یک روز باد
تمام آدم ها را با خود می برد
جاده ها مثل کلاف سردرگمی دور خود می چرخند


...

شعر : لیلا کرد بچه

جایی اگر برای رفتن داشتند

غربت با پوشیدن کفش هایت آغاز نمی شد

و دستی که پشت سرت آب می ریخت

تمام جاده ها را به زمین کوک نمی زد .


یک روز باد

تمام آدم ها را با خود می برد

جاده ها مثل کلاف سردرگمی دور خود می چرخند

و زمین

یک گلوله ی کاموایی بزرگ می شود

که هرشب برای عصر یخ بندان بعد

خیالبافی می کند