Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیست ØŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است-K.Azari
Ù…ØªÙØ§ÙˆØª نیست ØŒ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است
نقد٠کیان آذری بر شعراستان٠وØÛŒØ¯ ضیایی
تأمل٠نخست :
در جستجوی تقابل های٠متکثر٠شعراستان
شعراستان نوعی نیست Ú©Ù‡ به Ù„ØØ§Ø¸ تقویمی قابل تعری٠باشد، بلکه یک شیوه ÛŒ عملکرد است. Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ شیوه گرایی ی٠خاص خود را دارد. تخریب جریان سخن Ùˆ کولاژ بروز گونه از وهله های Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ در شعراستان به ÙØ±Ø§Ø²Ø¨Ø§Ù†ÛŒ منجر Ù…ÛŒ شود تا ضمن اجتناب از معصومیت نا به جا، Ùˆ با اعترا٠به این Ú©Ù‡ دیگر نمی توان معصومانه سخن Ú¯ÙØªØŒ ØØ³Ø§Ø¨ خود را با متوازی Ø§Ù„Ø³Ø·ÙˆØ Ù‡Ø§ÛŒ Ù…ØØ¶ تصÙیه کند.
باید بگویم Ú©Ù‡ این همه اغوایم Ù…ÛŒ کند تا آن Ú†Ù‡ را Ú©Ù‡ تا کنون تنها با تکان دادن سر تأیید کرده ام به بررسی ی٠دقیق تر بکشم. Ú¯ÙØªÙ† ندارد Ú©Ù‡ شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی Ù…ØÙ„ مناقشه اند. او با اصول زیبایی شناسانه ÛŒ خاص خود به میدان آمده، Ùˆ این Ú©Ù‡ دیگران درباره ÛŒ بازی ÛŒÙ ÙØ±Ø§Ø²Ø¨Ø§Ù† شناسانه ÛŒ او Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ اندیشند اهمیت چندانی نخواهد داشت.
ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با برجسته کردن ساختار هستی شناسانه ÛŒ متن Ùˆ دنیاهای داستانی، هوای واقعیت را به صورتی نظام مند بر Ù…ÛŒ آشوبد. شعراستان تجربه ÛŒ Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ بیداری از رویا در واقعیت، یا Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ لغزیده از واقعیت به درون رویاهاست. ماهیت نشانه شناسانه ÛŒ زبان Ùˆ اراده ÛŒ معطو٠به معنای ضیایی، شعراستان را از این Ú©Ù‡ نوشتاری درباره ÛŒ چیزی باشد باز Ù…ÛŒ دارد.
شعراستان ها خوانندگان خود را Ù…ÛŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯ØŒ به این Ù…Ùهوم Ú©Ù‡ با ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ اقتدار خود در روایت گری را ØÙظ Ù…ÛŒ کنند. این ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ ی٠روایی ØØ§Ø¦Ø² همان راهکارهای متنوعی Ù…ÛŒ نماید Ú©Ù‡ در ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ شهوانی ی٠روزمره ÛŒØ§ÙØª Ù…ÛŒ شوند؛ Ùˆ گستره ÛŒ آن تا ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†ÛŒ به دقت سنجیده، بی شباهت به نوع روابط جنسی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با یکدیگر در هر زمان نیست.
در شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، تن به عنوان یک اصل زبانی، دست Ú©Ù… به دو Ù…Ùهوم، مرز Ø´Ú©Ù† است. اگر Ú©Ù‡ مؤل٠خود شخصیت٠خود است Ùˆ اگر Ú©Ù‡ متن خوانده را Ù…ÛŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ø¯ØŒ پس این روابط متضمن تجاوز به ØØ±ÛŒÙ… های هستی شناسانه است. ضیایی به شهادت شعراستان هایش Ø¯Ø±Ø³Ø·Ø Ù‡Ø³ØªÛŒ شناسانه یی ورای Ø³Ø·Ø Ù‡Ø³ØªÛŒ شناسانه ÛŒ معمول قرار Ù…ÛŒ گیرد؛ زبان ستیز او در متن به معنی ی٠پل زدن بر شکا٠موجود میان تن Ùˆ من است.به همین Ù†ØÙˆØŒ متنی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ به Ù¾ÙØ±Ø³Ø§Ø²ÛŒ ی٠شکاÙÛŒ هستی شناسانه Ù…ÛŒ پردازد تا به نیرویی تن آگاه در دنیای واقعی ی٠لذت نائل شود.
این مناسبات مرزشکنانه ازطریق اعمال مؤلÙیت در پس٠خود آگاهی ی٠متن برجسته Ùˆ عریان Ù…ÛŒ شود؛ ØØªØ§ هر زمان که، در جهت مواجه ساختن مرزهای دنیاهای گوناگون با یکدیگر، زبان به عنوان ابزاری از مرزهای لذت، شعراستان را به اوج Ù…ÛŒ رساند.
کارکرد تغییر ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ÛŒ این رابطه ÛŒ معاهداتی را Ù…ÛŒ توان در تØÙˆÙ„ ضمیر دوم شخص Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ کرد. ضمیر دوم شخص ØØ¶ÙˆØ± یک چرخه ÛŒ ارتباطی ی٠پیوند دهنده بین خطاب کننده Ùˆ خطاب شونده را نشان Ù…ÛŒ دهد. ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از امکان متغیر ضمیر دوم شخص، ثابت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ با ایجاد هرگونه تغییری در موقعیت Ú¯ÙØªÙ…انی سخن گو، مرجع آن تغییر Ù…ÛŒ یابد. در شعراستان چرخه ÛŒ ارتباطی صورتی غیر مستقیم ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ روایی نیز بیش تر غیر مستقیم Ù…ÛŒ شود. ضیایی با بستر سازی های Ù…ØªÙØ§ÙˆØª برای دوم شخص موجب خلق امکان خوانش های Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ شود؛ اما Ùˆ در عین ØØ§Ù„ØŒ بسیاری از این بسترها شواهد را در هم آمیخته Ùˆ موجب خوانش هایی تن آگاه یا ØØªØ§ متلذذ Ù…ÛŒ شوند. پس در نهایت زبان٠متن به عنوان ابزار جنسی به خواننده Ùˆ به نمودهای پنهان در لایه های اروتیک بیان Ùˆ معنا ارجاع Ù…ÛŒ کند.
گاهن در Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی از مخاطب سازی ی٠مستقیم نیز نوعی تعرض وجود دارد Ùˆ در پاره یی از متن ها خواننده مورد تهدید قرار Ù…ÛŒ گیرد. این نگرش متجاوزانه به خواننده Ù…ÛŒ تواند به عنوان راهبردی برای ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ Ø§ÛŒÙØ§ÛŒ نقش کند. از این گذشته، تعدی Ùˆ سؤ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ نیز خود اشکالی از رابطه اند. چنان Ú©Ù‡ تعدی Ù…ÛŒ تواند بخش مکمل رابطه ÛŒ شهوانی باشد. در شعراستان هم این Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ متن است Ú©Ù‡ از رابطه ÛŒ سادومازوخیستی به عنوان الگویی برای Ø§ÛŒÙØ§ÛŒ نقش در کنار خواننده Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ یا سؤ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کند.
در شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، دوم شخص دیگر به صورت Ù…ÙØ±Ø¯ Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÛŒØ³ØªØŒ بلکه دوم شخص جمع مشترکی ست Ú©Ù‡ دیگری را، با شهوانیتی مشابه با شیوه ÛŒ خوانده شدن اش Ù…ÛŒ خواند. در الگوی خوانش شهوانی مؤل٠نقش مرد، خواننده نقش زن، Ùˆ متن نقش آمیزش این دو را Ø§ÛŒÙØ§ Ù…ÛŒ کند. به این ترتیب رابطه ÛŒ اروتیک Ùˆ مرز شکنانه ÛŒ خواننده Ùˆ مؤل٠به صورتی هجو آمیز برجسته Ù…ÛŒ شود Ùˆ متن را به ایجاد رابطه یی جنسی با خود دعوت Ù…ÛŒ کند. در واقع لذت شعراستان٠ضیایی ازانتقال بار٠شهوانی به خود زبان ناشی Ù…ÛŒ شود.
جنسی نگری مؤل٠در شعراستان ( یعنی سکس به عنوان یک Ú©ÛŒÙیت زیبایی شناسانه ÛŒ مثبت ) نه در هرصØÙ†Ù‡ Ùˆ در نمود Ù…ØØ¶ یک کلمه ÛŒ رکیک، Ùˆ نه در ØØ¬Ù… انبوه هرزه درایی ها،بلکه در نتیجه ÛŒ ساخت عاشقانه ÛŒ اثر متبلور Ù…ÛŒ شود. توجه ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی در شعراستان بیش تر معطو٠به الگو سازی برای شهوانیت٠متن ازطریق نقض ØµØ±ÛŒØ Ù…Ø±Ø²Ù‡Ø§ÛŒ هستی شناسانه است. بنا براین عشق بیش ازآن Ú©Ù‡ موضوع بازنمایی باشد یک ÙØ±Ø§ موضوع، Ùˆ سکس بیش از آن Ú©Ù‡ یک مضمون باشد یک ÙØ±Ø§ مضمون است.
مشخصه ی بارز شعراستان، نه تعاملات ابزاری در دنیای متن، بلکه تعاملات میان متن و دنیای خود ازیک سو، و خواننده و دنیایش از سوی دیگر است.
نقد٠کیان آذری بر شعراستان٠وØÛŒØ¯ ضیایی
تأمل٠نخست :
در جستجوی تقابل های٠متکثر٠شعراستان
شعراستان نوعی نیست Ú©Ù‡ به Ù„ØØ§Ø¸ تقویمی قابل تعری٠باشد، بلکه یک شیوه ÛŒ عملکرد است. Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ شیوه گرایی ی٠خاص خود را دارد. تخریب جریان سخن Ùˆ کولاژ بروز گونه از وهله های Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ در شعراستان به ÙØ±Ø§Ø²Ø¨Ø§Ù†ÛŒ منجر Ù…ÛŒ شود تا ضمن اجتناب از معصومیت نا به جا، Ùˆ با اعترا٠به این Ú©Ù‡ دیگر نمی توان معصومانه سخن Ú¯ÙØªØŒ ØØ³Ø§Ø¨ خود را با متوازی Ø§Ù„Ø³Ø·ÙˆØ Ù‡Ø§ÛŒ Ù…ØØ¶ تصÙیه کند.
باید بگویم Ú©Ù‡ این همه اغوایم Ù…ÛŒ کند تا آن Ú†Ù‡ را Ú©Ù‡ تا کنون تنها با تکان دادن سر تأیید کرده ام به بررسی ی٠دقیق تر بکشم. Ú¯ÙØªÙ† ندارد Ú©Ù‡ شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی Ù…ØÙ„ مناقشه اند. او با اصول زیبایی شناسانه ÛŒ خاص خود به میدان آمده، Ùˆ این Ú©Ù‡ دیگران درباره ÛŒ بازی ÛŒÙ ÙØ±Ø§Ø²Ø¨Ø§Ù† شناسانه ÛŒ او Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ اندیشند اهمیت چندانی نخواهد داشت.
ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با برجسته کردن ساختار هستی شناسانه ÛŒ متن Ùˆ دنیاهای داستانی، هوای واقعیت را به صورتی نظام مند بر Ù…ÛŒ آشوبد. شعراستان تجربه ÛŒ Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ بیداری از رویا در واقعیت، یا Ù„ØØ¸Ù‡ ÛŒ لغزیده از واقعیت به درون رویاهاست. ماهیت نشانه شناسانه ÛŒ زبان Ùˆ اراده ÛŒ معطو٠به معنای ضیایی، شعراستان را از این Ú©Ù‡ نوشتاری درباره ÛŒ چیزی باشد باز Ù…ÛŒ دارد.
شعراستان ها خوانندگان خود را Ù…ÛŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯ØŒ به این Ù…Ùهوم Ú©Ù‡ با ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ اقتدار خود در روایت گری را ØÙظ Ù…ÛŒ کنند. این ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ ی٠روایی ØØ§Ø¦Ø² همان راهکارهای متنوعی Ù…ÛŒ نماید Ú©Ù‡ در ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ شهوانی ی٠روزمره ÛŒØ§ÙØª Ù…ÛŒ شوند؛ Ùˆ گستره ÛŒ آن تا ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†ÛŒ به دقت سنجیده، بی شباهت به نوع روابط جنسی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با یکدیگر در هر زمان نیست.
در شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، تن به عنوان یک اصل زبانی، دست Ú©Ù… به دو Ù…Ùهوم، مرز Ø´Ú©Ù† است. اگر Ú©Ù‡ مؤل٠خود شخصیت٠خود است Ùˆ اگر Ú©Ù‡ متن خوانده را Ù…ÛŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ø¯ØŒ پس این روابط متضمن تجاوز به ØØ±ÛŒÙ… های هستی شناسانه است. ضیایی به شهادت شعراستان هایش Ø¯Ø±Ø³Ø·Ø Ù‡Ø³ØªÛŒ شناسانه یی ورای Ø³Ø·Ø Ù‡Ø³ØªÛŒ شناسانه ÛŒ معمول قرار Ù…ÛŒ گیرد؛ زبان ستیز او در متن به معنی ی٠پل زدن بر شکا٠موجود میان تن Ùˆ من است.به همین Ù†ØÙˆØŒ متنی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ به Ù¾ÙØ±Ø³Ø§Ø²ÛŒ ی٠شکاÙÛŒ هستی شناسانه Ù…ÛŒ پردازد تا به نیرویی تن آگاه در دنیای واقعی ی٠لذت نائل شود.
این مناسبات مرزشکنانه ازطریق اعمال مؤلÙیت در پس٠خود آگاهی ی٠متن برجسته Ùˆ عریان Ù…ÛŒ شود؛ ØØªØ§ هر زمان که، در جهت مواجه ساختن مرزهای دنیاهای گوناگون با یکدیگر، زبان به عنوان ابزاری از مرزهای لذت، شعراستان را به اوج Ù…ÛŒ رساند.
کارکرد تغییر ÛŒØ§ÙØªÙ‡ ÛŒ این رابطه ÛŒ معاهداتی را Ù…ÛŒ توان در تØÙˆÙ„ ضمیر دوم شخص Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ کرد. ضمیر دوم شخص ØØ¶ÙˆØ± یک چرخه ÛŒ ارتباطی ی٠پیوند دهنده بین خطاب کننده Ùˆ خطاب شونده را نشان Ù…ÛŒ دهد. ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از امکان متغیر ضمیر دوم شخص، ثابت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ با ایجاد هرگونه تغییری در موقعیت Ú¯ÙØªÙ…انی سخن گو، مرجع آن تغییر Ù…ÛŒ یابد. در شعراستان چرخه ÛŒ ارتباطی صورتی غیر مستقیم ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ روایی نیز بیش تر غیر مستقیم Ù…ÛŒ شود. ضیایی با بستر سازی های Ù…ØªÙØ§ÙˆØª برای دوم شخص موجب خلق امکان خوانش های Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ù…ÛŒ شود؛ اما Ùˆ در عین ØØ§Ù„ØŒ بسیاری از این بسترها شواهد را در هم آمیخته Ùˆ موجب خوانش هایی تن آگاه یا ØØªØ§ متلذذ Ù…ÛŒ شوند. پس در نهایت زبان٠متن به عنوان ابزار جنسی به خواننده Ùˆ به نمودهای پنهان در لایه های اروتیک بیان Ùˆ معنا ارجاع Ù…ÛŒ کند.
گاهن در Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ÛŒ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی از مخاطب سازی ی٠مستقیم نیز نوعی تعرض وجود دارد Ùˆ در پاره یی از متن ها خواننده مورد تهدید قرار Ù…ÛŒ گیرد. این نگرش متجاوزانه به خواننده Ù…ÛŒ تواند به عنوان راهبردی برای ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ Ø§ÛŒÙØ§ÛŒ نقش کند. از این گذشته، تعدی Ùˆ سؤ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ نیز خود اشکالی از رابطه اند. چنان Ú©Ù‡ تعدی Ù…ÛŒ تواند بخش مکمل رابطه ÛŒ شهوانی باشد. در شعراستان هم این Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ متن است Ú©Ù‡ از رابطه ÛŒ سادومازوخیستی به عنوان الگویی برای Ø§ÛŒÙØ§ÛŒ نقش در کنار خواننده Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ یا سؤ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کند.
در شعراستان های ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی، دوم شخص دیگر به صورت Ù…ÙØ±Ø¯ Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÛŒØ³ØªØŒ بلکه دوم شخص جمع مشترکی ست Ú©Ù‡ دیگری را، با شهوانیتی مشابه با شیوه ÛŒ خوانده شدن اش Ù…ÛŒ خواند. در الگوی خوانش شهوانی مؤل٠نقش مرد، خواننده نقش زن، Ùˆ متن نقش آمیزش این دو را Ø§ÛŒÙØ§ Ù…ÛŒ کند. به این ترتیب رابطه ÛŒ اروتیک Ùˆ مرز شکنانه ÛŒ خواننده Ùˆ مؤل٠به صورتی هجو آمیز برجسته Ù…ÛŒ شود Ùˆ متن را به ایجاد رابطه یی جنسی با خود دعوت Ù…ÛŒ کند. در واقع لذت شعراستان٠ضیایی ازانتقال بار٠شهوانی به خود زبان ناشی Ù…ÛŒ شود.
جنسی نگری مؤل٠در شعراستان ( یعنی سکس به عنوان یک Ú©ÛŒÙیت زیبایی شناسانه ÛŒ مثبت ) نه در هرصØÙ†Ù‡ Ùˆ در نمود Ù…ØØ¶ یک کلمه ÛŒ رکیک، Ùˆ نه در ØØ¬Ù… انبوه هرزه درایی ها،بلکه در نتیجه ÛŒ ساخت عاشقانه ÛŒ اثر متبلور Ù…ÛŒ شود. توجه ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی در شعراستان بیش تر معطو٠به الگو سازی برای شهوانیت٠متن ازطریق نقض ØµØ±ÛŒØ Ù…Ø±Ø²Ù‡Ø§ÛŒ هستی شناسانه است. بنا براین عشق بیش ازآن Ú©Ù‡ موضوع بازنمایی باشد یک ÙØ±Ø§ موضوع، Ùˆ سکس بیش از آن Ú©Ù‡ یک مضمون باشد یک ÙØ±Ø§ مضمون است.
مشخصه ی بارز شعراستان، نه تعاملات ابزاری در دنیای متن، بلکه تعاملات میان متن و دنیای خود ازیک سو، و خواننده و دنیایش از سوی دیگر است.