نقدی بر مجموعه شعر سی Ùˆ سه شعر عاشقانه /ÙˆØÛŒØ¯ ضیائی
ثریا کهریزی
نقدی بر مجموعه شعر سی Ùˆ سه شعر عاشقانه /ÙˆØÛŒØ¯ ضیائی
نشر الکترونیکی مانیها 2003
جنبه ای Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شود بر پایه ÛŒ آن شعر ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی را بر رسی کرد گرایش این شاعر به «طنزگروتسکی » ست . او برای اجرای این شاخصه به Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ÛŒ Ú©Ù„ÛŒ چون عشق ØŒ مرگ ØŒ ومذهب تکیه کرده واین Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را- Ú©Ù‡ به Ø´Ú©Ù„ تاریخمند همواره در بستره ÛŒ ØÛŒØ§Øª شعری اند - به Ø´Ú©Ù„ ÙØ±Ø¯ÛŒØª مدارانه Ùˆ شخصی شده اي درمØÙŠØ· زیست ذوق شخصی به اجرا در Ù…ÛŒ آورد Ùˆ به قول Ø´Ùيعي كدكني نوعی « رستا خیزی » به این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… جزئي شده Ùˆ شخصی شده Ù…ÛŒ بخشد :
( 1)
« هر دو سال هاست مرده ایم / اما نه در من»
برداشت 1- در من کسی نمرده است ،هر Ú†Ù‡ هست ØÙŠØ§Øª است ØŒ رستا خیزی Ùˆ تناسخ است .
برداشت 2- اگر قرار است کسی در من بمیرد این مرگ به منزله ÛŒ نابودی نیست ØŒ از خود بی خود شدن Ùˆ غرق شدن در Ù…Ùهوم زيست است .
برداشت 3- دراين مرگ پذیری نوعی شالوده Ø´Ú©Ù†ÛŒ Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیردبه اين صورت كه قرارداد تازه اي بين «آگاه » و« پيش آگاه » صورت مي پذيرد Ùˆ در اين قرارداد جديد گاهي اين دو مكانيسم ( آگاه Ùˆ پيش آگاه ) در هم آميخته Ùˆ ماهيتي نو شكل مي دهند ØŒ مانند آداب سما كه دراويش به واسطه ÙŠ نوعي Ø±ÙØªØ§Ø± به عنوان « ذكر » به اين مرØÙ„Ù‡ از ØÙŠØ§Øª مي رسند كه درعين ØØ§Ù„ كه به هستي پيرامون غلبه دارند در نوعي ازپيش آگاهي هم سير مي كنند این شیوه ÙŠ برخورد با معنا ها Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØŒ بستر قراد داد هایی هستند Ú©Ù‡ در نظام Ùکری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ زیست شعر، مبین تÙکرا ت نو اندیشانه اند . تÙکری Ú©Ù‡ هر Ù„ØØ¸Ù‡ امکان درهم ریزی سیستم نظام قرارداد های سنگ شده در آن وجود دارد .
طبیعتن کار شاعرهم جز این نمی تواند باشد در غیر این صورت شاهد این همه تنوع Ùˆ تکثر در شعر نبودیم ØŒ- ÙÙ„Ú© را سق٠بشکاÙیم Ùˆ طرØÛŒ نو در اندازیم - .
( 2 )
لبی لیز کن تا زانو .
در مشاهده ÛŒ اولیه ÛŒ این سطر با یک تخیل تصویری مواجه Ù…ÛŒ شویم ØŒ آرکی تایپ ها Ù…Ùهومی به عنوان «اروتیک » را انتقال داده اند . اما با Ú©Ù…ÛŒ تعمق این برداشت اولیه کنار Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ با عا مل دیگری چون « گروتسک زباني» برمی خوریم . ساده ترین راه برای ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùˆ القای اين Ú¯ÙØªÙ‡ آن است Ú©Ù‡ این سطر« لبی لیز Ú©Ù† تا زانو» را در معرض یک کاریکاتوریست گذاشته Ùˆ از او بخواهیم آن را ترسیم کند طبیعی ست Ú©Ù‡ ترسیم کننده تصویر لبی را خواهد کشید Ú©Ù‡ تا زانويي را بلعیده Ùˆ در ØØ§Ù„ لیس زدن است . به سادگی درک Ùˆ ترسیم اعمال جنسی به شكل گروتسكي آن Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ Ù…ÛŒ گردد اما آیا تا زانو لیز کردن لب ،باورگرایش به غریزه ÛŒ جنسی را بر جسته نکرده واين Ù…Ùهوم را به دگر ديسي نويني نرسانده است ØŸ . آیا این الگو های Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ جنسی ( Ø´Ú©Ù„ گروتسكي اعمال جنسی ) را در این مثال صرÙÙ† یک یا چند تصویر تخیلی Ù…ÛŒ پنداریم ØŸ قطعن نه ! همان گونه Ú©Ù‡ اشاره شد به نوعی تخیل زباني از طریق گروتسک معنا یی پر داخته شده Ùˆ با تکیه بر مكانيسم« سوبژكتيو دروني» این سطر از تخیل ذهنی به تخیل زبانی منتقل Ùˆ عيني شده است . اگر دقت کرده باشیم عوامل سازنده ÛŒ این برش از شعر،عواملی هستند Ú©Ù‡ غیر از عناصر مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ رایج در مخیله اند . یعنی بيشترتکيه برعواملی ست چون «اغراق »، « توهم » Ùˆ نوعی Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ روانی از « کاریکلماتور» ها . اغراق Ùˆ توهم نقشي ÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡ در ايجادآنچه كه تخیل زبان نام نهاده ایم دارند . در این سطر با اغراق در تصوير Ùˆ معنا روبروییم یعنی توده ÛŒ معنایی لبی لیز Ú©Ù† تا زانو را هیچ گاه نمی توان درروند طبيعي تخیل ذهن تعری٠داد. اما به وسیله ÛŒ متخیل شدن زبان به Ø±Ø§ØØªÛŒ انتقال Ùˆ درک Ù…ÛŒ شود . به خوبی مشاهده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ این توهم تصویری چگونه کاراکتر های سازنده ÛŒ تخیل زبان را به صورت دلقک های گروتسکی به شکلیت در زبان Ù…ÛŒ رساند وآن ها را به عنوان کاریکلماتور ها ÛŒ نظام ÛŒØ§ÙØªÙ‡ «ونقش پذير»معرÙÛŒ Ù…ÛŒ کند . یعنی با تشکیل شبکه ای ازساز وکار ها سعی درخلاقه کردن قشرها ÙŠ معنايي Ùˆ تبديل آن ها به برش های « معنی دار» زبانی کرده وبه وسيله ÙŠ خلاقيت درطنز،انتقال آن را به زبان سهل ترساخته است . بارها Ú¯ÙØªÙ‡ ام Ùˆ بار دیگر Ù…ÛŒ گویم Ú©Ù‡ باید در هر آنچه نقد ادبی Ù…ÛŒ دانیم تØÙˆÙ„ÛŒ عظیم روی دهد Ùˆ قرائتی دیگر از نقد ادبی بداریم چرا Ú©Ù‡ تمام شاخصه ها Ùˆ معیار های سنجش در نقد Ùˆ زيبايي شناسي تغییر کرده Ùˆ شعر این نسل توقع معرÙÛŒ ØÙ‚یقی خود را دارد نه آنچه Ú©Ù‡ اکنون در نقد واقع است Ùˆ مرسوم ویا از ممالک دیگر به شعر اکنون ايران اتج Ù…ÛŒ شود .
( 3 )
اگر عامل اغراق در موسیقی این سطر به Ø´Ú©Ù„ سیستما تیک ÙˆÙ‡Ø¯ÙØ¯Ø§Ø± با دیگر جنبه ها - مانند جنبه های معنا یی Ùˆ زبانی - با ØØ±Ú©ØªÛŒ چند جانبه Ø·ÛŒ طریق نمی نمود Ùˆ به « پو یایی» در بطن این سطرنمی رسید هیچ گاه نمی توانست قابلیت این خوانش را داشته باشد .
بیاییم موسیقی این سطر را به وسیله ی یک ساز تعری٠کنیم :
« لبي ليزكن تا زانو»
اگربخواهيم آهنگ اين سطر را با نت ها ÙŠ Ù‡ÙØª گانه در موسيقي مقايسه كنيم بايداز طريق مصوت Ùˆ صامت ها وارد شده Ùˆ مثالمان را اين گونه بياوريم :
دو(c) . ر(d) . مي (e) . ÙØ§ ( f) . سل (g) . لا (a) . سي (b) همان گونه كه مشاهده مي شود كلمات« لبي » و«زانو» مطابق است با آخرين نت كشيده يعني سي ،و كلمه ÛŒ «كن » با «سي ديز» يعني ØØ§Ù„تي كه به آستانه ÙŠ مطلق نت مي رسد همخواني وتطبيق دارد. نيز كلمات « ليز» و« تا» Ø¯Ø±ØØ§Ù„ت «كرن » قرار مي گيردو ازاين طريق ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ÙŠ «بمل (بالاترين ØØ¯ نت تا نت اصلي ) » شكل مي گيرد.
به اين ترتيب تنظيم آهنگ واژگاني شكل Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ وايجاد آهنگ (موسيقي ) خواهنده وهنجارشده است .Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª كه این سطر دارای دو جنبه اصلی « ÙØ§Ù„Ø´ » Ùˆ « کرن » است Ú©Ù‡ به واسطه ÛŒ دو پرده ÛŒ کامل Ùˆ یک نیم پرده ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±ÙˆØ¯ اصواتش توازن ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ زیبایی موسیقیایی القا نموده است. اگر این سطر صرÙÙ† دارای اصوات نزولی یا بالعکس بود بی Ø´Ú© ایجاد اجرای واژ گان آهنگین نمی كرد .يعني اگر چنانچه ØØ§Ù„ت ÙØ§Ù„Ø´ ( ازنت خارج ) كلمات اين سطر از طريق ذوق وآگاهي شاعرانه با ØØ§Ù„ت هاي آهنگين كلمات همزيستي پيدا نمي كرد Ùˆ به قول معرو٠هارمونيك نمی شد طبيعتن نمي توانست ايجاد لذت موسيقيايي بكند .
هرخواننده اي درسيستم مغزش دستگاه تيونری ( دستگاهي كه به وسيله ÙŠ آن ÙØ§Ù„Ø´ وكرن مشخص مي شود ) دارد Ùˆ به طورغريزي موسيقي ناهنجار شعرراپس زده Ùˆ يا از موسيقي بهنجارو سالم آن لذت مي برد. صد البته چگونگی پردازش Ùˆ تنظیم این اصوات درموسیقی شعر سرنوشت سازاست واجراي هارمونيك واژگان عامل مهمي دررابطه با ايجاد موسيقي شعر است .
لبی لیز کن تا زانو
بخش 1- « ل » = دایره ، « ب » = ساکن ، « ز» = دایره .
بخش 2 - « تا = اÙÙ‚ÛŒ ØŒ « زا » = خطی ØŒ « نو » = دایره .
مشاهده مي شودکه بخش یک ØŒ پیرو« اصل دایره ÛŒ هار مونیک » Ùˆ بخش دوم مربوط به اصل اجرای « خطی هار مونیک »است.اما بخش سومی هم « به صورت مخÙÙŠ » در کار است Ùˆ آن ØŒ بخش«خلع »است Ú©Ù‡ پیرو اصل « خنثی هار مونیک » است در واقع بایداین اصل را به عنوان ارتباط دهنده كه درساز،آن را به عنوان « نيم پرده » مي شناسند نام نهاد.
نكته اي كه دردرجه ÙŠ بالايي از اهميت قرار مي گيرد آن است كه در اين سطر، اصل مخÙÙŠ خلع ( نيم پرده – اصل خنثي ) اغراق ÙŠØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ ايجاد موسيقي ذوق امروزي ( عاطÙÙ‡ Ø´ÙŠÙØªÚ¯ÙŠ Ø§ØµÙˆØ§Øª ) كرده است .
همان گونه كه در يك ساز به وسيله دستگاه تيونر مي توان كوچك ترين ناهنجاري ها Ùˆ از نت خارج شدن ها را Ú¯Ø±ÙØª در شعر نيز به Ø±Ø§ØØªÛŒ به وسیله « اصل اصوات » ويا از طريق ذوق ذهني ( تيونر ذهني )Ù…ÛŒ توان صدا هارا تنظیم کرد Ùˆ به وسیله ÛŒ « مکانیسم صداشناسي » ØŒ به اجرای موسیقی در شعر پر داخت ویا طلب موسیقی ( خواهنده ) کرد .
موسیقی خواهنده یعنی تنظیم ارتعاشات صوتی Ú©Ù‡ به Ø±ÙØªØ§Ø± پذیرنده در نظم هارمونیک به سمع برسد . اما در مقابل موسیقی نا خواسته آن است Ú©Ù‡ اصوات به Ø´Ú©Ù„ ارتعاشات سیکوتیکی Ùˆ نا هنجاربا هم ترکیب شده Ùˆ ایجاد Ø¯ÙØ¹ درسمع مي كند . مثلن صدای ساز تنبور یا هر سازدیگری Ú©Ù‡ درآن ارتعاشات صوتی به وسیله ÛŒ پرده ها Ùˆ نیم پرده ها به صورت الگوی Ø±ÙØªØ§Ø± موسیقیایی بهنجاردرمی آیند Ùˆ در مقابل موسیقی ناخواسته به Ø´Ú©Ù„ صدا های گوش خراش ( ساز كوك نشده ) ويا مانند صدای ماشین ها Ùˆ صنایع كه بدون رعایت اصل نظم هارمونیک بروز پیدا کرده ØŒ تØÙ…یل Ø¨Ø±Ø§ØØ³Ø§Ø³ وروان مي گردد Ùˆ ایجاد ØØ³ نا خوشا یند Ù…ÛŒ کند . متا Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ در اکثر شعر های اکنون به دلیل آشنا نبودن این نسل از اصل اصوات( موسیقی شعر) این آلودگی های صوتی همواره در شعر اکنون دیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ گاهی آدم را از خواندن شعر منصر٠می کند .
در علم صدا شناسی دسي بل آلودگی صوتی 70 - 120 است به عبارتی اگر درهر شعری بیشتر از 40-30 دسی بل صوت ایجاد گردد آلودگی موسیقیایی شعر Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود . Ú©Ù‡ بدبختانه در اکثر شعر ها ÛŒ این دوره این تنظیم رخ نمی دهد Ùˆ بسیاری ازاشعار ،این آلودگی را به وسیله Ù„ØÙ† ها ØŒ ØŒ صدا ها Ùˆ آهنگ واژگانی انتقال Ù…ÛŒ دهند . اگر به آنا تومی مان Ú©Ù‡ در با لا به وسیله ÛŒ تقسیم اصل صوت ØªØ´Ø±ÛŒØ Ø´Ø¯ تکیه کنیم وبه سه بخش تشریØÛŒ سطر استدلال کنیم Ù…ÛŒ توان رعایت اصل Ùواصل صوتی در این سطررا انگشت گذاشته Ùˆ این سطر را به عنوان ذوق استاندارد موسیقیایی معرÙÛŒ کرد.
لبی لیز کن تا زانو
در روان شناسی کلمات، Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ø§Ø²Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§ØªÛŒ چون لیز خورن ØŒ تاب خوردن وغیره نشانگرالقاء ØØ³ اروتیک است . زانو هم قسمتی از بدن یا به عبارتی یکی از قسمت های مهم بدن در پزشکی Ùˆ ØØªØ§ درذهن ادبيات عامه است ،درمثل مي گویند : تا زانو توی قرضم یا تا زانو توی Ú¯Ù„ گیرکرده Ùˆ یا در پزشکی با ضربه زدن به تشتك زانو واکنش Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ – روانی بیمار را مشاهده Ù…ÛŒ کنند به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ Ù…ÙØµÙ„ÛŒ ØÛŒØ§ØªÛŒ ست Ùˆ همیشه بار معنایی داشته است مثل سر بگذارروی زانویم Ùˆ ... اما سواي اين ها قابليت Ùˆ بارديگري كه توسط اين شاعربه اين Ù…ÙØµÙ„ ( Ù…Ùهوم )مي Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ¯ تزريق گروتسك است كه در ØØ§Ùظه ÙŠ ژنتيك ادبيات ØŒ لااقل تا جايي كه اينجانب آگاه باشم وجود نداشته است .
( 4 )
( گروتسک )
گروتسک واکنشی بود Ú©Ù‡ در قبا Ù„ طنز سیاه یا طنز خشک ظهور کرد این پدیده به ندرت در متن های این دوره دیده Ù…ÛŒ شود تا جایی Ú©Ù‡ آگاه باشم گروتسک را جزدر شعر کورش کرم پور، مهر داد ÙÙ„Ø§Ø Ùˆ یکی دو Ù†ÙØ± دیگرندیده ام اما زمانی كه به شعر ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی دقت کردم به این امید رسیدم Ú©Ù‡ این شاعر جوان، دارای پتانسیل بهره گیری بشتر ازگروتسك در شعرش Ù…ÛŒ تواند باشد .
یقینن انتظار داشتم Ú©Ù‡ ØØ¯ اقل به دلیل شرا یط ويژه ÛŒ این دو دهه بیشتر Ø´Ú©Ù„ Ùˆ شما یل گرو تسک را در شعر نظاره کنیم اما Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ از سوی شاعران نسبت به Ù…Ùهوم اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‡Ù… دچار کج Ùهمی شدیم یا شدند واین پدیده مانند دیگر جریانات به هرز Ø±ÙØª. گروتسک یعنی طنزی Ú©Ù‡ در لوای تلخی لبخندی متÙکرانه را برلبان جاری کند یعنی عاملی Ú©Ù‡ تکیه اش بر لودگی ØŒ سیاست ØŒ وغیره نباشد Ùˆ بیشتر به نوعی « گريز ذهنی » ازطنزرايج و« كثي٠مØÙˆØ±ÙŠ Â» تکیه کند. اگر تاریخ طنزرا مد نطرداشته باشیم Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ طنز به خاطر نوعی رندی در سیاست پدید آمده است یعنی همیشه طنزآن جا هایی Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ آزادی بیان نقد وجود نداشته باشد.در کنار طنز اول پارودی Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ بعد مضØÚ©Ù‡ Ùˆ دیگرجنبه های طنز Ú©Ù‡ هیچ کدام نتوانستندجواب Ú¯ÙˆÛŒ Ù…Ùهوم واقعی طنز گردند . بعد از ظهور این پدیده ( گروتسك ) Ú©Ù‡ نیاز زبانی هم بود به Ø´Ú©Ù„ÛŒ کلیت طنز به صورت شناخت گرایانه ای به موقعیت گشتالتی الآنه ÛŒ خود رسید.
گرو تسک Ù…ÛŒ تواند همزمان سررا بالای دار ببرد Ùˆ درعین ØØ§Ù„ جنبه های گریز Ø´ هم باور نکردنی است چرا Ú©Ù‡ این پدیده بیشتر در زبان Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ یعنی Ù…ØÙŠØ· زيست اش در زبان است Ùˆ خوشبختا نه زبان هم اين قابليت را دارد Ú©Ù‡ سريعن جلد عوض کند ووکیل Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خوبی برای خود باشد. در معنا اين جلد عوض کردن زمان خيلی بيشتری را تصر٠می کند وانعطا٠و پردازش آن دشوار تر است اما به خاطر زنده Ùˆ زايا بودن ØŒ زبان هميشه در ØØ§Ù„ پويايی Ùˆ صيقل خودن است Ùˆ به همین دلیل هم هرروزه شاهد نظریات نوین زبانشناسان هستیم . جنبه ها وگریز های گروتسک جادویی ست تاجایی Ú©Ù‡ اکثر وکلای برجسته ودرجه یک ازاین راه برای برنده شدن درپرونده هاشان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنند .مثا Ù„ :
در اصل پانزده قانون اساسی به روشنی آمده است Ú©Ù‡ تدریس زبان های کردی Ùˆ ترکی آزاد است اما زمانی Ú©Ù‡ این اصل « وانمود » شد ... لطÙÙ† به كلمه ÙŠ « وانمود» توجه شود Ù…ÛŒ توان ØØ¯ اقل چند اتهام بر نویسنده ÙŠ اين برش از متن وارد كرد Ùˆ همزمان به Ø±Ø§ØØªÛŒ متهم را از اتهامات تبرئه کرد Ùˆ همان طور كه در مثال آمد ØŒ گروتسك در كلمه ÙŠ وانمود تجلي ÙŠØ§ÙØªÙ‡ تا منظور نويسنده را القا كرده باشد .
( 5 )
لبی لیز کن تا زانو
ØÙ…له ای جدی به آداب جنسی، انزجار از Ø§Ø²Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… کلیشه شده ÙŠ پیرامون ØŒ ØÙ…له به هنجار ها ØŒ مثل رعایت ظری٠کاری دراین آداب . یا با لعکس ØŒ القای نهایت گرایش Ùˆ میل ( Ø´Ú©Ù„ غریزی میل بشری ) توهم Ùˆ بلا تکلیÙÛŒ در صلاØÛŒØª امریا عدم صلاØÙŠØª ويا هیچ کدام ØŒ نوعی رهایی از بند قرار داد ها را اين شاعر Ù…ÛŒ خواسته به اجرا در بیاورد . موقعيتی Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی در این سطر ایجاد کرده یک موقعیت پارادوکسیکال است . نمی توان تصمیم Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ او Ù…ÛŒ خواهد این نوع Ø±ÙØªØ§Ø± را پیشنهاد کند یا منع Ø› نباید هم به قضاوتمان برساند چیزی Ú©Ù‡ مهم است آن Ø¢ ست Ú©Ù‡ طنزی گروتسکی در قالب زبان رخ داده Ùˆ همین کاÙÛŒ Ù…ÛŒ تواند باشد .
نقدی بر مجموعه شعر سی Ùˆ سه شعر عاشقانه /ÙˆØÛŒØ¯ ضیائی
نشر الکترونیکی مانیها 2003
جنبه ای Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شود بر پایه ÛŒ آن شعر ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی را بر رسی کرد گرایش این شاعر به «طنزگروتسکی » ست . او برای اجرای این شاخصه به Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ÛŒ Ú©Ù„ÛŒ چون عشق ØŒ مرگ ØŒ ومذهب تکیه کرده واین Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… را- Ú©Ù‡ به Ø´Ú©Ù„ تاریخمند همواره در بستره ÛŒ ØÛŒØ§Øª شعری اند - به Ø´Ú©Ù„ ÙØ±Ø¯ÛŒØª مدارانه Ùˆ شخصی شده اي درمØÙŠØ· زیست ذوق شخصی به اجرا در Ù…ÛŒ آورد Ùˆ به قول Ø´Ùيعي كدكني نوعی « رستا خیزی » به این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… جزئي شده Ùˆ شخصی شده Ù…ÛŒ بخشد :
( 1)
« هر دو سال هاست مرده ایم / اما نه در من»
برداشت 1- در من کسی نمرده است ،هر Ú†Ù‡ هست ØÙŠØ§Øª است ØŒ رستا خیزی Ùˆ تناسخ است .
برداشت 2- اگر قرار است کسی در من بمیرد این مرگ به منزله ÛŒ نابودی نیست ØŒ از خود بی خود شدن Ùˆ غرق شدن در Ù…Ùهوم زيست است .
برداشت 3- دراين مرگ پذیری نوعی شالوده Ø´Ú©Ù†ÛŒ Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیردبه اين صورت كه قرارداد تازه اي بين «آگاه » و« پيش آگاه » صورت مي پذيرد Ùˆ در اين قرارداد جديد گاهي اين دو مكانيسم ( آگاه Ùˆ پيش آگاه ) در هم آميخته Ùˆ ماهيتي نو شكل مي دهند ØŒ مانند آداب سما كه دراويش به واسطه ÙŠ نوعي Ø±ÙØªØ§Ø± به عنوان « ذكر » به اين مرØÙ„Ù‡ از ØÙŠØ§Øª مي رسند كه درعين ØØ§Ù„ كه به هستي پيرامون غلبه دارند در نوعي ازپيش آگاهي هم سير مي كنند این شیوه ÙŠ برخورد با معنا ها Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØŒ بستر قراد داد هایی هستند Ú©Ù‡ در نظام Ùکری Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ زیست شعر، مبین تÙکرا ت نو اندیشانه اند . تÙکری Ú©Ù‡ هر Ù„ØØ¸Ù‡ امکان درهم ریزی سیستم نظام قرارداد های سنگ شده در آن وجود دارد .
طبیعتن کار شاعرهم جز این نمی تواند باشد در غیر این صورت شاهد این همه تنوع Ùˆ تکثر در شعر نبودیم ØŒ- ÙÙ„Ú© را سق٠بشکاÙیم Ùˆ طرØÛŒ نو در اندازیم - .
( 2 )
لبی لیز کن تا زانو .
در مشاهده ÛŒ اولیه ÛŒ این سطر با یک تخیل تصویری مواجه Ù…ÛŒ شویم ØŒ آرکی تایپ ها Ù…Ùهومی به عنوان «اروتیک » را انتقال داده اند . اما با Ú©Ù…ÛŒ تعمق این برداشت اولیه کنار Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ با عا مل دیگری چون « گروتسک زباني» برمی خوریم . ساده ترین راه برای ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùˆ القای اين Ú¯ÙØªÙ‡ آن است Ú©Ù‡ این سطر« لبی لیز Ú©Ù† تا زانو» را در معرض یک کاریکاتوریست گذاشته Ùˆ از او بخواهیم آن را ترسیم کند طبیعی ست Ú©Ù‡ ترسیم کننده تصویر لبی را خواهد کشید Ú©Ù‡ تا زانويي را بلعیده Ùˆ در ØØ§Ù„ لیس زدن است . به سادگی درک Ùˆ ترسیم اعمال جنسی به شكل گروتسكي آن Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ Ù…ÛŒ گردد اما آیا تا زانو لیز کردن لب ،باورگرایش به غریزه ÛŒ جنسی را بر جسته نکرده واين Ù…Ùهوم را به دگر ديسي نويني نرسانده است ØŸ . آیا این الگو های Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ جنسی ( Ø´Ú©Ù„ گروتسكي اعمال جنسی ) را در این مثال صرÙÙ† یک یا چند تصویر تخیلی Ù…ÛŒ پنداریم ØŸ قطعن نه ! همان گونه Ú©Ù‡ اشاره شد به نوعی تخیل زباني از طریق گروتسک معنا یی پر داخته شده Ùˆ با تکیه بر مكانيسم« سوبژكتيو دروني» این سطر از تخیل ذهنی به تخیل زبانی منتقل Ùˆ عيني شده است . اگر دقت کرده باشیم عوامل سازنده ÛŒ این برش از شعر،عواملی هستند Ú©Ù‡ غیر از عناصر مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ رایج در مخیله اند . یعنی بيشترتکيه برعواملی ست چون «اغراق »، « توهم » Ùˆ نوعی Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ روانی از « کاریکلماتور» ها . اغراق Ùˆ توهم نقشي ÙØ²Ø§ÛŒÙ†Ø¯Ù‡ در ايجادآنچه كه تخیل زبان نام نهاده ایم دارند . در این سطر با اغراق در تصوير Ùˆ معنا روبروییم یعنی توده ÛŒ معنایی لبی لیز Ú©Ù† تا زانو را هیچ گاه نمی توان درروند طبيعي تخیل ذهن تعری٠داد. اما به وسیله ÛŒ متخیل شدن زبان به Ø±Ø§ØØªÛŒ انتقال Ùˆ درک Ù…ÛŒ شود . به خوبی مشاهده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ این توهم تصویری چگونه کاراکتر های سازنده ÛŒ تخیل زبان را به صورت دلقک های گروتسکی به شکلیت در زبان Ù…ÛŒ رساند وآن ها را به عنوان کاریکلماتور ها ÛŒ نظام ÛŒØ§ÙØªÙ‡ «ونقش پذير»معرÙÛŒ Ù…ÛŒ کند . یعنی با تشکیل شبکه ای ازساز وکار ها سعی درخلاقه کردن قشرها ÙŠ معنايي Ùˆ تبديل آن ها به برش های « معنی دار» زبانی کرده وبه وسيله ÙŠ خلاقيت درطنز،انتقال آن را به زبان سهل ترساخته است . بارها Ú¯ÙØªÙ‡ ام Ùˆ بار دیگر Ù…ÛŒ گویم Ú©Ù‡ باید در هر آنچه نقد ادبی Ù…ÛŒ دانیم تØÙˆÙ„ÛŒ عظیم روی دهد Ùˆ قرائتی دیگر از نقد ادبی بداریم چرا Ú©Ù‡ تمام شاخصه ها Ùˆ معیار های سنجش در نقد Ùˆ زيبايي شناسي تغییر کرده Ùˆ شعر این نسل توقع معرÙÛŒ ØÙ‚یقی خود را دارد نه آنچه Ú©Ù‡ اکنون در نقد واقع است Ùˆ مرسوم ویا از ممالک دیگر به شعر اکنون ايران اتج Ù…ÛŒ شود .
( 3 )
اگر عامل اغراق در موسیقی این سطر به Ø´Ú©Ù„ سیستما تیک ÙˆÙ‡Ø¯ÙØ¯Ø§Ø± با دیگر جنبه ها - مانند جنبه های معنا یی Ùˆ زبانی - با ØØ±Ú©ØªÛŒ چند جانبه Ø·ÛŒ طریق نمی نمود Ùˆ به « پو یایی» در بطن این سطرنمی رسید هیچ گاه نمی توانست قابلیت این خوانش را داشته باشد .
بیاییم موسیقی این سطر را به وسیله ی یک ساز تعری٠کنیم :
« لبي ليزكن تا زانو»
اگربخواهيم آهنگ اين سطر را با نت ها ÙŠ Ù‡ÙØª گانه در موسيقي مقايسه كنيم بايداز طريق مصوت Ùˆ صامت ها وارد شده Ùˆ مثالمان را اين گونه بياوريم :
دو(c) . ر(d) . مي (e) . ÙØ§ ( f) . سل (g) . لا (a) . سي (b) همان گونه كه مشاهده مي شود كلمات« لبي » و«زانو» مطابق است با آخرين نت كشيده يعني سي ،و كلمه ÛŒ «كن » با «سي ديز» يعني ØØ§Ù„تي كه به آستانه ÙŠ مطلق نت مي رسد همخواني وتطبيق دارد. نيز كلمات « ليز» و« تا» Ø¯Ø±ØØ§Ù„ت «كرن » قرار مي گيردو ازاين طريق ÙØ§ØµÙ„Ù‡ ÙŠ «بمل (بالاترين ØØ¯ نت تا نت اصلي ) » شكل مي گيرد.
به اين ترتيب تنظيم آهنگ واژگاني شكل Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ وايجاد آهنگ (موسيقي ) خواهنده وهنجارشده است .Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª كه این سطر دارای دو جنبه اصلی « ÙØ§Ù„Ø´ » Ùˆ « کرن » است Ú©Ù‡ به واسطه ÛŒ دو پرده ÛŒ کامل Ùˆ یک نیم پرده ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±ÙˆØ¯ اصواتش توازن ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ زیبایی موسیقیایی القا نموده است. اگر این سطر صرÙÙ† دارای اصوات نزولی یا بالعکس بود بی Ø´Ú© ایجاد اجرای واژ گان آهنگین نمی كرد .يعني اگر چنانچه ØØ§Ù„ت ÙØ§Ù„Ø´ ( ازنت خارج ) كلمات اين سطر از طريق ذوق وآگاهي شاعرانه با ØØ§Ù„ت هاي آهنگين كلمات همزيستي پيدا نمي كرد Ùˆ به قول معرو٠هارمونيك نمی شد طبيعتن نمي توانست ايجاد لذت موسيقيايي بكند .
هرخواننده اي درسيستم مغزش دستگاه تيونری ( دستگاهي كه به وسيله ÙŠ آن ÙØ§Ù„Ø´ وكرن مشخص مي شود ) دارد Ùˆ به طورغريزي موسيقي ناهنجار شعرراپس زده Ùˆ يا از موسيقي بهنجارو سالم آن لذت مي برد. صد البته چگونگی پردازش Ùˆ تنظیم این اصوات درموسیقی شعر سرنوشت سازاست واجراي هارمونيك واژگان عامل مهمي دررابطه با ايجاد موسيقي شعر است .
لبی لیز کن تا زانو
بخش 1- « ل » = دایره ، « ب » = ساکن ، « ز» = دایره .
بخش 2 - « تا = اÙÙ‚ÛŒ ØŒ « زا » = خطی ØŒ « نو » = دایره .
مشاهده مي شودکه بخش یک ØŒ پیرو« اصل دایره ÛŒ هار مونیک » Ùˆ بخش دوم مربوط به اصل اجرای « خطی هار مونیک »است.اما بخش سومی هم « به صورت مخÙÙŠ » در کار است Ùˆ آن ØŒ بخش«خلع »است Ú©Ù‡ پیرو اصل « خنثی هار مونیک » است در واقع بایداین اصل را به عنوان ارتباط دهنده كه درساز،آن را به عنوان « نيم پرده » مي شناسند نام نهاد.
نكته اي كه دردرجه ÙŠ بالايي از اهميت قرار مي گيرد آن است كه در اين سطر، اصل مخÙÙŠ خلع ( نيم پرده – اصل خنثي ) اغراق ÙŠØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ ايجاد موسيقي ذوق امروزي ( عاطÙÙ‡ Ø´ÙŠÙØªÚ¯ÙŠ Ø§ØµÙˆØ§Øª ) كرده است .
همان گونه كه در يك ساز به وسيله دستگاه تيونر مي توان كوچك ترين ناهنجاري ها Ùˆ از نت خارج شدن ها را Ú¯Ø±ÙØª در شعر نيز به Ø±Ø§ØØªÛŒ به وسیله « اصل اصوات » ويا از طريق ذوق ذهني ( تيونر ذهني )Ù…ÛŒ توان صدا هارا تنظیم کرد Ùˆ به وسیله ÛŒ « مکانیسم صداشناسي » ØŒ به اجرای موسیقی در شعر پر داخت ویا طلب موسیقی ( خواهنده ) کرد .
موسیقی خواهنده یعنی تنظیم ارتعاشات صوتی Ú©Ù‡ به Ø±ÙØªØ§Ø± پذیرنده در نظم هارمونیک به سمع برسد . اما در مقابل موسیقی نا خواسته آن است Ú©Ù‡ اصوات به Ø´Ú©Ù„ ارتعاشات سیکوتیکی Ùˆ نا هنجاربا هم ترکیب شده Ùˆ ایجاد Ø¯ÙØ¹ درسمع مي كند . مثلن صدای ساز تنبور یا هر سازدیگری Ú©Ù‡ درآن ارتعاشات صوتی به وسیله ÛŒ پرده ها Ùˆ نیم پرده ها به صورت الگوی Ø±ÙØªØ§Ø± موسیقیایی بهنجاردرمی آیند Ùˆ در مقابل موسیقی ناخواسته به Ø´Ú©Ù„ صدا های گوش خراش ( ساز كوك نشده ) ويا مانند صدای ماشین ها Ùˆ صنایع كه بدون رعایت اصل نظم هارمونیک بروز پیدا کرده ØŒ تØÙ…یل Ø¨Ø±Ø§ØØ³Ø§Ø³ وروان مي گردد Ùˆ ایجاد ØØ³ نا خوشا یند Ù…ÛŒ کند . متا Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ در اکثر شعر های اکنون به دلیل آشنا نبودن این نسل از اصل اصوات( موسیقی شعر) این آلودگی های صوتی همواره در شعر اکنون دیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ گاهی آدم را از خواندن شعر منصر٠می کند .
در علم صدا شناسی دسي بل آلودگی صوتی 70 - 120 است به عبارتی اگر درهر شعری بیشتر از 40-30 دسی بل صوت ایجاد گردد آلودگی موسیقیایی شعر Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود . Ú©Ù‡ بدبختانه در اکثر شعر ها ÛŒ این دوره این تنظیم رخ نمی دهد Ùˆ بسیاری ازاشعار ،این آلودگی را به وسیله Ù„ØÙ† ها ØŒ ØŒ صدا ها Ùˆ آهنگ واژگانی انتقال Ù…ÛŒ دهند . اگر به آنا تومی مان Ú©Ù‡ در با لا به وسیله ÛŒ تقسیم اصل صوت ØªØ´Ø±ÛŒØ Ø´Ø¯ تکیه کنیم وبه سه بخش تشریØÛŒ سطر استدلال کنیم Ù…ÛŒ توان رعایت اصل Ùواصل صوتی در این سطررا انگشت گذاشته Ùˆ این سطر را به عنوان ذوق استاندارد موسیقیایی معرÙÛŒ کرد.
لبی لیز کن تا زانو
در روان شناسی کلمات، Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ø§Ø²Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§ØªÛŒ چون لیز خورن ØŒ تاب خوردن وغیره نشانگرالقاء ØØ³ اروتیک است . زانو هم قسمتی از بدن یا به عبارتی یکی از قسمت های مهم بدن در پزشکی Ùˆ ØØªØ§ درذهن ادبيات عامه است ،درمثل مي گویند : تا زانو توی قرضم یا تا زانو توی Ú¯Ù„ گیرکرده Ùˆ یا در پزشکی با ضربه زدن به تشتك زانو واکنش Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ – روانی بیمار را مشاهده Ù…ÛŒ کنند به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ Ù…ÙØµÙ„ÛŒ ØÛŒØ§ØªÛŒ ست Ùˆ همیشه بار معنایی داشته است مثل سر بگذارروی زانویم Ùˆ ... اما سواي اين ها قابليت Ùˆ بارديگري كه توسط اين شاعربه اين Ù…ÙØµÙ„ ( Ù…Ùهوم )مي Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ¯ تزريق گروتسك است كه در ØØ§Ùظه ÙŠ ژنتيك ادبيات ØŒ لااقل تا جايي كه اينجانب آگاه باشم وجود نداشته است .
( 4 )
( گروتسک )
گروتسک واکنشی بود Ú©Ù‡ در قبا Ù„ طنز سیاه یا طنز خشک ظهور کرد این پدیده به ندرت در متن های این دوره دیده Ù…ÛŒ شود تا جایی Ú©Ù‡ آگاه باشم گروتسک را جزدر شعر کورش کرم پور، مهر داد ÙÙ„Ø§Ø Ùˆ یکی دو Ù†ÙØ± دیگرندیده ام اما زمانی كه به شعر ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی دقت کردم به این امید رسیدم Ú©Ù‡ این شاعر جوان، دارای پتانسیل بهره گیری بشتر ازگروتسك در شعرش Ù…ÛŒ تواند باشد .
یقینن انتظار داشتم Ú©Ù‡ ØØ¯ اقل به دلیل شرا یط ويژه ÛŒ این دو دهه بیشتر Ø´Ú©Ù„ Ùˆ شما یل گرو تسک را در شعر نظاره کنیم اما Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ از سوی شاعران نسبت به Ù…Ùهوم اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‡Ù… دچار کج Ùهمی شدیم یا شدند واین پدیده مانند دیگر جریانات به هرز Ø±ÙØª. گروتسک یعنی طنزی Ú©Ù‡ در لوای تلخی لبخندی متÙکرانه را برلبان جاری کند یعنی عاملی Ú©Ù‡ تکیه اش بر لودگی ØŒ سیاست ØŒ وغیره نباشد Ùˆ بیشتر به نوعی « گريز ذهنی » ازطنزرايج و« كثي٠مØÙˆØ±ÙŠ Â» تکیه کند. اگر تاریخ طنزرا مد نطرداشته باشیم Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ طنز به خاطر نوعی رندی در سیاست پدید آمده است یعنی همیشه طنزآن جا هایی Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ آزادی بیان نقد وجود نداشته باشد.در کنار طنز اول پارودی Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ بعد مضØÚ©Ù‡ Ùˆ دیگرجنبه های طنز Ú©Ù‡ هیچ کدام نتوانستندجواب Ú¯ÙˆÛŒ Ù…Ùهوم واقعی طنز گردند . بعد از ظهور این پدیده ( گروتسك ) Ú©Ù‡ نیاز زبانی هم بود به Ø´Ú©Ù„ÛŒ کلیت طنز به صورت شناخت گرایانه ای به موقعیت گشتالتی الآنه ÛŒ خود رسید.
گرو تسک Ù…ÛŒ تواند همزمان سررا بالای دار ببرد Ùˆ درعین ØØ§Ù„ جنبه های گریز Ø´ هم باور نکردنی است چرا Ú©Ù‡ این پدیده بیشتر در زبان Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ یعنی Ù…ØÙŠØ· زيست اش در زبان است Ùˆ خوشبختا نه زبان هم اين قابليت را دارد Ú©Ù‡ سريعن جلد عوض کند ووکیل Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خوبی برای خود باشد. در معنا اين جلد عوض کردن زمان خيلی بيشتری را تصر٠می کند وانعطا٠و پردازش آن دشوار تر است اما به خاطر زنده Ùˆ زايا بودن ØŒ زبان هميشه در ØØ§Ù„ پويايی Ùˆ صيقل خودن است Ùˆ به همین دلیل هم هرروزه شاهد نظریات نوین زبانشناسان هستیم . جنبه ها وگریز های گروتسک جادویی ست تاجایی Ú©Ù‡ اکثر وکلای برجسته ودرجه یک ازاین راه برای برنده شدن درپرونده هاشان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنند .مثا Ù„ :
در اصل پانزده قانون اساسی به روشنی آمده است Ú©Ù‡ تدریس زبان های کردی Ùˆ ترکی آزاد است اما زمانی Ú©Ù‡ این اصل « وانمود » شد ... لطÙÙ† به كلمه ÙŠ « وانمود» توجه شود Ù…ÛŒ توان ØØ¯ اقل چند اتهام بر نویسنده ÙŠ اين برش از متن وارد كرد Ùˆ همزمان به Ø±Ø§ØØªÛŒ متهم را از اتهامات تبرئه کرد Ùˆ همان طور كه در مثال آمد ØŒ گروتسك در كلمه ÙŠ وانمود تجلي ÙŠØ§ÙØªÙ‡ تا منظور نويسنده را القا كرده باشد .
( 5 )
لبی لیز کن تا زانو
ØÙ…له ای جدی به آداب جنسی، انزجار از Ø§Ø²Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… کلیشه شده ÙŠ پیرامون ØŒ ØÙ…له به هنجار ها ØŒ مثل رعایت ظری٠کاری دراین آداب . یا با لعکس ØŒ القای نهایت گرایش Ùˆ میل ( Ø´Ú©Ù„ غریزی میل بشری ) توهم Ùˆ بلا تکلیÙÛŒ در صلاØÛŒØª امریا عدم صلاØÙŠØª ويا هیچ کدام ØŒ نوعی رهایی از بند قرار داد ها را اين شاعر Ù…ÛŒ خواسته به اجرا در بیاورد . موقعيتی Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی در این سطر ایجاد کرده یک موقعیت پارادوکسیکال است . نمی توان تصمیم Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ او Ù…ÛŒ خواهد این نوع Ø±ÙØªØ§Ø± را پیشنهاد کند یا منع Ø› نباید هم به قضاوتمان برساند چیزی Ú©Ù‡ مهم است آن Ø¢ ست Ú©Ù‡ طنزی گروتسکی در قالب زبان رخ داده Ùˆ همین کاÙÛŒ Ù…ÛŒ تواند باشد .