اسماعیل قنواتی / از آلت هایی که دو قلو به بار کردنم
به تنگ آمده ام
از بو بدم می آید
بدم از گونه های Ù†Ùتی یشان
بالا می آورم توی خیابان
....
از آلت هایی که دو قلو به بار کردنم
کاردم اگر نزنی خونم نمی چکد
نه آرامم از خیابان هات
نه از تنگاره هات
به تنگ آمده ام
از بو بدم می آید
بدم از گونه های Ù†Ùتی یشان
بالا می آورم توی خیابان
که کسی جلوی بالا آورده هام می ایستد با یک برچسب قرمز
" باید قورتشان بدهی "
یکیم می خواهد دست بکشد
یکیم می خواهد وا شوم و آزادش بکنم
از بو بدم می آید
ناÙØ´ بوی خون Ù…ÛŒ دهد Ùˆ هر Ú†Ù‡ بکشیش داخلم هست هنوز
از بو بدم می آید
بدم از گونه های خونی یشان
پایین می آورم توی خیابان
که کسی جلوی پایین آورده هام می ایستد با یک برچسب قرمز
باید قورتشان بدهم
اسماعیل قنواتی