يدالله موقن نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی

يدالله موقن : نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی (1)
Yadollah Moughen : Lucien Levy-Bruhl's Theory of Primitive Mentality
لوی-برول Ùˆ کاسیرر میان ذهنیت منطقی – علمی با ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی (یا طبق Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کاسیرر میان ذهنیت علمی Ùˆ ذهنیت اسطوره ای ) گسستگی قایلند.
به ویژه لوی – برول ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی را نسبت به تجربه بی تأثیر Ù…ÛŒ داند Ùˆ از این رو معتقد است Ú©Ù‡ تکامل ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ الزاماً به ذهنیت علمی نمی انجامد. اما بعضی از انسان شناسان به دو نوع ذهنیت اعتقاد ندارند. مثلاً کلود لوی – Ø³ØªØ±Ø§ÙØ³ انسان شناس مشهور ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ذهن انسان را ایستا Ù…ÛŒ داند یعنی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ ذهن بشر از همان آغاز با مجموعه ای از ساختارهای ÙØ·Ø±ÛŒ مجهز است . لوی – Ø³ØªØ±Ø§ÙØ³ØŒ برخلا٠نظر پیاژه، معتقد است Ú©Ù‡ این ساختارها به شیوه ای تکوینی از طریق واکنش با Ù…ØÛŒØ· تØÙˆÙ„ نمی یابند بلکه نهایت کاری Ú©Ù‡ واکنش با Ù…ØÛŒØ· شاید انجام دهد این است Ú©Ù‡ از میان این ساختارها بعضی از آنها را بر برخی دیگر ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ برگزیند. از این رو در بعضی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ برخی از این ساختارها Ø´Ú©Ù„ تخصصی تری ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند تا در دیگر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§. این ساختارها خود را بر بازنمایی٠واقعیت Ùˆ نیز بر شکل٠نهادها Ùˆ مؤسسه های اجتماعی تØÙ…یل Ù…ÛŒ کنند.
Ùقط در جایی Ú©Ù‡ سوژۀ دکارتی وجود داشته باشد یعنی انسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند Ø´Ú© کند Ùˆ دارای اراده Ùˆ شهامت Ùکری Ùˆ آگاهی Ùˆ Ùهم باشد ØŒ در آنجا Ù…ÛŒ توان از اندیشیدن به معنای واقعی آن سخن Ú¯ÙØª . اما در جایی Ú©Ù‡ هر گونه ناهمنوایی با Ù…ØÛŒØ· Ùˆ اجتماع سرکوب شود Ùˆ کسی را پروای Ø´Ú© کردن نباشد Ùˆ شهامت برای Ùهمیدن وجود نداشته باشد Ùˆ اراده برای غلبه بر جهل موجود نباشد، در آنجا اندیشه ای نیست چون ÙØ±Ø¯ÛŒØª یا سوژۀ دکارتی Ø´Ú©Ù„ Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. بنابراین از خلاقیت های ÙØ±Ø¯ÛŒ اثری مشهود نیست . در چنین جامعه ای وظیÙÛ€ هر کس Ùقط تقلید از گذشتۀ مقدس Ùˆ باز تولید آن است.به دیگر سخن، باید گذشته را پرستید نه این Ú©Ù‡ آن را موضوع نقد Ùˆ بررسی قرار داد.. در ØÙ‚یقت در چنین جوامعی ذهن، زندانی گذشته است. لوی – برول چنین جوامعی را مطالعه Ùˆ ذهنیت ØØ§Ú©Ù… بر آنها را توصی٠کرده است.
نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی
Yadollah Moughen : Lucien Levy-Bruhl's Theory of Primitive Mentality
لوی-برول Ùˆ کاسیرر میان ذهنیت منطقی – علمی با ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی (یا طبق Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کاسیرر میان ذهنیت علمی Ùˆ ذهنیت اسطوره ای ) گسستگی قایلند.
به ویژه لوی – برول ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی را نسبت به تجربه بی تأثیر Ù…ÛŒ داند Ùˆ از این رو معتقد است Ú©Ù‡ تکامل ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ الزاماً به ذهنیت علمی نمی انجامد. اما بعضی از انسان شناسان به دو نوع ذهنیت اعتقاد ندارند. مثلاً کلود لوی – Ø³ØªØ±Ø§ÙØ³ انسان شناس مشهور ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ذهن انسان را ایستا Ù…ÛŒ داند یعنی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ ذهن بشر از همان آغاز با مجموعه ای از ساختارهای ÙØ·Ø±ÛŒ مجهز است . لوی – Ø³ØªØ±Ø§ÙØ³ØŒ برخلا٠نظر لوی-برول Ùˆ پیاژه، معتقد است Ú©Ù‡ این ساختارها به شیوه ای تکوینی از طریق واکنش با Ù…ØÛŒØ· تØÙˆÙ„ نمی یابند بلکه نهایت کاری Ú©Ù‡ واکنش با Ù…ØÛŒØ· شاید انجام دهد این است Ú©Ù‡ از میان این ساختارها بعضی از آنها را بر برخی دیگر ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ برگزیند. از این رو در بعضی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ برخی از این ساختارها Ø´Ú©Ù„ تخصصی تری ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند تا در دیگر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§. این ساختارها خود را بر بازنمایی٠واقعیت Ùˆ نیز بر شکل٠نهادها Ùˆ مؤسسه های اجتماعی تØÙ…یل Ù…ÛŒ کنند. این نظریه را نظریۀ Ø°Ù‡Ù†Ù ÙØ·Ø±ÛŒ گویند. علاوه بر این نظریه، تئوری تجربه گرایان درباره ذهن انسان را داریم Ú©Ù‡ معتقد است شناخت ØŒ باز ØªÙˆÙ„ÛŒØ¯Ù Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ÛŒÙ ØªØ£Ø«Ø±Ø§ØªÙ ØØ³ÛŒ Ùˆ به خاطر آوردن آنهاست Ùˆ این تأثرات ØØ³ÛŒ را مکانیسم های تداعی یا انگیزشهای پاسخی ØŒ هماهنگ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ اعتقادات Ùˆ به ویژه مقولات٠طبقه بندی کننده، در زبان هر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به Ø´Ú©Ù„ کپسول وجود دارند Ùˆ استدلال کردن ØŒ کارکردی ÙØ·Ø±ÛŒ است Ú©Ù‡ در همۀ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بالغ، Ùˆ در همه جا Ùˆ همه وقت، مشابه است. مدل تجربه گرا از ذهن Ùˆ مدل ذهن ÙØ·Ø±ÛŒØŒ هر دو مدلهای ایستایی هستند Ú©Ù‡ اعتقاد ندارند ساختارهای ذهنی در ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡Ø§ÛŒÙ واکنش با Ù…ØÛŒØ· ØŒ Ùˆ به ویژه بر اثر ÙØ¹Ø§Ù„یت انسان ØŒ انسانی Ú©Ù‡ دارای خرد Ùˆ اراده Ùˆ شهامت Ùˆ آگاهی است ØŒ Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ رشد Ù…ÛŒ کنند.
انسان شناسانی Ú©Ù‡ نظریۀ ذهن ÙØ·Ø±ÛŒ یا ذهن تجربه گرا را Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ اند تصور Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ اندیشۀ انسان ابتدایی از اندیشۀ دانشمند غربی Ùقط از Ù„ØØ§Ø¸ Ù…ØØªÙˆØ§ ØªÙØ§ÙˆØª دارد. چون به اعتقاد آنان، ساختار واقعی اندیشه Ùˆ ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ شناخت در همۀ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ یکی است Ùˆ ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ استدلال Ùˆ اندیشۀ اقوام مختل٠در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ گوناگون ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ با یکدیگر ندارند.
یعنی این دسته از انسان شناسان به مسئلۀ "اندیشه ابتدایی" به گونه ای برخورد کرده اند و می کنند که ، گویی، این مسئله به سرشت "ابتدایی بودن"این انسانها باز می گردد.
برعکس ØŒ باید Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ مسئلۀ "اندیشه ابتدایی" در سرشت خود اندیشه جای دارد Ùˆ رشد اندیشه در ارتباط با تجربه Ùˆ از طریق ÙØ¹Ø§Ù„یت سوژه (انسان بخرد Ùˆ دارای اراده Ùˆ آگاهی) صورت Ù…ÛŒ گیرد. خصوصیات عمومی آموختن Ùˆ اندیشیدن در میان Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ کاملاً به انواع بازنمایی های جمعی Ù…ØÛŒØ· آنان بستگی دارند.
در هر جامعه ای این بازنمایی ها به صورت تشکل ÛŒØ§ÙØªÙ‡ وجود دارند Ùˆ خود را بر تک تک اعضای جامعه تØÙ…یل Ù…ÛŒ کنند. Ùقط هنگامی Ú©Ù‡ Ùهمیدیم چگونه اندیشیدن Ùˆ آموختن در رابطه با کلیت Ù…ØÛŒØ· اجتماعی تØÙˆÙ„ Ù…ÛŒ یابند در آن وقت Ù…ÛŒ توانیم امیدوار باشیم Ú©Ù‡ تمایزهای Ù…Ùیدی دربارۀ شیوه های اندیشه ØŒ Ú©Ù‡ بر جوامع ابتدایی Ùˆ بر جوامع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÛ€ صنعتی ØØ§Ú©Ù… اند، به عمل آوریم. Ùقط در جایی Ú©Ù‡ سوژۀ دکارتی وجود داشته باشد یعنی انسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند Ø´Ú© کند Ùˆ دارای اراده Ùˆ شهامت Ùکری Ùˆ آگاهی Ùˆ Ùهم باشد ØŒ در آنجا Ù…ÛŒ توان از اندیشیدن به معنای واقعی آن سخن Ú¯ÙØª . اما در جایی Ú©Ù‡ هر گونه ناهمنوایی با Ù…ØÛŒØ· Ùˆ اجتماع سرکوب شود Ùˆ کسی را پروای Ø´Ú© کردن نباشد Ùˆ شهامت برای Ùهمیدن وجود نداشته باشد Ùˆ اراده برای غلبه بر جهل موجود نباشد، در آنجا اندیشه ای نیست چون ÙØ±Ø¯ÛŒØª یا سوژۀ دکارتی Ø´Ú©Ù„ Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. بنابراین از خلاقیت های ÙØ±Ø¯ÛŒ اثری مشهود نیست . در چنین جامعه ای وظیÙÛ€ هر کس Ùقط تقلید از گذشتۀ مقدس Ùˆ باز تولید آن است.به دیگر سخن، باید گذشته را پرستید نه این Ú©Ù‡ آن را موضوع نقد Ùˆ بررسی قرار داد.. در ØÙ‚یقت در چنین جوامعی ذهن، زندانی گذشته است. لوی – برول چنین جوامعی را مطالعه Ùˆ ذهنیت ØØ§Ú©Ù… بر آنها را توصی٠کرده است.
1) مسئلۀ ذهنیت ابتدایی و روش بررسی آن
سرشت ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ میان شیوه های اندیشه چیست؟ طبق نظر مکتب Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ú¯Ø§Ø±ÛŒ تایلور Ùˆ ÙØ±ÛŒØ²Ø± کارکردهای ذهنی بشر همیشه Ùˆ همه جا یکی هستند. اما انسان ابتدایی آنها را به شیوه ای نادرست به کار Ù…ÛŒ برد. اما اگر انسان غربی نیز در جای انسان ÙˆØØ´ÛŒ قرار Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ دانش اندکی Ú©Ù‡ او دارد زمینه Ùˆ بستر ذهن انسان غربی بود، انسان غربی نیز به همان شیوۀ انسانهای ÙˆØØ´ÛŒ Ù…ÛŒ اندیشیدو همان نتایج را Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª. تایلور Ùˆ ÙØ±ÛŒØ²Ø± مدعی نیستند Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی درست Ù…ÛŒ اندیشند بلکه معتقدند Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی قوانین تداعی را به طور نادرست به کار Ù…ÛŒ برند، ولی کارکردهای ذهنی آنان با کارکردهای ذهنی دانشمند غربی هیچ ÙØ±Ù‚ÛŒ ندارند Ùˆ یکی هستند.
اما لوی – برول، برخلا٠اعضای مکتب انسان شناسی انگلیسی، Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª میان شیوۀ تÙکر اقوام ابتدایی با شیوۀ تÙکر غربی بنیادی است Ùˆ نه سطØÛŒ Ùˆ عَرَضی. اقوام ابتدایی به طور نادرست نمی اندیشند بلکه به طور Ù…ØªÙØ§ÙˆØª ØŒ با شیوۀ تÙکر غربیان، Ù…ÛŒ اندیشند. انسان شناس غربی برای آن Ú©Ù‡ شیوۀ اندیشیدن اقوام ابتدایی را دریابد ضروری است Ú©Ù‡ خود را از ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ ذهنی اش آزاد سازد.
البته میان انواع ذهنیتها وجوه مشترکی نیز وجود دارند، اما عملیات ذهنی را نمی توان Ùقط به یک نوع ذهنیت ÙØ±Ùˆ کاست. اما پرسش این است Ú©Ù‡ چگونه شده است Ú©Ù‡ اقوام ابتدایی به طور Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند؟
لوی – برول مدعی است Ú©Ù‡ کارکردهای ذهنی ÙØ±Ø¯ به منزلۀ ÙØ±Ø¯ موجد چنین ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ در شیوۀ اندیشه نیستند ØŒ بلکه این ØªÙØ§ÙˆØª از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ گروه اجتماعی ØŒ ذهن انسانهای ابتدایی را به شیوه ای Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با ذهنیت غربی Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ دهد. از نظر لوی – برول مسئله جمعی است نه ÙØ±Ø¯ÛŒ. بنابراین مسئلۀ ØªÙØ§ÙˆØª در شیوۀ اندیشه، مسئله ای جامعه شناختی است. بنابراین به اعتقاد او Ù…ÛŒ توان از این طریق، ساختار روانشناسی٠جمعی هر اجتماعی را Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. برای این منظور باید نخست جوامعی را مطالعه کرد Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر در آنها بسیار دور از شیوۀ اندیشۀ غربیان باشد، یعنی جوامعی Ú©Ù‡ مشخصۀ تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر آنها کانکریت Ùˆ عاطÙÛŒ است نه انتزاعی Ùˆ Ù…Ùهومی.
2) خصوصیات ذهنیت ابتدایی
روشی Ú©Ù‡ لوی – برول از طریق آن مسئلۀ شیوه های اندیشه را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند در وهلۀ نخست به بررسی بازنمایی های جمعی Ù…ÛŒ انجامد. منظور از بازنمایی های جمعی تشخیص شیوه های درک٠واقعیت است . این شیوه ها میان اعضای یک گروه اجتماعی Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ مشترک اند. گرچه این بازنمایی های جمعی جدای از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ گروه اجتماعی وجود ندارند، اما آنها سلطۀ خود را بر تک تک Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ تØÙ…یل Ù…ÛŒ کنند . وجود بازنماییها را نمی توان بر پایۀ روانشناسی ØµØ±ÙØ§Ù‹ ÙØ±Ø¯ÛŒ تبیین کرد. علاوه بر این ØŒ لوی – برول ØªØØª تأثیر روانشناسی عواط٠ریبو قرار داشت ØŒ از این رو منظور او از اصطلاØÙ بازنمایی ØŒ ØµØ±ÙØ§Ù‹ پدیده ای عقلانی نیست ØŒ به ویژه در مورد اقوام ابتدایی، بلکه به نظر لوی – برول بازنماییها با عناصر عاطÙÛŒ Ùˆ Ù…ØØ±Ú© آمیخته اند. خصلتی Ú©Ù‡ بازنماییهای جمعی اقوام ابتدایی را از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… متمایز Ù…ÛŒ کند Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بودن آنهاست.
Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ (mystic) به این معناست Ú©Ù‡ این بازنماییها، به معنای مدرن، دربردارندۀ نوعی Ø¹Ø±ÙØ§Ù† دینی اند. از این رو این بازنماییها به نیروهای جادویی Ùˆ تأثیرات مرموز Ùˆ اعمال پنهانی ای اعتقاد دارند Ú©Ù‡ به ØÙˆØ§Ø³ بشر Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ†ÛŒ نیستند. اما انسانهای ابتدایی وجود آنها را واقعی Ù…ÛŒ دانند. لوی – برول Ù…ÛŒ گوید « اگر بیشتر، Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ بازنمایی های جمعی انسانهای ابتدایی را مدنظر داشته باشیم ذهنیت آنان را Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ نامیم. اما چنانچه پیوندهای میان بازنمایی ها یا روابطی را Ú©Ù‡ بازنمایی ها میان پدیده ها برقرار Ù…ÛŒ کنند مورد توجه مان باشد ذهنیت آنان را پیش – منطقی Ù…ÛŒ خوانیم. منظور ما از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´ – منطقی این نیست Ú©Ù‡ این ذهنیت از نوعی است Ú©Ù‡ از Ù„ØØ§Ø¸ زمانی در مرØÙ„Û€ پیش از پیدایش اندیشۀ منطقی قرار دارد.
آیا هرگز گروههایی از انسانها یا پیش – انسانها بوده اند Ú©Ù‡ بازنمایی های جمعی آنان ØªØØª قوانین منطقی نبوده اند؟ نمی دانیم ولی به هر صورت این امر بسیار Ù†Ø§Ù…ØØªÙ…Ù„ است. باری ذهنیت این اقوام رشد Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ به خاطر Ùقدان Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ØªØ±ÛŒ آن را پیش – منطقی Ù…ÛŒ نامیم چنان سرشتی ندارد. این ذهنیت نه ضد منطقی (antilogical) است Ùˆ نه غیرمنطقی (alogical). منظور من از به کاربردن Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù¾ÛŒØ´ – منطقی» ØµØ±ÙØ§Ù‹ این است Ú©Ù‡ بیان کنم Ú©Ù‡ این نوع ذهنیت برخلا٠ذهنیت ما مقید به رعایت اصل امتناع تناقض نیست. ذهنیت ابتدایی، نخست Ùˆ بیش از همه ØŒ از قانون آمیختگی پیروی Ù…ÛŒ کند. این ذهنیت Ú©Ù‡ به این شیوه سمت گیری شده از آنچه متناقض است آشکارا مشعو٠نمی شود (Ú©Ù‡ در آن صورت این نوع ذهنیت در چشم ما ØµØ±ÙØ§Ù‹ ذهنیتی مهمل وپریشان Ù…ÛŒ نمود ) اما این ذهنیت برای اجتناب از تناقض هم به خود دردسر نمی دهد Ùˆ غالباً نسبت به اصل امتناع تناقض کاملاً بی ØªÙØ§ÙˆØª است Ùˆ همین موضوع سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ Ùهم این ذهنیت برایمان دشوار باشد».
بازنماییهای Ø¬Ù…Ø¹ÛŒÙ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ اقوام ابتدایی ØµØ±ÙØ§Ù‹ با ادراک از طریق تداعی معانی یا از طریق همبستگی اندیشه ها به هم مرتبط نمی شوند، بلکه بخشی مدغم از ادراک اند. همین مدغم بودن آنها با ادراک است Ú©Ù‡ آنها را از Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª موجود در جوامع غربی متمایز Ù…ÛŒ کند. مثلاً انسان ابتدایی مستقیماً جانوری را مدغم با نیروهای جادویی اش Ùˆ مدلول های اسطوره ای اش درک Ù…ÛŒ کند، به این معنی Ú©Ù‡ نیروهای جادویی جانور Ùˆ مدلولهای Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ یا اسطوره ای جانور با خود آن، یکجا درک Ù…ÛŒ شوند نه جدای از هم Ùˆ همین نوع ادراک او را از ادراک مردم عادی غرب متمایز Ù…ÛŒ کند. چون عوام غرب دیگر جانور را به همراه خواص جادویی یا اسطوره ای اش یک جا درک نمی کنند. در جهان انسان ابتدایی خط ممیزی وجود ندارد Ú©Ù‡ جهان طبیعی را از جهان Ùوق طبیعی جدا کند.این دو جهان سخت به هم آمیخته اند.در ØÙ‚یقت باید Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی همواره از قلمرو زیر طبیعی به قلمرو Ùوق طبیعی گذر Ù…ÛŒ کند Ùˆ میان این دو تمایزی قایل نیست.
ØªÙØ§ÙˆØª میان ذهنیت اقوام ابتدایی با ذهنیت غربیان Ùقط Ù…Ù†ØØµØ± به خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بازنماییهای اقوام ابتدایی نمی شود بلکه همچنین این ØªÙØ§ÙˆØª در شیوه ای است Ú©Ù‡ این بازنماییها به هم مرتبط Ù…ÛŒ شوند. البته این سخن به این معنی نیست Ú©Ù‡ این بازنماییها از منطق دیگری جز منطق غربی پیروی Ù…ÛŒ کنند، زیرا این دو نوع ذهنیت برای یکدیگر کاملاً Ùهم ناپذیر نیستند. در اینجا Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ است Ú©Ù‡ ØªÙØ³ÛŒØ± ژان پیاژه از نظریه لوی – برول ØØ§Ú©ÛŒ از این است Ú©Ù‡ این دو نوع ذهنیت از دو نوع منطق پیروی Ù…ÛŒ کنند، Ùˆ اگر غربیان به شیوۀ دیگری Ù…ÛŒ اندیشیدند نوع سومی از منطق پدیدار Ù…ÛŒ شد. بنابراین، نظریۀ لوی – برول با چنین ØªÙØ³ÛŒØ±ÛŒ نیز سازگار است. ÙØ§Ù† در لئو (Van der Leeuw) نیز معتقد است Ú©Ù‡ لوی – برول به دو نوع ساختار ذهنی اعتقاد داشته است Ú©Ù‡ قابل تØÙˆÛŒÙ„ به یکدیگر نیستند. اما کازونوو معتقد است Ú©Ù‡ لوی – برول از همان نخستین آثارش دربارۀ ذهنیت ابتدایی به ÙˆØ¶ÙˆØ Ù†Ø´Ø§Ù† Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ راهنمای این ذهنیت ØŒ منطقی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با منطق غربی نیست بلکه این ذهنیت ØµØ±ÙØ§Ù‹ از قوانین منطق غربی تبعیت نمی کند Ùˆ به همین معنا ØŒ لوی-برول این ذهنیت را پیش – منطقی Ù…ÛŒ نامد.
این سخن به هیچ وجه به معنای منطق Ø´Ú©Ù† (para – logical) یا ضدمنطقی نیست Ùˆ نیز این سخن به معنای مرØÙ„Ù‡ ای در تکامل اندیشه نیست Ú©Ù‡ پیش از پدیدارشدن اندیشۀ منطقی قرار داشته باشد. لوی – برول Ù…ÛŒ نویسد:
«مایلم Ùقط بگویم Ú©Ù‡ اندیشۀ ابتدایی برخلا٠اندیشۀ ما ØŒ خود را بیش از هر چیز مقید به اجتناب از تناقض نمی داند».
در ØÙ‚یقت این ذهنیت از اصلی پیروی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ به طور رادیکال در تقابل با اصل امتناع تناقض نیست بلکه نسبت به آن Ùقط بی ØªÙØ§ÙˆØª است. این اصل را لوی – برول قانون آمیختگی Ù…ÛŒ نامد. براساس این قانون یک چیز Ù…ÛŒ تواند در عین ØØ§Ù„ هم خودش باشد Ùˆ هم چیز دیگری . بازنماییهای جمعی اقوام ابتدایی Ù…ÛŒ توانند به وسیلۀ پیوندهایی به هم متصل شوند Ú©Ù‡ با پیوندهای منطقی وجه مشترکی ندارند. آنچه را تایلور Ùˆ ÙØ±ÛŒØ²Ø± Ù…ÛŒ خواستند با نظریه انی میسم ] = Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ú¯Ø§Ø±ÛŒ[ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ در ØÙ‚یقت معلول قانون آمیختگی است. در ادراک انسان ابتدایی جاندار Ùˆ بی جان در بعضی نیروهای جادویی با هم سهیم اند. Ùقط در جوامعی Ú©Ù‡ از مراØÙ„ ابتدایی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر هستند این نیروهای جادویی را به منزله Ø§Ø±ÙˆØ§Ø Ù…ÛŒ پندارند. در ادراک اقوام ابتدایی از کیهان پیوستاری از قدرتهای جادویی Ùˆ اسرارآمیز (مانا (mana وجود دارد.
نمی توان در اندیشۀ ابتدایی میان بازنمایی ÙØ±Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ سرشتی منطقی Ùˆ بازنمایی جمعی Ú©Ù‡ سرشتی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی داشته باشد تمیز گذاشت. چنین تقسیم بندیی نادرست است. در واقع، ÙØ¹Ø§Ù„یت ذهنی انسان ابتدایی به تمامی اجتماعی شده است. در ÙØ¹Ø§Ù„یت ذهنی او عناصر منطقی Ùˆ پیش – منطقی با هم همزیستی دارند. به دلیل همین وضعیت ØŒ تØÙ„یل ذهنیت ابتدایی بسیار دشوار است . با این وص٠با شروع کردن از خصوصیات بنیادی این ذهنیت Ú©Ù‡ هم اکنون نشان دادیم، توصی٠آن Ù…ØØ§Ù„ نخواهد بود.
چون کارکردهای منطقی Ùˆ پیش – منطقی در ذهن ابتدایی به طور تنگاتنگی به هم آمیخته اند، انسان ابتدایی توانایی چندانی در انتزاعی اندیشیدن Ùˆ تعمیم دادن منطقی ندارد. موجودات زنده Ùˆ اشیا Ú©Ù‡ در ذهن انسان ابتدایی با یکدیگر آمیخته Ù…ÛŒ شوند کلیت هایی را Ù…ÛŒ سازند Ú©Ù‡ بیشتر به صورت Ú©ÛŒÙÛŒ درک Ù…ÛŒ شوند تا به Ø´Ú©Ù„ کمّی. Ú©ÛŒÙیات یا ØµÙØ§Øª اشیا یا جانوران را نمی توان به آسانی از آنها جدا کرد. این موضوع به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¯Ø± سیستم شمارش اقوام ابتدایی مشهود است.
برای آنان اعداد بیشتر، Ø´Ú©Ù„ متمایز Ú©ÛŒÙÛŒ دارند تا کمّی، Ùˆ همین Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª موجب شده است Ú©Ù‡ در زبان اقوام ابتدایی ویژگیهای عجیبی به وجود آید. واژگان آنها بسیار غنی Ùˆ Ù…ÙØµÙ„ است ØŒ زیرا این واژگان کانکریت است نه انتزاعی ØŒ Ùˆ چون تصویرسازی Ù…ÛŒ کند باید غنی Ùˆ Ù…ÙØµÙ„ باشد ØŒ Ùˆ همین سرشت کانکریت ØŒ نقش ØØ§Ùظه Ùˆ به خاطرسپاری را در جوامع عقب مانده ØØ§Ø¦Ø² اهمیت بسیار Ù…ÛŒ کند. زبان ایما Ùˆ اشاره Ú©Ù‡ وضعیت Ùˆ ØØ±Ú©Øª را بیان Ù…ÛŒ کند باید به Ú©Ù…Ú© سیستم زبان سمبلیک بیاید Ú©Ù‡ به رغم غنای واژگانی اش برای متعین کردن امور Ú©ÛŒÙÛŒ نابسنده است.
3) جهان و انسان در ذهنیت ابتدایی
سمت گیری ذهن انسان ابتدایی در بازنمایی اش از جهان Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با سمت گیری ذهن انسان ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÛ€ غربی است ØŒ به ویژه Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª او از علیت Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با برداشت انسان غربی از علیت است. اصل اساسی در پشت این ØªÙØ§ÙˆØª این است Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی علل واقعی را به Ù†ÙØ¹ علل Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ کنار Ù…ÛŒ گذارد.
آنچه برای انسان ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÛ€ غربی علت ØÙ‚یقی یک رویداد است برای انسان ابتدایی ØµØ±ÙØ§Ù‹ پدیده ای است Ú©Ù‡ قدرتهای Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ در آن دخیل اند. البته این نوع Ø¹Ù„ÛŒØªÙ Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ùˆ واهی بسیار دور از Ù…Ùهوم مالبرانش در این باره است. زیرا آنچه انسان ابتدایی پشت پدیدارها جستجو Ù…ÛŒ کند دلیل متاÙیزیکی وقوع آنها نیست. او در Ù¾ÛŒ ÛŒØ§ÙØªÙ† قدرتهای مخÙÛŒ جادویی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پندارد موجب واقع شدن آنها شده اند . اما در اینجا روشن است Ú©Ù‡ اگر اقوام ابتدایی را به استدلال سست Ùˆ ضعی٠متهم کنیم بر خطا خواهیم بود ØŒ زیرا آنان طور دیگری استدلال Ù…ÛŒ کنند. ØØªÛŒ مالبرانش در جستجوی علت واقعی ØŒ یا در ØÙ‚یقت ØŒ علت متاÙیزیکی در پشت Ø³Ø·Ø Ù¾Ø¯ÛŒØ¯Ø§Ø±Ù‡Ø§ بود Ùˆ جستجوی این نوع علت متعلق به سنت دکارتی Ùˆ ÙلسÙÛ€ اÙلاطونی است Ú©Ù‡ تبیین پدیدارها را ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ خواص ØØ³Ù‘ÛŒ آنها جستجو Ù…ÛŒ کند. پارادیم تÙکر انسان ابتدایی با پارادیم پدران کنیسه Ùˆ کلیسا شباهت بسیار دارد. اعتقاد اقوام ابتدایی به علت Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ ( یا موهومی) نتیجۀ مستقیم خصلت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بازنماییهای جمعی آنان است ØŒ عمل نیروهای Ùوق طبیعی ØŒ نخستین داده به ادارک آنان است. از این روست Ú©Ù‡ مثلاً مرگ نامیمون Ùˆ پیش هنگام را نه به علل طبیعی بلکه به عمل جادوگر منتسب Ù…ÛŒ کنند. همین طور نیز انسان ابتدایی هر ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای را نوعی تجلی امر غیبی Ù…ÛŒ داند نه پیشامد. در نظر انسانهای ابتدایی معتبرترین نوع علیت ØŒ علیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ است ØŒ اما این علیت از طریق استنتاج یا استدلال درک نمی شود بلکه از طریق «پیش – پیوندها» به طور شهودی ارائه Ù…ÛŒ شود ØŒ پیش – پیوندهایی Ú©Ù‡ رابطه ای مستقیم میان ادراک ØØ³ÛŒ با نیروهای Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ یا جادویی نامریی برقرار Ù…ÛŒ کنند.
انسان ابتدایی، مانند کودک اما به شیوه ای Ú©Ù‡ نمی توان این مقایسه را خیلی Ú©Ø´ داد ،از وجود شخص خودش ØØ³ÛŒ دارد ØŒ اما تصور واضØÛŒ از خود (self) ندارد. او خود را Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ای متمایز از موجودات Ùˆ اشیایی Ú©Ù‡ پیرامون او هستند نمی بیند. او کیهان را چیزی Ú©Ù‡ از عناصر جدا تشکیل شده است نمی شناسد برای او همۀ موجودات، مخزن٠شکلی بی نام Ùˆ غیرشخصی هستند Ú©Ù‡ انسان شناسان این Ø´Ú©Ù„ بی نام Ùˆ غیرشخصی را مانا Ù…ÛŒ نامند .
بنابراین میان همۀ اشیاءو همۀ جانداران Ùˆ همۀ گیاهان نوعی همگونی ذاتی یا نوعی خویشاوندی در ذات وجود دارد . در ذهن انسان ابتدایی امر روØÛŒ از امر مادی متمایز نیست.
علاوه بر اینها، ذهنیت ابتدایی، ÙØ±Ø¯ را از نوعی Ú©Ù‡ بدان تعلق دارد جدا نمی کند Ùˆ تا آنجا Ú©Ù‡ به انسان ابتدایی ارتباط Ù…ÛŒ یابد او ÙØ±Ø¯ را جدای از گروه اجتماعیش در نمی یابد.ریشۀ همۀ عصبیت های قبیلل ای Ùˆ دینی Ùˆ قومی Ùˆ ملی Ùˆ نژادی راباید در همین بازنمایی دانست. این اعتقاد به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¯Ø± توتمیسم مشهود است. خلاصۀ کلام این Ú©Ù‡ جسم از Ø±ÙˆØ Ù…ØªÙ…Ø§ÛŒØ² نیست Ùˆ «خود» در مرزهای جسم Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ نمی شود بلکه به آنچه لوی – برول متعلقات (appurtenances) Ù…ÛŒ نامد نیز گسترش Ù…ÛŒ یابد؛ مثلاً به ناخنها، جای پاها ØŒ لباسها Ùˆ غیره. رابطۀ آمیختگی میان ÙØ±Ø¯ Ùˆ متعلقات او نتیجۀ انتقال تصورات یا Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª نیست یعنی مانند ØØ§Ù„تی نیست Ú©Ù‡ میان یک شخص Ùˆ عکس او وجود دارد ØŒ بلکه انسان ابتدایی آمیختگی میان شخص Ùˆ متعلقات او را مستقیماً Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کند. ما باید طبق همین اصل متعلقات ØŒ آن تصوراتی را ØªÙØ³ÛŒØ± کنیم Ú©Ù‡ با واژه های Ø±ÙˆØ ØŒ همتای شخص، سایۀ شخص، بازتاب شخص Ùˆ غیره ترجمه Ù…ÛŒ کنیم. این ذهنیت میان یک Ùˆ دو Ùˆ ØØªÛŒ دو Ùˆ بسیار تمایز قایل Ù…ÛŒ شود ،اما دو تا بودن ÙØ±Ø¯ نیز با یگانگی بنیادی او سازش پذیر است . به این شیوه باید اعتقاداتی مانند در همه جا بودن ÙØ±Ø¯ یا دو پاره شدن شخص به هنگام رویا را تبیین کرد. تØÙ„یل اعتقادات مربوط به مرگ Ùˆ شعایر Ùˆ مناسک مرتبط با آن ØŒ این موضوع را اثبات Ù…ÛŒ کنند.
مثلاً مرگ٠یکی از اعضای گروه ØŒ Ú©Ù„ گروه را ØªØØª تأثیر قرار Ù…ÛŒ دهد. انسانهای ابتدایی معتقدند Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ مرده هنوز با جنازه یگانه است به جهان مردگان وارد Ù…ÛŒ شود. این اعتقاد را Ù…ÛŒ توان با کارکرد نامها نیز به اثبات رساند. نام یک شخص، او را به گروه Ù…ÛŒ پیوندند Ùˆ از این طریق به او شخصیت Ù…ÛŒ بخشد. نام شخص جزو متعلقات اوست. اغلب بر نوزاد نام نیایی را Ù…ÛŒ گذارند Ú©Ù‡ معتقدند دوباره در او ØÙ„ول کرده است.
خلاصه این Ú©Ù‡ در ذهنیت ابتدایی بازنماییهای Ø¬Ù…Ø¹ÛŒÙ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش – منطقی Ùˆ اصل آمیختگی Ú©Ù„ ادراک انسان ابتدایی از جهان Ùˆ نیز از خودش را Ù…ØªÙØ§ÙˆØª با ادراک غربیان Ù…ÛŒ کند.
اگر اقوام ابتدایی در این شیوۀ تÙکر در جا Ù…ÛŒ زنند، علتش این است Ú©Ù‡ سرشت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ذهنیت شان، شیوۀ تÙکر آنان را نسبت به تجربه رویین تر کرده است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ تجربه بر این نوع ذهنیت بی اثر است Ùˆ این ذهنیت نسبت به واقعیات عینی Ú©Ù‡ متناقض یا ناسازگار با اعتقاداتش هستند بی ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ بی اعتناست. علت دیگر Ùقدان ØØ³Ø§Ø³ÛŒØª نسبت به تناقضها Ùˆ ناسازگاریها این است Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی به طور جمعی اصولاً با نوآوری Ùˆ خلاقیت ÙØ±Ø¯ÛŒ مخالÙند. نوگریزی یا عناد با نوگرایی خصلت اساسی شیوۀ وجودی اقوام ابتدایی است. گرچه این نظریه ها تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ چرا بعضی اقوام در ذهنیت ابتدایی Ù…ØØ¨ÙˆØ³ شده اند اما چنانچه بپرسیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ رابطه ای میان این ذهنیت Ùˆ ذهنیت علمی وجود دارد مسائل پیچیده ای Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شوند.
4 – ذهنیت ابتدایی و ذهنیت علمی
لوسین لوی – برول در جستجوی مراØÙ„ میانی میان این دو ØØ¯Ù‘ Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÛŒ بود. گرچه او تصور یک تکامل تک خطی را مردود Ù…ÛŒ شمرد ØŒ تکاملی Ú©Ù‡ از مرØÙ„Û€ پیش – منطقی آغاز شود Ùˆ به مرØÙ„Û€ اندیشـۀ منطقی بینجامد. اما او در قلب جهان ابتدایی مراØÙ„ÛŒ را تشخیص Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ از Ù¾ÛŒ یکدیگر سر بر کشیده بودند Ùˆ وجود همین مراØÙ„ ØŒ انتقال از یک نوع تمدن را به نوع دیگر آن Ùهم پذیرتر Ù…ÛŒ کردند.
در ØÙ‚یقت در میان جوامعی Ú©Ù‡ به مرØÙ„Û€ خواندن Ùˆ نوشتن نرسیده اند یعنی آن جوامعی Ú©Ù‡ گاهی اوقات جوامع ساده تر یا ابتدایی تر نامیده Ù…ÛŒ شوند، جوامعی وجود دارند Ú©Ù‡ آمیختگی ØŒ دیگر مستقیماً Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ تجربه نمی شود بلکه یک بازنمایی با واسطه شده است. از این مرØÙ„Ù‡ به بعد ÙØ±Ø¯ دیگر ØŒ مثلاً ØŒ نمی گوید Ú©Ù‡ او جانور است بلکه Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ Ùلان جانور توتمی نیای اوست. در این مرØÙ„Ù‡ وجود اسطوره ها Ùˆ سمبلیها ضروری Ù…ÛŒ شوند، زیرا بدون آنها آمیختگیها نمی توانند تصور شوند. به این ترتیب این مرØÙ„ه، مرØÙ„Ù‡ ای است Ú©Ù‡ به تÙکر Ù…Ùهومی Ù…ÛŒ انجامد، به ویژه هنگامی Ú©Ù‡ عنصر شناختی از عوامل Ù…ØØ±Ú© Ùˆ عاطÙÛŒ جدا شده باشد.
پیش – پیوندها Ú©Ù‡ از آغاز، ادراک را Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ù…ÛŒ کردند نیروی خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ùˆ ÙØ±Ø¯ نسبت به تناقضها Ùˆ درسهای تجربه ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ شود.
قطعاً روند تکاملی پیوسته ای میان مرØÙ„Û€ واقعاً ابتدایی (مانند مرØÙ„Ù‡ ای Ú©Ù‡ بومیان استرالیا در آن به سر Ù…ÛŒ برده اند ) Ùˆ مرØÙ„Ù‡ تکامل ÛŒØ§ÙØªÙ‡ (مانند مرØÙ„Ù‡ ای Ú©Ù‡ سرخ پوستان قاره آمریکا در آن بوده اند) وجود دارد در مرØÙ„Û€ اخیر امر مقدس از امر غیرمقدس متمایز Ù…ÛŒ شود اما موضوع مهم این است Ú©Ù‡ در پایان این تغییرات Ùˆ تبدلات Ú©Ù‡ گاهی اوقات با وقÙÙ‡ ها Ùˆ بازگشت های به عقب همراه اند، Ù…ÛŒ توان انتقال از ذهنیت Ùˆ اقعاً ابتدایی را به اندیشۀ Ù…Ùهومی کش٠کرد ممکن است این پرسش اساسی در اینجا Ù…Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ آیا دورشدن جوامع از مرØÙ„Û€ ذهنیت ابتدایی Ù…ÛŒ تواند به گسستن کامل آنها از ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ بینجامد.
لوی – برول در پاسخ Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ کاملاً ناپدید نمی شود Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùقط Ù…ÛŒ توانند از بازنماییهای جمعی سر بر کشند. از این رو در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… همیشه مقداری عناصر Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ته نشین شده اند. علاوه بر این ØŒ Ù…Ùهوم نمی تواند در همه موارد خود را از هالۀ عناصر Ù…ØØ±Ú© Ùˆ عاطÙÛŒ رها سازد.
سرانجام این Ú©Ù‡ چون ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ نسبت به اندیشۀ منطقی ØØ§Ù„تی خصمانه ندارد بلکه Ùقط نسبت به آن بی ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ بی اعتناست، بنابراین این امکان وجود دارد Ú©Ù‡ ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ پابرجا بماند Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ از آمیختگی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ را ØÙظ کند، ØØªÛŒ اگر اندیشۀ منطقی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ù†Ø§Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ بکند، از این رو همزیستی این دو نوع ذهنیت ممکن است . این ادعا Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ†ÛŒ نیست.زیرا ØØªÛŒ در تاریخ غرب نیز بر خورد این دو ذهنیت بسیار خشن بوده است، کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ انکیزیسیون را به خاطر آوریم. اکنون در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ شاهد بر خورد بسیار خشن این دو نوع ذهنیت هستیم. لوی – برول مدعی است Ú©Ù‡ اندیشۀ Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ به یک نیاز در سرشت انسان پاسخ Ù…ÛŒ گوید ØŒ زیرا اندیشۀ عقلانی نمی تواند کاملاً سرشت بشر را ارضا کند.
Ù…ÛŒ توان خصلتهاي تÙكر در جامعۀ سنتي را چنين توصي٠â€ÙƒØ±Ø¯:
1- در جامعه سنتي ÙØ±Ø§Ú¯Ø±Ø¯Ù‡Ø§ÙŠ Ø·Ø¨ÙŠØ¹ÙŠ Ùˆ اجتماعي را Ù†Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù† مورد تØÙ„يل علّي قرار داد؛
2- جهان طبيعي Ùقط تا جايي كه انسان را ØªØØª تاثير قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ تجربه Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯Ø› بنابراين خواص اشياي طبيعي، ذهني Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯ Ùˆ به ØµÙØ§Øª ØØ³ÙŠ ÙˆØ§Ø¨Ø³ØªÙ‡ ميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ù†Ø¯Ø›
3- براي انجام دادن بسياري كارها هيچ نيازي به Ø¨Ø±Ù†Ø§Ù…Ù‡â€Ø±ÙŠØ²ÙŠ Ø¯Ù‚ÙŠÙ‚ØŒ آزمايش يا اندازهâ€Ú¯ÙŠØ±ÙŠ Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù†Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
4- از Ù„ØØ§Ø¸ تكنولوژيكي دامنۀ مسائل بسيار Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ است Ùˆ آنها را Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù† با روشهاي سنتي ØÙ„ كرد؛
5- تكنولوژي به علت Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØªÙ‡ نبودن آن، مقام شامخي ندارد؛ بنابراين مسئلۀ تكنولوژيكي به منزلۀ Ù…Ø³Ø¦Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ ØªØ®ØµØµÙŠ به دشواري قابل Ø·Ø±Ø Ø§Ø³ØªØ›
6- پرسش Ùˆ چون Ùˆ چرا كردن در مسائل Ùˆ ناهمنوايي با سنت بشدت سركوب Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
7- از رشد تجربۀ ÙØ±Ø¯ÙŠ Ù…Ù…Ø§Ù†Ø¹Øª به عمل Ù…ÙŠâ€Ø¢ÙŠØ¯ØŒ در ديدگاهها همگرايي Ùˆ يكنواختي وجود دارد:
8- مسائل زندگي روزمره عمدتاً مسائل Ø´Ø®ØµÙŠâ€Ø§Ù†Ø¯ كه انديشۀ پيش- عملياتي ]در Ø±ÙˆØ§Ù†â€Ø´Ù†Ø§Ø³ÙŠ ØªÙƒÙˆÙŠÙ†ÙŠ پياژه دومين مرØÙ„Ù‡ از مراØÙ„ چهارگانه در رشد ذهني كه معادل Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù¾ÙŠØ´- منطقي» در نظريات لوي- برول است[ براي ØÙ„ آنها ÙƒÙØ§ÙŠØª ميâ€ÙƒÙ†Ø¯Ø›
9- ارائه دليل Ùˆ برهان] استدلال[ به شكل غير منطقي Ùˆ ناهمساز صورت ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ø¯ Ùˆ هيچ تصوري از استنتاج ØµØ±ÙØ§Ù‹ صوري يا منطقي وجود ندارد. استدلال منطقي بر پايه ÙØ±Ø¶ÙŠØ§ØªÙŠ ÙƒÙ‡ خود شخص تجربه نكرده باشد مردود شناخته Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
10- بسياري از موسسات Ùˆ نهادها هد٠مشخصي ندارند Ùˆ Ùقط بر پايۀ مقام Ùˆ منزلت Ù…ØªÙƒÙŠâ€Ø§Ù†Ø¯ نه قرارداد؛ Ùˆ با ارزشهاي سمبليك Ùˆ اخلاقي اشباع Ø´Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ با كارآيي Ùˆ Ø¨Ø±Ù†Ø§Ù…Ù‡â€Ø±ÙŠØ²ÙŠ Ø¯Ø± ØªÙ‚Ø§Ø¨Ù„â€Ø§Ù†Ø¯Ø› Ùˆ
11- جامعه به كساني كه از هوش Ùˆ ذكاوت عالي برخوردارند Ùˆ علائق Ùكري دارند اجازه Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯ كه در Ù…ØÙ„ÙŠ جمع شوند Ùˆ به Ø¨ØØ« بپردازند.
اختلا٠در ساختار تÙکر وقتی مشهود Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به مقابله Ùˆ مقایسۀ تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر جوامع سنتی یا پیش- صنعتی با تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر جوامع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÛ€ صنعتی بپردازیم.
Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ است Ú©Ù‡ در کشورهایی Ú©Ù‡ زیر Ù†Ùوذ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ انگلوساکسون هستند مسئله ای به نام «ذهنیت» چندان مورد توجه Ùˆ Ø¨ØØ« قرار نمی گیرد. اما در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ùˆ آلمانی مسئلۀ «ذهنیت» موضوع بسیار مهمی است. مثلاً هر کس Ú©Ù‡ آثار Ùیلسو٠آلمانی ویلهلم دیلتای را خوانده باشد Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ همه جا سخن بر سر ذهنیتها Ùˆ جهانی بینی ها است. سیستم ÙلسÙÛŒ هر ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØŒ ذهنیت آن Ùیلسو٠را نشان Ù…ÛŒ دهد.
هرسیستم ÙلسÙÛŒ بیان نظریات شخص Ùیلسو٠است؛ از این رو همۀ سیستم های ÙلسÙÛŒ ØÙ‚یقتی نسبی در بردارند Ùˆ نه مطلق. ذهنیت عصر رنسانس یا ذهنیت انسان رنسانسی موضوعی است Ú©Ù‡ دیلتای بسیار بدان پرداخته است. ذهنیت انسان عصر روشنگری نیز ذهنیتی متمایز از ذهنیت قرون وسطا Ùˆ ØØªÛŒ عصر رنسانس است. ذهنیت ایرانی متمایز از ذهنیت انسان غربی یا ذهنیت هندی Ùˆ چینی است. Ø±ÙØªÙ† در ذهنیت دیگران Ùˆ آن را به نمایش گذاشتن کار مورخان، داستان نویسان Ùˆ نمایشنامه نویسان است.
شکسپیر Ù…ÛŒ توانست به «ذهنیتها»ی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª راه یابد Ùˆ آنها را در نمایشنامه های خود نشان دهد. مثلاً در تراژدی مکبث، «ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒÂ» مکبث را به طور درخشان نشان Ù…ÛŒ دهد. ذهنیت مکبث مانند ذهنیت انسانهای ابتدایی است. او نیز کارهای خود را براساس غیبگویی جادوگران تنظیم Ù…ÛŒ کند Ø§Ø´Ø¨Ø§Ø Ù…Ø±Ø¯Ú¯Ø§Ù† در برابرش ØØ§Ø¶Ø± Ù…ÛŒ شوند Ùˆ آینده را پشگویی Ù…ÛŒ کنند.
نه تنها ذهنیت مکبث، ذهنیتی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ است بلکه تماشاچیان این نمایشنامه نیز باید ذهنیتی Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ داشته باشند تا صØÙ†Ù‡ های نمایش برایشان نامÙهوم Ùˆ غریب نباشد. وقتی لوی – برول Ù…ÛŒ گوید در کنار ذهنیت منطقی – علمی ØŒ Ø°Ù‡Ù†ÛŒØªÙØ¹Ø±Ùانی قرار دارد Ú©Ù‡ دامنه اش بسیار پهناورتر از ذهنیت٠منطقی – علمی است سخنی درست Ù…ÛŒ گوید.
ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ همچنان در کشورهای غربی به ØÛŒØ§Øª خود ادامه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ کلیسا Ùˆ کنیسه نمادهای مشهود آن هستند Ùˆ اخیراً پست مدرنیست ها Ú©Ù‡ بسیاری از اندیشه های لوی – برول را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ به نام خودشان ثبت کرده اند درصدد اØÛŒØ§ÛŒ ذهنیت ابتدایی هستند.
سکات لیتلتون Ú©Ù‡ متخصص آرای دومزیل Ùˆ ØµØ§ØØ¨ ØªØ§Ù„ÛŒÙØ§ØªÛŒ در زمینه اسطوره شناسی تطبیقی است ØŒ در سال 1985 در مقدمه ای Ú©Ù‡ بر کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" (چاپ انتشارات دانشگاه پرینستون آمریکا) نگاشته است Ù…ÛŒ گوید:
«هنگامی Ú©Ù‡ از او دعوت شد تا مقدمه ای بر چاپ تازۀ کتاب لوی – برول بنویسد، ØªØØª تأثیر استادان سابق خود بر این باور بود Ú©Ù‡ لوی – برول برغم آنکه پژوهشگر برجسته ای بوده ØŒ ساخت اندیشه اقوام ابتدایی را درست درک نکرده است Ùˆ نظریات او دیگر وزن Ùˆ اعتباری ندارند. نظر همۀ انسان شناسان Ùˆ مردم شناسان آمریکایی Ùˆ انگلیسی اواخر دهۀ بیست یا سی درباره لوی – برول منÙÛŒ بود Ùˆ او نیز انتظار داشته Ú©Ù‡ پس از بازخوانی کتاب لوی – برول، با پل رادین 1روبرت لووی2 Ùˆ برونیسلا مالینوسکی3Ùˆ دیگر منتقدان لوی – برول در این ارزیابی منÙÛŒ هم آواز شود.
او Ù…ÛŒ Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ¯:
«اما آنچه در دنبال Ù…ÛŒ آید در بیشتر بخشها مطابق آن انتظار نیست. پس از بازخوانی "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" Ùˆ تعداد دیگری از آثار نخستین لوی – برول به این نتیجه رسیدم Ú©Ù‡ کتاب او ارزش چاپ مجدد را دارد Ùˆ ÙˆÛŒ کاملاً شایسته این است Ú©Ù‡ از بوتۀ ÙØ±Ø§Ù…وشی به درآید. به علاوه Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ لوی – برول در کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" Ùˆ در دیگر آثار خود بسیاری از اندیشه هایی را ارائه داده است Ú©Ù‡ Ùقط در این اواخر به وسیلۀ کسانی اظهار شده اند Ú©Ù‡ خود را از Ù„ØØ§Ø¸ علمی مدیون او نمی دانسته اند.
بیشتر این اندیشه ها در بردارندۀ آن چیزی است Ú©Ù‡ به سبب Ùقدان Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ØªØ± Ù…ÛŒ توان آن را "نسبیت شناخت شناسی" نامید. این Ù…Ùهوم به این معنی است Ú©Ù‡ منطقی Ú©Ù‡ ما در توصیÙهای خود از جهان به کار Ù…ÛŒ بریم همگانی Ùˆ جهانی نیست بلکه بیشتر کارکرد شرایط Ù…ØÛŒØ·ÛŒ – تکنولوژیکی ØŒ میراث زبان خاص ما Ùˆ میراث ایدئولوژیکی ماست Ùˆ هیچ منطقی ضرورتاً نسبت به منطق دیگر برتری ندارد.
همچنان Ú©Ù‡ خواهیم دید در اینجا طنزی وجود دارد Ø› زیرا لوی – برول را برای زمانی طولانی به خاطر قوم – Ù…ØÙˆØ±ÛŒ اش مورد انتقاد قرار Ù…ÛŒ دادند. چون ظاهراً بر این عقیده Ù¾Ø§ÙØ´Ø§Ø±ÛŒ Ù…ÛŒ کرده است Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر (یا منطق) غربی ذاتاً بهتر از شیوۀ تÙکری (یا منطقی) است Ú©Ù‡ بر ذهن اقوام ابتدایی Ùˆ عوام ØØ§Ú©Ù… است. با نگاهی به آثار لوی – برول در Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ این انتقاد Ùˆ بسیاری انتقادهای دیگری Ú©Ù‡ از نظریات او شده بی اساس است. در واقع بینشی Ú©Ù‡ بسیاری از انسان شناسان معاصر به کار برده اند (Ùˆ Ùقط بر تعداد Ú©Ù…ÛŒ از آنان Ù…ÛŒ توان برچسب قوم – Ù…ØÙˆØ±ÛŒ زد) با آنچه در سراسر آثار لوی – برول از جمله همین کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" ارائه شده است به طور بارزی شباهت دارد. این ادعا به ویژه زمانی درست است Ú©Ù‡ به مطالعۀ دامنۀ شناخت انسانی Ùˆ گوناگونی آن بپردازیم. من Ùقط پس از آنکه به این شباهت Ù¾ÛŒ بردم نظر خود را نسبت به موقعیت لوی – برول در تاریخ نظریۀ انسان شناختی تغییر دادم.
بنابراین ]برای ÛŒØ§ÙØªÙ† شباهت اندیشۀ لوی – برول با نظریات اخیر[ ضروری است Ú©Ù‡ رشد Ùˆ تØÙˆÙ„ سه شاخۀ ÙØ±Ø¹ÛŒ انسان شناسی :
1 – انسان شناسی Ù…Ø¹Ø±ÙØª شناختی
2 – انسان شناسی ساختاری (شامل «اسطوره شناسی تطبیقی جدید»)
3 – انسان شناسی سمبلیک
را بازبینی کنیم Ùˆ نشان دهیم Ú©Ù‡ تا Ú†Ù‡ اندازه لوی – برول در ارائه چارچوبهای Ù…Ùهومی ای Ú©Ù‡ سه شاخۀ نامبرده متداول کرده اند پیشگام بوده است».
سکات لیتلتون سپس نام لوی – برول را در کنار نخبگان بزرگ قرن بیستم : آلبرت انیشتاین، هایزنبرگ، وایتهد، برتراندراسل ØŒ ارنست کاسیرر، ادموند هوسرل، ÙØ±ÙˆÛŒØ¯ ØŒ ماکس وبر، امیل دورکم، مارسل موس، زیمل، پارتو، سوسور ØŒ پیکاسو، کاÙکا Ùˆ چند تنی دیگر قرار Ù…ÛŒ دهد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید:
«هد٠لوی – برول نخست این بود Ú©Ù‡ «علم اخلاق» را پایه گذاری کند، یعنی قواعدی را کش٠نماید Ú©Ù‡ زیرساخت موازین اخلاقی در همۀ نقاط جهان باشند. اما به زودی Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ موازین اخلاقی نسبت به Ø³Ø·Ø Ù¾ÛŒÚ†ÛŒØ¯Ú¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ Ùˆ همین نتیجه گیری او را به مطالعۀ انسان شناسی Ùˆ ارائه نسبیت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ رهنمون شد. اما نظریات لوی – برول مغایر با سنت انسان شناسی انگلیسی است. سنت مذکور متأثیر از نظریۀ تکامل Ùˆ بر سه ÙØ±Ø¶ استوار است:
1 – اندیشۀ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª
2 – داشتن ایمانی تزلزل ناپذیر به کارایی روش تطبیقی
3 – اصل یگانگی عقلی انسان به این معنی Ú©Ù‡ ÙØ±Ø§Ú¯Ø±Ø¯Ù‡Ø§ÛŒ اساسی تÙکر انسان همه جا یکسانند Ùˆ اگر هر جامعه ای را به ØØ§Ù„ خود بگذارند به طور مستقل از همان مراØÙ„ عقلانی گذر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ جوامع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر قبلاً از آنها گذر کرده اند.
ÙØ±Ø¶ آخری بیش از دو ÙØ±Ø¶ دیگر مایۀ دردسر لوی – برول شد. زیرا هر Ú†Ù‡ او الگوهای منطقی را Ú©Ù‡ در موازین اخلاقی جوامع ابتدایی متجلی اند عمیق تر بررسی Ù…ÛŒ کرد ÙØ±Ø¶ آخری (یا تکامل خطی مستقیم) در نظرش بی اعتبارتر Ù…ÛŒ شد».
سکات لیتلتون می نویسد:
«در اینجا لازم است دقیقاً معنایی را Ú©Ù‡ لوی – برول از منطق در نظر دارد روشن کنیم. در آثار او «منطق» به معنای منطق صوری (Ú©Ù‡ در ریاضیات Ùˆ در اثبات قضایای هندسی به کار Ù…ÛŒ رود) نیست. پیامد نظریۀ او ضرورتاً این نیست Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر انسان ]Ø¨Ø±ØØ³Ø¨ تعلقش به جوامع مختلÙ[ در رویارویی با مسائل روزمره ای Ú©Ù‡ به بقای او مربوط Ù…ÛŒ شوند ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ اساسی پیدا Ù…ÛŒ کند. در واقع همچنان Ú©Ù‡ خود لوی - برول Ù…ÛŒ گوید چنین نتیجه گیری ای Â«ÙØ±Ø§Ø±Ùتن بیش از اندازه » ]از واقعیات ارائه شده[ است. به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ منظور او از «منطق» بیشتر قواعد صوری٠تÙکر استدلالی باشد Ú©Ù‡ منطق دانان غربی Ù…ÛŒ پندارند همگانی Ùˆ جهانی اند. مهمترین این قواعد «قاعده امتناع تناقض» است Ú©Ù‡ بیان Ù…ÛŒ کند یک شئ نمی تواند همزمان در دو مکان باشد. اما به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «بازنمایی های جمعی» اقوام ابتدایی این قاعده را با بی اعتنایی نقض کند. در ØÙ‚یقت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ خصلت الگوهای اندیشه ای Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ بعداً آن را «ذهنیت ابتدایی» نامید کاملاً ÙØ§Ù‚د چنین قواعد منطقی (از جمله قاعده امتناع تناقض) باشند.
این الگوها بیشتر مطابق مدلی هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آن را «پیش – منطقی» توصی٠کرد. در این مدل اندیشه آن قواعدی Ú©Ù‡ ]رعایتشان در تÙکر استدلالی[ از زمان ارسطو ضروری بوده اند کاربردی ندارند. آنچه نظر لوی – برول را جلب Ù…ÛŒ کرد ØªÙØ§ÙˆØª واضØÛŒ است Ú©Ù‡ میان تÙکر استدلالی Ùˆ ساخت ذهن اقوام ابتدایی وجود دارد. ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد اصل یگانگی عقلی بشر را نقض کند ØŒ اصلی Ú©Ù‡ نظریۀ تکامل خطی٠مستقیم به آن اعتقاد داشت».
سکات لیتلتون نظر خود را جمع بندی می کند و می گوید:
«لوی- برول پیشاهنگ بزرگی است Ú©Ù‡ شایسته این است Ú©Ù‡ نام او در کنار Ùˆ همتراز با ÙØ±ÛŒØ²Ø±ØŒ دورکم Ùˆ ماکس وبر Ùˆ دیگر نخبگانی قرار گیرد Ú©Ù‡ در آن پانزده سال به یادماندنی میان سالهای 1915 – 1900 پایه های علم مدرن اجتماع را گذاشتند.
در عین ØØ§Ù„ این نتیجه گیری اساسی مول٠کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" ØŒ Ú©Ù‡ لااقل دو شیوۀ تÙکر متقابل یا دو «منطق» وجود دارند Ú©Ù‡ اگر همۀ شرایط دیگر مشابه باشند یکی از آنها را در جوامع ابتدایی Ù…ÛŒ یابیم Ùˆ دیگری را در جوامع غربی ØŒ لااقل به نظر من مسئله ساز است Ùˆ باید روزی در مقابل ÛŒØ§ÙØªÙ‡ های عظیم ]انسان شناختی[ Ú©Ù‡ از سال 1910 به این سو گردآوری شده اند مورد آزمون قرار گیرد.
چنانچه به راستی از بوته چنین آزمونی موÙÙ‚ بیرون آید شاید بر نهاد (تز) اساسی او برای Ùهم عمیق تر اینکه انسانها، Ú†Ù‡ ابتدایی Ú†Ù‡ غیرابتدایی، چگونه Ù…ÛŒ اندیشند شالوده ای ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کند Ùˆ بیش از همه به همین دلیل من خواندن کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" را به همه دانش پژوهان جدی رشته های مختل٠انسان شناسی توصیه Ù…ÛŒ کنم».4
نگارنده نیز به همین دلیل کتاب مذکور را به ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ ترجمه کرده است تا خواننده ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ زبان نیز دریابد Ú©Ù‡ «انسانها ØŒ Ú†Ù‡ ابتدایی ØŒ Ú†Ù‡ غیرابتدایی، چگونه Ù…ÛŒ اندیشند».
لوی – برول اعتقاد ندارد Ú©Ù‡ ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش منطقی بر اثر تکامل یا تØÙˆÙ„ اجتماعی به ذهنیت علمی Ùˆ منطقی تبدیل Ù…ÛŒ شود. ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش منطقی در روند تØÙˆÙ„ Ùˆ تکامل قرار نمی گیرد. این نوع ذهنیت را Ù…ÛŒ توان آن چیزی دانست Ú©Ù‡ دکارت مدعی بود به قدمت نوع بشر است نه خرد منطقی – ریاضی را . ذهنیت منطقی – ریاضی در روند تغییر قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ روز به روز پیچیده تر Ùˆ دقیقتر Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª Ùˆ ترقی جوامع غربی Ù…ØØµÙˆÙ„ همین عقلانیت است. Ùقط ذهنیت منطقی – ریاضی یا خرد ریاضی را Ù…ÛŒ توان در سراسر جهان یکی دانست Ùˆ یگانگی آن را اصل موضوعه کرد. اما ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش- منطقی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دیگر ÙØ±Ù‚ Ù…ÛŒ کند، گرچه شاید منطق ویژۀ آن تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ جهان شمول باشد ØŒ اما تنوع Ùˆ گوناگونی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ بیشتر Ù…ØØµÙˆÙ„ همین ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ Ùˆ پیش- منطقی است تا ذهنیت منطقی – ریاضی. شاید بتوان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ ذهنیت Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ ذهنیت پایه ای Ùˆ ذهنیت ÙØ·Ø±ÛŒ بشر است در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ ذهنیت منطقی – علمی ابداعی Ùˆ اکتسابی است.
تØÙ‚يقات الكساندر لوريا، Ø±ÙˆØ§Ù†â€Ø´Ù†Ø§Ø³ Ùˆ Ø§Ù†Ø³Ø§Ù†â€Ø´Ù†Ø§Ø³ روسي، نيز نظريۀ لوي – برول را درخصوص«ذهنيت پيش- منطقي»تاييد ميâ€ÙƒÙ†Ø¯. لوريا از كشاورز Ø¨ÙŠâ€Ø³ÙˆØ§Ø¯ سي Ùˆ Ù‡ÙØª Ø³Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙƒÙ‡ در يكي از روستاهاي شهر كاشغر در ازبكستان زندگي ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù‡ است ميâ€Ù¾Ø±Ø³Ø¯:
«در قطب شمال كه سراسر سال پوشيده از بر٠است، همه خرسها سÙيدند(كبري)Ø› نوايا سمليا در قطب شمال است Ùˆ آنجا نيز سراسر سال پوشيده از بر٠است(صغري)Ø› خرسهاي آن جاكه Ú†Ù‡ رنگي دارند؟سوال : كبري Ùˆ صغري تكرار Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆØ¯:
پاسخ : Ù†Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ù…Ø› من Ùقط خرس سياه Ø¯ÙŠØ¯Ù‡â€Ø§Ù… نه رنگ ديگري، هر Ù…Ù†Ø·Ù‚Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø¬Ø§Ù†ÙˆØ±Ø§Ù† خاص خود را دارد، اگر سÙيداست، همه سÙيد خواهند بود؛ واگر زرد باشد، همه زرد خواهند بود.
سوال:اما در نوايا سمليا خرسها چه رنگي دارند؟
پاسخ: ما Ùقط دربارۀ آنچه Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… سخن ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙŠÙ… نه دربارۀ آنچه Ù†Ø¯ÙŠØ¯Ù‡â€Ø§ÙŠÙ….
سوال: اما كلمات من ØªÙ„ÙˆÙŠØØ§Ù‹ Ú†Ù‡ چيزي را بيان ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ØŸ
پاسخ: خوب،كلمات تو مانند اين است : تزار ما مانند تزار تو نيست Ùˆ تزار تو مانند تزار ما نيست! به سوال تو Ùقط كسي Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ پاسخ دهد كه خود در آنجا بوده است. اگر شخص خوددر آنجا نبوده بر اساس مطلب تو Ù†Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ چيزي بگويد».5
Ù…ÙŠâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه كشاورز ازبك از استنتاج سادۀ منطقي عاجز است. Ùˆ اگر به ياد آوريم كه زيج الغ بيگ در ازبكستان تنظيم Ùˆ تالي٠شده Ùˆ زماني تÙكر علمي در آنجا رواج داشته است، بيشتر به اهميت نظريۀ لوي- برول ÙˆØ§Ù‚Ù Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆÙŠÙ….
