منیره ØØ³ÛŒÙ†ÛŒ /دو شعر
پدرش هربار
روی یکی از گلدان ها Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯
شیمیایی نشوند
...
شعر اول :
پوتین پدرش را می پوشد
یکپا مردی می شود
Ú©Ù‡ با تÙÙ†Ú¯ آبپاش
به گل های خانه شلیک می کند
پدرش هربار
روی یکی از گلدان ها Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯
شیمیایی نشوند
پشت بی سیم ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند
شاخه شاخه باران ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù†Ø¯
مانده ام
میان جنگی تن به تن
تÙÙ†Ú¯ پسرم را بشکنم
یا شوهرم را بگیرم
از هر قطره آب این تÙÙ†Ú¯
موجی می گیرد
که هر روز
میدان توپخانه را
به خانه آرامم می آورد
شعر دوم :
/1
پدرم مرا سوار بر موشک کاغذی می کرد
می دویدم و موشک گلوله می شد
قلبش تیر می خورد
/2
نامه های بابا هر روز سقوط می کنند
وقتی خیلی ها معتقدند
خاک های میز مذاکره را پاک کرده اند
هیچ کلمه ای نمانده است
انگار ÙØ±Ø§Ù…وششان شده
پدرم پای همین خاکریزها غبار شد
/3
مادرم می گوید
جنگ عنکبوتی بود
که دلش برای پروانه های خلبان پر می زد
به آن ها عادت می کرد و دورشان را
سیم خاردار می کشید
منیره ØØ³ÛŒÙ†ÛŒ
Ù…ØÙ…د علی ØØ³Ù†Ù„Ùˆ نوشت
غبار شدن پدر پای خاکریزها
این از شاعرانه ترین سطرهای این شعر است . در قسمت سوم شعر هم شاعر ارزش واژه ها را در نشان داده Ùˆ Ùˆ هم از سیم خاردار Ùˆ هم عنکبوت Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ خوبی Ùˆ به جایی داشته Ùˆ این برقراری ارتباط بین این دو واژه برای من تازه بود .