بو م ، بوم / شعری از عطا الله آشتیانی
بوم، بوم
آسوده بخوابید
شهر را جهنم غم گرÙته
کدامین پادشاه را نظاره می کنید؟
...............
بوم، بوم
آسوده بخوابید
شهر را جهنم غم گرÙته
کدامین پادشاه را نظاره می کنید؟
پادشاه ما
لالایی مرگ برای Ù‡Ùت پادشاه Ù…ÛŒ خواند
خوش به Øال ملکه ها
بوم، بوم
آسوده بخوابید
Ùردا قبل از طلوع
سر زده به سر خورشید می زند
از مغرب طلوع کند
و منهم
از دنده ی چپ بیدار شوم
و خود را به کوچه ی علی چپ برسانم
و در ص٠نانوایی به جلوتر از خودم بگویم
می شنیدی، دیشب صداهایی می آمد
Ùریاد Ù…ÛŒ زدند
بوم،بوم
آسوده بخوابید
صدای آمبولانس، کت بسته
خبر داغ رادیو:
"یکی از دیوانگان خطرناک شهر دستگیر شد
آسوده بخوابید
و بوم، بوم
زنگ آخر اخبار
آیدا نوشت
Øی٠که زبان اختیاریست
آنوقت می توانستم از شکوه شعرت
چیزی بگویم که لالایه ات باشد....
عالی بود...