رابرت فراست سال 1874 در سان فرانسیسکو به دنیا آمد. در یازده سالگی به نیو انگلند رفت و در طی سال های دبیرستان اش در لارنس،
ماساچوست به خواندن و نوشتن شعر دلبستگی یافت. در سال 1892 در کالج دارتموث ثبت نام کرد و چندی بعد در هاروارد، اما هرگز
مدرک رسمی نگرفت. فراست پس از ترک درس از شغلی به شغلی دیگر، کار معلمی، فروش کیک، و ویرایشگر سنتی- نل- لارنس رفت.
اولین شعر حرفه ای او " پروانه ی من " بود که در 8 نوامبر 1894 در روزنامه ی ایندپن-دنت نیویورک چاپ شد

در سال 1895 با الی- نور- مری- آم وایت ازدواج کرد که الهام بخش اصلی او در شعرش تا مرگ در سال 1938 بود.
این زوج در سال 1912 پس از آن که مزرعه شان در همشایر از بین رفت، به انگلستان رفتند و در خارج کشور بود
که شاعران هم عصر خود مانند ادوارد تامس، روپرت بروک و رابرت گریوز را ملاقات کرد و تحت تاثیر آن ها قرار گرفت.
هم زمان در انگلستان با ازرا پاوند شاعر نیز دوستی برقرار کرد که در شناساندن او و چاپ کارهایش به وی کمک کرد.
در همین زمان سال 1915 فراست به امریکا بازگشت و دو مجموعه ی کامل
منتشر کرد، " A Boy's Will " و " North of Boston " که مایه ی شهرت وی شد. در قرن 19-20 او مشهورترین شاعر در امریکا بود و
با هر کتاب جدید مانند " New Hampshire " (1923)، " A Further Range " (1936)، " Steeple Bush " (1947) و " the Clearing " (1962) شهرت و افتخارهای او (چهار جایزه ی پولیتزر) فزونی می یافت.

گرچه آثار او عمدتن در رابطه با زندگی و چشم اندازهای نیو انگلند است و او شاعر قالب ها و وزن های شعری سنتی بود و
موکدن از جنبش ها و سبک های زمان خود به دور بود، اما فراست چیزی غیر از تنها یک شاعر محلی یا پایین- رده است. مولف
جستجوگر و غالبن ژرف اندیشی تیره، درباره ی موضوعات جهان و سرآمد شاعر مدرن به زبانی است که به واقع با آن سخن
گفته می شود، در پیچیدگی روانی تصاویرش و در میزانی که کار او با لایه های ابهام و کنایه آمیخته است. رابرت فراست
سال های زیادی در ماساچوست و ورمونت زندگی و تفکر کرد و در 29 ژانویه 1963 در بوستون وفات یافت.

کتابشناسی گزینشی رابرت فراست :

href="
شاعری

A Boy's Will (1913)
A Further Range (1936)
A Witness Tree (1942)
Come In, and Other Poems (1943)
From Snow to Snow (1936)
Hard Not to be King (1951)
Masque of Reason (1945)
Mountain Interval (1916)
New Hampshire (1923)
North of Boston (1914)
Steeple Bush (1947)
The Lone Striker (1933)
The Lovely Shall Be Choosers (1929)
West-Running Brook (1928)

" سقوط "



عشق بر لبان، اشارتی بود

از آن خوش تر که تاب اش توانم آورد،

و روزگاری چه بزرگ می نمود،

با اندیشه ای می زیستم

که راه سرخوشی ها بر من بست ،

رایحه ای خوش – عطر مشک بود آیا

از سرچشمه های تاک پنهان

در تیره گون پایین دست تپه ؟

از ریزش گل های عطرآگین

آن گاه که لرزه های شبنم را

بر بند انگشت ام فزونی می بخشیدند

گیج و بی تاب بودم.

آرزومند دلخوشی ها در جوانی بودم

اما از آنان، آن که پایاتر است

غنچه ی گل سرخ

رنج ام می داد.

اکنون بی هیچ لذتی اما

برهوت کاستی هاست

که با رنج و فرسودگی و گناه آلوده نگشته،

در اشتیاق ام داغ اشک ها را

بازمانده ی عشقی چنان بزرگ

شیرینی فریادی تلخ

گل میخکی آتشین .

آن گاه دست ام را

که کوفته و رنجور و زخمی

به رنج از تکیه بر آن

در دشت و کرانه ی دریا بیرون کشیدم،

این زخم بسنده نیست :

آبرومندی و قدرت آرزو کردم

تا زمین را

در همه عمرم، خروشان حس کنم
شهرام بشرا