گیل آوایئ---قلبم
قلبم.....
قلبم
جزیره متروکیست
بر آمده
از آتش Ùشان هزار
طوÙان Ùˆ
قهر روزگار دربدرئ!
آمد بسئ
زکوچ مهاجر
از جائ جائ سترون سرائ خواهش و
رویا و
انتظار......
اما
نبود آشیانه کنکاش هر سراب!
متروک مانده
گر این سبز دور٠دور
در پهنه آبئ
تا بئ کران اÙÙ‚ هائ دل نواز
سبز است سبز
جز مهر
جز بهار
ندارد قبیله ائ
باشد اگر در این جزیره متروک
اندوه روزگار!
آن نیز
رنگ دل انگیز Ø¢Ùتاب
در بارش٠هر از گاهئ٠یاران٠رÙته است!
قلبم
جزیره ایست
آرئ
متروک
بئ ستیز!
گر مهر نوش شبانگاهئ منئ
لختئ بر این جزیره
بیاندیش مست مست
آنگه ببین
چه شور و شرر مئ کشاندت!
زان سوئ جدلهائ بئ سبب
تا ساکن سکون سبز
تا تابش همیشه ئ مهر بئ غروب
قلبم جزیره ایست
تک Ùصل!
تک بهار!
گیل آوایئ
قلبم
جزیره متروکیست
بر آمده
از آتش Ùشان هزار
طوÙان Ùˆ
قهر روزگار دربدرئ!
آمد بسئ
زکوچ مهاجر
از جائ جائ سترون سرائ خواهش و
رویا و
انتظار......
اما
نبود آشیانه کنکاش هر سراب!
متروک مانده
گر این سبز دور٠دور
در پهنه آبئ
تا بئ کران اÙÙ‚ هائ دل نواز
سبز است سبز
جز مهر
جز بهار
ندارد قبیله ائ
باشد اگر در این جزیره متروک
اندوه روزگار!
آن نیز
رنگ دل انگیز Ø¢Ùتاب
در بارش٠هر از گاهئ٠یاران٠رÙته است!
قلبم
جزیره ایست
آرئ
متروک
بئ ستیز!
گر مهر نوش شبانگاهئ منئ
لختئ بر این جزیره
بیاندیش مست مست
آنگه ببین
چه شور و شرر مئ کشاندت!
زان سوئ جدلهائ بئ سبب
تا ساکن سکون سبز
تا تابش همیشه ئ مهر بئ غروب
قلبم جزیره ایست
تک Ùصل!
تک بهار!
گیل آوایئ
Ùریده خردمند نوشت
قلبم
جزیره ی متروکیست
برآمده از
هزار آتش Ùشان
به جای آتش Ùشان هزار
مگر آن Ú©Ù‡ منظور خاصی مد نظرتان بوده است Ú©Ù‡ من آن را درنیاÙتم. دوم ان Ú©Ù‡ درادامه :
توÙان Ùˆ قهر روزگار
به نظرم کلمه ی دربه دری زیادی است. چرا که در ادامه کلمه مهاجر گویای دربه دری است.
دیگر آن Ú©Ù‡ نشانه ÛŒ! یا Øیرت بسیار زیاد به کار گرÙته شده Ú©Ù‡ لزومی ندارد.شعر خود به خود گویاست Ùˆ نیازی به به کار گیری نشانه ! نیست.
با سپاس از نظرخواهی .همان طور Ú©Ù‡ در ابتدا Ú¯Ùتم به نظرم شعر زیبایی است.
با اØترام
Ù.خردمند