نقش اسطوره وتکنولوژی در ظهور توتالیتاریسم از دیدگاه ارنست کاسیرر (2)
The Role of Myth and Technology in the Rise of Totalitarism
نوشتۀ جان مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
بررسی نوع ادراک زمان Ú©Ù‡ در ذات تکنیک قرار دارد ØŒ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ ØŒ نه تنها جامعه را به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته Ùˆ بی ارتباط درک Ù…ÛŒ کند، بلکه وجود خویش را نیز به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته در Ù…ÛŒ یابد. Ù‡Ú¯Ù„ در سده ÛŒ نوزدهم مدعی شد Ú©Ù‡ دولت واقعیت اجتماعی بنیادی است Ùˆ نمی توان آن را ØµØ±ÙØ§Ù‹ به «جامعه ÛŒ مدنی» تقلیل داد. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ† Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ تعری٠می کند Ú©Ù‡ Ùقط به خاطر مقاصد خصوصی خود زندگی Ù…ÛŒ کنند.23
با غلبه ÛŒ تکنیک، چیز تازه ای در ØÛŒØ§Øª اجتماعی رخ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نمی توان آن را با خصوصی شدنی Ú©Ù‡ Ù‡Ú¯Ù„ در ذهن داشت مقایسه کرد. ØØªÛŒ زندگی ÙØ±Ø¯ در بستر تکنیک همچون رشته ای از رویدادها یا وقایع نمایان Ù…ÛŒ شود. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را مجمعی Ù…ÛŒ پنداشت Ú©Ù‡ برای ØÙظ ÙØ±Ø¯ تشکیل شده است Ø› از این رو جامعه ÛŒ مدنی اراده ÛŒ مشترکی را منعکس Ù…ÛŒ کند. اما وقتی زندگی به منزله ÛŒ وقایعی درک شد Ú©Ù‡ به طور Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ روی Ù…ÛŒ دهند؛ جامعه نیز به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ به معنای اراده ای عمومی (بدان گونه Ú©Ù‡ کاسیرر این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ به کار Ù…ÛŒ برد یعنی دارای جهت مشترکی به سوی آینده) دیگر وجود نداشته باشد. علت این وضع این است هنگامی Ú©Ù‡ زندگی همچون وقایعی Ù…ØØ¶ درک شد ØŒ ØØªÛŒ هویت شخصی ÙØ±Ø¯ نیز به صورت تکه پاره نمایان Ù…ÛŒ شود.24
در این ØØ§Ù„ت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تصاد٠] یا شانس[ ØŒ یعنی آن چیزی Ú©Ù‡ به اعتقاد Ù‡Ú¯Ù„ Ù†ÙÛŒ کامل خرد است ØŒ اصل غایی هدایت وقایع باشد25
«در چنین وضعی ØŒ اراده جز امری خودسرانه به نظر نمی آید. آن نوع Ø§ØØ³Ø§Ø³ از زمان را ØŒ Ú©Ù‡ در ذات تکنیک است یعنی واقعه ای Ú©Ù‡ چیزی را ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ کند، Ù…ÛŒ توان زمان تصادÙÛŒ مطلق نامید .... چنین زمانی، زمان واقعه ÛŒ تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ است، زمان «هر Ú†Ù‡ پیش آید» است. تکنیک کاملاً «آزاد شده » براساس اراده ای عمل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خودسر است. راهنمایی تکنیک در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی خود هیچ مدلی در طبیعت نیست Ùˆ در این مرØÙ„Ù‡ تکنیک مستقل Ù…ÛŒ شود».

تکنیک به منزله ÛŒ Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ
خاص ترین Ø¨ØØ« کاسیرر از کشاکش میان ÙØ±Ù… های سمبلیک مختل٠] زبان، اسطوره Ùˆ دین، علم Ùˆ هنر [ در مقاله ÛŒ او به نام Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» آمده است. او Ù…ÛŒ گوید در ØÛŒØ§Øª اجتماعی دوران معاصر کشاکش اصلی میان ÙØ±Ù…های سبملیک ناشی از تأثیر Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† تکنیک است. «تکنیک در سیر تØÙˆÙ„ خود به سادگی جایی در کنار دیگر جهات اساسی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اشغال نمی کند Ùˆ به طور مسالمت آمیز Ùˆ هماهنگ با آن ها در میانشان قرار نمی گیرد. تکنیک با متمایزکردن خود از آنها جدا Ù…ÛŒ شود Ùˆ با آنها در Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ (STS , 78) .
این مطلب در مورد همه ÛŒ ÙØ±Ù… های سمبلیک صادق است اما در قرن بیستم تکنیک یک نیروی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در میان نیروهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ دیگر نیست : تکنیک «به هنجار خود قانع نیست Ùˆ این تهدید وجود دارد Ú©Ù‡ این هنجار را به صورت هنجاری مطلق درآورد Ùˆ آن را بر دیگر قلمروهای ] ØÛŒØ§Øª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ[ تØÙ…یل کند.»
کاسیرر در مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» مدعی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنولوژی قدرتمندترین نیروی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در سده ÛŒ بیستم است....
در میان پرسش هایی Ú©Ù‡ درباره ÛŒ تاثیرات تکنولوژی در جامعه Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود ØŒ مهمترین آنها این است : آیا تکنولوژی Ø´Ú©Ù„ÛŒ از رهایی انسان است یا واقعاً پدیده ÛŒ از خود بیگانگی بشر از «سرشت واقعی» خویش است ØŸ (STS , 68). کاسیرر ÙØ±Ù…ول بندی این پرسش را از Ø¨ØØ« هایی اقتباس کرده است Ú©Ù‡ در زمان او درباره ÛŒ تکنولوژی جریان داشت. او واژه ÛŒ از خود بیگانگی را به معنایی به کار Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ زیمل7 بدان بخشیده بود. زیمل بر این باور بود Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ به منزله ÛŒ یک Ú©Ù„ ØŒ باید ضرورتاً به صورت واقعیتی عینی٠بیگانه با بشر، صلب Ùˆ جامد شود . زیمل چنین استدلال Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ذاتاً انباشت شونده است بشر، یعنی خالق خود را از تØÙ‚Ù‚ من٠خویش دور Ù…ÛŒ کند.8 این وضعیت از نظر زیمل تراژیک است؛ زیرا از ذات خود ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ناشی Ù…ÛŒ شود Ùˆ از آن گریزی نیست. زیمل Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª خود را از خود بیگانگی با توصی٠مارکس از کار با خود بیگانه مرتبط Ù…ÛŒ داند9.
از دیدگاه مارکس کار هنگامی با خود بیگانه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ آن ØŒ کالاها باشند. هنگامی Ú©Ù‡ کارگر کار خود را Ù…ÛŒ ÙØ±ÙˆØ´Ø¯ØŒ آنچه تولید Ù…ÛŒ کند دیگر از آن او نیست بلکه به صورت واقعیتی بیگانه Ùˆ شیء گونه نمایان Ù…ÛŒ شود (مارکس این وضعیت را بت شدگی / fetishism Ù…ÛŒ نامد) . تØÙ„یل مارکس درکتاب: سرمایه را ØŒ این بر نهاد (تز) متوازن Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این وضعیت در مرØÙ„Û€ تاریخی ای پیش Ù…ÛŒ آیدکه در آن بشر بینوا شده است Ùˆ به وسیله ÛŒ همنوع خود استثمار Ù…ÛŒ شود. مارکس منشأ Ùˆ مبدأ این وضع را تغییرات اقتصادی Ù…ÛŒ دانست Ùˆ گمان Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ این وضعیت تاریخی را Ù…ÛŒ توان با عمل اجتماعی تخÙی٠داد. اما زیمل راه ØÙ„ پیشنهادی مارکس را قبول ندارد از نظر او «بت شدگی» Ú©Ù‡ مارکس به کالاهای اقتصادی نسبت Ù…ÛŒ دهد، Ùقط ØØ§Ù„تی خاص از این سرنوشت عمومی ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را نمایش Ù…ÛŒ دهد. با انباشت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ این ÙØ±Ø¢ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها هر Ú†Ù‡ بیشتر در چنبره ÛŒ تعارضات قرار Ù…ÛŒ گیرند. در آغاز این ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها را Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ بودند Ùˆ ØµØ±ÙØ§Ù‹ برای مقاصد خصوصی خود .
اما در Ø´Ú©Ù„ بی واسطه شده شان ....ØŒ این ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها خود را هم با منشأشان Ùˆ هم با هدÙÛŒ Ú©Ù‡ به خاطر آن Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شده بودند بیگانه نشان Ù…ÛŒ دهند. » 10
نتیجه ÛŒ ناخواسته ÛŒ همه ÛŒ ÙØ¹Ø§Ù„یت های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ این Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ] مستقل از اراده ÛŒ تولید کنندگان شان[ گسترش یابند. آن ها طبق منطق خویش تØÙˆÙ„ پیدا Ù…ÛŒ کنند، Ùˆ در انسان امیال Ùˆ خواست هایی Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ با پیچیده شدن Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† ÙØ¹Ø§Ù„یت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ او را چنان گیج Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از پای Ù…ÛŒ اندازند Ú©Ù‡ هیچ گاه امیدی به تسلط بر ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ یا ØØªÛŒ Ùهمیدن آنها را نداشته باشد. در جوامع پیچیده ØŒ مسئول این وضع تقسیم کار است. «اغلب از طریق کوشش مشترک Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ Ø´ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ پا به عرصه ÛŒ وجود Ù…ÛŒ گذارد. چون شیء ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به دست ÙØ±Ø¯ ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ تولید نشده است ØŒ پس به منزله ÛŒ یک مجموعه ÛŒ ÙˆØ§ØØ¯ØŒ بدون تولید کننده است» (Ibid , 41)
بدین ترتیب در چنین جوامع پیچیده ای انسان به منزله ÛŒ ÙØ±Ø¯ Ù…ØÙˆ Ù…ÛŒ شود. این وضع تراژیک است؛ چون Â«ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØØªÛŒ در نخستین Ù„ØØ¸Ø§Øª وجود خود، چیزی را ØÙ…Ù„ Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ گویی مقدر است تا ] راه وصول به [ هد٠اصلی خود را Ú©Ù‡ انتقال Ø±ÙˆØ Ø§Ø² وضع ناکامل به وضع کامل است مسدود Ùˆ تاریک Ùˆ قطع کند» (Ibid , 46)
زیمل این از خود بیگانگی را با آزادگی راهبان ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÛŒØ³ÛŒ قدیم مقایسه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ هیچ چیز ] توجه[ آنان را از «راه Ø±ÙˆØØ´Ø§Ù†Â» Ù…Ù†ØØ±Ù نمی کرد. (Ibid , 44)
کاسیرر در اظهارنظرهای زیمل اشتیاق یک عار٠را برای Ø§ØªØØ§Ø¯ بی واسطه ] با هستی[ Ù…ÛŒ بیند (KW , 107) . او این تمایل غیرعقلانی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª را مردود Ù…ÛŒ داند.11 اما این نظر زیمل را تأیید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نتایجی Ú©Ù‡ از ÙØ¹Ø§Ù„یت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود بسیار دور از مقاصد اولیه ÛŒ آن است. کاسیرر در درستی مشاهدات جامعه شناسانه ÛŒ زیمل در مورد نتایج تØÙ…یق کننده ÛŒ توسعه ÛŒ جامعه ÛŒ مدرن، تردید نمی کند. ØØªÛŒ مدعی Ù…ÛŒ شود Ú© تØÙ„یل زیمل بیش از همه در مورد تکنولوژی مدرن صادق است (STS , 76 – 77). کاسیرر ØŒ به ویژه با این نظر زیمل مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ چگونه روش های مدرن تولید انبوه همواره Ù…ØØµÙˆÙ„ات تازه ای عرضه Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ Ø³Ø·Ø Ù…ØµØ±Ù Ø±Ø§ بالا Ù…ÛŒ برند. اما Ù…ØØµÙˆÙ„ات تازه بیش از آن Ú©Ù‡ برای Ø±ÙØ¹ نیازها Ùˆ تقاضاها باشند در جهت ایجاد آن ها عمل Ù…ÛŒ کنند.12کاسیرر این موضوع را تا ØØ¯ نهایی آن بسط Ù…ÛŒ دهد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید پا به پای Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ نیاز برای کالاهای مادی ØŒ اÙÙ‚ اراده ÛŒ ÙØ±Ø¯ تنگ تر Ù…ÛŒ شود.
هر نیاز برآورده شده ای Ùقط نیازهای بیشتری را با دامنه ÛŒ وسیع تر ایجاد Ù…ÛŒ کند Ùˆ برای کسی Ú©Ù‡ در این دور باطل Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± شده باشد راه گریزی نیست . بشر در آنچه Ù…Ø§Ø´ÛŒÙ†Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù تکنیکی Ù…ÛŒ سازد Ùˆ تولید Ù…ÛŒ کند Ù…ØØ¨ÙˆØ³ Ùˆ Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± است Ùˆ این وضع به مراتب سخت تر از کار خسته کننده است. بشر به دام جنون هرگز پایان Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ†ÛŒ سیر از میل به ارضا Ùˆ از ارضا به میل Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است (STS , 87 – 88).
از نظر کاسیرر آنچه تکنولوژی را چنین نیروی سترگ٠اجتماعی کرده این است Ú©Ù‡ تکنولوژی در ØØµØ§Ø± طبیعت نیست . این موضوع در مورد ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ کار با تکنولوژی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ نیز صدق Ù…ÛŒ کند.
Ø§ØØ³Ø§Ø³ یگانگی ] با کار خود [ آن چیزی بود Ú©Ù‡ به صنعتگر دستی اصیل، Ø±ÙˆØ Ù…ÛŒ بخشید. هر کار Ù…Ù†ÙØ±Ø¯ خاصی Ú©Ù‡ دست های چنین صنعتگری Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ در چشم او ØµØ±ÙØ§Ù‹ یک شیء نبود، بلکه من٠خویش Ùˆ کوشش شخصی٠خود را در آن Ù…ÛŒ دید.
اما هر Ú†Ù‡ تکنولوژی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª بیشتری کند Ùˆ قانون «رهایی از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» بر آن چیره تر شود ØŒ این ÙˆØØ¯Øª ارگانیک ] میان صنعتگر Ùˆ مصنوع او [ سست تر Ù…ÛŒ شود تا این Ú©Ù‡ سرانجام از هم Ù…ÛŒ گسلد. از این پس رابطه ÛŒ میان کار یک شخص Ùˆ آنچه ساخته Ù…ÛŒ شود به هیچ وجه رابطه ای تجربه پذیر نیست .(STS , 76)
کاسیرر این ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ را Ú©Ù‡ در آن ماشین ها ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک٠کالبد Ùˆ کاردستی را در Ù…ÛŒ نوردند «رهایی کار از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» Ù…ÛŒ نامد. او این عبارت را از تØÙ„یل مارکس از ماشین آلات Ùˆ صنعت مدرن اقتباس کرده است Ø› اما معنایی Ú©Ù‡ بدان Ù…ÛŒ بخشد با معنایی Ú©Ù‡ مارکس بدان داده بود کاملاً Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است.3
مارکس طبیعت گرا بود. از نظر او، طبیعت Ùˆ انسان Ùˆ تکنولوژی تابع قوانین طبیعی بودند. اما از دیدگاه کاسیرر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را نمی توان در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª طبیعت گرایانه درک کرد. بنابراین نخستین مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تکنولوژی Ùقط ØŒ آن گونه Ú©Ù‡ مارکس Ù…ÛŒ پنداشت، مرØÙ„Ù‡ ای از تولید بیشتر نیست Ú©Ù‡ از ØØ¯ÙˆØ¯ ذاتی کاردستی ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ است14
تکنولوژی، رهایی بنیادی از طبیعت را موجب Ù…ÛŒ شود. تØÙˆÙ„ ÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡ ÛŒ تکنولوژی ها امکانات عملی باورنکردنی خلق Ù…ÛŒ کند. «آنچه ابزارهای تکنولوژی کاملاً Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ را متمایز Ù…ÛŒ کند درست همین موضوع است . یعنی آنها خود را از مدلی Ú©Ù‡ طبیعت به طور بی واسطه به آنها ارائه Ù…ÛŒ دهد رها Ù…ÛŒ سازند Ùˆ گویی آن را پشت سر Ù…ÛŒ نهند» (STS , 73).
بنابراین هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر از «رهایی از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» سخن Ù…ÛŒ گوید ØŒ منظورش Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ ØµØ±ÙØ§Ù‹ کمّی تولید نیست بلکه جداشدن از نظم طبیعت است. از این رو تغییراتی Ú©Ù‡ تکنولوژی قادر به انجام آن هاست به وسیله ÛŒ چیزی بیرون از خود تکنولوژی Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ Ùˆ Ù…ØØµÙˆØ± نمی شود.
کاسیرر Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§Øª خود را درباره ÛŒ تأثیر تکنولوژی در جامعه به منزله ÛŒ توصی٠ها Ùˆ تشخیص ویژگی های وضعیتی به دست Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ تØÙˆÙ„ تاریخی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. Ú¯ÙØªÙ† این مطالب Ú©Ù‡ تکنولوژی در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± نیروی غالب در تغییر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است، بدین معنی نیست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ باید چنین باشد. از نظر کاسیرر این وضع «تراژیک» نیست چون الزامی نیست. ØØªÛŒ اگر در این Ù„ØØ¸Ù‡ تکنولوژی، به نظر، وسیله ای باشد نه برای رهایی بلکه برای از خود بیگانگی انسان (البته کاسیرر آماده است Ú©Ù‡ چنین نظری را بپذیرد)ØŒ با این ÙˆØµÙ ØØ§Ø¶Ø± نیست آن را چیزی بیش از مرØÙ„Ù‡ ای موقت بداند. او عقیده داشت Ú©Ù‡ تکنیک Ù…ÛŒ تواند وسیله ای برای تØÙˆÙ„ انسانیت باشد .(STS,86) بشر برای تغییرات عظیمی Ú©Ù‡ رشد تکنولوژی در زندگی او به وجود آورده است آمادگی ندارد Ùˆ Ù…ÛŒ باید خود را با این تغییرات همسو کند. مردمان بیش از پیش زیر سیطره ÛŒ این اصل تکنولوژیکی قرار Ù…ÛŒ گیرند : « در خدمت هدÙی» (STS , 89) .
مسئله این است Ú©Ù‡ این «هدÙ» Ø´Ú©Ù„ اخلاقی ندارد. جامعه ای پدیدار شده است Ú©Ù‡ در آن همکاری جمعی عظیمی Ùˆ سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ اجتماعی بی سابقه ای وجود دارد. اما تکنیک، به خاطر ذات خود، نمی تواند برای این جامعه هد٠هایی نهایی یا غایی ارائه دهد. اگر هدÙÛŒ ارائه شود تکنیک برای وصول بدان وسیله اش را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ کند. اما دستورهای اخلاقی، ابزار نیستند. «همان گونه Ú©Ù‡ تکنیک از درون قلمروی Ú©Ù‡ در آن مؤثر است ØŒ توان چندانی در خلق یا استنتاج ارزش های اخلاقی ندارد ØŒ همین طور نیز میان چنین ارزشهایی Ùˆ جهت گیری خاص تکنیک Ùˆ گرایش اصلی آن بیگانگی Ùˆ کشمکش چندانی موجود نیست» . بنابراین نتیجه ÛŒ سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ تکنیکی جامعه، Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ «همبستگی تازه ای در کار است Ú©Ù‡ از طریق آن نهایتاً همه برای یک شخص کار Ù…ÛŒ کنند Ùˆ هر شخص برای همه کار Ù…ÛŒ کند» .(STS , 89)
نظر کاسیرر در سال 1930 این بود Ú©Ù‡ این نوع همکاری Ùقط باید به Ø³Ø·Ø Ø¢Ú¯Ø§Ù‡ÛŒ اخلاقی ارتقاء یابد. بشر در جامعه ÛŒ تکنیکی هنوز جنبه ÛŒ همکاری در ØÛŒØ§Øª اجتماعی را نشناخته است ØŒ بلکه برعکس با کار خود بیگانه شده است Ùˆ به خاطر گرایش لذت طلبانه ÛŒ خویش ØŒ به منزله ÛŒ یک مصر٠کننده ØŒ از دیدن جامعه به منزله ÛŒ نهادی اخلاقی بازمانده است.
کاسیرر درک خود را از این موقعیت چنین خلاصه می کند:
«تکنیک میان همه ÛŒ کسانی Ú©Ù‡ در کارهایش ÙØ¹Ø§Ù„ اند پیش از آن Ú©Ù‡ اجتماعی آزاد متکی بر اراده Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ نوعی اجتماع در دست سرنوشت به وجود Ù…ÛŒ آورد » (STS , 89) . 15
ÙØ¹Ø§Ù„ بودن در کارهای تکنیکی به معنی بیگانه بودن از ÙØ¹Ø§Ù„یت خویشتن است. زندگی اجتماعی بیش از پیش سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. اما به نظر نمی رسد Ú©Ù‡ این سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ را ØŒ اراده ÛŒ سیاسی Ù…ØªØØ¯ÛŒ راهنمایی کند. جامعه ÛŒ تکنولوژیکی مدرن جامعه ای مقدر است نه جامعه ای Ú©Ù‡ بر اثر اراده ÛŒ انسان پا Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد. کاسیرر ØŒ به رغم این خصلت بخشی منÙÛŒ به جامعه ÛŒ مدرن ØŒ مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» را با این یادداشت امیدبخش به پایان Ù…ÛŒ رساند : Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ وابستگی متقابل اشخاص در جامعه ÛŒ تکنولوژیکی ØŒ هنگامی Ú©Ù‡ به Ø³Ø·Ø Ø¢Ú¯Ø§Ù‡ÛŒ اخلاقی ارتقاء یابد، شاید همه را به این امر آگاه کند Ú©Ù‡ چگونه هر کس مسئول زندگی دیگران است (STS , 89-90) . مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» با این پرسش (Ú©Ù‡ پاسخش داده نشده است) به پایان Ù…ÛŒ رسد: آیا تکنیک به اثبات خواهد رساند Ú©Ù‡ وسیله ای برای رهایی بشر است یا آن Ú©Ù‡ در خدمت بیگانگی هر Ú†Ù‡ بیشتر بشر از آنچه اساساً متعلق به اوست ØŒ قرار خواهد Ú¯Ø±ÙØª یعنی به اجتماع انسانی به منزله ÛŒ Ù…ØØµÙˆÙ„ اراده ÛŒ انسانی ØŸ
چنانچه تکنیک، پیش از آنکه در خدمت بشر برای Â«ØªØµØ§ØØ¨ طبیعت Ùˆ سلطه ÛŒ بر آن » باشد ØŒ بخواهد به منزله ÛŒ وسیله ای برای رهایی انسان خدمت کند ØŒ باید به بشر Ú©Ù…Ú© کند تا آنچه را در وجود انسانی او Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ نابسامان است به کنترل درآورد (STS , 89 cf . D. 109) . کاسیرر در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ امید داشت Ú©Ù‡ تکنیک با Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ø§ØØ³Ø§Ø³ مسئولیت در قبال عموم، انسان را در Ø´Ú©Ù„ بخشیدن به شخصیت خود یاری دهد، جنبه ÛŒ دیگر تکنیک را ØŒ Ú©Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ کاملاً متقابل را Ù…ÛŒ پرورد، نادیده Ú¯Ø±ÙØª. او در مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ] مخترع[ تکنیک همواره شخصی گمنام است. همین Ú©Ù‡ کارایی ابداعات تکنولوژیکی از بوته ÛŒ آزمایش موÙÙ‚ بیرون آمدند، در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ کاربرد پیدا Ù…ÛŒ کنند. این ابداعات مهر Ùˆ نشان شخصیت مخترع خویش را بر خود ندارند، زیرا تکنیک ذاتاً در خدمت هدÙÛŒ قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ همین Ù‡Ø¯ÙØŒ مشخص کننده ÛŒ تکنیک است. در واقع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª تکنولوژی معمولاً ØØ§ØµÙ„ پژوهش های گروهی است نه ثمره ÛŒ تلاش های ÙØ±Ø¯ÛŒ. سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ تکنولوژیکی همواره غیرشخصی است. همچنان Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ ØªØØª تأثیر تکنولوژی قرار میگیرد، زندگی نیز به موازات آن ÙØ§Ù‚د شخصیت Ù…ÛŒ شود.
کاسیرر تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ به همین دلیل است Ú©Ù‡ چنین جامعه ای را «جامعه ای مقدر» Ù…ÛŒ نامد؛ اما در این عبارت تناقضی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است، زیرا به هیچ وجه چنین جامعه ای به منزله ÛŒ «اجتماع» به تجربه در نمی آید.
لئواستراوس در نقدی Ú©Ù‡ بر اسطوره ÛŒ دولت نوشته است Ù…ÛŒ پرسد Ú†Ù‡ چیزی Ù…ÛŒ تواند علت ضعی٠شدن نیروهای عقلانی Ùˆ اخلاقی Ùˆ هنری را در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سده ÛŒ بیستم ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ØŸ ضع٠همین نیروها اجازه داد تا دوباره اندیشه ÛŒ اسطوره ای به ØÛŒØ§Øª اجتماعی تسری یابد. همان گونه Ú©Ù‡ استراوس متذکر Ù…ÛŒ شود اسطوره ÛŒ دولت کاسیرر بدین پرسش پاسخی نمی دهد. کاسیرر معتقد شده بود Ú©Ù‡ زمانی طولانی پیش از این ØŒ آلبرت شوایتزر در سخنرانی های خود Ú©Ù‡ نخست در سال 1922 ایراد کرده بود علت وجود چنین وضعی را در جامعه ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است. 16
کاسیرر در سال 1944 در یکی از درس های دانشگاهی خود Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ شوایتزر Â«Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ¹Ù„ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ بشری را کاملاً تشخیص داده است» (SMC , 231).
این Ø¨ØØ±Ø§Ù† در ذات خود با Ø§ØØ³Ø§Ø³ از دست دادن من٠خویش مشخص Ù…ÛŒ شود. کاسیرر از شوایتزر نقل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ :
«انسان معاصر در توده ÛŒ مردم Ù…ØÙˆ شده است به شیوه ای Ú©Ù‡ در تاریخ بی سابقه است Ùˆ این از دست دادن من٠خویش شاید شاخص ترین ویژگی وضع انسان معاصر باشد... چون در بالا Ùˆ بر سر او ØŒ جامعه با سازمان کاملاً مجهز خود چنان قدرت مهیبی در ØÛŒØ§Øª معنوی ÙØ±Ø¯ به دست آورده است Ú©Ù‡ هنوز میزان آن معلوم نیست ØŒ Ùˆ همین قدرت ØŒ نیاز بشر را برای داشتن استقلال در مقابل جامعه در چنان وضع وخیمی قرار داده است Ú©Ù‡ او تقریباً ادعای داشتن وجودی معنوی از آن خویش را کنار نهاده است . او مانند یک توپ لاستیکی شده Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ت ارتجاعی خود را از دست داده است Ùˆ هر اثری را Ú©Ù‡ بر او وارد Ù…ÛŒ شود ØÙظ Ù…ÛŒ کند. او زیر ÙØ´Ø§Ø± شست عوام قرار دارد Ùˆ مطابق عقایدی زندگی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از آنان Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. برای او ÙØ±Ù‚ نمی کند Ú©Ù‡ مسئله ÛŒ مطروØÙ‡ سیاسی باشد یا ملی ØŒ مسئله ای باشد مربوط به اعتقاد او یا بی اعتقادی او» (SMS , 231 – 32).
در این مورد کاسیرر با تمام وجود با شوایتزر هم عقیده است . آشکار است Ú©Ù‡ Ùقدان چنین استقلال Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒØªÛŒ در اکثریت Ø¢ØØ§Ø¯ مردم ØŒ آنها را طعمه ای ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده برای تکنیک اسطوره Ù…ÛŒ کند. مشاهدات شوایتزر ØŒ پیش از آن Ú©Ù‡ جنبش ناسیونال سوسیالیست Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ÛŒØª عامه پیدا کند، صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود ØŒ Ùˆ کاسیرر نه تنها به مشاهدات شوایتزر بلکه به غیبگویی های مکاشÙÙ‡ ای دلتنگ کننده ÛŒ اسوالد اشپنگلر نیز اشاره Ù…ÛŒ کند (SMC , 226 -29 , 259 – 63) اسطورۀ دولت ص 413 – 418 .
اشپنگلر در کتاب خود، Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· غرب( Ú©Ù‡ نخست در سال 1918 به چاپ رسید) با روØÛŒÙ‡ ای Ú©Ù‡ کاملاً در تقابل با ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تمدن اثر شوایتزر است اصرار Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ به تاریخ Ú©Ù‡ او آن را سرنوشت اسرارآمیز Ù…ÛŒ دانست، تسلیم شویم. با این ÙˆØµÙØŒ کتاب اشپنگلر ØŒ Ú©Ù‡ کاسیرر آن را «طالع بینی تاریخ Ùˆ اثر یک ÙØ§Ù„گیر» Ù…ÛŒ داند (SMC , 262) بسیار مشهور شد.
کاسیرر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ موÙقیت کتاب اشپنگلر به خاطر عنوان آن بود. عنوانی Ú©Ù‡ «تشویش عمومی» اروپاییان را پس از جنگ جهانی اول بیان Ù…ÛŒ کرد (SMC , 260) .
نه اشپنگلر ÙیلسوÙÛŒ آکادمیک بود Ùˆ نه آلبرت شوایتزر ØŒ اما کاسیرر بود. اگر ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک ØŒ ÙلسÙÙ‡ ای ماندنی درباره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باشد از آن انتظار Ù…ÛŒ رود Ú©Ù‡ در مورد Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ شوایتزر Ùˆ اشپنگلر17در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª عمومی درباره اش Ø¨ØØ« کرده بودند بصیرت هایی به دست دهد. بدین منظور باید توجه خود را به تØÙ„یل تکنیک به منزله ÛŒ ÙØ±Ù… سمبلیک معطو٠کنیم.
در انطباق با Ø·Ø±Ø Ø¹Ù…ÙˆÙ…ÛŒ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک، تØÙ„یل کامل تکنیک به منزله ÛŒ ] یک نوع[ ÙØ±Ù… سمبلیک نشان خواهد داد Ú©Ù‡ چگونه تکنیک برای Ø´Ú©Ù„ دادن به جهان] سمبلیک[ خود، شیوه ÛŒ ویژه ای دارد. یعنی دارای شیوه ای خاص در ادراک ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان است Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª ویژه ÛŒ خود را از شناسنده (subject) Ùˆ موضوع شناخت (object) Ùˆ غیره دارد.
تا جایی Ú©Ù‡ تکنیک بر زندگی معاصر غلبه ÛŒØ§ÙØªÙ‡ باشد ساخت تجربه ] مطابق جهان سمبلیک[ تکنیک نیز وجه غالب خواهد بود. کاسیرر تØÙ„یل خود را از تکنیک به آن کاملی انجام نمی دهد Ú©Ù‡ در مورد دو ÙØ±Ù… اساسی سمبلیک دیگر، یعنی اسطوره Ùˆ زبان انجام داده بود Ùˆ درباره ÛŒ هر یک از آنها کتابی جامع نگاشته بود، ØØªÛŒ Ø·Ø±Ø Ú©Ù„ÛŒ ویژگی های اساسی ادراک Ú©Ù‡ بر اثر تکنیک Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد ØŒ نشان خواهد داد Ú©Ù‡ چگونه غلبه ÛŒ ادارک تکنیکی از جهان تغییری اساسی در Ùهم بشر از زندگی ایجاد Ù…ÛŒ کند، این تغییر اساسی از شیوه ای ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنیک، ادراک زمان را تعین Ù…ÛŒ بخشد.
گذر از یک Ù„ØØ¸Ù‡ به Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ دیگر ØŒ آن چنان Ú©Ù‡ معمولاً آن را در زندگی روزانه درک Ù…ÛŒ کنیم دارای کلیتی است Ú©Ù‡ یادآور آهنگ موسیقی است، زیرازمان٠زندگی٠روزانه، دینامیک به نظر میرسد ولی در عین ØØ§Ù„ هر Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ آن کامل است ] یعنی تکه تکه نیست[ . گذشت زمان در زندگی روزانه به هنگام شادی Ùˆ ÙØ±ØØŒ تند Ùˆ به هنگام کسالت، کند است Ùˆ دارای آهنگی همچون خواب Ùˆ بیداری است . اما در اندیشه ÛŒ اسطوره ای زمان خصلت Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ دارد Ùˆ گویی سرشت آن مادی است. بنابراین دوران زندگی مانند بلوغ، جوانی Ùˆ پیری به منزله ÛŒ ورود به مکانی خاص Ùˆ اشغال آن جا تصور Ù…ÛŒ شود. ورود به چنین مکان هایی یا خروج از آن ها با انجام مناسک مخصوص ØŒ Ú©Ù‡ به منظور توق٠زمان صورت Ù…ÛŒ گیرد، مشخص Ù…ÛŒ شود.
بعضی مناسک، اعمال خدایان را Ø¨Ø§Ø²Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ تصور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با اجرای چنین مناسکی به زمان سترگ وقوع آغازین چنین وقایعی باز Ù…ÛŒ گردند ØŒ یعنی به زمانی باز Ù…ÛŒ گردند Ú©Ù‡ Ù…ØÙ…Ù„ واقعیت راستین است. هم زمان٠زندگی٠روزانه Ùˆ هم زمان اسطوره ای هر دو با زمانی Ú©Ù‡ ساعت اندازه گیری Ù…ÛŒ کند، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اند. زمان٠ساعت بی توجه به Ø§ØØ³Ø§Ø³ های بشری همواره به پیش Ù…ÛŒ رود. چنین Ù…Ùهومی از زمان یکی از ارکان سیستم Ùیزیک نیوتونی را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. ولی اندیشه ÛŒ اسطوره ای با چنین Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÛŒ از زمان بیگانه است. ولی Ø´Ú©Ù„ دیگری از زمان در آگاهی تاریخی یا زمان تقویمی پدیدار Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ برخلا٠زمان ساعتی دارای مبدأ مشخصی است. 18
در قلمرو تکنولوژی با نوع دیگری از زمان روبرو Ù…ÛŒ شویم. در تکنولوژی ما نوعی زمان عمل (action time) را تجربه Ù…ÛŒ کنیم. زمان٠عمل ØŒ اشیایی را Ú©Ù‡ در وضع معمولی در دسترس ما نیستند در برابر ما ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ سازد.
ØØ§Ø¶Ø± شدن اشیاء از طریق تکنولوژی ØŒ با ØØ¶ÙˆØ± آنها بی میانجی تکنولوژی، کاملاً ÙØ±Ù‚ دارد. در ØØ§Ù„ت اخیر ØØ¶ÙˆØ± آن ها با آنچه قبل Ùˆ بعد از آن ها هست پیوستگی دارد. اما ØØ§Ø¶Ø± شدن اشیاء از طریق یکی از وسایل تکنیکی، خصلت یک واقعه را پیدا Ù…ÛŒ کند Ùˆ ÙØ§Ù‚د آن پیوستگی ای است Ú©Ù‡ در زمان٠زندگی روزانه به معنای معمولی داشت. کاسیرر در تکنولوژی سه مرØÙ„Ù‡ را از یکدیگر متمایز Ù…ÛŒ کند:
مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تقلیدی ØŒ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تمثیلی Ùˆ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ ØµØ±ÙØ§Ù‹ سمبلیک.
این سه مرØÙ„Ù‡ با اختلا٠نسبی شان از زمان بی واسطه یعنی زمانی Ú©Ù‡ در زندگی روزانه تجربه Ù…ÛŒ گردد مشخص Ù…ÛŒ شوند. مثال هایی از این تØÙˆÙ„ را Ù…ÛŒ توان به آسانی پیدا کرد. مثلاً ولÙگانگ Ø´ÛŒÙÙ„ بوش Ù…ÛŒ نویسد :
Â«ØØ±Ú©Øª وسایل نقلیه در دوره ÛŒ پیش از صنعت ØŒ تقلیدی از طبیعت خارجی بود. کشتی ها با نیروی جریان آب Ùˆ نیروی وزش باد ØØ±Ú©Øª Ù…ÛŒ کردند. ØØ±Ú©Øª بر Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† از ناهمواری های Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† تبعیت Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مقید به توانایی ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª بارکش بود».19
اما این ÙˆØØ¯Øª ارگانیک با ورود نیروی بخار از میان Ù…ÛŒ رود از این به بعد ØØ±Ú©Øª مستقیم بر Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† Ùˆ آب با سرعتی انجام Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ با ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª بارکش یا نیروی جریان آب یا وزش باد امکان پذیر نیست . تأثیر ØØ±Ú©Øª سریع این است Ú©Ù‡ «مکان ها از این پس ØŒ دیگر مکان هایی Ù…Ù†ÙØ±Ø¯ Ùˆ مستقل نباشند بلکه به صورت Ù„ØØ¸Ø§Øª درآیند» (Ibid , 174).
در این جا به نظر من ØŒ واژه ÛŒ کلیدی، Â«Ù„ØØ¸Ø§Øª » است Ú©Ù‡ هم قابلیت به جای یکدیگر قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ† را Ù…ÛŒ رساند (به علت دسترس پذیری آسان) Ùˆ هم آگاهی به نوعی از زمان (Ùˆ ÙØ¶Ø§) را در بر دارد یعنی واقعه یا رویداد . والتر بنیامین پدیده ÛŒ مشابهی را نشان Ù…ÛŒ دهد. رسانه های تکنیکی Ùیلم Ùˆ عکاسی Ùقط Â«Ù„ØØ¸Ø§ØªÂ» یک تصویر را ارائه Ù…ÛŒ دهند. Ù…Ùهوم «اصیل » Ú©Ù‡ در مورد اثر هنری به کار Ù…ÛŒ رود Ùˆ به این معنی است Ú©Ù‡ اثری Ùقط در این جا Ùˆ اکنون وجود دارد ØŒ دیگر در چنین رسانه هایی Ù…Ùهومی ندارد.
تکنیک های باز تولید ] یا Ú©Ù¾ÛŒ کردن[ ØŒ آثار هنری را در دسترس هر کس در هر جایی قرار Ù…ÛŒ دهند اما به بهای از دست Ø±ÙØªÙ† آن چیزی Ú©Ù‡ بنیامین آن را «رایØÙ‡ ی» اصالت آثار هنری Ù…ÛŒ نامد، یعنی بی همتایی اثر هنری Ú©Ù‡ نمی توان آن را Ú©Ù¾ÛŒ کرد. 20
ارنست کرنک آهنگساز نیز تØÙ„یل بنیامین را در مورد پخش موسیقی ضبط شده به کار برده است. ] او Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ شنیدن موسیقی از رادیو یا گراماÙون [ موسیقی را از Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ارگانیک خود جدا Ù…ÛŒ کند، یعنی از اجرا در تالار کنسرت Ùˆ در برابر چشم ØØ¶Ø§Ø±.21
در همه ÛŒ این موارد کار رسانه ها این است تا با تولید مطابق اصل، اثر هنری را به صورت Ù„ØØ¸Ù‡ یا واقعه درآورند Ùˆ ارائه دهند. ادارک ØØ³ÛŒ از زمان در مخابرات الکترونیکی از همه ÛŒ مثال های Ùوق، Ø´Ú©Ù„ بارزتری Ù…ÛŒ یابد. توزیع اطلاعات به شیوه ÛŒ جدید ØŒ Ø¨Ø±Ø®Ù„Ø§Ù Ø¨ØØ« رو در رو میان دو شخص، غالباً به طور گمنام صورت Ù…ÛŒ گیرد.
منابع بی شمار، گزارش هایی درباره ÛŒ وقایع جاری تهیه Ù…ÛŒ کنند. جریان مداوم اطلاعات هیچ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ در مورد پیوستگی این وقایع یا غایت آنها به وجود نمی آورد.
در نتیجه ØŒ وقایع جاری Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ نابسامان Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ به Ú¯ÙØªÙ‡ ÛŒ ژاک الول به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ وقایع جاری «نÙÛŒ آن چیزی باشند Ú©Ù‡ انسان تاکنون قانون یا سیاست نامیده است؛ یعنی Ù†ÙÛŒ جهان با ثبات ØŒ Ù†ÙÛŒ جهانی مصنوعی Ú©Ù‡ مهارت انسان آن را ساخته بود»22
این عبارات همان Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بییچارگی را بیان Ù…ÛŒ نکند Ú©Ù‡ کاسیرر نیز آن را تشخیص داده بود؛ هنگامی Ú©Ù‡ او ویژگی بارز جامعه ÛŒ تکنیکی را «جامعه ÛŒ در دست سرنوشت» دانسته بود. چنین درکی از جامعه از آنجا ناشی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ جامعه به صورت وقایع٠] ناپیوسته[ ادراک Ù…ÛŒ شود.
بررسی نوع ادراک زمان Ú©Ù‡ در ذات تکنیک قرار دارد ØŒ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ ØŒ نه تنها جامعه را به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته Ùˆ بی ارتباط درک Ù…ÛŒ کند، بلکه وجود خویش را نیز به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته در Ù…ÛŒ یابد. Ù‡Ú¯Ù„ در سده ÛŒ نوزدهم مدعی شد Ú©Ù‡ دولت واقعیت اجتماعی بنیادی است Ùˆ نمی توان آن را ØµØ±ÙØ§Ù‹ به «جامعه ÛŒ مدنی» تقلیل داد. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ† Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ تعری٠می کند Ú©Ù‡ Ùقط به خاطر مقاصد خصوصی خود زندگی Ù…ÛŒ کنند.23
با غلبه ÛŒ تکنیک، چیز تازه ای در ØÛŒØ§Øª اجتماعی رخ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نمی توان آن را با خصوصی شدنی Ú©Ù‡ Ù‡Ú¯Ù„ در ذهن داشت مقایسه کرد. ØØªÛŒ زندگی ÙØ±Ø¯ در بستر تکنیک همچون رشته ای از رویدادها یا وقایع نمایان Ù…ÛŒ شود. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را مجمعی Ù…ÛŒ پنداشت Ú©Ù‡ برای ØÙظ ÙØ±Ø¯ تشکیل شده است Ø› از این رو جامعه ÛŒ مدنی اراده ÛŒ مشترکی را منعکس Ù…ÛŒ کند. اما وقتی زندگی به منزله ÛŒ وقایعی درک شد Ú©Ù‡ به طور Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ روی Ù…ÛŒ دهند؛ جامعه نیز به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ به معنای اراده ای عمومی (بدان گونه Ú©Ù‡ کاسیرر این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ به کار Ù…ÛŒ برد یعنی دارای جهت مشترکی به سوی آینده) دیگر وجود نداشته باشد. علت این وضع این است هنگامی Ú©Ù‡ زندگی همچون وقایعی Ù…ØØ¶ درک شد ØŒ ØØªÛŒ هویت شخصی ÙØ±Ø¯ نیز به صورت تکه پاره نمایان Ù…ÛŒ شود.24
در این ØØ§Ù„ت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تصاد٠] یا شانس[ ØŒ یعنی آن چیزی Ú©Ù‡ به اعتقاد Ù‡Ú¯Ù„ Ù†ÙÛŒ کامل خرد است ØŒ اصل غایی هدایت وقایع باشد25
«در چنین وضعی ØŒ اراده جز امری خودسرانه به نظر نمی آید. آن نوع Ø§ØØ³Ø§Ø³ از زمان را ØŒ Ú©Ù‡ در ذات تکنیک است یعنی واقعه ای Ú©Ù‡ چیزی را ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ کند، Ù…ÛŒ توان زمان تصادÙÛŒ مطلق نامید .... چنین زمانی، زمان واقعه ÛŒ تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ است، زمان «هر Ú†Ù‡ پیش آید» است. تکنیک کاملاً «آزاد شده » براساس اراده ای عمل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خودسر است. راهنمایی تکنیک در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی خود هیچ مدلی در طبیعت نیست Ùˆ در این مرØÙ„Ù‡ تکنیک مستقل Ù…ÛŒ شود».
کاسیرر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª تکنیک پیش از آن Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ متکی بر اراده را خلق کند، نخست جامعه ای در دست سرنوشت را Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. او در مورد معنی «سرنوشت» در عبارت «جامعه ÛŒ در درست سرنوشت» توضیØÛŒ نمی دهد. اما آشکار است Ú©Ù‡ اگر سرنوشت را به معنای واژه ÛŒ کهن یونانی آن یعنی moira ØªÙØ³ÛŒØ± کنیم نادرست است ØŒ زیرا moira به معنای تقدیر آسمانی است26
در اینجا واژه ÛŒ سرنوشت معنای معاصرش را دارد ØŒ یعنی هر Ú†Ù‡ Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ¯: شانس. در چنین جامعه ای هیچ مقام Ùˆ مرتبه ای بالاتر از خود تکنیک تصور پذیر نیست ØŒ نه اراده ÛŒ انسانی Ùˆ نه مشیت الهی.
در تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ جهان Ø´Ú©Ù„ رویدادها یا وقایع صر٠را به خود Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اندیشه ÛŒ اسطوره ای زمان را به قالب ÙØ¶Ø§ در Ù…ÛŒ آورد ØŒ تکنولوژی به نوعی زمانی کردن ÙØ¶Ø§ دست Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ در آن مکان ها Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های ثابت میان آنها Ùˆ ارتباطشان به صورت وقایع درمی آیند. زمان در تکنولوژی خصلتی متقابل با زمان در اندیشه ÛŒ اسطوره ای دارد. کاسیرر در Ø¨ØØ« خود از «آسیب شناسی آگاهی سمبلیک» Ø´Ø±Ø Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه یک ÙØ±Ø¯ بر اثر Ø¢ÙØ§Ø²ÛŒ یا بیماری های مشابه آن، Ù…ÛŒ تواند دچار Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª اندیشه Ùˆ عمل سمبلیک شود. نتیجه ÛŒ چنین آسیب هایی بر ÙØ¹Ø§Ù„یت شخص این است Ú©Ù‡ «جای ساختار هدÙمند را واقعه ای Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒ گیرد ... Ùˆ Ø´Ú©Ù„ گیری هد٠،جایش را به رشته ای از اعمال جزئی Ùˆ از هم گسیخته Ù…ÛŒ دهد» (PSF , 3 : 273 PsF , 3L 319). در Ø³Ø·Ø Ø§Ø¬ØªÙ…Ø§Ø¹ÛŒ این پدیده هنگامی مشهود Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنیک، وجه غالب ادراک از جهان شده باشد. در چنین ØØ§Ù„تی به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ جهان از وقایع تشکیل شده است بی آن Ú©Ù‡ میان آن وقایع ارتباطی موجود باشد. از دیدگاه تکنیکی صر٠، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ اشیاء به طور موقت کار خود را انجام Ù…ÛŒ دهند؛ زیرا این مشاغل در جهانی Ú©Ù‡ سریعاً در ØØ§Ù„ تغییر است مشاغلی موقت اند. تکنیک به گونه ای Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÛŒ نوآور است . اما توانایی درک مقاصد درازمدت Ùˆ ÙØ±Ù…ول بندی آنها Ùˆ داشتن هدÙÛŒ اجتماعی، نیازمند چشم انداز Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ با چشم انداز ØµØ±ÙØ§Ù‹ تکنیکی است. تا جایی Ú©Ù‡ تکنیک ÙØ±Ù… سمبلیک غالب باشد، بشر Ùˆ جهان بیش از هر چیز در قالب اصول تکنیک درک Ù…ÛŒ شوند Ùˆ سایر ÙØ±Ù…های سمبلیک تابع تکنیک Ù…ÛŒ گردند یا آن Ú©Ù‡ دیگر کاربردی نخواهند داشت.
هانا آرانت Ù…ÛŒ نویسد : «آنچه مردم را برای سلطه ÛŒ توتالیتارسیم آماده Ù…ÛŒ کند تنهایی است . یعنی هنگامی Ú©Ù‡ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ بودن ... تجربه ÛŒ هر روزی توده های رو به Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ قرن ما شده باشد»27.
با به کار بردن تØÙ„یل Ùوق ØŒ بعد دیگری از این منزوی شدن را Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. تنهایی به منزله ÛŒ Ø§ØØ³Ø§Ø³ منزوی شدن ØŒ هنگامی به ØØ¯ نهایی خود Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ Ùقط به معنای منزوی شدن از جامعه نباشد بلکه چیزی درونی نیز شده باشد. منزوی شدن در ØØ¯ نهایی خود به درک ØØ³ÛŒ از زمان Ú©Ù‡ کانت آن را Â«ØØ³ درونی» Ù…ÛŒ نامد (یعنی آگاهی از وجود من خویش در زمان) نیز تسری Ù…ÛŒ یابد.28
این تنهایی ØŒ برخلا٠عزلت Ùˆ گوشه نشینی Ú©Ù‡ مستلزم قطع ارتباط با دیگران است شامل ناتوانی در برقراری ارتباط با خویشتن نیز هست. این ØØ§Ù„ت روانی را Ùقط در قالب تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ Ù…ÛŒ توان درک کرد. در تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ ØØ³ کردن درونی من٠خویش Ùقط شامل رویدادها یا وقایعی باشد Ú©Ù‡ جهت یا هدÙÛŒ ندارند. بدیهی است Ú©Ù‡ Ùقدان چشم انداز Ú©Ù„ نگر، مانع بازنگری Ùˆ تÙکر خود – انتقادی Ùˆ برنامه ریزی Ù…ÛŒ شود Ø› یعنی عواملی Ú©Ù‡ برای درک ÙØ±Ø¯ از مسئولیت اخلاقی خویش ضروری اند. با قطع شدن Ú¯ÙØªÚ¯ÙˆÛŒ درونی در Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ø²Ù†Ú¯Ø±ÛŒ شخصی تهدیدی اجتماعی رخ Ù…ÛŒ گشاید. چون قطع ارتباط درونی شخص با خود به معنی از دست دادن وجدان است . از دیدگاه ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک ØØªÛŒ توانایی ایجاد ارتباط امری اکتسابی است نه ÙØ·Ø±ÛŒ.
کاسیرر امیدوار بود Ú©Ù‡ تأثیر تکنولوژی بر جامعه، موجب Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ آگاهی اخلاقی از این موضوع شود Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در جامعه به همدیگر وابستگی پیدا کرده اند. اما چنانچه تØÙ„یل بالا درست باشد، برخلا٠انتظار او تأثیر تکنولوژی بر جامعه منجر به از میان Ø±ÙØªÙ† رابطه ÛŒ ÙØ±Ø¯ با خودش شده است Ú©Ù‡ بی آن ÙØ±Ø¯ نمی تواند عضو خود مسئول جامعه باشد. نقطه ÛŒ ضع٠جامعه ÛŒ معاصر همین است Ùˆ درست در همین جاست Ú©Ù‡ اسطوره ÛŒ سیاسی عظیم ترین قدرت خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. تصویر اسطوره ای تاریخ به منزله ÛŒ «سرنوشت» گزیرناپذیر یا «قانون٠تاریخ» ØŒ Ú©Ù‡ انسان جز تسلیم شدن بدان چاره ÛŒ دیگری ندارد ØŒ به هر شخص در گذر وقایع مکانی Ù…ÛŒ دهد بی آن Ú©Ù‡ شخص مقید به مسئولیت ÙØ±Ø¯ÛŒ باشد. Ù…Ùهوم اسطوره ای سرنوشت، Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بیچارگی ÙØ±Ø¯ را توجیه Ù…ÛŒ کند Ùˆ در عین ØØ§Ù„ به وجود ÙØ±Ø¯ هدÙÛŒ عالی تر Ù…ÛŒ بخشد تا آن اهداÙÛŒ Ú©Ù‡ زندگی Ù…ØÙ‚ر او در مقام یک شاغل یا مصر٠کننده به او Ù…ÛŒ دهند. ایدئولوژی ای Ú©Ù‡ این اعتقاد به سرنوشت را توجیه Ù…ÛŒ کند شاید واهی یا عجیب یا غریب باشد. اما ØŒ همچنان Ú©Ù‡ کاسیرر خاطر نشان Ù…ÛŒ کند، ØØªÛŒ غریب ترین Ùˆ نامعتدل ترین انگیزش به عمل بهتر از Ùقدان انگیزش است .(SMC , 249)
کاسیرر با شوایتزر مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ همچنان Ú©Ù‡ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª مدرن از امور بیشتر دچار سردرگمی Ù…ÛŒ شود، انگیزش به عمل نیز بیش از پیش درگیر ÙØ¹Ø§Ù„یت های غیرعقلانی Ùˆ بی هد٠می گردد. هنگامی Ú©Ù‡ مردم به طور جمعی مشتاق چیزی باشند Ú©Ù‡ آن ها را عمیقاً ØªØØ±ÛŒÚ© کند، Ùˆ اگر چنین Ù…ØØ±Ú©ÛŒ پدیدار شد در آن وقت به نظرشان، زندگی شان در خدمت چیزی بیش از هدÙÛŒ شخصی قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ Ùˆ اسطوره در این هنگام وارد ] ØÛŒØ§Øª اجتماعی [ Ù…ÛŒ شود. نیاز به داشتن آرمانی ] Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ را برانگیزد[ بر اثر Ø¨ØØ±Ø§Ù† مادی شدیدتر Ù…ÛŒ شود. هر گونه تبیین علمی از نوسان شاخص وضع اقتصادی Ú©Ù‡ مسئول ایجاد Ø¨ØØ±Ø§Ù† اقتصادی شناخته شود، نمی تواند Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª سرخورده ÛŒ کسانی را آرام کند Ú©Ù‡ بر اثر نیاز مادی متأثر شده اند. اما یک رهبر سیاسی Ù…ÛŒ تواند چنین خشمی را با تکنیک اسطوره به طور مؤثر به مسیر دلخواه خویش هدایت کند Ùˆ آن را شعله ور سازد Ùˆ بدین طریق نیروی سیاسی عظیمی را Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. تصویر دشمن اهریمنی گرچه برای Ù…ØÙ…Ù„ عمل، تصویری ØµØ±ÙØ§Ù‹ منÙÛŒ است؛ اما همین تصویر، به همان نسبت Ú©Ù‡ آرمان های ØªØØ±ÛŒÚ© کننده ÛŒ دیگر وجود نداشته باشند، تخیل توده ها را برمی انگیزد.
درست همان گونه Ú©Ù‡ ظهور جامعه ÛŒ تکنیکی Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به اجتماع Ùˆ بشریت را تضعی٠می کند، تکنولوژی مدرن نیز وسیله ای تهیه Ù…ÛŒ کند – تکنیک اسطوره – تا رهبران ورزیده با آن بتوانند برای جبران از دست Ø±ÙØªÙ† Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامعه، جانشینی بیابند. اما این Ø§ØØ³Ø§Ø³ تازه ÛŒ اجتماعی Ú©Ù‡ با تکنیک اسطوره Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود، خود پاسخی است به یک تهدید Ùˆ به همین علت این Ø§ØØ³Ø§Ø³ تازه نیز خصلت Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامعه ÛŒ در دست سرنوشت را دارد نه Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامه ÛŒ متکی بر اراده را . ولی اکنون به Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بیچارگی ÙØ±Ø¯ ØŒ Ù…ØÙ…Ù„ عینی مشترکی داده Ù…ÛŒ شود Ùˆ بدین طریق Ø§ØØ³Ø§Ø³ انزوا در او برطر٠می گردد ØŒ Ùˆ نیز تجربه ÛŒ رنج بردن از سرنوشت به صورت Ø§ØØ³Ø§Ø³ مشترک اجتماعی در Ù…ÛŒ آید.
پی نویسها:
1– Albert Speer , Inside The Third Reich , trans. Richard and Clara Winston (1970, reprint , New york : Avon Books , 1973) , 85 – 86.
2 – این ادعای مهم ] کاسیرر[ در نقدهای اساسی زیر از کتاب اسطوره ی دولت مورد توجه واقع نشده است:
Thomas I . Cook, The American Political Science Review 41 (1947) : 331 – 33 ;
Charles N. R. McCoy , The Modern Schoolman , 25 (May, 1948) : 271 – 78 ;
Hans Morgenthau, Ethics 57 ( January, 1947) : 141 – 42 ; George H. Sabine , The Philosophical Review 56 ( 1947) : 315 – 18 ; Leo Strauss , Social Research 14 (1947) : 125 – 28.
] شاید در اینجا ذکر این نکته بی مورد نباشد Ú©Ù‡ در نقدی Ú©Ù‡ بر ترجمه ÛŒ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ کتاب کاسیرر ØªØØª عنوان : «اسطوره» یا Â«Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡Â» دولت نوشتم (کیهان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ سال ششم، بهمن ماه 1368 صص 25 – 29) ،در آن موقع کتاب کرویز هنوز نوشته نشده بود، بر همین ادعای کاسیرر انگشت گذاشتم Ùˆ اهمیت آن را گوشزد کردم (ØµÙØÙ‡ ÛŒ 29)[.
3 – Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÛŒ درباره ÛŒ اسطوره ÛŒ دولت در شهر آبو Abo سوئد ØŒ ششم Ùˆ Ù‡ÙØªÙ… – سپتامبر 1971 برگزار شد Ú©Ù‡ عنوان خود را از کتاب کاسیرر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود. اما موضوع Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ بررسی جنبه های تاریخی اسطوره ÛŒ سیاسی در زمان باستان بود. مقالاتی Ú©Ù‡ به Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ ارایه شده بودند ØªØØª عنوان اسطوره ÛŒ دولت به چاپ رسیدند:
Haralds Biezais (Stockholm : Almqvist & Wiksel , 1972)
تا آنجا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانم یگانه تلاشی Ú©Ù‡ در جهت به کارگیری نظرات کاسیرر در مورد ØÛŒØ§Øª سیاسی امروز صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ø¨ØØ« موجز اما هوشمندانه ÛŒ مایکل آرلن است:
Michael J. Arlen , "The Air : The Governor's Brief Brush with Logic , " The new Yorker , March 31 , 1980 , 112 – 14.
4 – مقاله ی کاسیرر به نام
Die Idee der Republikanischen Verfassung
و سخنرانی مشهور توماس مان با عنوان:
"Von Deutscher Repullik , " Reden und Aufsatze 2 (Frankfurt : S. Fischer Verlag , 1965 , 11 – 52 .
به رغم سبک Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØ´Ø§Ù† در ارایه مطلب Ùˆ شیوه ÛŒ استدلال هر دو یک هد٠را درمدنظر دارند.
5– " …. Burgerliche Glucksanspruche Wie Freiheit , Geitigkeit , kultur , " P. 81.
Mann , "Deutsche Ansprache : Ein Appell an die vernunft , " Reden und Aufsatze 2 –. , 61-81.
این سخنرانی در سال 1930 در واکنش به موÙقیت عظیم ØØ²Ø¨ ناسیونال سوسیالیست در انتخابات چهاردهم سپتامبر 1930 Ú©Ù‡ تعداد کرسی هایش در پارلمان از 12 به 107 Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ ÛŒØ§ÙØª ایراد شد.
توماس مان مانند کاسیرر معتقد بود Ú©Ù‡ به رغم شرایط بد اقتصادی نتایج این انتخابات را «نمی توان ØµØ±ÙØ§Ù‹ معلول اوضاع اقتصادی دانست» (ØµÙØÙ‡ ÛŒ 65). در واقع Ø´Ú©Ù„ عقلانی سیاست نمی تواند چیزی بیش از } «درخواست های مدنی برای خوشبختی مانند : آزادی ØŒ عقلانیت Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ »[ را تهیه کند.
6 – George Sabine , review of The Myth of the State by Ernst Cassirer , The Philosophical Review 56 (1947) ; 317.
7- گئورگ زیمل (1858 – 1918 ) Ùیلسو٠و جامعه شناس آلمانی. هم لوکاچ Ùˆ هم هایدگر ØªØØª تاثیر او بودند . لوسین گلدمن، لوکاچ را به خاطر نوشتن کتاب Ø±ÙˆØ Ùˆ ÙØ±Ù… ها بنیان گذار ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اگزیستانسیالیسم مدرن Ù…ÛŒ داند. اما مسلم است Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« های Ø´ÛŒ Ø¡ شدگی در کتاب لوکاچ : تاریخ Ùˆ آگاهی طبقاتی ØŒ متاثر از زیمل است. Ùˆ شاید برای کش٠جنبه های ناشناخته ÛŒ اندیشه ÛŒ مارکس مانند از خودبیگانگی Ùˆ بت شدگی Ùˆ شیء شدگی بیشتر مدیون زیمل باشیم
تالوکاچ. زیمل خود یکی از برجسته ترین نمایندگان رمانتیسیسم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª است. لوسین گلدمن در کتاب خود با عنوان: لوکاچ Ùˆ هایدگر (ترجمه ÛŒ انگلیسی ص 13) Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ هایدگر اثر مشهور خود: هستی Ùˆ زمان، را در پاسخ Ùˆ در چارچوب تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر تاریخ Ùˆ آگاهی طبقاتی اثر لوکاچ نوشته است Ùˆ نیز اگر در نظر آوریم Ú©Ù‡ این دو متÙکر ØªØØª تاثیر رومانتیسیسم Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ از نوع Ø¹Ø±ÙØ§Ù† زیمل بوه اند به نتیجه ÛŒ زیر Ù…ÛŒ رسیم : رومانتیسیسم هم مادر کمونیسم است Ùˆ هم ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… (لوکاچ کمونیست شد Ùˆ هایدگر سرسپرده ÛŒ نازیسم). انسان وقتی آثار رمانتیک ها Ùˆ از آن جمله هایدگر Ùˆ لوکاچ را Ù…ÛŒ خواند از انتقادهای آنان از وضع موجود Ùˆ نظام سرمایه داری Ù…ØØ¸ÙˆØ¸ Ù…ÛŒ شود؛ ولی وقتی Ù…ÛŒ بیندکه آنها Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ نظام هایی بوده اند Ú©Ù‡ جنایات بی شماری علیه بشریت مرتکب شده اند یکه Ù…ÛŒ خورد Ùˆ از خود Ù…ÛŒ پرسد آن ØØ±Ù های زیبا کجا Ùˆ کوره های آدم سوزی Ùˆ جوخه های اعدام Ùˆ اردوگاه های کار اجباری کجا ØŸ!Ù…
8- G. Simmel , "On the Concept and the Tragedy of Culture"
در کتاب:
The Conflict in Modern Culture and Other Essays , transtlated with an introduction by K. Peter Etzkorn (New York : Teacher's College Press , Columbia University , 1968 ) , 44 .
9- Simmel , ibid ., 42. CF. "The Feteshism of Commodities and the Secret There of " in Karl Marx , Capital : A Critique of Political Economy ed. Frederick Engels , Translated by Samuel Moore & Edward Aveling (New York : Random House , The Modern Library , n. d. ) , 81 – 85.
10- Simmel "The Tragedy of Culture " , 42 .
11- کاسیرر در ÙØµÙ„ نخست دست نوشته ÛŒ ناتمام جلد چهارم ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک از این جنبه از ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª Ùˆ به ویژه بدان گونه Ú©Ù‡ در آثار زیمل Ùˆ لودویگ کلاگز (Ludwig Klages) وجود دارد انتقاد Ù…ÛŒ کند:
"Erstes Kapital : "Geist " und "Leben " Ms 184a , pp. 1 - 79
12- Simmel , "The Tragedy of Culture " , 42 – 43. Cassirer , STS , 87 – 88.
13- تعداد ابزارهایی Ú©Ù‡ یک ماشین Ù…ÛŒ تواند در آن ÙˆØ§ØØ¯ وارد عمل کند از همان آغاز آن را از Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª های ارگانیکی Ú©Ù‡ در ØØµØ§Ø± ابزارهای یک صنعتگر دستی قرارش Ù…ÛŒ داد رها ساخته است » مارکس ØŒ سرمایه ،ص 408.
14- توصی٠مارکس از ورود ماشین آلات به صنعت بر Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ùوق العاده ای تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ بر اثر به کارگیری ماشین در تولید ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود Ùˆ توجه را به این نکته معطو٠می دارد Ú©Ù‡ کار انسان Ùˆ کار ماشین Ù…ÛŒ توانند به جای یکدیگر قرار گیرند. رجوع کنید به سرمایه ØŒ ص 410.
15 - کاسیرر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ در دست سرنوشت (Schiksalgemeinschaft) را از ÙØ±Ø¯Ø±ÛŒØ´ دسوئر Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ متکی بر اراده (Willengemeinschaft) را از پل ناتورپ اقتباس کرده است. دسوئر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â»Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ در دست سرنوشت » را در ارجاع به وابستگی متقابل اجباری Ú©Ù‡ براثر گسترش تکنولوژی در جامعه به وجود آمده است به کار Ù…ÛŒ برد. رجوع کنید به کتاب او :
Friedrich Dessauer , Philosophie der Technik (Bonn Friedrich Cohen Verlag , 1928) , 132 – 33.
Ù…Ùهوم «جامعه ÛŒ متکی بر اراده» بخشی از ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اخلاق ناتورپ است . منظور او از این Ù…Ùهوم این است Ú©Ù‡ جامعه به سوی هدÙÛŒ گرایش دارد . بنگرید به :
Paul Natorp , Philosophie : ihr Problem und ihre probleme 4th ed. (Gottingen , Vandenhoeck und Ruprecht , 1929) , 81
به کاربردن این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª به وسیله ÛŒ کاسیرر، معانی مستقرشده ÛŒ آنها را منعکس Ù…ÛŒ کند.
16 - آلبرت شوایتزر در سخنرانی هایی Ú©Ù‡ در اوپسلا در سال 1922 ایراد کرد همین اندیشه ها را بیان نمود. این سخنرانی ها بعداً با عنوان: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تمدن منتشر شدند:
A. Schweitzer , The philosophy of Civilization , Trans . C. T. Campion (New York , Macmillan Cf, 1950) , SMC , 59 – 60.
] Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ است Ú©Ù‡ آلبرت شوایتزر (1965 – 1875) کشیش پروتستان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ بود. ØØ±ÙÙ‡ ÛŒ اصیلی اش پزشکی ولی در عین ØØ§Ù„ موسیقی دان Ùˆ موسیقی شناس برجسته ای نیز بود. او بیمارستان رمبرن را در قلب Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا Ø§ØØ¯Ø§Ø« Ùˆ در سال 1952 برنده ÛŒ جایزه ØµÙ„Ø Ù†ÙˆØ¨Ù„ شد . او زندگی خود را وق٠خدمت به بشریت کرده بود . – Ù… [
17 - اشپنگلر (1880 – 1936 ) Ú©Ù…ÛŒ پیش از مرگش، انسان Ùˆ تکنیک : پژوهشی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª را نوشت Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª اسطوره ای خود از جبر را به Ù…Ùهوم تکنیک نیز تسری داد. «در ØÙ‚یقت نه مغزها Ùˆ نه دست ها قادرند Ú©Ù‡ آن چیزی را تغییر دهند Ú©Ù‡ به سرنوشت تکنولوژیکی ماشین ها ارتباط Ù…ÛŒ یابد Ùˆ از جبر باطنی Ø±ÙˆØ ØªÚ©Ù†ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÛŒ تØÙˆÙ„ پیدا Ù…ÛŒ کند»:
O. Spengler ; Der Mensch und die Technik : Beitrag zu einer Philosophie der Lebens (Munich : C. H. Beck'sche Verlags buchhandlung , 1931) , 34.
18 - برای آگاهی اجمالی درباره ÛŒ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª زمان در اسطوره ØŒ تاریخ ØŒ Ùیزیک نیوتونی Ùˆ نسبیت اینشتاین Ùˆ ÙØ±Ù‚ میان آنها رجوع کنید به : یدالله موقن ØŒ «زمان Ùˆ عدد در اندیشه ÛŒ اسطوره ای » ØŒ در همین سایت . – Ù…
19- Wolfgang Schivellbusch , Geschichte der Eisenbahnreise : Zur industrialisierung Von Raum und Zeit im 19. Jahrhundert (Munich : Carl Hanser , 1977) , 15.
20- Walter Benjamin , "The work of Art in the Age of Mechanical Reproduction" , Illuminations , edited with an introduction by Hannah Arent , translated by Harry Zohn (New York , Schocken Books , 1969) , 217 – 51.
21- Ernst Krenek , "Bemerkungen zur Rundfunkmusik" , Zeitschrift fur Sozialforschung 7 ( 1938) : 148 – 65 , esp . 159 – 60.
22- Jacques Ellul , The politicall Illusion , trans. Konrad Kellen (New York , Random House , Vantage Books , 1967) , 53.
23- Hegel's philosophy of Right, trans . T. M. Knox London : Oxfor university Press , 1952) , 122 – 23.
24 - آنچه در این جا از دیدگاه ÙلسÙÛŒ درباره ÛŒ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ شخصیت ÙØ±Ø¯ Ùˆ قطع ارتباط او با خویشتن Ùˆ Ù…ØÛŒØ· Ùˆ نیز Ù…ØÙˆ جامعه Ú¯ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود به طور غریبی با آنچه مدرنیست ها در آثار خود نشان داده اند همانند است . برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به :یدالله موقن ØŒ «لوکاچ Ùˆ ژانر ادبی مدرنیسم» Ùˆ «لوکاچ Ùˆ ØÙ…اسه» در همین سایت . – Ù….
25 - Ù‡Ú¯Ù„ در اوایل دوران تÙکر ÙلسÙÛŒ خود تاکید Ù…ÛŒ کرد امر خودسرانه (willkur) Ùˆ امر تصادÙÛŒ (Zufall) یا خودسر Ùˆ شانس Ùقط دیدگاه های تابع اند Ùˆ نه مستقل. آنها در Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª او از علم٠امر مطلق هیچ مکانی نداشتند . رجوع کنید به :
G. W. F. Hegel , The Difference between Fichte's and Schelling's System of philosophy , trans . H. S. Harris and Walter Cerf (Albany , State University of New York Press , 1977) , 167.
26- برای یونانیان باستان شناس (tyche) Ùˆ سرنوشت (moira) در ارتباط تنگاتنگ بودند. شانس Ù…ØØ¶ Ù…Ùهومی بیگانه با تÙکر آنان بود رجوع کنید به :
Urlich von Wilamowitz – Moellendorf ,Der Glaube der Hellenen , 3d ed . 2 vols . (Darmstadt , Wissenschaftliche Buchgesllschaft , 1959 ) , 2 : 295 – 306.
27- Hannah Arendt , The origins of Totalitarianism , 478.
28- Kant , Critique of Pure Reason , trans . Norman Kemp Smith (New York , St . Martin's Press , 1961 , 342 (BXL).
نوشتۀ جان مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
بررسی نوع ادراک زمان Ú©Ù‡ در ذات تکنیک قرار دارد ØŒ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ ØŒ نه تنها جامعه را به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته Ùˆ بی ارتباط درک Ù…ÛŒ کند، بلکه وجود خویش را نیز به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته در Ù…ÛŒ یابد. Ù‡Ú¯Ù„ در سده ÛŒ نوزدهم مدعی شد Ú©Ù‡ دولت واقعیت اجتماعی بنیادی است Ùˆ نمی توان آن را ØµØ±ÙØ§Ù‹ به «جامعه ÛŒ مدنی» تقلیل داد. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ† Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ تعری٠می کند Ú©Ù‡ Ùقط به خاطر مقاصد خصوصی خود زندگی Ù…ÛŒ کنند.23
با غلبه ÛŒ تکنیک، چیز تازه ای در ØÛŒØ§Øª اجتماعی رخ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نمی توان آن را با خصوصی شدنی Ú©Ù‡ Ù‡Ú¯Ù„ در ذهن داشت مقایسه کرد. ØØªÛŒ زندگی ÙØ±Ø¯ در بستر تکنیک همچون رشته ای از رویدادها یا وقایع نمایان Ù…ÛŒ شود. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را مجمعی Ù…ÛŒ پنداشت Ú©Ù‡ برای ØÙظ ÙØ±Ø¯ تشکیل شده است Ø› از این رو جامعه ÛŒ مدنی اراده ÛŒ مشترکی را منعکس Ù…ÛŒ کند. اما وقتی زندگی به منزله ÛŒ وقایعی درک شد Ú©Ù‡ به طور Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ روی Ù…ÛŒ دهند؛ جامعه نیز به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ به معنای اراده ای عمومی (بدان گونه Ú©Ù‡ کاسیرر این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ به کار Ù…ÛŒ برد یعنی دارای جهت مشترکی به سوی آینده) دیگر وجود نداشته باشد. علت این وضع این است هنگامی Ú©Ù‡ زندگی همچون وقایعی Ù…ØØ¶ درک شد ØŒ ØØªÛŒ هویت شخصی ÙØ±Ø¯ نیز به صورت تکه پاره نمایان Ù…ÛŒ شود.24
در این ØØ§Ù„ت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تصاد٠] یا شانس[ ØŒ یعنی آن چیزی Ú©Ù‡ به اعتقاد Ù‡Ú¯Ù„ Ù†ÙÛŒ کامل خرد است ØŒ اصل غایی هدایت وقایع باشد25
«در چنین وضعی ØŒ اراده جز امری خودسرانه به نظر نمی آید. آن نوع Ø§ØØ³Ø§Ø³ از زمان را ØŒ Ú©Ù‡ در ذات تکنیک است یعنی واقعه ای Ú©Ù‡ چیزی را ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ کند، Ù…ÛŒ توان زمان تصادÙÛŒ مطلق نامید .... چنین زمانی، زمان واقعه ÛŒ تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ است، زمان «هر Ú†Ù‡ پیش آید» است. تکنیک کاملاً «آزاد شده » براساس اراده ای عمل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خودسر است. راهنمایی تکنیک در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی خود هیچ مدلی در طبیعت نیست Ùˆ در این مرØÙ„Ù‡ تکنیک مستقل Ù…ÛŒ شود».

تکنیک به منزله ÛŒ Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ
خاص ترین Ø¨ØØ« کاسیرر از کشاکش میان ÙØ±Ù… های سمبلیک مختل٠] زبان، اسطوره Ùˆ دین، علم Ùˆ هنر [ در مقاله ÛŒ او به نام Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» آمده است. او Ù…ÛŒ گوید در ØÛŒØ§Øª اجتماعی دوران معاصر کشاکش اصلی میان ÙØ±Ù…های سبملیک ناشی از تأثیر Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† تکنیک است. «تکنیک در سیر تØÙˆÙ„ خود به سادگی جایی در کنار دیگر جهات اساسی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اشغال نمی کند Ùˆ به طور مسالمت آمیز Ùˆ هماهنگ با آن ها در میانشان قرار نمی گیرد. تکنیک با متمایزکردن خود از آنها جدا Ù…ÛŒ شود Ùˆ با آنها در Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ (STS , 78) .
این مطلب در مورد همه ÛŒ ÙØ±Ù… های سمبلیک صادق است اما در قرن بیستم تکنیک یک نیروی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در میان نیروهای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ دیگر نیست : تکنیک «به هنجار خود قانع نیست Ùˆ این تهدید وجود دارد Ú©Ù‡ این هنجار را به صورت هنجاری مطلق درآورد Ùˆ آن را بر دیگر قلمروهای ] ØÛŒØ§Øª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ[ تØÙ…یل کند.»
کاسیرر در مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» مدعی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنولوژی قدرتمندترین نیروی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در سده ÛŒ بیستم است....
در میان پرسش هایی Ú©Ù‡ درباره ÛŒ تاثیرات تکنولوژی در جامعه Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود ØŒ مهمترین آنها این است : آیا تکنولوژی Ø´Ú©Ù„ÛŒ از رهایی انسان است یا واقعاً پدیده ÛŒ از خود بیگانگی بشر از «سرشت واقعی» خویش است ØŸ (STS , 68). کاسیرر ÙØ±Ù…ول بندی این پرسش را از Ø¨ØØ« هایی اقتباس کرده است Ú©Ù‡ در زمان او درباره ÛŒ تکنولوژی جریان داشت. او واژه ÛŒ از خود بیگانگی را به معنایی به کار Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ زیمل7 بدان بخشیده بود. زیمل بر این باور بود Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ به منزله ÛŒ یک Ú©Ù„ ØŒ باید ضرورتاً به صورت واقعیتی عینی٠بیگانه با بشر، صلب Ùˆ جامد شود . زیمل چنین استدلال Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ذاتاً انباشت شونده است بشر، یعنی خالق خود را از تØÙ‚Ù‚ من٠خویش دور Ù…ÛŒ کند.8 این وضعیت از نظر زیمل تراژیک است؛ زیرا از ذات خود ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ناشی Ù…ÛŒ شود Ùˆ از آن گریزی نیست. زیمل Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª خود را از خود بیگانگی با توصی٠مارکس از کار با خود بیگانه مرتبط Ù…ÛŒ داند9.
از دیدگاه مارکس کار هنگامی با خود بیگانه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ Ù…ØØµÙˆÙ„ آن ØŒ کالاها باشند. هنگامی Ú©Ù‡ کارگر کار خود را Ù…ÛŒ ÙØ±ÙˆØ´Ø¯ØŒ آنچه تولید Ù…ÛŒ کند دیگر از آن او نیست بلکه به صورت واقعیتی بیگانه Ùˆ شیء گونه نمایان Ù…ÛŒ شود (مارکس این وضعیت را بت شدگی / fetishism Ù…ÛŒ نامد) . تØÙ„یل مارکس درکتاب: سرمایه را ØŒ این بر نهاد (تز) متوازن Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این وضعیت در مرØÙ„Û€ تاریخی ای پیش Ù…ÛŒ آیدکه در آن بشر بینوا شده است Ùˆ به وسیله ÛŒ همنوع خود استثمار Ù…ÛŒ شود. مارکس منشأ Ùˆ مبدأ این وضع را تغییرات اقتصادی Ù…ÛŒ دانست Ùˆ گمان Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ این وضعیت تاریخی را Ù…ÛŒ توان با عمل اجتماعی تخÙی٠داد. اما زیمل راه ØÙ„ پیشنهادی مارکس را قبول ندارد از نظر او «بت شدگی» Ú©Ù‡ مارکس به کالاهای اقتصادی نسبت Ù…ÛŒ دهد، Ùقط ØØ§Ù„تی خاص از این سرنوشت عمومی ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را نمایش Ù…ÛŒ دهد. با انباشت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ این ÙØ±Ø¢ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها هر Ú†Ù‡ بیشتر در چنبره ÛŒ تعارضات قرار Ù…ÛŒ گیرند. در آغاز این ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها را Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ بودند Ùˆ ØµØ±ÙØ§Ù‹ برای مقاصد خصوصی خود .
اما در Ø´Ú©Ù„ بی واسطه شده شان ....ØŒ این ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ ها خود را هم با منشأشان Ùˆ هم با هدÙÛŒ Ú©Ù‡ به خاطر آن Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شده بودند بیگانه نشان Ù…ÛŒ دهند. » 10
نتیجه ÛŒ ناخواسته ÛŒ همه ÛŒ ÙØ¹Ø§Ù„یت های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ این Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ] مستقل از اراده ÛŒ تولید کنندگان شان[ گسترش یابند. آن ها طبق منطق خویش تØÙˆÙ„ پیدا Ù…ÛŒ کنند، Ùˆ در انسان امیال Ùˆ خواست هایی Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ با پیچیده شدن Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† ÙØ¹Ø§Ù„یت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ او را چنان گیج Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از پای Ù…ÛŒ اندازند Ú©Ù‡ هیچ گاه امیدی به تسلط بر ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø¯Ù‡ های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ یا ØØªÛŒ Ùهمیدن آنها را نداشته باشد. در جوامع پیچیده ØŒ مسئول این وضع تقسیم کار است. «اغلب از طریق کوشش مشترک Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ Ø´ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ پا به عرصه ÛŒ وجود Ù…ÛŒ گذارد. چون شیء ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به دست ÙØ±Ø¯ ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ تولید نشده است ØŒ پس به منزله ÛŒ یک مجموعه ÛŒ ÙˆØ§ØØ¯ØŒ بدون تولید کننده است» (Ibid , 41)
بدین ترتیب در چنین جوامع پیچیده ای انسان به منزله ÛŒ ÙØ±Ø¯ Ù…ØÙˆ Ù…ÛŒ شود. این وضع تراژیک است؛ چون Â«ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØØªÛŒ در نخستین Ù„ØØ¸Ø§Øª وجود خود، چیزی را ØÙ…Ù„ Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ گویی مقدر است تا ] راه وصول به [ هد٠اصلی خود را Ú©Ù‡ انتقال Ø±ÙˆØ Ø§Ø² وضع ناکامل به وضع کامل است مسدود Ùˆ تاریک Ùˆ قطع کند» (Ibid , 46)
زیمل این از خود بیگانگی را با آزادگی راهبان ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÛŒØ³ÛŒ قدیم مقایسه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ هیچ چیز ] توجه[ آنان را از «راه Ø±ÙˆØØ´Ø§Ù†Â» Ù…Ù†ØØ±Ù نمی کرد. (Ibid , 44)
کاسیرر در اظهارنظرهای زیمل اشتیاق یک عار٠را برای Ø§ØªØØ§Ø¯ بی واسطه ] با هستی[ Ù…ÛŒ بیند (KW , 107) . او این تمایل غیرعقلانی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª را مردود Ù…ÛŒ داند.11 اما این نظر زیمل را تأیید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نتایجی Ú©Ù‡ از ÙØ¹Ø§Ù„یت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود بسیار دور از مقاصد اولیه ÛŒ آن است. کاسیرر در درستی مشاهدات جامعه شناسانه ÛŒ زیمل در مورد نتایج تØÙ…یق کننده ÛŒ توسعه ÛŒ جامعه ÛŒ مدرن، تردید نمی کند. ØØªÛŒ مدعی Ù…ÛŒ شود Ú© تØÙ„یل زیمل بیش از همه در مورد تکنولوژی مدرن صادق است (STS , 76 – 77). کاسیرر ØŒ به ویژه با این نظر زیمل مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ چگونه روش های مدرن تولید انبوه همواره Ù…ØØµÙˆÙ„ات تازه ای عرضه Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ Ø³Ø·Ø Ù…ØµØ±Ù Ø±Ø§ بالا Ù…ÛŒ برند. اما Ù…ØØµÙˆÙ„ات تازه بیش از آن Ú©Ù‡ برای Ø±ÙØ¹ نیازها Ùˆ تقاضاها باشند در جهت ایجاد آن ها عمل Ù…ÛŒ کنند.12کاسیرر این موضوع را تا ØØ¯ نهایی آن بسط Ù…ÛŒ دهد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید پا به پای Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ نیاز برای کالاهای مادی ØŒ اÙÙ‚ اراده ÛŒ ÙØ±Ø¯ تنگ تر Ù…ÛŒ شود.
هر نیاز برآورده شده ای Ùقط نیازهای بیشتری را با دامنه ÛŒ وسیع تر ایجاد Ù…ÛŒ کند Ùˆ برای کسی Ú©Ù‡ در این دور باطل Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± شده باشد راه گریزی نیست . بشر در آنچه Ù…Ø§Ø´ÛŒÙ†Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù تکنیکی Ù…ÛŒ سازد Ùˆ تولید Ù…ÛŒ کند Ù…ØØ¨ÙˆØ³ Ùˆ Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± است Ùˆ این وضع به مراتب سخت تر از کار خسته کننده است. بشر به دام جنون هرگز پایان Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ†ÛŒ سیر از میل به ارضا Ùˆ از ارضا به میل Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است (STS , 87 – 88).
از نظر کاسیرر آنچه تکنولوژی را چنین نیروی سترگ٠اجتماعی کرده این است Ú©Ù‡ تکنولوژی در ØØµØ§Ø± طبیعت نیست . این موضوع در مورد ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ کار با تکنولوژی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ نیز صدق Ù…ÛŒ کند.
Ø§ØØ³Ø§Ø³ یگانگی ] با کار خود [ آن چیزی بود Ú©Ù‡ به صنعتگر دستی اصیل، Ø±ÙˆØ Ù…ÛŒ بخشید. هر کار Ù…Ù†ÙØ±Ø¯ خاصی Ú©Ù‡ دست های چنین صنعتگری Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯ در چشم او ØµØ±ÙØ§Ù‹ یک شیء نبود، بلکه من٠خویش Ùˆ کوشش شخصی٠خود را در آن Ù…ÛŒ دید.
اما هر Ú†Ù‡ تکنولوژی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª بیشتری کند Ùˆ قانون «رهایی از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» بر آن چیره تر شود ØŒ این ÙˆØØ¯Øª ارگانیک ] میان صنعتگر Ùˆ مصنوع او [ سست تر Ù…ÛŒ شود تا این Ú©Ù‡ سرانجام از هم Ù…ÛŒ گسلد. از این پس رابطه ÛŒ میان کار یک شخص Ùˆ آنچه ساخته Ù…ÛŒ شود به هیچ وجه رابطه ای تجربه پذیر نیست .(STS , 76)
کاسیرر این ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ را Ú©Ù‡ در آن ماشین ها ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک٠کالبد Ùˆ کاردستی را در Ù…ÛŒ نوردند «رهایی کار از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» Ù…ÛŒ نامد. او این عبارت را از تØÙ„یل مارکس از ماشین آلات Ùˆ صنعت مدرن اقتباس کرده است Ø› اما معنایی Ú©Ù‡ بدان Ù…ÛŒ بخشد با معنایی Ú©Ù‡ مارکس بدان داده بود کاملاً Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است.3
مارکس طبیعت گرا بود. از نظر او، طبیعت Ùˆ انسان Ùˆ تکنولوژی تابع قوانین طبیعی بودند. اما از دیدگاه کاسیرر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را نمی توان در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª طبیعت گرایانه درک کرد. بنابراین نخستین مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تکنولوژی Ùقط ØŒ آن گونه Ú©Ù‡ مارکس Ù…ÛŒ پنداشت، مرØÙ„Ù‡ ای از تولید بیشتر نیست Ú©Ù‡ از ØØ¯ÙˆØ¯ ذاتی کاردستی ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ است14
تکنولوژی، رهایی بنیادی از طبیعت را موجب Ù…ÛŒ شود. تØÙˆÙ„ ÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡ ÛŒ تکنولوژی ها امکانات عملی باورنکردنی خلق Ù…ÛŒ کند. «آنچه ابزارهای تکنولوژی کاملاً Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ را متمایز Ù…ÛŒ کند درست همین موضوع است . یعنی آنها خود را از مدلی Ú©Ù‡ طبیعت به طور بی واسطه به آنها ارائه Ù…ÛŒ دهد رها Ù…ÛŒ سازند Ùˆ گویی آن را پشت سر Ù…ÛŒ نهند» (STS , 73).
بنابراین هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر از «رهایی از ØØ¯ Ùˆ مرز ارگانیک» سخن Ù…ÛŒ گوید ØŒ منظورش Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ ØµØ±ÙØ§Ù‹ کمّی تولید نیست بلکه جداشدن از نظم طبیعت است. از این رو تغییراتی Ú©Ù‡ تکنولوژی قادر به انجام آن هاست به وسیله ÛŒ چیزی بیرون از خود تکنولوژی Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ Ùˆ Ù…ØØµÙˆØ± نمی شود.
کاسیرر Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§Øª خود را درباره ÛŒ تأثیر تکنولوژی در جامعه به منزله ÛŒ توصی٠ها Ùˆ تشخیص ویژگی های وضعیتی به دست Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ تØÙˆÙ„ تاریخی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. Ú¯ÙØªÙ† این مطالب Ú©Ù‡ تکنولوژی در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± نیروی غالب در تغییر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است، بدین معنی نیست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ باید چنین باشد. از نظر کاسیرر این وضع «تراژیک» نیست چون الزامی نیست. ØØªÛŒ اگر در این Ù„ØØ¸Ù‡ تکنولوژی، به نظر، وسیله ای باشد نه برای رهایی بلکه برای از خود بیگانگی انسان (البته کاسیرر آماده است Ú©Ù‡ چنین نظری را بپذیرد)ØŒ با این ÙˆØµÙ ØØ§Ø¶Ø± نیست آن را چیزی بیش از مرØÙ„Ù‡ ای موقت بداند. او عقیده داشت Ú©Ù‡ تکنیک Ù…ÛŒ تواند وسیله ای برای تØÙˆÙ„ انسانیت باشد .(STS,86) بشر برای تغییرات عظیمی Ú©Ù‡ رشد تکنولوژی در زندگی او به وجود آورده است آمادگی ندارد Ùˆ Ù…ÛŒ باید خود را با این تغییرات همسو کند. مردمان بیش از پیش زیر سیطره ÛŒ این اصل تکنولوژیکی قرار Ù…ÛŒ گیرند : « در خدمت هدÙی» (STS , 89) .
مسئله این است Ú©Ù‡ این «هدÙ» Ø´Ú©Ù„ اخلاقی ندارد. جامعه ای پدیدار شده است Ú©Ù‡ در آن همکاری جمعی عظیمی Ùˆ سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ اجتماعی بی سابقه ای وجود دارد. اما تکنیک، به خاطر ذات خود، نمی تواند برای این جامعه هد٠هایی نهایی یا غایی ارائه دهد. اگر هدÙÛŒ ارائه شود تکنیک برای وصول بدان وسیله اش را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ کند. اما دستورهای اخلاقی، ابزار نیستند. «همان گونه Ú©Ù‡ تکنیک از درون قلمروی Ú©Ù‡ در آن مؤثر است ØŒ توان چندانی در خلق یا استنتاج ارزش های اخلاقی ندارد ØŒ همین طور نیز میان چنین ارزشهایی Ùˆ جهت گیری خاص تکنیک Ùˆ گرایش اصلی آن بیگانگی Ùˆ کشمکش چندانی موجود نیست» . بنابراین نتیجه ÛŒ سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ تکنیکی جامعه، Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ «همبستگی تازه ای در کار است Ú©Ù‡ از طریق آن نهایتاً همه برای یک شخص کار Ù…ÛŒ کنند Ùˆ هر شخص برای همه کار Ù…ÛŒ کند» .(STS , 89)
نظر کاسیرر در سال 1930 این بود Ú©Ù‡ این نوع همکاری Ùقط باید به Ø³Ø·Ø Ø¢Ú¯Ø§Ù‡ÛŒ اخلاقی ارتقاء یابد. بشر در جامعه ÛŒ تکنیکی هنوز جنبه ÛŒ همکاری در ØÛŒØ§Øª اجتماعی را نشناخته است ØŒ بلکه برعکس با کار خود بیگانه شده است Ùˆ به خاطر گرایش لذت طلبانه ÛŒ خویش ØŒ به منزله ÛŒ یک مصر٠کننده ØŒ از دیدن جامعه به منزله ÛŒ نهادی اخلاقی بازمانده است.
کاسیرر درک خود را از این موقعیت چنین خلاصه می کند:
«تکنیک میان همه ÛŒ کسانی Ú©Ù‡ در کارهایش ÙØ¹Ø§Ù„ اند پیش از آن Ú©Ù‡ اجتماعی آزاد متکی بر اراده Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ نوعی اجتماع در دست سرنوشت به وجود Ù…ÛŒ آورد » (STS , 89) . 15
ÙØ¹Ø§Ù„ بودن در کارهای تکنیکی به معنی بیگانه بودن از ÙØ¹Ø§Ù„یت خویشتن است. زندگی اجتماعی بیش از پیش سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. اما به نظر نمی رسد Ú©Ù‡ این سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ را ØŒ اراده ÛŒ سیاسی Ù…ØªØØ¯ÛŒ راهنمایی کند. جامعه ÛŒ تکنولوژیکی مدرن جامعه ای مقدر است نه جامعه ای Ú©Ù‡ بر اثر اراده ÛŒ انسان پا Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد. کاسیرر ØŒ به رغم این خصلت بخشی منÙÛŒ به جامعه ÛŒ مدرن ØŒ مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» را با این یادداشت امیدبخش به پایان Ù…ÛŒ رساند : Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ وابستگی متقابل اشخاص در جامعه ÛŒ تکنولوژیکی ØŒ هنگامی Ú©Ù‡ به Ø³Ø·Ø Ø¢Ú¯Ø§Ù‡ÛŒ اخلاقی ارتقاء یابد، شاید همه را به این امر آگاه کند Ú©Ù‡ چگونه هر کس مسئول زندگی دیگران است (STS , 89-90) . مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» با این پرسش (Ú©Ù‡ پاسخش داده نشده است) به پایان Ù…ÛŒ رسد: آیا تکنیک به اثبات خواهد رساند Ú©Ù‡ وسیله ای برای رهایی بشر است یا آن Ú©Ù‡ در خدمت بیگانگی هر Ú†Ù‡ بیشتر بشر از آنچه اساساً متعلق به اوست ØŒ قرار خواهد Ú¯Ø±ÙØª یعنی به اجتماع انسانی به منزله ÛŒ Ù…ØØµÙˆÙ„ اراده ÛŒ انسانی ØŸ
چنانچه تکنیک، پیش از آنکه در خدمت بشر برای Â«ØªØµØ§ØØ¨ طبیعت Ùˆ سلطه ÛŒ بر آن » باشد ØŒ بخواهد به منزله ÛŒ وسیله ای برای رهایی انسان خدمت کند ØŒ باید به بشر Ú©Ù…Ú© کند تا آنچه را در وجود انسانی او Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ نابسامان است به کنترل درآورد (STS , 89 cf . D. 109) . کاسیرر در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ امید داشت Ú©Ù‡ تکنیک با Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ø§ØØ³Ø§Ø³ مسئولیت در قبال عموم، انسان را در Ø´Ú©Ù„ بخشیدن به شخصیت خود یاری دهد، جنبه ÛŒ دیگر تکنیک را ØŒ Ú©Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ کاملاً متقابل را Ù…ÛŒ پرورد، نادیده Ú¯Ø±ÙØª. او در مقاله ÛŒ Â«ÙØ±Ù… Ùˆ تکنیک» نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ] مخترع[ تکنیک همواره شخصی گمنام است. همین Ú©Ù‡ کارایی ابداعات تکنولوژیکی از بوته ÛŒ آزمایش موÙÙ‚ بیرون آمدند، در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ کاربرد پیدا Ù…ÛŒ کنند. این ابداعات مهر Ùˆ نشان شخصیت مخترع خویش را بر خود ندارند، زیرا تکنیک ذاتاً در خدمت هدÙÛŒ قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ همین Ù‡Ø¯ÙØŒ مشخص کننده ÛŒ تکنیک است. در واقع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª تکنولوژی معمولاً ØØ§ØµÙ„ پژوهش های گروهی است نه ثمره ÛŒ تلاش های ÙØ±Ø¯ÛŒ. سازمان ÛŒØ§ÙØªÚ¯ÛŒ تکنولوژیکی همواره غیرشخصی است. همچنان Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ ØªØØª تأثیر تکنولوژی قرار میگیرد، زندگی نیز به موازات آن ÙØ§Ù‚د شخصیت Ù…ÛŒ شود.
کاسیرر تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ به همین دلیل است Ú©Ù‡ چنین جامعه ای را «جامعه ای مقدر» Ù…ÛŒ نامد؛ اما در این عبارت تناقضی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است، زیرا به هیچ وجه چنین جامعه ای به منزله ÛŒ «اجتماع» به تجربه در نمی آید.
لئواستراوس در نقدی Ú©Ù‡ بر اسطوره ÛŒ دولت نوشته است Ù…ÛŒ پرسد Ú†Ù‡ چیزی Ù…ÛŒ تواند علت ضعی٠شدن نیروهای عقلانی Ùˆ اخلاقی Ùˆ هنری را در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سده ÛŒ بیستم ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ØŸ ضع٠همین نیروها اجازه داد تا دوباره اندیشه ÛŒ اسطوره ای به ØÛŒØ§Øª اجتماعی تسری یابد. همان گونه Ú©Ù‡ استراوس متذکر Ù…ÛŒ شود اسطوره ÛŒ دولت کاسیرر بدین پرسش پاسخی نمی دهد. کاسیرر معتقد شده بود Ú©Ù‡ زمانی طولانی پیش از این ØŒ آلبرت شوایتزر در سخنرانی های خود Ú©Ù‡ نخست در سال 1922 ایراد کرده بود علت وجود چنین وضعی را در جامعه ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است. 16
کاسیرر در سال 1944 در یکی از درس های دانشگاهی خود Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ شوایتزر Â«Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ¹Ù„ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ بشری را کاملاً تشخیص داده است» (SMC , 231).
این Ø¨ØØ±Ø§Ù† در ذات خود با Ø§ØØ³Ø§Ø³ از دست دادن من٠خویش مشخص Ù…ÛŒ شود. کاسیرر از شوایتزر نقل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ :
«انسان معاصر در توده ÛŒ مردم Ù…ØÙˆ شده است به شیوه ای Ú©Ù‡ در تاریخ بی سابقه است Ùˆ این از دست دادن من٠خویش شاید شاخص ترین ویژگی وضع انسان معاصر باشد... چون در بالا Ùˆ بر سر او ØŒ جامعه با سازمان کاملاً مجهز خود چنان قدرت مهیبی در ØÛŒØ§Øª معنوی ÙØ±Ø¯ به دست آورده است Ú©Ù‡ هنوز میزان آن معلوم نیست ØŒ Ùˆ همین قدرت ØŒ نیاز بشر را برای داشتن استقلال در مقابل جامعه در چنان وضع وخیمی قرار داده است Ú©Ù‡ او تقریباً ادعای داشتن وجودی معنوی از آن خویش را کنار نهاده است . او مانند یک توپ لاستیکی شده Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ت ارتجاعی خود را از دست داده است Ùˆ هر اثری را Ú©Ù‡ بر او وارد Ù…ÛŒ شود ØÙظ Ù…ÛŒ کند. او زیر ÙØ´Ø§Ø± شست عوام قرار دارد Ùˆ مطابق عقایدی زندگی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از آنان Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. برای او ÙØ±Ù‚ نمی کند Ú©Ù‡ مسئله ÛŒ مطروØÙ‡ سیاسی باشد یا ملی ØŒ مسئله ای باشد مربوط به اعتقاد او یا بی اعتقادی او» (SMS , 231 – 32).
در این مورد کاسیرر با تمام وجود با شوایتزر هم عقیده است . آشکار است Ú©Ù‡ Ùقدان چنین استقلال Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒØªÛŒ در اکثریت Ø¢ØØ§Ø¯ مردم ØŒ آنها را طعمه ای ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده برای تکنیک اسطوره Ù…ÛŒ کند. مشاهدات شوایتزر ØŒ پیش از آن Ú©Ù‡ جنبش ناسیونال سوسیالیست Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ÛŒØª عامه پیدا کند، صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود ØŒ Ùˆ کاسیرر نه تنها به مشاهدات شوایتزر بلکه به غیبگویی های مکاشÙÙ‡ ای دلتنگ کننده ÛŒ اسوالد اشپنگلر نیز اشاره Ù…ÛŒ کند (SMC , 226 -29 , 259 – 63) اسطورۀ دولت ص 413 – 418 .
اشپنگلر در کتاب خود، Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· غرب( Ú©Ù‡ نخست در سال 1918 به چاپ رسید) با روØÛŒÙ‡ ای Ú©Ù‡ کاملاً در تقابل با ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تمدن اثر شوایتزر است اصرار Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ به تاریخ Ú©Ù‡ او آن را سرنوشت اسرارآمیز Ù…ÛŒ دانست، تسلیم شویم. با این ÙˆØµÙØŒ کتاب اشپنگلر ØŒ Ú©Ù‡ کاسیرر آن را «طالع بینی تاریخ Ùˆ اثر یک ÙØ§Ù„گیر» Ù…ÛŒ داند (SMC , 262) بسیار مشهور شد.
کاسیرر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ موÙقیت کتاب اشپنگلر به خاطر عنوان آن بود. عنوانی Ú©Ù‡ «تشویش عمومی» اروپاییان را پس از جنگ جهانی اول بیان Ù…ÛŒ کرد (SMC , 260) .
نه اشپنگلر ÙیلسوÙÛŒ آکادمیک بود Ùˆ نه آلبرت شوایتزر ØŒ اما کاسیرر بود. اگر ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک ØŒ ÙلسÙÙ‡ ای ماندنی درباره ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ باشد از آن انتظار Ù…ÛŒ رود Ú©Ù‡ در مورد Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ شوایتزر Ùˆ اشپنگلر17در قالب Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª عمومی درباره اش Ø¨ØØ« کرده بودند بصیرت هایی به دست دهد. بدین منظور باید توجه خود را به تØÙ„یل تکنیک به منزله ÛŒ ÙØ±Ù… سمبلیک معطو٠کنیم.
در انطباق با Ø·Ø±Ø Ø¹Ù…ÙˆÙ…ÛŒ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک، تØÙ„یل کامل تکنیک به منزله ÛŒ ] یک نوع[ ÙØ±Ù… سمبلیک نشان خواهد داد Ú©Ù‡ چگونه تکنیک برای Ø´Ú©Ù„ دادن به جهان] سمبلیک[ خود، شیوه ÛŒ ویژه ای دارد. یعنی دارای شیوه ای خاص در ادراک ÙØ¶Ø§ Ùˆ زمان است Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª ویژه ÛŒ خود را از شناسنده (subject) Ùˆ موضوع شناخت (object) Ùˆ غیره دارد.
تا جایی Ú©Ù‡ تکنیک بر زندگی معاصر غلبه ÛŒØ§ÙØªÙ‡ باشد ساخت تجربه ] مطابق جهان سمبلیک[ تکنیک نیز وجه غالب خواهد بود. کاسیرر تØÙ„یل خود را از تکنیک به آن کاملی انجام نمی دهد Ú©Ù‡ در مورد دو ÙØ±Ù… اساسی سمبلیک دیگر، یعنی اسطوره Ùˆ زبان انجام داده بود Ùˆ درباره ÛŒ هر یک از آنها کتابی جامع نگاشته بود، ØØªÛŒ Ø·Ø±Ø Ú©Ù„ÛŒ ویژگی های اساسی ادراک Ú©Ù‡ بر اثر تکنیک Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد ØŒ نشان خواهد داد Ú©Ù‡ چگونه غلبه ÛŒ ادارک تکنیکی از جهان تغییری اساسی در Ùهم بشر از زندگی ایجاد Ù…ÛŒ کند، این تغییر اساسی از شیوه ای ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنیک، ادراک زمان را تعین Ù…ÛŒ بخشد.
گذر از یک Ù„ØØ¸Ù‡ به Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ دیگر ØŒ آن چنان Ú©Ù‡ معمولاً آن را در زندگی روزانه درک Ù…ÛŒ کنیم دارای کلیتی است Ú©Ù‡ یادآور آهنگ موسیقی است، زیرازمان٠زندگی٠روزانه، دینامیک به نظر میرسد ولی در عین ØØ§Ù„ هر Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ آن کامل است ] یعنی تکه تکه نیست[ . گذشت زمان در زندگی روزانه به هنگام شادی Ùˆ ÙØ±ØØŒ تند Ùˆ به هنگام کسالت، کند است Ùˆ دارای آهنگی همچون خواب Ùˆ بیداری است . اما در اندیشه ÛŒ اسطوره ای زمان خصلت Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ دارد Ùˆ گویی سرشت آن مادی است. بنابراین دوران زندگی مانند بلوغ، جوانی Ùˆ پیری به منزله ÛŒ ورود به مکانی خاص Ùˆ اشغال آن جا تصور Ù…ÛŒ شود. ورود به چنین مکان هایی یا خروج از آن ها با انجام مناسک مخصوص ØŒ Ú©Ù‡ به منظور توق٠زمان صورت Ù…ÛŒ گیرد، مشخص Ù…ÛŒ شود.
بعضی مناسک، اعمال خدایان را Ø¨Ø§Ø²Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ تصور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با اجرای چنین مناسکی به زمان سترگ وقوع آغازین چنین وقایعی باز Ù…ÛŒ گردند ØŒ یعنی به زمانی باز Ù…ÛŒ گردند Ú©Ù‡ Ù…ØÙ…Ù„ واقعیت راستین است. هم زمان٠زندگی٠روزانه Ùˆ هم زمان اسطوره ای هر دو با زمانی Ú©Ù‡ ساعت اندازه گیری Ù…ÛŒ کند، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اند. زمان٠ساعت بی توجه به Ø§ØØ³Ø§Ø³ های بشری همواره به پیش Ù…ÛŒ رود. چنین Ù…Ùهومی از زمان یکی از ارکان سیستم Ùیزیک نیوتونی را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. ولی اندیشه ÛŒ اسطوره ای با چنین Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÛŒ از زمان بیگانه است. ولی Ø´Ú©Ù„ دیگری از زمان در آگاهی تاریخی یا زمان تقویمی پدیدار Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ برخلا٠زمان ساعتی دارای مبدأ مشخصی است. 18
در قلمرو تکنولوژی با نوع دیگری از زمان روبرو Ù…ÛŒ شویم. در تکنولوژی ما نوعی زمان عمل (action time) را تجربه Ù…ÛŒ کنیم. زمان٠عمل ØŒ اشیایی را Ú©Ù‡ در وضع معمولی در دسترس ما نیستند در برابر ما ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ سازد.
ØØ§Ø¶Ø± شدن اشیاء از طریق تکنولوژی ØŒ با ØØ¶ÙˆØ± آنها بی میانجی تکنولوژی، کاملاً ÙØ±Ù‚ دارد. در ØØ§Ù„ت اخیر ØØ¶ÙˆØ± آن ها با آنچه قبل Ùˆ بعد از آن ها هست پیوستگی دارد. اما ØØ§Ø¶Ø± شدن اشیاء از طریق یکی از وسایل تکنیکی، خصلت یک واقعه را پیدا Ù…ÛŒ کند Ùˆ ÙØ§Ù‚د آن پیوستگی ای است Ú©Ù‡ در زمان٠زندگی روزانه به معنای معمولی داشت. کاسیرر در تکنولوژی سه مرØÙ„Ù‡ را از یکدیگر متمایز Ù…ÛŒ کند:
مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تقلیدی ØŒ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ تمثیلی Ùˆ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ ØµØ±ÙØ§Ù‹ سمبلیک.
این سه مرØÙ„Ù‡ با اختلا٠نسبی شان از زمان بی واسطه یعنی زمانی Ú©Ù‡ در زندگی روزانه تجربه Ù…ÛŒ گردد مشخص Ù…ÛŒ شوند. مثال هایی از این تØÙˆÙ„ را Ù…ÛŒ توان به آسانی پیدا کرد. مثلاً ولÙگانگ Ø´ÛŒÙÙ„ بوش Ù…ÛŒ نویسد :
Â«ØØ±Ú©Øª وسایل نقلیه در دوره ÛŒ پیش از صنعت ØŒ تقلیدی از طبیعت خارجی بود. کشتی ها با نیروی جریان آب Ùˆ نیروی وزش باد ØØ±Ú©Øª Ù…ÛŒ کردند. ØØ±Ú©Øª بر Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† از ناهمواری های Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† تبعیت Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مقید به توانایی ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª بارکش بود».19
اما این ÙˆØØ¯Øª ارگانیک با ورود نیروی بخار از میان Ù…ÛŒ رود از این به بعد ØØ±Ú©Øª مستقیم بر Ø³Ø·Ø Ø²Ù…ÛŒÙ† Ùˆ آب با سرعتی انجام Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ با ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª بارکش یا نیروی جریان آب یا وزش باد امکان پذیر نیست . تأثیر ØØ±Ú©Øª سریع این است Ú©Ù‡ «مکان ها از این پس ØŒ دیگر مکان هایی Ù…Ù†ÙØ±Ø¯ Ùˆ مستقل نباشند بلکه به صورت Ù„ØØ¸Ø§Øª درآیند» (Ibid , 174).
در این جا به نظر من ØŒ واژه ÛŒ کلیدی، Â«Ù„ØØ¸Ø§Øª » است Ú©Ù‡ هم قابلیت به جای یکدیگر قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ† را Ù…ÛŒ رساند (به علت دسترس پذیری آسان) Ùˆ هم آگاهی به نوعی از زمان (Ùˆ ÙØ¶Ø§) را در بر دارد یعنی واقعه یا رویداد . والتر بنیامین پدیده ÛŒ مشابهی را نشان Ù…ÛŒ دهد. رسانه های تکنیکی Ùیلم Ùˆ عکاسی Ùقط Â«Ù„ØØ¸Ø§ØªÂ» یک تصویر را ارائه Ù…ÛŒ دهند. Ù…Ùهوم «اصیل » Ú©Ù‡ در مورد اثر هنری به کار Ù…ÛŒ رود Ùˆ به این معنی است Ú©Ù‡ اثری Ùقط در این جا Ùˆ اکنون وجود دارد ØŒ دیگر در چنین رسانه هایی Ù…Ùهومی ندارد.
تکنیک های باز تولید ] یا Ú©Ù¾ÛŒ کردن[ ØŒ آثار هنری را در دسترس هر کس در هر جایی قرار Ù…ÛŒ دهند اما به بهای از دست Ø±ÙØªÙ† آن چیزی Ú©Ù‡ بنیامین آن را «رایØÙ‡ ی» اصالت آثار هنری Ù…ÛŒ نامد، یعنی بی همتایی اثر هنری Ú©Ù‡ نمی توان آن را Ú©Ù¾ÛŒ کرد. 20
ارنست کرنک آهنگساز نیز تØÙ„یل بنیامین را در مورد پخش موسیقی ضبط شده به کار برده است. ] او Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ شنیدن موسیقی از رادیو یا گراماÙون [ موسیقی را از Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ارگانیک خود جدا Ù…ÛŒ کند، یعنی از اجرا در تالار کنسرت Ùˆ در برابر چشم ØØ¶Ø§Ø±.21
در همه ÛŒ این موارد کار رسانه ها این است تا با تولید مطابق اصل، اثر هنری را به صورت Ù„ØØ¸Ù‡ یا واقعه درآورند Ùˆ ارائه دهند. ادارک ØØ³ÛŒ از زمان در مخابرات الکترونیکی از همه ÛŒ مثال های Ùوق، Ø´Ú©Ù„ بارزتری Ù…ÛŒ یابد. توزیع اطلاعات به شیوه ÛŒ جدید ØŒ Ø¨Ø±Ø®Ù„Ø§Ù Ø¨ØØ« رو در رو میان دو شخص، غالباً به طور گمنام صورت Ù…ÛŒ گیرد.
منابع بی شمار، گزارش هایی درباره ÛŒ وقایع جاری تهیه Ù…ÛŒ کنند. جریان مداوم اطلاعات هیچ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ در مورد پیوستگی این وقایع یا غایت آنها به وجود نمی آورد.
در نتیجه ØŒ وقایع جاری Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ نابسامان Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ به Ú¯ÙØªÙ‡ ÛŒ ژاک الول به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ وقایع جاری «نÙÛŒ آن چیزی باشند Ú©Ù‡ انسان تاکنون قانون یا سیاست نامیده است؛ یعنی Ù†ÙÛŒ جهان با ثبات ØŒ Ù†ÙÛŒ جهانی مصنوعی Ú©Ù‡ مهارت انسان آن را ساخته بود»22
این عبارات همان Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بییچارگی را بیان Ù…ÛŒ نکند Ú©Ù‡ کاسیرر نیز آن را تشخیص داده بود؛ هنگامی Ú©Ù‡ او ویژگی بارز جامعه ÛŒ تکنیکی را «جامعه ÛŒ در دست سرنوشت» دانسته بود. چنین درکی از جامعه از آنجا ناشی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ جامعه به صورت وقایع٠] ناپیوسته[ ادراک Ù…ÛŒ شود.
بررسی نوع ادراک زمان Ú©Ù‡ در ذات تکنیک قرار دارد ØŒ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ ØŒ نه تنها جامعه را به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته Ùˆ بی ارتباط درک Ù…ÛŒ کند، بلکه وجود خویش را نیز به Ø´Ú©Ù„ وقایعی از هم گسیخته در Ù…ÛŒ یابد. Ù‡Ú¯Ù„ در سده ÛŒ نوزدهم مدعی شد Ú©Ù‡ دولت واقعیت اجتماعی بنیادی است Ùˆ نمی توان آن را ØµØ±ÙØ§Ù‹ به «جامعه ÛŒ مدنی» تقلیل داد. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ† Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ تعری٠می کند Ú©Ù‡ Ùقط به خاطر مقاصد خصوصی خود زندگی Ù…ÛŒ کنند.23
با غلبه ÛŒ تکنیک، چیز تازه ای در ØÛŒØ§Øª اجتماعی رخ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نمی توان آن را با خصوصی شدنی Ú©Ù‡ Ù‡Ú¯Ù„ در ذهن داشت مقایسه کرد. ØØªÛŒ زندگی ÙØ±Ø¯ در بستر تکنیک همچون رشته ای از رویدادها یا وقایع نمایان Ù…ÛŒ شود. Ù‡Ú¯Ù„ جامعه ÛŒ مدنی را مجمعی Ù…ÛŒ پنداشت Ú©Ù‡ برای ØÙظ ÙØ±Ø¯ تشکیل شده است Ø› از این رو جامعه ÛŒ مدنی اراده ÛŒ مشترکی را منعکس Ù…ÛŒ کند. اما وقتی زندگی به منزله ÛŒ وقایعی درک شد Ú©Ù‡ به طور Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ روی Ù…ÛŒ دهند؛ جامعه نیز به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ به معنای اراده ای عمومی (بدان گونه Ú©Ù‡ کاسیرر این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ به کار Ù…ÛŒ برد یعنی دارای جهت مشترکی به سوی آینده) دیگر وجود نداشته باشد. علت این وضع این است هنگامی Ú©Ù‡ زندگی همچون وقایعی Ù…ØØ¶ درک شد ØŒ ØØªÛŒ هویت شخصی ÙØ±Ø¯ نیز به صورت تکه پاره نمایان Ù…ÛŒ شود.24
در این ØØ§Ù„ت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تصاد٠] یا شانس[ ØŒ یعنی آن چیزی Ú©Ù‡ به اعتقاد Ù‡Ú¯Ù„ Ù†ÙÛŒ کامل خرد است ØŒ اصل غایی هدایت وقایع باشد25
«در چنین وضعی ØŒ اراده جز امری خودسرانه به نظر نمی آید. آن نوع Ø§ØØ³Ø§Ø³ از زمان را ØŒ Ú©Ù‡ در ذات تکنیک است یعنی واقعه ای Ú©Ù‡ چیزی را ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ کند، Ù…ÛŒ توان زمان تصادÙÛŒ مطلق نامید .... چنین زمانی، زمان واقعه ÛŒ تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ است، زمان «هر Ú†Ù‡ پیش آید» است. تکنیک کاملاً «آزاد شده » براساس اراده ای عمل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خودسر است. راهنمایی تکنیک در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی خود هیچ مدلی در طبیعت نیست Ùˆ در این مرØÙ„Ù‡ تکنیک مستقل Ù…ÛŒ شود».
کاسیرر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª تکنیک پیش از آن Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ متکی بر اراده را خلق کند، نخست جامعه ای در دست سرنوشت را Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. او در مورد معنی «سرنوشت» در عبارت «جامعه ÛŒ در درست سرنوشت» توضیØÛŒ نمی دهد. اما آشکار است Ú©Ù‡ اگر سرنوشت را به معنای واژه ÛŒ کهن یونانی آن یعنی moira ØªÙØ³ÛŒØ± کنیم نادرست است ØŒ زیرا moira به معنای تقدیر آسمانی است26
در اینجا واژه ÛŒ سرنوشت معنای معاصرش را دارد ØŒ یعنی هر Ú†Ù‡ Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ¯: شانس. در چنین جامعه ای هیچ مقام Ùˆ مرتبه ای بالاتر از خود تکنیک تصور پذیر نیست ØŒ نه اراده ÛŒ انسانی Ùˆ نه مشیت الهی.
در تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ ] یا شانسی[ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ جهان Ø´Ú©Ù„ رویدادها یا وقایع صر٠را به خود Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اندیشه ÛŒ اسطوره ای زمان را به قالب ÙØ¶Ø§ در Ù…ÛŒ آورد ØŒ تکنولوژی به نوعی زمانی کردن ÙØ¶Ø§ دست Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ در آن مکان ها Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های ثابت میان آنها Ùˆ ارتباطشان به صورت وقایع درمی آیند. زمان در تکنولوژی خصلتی متقابل با زمان در اندیشه ÛŒ اسطوره ای دارد. کاسیرر در Ø¨ØØ« خود از «آسیب شناسی آگاهی سمبلیک» Ø´Ø±Ø Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه یک ÙØ±Ø¯ بر اثر Ø¢ÙØ§Ø²ÛŒ یا بیماری های مشابه آن، Ù…ÛŒ تواند دچار Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª اندیشه Ùˆ عمل سمبلیک شود. نتیجه ÛŒ چنین آسیب هایی بر ÙØ¹Ø§Ù„یت شخص این است Ú©Ù‡ «جای ساختار هدÙمند را واقعه ای Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒ گیرد ... Ùˆ Ø´Ú©Ù„ گیری هد٠،جایش را به رشته ای از اعمال جزئی Ùˆ از هم گسیخته Ù…ÛŒ دهد» (PSF , 3 : 273 PsF , 3L 319). در Ø³Ø·Ø Ø§Ø¬ØªÙ…Ø§Ø¹ÛŒ این پدیده هنگامی مشهود Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تکنیک، وجه غالب ادراک از جهان شده باشد. در چنین ØØ§Ù„تی به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ جهان از وقایع تشکیل شده است بی آن Ú©Ù‡ میان آن وقایع ارتباطی موجود باشد. از دیدگاه تکنیکی صر٠، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ اشیاء به طور موقت کار خود را انجام Ù…ÛŒ دهند؛ زیرا این مشاغل در جهانی Ú©Ù‡ سریعاً در ØØ§Ù„ تغییر است مشاغلی موقت اند. تکنیک به گونه ای Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÛŒ نوآور است . اما توانایی درک مقاصد درازمدت Ùˆ ÙØ±Ù…ول بندی آنها Ùˆ داشتن هدÙÛŒ اجتماعی، نیازمند چشم انداز Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ با چشم انداز ØµØ±ÙØ§Ù‹ تکنیکی است. تا جایی Ú©Ù‡ تکنیک ÙØ±Ù… سمبلیک غالب باشد، بشر Ùˆ جهان بیش از هر چیز در قالب اصول تکنیک درک Ù…ÛŒ شوند Ùˆ سایر ÙØ±Ù…های سمبلیک تابع تکنیک Ù…ÛŒ گردند یا آن Ú©Ù‡ دیگر کاربردی نخواهند داشت.
هانا آرانت Ù…ÛŒ نویسد : «آنچه مردم را برای سلطه ÛŒ توتالیتارسیم آماده Ù…ÛŒ کند تنهایی است . یعنی هنگامی Ú©Ù‡ در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ بودن ... تجربه ÛŒ هر روزی توده های رو به Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ قرن ما شده باشد»27.
با به کار بردن تØÙ„یل Ùوق ØŒ بعد دیگری از این منزوی شدن را Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. تنهایی به منزله ÛŒ Ø§ØØ³Ø§Ø³ منزوی شدن ØŒ هنگامی به ØØ¯ نهایی خود Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ Ùقط به معنای منزوی شدن از جامعه نباشد بلکه چیزی درونی نیز شده باشد. منزوی شدن در ØØ¯ نهایی خود به درک ØØ³ÛŒ از زمان Ú©Ù‡ کانت آن را Â«ØØ³ درونی» Ù…ÛŒ نامد (یعنی آگاهی از وجود من خویش در زمان) نیز تسری Ù…ÛŒ یابد.28
این تنهایی ØŒ برخلا٠عزلت Ùˆ گوشه نشینی Ú©Ù‡ مستلزم قطع ارتباط با دیگران است شامل ناتوانی در برقراری ارتباط با خویشتن نیز هست. این ØØ§Ù„ت روانی را Ùقط در قالب تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ Ù…ÛŒ توان درک کرد. در تجربه ÛŒ زمان تصادÙÛŒ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ ØØ³ کردن درونی من٠خویش Ùقط شامل رویدادها یا وقایعی باشد Ú©Ù‡ جهت یا هدÙÛŒ ندارند. بدیهی است Ú©Ù‡ Ùقدان چشم انداز Ú©Ù„ نگر، مانع بازنگری Ùˆ تÙکر خود – انتقادی Ùˆ برنامه ریزی Ù…ÛŒ شود Ø› یعنی عواملی Ú©Ù‡ برای درک ÙØ±Ø¯ از مسئولیت اخلاقی خویش ضروری اند. با قطع شدن Ú¯ÙØªÚ¯ÙˆÛŒ درونی در Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ø²Ù†Ú¯Ø±ÛŒ شخصی تهدیدی اجتماعی رخ Ù…ÛŒ گشاید. چون قطع ارتباط درونی شخص با خود به معنی از دست دادن وجدان است . از دیدگاه ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک ØØªÛŒ توانایی ایجاد ارتباط امری اکتسابی است نه ÙØ·Ø±ÛŒ.
کاسیرر امیدوار بود Ú©Ù‡ تأثیر تکنولوژی بر جامعه، موجب Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ آگاهی اخلاقی از این موضوع شود Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در جامعه به همدیگر وابستگی پیدا کرده اند. اما چنانچه تØÙ„یل بالا درست باشد، برخلا٠انتظار او تأثیر تکنولوژی بر جامعه منجر به از میان Ø±ÙØªÙ† رابطه ÛŒ ÙØ±Ø¯ با خودش شده است Ú©Ù‡ بی آن ÙØ±Ø¯ نمی تواند عضو خود مسئول جامعه باشد. نقطه ÛŒ ضع٠جامعه ÛŒ معاصر همین است Ùˆ درست در همین جاست Ú©Ù‡ اسطوره ÛŒ سیاسی عظیم ترین قدرت خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. تصویر اسطوره ای تاریخ به منزله ÛŒ «سرنوشت» گزیرناپذیر یا «قانون٠تاریخ» ØŒ Ú©Ù‡ انسان جز تسلیم شدن بدان چاره ÛŒ دیگری ندارد ØŒ به هر شخص در گذر وقایع مکانی Ù…ÛŒ دهد بی آن Ú©Ù‡ شخص مقید به مسئولیت ÙØ±Ø¯ÛŒ باشد. Ù…Ùهوم اسطوره ای سرنوشت، Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بیچارگی ÙØ±Ø¯ را توجیه Ù…ÛŒ کند Ùˆ در عین ØØ§Ù„ به وجود ÙØ±Ø¯ هدÙÛŒ عالی تر Ù…ÛŒ بخشد تا آن اهداÙÛŒ Ú©Ù‡ زندگی Ù…ØÙ‚ر او در مقام یک شاغل یا مصر٠کننده به او Ù…ÛŒ دهند. ایدئولوژی ای Ú©Ù‡ این اعتقاد به سرنوشت را توجیه Ù…ÛŒ کند شاید واهی یا عجیب یا غریب باشد. اما ØŒ همچنان Ú©Ù‡ کاسیرر خاطر نشان Ù…ÛŒ کند، ØØªÛŒ غریب ترین Ùˆ نامعتدل ترین انگیزش به عمل بهتر از Ùقدان انگیزش است .(SMC , 249)
کاسیرر با شوایتزر مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ همچنان Ú©Ù‡ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª مدرن از امور بیشتر دچار سردرگمی Ù…ÛŒ شود، انگیزش به عمل نیز بیش از پیش درگیر ÙØ¹Ø§Ù„یت های غیرعقلانی Ùˆ بی هد٠می گردد. هنگامی Ú©Ù‡ مردم به طور جمعی مشتاق چیزی باشند Ú©Ù‡ آن ها را عمیقاً ØªØØ±ÛŒÚ© کند، Ùˆ اگر چنین Ù…ØØ±Ú©ÛŒ پدیدار شد در آن وقت به نظرشان، زندگی شان در خدمت چیزی بیش از هدÙÛŒ شخصی قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است؛ Ùˆ اسطوره در این هنگام وارد ] ØÛŒØ§Øª اجتماعی [ Ù…ÛŒ شود. نیاز به داشتن آرمانی ] Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ را برانگیزد[ بر اثر Ø¨ØØ±Ø§Ù† مادی شدیدتر Ù…ÛŒ شود. هر گونه تبیین علمی از نوسان شاخص وضع اقتصادی Ú©Ù‡ مسئول ایجاد Ø¨ØØ±Ø§Ù† اقتصادی شناخته شود، نمی تواند Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª سرخورده ÛŒ کسانی را آرام کند Ú©Ù‡ بر اثر نیاز مادی متأثر شده اند. اما یک رهبر سیاسی Ù…ÛŒ تواند چنین خشمی را با تکنیک اسطوره به طور مؤثر به مسیر دلخواه خویش هدایت کند Ùˆ آن را شعله ور سازد Ùˆ بدین طریق نیروی سیاسی عظیمی را Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. تصویر دشمن اهریمنی گرچه برای Ù…ØÙ…Ù„ عمل، تصویری ØµØ±ÙØ§Ù‹ منÙÛŒ است؛ اما همین تصویر، به همان نسبت Ú©Ù‡ آرمان های ØªØØ±ÛŒÚ© کننده ÛŒ دیگر وجود نداشته باشند، تخیل توده ها را برمی انگیزد.
درست همان گونه Ú©Ù‡ ظهور جامعه ÛŒ تکنیکی Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به اجتماع Ùˆ بشریت را تضعی٠می کند، تکنولوژی مدرن نیز وسیله ای تهیه Ù…ÛŒ کند – تکنیک اسطوره – تا رهبران ورزیده با آن بتوانند برای جبران از دست Ø±ÙØªÙ† Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامعه، جانشینی بیابند. اما این Ø§ØØ³Ø§Ø³ تازه ÛŒ اجتماعی Ú©Ù‡ با تکنیک اسطوره Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود، خود پاسخی است به یک تهدید Ùˆ به همین علت این Ø§ØØ³Ø§Ø³ تازه نیز خصلت Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامعه ÛŒ در دست سرنوشت را دارد نه Ø§ØØ³Ø§Ø³ تعلق به جامه ÛŒ متکی بر اراده را . ولی اکنون به Ø§ØØ³Ø§Ø³ زبونی Ùˆ بیچارگی ÙØ±Ø¯ ØŒ Ù…ØÙ…Ù„ عینی مشترکی داده Ù…ÛŒ شود Ùˆ بدین طریق Ø§ØØ³Ø§Ø³ انزوا در او برطر٠می گردد ØŒ Ùˆ نیز تجربه ÛŒ رنج بردن از سرنوشت به صورت Ø§ØØ³Ø§Ø³ مشترک اجتماعی در Ù…ÛŒ آید.
پی نویسها:
1– Albert Speer , Inside The Third Reich , trans. Richard and Clara Winston (1970, reprint , New york : Avon Books , 1973) , 85 – 86.
2 – این ادعای مهم ] کاسیرر[ در نقدهای اساسی زیر از کتاب اسطوره ی دولت مورد توجه واقع نشده است:
Thomas I . Cook, The American Political Science Review 41 (1947) : 331 – 33 ;
Charles N. R. McCoy , The Modern Schoolman , 25 (May, 1948) : 271 – 78 ;
Hans Morgenthau, Ethics 57 ( January, 1947) : 141 – 42 ; George H. Sabine , The Philosophical Review 56 ( 1947) : 315 – 18 ; Leo Strauss , Social Research 14 (1947) : 125 – 28.
] شاید در اینجا ذکر این نکته بی مورد نباشد Ú©Ù‡ در نقدی Ú©Ù‡ بر ترجمه ÛŒ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ کتاب کاسیرر ØªØØª عنوان : «اسطوره» یا Â«Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡Â» دولت نوشتم (کیهان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ سال ششم، بهمن ماه 1368 صص 25 – 29) ،در آن موقع کتاب کرویز هنوز نوشته نشده بود، بر همین ادعای کاسیرر انگشت گذاشتم Ùˆ اهمیت آن را گوشزد کردم (ØµÙØÙ‡ ÛŒ 29)[.
3 – Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÛŒ درباره ÛŒ اسطوره ÛŒ دولت در شهر آبو Abo سوئد ØŒ ششم Ùˆ Ù‡ÙØªÙ… – سپتامبر 1971 برگزار شد Ú©Ù‡ عنوان خود را از کتاب کاسیرر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود. اما موضوع Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ بررسی جنبه های تاریخی اسطوره ÛŒ سیاسی در زمان باستان بود. مقالاتی Ú©Ù‡ به Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ ارایه شده بودند ØªØØª عنوان اسطوره ÛŒ دولت به چاپ رسیدند:
Haralds Biezais (Stockholm : Almqvist & Wiksel , 1972)
تا آنجا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانم یگانه تلاشی Ú©Ù‡ در جهت به کارگیری نظرات کاسیرر در مورد ØÛŒØ§Øª سیاسی امروز صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ø¨ØØ« موجز اما هوشمندانه ÛŒ مایکل آرلن است:
Michael J. Arlen , "The Air : The Governor's Brief Brush with Logic , " The new Yorker , March 31 , 1980 , 112 – 14.
4 – مقاله ی کاسیرر به نام
Die Idee der Republikanischen Verfassung
و سخنرانی مشهور توماس مان با عنوان:
"Von Deutscher Repullik , " Reden und Aufsatze 2 (Frankfurt : S. Fischer Verlag , 1965 , 11 – 52 .
به رغم سبک Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØ´Ø§Ù† در ارایه مطلب Ùˆ شیوه ÛŒ استدلال هر دو یک هد٠را درمدنظر دارند.
5– " …. Burgerliche Glucksanspruche Wie Freiheit , Geitigkeit , kultur , " P. 81.
Mann , "Deutsche Ansprache : Ein Appell an die vernunft , " Reden und Aufsatze 2 –. , 61-81.
این سخنرانی در سال 1930 در واکنش به موÙقیت عظیم ØØ²Ø¨ ناسیونال سوسیالیست در انتخابات چهاردهم سپتامبر 1930 Ú©Ù‡ تعداد کرسی هایش در پارلمان از 12 به 107 Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ ÛŒØ§ÙØª ایراد شد.
توماس مان مانند کاسیرر معتقد بود Ú©Ù‡ به رغم شرایط بد اقتصادی نتایج این انتخابات را «نمی توان ØµØ±ÙØ§Ù‹ معلول اوضاع اقتصادی دانست» (ØµÙØÙ‡ ÛŒ 65). در واقع Ø´Ú©Ù„ عقلانی سیاست نمی تواند چیزی بیش از } «درخواست های مدنی برای خوشبختی مانند : آزادی ØŒ عقلانیت Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ »[ را تهیه کند.
6 – George Sabine , review of The Myth of the State by Ernst Cassirer , The Philosophical Review 56 (1947) ; 317.
7- گئورگ زیمل (1858 – 1918 ) Ùیلسو٠و جامعه شناس آلمانی. هم لوکاچ Ùˆ هم هایدگر ØªØØª تاثیر او بودند . لوسین گلدمن، لوکاچ را به خاطر نوشتن کتاب Ø±ÙˆØ Ùˆ ÙØ±Ù… ها بنیان گذار ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اگزیستانسیالیسم مدرن Ù…ÛŒ داند. اما مسلم است Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« های Ø´ÛŒ Ø¡ شدگی در کتاب لوکاچ : تاریخ Ùˆ آگاهی طبقاتی ØŒ متاثر از زیمل است. Ùˆ شاید برای کش٠جنبه های ناشناخته ÛŒ اندیشه ÛŒ مارکس مانند از خودبیگانگی Ùˆ بت شدگی Ùˆ شیء شدگی بیشتر مدیون زیمل باشیم
تالوکاچ. زیمل خود یکی از برجسته ترین نمایندگان رمانتیسیسم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª است. لوسین گلدمن در کتاب خود با عنوان: لوکاچ Ùˆ هایدگر (ترجمه ÛŒ انگلیسی ص 13) Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ هایدگر اثر مشهور خود: هستی Ùˆ زمان، را در پاسخ Ùˆ در چارچوب تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر تاریخ Ùˆ آگاهی طبقاتی اثر لوکاچ نوشته است Ùˆ نیز اگر در نظر آوریم Ú©Ù‡ این دو متÙکر ØªØØª تاثیر رومانتیسیسم Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ از نوع Ø¹Ø±ÙØ§Ù† زیمل بوه اند به نتیجه ÛŒ زیر Ù…ÛŒ رسیم : رومانتیسیسم هم مادر کمونیسم است Ùˆ هم ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… (لوکاچ کمونیست شد Ùˆ هایدگر سرسپرده ÛŒ نازیسم). انسان وقتی آثار رمانتیک ها Ùˆ از آن جمله هایدگر Ùˆ لوکاچ را Ù…ÛŒ خواند از انتقادهای آنان از وضع موجود Ùˆ نظام سرمایه داری Ù…ØØ¸ÙˆØ¸ Ù…ÛŒ شود؛ ولی وقتی Ù…ÛŒ بیندکه آنها Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ نظام هایی بوده اند Ú©Ù‡ جنایات بی شماری علیه بشریت مرتکب شده اند یکه Ù…ÛŒ خورد Ùˆ از خود Ù…ÛŒ پرسد آن ØØ±Ù های زیبا کجا Ùˆ کوره های آدم سوزی Ùˆ جوخه های اعدام Ùˆ اردوگاه های کار اجباری کجا ØŸ!Ù…
8- G. Simmel , "On the Concept and the Tragedy of Culture"
در کتاب:
The Conflict in Modern Culture and Other Essays , transtlated with an introduction by K. Peter Etzkorn (New York : Teacher's College Press , Columbia University , 1968 ) , 44 .
9- Simmel , ibid ., 42. CF. "The Feteshism of Commodities and the Secret There of " in Karl Marx , Capital : A Critique of Political Economy ed. Frederick Engels , Translated by Samuel Moore & Edward Aveling (New York : Random House , The Modern Library , n. d. ) , 81 – 85.
10- Simmel "The Tragedy of Culture " , 42 .
11- کاسیرر در ÙØµÙ„ نخست دست نوشته ÛŒ ناتمام جلد چهارم ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک از این جنبه از ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª Ùˆ به ویژه بدان گونه Ú©Ù‡ در آثار زیمل Ùˆ لودویگ کلاگز (Ludwig Klages) وجود دارد انتقاد Ù…ÛŒ کند:
"Erstes Kapital : "Geist " und "Leben " Ms 184a , pp. 1 - 79
12- Simmel , "The Tragedy of Culture " , 42 – 43. Cassirer , STS , 87 – 88.
13- تعداد ابزارهایی Ú©Ù‡ یک ماشین Ù…ÛŒ تواند در آن ÙˆØ§ØØ¯ وارد عمل کند از همان آغاز آن را از Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª های ارگانیکی Ú©Ù‡ در ØØµØ§Ø± ابزارهای یک صنعتگر دستی قرارش Ù…ÛŒ داد رها ساخته است » مارکس ØŒ سرمایه ،ص 408.
14- توصی٠مارکس از ورود ماشین آلات به صنعت بر Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ Ùوق العاده ای تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ بر اثر به کارگیری ماشین در تولید ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود Ùˆ توجه را به این نکته معطو٠می دارد Ú©Ù‡ کار انسان Ùˆ کار ماشین Ù…ÛŒ توانند به جای یکدیگر قرار گیرند. رجوع کنید به سرمایه ØŒ ص 410.
15 - کاسیرر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ در دست سرنوشت (Schiksalgemeinschaft) را از ÙØ±Ø¯Ø±ÛŒØ´ دسوئر Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ متکی بر اراده (Willengemeinschaft) را از پل ناتورپ اقتباس کرده است. دسوئر Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â»Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ÛŒ در دست سرنوشت » را در ارجاع به وابستگی متقابل اجباری Ú©Ù‡ براثر گسترش تکنولوژی در جامعه به وجود آمده است به کار Ù…ÛŒ برد. رجوع کنید به کتاب او :
Friedrich Dessauer , Philosophie der Technik (Bonn Friedrich Cohen Verlag , 1928) , 132 – 33.
Ù…Ùهوم «جامعه ÛŒ متکی بر اراده» بخشی از ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اخلاق ناتورپ است . منظور او از این Ù…Ùهوم این است Ú©Ù‡ جامعه به سوی هدÙÛŒ گرایش دارد . بنگرید به :
Paul Natorp , Philosophie : ihr Problem und ihre probleme 4th ed. (Gottingen , Vandenhoeck und Ruprecht , 1929) , 81
به کاربردن این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª به وسیله ÛŒ کاسیرر، معانی مستقرشده ÛŒ آنها را منعکس Ù…ÛŒ کند.
16 - آلبرت شوایتزر در سخنرانی هایی Ú©Ù‡ در اوپسلا در سال 1922 ایراد کرد همین اندیشه ها را بیان نمود. این سخنرانی ها بعداً با عنوان: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تمدن منتشر شدند:
A. Schweitzer , The philosophy of Civilization , Trans . C. T. Campion (New York , Macmillan Cf, 1950) , SMC , 59 – 60.
] Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ است Ú©Ù‡ آلبرت شوایتزر (1965 – 1875) کشیش پروتستان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ بود. ØØ±ÙÙ‡ ÛŒ اصیلی اش پزشکی ولی در عین ØØ§Ù„ موسیقی دان Ùˆ موسیقی شناس برجسته ای نیز بود. او بیمارستان رمبرن را در قلب Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا Ø§ØØ¯Ø§Ø« Ùˆ در سال 1952 برنده ÛŒ جایزه ØµÙ„Ø Ù†ÙˆØ¨Ù„ شد . او زندگی خود را وق٠خدمت به بشریت کرده بود . – Ù… [
17 - اشپنگلر (1880 – 1936 ) Ú©Ù…ÛŒ پیش از مرگش، انسان Ùˆ تکنیک : پژوهشی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ØÛŒØ§Øª را نوشت Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª اسطوره ای خود از جبر را به Ù…Ùهوم تکنیک نیز تسری داد. «در ØÙ‚یقت نه مغزها Ùˆ نه دست ها قادرند Ú©Ù‡ آن چیزی را تغییر دهند Ú©Ù‡ به سرنوشت تکنولوژیکی ماشین ها ارتباط Ù…ÛŒ یابد Ùˆ از جبر باطنی Ø±ÙˆØ ØªÚ©Ù†ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÛŒ تØÙˆÙ„ پیدا Ù…ÛŒ کند»:
O. Spengler ; Der Mensch und die Technik : Beitrag zu einer Philosophie der Lebens (Munich : C. H. Beck'sche Verlags buchhandlung , 1931) , 34.
18 - برای آگاهی اجمالی درباره ÛŒ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª زمان در اسطوره ØŒ تاریخ ØŒ Ùیزیک نیوتونی Ùˆ نسبیت اینشتاین Ùˆ ÙØ±Ù‚ میان آنها رجوع کنید به : یدالله موقن ØŒ «زمان Ùˆ عدد در اندیشه ÛŒ اسطوره ای » ØŒ در همین سایت . – Ù…
19- Wolfgang Schivellbusch , Geschichte der Eisenbahnreise : Zur industrialisierung Von Raum und Zeit im 19. Jahrhundert (Munich : Carl Hanser , 1977) , 15.
20- Walter Benjamin , "The work of Art in the Age of Mechanical Reproduction" , Illuminations , edited with an introduction by Hannah Arent , translated by Harry Zohn (New York , Schocken Books , 1969) , 217 – 51.
21- Ernst Krenek , "Bemerkungen zur Rundfunkmusik" , Zeitschrift fur Sozialforschung 7 ( 1938) : 148 – 65 , esp . 159 – 60.
22- Jacques Ellul , The politicall Illusion , trans. Konrad Kellen (New York , Random House , Vantage Books , 1967) , 53.
23- Hegel's philosophy of Right, trans . T. M. Knox London : Oxfor university Press , 1952) , 122 – 23.
24 - آنچه در این جا از دیدگاه ÙلسÙÛŒ درباره ÛŒ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ شخصیت ÙØ±Ø¯ Ùˆ قطع ارتباط او با خویشتن Ùˆ Ù…ØÛŒØ· Ùˆ نیز Ù…ØÙˆ جامعه Ú¯ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود به طور غریبی با آنچه مدرنیست ها در آثار خود نشان داده اند همانند است . برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به :یدالله موقن ØŒ «لوکاچ Ùˆ ژانر ادبی مدرنیسم» Ùˆ «لوکاچ Ùˆ ØÙ…اسه» در همین سایت . – Ù….
25 - Ù‡Ú¯Ù„ در اوایل دوران تÙکر ÙلسÙÛŒ خود تاکید Ù…ÛŒ کرد امر خودسرانه (willkur) Ùˆ امر تصادÙÛŒ (Zufall) یا خودسر Ùˆ شانس Ùقط دیدگاه های تابع اند Ùˆ نه مستقل. آنها در Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª او از علم٠امر مطلق هیچ مکانی نداشتند . رجوع کنید به :
G. W. F. Hegel , The Difference between Fichte's and Schelling's System of philosophy , trans . H. S. Harris and Walter Cerf (Albany , State University of New York Press , 1977) , 167.
26- برای یونانیان باستان شناس (tyche) Ùˆ سرنوشت (moira) در ارتباط تنگاتنگ بودند. شانس Ù…ØØ¶ Ù…Ùهومی بیگانه با تÙکر آنان بود رجوع کنید به :
Urlich von Wilamowitz – Moellendorf ,Der Glaube der Hellenen , 3d ed . 2 vols . (Darmstadt , Wissenschaftliche Buchgesllschaft , 1959 ) , 2 : 295 – 306.
27- Hannah Arendt , The origins of Totalitarianism , 478.
28- Kant , Critique of Pure Reason , trans . Norman Kemp Smith (New York , St . Martin's Press , 1961 , 342 (BXL).