مرا Ø¨ÙØ´Ø§Ø¹Ø±Ø§Ù†! ای شاعراننده ! -نقدی از: علی مسعودی نیا
مرا Ø¨ÙØ´Ø§Ø¹Ø±Ø§Ù†! ای شاعراننده!
درباره ی شعر((شکستن در چهارده قطعه ی نو برای رؤیا و عروسی و مرگ))از:رضا براهنی
علی مسعودی نیا
نمی دانم با توجه به تاریخ درج شده ذیل٠شعر ،چقدر درست است اصلن موشکاÙی٠آن Ùˆ رسیدن به جاهایی Ú©Ù‡ ممکن است ربطی به امروز٠براهنی Ùˆ براهنی٠امروز نداشته باشد.چرا Ú©Ù‡ براهنی در کارهای اخیرش به زبانی نرم تر Ùˆ ذهنیتی متمرکز تر رسیده Ùˆ همین Ú©ÛŒÙیت شعرش را
( برای خواندن شعر شکستن در چهارده........به نوشته ÛŒ تاریخ 2006/10/09 در همین ØµÙØÙ‡ مراجعه کنید)
خواندنی تر کرده.در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ شعر مورد Ø¨ØØ« ما مربوط به دوره ÛŒ Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª های آن چنانی Ùˆ جار Ùˆ جنجال های ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ کارها Ùˆ کارگاهش است.تنها مزیت چنین نگاهی Ù…ÛŒ تواند آسیب شناسی یا ØØªÛŒ Ú©Ø´Ù Ùˆ بیان٠ظرÙیت ها Ùˆ خلاقیت های یک دوره ÛŒ شعری باشد ØŒ آن هم از شاعری Ú©Ù‡ نقد هایش در بسیاری از ادوار٠خمودگی Ùˆ کاهلی شعر امروز ایران ØŒ ذهن خیلی از شاعران را Ù‡ÛŒ زد Ùˆ به راه Ø§Ù†Ø¯Ø§Ø®ØªØŒØØ§Ù„ا کار نداریم Ú©Ù‡ به کجاها رسیدند بعضی هاشان.یادم هست در یکی از شماره های مجله ÛŒ باستانی! خوشه ØŒ Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای خوانده بودم از رویایی ،که در آنجا وقتی از او خواسته بودند در باره ÛŒ براهنی ØØ±Ù بزند، Ø·ÙØ±Ù‡ Ø±ÙØªÙ‡ بود Ùˆ Ú¯ÙØªÙ‡ بود : من از این آدم Ù…ÛŒ ترسم...
این ترس هنوز هم در جامعه ÛŒ ادبی ما وجود دارد.ترس از نوشتن در باره ÛŒ براهنی Ùˆ گلاویز شدن با او Ùˆ اÙکارش ،که به گمان من تا ØØ¯ÙˆØ¯ زیادی هم هراسی به ØÙ‚ است.چرا Ú©Ù‡ براهنی به طرز ارعاب آوری همواره سواد Ùˆ معلوماتش را به رخ کشیده Ùˆ خیلی ها را از میدان به در کرده Ùˆ با همین Ø§ØØ§Ø·Ù‡ اش به دانش شعری ،در دوره ای توانست روی بسیاری از استعدادها تاثیر بگذارد Ùˆ Ù†ÙØ±Ù…های خودش را به آنها تزریق کند.این است Ú©Ù‡ دندان شکستگان پاسخ ها Ùˆ نظریه پردازی های او Ú©Ù… نیستند Ùˆ به ØÚ©Ù… تاریخ ØŒ ما نسل٠جدیدی ها ! باید عبرت بگیریم از آن Ú†Ù‡ برگذشتگانمان Ø±ÙØªÙ‡ (Ú©Ù‡ نمی دانم چرانمی گیریم!).
ØØ§Ù„ا شما هم Ù…ÛŒ توانید این را از سر٠ترس بنده بدانید ØŒ اما من بر خود واجب Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ بگویم براهنی ØØ±Ù…ت زیادی در ادبیات دارد Ùˆ جسارت او در Ø·Ø±Ø Ø§Ù†Ø¯ÛŒØ´Ù‡ های تازه را کمتر کسی در تاریخ ادبیات معاصر داشته Ùˆ بروز داده.اما با توجه به وقو٠و اشرا٠براهنی در ØÛŒØ·Ù‡ ÛŒ شعر ØŒ خودش باید بهتر از هر کسی بداند Ú©Ù‡ هرگز شاعر تراز اولی نبوده.ØØªÛŒ کار خیلی از شاگردانش از او پیشرو تر Ùˆ Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ù„Ø§ØªØ± بوده.بگذریم از Ù„ØØ¸Ø§Øª نابی Ú©Ù‡ در برخی شعرهای او –از جمله همین شعر- Ù…ÛŒ توان ÛŒØ§ÙØª.اما لا اقل برای من او هرگز شاعر Ùوق العاده ای جلوه نکرده(Ú©Ù‡ به Ø§ØØªÙ…الی قریب به یقین برای ایشان نباید مهم باشد) . بسم الله:
با چشم سرخ Ùیل Ú©Ù‡ از روی برگ Ù…ÛŒ گذرد
جل الخالق!...راستش Ùکر Ù…ÛŒ کنم یک ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒÛŒ هست بین٠پرتاب ذهنی Ùˆ پرت کردن ذهن.در پرتاب ذهنی Ú©ÛŒÙیتی جنون آسا هست Ú©Ù‡ تعقل ریسمان پاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ تخیل به جاهایی Ù…ÛŒ رسد بکر Ùˆ غریب Ùˆ دلنشین (همزمانی این سه خصیصه البته دائمی نیست، ولی اگر بشود Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ شود!) Ùˆ آنگاه کلام به اعجاز خود Ù…ÛŒ رسد Ùˆ ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ شود.اما ذهن را Ú©Ù‡ در اوج تعقل Ù…ÛŒ گیری Ùˆ به زور جاکن Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ پرتابش Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ به جایی صرÙÙ† غریب ØŒ آنگاه تنها در Ùیزیک٠واژه Ùˆ جمله دخل Ùˆ تصرÙÛŒ انجام Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ Ø´Ú¯ÙØªÛŒ بار منÙÛŒ خود را به مخاطب تزریق Ù…ÛŒ کند.البته Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ براهنی تا ØØ¯ÙˆØ¯ زیادی ،اصلن ماجرای Ú©Ø´Ù Ùˆ شهود را بی ربط Ù…ÛŒ داند در شعر Ùˆ ÙØ±Ù…ولاسیون خاصی برای رسیدن به وادی Ù…ØÛŒØ±Ø§Ù„عقول واژه دارد.اما عقیده ÛŒ من این است Ú©Ù‡ خلق مجاز مجازی به موازات مجاز٠ØÙ‚یقی ØŒ چیزی است در مایه های ÙØ¹Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ به آب نیاز دارد Ùˆ هاون.اینگونه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شود با چشم سرخ Ùیل از روی برگ گذر کرد Ùˆ ØØªÛŒ کارهایی عجیب تر انجام داد با همین اکسسوار.ØØ§Ù„ا وقتی سطر ابتدایی شعر براهنی این طور آغاز Ù…ÛŒ شود ØŒ من ÙˆØØ´ØªÙ… Ù…ÛŒ گیرد از بلایی Ú©Ù‡ قرار است به سرم بیاورد.اما هزاری هم Ú©Ù‡ منکر شود ØŒ پرتاب ذهنی واقعی اش خیلی سریع رخ Ù…ÛŒ دهد :
با کودک آتش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ روی رود قدسی
در ایستگاه مرگ که اندام های مرا تنها تا بهار آینده می خواهدامروز در کمال شجاعت سپیده دم بارید
چون اینجا دیگر دست٠خودش نیست Ú©Ù‡ بخواهد برای واژه ها تعیین تکلی٠کند Ùˆ در جایی Ú©Ù‡ قرار نیست باشند ØŒ بکاردشان.این ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±ÙˆØ¯ عقلانیت Ùˆ جنون ØŒ در اکثر کارهای براهنی – از گذشته تا ØØ§Ù„- به چشم Ù…ÛŒ خورد Ùˆ راستش قدری توی ذوق هم Ù…ÛŒ زند.در چنین ØØ§Ù„تی او را به ØØ§Ù„ت خانی لجوج Ù…ÛŒ بینم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ داند دوره ÛŒ خانی گذشته ØŒ اما باز سودای ØØ±Ø¨ دارد تا خون بس شود.
***
با دست های کاهگلی Ú©Ù‡ از هند ØŒ هند خجسته بر Ù…ÛŒ خیزد ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند
که من اگرچه همین نیز با
Ùˆ خواب ایستاده Ú©Ù‡ ØªÙˆÙØ§Ù† کنج Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ را برساند به Ø³Ø·Ø Ø¢Ø¨
نکته ÛŒ دوم در این شعر ØŒ میل ٠شدید شاعر به المان گرایی از نوع جهان شمول آن است . یعنی بزرگی Ùˆ اقتدارش را Ù…ÛŒ خواهد از طریق مانور واژه های بزرگ Ùˆ کلان Ùˆ مثلن جهانی به ما تلقین کند.من منکر Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از امکانات ویژه ÛŒ زبان نیستم Ùˆ با جهانی شدن ( نه به تعبیر مضØÚ© برخی ادبای امروزی) Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªÛŒ ندارم.اما ورود تصنعی کلمه هایی Ú©Ù‡ به طور ژنتیک Ú©Ù„ÛŒ نگرانه Ùˆ پر هیبت هستند ØŒ در این شعر ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª.Ùˆ با آمدن٠این هند٠مادر مرده ØŒ تازه Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ آن Ùیل٠بخت برگشته چرا مجبور شده با چشم سرخ از روی برگ بگذرد. Ùˆ در ادامه ÛŒ شعر هم به همین ترتیب به اهرام Ù…ÛŒ رسیم Ùˆ مصر Ùˆ نیویورک Ùˆ بودا Ùˆ امثالهم.
***
نکته ÛŒ دیگر در این شعر ØŒ Ú©ÛŒÙیت امکان سپید خانی سطرهاست.آسیبی Ú©Ù‡ تا امروز Ùˆ ÙØ±Ø¯Ø§ÛŒ نزدیک هم گریبانگیر شاعران بوده Ùˆ خواهد بود.
و در به روی پنجره / من خسته
*
کشیده ی پرده بر چهره ای که یشم شبکلاهش نیز
یک روز هم پدرم این جا از روی برگ ها و برهنه بی آن که بادستی شبیه پنجره با رگ های توری آوازی از تو را که در پرنده بهشت
Ùˆ میوه Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ دندان هایم ماه / با گازها Ú©Ù‡ من از رویش
Ùˆ Ùوج های بوسه Ú©Ù‡ بیگانه
و انسانی با چشم های گالینگور
*
اگر تعلیق معنوی جمله های نا تمام را سپید خوانی بدانیم ØŒ این تعلیق باید در Ùیزیک Ùˆ متاÙیزیک شعر جا Ø¨ÛŒÙØªØ¯.صرÙÙ ØØ°Ù واژه یا گزاره ÛŒ موعود ØŒ خالق تعلیق نمی تواند باشد.این را Ù…ÛŒ گویم چون خیلی ها را دیده ام Ú©Ù‡ چند مجموعه شعر با Ø§Ù„ØØ§Ù‚یات٠به به Ùˆ Ú†Ù‡Ú†Ù‡ Ùˆ من آنم Ú©Ù‡ Ùلان منتشر کرده اند Ùˆ هنوز Ù†Ùهمیده اند Ú©Ù‡ لیلی زن بوده یا مرد.براهنی در واقع با کاری Ú©Ù‡ دانسته انجام داد ØŒ خیلی ها را به ندانم کاری دچار کرد Ùˆ ماجرای تعلیق معنوی Ùˆ سپید خوانی در شعر بسیاری از شاعران مذکور از سر استیصال رخ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ نه از سر٠تسلط Ùˆ درک٠درست.اینجا البته نمی خواهم بگویم Ú©Ù‡ براهنی هم به ندانم کاری دچار شده.این نقص شعر او هم از سر دانایی زیاد است.در واقع با تعلیق٠معنوی سطرها ØŒ براهنی Ù…ÛŒ خواهد از مخاطبش زهر چشم بگیرد Ùˆ او را به هراس بیندازد .چنین کاری ممکن است هد٠براهنی را برآورده کرده باشد ØŒ اما به شعر او لطمه ÛŒ جدی زده.در واقع در سطرهایی از این دست شعر تعلیق Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ØŒ بلکه وسط زمین Ùˆ آسمان معلق مانده Ùˆ به قول Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ سید علی صالØÛŒ (البته نه در باره ÛŒ این شعر خاص) ØŒ به جای معنا گریزی ØŒ معنا ستیزی واقع شده.برای ÛŒØ§ÙØªÙ† نمونه های بیشتر Ù…ÛŒ توانید رجوع کنید به خیلی از شعر های پیشین خود براهنی ØŒ علی بابا چاهی، مهرداد ÙÙ„Ø§Ø Ùˆ...
سومین مسئله ای Ú©Ù‡ دلم Ù…ÛŒ خواهد دراین مقال به آن اشاره کنم ØŒ مرز بسیار باریک پراکنده گویی با هذیان Ùˆ مرز باریک تر میان پاساژهای لغوی Ùˆ ورد باÙÛŒ است.
نه بی با / بی با نه / با بی نه با نه / با / با
به هر کس Ú©Ù‡ توانست این سطر شعر را ده بار بی غلط Ùˆ پیاپی تکرار کند ØŒ یک نسخه از همین شعر جایزه داده خواهد شد! این جور ژانگولرهای لغوی را Ù…ÛŒ توان با Ú©Ù…ÛŒ تر دستی اجرا کرد Ùˆ لذتی بیمار گونه را به مخاطب انتقال داد.چنین است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم بسیاری از شعرا هر گاه در زیرساخت شعرشان دچار پارادوکس های بÙهمی Ù†Ùهمی Ù…ÛŒ شوند، شروع Ù…ÛŒ کنند به بند بازی Ùˆ لاطائلات Ù…ÛŒ باÙند Ú©Ù‡ ویرانی پای بست٠خانه لو نرود Ùˆ خواجه تا ابدالدهر بماند در بند نقش Ùˆ رنگ Ùˆ Ú¯Ú† بری ایوان.کسی هم اگر ایراد Ú¯Ø±ÙØª ØŒ چاره اش آسان است.از بالای عینک ذره بینی Ù…ÛŒ شود نگاهی عاقل اندر سÙیه به او انداخت Ùˆ Ù†ÙØ³ÛŒ عمیق کشید Ú©Ù‡ : ای بابا! Ù†Ùمیدی؟!...بعد هم دستی به Ù…ØØ§Ø³Ù† داشته یا نداشته کشید Ùˆ سری به وااس٠تکان داد تا طر٠از خجالت آب شود Ùˆ آن قسمت پایش را Ú©Ù‡ از مرز گلیم ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ در اسرع وقت اره کند.سوء ØªÙØ§Ù‡Ù… نشود.براهنی اینجا هم کاملن بر کار خود وقو٠داشته Ùˆ دانسته تن به این بازی داده.اما بینی Ùˆ بین الله ØŒ آخرش چه؟قرار است با این بازی ها به کجا برسیم؟Ùوق٠Ùوقش برسیم به شطØÛŒØ§Øª بقره بقویی Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù„Ù† Ù…ÙØªØ¹Ù„Ù† کشت مرا ØŒ Ú©Ù‡ اصلن Ú†Ù‡ اصراری هست به رسیدن به چنین جاهایی ØŒ وقتی نوع بسیار پر مایه Ùˆ ØªÙˆÙØ§Ù†ÛŒ اش را قبلن داشته ایم؟گیرم این هم ناشی از نگاه دگماتیک٠ØÙ‚یر به ادبیات باشد ØŒ آیا کش٠چنین وردهایی Ú©Ù‡ موقو٠المعنی هم هستند ØŒ چیزی به ظرÙیت شعر امروز ما اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند؟
***
Ø¨ØØ« بعدی من در باره ÛŒ این شعر ØŒ شیوه Ùˆ شگرد Ù†ØÙˆ Ø´Ú©Ù†ÛŒ است.به عقیده ÛŒ من ØŒ Ù†ØÙˆ Ø´Ú©Ù†ÛŒ این شعر به شدت در Ø³Ø·Ø Ùˆ Ùیزیک باقی مانده . یعنی در اکثر موارد – به جز یکی ØŒ دو استثنا- چیزی است در مایه ÛŒ ساختن مصدرهای جعلی پلنگیدن در شعر کلاسیک دور Ùˆ گرخیدن در زبان Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ امروز تهران.
ØØ§Ù„ا Ù†Ú¯Ùˆ Ú©Ù‡ شهر مرا Ø¢ÙØªØ§Ø¨ Ù…ÛŒ رواند
یک زن نمی رواند
*
پیشنهاد براهنی ØŒ پیشنهاد خوبی نیست.در دمکراتیک ترین قضاوت Ù…ÛŒ توانم بگویم Ú©Ù‡ دست Ú©Ù… در این شعر جا Ù†ÛŒÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ بسیار خودنمایانه اجرا شده است.این بازی لازم Ùˆ متعدی ،می توانست به جاهای بسیار خوبی برسد Ú©Ù‡ نرسیده Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡.((شوپنیدن)) براهنی علی رغم تمام مخالÙینش بویی از اندیشه ای خلاق داشت.ØØªÛŒ ((دÙیدن)) هم در قالب آن شعر خاص قابل Ø¯ÙØ§Ø¹ بود.اما اینجا از کار٠نکرده نمی شود Ø¯ÙØ§Ø¹ کرد.
***
نمی خواهم پرگویی کنم ØŒ هر چند Ú©Ù‡ نکات دیگری مد نظرم هست در این شعر Ú©Ù‡ دلم Ù…ÛŒ خواهد Ù…ÙØµÙ„ تر به آنها بپردازم ØŒ اما به ØØ±Ù…ت ØÙˆØµÙ„Ù‡ ÛŒ خوانندگان Ø§ØØªÙ…الی ،صر٠نظر Ù…ÛŒ کنم.نکاتی از قبیل: Ù†ØÙˆÙ‡ ÛŒ ارائه ÛŒ المانهای کریه ØŒ سهل انگاری های دستوری از قبیل ((بر روی)) نوشتن به جای آوردن ((بر)) یا ((روی)) به تنهایی ØŒ Ùˆ نگاه Ú©Ù„ÛŒ نگر شاعر Ú©Ù‡ بعضی سطرها را از رمق انداخته Ùˆ...
شعر به نظرمن شعر مشوش Ùˆ بی نظمی است.براهنی زیر آوار ریخت Ùˆ پاش بی در Ùˆ پیکرش مانده Ùˆ سرنخ های شعر را Ú¯Ù… کرده Ùˆ کلا٠سردرگمش را پر گره پیچیده .براهنی در مصر٠واژه Ø§ÙØ±Ø§Ø· کرده ØŒ بی آن Ú©Ù‡ از خرج این همه گزاره به جایی Ú©Ù‡ انتظار Ù…ÛŒ رود برسد.
***
با این وجود بندهایی از این شعر ،واقعن درخشان هستند Ùˆ نشان از تخیلی خلاق دارند Ú©Ù‡ هر Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ کشد از دست خودش Ù…ÛŒ کشد ØŒ چرا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد شگردهایش را ثبت کند Ùˆ به همه شیر Ùهم کند.
وقتی Ú©Ù‡ برگ های علامت را بر روی خاک های دیوار غربال Ù…ÛŒ کردم Ú¯ÙØªÛŒ بیا مرا ببوس
من لب نداشتم
برگشتم دیوار نیمه تمام از چشمم بالا Ø±ÙØª
*
چنان پرم از تو چنان پر که بیشتر شبیه شوخی زیبایی هستم
*
ومن بلند شدم ØŒ اریب توی آینه Ø±ÙØªÙ…
و از هزار بندر و دریاچه عبور کردم
Ùˆ بادبان های کشتی ها را به نام تو Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ…
Ùˆ Ø±ÙØªÙ… از دکلی بالا ØŒ نشستم آن سر
و بوی دریا می آمد و عطر نای نهنگان عاشق را نسیم می آورد
Ùˆ خواستگار Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ Ø¨ØØ± خزر بود پیش آمد ØŒ تمام ساØÙ„ Ùˆ جنگل را به دست داشت
*
ØØ§Ù„ا دیگر بلند شو برویم وقت خوابیدن
ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ وقت نداریم سال آینده Ù…ÛŒ خوابیم
Ùˆ ØØ§Ù„ا مادر مرا Ù…ÛŒ زاید
و صورت مثالی لجن از بیضه هایم آویزان است
ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ وقت نداریم سال آینده به دنیا Ù…ÛŒ آییم
شش روز مانده به پایان برج بلدرچین
Ùˆ شب پره از شب به روی پله شب دیگر پرید Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ شب پره*
Ùˆ این نکته ÛŒ آخر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهم بگویم ØŒ نکته ÛŒ بسیار ظریÙÛŒ است .نگاه کنید به ØØ¬Ù… Ùیزیکی شعر Ùˆ طول Ùˆ عرض آن Ùˆ تعداد سطرهایی Ú©Ù‡ در Ù…ØÚ© سلایق مختل٠ممکن است اندکی بیش یا کمتر از یک چهارم Ú©Ù„ شعر باشد.در اینجا هم براهنی به معنی واقع کلمه ØØ±ÙÙ‡ ای گری به خرج داده.نخستین کار ØØ±ÙÙ‡ ای او این است Ú©Ù‡ ØØ¬Ù… شعر را نسبت به مضمون اتوبیوگراÙÛŒ گونه اش متناسب در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡.دوم این Ú©Ù‡ چنان مخاطب را در معرض رگبار واژه Ùˆ جامپ کات های ناگهانی Ùˆ Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø±ÛŒ قرارداده ØŒ Ú©Ù‡ در خوانش اول ممکن است آدم به Ø´Ú© Ø¨ÛŒÙØªØ¯ Ú©Ù‡ یک شاهکار خوانده یا شنیده.این شعور ØØ±ÙÙ‡ ای را خیلی ها ندارند Ùˆ بیش از امثال براهنی هم ((منم)) Ù…ÛŒ زنند.
ÙØ±Ù‚ آنها با براهنی درست مثل ØªÙØ§ÙˆØª بین Ùوتبالیستی است Ú©Ù‡ ØØ±ÛŒÙ با مشت بکوبد توی صورتش Ùˆ او بر Ùˆ بر به کردار ماست Ùˆ بورانی بایستد Ùˆ نگاه کند با بازیکنی Ú©Ù‡ باد٠ضربه ÛŒ نزده ÛŒ ØØ±ÛŒÙ از دو متری گوشش رد Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ùوری صورتش را Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ خودش را به زمین Ù…ÛŒ اندازد تا داور ترتیب طر٠را اتخاذ کند!
ØØ§Ù„ا این Ú©Ù‡ عمل اخیر جوانمردانه است یا نه ØŒ باید از کمیته داوران ÙÛŒÙØ§ پرسید!....
درباره ی شعر((شکستن در چهارده قطعه ی نو برای رؤیا و عروسی و مرگ))از:رضا براهنی
علی مسعودی نیا
نمی دانم با توجه به تاریخ درج شده ذیل٠شعر ،چقدر درست است اصلن موشکاÙی٠آن Ùˆ رسیدن به جاهایی Ú©Ù‡ ممکن است ربطی به امروز٠براهنی Ùˆ براهنی٠امروز نداشته باشد.چرا Ú©Ù‡ براهنی در کارهای اخیرش به زبانی نرم تر Ùˆ ذهنیتی متمرکز تر رسیده Ùˆ همین Ú©ÛŒÙیت شعرش را
( برای خواندن شعر شکستن در چهارده........به نوشته ÛŒ تاریخ 2006/10/09 در همین ØµÙØÙ‡ مراجعه کنید)
خواندنی تر کرده.در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ شعر مورد Ø¨ØØ« ما مربوط به دوره ÛŒ Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª های آن چنانی Ùˆ جار Ùˆ جنجال های ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ کارها Ùˆ کارگاهش است.تنها مزیت چنین نگاهی Ù…ÛŒ تواند آسیب شناسی یا ØØªÛŒ Ú©Ø´Ù Ùˆ بیان٠ظرÙیت ها Ùˆ خلاقیت های یک دوره ÛŒ شعری باشد ØŒ آن هم از شاعری Ú©Ù‡ نقد هایش در بسیاری از ادوار٠خمودگی Ùˆ کاهلی شعر امروز ایران ØŒ ذهن خیلی از شاعران را Ù‡ÛŒ زد Ùˆ به راه Ø§Ù†Ø¯Ø§Ø®ØªØŒØØ§Ù„ا کار نداریم Ú©Ù‡ به کجاها رسیدند بعضی هاشان.یادم هست در یکی از شماره های مجله ÛŒ باستانی! خوشه ØŒ Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای خوانده بودم از رویایی ،که در آنجا وقتی از او خواسته بودند در باره ÛŒ براهنی ØØ±Ù بزند، Ø·ÙØ±Ù‡ Ø±ÙØªÙ‡ بود Ùˆ Ú¯ÙØªÙ‡ بود : من از این آدم Ù…ÛŒ ترسم...
این ترس هنوز هم در جامعه ÛŒ ادبی ما وجود دارد.ترس از نوشتن در باره ÛŒ براهنی Ùˆ گلاویز شدن با او Ùˆ اÙکارش ،که به گمان من تا ØØ¯ÙˆØ¯ زیادی هم هراسی به ØÙ‚ است.چرا Ú©Ù‡ براهنی به طرز ارعاب آوری همواره سواد Ùˆ معلوماتش را به رخ کشیده Ùˆ خیلی ها را از میدان به در کرده Ùˆ با همین Ø§ØØ§Ø·Ù‡ اش به دانش شعری ،در دوره ای توانست روی بسیاری از استعدادها تاثیر بگذارد Ùˆ Ù†ÙØ±Ù…های خودش را به آنها تزریق کند.این است Ú©Ù‡ دندان شکستگان پاسخ ها Ùˆ نظریه پردازی های او Ú©Ù… نیستند Ùˆ به ØÚ©Ù… تاریخ ØŒ ما نسل٠جدیدی ها ! باید عبرت بگیریم از آن Ú†Ù‡ برگذشتگانمان Ø±ÙØªÙ‡ (Ú©Ù‡ نمی دانم چرانمی گیریم!).
ØØ§Ù„ا شما هم Ù…ÛŒ توانید این را از سر٠ترس بنده بدانید ØŒ اما من بر خود واجب Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ بگویم براهنی ØØ±Ù…ت زیادی در ادبیات دارد Ùˆ جسارت او در Ø·Ø±Ø Ø§Ù†Ø¯ÛŒØ´Ù‡ های تازه را کمتر کسی در تاریخ ادبیات معاصر داشته Ùˆ بروز داده.اما با توجه به وقو٠و اشرا٠براهنی در ØÛŒØ·Ù‡ ÛŒ شعر ØŒ خودش باید بهتر از هر کسی بداند Ú©Ù‡ هرگز شاعر تراز اولی نبوده.ØØªÛŒ کار خیلی از شاگردانش از او پیشرو تر Ùˆ Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ù„Ø§ØªØ± بوده.بگذریم از Ù„ØØ¸Ø§Øª نابی Ú©Ù‡ در برخی شعرهای او –از جمله همین شعر- Ù…ÛŒ توان ÛŒØ§ÙØª.اما لا اقل برای من او هرگز شاعر Ùوق العاده ای جلوه نکرده(Ú©Ù‡ به Ø§ØØªÙ…الی قریب به یقین برای ایشان نباید مهم باشد) . بسم الله:
با چشم سرخ Ùیل Ú©Ù‡ از روی برگ Ù…ÛŒ گذرد
جل الخالق!...راستش Ùکر Ù…ÛŒ کنم یک ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒÛŒ هست بین٠پرتاب ذهنی Ùˆ پرت کردن ذهن.در پرتاب ذهنی Ú©ÛŒÙیتی جنون آسا هست Ú©Ù‡ تعقل ریسمان پاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ تخیل به جاهایی Ù…ÛŒ رسد بکر Ùˆ غریب Ùˆ دلنشین (همزمانی این سه خصیصه البته دائمی نیست، ولی اگر بشود Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ شود!) Ùˆ آنگاه کلام به اعجاز خود Ù…ÛŒ رسد Ùˆ ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ شود.اما ذهن را Ú©Ù‡ در اوج تعقل Ù…ÛŒ گیری Ùˆ به زور جاکن Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ پرتابش Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ به جایی صرÙÙ† غریب ØŒ آنگاه تنها در Ùیزیک٠واژه Ùˆ جمله دخل Ùˆ تصرÙÛŒ انجام Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ Ø´Ú¯ÙØªÛŒ بار منÙÛŒ خود را به مخاطب تزریق Ù…ÛŒ کند.البته Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ براهنی تا ØØ¯ÙˆØ¯ زیادی ،اصلن ماجرای Ú©Ø´Ù Ùˆ شهود را بی ربط Ù…ÛŒ داند در شعر Ùˆ ÙØ±Ù…ولاسیون خاصی برای رسیدن به وادی Ù…ØÛŒØ±Ø§Ù„عقول واژه دارد.اما عقیده ÛŒ من این است Ú©Ù‡ خلق مجاز مجازی به موازات مجاز٠ØÙ‚یقی ØŒ چیزی است در مایه های ÙØ¹Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ به آب نیاز دارد Ùˆ هاون.اینگونه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شود با چشم سرخ Ùیل از روی برگ گذر کرد Ùˆ ØØªÛŒ کارهایی عجیب تر انجام داد با همین اکسسوار.ØØ§Ù„ا وقتی سطر ابتدایی شعر براهنی این طور آغاز Ù…ÛŒ شود ØŒ من ÙˆØØ´ØªÙ… Ù…ÛŒ گیرد از بلایی Ú©Ù‡ قرار است به سرم بیاورد.اما هزاری هم Ú©Ù‡ منکر شود ØŒ پرتاب ذهنی واقعی اش خیلی سریع رخ Ù…ÛŒ دهد :
با کودک آتش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ روی رود قدسی
در ایستگاه مرگ که اندام های مرا تنها تا بهار آینده می خواهدامروز در کمال شجاعت سپیده دم بارید
چون اینجا دیگر دست٠خودش نیست Ú©Ù‡ بخواهد برای واژه ها تعیین تکلی٠کند Ùˆ در جایی Ú©Ù‡ قرار نیست باشند ØŒ بکاردشان.این ÙØ±Ø§Ø² Ùˆ ÙØ±ÙˆØ¯ عقلانیت Ùˆ جنون ØŒ در اکثر کارهای براهنی – از گذشته تا ØØ§Ù„- به چشم Ù…ÛŒ خورد Ùˆ راستش قدری توی ذوق هم Ù…ÛŒ زند.در چنین ØØ§Ù„تی او را به ØØ§Ù„ت خانی لجوج Ù…ÛŒ بینم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ داند دوره ÛŒ خانی گذشته ØŒ اما باز سودای ØØ±Ø¨ دارد تا خون بس شود.
***
با دست های کاهگلی Ú©Ù‡ از هند ØŒ هند خجسته بر Ù…ÛŒ خیزد ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند
که من اگرچه همین نیز با
Ùˆ خواب ایستاده Ú©Ù‡ ØªÙˆÙØ§Ù† کنج Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ را برساند به Ø³Ø·Ø Ø¢Ø¨
نکته ÛŒ دوم در این شعر ØŒ میل ٠شدید شاعر به المان گرایی از نوع جهان شمول آن است . یعنی بزرگی Ùˆ اقتدارش را Ù…ÛŒ خواهد از طریق مانور واژه های بزرگ Ùˆ کلان Ùˆ مثلن جهانی به ما تلقین کند.من منکر Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از امکانات ویژه ÛŒ زبان نیستم Ùˆ با جهانی شدن ( نه به تعبیر مضØÚ© برخی ادبای امروزی) Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªÛŒ ندارم.اما ورود تصنعی کلمه هایی Ú©Ù‡ به طور ژنتیک Ú©Ù„ÛŒ نگرانه Ùˆ پر هیبت هستند ØŒ در این شعر ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª.Ùˆ با آمدن٠این هند٠مادر مرده ØŒ تازه Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ آن Ùیل٠بخت برگشته چرا مجبور شده با چشم سرخ از روی برگ بگذرد. Ùˆ در ادامه ÛŒ شعر هم به همین ترتیب به اهرام Ù…ÛŒ رسیم Ùˆ مصر Ùˆ نیویورک Ùˆ بودا Ùˆ امثالهم.
***
نکته ÛŒ دیگر در این شعر ØŒ Ú©ÛŒÙیت امکان سپید خانی سطرهاست.آسیبی Ú©Ù‡ تا امروز Ùˆ ÙØ±Ø¯Ø§ÛŒ نزدیک هم گریبانگیر شاعران بوده Ùˆ خواهد بود.
و در به روی پنجره / من خسته
*
کشیده ی پرده بر چهره ای که یشم شبکلاهش نیز
یک روز هم پدرم این جا از روی برگ ها و برهنه بی آن که بادستی شبیه پنجره با رگ های توری آوازی از تو را که در پرنده بهشت
Ùˆ میوه Ù…ØØ¨ÙˆØ¨ دندان هایم ماه / با گازها Ú©Ù‡ من از رویش
Ùˆ Ùوج های بوسه Ú©Ù‡ بیگانه
و انسانی با چشم های گالینگور
*
اگر تعلیق معنوی جمله های نا تمام را سپید خوانی بدانیم ØŒ این تعلیق باید در Ùیزیک Ùˆ متاÙیزیک شعر جا Ø¨ÛŒÙØªØ¯.صرÙÙ ØØ°Ù واژه یا گزاره ÛŒ موعود ØŒ خالق تعلیق نمی تواند باشد.این را Ù…ÛŒ گویم چون خیلی ها را دیده ام Ú©Ù‡ چند مجموعه شعر با Ø§Ù„ØØ§Ù‚یات٠به به Ùˆ Ú†Ù‡Ú†Ù‡ Ùˆ من آنم Ú©Ù‡ Ùلان منتشر کرده اند Ùˆ هنوز Ù†Ùهمیده اند Ú©Ù‡ لیلی زن بوده یا مرد.براهنی در واقع با کاری Ú©Ù‡ دانسته انجام داد ØŒ خیلی ها را به ندانم کاری دچار کرد Ùˆ ماجرای تعلیق معنوی Ùˆ سپید خوانی در شعر بسیاری از شاعران مذکور از سر استیصال رخ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ نه از سر٠تسلط Ùˆ درک٠درست.اینجا البته نمی خواهم بگویم Ú©Ù‡ براهنی هم به ندانم کاری دچار شده.این نقص شعر او هم از سر دانایی زیاد است.در واقع با تعلیق٠معنوی سطرها ØŒ براهنی Ù…ÛŒ خواهد از مخاطبش زهر چشم بگیرد Ùˆ او را به هراس بیندازد .چنین کاری ممکن است هد٠براهنی را برآورده کرده باشد ØŒ اما به شعر او لطمه ÛŒ جدی زده.در واقع در سطرهایی از این دست شعر تعلیق Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ØŒ بلکه وسط زمین Ùˆ آسمان معلق مانده Ùˆ به قول Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ سید علی صالØÛŒ (البته نه در باره ÛŒ این شعر خاص) ØŒ به جای معنا گریزی ØŒ معنا ستیزی واقع شده.برای ÛŒØ§ÙØªÙ† نمونه های بیشتر Ù…ÛŒ توانید رجوع کنید به خیلی از شعر های پیشین خود براهنی ØŒ علی بابا چاهی، مهرداد ÙÙ„Ø§Ø Ùˆ...
سومین مسئله ای Ú©Ù‡ دلم Ù…ÛŒ خواهد دراین مقال به آن اشاره کنم ØŒ مرز بسیار باریک پراکنده گویی با هذیان Ùˆ مرز باریک تر میان پاساژهای لغوی Ùˆ ورد باÙÛŒ است.
نه بی با / بی با نه / با بی نه با نه / با / با
به هر کس Ú©Ù‡ توانست این سطر شعر را ده بار بی غلط Ùˆ پیاپی تکرار کند ØŒ یک نسخه از همین شعر جایزه داده خواهد شد! این جور ژانگولرهای لغوی را Ù…ÛŒ توان با Ú©Ù…ÛŒ تر دستی اجرا کرد Ùˆ لذتی بیمار گونه را به مخاطب انتقال داد.چنین است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم بسیاری از شعرا هر گاه در زیرساخت شعرشان دچار پارادوکس های بÙهمی Ù†Ùهمی Ù…ÛŒ شوند، شروع Ù…ÛŒ کنند به بند بازی Ùˆ لاطائلات Ù…ÛŒ باÙند Ú©Ù‡ ویرانی پای بست٠خانه لو نرود Ùˆ خواجه تا ابدالدهر بماند در بند نقش Ùˆ رنگ Ùˆ Ú¯Ú† بری ایوان.کسی هم اگر ایراد Ú¯Ø±ÙØª ØŒ چاره اش آسان است.از بالای عینک ذره بینی Ù…ÛŒ شود نگاهی عاقل اندر سÙیه به او انداخت Ùˆ Ù†ÙØ³ÛŒ عمیق کشید Ú©Ù‡ : ای بابا! Ù†Ùمیدی؟!...بعد هم دستی به Ù…ØØ§Ø³Ù† داشته یا نداشته کشید Ùˆ سری به وااس٠تکان داد تا طر٠از خجالت آب شود Ùˆ آن قسمت پایش را Ú©Ù‡ از مرز گلیم ÙØ±Ø§ØªØ± Ø±ÙØªÙ‡ در اسرع وقت اره کند.سوء ØªÙØ§Ù‡Ù… نشود.براهنی اینجا هم کاملن بر کار خود وقو٠داشته Ùˆ دانسته تن به این بازی داده.اما بینی Ùˆ بین الله ØŒ آخرش چه؟قرار است با این بازی ها به کجا برسیم؟Ùوق٠Ùوقش برسیم به شطØÛŒØ§Øª بقره بقویی Ùˆ Ù…ÙØªØ¹Ù„Ù† Ù…ÙØªØ¹Ù„Ù† کشت مرا ØŒ Ú©Ù‡ اصلن Ú†Ù‡ اصراری هست به رسیدن به چنین جاهایی ØŒ وقتی نوع بسیار پر مایه Ùˆ ØªÙˆÙØ§Ù†ÛŒ اش را قبلن داشته ایم؟گیرم این هم ناشی از نگاه دگماتیک٠ØÙ‚یر به ادبیات باشد ØŒ آیا کش٠چنین وردهایی Ú©Ù‡ موقو٠المعنی هم هستند ØŒ چیزی به ظرÙیت شعر امروز ما اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند؟
***
Ø¨ØØ« بعدی من در باره ÛŒ این شعر ØŒ شیوه Ùˆ شگرد Ù†ØÙˆ Ø´Ú©Ù†ÛŒ است.به عقیده ÛŒ من ØŒ Ù†ØÙˆ Ø´Ú©Ù†ÛŒ این شعر به شدت در Ø³Ø·Ø Ùˆ Ùیزیک باقی مانده . یعنی در اکثر موارد – به جز یکی ØŒ دو استثنا- چیزی است در مایه ÛŒ ساختن مصدرهای جعلی پلنگیدن در شعر کلاسیک دور Ùˆ گرخیدن در زبان Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ امروز تهران.
ØØ§Ù„ا Ù†Ú¯Ùˆ Ú©Ù‡ شهر مرا Ø¢ÙØªØ§Ø¨ Ù…ÛŒ رواند
یک زن نمی رواند
*
پیشنهاد براهنی ØŒ پیشنهاد خوبی نیست.در دمکراتیک ترین قضاوت Ù…ÛŒ توانم بگویم Ú©Ù‡ دست Ú©Ù… در این شعر جا Ù†ÛŒÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ بسیار خودنمایانه اجرا شده است.این بازی لازم Ùˆ متعدی ،می توانست به جاهای بسیار خوبی برسد Ú©Ù‡ نرسیده Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡.((شوپنیدن)) براهنی علی رغم تمام مخالÙینش بویی از اندیشه ای خلاق داشت.ØØªÛŒ ((دÙیدن)) هم در قالب آن شعر خاص قابل Ø¯ÙØ§Ø¹ بود.اما اینجا از کار٠نکرده نمی شود Ø¯ÙØ§Ø¹ کرد.
***
نمی خواهم پرگویی کنم ØŒ هر چند Ú©Ù‡ نکات دیگری مد نظرم هست در این شعر Ú©Ù‡ دلم Ù…ÛŒ خواهد Ù…ÙØµÙ„ تر به آنها بپردازم ØŒ اما به ØØ±Ù…ت ØÙˆØµÙ„Ù‡ ÛŒ خوانندگان Ø§ØØªÙ…الی ،صر٠نظر Ù…ÛŒ کنم.نکاتی از قبیل: Ù†ØÙˆÙ‡ ÛŒ ارائه ÛŒ المانهای کریه ØŒ سهل انگاری های دستوری از قبیل ((بر روی)) نوشتن به جای آوردن ((بر)) یا ((روی)) به تنهایی ØŒ Ùˆ نگاه Ú©Ù„ÛŒ نگر شاعر Ú©Ù‡ بعضی سطرها را از رمق انداخته Ùˆ...
شعر به نظرمن شعر مشوش Ùˆ بی نظمی است.براهنی زیر آوار ریخت Ùˆ پاش بی در Ùˆ پیکرش مانده Ùˆ سرنخ های شعر را Ú¯Ù… کرده Ùˆ کلا٠سردرگمش را پر گره پیچیده .براهنی در مصر٠واژه Ø§ÙØ±Ø§Ø· کرده ØŒ بی آن Ú©Ù‡ از خرج این همه گزاره به جایی Ú©Ù‡ انتظار Ù…ÛŒ رود برسد.
***
با این وجود بندهایی از این شعر ،واقعن درخشان هستند Ùˆ نشان از تخیلی خلاق دارند Ú©Ù‡ هر Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ کشد از دست خودش Ù…ÛŒ کشد ØŒ چرا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد شگردهایش را ثبت کند Ùˆ به همه شیر Ùهم کند.
وقتی Ú©Ù‡ برگ های علامت را بر روی خاک های دیوار غربال Ù…ÛŒ کردم Ú¯ÙØªÛŒ بیا مرا ببوس
من لب نداشتم
برگشتم دیوار نیمه تمام از چشمم بالا Ø±ÙØª
*
چنان پرم از تو چنان پر که بیشتر شبیه شوخی زیبایی هستم
*
ومن بلند شدم ØŒ اریب توی آینه Ø±ÙØªÙ…
و از هزار بندر و دریاچه عبور کردم
Ùˆ بادبان های کشتی ها را به نام تو Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ…
Ùˆ Ø±ÙØªÙ… از دکلی بالا ØŒ نشستم آن سر
و بوی دریا می آمد و عطر نای نهنگان عاشق را نسیم می آورد
Ùˆ خواستگار Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ Ø¨ØØ± خزر بود پیش آمد ØŒ تمام ساØÙ„ Ùˆ جنگل را به دست داشت
*
ØØ§Ù„ا دیگر بلند شو برویم وقت خوابیدن
ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ وقت نداریم سال آینده Ù…ÛŒ خوابیم
Ùˆ ØØ§Ù„ا مادر مرا Ù…ÛŒ زاید
و صورت مثالی لجن از بیضه هایم آویزان است
ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ وقت نداریم سال آینده به دنیا Ù…ÛŒ آییم
شش روز مانده به پایان برج بلدرچین
Ùˆ شب پره از شب به روی پله شب دیگر پرید Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ شب پره*
Ùˆ این نکته ÛŒ آخر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهم بگویم ØŒ نکته ÛŒ بسیار ظریÙÛŒ است .نگاه کنید به ØØ¬Ù… Ùیزیکی شعر Ùˆ طول Ùˆ عرض آن Ùˆ تعداد سطرهایی Ú©Ù‡ در Ù…ØÚ© سلایق مختل٠ممکن است اندکی بیش یا کمتر از یک چهارم Ú©Ù„ شعر باشد.در اینجا هم براهنی به معنی واقع کلمه ØØ±ÙÙ‡ ای گری به خرج داده.نخستین کار ØØ±ÙÙ‡ ای او این است Ú©Ù‡ ØØ¬Ù… شعر را نسبت به مضمون اتوبیوگراÙÛŒ گونه اش متناسب در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡.دوم این Ú©Ù‡ چنان مخاطب را در معرض رگبار واژه Ùˆ جامپ کات های ناگهانی Ùˆ Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø±ÛŒ قرارداده ØŒ Ú©Ù‡ در خوانش اول ممکن است آدم به Ø´Ú© Ø¨ÛŒÙØªØ¯ Ú©Ù‡ یک شاهکار خوانده یا شنیده.این شعور ØØ±ÙÙ‡ ای را خیلی ها ندارند Ùˆ بیش از امثال براهنی هم ((منم)) Ù…ÛŒ زنند.
ÙØ±Ù‚ آنها با براهنی درست مثل ØªÙØ§ÙˆØª بین Ùوتبالیستی است Ú©Ù‡ ØØ±ÛŒÙ با مشت بکوبد توی صورتش Ùˆ او بر Ùˆ بر به کردار ماست Ùˆ بورانی بایستد Ùˆ نگاه کند با بازیکنی Ú©Ù‡ باد٠ضربه ÛŒ نزده ÛŒ ØØ±ÛŒÙ از دو متری گوشش رد Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ùوری صورتش را Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ خودش را به زمین Ù…ÛŒ اندازد تا داور ترتیب طر٠را اتخاذ کند!
ØØ§Ù„ا این Ú©Ù‡ عمل اخیر جوانمردانه است یا نه ØŒ باید از کمیته داوران ÙÛŒÙØ§ پرسید!....
pooya نوشت
ذکر نکاتی را پس از مطالعه ی سطر به سطر به این مقاله ی گرامی از شما ، بی ربط ندیدم :
1- این Ú©Ù‡ شما با این ترس با هر پدیده ای برخورد کنید به ناچار از راه درستی وارد نشده اید . من به یاد Ù…ÛŒ آورم Ú©Ù‡ یک روز داشتم در باشگاه بکس یکی از دوستان تمرین دوست دیگری را Ù…ÛŒ دیدم Ú©Ù‡ مربی اش او را در برابر آدمی بسیار قوی Ùˆ قوی هیکل تر از خودش قرار داده بود Ùˆ دیدم Ú©Ù‡ در گوش اش Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª اگر آن ضربه ÛŒ اول را زدی را Ù…ÛŒ توانی ضربه های دیگر را هم بزنی وگرنه او تا آخر راند تمام ضربات را خواهد زد .
ØØ§Ù„ در جمله ÛŒ"با چشم سرخ Ùیل Ú©Ù‡ از روی برگ Ù…ÛŒ گذرد " هیچ پرتاب ذهنی Ùˆ پرت کردن ذهن صورت Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد . با ذکر این جمله Ú©Ù‡ ما برای بررسی هر شعری نیاز به این داریم Ú©Ù‡ با معیارهای همان نوع شعر با آن برخورد کنیم ØŒ بگویم در این جا کاÙÛŒ ست شما یک نقطه چین در نظر بگیرید :درست اینجا :.... با چشمان سرخ Ùیل Ú©Ù‡ از روی برگ Ù…ÛŒ گذرد ØŒ Ùˆ در آن نقطه چین جملات سوال Ú†Ù‡ چیزی؟ یا Ú†Ù‡ کسی؟ را قرار دهید تا در بقیه ساختمان شعر هم به همین منوال . منظور من این نیست Ú©Ù‡ این جا معماست Ùˆ شما هم باید معما را ØÙ„ Ú©Ù†ÛŒ . نه ! در این جا یک ØØ°Ù زبانی در رکن ÙØ§Ø¹Ù„ جمله صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ از آن طریق دال های موجود در جمله را معلق Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد . Ùˆ این یک کارکرد شاعرانه در زبان است . مثلا" نوع دیگرش این است Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ گوید :" من از تو Ù…ÛŒ مردم / اما تو تمام زندگانی من بودی . ØØ§Ù„ا کاÙیست شما پس از "از" همان نقطه چین را بگذاری Ùˆ بپرسی از Ú†Ù‡ چیز ٠تو ØŸ
بگذریم یا مثلا ً در رویایی وقتی می گوید که " از تو سخن از به آرامی "
2- برای Ú¯ÙØªÙ† Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… مورد دوم نیاز به این دارم Ú©Ù‡ نگاهی از دیدی خطی به تاریخ شعر ایران بیندازم . شعر کلاسیک ایران به خاطر Ú©Ù„ÛŒ گویی Ùˆ داشتن Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ú©Ù„ÛŒ به تکرار Ù…Ùهوم Ùˆ مضمون تن داده Ùˆ کار را به جایی Ù…ÛŒ رساند Ú©Ù‡ اهل شعر به Ùکر به رخ کشاندن تکنیک های شعری شان Ù…ÛŒ شوند Ùˆ اصلا همین به وجود آمدن سبک های کلاسیک به ما همین را میگوید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم در طول زمان همه تکنیکی تر شده اند . اما خصیصه ÛŒ ادبیات جدید ما در شعر به خصوص جزیی نگری در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ú©Ù„ÛŒ ست Ùˆ ما اصولا در Ú©Ù„ بیش از چند Ù…Ùهوم Ú©Ù„ÛŒ مانند عشق ØŒ آزادی ØŒ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ØŒ مرگ Ùˆ ... نداریم . Ùˆ این شعر درست است Ú©Ù‡ از کلام Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ú©Ù„ÛŒ در خود دارد اما دیدی جزئ نگارانه به عشق آن هم از نوعی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª را در خود دارد .
کاÙÛŒ ست Ú©Ù‡ پس از از ها آن نقطه چین را بیاورید . انگار دارم زیاد تایپ Ù…ÛŒ کنم Ùˆ دست ام درد Ú¯Ø±ÙØª . بقیه بماند برای باز کردن باب Ú¯ÙØª Ùˆ Ú¯Ùˆ میان شما Ùˆ من Ùˆ دیگران!