برگ٠خرداد / رضا بی شتاب
بنگر به شکوهش تو جهانا!
که این عشق به شکل٠دگری، در نظر آمد
....
برگ٠خرداد
رضا بی شتاب
با یاد٠مجید توکلی و کوهیار گودرزی
انسان های ایستاده با شهامت٠خویش
خرداد دگرباره برآمد
دریا به جَهش آمد و٠برخاست ز هر سو
تازنده و٠توÙنده و٠تابان
صد صاعقه رقصید
یکی Ù„Øظه ز توÙان
آواز٠رهایی شد و٠خندید خیابان
خرداد چو مهرست و٠چو ماه ست
پنهان نتوان کرد پس٠ابر
Øتا اگر آن ابر
ستبرست و٠ستم بار:
در چشم و٠دل و٠خاطر٠یاران
بار٠دگر آن Ú¯ÙÙ„ Ú©Ù‡ تو Ú©Ùشتی و٠شکستیش به میدان
هان نغمه به لب، عطر Ùشان، چرخ زنان
بر گذر آمد
بشکÙت به رخسار٠زمان؛
شبنم٠امید به شادی و٠هیاهو
با یاد٠جوانان٠جگردار:
خردمند و سخن دان
رزم آور و٠نستوه دلیران
بر بام٠وطن شعله ی رخشان
خنیاگر٠تاریخ بر Ø¢Ùاق همه پنجره بگشود
دیدیم دگرباره برویید Ú¯ÙÙ„ از باغ و٠ز باران
پیکی که ز پیکار٠دگر خوش خبر آمد
هشدار تبه کار٠تبردار!
بیهوده مپندار Ù…ÙØبّان
ازین خانه و٠این خاک گذشتند
که بیدارتریند و٠شررزاد به دوران
ای دوست! همه عزلت و٠هجرت که کشیدیم، سر آمد
ای خوب، نگارا!
مهیا شو و٠در راه Ú©Ù‡ گاه٠سÙر آمد
ندا آمد و٠سهراب و٠ترانه
خرداد٠دگر، دادطلب، داغ به دل آمد و٠پیچید:
در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ ÛŒ چاوÙوشگران باز Ú†Ùˆ اشکان
تهمینه و٠گیسوی٠گÙهربار٠درختان
نسیمی ست سبکبال Ú©Ù‡ گوید: عزیزان ظÙر آمد
به پا خیز دگرباره تو ایران!
نگه کن که تهمتن ز در آمد
چون باد٠سبکپای٠بهاران
با هلهله رÙتیم به «آورد» و٠به دیدار
روزی Ú©Ù‡ Ùرو ریزد
بنیاد٠سیه کاره ی بیداد
- ز غوغا و٠غریو و٠همه Ùریاد-
آزاد ز زنجیر٠خزان باد!
برگ و٠بر و٠هم ریشه ÛŒ بÙستان
بنگر به شکوهش تو جهانا!
که این عشق به شکل٠دگری، در نظر آمد
ـــــــــــــــــ
آورد= ناورد= نبرد
2010-05-29