تقديم به اميري براكا
null

گيسوي خون گرفته ي زيتون

وباورنكن هرگز

كه چشم هاي خاك گرفته ي من و زيتون

ساده از كنار گونه هاي تو

كه از تب ِتركش


شعر گيسوي خون گرفته ي زيتون را به گاه شبيخون اسراييل به لبنان سرودم.

بسياري از نشريات داخلي وخارجي آن را منتشر كردند.

وحالا اين شعر را به پاس مواضع بشر دوستانه ي شاعربزرگ سياهپوست

امريكايي در مقابل مواضع ضد بشري گردانندگان امريكا به اين شاعر تقديم مي كنم.


تقديم به اميري براكا


گيسوي خون گرفته ي زيتون


وباورنكن هرگز

كه چشم هاي خاك گرفته ي من و زيتون

ساده از كنار گونه هاي تو

كه از تب ِتركش

دست ِداخائوهم از آن مي سوزد

گذشته باشيم

و باور نكن

كه كمتر از هزار بار

اين چشم ود ل را

درجاي جاي تركش هاي تنت

چا ل نكرده باشم چنان

كه سياهچال ها

از سنگيني ِدلم

كول شان كنده نشده باشد.

خواهر تني ِزيتون!

من تفسيرخواب هايي اين چنين را

از گياهان اقيانوسي آموخته ام

كه كفي از آبش را هم

هزار بار از دست تاريك تيمور وُ

چنگ چنگيزوُبوش كنار كشيده است

و مي دانم در سپيده اي شبنم زاد

نگاهت باز

به لهجه ي آب هاي مديترانه

ترانه خواهد خواند

و بوي قهركرده ي سيب

دو باره به گونه ات بر مي گردد

و من به نيت ِرستگاري

تو رااز زيربرگ هاي باراني

چنان مي گذرانم

كه بوي باروت براي هميشه

نم كشيده بماند

تا تو لبخندت را

كه در آستين بهار

پنهان است

در خلوت ِدرخت وُ سبزه

چنان رو كني

كه دست جنون را بخواباني.

زيتون خاك گرفته

در چشم ِخاك نشين ِمن

در بيست وُ شش ِتير!

مگرجغرافياي عشق

هميشه مشق اش را

مديون خط-نگاره هاي دل نبوده است؟

پس بگذار روزي هزار سورتي پرواز

هي دور ِاين دل بگردد

تا سماع سنگين ما را

با ضرب خود

تازه تر كند

بگذار آنكه نمي داند

به فهم ِپاهايي برسد

كه با خطوط زخم زاده شدند

و هم بدانند مُهرشان را

اين خا ك

اگر جه خاك گرفته

چون ماه در شب زيتون مي شناسد.

"دف د دف دف "

نه!تق ت تق تق

قسم به شعر

كه تنها در دور دوم اين سماع ام

پس چرا "سورتي"ها

چنين ضد ضرب مي گيرند؟!

آخر من كه هنوز بيت آخرم را

كه از برگ وُ

باد هاي بهاران بر با د رفته است

گوشه ي گيسوي خونين اين عروس نبسته ام

پس بزن !

تق تتق تق

كه صداي دف زخمي زادگان

از اين دست است

و جز بر لب تيغ نمي رقصند.


نصرت اله مسعودي


*داخائو: يكي از كوره هاي آدم سوزي آلماني ها

*"دف د دف دف"از استاد دكتر براهني