جُنگ شينما يا صادره از ايرانکوروش کرم پور
نظر به اينكه در دهه 70 شاهد ظهور حركت هايي در نمودار تطبيقي با شعر دهه 40 بوده ايم و همچنين بر خلاف انتظار شاهد متولد شدن مولفاني شاعر و نه شاعران مولف بوده ايم شينماي عبدالرضايي انتخابي نه به جا ولي عامدانه برأي نقد شعر دهه 70 و نيز خود اثر به عنوان كارنامه اي تطبيقي با شعر پيشاخودش مي باشد.
شينما می توانست جزء محدود آثاري در اين دهه مي باشد كه شاعران در اين دوره مقالات زيادي در مدح و ثناي آن نداشته باشند . موقعيت شينما در نوع خود ( وضعيتي ) خلاقه را به وجود آورده ؛ تلفيق صنعت عكاسي به عنوان يك ( دال ) و نثر شاعرانه به عنوان يك ( مدلول ) ي براي خلق يك اثرِ مولف و اشاعه فرهنگ ضد روايت در بستري كه به فصلِ مرگِ ايدئولوژي مي انجامد خود مي تواند فرمي ديگر گون بيافريند .

فرمي كه در ذات خودش مي تواند شاعرانه باشد و به يك حركت نظام مند در بطن خود و كالبد خود اشاره كند . دگرديسي كه مي تواند شالوده و بنيانِ نمودارِ حركتي شعر دهه 60 را تحت تاثير و شُك قرار دهد كه البته اين مي تواند كوچكترين حركت اين فرم نوپا باشد و در شكل بنيادين خود فلسفه اي را بنا نهد كه مطمئنا در تبارشناسي اخلاقي ، رواني ، سياسي و ادبي شعر ما تاثير به سزا و سازنده اي خواهد گذاشت تا ما به ذات شعر رويكردي ( كاتارسيزمي ) با زاويه ديدهاي جديد و نابي پيدا كنيم .
اما مسئله اي كه هميشه گريبانگير شاعران جوان و خلاق با ايده هاي ناب مي شود درك غير منطقي و بعضا نادرست از تئوريهاي معاصر ادبي جهان كه اغلب ريشه در خواستگاهاي زبانشناسي و فلسفه معاصر دارد ، باعث شده دست يازيدن به اين مهم امري دشوار و چه بسا ناشدني جلوه كند .
حال ما با نگاهي اجمالي به دو اثري كه در حال حاضر نگاها و نظرهاي زيادي از منتقدين و شاعران جوان و پا به سن گذارده ما را معطوف خود كرده و عده زيادي از نظريه پردازان شعر ايران را به طرح جمله هاي خبري با وجوه استعاري ناب واداشته ( وضعیت شینما )1 ( بررسی شعر دهه هفتاد ] شینما[) 2 و ( سعی کلمه در اطراف تاملات شاعر) 3 و... به چالش شعر دهه 70 در مقابل شعر نو ظهور 80 مي پردازيم . صادره از آبادان يا شینما ؟
در شينماي افشين شاهرودي و عبدالرضايي عكسهايي مشاهده مي شود كه خود در نثري كه استفاده شده كاركردي به ظاهر شاعرانه اي را ايفا مي كند. بدين منظور كه عكسي خود در ايجاد موقعيت شاعرانه سهيم نمي باشد . و اين در زماني به شرف وقوع مي پيوند ه در ( parol poet ) قرار گيرد و در شكل گيري روايت آن سهمي چشم گير داشته باشد . مثلا وجود وجوه ( آنتراكيت ) در اثر و يا استفاده از شيوه هاي ( قاعده كاهي ) و بعضا ( قاعده افزايي ) در اثر كه اين خود بحثي مفصل تر مي طلبد .


ولي ظاهرا عبدالرضايي براي ارائه يك طرح خلاقه بايد از ( archetype ) هاي شعر امروز گريز ميزد تا بتواند در اين جست و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 - روزنامه کایر مورخ 1 تیر 84
2 - سیمینار بررسی شعر دهه هفتاد - دانشگاه اصفهان - سال 0 8
3 - محمد تنگستانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


گريز داراي تجربه شود و اين تجربه در بطن خود ساختاري با بنيانهاي تفكري خاص خود را داراست كه در جايگيري و سازه هاي ان تفاوتهايي وجود دارد كه اين نيز امري است طبيعي در طي كردن اين پروسه .


سوال بزرگي كه در مورد اين اثر مطرح مي شود اين است كه : شينما في الواقع از چه چيزي مي گريزد و گريز مي زند ؟ اين ( آشنا زدايي ) از كهن الگوي تفكري جامعه در برابر دو هنر (شعر ) و ( عكاسي ) به كجا ختم مي شود ؟ اين حركت نئواشكلوفسكي وار به چيزي كه عدم تعهد در قبال حركت غير قراردادي زبان است تعهد دارد ؟

طرح سوال بزرگِ ( گريز از كجا وَ به كجا ) در شينماي عبدالرضايي به شكل راديكالي محو مي شود . اثر در ارائه ( منطق خود ) دچار چالش مي شود . مخاطب مي خواهد اثر و عكس را در موقعيتِ ( كاركرد انفعالي ) قرار دهد و از وجوه دلالتي اين دو در نهايت به نفع شعر ( البته در بد بينانه ترين حالت ) به لذتي نيل پيدا كند كه خود آن لذت نيز داراي ( fact )هاي خاص خود است . به همين خاطر به دنبال منطق ( اثر ) مي رود و اينجاست كه مواجه مي شود با ( همسازه )هايي كه هيچ ميلي به ( ناسازه ) شدن ندارند و اين مي شود كه هيچ اثباتي براي خودش ( اثر ) باقي نمي گذارد و در يك ( وضعيت )ي بدون وجود ( آلترناتيو ) و مركز صِقل مي شود و بسامد آن نثر عبدالرضايي است در برابر موقعيت خلاقه افشين شاهرودي كه به يك ( ناپايداري دفع كننده ) ختم مي شود . کما اینکه در شینما حرکتهایی در شکل گیری شعری خلاق صورت پذیرفته بر فرض مثال می تواند به این سطر رجوع کنیم :

هیچ نبردی را هیچ کی نمی برد
هر دو می ... بازند
چرا به برخورد کسی نمی روند ؟ 1
می بینیم که در شمایلی پیامبر گون ( عکس ) به ایفای تعیین هویت برای خود می باشد . لذا باز می بینیم که دستهایی که از لحاظ شمایلی رو به تفقد و تفکری ( امری ) صوق داده شده اند برای مخاصب تعین تکلیفی آن هم از نوع (خودتلفیق) نوشتار و عکس به وجود آورده . موقعیتی تماما تثبیت شده که مخاطب را به شکل گیری حسی با نام تحمیق مواجه می سازد و این تحمیق 2 چیزی جز خشم در قبال شعور به سخره گرفته شده دانسته های پیشینش نخواهد داشت .
سپس به كتابي ديگر مي رسيم با نام ( صادره از آبادان ) به
قلم ( ولد زن ) كه در هياهوي شينماييان آرام آرام راه خود را در دل ادبيات معاصر ايران باز مي كند و چندي با کارنامه ای با نام

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - ص 19 شینمای عبد الرضایی
2 - بحران رهبری نقد ادبی و رساله حافظ . دکتر براهنی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر دهه 80 نثر عبدالرضايي را در قبال ( خود ) به تعويق و تعليق وا مي دارد !
در صادره از آبادان ما شاهد زايش يك خلاقيت بهينه و سيكل وار هستيم و تنها به تماشا نشستن اين تولد خود حائز لذتي است كه متن را بيش از پيش مورد توجه و بازنگري مجدد مي كند . نگاتيوهايي كه در مقابل عكسهاي شينما شروع به ( حركت ) مي كند .
اينبار ما در صادره از آبادان شاهد نقش برجسته مولف در فرم ( عكاسي ) نيستيم . نگاتيوهايي از فيلمهاي ( مسعود كيميايي ) خود مي تواند سرمنشاء ( گريزي ) غريب الوقوع در به تحرير در آوردن عكس و نگاتيو در هنر شعر مي باشد . حال اولين منطقي كه در اثر شكل مي گيرد وجود يك پيش زمينه (archetype) كه خواه فرهنگي ، هنري ، اجتماعي و سياسي است كه اين خود بستري است مناسب برأي شكل دهي مخاطب به سوي ساختي ديگر .
null

در شعر ( شعري از كورش كرم پور را با هم مي خوانيم ) تصوير بهروز وثوقي را شاهد هستيم كه از شب شعري بيرون آمده و دست خود را به اعتراض بالا آورده و حال اگر برگرديم به سطر اول شعر ( ايجوري شعر مونو نخون كه اعصاب ندارم ) و باز رجوع كنيم به نگاتيو مشاهده کن کنیم که ( کارکرد و ] منش[ کورش کرم پور اثری مستقل از ( فیلمهای کیمیایی ) در خود برض می دهد . اين ( collage )1 باعث مي شود ما در حين خواندن اثر با يك نمايش فيلم نيز رو به رو شويم ؛ فيلمي كه كارگردانش كورش كرم پور است .
ولد زن به كارگرداني كلمات ، در مواجه با فيلم هاي كيميايي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - collageدر نقاشی به معنی چسباندن و وسله کردن است . کاربرد آن در هنر نقاشی است از سردمدارن آن ان می توان از جیمس جویس , ازرا راپاندو تی اس الیوت نام برد ( فرهنگ اصلاعات نقد ادبی ار افلاطون تا عصر حاضر ) ترجمه دکتر بهرام مقداد --- چاپ فکر روز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مي پردازد و آن را به نفع خود مصادره مي كند و من ( به مثابه مخاطب ) تصويري جديدي را از ولد زن در ذهن به تصوير مي كشم و اين ( آشنايي زدايي ) ولد زن است به نگاتيوهاي فيلم هاي مسعود كيميايي كه حال ( بايد ) و ( بهتر ) آن است كه بگوييم نگاتيوهاي ولد زن كه كاري است دشوار تر زيرا دالهاي ولد زن به مدلولهاي تثبيت شده اي برأي مخاطب اشاره مي كند و در كمال جسارت و صراحت مدلولها از پاشيده مي شود تا ما با ( ناسازه هاي كاتارس ) شده مواجه شويم .
حال ما رجوعی می کنیم به یکی از نظریه های معروف میخائیل باختین1 : (رجوع به فرهنگ مردمی که افق و مصالح برخی از آثار بزرگ است و نیز تجسم جهانگردی های متفاوت در انواع سخن های متفاوت ) خود بستری برای جلوه دادن معناب غایی در شکلی نهفته است 2 . پس شاید بتوان نثر ( بومی محلی ) صادره از آبادان را توجیهی برای ایجاد این شمایل گفتگوها در قالب کتاب و نثری شاعرانه خواند ؛ امری که در نثر عبد الرضایی علارغم دارا بودن خط مشی هایی از بزرگان خود به کمال غایی ( خود اثر ) نرسیده .

ولي در شينما ما با آلبومي از عكسهاي افشين شاهرودي كه وجوه دلالتي خاص خود را تنها برأي صاحب اثر مشخص و معين مي كند روبه رو هستيم و اين حركت نمي تواند بالذات باري ( شاعرانه ) اي را به دوش بكشد و اين فرم ما را با يك موقعيتي ( كميك ) و نه ( گروتسك ) وار هدايت مي كند .
( صادره از آبادان ) را مي توان يكي از موفقترين كتبِ به نشر در آمده در ضمينه تلفيق ( شعرنگاتيو ) به مثابه ساختن و پرورش مخاطب در كتاب ؛ كارگرداني شعرِ خلاق ( شاعر مولف ) دانست و شينما را جدا از ايجاد فضاهاي حرفه اي عكاسي در يك نثر ادبي چيزي جز ( جُنگي شاعرانه ) نمي توان ناميد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
M . bakhtin 1-
سودای مکالمه ، خنده ، آزادی نویسنده می خائیل باختین ص 110 پ 2


روح الله محمدي
مهر 84