چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØºØ› Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با سيمين بهبهانی ---لادن پارسی
چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØºØ› Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با سيمين بهبهانی
بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از بی بی سی ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ
بيست Ùˆ چهارم بهمن ماه چهل سال از درگذشت ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ù…ÛŒ گذرد. به مناسبت چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØº پای ØµØØ¨Øª سيمين بهبهانی نشستيم تا از ÙØ±ÙˆØº بگويد.
چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØºØ› Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با سيمين بهبهانی
لادن پارسی
بيست Ùˆ چهارم بهمن ماه چهل سال از درگذشت ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ù…ÛŒ گذرد. به مناسبت چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØº پای ØµØØ¨Øª سيمين بهبهانی نشستيم تا از ÙØ±ÙˆØº بگويد.
ÙØ±ÙˆØº را از Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ شناختيد؟
ما ØØ¯ÙˆØ¯ سال های Û³Û³ Ùˆ Û³Û´ در منزل خانم ÙØ®Ø±ÛŒ ناصری Ú©Ù‡ خانمی اهل ذوق Ùˆ Ùهميده بود جلسات ماهانه ای داشتيم. ماهی ÙŠÚ© مرتبه آنجا جمع Ù…ÛŒ شديم Ùˆ غالبا من Ùˆ ÙØ±ÙˆØº Ùˆ خانم لعبت والا Ùˆ خانم رخشا Ùˆ... بودند. گاه نادرپور Ùˆ مشيری هم بودند. ساز Ùˆ موسيقی داشتيم، شعر خوانده Ù…ÛŒ شد، اخبار ادبی رد Ùˆ بدل Ù…ÛŒ شد.
اين جلسات ØØ¯ÙˆØ¯ دو سال طول کشيد. ÙØ±ÙˆØº هم در اين جلسات شعر Ù…ÛŒ خواند، تازه کتاب اسير را منتشر کرده بود. مدتی بعد از شوهرش طلاق Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ چندی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒ روØÛŒ پيدا کرد Ùˆ بيمارستان خوابيد. بعد دوباره دورهم جمع شديم Ùˆ ÙØ±ÙˆØº هم در جلسات شرکت Ù…ÛŒ کرد. اما ديگر ØØ§Ù„ Ùˆ هوای جلسات مثل قبل نبود. اين جلسات تا ØØ¯ÙˆØ¯ سال های Û³Û· Ùˆ Û³Û¸ ادامه ÙŠØ§ÙØª.
آيا بعد همديگر را می ديديد؟
"من ÙØ±ÙˆØº را خيلی دوست دارم، هنوز Ùکر نمی کنم Ú©Ù‡ مرده. او واقعا هميشه زنده خواهد بود"
Ù…ÛŒ دانيد ÙØ±ÙˆØº خصيصه ذاتی اش ÙŠÚ© جور پرخاشگری بود. ÙŠÚ© شب از او رنجيدم Ùˆ از آن بعد ديگر کنار کشيدم.
چرا رنجيديد؟
بهتر است ياد گذشته نکنيم. من ÙØ±ÙˆØº را خيلی دوست دارم، هنوز Ùکر نمی کنم Ú©Ù‡ مرده. او واقعا هميشه زنده خواهد بود Ùˆ شعر او شعر بسيار خوب Ùˆ جاودانه ای است.
از اشعار ÙØ±ÙˆØº بگوييد.
شعرهای اوليه ÙØ±ÙˆØº بدون ترديد در قالب دو بيتی های نيمايی است. من، ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ØŒ نادر پور، ÙØ±ÙŠØ¯ÙˆÙ† مشيری Ùˆ نصرت رØÙ…انی با دوبيتی های به هم پيوسته نيمايی کارمان را آغاز کرديم Ùˆ بعد هرکدام به شيوه ای روی آورديم.
البته من در کنار اين دوبيتی ها با غزل هم سروکار داشتم. من با اين دوبيتی ها شروع کردم Ùˆ ÙØ±ÙˆØº هم با دوبيتی های عاشقانه اش Ú©Ù‡ به قول دکتر مجابی بسيار تنانه بود شروع کرد Ùˆ خيلی هم موÙÙ‚ بود. تا مدت ها اينجور شعر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙŠÙ…. بعد من برگشتم به غزل Ùˆ ÙØ±ÙˆØº Ø±ÙØª به طر٠شعر نيمايی Ùˆ بعد از آن هم Ø±ÙØª سراغ وزن هايی Ú©Ù‡ خودش عمدا آنها را مخدوش Ù…ÛŒ کرد Ùˆ بعد هم عمرش کوتاه بود ÙØ±ØµØª کاÙÛŒ Ù†ÙŠØ§ÙØªØŒ اما در همان ÙØ±ØµØª کوتاه کارهای درخشانی کرد.
به نظر شما مهم ترين ويژگی شعر ÙØ±ÙˆØº Ú†Ù‡ هست Ùˆ سير تکاملی اشعار او چگونه است؟
بايد اين را هم بگويم Ú©Ù‡ واقعا ÙØ±ÙˆØº مظلوم واقع شده، از کلمه مظلوم خوشم نمی آيد، اما ÙØ±ÙˆØº ستم روزگار را ديده، همين مرگ قضا Ùˆ قدری ÙØ±ÙˆØº ستم عجيبی بوده در ØÙ‚ او Ú©Ù‡ در سی Ùˆ سه سالگی Ùˆ در دوران Ø´Ú©ÙØªÚ¯ÛŒ Ø¨ÙŠÙØªØ¯ Ùˆ بميرد. واقعا ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© است. Ú†Ù‡ کارها Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست بکند
خصوصيت شعر ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ همان Ø§ØØ³Ø§Ø³ قوی Ùˆ صداقتی است Ú©Ù‡ در آنها هست. ولی در استواری کار، شعرهای تولدی ديگر واقعا شيوه ديگری دارد Ùˆ آن نواقصی Ú©Ù‡ در کارهای اوليه ÙØ±ÙˆØº گاه ديده Ù…ÛŒ شد به هيچ وجه در تولدی ديگر ديده نمی شود. در کتاب ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد Ù…ÛŒ بينيم تقريبا وزن را رها کرده Ùˆ شيوه هم عوض شده، يعنی در بند آن تصويرهای Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ Ùˆ گرايش به زيبايی نيست Ùˆ بيشتر ØØ§Ù„ت انديشه ورزی در شعرها پيدا Ù…ÛŒ شود Ùˆ ÙŠÚ© گسستگی تÙکر هم در آنجا ديده Ù…ÛŒ شود.
به نظر شما وقتی ÙØ±ÙˆØº وزن را کنار Ù…ÛŒ گذارد موÙÙ‚ تر است يا قبل از آن مثلا در تولدی ديگر؟
در کارهای اوليه ÙØ±ÙˆØº دو عامل موÙقيت وجود داشت. ÙŠÚ©ÛŒ اينکه شعر ها بسيار ساده Ùˆ روان بود Ùˆ خواننده در اولين برخورد Ù…ÛŒ توانست آنچه Ú©Ù‡ شعر دارد را بگيرد. همان خصوصيتی Ú©Ù‡ در شعر مشيری هم هست Ùˆ اين سادگی Ùˆ روانی هر جور خواننده ای را جذب Ù…ÛŒ کرد.
بعد Ø§ØØ³Ø§Ø³ قوی ای Ú©Ù‡ داشت عاملی بود برای توÙيق ÙØ±ÙˆØº Ùˆ علاوه بر اين ها آن جسارتی Ú©Ù‡ در ÙØ§Ø´ کردن عواط٠زنانه خود به خرج Ù…ÛŒ داد Ùˆ به طور مستمر اصرار داشت Ú©Ù‡ در همه شعرهايش اين کار را بکند، برای مردم عجيب بود Ùˆ آنها را به طر٠شعرش متمايل Ù…ÛŒ کرد Ùˆ در شهرتش بسيار موثر بود.
گسست تÙکر در شعر ÙØ±ÙˆØº به ناچار است. از وقتی ÙØ±ÙˆØº با دوربين Ùˆ Ùيلمبرداری Ùˆ عکس آشنا شد شعرش هم همان مايه را Ú¯Ø±ÙØª. شما وقتی دوربين دستتان است از صØÙ†Ù‡ های مختل٠Ùيلم Ù…ÛŒ گيريد
واقعا من نمی توانم بگويم که شهرت او برای تماميت شعرش بود، بيشتر برای جسارت و بی پروايی او بود و بعضی ها سعی می کردند اين را به پای يک نوع گسست از سنت های دست و پا گير بگذارند که اين طور هم بود.
گذر از Ø§ØØ³Ø§Ø³ به Ùکر را در ايمان بياوريم Ù…ÛŒ بينيد؟
نه در تولدی ديگر Ù…ÛŒ بينم. در تولدی ديگر درست است Ú©Ù‡ بازهم آن جنبه Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ هست Ùˆ در بعضی شعرها هم هنوز به Ú©Ù„ÛŒ تن را رها نکرده، ولی در کنار تن تÙکر هم هست. اين تÙکر را در دو کتاب قبل تر هم Ù…ÛŒ توان ديد، اما آنجا Ùکر ناپخته است. ولی در کتاب تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº Ú©Ù… Ú©Ù… به تÙکری Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ به زندگی مردم Ùˆ دردهای اجتماعش Ùˆ به اختلا٠سطØÛŒ Ú©Ù‡ بين قشرهای مختل٠جامعه هست Ùکر بکند.
در اين کتاب راجع به ÙلسÙÙ‡ Ùˆ ماورالطبيعه Ùکر Ù…ÛŒ کند Ùˆ رگه های در شعرش ديده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تا قبل از تولدی ديگر نبوده است.
آن گسست Ùکری Ú©Ù‡ در ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد Ù…ÛŒ بينيد چگونه است؟
گسست تÙکر در شعر ÙØ±ÙˆØº به ناچار است. از وقتی ÙØ±ÙˆØº با دوربين Ùˆ Ùيلمبرداری Ùˆ عکس آشنا شد شعرش هم همان مايه را Ú¯Ø±ÙØª. شما وقتی دوربين دستتان است از صØÙ†Ù‡ های مختل٠Ùيلم Ù…ÛŒ گيريد. ØØªÛŒ اگر از داستانی هم بخواهيد Ùيلمبرداری کنيد تکه های مختل٠را برمی داريد بعد اين ها را کنار هم Ù…ÛŒ گذاريد Ùˆ به هم ربط Ù…ÛŒ دهيد. اين صØÙ†Ù‡ ها همه از هم گسسته هستند.
خود انديشه هم Ø´Ú©Ù„ÛŒ دارد مثلا وقتی ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ مثل تکه يخی Ù…ÛŒ مانم Ú©Ù‡ در اقيانوس رها شده ام Ùˆ تکه تکه شدن را پذيرا Ù…ÛŒ شوم، پشتش ÙŠÚ© انديشه است
تÙکر ÙØ±ÙˆØº در اين شعرها به همين ترتيب است. Ø§ØªÙØ§Ù‚ا ØØ³Ù† اش هم هست يعنی راجع به مساله ای ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در بند دوم شعر راجع به مساله ديگری ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کند Ùˆ در بند سوم باز تÙکر تغيير Ù…ÛŒ کند Ùˆ بعد در آخر با ÙŠÚ© پيوند ظريÙÛŒ از تÙکر آنها را به هم وصل Ù…ÛŒ کند.
شما اشاره کرديد Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº در تولدی ديگر از خودش Ùˆ تنش بيرون Ù…ÛŒ آيد Ùˆ بيرون را Ù…ÛŒ بيند Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ رسد در بعضی شعرها سياسی Ù…ÛŒ انديشد Ùˆ Ù…ÛŒ بيند. آيا ÙØ±ÙˆØº به سوسياليسم گرايش پيدا کرده بود؟
هر شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ هرکسی Ú©Ù‡ با اجتماع خودش سروکار دارد ØŒ يکجور Ú†Ù¾ گرايی پيدا Ù…ÛŒ کند Ùˆ البته آزاديخواهی. ÙØ±ÙˆØº به شدت Ú†Ù¾ گرا نبود، ولی داشت Ù…ÛŒ Ø±ÙØª مايه اش را پيدا بکند Ùˆ اين کار نوعی جدا شدن از گذشته خودش بود. او به Ú©Ù„ÛŒ از گذشته رها نشد، اما پا به اقليم های ديگر Ùˆ مکان های تازه تری گذاشت Ùˆ چشمش به روی انديشه ديگرگونی باز شده بود Ú©Ù‡ جز خودش Ùˆ معشوقش دنيا را هم زير نظر داشته باشد.
چطور است Ú©Ù‡ سادگی کلمات به شعر ÙØ±ÙˆØº جان Ù…ÛŒ دهند ولی همين کلمات ساده در شعر ديگران گاه سبب Ø§ÙØª آن Ù…ÛŒ شود؟
زبان ساده اگر انديشه در آن باشد، لزوما شعر را پايين نمی آورد. البته هر قدر Ú©Ù‡ شاعر مسلط به لغت باشد، Ø³Ø·Ø ØªÙکر او هم بالاتر Ù…ÛŒ رود. ما با لغت Ùکر Ù…ÛŒ کنيم Ùˆ وقتی Ùکر Ù…ÛŒ کنيم لغات را پشت سر هم Ùˆ در کنار هم Ù…ÛŒ گذاريم تا آن تÙکر Ø´Ú©Ù„ بگيرد. من منکر نيستم Ú©Ù‡ مسلط بودن به زبان Ùˆ مسلط بودن به لغات لازم انديشه را والاتر Ù…ÛŒ کند، ولی لزوما هميشه اين طور نيست.
خود انديشه هم Ø´Ú©Ù„ÛŒ دارد مثلا وقتی ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ مثل تکه يخی Ù…ÛŒ مانم Ú©Ù‡ در اقيانوس رها شده ام Ùˆ تکه تکه شدن را پذيرا Ù…ÛŒ شوم، پشتش ÙŠÚ© انديشه است. او از راز Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± اوليه Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ وقتی دنيا Ù…ÛŒ خواست بوجود بيايد آن چيز تکه تکه شد Ùˆ اين همه ستاره Ùˆ کهکشان از آن پيدا شد. ممکن است اين انديشه به ØµØ±Ø§ØØª در کلام ÙØ±ÙˆØº نبوده باشد، ولی وقتی Ù…ÛŒ گويد تکه تکه شدن رازی است Ú©Ù‡ ÙˆØØ¯Øª وجود را منعکس Ù…ÛŒ کند، شايد Ú©Ù‡ تÙکرش برمی گردد به آغاز پيدايش جهان Ùˆ به آن اشاره Ù…ÛŒ کند.
اين مساله زياد مسلط بودن به لغات نمی خواهد ولی ÙŠÚ© جور الهام Ù…ÛŒ خواهد. ذهنی Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ مطالب را بگيرد، شمی Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ بدون آنکه زياد تÙکر کند، مطالب را دريابد. اين Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª Ùˆ اين شم ذهنی در ÙØ±ÙˆØº خيلی شديد بود.
در تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº هنوز سرگردان است، ولی در ايمان بياوريم به ÙŠÚ© جايی رسيده Ú©Ù‡ روی ÙŠÚ© جهت مستقيم Ú©Ù‡ بيشتر به جامعه، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ØŒ Ø´Ú©Ù„ زندگی Ú©Ù‡ دارد، به Ù…ØÙŠØ·ØŒ به دنيايی Ú©Ù‡ در آن متولد شده Ùˆ.. متمرکز شده است
می توانيم بگوييم شهودی بود؟
بله Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª.
اگر ايمان بياوريم را دوره گذر بدانيم ، می توانيم گذر از چه دوره ای به چه دوره ای بدانيم؟
بله دوره گذر کلام درستی است در اين باره. Ù…ÛŒ توانيم بگوييم دوره گذر از دوره شاعر بی هد٠بودن به شاعری Ú©Ù‡ هد٠مشخص Ùˆ مطمئنی پيدا Ù…ÛŒ کند. در تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº هنوز سرگردان است، ولی در ايمان بياوريم به ÙŠÚ© جايی رسيده Ú©Ù‡ روی ÙŠÚ© جهت مستقيم Ú©Ù‡ بيشتر به جامعه، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ØŒ Ø´Ú©Ù„ زندگی Ú©Ù‡ دارد، به Ù…ØÙŠØ·ØŒ به دنيايی Ú©Ù‡ در آن متولد شده Ùˆ.. متمرکز شده است.
شعرهای ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد را دوست نداريد؟ به نظر شما شعرهای خوبی نيستند ØŸ
چرا شعرهای خوبی هستند. در اشعار اين کتاب تکه به تکه Ùکر Ùˆ انديشه هست.
در تولدی ديگر هنوز وزن نيمايی را رها نکرده است، البته جسته Ùˆ گريخته بعضی جاها خدشه های وزنی دارد. ولی اين خدشه های وزنی در ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد خيلی بيشتر شده Ùˆ به Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± وزنی رسيده Ùˆ آن را تکه تکه کرده است.
موسيقی شعر ÙØ±ÙˆØº چگونه است؟ هر Ú†Ù‡ هست مثل موسيقی شعر اخوان نيست Ú©Ù‡ در ذهن Ù…ÛŒ پيچد.
اخوان در شکستن اوزان عروضی از خود نيما Ù…ØØªØ§Ø· تر بود. اخوان با ساز Ùˆ موسيقی آشنا بود Ùˆ گاهی تار هم Ù…ÛŒ زد Ùˆ به همين دليل موسيقی را در شعر خودش با آوردن قاÙيه های جور به جور خيلی قشنگ پياده Ù…ÛŒ کرد.
شعر شاملو هم موسيقی دارد، منتها موسيقی آن مثل موسيقی سمÙونی است Ùˆ دقيق Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده Ùˆ ميزان دار نيست. موسيقی هست Ú©Ù‡ از طبيعت کلمات Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شده. کلماتی Ú©Ù‡ صيقل ÙŠØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ پاکيزه Ùˆ درخشان شده Ùˆ خوش نوا است را کنار هم Ù…ÛŒ نشاند Ùˆ Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ در شعر شاملو هم با اينکه وزن عروضی ندارد نمی توانيم ÙŠÚ© کلمه را جا به جا بکنيم.
متاسÙÙ… Ú©Ù‡ بگويم کار تمام شاعران Ùˆ نويسندگان Ùˆ متÙکران در اين سال ها سانسور شده Ùˆ هيچ شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ انديشه ورزی نيست Ú©Ù‡ کارش دچار تيغ سانسور نشده باشد. اما کتاب های چاپ قديم ÙØ±ÙˆØº در خانه ها موجود است. ممکن است چندتا از شعرها سانسور شده باشد، اما بقيه اش هست
ولی ÙØ±ÙˆØº در کتاب آخرش اين جور کار نمی کند Ùˆ گاهی اوقات وزن را درنمی يابد، ولی Ø±Ø§ØØª خوانده Ù…ÛŒ شود Ùˆ مشکلی در خواندن ايجاد نمی شود Ùˆ توالی کلمات خودش دلنواز است.
خانم بهبهانی خودتان کدام شعر ÙØ±ÙˆØº را دوست داريد؟
شعر تمام روز در آينه گريه Ù…ÛŒ کردم (وهم سبز) را خيلی دوست دارم. معشوق من Ú©Ù‡ شعر بسيار Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ هم هست، مثنوی عاشقانه اش را خيلی دوست دارم. من از شعرهای ÙØ±ÙˆØº لذت Ù…ÛŒ برم از بعضی ها بيشتر Ùˆ از بعضی ها کمتر. ÙØ±ÙˆØº شعر بد خيلی Ú©Ù… دارد.
بعد از انقلاب شعرهای ÙØ±ÙˆØº هميشه با سانسور چاپ شده Ùˆ آن شعرهای Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ú¯Ø±Ø§Ù†Ù‡ Ùˆ به قول شما "تنانه" در همه چاپ ها ØØ°Ù شده، شما هم معتقديد Ú©Ù‡ اين نوع شعرها سبب به شهرت رسيدن ÙØ±ÙˆØº شد. چطور است Ú©Ù‡ نسل پس از انقلاب ÙØ±ÙˆØº را بدون اين شعرها عزيز Ù…ÛŒ دارد؟
متاسÙÙ… Ú©Ù‡ بگويم کار تمام شاعران Ùˆ نويسندگان Ùˆ متÙکران در اين سال ها سانسور شده Ùˆ هيچ شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ انديشه ورزی نيست Ú©Ù‡ کارش دچار تيغ سانسور نشده باشد. اما کتاب های چاپ قديم ÙØ±ÙˆØº در خانه ها موجود است. ممکن است چندتا از شعرها سانسور شده باشد، اما بقيه اش هست.
اصلا شيوه Ùˆ روال کار ÙØ±ÙˆØº خودش جذابيت دارد Ùˆ مردم آنها را دوست دارند.
بايد اين را هم بگويم Ú©Ù‡ واقعا ÙØ±ÙˆØº مظلوم واقع شده، از کلمه مظلوم خوشم نمی آيد، اما ÙØ±ÙˆØº ستم روزگار را ديده، همين مرگ قضا Ùˆ قدری ÙØ±ÙˆØº ستم عجيبی بوده در ØÙ‚ او Ú©Ù‡ در سی Ùˆ سه سالگی Ùˆ در دوران Ø´Ú©ÙØªÚ¯ÛŒ Ø¨ÙŠÙØªØ¯ Ùˆ بميرد. واقعا ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© است. Ú†Ù‡ کارها Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست بکند. همين Ú©Ù‡ زندگی به او ÙØ±ØµØª کاÙÛŒ نداد مردم را وادار Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ Ù…ØØ¨Øª خاصی به او پيدا بکنند.
آيا از ÙØ±ÙˆØº ØØ§Ø·Ø±Ù‡ ای داريد Ú©Ù‡ بخواهيد نقل کنيد؟
خاطره زياد دارم اما بيشتر دلم می خواهد که برای خودم باشند.
گاهی خيلی Ø§ÙØ³ÙˆØ³ Ù…ÛŒ خورم. هردوی ما خيلی جوان بوديم Ùˆ هيچ به روزگار Ùکر نمی کرديم Ùˆ هيچ Ùکر نمی کرديم Ú©Ù‡ تيغ قضا Ùˆ قدر اينقدر بيرØÙ… باشد Ú©Ù‡ چنان ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای را برای ÙØ±ÙˆØº پيش بياورد. ولی خوب اخلاق من Ùˆ ÙØ±ÙˆØº خيلی با هم ÙØ±Ù‚ داشت. من بسيار مردم آميز Ùˆ سازگار Ùˆ اهل مدارا بودم Ùˆ دلم نمی خواست کسی از من آزرده Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª بشود ولی ÙØ±ÙˆØº بسيار بی پروا بود Ùˆ گاهی اوقات بی رØÙ… Ù…ÛŒ شد.
گاه Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´ طوری بود Ú©Ù‡ طر٠را به قدر شکنجه آزار Ù…ÛŒ داد. در اين کار او هم ÙŠÚ© مساله روانی وجود داشت برای اينکه مردم Ùناتيک Ùˆ خشک مغز به شدت با ÙØ±ÙˆØº مشکل داشتند. نمی خواستند دخترشان شعرهای ÙØ±ÙˆØº را بخواند Ùˆ پشتش بد Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯. گاهی اوقات Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº آزرده Ùˆ خشمگين بود خشم خودش را بی Ù…ØØ§Ø¨Ø§ بروز Ù…ÛŒ داد Ùˆ شايد هم ØÙ‚ با او بود.
اشاره کرديد Ú©Ù‡ کار سينمايی ÙØ±ÙˆØº روی شعر او تاثير گذاشت، آيا جز اين از چيز ديگری هم تاثير Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙØªØŸ
بارها Ú¯ÙØªÙ‡ ام، معاشرت با ابراهيم گلستان در ÙØ±ÙˆØº تØÙˆÙ„ Ùکری عظيمی بوجود آورد. گلستان ÙŠÚ© نويسنده پخته، با تجربه Ùˆ آگاه از ادبيات دنيا در زمان خودش Ùˆ مسلط به Ùيلم Ùˆ سينما Ùˆ در زمان خودش نابغه ای بود. اين آشنايی برای ÙØ±ÙˆØº مانند دريچه ای بود Ú©Ù‡ چشمان او را به روی دنيا باز کرد.
بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از بی بی سی ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ
بيست Ùˆ چهارم بهمن ماه چهل سال از درگذشت ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ù…ÛŒ گذرد. به مناسبت چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØº پای ØµØØ¨Øª سيمين بهبهانی نشستيم تا از ÙØ±ÙˆØº بگويد.
چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØºØ› Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با سيمين بهبهانی
لادن پارسی
بيست Ùˆ چهارم بهمن ماه چهل سال از درگذشت ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ù…ÛŒ گذرد. به مناسبت چهلمين سال خاموشی ÙØ±ÙˆØº پای ØµØØ¨Øª سيمين بهبهانی نشستيم تا از ÙØ±ÙˆØº بگويد.
ÙØ±ÙˆØº را از Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ شناختيد؟
ما ØØ¯ÙˆØ¯ سال های Û³Û³ Ùˆ Û³Û´ در منزل خانم ÙØ®Ø±ÛŒ ناصری Ú©Ù‡ خانمی اهل ذوق Ùˆ Ùهميده بود جلسات ماهانه ای داشتيم. ماهی ÙŠÚ© مرتبه آنجا جمع Ù…ÛŒ شديم Ùˆ غالبا من Ùˆ ÙØ±ÙˆØº Ùˆ خانم لعبت والا Ùˆ خانم رخشا Ùˆ... بودند. گاه نادرپور Ùˆ مشيری هم بودند. ساز Ùˆ موسيقی داشتيم، شعر خوانده Ù…ÛŒ شد، اخبار ادبی رد Ùˆ بدل Ù…ÛŒ شد.
اين جلسات ØØ¯ÙˆØ¯ دو سال طول کشيد. ÙØ±ÙˆØº هم در اين جلسات شعر Ù…ÛŒ خواند، تازه کتاب اسير را منتشر کرده بود. مدتی بعد از شوهرش طلاق Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ چندی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒ روØÛŒ پيدا کرد Ùˆ بيمارستان خوابيد. بعد دوباره دورهم جمع شديم Ùˆ ÙØ±ÙˆØº هم در جلسات شرکت Ù…ÛŒ کرد. اما ديگر ØØ§Ù„ Ùˆ هوای جلسات مثل قبل نبود. اين جلسات تا ØØ¯ÙˆØ¯ سال های Û³Û· Ùˆ Û³Û¸ ادامه ÙŠØ§ÙØª.
آيا بعد همديگر را می ديديد؟
"من ÙØ±ÙˆØº را خيلی دوست دارم، هنوز Ùکر نمی کنم Ú©Ù‡ مرده. او واقعا هميشه زنده خواهد بود"
Ù…ÛŒ دانيد ÙØ±ÙˆØº خصيصه ذاتی اش ÙŠÚ© جور پرخاشگری بود. ÙŠÚ© شب از او رنجيدم Ùˆ از آن بعد ديگر کنار کشيدم.
چرا رنجيديد؟
بهتر است ياد گذشته نکنيم. من ÙØ±ÙˆØº را خيلی دوست دارم، هنوز Ùکر نمی کنم Ú©Ù‡ مرده. او واقعا هميشه زنده خواهد بود Ùˆ شعر او شعر بسيار خوب Ùˆ جاودانه ای است.
از اشعار ÙØ±ÙˆØº بگوييد.
شعرهای اوليه ÙØ±ÙˆØº بدون ترديد در قالب دو بيتی های نيمايی است. من، ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ØŒ نادر پور، ÙØ±ÙŠØ¯ÙˆÙ† مشيری Ùˆ نصرت رØÙ…انی با دوبيتی های به هم پيوسته نيمايی کارمان را آغاز کرديم Ùˆ بعد هرکدام به شيوه ای روی آورديم.
البته من در کنار اين دوبيتی ها با غزل هم سروکار داشتم. من با اين دوبيتی ها شروع کردم Ùˆ ÙØ±ÙˆØº هم با دوبيتی های عاشقانه اش Ú©Ù‡ به قول دکتر مجابی بسيار تنانه بود شروع کرد Ùˆ خيلی هم موÙÙ‚ بود. تا مدت ها اينجور شعر Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙŠÙ…. بعد من برگشتم به غزل Ùˆ ÙØ±ÙˆØº Ø±ÙØª به طر٠شعر نيمايی Ùˆ بعد از آن هم Ø±ÙØª سراغ وزن هايی Ú©Ù‡ خودش عمدا آنها را مخدوش Ù…ÛŒ کرد Ùˆ بعد هم عمرش کوتاه بود ÙØ±ØµØª کاÙÛŒ Ù†ÙŠØ§ÙØªØŒ اما در همان ÙØ±ØµØª کوتاه کارهای درخشانی کرد.
به نظر شما مهم ترين ويژگی شعر ÙØ±ÙˆØº Ú†Ù‡ هست Ùˆ سير تکاملی اشعار او چگونه است؟
بايد اين را هم بگويم Ú©Ù‡ واقعا ÙØ±ÙˆØº مظلوم واقع شده، از کلمه مظلوم خوشم نمی آيد، اما ÙØ±ÙˆØº ستم روزگار را ديده، همين مرگ قضا Ùˆ قدری ÙØ±ÙˆØº ستم عجيبی بوده در ØÙ‚ او Ú©Ù‡ در سی Ùˆ سه سالگی Ùˆ در دوران Ø´Ú©ÙØªÚ¯ÛŒ Ø¨ÙŠÙØªØ¯ Ùˆ بميرد. واقعا ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© است. Ú†Ù‡ کارها Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست بکند
خصوصيت شعر ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ همان Ø§ØØ³Ø§Ø³ قوی Ùˆ صداقتی است Ú©Ù‡ در آنها هست. ولی در استواری کار، شعرهای تولدی ديگر واقعا شيوه ديگری دارد Ùˆ آن نواقصی Ú©Ù‡ در کارهای اوليه ÙØ±ÙˆØº گاه ديده Ù…ÛŒ شد به هيچ وجه در تولدی ديگر ديده نمی شود. در کتاب ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد Ù…ÛŒ بينيم تقريبا وزن را رها کرده Ùˆ شيوه هم عوض شده، يعنی در بند آن تصويرهای Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ Ùˆ گرايش به زيبايی نيست Ùˆ بيشتر ØØ§Ù„ت انديشه ورزی در شعرها پيدا Ù…ÛŒ شود Ùˆ ÙŠÚ© گسستگی تÙکر هم در آنجا ديده Ù…ÛŒ شود.
به نظر شما وقتی ÙØ±ÙˆØº وزن را کنار Ù…ÛŒ گذارد موÙÙ‚ تر است يا قبل از آن مثلا در تولدی ديگر؟
در کارهای اوليه ÙØ±ÙˆØº دو عامل موÙقيت وجود داشت. ÙŠÚ©ÛŒ اينکه شعر ها بسيار ساده Ùˆ روان بود Ùˆ خواننده در اولين برخورد Ù…ÛŒ توانست آنچه Ú©Ù‡ شعر دارد را بگيرد. همان خصوصيتی Ú©Ù‡ در شعر مشيری هم هست Ùˆ اين سادگی Ùˆ روانی هر جور خواننده ای را جذب Ù…ÛŒ کرد.
بعد Ø§ØØ³Ø§Ø³ قوی ای Ú©Ù‡ داشت عاملی بود برای توÙيق ÙØ±ÙˆØº Ùˆ علاوه بر اين ها آن جسارتی Ú©Ù‡ در ÙØ§Ø´ کردن عواط٠زنانه خود به خرج Ù…ÛŒ داد Ùˆ به طور مستمر اصرار داشت Ú©Ù‡ در همه شعرهايش اين کار را بکند، برای مردم عجيب بود Ùˆ آنها را به طر٠شعرش متمايل Ù…ÛŒ کرد Ùˆ در شهرتش بسيار موثر بود.
گسست تÙکر در شعر ÙØ±ÙˆØº به ناچار است. از وقتی ÙØ±ÙˆØº با دوربين Ùˆ Ùيلمبرداری Ùˆ عکس آشنا شد شعرش هم همان مايه را Ú¯Ø±ÙØª. شما وقتی دوربين دستتان است از صØÙ†Ù‡ های مختل٠Ùيلم Ù…ÛŒ گيريد
واقعا من نمی توانم بگويم که شهرت او برای تماميت شعرش بود، بيشتر برای جسارت و بی پروايی او بود و بعضی ها سعی می کردند اين را به پای يک نوع گسست از سنت های دست و پا گير بگذارند که اين طور هم بود.
گذر از Ø§ØØ³Ø§Ø³ به Ùکر را در ايمان بياوريم Ù…ÛŒ بينيد؟
نه در تولدی ديگر Ù…ÛŒ بينم. در تولدی ديگر درست است Ú©Ù‡ بازهم آن جنبه Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ هست Ùˆ در بعضی شعرها هم هنوز به Ú©Ù„ÛŒ تن را رها نکرده، ولی در کنار تن تÙکر هم هست. اين تÙکر را در دو کتاب قبل تر هم Ù…ÛŒ توان ديد، اما آنجا Ùکر ناپخته است. ولی در کتاب تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº Ú©Ù… Ú©Ù… به تÙکری Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ به زندگی مردم Ùˆ دردهای اجتماعش Ùˆ به اختلا٠سطØÛŒ Ú©Ù‡ بين قشرهای مختل٠جامعه هست Ùکر بکند.
در اين کتاب راجع به ÙلسÙÙ‡ Ùˆ ماورالطبيعه Ùکر Ù…ÛŒ کند Ùˆ رگه های در شعرش ديده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تا قبل از تولدی ديگر نبوده است.
آن گسست Ùکری Ú©Ù‡ در ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد Ù…ÛŒ بينيد چگونه است؟
گسست تÙکر در شعر ÙØ±ÙˆØº به ناچار است. از وقتی ÙØ±ÙˆØº با دوربين Ùˆ Ùيلمبرداری Ùˆ عکس آشنا شد شعرش هم همان مايه را Ú¯Ø±ÙØª. شما وقتی دوربين دستتان است از صØÙ†Ù‡ های مختل٠Ùيلم Ù…ÛŒ گيريد. ØØªÛŒ اگر از داستانی هم بخواهيد Ùيلمبرداری کنيد تکه های مختل٠را برمی داريد بعد اين ها را کنار هم Ù…ÛŒ گذاريد Ùˆ به هم ربط Ù…ÛŒ دهيد. اين صØÙ†Ù‡ ها همه از هم گسسته هستند.
خود انديشه هم Ø´Ú©Ù„ÛŒ دارد مثلا وقتی ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ مثل تکه يخی Ù…ÛŒ مانم Ú©Ù‡ در اقيانوس رها شده ام Ùˆ تکه تکه شدن را پذيرا Ù…ÛŒ شوم، پشتش ÙŠÚ© انديشه است
تÙکر ÙØ±ÙˆØº در اين شعرها به همين ترتيب است. Ø§ØªÙØ§Ù‚ا ØØ³Ù† اش هم هست يعنی راجع به مساله ای ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در بند دوم شعر راجع به مساله ديگری ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کند Ùˆ در بند سوم باز تÙکر تغيير Ù…ÛŒ کند Ùˆ بعد در آخر با ÙŠÚ© پيوند ظريÙÛŒ از تÙکر آنها را به هم وصل Ù…ÛŒ کند.
شما اشاره کرديد Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº در تولدی ديگر از خودش Ùˆ تنش بيرون Ù…ÛŒ آيد Ùˆ بيرون را Ù…ÛŒ بيند Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ رسد در بعضی شعرها سياسی Ù…ÛŒ انديشد Ùˆ Ù…ÛŒ بيند. آيا ÙØ±ÙˆØº به سوسياليسم گرايش پيدا کرده بود؟
هر شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ هرکسی Ú©Ù‡ با اجتماع خودش سروکار دارد ØŒ يکجور Ú†Ù¾ گرايی پيدا Ù…ÛŒ کند Ùˆ البته آزاديخواهی. ÙØ±ÙˆØº به شدت Ú†Ù¾ گرا نبود، ولی داشت Ù…ÛŒ Ø±ÙØª مايه اش را پيدا بکند Ùˆ اين کار نوعی جدا شدن از گذشته خودش بود. او به Ú©Ù„ÛŒ از گذشته رها نشد، اما پا به اقليم های ديگر Ùˆ مکان های تازه تری گذاشت Ùˆ چشمش به روی انديشه ديگرگونی باز شده بود Ú©Ù‡ جز خودش Ùˆ معشوقش دنيا را هم زير نظر داشته باشد.
چطور است Ú©Ù‡ سادگی کلمات به شعر ÙØ±ÙˆØº جان Ù…ÛŒ دهند ولی همين کلمات ساده در شعر ديگران گاه سبب Ø§ÙØª آن Ù…ÛŒ شود؟
زبان ساده اگر انديشه در آن باشد، لزوما شعر را پايين نمی آورد. البته هر قدر Ú©Ù‡ شاعر مسلط به لغت باشد، Ø³Ø·Ø ØªÙکر او هم بالاتر Ù…ÛŒ رود. ما با لغت Ùکر Ù…ÛŒ کنيم Ùˆ وقتی Ùکر Ù…ÛŒ کنيم لغات را پشت سر هم Ùˆ در کنار هم Ù…ÛŒ گذاريم تا آن تÙکر Ø´Ú©Ù„ بگيرد. من منکر نيستم Ú©Ù‡ مسلط بودن به زبان Ùˆ مسلط بودن به لغات لازم انديشه را والاتر Ù…ÛŒ کند، ولی لزوما هميشه اين طور نيست.
خود انديشه هم Ø´Ú©Ù„ÛŒ دارد مثلا وقتی ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ مثل تکه يخی Ù…ÛŒ مانم Ú©Ù‡ در اقيانوس رها شده ام Ùˆ تکه تکه شدن را پذيرا Ù…ÛŒ شوم، پشتش ÙŠÚ© انديشه است. او از راز Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± اوليه Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ وقتی دنيا Ù…ÛŒ خواست بوجود بيايد آن چيز تکه تکه شد Ùˆ اين همه ستاره Ùˆ کهکشان از آن پيدا شد. ممکن است اين انديشه به ØµØ±Ø§ØØª در کلام ÙØ±ÙˆØº نبوده باشد، ولی وقتی Ù…ÛŒ گويد تکه تکه شدن رازی است Ú©Ù‡ ÙˆØØ¯Øª وجود را منعکس Ù…ÛŒ کند، شايد Ú©Ù‡ تÙکرش برمی گردد به آغاز پيدايش جهان Ùˆ به آن اشاره Ù…ÛŒ کند.
اين مساله زياد مسلط بودن به لغات نمی خواهد ولی ÙŠÚ© جور الهام Ù…ÛŒ خواهد. ذهنی Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ مطالب را بگيرد، شمی Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ بدون آنکه زياد تÙکر کند، مطالب را دريابد. اين Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª Ùˆ اين شم ذهنی در ÙØ±ÙˆØº خيلی شديد بود.
در تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº هنوز سرگردان است، ولی در ايمان بياوريم به ÙŠÚ© جايی رسيده Ú©Ù‡ روی ÙŠÚ© جهت مستقيم Ú©Ù‡ بيشتر به جامعه، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ØŒ Ø´Ú©Ù„ زندگی Ú©Ù‡ دارد، به Ù…ØÙŠØ·ØŒ به دنيايی Ú©Ù‡ در آن متولد شده Ùˆ.. متمرکز شده است
می توانيم بگوييم شهودی بود؟
بله Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª.
اگر ايمان بياوريم را دوره گذر بدانيم ، می توانيم گذر از چه دوره ای به چه دوره ای بدانيم؟
بله دوره گذر کلام درستی است در اين باره. Ù…ÛŒ توانيم بگوييم دوره گذر از دوره شاعر بی هد٠بودن به شاعری Ú©Ù‡ هد٠مشخص Ùˆ مطمئنی پيدا Ù…ÛŒ کند. در تولدی ديگر ÙØ±ÙˆØº هنوز سرگردان است، ولی در ايمان بياوريم به ÙŠÚ© جايی رسيده Ú©Ù‡ روی ÙŠÚ© جهت مستقيم Ú©Ù‡ بيشتر به جامعه، Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ØŒ Ø´Ú©Ù„ زندگی Ú©Ù‡ دارد، به Ù…ØÙŠØ·ØŒ به دنيايی Ú©Ù‡ در آن متولد شده Ùˆ.. متمرکز شده است.
شعرهای ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد را دوست نداريد؟ به نظر شما شعرهای خوبی نيستند ØŸ
چرا شعرهای خوبی هستند. در اشعار اين کتاب تکه به تکه Ùکر Ùˆ انديشه هست.
در تولدی ديگر هنوز وزن نيمايی را رها نکرده است، البته جسته Ùˆ گريخته بعضی جاها خدشه های وزنی دارد. ولی اين خدشه های وزنی در ايمان بياوريم به آغاز ÙØµÙ„ سرد خيلی بيشتر شده Ùˆ به Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± وزنی رسيده Ùˆ آن را تکه تکه کرده است.
موسيقی شعر ÙØ±ÙˆØº چگونه است؟ هر Ú†Ù‡ هست مثل موسيقی شعر اخوان نيست Ú©Ù‡ در ذهن Ù…ÛŒ پيچد.
اخوان در شکستن اوزان عروضی از خود نيما Ù…ØØªØ§Ø· تر بود. اخوان با ساز Ùˆ موسيقی آشنا بود Ùˆ گاهی تار هم Ù…ÛŒ زد Ùˆ به همين دليل موسيقی را در شعر خودش با آوردن قاÙيه های جور به جور خيلی قشنگ پياده Ù…ÛŒ کرد.
شعر شاملو هم موسيقی دارد، منتها موسيقی آن مثل موسيقی سمÙونی است Ùˆ دقيق Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده Ùˆ ميزان دار نيست. موسيقی هست Ú©Ù‡ از طبيعت کلمات Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شده. کلماتی Ú©Ù‡ صيقل ÙŠØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ پاکيزه Ùˆ درخشان شده Ùˆ خوش نوا است را کنار هم Ù…ÛŒ نشاند Ùˆ Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ در شعر شاملو هم با اينکه وزن عروضی ندارد نمی توانيم ÙŠÚ© کلمه را جا به جا بکنيم.
متاسÙÙ… Ú©Ù‡ بگويم کار تمام شاعران Ùˆ نويسندگان Ùˆ متÙکران در اين سال ها سانسور شده Ùˆ هيچ شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ انديشه ورزی نيست Ú©Ù‡ کارش دچار تيغ سانسور نشده باشد. اما کتاب های چاپ قديم ÙØ±ÙˆØº در خانه ها موجود است. ممکن است چندتا از شعرها سانسور شده باشد، اما بقيه اش هست
ولی ÙØ±ÙˆØº در کتاب آخرش اين جور کار نمی کند Ùˆ گاهی اوقات وزن را درنمی يابد، ولی Ø±Ø§ØØª خوانده Ù…ÛŒ شود Ùˆ مشکلی در خواندن ايجاد نمی شود Ùˆ توالی کلمات خودش دلنواز است.
خانم بهبهانی خودتان کدام شعر ÙØ±ÙˆØº را دوست داريد؟
شعر تمام روز در آينه گريه Ù…ÛŒ کردم (وهم سبز) را خيلی دوست دارم. معشوق من Ú©Ù‡ شعر بسيار Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ هم هست، مثنوی عاشقانه اش را خيلی دوست دارم. من از شعرهای ÙØ±ÙˆØº لذت Ù…ÛŒ برم از بعضی ها بيشتر Ùˆ از بعضی ها کمتر. ÙØ±ÙˆØº شعر بد خيلی Ú©Ù… دارد.
بعد از انقلاب شعرهای ÙØ±ÙˆØº هميشه با سانسور چاپ شده Ùˆ آن شعرهای Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ú¯Ø±Ø§Ù†Ù‡ Ùˆ به قول شما "تنانه" در همه چاپ ها ØØ°Ù شده، شما هم معتقديد Ú©Ù‡ اين نوع شعرها سبب به شهرت رسيدن ÙØ±ÙˆØº شد. چطور است Ú©Ù‡ نسل پس از انقلاب ÙØ±ÙˆØº را بدون اين شعرها عزيز Ù…ÛŒ دارد؟
متاسÙÙ… Ú©Ù‡ بگويم کار تمام شاعران Ùˆ نويسندگان Ùˆ متÙکران در اين سال ها سانسور شده Ùˆ هيچ شاعر Ùˆ نويسنده Ùˆ انديشه ورزی نيست Ú©Ù‡ کارش دچار تيغ سانسور نشده باشد. اما کتاب های چاپ قديم ÙØ±ÙˆØº در خانه ها موجود است. ممکن است چندتا از شعرها سانسور شده باشد، اما بقيه اش هست.
اصلا شيوه Ùˆ روال کار ÙØ±ÙˆØº خودش جذابيت دارد Ùˆ مردم آنها را دوست دارند.
بايد اين را هم بگويم Ú©Ù‡ واقعا ÙØ±ÙˆØº مظلوم واقع شده، از کلمه مظلوم خوشم نمی آيد، اما ÙØ±ÙˆØº ستم روزگار را ديده، همين مرگ قضا Ùˆ قدری ÙØ±ÙˆØº ستم عجيبی بوده در ØÙ‚ او Ú©Ù‡ در سی Ùˆ سه سالگی Ùˆ در دوران Ø´Ú©ÙØªÚ¯ÛŒ Ø¨ÙŠÙØªØ¯ Ùˆ بميرد. واقعا ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© است. Ú†Ù‡ کارها Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست بکند. همين Ú©Ù‡ زندگی به او ÙØ±ØµØª کاÙÛŒ نداد مردم را وادار Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ Ù…ØØ¨Øª خاصی به او پيدا بکنند.
آيا از ÙØ±ÙˆØº ØØ§Ø·Ø±Ù‡ ای داريد Ú©Ù‡ بخواهيد نقل کنيد؟
خاطره زياد دارم اما بيشتر دلم می خواهد که برای خودم باشند.
گاهی خيلی Ø§ÙØ³ÙˆØ³ Ù…ÛŒ خورم. هردوی ما خيلی جوان بوديم Ùˆ هيچ به روزگار Ùکر نمی کرديم Ùˆ هيچ Ùکر نمی کرديم Ú©Ù‡ تيغ قضا Ùˆ قدر اينقدر بيرØÙ… باشد Ú©Ù‡ چنان ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای را برای ÙØ±ÙˆØº پيش بياورد. ولی خوب اخلاق من Ùˆ ÙØ±ÙˆØº خيلی با هم ÙØ±Ù‚ داشت. من بسيار مردم آميز Ùˆ سازگار Ùˆ اهل مدارا بودم Ùˆ دلم نمی خواست کسی از من آزرده Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª بشود ولی ÙØ±ÙˆØº بسيار بی پروا بود Ùˆ گاهی اوقات بی رØÙ… Ù…ÛŒ شد.
گاه Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´ طوری بود Ú©Ù‡ طر٠را به قدر شکنجه آزار Ù…ÛŒ داد. در اين کار او هم ÙŠÚ© مساله روانی وجود داشت برای اينکه مردم Ùناتيک Ùˆ خشک مغز به شدت با ÙØ±ÙˆØº مشکل داشتند. نمی خواستند دخترشان شعرهای ÙØ±ÙˆØº را بخواند Ùˆ پشتش بد Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯. گاهی اوقات Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº آزرده Ùˆ خشمگين بود خشم خودش را بی Ù…ØØ§Ø¨Ø§ بروز Ù…ÛŒ داد Ùˆ شايد هم ØÙ‚ با او بود.
اشاره کرديد Ú©Ù‡ کار سينمايی ÙØ±ÙˆØº روی شعر او تاثير گذاشت، آيا جز اين از چيز ديگری هم تاثير Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙØªØŸ
بارها Ú¯ÙØªÙ‡ ام، معاشرت با ابراهيم گلستان در ÙØ±ÙˆØº تØÙˆÙ„ Ùکری عظيمی بوجود آورد. گلستان ÙŠÚ© نويسنده پخته، با تجربه Ùˆ آگاه از ادبيات دنيا در زمان خودش Ùˆ مسلط به Ùيلم Ùˆ سينما Ùˆ در زمان خودش نابغه ای بود. اين آشنايی برای ÙØ±ÙˆØº مانند دريچه ای بود Ú©Ù‡ چشمان او را به روی دنيا باز کرد.