نصرت الله مسعودی/نقذ : زمستان پشت پنجره
ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان ØÙˆØ¶Ú†Ù‡ØŒ در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .

ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù† عاشقی
زمستان پشت پنجره
نویسنده :امین Ùقیری
انتشارات نیم نگاه
چاپ اول پاییز85
امین Ùقیری درسال چهل وشش وقتی Ú©Ù‡ هنوزبیش از بیست وسه پاییز از عمرش سپری نشده بود،« دهکده پرملال » را منتشر کرد. این مجموعه بدان جهت Ú©Ù‡ برخلا٠تصوروگرایشات سانتی مانتالیستی برخی نویسندگان آن روزگارکه به صورتی رمانتیک تمام پدیده های انسان سوز
ÙقروÙلاکت وبیماری وخراÙÙ‡ پرستی ٠روستاییان را نادیده انگاشته Ùˆ تنهامØÙˆØ³Ø§ÛŒÙ‡ چند درخت وزمزمه ÛŒ جویبارکی در Ù¾ÛŒ ارضای Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª نوستالژیک خود بودند،توانست بانگاهی دردمندانه
روابطی را نشان دهد Ú©Ù‡ تا آن روزگارازسوی بسیاری از نویسندگان مغÙول مانده بود.این کتاب پیش از انقلاب پنج بارتجدید چاپ شد وبعد از انقلاب هم توسط نشرچشمه به ویترین Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ ها رسید. ازامین Ùقیری به جز«دهکده پرملال»بیش از بیست کتاب در زمنیه های مختل٠به چاپ رسیده است Ùˆ از آنجمله « زمستان پشت پنجره». برخی بر این باورهستند Ú©Ù‡ هنوز«دهکده
پرملال »بهترین اثرÙقیری است وبه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø§ÙˆØ±Ø§ نویسنده ای تک کتابه Ù…ÛŒ دانند.ومن بر این
گمانم Ú©Ù‡ ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† چنین نگرشی ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ دوگروه اند.یکی آن دسته Ú©Ù‡ داده هایشان ØµØ±ÙØ§Ù‹ ازطریق گوش کسب Ù…ÛŒ شود.وگروه دیگردسته ای Ú©Ù‡ ÙØ±ØµØª پیدا نکرده اند Ú©Ù‡ رمان ÙØ²Ù…ستان پشت
پنجره رابخوانندو ØµØ±ÙØ§Ù‹ Ø¨Ø±ØØ³Ø¨ عادت Ùˆ برای اعلام ØØ¶ÙˆØ±ØŒØØ±Ù هایی ناسخته Ùˆ ناپخته Ù…ÛŒ زنند، Ú©Ù‡ مستند نیست. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ این هردو کنش از ویژگی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما مردم است Ú©Ù‡ نخوانده ملاییم.Ùˆ من سعی نمی کنم به این دو گروه، دسته ÛŒ دیگری را اضاÙÙ‡ کنم وبدون Ø§ØØ³Ø§Ø³ مسوولیت، به سینه ÛŒ کسی برچسب مغرض بچسبانم. به گمان من زمستان پشت پنجره اگر به
جهت عناصر زیباشناختی یک سروگردن از دهکده ÛŒ پرملال بلندتر نباشد به استناد آنچه عرض خواهم کرد،چیزی از این کتاب Ú©Ù… ندارد.پس به اعتبار همین کتاب ودر Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ ای ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ÛŒ ØŒÙقیری نویسنده ای دوکتابه است!! واما داستان زمستان پشت پنجره : گروهی از موسیقیدانان ایرانی برای برای ØØ¶ÙˆØ±Ø¯Ø± یک سمینار در زمینه ÛŒ موسقی ملل به کشوری خارجی دعوت شده اند. نویسنده ÛŒ داستان هرگز از این کشور ،شهرودانشگاهی Ú©Ù‡ این سمینار دو Ù‡ÙØªÙ‡ ای در آن برگزار Ù…ÛŒ شود نامی بمیان نمی آورد واین بدان جهت است Ú©Ù‡ بن مایه داستان سمت وسویی راز آمیز دارد اما ازاسامی برخی شخصیت ها Ù…ÛŒ شود استنباط کرد Ú©Ù‡ سمینار در کشوری شرقی بر گزار شده است عزیز موسیقیدان چهل Ùˆ دو –سه ساله شیرازی Ú©Ù‡ متا هل است Ùˆ دو پسر شانزده Ùˆ Ù‡ÙØ¯Ù‡ ساله دارد ØŒ د یوانه وار دل باخته نازنین سی ونه ساله Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از شوهرش بعلت نا همخوانی جدا شده است. نازنین به ضرورت Ø³ÙØ± دختر دوازده –سیزده ساله اش را موقتاً به همسر سابق خود سپرده است. برای نازنین وعزیز سمینار ،سمینارنظر بازهای ها یی است Ú©Ù‡ بقول ØØ§Ùظ در آن بی خبران ØÛŒØ±Ø§Ù†Ù†Ø¯. اما این ØÛŒØ±Ø§Ù†ÛŒ زمانی برای خواننده ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در دیالوگ های مه آلود وکنایه های عاشق Ú©Ø´ Ù…ÛŒ رود تا چون رازی سر به مهر به تعلیقی سینه سوز بدل شود. Ø³ÙØ±Ø¨Ø§ نطÙÙ‡ ÛŒ عشقی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در رگ وپی عزیز ونازنین پایان Ù…ÛŒ پذیرد. نازنین Ú©Ù‡ تهرانی است Ùˆ Ù…ØÙ„ کارش تهران در ÙØ±ÙˆØ¯Ú¯Ø§Ù‡ این شهر خدا ØØ§Ùظی Ù…ÛŒ کند ØŒ وعزیزهم به شیراز Ù…ÛŒ رود تا اولین عشق Ùˆ سودای نابهنگام آن را به میهمانی خوابهای هذیانی خود ببرد. آنچه بسیار شکوهمند اجرا Ù…ÛŒ شود واگویه های عزیز ونازنین است در عزلت های عاشقانه Ú©Ù‡ جان خواننده را میزبان عشقی پنهان شده Ùˆ برزبان نیامده Ù…ÛŒ کند تا خواننده در یک همذات پنداری درد آلود بارهابا خود وا گویه کند Ú©Ù‡ کاش عزیز ونازنین دستشان برای هم رو بود.عزیز پس از ده روز چنان در چنبره ÛŒ ÙØ±Ø§Ù‚ پیچیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به نازنین زنگ Ù…ÛŒ زند ودعوت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ او دو-سه روزی به شیراز برود ونازنین نیز سودا زده Ù…ÛŒ رود تا شاید جانش را کنار آن Ù„ØÙ† مهربان وآن چشم های ساده وصمیمی سبکبار سازد. تعطیلات سه روزه دودلداده ÙØ±ØµØªÛŒ است Ú©Ù‡ چون برق Ùˆ باد Ù…ÛŒ گذردو برای عزیز گریزی جز بازگشت به تهران نیست. ودلخوش است Ú©Ù‡ لا اقل Ù…ÛŒ تواند صدای ناز نازنین را از طریق تلÙÙ† بشنود. اما روزی در یکی ازاین مکالمه ها در Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ برای نازنین ÙØ±ØµØªÛŒ پیش آمده تا برای کارهای تØÙ‚یقاتی بهمان دانشگاهی برود Ú©Ù‡ در آن Ø³ÙØ±Ø±ÙˆÛŒØ§ÛŒÛŒ در کنارش بوده است. ونازنین ناخواسته Ù…ÛŒ رود. در آنجا از بانو ایوانا استاد زبانهای شرقی Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ا دیگر دوستی آنان ØØªØ§ به بیان واعترا٠راز های Ù…Ú¯Ùˆ رسیده است تقاضا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برای عزیز دعوتنامه ÛŒ یکماهه ای جور کند . وعزیزهم Ù…ÛŒ رود تا یک ماه در کنارقرارو بی قراری ها یش چنان بگذارند Ú©Ù‡ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ ترین لایه های جان آدمی را عریان عریان Ù…ÛŒ کند.اما انگار سی روز سرعتی کوتاه تر از یک آه دارد. وآه!برگشتن ÙˆÙØ±Ø§Ù‚ گریز ناگزیر است. Ùˆ ÙØ±Ø¬Ø§Ù…ÛŒ چنین مقدر طعم ÙØªÙ„Ø® ÙØªØ±Ø§Ú˜Ø¯ÛŒ های یونانی رادر جان رها Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در بطن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی همیشه زایشی نو به نو داشته است Ùˆ....«زمستان پشت پنجره» Ú©Ù‡ در چهارده ÙØµÙ„ به نگارش درآمده ØŒ زمان را به صورت خطی بکار نمی گیرد تا نویسنده بتواند غوطه ور در زمان Ùˆ بی زمانی، ودر Ø³ÛŒØ±Ø¢ÙØ§Ù‚ ØŒ نوشته را هم موجز وهم Ù…ØÛŒØ· برکنش های Ø§ÙØ´Ø§ ساز روانی بهتر بکار بگیرد چرا Ú©Ù‡ شاید تنها با شگردی از این دست باشد Ú©Ù‡ نویسنده Ù…ÛŒ تواند به عریانی جان خود برسد Ùˆ خواننده را هم به این دیدار پر هیجان دعوت کند.Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ازاین شیوه چنانکه درآنالیزی Ú©Ù„ گرایانه تن به انسجامی ارگانیک ندهد واجزاء ظاهراً پراکنده اش، به سمت مضمونی"content"منسجم Ùˆ ÙˆØ§ØØ¯ راه پیدا نکند به سبب آنکه به پریشانگویی وهذیان های مالیخولیایی مبدل Ù…ÛŒ گردد هرگز نمی تواند صبغه ای هنری به خود بگیرد. ودر این روزها برخی از نوقلمان هیجانزده، از اینگونه کارها ÛŒ ناپخته Ú©Ù… به بازار عرضه نمی کنند.Ùقیری خوشبختانه در Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ هنرمندانه از تکنیک یاد شده بسیارموÙÙ‚ عمل Ù…ÛŒ کند. دراین رمان ما با روایان متعدد مواجه ایم Ú©Ù‡ به طور طبیعی هرکدام ازمنظرخودبه بیان رخدادها Ù…ÛŒ پردازند وتنوع صداهای کتاب، ما را ازاین Ù…ØÚ©ÙˆÙ…یت Ú©Ù‡ تنها شاهد شنیدن یک صدا باشیم Ù…ÛŒ رهاند.این رمان ÙØ¹Ù…یقاً عاشقانه از همان ÙØµÙ„ اول اگرچه ظاهراً از زاویه دید اول
شخص بیان Ù…ÛŒ شود اما در واقع ما پس از خواندن چند ÙØµÙ„ از کتاب به این نکته ÛŒ ظری٠وجذاب Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ روایت با یک همصدایی زیرکانه مثل یک همخوانی توسط اول شخص ودوم شخص به اجرا درآمده است.گمان Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ برای برجسته سازی این موضوع Ùقیری آن توانایی را دارد Ú©Ù‡ در چاپ های بعدی ٠کتاب، بر این موضوع تعمق بیشتری نشان دهد. راویان رمان ÙØ²Ù…ستان پشت پنجره به Ø¸Ø±Ø§ÙØª بالرین ها چنان هنرمندانه جایشان را با همدیگرعوض میکنندکه خواننده را با لذتی هنری مواجه Ù…ÛŒ شود. ØªÙˆØµÛŒÙØ§Øª شاعرانه ÛŒ کتاب Ø¯Ø±ØØ¯ توصی٠صر٠باقی نمی مانند ویکی از کارکردهای دوگانه شان هم آنکه داستان را به زیبایی پیش Ù…ÛŒ برند. شاید بتوان با اغماضی کاهنده رمان ÙØ²Ù…ستان پشت پنجره را از نگاهی سوررئالیستی تبیین کرد اما چنین رویکردی با Ø§ØØªØ³Ø§Ø¨ مؤلÙÙ‡ های سوررئالیسم قادر به توجیه ÙˆØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø±Ø®ÛŒ از رویدادهای کتاب Ú©Ù‡ در یک هارمونی هوشمندانه ازمکتب های دیگری نیز بهره Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒÙ†Ù…ÛŒ باشد.ÙˆÙ…Ø¶Ø§ÙØ§Ù‹ تبین هنر با مولÙÙ‡ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ یک مکتب همیشه به نادیده انگاشتن عناصر خلاقه Ù…ÛŒ انجامد. این را بدان سبب عرض کردم Ú©Ù‡ دوستی ÙØ§Ø¶Ù„ در جایی تلاش کرده بود با نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† عناصر رئالیستی کتاب مثل ÙØ±ÙˆØ¯Ú¯Ø§Ù‡ تهران، شهرشیراز ،اشاره به نام یکی از کتاب های شعر منصور برمکی Ùˆ...کتاب را به دست Ú©Ù… توان تبیینی سوررئالیستی بسپرد. Ùˆ با چنین کاری جانمایه ÛŒ کتاب را Ú©Ù‡ « عشق است Ùˆ داو اول » با اعلام اینکه سوررئالیست ها برای اخلاق ارزشی قائل نیستند به عنوان Ù…Ø¨ØØ«ÛŒ ضد ارزش اعلام کرده بود. وازهمین منظر با ایما واشاره آبروی عشق پراززیبایی ناب عزیزو نازنین را بر باد داده بود.وبگذریم Ú©Ù‡ اخلاق، گاه از Ù…Ù†Ø¸Ø±Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ واقتضائات اجتماعی Ùˆ سیاسی ممکن است به چاه وآن هم از نوع ویل اش تبدیل شود والبته جای Ø¨ØØ« در باره آن هم ÙØ¹Ù„اً نه در این مختصر Ù…ÛŒ گنجد ونه زیاد به درد کار ما Ù…ÛŒ آید. درپایان در
این یاداشت کوتاه به ذهنم Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ بگویم برخی Ú©Ù… دقتی ها، نثربسیار شاعرانه کتاب را مواردی Ú©Ù‡ خوشبختانه بسیار اندک اند ازآن هیمنه وطنطنه ÛŒ ØØ§Ú©Ù… بر کتاب Ù…ÛŒ اندازد، Ùˆ کاش در باز نگری های بعدی دستی به سر وصورت این موارد جزیی هم کشیده شود.والبته این موضوع شامل رسم الخط کتاب هم Ù…ÛŒ شود. برای آسیب هایی Ú©Ù‡ عرض کردم به یکی دومثال از کتاب Ø§Ú©ØªÙØ§ Ù…ÛŒ کنم: «جز زمانی Ú©Ù‡ با تو هستم جهان ÙØ±Ø§Ø® وزیباست.Â»ØµÙØÙ‡ ÛŒ 90Ú©Ù‡ با توجه به ÙØ¶Ø§ Ùˆ رخداد های کتاب، دقیقاًعکس معنای این جمله صØÛŒØ Ù…ÛŒ باشد وقید جز در اول جمله معنا را کاملاً برعکس کرده است. ومواردی از این دست. واز نظر رسم الخط هم :« این ها ایرانیند.» ویا: «جل٠و بی معییند.» ØµÙØÙ‡ ÛŒ 91. Ú©Ù‡ درست تراین Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ نوشته شود: ایرانی اند Ùˆ... ونیز هنگام Ø³ÙØ± نازنین به شیراز، به جهت استØÚ©Ø§Ù… هرچه بشتر عناصر Ø·Ø±Ø Ø¯Ø§Ø³ØªØ§Ù† شاید درست تر بود Ú©Ù‡ Ø³ÙØ±Ù†Ø§Ú¯Ù‡Ø§Ù†ÛŒ ناهید با تمهید ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ قابل باور ترسیم Ù…ÛŒ گشت چون این Ø³ÙØ± آن هم بدون هیچ مقدمه ای با توجه به ÙØ¶Ø§ ÛŒ موجود تصنعی به نظر Ù…ÛŒ رسد «ص 82» ..بهر صورت Ùقیری هم روزگاری Ú©Ù‡ دهکده پرملال را نوشت روستا را خوب Ù…ÛŒ شناخت وهم امروز Ú©Ù‡ زمستان را پشت پنجره Ù…ÛŒ بیند، Ù…ÛŒ اند با گرمای خون رگانی عاشق، تکه های بر٠را با اکسیر کلمه، به برگ یاس های سپید تبدیل تو کند ÙˆÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù† عاشقی را درجغراÙیای جان بی طاقت کلمات، به برگ یاس های سپید تبدیل کند من به علت آنکه Ù…ØØªÙˆØ§ وساختاررا دو عنصر تÙکیک نا شدنی Ù…ÛŒ دانم داستان را نیمه ناتمام رها کردم،تا بیش ازآن را دجار ÙØ±Ùˆ کاست نکرده باشم. Ùˆ بد نیست با هم چند جمله ای از ØµÙØÙ‡ ÛŒ پایانی کتاب را Ú©Ù‡ روایت ÙØ±Ø¬Ø§Ù…ین صØÙ†Ù‡ ÛŒ کتاب ÙØ¹Ø§Ø´Ù‚ÛŒ آن هم به نقل از ژوز٠است با هم بخوانیم . ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان ØÙˆØ¶Ú†Ù‡ØŒ در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .Ùˆ نوری سÙید دور گردن نازنین در جنبش آب همانند عروس دریایی در نوسان است آنان Ú©Ù‡ عشقی شیدایی در وجودشان در نوسان است آن را Ù…ÛŒ بینند نه دیگران.[....]
نصرت الله مسعودی

ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù† عاشقی
زمستان پشت پنجره
نویسنده :امین Ùقیری
انتشارات نیم نگاه
چاپ اول پاییز85
امین Ùقیری درسال چهل وشش وقتی Ú©Ù‡ هنوزبیش از بیست وسه پاییز از عمرش سپری نشده بود،« دهکده پرملال » را منتشر کرد. این مجموعه بدان جهت Ú©Ù‡ برخلا٠تصوروگرایشات سانتی مانتالیستی برخی نویسندگان آن روزگارکه به صورتی رمانتیک تمام پدیده های انسان سوز
ÙقروÙلاکت وبیماری وخراÙÙ‡ پرستی ٠روستاییان را نادیده انگاشته Ùˆ تنهامØÙˆØ³Ø§ÛŒÙ‡ چند درخت وزمزمه ÛŒ جویبارکی در Ù¾ÛŒ ارضای Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª نوستالژیک خود بودند،توانست بانگاهی دردمندانه
روابطی را نشان دهد Ú©Ù‡ تا آن روزگارازسوی بسیاری از نویسندگان مغÙول مانده بود.این کتاب پیش از انقلاب پنج بارتجدید چاپ شد وبعد از انقلاب هم توسط نشرچشمه به ویترین Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ ها رسید. ازامین Ùقیری به جز«دهکده پرملال»بیش از بیست کتاب در زمنیه های مختل٠به چاپ رسیده است Ùˆ از آنجمله « زمستان پشت پنجره». برخی بر این باورهستند Ú©Ù‡ هنوز«دهکده
پرملال »بهترین اثرÙقیری است وبه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø§ÙˆØ±Ø§ نویسنده ای تک کتابه Ù…ÛŒ دانند.ومن بر این
گمانم Ú©Ù‡ ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† چنین نگرشی ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ دوگروه اند.یکی آن دسته Ú©Ù‡ داده هایشان ØµØ±ÙØ§Ù‹ ازطریق گوش کسب Ù…ÛŒ شود.وگروه دیگردسته ای Ú©Ù‡ ÙØ±ØµØª پیدا نکرده اند Ú©Ù‡ رمان ÙØ²Ù…ستان پشت
پنجره رابخوانندو ØµØ±ÙØ§Ù‹ Ø¨Ø±ØØ³Ø¨ عادت Ùˆ برای اعلام ØØ¶ÙˆØ±ØŒØØ±Ù هایی ناسخته Ùˆ ناپخته Ù…ÛŒ زنند، Ú©Ù‡ مستند نیست. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ این هردو کنش از ویژگی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما مردم است Ú©Ù‡ نخوانده ملاییم.Ùˆ من سعی نمی کنم به این دو گروه، دسته ÛŒ دیگری را اضاÙÙ‡ کنم وبدون Ø§ØØ³Ø§Ø³ مسوولیت، به سینه ÛŒ کسی برچسب مغرض بچسبانم. به گمان من زمستان پشت پنجره اگر به
جهت عناصر زیباشناختی یک سروگردن از دهکده ÛŒ پرملال بلندتر نباشد به استناد آنچه عرض خواهم کرد،چیزی از این کتاب Ú©Ù… ندارد.پس به اعتبار همین کتاب ودر Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ ای ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ÛŒ ØŒÙقیری نویسنده ای دوکتابه است!! واما داستان زمستان پشت پنجره : گروهی از موسیقیدانان ایرانی برای برای ØØ¶ÙˆØ±Ø¯Ø± یک سمینار در زمینه ÛŒ موسقی ملل به کشوری خارجی دعوت شده اند. نویسنده ÛŒ داستان هرگز از این کشور ،شهرودانشگاهی Ú©Ù‡ این سمینار دو Ù‡ÙØªÙ‡ ای در آن برگزار Ù…ÛŒ شود نامی بمیان نمی آورد واین بدان جهت است Ú©Ù‡ بن مایه داستان سمت وسویی راز آمیز دارد اما ازاسامی برخی شخصیت ها Ù…ÛŒ شود استنباط کرد Ú©Ù‡ سمینار در کشوری شرقی بر گزار شده است عزیز موسیقیدان چهل Ùˆ دو –سه ساله شیرازی Ú©Ù‡ متا هل است Ùˆ دو پسر شانزده Ùˆ Ù‡ÙØ¯Ù‡ ساله دارد ØŒ د یوانه وار دل باخته نازنین سی ونه ساله Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از شوهرش بعلت نا همخوانی جدا شده است. نازنین به ضرورت Ø³ÙØ± دختر دوازده –سیزده ساله اش را موقتاً به همسر سابق خود سپرده است. برای نازنین وعزیز سمینار ،سمینارنظر بازهای ها یی است Ú©Ù‡ بقول ØØ§Ùظ در آن بی خبران ØÛŒØ±Ø§Ù†Ù†Ø¯. اما این ØÛŒØ±Ø§Ù†ÛŒ زمانی برای خواننده ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در دیالوگ های مه آلود وکنایه های عاشق Ú©Ø´ Ù…ÛŒ رود تا چون رازی سر به مهر به تعلیقی سینه سوز بدل شود. Ø³ÙØ±Ø¨Ø§ نطÙÙ‡ ÛŒ عشقی Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در رگ وپی عزیز ونازنین پایان Ù…ÛŒ پذیرد. نازنین Ú©Ù‡ تهرانی است Ùˆ Ù…ØÙ„ کارش تهران در ÙØ±ÙˆØ¯Ú¯Ø§Ù‡ این شهر خدا ØØ§Ùظی Ù…ÛŒ کند ØŒ وعزیزهم به شیراز Ù…ÛŒ رود تا اولین عشق Ùˆ سودای نابهنگام آن را به میهمانی خوابهای هذیانی خود ببرد. آنچه بسیار شکوهمند اجرا Ù…ÛŒ شود واگویه های عزیز ونازنین است در عزلت های عاشقانه Ú©Ù‡ جان خواننده را میزبان عشقی پنهان شده Ùˆ برزبان نیامده Ù…ÛŒ کند تا خواننده در یک همذات پنداری درد آلود بارهابا خود وا گویه کند Ú©Ù‡ کاش عزیز ونازنین دستشان برای هم رو بود.عزیز پس از ده روز چنان در چنبره ÛŒ ÙØ±Ø§Ù‚ پیچیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به نازنین زنگ Ù…ÛŒ زند ودعوت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ او دو-سه روزی به شیراز برود ونازنین نیز سودا زده Ù…ÛŒ رود تا شاید جانش را کنار آن Ù„ØÙ† مهربان وآن چشم های ساده وصمیمی سبکبار سازد. تعطیلات سه روزه دودلداده ÙØ±ØµØªÛŒ است Ú©Ù‡ چون برق Ùˆ باد Ù…ÛŒ گذردو برای عزیز گریزی جز بازگشت به تهران نیست. ودلخوش است Ú©Ù‡ لا اقل Ù…ÛŒ تواند صدای ناز نازنین را از طریق تلÙÙ† بشنود. اما روزی در یکی ازاین مکالمه ها در Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ برای نازنین ÙØ±ØµØªÛŒ پیش آمده تا برای کارهای تØÙ‚یقاتی بهمان دانشگاهی برود Ú©Ù‡ در آن Ø³ÙØ±Ø±ÙˆÛŒØ§ÛŒÛŒ در کنارش بوده است. ونازنین ناخواسته Ù…ÛŒ رود. در آنجا از بانو ایوانا استاد زبانهای شرقی Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ا دیگر دوستی آنان ØØªØ§ به بیان واعترا٠راز های Ù…Ú¯Ùˆ رسیده است تقاضا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برای عزیز دعوتنامه ÛŒ یکماهه ای جور کند . وعزیزهم Ù…ÛŒ رود تا یک ماه در کنارقرارو بی قراری ها یش چنان بگذارند Ú©Ù‡ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ ترین لایه های جان آدمی را عریان عریان Ù…ÛŒ کند.اما انگار سی روز سرعتی کوتاه تر از یک آه دارد. وآه!برگشتن ÙˆÙØ±Ø§Ù‚ گریز ناگزیر است. Ùˆ ÙØ±Ø¬Ø§Ù…ÛŒ چنین مقدر طعم ÙØªÙ„Ø® ÙØªØ±Ø§Ú˜Ø¯ÛŒ های یونانی رادر جان رها Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در بطن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی همیشه زایشی نو به نو داشته است Ùˆ....«زمستان پشت پنجره» Ú©Ù‡ در چهارده ÙØµÙ„ به نگارش درآمده ØŒ زمان را به صورت خطی بکار نمی گیرد تا نویسنده بتواند غوطه ور در زمان Ùˆ بی زمانی، ودر Ø³ÛŒØ±Ø¢ÙØ§Ù‚ ØŒ نوشته را هم موجز وهم Ù…ØÛŒØ· برکنش های Ø§ÙØ´Ø§ ساز روانی بهتر بکار بگیرد چرا Ú©Ù‡ شاید تنها با شگردی از این دست باشد Ú©Ù‡ نویسنده Ù…ÛŒ تواند به عریانی جان خود برسد Ùˆ خواننده را هم به این دیدار پر هیجان دعوت کند.Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ازاین شیوه چنانکه درآنالیزی Ú©Ù„ گرایانه تن به انسجامی ارگانیک ندهد واجزاء ظاهراً پراکنده اش، به سمت مضمونی"content"منسجم Ùˆ ÙˆØ§ØØ¯ راه پیدا نکند به سبب آنکه به پریشانگویی وهذیان های مالیخولیایی مبدل Ù…ÛŒ گردد هرگز نمی تواند صبغه ای هنری به خود بگیرد. ودر این روزها برخی از نوقلمان هیجانزده، از اینگونه کارها ÛŒ ناپخته Ú©Ù… به بازار عرضه نمی کنند.Ùقیری خوشبختانه در Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ هنرمندانه از تکنیک یاد شده بسیارموÙÙ‚ عمل Ù…ÛŒ کند. دراین رمان ما با روایان متعدد مواجه ایم Ú©Ù‡ به طور طبیعی هرکدام ازمنظرخودبه بیان رخدادها Ù…ÛŒ پردازند وتنوع صداهای کتاب، ما را ازاین Ù…ØÚ©ÙˆÙ…یت Ú©Ù‡ تنها شاهد شنیدن یک صدا باشیم Ù…ÛŒ رهاند.این رمان ÙØ¹Ù…یقاً عاشقانه از همان ÙØµÙ„ اول اگرچه ظاهراً از زاویه دید اول
شخص بیان Ù…ÛŒ شود اما در واقع ما پس از خواندن چند ÙØµÙ„ از کتاب به این نکته ÛŒ ظری٠وجذاب Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ روایت با یک همصدایی زیرکانه مثل یک همخوانی توسط اول شخص ودوم شخص به اجرا درآمده است.گمان Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ برای برجسته سازی این موضوع Ùقیری آن توانایی را دارد Ú©Ù‡ در چاپ های بعدی ٠کتاب، بر این موضوع تعمق بیشتری نشان دهد. راویان رمان ÙØ²Ù…ستان پشت پنجره به Ø¸Ø±Ø§ÙØª بالرین ها چنان هنرمندانه جایشان را با همدیگرعوض میکنندکه خواننده را با لذتی هنری مواجه Ù…ÛŒ شود. ØªÙˆØµÛŒÙØ§Øª شاعرانه ÛŒ کتاب Ø¯Ø±ØØ¯ توصی٠صر٠باقی نمی مانند ویکی از کارکردهای دوگانه شان هم آنکه داستان را به زیبایی پیش Ù…ÛŒ برند. شاید بتوان با اغماضی کاهنده رمان ÙØ²Ù…ستان پشت پنجره را از نگاهی سوررئالیستی تبیین کرد اما چنین رویکردی با Ø§ØØªØ³Ø§Ø¨ مؤلÙÙ‡ های سوررئالیسم قادر به توجیه ÙˆØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø±Ø®ÛŒ از رویدادهای کتاب Ú©Ù‡ در یک هارمونی هوشمندانه ازمکتب های دیگری نیز بهره Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒÙ†Ù…ÛŒ باشد.ÙˆÙ…Ø¶Ø§ÙØ§Ù‹ تبین هنر با مولÙÙ‡ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ یک مکتب همیشه به نادیده انگاشتن عناصر خلاقه Ù…ÛŒ انجامد. این را بدان سبب عرض کردم Ú©Ù‡ دوستی ÙØ§Ø¶Ù„ در جایی تلاش کرده بود با نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ† عناصر رئالیستی کتاب مثل ÙØ±ÙˆØ¯Ú¯Ø§Ù‡ تهران، شهرشیراز ،اشاره به نام یکی از کتاب های شعر منصور برمکی Ùˆ...کتاب را به دست Ú©Ù… توان تبیینی سوررئالیستی بسپرد. Ùˆ با چنین کاری جانمایه ÛŒ کتاب را Ú©Ù‡ « عشق است Ùˆ داو اول » با اعلام اینکه سوررئالیست ها برای اخلاق ارزشی قائل نیستند به عنوان Ù…Ø¨ØØ«ÛŒ ضد ارزش اعلام کرده بود. وازهمین منظر با ایما واشاره آبروی عشق پراززیبایی ناب عزیزو نازنین را بر باد داده بود.وبگذریم Ú©Ù‡ اخلاق، گاه از Ù…Ù†Ø¸Ø±Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ واقتضائات اجتماعی Ùˆ سیاسی ممکن است به چاه وآن هم از نوع ویل اش تبدیل شود والبته جای Ø¨ØØ« در باره آن هم ÙØ¹Ù„اً نه در این مختصر Ù…ÛŒ گنجد ونه زیاد به درد کار ما Ù…ÛŒ آید. درپایان در
این یاداشت کوتاه به ذهنم Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ بگویم برخی Ú©Ù… دقتی ها، نثربسیار شاعرانه کتاب را مواردی Ú©Ù‡ خوشبختانه بسیار اندک اند ازآن هیمنه وطنطنه ÛŒ ØØ§Ú©Ù… بر کتاب Ù…ÛŒ اندازد، Ùˆ کاش در باز نگری های بعدی دستی به سر وصورت این موارد جزیی هم کشیده شود.والبته این موضوع شامل رسم الخط کتاب هم Ù…ÛŒ شود. برای آسیب هایی Ú©Ù‡ عرض کردم به یکی دومثال از کتاب Ø§Ú©ØªÙØ§ Ù…ÛŒ کنم: «جز زمانی Ú©Ù‡ با تو هستم جهان ÙØ±Ø§Ø® وزیباست.Â»ØµÙØÙ‡ ÛŒ 90Ú©Ù‡ با توجه به ÙØ¶Ø§ Ùˆ رخداد های کتاب، دقیقاًعکس معنای این جمله صØÛŒØ Ù…ÛŒ باشد وقید جز در اول جمله معنا را کاملاً برعکس کرده است. ومواردی از این دست. واز نظر رسم الخط هم :« این ها ایرانیند.» ویا: «جل٠و بی معییند.» ØµÙØÙ‡ ÛŒ 91. Ú©Ù‡ درست تراین Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ نوشته شود: ایرانی اند Ùˆ... ونیز هنگام Ø³ÙØ± نازنین به شیراز، به جهت استØÚ©Ø§Ù… هرچه بشتر عناصر Ø·Ø±Ø Ø¯Ø§Ø³ØªØ§Ù† شاید درست تر بود Ú©Ù‡ Ø³ÙØ±Ù†Ø§Ú¯Ù‡Ø§Ù†ÛŒ ناهید با تمهید ÙˆÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ قابل باور ترسیم Ù…ÛŒ گشت چون این Ø³ÙØ± آن هم بدون هیچ مقدمه ای با توجه به ÙØ¶Ø§ ÛŒ موجود تصنعی به نظر Ù…ÛŒ رسد «ص 82» ..بهر صورت Ùقیری هم روزگاری Ú©Ù‡ دهکده پرملال را نوشت روستا را خوب Ù…ÛŒ شناخت وهم امروز Ú©Ù‡ زمستان را پشت پنجره Ù…ÛŒ بیند، Ù…ÛŒ اند با گرمای خون رگانی عاشق، تکه های بر٠را با اکسیر کلمه، به برگ یاس های سپید تبدیل تو کند ÙˆÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù† عاشقی را درجغراÙیای جان بی طاقت کلمات، به برگ یاس های سپید تبدیل کند من به علت آنکه Ù…ØØªÙˆØ§ وساختاررا دو عنصر تÙکیک نا شدنی Ù…ÛŒ دانم داستان را نیمه ناتمام رها کردم،تا بیش ازآن را دجار ÙØ±Ùˆ کاست نکرده باشم. Ùˆ بد نیست با هم چند جمله ای از ØµÙØÙ‡ ÛŒ پایانی کتاب را Ú©Ù‡ روایت ÙØ±Ø¬Ø§Ù…ین صØÙ†Ù‡ ÛŒ کتاب ÙØ¹Ø§Ø´Ù‚ÛŒ آن هم به نقل از ژوز٠است با هم بخوانیم . ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان ØÙˆØ¶Ú†Ù‡ØŒ در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .Ùˆ نوری سÙید دور گردن نازنین در جنبش آب همانند عروس دریایی در نوسان است آنان Ú©Ù‡ عشقی شیدایی در وجودشان در نوسان است آن را Ù…ÛŒ بینند نه دیگران.[....]
نصرت الله مسعودی
zahra نوشت