اÙراشته-----شاعر توده ها----اØمد زاهدی لنگرودی
Ùرستنده ÛŒ مطلب: گیل آوایی
یادی از شاعر توده‌ها، اÙراشته
گیلÙه‌مَرد، سَØَر دَمÙÙ‡*
نویسنده ÛŒ مقاله: اØمد زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت............
ای چارده ساله پالتوی من
ای رÙته سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
وارÙتـــه‌ای Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØمت ØÙ‚ به لنگ بقّال
---------
--------
یادی از شاعر توده‌ها، اÙراشته
گیلÙه‌مَرد، سَØَر دَمÙÙ‡*
اØمد زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت. از دوستانش هرکدام درباره مجله‌ای Ú©Ù‡ نخستین شماره‌اش در همان روز منتشر شده بود، نظری می‌گÙتند، ولی اکثریت آن‌گروه، روزنامه را نپسندیده بودند. Ùˆ می‌گÙتند سوژه‌ها Ùˆ مطالب آن پیش پا اÙتاده است. مرد مثل بچه‌های یتیم Ùˆ کتک خورده پشت میز کز کرده بود. صادق هدایت از در کاÙÙ‡ وارد شد. از دور به طر٠مرد آمد Ùˆ او را بوسید Ùˆ انتشار مجله‌اش را به او تبریک Ú¯Ùت. مرد Ú¯Ùت: آقای هدایت، این برو بچه‌ها از روزنامه‌ی من خوششان نیامده! هدایت خنده‌ای کرد Ùˆ Ú¯Ùت: شانس آوردی، اگر این‌ها از روزنامه‌ی تو تعری٠می‌کردند، من هم ناامید می‌شدم. روزنامه‌ی تو مال این‌ها نیست. مال مردم جنوب شهر Ùˆ زاغه نشینان است Ú©Ù‡ Ùقط دو کلاس اکابر سواد دارند.
روزنامه‌ای Ú©Ù‡ این‌چنین به مذاق صادق هدایت سخت‌گیر Ùˆ آگاه خوش آمده بود، Ú©Ù‡ Øتا Ú¯Ùته‌اند نامش را نیز خود انتخاب کرد، چلنگر نام‌داشت Ùˆ آن مرد منزوی Ú©Ù‡ امروزه کمتر از ÙˆÛŒ سخن Ú¯Ùته می‌شود، Ù…Øمدعلی رادباز قلعه‌ای، معرو٠به «اÙراشته » Ùرزند Øاج شیخ جواد مجتهد بود.
Ù…Øمدعلی رادباز قلعه‌ای ØŒ اÙراشته Ùرزند Øاج شیخ جواد مجتهد بازقلعه‌ای به سال Û±Û²Û¸Û· خورشیدی در روستای بازقلعه رشت به دنیا آمد. او از پیشگامان شعر گیلکی Ùˆ از نام‌داران شعر ساده Ùˆ روان Ùارسی Ùˆ از بزرگان طنز اجتماعی ایران است. اÙراشته در زمانی آغاز می‌کند Ú©Ù‡ توده مردم به شعر ساده نیاز داشتند، تا منعکس کننده نیازها، اØساس Ùˆ دردهای ملموس زندگی آن ‌ها باشد. بی‌جهت نبود Ú©Ù‡ شعر او شعار روز مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار شده‌بود. درباره اÙراشته پس از کودتای Û²Û¸ مرداد توطئه سکوت اجرا شد، Ùˆ بردن نام او در مطبوعات Ùˆ Øتی در مقالات جرم شناخته Ù…ÛŒ ‌شد Ùˆ به‌ همین جهت نسل پس از کودتا کمتر نام اÙراشته را شنیده بود Ùˆ با شیوه کار او آشنائی داشت. Ùˆ متاسÙانه تا امروز هم کمتر کوششی در راه شناسائی اوبه نسل جوان صورت گرÙته‌است. نوشتاری Ú©Ù‡ خواهید خواند تالیÙی‌ست در جهت معرÙÛŒ مجدد اÙراشته، این شاعر توده‌ها.
به جرات Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت هیچ شاعری چون اÙراشته نتوانسته در عمق اجتماع Ù†Ùوذ کند. علت این Ù†Ùوذ کلام، صراØت، سادگی کلام، بی پیرایه‌گی، هم‌دلی Ùˆ هم‌زبانی او با توده مردم بود. چهره‌ها Ùˆ سوژه‌های شعر اÙراشته ØŒ مردم Ù…Øروم، توسری خورده، Ù†Ùرین شده Ùˆ آواره شهرها Ùˆ روستاهای ایران‌اند. صداقتی Ú©Ù‡ در کلام این گیله‌مرد وجود داشت موجب شد شعر او بسرعت برق در خاطره ‌ها Ùˆ ØاÙظه ‌ها نقش بندد. بیکاری‌ها، دربدری‌ها، Ù…Øرومیت‌ها، تبعیض‌ها، رشوه‌خواری‌ها Ùˆ Ùساد Øاکم بر دستگاه Øاکمه، مایه اصلی شعر او بود. در سال های پس از شهریور بیست تا Û±Ûµ بهمن Û±Û³Û²Û· آثار اÙراشته در نشریات Øزب توده ایران چاپ Ù…ÛŒ شد. از این سال به بعد Ùˆ با اعلام غیر قانونی شدن Øزب (پس از ترور ناتمام شاه Ú©Ù‡ Øزب توده ایران متهم به آن شد)ØŒ از Û±Û¹ اسÙند Û±Û³Û²Û¹ اÙراشته روزنامه چلنگر را منتشر کرد. این روزنامه یک Øادثه در دنیای شعر Ùˆ مطبوعات کشور به شمار می‌رود. چلنگر به معنای کسی است که‌از آهن، ابزار می‌سازد (آهنگر).
اÙراشته در کنگره نویسندگان Ùˆ شعرای ایران Ú©Ù‡ در تیرماه سال Û±Û³Û²Ûµ در تهران تشکیل شد شرکت کرد. دراین کنگره Ú©Ù‡ به همت انجمن روابط Ùرهنگی ایران Ùˆ شوروی ترتیب یاÙته بود، چهره هائی چون ملک الشعرای بهار، علامه دهخدا، اØسان طبری، صادق هدایت، نیما یوشیج، کریم کشاورز، Øکمت Ùˆ ده ‌ها شاعر Ùˆ نویسنده ‌ی دیگر Øضور یاÙته Ùˆ به نوبت آثاری از خود را ارائه داده بودند. درهمین کنگره وقتی نوبت به اÙراشته رسید تا آثار خود را بخواند، او چند کلمه ‌ای هم به سبک خود صØبت کرد. Ùˆ Ú¯Ùت: «درتهران، ما دو گروه دکتر داریم. گروهی در شمال شهر مطب دارند Ú©Ù‡ ویزیت آنها Ûµ تومان است Ùˆ گروهی دیگر هم در جنوب شهر، مثلا در Ù…Øله ‌ی "اسمال بزاز" Ùˆ " گود زنبورک خانه" Ú©Ù‡ مردم را با دریاÙت Ûµ ریال مداوا می‌ کنند. دکتر شمال شهری ممکن است بعضی از روزها بیمار نداشته باشد Ùˆ پولی هم گیرش نیاید، اما دکتر جنوب شهری Øتما روزی پنجاه Ù†Ùر را ویزیت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Û²Ûµ تومان درآمد دارد. من شاعر، مانند آن دکتر جنوب شهری هستم، شعرم مال مردم جنوب شهر است Ùˆ ممکن است شعرای طرÙدار پروپاقرص انوری Ùˆ عسجدی آن را نپسندند ولی من طرÙداران خودم را دارم.» او دراین کنگره شعر «شغال Ù…Øکوم» Ùˆ «پالتوی چهارده ساله» را خواند.
اولین شماره نامه‌ی Ùکاهی Ùˆ سیاسی چلنگر در چهار صÙØÙ‡ به تاریخ پنجشنبه Û±Û·/Û±Û²/Û±Û³Û²Û¹ به قیمت دو ریال منتشر شد Ú©Ù‡ بیشتر اشعار Ùˆ مطالب آن متعلق به شخص اÙراشته بود. Ùˆ دÙتر چلنگر در خیابان نواب Ú©Ù‡ در عین Øال منزل مسکونی اÙراشته نیز بود، دایر شد. منزلی Ú©Ù‡ بعدها مورد Øمله اوباش Ùˆ مخالÙان Øزب توده قرار گرÙت Ùˆ همه چیز آن ویران شد.
اÙراشته پیش از انتشار چلنگر Ú©Ù‡ با مهمترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران گره خورده است، همکاری با مطبوعات را از روزنامه امید در سال Û±Û³Û±Û´ آغاز می‌کند Ùˆ بعداً در روزنامه توÙیق نیز قلم می‌زند؛ همچنین از سال Û±Û³Û°Û° تا Û±Û³Û±Û° به کار دلالی Ùˆ معاملات املاک مشغول بوده Ùˆ از آن تاریخ تا Ù‡Ùت سال بعد در امجدیه پلاک‌های سیمانی می‌ساخته Ùˆ Û±Û³Û±Û¸ تا Û±Û³Û²Û´ به عنوان معمار در شهرداری مشغول به کار بوده Ùˆ پس از آن تا کودتای ضد مردمی Û²Û¸ مرداد Û±Û³Û³Û² روزنامه چلنگر را منتشر می‌کرد. با توجه به کارنامه‌ی زندگی معیشتی‌ اÙراشته مشخص خواهد شد Ú©Ù‡ از کجا برخاسته بود Ùˆ چرا شاعر توده‌های مردم ایران بود: گچ‌Ùروشی، شاگرد پادوئی شرکت‌های ساختمانی، شاگردی بنگاه‌های معاملات املاک، معمار شهرداری ØŒ آموزگاری ØŒ هنرپیشگی تئاتر، مجسمه سازی، نقاشی Ùˆ سرانجام روزنامه‌نگاری Ùˆ شاعری! مخاطب طنز اÙراشته (اعم از نظم ونثر) مردم عامی Ùˆ Ú©Ù… سواد بودند. ویژگی بارز شعر او، به کار گیری زبان مردم عامی بود. او شیرین، ظری٠و ساده شعر Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ùˆ به اشکال سنّتی در اشعار موزون Ùˆ مقÙÙ‘ÛŒ مقید نبود. اوج هنرنمایی او در شعرهایی است Ú©Ù‡ به زبان گیلکی سروده ØŒ تا آنجا Ú©Ù‡ او را بزرگ ‌ترین سراینده اشعار گیلکی Ù…ÛŒ ‌دانند. در نثر، شتابزده Ùˆ گزارشی Ù…ÛŒ نوشت Ùˆ به تناسب جهت گیری های عقیدتی Ùˆ سیاسی خود ØŒ جامعه را صØنه در گیری مناÙع طبقاتی می‌‌دید. Ùˆ به سبب آشنایی نزدیک با زندگی مردم خرده پا ØŒ در توصی٠تیپ های اداری Ùˆ بازاری توÙیق داشت . در دوران Ùعالیت روزنامه چلنگر Ùˆ دوران جنبش ملی کردن Ù†Ùت، Ùعالیت اÙراشته اوج گرÙت Ùˆ چهل قصه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در همین دوران از او منتشر شده است، اÙراشته را گاه یک چخو٠ایرانی نشان Ù…ÛŒ ‌دهد.
از دیگر سو اÙراشته همواره عشق Ùˆ علاقه‌ی Ùراوانی به گردآوری ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ داشت. Ùˆ اگرچه چلنگر به زبان Ùارسی منتشر می‌شد، اما از همان شماره‌ی اول صÙØه‌ای را به ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ اختصاص داد. در این صÙØÙ‡ اشعاری چاپ می‌شد به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی Ùˆ... سهم اشعار گیلکی بیشتر بود، به‌خاطر خود اÙراشته Ú©Ù‡ در شعر گیلکی سرآمد بود. پس از مدتی این صÙØÙ‡ از چلنگر منتشر نمی‌شود Ùˆ اÙراشته اعلام می‌کند Ú©Ù‡ شهربانی از انتشار ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ جلوگیری کرده است. بااین همه اÙراشته Ú©Ù‡ به شاعر توده‌ها مبدل شده است از پا نمی‌نشیند Ùˆ Øتا خوانندگان نشریه را تشویق می‌کند Ú©Ù‡ از او انتقاد کنند Ùˆ سعی در تشویق استعدادهای جوانان دارد.
اÙراشته دارای خانواده‌ای با یک همسر Ùˆ سه پسر بود Ú©Ù‡ در دوران تبعید، یکی از پسرانش را به دلیل نارسائی قلبی از دست می‌دهد. اÙراشته از سال Û±Û³Û³Û² به بعد زندگی مخÙÛŒ داشته Ùˆ تاکنون کمتر از Øال Ùˆ روز او در این دوران Ú©Ù‡ بی‌شباهت به وضعیت بسیاری از روشنÙکرها در سال‌های سیاه بعد از کودتا نیست، نوشته‌اند. اÙراشته پس از کودتا تا یک سال Ùˆ نیم درایران مخÙÛŒ بود Ùˆ در خانه‌های همان مردمی زندگی می‌کرد Ú©Ù‡ سوژه‌های اشعارش بودند. از Ú†Ù†Ú¯ Ùرمانداری نظامی گریخت Ùˆ به مهاجر ت رÙت. در بلغارستان ساکن شد، اما دوری از ایران در توان تØمل او نبود. پیش از مرگش از Û±Û³Û³Û¶ در بلغارستان در Ù‡Ùته نامه "استرشل" (زنبور قرمز) به زبان بلغاری داستان Ù…ÛŒ نوشت. Ùˆ کوشش Ùراوانی برای نوشتن داستان به کار می‌برد. Ù…ÛŒ بایست با زØمت زیاد نوشته های خود را به‌دیگران می‌سپرد تا به بلغاری یا ترکی ترجمه کنن د. با این Øال خوانندگان Ùراوان ÛŒ داشت. اÙراشته Ú©Ù‡ در اواخر سال Û±Û³Û³Û´ از ایران خارج شده بود در Û±Û¶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸، بسیار زودهنگام Ùˆ در سن ÛµÛ± سالگی قلبش از طپش بازماند Ùˆ برای همیشه خاموش شد. او را Ú©Ù‡ در صوÙیه با نام مستعار "Øسن شریÙÛŒ" می‌شناختند، در گورستان معرو٠شهر به خاک سپردند. Ùˆ بیت معرو٠او "بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت Ù…Øرومان سر " Ú©Ù‡ سال‌ها سرتیتر روزنامه چلنگر بود، بر پیشانی سنگی کنده شد Ú©Ù‡ بر گورش نهادند.
برای آشنائی هرچه بیشتر با آثار اÙراشته شعر «پالتوی چهارده‌ساله» را بخوانید.
ای چارده ساله پالتوی من
ای رÙته سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
وارÙتـــه‌ای Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØمت ØÙ‚ به لنگ بقّال
پاره بوده چو قلب مجنون
چل تکه, چو بقچه گلین جون
ای رÙته به ناز Ùˆ آمده باز
صد بار گرو دکان رزاز
خواهـــم ز تو از طـــریق یـــاری
امســـالـه مـــرا نگــــه داری
این بهمن و دی مرو تــو از دست
تـا سال دگـــر ، خـــدا بـــزرگ است
* ای مرد گیلک (گیلانی)ØŒ سØر نزدیک است. عنوان شعری گیلکی از اÙراشته
منابع و ماخذ:
Û±. پاینده لنگرودی، Ù…Øمود / شعرهای گیلکی اÙراشته / نشر گیلکان / زمستان Û±Û³Û·Û´
Û². Ù….ا.به‌آذین / برگزیده‌ی اشعار Ùارسی Ùˆ گیلکی / انتشارات نیل / Û±Û³ÛµÛ¸
Û³. طبری، اØسان / یک‌صد سال جدال میان اندیشه Ùˆ استبداد / بخش‌هائی از یک مقاله!
Û´. اÙراشته، Ù…Øمد علی / مجموعه آثار به‌کوشش نصرت‌اله Ù†ÙˆØ / نشر توکا / Û±Û³ÛµÛ¸
Ûµ. اÙراشته، Ù…Øمد علی / چلنگر، برگزیده شعرها / نشر رÙعت / زمستان Û±Û³ÛµÛ·
Û¶. اÙراشته، Ù…Øمد علی / پابرانده گیله مرد / انتشارات اندیشه صومعه سرا
Û·. Ù…Øبی، مراد / معرÙÛŒ یک نشریه طنز، چلنگر / سالنامه گل‌آقا / Û±Û³Û·Û³
Û¸. پایگاه اینترنتی شورای گسترش زبان Ùˆ ادبیات Ùارسی به نشانی: https://www.persian-language.org
۹. پایگاه اینترنتی ورگ به نشانی: https://www.varg.ir
این مقاله در شماره ۶ ماهنامه رونا در نشانی: https://www.ronamag.com منتشر شده است.
یادی از شاعر توده‌ها، اÙراشته
گیلÙه‌مَرد، سَØَر دَمÙÙ‡*
نویسنده ÛŒ مقاله: اØمد زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت............
ای چارده ساله پالتوی من
ای رÙته سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
وارÙتـــه‌ای Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØمت ØÙ‚ به لنگ بقّال
---------
--------
یادی از شاعر توده‌ها، اÙراشته
گیلÙه‌مَرد، سَØَر دَمÙÙ‡*
اØمد زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت. از دوستانش هرکدام درباره مجله‌ای Ú©Ù‡ نخستین شماره‌اش در همان روز منتشر شده بود، نظری می‌گÙتند، ولی اکثریت آن‌گروه، روزنامه را نپسندیده بودند. Ùˆ می‌گÙتند سوژه‌ها Ùˆ مطالب آن پیش پا اÙتاده است. مرد مثل بچه‌های یتیم Ùˆ کتک خورده پشت میز کز کرده بود. صادق هدایت از در کاÙÙ‡ وارد شد. از دور به طر٠مرد آمد Ùˆ او را بوسید Ùˆ انتشار مجله‌اش را به او تبریک Ú¯Ùت. مرد Ú¯Ùت: آقای هدایت، این برو بچه‌ها از روزنامه‌ی من خوششان نیامده! هدایت خنده‌ای کرد Ùˆ Ú¯Ùت: شانس آوردی، اگر این‌ها از روزنامه‌ی تو تعری٠می‌کردند، من هم ناامید می‌شدم. روزنامه‌ی تو مال این‌ها نیست. مال مردم جنوب شهر Ùˆ زاغه نشینان است Ú©Ù‡ Ùقط دو کلاس اکابر سواد دارند.
روزنامه‌ای Ú©Ù‡ این‌چنین به مذاق صادق هدایت سخت‌گیر Ùˆ آگاه خوش آمده بود، Ú©Ù‡ Øتا Ú¯Ùته‌اند نامش را نیز خود انتخاب کرد، چلنگر نام‌داشت Ùˆ آن مرد منزوی Ú©Ù‡ امروزه کمتر از ÙˆÛŒ سخن Ú¯Ùته می‌شود، Ù…Øمدعلی رادباز قلعه‌ای، معرو٠به «اÙراشته » Ùرزند Øاج شیخ جواد مجتهد بود.
Ù…Øمدعلی رادباز قلعه‌ای ØŒ اÙراشته Ùرزند Øاج شیخ جواد مجتهد بازقلعه‌ای به سال Û±Û²Û¸Û· خورشیدی در روستای بازقلعه رشت به دنیا آمد. او از پیشگامان شعر گیلکی Ùˆ از نام‌داران شعر ساده Ùˆ روان Ùارسی Ùˆ از بزرگان طنز اجتماعی ایران است. اÙراشته در زمانی آغاز می‌کند Ú©Ù‡ توده مردم به شعر ساده نیاز داشتند، تا منعکس کننده نیازها، اØساس Ùˆ دردهای ملموس زندگی آن ‌ها باشد. بی‌جهت نبود Ú©Ù‡ شعر او شعار روز مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار شده‌بود. درباره اÙراشته پس از کودتای Û²Û¸ مرداد توطئه سکوت اجرا شد، Ùˆ بردن نام او در مطبوعات Ùˆ Øتی در مقالات جرم شناخته Ù…ÛŒ ‌شد Ùˆ به‌ همین جهت نسل پس از کودتا کمتر نام اÙراشته را شنیده بود Ùˆ با شیوه کار او آشنائی داشت. Ùˆ متاسÙانه تا امروز هم کمتر کوششی در راه شناسائی اوبه نسل جوان صورت گرÙته‌است. نوشتاری Ú©Ù‡ خواهید خواند تالیÙی‌ست در جهت معرÙÛŒ مجدد اÙراشته، این شاعر توده‌ها.
به جرات Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت هیچ شاعری چون اÙراشته نتوانسته در عمق اجتماع Ù†Ùوذ کند. علت این Ù†Ùوذ کلام، صراØت، سادگی کلام، بی پیرایه‌گی، هم‌دلی Ùˆ هم‌زبانی او با توده مردم بود. چهره‌ها Ùˆ سوژه‌های شعر اÙراشته ØŒ مردم Ù…Øروم، توسری خورده، Ù†Ùرین شده Ùˆ آواره شهرها Ùˆ روستاهای ایران‌اند. صداقتی Ú©Ù‡ در کلام این گیله‌مرد وجود داشت موجب شد شعر او بسرعت برق در خاطره ‌ها Ùˆ ØاÙظه ‌ها نقش بندد. بیکاری‌ها، دربدری‌ها، Ù…Øرومیت‌ها، تبعیض‌ها، رشوه‌خواری‌ها Ùˆ Ùساد Øاکم بر دستگاه Øاکمه، مایه اصلی شعر او بود. در سال های پس از شهریور بیست تا Û±Ûµ بهمن Û±Û³Û²Û· آثار اÙراشته در نشریات Øزب توده ایران چاپ Ù…ÛŒ شد. از این سال به بعد Ùˆ با اعلام غیر قانونی شدن Øزب (پس از ترور ناتمام شاه Ú©Ù‡ Øزب توده ایران متهم به آن شد)ØŒ از Û±Û¹ اسÙند Û±Û³Û²Û¹ اÙراشته روزنامه چلنگر را منتشر کرد. این روزنامه یک Øادثه در دنیای شعر Ùˆ مطبوعات کشور به شمار می‌رود. چلنگر به معنای کسی است که‌از آهن، ابزار می‌سازد (آهنگر).
اÙراشته در کنگره نویسندگان Ùˆ شعرای ایران Ú©Ù‡ در تیرماه سال Û±Û³Û²Ûµ در تهران تشکیل شد شرکت کرد. دراین کنگره Ú©Ù‡ به همت انجمن روابط Ùرهنگی ایران Ùˆ شوروی ترتیب یاÙته بود، چهره هائی چون ملک الشعرای بهار، علامه دهخدا، اØسان طبری، صادق هدایت، نیما یوشیج، کریم کشاورز، Øکمت Ùˆ ده ‌ها شاعر Ùˆ نویسنده ‌ی دیگر Øضور یاÙته Ùˆ به نوبت آثاری از خود را ارائه داده بودند. درهمین کنگره وقتی نوبت به اÙراشته رسید تا آثار خود را بخواند، او چند کلمه ‌ای هم به سبک خود صØبت کرد. Ùˆ Ú¯Ùت: «درتهران، ما دو گروه دکتر داریم. گروهی در شمال شهر مطب دارند Ú©Ù‡ ویزیت آنها Ûµ تومان است Ùˆ گروهی دیگر هم در جنوب شهر، مثلا در Ù…Øله ‌ی "اسمال بزاز" Ùˆ " گود زنبورک خانه" Ú©Ù‡ مردم را با دریاÙت Ûµ ریال مداوا می‌ کنند. دکتر شمال شهری ممکن است بعضی از روزها بیمار نداشته باشد Ùˆ پولی هم گیرش نیاید، اما دکتر جنوب شهری Øتما روزی پنجاه Ù†Ùر را ویزیت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Û²Ûµ تومان درآمد دارد. من شاعر، مانند آن دکتر جنوب شهری هستم، شعرم مال مردم جنوب شهر است Ùˆ ممکن است شعرای طرÙدار پروپاقرص انوری Ùˆ عسجدی آن را نپسندند ولی من طرÙداران خودم را دارم.» او دراین کنگره شعر «شغال Ù…Øکوم» Ùˆ «پالتوی چهارده ساله» را خواند.
اولین شماره نامه‌ی Ùکاهی Ùˆ سیاسی چلنگر در چهار صÙØÙ‡ به تاریخ پنجشنبه Û±Û·/Û±Û²/Û±Û³Û²Û¹ به قیمت دو ریال منتشر شد Ú©Ù‡ بیشتر اشعار Ùˆ مطالب آن متعلق به شخص اÙراشته بود. Ùˆ دÙتر چلنگر در خیابان نواب Ú©Ù‡ در عین Øال منزل مسکونی اÙراشته نیز بود، دایر شد. منزلی Ú©Ù‡ بعدها مورد Øمله اوباش Ùˆ مخالÙان Øزب توده قرار گرÙت Ùˆ همه چیز آن ویران شد.
اÙراشته پیش از انتشار چلنگر Ú©Ù‡ با مهمترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران گره خورده است، همکاری با مطبوعات را از روزنامه امید در سال Û±Û³Û±Û´ آغاز می‌کند Ùˆ بعداً در روزنامه توÙیق نیز قلم می‌زند؛ همچنین از سال Û±Û³Û°Û° تا Û±Û³Û±Û° به کار دلالی Ùˆ معاملات املاک مشغول بوده Ùˆ از آن تاریخ تا Ù‡Ùت سال بعد در امجدیه پلاک‌های سیمانی می‌ساخته Ùˆ Û±Û³Û±Û¸ تا Û±Û³Û²Û´ به عنوان معمار در شهرداری مشغول به کار بوده Ùˆ پس از آن تا کودتای ضد مردمی Û²Û¸ مرداد Û±Û³Û³Û² روزنامه چلنگر را منتشر می‌کرد. با توجه به کارنامه‌ی زندگی معیشتی‌ اÙراشته مشخص خواهد شد Ú©Ù‡ از کجا برخاسته بود Ùˆ چرا شاعر توده‌های مردم ایران بود: گچ‌Ùروشی، شاگرد پادوئی شرکت‌های ساختمانی، شاگردی بنگاه‌های معاملات املاک، معمار شهرداری ØŒ آموزگاری ØŒ هنرپیشگی تئاتر، مجسمه سازی، نقاشی Ùˆ سرانجام روزنامه‌نگاری Ùˆ شاعری! مخاطب طنز اÙراشته (اعم از نظم ونثر) مردم عامی Ùˆ Ú©Ù… سواد بودند. ویژگی بارز شعر او، به کار گیری زبان مردم عامی بود. او شیرین، ظری٠و ساده شعر Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ùˆ به اشکال سنّتی در اشعار موزون Ùˆ مقÙÙ‘ÛŒ مقید نبود. اوج هنرنمایی او در شعرهایی است Ú©Ù‡ به زبان گیلکی سروده ØŒ تا آنجا Ú©Ù‡ او را بزرگ ‌ترین سراینده اشعار گیلکی Ù…ÛŒ ‌دانند. در نثر، شتابزده Ùˆ گزارشی Ù…ÛŒ نوشت Ùˆ به تناسب جهت گیری های عقیدتی Ùˆ سیاسی خود ØŒ جامعه را صØنه در گیری مناÙع طبقاتی می‌‌دید. Ùˆ به سبب آشنایی نزدیک با زندگی مردم خرده پا ØŒ در توصی٠تیپ های اداری Ùˆ بازاری توÙیق داشت . در دوران Ùعالیت روزنامه چلنگر Ùˆ دوران جنبش ملی کردن Ù†Ùت، Ùعالیت اÙراشته اوج گرÙت Ùˆ چهل قصه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در همین دوران از او منتشر شده است، اÙراشته را گاه یک چخو٠ایرانی نشان Ù…ÛŒ ‌دهد.
از دیگر سو اÙراشته همواره عشق Ùˆ علاقه‌ی Ùراوانی به گردآوری ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ داشت. Ùˆ اگرچه چلنگر به زبان Ùارسی منتشر می‌شد، اما از همان شماره‌ی اول صÙØه‌ای را به ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ اختصاص داد. در این صÙØÙ‡ اشعاری چاپ می‌شد به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی Ùˆ... سهم اشعار گیلکی بیشتر بود، به‌خاطر خود اÙراشته Ú©Ù‡ در شعر گیلکی سرآمد بود. پس از مدتی این صÙØÙ‡ از چلنگر منتشر نمی‌شود Ùˆ اÙراشته اعلام می‌کند Ú©Ù‡ شهربانی از انتشار ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ جلوگیری کرده است. بااین همه اÙراشته Ú©Ù‡ به شاعر توده‌ها مبدل شده است از پا نمی‌نشیند Ùˆ Øتا خوانندگان نشریه را تشویق می‌کند Ú©Ù‡ از او انتقاد کنند Ùˆ سعی در تشویق استعدادهای جوانان دارد.
اÙراشته دارای خانواده‌ای با یک همسر Ùˆ سه پسر بود Ú©Ù‡ در دوران تبعید، یکی از پسرانش را به دلیل نارسائی قلبی از دست می‌دهد. اÙراشته از سال Û±Û³Û³Û² به بعد زندگی مخÙÛŒ داشته Ùˆ تاکنون کمتر از Øال Ùˆ روز او در این دوران Ú©Ù‡ بی‌شباهت به وضعیت بسیاری از روشنÙکرها در سال‌های سیاه بعد از کودتا نیست، نوشته‌اند. اÙراشته پس از کودتا تا یک سال Ùˆ نیم درایران مخÙÛŒ بود Ùˆ در خانه‌های همان مردمی زندگی می‌کرد Ú©Ù‡ سوژه‌های اشعارش بودند. از Ú†Ù†Ú¯ Ùرمانداری نظامی گریخت Ùˆ به مهاجر ت رÙت. در بلغارستان ساکن شد، اما دوری از ایران در توان تØمل او نبود. پیش از مرگش از Û±Û³Û³Û¶ در بلغارستان در Ù‡Ùته نامه "استرشل" (زنبور قرمز) به زبان بلغاری داستان Ù…ÛŒ نوشت. Ùˆ کوشش Ùراوانی برای نوشتن داستان به کار می‌برد. Ù…ÛŒ بایست با زØمت زیاد نوشته های خود را به‌دیگران می‌سپرد تا به بلغاری یا ترکی ترجمه کنن د. با این Øال خوانندگان Ùراوان ÛŒ داشت. اÙراشته Ú©Ù‡ در اواخر سال Û±Û³Û³Û´ از ایران خارج شده بود در Û±Û¶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸، بسیار زودهنگام Ùˆ در سن ÛµÛ± سالگی قلبش از طپش بازماند Ùˆ برای همیشه خاموش شد. او را Ú©Ù‡ در صوÙیه با نام مستعار "Øسن شریÙÛŒ" می‌شناختند، در گورستان معرو٠شهر به خاک سپردند. Ùˆ بیت معرو٠او "بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت Ù…Øرومان سر " Ú©Ù‡ سال‌ها سرتیتر روزنامه چلنگر بود، بر پیشانی سنگی کنده شد Ú©Ù‡ بر گورش نهادند.
برای آشنائی هرچه بیشتر با آثار اÙراشته شعر «پالتوی چهارده‌ساله» را بخوانید.
ای چارده ساله پالتوی من
ای رÙته سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
وارÙتـــه‌ای Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØمت ØÙ‚ به لنگ بقّال
پاره بوده چو قلب مجنون
چل تکه, چو بقچه گلین جون
ای رÙته به ناز Ùˆ آمده باز
صد بار گرو دکان رزاز
خواهـــم ز تو از طـــریق یـــاری
امســـالـه مـــرا نگــــه داری
این بهمن و دی مرو تــو از دست
تـا سال دگـــر ، خـــدا بـــزرگ است
* ای مرد گیلک (گیلانی)ØŒ سØر نزدیک است. عنوان شعری گیلکی از اÙراشته
منابع و ماخذ:
Û±. پاینده لنگرودی، Ù…Øمود / شعرهای گیلکی اÙراشته / نشر گیلکان / زمستان Û±Û³Û·Û´
Û². Ù….ا.به‌آذین / برگزیده‌ی اشعار Ùارسی Ùˆ گیلکی / انتشارات نیل / Û±Û³ÛµÛ¸
Û³. طبری، اØسان / یک‌صد سال جدال میان اندیشه Ùˆ استبداد / بخش‌هائی از یک مقاله!
Û´. اÙراشته، Ù…Øمد علی / مجموعه آثار به‌کوشش نصرت‌اله Ù†ÙˆØ / نشر توکا / Û±Û³ÛµÛ¸
Ûµ. اÙراشته، Ù…Øمد علی / چلنگر، برگزیده شعرها / نشر رÙعت / زمستان Û±Û³ÛµÛ·
Û¶. اÙراشته، Ù…Øمد علی / پابرانده گیله مرد / انتشارات اندیشه صومعه سرا
Û·. Ù…Øبی، مراد / معرÙÛŒ یک نشریه طنز، چلنگر / سالنامه گل‌آقا / Û±Û³Û·Û³
Û¸. پایگاه اینترنتی شورای گسترش زبان Ùˆ ادبیات Ùارسی به نشانی: https://www.persian-language.org
۹. پایگاه اینترنتی ورگ به نشانی: https://www.varg.ir
این مقاله در شماره ۶ ماهنامه رونا در نشانی: https://www.ronamag.com منتشر شده است.