زنده یاد علی اخگر
جنون آخر جوانى
لعنت به تو(( پدر))
که پرنده هاى مرده
پيش پاى پنجره پوسيدند
و دست هاى تو
چيزى را ثابت نمى کنند !
من اين را
در آخرين ماه مرداد ماه
Ùهميده ام
که تمام عمر
مردادهاى تو سى روزه بوده اند
اين ØµØ¨Ø Ù‡Ø§
Ùˆ اضاÙÙ‡ شدن به اذيت Ø¢Ùتاب
اين عصرها
ÙˆØساب زيان هاى انسان تو
اين شب ها
واين همه شب ريخته زير دست وپا
من دست خطى از خدا دارم
Ú©Ù‡ به من Ùرمان مى دهد
عليه تو شورش کنم
چرا که در ملکوت
شهرى به نام تو ويران شده است
Øالا صدايى هست
که زمزمه مى کنم
زير زبان ماه
مزه
Ù‰ تازه Ù‰ Øرام زاده Ú¯Ù‰ را
و صدايى هست
به کورى ى چشم تو
Ú©Ù‡ به من Ùرمان مى دهد
در ممنوع ترين سيب
دندان Ùرو ببرم
Ùˆ
صداى ديگرى هست
از جنس گوشت وپوست و خون
جايى ميا ن سنگ و سختى ى صلب تن ام
که رو به مهم ترين ماه مرداد ماه
عربده مى کشد که
لعنت
به(( تو))
پدر
كيوان بهادري نوشت