جانور یا درخت به Ø´Ú©Ù„ ØµØ§ØØ¨ یا مالک انواع تجلی Ù…ÛŒ کند Ùˆ این بازنمایی نوع دوم اهمیت مناسکی نیز دارد Ú©Ù‡ این موضوع را Ùنون جادویی شکار Ùˆ ماهیگیری به اثبات Ù…ÛŒ رسانند».
ØªÙØ§ÙˆØª میان ذهنیت عوام٠غرب با ذهنیت انسان های ابتدایی در اینجاست.به این معنی Ú©Ù‡ وقتی انسان ابتدایی یک شخص یا یک جانور یا یک درخت را Ù…ÛŒ بیندهمۀ خواص جادویی یا تابویی اش را نیز یکجا Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کند اما عوام٠غرب دیگر این کلیت را Ø§ØØ³Ø§Ø³ نمی کنند.
لوی- برول( به تاریخ چهاردهم ژوئن1938) در« Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ یادداشتش» Ù…ÛŒ نویسد: «به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ دو موضوع اثبات شده باشند واین دو به من اجازه Ù…ÛŒ دهندکه نسبت به بیست سال پیش به ØÙ‚یقت Ú©Ù…ÛŒ نزدیکتر شده باشم. دو موضوع اثبات شده عبارتنداز:
1- ساختار منطقی ذهن بشر در همه جوامع انسانی٠شناخته شده، یکی است، به این دلیل Ú©Ù‡ همه جوامع دارای زبان، رسوم ونهادها هستند، از این رو دیگر از سرشت پیش- منطقی، ]ذهنیت ابتدایی[ سخن نمی گویم Ùˆ به همین خاطر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی Ùˆ هر آنچه را این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…ÛŒ رساند کنار Ù…ÛŒ گذارم.
2- با این همه واقعیاتی(facts) متعدد Ùˆ انکارناپذیر وجود دارند Ú©Ù‡ شاهدی هستند بر این Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی، بی هیچ پروایی، امور سازش ناپذیر (incompatibilities)]با قوانین Ùیزیک Ùˆ زیست شناسی[ را Ù…ÛŒ پذیرد(پیشتر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ… تناقضاتی را Ù…ÛŒ پذیرد اما Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªÙ†Ø§Ù‚Ø¶Ø§Øª بعضی شرایط منطقی را به ذهن متبادر Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ در واقعیت وجود نداشتند).
اعتقاد انسانهای ابتدایی به این امور سازش ناپذیر] با قوانین Ùیزیک Ùˆ زیست شناسی[ برای ذهن ما غریب است Ùˆ ما نمی Ùهمیم Ú©Ù‡ چگونه یک ذهن سالم Ù…ÛŒ تواند، ØØªÛŒ برای یک Ù„ØØ¸Ù‡ به چنین چیزهایی باور داشته باشد.
ذهنیت ابتدایی با ذهنیت ما، البته نه Ùقط با ذهنیت انسان ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡ Ùˆ دانشمند غربی Ú©Ù‡ ذهنی انتقادی دارد بلکه هم چنین با ذهن انسان میان مایۀ غربی نیز Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است(البته انسان میان مایه نیز در شرایط استثنایی، یعنی در جایی Ú©Ù‡ او- بی آن Ú©Ù‡ بیندیشد- رویه ای در پیش Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ مشخصۀ انسان ابتدایی است). مسئلۀ ما، یا لااقل یکی از مسائل اصلی ما، این است Ú©Ù‡ دریابیم این بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ ØÛŒØ±Øª انگیز ذهنیت ابتدایی نسبت به آشکارترین Ùˆ بارزترین امور سازش ناپذیر]با قوانین طبیعی Ùˆ زیست شناسی[ از کجا سرچشمه Ù…ÛŒ گیرد(...) یک نکته اساسی Ú©Ù‡ شایدتکرارش بی ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ نباشد این است Ú©Ù‡: این بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ نسبت به سازش ناپذیری اعتقادات او با قوانین طبیعی Ùˆ زیست شناختی به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ به طور تنگاتنگی مرتبط باشد باÙقدان ØØ³ کنجکاوی برای دانستن این مسئله Ú©Ù‡ چگونه رویدادهای Ù†Ø§Ù…ØØªÙ…Ù„ØŒ Ùˆ طبق نظر ما، Ù…ØØ§Ù„ Ù…ÛŒ توانند Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø¨ÛŒÙØªÙ†Ø¯. این بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ نسبت به چگونه، شاید جنبه دیگری از بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒÙ ذهنیت ابتدایی نسبت به امور سازش ناپذیر]با قوانین طبیعی Ùˆ زیست شناسی[ باشد».
Ùˆ سرانجام این Ú©Ù‡ لوی-برول(به تاریخ سوم Ùوریه1939) در« Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ یادداشتش» Ù…ÛŒ نویسد: «یکی از دلایل Ùˆ شاید دلیل اصلی Ú©Ù‡ ما را مطمئن Ù…ÛŒ سازد Ú©Ù‡ اندیشۀ انسانهای ابتدایی Ù…Ùهومی] Ùˆ انتزاعی[ نیست از این ØÙ‚یقت ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تجربۀ آنان، Ú©Ù‡ گسترده تر از تجربۀ ما است، غالبا Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ است Ùˆ از همین روی ذهنیت ابتدایی از انتظام سلسلۀ پدیده های طبیعی Ùˆ زیست شناختی مانند ثبات ÙØ±Ù…٠وقوع آنها ناآگاه است. ذهن او در جهان اسطوره ای، Ú©Ù‡ خصوصیت بارزش سیال بودن آن است، سیر Ù…ÛŒ کند. همین موضوع ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چرا اندیشۀ انسان ابتدایی به رغم توانائیش در Ø´Ú©Ù„ دادن به Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ØŒ آنها را(جز در مورد امور زندگی روزمره) به کار نمی برد Ùˆ این اندیشه در عملیات منطقی Ú©Ù‡ مستلزم به کارگیری Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ انجام عملیات انتزاعی Ùˆ طبقه بندی Ùˆ مانند اینهاست خود را درگیر نمی کند».
آیا به راستی Ù…ÛŒ توان از مطالب این« Ø¯ÙØªØ± Ú†Ù‡ ها» نتیجه گیری کرد Ú©Ù‡ لوی- برول از نظریات خود دست کشیده است؟ روبین هورتون در مقاله اش:«لوی – برول، دورکم Ùˆ انقلاب علمی» Ù…ÛŒ نویسد:«لوی – برول در Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ های یادداشتش Ú©Ù‡ پس از مرگش منتشر شده اند Ù…ÛŒ پذیرد Ú©Ù‡ Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی اصطلاØÛŒ گمراه کننده است Ú©Ù‡ این نظر را القا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی نوعی عیب Ùˆ نقصان دارد(...) او مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی را ØØ°Ù کند ،که مجادله انگیز ترین ØµÙØªÛŒ بود Ú©Ù‡ به اندیشۀ ابتدایی نسبت Ù…ÛŒ داد ،و به جایش اصطلاØÂ« ناسازگاریها »را بگذارد. چون در بعضی وضعیتهایی Ú©Ù‡ او توصی٠کرده است نه تناقض منطقی بلکه Ù…ØØ§Ù„ات Ùیزیکی وزیست شناختی درمیان هستند. این دونکته یعنی ØØ§Ø¶Ø± بودن لوی- برول به ترک Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´- منطقی Ùˆ دیگری، جایگزین کردن آن با Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù†Ø§Ø³Ø§Ø²Ú¯Ø§Ø±ÛŒÙ‡Ø§Â» بعضی Ù…ÙØ³Ø±Ø§Ù† جدید را به آنجا کشانده است Ú©Ù‡ مدعی شوند آثار نهایی لوی- برول ØØ§ÙˆÛŒ تجدید نظر رادیکال در موضع گیری اولیۀ او هستند. اما در ØÙ‚یقت آنچه را او در نظریه اش نگاه Ù…ÛŒ دارد بسیار مهمتر است از آن چیزی است Ú©Ù‡ کنار Ù…ÛŒ نهد(...) لوی- برول در آثار نهایی اش نیز ØØ³ مشترک را با علم روی هم Ù…ÛŒ ریزد Ùˆ آن دو را به طور رادیکال در تقابل با ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ قرار Ù…ÛŒ دهد.» هورتون در پانوشت همین مطلب Ù…ÛŒ Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ¯:«در ØÙ‚یقت بخش اعظم مطالب« Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ ها » به انکار Ùˆ پس گیری نظریه اش ارتباط ندارند بلکه Ù…ÛŒ کوشند تا دو Ù…Ùهوم کلیدی کتاب : «کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده» را ØªÙˆØ¶ÛŒØ ÙˆÚ¯Ø³ØªØ±Ø´ دهند (...)یکی Ù…Ùهوم سمت گیری Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ودیگری Ù…Ùهوم آمیختگی.»
نگارنده بر ترجمۀ خود از کتاب لوی- برول« کارکردهای ذهنی جوامع عقب مانده» مقدمه ای
نوشته Ùˆ در آنجا Ø¨ØØ« Ù…ÙØµÙ„ÛŒ درباره Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª Â«Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ های یادداشت» لوی- برول کرده است. خوانندۀ علاقمند Ù…ÛŒ تواند به آن مقدمه رجوع کند.
لوی - برول در آن Ø¯ÙØªØ±Ú†Ù‡ ها Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ذهن انسان هم سرچشمۀ عقلانیت است وهم ضد عقلانیت.
پانوشت ها :
1-Lucien Levy –Bruhl ,The Notebooks on Primitive Mentality, translated by Peter Riviere, Basil Balckwell, Oxford,1975,pp.37-39.
2- Robin Hortin," Levy – Bruhl, Durkheim and Sceintific Revolution",
در کتاب :
Robin Horton &Ruth Finnagan ,Modes of Thought, London, Faber & Faber,1973,pp.257-8.