نصرت الله مسعودی/نقذ : زمستان پشت پنجره
ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان Øوضچه، در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .
Ùراخوان عاشقی
زمستان پشت پنجره
نویسنده :امین Ùقیری
انتشارات نیم نگاه
چاپ اول پاییز85
امین Ùقیری درسال چهل وشش وقتی Ú©Ù‡ هنوزبیش از بیست وسه پاییز از عمرش سپری نشده بود،« دهکده پرملال » را منتشر کرد. این مجموعه بدان جهت Ú©Ù‡ برخلا٠تصوروگرایشات سانتی مانتالیستی برخی نویسندگان آن روزگارکه به صورتی رمانتیک تمام پدیده های انسان سوز
ÙقروÙلاکت وبیماری وخراÙÙ‡ پرستی ٠روستاییان را نادیده انگاشته Ùˆ تنهامØوسایه چند درخت وزمزمه ÛŒ جویبارکی در Ù¾ÛŒ ارضای اØساسات نوستالژیک خود بودند،توانست بانگاهی دردمندانه
روابطی را نشان دهد Ú©Ù‡ تا آن روزگارازسوی بسیاری از نویسندگان مغÙول مانده بود.این کتاب پیش از انقلاب پنج بارتجدید چاپ شد وبعد از انقلاب هم توسط نشرچشمه به ویترین کتابÙروشی ها رسید. ازامین Ùقیری به جز«دهکده پرملال»بیش از بیست کتاب در زمنیه های مختل٠به چاپ رسیده است Ùˆ از آنجمله « زمستان پشت پنجره». برخی بر این باورهستند Ú©Ù‡ هنوز«دهکده
پرملال »بهترین اثرÙقیری است وبه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø§ÙˆØ±Ø§ نویسنده ای تک کتابه Ù…ÛŒ دانند.ومن بر این
گمانم Ú©Ù‡ صاØبان چنین نگرشی Øداقل دوگروه اند.یکی آن دسته Ú©Ù‡ داده هایشان صرÙاً ازطریق گوش کسب Ù…ÛŒ شود.وگروه دیگردسته ای Ú©Ù‡ Ùرصت پیدا نکرده اند Ú©Ù‡ رمان Ùزمستان پشت
پنجره رابخوانندو صرÙاً برØسب عادت Ùˆ برای اعلام Øضور،Øر٠هایی ناسخته Ùˆ ناپخته Ù…ÛŒ زنند، Ú©Ù‡ مستند نیست. متاسÙانه این هردو کنش از ویژگی های Ùرهنگی ما مردم است Ú©Ù‡ نخوانده ملاییم.Ùˆ من سعی نمی کنم به این دو گروه، دسته ÛŒ دیگری را اضاÙÙ‡ کنم وبدون اØساس مسوولیت، به سینه ÛŒ کسی برچسب مغرض بچسبانم. به گمان من زمستان پشت پنجره اگر به
جهت عناصر زیباشناختی یک سروگردن از دهکده ÛŒ پرملال بلندتر نباشد به استناد آنچه عرض خواهم کرد،چیزی از این کتاب Ú©Ù… ندارد.پس به اعتبار همین کتاب ودر Ù…Øاسبه ای Øداقلی ØŒÙقیری نویسنده ای دوکتابه است!! واما داستان زمستان پشت پنجره : گروهی از موسیقیدانان ایرانی برای برای Øضوردر یک سمینار در زمینه ÛŒ موسقی ملل به کشوری خارجی دعوت شده اند. نویسنده ÛŒ داستان هرگز از این کشور ،شهرودانشگاهی Ú©Ù‡ این سمینار دو Ù‡Ùته ای در آن برگزار Ù…ÛŒ شود نامی بمیان نمی آورد واین بدان جهت است Ú©Ù‡ بن مایه داستان سمت وسویی راز آمیز دارد اما ازاسامی برخی شخصیت ها Ù…ÛŒ شود استنباط کرد Ú©Ù‡ سمینار در کشوری شرقی بر گزار شده است عزیز موسیقیدان چهل Ùˆ دو –سه ساله شیرازی Ú©Ù‡ متا هل است Ùˆ دو پسر شانزده Ùˆ Ù‡Ùده ساله دارد ØŒ د یوانه وار دل باخته نازنین سی ونه ساله Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از شوهرش بعلت نا همخوانی جدا شده است. نازنین به ضرورت سÙر دختر دوازده –سیزده ساله اش را موقتاً به همسر سابق خود سپرده است. برای نازنین وعزیز سمینار ،سمینارنظر بازهای ها یی است Ú©Ù‡ بقول ØاÙظ در آن بی خبران Øیرانند. اما این Øیرانی زمانی برای خواننده Øیرت آور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در دیالوگ های مه آلود وکنایه های عاشق Ú©Ø´ Ù…ÛŒ رود تا چون رازی سر به مهر به تعلیقی سینه سوز بدل شود. سÙربا نطÙÙ‡ ÛŒ عشقی نهÙته در رگ وپی عزیز ونازنین پایان Ù…ÛŒ پذیرد. نازنین Ú©Ù‡ تهرانی است Ùˆ Ù…ØÙ„ کارش تهران در Ùرودگاه این شهر خدا ØاÙظی Ù…ÛŒ کند ØŒ وعزیزهم به شیراز Ù…ÛŒ رود تا اولین عشق Ùˆ سودای نابهنگام آن را به میهمانی خوابهای هذیانی خود ببرد. آنچه بسیار شکوهمند اجرا Ù…ÛŒ شود واگویه های عزیز ونازنین است در عزلت های عاشقانه Ú©Ù‡ جان خواننده را میزبان عشقی پنهان شده Ùˆ برزبان نیامده Ù…ÛŒ کند تا خواننده در یک همذات پنداری درد آلود بارهابا خود وا گویه کند Ú©Ù‡ کاش عزیز ونازنین دستشان برای هم رو بود.عزیز پس از ده روز چنان در چنبره ÛŒ Ùراق پیچیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به نازنین زنگ Ù…ÛŒ زند ودعوت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ او دو-سه روزی به شیراز برود ونازنین نیز سودا زده Ù…ÛŒ رود تا شاید جانش را کنار آن Ù„ØÙ† مهربان وآن چشم های ساده وصمیمی سبکبار سازد. تعطیلات سه روزه دودلداده Ùرصتی است Ú©Ù‡ چون برق Ùˆ باد Ù…ÛŒ گذردو برای عزیز گریزی جز بازگشت به تهران نیست. ودلخوش است Ú©Ù‡ لا اقل Ù…ÛŒ تواند صدای ناز نازنین را از طریق تلÙÙ† بشنود. اما روزی در یکی ازاین مکالمه ها در Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ برای نازنین Ùرصتی پیش آمده تا برای کارهای تØقیقاتی بهمان دانشگاهی برود Ú©Ù‡ در آن سÙررویایی در کنارش بوده است. ونازنین ناخواسته Ù…ÛŒ رود. در آنجا از بانو ایوانا استاد زبانهای شرقی Ú©Ù‡ Øالا دیگر دوستی آنان Øتا به بیان واعترا٠راز های Ù…Ú¯Ùˆ رسیده است تقاضا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برای عزیز دعوتنامه ÛŒ یکماهه ای جور کند . وعزیزهم Ù…ÛŒ رود تا یک ماه در کنارقرارو بی قراری ها یش چنان بگذارند Ú©Ù‡ نهÙته ترین لایه های جان آدمی را عریان عریان Ù…ÛŒ کند.اما انگار سی روز سرعتی کوتاه تر از یک آه دارد. وآه!برگشتن ÙˆÙراق گریز ناگزیر است. Ùˆ Ùرجامی چنین مقدر طعم Ùتلخ Ùتراژدی های یونانی رادر جان رها Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در بطن Ùرهنگ ایرانی همیشه زایشی نو به نو داشته است Ùˆ....«زمستان پشت پنجره» Ú©Ù‡ در چهارده Ùصل به نگارش درآمده ØŒ زمان را به صورت خطی بکار نمی گیرد تا نویسنده بتواند غوطه ور در زمان Ùˆ بی زمانی، ودر سیرآÙاق ØŒ نوشته را هم موجز وهم Ù…Øیط برکنش های اÙشا ساز روانی بهتر بکار بگیرد چرا Ú©Ù‡ شاید تنها با شگردی از این دست باشد Ú©Ù‡ نویسنده Ù…ÛŒ تواند به عریانی جان خود برسد Ùˆ خواننده را هم به این دیدار پر هیجان دعوت کند.استÙاده ازاین شیوه چنانکه درآنالیزی Ú©Ù„ گرایانه تن به انسجامی ارگانیک ندهد واجزاء ظاهراً پراکنده اش، به سمت مضمونی"content"منسجم Ùˆ واØد راه پیدا نکند به سبب آنکه به پریشانگویی وهذیان های مالیخولیایی مبدل Ù…ÛŒ گردد هرگز نمی تواند صبغه ای هنری به خود بگیرد. ودر این روزها برخی از نوقلمان هیجانزده، از اینگونه کارها ÛŒ ناپخته Ú©Ù… به بازار عرضه نمی کنند.Ùقیری خوشبختانه در استÙاده هنرمندانه از تکنیک یاد شده بسیارموÙÙ‚ عمل Ù…ÛŒ کند. دراین رمان ما با روایان متعدد مواجه ایم Ú©Ù‡ به طور طبیعی هرکدام ازمنظرخودبه بیان رخدادها Ù…ÛŒ پردازند وتنوع صداهای کتاب، ما را ازاین Ù…Øکومیت Ú©Ù‡ تنها شاهد شنیدن یک صدا باشیم Ù…ÛŒ رهاند.این رمان Ùعمیقاً عاشقانه از همان Ùصل اول اگرچه ظاهراً از زاویه دید اول
شخص بیان Ù…ÛŒ شود اما در واقع ما پس از خواندن چند Ùصل از کتاب به این نکته ÛŒ ظری٠وجذاب Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ روایت با یک همصدایی زیرکانه مثل یک همخوانی توسط اول شخص ودوم شخص به اجرا درآمده است.گمان Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ برای برجسته سازی این موضوع Ùقیری آن توانایی را دارد Ú©Ù‡ در چاپ های بعدی ٠کتاب، بر این موضوع تعمق بیشتری نشان دهد. راویان رمان Ùزمستان پشت پنجره به ظراÙت بالرین ها چنان هنرمندانه جایشان را با همدیگرعوض میکنندکه خواننده را با لذتی هنری مواجه Ù…ÛŒ شود. توصیÙات شاعرانه ÛŒ کتاب درØد توصی٠صر٠باقی نمی مانند ویکی از کارکردهای دوگانه شان هم آنکه داستان را به زیبایی پیش Ù…ÛŒ برند. شاید بتوان با اغماضی کاهنده رمان Ùزمستان پشت پنجره را از نگاهی سوررئالیستی تبیین کرد اما چنین رویکردی با اØتساب مؤلÙÙ‡ های سوررئالیسم قادر به توجیه ÙˆØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø±Ø®ÛŒ از رویدادهای کتاب Ú©Ù‡ در یک هارمونی هوشمندانه ازمکتب های دیگری نیز بهره گرÙته،نمی باشد.ومضاÙاً تبین هنر با مولÙÙ‡ Ù…Øدود یک مکتب همیشه به نادیده انگاشتن عناصر خلاقه Ù…ÛŒ انجامد. این را بدان سبب عرض کردم Ú©Ù‡ دوستی Ùاضل در جایی تلاش کرده بود با نادیده گرÙتن عناصر رئالیستی کتاب مثل Ùرودگاه تهران، شهرشیراز ،اشاره به نام یکی از کتاب های شعر منصور برمکی Ùˆ...کتاب را به دست Ú©Ù… توان تبیینی سوررئالیستی بسپرد. Ùˆ با چنین کاری جانمایه ÛŒ کتاب را Ú©Ù‡ « عشق است Ùˆ داو اول » با اعلام اینکه سوررئالیست ها برای اخلاق ارزشی قائل نیستند به عنوان مبØØ«ÛŒ ضد ارزش اعلام کرده بود. وازهمین منظر با ایما واشاره آبروی عشق پراززیبایی ناب عزیزو نازنین را بر باد داده بود.وبگذریم Ú©Ù‡ اخلاق، گاه از منظرمناÙع واقتضائات اجتماعی Ùˆ سیاسی ممکن است به چاه وآن هم از نوع ویل اش تبدیل شود والبته جای بØØ« در باره آن هم Ùعلاً نه در این مختصر Ù…ÛŒ گنجد ونه زیاد به درد کار ما Ù…ÛŒ آید. درپایان در
این یاداشت کوتاه به ذهنم Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ بگویم برخی Ú©Ù… دقتی ها، نثربسیار شاعرانه کتاب را مواردی Ú©Ù‡ خوشبختانه بسیار اندک اند ازآن هیمنه وطنطنه ÛŒ Øاکم بر کتاب Ù…ÛŒ اندازد، Ùˆ کاش در باز نگری های بعدی دستی به سر وصورت این موارد جزیی هم کشیده شود.والبته این موضوع شامل رسم الخط کتاب هم Ù…ÛŒ شود. برای آسیب هایی Ú©Ù‡ عرض کردم به یکی دومثال از کتاب اکتÙا Ù…ÛŒ کنم: «جز زمانی Ú©Ù‡ با تو هستم جهان Ùراخ وزیباست.»صÙØÙ‡ ÛŒ 90Ú©Ù‡ با توجه به Ùضا Ùˆ رخداد های کتاب، دقیقاًعکس معنای این جمله صØÛŒØ Ù…ÛŒ باشد وقید جز در اول جمله معنا را کاملاً برعکس کرده است. ومواردی از این دست. واز نظر رسم الخط هم :« این ها ایرانیند.» ویا: «جل٠و بی معییند.» صÙØÙ‡ ÛŒ 91. Ú©Ù‡ درست تراین Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ نوشته شود: ایرانی اند Ùˆ... ونیز هنگام سÙر نازنین به شیراز، به جهت استØکام هرچه بشتر عناصر Ø·Ø±Ø Ø¯Ø§Ø³ØªØ§Ù† شاید درست تر بود Ú©Ù‡ سÙرناگهانی ناهید با تمهید ÙˆÙضایی قابل باور ترسیم Ù…ÛŒ گشت چون این سÙر آن هم بدون هیچ مقدمه ای با توجه به Ùضا ÛŒ موجود تصنعی به نظر Ù…ÛŒ رسد «ص 82» ..بهر صورت Ùقیری هم روزگاری Ú©Ù‡ دهکده پرملال را نوشت روستا را خوب Ù…ÛŒ شناخت وهم امروز Ú©Ù‡ زمستان را پشت پنجره Ù…ÛŒ بیند، Ù…ÛŒ اند با گرمای خون رگانی عاشق، تکه های بر٠را با اکسیر کلمه، به برگ یاس های سپید تبدیل تو کند ÙˆÙراخوان عاشقی را درجغراÙیای جان بی طاقت کلمات، به برگ یاس های سپید تبدیل کند من به علت آنکه Ù…Øتوا وساختاررا دو عنصر تÙکیک نا شدنی Ù…ÛŒ دانم داستان را نیمه ناتمام رها کردم،تا بیش ازآن را دجار Ùرو کاست نکرده باشم. Ùˆ بد نیست با هم چند جمله ای از صÙØÙ‡ ÛŒ پایانی کتاب را Ú©Ù‡ روایت Ùرجامین صØنه ÛŒ کتاب Ùعاشقی آن هم به نقل از ژوز٠است با هم بخوانیم . ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان Øوضچه، در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .Ùˆ نوری سÙید دور گردن نازنین در جنبش آب همانند عروس دریایی در نوسان است آنان Ú©Ù‡ عشقی شیدایی در وجودشان در نوسان است آن را Ù…ÛŒ بینند نه دیگران.[....]
نصرت الله مسعودی
Ùراخوان عاشقی
زمستان پشت پنجره
نویسنده :امین Ùقیری
انتشارات نیم نگاه
چاپ اول پاییز85
امین Ùقیری درسال چهل وشش وقتی Ú©Ù‡ هنوزبیش از بیست وسه پاییز از عمرش سپری نشده بود،« دهکده پرملال » را منتشر کرد. این مجموعه بدان جهت Ú©Ù‡ برخلا٠تصوروگرایشات سانتی مانتالیستی برخی نویسندگان آن روزگارکه به صورتی رمانتیک تمام پدیده های انسان سوز
ÙقروÙلاکت وبیماری وخراÙÙ‡ پرستی ٠روستاییان را نادیده انگاشته Ùˆ تنهامØوسایه چند درخت وزمزمه ÛŒ جویبارکی در Ù¾ÛŒ ارضای اØساسات نوستالژیک خود بودند،توانست بانگاهی دردمندانه
روابطی را نشان دهد Ú©Ù‡ تا آن روزگارازسوی بسیاری از نویسندگان مغÙول مانده بود.این کتاب پیش از انقلاب پنج بارتجدید چاپ شد وبعد از انقلاب هم توسط نشرچشمه به ویترین کتابÙروشی ها رسید. ازامین Ùقیری به جز«دهکده پرملال»بیش از بیست کتاب در زمنیه های مختل٠به چاپ رسیده است Ùˆ از آنجمله « زمستان پشت پنجره». برخی بر این باورهستند Ú©Ù‡ هنوز«دهکده
پرملال »بهترین اثرÙقیری است وبه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø§ÙˆØ±Ø§ نویسنده ای تک کتابه Ù…ÛŒ دانند.ومن بر این
گمانم Ú©Ù‡ صاØبان چنین نگرشی Øداقل دوگروه اند.یکی آن دسته Ú©Ù‡ داده هایشان صرÙاً ازطریق گوش کسب Ù…ÛŒ شود.وگروه دیگردسته ای Ú©Ù‡ Ùرصت پیدا نکرده اند Ú©Ù‡ رمان Ùزمستان پشت
پنجره رابخوانندو صرÙاً برØسب عادت Ùˆ برای اعلام Øضور،Øر٠هایی ناسخته Ùˆ ناپخته Ù…ÛŒ زنند، Ú©Ù‡ مستند نیست. متاسÙانه این هردو کنش از ویژگی های Ùرهنگی ما مردم است Ú©Ù‡ نخوانده ملاییم.Ùˆ من سعی نمی کنم به این دو گروه، دسته ÛŒ دیگری را اضاÙÙ‡ کنم وبدون اØساس مسوولیت، به سینه ÛŒ کسی برچسب مغرض بچسبانم. به گمان من زمستان پشت پنجره اگر به
جهت عناصر زیباشناختی یک سروگردن از دهکده ÛŒ پرملال بلندتر نباشد به استناد آنچه عرض خواهم کرد،چیزی از این کتاب Ú©Ù… ندارد.پس به اعتبار همین کتاب ودر Ù…Øاسبه ای Øداقلی ØŒÙقیری نویسنده ای دوکتابه است!! واما داستان زمستان پشت پنجره : گروهی از موسیقیدانان ایرانی برای برای Øضوردر یک سمینار در زمینه ÛŒ موسقی ملل به کشوری خارجی دعوت شده اند. نویسنده ÛŒ داستان هرگز از این کشور ،شهرودانشگاهی Ú©Ù‡ این سمینار دو Ù‡Ùته ای در آن برگزار Ù…ÛŒ شود نامی بمیان نمی آورد واین بدان جهت است Ú©Ù‡ بن مایه داستان سمت وسویی راز آمیز دارد اما ازاسامی برخی شخصیت ها Ù…ÛŒ شود استنباط کرد Ú©Ù‡ سمینار در کشوری شرقی بر گزار شده است عزیز موسیقیدان چهل Ùˆ دو –سه ساله شیرازی Ú©Ù‡ متا هل است Ùˆ دو پسر شانزده Ùˆ Ù‡Ùده ساله دارد ØŒ د یوانه وار دل باخته نازنین سی ونه ساله Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از شوهرش بعلت نا همخوانی جدا شده است. نازنین به ضرورت سÙر دختر دوازده –سیزده ساله اش را موقتاً به همسر سابق خود سپرده است. برای نازنین وعزیز سمینار ،سمینارنظر بازهای ها یی است Ú©Ù‡ بقول ØاÙظ در آن بی خبران Øیرانند. اما این Øیرانی زمانی برای خواننده Øیرت آور Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در دیالوگ های مه آلود وکنایه های عاشق Ú©Ø´ Ù…ÛŒ رود تا چون رازی سر به مهر به تعلیقی سینه سوز بدل شود. سÙربا نطÙÙ‡ ÛŒ عشقی نهÙته در رگ وپی عزیز ونازنین پایان Ù…ÛŒ پذیرد. نازنین Ú©Ù‡ تهرانی است Ùˆ Ù…ØÙ„ کارش تهران در Ùرودگاه این شهر خدا ØاÙظی Ù…ÛŒ کند ØŒ وعزیزهم به شیراز Ù…ÛŒ رود تا اولین عشق Ùˆ سودای نابهنگام آن را به میهمانی خوابهای هذیانی خود ببرد. آنچه بسیار شکوهمند اجرا Ù…ÛŒ شود واگویه های عزیز ونازنین است در عزلت های عاشقانه Ú©Ù‡ جان خواننده را میزبان عشقی پنهان شده Ùˆ برزبان نیامده Ù…ÛŒ کند تا خواننده در یک همذات پنداری درد آلود بارهابا خود وا گویه کند Ú©Ù‡ کاش عزیز ونازنین دستشان برای هم رو بود.عزیز پس از ده روز چنان در چنبره ÛŒ Ùراق پیچیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به نازنین زنگ Ù…ÛŒ زند ودعوت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ او دو-سه روزی به شیراز برود ونازنین نیز سودا زده Ù…ÛŒ رود تا شاید جانش را کنار آن Ù„ØÙ† مهربان وآن چشم های ساده وصمیمی سبکبار سازد. تعطیلات سه روزه دودلداده Ùرصتی است Ú©Ù‡ چون برق Ùˆ باد Ù…ÛŒ گذردو برای عزیز گریزی جز بازگشت به تهران نیست. ودلخوش است Ú©Ù‡ لا اقل Ù…ÛŒ تواند صدای ناز نازنین را از طریق تلÙÙ† بشنود. اما روزی در یکی ازاین مکالمه ها در Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ برای نازنین Ùرصتی پیش آمده تا برای کارهای تØقیقاتی بهمان دانشگاهی برود Ú©Ù‡ در آن سÙررویایی در کنارش بوده است. ونازنین ناخواسته Ù…ÛŒ رود. در آنجا از بانو ایوانا استاد زبانهای شرقی Ú©Ù‡ Øالا دیگر دوستی آنان Øتا به بیان واعترا٠راز های Ù…Ú¯Ùˆ رسیده است تقاضا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برای عزیز دعوتنامه ÛŒ یکماهه ای جور کند . وعزیزهم Ù…ÛŒ رود تا یک ماه در کنارقرارو بی قراری ها یش چنان بگذارند Ú©Ù‡ نهÙته ترین لایه های جان آدمی را عریان عریان Ù…ÛŒ کند.اما انگار سی روز سرعتی کوتاه تر از یک آه دارد. وآه!برگشتن ÙˆÙراق گریز ناگزیر است. Ùˆ Ùرجامی چنین مقدر طعم Ùتلخ Ùتراژدی های یونانی رادر جان رها Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در بطن Ùرهنگ ایرانی همیشه زایشی نو به نو داشته است Ùˆ....«زمستان پشت پنجره» Ú©Ù‡ در چهارده Ùصل به نگارش درآمده ØŒ زمان را به صورت خطی بکار نمی گیرد تا نویسنده بتواند غوطه ور در زمان Ùˆ بی زمانی، ودر سیرآÙاق ØŒ نوشته را هم موجز وهم Ù…Øیط برکنش های اÙشا ساز روانی بهتر بکار بگیرد چرا Ú©Ù‡ شاید تنها با شگردی از این دست باشد Ú©Ù‡ نویسنده Ù…ÛŒ تواند به عریانی جان خود برسد Ùˆ خواننده را هم به این دیدار پر هیجان دعوت کند.استÙاده ازاین شیوه چنانکه درآنالیزی Ú©Ù„ گرایانه تن به انسجامی ارگانیک ندهد واجزاء ظاهراً پراکنده اش، به سمت مضمونی"content"منسجم Ùˆ واØد راه پیدا نکند به سبب آنکه به پریشانگویی وهذیان های مالیخولیایی مبدل Ù…ÛŒ گردد هرگز نمی تواند صبغه ای هنری به خود بگیرد. ودر این روزها برخی از نوقلمان هیجانزده، از اینگونه کارها ÛŒ ناپخته Ú©Ù… به بازار عرضه نمی کنند.Ùقیری خوشبختانه در استÙاده هنرمندانه از تکنیک یاد شده بسیارموÙÙ‚ عمل Ù…ÛŒ کند. دراین رمان ما با روایان متعدد مواجه ایم Ú©Ù‡ به طور طبیعی هرکدام ازمنظرخودبه بیان رخدادها Ù…ÛŒ پردازند وتنوع صداهای کتاب، ما را ازاین Ù…Øکومیت Ú©Ù‡ تنها شاهد شنیدن یک صدا باشیم Ù…ÛŒ رهاند.این رمان Ùعمیقاً عاشقانه از همان Ùصل اول اگرچه ظاهراً از زاویه دید اول
شخص بیان Ù…ÛŒ شود اما در واقع ما پس از خواندن چند Ùصل از کتاب به این نکته ÛŒ ظری٠وجذاب Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ روایت با یک همصدایی زیرکانه مثل یک همخوانی توسط اول شخص ودوم شخص به اجرا درآمده است.گمان Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ برای برجسته سازی این موضوع Ùقیری آن توانایی را دارد Ú©Ù‡ در چاپ های بعدی ٠کتاب، بر این موضوع تعمق بیشتری نشان دهد. راویان رمان Ùزمستان پشت پنجره به ظراÙت بالرین ها چنان هنرمندانه جایشان را با همدیگرعوض میکنندکه خواننده را با لذتی هنری مواجه Ù…ÛŒ شود. توصیÙات شاعرانه ÛŒ کتاب درØد توصی٠صر٠باقی نمی مانند ویکی از کارکردهای دوگانه شان هم آنکه داستان را به زیبایی پیش Ù…ÛŒ برند. شاید بتوان با اغماضی کاهنده رمان Ùزمستان پشت پنجره را از نگاهی سوررئالیستی تبیین کرد اما چنین رویکردی با اØتساب مؤلÙÙ‡ های سوررئالیسم قادر به توجیه ÙˆØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø±Ø®ÛŒ از رویدادهای کتاب Ú©Ù‡ در یک هارمونی هوشمندانه ازمکتب های دیگری نیز بهره گرÙته،نمی باشد.ومضاÙاً تبین هنر با مولÙÙ‡ Ù…Øدود یک مکتب همیشه به نادیده انگاشتن عناصر خلاقه Ù…ÛŒ انجامد. این را بدان سبب عرض کردم Ú©Ù‡ دوستی Ùاضل در جایی تلاش کرده بود با نادیده گرÙتن عناصر رئالیستی کتاب مثل Ùرودگاه تهران، شهرشیراز ،اشاره به نام یکی از کتاب های شعر منصور برمکی Ùˆ...کتاب را به دست Ú©Ù… توان تبیینی سوررئالیستی بسپرد. Ùˆ با چنین کاری جانمایه ÛŒ کتاب را Ú©Ù‡ « عشق است Ùˆ داو اول » با اعلام اینکه سوررئالیست ها برای اخلاق ارزشی قائل نیستند به عنوان مبØØ«ÛŒ ضد ارزش اعلام کرده بود. وازهمین منظر با ایما واشاره آبروی عشق پراززیبایی ناب عزیزو نازنین را بر باد داده بود.وبگذریم Ú©Ù‡ اخلاق، گاه از منظرمناÙع واقتضائات اجتماعی Ùˆ سیاسی ممکن است به چاه وآن هم از نوع ویل اش تبدیل شود والبته جای بØØ« در باره آن هم Ùعلاً نه در این مختصر Ù…ÛŒ گنجد ونه زیاد به درد کار ما Ù…ÛŒ آید. درپایان در
این یاداشت کوتاه به ذهنم Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ بگویم برخی Ú©Ù… دقتی ها، نثربسیار شاعرانه کتاب را مواردی Ú©Ù‡ خوشبختانه بسیار اندک اند ازآن هیمنه وطنطنه ÛŒ Øاکم بر کتاب Ù…ÛŒ اندازد، Ùˆ کاش در باز نگری های بعدی دستی به سر وصورت این موارد جزیی هم کشیده شود.والبته این موضوع شامل رسم الخط کتاب هم Ù…ÛŒ شود. برای آسیب هایی Ú©Ù‡ عرض کردم به یکی دومثال از کتاب اکتÙا Ù…ÛŒ کنم: «جز زمانی Ú©Ù‡ با تو هستم جهان Ùراخ وزیباست.»صÙØÙ‡ ÛŒ 90Ú©Ù‡ با توجه به Ùضا Ùˆ رخداد های کتاب، دقیقاًعکس معنای این جمله صØÛŒØ Ù…ÛŒ باشد وقید جز در اول جمله معنا را کاملاً برعکس کرده است. ومواردی از این دست. واز نظر رسم الخط هم :« این ها ایرانیند.» ویا: «جل٠و بی معییند.» صÙØÙ‡ ÛŒ 91. Ú©Ù‡ درست تراین Ù…ÛŒ بود Ú©Ù‡ نوشته شود: ایرانی اند Ùˆ... ونیز هنگام سÙر نازنین به شیراز، به جهت استØکام هرچه بشتر عناصر Ø·Ø±Ø Ø¯Ø§Ø³ØªØ§Ù† شاید درست تر بود Ú©Ù‡ سÙرناگهانی ناهید با تمهید ÙˆÙضایی قابل باور ترسیم Ù…ÛŒ گشت چون این سÙر آن هم بدون هیچ مقدمه ای با توجه به Ùضا ÛŒ موجود تصنعی به نظر Ù…ÛŒ رسد «ص 82» ..بهر صورت Ùقیری هم روزگاری Ú©Ù‡ دهکده پرملال را نوشت روستا را خوب Ù…ÛŒ شناخت وهم امروز Ú©Ù‡ زمستان را پشت پنجره Ù…ÛŒ بیند، Ù…ÛŒ اند با گرمای خون رگانی عاشق، تکه های بر٠را با اکسیر کلمه، به برگ یاس های سپید تبدیل تو کند ÙˆÙراخوان عاشقی را درجغراÙیای جان بی طاقت کلمات، به برگ یاس های سپید تبدیل کند من به علت آنکه Ù…Øتوا وساختاررا دو عنصر تÙکیک نا شدنی Ù…ÛŒ دانم داستان را نیمه ناتمام رها کردم،تا بیش ازآن را دجار Ùرو کاست نکرده باشم. Ùˆ بد نیست با هم چند جمله ای از صÙØÙ‡ ÛŒ پایانی کتاب را Ú©Ù‡ روایت Ùرجامین صØنه ÛŒ کتاب Ùعاشقی آن هم به نقل از ژوز٠است با هم بخوانیم . ژوز٠می گوید:« به چشم خودش دیده است در همان Øوضچه، در عمق زلال آب،عزیز Ùˆ نازنین در هم تنیده ودست در گردن هم،پاهایشان به مرجان تبدیل شده .Ùˆ نوری سÙید دور گردن نازنین در جنبش آب همانند عروس دریایی در نوسان است آنان Ú©Ù‡ عشقی شیدایی در وجودشان در نوسان است آن را Ù…ÛŒ بینند نه دیگران.[....]
نصرت الله مسعودی
zahra نوشت