گیل آوایی
Ùریاد....
آوردگاه طوÙانی نجستیم
اما
شمشیر برکشیدند از برایمان
انبوه لشکری سیاه
سیاهتر از پیش و پیشین شبان
و ماندگاری ما بود
بی سپر
اگر چه
به انتØاری
اگر چه
بن بست از پی هم!
و هنوز
زندگی
مرگ است
آزادی
اسارت
و اسیرانیم
شاهانی
که مزدکیان را به شکارند
در خاکی
کا باغش سیاوشان
و کوهش
یادمان بابکان
و عشقش
هماره به سوگ بود
زندگانی
که سوگوارانه
عشق ستودند!
باد اÙشاندند
بی آنکه بخواهیم
طوÙانی درو کنیم
ماندیم
برگ وارگانی
بی تاب
بی قرار
آی
بخبندان همه ÛŒ Ùصول!
سهم بهارانمان کو!؟
آوازش دیریست دیر
سر داده ایم
با خاورانها
با دار
با داغ!
آه
آوردگاه آتشی باید
پایکوبان
زندگی از آنÙ٠ما
طوÙان
از آن٠شما باد
با مرگتان!
گیل آوایی
نیمه شب 27جون 2007
آوردگاه طوÙانی نجستیم
اما
شمشیر برکشیدند از برایمان
انبوه لشکری سیاه
سیاهتر از پیش و پیشین شبان
و ماندگاری ما بود
بی سپر
اگر چه
به انتØاری
اگر چه
بن بست از پی هم!
و هنوز
زندگی
مرگ است
آزادی
اسارت
و اسیرانیم
شاهانی
که مزدکیان را به شکارند
در خاکی
کا باغش سیاوشان
و کوهش
یادمان بابکان
و عشقش
هماره به سوگ بود
زندگانی
که سوگوارانه
عشق ستودند!
باد اÙشاندند
بی آنکه بخواهیم
طوÙانی درو کنیم
ماندیم
برگ وارگانی
بی تاب
بی قرار
آی
بخبندان همه ÛŒ Ùصول!
سهم بهارانمان کو!؟
آوازش دیریست دیر
سر داده ایم
با خاورانها
با دار
با داغ!
آه
آوردگاه آتشی باید
پایکوبان
زندگی از آنÙ٠ما
طوÙان
از آن٠شما باد
با مرگتان!
گیل آوایی
نیمه شب 27جون 2007