Ùرياد بی آوا - شعری از ناديا انجمن- Nadia Anjoman- شاعر اÙغانی
صدای گامهای سبز باران است
اينجا ميرسند از راه، اينک
تشنه جانی چند دامن از کوير آورده، گرد آلود
Ù†Ùسهاشان سراب آغشته، سوزان
کامها خشک و غبار اندود
اينجا ميرسند از راه، اينک
دخترانی درد پرور، پيکر آزرده
نشاط از چهره ها شان رخت بسته
قلبها پير و ترکخورده
نه در قاموس لبهاشان تبسم نقش ميبندد
نه Øتی قطره اشکی ميزند از خشکرود چشمشان بيرون
خداوندا!
ندانم ميرسد Ùرياد بی آوای شان تا ابر
تا گردون؟
صدای گامهای سبز باران است!
rakhshani نوشت
She died of brain hemmorrhage as they beat her in the head with a steal rod-