Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیست ØŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است---تأمل٠ثانی
Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیست ØŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است
نقد٠کیان آذری بر شعراستان٠وØÛŒØ¯ ضیایی
تأمل٠ثانی :
ÙØ±Ø¶Ù خوانش Ùˆ تن خواهی ÛŒÙ٠وضعیت در اقتصاد٠شعراستان
Ú©ÛŒÙیت نا به هنگام شعراستان، به خاطر خطور از مشروعیت بخشیدن به روایات قراردادی Ùˆ اصرار بر زمان مندی ÛŒÙ٠پارودیک، واقع گرایی را، Ú†Ù‡ از جنبه ÛŒ استلزام تاریخی Ùˆ Ú†Ù‡ از جنبه ÛŒ استلزام زیباشناختی، به چالش Ù…ÛŒ کشد. این امر در دشواری ی٠برخورد با سازه های درک متنیت Ù…ØØªÙˆÙ… جلوه گر Ù…ÛŒ شود. شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با ثبت بینامتن های تاریخی Ùˆ ادبی در ØØ§Ù„تی مضاع٠و مستقل از ترسیمات انسانی با یکدیگر تعامل دارند. این پیوند، Ø´Ú©Ù„ÛŒ ایجاد شده از وجوه مشترک در خود نگری بر پنداشت های زیربنایی ی٠متن است. شعراستان اقتدار نوشتار را با وضع Ú¯ÙØªÙ…Ø§Ù†Ù Â«ÙØ±Ø¯ – رخداد – ØªØØ¯ÛŒØ¯Â» در شبکه ی٠علیت به پرسش Ù…ÛŒ کشد.
ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی معادلات منظم موجود در اقتصاد هویت را بر هم زده، خط سیر توصیÙÛŒ توسط روایت های خطی را واژگون Ù…ÛŒ سازد. در شعراستان، خط سیر روایی، از همگونی ÛŒÙ Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ هویت آغاز شده Ùˆ به سوی ناهمگونی ی٠همواره متکثری پیش Ù…ÛŒ رود، Ùˆ به این وسیله هویت همواره به تعویق Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ جایش را به سناریویی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در آن ÙØ±Ø¯ یا چهره دائمن با خود Ù…ØªÙØ§ÙˆØª شده، با Ù†ÙÛŒ دارایی، ورود به عرصه ی٠دیگر بودگی را برمی گزیند.
در شعراستان، به جای آن Ú©Ù‡ Ù†ÙØ³ یا خویش تن با یک روایت ÙˆØ§ØØ¯ Ù…ØªØØ¯ شود، در زیر انبوه روایت های متکثر، یا گذرگاه های هزارپیچی Ú©Ù‡ هرگز به انسجام نرسیده یا دقیقن قابل قیاس با یکدیگر نمی شوند، ناپدید Ù…ÛŒ گردد. این یعنی Ø§ÙØ²ÙˆÙ†Ú¯ÛŒ ی٠روایت، Ùˆ همین Ø§ÙØ²ÙˆÙ†Ú¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø±ÙˆÛŒ ست Ú©Ù‡ همسانی های منظم اقتصاد هویت را از بین برده، Ùˆ کارکرد بازنمایی را در روایت به پرسش Ù…ÛŒ گیرد. اما بازنمایی ی٠وØÛŒØ¯ ضیایی دیگر مضاع٠سازی ی٠جایگزین گونه نیست؛ بازنمایی ی٠شعراستان به Ù„ØØ§Ø¸ اقتصاد ادبی، عامل کژکارکردی ست.
پس، ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی اقتصادی Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ یعنی یک Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯Ù ØªÙØ§ÙˆØª را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. او با شعراستان ادبیتی را خلق Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ با موجودیت داشتن در طول زمان، پیوسته از Ú†Ù†Ú¯ هویت گریخته است؛ به این وسیله تمامیت Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ یا مطلوب یک «خویش – تن» ٠واقعی همواره متمایل Ù…ÛŒ شود، Ùˆ این موجودیت همواره مخال٠این جا بودن Ùˆ ØØ§Ø¶Ø± بودن بر Ù†ÙØ³ است.
شعراستان همواره چیزی بیش از مجموعه عینیت یابی های٠گذرای ذهنیت نشان Ù…ÛŒ دهد. سیر Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª روایت ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی نمی تواند از نمود آغاز شده Ùˆ به روشن گری ی٠یک واقعیت ختم شود، بلکه این سیری از نمود به ناپدیدی Ùˆ از آن جا به Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است.
در شعراستان، ایده ÛŒ تقابل Ú©Ù‡ بازنماینده ÛŒ Ù†ÙØ³ خواننده ÛŒ تاریخی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود، ایده یی ناممکن Ù…ÛŒ گردد، زیرا در متن٠ضیایی، همین ÙØ±Ø¶Ù یک خود بودگی ی٠واقعی Ùˆ ماهوی ی٠تمامیت ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ مورد Ù†Ùی٠متن قرار Ù…ÛŒ گیرد. به این ترتیب، ØµØ±Ø§ØØª این شیوه ÛŒ مبتنی بر ÙØ±Ø¯Ú¯Ø±Ø§ÛŒÛŒ ی٠لیبرال به پرسش کشیده Ù…ÛŒ شود.
خواننده ÛŒ شعراستان، برخلا٠خواننده ÛŒ ادبی ÛŒ پیشین، ÙØ§Ù‚د امکان Ùˆ Ø¢Ø³Ø§ÛŒØ´Ù Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù†Ù خویش تنی تام در روند خوانش است؛ تمامیت یک ØÙ‚یقت ÙØ±Ø¶Ù† مکشو٠یا ماهیت واقعی ی٠شخص، در نتیجه ÛŒ تکثر روایت هایی Ú©Ù‡ در تناقض با چنان تمامیتی هستند Ù†ÙÛŒ خواهد شد.
به علاوه، این یعنی Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی این Ø§ØØªÙ…ال را نقض Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خواننده Ù…ÛŒ تواند سوژه ÛŒ سراپا روشن نگر Ùˆ سلطه جویی دارای نظارت شناخت شناسانه ÛŒ کامل بر شعراستان٠بی نهایت Ù…ØªÙØ§ÙˆØª یا متغیر شود. خواننده برای خواندن شعراستان، اساسن باید از این چنین موضوع ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ دست بکشد، چرا Ú©Ù‡ او خود در جریان درک روایت هایی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ تن هایی Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ همواره متمایل شده Ùˆ جا به جا Ù…ÛŒ شود. خواننده ÛŒ شعراستان باید از موضوع شبه Ù…Ø¤Ù„ÙØ§Ù†Ù‡ ÛŒ دست یابی ÛŒÙ Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ متن جدا شده، Ùˆ در تلاش خود برای مواجهه با روایت های متکثری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواند به مجموعه ÛŒ تمایلات توجه کند. پس، خواننده ÛŒ شعراستان ÙØ§Ù‚د امکان دست یابی به روایت تمامیت نگری ست Ú©Ù‡ به او مجال دهد تا هویت خود را در برابر «دیگری» ی٠پابرجای یک«من+تن=متن» ٠راز آمیز ثابت کند. خواننده ÛŒ شعراستان به جای چنین روایت تام روشن گرایانه یی Ú©Ù‡ موجب دست یابی به یک ØÙ‚یقت یکپارچه ÛŒ ÙˆØ§ØØ¯ Ù…ÛŒ شود، تکثری از یگانگی ها، تکثری از روایت های موضعی ÛŒÙ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª را Ù…ÛŒ نشاند Ú©Ù‡ ابدن مدعی ی٠یاقتن ØÙ‚یقتی به Ù…Ùهوم مطلق آن نیستند. این خواننده بهانه یی برای روایت هایی Ø§ÙØ²ÙˆÙ† تر است.
به این ترتیب، خواننده ÛŒ شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، در لایه لایه های یک وضعیت زمانی یا تاریخی Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ به روایت جامعی از یک خود بودگی ی٠ØÙ‚یقی یا ماهوی دست رسی ندارد Ú©Ù‡ بتوتند بر اساس آن، هستی ÛŒÙ ØØ§Ø¶Ø±Ø®ÙˆØ¯ را جهت دهی کند.
در شعراستان، هیچ موضع ÙˆØ§ØØ¯ نهایی یا ÙØ±Ø§Ú¯ÛŒØ±ÛŒ برای نظم بخشی ی٠نظام مند به روایت ها وجود ندارد، آن Ú†Ù‡ هست تنها اقتصادی ست که، باجهت گیری ی٠اساسی ی٠خود به سوی ناهمگونی، همواره به تولید روایت های Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ هر Ú†Ù‡ بیشتر منجر Ù…ÛŒ شود. شعراستان در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ روایت جامع ÙˆØ§ØØ¯ یا اولویتی در میان روایت ها را تولید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ صورت بندی ی٠روایتی از خویش تن٠پایدار را ممکن Ù…ÛŒ سازد، زمان مندی ی٠روایت Ùˆ ÙØ±Ø¶Ù تØÙˆÙ„ زمانی را نیز انکار Ù…ÛŒ کند.
نقد٠کیان آذری بر شعراستان٠وØÛŒØ¯ ضیایی
تأمل٠ثانی :
ÙØ±Ø¶Ù خوانش Ùˆ تن خواهی ÛŒÙ٠وضعیت در اقتصاد٠شعراستان
Ú©ÛŒÙیت نا به هنگام شعراستان، به خاطر خطور از مشروعیت بخشیدن به روایات قراردادی Ùˆ اصرار بر زمان مندی ÛŒÙ٠پارودیک، واقع گرایی را، Ú†Ù‡ از جنبه ÛŒ استلزام تاریخی Ùˆ Ú†Ù‡ از جنبه ÛŒ استلزام زیباشناختی، به چالش Ù…ÛŒ کشد. این امر در دشواری ی٠برخورد با سازه های درک متنیت Ù…ØØªÙˆÙ… جلوه گر Ù…ÛŒ شود. شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با ثبت بینامتن های تاریخی Ùˆ ادبی در ØØ§Ù„تی مضاع٠و مستقل از ترسیمات انسانی با یکدیگر تعامل دارند. این پیوند، Ø´Ú©Ù„ÛŒ ایجاد شده از وجوه مشترک در خود نگری بر پنداشت های زیربنایی ی٠متن است. شعراستان اقتدار نوشتار را با وضع Ú¯ÙØªÙ…Ø§Ù†Ù Â«ÙØ±Ø¯ – رخداد – ØªØØ¯ÛŒØ¯Â» در شبکه ی٠علیت به پرسش Ù…ÛŒ کشد.
ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی معادلات منظم موجود در اقتصاد هویت را بر هم زده، خط سیر توصیÙÛŒ توسط روایت های خطی را واژگون Ù…ÛŒ سازد. در شعراستان، خط سیر روایی، از همگونی ÛŒÙ Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ هویت آغاز شده Ùˆ به سوی ناهمگونی ی٠همواره متکثری پیش Ù…ÛŒ رود، Ùˆ به این وسیله هویت همواره به تعویق Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ جایش را به سناریویی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در آن ÙØ±Ø¯ یا چهره دائمن با خود Ù…ØªÙØ§ÙˆØª شده، با Ù†ÙÛŒ دارایی، ورود به عرصه ی٠دیگر بودگی را برمی گزیند.
در شعراستان، به جای آن Ú©Ù‡ Ù†ÙØ³ یا خویش تن با یک روایت ÙˆØ§ØØ¯ Ù…ØªØØ¯ شود، در زیر انبوه روایت های متکثر، یا گذرگاه های هزارپیچی Ú©Ù‡ هرگز به انسجام نرسیده یا دقیقن قابل قیاس با یکدیگر نمی شوند، ناپدید Ù…ÛŒ گردد. این یعنی Ø§ÙØ²ÙˆÙ†Ú¯ÛŒ ی٠روایت، Ùˆ همین Ø§ÙØ²ÙˆÙ†Ú¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø±ÙˆÛŒ ست Ú©Ù‡ همسانی های منظم اقتصاد هویت را از بین برده، Ùˆ کارکرد بازنمایی را در روایت به پرسش Ù…ÛŒ گیرد. اما بازنمایی ی٠وØÛŒØ¯ ضیایی دیگر مضاع٠سازی ی٠جایگزین گونه نیست؛ بازنمایی ی٠شعراستان به Ù„ØØ§Ø¸ اقتصاد ادبی، عامل کژکارکردی ست.
پس، ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی اقتصادی Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ یعنی یک Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯Ù ØªÙØ§ÙˆØª را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. او با شعراستان ادبیتی را خلق Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ با موجودیت داشتن در طول زمان، پیوسته از Ú†Ù†Ú¯ هویت گریخته است؛ به این وسیله تمامیت Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ یا مطلوب یک «خویش – تن» ٠واقعی همواره متمایل Ù…ÛŒ شود، Ùˆ این موجودیت همواره مخال٠این جا بودن Ùˆ ØØ§Ø¶Ø± بودن بر Ù†ÙØ³ است.
شعراستان همواره چیزی بیش از مجموعه عینیت یابی های٠گذرای ذهنیت نشان Ù…ÛŒ دهد. سیر Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª روایت ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی نمی تواند از نمود آغاز شده Ùˆ به روشن گری ی٠یک واقعیت ختم شود، بلکه این سیری از نمود به ناپدیدی Ùˆ از آن جا به Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است.
در شعراستان، ایده ÛŒ تقابل Ú©Ù‡ بازنماینده ÛŒ Ù†ÙØ³ خواننده ÛŒ تاریخی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود، ایده یی ناممکن Ù…ÛŒ گردد، زیرا در متن٠ضیایی، همین ÙØ±Ø¶Ù یک خود بودگی ی٠واقعی Ùˆ ماهوی ی٠تمامیت ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ مورد Ù†Ùی٠متن قرار Ù…ÛŒ گیرد. به این ترتیب، ØµØ±Ø§ØØª این شیوه ÛŒ مبتنی بر ÙØ±Ø¯Ú¯Ø±Ø§ÛŒÛŒ ی٠لیبرال به پرسش کشیده Ù…ÛŒ شود.
خواننده ÛŒ شعراستان، برخلا٠خواننده ÛŒ ادبی ÛŒ پیشین، ÙØ§Ù‚د امکان Ùˆ Ø¢Ø³Ø§ÛŒØ´Ù Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù†Ù خویش تنی تام در روند خوانش است؛ تمامیت یک ØÙ‚یقت ÙØ±Ø¶Ù† مکشو٠یا ماهیت واقعی ی٠شخص، در نتیجه ÛŒ تکثر روایت هایی Ú©Ù‡ در تناقض با چنان تمامیتی هستند Ù†ÙÛŒ خواهد شد.
به علاوه، این یعنی Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی این Ø§ØØªÙ…ال را نقض Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خواننده Ù…ÛŒ تواند سوژه ÛŒ سراپا روشن نگر Ùˆ سلطه جویی دارای نظارت شناخت شناسانه ÛŒ کامل بر شعراستان٠بی نهایت Ù…ØªÙØ§ÙˆØª یا متغیر شود. خواننده برای خواندن شعراستان، اساسن باید از این چنین موضوع ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ دست بکشد، چرا Ú©Ù‡ او خود در جریان درک روایت هایی Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ تن هایی Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ همواره متمایل شده Ùˆ جا به جا Ù…ÛŒ شود. خواننده ÛŒ شعراستان باید از موضوع شبه Ù…Ø¤Ù„ÙØ§Ù†Ù‡ ÛŒ دست یابی ÛŒÙ Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ به ØÙ‚یقت ÙˆØ§ØØ¯ متن جدا شده، Ùˆ در تلاش خود برای مواجهه با روایت های متکثری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواند به مجموعه ÛŒ تمایلات توجه کند. پس، خواننده ÛŒ شعراستان ÙØ§Ù‚د امکان دست یابی به روایت تمامیت نگری ست Ú©Ù‡ به او مجال دهد تا هویت خود را در برابر «دیگری» ی٠پابرجای یک«من+تن=متن» ٠راز آمیز ثابت کند. خواننده ÛŒ شعراستان به جای چنین روایت تام روشن گرایانه یی Ú©Ù‡ موجب دست یابی به یک ØÙ‚یقت یکپارچه ÛŒ ÙˆØ§ØØ¯ Ù…ÛŒ شود، تکثری از یگانگی ها، تکثری از روایت های موضعی ÛŒÙ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª را Ù…ÛŒ نشاند Ú©Ù‡ ابدن مدعی ی٠یاقتن ØÙ‚یقتی به Ù…Ùهوم مطلق آن نیستند. این خواننده بهانه یی برای روایت هایی Ø§ÙØ²ÙˆÙ† تر است.
به این ترتیب، خواننده ÛŒ شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، در لایه لایه های یک وضعیت زمانی یا تاریخی Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ به روایت جامعی از یک خود بودگی ی٠ØÙ‚یقی یا ماهوی دست رسی ندارد Ú©Ù‡ بتوتند بر اساس آن، هستی ÛŒÙ ØØ§Ø¶Ø±Ø®ÙˆØ¯ را جهت دهی کند.
در شعراستان، هیچ موضع ÙˆØ§ØØ¯ نهایی یا ÙØ±Ø§Ú¯ÛŒØ±ÛŒ برای نظم بخشی ی٠نظام مند به روایت ها وجود ندارد، آن Ú†Ù‡ هست تنها اقتصادی ست که، باجهت گیری ی٠اساسی ی٠خود به سوی ناهمگونی، همواره به تولید روایت های Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ هر Ú†Ù‡ بیشتر منجر Ù…ÛŒ شود. شعراستان در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ روایت جامع ÙˆØ§ØØ¯ یا اولویتی در میان روایت ها را تولید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ صورت بندی ی٠روایتی از خویش تن٠پایدار را ممکن Ù…ÛŒ سازد، زمان مندی ی٠روایت Ùˆ ÙØ±Ø¶Ù تØÙˆÙ„ زمانی را نیز انکار Ù…ÛŒ کند.