سخنی با داوران دوره چهارم مسابقه ادبی صادق هدایت " سایت سخن "
امیر هوشنگ برزگر



داوری، دقیقن مرز حق و نا حق است. دوصد من استخوان می خواهد که بتوان تنگ آن را
صحیح و منصفانه کشید، حتا اگردر حد داوری فوتبال باشد.
داوری و قبول آن، چه بر مسند قضا و چه برای گزینش داستان های برتر، یک وظیفه وجدانی و انسانی است. و آنگاه که بهر دلیل مسئولیت محوله خوب انجام نشود، گناه است، (حد اقل )

متاسفانه این بار نیز، درچهارمین دوره انتخاب داستان های برتر، داوران نتوانستند (یا نخواستند)
به قضاوت صحیح بنشینند.
اساتید محترم:
سرکار خانم بهناز علی پور گسکری و آقایان کاشیگر وحسین قدیمی،
شما تمامی 95 داستان شرکت کننده در مر حله نیمه نهائی این دوره را تک تک و با نهایت دقت
و حوصله خوانده اید؟ و از این بابت بدهی ذهنی ندارید؟ و داستان هائی را که در نهایت انتخاب کرده اید، بهترین تشخیص داده اید؟ و می توانند نمایندگان ذوق و سلیقه شما باشند؟

داستان جالبی است بازی با ارقام:
سایت سخن ( بر گزار کننده ) می گوید تعداد کل شرگت کننده 250 نفر با 250 داستان است.
سایت : خبر گزاری میراث فرهنگی، می گوید تعداد کل شرکت کننده 2000 نفراست.
اگر آنهائی که جلوی اسمشان ( * ) خورده است ( در صفحه مربوط به شرکت کننده ها در سایت
سخن ) آنهائی هستند که در این دوره شرکت کرده اند، تعدادشان: 135 نفر است.
کدام درست است؟ .....به هر حال من 250 را ماخذ قرار می دهم. در اینصورت:
شما نیز می دانید که در این دوره فقط 250 داستان شرکت کرده اند.
و حتمن می دانید که در دوره قبل 500 داستان شرکت کرده بودند.
و می دانید که طی چهار دوره 2000 داستان شرکت کرده اند. و این یعنی که در دوره اول و
دوم 1250 داستان شرکت کرده بودند.
بنظر شما علت این نزول و سیر پس رفت چیست؟ و آیا می تواند دلیل دیگری جز سر خوردگی از قضاوت های نا کار آمد باشد؟
اگر قرار است که حاصل چنین مسابقاتی به دلیل عدم توان بر گزاری مطلوب آن ها ( حتا در حد
آمار) چنین تاسفبارو نا امید کننده باشد، آیا تعطیل کردن آن ها بسی بهتر از بودنشان نیست؟
چرا که می بینیم دارند ریشه اعتماد و ذوق جوانان ما را یکجا می خشکانند.
واین نکته ای است که به دفعات از سوی ما گوش زد شده است.

نکته جالب! دیگر این است که در مرحله نخست:
" همکاران دفتر صادق هدایت "
95 داستان را به داوران نهائی معرفی کرده اند. این
" همکاران دفتر صادق هدایت "
چه کسانی هستند که،
155 داستان را خوانده اند و نپسندیده اند؟....یا در حقیقت هر 250 داستان را خوانده و 95 داستان را برای تصمیم شما داوران نهائی، مناسب! تشخیص داده اند؟
مگر این یک کار امنیتی است که مخفی کاری می شود و نبایستی کسی بعضی اسامی را بداند؟

من با احترامی که برای نویسندگان داستان های بر گزیده قائلم و برای همه شان توفیق بیشتر آرزو دارم، و مطمئن هستم که در راه تعالی گام بر می دارند، بر گزیده شدنشان را نهایت کم
توجهی شما می دانم، و کم لطفی نسبت به آن هائی که داستان های محکم و منسجم و خوش نثری
ارائه داده اند.
در اولین فرصت یا من و یا سایر همکارانم به نقد داستان های بر گزیده خواهیم
پرداخت تا بیشتر متوجه بشوید که کاری درست و تمیز انجام نداده اید. امید واریم تا آنموقع داستان برنده اول نیز از پشت ابر ها بیرون آمده باشد، داستانی که نمی دانیم نامش " اسارت گاه " است به نقل از خانم لادن پارسی در سایت بی بی سی، یا " استارت گاه " . و نیز داستان های بهتر را
معرفی خواهیم کرد
راستی چرا دو دوره است که داستانهای برنده اول سرنوشتی مشابه دارند....بدون لینک و دور از دسترس؟ بهتر است ( حد اقل ) شما روشنفکران بدانید که: مردم اصل و اولند، و نهایت احترام را به آنها بگذارید.

امید واریم همانطور که، قبل از شروع مسابقه در نوشته ای با عنوان:
( از سر خیر خواهی ، که در گذ رگاه شماره 44 آمده است. )
یاد آور شدیم، و متاسفانه می بینیم که مورد توجه واقع نشده است، اشارات این بار ما را نیز از
سر خبر خواهی بدانید و مورد توجه قرار دهید. چون حاصل چنین عمل کردی، بدون شک
بی توجهی و بی اعتنائی بیشتر نویسندگان جوان را سبب خواهد شد. و مانع شوید که حاصل این مسابقات بشود مصداق:
( شد غلامی که آب جو آرد آب جو آمد و غلام ببرد )
*******************************************************************************