چند جهانی/مهناز بدیهیان/M.Badihian
این شعر بر اساس Ùرضیه وجود هزاران جهان دیگر غیر از جهان ما Ùˆ بی شماران من Ùˆ تو Ú©Ù‡ تصمیم های نا گرÙته ÛŒ ما را Ù…ÛŒ گیرند.
Ùˆ این Ú©ÙØ´ ها از پایم گشادند
Ùکر Ù…ÛŒ کنم آنا آخماتوا خوش قیاÙÙ‡ نبود
Ùرم موهاو دماغش را دوست ندارم
...
شعر آمده ایستاده منتظر، بر صÙØÙ‡ ÛŒ کاغذ بگذارمش
چایی بنوشم
"الن" از من تکالیÙÛŒ خواسته
به همخانه ام خواهم Ú¯Ùت با من از کارش ØرÙÛŒ نزند
نه، به او زنگ نمی زنم ، نوبت اوست
Ùکر Ù…ÛŒ کنم امروز زیاد کره خوردم
او از من بهتر غذا می خورد
باید از این سر خاراندن دست بر دارم
صدای او، آن شاعر بیدرکجا گرÙته بود
چشم چپم درد می کند امروز
Ùˆ این Ú©ÙØ´ ها از پایم گشادند
Ùکر Ù…ÛŒ کنم آنا آخماتوا خوش قیاÙÙ‡ نبود
Ùرم موهاو دماغش را دوست ندارم
نیم ساعت دیگر باید صبر کنم تا ساعت چهار شود
نمیدانم لندن برای زندگی بهتر است یا سانÙرانسیسکو
دو دقیقه توق٠در ایستگاه خلع پایان گرÙت
صدها تصمیم گرقتم و بیشمارانی از من
که در کرات دیگرند ، به تصمیم های من ادامه می دهند
پس عزیزم اگر تصمیم نگرÙتم دوستت بدارم
دیگران من در کهکشانهای دور عاشق تو می شوند
....
این شعر بر اساس Ùرضیه وجود هزاران جهان دیگر غیر از جهان ما Ùˆ بی شماران من Ùˆ تو Ú©Ù‡ تصمیم های نا گرÙته ÛŒ ما را Ù…ÛŒ گیرند.
Ùˆ این Ú©ÙØ´ ها از پایم گشادند
Ùکر Ù…ÛŒ کنم آنا آخماتوا خوش قیاÙÙ‡ نبود
Ùرم موهاو دماغش را دوست ندارم
...
شعر آمده ایستاده منتظر، بر صÙØÙ‡ ÛŒ کاغذ بگذارمش
چایی بنوشم
"الن" از من تکالیÙÛŒ خواسته
به همخانه ام خواهم Ú¯Ùت با من از کارش ØرÙÛŒ نزند
نه، به او زنگ نمی زنم ، نوبت اوست
Ùکر Ù…ÛŒ کنم امروز زیاد کره خوردم
او از من بهتر غذا می خورد
باید از این سر خاراندن دست بر دارم
صدای او، آن شاعر بیدرکجا گرÙته بود
چشم چپم درد می کند امروز
Ùˆ این Ú©ÙØ´ ها از پایم گشادند
Ùکر Ù…ÛŒ کنم آنا آخماتوا خوش قیاÙÙ‡ نبود
Ùرم موهاو دماغش را دوست ندارم
نیم ساعت دیگر باید صبر کنم تا ساعت چهار شود
نمیدانم لندن برای زندگی بهتر است یا سانÙرانسیسکو
دو دقیقه توق٠در ایستگاه خلع پایان گرÙت
صدها تصمیم گرقتم و بیشمارانی از من
که در کرات دیگرند ، به تصمیم های من ادامه می دهند
پس عزیزم اگر تصمیم نگرÙتم دوستت بدارم
دیگران من در کهکشانهای دور عاشق تو می شوند
....
این شعر بر اساس Ùرضیه وجود هزاران جهان دیگر غیر از جهان ما Ùˆ بی شماران من Ùˆ تو Ú©Ù‡ تصمیم های نا گرÙته ÛŒ ما را Ù…ÛŒ گیرند.