Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡-----شاعر توده ها----اØÙ…د زاهدی لنگرودی
ÙØ±Ø³ØªÙ†Ø¯Ù‡ ÛŒ مطلب: گیل آوایی
یادی از شاعر توده‌ها، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
گیلÙه‌مَرد، سَØÙŽØ± دَمÙÙ‡*
نویسنده ÛŒ مقاله: اØÙ…د زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت............
ای چارده ساله پالتوی من
ای Ø±ÙØªÙ‡ سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
ÙˆØ§Ø±ÙØªÙ€Ù€Ù€Ù‡â€ŒØ§ÛŒ Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØÙ…ت ØÙ‚ به لنگ بقّال
---------
--------
یادی از شاعر توده‌ها، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
گیلÙه‌مَرد، سَØÙŽØ± دَمÙÙ‡*
اØÙ…د زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت. از دوستانش هرکدام درباره مجله‌ای Ú©Ù‡ نخستین شماره‌اش در همان روز منتشر شده بود، نظری Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ØŒ ولی اکثریت آن‌گروه، روزنامه را نپسندیده بودند. Ùˆ Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ سوژه‌ها Ùˆ مطالب آن پیش پا Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. مرد مثل بچه‌های یتیم Ùˆ کتک خورده پشت میز کز کرده بود. صادق هدایت از در کاÙÙ‡ وارد شد. از دور به طر٠مرد آمد Ùˆ او را بوسید Ùˆ انتشار مجله‌اش را به او تبریک Ú¯ÙØª. مرد Ú¯ÙØª: آقای هدایت، این برو بچه‌ها از روزنامه‌ی من خوششان نیامده! هدایت خنده‌ای کرد Ùˆ Ú¯ÙØª: شانس آوردی، اگر این‌ها از روزنامه‌ی تو تعری٠می‌کردند، من هم ناامید می‌شدم. روزنامه‌ی تو مال این‌ها نیست. مال مردم جنوب شهر Ùˆ زاغه نشینان است Ú©Ù‡ Ùقط دو کلاس اکابر سواد دارند.
روزنامه‌ای Ú©Ù‡ این‌چنین به مذاق صادق هدایت سخت‌گیر Ùˆ آگاه خوش آمده بود، Ú©Ù‡ ØØªØ§ Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ نامش را نیز خود انتخاب کرد، چلنگر نام‌داشت Ùˆ آن مرد منزوی Ú©Ù‡ امروزه کمتر از ÙˆÛŒ سخن Ú¯ÙØªÙ‡ می‌شود، Ù…ØÙ…دعلی رادباز قلعه‌ای، معرو٠به Â«Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ » ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ ØØ§Ø¬ شیخ جواد مجتهد بود.
Ù…ØÙ…دعلی رادباز قلعه‌ای ØŒ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ ØØ§Ø¬ شیخ جواد مجتهد بازقلعه‌ای به سال Û±Û²Û¸Û· خورشیدی در روستای بازقلعه رشت به دنیا آمد. او از پیشگامان شعر گیلکی Ùˆ از نام‌داران شعر ساده Ùˆ روان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ از بزرگان طنز اجتماعی ایران است. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در زمانی آغاز می‌کند Ú©Ù‡ توده مردم به شعر ساده نیاز داشتند، تا منعکس کننده نیازها، Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ دردهای ملموس زندگی آن ‌ها باشد. بی‌جهت نبود Ú©Ù‡ شعر او شعار روز مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار شده‌بود. درباره Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پس از کودتای Û²Û¸ مرداد توطئه سکوت اجرا شد، Ùˆ بردن نام او در مطبوعات Ùˆ ØØªÛŒ در مقالات جرم شناخته Ù…ÛŒ ‌شد Ùˆ به‌ همین جهت نسل پس از کودتا کمتر نام Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ را شنیده بود Ùˆ با شیوه کار او آشنائی داشت. Ùˆ Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ تا امروز هم کمتر کوششی در راه شناسائی اوبه نسل جوان صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ø³Øª. نوشتاری Ú©Ù‡ خواهید خواند تالیÙی‌ست در جهت معرÙÛŒ مجدد Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ این شاعر توده‌ها.
به جرات Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª هیچ شاعری چون Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ نتوانسته در عمق اجتماع Ù†Ùوذ کند. علت این Ù†Ùوذ کلام، ØµØ±Ø§ØØªØŒ سادگی کلام، بی پیرایه‌گی، هم‌دلی Ùˆ هم‌زبانی او با توده مردم بود. چهره‌ها Ùˆ سوژه‌های شعر Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ ØŒ مردم Ù…ØØ±ÙˆÙ…ØŒ توسری خورده، Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شده Ùˆ آواره شهرها Ùˆ روستاهای ایران‌اند. صداقتی Ú©Ù‡ در کلام این گیله‌مرد وجود داشت موجب شد شعر او بسرعت برق در خاطره ‌ها Ùˆ ØØ§Ùظه ‌ها نقش بندد. بیکاری‌ها، دربدری‌ها، Ù…ØØ±ÙˆÙ…یت‌ها، تبعیض‌ها، رشوه‌خواری‌ها Ùˆ ÙØ³Ø§Ø¯ ØØ§Ú©Ù… بر دستگاه ØØ§Ú©Ù…ه، مایه اصلی شعر او بود. در سال های پس از شهریور بیست تا Û±Ûµ بهمن Û±Û³Û²Û· آثار Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در نشریات ØØ²Ø¨ توده ایران چاپ Ù…ÛŒ شد. از این سال به بعد Ùˆ با اعلام غیر قانونی شدن ØØ²Ø¨ (پس از ترور ناتمام شاه Ú©Ù‡ ØØ²Ø¨ توده ایران متهم به آن شد)ØŒ از Û±Û¹ اسÙند Û±Û³Û²Û¹ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ روزنامه چلنگر را منتشر کرد. این روزنامه یک ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ در دنیای شعر Ùˆ مطبوعات کشور به شمار می‌رود. چلنگر به معنای کسی است که‌از آهن، ابزار می‌سازد (آهنگر).
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در کنگره نویسندگان Ùˆ شعرای ایران Ú©Ù‡ در تیرماه سال Û±Û³Û²Ûµ در تهران تشکیل شد شرکت کرد. دراین کنگره Ú©Ù‡ به همت انجمن روابط ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایران Ùˆ شوروی ترتیب ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود، چهره هائی چون ملک الشعرای بهار، علامه دهخدا، Ø§ØØ³Ø§Ù† طبری، صادق هدایت، نیما یوشیج، کریم کشاورز، ØÚ©Ù…ت Ùˆ ده ‌ها شاعر Ùˆ نویسنده ‌ی دیگر ØØ¶ÙˆØ± ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ به نوبت آثاری از خود را ارائه داده بودند. درهمین کنگره وقتی نوبت به Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ رسید تا آثار خود را بخواند، او چند کلمه ‌ای هم به سبک خود ØµØØ¨Øª کرد. Ùˆ Ú¯ÙØª: «درتهران، ما دو گروه دکتر داریم. گروهی در شمال شهر مطب دارند Ú©Ù‡ ویزیت آنها Ûµ تومان است Ùˆ گروهی دیگر هم در جنوب شهر، مثلا در Ù…ØÙ„Ù‡ ‌ی "اسمال بزاز" Ùˆ " گود زنبورک خانه" Ú©Ù‡ مردم را با Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª Ûµ ریال مداوا می‌ کنند. دکتر شمال شهری ممکن است بعضی از روزها بیمار نداشته باشد Ùˆ پولی هم گیرش نیاید، اما دکتر جنوب شهری ØØªÙ…ا روزی پنجاه Ù†ÙØ± را ویزیت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Û²Ûµ تومان درآمد دارد. من شاعر، مانند آن دکتر جنوب شهری هستم، شعرم مال مردم جنوب شهر است Ùˆ ممکن است شعرای Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± پروپاقرص انوری Ùˆ عسجدی آن را نپسندند ولی من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† خودم را دارم.» او دراین کنگره شعر «شغال Ù…ØÚ©ÙˆÙ…» Ùˆ «پالتوی چهارده ساله» را خواند.
اولین شماره نامه‌ی Ùکاهی Ùˆ سیاسی چلنگر در چهار ØµÙØÙ‡ به تاریخ پنجشنبه Û±Û·/Û±Û²/Û±Û³Û²Û¹ به قیمت دو ریال منتشر شد Ú©Ù‡ بیشتر اشعار Ùˆ مطالب آن متعلق به شخص Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ بود. Ùˆ Ø¯ÙØªØ± چلنگر در خیابان نواب Ú©Ù‡ در عین ØØ§Ù„ منزل مسکونی Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ نیز بود، دایر شد. منزلی Ú©Ù‡ بعدها مورد ØÙ…له اوباش Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØØ²Ø¨ توده قرار Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ همه چیز آن ویران شد.
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پیش از انتشار چلنگر Ú©Ù‡ با مهمترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران گره خورده است، همکاری با مطبوعات را از روزنامه امید در سال Û±Û³Û±Û´ آغاز می‌کند Ùˆ بعداً در روزنامه توÙیق نیز قلم می‌زند؛ همچنین از سال Û±Û³Û°Û° تا Û±Û³Û±Û° به کار دلالی Ùˆ معاملات املاک مشغول بوده Ùˆ از آن تاریخ تا Ù‡ÙØª سال بعد در امجدیه پلاک‌های سیمانی می‌ساخته Ùˆ Û±Û³Û±Û¸ تا Û±Û³Û²Û´ به عنوان معمار در شهرداری مشغول به کار بوده Ùˆ پس از آن تا کودتای ضد مردمی Û²Û¸ مرداد Û±Û³Û³Û² روزنامه چلنگر را منتشر می‌کرد. با توجه به کارنامه‌ی زندگی معیشتی‌ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ مشخص خواهد شد Ú©Ù‡ از کجا برخاسته بود Ùˆ چرا شاعر توده‌های مردم ایران بود: Ú¯Ú†â€ŒÙØ±ÙˆØ´ÛŒØŒ شاگرد پادوئی شرکت‌های ساختمانی، شاگردی بنگاه‌های معاملات املاک، معمار شهرداری ØŒ آموزگاری ØŒ هنرپیشگی تئاتر، مجسمه سازی، نقاشی Ùˆ سرانجام روزنامه‌نگاری Ùˆ شاعری! مخاطب طنز Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ (اعم از نظم ونثر) مردم عامی Ùˆ Ú©Ù… سواد بودند. ویژگی بارز شعر او، به کار گیری زبان مردم عامی بود. او شیرین، ظری٠و ساده شعر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ùˆ به اشکال سنّتی در اشعار موزون Ùˆ مقÙÙ‘ÛŒ مقید نبود. اوج هنرنمایی او در شعرهایی است Ú©Ù‡ به زبان گیلکی سروده ØŒ تا آنجا Ú©Ù‡ او را بزرگ ‌ترین سراینده اشعار گیلکی Ù…ÛŒ ‌دانند. در نثر، شتابزده Ùˆ گزارشی Ù…ÛŒ نوشت Ùˆ به تناسب جهت گیری های عقیدتی Ùˆ سیاسی خود ØŒ جامعه را صØÙ†Ù‡ در گیری Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ طبقاتی می‌‌دید. Ùˆ به سبب آشنایی نزدیک با زندگی مردم خرده پا ØŒ در توصی٠تیپ های اداری Ùˆ بازاری توÙیق داشت . در دوران ÙØ¹Ø§Ù„یت روزنامه چلنگر Ùˆ دوران جنبش ملی کردن Ù†ÙØªØŒ ÙØ¹Ø§Ù„یت Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ اوج Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ چهل قصه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در همین دوران از او منتشر شده است، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ را گاه یک چخو٠ایرانی نشان Ù…ÛŒ ‌دهد.
از دیگر سو Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ همواره عشق Ùˆ علاقه‌ی ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ به گردآوری ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ داشت. Ùˆ اگرچه چلنگر به زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ منتشر می‌شد، اما از همان شماره‌ی اول ØµÙØÙ‡â€ŒØ§ÛŒ را به ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ اختصاص داد. در این ØµÙØÙ‡ اشعاری چاپ می‌شد به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی Ùˆ... سهم اشعار گیلکی بیشتر بود، به‌خاطر خود Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ در شعر گیلکی سرآمد بود. پس از مدتی این ØµÙØÙ‡ از چلنگر منتشر نمی‌شود Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ اعلام می‌کند Ú©Ù‡ شهربانی از انتشار ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ جلوگیری کرده است. بااین همه Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ به شاعر توده‌ها مبدل شده است از پا نمی‌نشیند Ùˆ ØØªØ§ خوانندگان نشریه را تشویق می‌کند Ú©Ù‡ از او انتقاد کنند Ùˆ سعی در تشویق استعدادهای جوانان دارد.
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ دارای خانواده‌ای با یک همسر Ùˆ سه پسر بود Ú©Ù‡ در دوران تبعید، یکی از پسرانش را به دلیل نارسائی قلبی از دست می‌دهد. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ از سال Û±Û³Û³Û² به بعد زندگی مخÙÛŒ داشته Ùˆ تاکنون کمتر از ØØ§Ù„ Ùˆ روز او در این دوران Ú©Ù‡ بی‌شباهت به وضعیت بسیاری از روشنÙکرها در سال‌های سیاه بعد از کودتا نیست، نوشته‌اند. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پس از کودتا تا یک سال Ùˆ نیم درایران مخÙÛŒ بود Ùˆ در خانه‌های همان مردمی زندگی می‌کرد Ú©Ù‡ سوژه‌های اشعارش بودند. از Ú†Ù†Ú¯ ÙØ±Ù…انداری نظامی گریخت Ùˆ به مهاجر ت Ø±ÙØª. در بلغارستان ساکن شد، اما دوری از ایران در توان تØÙ…Ù„ او نبود. پیش از مرگش از Û±Û³Û³Û¶ در بلغارستان در Ù‡ÙØªÙ‡ نامه "استرشل" (زنبور قرمز) به زبان بلغاری داستان Ù…ÛŒ نوشت. Ùˆ کوشش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ برای نوشتن داستان به کار می‌برد. Ù…ÛŒ بایست با زØÙ…ت زیاد نوشته های خود را به‌دیگران می‌سپرد تا به بلغاری یا ترکی ترجمه کنن د. با این ØØ§Ù„ خوانندگان ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ÛŒ داشت. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ در اواخر سال Û±Û³Û³Û´ از ایران خارج شده بود در Û±Û¶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸، بسیار زودهنگام Ùˆ در سن ÛµÛ± سالگی قلبش از طپش بازماند Ùˆ برای همیشه خاموش شد. او را Ú©Ù‡ در صوÙیه با نام مستعار "ØØ³Ù† شریÙÛŒ" می‌شناختند، در گورستان معرو٠شهر به خاک سپردند. Ùˆ بیت معرو٠او "بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت Ù…ØØ±ÙˆÙ…ان سر " Ú©Ù‡ سال‌ها سرتیتر روزنامه چلنگر بود، بر پیشانی سنگی کنده شد Ú©Ù‡ بر گورش نهادند.
برای آشنائی هرچه بیشتر با آثار Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شعر «پالتوی چهارده‌ساله» را بخوانید.
ای چارده ساله پالتوی من
ای Ø±ÙØªÙ‡ سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
ÙˆØ§Ø±ÙØªÙ€Ù€Ù€Ù‡â€ŒØ§ÛŒ Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØÙ…ت ØÙ‚ به لنگ بقّال
پاره بوده چو قلب مجنون
چل تکه, چو بقچه گلین جون
ای Ø±ÙØªÙ‡ به ناز Ùˆ آمده باز
صد بار گرو دکان رزاز
خواهـــم ز تو از طـــریق یـــاری
امســـالـه مـــرا نگــــه داری
این بهمن و دی مرو تــو از دست
تـا سال دگـــر ، خـــدا بـــزرگ است
* ای مرد گیلک (گیلانی)ØŒ Ø³ØØ± نزدیک است. عنوان شعری گیلکی از Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
منابع و ماخذ:
Û±. پاینده لنگرودی، Ù…ØÙ…ود / شعرهای گیلکی Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ / نشر گیلکان / زمستان Û±Û³Û·Û´
Û². Ù….ا.به‌آذین / برگزیده‌ی اشعار ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ گیلکی / انتشارات نیل / Û±Û³ÛµÛ¸
Û³. طبری، Ø§ØØ³Ø§Ù† / یک‌صد سال جدال میان اندیشه Ùˆ استبداد / بخش‌هائی از یک مقاله!
Û´. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / مجموعه آثار به‌کوشش نصرت‌اله Ù†ÙˆØ / نشر توکا / Û±Û³ÛµÛ¸
Ûµ. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / چلنگر، برگزیده شعرها / نشر Ø±ÙØ¹Øª / زمستان Û±Û³ÛµÛ·
Û¶. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / پابرانده گیله مرد / انتشارات اندیشه صومعه سرا
Û·. Ù…ØØ¨ÛŒØŒ مراد / معرÙÛŒ یک نشریه طنز، چلنگر / سالنامه گل‌آقا / Û±Û³Û·Û³
Û¸. پایگاه اینترنتی شورای گسترش زبان Ùˆ ادبیات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به نشانی: https://www.persian-language.org
۹. پایگاه اینترنتی ورگ به نشانی: https://www.varg.ir
این مقاله در شماره ۶ ماهنامه رونا در نشانی: https://www.ronamag.com منتشر شده است.
یادی از شاعر توده‌ها، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
گیلÙه‌مَرد، سَØÙŽØ± دَمÙÙ‡*
نویسنده ÛŒ مقاله: اØÙ…د زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت............
ای چارده ساله پالتوی من
ای Ø±ÙØªÙ‡ سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
ÙˆØ§Ø±ÙØªÙ€Ù€Ù€Ù‡â€ŒØ§ÛŒ Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØÙ…ت ØÙ‚ به لنگ بقّال
---------
--------
یادی از شاعر توده‌ها، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
گیلÙه‌مَرد، سَØÙŽØ± دَمÙÙ‡*
اØÙ…د زاهدی لنگرودی
در سال Û±Û³Û²Û¹ در کاÙه‌ای در خیابان استانبول مردی نشسته بود Ú©Ù‡ دل تو دلش نبود. Ùˆ آرام Ùˆ قرار نداشت. از دوستانش هرکدام درباره مجله‌ای Ú©Ù‡ نخستین شماره‌اش در همان روز منتشر شده بود، نظری Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ØŒ ولی اکثریت آن‌گروه، روزنامه را نپسندیده بودند. Ùˆ Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ سوژه‌ها Ùˆ مطالب آن پیش پا Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. مرد مثل بچه‌های یتیم Ùˆ کتک خورده پشت میز کز کرده بود. صادق هدایت از در کاÙÙ‡ وارد شد. از دور به طر٠مرد آمد Ùˆ او را بوسید Ùˆ انتشار مجله‌اش را به او تبریک Ú¯ÙØª. مرد Ú¯ÙØª: آقای هدایت، این برو بچه‌ها از روزنامه‌ی من خوششان نیامده! هدایت خنده‌ای کرد Ùˆ Ú¯ÙØª: شانس آوردی، اگر این‌ها از روزنامه‌ی تو تعری٠می‌کردند، من هم ناامید می‌شدم. روزنامه‌ی تو مال این‌ها نیست. مال مردم جنوب شهر Ùˆ زاغه نشینان است Ú©Ù‡ Ùقط دو کلاس اکابر سواد دارند.
روزنامه‌ای Ú©Ù‡ این‌چنین به مذاق صادق هدایت سخت‌گیر Ùˆ آگاه خوش آمده بود، Ú©Ù‡ ØØªØ§ Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ نامش را نیز خود انتخاب کرد، چلنگر نام‌داشت Ùˆ آن مرد منزوی Ú©Ù‡ امروزه کمتر از ÙˆÛŒ سخن Ú¯ÙØªÙ‡ می‌شود، Ù…ØÙ…دعلی رادباز قلعه‌ای، معرو٠به Â«Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ » ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ ØØ§Ø¬ شیخ جواد مجتهد بود.
Ù…ØÙ…دعلی رادباز قلعه‌ای ØŒ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ ØØ§Ø¬ شیخ جواد مجتهد بازقلعه‌ای به سال Û±Û²Û¸Û· خورشیدی در روستای بازقلعه رشت به دنیا آمد. او از پیشگامان شعر گیلکی Ùˆ از نام‌داران شعر ساده Ùˆ روان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ از بزرگان طنز اجتماعی ایران است. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در زمانی آغاز می‌کند Ú©Ù‡ توده مردم به شعر ساده نیاز داشتند، تا منعکس کننده نیازها، Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ùˆ دردهای ملموس زندگی آن ‌ها باشد. بی‌جهت نبود Ú©Ù‡ شعر او شعار روز مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار شده‌بود. درباره Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پس از کودتای Û²Û¸ مرداد توطئه سکوت اجرا شد، Ùˆ بردن نام او در مطبوعات Ùˆ ØØªÛŒ در مقالات جرم شناخته Ù…ÛŒ ‌شد Ùˆ به‌ همین جهت نسل پس از کودتا کمتر نام Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ را شنیده بود Ùˆ با شیوه کار او آشنائی داشت. Ùˆ Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ تا امروز هم کمتر کوششی در راه شناسائی اوبه نسل جوان صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ø³Øª. نوشتاری Ú©Ù‡ خواهید خواند تالیÙی‌ست در جهت معرÙÛŒ مجدد Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ این شاعر توده‌ها.
به جرات Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª هیچ شاعری چون Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ نتوانسته در عمق اجتماع Ù†Ùوذ کند. علت این Ù†Ùوذ کلام، ØµØ±Ø§ØØªØŒ سادگی کلام، بی پیرایه‌گی، هم‌دلی Ùˆ هم‌زبانی او با توده مردم بود. چهره‌ها Ùˆ سوژه‌های شعر Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ ØŒ مردم Ù…ØØ±ÙˆÙ…ØŒ توسری خورده، Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شده Ùˆ آواره شهرها Ùˆ روستاهای ایران‌اند. صداقتی Ú©Ù‡ در کلام این گیله‌مرد وجود داشت موجب شد شعر او بسرعت برق در خاطره ‌ها Ùˆ ØØ§Ùظه ‌ها نقش بندد. بیکاری‌ها، دربدری‌ها، Ù…ØØ±ÙˆÙ…یت‌ها، تبعیض‌ها، رشوه‌خواری‌ها Ùˆ ÙØ³Ø§Ø¯ ØØ§Ú©Ù… بر دستگاه ØØ§Ú©Ù…ه، مایه اصلی شعر او بود. در سال های پس از شهریور بیست تا Û±Ûµ بهمن Û±Û³Û²Û· آثار Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در نشریات ØØ²Ø¨ توده ایران چاپ Ù…ÛŒ شد. از این سال به بعد Ùˆ با اعلام غیر قانونی شدن ØØ²Ø¨ (پس از ترور ناتمام شاه Ú©Ù‡ ØØ²Ø¨ توده ایران متهم به آن شد)ØŒ از Û±Û¹ اسÙند Û±Û³Û²Û¹ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ روزنامه چلنگر را منتشر کرد. این روزنامه یک ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ در دنیای شعر Ùˆ مطبوعات کشور به شمار می‌رود. چلنگر به معنای کسی است که‌از آهن، ابزار می‌سازد (آهنگر).
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ در کنگره نویسندگان Ùˆ شعرای ایران Ú©Ù‡ در تیرماه سال Û±Û³Û²Ûµ در تهران تشکیل شد شرکت کرد. دراین کنگره Ú©Ù‡ به همت انجمن روابط ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایران Ùˆ شوروی ترتیب ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود، چهره هائی چون ملک الشعرای بهار، علامه دهخدا، Ø§ØØ³Ø§Ù† طبری، صادق هدایت، نیما یوشیج، کریم کشاورز، ØÚ©Ù…ت Ùˆ ده ‌ها شاعر Ùˆ نویسنده ‌ی دیگر ØØ¶ÙˆØ± ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ به نوبت آثاری از خود را ارائه داده بودند. درهمین کنگره وقتی نوبت به Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ رسید تا آثار خود را بخواند، او چند کلمه ‌ای هم به سبک خود ØµØØ¨Øª کرد. Ùˆ Ú¯ÙØª: «درتهران، ما دو گروه دکتر داریم. گروهی در شمال شهر مطب دارند Ú©Ù‡ ویزیت آنها Ûµ تومان است Ùˆ گروهی دیگر هم در جنوب شهر، مثلا در Ù…ØÙ„Ù‡ ‌ی "اسمال بزاز" Ùˆ " گود زنبورک خانه" Ú©Ù‡ مردم را با Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª Ûµ ریال مداوا می‌ کنند. دکتر شمال شهری ممکن است بعضی از روزها بیمار نداشته باشد Ùˆ پولی هم گیرش نیاید، اما دکتر جنوب شهری ØØªÙ…ا روزی پنجاه Ù†ÙØ± را ویزیت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Û²Ûµ تومان درآمد دارد. من شاعر، مانند آن دکتر جنوب شهری هستم، شعرم مال مردم جنوب شهر است Ùˆ ممکن است شعرای Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± پروپاقرص انوری Ùˆ عسجدی آن را نپسندند ولی من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† خودم را دارم.» او دراین کنگره شعر «شغال Ù…ØÚ©ÙˆÙ…» Ùˆ «پالتوی چهارده ساله» را خواند.
اولین شماره نامه‌ی Ùکاهی Ùˆ سیاسی چلنگر در چهار ØµÙØÙ‡ به تاریخ پنجشنبه Û±Û·/Û±Û²/Û±Û³Û²Û¹ به قیمت دو ریال منتشر شد Ú©Ù‡ بیشتر اشعار Ùˆ مطالب آن متعلق به شخص Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ بود. Ùˆ Ø¯ÙØªØ± چلنگر در خیابان نواب Ú©Ù‡ در عین ØØ§Ù„ منزل مسکونی Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ نیز بود، دایر شد. منزلی Ú©Ù‡ بعدها مورد ØÙ…له اوباش Ùˆ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† ØØ²Ø¨ توده قرار Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ همه چیز آن ویران شد.
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پیش از انتشار چلنگر Ú©Ù‡ با مهمترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران گره خورده است، همکاری با مطبوعات را از روزنامه امید در سال Û±Û³Û±Û´ آغاز می‌کند Ùˆ بعداً در روزنامه توÙیق نیز قلم می‌زند؛ همچنین از سال Û±Û³Û°Û° تا Û±Û³Û±Û° به کار دلالی Ùˆ معاملات املاک مشغول بوده Ùˆ از آن تاریخ تا Ù‡ÙØª سال بعد در امجدیه پلاک‌های سیمانی می‌ساخته Ùˆ Û±Û³Û±Û¸ تا Û±Û³Û²Û´ به عنوان معمار در شهرداری مشغول به کار بوده Ùˆ پس از آن تا کودتای ضد مردمی Û²Û¸ مرداد Û±Û³Û³Û² روزنامه چلنگر را منتشر می‌کرد. با توجه به کارنامه‌ی زندگی معیشتی‌ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ مشخص خواهد شد Ú©Ù‡ از کجا برخاسته بود Ùˆ چرا شاعر توده‌های مردم ایران بود: Ú¯Ú†â€ŒÙØ±ÙˆØ´ÛŒØŒ شاگرد پادوئی شرکت‌های ساختمانی، شاگردی بنگاه‌های معاملات املاک، معمار شهرداری ØŒ آموزگاری ØŒ هنرپیشگی تئاتر، مجسمه سازی، نقاشی Ùˆ سرانجام روزنامه‌نگاری Ùˆ شاعری! مخاطب طنز Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ (اعم از نظم ونثر) مردم عامی Ùˆ Ú©Ù… سواد بودند. ویژگی بارز شعر او، به کار گیری زبان مردم عامی بود. او شیرین، ظری٠و ساده شعر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ùˆ به اشکال سنّتی در اشعار موزون Ùˆ مقÙÙ‘ÛŒ مقید نبود. اوج هنرنمایی او در شعرهایی است Ú©Ù‡ به زبان گیلکی سروده ØŒ تا آنجا Ú©Ù‡ او را بزرگ ‌ترین سراینده اشعار گیلکی Ù…ÛŒ ‌دانند. در نثر، شتابزده Ùˆ گزارشی Ù…ÛŒ نوشت Ùˆ به تناسب جهت گیری های عقیدتی Ùˆ سیاسی خود ØŒ جامعه را صØÙ†Ù‡ در گیری Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ طبقاتی می‌‌دید. Ùˆ به سبب آشنایی نزدیک با زندگی مردم خرده پا ØŒ در توصی٠تیپ های اداری Ùˆ بازاری توÙیق داشت . در دوران ÙØ¹Ø§Ù„یت روزنامه چلنگر Ùˆ دوران جنبش ملی کردن Ù†ÙØªØŒ ÙØ¹Ø§Ù„یت Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ اوج Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ چهل قصه Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در همین دوران از او منتشر شده است، Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ را گاه یک چخو٠ایرانی نشان Ù…ÛŒ ‌دهد.
از دیگر سو Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ همواره عشق Ùˆ علاقه‌ی ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ به گردآوری ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ داشت. Ùˆ اگرچه چلنگر به زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ منتشر می‌شد، اما از همان شماره‌ی اول ØµÙØÙ‡â€ŒØ§ÛŒ را به ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ اختصاص داد. در این ØµÙØÙ‡ اشعاری چاپ می‌شد به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی Ùˆ... سهم اشعار گیلکی بیشتر بود، به‌خاطر خود Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ در شعر گیلکی سرآمد بود. پس از مدتی این ØµÙØÙ‡ از چلنگر منتشر نمی‌شود Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ اعلام می‌کند Ú©Ù‡ شهربانی از انتشار ادبیات Ù…ØÙ„ÛŒ جلوگیری کرده است. بااین همه Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ به شاعر توده‌ها مبدل شده است از پا نمی‌نشیند Ùˆ ØØªØ§ خوانندگان نشریه را تشویق می‌کند Ú©Ù‡ از او انتقاد کنند Ùˆ سعی در تشویق استعدادهای جوانان دارد.
Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ دارای خانواده‌ای با یک همسر Ùˆ سه پسر بود Ú©Ù‡ در دوران تبعید، یکی از پسرانش را به دلیل نارسائی قلبی از دست می‌دهد. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ از سال Û±Û³Û³Û² به بعد زندگی مخÙÛŒ داشته Ùˆ تاکنون کمتر از ØØ§Ù„ Ùˆ روز او در این دوران Ú©Ù‡ بی‌شباهت به وضعیت بسیاری از روشنÙکرها در سال‌های سیاه بعد از کودتا نیست، نوشته‌اند. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ پس از کودتا تا یک سال Ùˆ نیم درایران مخÙÛŒ بود Ùˆ در خانه‌های همان مردمی زندگی می‌کرد Ú©Ù‡ سوژه‌های اشعارش بودند. از Ú†Ù†Ú¯ ÙØ±Ù…انداری نظامی گریخت Ùˆ به مهاجر ت Ø±ÙØª. در بلغارستان ساکن شد، اما دوری از ایران در توان تØÙ…Ù„ او نبود. پیش از مرگش از Û±Û³Û³Û¶ در بلغارستان در Ù‡ÙØªÙ‡ نامه "استرشل" (زنبور قرمز) به زبان بلغاری داستان Ù…ÛŒ نوشت. Ùˆ کوشش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ برای نوشتن داستان به کار می‌برد. Ù…ÛŒ بایست با زØÙ…ت زیاد نوشته های خود را به‌دیگران می‌سپرد تا به بلغاری یا ترکی ترجمه کنن د. با این ØØ§Ù„ خوانندگان ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ÛŒ داشت. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ Ú©Ù‡ در اواخر سال Û±Û³Û³Û´ از ایران خارج شده بود در Û±Û¶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸، بسیار زودهنگام Ùˆ در سن ÛµÛ± سالگی قلبش از طپش بازماند Ùˆ برای همیشه خاموش شد. او را Ú©Ù‡ در صوÙیه با نام مستعار "ØØ³Ù† شریÙÛŒ" می‌شناختند، در گورستان معرو٠شهر به خاک سپردند. Ùˆ بیت معرو٠او "بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت Ù…ØØ±ÙˆÙ…ان سر " Ú©Ù‡ سال‌ها سرتیتر روزنامه چلنگر بود، بر پیشانی سنگی کنده شد Ú©Ù‡ بر گورش نهادند.
برای آشنائی هرچه بیشتر با آثار Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شعر «پالتوی چهارده‌ساله» را بخوانید.
ای چارده ساله پالتوی من
ای Ø±ÙØªÙ‡ سر آستین Ùˆ دامن
ای آن که به پشت و رو رسیدی
جر خوردی و وصله پینه ایدی
هر چند که رنگ و رو نداری
ÙˆØ§Ø±ÙØªÙ€Ù€Ù€Ù‡â€ŒØ§ÛŒ Ùˆ اطـــــو نــــداری
گشته یقه ات چو قاب دستمال
صد رØÙ…ت ØÙ‚ به لنگ بقّال
پاره بوده چو قلب مجنون
چل تکه, چو بقچه گلین جون
ای Ø±ÙØªÙ‡ به ناز Ùˆ آمده باز
صد بار گرو دکان رزاز
خواهـــم ز تو از طـــریق یـــاری
امســـالـه مـــرا نگــــه داری
این بهمن و دی مرو تــو از دست
تـا سال دگـــر ، خـــدا بـــزرگ است
* ای مرد گیلک (گیلانی)ØŒ Ø³ØØ± نزدیک است. عنوان شعری گیلکی از Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡
منابع و ماخذ:
Û±. پاینده لنگرودی، Ù…ØÙ…ود / شعرهای گیلکی Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ / نشر گیلکان / زمستان Û±Û³Û·Û´
Û². Ù….ا.به‌آذین / برگزیده‌ی اشعار ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ گیلکی / انتشارات نیل / Û±Û³ÛµÛ¸
Û³. طبری، Ø§ØØ³Ø§Ù† / یک‌صد سال جدال میان اندیشه Ùˆ استبداد / بخش‌هائی از یک مقاله!
Û´. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / مجموعه آثار به‌کوشش نصرت‌اله Ù†ÙˆØ / نشر توکا / Û±Û³ÛµÛ¸
Ûµ. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / چلنگر، برگزیده شعرها / نشر Ø±ÙØ¹Øª / زمستان Û±Û³ÛµÛ·
Û¶. Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ØŒ Ù…ØÙ…د علی / پابرانده گیله مرد / انتشارات اندیشه صومعه سرا
Û·. Ù…ØØ¨ÛŒØŒ مراد / معرÙÛŒ یک نشریه طنز، چلنگر / سالنامه گل‌آقا / Û±Û³Û·Û³
Û¸. پایگاه اینترنتی شورای گسترش زبان Ùˆ ادبیات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به نشانی: https://www.persian-language.org
۹. پایگاه اینترنتی ورگ به نشانی: https://www.varg.ir
این مقاله در شماره ۶ ماهنامه رونا در نشانی: https://www.ronamag.com منتشر شده است.