تماماً نقدی؛ پرداختی بر مجموعه شعر ناتمام Ùمن ٠تیرداد ٠راد !»-: رضا کرد بچه
نوشته ی رضا کرد بچه

Û±) ناتمام Ùمن / نا تمام ٠من / ٠من / Ù
تیرداد ٠راد / تیرداد ٠راد / ٠راد / Ù
اÙÙ‡..! این سرگیجه ÛŒ تظاهرکننده بیرونی Ú©Ù‡ در ابتدای خواندش مـــــــــــن ازناتمام Ùمن به مثابه گونه ای اساس زدائی [effondrement] ÙˆÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ همگانی (Ú©Ù…ÛŒ شخصی)ازرونوشت وعنوان اثر(خود بعنوان دال برتظاهرات مستتربا متن)ØØ§ØµÙ„ گردید خود مبین واگرائی Ùˆ گسستگی رشته های بهم پیوسته ای(واژ وواژه ها) است تنها به واسطه ØØ¶ÙˆØ±Ø¨ÛŒ واسطه کسره( Ù)ØŒ این کسره چسبناک Ùˆ لزجنده(جيم به كسره يا ÙØªØÙ‡!) Ú©Ù‡ با ÙØ±ÙˆÚ©Ø§Ù‡Ø´ ودراختیارگذاشتن تن به زیرکشیده خود درقبال ضمیرگردن Ú©Ù„ÙØª ناتمام مولÙ(من) مرکزیت ونقطه جوش Ù„ØØ¸Ù‡ ای راایجاد ميكند.این خال جوش درمرکزیت ØÙ„قوی Ùˆ دایره ای خود ازبی نهایت Ù…Ù†ÙØ° های پروخالی تشکیل شده است Ú©Ù‡ انباشت این ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§ÛŒ ÙˆÙ…Ù†ÙØ°Ù‡Ø§ بروی هم برآمدگی نقطه ای (هرچند ناچیزوگاها اززیر) را به بارمی آورد Ú©Ù‡ در شبیه سازی بیولوژیکی - زیبائی شناختی آن Ù…ÛŒ توان مثلا جوش های زیر پوستی Ú©Ù‡ ØØ¯ ØØ§ÛŒÙ„ پوست Ùˆ گوشت است را Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ کرد Ú©Ù‡ هرچنداغلب با چشم غیر Ù…Ø³Ù„Ø Ø±ÙˆÛŒØª نمی شوند ولی نقاط چسبناک ودردناکی هستند كه مول٠با اشارت ÙˆÙØ´Ø§Ø±ØªÙ‰ سر ترکیبات عالی آنرا كه Ù…Ø§ØØµÙ„ یکسری کنش های زیرین عصبی وچرکی درلایه های زيرپوستى ذهن است را با دردی Ùˆ دادی ازآن بیرون مي کشد وبانشانه گیری Ùˆ نشانه گذاری درآینه به چهره مجازی كج ومعوج وپوست كشيده خود(ÙØ±Ø¶ اين كه Ø³Ø·Ø Ø¢ÙŠÙ†Ù‡ داراي انØÙ†Ø§ هاي شديد Ù…ØØ¯Ø¨ مقعر باشد) 7 تير كشيده Ùˆ تمام تيرها ÙŠ ناتمام خود را با داد وبيداد Ùˆ بد بيراه به خود...
بگير

7تير داري تيرداد
داد می زنم
داد می زنم
داد را می زنم
(باران سطرها را سیل کرد- ص۱۹ )
2) دیگری[ the other ] در واقع، نه تنها گونه ای است Ú©Ù‡ برتصاویر تاثیرمی گذارد بلکه خود به مثابه الگوئی ممکن ظاهر Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با الگوی نیک «همان»[the same ] در تضــاد است* مشارکت کردن، دربهترین ØØ§Ù„ت ،به رتبه دوم در آمدن است.واین خودتشکیل نظامی طبقاتی Ø±Ø§ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود.سرمایه دار وابزارسرمایه به Ø´Ú©Ù„ ازنگاه مارکسیستی جهت نیل رسیدن به هد٠معیاری ازاین مسئله است:این Ø´Ú©Ù„ استعماردر ناتمام ٠من بدلیل مشارکتی خودآگاهانه وموازی غیرخطی به کمترین چشم داشت Ø³Ø·Ø Ø®ÙˆØ¯Ù…ÛŒØ±Ø³Ø¯ ولی بااین وجود پیشروی این خطرهمواره پیش روی اثر است همان خطری Ú©Ù‡ در دهه Ù‡ÙØªØ§Ø¯Ø¨Ø§ سرتیترقراردادن "ØØ±Ú©Øª خردمندانه دسته جمعی"ØŒ دسته های دست در دست هم شاعران Ù…ØªØØ¯Ø§Ù„Ø´Ú©Ù„ آن دهه را درنهایت به شکلهای نامتکثردست به دست ازهم پاشاند!
« کاری ازتیرداد /با شرکت:سروش سمیعی- Ø±ÙˆØ Ø§Ù„Ù„Ù‡ Ù…ØÙ…دی(مانی)»
البته معتقدم داد تیر راد با آگاهی Ùˆ اشرا٠بر این موضوع دست به این Ø§Ù†ØªØØ§Ø± درون متنی Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ متن را در قبال آگاهی طبقاتی Ú©Ù‡ به آن تزریق Ù…ÛŒ کند آنرا در خود برای خود بشوراند ؛همه چیز برای هیچ.
Â«ØØ§Ù„ Ùکر Ù…ÛŒ کنم بتوان درک کرد Ú©Ù‡ سرمایه دار Ùˆ نظام سرمایه داری ادبی ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ زیادی با بورژوازی مذکور در بطن خود پیدا ØÙˆØ§Ù‡Ø¯ کرد.رشد Ùˆ نمو این تÙکر نه تنها موجب Ùقر ادبی طبقه ای Ú©Ù‡ از تÙکرات Ùˆ اندیشه های پایین تری برخوردارند نخواهد بود،بلکه مسیری است برای Ù¾ÛŒØ´ØªØ±ÙØª ادبی» (بورژوازی ادبی- نخاله های بادکنکی /ص۲۵ از مجموعه ناتمام من)
3)من ٠ناتمام ٠تیرداد ٠راد ØŒ ضرباهنگی ازناهنگامی گزینه گویه هاست.آنجا Ú©Ù‡ ژاک دریدادر بسط Ùˆ تعری٠ناهنگامی گزینه گویه ها آنرا نامی تمایز کننده Ú©Ù‡ گسستی را آشکارميكند [ apo]،به پایان Ù…ÛŒ Ø±Ø³Ø§Ù†Ø¯ØŒÙ…ØØ¯ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ کند،می ایستاند[ horizo ]،با تمایز گذاشتن به پایان Ù…ÛŒ برد،تمایز Ù…ÛŒ گذارد تا به پایان برسد[ finir ] تا تعری٠کند Ú©Ù‡ دراین مجموعه شعرپاره نقل قولها یا comment های دوستانه یا مقالی پژوهشی هریک از یک بخت عینی جهت گزینه گویه شدن برخوردارند. تمایز،شروع،تعری٠و پایان خودبسندگی هریک از این اشکال نوشتاری پیرامون خود است Ú©Ù‡ در یک ØªØµØ§Ø¯Ù ÙØ±Ø§ دیالکتیکی در جهت همنوائی ارکستر اسیون اثر گام بر Ù…ÛŒ دارند هرچند با ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های نامتعین در پرده های بالا Ùˆ پایین. در نهايت اينكه جای هرگونه پرسش درچرائی Ùˆ چگونگی ÙØ±Ù…ولاسیون این کولاژنوشتارى مخدوش است،ناهنگامی Ø´ÛŒÙØªÚ¯ÛŒ پیش شرط مسلم این نوع نوشتگی است ؛نوشتگی در خود با دیگری برای خود.هرخود به سهم خویش سهیم درناهنگامی مرگ دیگری.دوئلی سه Ù†ÙØ±Ù‡ ،نبرد تن به تن با تن ،صØÙ†Ù‡ ای باشکوه به بیشترین ØØ¯ مشترک!
«تنها به خاطراین است Ú©Ù‡ من تنها اØÙ…Ù‚ این زمین هستم Ú©Ù‡ این گونه متولد شده ام.اصلا باقی گاواند همه چیز از شما شروع شد /زن همسایه از مغازه عبورمی کرد یا کرد؟ /من هیچ چیزنمیدانم / تصاد٠هیچ وقت Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù†ÛŒÙØªØ§Ø¯ / هیچ ØØ±Ù ناموسی ردوبدل نشد؟ ...ØØ§Ù„ا نوبت من است Ú©Ù‡ پرده نهم را اجرا کنم/ دارم ک٠خیابان جان Ù…ÛŒ دهم»
4) هرچه بود تا کنون همين نقد بود Ú©Ù‡ آنرا نقداً خدمت شما ØØ¶Ø§Ø± Ù…ØØªØ±Ù… پرداخت کردم واز بابت آن هیچ وجوه یا بده وبستان زیر میزی از مول٠ویا بقیه دست به جیبان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª نکردم (غیر ازوجوهی Ú©Ù‡ برخی نشریات بابت قلم زدنم آنهم به برخی از نوشته هایم پرداخت کرده اند Ú©Ù‡ آنهم هزینه ایاب وذهاب ØªØ§Ø¯ÙØªØ±Ù†Ø´Ø±ÛŒÙ‡ راپوشش نمیدهد) نه ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ دوستانه است با مول٠ونه ØØ§Ù„ دادنهای تهاتری ونه ØÙ‚ العمل کاری Ùˆ نه نه نه ...Ø®ÙÙ‡ دیـــگه نگمــــــه! ØµØ±ÙØ§ نوشتن پیرامون هرکاری به خود اثربرمی گردد ،اینکه اثر این توانائی را درماهیت خود داشته باشد Ú©Ù‡ دست Ù†ØÛŒÙ ونجيب Ùˆ ظری٠منتقد را بالا بیاورد برآرام بربكارت Ùˆ پاك کاغذ بلغزد وبه Ø´Ú©Ù„ خودکارهي هل بدهد جلوبه عقب هي خط بخورد به عقب برگردد به جلو Ùˆ ذهنیاتش را Ù‡ÛŒ تکانه مدام زخمی کند.این نوشتن نوشتنی است Ú©Ù‡ ذهنیاتم را در قاعدگی هایش متقاعد Ù…ÛŒ کند Ùˆ من ٠رضا كردبچه راشديدا ارضا در كدام قله كدام اوج؟!
همین وتمام بر تمامى ناتمام!
پی پانوشت:
*( سرگشتی نشانه ها -اÙلاتون ووانموده ها -ص Û¸Û²)
پا پي نوشت:
*( سرگشتی نشانه ها -اÙلاتون ووانموده ها - ص Û¸Û²)

Û±) ناتمام Ùمن / نا تمام ٠من / ٠من / Ù
تیرداد ٠راد / تیرداد ٠راد / ٠راد / Ù
اÙÙ‡..! این سرگیجه ÛŒ تظاهرکننده بیرونی Ú©Ù‡ در ابتدای خواندش مـــــــــــن ازناتمام Ùمن به مثابه گونه ای اساس زدائی [effondrement] ÙˆÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ همگانی (Ú©Ù…ÛŒ شخصی)ازرونوشت وعنوان اثر(خود بعنوان دال برتظاهرات مستتربا متن)ØØ§ØµÙ„ گردید خود مبین واگرائی Ùˆ گسستگی رشته های بهم پیوسته ای(واژ وواژه ها) است تنها به واسطه ØØ¶ÙˆØ±Ø¨ÛŒ واسطه کسره( Ù)ØŒ این کسره چسبناک Ùˆ لزجنده(جيم به كسره يا ÙØªØÙ‡!) Ú©Ù‡ با ÙØ±ÙˆÚ©Ø§Ù‡Ø´ ودراختیارگذاشتن تن به زیرکشیده خود درقبال ضمیرگردن Ú©Ù„ÙØª ناتمام مولÙ(من) مرکزیت ونقطه جوش Ù„ØØ¸Ù‡ ای راایجاد ميكند.این خال جوش درمرکزیت ØÙ„قوی Ùˆ دایره ای خود ازبی نهایت Ù…Ù†ÙØ° های پروخالی تشکیل شده است Ú©Ù‡ انباشت این ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§ÛŒ ÙˆÙ…Ù†ÙØ°Ù‡Ø§ بروی هم برآمدگی نقطه ای (هرچند ناچیزوگاها اززیر) را به بارمی آورد Ú©Ù‡ در شبیه سازی بیولوژیکی - زیبائی شناختی آن Ù…ÛŒ توان مثلا جوش های زیر پوستی Ú©Ù‡ ØØ¯ ØØ§ÛŒÙ„ پوست Ùˆ گوشت است را Ù…ÙØ±ÙˆØ¶ کرد Ú©Ù‡ هرچنداغلب با چشم غیر Ù…Ø³Ù„Ø Ø±ÙˆÛŒØª نمی شوند ولی نقاط چسبناک ودردناکی هستند كه مول٠با اشارت ÙˆÙØ´Ø§Ø±ØªÙ‰ سر ترکیبات عالی آنرا كه Ù…Ø§ØØµÙ„ یکسری کنش های زیرین عصبی وچرکی درلایه های زيرپوستى ذهن است را با دردی Ùˆ دادی ازآن بیرون مي کشد وبانشانه گیری Ùˆ نشانه گذاری درآینه به چهره مجازی كج ومعوج وپوست كشيده خود(ÙØ±Ø¶ اين كه Ø³Ø·Ø Ø¢ÙŠÙ†Ù‡ داراي انØÙ†Ø§ هاي شديد Ù…ØØ¯Ø¨ مقعر باشد) 7 تير كشيده Ùˆ تمام تيرها ÙŠ ناتمام خود را با داد وبيداد Ùˆ بد بيراه به خود...
بگير

7تير داري تيرداد
داد می زنم
داد می زنم
داد را می زنم
(باران سطرها را سیل کرد- ص۱۹ )
2) دیگری[ the other ] در واقع، نه تنها گونه ای است Ú©Ù‡ برتصاویر تاثیرمی گذارد بلکه خود به مثابه الگوئی ممکن ظاهر Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با الگوی نیک «همان»[the same ] در تضــاد است* مشارکت کردن، دربهترین ØØ§Ù„ت ،به رتبه دوم در آمدن است.واین خودتشکیل نظامی طبقاتی Ø±Ø§ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود.سرمایه دار وابزارسرمایه به Ø´Ú©Ù„ ازنگاه مارکسیستی جهت نیل رسیدن به هد٠معیاری ازاین مسئله است:این Ø´Ú©Ù„ استعماردر ناتمام ٠من بدلیل مشارکتی خودآگاهانه وموازی غیرخطی به کمترین چشم داشت Ø³Ø·Ø Ø®ÙˆØ¯Ù…ÛŒØ±Ø³Ø¯ ولی بااین وجود پیشروی این خطرهمواره پیش روی اثر است همان خطری Ú©Ù‡ در دهه Ù‡ÙØªØ§Ø¯Ø¨Ø§ سرتیترقراردادن "ØØ±Ú©Øª خردمندانه دسته جمعی"ØŒ دسته های دست در دست هم شاعران Ù…ØªØØ¯Ø§Ù„Ø´Ú©Ù„ آن دهه را درنهایت به شکلهای نامتکثردست به دست ازهم پاشاند!
« کاری ازتیرداد /با شرکت:سروش سمیعی- Ø±ÙˆØ Ø§Ù„Ù„Ù‡ Ù…ØÙ…دی(مانی)»
البته معتقدم داد تیر راد با آگاهی Ùˆ اشرا٠بر این موضوع دست به این Ø§Ù†ØªØØ§Ø± درون متنی Ù…ÛŒ زند Ú©Ù‡ متن را در قبال آگاهی طبقاتی Ú©Ù‡ به آن تزریق Ù…ÛŒ کند آنرا در خود برای خود بشوراند ؛همه چیز برای هیچ.
Â«ØØ§Ù„ Ùکر Ù…ÛŒ کنم بتوان درک کرد Ú©Ù‡ سرمایه دار Ùˆ نظام سرمایه داری ادبی ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ زیادی با بورژوازی مذکور در بطن خود پیدا ØÙˆØ§Ù‡Ø¯ کرد.رشد Ùˆ نمو این تÙکر نه تنها موجب Ùقر ادبی طبقه ای Ú©Ù‡ از تÙکرات Ùˆ اندیشه های پایین تری برخوردارند نخواهد بود،بلکه مسیری است برای Ù¾ÛŒØ´ØªØ±ÙØª ادبی» (بورژوازی ادبی- نخاله های بادکنکی /ص۲۵ از مجموعه ناتمام من)
3)من ٠ناتمام ٠تیرداد ٠راد ØŒ ضرباهنگی ازناهنگامی گزینه گویه هاست.آنجا Ú©Ù‡ ژاک دریدادر بسط Ùˆ تعری٠ناهنگامی گزینه گویه ها آنرا نامی تمایز کننده Ú©Ù‡ گسستی را آشکارميكند [ apo]،به پایان Ù…ÛŒ Ø±Ø³Ø§Ù†Ø¯ØŒÙ…ØØ¯ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ کند،می ایستاند[ horizo ]،با تمایز گذاشتن به پایان Ù…ÛŒ برد،تمایز Ù…ÛŒ گذارد تا به پایان برسد[ finir ] تا تعری٠کند Ú©Ù‡ دراین مجموعه شعرپاره نقل قولها یا comment های دوستانه یا مقالی پژوهشی هریک از یک بخت عینی جهت گزینه گویه شدن برخوردارند. تمایز،شروع،تعری٠و پایان خودبسندگی هریک از این اشکال نوشتاری پیرامون خود است Ú©Ù‡ در یک ØªØµØ§Ø¯Ù ÙØ±Ø§ دیالکتیکی در جهت همنوائی ارکستر اسیون اثر گام بر Ù…ÛŒ دارند هرچند با ÙØ§ØµÙ„Ù‡ های نامتعین در پرده های بالا Ùˆ پایین. در نهايت اينكه جای هرگونه پرسش درچرائی Ùˆ چگونگی ÙØ±Ù…ولاسیون این کولاژنوشتارى مخدوش است،ناهنگامی Ø´ÛŒÙØªÚ¯ÛŒ پیش شرط مسلم این نوع نوشتگی است ؛نوشتگی در خود با دیگری برای خود.هرخود به سهم خویش سهیم درناهنگامی مرگ دیگری.دوئلی سه Ù†ÙØ±Ù‡ ،نبرد تن به تن با تن ،صØÙ†Ù‡ ای باشکوه به بیشترین ØØ¯ مشترک!
«تنها به خاطراین است Ú©Ù‡ من تنها اØÙ…Ù‚ این زمین هستم Ú©Ù‡ این گونه متولد شده ام.اصلا باقی گاواند همه چیز از شما شروع شد /زن همسایه از مغازه عبورمی کرد یا کرد؟ /من هیچ چیزنمیدانم / تصاد٠هیچ وقت Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù†ÛŒÙØªØ§Ø¯ / هیچ ØØ±Ù ناموسی ردوبدل نشد؟ ...ØØ§Ù„ا نوبت من است Ú©Ù‡ پرده نهم را اجرا کنم/ دارم ک٠خیابان جان Ù…ÛŒ دهم»
4) هرچه بود تا کنون همين نقد بود Ú©Ù‡ آنرا نقداً خدمت شما ØØ¶Ø§Ø± Ù…ØØªØ±Ù… پرداخت کردم واز بابت آن هیچ وجوه یا بده وبستان زیر میزی از مول٠ویا بقیه دست به جیبان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª نکردم (غیر ازوجوهی Ú©Ù‡ برخی نشریات بابت قلم زدنم آنهم به برخی از نوشته هایم پرداخت کرده اند Ú©Ù‡ آنهم هزینه ایاب وذهاب ØªØ§Ø¯ÙØªØ±Ù†Ø´Ø±ÛŒÙ‡ راپوشش نمیدهد) نه ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ دوستانه است با مول٠ونه ØØ§Ù„ دادنهای تهاتری ونه ØÙ‚ العمل کاری Ùˆ نه نه نه ...Ø®ÙÙ‡ دیـــگه نگمــــــه! ØµØ±ÙØ§ نوشتن پیرامون هرکاری به خود اثربرمی گردد ،اینکه اثر این توانائی را درماهیت خود داشته باشد Ú©Ù‡ دست Ù†ØÛŒÙ ونجيب Ùˆ ظری٠منتقد را بالا بیاورد برآرام بربكارت Ùˆ پاك کاغذ بلغزد وبه Ø´Ú©Ù„ خودکارهي هل بدهد جلوبه عقب هي خط بخورد به عقب برگردد به جلو Ùˆ ذهنیاتش را Ù‡ÛŒ تکانه مدام زخمی کند.این نوشتن نوشتنی است Ú©Ù‡ ذهنیاتم را در قاعدگی هایش متقاعد Ù…ÛŒ کند Ùˆ من ٠رضا كردبچه راشديدا ارضا در كدام قله كدام اوج؟!
همین وتمام بر تمامى ناتمام!
پی پانوشت:
*( سرگشتی نشانه ها -اÙلاتون ووانموده ها -ص Û¸Û²)
پا پي نوشت:
*( سرگشتی نشانه ها -اÙلاتون ووانموده ها - ص Û¸Û²)